کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia

 



چکیده:

همه مردم مشکلات و عوامل استرس زا را در زندگی شان تجربه می کنند و بایستی مکانیزم هایی برای مقابله با این دشواری ها پیدا کنند. این عوامل استرس زا در دامنه ای از هر روز، در حد معمول و یا خیلی شدید همچون بیکاری و بیماری قرار می گیرد. این که مردم چگونه با استرس مقابله می کنند از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. حتی همچنان که یک موقعیت خاص ممکن است رشد کند ، راهبردهای استفاده شده توسط یک فرد هم ممکن است، تغییر و رشد یابد. در این پژوهش رابطه راهبردهای مقابله ای با سلامت روانی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی تبیین سلامت روانی بر حسب راهبردهای مقابله ای است

پژوهش حاضر به مقایسه راهبردهای مقابله ای معلمین زن ومرد آموزشگاههای ابتدایی شهرستان بهاباد  و ارتباط آن باسلامت روانی   پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش همه ی معلمین شاغل در مدارس ابتدایی شهرستان بهاباد بودند. کل جامعه آماری این پژوهش که شامل 90نفر از معلمین زن ومرد است، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ازکل نمونه 90نفری، تعداد 89نفر از آموزگاران (40نفر مرد و 49نفر زن) به پرسشنامه ها پاسخ دادند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای مقابله ای لازاروس وفولکمن وهمچنین پرسشبنامه سلامت کلدبرگ استفاده شد.مهارت های مقابله ای لازاروس – فولکمن نیز که ضریب پایایی آن در پژوهش حاضر با استفاده از آلفای کرانباخ 90% محاسبه گردید، استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی برای بدست آوردن میانگین، انحراف معیار، درصد، درصد تراکمی و جدولهای توزیع فراوانی و برای آزمون فرضیه های پژوهش از آماراستنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام، T گروههای مستقل و آزمون تفاوت بین دو همبستگی از گروههای مستقل) استفاده شده است.

نتایج این پژوهش بیانگر آن است که:

  1. بین راهبرد مقابله ای ارزیابی مجدد با سلامت روان معلمین مرد و زن رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>p ، 24/0- =r).
  2. بین راهبرد مقابله ای مسالهگشاییبرنامهریزیشده با سلامت روان معلمین مرد و زن رابطه منفی و معنادار وجود دارد (05/0>p ، 21/0- =r).
  3. بین راهبرد مقابله ای مسئولیتپذیری با سلامت روان معلمین مرد و زن رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>p ، 38/0- =r).
  4. بین راهبرد مقابله ای جستجویحمایتاجتماعی با سلامت روان معلمین مرد و زن رابطه منفی و معنادار وجود دارد (05/0>p ، 19/0- =r).
  5. بین راهبرد مقابله ای خویشتنداری با سلامت روان معلمین مرد و زن رابطه معنادار وجود ندارد (05/0<p ، 10/0 =r).
  6. بین راهبرد مقابله ای گریز-اجتناب با سلامت روان معلمین مرد و زن رابطه معنادار وجود ندارد (05/0<p ، 11/0 =r).
  7. بین راهبرد مقابله ای دوری گزینی با سلامت روان معلمین مرد و زن رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0>p ، 35/0 =r).
  8. بین راهبرد مقابله ای مقابله مستقیم با سلامت روان معلمین مرد و زن رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0>p ، 19/0 =r).
  9. متغیرهای پیش بین جمعاً 16 درصد از واریانس سلامت روان معلمان را تبیین می کنند و از بین این متغیرها به ترتیب مسئولیت پذیری، دوری گزینی ومساله گشایی برنامه ریزی شده نقش معناداری در پیش بینی سلامت روان معلمان دارا می باشند.
  10. سطوح معناداری تمامی آزمون ها بیانگر آن هستند که بین دو گروه معلمان زن و مرد در هیچکدام از راهبردهای مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار تفاوت معناداری مشاهده نمی شود (05/0 < pو 578/F=).
  11. تفاوت بین میانگین گروه ها از لحاظ آماری معنادار نیست]05/0<P و 535/0-= [t. لذا فرضیه یازدهم پژوهش تأیید نمی شود.

بحث: به طور کلی نتایج نشان می دهد که بهداشت روانی افراد در زمینه های جسمانی، روانی و اجتماعی تحت تاثیر شیوه مقابله فرد با مسایل قرار می گیرد.

کلید واژه: راهبردهای مقابله ، سلامت روانی و معلمین شهرستان بهاباد

فصل اول

طرح کلی تحقیق

مقدمه:

از نظر سازمان بهداشت جهانی، سلامت یکی از شاخصهای توسعه یافتگی کشورهاست. سلامتی کیفیتی است که تعریف آن دشوار و اندازه گیری واقعی آن تقریباً ناممکن است. متخصصان تعاریف متعددی از این مفهوم ارایه کرده اند. هر چند که تقریباً همه ی آنها موضوع مشترکی دارند و آن مسئولیت در قبال خود و انتخاب سبک زندگی سالم است. سلامت روانشناختی یکی از جنبه های  مفهوم کلی سلامت است که همانند مفهوم کلی سلامت دارای تعاریف متعددی است که این تنوع در تعاریف میتواند ناشی از تفاوت رویکردهای گوناگون در روانشناسی و باور متفاوت مؤلفان نسبت به مؤلفه های گوناگونی باشد که در ارتباط با سلامت روان شناختی وجود دارد و یا در برخی مواقع به واسطه ی نتایجی که از پاره ای بررسی ها بدست می آید. بنا به تعریف سازمان بهداشت روانی ، سلامت روانی حالتی از رفاه و بهبود ی است که طی آن هر فرد بتواند توانایی های بالقوه ی خویش را تحقق بخشد، با استر سهای معمول در زندگی مقابله کند و به شکل مثمر ثمر وسازنده ای به کار و فعالیت بپردازد و در اجتماعی که به آن تعلق دارد نقشی مؤثر ایفا کند.
( گزارش . بهداشت جهانی، 2001)

امروزه موضوع سلامت روان مورد توجه بسیاری از پژوهشگران، پزشکان و رسانه های گروهی قرار گرفته است که صرف نظر از دیدگاهها و به تبع آن تعاریف گوناگون دربارهی سلامت روان شناختی، مشخص شده است عوامل متعددی وجود دارند که می توانند مستقیم یا غیرمستقیم و به گونه یمثبت یا منفی بر آن تأثیر بگذارند که از بین این عوامل تأثیرگذار می توان به مهارت های مقابله ای  که در این مطالعه نیز مورد بررسی قرار گرفته اند، اشاره کرد مهارتهای مقابلهای یکی از مولفههای مهم سلامت روانی است که در سالهای اخیر مورد  مطالعه قرار گرفته است و چگونگی واکنش انسان در برابر مسایل و مشکلات زندگی است که مطرح شدن مفاهیمی چون مقابله و سبکهای مقابله  را در پی داشته است.

(اسمیت  وهمکاران ( 2003) ترجمه ی ساعتچی و همکاران،( 1386)

اصطلاح مقابله را به فرآیندی اطلاق نموده اند که از راه آن فرد سعی می کند فشارهای روانی را کنترل و مدیریت کند. (پیرلین و اسکولر 1978)؛ به نقل از محمدی، (1385) نیز بیان کرده اند که مقابله عبارت است از هرگونه پاسخی که در برابر ناملایمات زندگی داده میشود و از ناراحتی عاطفی جلوگیری می کند و یا فرد را از آن مصون میدارد و یا بر آن چیره میگرداند. رویدادهای بیرونی که شخص تجربه میکند ممکن است او را به کوششهای مقابله جویانه وا دارد به همین سان محیط درونی شخص یعنی اندیشه ها و احساس هایی که نسبت به این رویدادها دارد و پاسخی که در برابر آنها نشان میدهد نیز ممکن است نتایجی مثبت به بار آورد ،( لازاروس  و همکاران 1981) ؛ به نقل از محمدی، (1385) همچنین مقابله را کوششهای روان شناختی و رفتاری میدانند که برای کنترل نیازهای درونی و بیرونی و تعارضات میان آنها صورت میگیرد. آنان بر این باورند که این اعمال یا کوششهای روان شناختی و رفتاری برای غلبه یافتن، تحمل کردن، کاهش یا کمینه کردن نیازهای درونی و بیرونی انجام میگیرد که بر فرد فشار وارد میکند

انسانها هنگام مقابله با مشکلات، در برخی مواقع میکوشند تا از عهده ی حل تضادهایی که بین مقتضیات یک موقعیت تنیدگی زا و توانایی خود احساس می کنند، برآیند . در وضع مطلوب مردم کوشش خود را به حل مشکلاتی که با آن ها مواجه اند؛ معطوف می دارند، ولی در کوشش برای مهار کنترل تحمل، کاهش یا کمینه کردن تضاد میان مقتضیات موقعیت و توانایی های خود ، گاهی میکوشند از اموری که آ ن ها را خطرناک می دانند؛ بگریزند یا از آ ن ها دوری کنند . همچنین، آنان منفعلانه می کوشند تا موقعیت هایی را که نامعقول یافت ه اند، بپذیرند . گر چه از نظر فنی تعریف کنارآمدن می تواند شامل همه ی کوشش های فرد از جمله خود تخریبی  برای رو به رو شدن با موقعیتهای تنیدگی زا شود. (دیماتئو، 1991: ترجمه ی موسوی اصل و همکاران، 1387).

کنار آمدن فرآیندی پویاست و فرد ممکن است کوشش های گوناگونی برای این کار انجام دهد و پسخوراند موفقیت در یک کوشش خاص، معمولاً فرد را برمیانگیزد که دوباره آن را امتحان کند از سوی دیگر، شکست موجب روی آوردن به روشی دیگر م ی شود . فرد پیوسته محیط وکوششهایش را برای کنار آمدن ارزیابی کرده و در ارزیابی خود تجدید نظرمی کند . به همین  منظور، لازاروس و فولکمن 1984 ؛ به نقل از هنرپروران، 1386  انواع مقابله را بر مبنای کانون مقابله به دو مقوله ی کاربردی عمده؛ مقابله ی متمرکز بر مسئله و مقابله ی متمرکز بر هیجان  برای مهار استرس تقسیم می کند. (فولکمن و لازاروس 1984 ؛ به نقل از محمدی ،(1385)مقابله ی متمرکز بر مسئله با هدف از میان برداشتن مشکل یا تعدیل آن  و کاهش ملزومات موقعیت استرس زا و افزایش منابع برای رویارویی با آن صورت می گیرد ( سارافینو 60022 ؛ ترجمه ی میرزایی و همکاران، 1387).

تلاش های مسئله مدار معطوف به تغییر موقعیت فشار زاست و بر مهار عوامل فشارزا بمنظور کاهش یا حذف پریشان کنندگی آن توجه دارد (فولکمن و لاز اروس1984،به نقل از

این مطلب را هم بخوانید :

 

پایان نامه روانشناسی در مورد : تأثیر مذهب و معنویت بر هیجانات مثبت - نماخواه - شتاب دهنده تخصصی استارت آپ ها

 محمدی 1385 ) به بیان دیگر ، کوشش های مسئله محور شامل انجام فعالیت های مستقیم بمنظور تغییر موقعیت تنیدگی زا و پیشگیری یا کاستن از تأثیرات آن است . افراد، کنار آمدن مسئله محور را زمانی بکار می برند که باور داشته باشند میتوانند در باب مو قعیت تنیدگی ؛ زایی که با آن مواجه اند، کاری انجام دهند ( لازاروس و فولکمن، 1984 ؛ به نقل از دیماتئو، 1991ترجمه ی موسوی اصل و همکاران، (1387)  مقابله ی متمرکز بر هیجان در صدد است تا پیامدهای هیجانی عامل استرس زا را مهار کند (فولکمن و لازاروس 1984 ؛ به نقل از محمدی، 1385).

تلاشهای هیجان مدار معطوف به تغییر واکنش های هیجانی به عوامل فشارزاست، یعنی بر مهارپاسخهای هیجانی و برانگیختگی فیزیولوژیایی در جهت کاهش فشار روانی تأکید دارد (فولکمن و لازاروس، 1984 ؛ به نقل از محمدی،5 138).

به بیان دیگر ، کوشش های ((هیجان محور)) شامل کوشش هایی است که پیامدهای عاطفی و اجتماعی حوادث را تعدیل کرده یا کاهش می دهد.( بیلینگز و موس ، 1981 ؛ به نقل از سارافینو ،2002 ؛ ترجمه ی میرزایی و همکاران، (1387).

با وجود این، در بیشتر موارد برای کنار آمدن مؤثر و دراز مدت، هر دو رویکرد مساله محور و عاطفه محور ضروری است . گرچه کنار آمدن با جنبه های عاطفی یک رویداد تنیدگی زا ممکن است بسیار مهم باشد، ولی کوشش های کنار آمدن عاطفه محور با واقعیت مس ئله برخورد نمی کند و راه حل دراز مدتی برای آن فراهم نمی آورد. همچنین، کوشش های مداوم برای حل یک مسئله بدون  توجه به تأثیرات روانی آن بر فرد، ممکن است سلامت او را به مخاطره اندازد. راه حل واقع گرایانه و دراز مدت ممکن است به سلامت روانی فرد آسیب رساند و کوشش در جهت حل دراز مدت مسئله، بدون کسب آرامش کوتاه مدت از راه سازگاری عاطفه محور به شکست منجر شود . منابع مقابله ای مجموعهای پیچیده از عوامل هیجانی، انگیزشی، شناختی و روی هم رفته، ویژگیهای شخصیتی هستند که زمینهی لازم را برای روشهای مقابلهای فراهم میکنند. این منابع به عنوان ویژگیهای غیر موقعیتی ثابتی هستند که بر فرایندهای مقابلهای اثر میگذارند. به بیان دیگر، منابع مقابله ای اقدامهای پیشگیری کنندهی اجتماعی و روان شناختی هستند که می توانند احتمال آسیب دیدگی ناشی از تنیدگی را کاهش دهند یا به افراد کمک کنند تا در مواجهه با رویدادهای تنیدگیزا، نشانههای مرضی کمتری داشته باشند یا اینکه پس از مواجهه به سرعت بهبود یابند. از این رو، در خلال دو دههی گذشته حجم وسیعی از پژوهشهای تجربی نقش سبکهای مقابلهای را در گسترهی زندگی افراد به عنوان عاملی مهم در بروز و نگهداری نشانه های مرضی مورد تایید قرار داده اند .(بیلینگز و موس، 1981 ؛ به نقل از سارافینو، 2002 ؛ ترجمه ی . میرزایی و همکاران، 1387)

زندگی در سده کنونی با پیچیدگی و سختی ویژه‌ای همراه است. دگرگونی‌های اجتماعی و خانوادگی، بروز بیماری‌های خطرناک، آلودگی‌های فراگیر زیستی، جنگ و رقابت و نظایر این‌ها، هرکدام به تنهایی می‌تواند فشار و اضطراب فراوانی را فرد وارد سازد. زندگی در چنین جهانی نیازمند داشتن توانایی، مهارت و برنامه‌ریزی شایسته‌ای است که بتواند سازگاری و توان پایداری فرد در برابر سختی‌ها و در عین حال سلامتی او را افزایش دهد(اکبرزاده، 1376).

سازگاری و سلامتی افراد ممکن است با ورود به محیط های تازه‌ای کاهش یابد. چرا که برای فرد رویارویی با افراد و محیط ناآشنا، خواست‌ها و کمبودها و یورش اندیشه‌های گوناگون، می‌تواند از مهم‌ترین منابع فشارروانی  به حساب آید. آن‌ها برای کاهش احساس ناخوشایند استرس و گاه برای برطرف کردن عامل آن به افراد، امکانات و شیوه‌های گوناگون روی می‌آورند. اما کدام شیوه موفقیت و سلامتی او را تضمین خواهد کرد؟ (اکبرزاده، 1376).

بدیهی است نمی‌توان به گونه‌ای فراگیر عوامل فشارروانی را از بین برد، زیرا اساساً کشمکش و فشار(تنش) برای رشد شکوفایی و سلامتی انسان ضروری است. بنابراین بایستی افراد

 را از درون مایه کوبی  کرد و به آن‌ها آموخت چگونه مسائل را تفسیر کنند و از چه شیوه‌های کارآمدی برای رویارویی با مشکلات استفاده کرد. آینده بشر نیازمند افرادی است که : بنابراین هدف کلی بررسی رابطه بین راهبردهای مقابله ای با سلامت روانی در معلمان شهرستان بهاباد است.

بیان مسئله:

یکی از منابع مقاومت درونی فرد در برابر استرس  ساختار سرسختی  می‌باشد. سرسختی از ویژگی‌های شخصیتی است که همه افراد به درجاتی از آن برخوردارند. این ساختار با سه مولفه تعهد ، مهار  و مبارزه‌جویی  می‌تواند فرد را علیرغم زندگی در شرایط کاملاً استرس‌زا از بیماری مصون نگه دارد. (کیامرثی و دیگران، 1377). افراد سرسخت، احساس مسولیت وهدفمندی قوی دارند(تعهد) و بر رویدادها احساس تسلط می‌کنند (مهار) و دگرگونی‌ها را مایه بالندگی می‌دانند. نه تهدید (مبارزه جویی).

یکی از حوزه‌های فعال پژوهشی در روانشناسی سلامتی ، بررسی «روش‌های مقابله با استرس» می‌باشد. این روش‌ها عبارتند از تلاش‌های شناختی و رفتاری مستمر برای برآوردن نیازهای درونی و برونی که شامل سه روش عمده الف) مسأله مدار  ب) هیجان مدار  و اجتناب  مدار  می‌باشد (اکبرزاده، 1376).

در روش مقابله‌ای مساله مدار، فرد عامل استرس را به منظور کاهش یا حذف تنش حاصل از آن، کنترل می‌کند، مثلاً مطالعه قبل از امتحان. در حالی که در روش مقابله‌ای هیجان مدار، فرد واکنش‌های هیجانی ناشی از استرس را کنترل می‌کند. مثلاً کم اهمیت جلوه دادن امتحان. در روش مقابله‌ای اجتناب مدار، فرد از روبرو شدن با عامل استرس دوری می‌کند، مثلاً رفتن به سینما.

پژوهش‌های مختلف، ارتباط سرسختی و سلامتی را از یک طرف و روش‌های مقابله و سلامتی را از طرف دیگر مورد بررسی و تأکید قرار داده‌اند(اکبرزاده ، 1376). با این وجود، چگونگی ارتباط بین سرسختی و روش‌های مقابله هنوز مشخص نشده است.

آیا بین سرسختی و سلامت روان و روشهای مقابله ای رابطه وجود دارد؟

در تحقیق حاضر ما به بررسی مقایسه راهبرد های مقابله ای معلمین زن ومرد آموزشگاه های ابتدایی شهرستان بهاباد و ارتباط آن با سلامت روان خواهیم پرداخت تا توانسته باشیم سهمی هرچند کوچک در جهت پیشرفت و رشد میهن عزیزمان ایران داشته باشیم.

آدمی از آغاز پیدایش تا به صورت تکامل یافته کنونی درباره ی ویژگی های روانی خود کنجکاو بوده و در پی اصول و معیارهایی برای سلامت روان خود بوده است .

از آنجا که نمی توانیم از استرس بگریزیم باید یاد بگریم که چگونه می توان به نحو موثری با محرکهای استرس زای پیرامون خود روبه رو شد( لازاروس و فولکمن (1984)، سازگاری را این گونه تعریف می کنند : تلاش برای کنترل استرس به شیوه های موثر. سازگاری یک اقدام یا عمل تنها نیست بلکه، فرآیندی است که امکان مواجه با استرس زاهای مختلف را می دهد . فرایند سازگاری می تواند به تاثیر هیجانی محرک استرس زا یا بر حل کردن مسئله ای که موجب استرس شده متمرکز باشد (دانش نیا،1386).

امروزه مشخص شده است که مردم در مواجهه با موقعیتهای استرس زا از پاسخ های کنارآمدن متفاوتی استفاده می کنند به کارگیری انواع روشهای کنارآمدن ، پیامدهای متفاوتی را در سلامت جسمانی و روانی افراد دارد (کارور وشیر ، 1994).

مهارتهای کنار آمدن ، کوشش های فعال یا غیرفعالی هستند که در پاسخ به شرایط تهدید و کاهش ناراحتی هیجانی به کار برده می شود (لازاروس و ریچارد ، 1993).

لازاروس و فلکمن (1984) کنار آمدن را به دو دسته مسئله محور و هیجان محور طبقه بندی کرده اند،کنار آمدن مسئله محور به کنترل عامل استرس زا به منظور کاهش یا از بین بردن استرس زایی آن اطلاق می شود و کنار آمدن هیجان محور برای کنترل پاسخ هیجانی همراه عامل استرس زا جهت داده شده ات. افرادر موقعیت های فشار زا از راهبردهای مقابله ای متفاوتی استفاده می کنند ولی ممکن است هر نوع خاصی از مقابله را بیشتر از انواع دیگر به کار ببرند (تیلور ، 1991).

با توجه به این که عوامل متعددی می تواند برمهارتهای مقابله ای افراد تاثیر بگذارد پژوهشگر در پژوهش حاضر به دنبال بررسی این موضوع است که آیا بین سبک های مقابله با سلامت روان معلمین زن و مرد تفاوت وجود دارد؟

اهمیت و ضرورت تحقیق:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[چهارشنبه 1399-06-26] [ 09:47:00 ب.ظ ]




4-1- مقدمه                                          73

4-2- آمار توصیفی                                     74

4-4- آمار استنباطی : فرضیه ها                                78

فصل پنجم نتیجه گیری

5-1- مقدمه                                           91

5-2- نتیجه گیری                                      91

5-3- محدودیت های پژوهش                                   98

5-4- پیشنهادها                                           99

5-4-1- پیشنهاد های پژوهشی                                99

5-4-2- پیشنهادهای کاربردی                                100

منابع داخلی و خارجی                                      101

پیوست (پرسشنامه)                                    105

چکیده لاتین                                          110

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف مقایسه رضایت زناشویی و کیفیت زندگی در بین ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی شهر بندرعباس انجام شد. روش تحقیق مطالعه حاضر از نوع علی مقایسه ای است. جامعه مورد مطالعه زوجین خویشاوند و غیر خویشاوند شهر بندرعباس می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی هدفمند  و با استفاده از فرمول کوکران  تعداد 200 زوج  (100 زوج خویشاوند و 100 زوج غیرخویشاوند) از آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با توجه به موضوع مطالعه حاضر از روش میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شد. در این پژوهش از پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. سپس پرسشنامه ها جمع آوری شد و داده ها با استفاده از برنامه ی آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج زیر به دست آمد: بین رضایت زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد. بین کیفیت زندگی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد. بین مولفه  مسائل شخصیتی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود ندارد. بین ارتباط زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد. بین مولفه  حل تعارض زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود ندارد. بین مدیریت مالی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود ندارد. بین مولفه  اوقات فراغت زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود ندارد. بین مولفه  رابطه جنسی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود ندارد. بین مولفه فرزندان در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود ندارد. بین مولفه خانواده و دوستان زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود ندارد. بین مولفه  جهت گیری مذهبی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

کلیدواژه:

رضایت زناشویی، کیفیت زندگی، ازدواج های خویشاوندی

1-1- مقدمه

ازدواج یک سنت الهی و یک نیاز فطری بشری باشد. بشر از بدو خلقت جهت تشکیل خانواده و بقای نسل ازدواج می کرده است. ازدواج در اقوام و ادیان مختلف، انواع و مقررات خاصی دارد. به عنوان مثال ازدواج اقوام درجه یک تقریباً در تمامی ادیان و قوانین دنیا ممنوع اعلام شده است (مولر و یانگ[1]، 2001).اما ازدواج خویشاوندی (فامیلی) یکی از اشکال عمده ازدواج در دنیا و به ویژه در کشور ما می باشد (سعادت، انصاری لاری و فرهودی، 2004).

ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺩﻫﺎﻱ ﻣﻬﻢ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻫﻤﻴﺖ، ﻧﻘﺶ ﻭ ﻛﺎﺭﻛﺮﺩﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻋﻠﻤﺎﻱ ﻣﺬﻫﺒﻲ، ﺍﺧﻼﻗﻲ ﻭ ﺻﺎﺣﺐﻧﻈﺮﺍﻥ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﻭ ﺗﺮﺑﻴﺖ، ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﻲ ﻭ ﺭﻭﺍﻥﺷﻨﺎﺳﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﻧﻬﺎﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ (بیابانگرد، 1381). ﻟﺬﺍ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻋﻮﺍﻣﻠﻲ ﻛﻪ ﺳﺒﺐ ﻗﻮﺍﻡ ﻭ ﺍﺳﺘﺤﻜﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﻧﻬﺎﺩ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﻧﺪ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﮔﺎﻣﻲ ﻣﻔﻴﺪ ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﻱ ﺍﺭﺗﻘﺎﻱ ﺳﻄﺢ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﺑﺮ ﺍﺳﺘﺤﻜﺎﻡ ﻭ ﺩﻭﺍﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﻲﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺑﻴﻦ ﺯﻭﺟﻴﻦ ﺍﺳﺖ (ﺣﺴﻴﻨﻲ، 1377). ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺩﺭ ﺭﺿﺎﻳﺖﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﺣﺎﺋﺰ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻓﺮﺩ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻤﻲ ﺍﺯ ﺳﻼﻣﺖ ﻓﺮﺩﻱ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ. ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮ ﺟﻨﺒﻪ ﻣﺮﻛﺰﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻳﻚ ﺷﺨﺺ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﺭﺿﺎﻳﺘﻲ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺭﺿﺎﻳﺖﻣﻨﺪﺍﻧﻪ ﺑﺎ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺁﺳﻴﺐ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ (عطاری، عباسی سرچشمه و مهرابی زاده هنرمند، 1385).

ازدواج خویشاوندی یعنی ازدواج افرادی که در چهار نسل گذشته حداقل دارای یک جد مشترک باشند (سعادت، 2003). از نظر سازمان بهداشت جهانی[2] ازدواج درجه چهار یا نزدیک‌تر به عنوان ازدواج خویشاوندی (فامیلی) تلقی می شود (تیبی و فراگ[3]، 1997). شایع ترین فرم ازدواج فامیلی، ازدواج درجه سه است که زن و شوهر در یک هشتم جایگاه های ژنی مشترک هستند (شمالی و همکاران، 2007). این ازدواج در کشور ما به دلایل مختلف نسبتاً زیاد رخ می دهد به طوری که در مطالعات انجام شده علی رغم آمارهای متفاوت، شیوع آن را تا 38 درصد نیز بیان کرده اند (سعادت، 2003).

اگر چه همه کودکان متولد شده ازدواج های خویشاوندی معلول نمی باشند، اما احتمال معلولیت در این کودکان با توجه به نتایج پژوهش های ژنتیکی بیشتر از کودکان متولد شده از ازدواج های غیرخویشاوندی می‌باشد، ازدواج های خویشاوندی بدلیل احتمال تولد فرزندان معلول و عوامل دیگری مانند اختلافات فامیلی و … بیشتر در معرض تعارض و ناسازگاری می باشند و ممکن است که با گذشت زمان رضایت زناشویی زوجین و کیفیت زندگی آن ها را کاهش دهد.

1-2- بیان مساله

بر اساس قوانین ژنتیکی، نقل و انتقالات ژن های نهفته و بعضاً معیوب از طریق ازدواج های خویشاوندی و روابط هم خون بیشتر صورت می پذیرد. به عبارت دیگر فراوانی بروز صفات نهفته در میان فرزندان حاصل از ازدواج های خویشاوندی بیش از موارد مشابه در ازدواج های غیر خویشاوندی است. ولی فراوانی نقل و انتقال ژن های نهفته و احتمالاً معیوب از والدین خویشاوند به فرزندان، آن چنان که بعضی تصور می نمایند، زیاد نیست (افروز، 1383).

ازدواج های خویشاوندی والدین به عنوان یک عامل در بروز انواع معلولیت های فرزندان نقش مؤثری ایفا می‌نماید. با توجه به تمام یافته های حاصل از پژوهش های مربوط به ازدواج های خویشاوندی که نشان داده است علت اصلی بیش از 60 درصد معلولیت ها، ژنتیکی است (کاکابرایی و صیدی، 1391).

از طرفی اثرات کودکان معلول یا عقب‌مانده در خانواده می‌تواند زیاد باشد، مسئولیت‌های مالی‌، اختلال در زندگی‌ زناشویی‌، ایزوله اجتماعی و کاهش زمانی که والدین می‌توانند با کودکان سالم خود باشند، به عنوان عوامل تنش‌زا در این خانواده‌ها شناخته‌شده است. از طرفی خانواده‌هایی که از کودک عقب مانده خود در خانه مراقبت‌می‌کنند در محاصره مسائل متنوع در همه ‌اشکال قرار دارند. مراقبت‌ مداوم ‌از چنین کودکانی‌، اغلب پراسترس برای ‌اعضاء خانواده بوده ‌و تاثیر مشکلات این ‌کودکان روی خانواده می‌تواند محدود کننده یا نفاق‌افکن بوده و به صورت مشکلات روانی ـ اجتماعی و اقتصادی مطرح باشد. داشتن‌ چنین کودکانی باعث بحران‌ شوک‌، احساس گناه، انکار، غم‌، احساس تنهایی‌ و کاهش ارتباط در فامیل شده وزمینه را برای‌ جدایی والدین فراهم می‌کند (محمدی و دادخواه،1381).

ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺍﺛﺮﮔﺬﺍﺭ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﺯﻭﺟﻬﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺧﻮﺩ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻋﻴﻨﻲ ﺍﺯ ﺧﺸﻨﻮﺩﻱ، ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻭ ﻟﺬﺕ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺷﺪﻩ ﺗﻮﺳﻂ ﺯﻥ ﻳﺎ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﻮﻗﻌﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎﻱ ﺍﺯﺩﻭﺍﺟﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ (ﺍﻟﻴﺲ، 1989).

بر طبق تعریف دیگر، رضایت زناشویی حالتی است که طیّ آن زن و شوهر از ازدواج با یکدیگر و با هم بودن احساس شادمانی و رضایت دارند (سینها و ماکرجی1، 1991). وینچ2 و همکاران او (1974) معتقدند که رضایت زناشویی انطباق بین وضعیّت موجود و وضعیت مورد انتظار است (سلیمانیان، 1373). می توان گفت که رضایت زناشویی به عنوان شاخصی از کیفیت روابط بین زوجین، تنها زمانی حاصل می شود که بین وضعیت فعلی فرد در رابطه زناشویی خویش با وضعیت مورد انتظارش، سازگاری و تطابق وجود داشته باشد (وینچ به نقل از حسین خانزاده و نیازی، 2011).

از سوی دیگر کیفیت زندگی مستلزم سعی در کم کردن فاصله بین انتظارات و آرزوها و آن چیزی است که واقعاً اتفاق می افتد، یک زندگی کیفی و خوب، معمولاً به صورت خشنودی، رضایت، شادی، خرسندی و توانایی فایق آمدن بر مشکلات بروز می کند. در واقع کیفیت زندگی به وسیله فرد ارزیابی و توصیف می شود (غلامعلیان و همکاران، 1387). سینیتا[4] (1998) کیفیت زندگی را ارزیابی مثبت یا منفی فرد از خصوصیات زندگی و نیز میزان رضایت کلی فرد از زندگی خود تعریف کرده است (سینیتا، 1998). سه بعد مهم این مفهوم شامل نظر فرد درباره سلامت کلی خود، رضایت از ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی، اقتصادی زندگی و نیز زیرمجموعه‌های این ابعاد است (گرانت و ریورا[5]، 1998). محققان معتقدند که بررسی کیفیت زندگی و تلاش در راه اعتلای آن نقش بسزایی در سلامت، زندگی فردی و اجتماعی افراد دارد (سینیتا، 1998).

مطالعات نشان داده است که انواع بیماری های ژنتیکی ذیل در ازدواج های فامیلی شیوع بیشتری داشته اند. بیماری های مادرزادی نظیر نقص های لوله عصبی ، بیماری های مادرزادی قلبی، ناشنوائی های اتوزومال مغلوب و نواقص بینایی نظیر دیستروفی های شبکیه زودرس، گلوکوم مادرزادی اولیه و انوفتالموس (بیتلس[6]، 2002). همچنین در تحقیقات مشخص شده است که فرزندان حاصل از ازدواج های فامیلی با شیوع بیش تری (2 تا 3 برابر) نسبت به جمعیت عمومی دچار ناهنجاری های مادرزادی و ژنتیکی می شوند که بار سنگینی را از نظر بهداشتی و درمانی به کشور تحمیل می کنند  (دواتی و همکاران، 1388).

حال در این پژوهش محقق در پی پاسخ به این سؤال است که آیا بین رضایت زناشویی و کیفیت زندگی ازدواج‌های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی شهر بندرعباس تفاوتی وجود دارد؟

1-3- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق

از طرفی قرن پیشین شاهد تغییرات چشمگیری در مورد دیدگاه آدمی نسبت به زندگی بوده است. به گونه ای که تنها حفظ زندگی به شکل معمول، مطلوب تلقی نمی شود، بلکه ارتقاء کیفیت زندگی در زمینه های متعدد تلاش اساسی جوامع تلقی می شود (نائینیان و همکاران، 1384).

ذکر این نکته لازم است که در بررسی کیفیت زندگی، ارزیابی فرد درباره عملکردش در چندین بعد از زندگی (نوربرگ[7] و همکاران، 2009) و ارزیابی اینکه به اعتقاد شخص کدام عوامل نقش بیشتری در کیفیت زندگی وی دارند، از اهمیت اساسی برخوردار است. در اغلب مطالعات این ابعاد شامل سلامت جسمانی، روانی، هیجانی، اجتماعی، احساس ذهنی سلامتی و توانایی کار کردن است (آلبرت[8] و همکاران، 2010).

وارسی کردن کیفیت زندگی می تواند به جنبه های مختلف یاری رساند: نخست این که نشان‌گر ارزیابی مناسبی از خدمات و برنامه هایی است که برای جامعه طراحی شده ، برنامه هایی که به منظور بالا بردن کیفیت زندگی جمعیت ها و گروه های مختلف تنظیم شده است (نائینیان و همکاران، 1384).

تمامی مطالعات با وجود تفاوت هایی که با یکدیگر دارند، نشان می دهند که میزان شیوع ناسازگاری به صورت‌های مختلفی روبه افزایش است؛ اگر چه در کشور ما شدت مشکلات خانوادگی به اندازه برخی کشورهای دیگر نیست؛ با این وجود، بروز مشکلات و نارضایتی های مختلف در این حیطه را نمی توان مورد اغماض قرار داد. باید توجه داشت که رضایت زناشویی و کیفیت زندگی زوجین می تواند متأثر از عوامل زیاد و متفاوتی باشد (واقعی و همکاران 1388). برخی مطالعات نشان داده اند که ازدواج های خویشاوندی در مقایسه با ازدواج های غیرخویشاوندی موجب مشکلاتی خواهند شد که رضایت زناشویی و کیفیت زندگی آن‌ها را دستخوش خطر قرار خواهد داد.

بنابراین پر واضح است که پیشگیری نقش مهم و مؤثری در جلوگیری از معلولیت ها و کاهش آن ها دارد. به همین دلیل در بسیاری از کشورهای پیشرفته، تمرکز اصلی بر روی طراحی و ارائه برنامه های پیشگیرانه از انواع آسیب های ذهنی، جسمی و حسی- حرکتی است. با توجه به اینکه ازدواج های خویشاوندی از عوامل احتمالی مهم ایجاد معلولیت ها به شمار می روند، نتایج آن می تواند نقش مؤثری در جهت پیشگیری از معلولیت ها ایفا نماید (کاکابرایی و صیدی، 1391).

در این پژوهش محقق با مشاهده مشکلات و خطرات ازدواج های خویشاوندی و همچنین ادامه این نوع ازدواج ها در بیشتر مناطق کشور، بر آن شد تا به بررسی و مقایسه رضایت زناشویی و کیفیت زندگی ازدواج خویشاوندی و غیر خویشاوندی بپردازد تا از این طریق گام مثبتی در جهت پیش گیری از عوارض احتمالی و برنامه ریزی صحیح بهداشتی و همچنین افزایش سطح آگاهی های زوجین برداشته شود. به نظر می رسد که برخورداری زوجین از این آگاهی ها ،برای برنامه ریزی های آینده آن ها اهمیت به سزایی دارد.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف کلی

– بررسی مقایسه رضایت زناشویی و کیفیت زندگی در بین ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی شهر بندرعباس

1-4-2- اهداف جزیی

– بررسی مقایسه رضایت زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی

– بررسی مقایسه کیفیت زندگی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی

– بررسی مقایسه مولفه  مسائل شخصیتی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی

– بررسی مقایسه مولفه  ارتباط زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی

– بررسی مقایسه مولفه  حل تعارض زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی

– بررسی مقایسه مدیریت مالی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی

– بررسی مقایسه مولفه  اوقات فراغت زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی

– بررسی مقایسه مولفه  رابطه جنسی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی

– بررسی مقایسه مولفه فرزندان زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی

– بررسی مقایسه مولفه خانواده و دوستان زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی

– بررسی مقایسه مولفه جهت گیری مذهبی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی

سؤالات جزئی:

– آیا بین رضایت زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

– آیا بین کیفیت زندگی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

این مطلب را هم بخوانید :

 
 

– آیا بین مولفه  مسائل شخصیتی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

– آیا بین مولفه  ارتباط زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

– آیا بین مولفه  حل تعارض زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

– آیا بین مدیریت مالی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

– آیا بین مولفه  اوقات فراغت زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

– آیا بین مولفه  رابطه جنسی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

– آیا بین  مولفه فرزندان زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

– آیا بین  مولفه خانواده و دوستان زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

– آیا بین مولفه جهت گیری مذهبی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

1-6- فرضیه های تحقیق

 

فرضیه اول : بین رضایت زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه دوم : بین کیفیت زندگی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه سوم : بین مولفه  مسائل شخصیتی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه چهارم : بین مولفه  ارتباط زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه پنجم : بین مولفه  حل تعارض زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه ششم : بین مدیریت مالی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه هفتم : بین مولفه  اوقات فراغت زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه هشتم : بین مولفه  رابطه جنسی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه نهم : بین  مولفه فرزندان زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه دهم : بین  مولفه خانواده و دوستان زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه یازدهم : بین مولفه جهت گیری مذهبی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

1-7- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق

1-7-1- تعریف مفهومی

رضایت زناشویی:

رضایت زناشویی در واقع نگرشی مثبت و لذت بخش است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی دارند (امیری مجد و زری مقدم، 1389).

رضایت زناشویی عبارت است از وجود یک رابطه دوستانه همراه با حس تفاهم و درک یکدیگر و وجود یک تعادل منطقی بین نیازهای مادی و معنوی زوجین (کجباف و همکاران، 1383).

کیفیت زندگی:

سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را به عنوان «ادراک فرد از موقعیت زندگی خود در زمینه فرهنگ و نظام‌های ارزشی که در آن زندگی می کند و در رابطه با اهداف، انتظارات، معیارها و دل مشغولی ها» تعریف کرده است (آقایوسفی و همکاران، 1391).

پال[9] (2005)، معتقد است که کیفیت زندگی، معیاری برای سنجش میزان تأمین نیازهای روحی، روانی و مادی جامعه و خانواده، که نشان دهنده ویژگی های کلی اجتماعی و اقتصادی یک ناحیه است (پال، 2005).

کیفیت زندگی به مثابه رضایت فرد از زندگی و محیط پیرامونی تعریف می شود که نیازها و و سایر عوامل ملموس و غیرملموس  را که بر بهزیستی همه جانبه فرد تأکید دارند، در بر می گیرد (گشتاسبی، 1383).

ویسینگ (1998)، کیفیت زندگی را یک سازه بهزیستی روان شناختی کلی معرفی کردند که به وسیله احساس انسجام و پیوستگی در زندگی، تعادل عاطفی و رضایت کلی از زندگی مشخص و اندازه گیری می شود (زنجانی طبسی، 1383).

ازدواج خویشاوندی:

ازدواج خویشاوندی یعنی ازدواج افرادی که در چهار نسل گذشته حداقل دارای یک جد مشترک باشند (سعادت، 2003).

از نظر سازمان بهداشت جهانی[10] ازدواج درجه چهار یا نزدیک‌تر به عنوان ازدواج خویشاوندی (فامیلی) تلقی می شود (تیبی و فراگ، 1997).

ازدواج فامیلی، شایع ترین فرم آن ازدواج درجه سه (دختر عمو پسرعمو و …) است که زن و شوهر در یک هشتم جایگاه های ژنی مشترک هستند (دواتی و همکاران، 1388)

1-7-2- تعریف عملیاتی

رضایت زناشویی : در این پژوهش منظور نمره ای است که آزمودنی از مقیاس رضایت زناشویی انریچ کسب می کند.

کیفیت زندگی: در این پژوهش منظور امتیازی است که آزمودنی از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی[11](فرم کوتاه 26 سوالی) کسب می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:46:00 ب.ظ ]




2-6- تاثیرات قلدری    ……………………………………………………………………………………………..    12

2-7- ویژگی های افراد درگیر در قلدری    …………………………………………………………………    13

2-7-1- ویژگی های قربانیان    …………………………………………………………………………………..    13

2-7-2- ویژگی های افراد قلدر    ……………………………………………………………………………….    14

2-7-3- ویژگی های قلدر/ قربانیان    ………………………………………………………………………….    14

2-8- علل قلدری    ………………………………………………………………………………………………….    15

2-8-1- علل ارثی    ………………………………………………………………………………………………..     15

2-8-2-علل زیستی    ………………………………………………………………………………………………     15

2-8-3-علل روانی    …………………………………………………………………………………………………    15

2-8-4-علل عاطفی    ……………………………………………………………………………………………….    15

2-8-5-علل اجتماعی    ……………………………………………………………………………………………    15

2-8-6-علل تربیتی    ………………………………………………………………………………………………..    15

2-9- مبانی نظری    ………………………………………………………………………………………………….    16

2-9-1- نظریه­ی تحول اخلاقی    ……………………………………………………………………………….    16

2-9-2- نظریه­ی پردازش اطلاعات اجتماعی    …………………………………………………………….    18

2-9-3- نظریه یادگیری اجتماعی    …………………………………………………………………………….    18

2-10- نظریه های پرخاشگری    ………………………………………………………………………………..    19

2-10-1- دیدگاه زیست شناختی و ژنتیکی    ……………………………………………………………….    19

2-10-2- دیدگاه شناختی:    ……………………………………………………………………………………..    19

2-10-3- دیدگاه فردیت زدائی زیمباردو    …………………………………………………………………..    20

2-10-4- نظریه سائق:    ……………………………………………………………………………………………   20

2-10-5- دیدگاه پرخاشگری – ناکامی    …………………………………………………………………….    20

2-10-6- دیدگاه یادگیری اجتماعی    …………………………………………………………………………    20

2-11- تعریف ادراک خود    ……………………………………………………………………………………..    21

2-12-  تعریف خود در روانشناسی    …………………………………………………………………………    21

2-12-1- تعاریفی از دیدگاههای تجربی و پژوهشی    ………………………………………………….    22

2-12-2-  تعریف خود از دیدگاههای روان تحلیل گری    ……………………………………………    22

2-13- تشخیص خود    …………………………………………………………………………………………….    22

2-14- خودآگاهی    ………………………………………………………………………………………………….    23

2-15- ابعاد دانش خویشتن    …………………………………………………………………………………….    23

2-15-1- طرحواره های خود    ………………………………………………………………………………….    23

2-15-2- مفهوم خویشتن فعال و جاری    …………………………………………………………………..    24

2-16- ادراک خود از دیدگاههای مختلف روانشناسی    ………………………………………………..    25

2-16-1- نظریه ویلیام جیمز    …………………………………………………………………………………..    25

2-16-2- رویکرد تحولی ادراک خود    ……………………………………………………………………….    26

2-16-3- ساختار مدل تحولی ادراک خود    …………………………………………………………………    26

2-16-3-1-جهت افقی مدل : وجوه عینی و ذهنی خود    ………………………………………………    27

2-16-3-2-جهت عمودی: سازمان یابی وجوه عینی و ذهنی خود    …………………………………   27

2-16-3-3-وجه پیشین مدل: پیشرفت در ادراک خود عینی    …………………………………………    28

2-16-3-4-وجه کناری مدل    ……………………………………………………………………………………    28

2-16-3-5-سطوح سازمان یابی ادراک خود    ………………………………………………………………    28

2-16-4-دیدگاه روان تحلیل گری    ……………………………………………………………………………    31

2-16-5-دیدگاه اجتماعی – شناختی    ………………………………………………………………………..    31

2-17- تعریف عزت نفس    ……………………………………………………………………………………….    31

2-18- پیدایش عزت نفس    ………………………………………………………………………………………    32

2-19- سطوح عزت نفس    ……………………………………………………………………………………….    32

2-20- تغییر در سطوح عزت نفس    …………………………………………………………………………..    33

2-21- ارتباط کنترل خود با عزت نفس    …………………………………………………………………….    34

2-22- چهار شرط عزت نفس    …………………………………………………………………………………    34

2-23- تفاوت خودپنداره و عزت نفس    …………………………………………………………………….    35

2-24- عزت نفس از دیدگاههای روانشناسی    …………………………………………………………….    35

2-24-1- دیدگاه مزلو    ……………………………………………………………………………………………    35

2-24-2- دیدگاه آلپورت    ……………………………………………………………………………………….    36

2-24-3- ویلیام جیمز    ……………………………………………………………………………………………    37

2-24-4- ناتانیل براندن    …………………………………………………………………………………………    37

2-24-5- دیدگاه کوپراسمیت    …………………………………………………………………………………    37

2-24-6- دیدگاه کارل راجرز     ……………………………………………………………………………….    38

2-24-7- مارتین سلیگمن    ………………………………………………………………………………………    39

2-24-8- دیدگاه اسلام در مورد عزت نفس    ……………………………………………………………..    39

2-25- مبانی تجربی    ………………………………………………………………………………………………    39

2-25-1- قلدری و ادراک خود    ………………………………………………………………………………    41

2-25-2- ادراک خود قربانی ها    ………………………………………………………………………………    41

2-25-3- ادراک خود قلدرها    ………………………………………………………………………………….    42

2-25-4- ادراک خود قلدر/ قربانی    ………………………………………………………………………….    42

2-25-5- قلدری و عزت نفس    ……………………………………………………………………………….    44

2-26- جمع بندی    …………………………………………………………………………………………………    46

فصل سوم: طرح پژوهش

3-1- پیش درآمد  ……………………………………………………………………………………………………..    47

3-2- طرح وروش پژوهش    …………………………………………………………………………………….    47

3-3- جامعه، نمونه  آماری و روش نمونه گیری   …………………………………………………………..    47

3-3-1- جامعه آماری    ……………………………………………………………………………………………..    47

3-3-2- نمونه و روش نمونه گیری    …………………………………………………………………………..    47

3-4- ابزار جمع آوری اطلاعات    ……………………………………………………………………………….    48

3-4-1- پرسشنامه­ی قلدری    ……………………………………………………………………………………..    48

3-4-2- مصاحبه ادراک خود    …………………………………………………………………………………….    49

3-4-2-1-متن سؤالات    ……………………………………………………………………………………………    50

3-4-2-3-روش اجرای مصاحبه    ………………………………………………………………………………    52

3-4-2-4- دستور و مقررات کد گذاری محتوای مصاحبه ها     ……………………………………….    53

3-4-3- پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت    ………………………………………………………………..    54

3-5- روش اجرا    ……………………………………………………………………………………………………..    55

3-6- روش تحلیل داده­ها    …………………………………………………………………………………………    56

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

4-1- پیش درآمد    …………………………………………………………………………………………………….    58

4-2- توصیف آماری متغیرهای پژوهش    ……………………………………………………………………..    58

4-3- یافته های استنباطی پژوهش    ………………………………………………………………………………    63

4-3-1- فرضیه اول پژوهش    ………………………………………………………………………………………    63

4-3-2- فرضیه دوم پژوهش    ………………………………………………………………………………………    66

4-3-3- سوال اول پژوهش    …………………………………………………………………………………………    67

4-3-4- سوال دوم پژوهش    ………………………………………………………………………………………..    70

4-3-5- سوال سوم پژوهش    ………………………………………………………………………………………..    73

4-3-6-سوال چهارم پژوهش    ………………………………………………………………………………………    76

4-3-7- سوال پنجم پژوهش    ……………………………………………………………………………………….    76

4-3-8- سوالات ششم پژوهش    …………………………………………………………………………………..    77

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1- پیش درآمد     ……………………………………………………………………………………………………….   79

5-2- بحث و نتیجه گیری    ……………………………………………………………………………………………    79

5-2-1- فرضیه اول پژوهش    …………………………………………………………………………………………    79

5-2-2- فرضیه دوم پژوهش    …………………………………………………………………………………………    82

5-2-3- سوال اول پژوهش    …………………………………………………………………………………………..    84

5-2-4- سوال دوم پژوهش    …………………………………………………………………………………………..    85

5-2-5- سوال سوم پژوهش    ………………………………………………………………………………………….    87

5-2-6- سوال چهارم پژوهش    ………………………………………………………………………………………    88

5-2-7- سوال پنجم پژوهش    ………………………………………………………………………………………..    88

5-2-8- سوال ششم پژوهش    ………………………………………………………………………………………..    89

5-3- محدودیت های پژوهش    ………………………………………………………………………………………    90

5-4- پیشنهادهای پژوهش    …………………………………………………………………………………………….    90

5-4-1- پیشنهادهای نظری    ……………………………………………………………………………………………    90

5-4-2- پیشنهاهای کاربردی    …………………………………………………………………………………………    90

منابع فارسی    ………………………………………………………………………………………………………………..    92

منابع انگلیسی    ……………………………………………………………………………………………………………..    96

پیوست    ……………………………………………………………………………………………………………………     103

  • مقدمه

مدرسه محلی است که کودکان نیازهای دانشی و اطلاعاتی خود را از افرادی مجرب و صاحب دانش می‌آموزند و در کنار آن به ایجاد ارتباط با همکلاسی‌های خود پرداخته و از این طریق به مهارت‌های اجتماعی دست پیدا می کنند. مدرسه مکانی است که کودک آن را خانه دوم خود دانسته و مایل است که در آن از آرامش برخوردار باشد تا بتواند از توانایی‌ها و استعدادهای خود استفاده مناسب ببرد. این جامعه کوچک نیز مانند سایر جوامع انسانی دچار مشکلات و تنشهایی خواهد شد. یکی از این مسائل که تمام مدارس با آن مواجه می­باشند مشکلات رفتاری دانش آموزان است که از این مشکلات عاطفی رفتاری میتوان به افسردگی، اضطراب، بیش فعالی و پرخاشگری اشاره کرد. از میان این مشکلات، مسئله­ی پرخاشگری دانش آموزان و اعمال خشونت آنها به نسبت یکدیگر و اعضای مدرسه و خانواده از مسائل بسیار دامن گیر و عمده­ی والدین و اولیای مدارس است. جهان در طول دهه گذشته شاهد افزایش رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت آمیز نوجوانان و جوانان بوده است که این رفتارها بصورت آزار و اذیت دیگران و پرخاشگری فیزیکی و کلامی در موقعیت های اجتماعی، مدرسه و خانواده خود را نشان می دهند وقایعی از این قبیل این اعتقاد را که دانش آموزان در مدارس از امنیت برخوردارند مورد چالش قرار داده است. رفتارهای خشونت آمیز در مدرسه بر فرآیند آموزش و پرورش تاثیر می گذارد و عواقب ناگواری دارد. در مدارس همواره دانش آموزانی هستند که بنابر دلایل متفاوت مانند قدرت طلبی، خشونت و پرخاشگری، عدم همدلی و مهارت نداشتن در درک احساس دیگران با رفتار نامطلوب خود دانش آموزان ضعیف تر از نظر جسمانی یا ویژگی های شخصیتی را تحت سلطه خود در می آورند و با رفتارهایی مانند تحقیر کردن، هول دادن، کتک زدن و دعوا کردن آنان را وادار به پیروی از خواسته های خود می کنند.

  • بیان مسئله

وجود خشونت در مدارس کشورمان با آنکه مورد اظهار معلمان و اولیای مدرسه است، اما تحقیقات در این  زمینه نادر است. بازرگان و گودرزی (1378) با پژوهش درباره وضعیت خشونت نتیجه گرفتند که در مدارس راهنمایی خشونت دانش آموزان نسبت به یکدیگر، فراوانی و درصد بالایی دارد و خشونت در مدرسه مانع اهداف آموزش و پرورش است (بازرگان و گودرزی، 1378).

رفتار قلدری[1]، به عنوان زیر مجموعه ای از ساختار بزرگتر رفتار ضد اجتماعی پرخاشگری  یک پدیده ی منحصر به فرد است که به طور مشخصی تعریف شده است. در اواخر این دهه این پدیده به طور فزاینده ای به صورت وخیم تر ظاهر شده و باعث بروز مشکلات برای اعضای خانواده و محیط های آموزشی شده است (مرل و ایساوا[2]، 2008).

رفتار قلدری، شکل افراطی از پرخاشگری است که در آن یک یا چند دانش آموز مکررا و از روی عمد به یک یا چند همسال آسیب پذیر آسیب می رسانند و تهدید می کنند.

قلدری می تواند بصورت فیزیکی مانند آسیب زدن یا تنه زدن، بصورت لفظی مانند مسخره کردن، طعنه زدن، نامیدن همسالان با القاب ناشایست و یا بصورت رابطه ای مانند دروغ گفتن، تخریب شخصیت و (منوتی[3]، 2006، به نقل از زند کریمی، 1388).

قلدری و آزار و اذیت مشکلات فراگیری در مدارس هستند و مداخلات برای مقابله با قلدری درحال حاضر به عنوان یک اولویت توسط مسئولان آموزش و پرورش در نظر گرفته شده است. قلدری در بین بچه ها، امروزه از مشکلات وخیم در مدارس بشمار می آید. قلدری می تواند تاثیرات منفی شدیدی بر روی هر دو گروه درگیر، قلدرها و قربانیان آنها بگذارد و این تاثیرات منفی می تواند تا آخر عمر ادامه داشته باشد (تیلور و فرانسیس[4]،2010).

تحقیقات در 15 سال اخیر نشان می دهد که هم مرتکبان قلدری و هم قربانیان در معرض خطرهای کوتاه مدت و بلند مدت سازگاری مانند مشکلات تحصیلی، مشکلات روانشناختی و مشکلات روابط اجتماعی هستند. قلدری با خشم، پرخاشگری، بیش فعالی و بعدها با بزهکاری و جنایت ارتباط دارد. قربانی شدن توسط همسالان با بیماری، فرار از مدرسه، کاهش عملکرد تحصیلی، افزایش ترس و اضطراب رابطه دارد و در دراز مدت می تواند موجب افسردگی وعزت نفس پایین شود (اسویرر[5]، 2011).

پژوهش های متعددی نشان داده اند که پسران اغلب بیشتر از دختران در رفتارهای قلدری درگیر هستند. نظرسنجی از مدارس نشان می دهد که قلدری از سنین 8 تا 16 سال یک روند رو به پایین دارد (اسمیت،مادسن و مودی[6]، 1999). رفتار قلدری به عنوان زیر مجموعه ی رفتار پرخاشگری می تواند علتهای مختلفی داشته باشد عواملی مانند علل زیستی، خانوادگی، اجتماعی، روانی و شخصیتی (زند کریمی، 1388). تا به امروز عوامل متعدد فردی شناسایی شده اند که می تواند کودکان و نوجوانان را در معرض مشارکت در رفتارهای قلدری قرار دهد از جمله؛ جنس، سن، عزت نفس پایین و اضطراب اجتماعی (لاروچت، مورفی و کریگ[7]، 2010). مطالعه­ای که به تعیین رفتار قلدری با مدل پیش­بین بوم­شناختی می­پرداخت نشان داد که، کل سیستم بوم­شناختی و همچنین ویژگی­های فردی، به طور معنی­داری بر رفتار قلدری به صورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیر می­گذارد. نظریه­ی سیستم زیست محیطی  دارای پنج جزء است: الف) فرد  ب) ریزسیستم ج) میان­سیستم د)برون­سیستم ه) کلان­سیستم. از میان مولفه­های سیستم زیست محیطی­، می توان مطالعه­ی سیستم های خانوادگی (والدین) و فردی(شخصیتی) در جهت کشف عوامل قلدری برجسته ساخت (لی[8]، 2011).

از عوامل فردی قلدری مهم ترین و رایج ترین اشکالات و اختلالات رفتاری به ” خود[9] ” رجوع دارند و متخصصان بالینی، چه در زمینه نظری و چه در زمینه کاربردهای بالینی و تربیتی به ” خود ” توجه می کنند. کوشش در جهت متمایز ساختن خود از دیگری ادراک یا شناخت ” خود ” است. ادراک خود[10]  را می توان تجسمی شناختی از خود، علائق خود و هویت شخصی دانست که اینها دارای عناصر عاطفی نیز می باشند. که مهم ترین جنبه عاطفی آن عزت نفس[11] می باشد (محسنی، 1375).

پژوهش های وسیعی در ادراک خود و عزت نفس کودکان و نوجوانان دارای مشکلات رفتاری و پرخاشگر انجام گرفته است بطور مثال تحقیقات نشان داده اند که بین تصور کودکان و نوجوانان از وضعیت بدن و قلدری رابطه وجود دارد. کودکان و نوجوانان چاق یا دارای اضافه وزن بیش از همسالان خود که وزن طبیعی دارند در معرض قلدری قرار می گیرند (بریکسوال و ریس[12]، 2011).

مطالعه دیگر که رابطه بین عزت نفس و قلدری را بررسی می کند نشان می دهد که بین رفتارهای قلدری و عزت نفس ارتباط منفی قابل توجهی وجود دارد. با افزایش رفتارهای قلدری سطح عزت نفس کاهش یافته است. سطوح پایین عزت نفس نیز با افزایش رفتارهای قلدری همراه بوده است (اسپد[13]، 2007).

نتایج یک تحقیق دیگر نشان می دهد که یکی از پیامدهای قلدری، تغییرمفهوم خود است. در این مطالعه کودکان درگیر در قلدری به قلدرها، قربانیان و قلدر/ قربانی تقسیم شده اند. در حالیکه به نظر می رسد قلدرها از مفهوم (تصور) خود منفی کمتر رنج می برند، قلدر / قربانی تقریبا در همه قسمتهای مفهوم خود ادراک منفی دارند. قلدرها تواناییها و ظرفیتهای بالای اجتماعی و فعال دارند در حالیکه مفهوم خود منفی در قربانیان باعث میشود آنها به سادگی مورد هدف قلدرها قرار بگیرند. از آنجا که قلدری و تبدیل شدن به یک قربانی به تصور خود منفی مرتبط می شود مداخلات باید در بالا بردن مفهوم خود و تصور خود متمرکز شوند ( رولولد[14]،2011).

با توجه به مطالب مطرح شده، می توان به ارتباط رفتارهای قلدری با مفهوم ادراک خود و عزت نفس پی برد. هدف این پژوهش نیز بررسی و مقایسه طرازهای تحولی ادراک خود و عزت نفس در بین نوجوانان دختر و پسر قلدر و عادی می باشد.

1-3- ضرورت تحقیق

پرخاشگری از جمله مسائل عمده و با اهمیتی است که انسانها از گذشته های دور تا کنون بصورت گسترده با آن سرو کار داشته اند. رفتارهای پرخاشگرانه یک دانش آموز در مدرسه یا در جامعه مشکلات زیادی را هم برای خود و هم برای سایر اعضای جامعه بوجود می آورد. یک دانش آموز پرخاشگر، فضایی از ترس و اضطراب را در میان دانش آموزان دیگر بوجود می آورد و چالشی جدی را برای ادامه و نگهداری یک محیط یادگیری حمایتی و امن، برای همه دانش آموزان بوجود می آورد (لارسون، به نقل از زندکریمی ،1388).

مسخره کردن یا حمله های فیزیکی میتواند تجربه های بسیار دردناک و رنج آوری در دوران کودکی باشد و میتواند ترسهای روانی درازمدت و پایایی برجا گذارد. قربانیان ممکن است اضطراب، عزت نفس پایین، افسردگی و حتی افکار خودکشی را تجربه کنند. آنها ممکن است مدرسه را محل وقوع قلدری و یک محیط ناامن و تحریک کننده اضطراب ببینند و منتظر ترس و هراس باشند و از رفتن به مدرسه سرباز زنند. قلدری همینطور بر روی دانش آموزان شاهد رویداد قلدری تاثیر میگذارد؛ میتواند ترس و اضطراب آنها را افزایش دهد و تمرکز دانش آموزان بر روی تکالیف مدرسه و توانایی یادگیری آنها را کاهش دهد (شر[15]، 2009).

همچنین عدم وجود پژوهش در این زمینه بخصوص در کشورمان، با وجود  شدت اهمیت  این موضوع در مدارس، یکی از دلایل مهم ضرورت انجام این تحقیق می باشد. افزون بر آن درک کافی از ساختار علی عوامل مربوط به قلدری ممکن است راههای پیشگیری مفیدی را ارائه دهد.

بر اساس آنچه گفته شد، می­توان گفت پژوهش حاضر از جهات زیر حائز اهمیت می باشد:

  • تعیین متغییر های تاثیرگذار در رفتار قلدری
  • تعیین طرازهای تحولی ادراک خود موثر در ایجاد رفتارهای قلدری
  • تعیین تاثیر عزت نفس در بوجود آمدن رفتار قلدری در جهت شناسایی افراد در معرض خطر به منظور پیشگیری.
  • افزایش آگاهی سیاست گذاران آموزشی از عوامل رفتارقلدری، جهت اتخاذ روش­های مقابله با رفتار قلدری در مدارس.

1-4-اهداف پژوهش

دانلود پایان نامه

 

1-4-1- هدف کلی

مقایسه طرازهای تحولی ادراک خود و عزت نفس در دانش آموزان دختر و پسر قلدر و عادی

این مطلب را هم بخوانید :

 
 

1-4-2- اهداف جزئی

مقایسه طرازهای تحولی ادراک خود در دانش آموزان پسر قلدر و عادی

مقایسه طرازهای تحولی ادراک خود در دانش آموزان دختر قلدر و عادی

مقایسه طرازهای تحولی ادراک خود  در دانش آموزان دختر و پسر قلدر

مقایسه عزت نفس در دانش آموزان پسر قلدر و عادی

مقایسه عزت نفس در دانش آموزان دختر قلدر و عادی

مقایسه عزت نفس در دانش آموزان دختر و پسر قلدر

1-5- فرضیه های پژوهش

بین طرازهای تحولی ادراک خود دانش آموزان قلدر و عادی تفاوت وجود دارد.

بین عزت نفس دانش آموزان قلدر و عادی تفاوت وجود دارد.

1-6- سوالات پژوهشی

  • آیا بین طرازهای تحولی ادراک خود دانش آموزان پسر قلدر و عادی تفاوت وجود دارد؟
  • آیا بین طرازهای تحولی ادراک خود دانش آموزان دختر قلدر و عادی تفاوت وجود دارد؟
  • آیا بین طرازهای تحولی ادراک خود دانش آموزان دختر و پسر قلدر تفاوت وجود دارد؟
  • آیا بین عزت نفس دانش آموزان پسر قلدر و عادی تفاوت وجود دارد؟
  • آیا بین عزت نفس دانش آموزان دختر قلدر و عادی تفاوت وجود دارد؟
  • آیا بین عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر قلدر تفاوت وجود دارد؟

1-7- متغیرهای پژوهش

1-7-1- متغییر مستقل:

  • سطوح تحولی ادراک خود 2) عزت نفس

1-7-2- متغییر وابسته:

شاخص­های رفتار قلدری دانش آموزان

1-7-3- متغییر کنترل:

در این پژوهش مقطع تحصیلی وسن به عنوان متغیر کنترل در نظر گرفته شده است تا بدین صورت تاثیر این عوامل در متغیر مستقل کنترل شود.

نمونه از بین دانش آموزان مقطع تحصیلی راهنمایی و بین سنین 12-15 سال انتخاب شدند.

1-8- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغییرهای پژوهش

1-8-1- تعریف مفهومی ادراک خود: افکار و نگرش های هر فرد نسبت به خود یک نظام مفهومی را تشکیل می هد که « ادراک خود » نامیده می شود (محسنی، 1375).

1-8-2- تعریف عملیاتی ادراک خود: نمرات بدست آمده از مصاحبه بالینی ادراک خود دیمون و هارت[16] می باشد. این مصاحبه شامل هفت بخش اصلی است که چهار بخش آن به بررسی جنبه های «خود به گونه موضوع» و سه بخش آن به مطالعه ابعاد «خود به گونه فاعل » اختصاص دارد.

1-8-3- تعریف مفهومی عزت نفس: عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساسات، عواطف و تجربیات مان در طول زندگی ناشی می شود. مجموعه هزاران برداشت، ارزیابی و تجربه ای که از خویش داریم باعث می شود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن، و یا برعکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم(کلمز، کلارک و رینولدوبین، 1373).

1-8-4- تعریف عملیاتی عزت نفس: در پژوهش حاضر عزت نفس مفهومی است که بوسیله آزمون 58 ماده ای کوپر اسمیت سنجیده می شود. که 50 ماده آن 4 خرده مقیاس عزت نفس (فردی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی) را اندازه گیری می کند.

1-8-5- تعریف مفهومی قلدری: قلدری عبارت است از یک فعالیت منفی و اغلب همراه با پرخاشگری و یا فعالیت هایی که توسط یک فرد یا گروهی از افراد بر علیه فرد یا افراد دیگر در یک دوره­ی زمانی صورت می گیرد.این امر تعدی و سوء استفاده می باشد و با توجه به یک عدم تعادل قدرت صورت می گیرد (راس و موندا[17]، 2011).

1-8-6- تعریف عملیاتی قلدری: عبارت است از نمراتی است که دانش آموزان در پرسشنامه قلدری الویوس[18] بدست می آورند. علاوه برآن، قلدری در این تحقیق بر اساس نظر معلمان در خصوص میزان شاخص های قلدری دانش­آموزان موررد سنجش قرار می­گیرد.

1-8-6-1- شاخص­های رفتار قلدری

قلدری کلامی : مسخره کردن،  صدا کردن افراد با نام و القاب زشت و نامناسب و آزار دهنده، متلک گفتن

قلدری روانی : به طور کامل نادیده گرفتن یا بیرون انداختن از گروه دوستان،  محروم کردن از گروه دوستان و یا محروم کردن از اهداف، طعنه زدن به افراد از منظر جنسی و نژادی،  علاقه به متمرکز کردن توجه اطرافیان به خود، شایعه­پراکنی و سعی در متنفر کردن دیگران از شخص

قلدری جسمانی: ضربه زدن، لگد زدن و هل دادن ،  حبس کردن در مکان­های بسته، آسیب زدن به دارایی و گرفتن پول اشخاص و مجبور کردن کسی برای انجام دادن کاری در برابر خود

در صورتی موارد ذکر شده به عنوان رفتار قلدری شناخته می­شود که:

  • به قصد مزاحمت و آسیب رسانی ایجاد شود.
  • بارها و بارها تکرار شود.
  • در میان افرادی صورت می­گیرد که درمیانشان عدم تعادل قدرت وجود دارد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:46:00 ب.ظ ]




نظریات در حیطه کودک‏آزاری 25

چهارچوب تحلیلی 26

بدرفتاری تنبیهی 27

کارکرد خانواده 27

بعد حل مسئله 28

بعد ارتباط 28

بعد نقش ها 29

بعد پاسخدهی عاطفی 29

بعد آمیختگی عاطفی 29

بعد کنترل رفتاری 30

دیدگاه های شخصیت 31

رویکردهای روان پویشی 31

دیدگاه ساختاری 31

دیدگاه پویشی 31

دیدگاه اقتصادی 32

رویکرد پدیدار شناختی 32

رویکرد شناختی 33

رویکرد رفتاری 33

رویکرد یادگیری اجتماعی 34

رویکرد صفات 34

نظریه آلپورت 34

مدل پنج عاملی شخصیت 36

پیشینه تاریخی مدل پنج عاملی شخصیت 36

پیشینه پژوهشی 37

پژوهش های خارجی 37

پژوهش های داخلی 41

جمع بندی 44

فصل سوم: روش پژوهش

طرح پژوهش 46

جامعه آماری، گروه نمونه و روش نمونه گیری 46

جامعه آماری 46

نمونه و روش نمونه گیری 46

ابزار پژوهش 48

ابزار سنجش خانواده (FAD) 48

سیاهه پنج عاملی نئو (NEO –FFI): 51

روش اجرا 52

روش تحلیل 52

ملاحظات اخلاقی پژوهش 53

فصل چهارم: یافته های پژوهش

یافته های توصیفی متغیرها 55

یافته های استنباطی 56

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

خلاصه تحقیق 62

بحث و نتیجه گیری 62

محدودیت های پژوهش 68

محدودیت های در اختیار پژوهشگر 68

محدودیت های خارج از کنترل 68

پیشنهادات 68

پیشنهادات پژوهشی 68

پیشنهادات کاربردی 68

منابع و مأخذ 69

منابع فارسی 69

References 72

پیوستها 75

 

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکرد خانواده و ویژگی های شخصیتی نوجوانان با و بدون سابقه کودک آزاری انجام شد. بدین منظور جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری در شهرستان اقلید می باشد که تحت حمایت و پوشش اداره بهزیستی می­باشند. تعداد ۶۰ نفر از نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین ۶۰ نوجوان عادی نیز به صورت تصادفی جهت مقایسه انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های کارکرد خانواده و ویژگی­های شخصیتی را تکمیل کردند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد که نتایج نشان داد کارکرد خانواده  در نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری در ابعاد کارکرد کلی، حل مسأله، ارتباطات و پاسخدهی عاطفی نسبت به نوجوانان بدون سابقه  کودک آزاری به طور معناداری ناکارآمد است. همچنین بین دو گروه در ویژگی­های شخصیتی عصبیت، برون گرایی و انعطاف پذیری به طور معنادار تفاوت وجود دارد. بنابراین نوجوانانی که دارای سوابق کودک آزاری هستند از لحاظ کارکرد خانواده دچار مشکلات گسترده­ای در حوزه­های حل مسأله، ارتباط و تعاملات بین اعضای خانواده، نحوه پاسخ و برآوردن نیازهای عاطفی همدیگر هستند. همچنین این افراد به لحاظ ویژگی های شخصیتی در حوزه عصبیت یا روان رنجور خویی، میانگین بیشتر و در حوزه برون گرایی و انعطاف پذیری میانگین کمتری نسبت به نوجوانان عادی و بدون سابقه دارند.

واژگان کلیدی: کودک آزاری، کارکرد خانواده،‌ ویژگی های شخصیتی

مقدمه:

خانواده کوچک‏ترین نهاد اجتماعی است که با پیوند زن و مرد شکل می­گیرد و به تدریج کودکان به این جمع کوچک افزوده شده، تحت سرپرستی آنان قرار می‏گیرند. کودک و شرایط وی که دارای ویژگی های خاص متناسب با سن می باشد، در مطالعات و کتابهای گوناگونی مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. به گفته برخی اندیشمندان، به جرات می‏توان قرن بیست و یکم را «عصر کودکان» نامید؛ از این‏رو، بخش مهمی از منابع مادی و معنوی کشورهایی که به توسعه اقتصادی و اجتماعی مطلوب‏تری دست یافته‏اند، صرف توجه به مسائل کودکان و حمایت روانی و جسمی آنان می‏شود. در این زمینه، علاوه بر افزایش امکانات بهداشتی، آموزشی، هنری و پرورشی، دامنه حقوق کودک نیز به عنوان موجودی نیازمند حمایت ویژه در جهت تعالی مادی و معنوی نسل آینده و اداره‏کننده فردای جامعه، وسعت یافته است. اطلاعات در مورد آزار فیزیکی یا جنسی کودک، همسرآزاری و سایر اشکال خشونت در خانواده، سبب گردید متخصصان به این نتیجه برسند که معضل خشونت در خانواده به صورت فراگیر در دو دهه گذشته افزایش یافته است. امروزه خشونت در خانواده توجه قابل ملاحظه‏ای را به خود معطوف ساخته، به گونه‏ای که این پدیده نه تنها در خانواده‏های آمریکایی، بلکه در انگلستان، اروپای غربی و بسیاری از کشورهای آسیای غربی و شرقی به چشم می‏خورد (شفیع پور، ۱۳۸۰).

یکی از مسائل بسیار مهمی که امروزه متخصصان علوم رفتاری و پزشکی، سازمان پزشکی قانونی و متخصصان کودکان با آن روبه رو هستند، مسأله آزار جسمی، روانی و جنسی کودکان توسط والدین و یا مراقبان آنها است. کودک آزاری[1] از جمله آسیب های اجتماعی است که به دلیل گستردگی عوامل مؤثر و تاثیرات عمیقی که این عوامل بر رشد و شخصیت کودک، خانواده وی و اجتماع دارند، می تواند به عنوان یکی از اولویت های مسائل بهداشتی و درمانی در کشورهای مختلف جهان مورد توجه قرار گیرد (رحیمی، 1377). دامنه کودک آزاری از محروم ساختن کودک از غذا، لباس، سرپناه و محبت پدر و مادری، تا مواردی که در آن کودکان از نظر جسمی توسط یک فرد بالغ مورد آزار و اذیت و بدرفتاری

قرار می­گیرند و ممکن است موجب صدمه دیدن و مرگ آنان شود، گسترده است (سازمان بهداشت جهانی[2]، ۲۰۰۹).

کودک‏ آزاری به اشکال مختلفی نمایان می‏گردد و بیشتر نظام‏های حقوقی سوءاستفاده جسمی، جنسی، عاطفی‏ و سهل ‏انگاری جسمی، عاطفی و تحصیلی را از مصادیق‏ کودک‏ آزاری می‏دانند. هرچند که در تعریف مصادیق،گاهی‏ تفاوت‏هایی وجود دارد. پدیده کودک ‏آزاری به عوامل زیادی بستگی دارد که برخی‏ از آنها منشأ بیرونی دارد و برخی درونی. علاوه بر این، بعضی‏ از این عوامل به تنهایی و برخی دیگر در کنار عوامل دیگر موجب بروز سوءاستفاده از کودکان و سهل‏ انگاری نسبت‏ به آنها می‏شود (مدنی، ۱۳۸۲).

ویژگی های متعددی در خانواده از جمله تک سرپرست بودن، بد سرپرست بودن، فقر، سطح فرهنگی و اقتصادی پایین، سطوح تحصیلی پایین، ویژگی های روانی و مشکلات والدین، ویژگی های فرزند، می تواند منجر به شکل گیری و مستعد شدن کودک آزاری گردد (مانی، ۲۰۰۹).

با توجه به نقش متغیرهای مختلف روانی، اجتماعی و فرهنگی در  شکل گیری و بروز رفتارهای کودک آزارگری، تجربه کودک آزاری در سنین پایین تر، غالباً به عنوان یک بحران حل نشده ممکن است تا سنین بالاتر و بزرگسالی تدوام یابد. بدین صورت که این افراد در سنین نوجوانی نیز همچنان تحت تاثیر تجارب پیشین قرار داشته و بحران کودک آزاری می­تواند در شکل گیری عدم سازگاری و ویژگی های فردی نامطلوب تاثیر گذار باشد. همچنین  ویژگی های کارکردی و عملکرد خانواده می تواند به نوعی پیش بینی کننده وضعیت سلامت کلی افراد و شکل گیری الگوهای رفتاری خاص در آنان گردد. خانواده های افرادی که تجربه بحران هایی مانند کودک آزاری را داشته اند ممکن است در ساختار و نحوه بروز رفتارهای سازگارانه عملکردی نامطلوب داشته باشند (کوهی[3]، ۲۰۰۶). بنابراین شکل گیری و تجربه این بحران می تواند ادامه فرایند زندگی کودک را دچار چالش نموده و از نظر ویژگی ها و متغیرهای متعدد روانشناختی زمینه را جهت آسیب و مشکل مهیا نماید که در این پژوهش در پی بررسی و مقایسه متغیرهای درون فردی و بین فردی در نوجوانان دارای تجارب کودک آزاری بوده ایم.

بیان مسأله

کودک آزاری به معنای صدمه جسمی یا روانی، آزار جنسی[4]، غفلت[5] یا بدرفتاری با کودک (زیر ۱۸ سال) توسط فردی است که مسئول سلامتی او است و به معنای وارد آمدن آسیب عمدی از طرف فرد بالغ به کودک است (رحیمی موقر، ۱۳۸۲). این آسیب ها ناشی از تنبیه های شدید جسمی یا تنبیه های غیر موجه است، همچنین شامل حمله آگاهانه و عمدی به کودک، از قبیل سوزاندن، گاز گرفتن، بریدن اعضا، هل دادن، تاباندن اندام ها، شکنجه، ضربات، زخم­ها و شکستگی­ها، تنبیه کردن، کتک زدن، لگد زدن، گاز گرفتن، سوزاندن، تکان دادن و دیگر کارهای دردناک برای یک کودک است (مدنی، ۱۳۸۲؛ ماش[6]، ۱۹۹۹).

از سویی آزار جنسی شامل هر نوع فعالیت جنسی با کودک قبل از سنی است که بتواند رضایت قانونی داشته باشد. در تعریف آزار جنسی همواره باید این نکته را در نظر داشت که زور و اجبار در این نوع آزار نقش اساسی دارد. البته هر چند که در برخی آزارهای جنسی به وضوح زور و اجبار و جراحات ناشی از این تجاوز وجود ندارد، نمی توان مواردی را که بدون اعمال زور فیزیکی و همراه با تهدید، رشوه، تطمیع، و فریب دادن است از نظر دور داشت. زور و اجبار معمولاً ناشی از تفاوت سنی است. باید توجه داشت که بازی های جنسی میان کودکان مصداق آزار جنسی نیستند (هوبز و هانک[7]، ۱۹۹۹).

آزار عاطفی آزار به جسم و بدن کودک محمدود نمی شود، کودکانی که دائماً به آنها ناسزا گفته می شود، فحش و توهین می شنوند، تحقیر می شوند، با تهدید و ترس وادار به انجام کاری می شوند، طرد می شوند، از آنها ایراد گرفته می شود، در آنها ترس و وحشت ایجاد شده و تطمیع شده اند، اغلب فرصت کمی برای رشد عزت نفس پیدا می کنند. آزار عاطفی ممکن است به صورت غیر مستقیم ایجاد شود. شیوع خشونت خانگی و خشونت در جامعه کودک را با ترس و صحنه های مخوف روزانه رو به رو می سازد. به گونه ای که والدینی که دائماً با هم در حال مشاجره و دعوا هستند باعث آزار کودک خود می شوند (دورن[8]، ۱۹۹۸). بنابراین آزار عاطفی یکی از مهم ترین و در عین حال مشکل ترین نوع آزار از نظر تعریف و تشخیص است. به ندرت آزار جسمی یا جنسی را بدون آزار عاطفی مشاهده می کنیم. مهم ترین چیزی که کودک نیاز دارد، داشتن فرصتی برای رشد و بلوغ است و آزار عاطفی، الگویی از رفتارهای والدین است که مانع رشد شناختی، عاطفی، روانشناختی و اجتماعی کودک می شود و شامل نادیده گرفتن، طرد، منزوی کردن، حملات کلامی، ترساندن، تباه کردن کودک است (کاپلان و سادوک[9]، ۲۰۰۷).

کودکانی که مورد آزار قرار می گیرند وقتی بزرگ می شوند همین کار را با فرزندان خود تکرار می کنند. عزت نفس پایین، فعالیت­های خودتخریبی، ارتباطات مشکل دار و تاریخچه شغلی ناپایدار از آثار این نوع آزار است (انجمن آمریکانی انسان[10]، ۲۰۰۴).

غفلت نیز به عنوان یکی از وجوه کودک آزاری در نظر گرفته شده است، به طوری که کودکانی که والدین آنها در حد توانایی خود برایشان غذا، سرپناه و لباس مناسب تهیه نمی کنند، دچار غفلت هستند. عجیب نیست که مناطق فقیرنشین نسبت به دیگر مناطق اقتصادی – اجتماعی بیشترین آمار غفلت را به خود اختصاص می دهند. غفلت ممکن است باعث سوء تغذیه یا کاهش رشد شود (دورن،۱۹۹۸).

عوامل مختلفی در کودک آزاری ممکن است نقش داشته باشند که می توان به مواردی از جمله فاکتورهای محیطی و خانوادگی (وضعیت روانی والدین، مشکلات اقتصادی، درگیری های خانوادگی، قوانین مربوط به حقوق کودک در جامعه، نگرش های مربوط به تعلیم و تربیت) عوامل فردی مانند مسائل جسمی و روانی آنها، ویژگی های شخصیتی کودک و غیره اشاره کرد (سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۰۹). وجود بیماری روانی یا جسمی مزمن، اعتیاد یا سابقه کودک آزاری جسمانی در گذشته والدین، هم چنین شلوغ بودن خانواده، وضعیت اقتصادی – اجتماعی پایین و وجود تاریخچه خشونت و کودک آزاری در اعضای خانواده، از جمله عوامل مستعد کننده کودک آزاری جسمانی به شمار می روند. همچنین نارس بودن، ناخواسته بودن، معلولیت و بیش فعالی کودک، از جمله عوامل دیگری هستند که می توانند در بروز کودک آزاری نقش بسزایی داشته باشند. تک والدی بودن، سابقه جدایی و طلاق والدین، از دست دادن شغل یا مرگ یکی از اعضای خانواده نیز از عوامل دیگر مستعدکننده کودک آزاری جسمانی به شمار می روند (دورن، ۱۹۹۸).

با توجه به مطالب عنوان شده پیشین واضح است که کودک آزاری در انواع مختلفی بروز پیدا می کند که خواه به صورت خواسته و یا به صورت ناخواسته شرایط و وضعیت زندگی فرد آزار دیده را دچار مشکلات متعدد جسمی، روانی و عاطفی می کند. تاثیر این تجربه بر آینده کودکان نیز ممکن است منجر به تداوم الگوهای رفتاری، شخصیتی و اجتماعی ناکارامد گردد و در ادامه مسیر رشدی و بلوغ فرد را دچار آسیب نماید (کاپلان و سادوک[11]، ۲۰۰۷).

یکی از حوزه هایی که ممکن است در افراد دارای سابقه کودک آزاری مورد تخریب واقع گردد، ویژگی ها و الگوهای شخصیتی افراد است. تامپسون[12] (۲۰۰۴) در مطالعه ای بر

این مطلب را هم بخوانید :

 

https://urlscan.io/result/b3216633-550a-4c41-9747-3e1538746247/

 روی افراد دارای سابقه کودک آزاری نشاد داده است که این افراد در ادامه زندگی به اختلالات و مشکلات شخصیتی مبتلا می گردند. کندال تاکت[13] (۲۰۰۲) در پژوهشی بر روی بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت مرزی نشان داد که ۳۳ درصد آنها یک دوست آزار دهنده داشته اند، ۳۱ درصد مورد تجاوز قرار گرفته اند و ۲۱ درصد از آنها از طرف یک فرد آشنا مورد تجاوز قرار گرفته اند. ۱۱ درصد آنها چنیدن بار مورد تجاوز واقع شده  و ۱۹ درصد آنها هم کتک خورده اند و هم به آنها تجاوز شده است. که این موارد می تواند بیانگر نقش پیش بین آزار بر ادامه مسیر رشدی و بلوغ روانی افراد باشد.

از دیگر سو خانواده همواره نقش بسیار ممی در تنظیم و کنترل رفتارها، ارائه نقش ها و الگوهای فکری و رفتاری اعضا دارد. در خانواده­های دارای کودکان آزار دیده و یا به طور کلی در خانواده هایی که موارد آسیب از جمله اعتیاد، طلاق، کودک آزاری، ترک، طرد و غیره وجود دارد، الگوهای تعاملی و عملکرد خانواده باید دچار چالش جدی باشد. بر اساس مطالعات پیشین که در زمینه مقایسه نوجوانان آزار دیده نوجوانان آزار دیده و آزار ندیده اجرا گردیده است نشان داده شده است که بین دو گروه از نظر میزان درآمد خانواده تفاوت معناداری وجود دارد، بدین ترتیب میزان درآمد خانوده نوجوانان آزار دیده، پایین تر از گروه آزار ندیده است، همچنین الگوهای عاطفی نیز در بین خانواده ها به دلیل مشکلات ابزاری

 از جمله فقر و مشکلات اقتصادی دچار مشکل بوده است. همچنین اعمال رفتارهای خشونت گرایانه توام با فشار روانی و نارضایتی بوده و در مهارتهای تربیت کودک و توانایی حل مسأله به ویژه مسائل مربوط به تربیت فرزندانشان مشکل داشته اند (میلر و میکاد[14]، 2005). بنابراین الگوها و مهارتهایی که افراد در زندگی کسب می کنند می تواند تحت تاثیر سبک زندگی فرد و خانواده فرد قرار گیرد، به طوری که بدرفتاری والدین می تواند تاثیر منفی بر ثبات و تنظیم هیجانی، مهارت ها والگوهای مقابله با مشکلات و حل مسأله و توانایی انطباق با موقعیت های جدید و استرس زا داشته باشد. این صفات شاید به دلیل این است که این کودکان دلبستگی سالمی به مراقبان خود ندارند و به همین دلیل از دیگران کناره گیری و اجتناب می کنند (ادلسون[15]، ۱۹۹۹). سابقه آزار و سوء استفاده های جسمی، رفتاری و عاطفی می تواند میزان سازگاری افراد را به شدت تحت تاثیر قرار داده و منجر به به کار بردن الگوهای انطباقی ناسالم گردد (مرکز اطلاعات کودک آزاری و غفلت، ۲۰۰۴).

بنابراین با توجه به اهمیت دو بعد بین فردی و درون فردی در افراد دارای سابقه کودک آزاری و نقش کارکرد خانواده و چگونگی پویایی و عملکرد آن در این سابقه و چگونگی شکل گیری ویژگی های شخصیتی این افراد،  در این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این سوال هستیم که آیا بین کارکرد خانواده مبدا و ویژگی های شخصیتی نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی تفاوت وجود دارد؟ و این تفاوت در کدام ابعاد می باشد؟

اهمیت و ضرورت پژوهش:

کسب اطلاعات دقیق درباره میزان کودک آزاری و اثرات آن در جامعه دشوار است، اما تکرار آن و آمار و گزارش های غیر رسمی در این زمینه نشان از افزایش میزان کودکان قربانی دارد. برای قربانیان کودک آزاری شیوه های مداخلاتی متعددی وجود دارد، اما به نظر می رسد که این افراد در مقابل درمان های روانشناختی مقاومت دارند و تعداد زیادی خود را از این فرایند دور می سازند، با این حال مؤثرترین شیوه برای رسیدگی به این موضوع پیشگیری سطح اولیه می باشد (رزاقی، 1382). بنابراین روش هایی از جمله مطالعات توصیفی، تحقیقات جامعه شناختی و همه­گیر شناختی می­تواند به آموزش و پیشگیری از آسیب­های کودک آزاری کمک کند. با توجه به آمارهایی که در زمینه کودک آزاری منتشر شده است از جمله اینکه از میان 3 میلیون کودک آزاری در سال 2008، بیش از 903 هزار مورد (حدود 18 درصد) مربوط به آزار جسمی بوده است و  در سال 2009  تعداد 1300 کودک به دلیل آزارهای جسمی جان خود را از دست داده اند (انجمن آمریکایی انسان[16]، 2011). سازمان یونیسف در سال 1377 در مطالعه­ای در ایران انجام داد که از بین 2240 نوجوان 1362 نفر از آنان سابقه کودک آزاری را نشان داده اند، که از این تعداد 61 درصد سابقه آزار جنسی، 33 درصد سابقه آزار عاطفی، 6/6 درصد سابقه آزار جسمی را گزارش داده اند.

با توجه به نقش بسیار تاثیرگذار آزار و سوء استفاده از کودکان بر رفتارها و مسیر رشد و بلوغ روانی و عاطفی  افراد در سنین نوجوانی و بزرگسالی پرداختن به چگونگی تاثیر و یا نقش متغیرهای اساسی در کودک آزاری حائزاهمیت فراوانی می باشد. از طرفی با عنایت به اینکه در مورد کودک آزاری همانگونه که در مطالب پیشین اشاره شده است، اصل بر پیشگیری از وقوع و یا کاهش تاثیر آن می باشد، بنابراین شناسایی نقاط و متغیرهای روانشناختی ضربه پذیر از این تروما می تواند در راستای پیشگیری و درمان مشکلات و عواقب بعدی این آسیب کمک کننده باشد. از آنجا که شخصیت به عنوان الگویی نافذ و پایدار در نظر گرفته می شود که نقش  بنیادی در نحوه رفتارها و افکار افراد بر عهده دارد، شناسایی و سنجش ویژگی های شخصیتی و و توانایی کنار آمدن با این مشکلات می تواند در جهت پیشگیری از آسیب بیشتر و درمان آن کمک کند.

اهداف پژوهش:

هدف کلی:

مقایسه کارکرد خانواده مبدا و ویژگی های شخصیتی در نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی

اهداف جزیی:

مقایسه ابعاد کارکرد خانواده مبدا در نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی

مقایسه ابعاد ویژگی های شخصیتی در نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی

فرضیه­های پژوهش

بین ابعاد کارکرد خانواده مبدا در نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی تفاوت وجود دارد.

بین ویژگی های شخصیتی نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی تفاوت وجود دارد.

تعاریف متغیرها:

کودک آزاری:

هر گونه بدرفتاری جسمی، جنسی، روانی  با کودک یا غفلت از کودک زیر ۱۸ سال توسط فرد بالغ بالای ۱۸ سال که معیار قضاوت بدرفتاری، معمولاً قضاوت اجتماعی یا به عبارت دیگر کلیه اعمال خشونت آمیز که کودک را در معرض خطر قرار دهد. به طور کلی کودک آزاری عبارت است از آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان و یا سعادت و رفاه بهزیستی کودک به دست والدین  یا افرادی که نسبت به او مسئول هستند (سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۰۹).

ویژگی های شخصیتی:

تعریف مفهومی

ویژگی­های شخصیتی به عنوان الگوهایی نافذ که افراد در طول سالیان آنها را شکل داده و بر اساس آنها بسیاری از رفتارها را از خود بروز می دهند در نظر گرفته می شود. ویژگی های شخصیتی می تواند پیش بین بسیاری از الگوهای رفتاری افراد باشد (کاپلان و سادوک، 200۲).

تعریف عملیاتی:

ویژگی های شخصیتی درپژوهش حاضر نمره ای است که افراد در ابعاد آزمون شخصیت نئو (NEO-FFI) کسب می ­کنند.

کارکرد خانواده:

تعریف مفهومی

کارکرد خانواده عبارت است از نحوه عملکرد خانواده در حوزه های مختلف خصوصیات رفتاری و ساختاری خانواده و الگوهای تبادلی مهم موجود میان اعضای خانواده که شامل شش بعد حل مسئله، ارتباط، نقش­ها، پاسخگویی عاطفی، آمیختگی عاطفی وکنترل رفتار و بعد کلی کارکرد کلی می­باشد. هر بعد پیوستاری از کارآمدی تا نا کارآمدی را اندازه می­گیرد وبه دو طبقه مجزا تقسیم می­گردد: ابزاری[17]، عاطفی[18]( زاده محمدی و خسروی، 1385).

 تعریف عملیاتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:45:00 ب.ظ ]




روش اجرای پژوهش………………………………………………………………………………………………………………… 65

روش آماری تحلیل اطلاعات……………………………………………………………………………………………………. 65

فصل چهارم : یافته های پژوهش

مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………… 68

یافته های استنباطی………………………………………………………………………………………………………………… 69

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

خلاصه تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………….. 85

بحث و نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………. 86

دستاورهای اصلی پژوهش……………………………………………………………………………………………………….. 93

محدودیت های پژوهش …………………………………………………………………………………………………………. 93

پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………………………………………. 93

منابع و مآخذ ………………………………………………………………………………………………………………………….. 95

پیوست ها

الف ) پرسشنامه رضایت شغلی ………………………………………………………………………………………………….. ׀

ب )  پرسشنامه شادکامی آکسفورد …………………………………………………………………………………………. ᴠ

چکیده انگلیسی ……………………………………………………………………………………………………………………… ׀׀ᴠ

فهرست جداول

عنوان                                                                                                                صفحه

جدول 3-1 : فراوانی و درصد گروه بندی رضایت شغلی معلمان مدارس اسثتنائی و عادی….. 60

جدول 3-2 : فراوانی و درصد گروه بندی سن معلمان مدارس اسثتنائی و عادی…………………. 60

جدول 3-3 : فراوانی و درصد توزیع جنس معلمان مدارس اسثتنائی و عادی………………………. 61

جدول 3-4 : فراوانی و درصد گروه بندی سابقه شغلی معلمان مدارس اسثتنائی و عادی……. 61

جدول 3-5 : فراوانی و درصد توزیع وضعیت تاهل معلمان مدارس اسثتنائی و عادی…………… 62

جدول4-1: آزمون تی مستقل برای مقایسه میزان شادمانی معلمان مدارس استثنائی و عادی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 69

جدول4-2 : آزمون تی مستقل برای تعیین تفاوت میان میزان رضایت شغلی معلمان مدارس استثنائی و عادی……………………………………………………………………………………………………………………… 71

جدول4-3 : اطلاعات توصیفی مربوط به شادمانی معلمان استثنائی و عادی بر حسب جنسیت …………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 72

جدول4-4: آزمون تحلیل واریانس دو طرفه برای تعیین تعامل معنی‌دار بین گروه و جنسیت بر میزان شادمانی معلمان استثنائی و عادی……………………………………………………………………………….. 73

جدول4-5 : اطلاعات توصیفی مربوط به رضایت شغلی معلمان استثنائی و عادی بر حسب جنسیت …………………………………………………………………………………………………………………………………… 77

جدول4-6 :آزمون تحلیل واریانس دو طرفه برای مقایسه رضایت شغلی معلمان استثنایی و عادی بر حسب جنسیت …………………………………………………………………………………………………………. 78

جدول4-7: تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه شادمانی بر حسب سابقه شغلی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 80

جدول 4-8 : آزمون تعقیبی شفه برای تعیین تفاوت بین سلامتی و کارآمدی معلمان با سوابق خدمت …………………………………………………………………………………………………………………………………….. 82

جدول4-9 : تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه رضایت شغلی با توجه به سابقه شغلی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 83

فهرست نمودارها

نمودار 4-1:تعامل بین گروه و جنسیت بر میزان شادمانی معلمان مدارس استثنائی و عادی…76

نمودار 4-2:تعامل بین گروه و جنسیت بر رضایت شغلی معلمان مدارس استثنایی و عادی….79

چکیده

این پژوهش به منظور مقایسه شادمانی و رضایت شغلی معلمان استثنایی و عادی آموزش و پرورش شهرستان شیراز در سال تحصیلی 90-89 انجام گردید . نمونه این پژوهش در مجموع 185 نفر از معلمان شامل 53 معلم مرد استثنائی و 41 معلم  زن استثنائی و نیز 61 معلم مرد عادی و 30 معلم زن عادی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان جامعه پژوهش انتخاب شدند . ابتدا پرسشنامه های شادمانی آکسفورد و رضایت شغلی مقیمی اجرا گردید . تحلیل نتایج با استفاده از آزمون t و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و دو طرفه و آزمون تعقیبی شفه نشان دادند که میزان شادمانی معلمان مدارس استثنائی بیش از معلمان مدارس عادی می باشد و این تفاوت معنی دار می باشد . بین میزان رضایت شغلی معلمان مدارس استثنائی و عادی تفاوت معنا داری وجود نداشت . بین میزان شادمانی معلمان زن و مرد مدارس استثنائی و عادی تفاوت معنادار وجود ندارد . بین میزان رضایت شغلی معلمان زن و مرد مدارس استثنائی و عادی تفاوت معناداری مشاهده نشد و تاثیر تعاملی گروه در جنسیت بر رضایت شغلی نیز معنی‌دار نبود . بین سابقه شغلی معلمان مدارس استثنائی با شادمانی آنها در کل تفاوت معنا دار وجود ندارد و تنها مولفه های سلامتی و کارآمدی تفاوت معنا داری ایجاد کردند. بین میزان رضایت شغلی معلمان مدارس استثنائی با سابقه کاری مختلف تفاوت معناداری مشاهده نشد .

کلید واژه ها : شادمانی ، رضایت شغلی

مقدمه

در اواخر قرن بیستم موضوع شادمانی[1]  و نشاط بشر به عنوان یکی از موضوعات مورد بررسی جامعه شناسان،‌روان شناسان و اقتصاددانان مطرح گردید. شادمانی پدیده ای است که شامل مقوله های گسترده ای از قبیل پاسخهای هیجانی، حوزه های رضایت و قضاوت های کلی از زندگی می شود و به این واقعیت اشاره دارد که مردم زندگی خود را چگونه ارزیابی می کنند و نیز متغیرهایی از قبیل رضایت از کار، رضایت از وضعیت زناشویی، فقدان افسردگی[2] و  وجود عواطف مثبت را در بر می گیرد. شادمانی تا حدودی ارثی است و با برخی صفات شخصیتی ارتباط دارد. تعدادی از این صفات نیز ثابت هستند، اما این بدان معنی نیست که شادمانی غیر قابل تغییر است. یکی از مهمترین این صفات برونگرایی است که از طریق تجارب مثبت منظم با دوستان و در محل کار افزایش می یابد (جعفری و همکاران ،‌1382) .

تحقیقات نشان می دهند که شادمانی افرادی که کار می کنند از افراد بیکار بسیار بیشتر است. در واقع بیکاری و ترس از بیکاری از جمله علل مهم ناشادی است. این نکته قابل ذکر است که ممکن است کسی شغل شخصی نداشته باشد،‌ولی بیکار هم نباشد، بلکه تا پیدا کردن شغل، شخص به هر ترتیب کار می کند.‌ آنچه مهم است انجام کار است نه داشتن شغل (عابدی، 1384) .

وضع شغلی نیز بی تردید، یکی از عوامل مهم در زمینه رویکرد فرد در خصوص رضایت از زندگی و روند عمومی اوضاع شادمانی است. مطالعه رضایت شغلی[3] یا واکنش عاطفی افراد نسبت به شغل در سال 1935 نخستین بار توسط هاپاک[4] مورد توجه قرار گرفت و تاکنون موضوع بحث و تحقیق پژوهشگران زیادی بوده است. به طوری که تا سال 1992 بیش از 5000 مقاله فقط در آمریکا در این مورد منتشر شده است (شفیع آبادی،‌1382) .

در ایران نیز این موضوع یکی از رایج ترین عناوین تحقیقاتی بوده  است به گونه ای که تا سال 1382 تنها در سطح دانشگاههای دولتی شهر تهران بیش از 200 پایان نامه کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در این زمینه ردیابی شده است (ازکیا و همکاران ، 1382) . به طور کلی می دانیم که رضایت شغلی اصلی ترین عامل دلبستگی به کار و پیشه و سبب توسعه و پیشرفت کیفی کار می شود. الیس[5] (1984) ، در یک پژوهش مربوط به رضایت شغلی معلمان بین مشوقهای درونی و بیرونی تمایز قائل شده است . مشوقهای بیرونی، امتیازات ملموس شغلی،‌ مانند حقوق و امنیت شغلی هستند در حالی که مشوق های درونی، امتیازات هیجانی و شخصی حرفه ای،‌مانند رشد شخصیت و احساس فضیلت است. الیس نتیجه می گیرد که مشوق های درونی نقش موثری در انگیزش و رضایت شغلی معلمان ایفا می کند. بنابراین به نظر می رسد موفقیت شغلی با احساس شادمانی ارتباط دارد. بدین صورت که میزان شادمانی افراد شاغل بیشتر از افراد بیکار است و همچنین اشخاصی که به کارهای تخصصی مشغولند نسبت به کسانی که دارای مشاغل تخصصی نیستند احساس شادمانی بالاتری را گزارش کرده اند (آرگایل،‌[6] 2001) .

تحقیقات نشان میدهد که علاقه  انگیزه و احساس تعهد معلمان ( عادی و استثنائی ) نسبت به شغل خود ارتباط معنی داری با موفقیت آنان در تدریس دارد . به عبارت دیگر اگر آنها حرفه معلمی به خصوص استثنائی را با علاقه انتخاب کرده و دارای احساس تعهد و انگیزه نسبت به کار خود باشند عملا موفقتر از دیگران هستند . عوامل مذکور موجب می شود تا معلمان خصوصا معلمان استثنائی از شغل خود رضایت شغلی بیشتری کسب کنند که آن هم به نوبه خود باعث می شود تا میزان تلاش معلمان استثنائی بالا رفته تعهد شغلی بیشتری از خود نشان داده و در نتیجه اثر بخشی داشته باشند (کوهکن ، 1382 ) .

بطور کلی نتایج تحقیقات نشانگر این است که کار،‌هویت ما را در جامعه مشخص می کند و وقتی کارکنان کنترل بیشتری بر کار خود داشته باشند و در تصمیم گیری ها دخالت داده شوند، رضایت شغلی بیشتری را نشان می دهند که شادمانی بیشتری را به دنبال خواهد داشت (معتکف ، 1384) .

بیان مسئله

شادمانی که هدف مشترک افراد است و همه برای رسیدن به آن تلاش می کنند، عبارت است از ارزشیابی افراد از خود و زندگیشان (باس ،[7] 2000) . از همان ابتدای تمدن بشری،‌متفکران به بحث و گفتگو در مورد حیات انسانی و «زندگی مطلوب» پرداخته اند. برخی از افراد ایده ال خود را در ثروت، بعضی در داشتن روابط پرمعنا، و گروهی در کمک به افراد نیازمند می بینند. همه این افراد از لحاظ شرایط و ظواهر بیرونی با یکدیگر متفاوتند. ولی از یک احساس « سلامت روانی »[8] مشترک برخوردارند . اصطلاح سلامت روانی به ارزیابی های افراد از زندگیشان اشاره دارد. این ارزیابی ها ممکن است جنبه شناختی داشته باشد (مانند قضاوت هایی که در مورد خشنودی از زندگی صورت می گیرد) و یا جنبه عاطفی که شامل خلق و هیجاناتی است که در واکنش به رویدادهای زندگی، ظاهر می شود. در صورتی که افراد از شرایط زندگی خود راضی باشند، دائماً عواطف مثبت را تجربه نمایند و عواطف منفی کمتری داشته باشند ، ‌گفته می شود که از سلامت روانی بالایی برخوردارند. اصطلاح سلامت روانی اصطلاح روان شناختی معادل شادی است که به دلیل مفاهیم بسیاری که در خود نهفته دارد به شادی ارجح است ،‌ اگر چه در ادبیات مربوطه ، به جای یکدیگر به کار می روند. موضوع دیگری که مهم جلوه می کند این است که آیا مقوله شادی می تواند با توجه به جنسیت افراد متفاوت باشد؟ کدام یک از دو جنس مرد وزن شاد و از زندگی خود راضی تر هستند؟ آیا مردها به دلیل داشتن قدرت اجتماعی و درآمد بیشتر از زنها شادتر هستند؟ آیا زنها به دلیل برخوردهای همدلانه و صمیمیت بیشتر شادتر از مردها زندگی می کنند؟ (معتکف، 1384).

بدلیل اینکه یکی از مولفه های بسیار مهمی که در نتیجه یک محیط شاد ایجاد می شود رضایت شغلی است،‌لازم است بدانیم رضایت شغلی چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟ این مسأله ای است که بسیاری از افراد با آن دست به گریبانند. چه افراد جویای کار که می خواهند برای اولین بار محیط کار را تجربه کنند و چه کسانی که سالهاست در حرفه خود مشغولند و ازمشکلات آن رنج می برند. محیط کار هر انسان خانه دوم اوست. چه بسیار افرادی که عمده ساعات شبانه روز خود را مجبورند در محیط کاری خود بگذرانند . بسادگی پیداست که این محیط نیز همچون خانه باید برآورنده حداقلی از نیازهای روحی و روانی افراد باشد تا آنها بتوانند ضمن کسب درآمد به ارتقاء دانش حرفه ای خود پرداخته و خدمتی صادقانه ارائه دهند.

و اما دانش آموزان استثنایی را میتوان چنین تعریف کرد : دانش اموزی که از نظر جسمی یا خصوصیات رفتاری و ذهنی با بیشتر دانش آموزان همکلاس خود تفاوت فاحش دارد و آموزش ویژه برای او مناسب تر از آموزش معمولی است . منظور از مناسب تر بودن آموزش ویژه نسبت به آموزش عادی ، این است که با آزمایش و بررسی مشخص می شود که این آموزش از لحاظ تطبیق و سازش همه جانبه ی دانش آموز بامحیط و نیز پیشرفت تحصیلی آن ، برتراست .

عوامل متعددی وجود دارد که در کنار هم می توانند ایجاد کننده رضایت شغلی در افراد باشند. چه بسا تنها یک عامل از مجموعه این عوامل می تواند از ایجاد رضایت در فرد بکاهد یا حتی او را در زمره افراد ناراضی از شغل خود قرار دهد . نتیجه شادمانی و رضایت شغلی معلمان در تربیت نیروهای انسانی کار آمد مشاهده می شود . زیرا رضایت شغلی یکی از عوامل مهم در دست یابی به موفقیت شغلی است که باعث افزایش کارایی ونیز احساس رضایت فرد می گردد. به همین دلیل افراد در هنگام اشتغال به کار خوشحال تر هستند و از لحاظ سلامت جسمی و روانی در وضع بهتری قرار دارند و خطر فرسودگی شغلی کمتر آنها را تهدید می کند ، با توجه به اهمیت تعلیم و تربیت دانش آموزان به عنوان پشتوانه های اجرایی و فرهنگی آینده کشوربا وجود معلمان شاد و دارای رضایت شغلی می توان به این مهم دست یافت همچنین در خصوص معلمان استثنایی با توجه به نوع شغل آنها ، وجود رضایت شغلی و شادمانی در این افراد موجب می شود تا دانش آموزان استثنایی با گرفتن آموزشهای مناسب تر وابستگی کمتری نسبت به خانواده و جامعه داشته و حتی به عنوان فردی موثر در جامعه نیز مطرح گردند . لذا پژوهش حاضر با توجه به اهمیت بسیار بالای موارد فوق الذکر با موضوع مقایسه میزان شادمانی و رضایت شغلی معلمان مدارس استثنائی و عادی شیراز ، انجام می شود .

اهمیت و ضرورت مسئله

شادمانی که گاه برای تأکید بیشتر شادمانی ذهنی[9] نامیده می شود ،‌ احساسی است که زندگی را چیزی خوب می داند . شادمانی به مفهوم  دوام لحظات شاد دیروز ، روحیه سرخوش امروز و زمان دشوار فردا است آنچه اشخاص آن را شادی تجربه می کنند نه یک شادی زودگذر بلکه یک احساس عمیق و این باور است که به رغم مشکلات امروز همه چیز خوب

این مطلب را هم بخوانید :

 

بایگانی‌های پایان نامه ها و مقالات - سبز اندیشان کارون -تجربه هایی برای فردای بهتر

 است یا به خوبی برگزار خواهد شد (معتکف،‌1384) .

یکی از عوامل بسیار مهم و ضروری مرتبط با شادمانی ، رضایت از شغل می باشد. وجود انگیزش در شغل برای ادامه اشتغال لازم وضروری است و اگر فرد به شغل خود علاقمند نباشد و در انجام وظایفش برانگیخته نشود ادامه حرفه برایش ملالت آور خواهد بود. ولی برآورده شدن نیازها از طریق حرفه احساس رضایت نسبت به شغل را ایجاد می کند. بسته به اهمیت و شدت وجود نیاز و میزان ارضای آن توسط حرفه، احساس رضایت نیز بیشتر خواهد شد ( شفیع آبادی ، 1382) .

البته باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم  افرادی که میزان شادمانی بالایی دارند بهتر کار می کنند. بنابراین رابطه بین احساس شادمانی و رضایت شغلی یک رابطه دوسویه است. بعضی از موقعیت های شغلی باعث افزایش میزان شادمانی می گردد و در مقابل احساس شادمانی باعث بهتر کار کردن و در نتیجه موفقیت های شغلی بهتر می گر دد (معتکف، 1384) .

با توجه به اهمیت شادکامی در زندگی بشر ،‌ امروزه سازمانها  و موسسات تولیدی و خدماتی اهتمام ویژه ای به کیفیت زندگی و ارتقاء سطح بهداشت جسمانی و روانی کارکنان و خانواده های زیرمجموعه خود دارند . زیربنای منطقی این اقدامات این است که ارتقاء بهداشت  روانی و شادی کارکنان  و خانواده های آنان به طور مستقیم و غیر مستقیم موجب ارتقاء بهره وری، افزایش ایمنی در کار و افزایش رضایت شغلی و خانوادگی و در نهایت افزایش رضایت از زندگی خواهد شد (آرگایل،‌ترجمه گوهری و همکاران ، 1383) .

شغل گروهی از معلمان که تعلیم و تربیت کودکان استثنایی را به عهده دارند به سبب ویژگیها و ناتواناییهای خاص این کودکان می بایست مورد توجه جدی قرار بگیرد .

در هرجامع بیش از ده درصد کودکان با ویژگیهای متفاوتی نسبت به دیگرکودکان متولد می شوند و از نظر جسمی با کودکان عادی تفاوت دارند . این گروه از کودکان تحت عنوان کودکان استثنایی مورد توجه خاص  مسئولان تعلیم و تربیت همه کشورها هستند و تاکنون برای آموزش و پرورش آنان برنامه های خاصی تدوین گردیده است . مفهوم آموزش و پرورش استثنایی به نحوی که هرکودک به اندازه توانایی وظرفیت خود آموزش ببیند . آموزش و پرورش استثنایی محصول پیشرفت در امر توجه و نگرش به تفاوتهای فردی است .

دانلود مقاله و پایان نامه

 

بنابراین انجام پژوهشهایی در ارتباط با این موضوع و تایید وجود رابطه معناداری بین شادمانی و رضایت شغلی باعث می شود که آموزش و پرورش بیشتر به این اصل مهم یعنی رفاه و رضایت جسمی و روانی کارکنان خود پرداخته و دربرآورده کردن نیازهای مادی و معنوی آنها سخت بکوشد و نتایج این امر را در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و به وجود آمدن کلاسهای درس شاد و معلمان و مربیان با انگیزه و مستعد شکوفا سازی استعدادهای نهفته در سرمایه های انسانی (فراگیران) مشاهده کند .

اهداف پژوهش

هدف کلی

هدف کلی از این پژوهش مقایسه میزان شادمانی و رضایت شغلی معلمان مدارس استثنائی و عادی شیراز است .

اهداف اختصاصی

1- مقایسه میزان شادمانی معلمان مدارس استثنایی و عادی

2- مقایسه میزان رضایت شغلی معلمان مدارس استثنایی و عادی

3- مقایسه میزان شادمانی معلمان زن و مرد مدارس استثنایی و عادی

4- مقایسه میزان رضایت شغلی معلمان زن و مرد مدارس استثنایی

5- مقایسه شادمانی معلمان مدارس استثنایی با توجه به سابقه شغلی آنها

فرضیه های پژوهش

1- بین میزان شادمانی و ابعاد آن در معلمان مدارس استثنایی و عادی تفاوت معنا دار وجود دارد .

2- بین میزان رضایت شغلی معلمان مدارس استثنایی و عادی تفاوت معنا دار وجود دارد .

3- بین میزان شادمانی و ابعاد آن در معلمان مدارس استثنائی و عادی بر حسب جنسیت تفاوت معنادار وجود دارد .

4- بین میزان رضایت شغلی معلمان مدارس استثنایی و عادی بر حسب جنسیت تفاوت معنا دار وجود دارد .

5- بین شادمانی و ابعاد آن در معلمان مدارس استثنایی با توجه به سابقه شغلی آنها تفاوت معنا دار وجود دارد .

6- بین رضایت شغلی معلمان مدارس استثنایی با توجه به سابقه شغلی آنها تفاوت معنا دار وجود دارد .

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش

تعریف مفهومی شادمانی

شادی ،‌ عبارت است از احساس خوشبختی پایدار در زندگی شخصی ،‌ مفید بودن برای خود و جامعه و تحقق آرزو و رفع نیازهای عمومی، یعنی انسانی شاد است که از زنده بودن خود احساس رضایت و خوشبختی کند،‌دیگران از زندگ او سود ببرند، آرزوها و نیازهای فردیش نیز تا حدود نسبتاً زیادی تحقق یافته باشد و خوشبختی و شادمانی اش مستدام باشد نه مقطعی و موقتی ( حسینی ، 1384) .

تعریف عملیاتی شادمانی

در پژوهش حاضر منظور از شادمانی نمره ای است که آزمودنی از مقیاس شادمانی آکسفورد[10]  بدست می آورد ،‌ حداکثر نمره در این مقیاس 87 و حداقل صفر می باشد . نمره بهنجار این آزمون بین 40تا 42 می باشد . نسخه اولیه این پرسشنامه در سال 1989 توسط آرگایل ، مارتین و کراسلند به عنوان ابزاری برای اندازه گیری شادی شخصی طرح ریزی شد ( هیلز و آرگایل[11] ، 2002) .

تعریف مفهومی رضایت شغلی

به نظر هاپاک (1935) رضایت شغلی مفهومی پیچیده و چند بعدی است و با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمی شود بلکه ترتیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب می گردد که فرد شاغل در لحظه ای معین از زمان شغل احساس رضایت نماید و به خود بگوید از شغلش راضی است و از آن لذت می برد (شفیع آبادی ، 1382) .

تعریف عملیاتی رضایت شغلی

نمره ای که آزمودنی از مقیاس رضایت شغلی مقیمی براساس مقیاس لیکرت تهیه شده بدست می آورد. این پرسشنامه در سال 1385 ساخته شده است . حداکثر نمره این مقیاس 185، حد فاصل 135 تا 87 متوسط و حداقل 37 می باشد .

تعریف معلمین مدارس استثنائی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:45:00 ب.ظ ]