کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب



 



1-4. اهداف پژوهش………………………………………. 8

1-4-1. هدف کلی………………………………………… 8

1-4-2. هدف ویژه……………………………………….. 8

1-5. فرضیات پژوهش……………………………………… 8

1-6.  پیش فرص­های تحقیق…………………………………. 10

1-7. محدودیت­های پژوهش………………………………….. 10

1-7-1. محدودیت­های قابل کنترل……………………………. 10

1-7-2. محدودیت­های غیرقابل کنترل…………………………. 10

1-8. تعریف واژه­ها و اصطلاحات پژوهش……………………….. 10

فصل دوم- پیشینه نظری پژوهش                                                                                                                     13

2-1.  مقدمه ………………………………………….. 14

2-2.  مبانی نظری پژوهش…………………………………. 14

2-2-1.  فاکتورهای رشد نوروتروفیک………………………… 14

2-2-2.  فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز…………………….. 15

2-2-3. اعمال فیزیولوژیک BDNF……………………………. 16

2-2-4. مکانیسم عمل BDNF………………………………… 16

2-2-5. تاثیر بر بقای نورونی و حفاظت از آن………………… 17

2-2-6.  گیرنده TrkB…………………………………….. 18

2-2-7.  تنظیم علامت­دهی  trkB/ BDNF…………………………. 19

2-2-8.  منابع تولید BDNF……………………………….. 21

2-2-9.  بیماری های مرتبط با سطوح پایین BDNF………………. 21

2-2-10. BDNF و خستگی…………………………………… 21

2-2-11. BDNF و فعالیت ورزشی…………………………….. 22

2-3.  اینترلوکین -6……………………………………. 23

2-3-1.  اینترلوکین-6 و خستگی……………………………. 25

2-3-2.  نقش فیزیولوژیکی اینترلوکین-6…………………….. 26

2-3-3.  تاثیر ورزش بر اینترلوکین-6………………………. 26

2-4.  تمرینات پلیومتریک………………………………… 27

 

2-4-1. تحولات فیزیولوژیکی تمرین پلیومتریک…………………. 29

2-4-2. ویژگی مکانیکی تمرین پلیومتریک…………………….. 29

2-4-3. چرخه کشش – کوتاه شدن…………………………….. 30

2-4-4. موارد الزامی برای اجرای تمرینات پلیومتریک………….. 31

2-4-5. آسیب های احتمالی تمرین پلیومتریک و خستگی…………… 32

2-5. مکمل Q10…………………………………………. 33

2-5-1. منبع غذایی کوآنزیم Q10…………………………… 33

2-5-2.  فواید مصرف کوآنزیم Q10………………………….. 34

2-5-3.   مصرف کوآنزیم Q10 و فعالیت ورزشی…………………. 35

2-6. خستگی عضلانی………………………………………. 35

2-6-1. خستگی عضلانی و التهاب…………………………….. 36

2-7. عملکرد ورزشی……………………………………… 37

2-8. ادبیات و پیشینه تحقیق……………………………… 37

2-9. مطالعات BDNF و فعالیت ورزشی………………………… 37

2-9-1. اثر تمرینات استقامتی مزمن و حاد بر BDNF سرم ……….. 41

2-9-2. اثر تمرینات مقاومتی مزمن و حاد بر BDNF سرم…………. 43

2-10. مطالعات اینتر لوکین-6 (IL-6)……………………….. 44

2-11. مطالعات مکمل Q10…………………………………. 48

2-12. جمع بندی و نتیجه گیری…………………………….. 49

فصل سوم- روش­شناسی پژوهش                                                                                                                      51

3-1. مقدمه……………………………………………. 52

3-2. طرح پژوهش………………………………………… 52

3-3.  مشخصات آزمودنی­ها………………………………….. 53

3-4. متغیرهای تحقیق……………………………………. 54

3-5.  ابزارهای اندازه­گیری………………………………. 54

3-6. معرفی متغیرها، چگونگی اندازه‏گیری آنها……………….. 55

3-6-1. برنامه تمرینی…………………………………… 55

3-6-2. برنامه آزمون‌ها………………………………….. 57

این مطلب را هم بخوانید :

3-6-3.  مکمل گیری……………………………………… 58

3-6-4.  نمونه برداری و تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی…………… 58

3-6-5.  روش کمی و آماری………………………………… 58

فصل چهارم.  تجزیه و تحلیل آماری                                                                                                                  59

4-1.مقدمه…………………………………………….. 60

4-2. تجزیه و تحلیل توصیفی داده‌ها………………………… 60

4-3.  تجزیه و تحلیل استنباطی داده­ها……………………… 61

4-3-1.  آزمون فرضیه اول………………………………… 62

4-3-2.  آزمون فرضیه دوم…………………………………. 63

4-3-3.  آزمون فرضیه سوم………………………………… 64

4-3-4.  آزمون فرضیه جهارم………………………………. 64

4-3-5.  آزمون فرضیه پنجم……………………………….. 65

4-3-6.  آزمون فرضیه ششم………………………………… 66

4-3-7.  آزمون فرضیه هفتم……………………………….. 67

4-3-8.  آزمون فرضیه هشتم……………………………….. 69

4-3-9.  آزمون فرضیه نهم………………………………… 71

4-3-10.  آزمون فرضیه دهم……………………………….. 73

4-3-11.  آزمون فرضیه یازدهم…………………………….. 74

4-3-12.  آزمون فرضیه دوازدهم……………………………. 74

4-3-13.  آزمون فرضیه سیزدهم…………………………….. 75

فصل پنجم- بحث و نتیجه­گیری                                                                                                                       77

5-1. مقدمه……………………………………………. 78

5-2. خلاصه تحقیق……………………………………….. 78

5-3. یافته های پژوهش بطور کلی…………………………… 80

5-4. بحث و نتیجه گیری………………………………….. 82

5-4-1. تغییرات BDNF در گروه­های تحقیق…………………….. 83

5-4-1-1.  سطوح BDNF گروه­های تمرین……………………….. 83

5-4-1-2.  سطوح BDNF گروه­های مکمل………………………… 85

5-4-2.  سطوح IL-6 گروه­های تحقیق………………………….. 86

5-4-2-1. سطوح IL-6 گروه­­ه تمرین…………………………… 86

5-4-2-2. سطوح IL-6 گروه­ه­ مکمل……………………………. 88

5-4-2-3. سطوح IL-6 گروه­ه­ ترکیبی………………………….. 88

5-4-3. اوج، میانگین و شاخص خستگی گروه­های تحقیق……………. 89

5-4-3-1.  اوج، میانگین و شاخص خستگی گروه­ تمرین……………. 90

5-4-3-2. اوج، میانگین و شاخص خستگی گروه­ مکمل و ترکیب………. 91

5-5.  ارتباط بین سطوح BDNF و IL-6  گروه­های مختلف تحقیق……… 91

5-6.  نتیجه گیری………………………………………. 92

5-6. پیشنهادات تحقیق…………………………………… 93

پیوست ……………………………………………….. 94

فهرسته منابع    102

. مقدمه

فعالیت ورزشی موجب ایجاد تغیرات متعددی در سراسر بدن انسان می شود. یکی از انواع فعالیت ورزشی تمرینات پلیومتریک است که به طور گسترده­ای در افزایش قدرت و حداکثر قدرت در مدت زمان کوتاهی استفاده می­شود. تمرینات پلیومتریک در درجه اول به منظور افزایش حداکثر قدرت و توانایی پرش استفاده می­شود که با یک توالی و ترتیب ماهیچه و عمل خاصی مشخص می­شود. [1]. داده­های موجود نشان می­دهند که عضله اسکلتی در حال انقباض میوکاین­ها (سایتوکاین­های[1] تولید شده از عضلات) را برای ایجاد یک محیط ضدالتهابی سیستمیک علیه واکنش التهابی رها می­کند. این واکنش ضدالتهابی اخیراً به وسیله محققین به عنوان مفهوم میوکاین[2] معرفی شده است که عضله اسکلتی را به عنوان یک اندام اندوکرین مطرح می کند. میوکاین­های تولید شده به وسیله عضله شامل IL6 ، IL8، IL15، و BDNF می­باشند. در رابطه با IL6 تحقیقات مختلفی انجام شده است. در ورزشکاران استقامتی مقدار آن در پاسخ به 4 هفته تمرین شدید افزایش پیدا کرد. همچنین در مطالعه روی آزمودنی­های کم تحرک و تمرین کرده سطوح این میوکاین به دنبال انقباضات ایزومتریک و خستگی مکانیکی افزایش پیدا کرد. هنگامی که IL-6 نوترکیب تزریق شد اجرای دوندگان استقامت مختل شد و احساس خستگی در دوندگان تمرین کرده افزایش یافت. این نتایج از نقش احتمالی IL6 در خستگی حکایت می کند [2]. ­انقباضات برون­گرا که در حرکات پلیومتریک مشاهده می شوند باعث آسیب عضلانی در انسان و مدل­های حیوانی می شود. این آسیب عضلانی منجر به کاهش برون داد توان و دامنه حرکتی عضله آسیب دیده می شود و ادم برای چند روز در طول بازیافت بعد از تمرین باقی می­ماند [3]. برای کاهش سطح التهاب و خستگی به دنبال اجرای فعالیت ورزشی و انقباضات عضلانی از روش­های گوناگونی استفاده شده است. یکی از این روش­ها مصرف مکمل­های غذایی مجاز می باشد. کوآنزیم Q10 (CoQ10) که به اسامی دیگر مثل یوبیکوئینون، کوآنزیم Q و یوبی دکارنون نیز نامیده می­شود، یک ماده محلول در چربی و ویتامین مانند و آبگریز است در واقع در غشای فسفولیپیدی قرار دارد و بیشتر در سلولهای یوکاریوت (عمدتاً در میتوکندری سلول) تولید می­شود و برای عملکرد سلول ضروری است. CoQ10 از اجزاء زنجیره انتقال الکترون بوده و در تنفس هوازی سلولی و تولید انرژی به صورت ATP  نقش دارد و همچنین فعالیت میتوکندری مربوط به سنتز ATP را افزایش می­دهد [4]. خستگی یکی از نشانه رایج در بیماری است اما در افراد سالم نیز مشاهده می­شود، اخیراً استفاده از مکمل­های مقابله کننده برای کاهش خستگی افزایش یافته است. خستگی را می توان به عنوان اختلال در شروع یا استمرار فعالیت اختیاری تعریف کرد. خستگی به دو نوع خستگی ذهنی و بدنی تقسیم می­شود. از این رو محققین آثار CoQ10 را به عنوان یک ماده ضد خستگی در خلال فشار بدنی در افراد سالم مورد بررسی قرار داده اند. با توجه به اینکه نتایج متناقض از این تحقیقات گزارش شده است احتمال می­رود که مقدار مصرفی CoQ10 کافی نبوده باشد. بنابراین یکی از اهداف مطالعه حاضر بررسی آثار ضد خستگی مکمل خوراکی CoQ10 می­باشد.

1-2. بیان مسئله

نروتروفین­ها از طریق تنظیم شکل­گیری عصبی و نروژنز (تولید نرون) نقش مهمی را در بدن ایفا می­کنند [5]. BDNF فاکتور نروتروفیک مشتق شده از مغز، پروتئین محافظ مغز و یکی از فاکتورهای خانواده نروتروفین می­باشد که به طور وسیعی در مغز پستانداران در قسمت­های هیپوکمپ، آمیگدال، هیپوتالاموس، مغز میانی و کورتکس مغز ترشح می­شود [6]. BDNF و سایر عوامل تغذیه­ای عصبی در پیشگیری از مرگ سلول عصبی و فرآیندهای تحلیل عصبی نقش ایفا می­کنند. این عامل موجب رشد نرون های نابالغ و افزایش حیات نرون­های بالغ می­شود و در تشکیل حافظه، شکل­گیری سیناپسی، کارایی سیناپسی و ارتباط عصبی نقش دارد. BDNF در پلاسما، سرم و پلاکت­ها وجود دارد. پلاکت­ها می توانند آن را ذخیره کرده و سپس به درون پلاسما رها کنند. از این رو همبستگی مثبتی بین مقدار BDNF پلاکت ها و سرم وجود دارد [7]. سلولهای اندوتلیال عروق و سلول­های تک هسته ای گردش خون آن را تولید می­کنند. BDNF می تواند از سد خون-مغز BBB (Brain blood barrier) عبور کرده و در هر دو جهت (از مغز به خون و از خون به مغز) حرکت نماید. بنابراین سطوح خونی آن می­تواند بازتاب سطوح مغزی و بر عکس باشد [8]. تاکنون برای این پروتئین نقش­های گوناگونی بیان کرده اند. از جمله این نقش­ها می توان به مشارکت آن در متابولیسم، استرس، فعالیت دستگاه اندوکرین، التهاب، استرس اکسایشی و آسیب عضلانی اشاره کرد. یکی از نقش­های احتمالی که برای BDNF می­تواند مورد بحث قرار گیرد ارتباط آن  با خستگی می­باشد. نشان داده شده است که نروتروفین­ها و از جمله BDNF انتقال عصبی عضلانی را بهبود می­بخشند، بنابراین می­توانند خستگی از این نوع را به تاخیر بیندازند. شواهد جدید نشان می­دهند که نروتروفین­ها در تغییر انتقال سیناپسی ناشی از فعالیت مشارکت می­کنند. سنتز و رهایی نوروتروفین به وسیله فعالیت نرونی تنظیم می­شود و نوروتروفین­ها به طور مستقیم کارایی سیناپس را بهبود می­بخشند. به طور اختصاصی BDNF و NT4 توسط نرون­های حرکتی و تارهای عضلانی تولید می­شوند و می توانند بر انتقال عصبی عضلانی تأثیر بگذارند. فعال شدن گیرنده­های پیش­سیناپسی BDNF یا NT4 می­تواند رهایی استیل کولین را در خلال یک فعالیت تکراری افزایش دهد و تأثیر نارسایی انتقال عصبی عضلانی در خستگی عضلانی را کاهش دهد [9]. در رابطه با آثار تمرینات ورزشی روی BDNF خون آزمودنی­های انسانی در زمان استراحت شواهد متناقضی وجود دارد، به طوری که برخی از مطالعات گزارش کرده­اند که تمرینات استقامتی سطوح پایه BDNF پلاسما را افزایش داد، در حالی که سایرین گزارش کردند که هیچیک از تمرینات مقاومتی و استقامتی سطح پایه BDNF گردش خون را تغییر ندادند [10]. در رابطه با آثار تمرینات مقاومتی نیز مطالعات صورت گرفته نتایج گوناگونی را گزارش کرده­اند. ده هفته تمرین مقاومتی تأثیر معنی داری بر سطوح BDNF سرم آزمودنی­های کم تحرک در مقایسه با گروه کنترل نداشت. همچنین یک جلسه تمرین نیز غلظت BDNF را تحت تأثیر قرار نداد [5]. در مقابل مطالعه دیگر نشان داد تمرینات مقاومتی موجب افزایش معنی دار اما موقتی BDNF خون شد و تمرینات مقاومتی پیشرونده این پاسخ را تقویت کرد [11]. ورزش پلیومتریک که یکی از انواع تمرینات مقاومتی به شمار می رود به طور گسترده­ای در افزایش قدرت و حداکثر قدرت در مدت زمان کوتاه (توان) استفاده می­شود. یکی از مشخصه های تمرینات پلیومتریک وجود انقباضات برون­گرا در آن می­باشد که با آسیب عضلانی و التهاب ناشی از آن همراه می­باشد. شرایطی وجود دارد که در آن شاخص­های زیستی خستگی عضلانی همراه با شاخص­های زیستی آسیب عضلانی (شاخص­های زیستی التهابی) مشاهده می شوند. به ویژه انقباضات بسیار شدید برون­گرا می توانند موجب آسیب عضلانی شده و تشخیص شاخص­های زیستی خستگی یا آسیب عضلانی را به طور جداگانه مشکل می سازد [12]. عضله اسکلتی در حال انقباض میوکاین­ها را برای ایجاد یک محیط ضدالتهابی سیستمیک علیه واکنش التهابی رها می­کند. میوکاین­های تولید شده به وسیله عضله شامل IL6 ، IL8، IL15، و BDNF می­باشند. IL-6 نقش متابولیکی و ضد التهابی دارد، در فعالیت­های ورزشی بیش از سایتوکاین­های دیگر افزایش می­یابد [13]. در رابطه با IL-6 تحقیقات مختلفی انجام شده است. در ورزشکاران استقامتی مقدار آن در پاسخ به 4 هفته تمرین شدید افزایش پیدا کرد. همچنین در مطالعه روی آزمودنی های کم تحرک و تمرین کرده سطوح این میوکاین به دنبال انقباضات ایزومتریک و خستگی مکانیکی افزایش پیدا کرد. هنگامی که IL-6 نوترکیب تزریق شد اجرای دوندگان استقامت مختل شد و احساس خستگی در دوندگان تمرین کرده افزایش یافت. این نتایج از نقش احتمالی IL6 در خستگی حکایت می­کند [2].

برای کاهش خستگی ناشی از ورزش و فعالیت بدنی از روش­های مختلفی استفاده شده است، یکی از این روش­ها استفاده از مکمل­های غذایی مجاز می­باشد. کوآنزیم Q10 (CoQ10) که به اسامی دیگر مثل یوبیکوئینون، کوآنزیم Q و یوبی دکارنون نیز نامیده می­شود، یک ماده محلول در چربی و ویتامین مانند و آبگریز است در واقع در غشای فسفولیپیدی قرار دارد و بیشتر در سلولهای یوکاریوت (عمدتاً در میتوکندری سلول) تولید می­شود و برای عملکرد سلول ضروری است. CoQ10  از اجزاء زنجیره انتقال الکترون بوده و در تنفس هوازی سلولی و تولید انرژی به صورت ATP  نقش دارد و همچنین فعالیت میتوکندری مربوط به سنتز ATP را افزایش می­دهد [4]. خستگی یکی از نشانه رایج در بیماری است اما در افراد سالم نیز مشاهده می­شود، اخیراً استفاده از مکمل­های مقابله کننده برای کاهش خستگی افزایش یافته است. خستگی را می­توان به عنوان اختلال در شروع یا استمرار فعالیت اختیاری تعریف کرد. خستگی به دو نوع خستگی ذهنی و بدنی تقسیم می­شود. از این رو محققین آثار CoQ10 را به عنوان یک ماده ضد خستگی در خلال فشار بدنی در افراد سالم مورد بررسی قرار داده­اند. با توجه به اینکه نتایج متناقض از این تحقیقات گزارش شده است احتمال می­رود که مقدار مصرفی CoQ10 کافی نبوده باشد. بنابراین یکی از اهداف مطالعه حاضر بررسی آثار ضد خستگی مکمل خوراکی CoQ10 می باشد.

با بررسی پژوهش­های انجام شده مشخص می­شود مطالعات انجام شده روی BDNF آثار تمرینات مقاومتی و استقامتی را مورد بررسی قرار داده­اند و تاکنون مطالعه ای در زمینه نقش تمرین پلیومتریک برBDNF به عنوان نوروتروفیک عصبی و سایتوکاین IL-6  به عنوان یک شاخص خستگی و بررسی رابطه بین آنها تاکنون مطالعه ای یافت نشده است. از آنجایی که تا به حال هیچ تحقیقی تأثیر همزمان ورزش پلیومتریک و مصرف مکمل Q10 را بر سطوح سرمی BDNF و IL6 و عملکرد ورزشی (هوازی و بی­هوازی) دختران فعال بررسی نکرده است ما در این تحقیق برآنیم تأثیر همزمان این دو را بررسی کنیم. در نتیجه، این سوالات مطرح می­شود: آیا تمرینات پلیومتریک سطوح BDNF و IL6 سرم و عملکرد بی­هوازی را تغییر می­دهد؟ آیا مصرف مکمل Q10 سطوح BDNF و IL6 سرم و عملکرد بی­هوازی و را تغییر می­دهد؟ آیا ترکیب تمرینات پلیومتریک و مکمل یاری Q10 سطوح BDNF و IL6 گردش خون و عملکرد بی­هوازی را تحت تأثیر قرار می­دهد؟

ا-3. اهمیت و ضرورت پژوهش

موفقیت در بسیاری از ورزش­ها تا حد زیادی به توان انفجاری پای ورزشکاران و قدرت عضلانی آنان بستگی دارد؛ یعنی ورزشکار باید قادر باشد تا آنجا که می­تواند سریع و با نیروی زیادی از قدرت خود استفاده کند [14]. با توجه به نقش توان بی هوازی در اکثر فعالیت­های ورزشی، ارزیابی عملکرد ورزشی توجه ویژه­ای به خود معطوف داشته است. مطالعات اخیر شروع به بررسی این مورد کرده­اند که چگونه تمرین می­تواند عملکرد شناختی را در انسان­ها تحت تاثیر قرار دهد. توانایی تمرین برای گسترش عملکرد طی فرایند یادگیری و حافظه و همچنین تحریک نوروژنز هیپوکامپ در حیوانات، تلاش­هایی را در جهت درک مکانیسم های مولکولی آن ها برانگیخته است، زیرا چنین دانشی می تواند در فرمول بندی استراتژی­های موثر برای جلوگیری از زوال شناختی، بویژه طی پیری مفید باشند [15]. هر چند در ارتباط با تأثیر تمرینات مختلف ورزشی بر غلظت­های BDNF اطلاعات ضد و نقیضی وجود دارد اما به نظر می­رسد که ورزش همراه با مصرف مکمل­های غذایی مجاز با تأثیر بر سیستم عصبی، در بهبود عملکرد مغزی و عملکرد ورزشی دارد به طوری که مقاومت علیه عوامل التهابی که منجر به افسردگی و پیری زودرس می شود را افزایش می دهد. شواهد جدید نشان می دهند که نروتروفین­ها در تغییر انتقال سیناپسی ناشی از فعالیت مشارکت می کنند. سنتز و رهایی نوروتروفین به وسیله فعالیت نرونی تنظیم می­شود و نوروتروفین­ها به طور مستقیم کارایی سیناپس را بهبود می­بخشند. میوکاین­های تولید شده به وسیله عضله شامل [3]IL-6، IL-8، IL-15، و BDNF می­باشند. در رابطه با IL-6 تحقیقات مختلفی انجام شده است.  به طور اختصاصی BDNF توسط نرون­های حرکتی و تارهای عضلانی تولید می­شوند و می­توانند بر انتقال عصبی عضلانی تأثیر بگذارند. فعال شدن گیرنده­های پیش سیناپسی BDNF یا NT4 می­تواند رهایی استیل کولین را در خلال یک فعالیت تکراری افزایش دهد و تأثیر نارسایی انتقال عصبی عضلانی در خستگی عضلانی را کاهش دهد [16]. برای کاهش خستگی ناشی از ورزش و فعالیت بدنی از روش­های مختلفی استفاده شده است، یکی از این روش­ها استفاده از مکمل­های غذایی مجاز می­باشد. کوآنزیم Q10 (CoQ10)[4] که به اسامی دیگر مثل یوبیکوئینون، کوآنزیم Q و یوبی دکارنون نیز نامیده می­شود، برای عملکرد سلول ضروری است. از این رو محققین آثار CoQ10 را به عنوان یک ماده ضد خستگی در خلال فشار بدنی در افراد سالم مورد بررسی قرار داده­اند. با توجه به اینکه نتایج متناقض از این تحقیقات گزارش شده است احتمال می­رود که مقدار مصرفی CoQ10 کافی نبوده باشد. بنابراین یکی از اهداف مطالعه حاضر بررسی آثار ضد خستگی مکمل خوراکی CoQ10 می­باشد. در این میان مطالعه­ای که به بررسی همزمان اثرات تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q10 بر غلظت سرمی BDNF و IL-6 پرداخته باشد، یافت نشده است. تمرینات پلیومتریک در حال حاضر به طور گسترده ای توسط مربیان و ورزشکاران رشته های گوناگون ورزشی پذیرفته شده و مورد استفاده قرار می­گیرد. لذا پژوهش حاضر به بررسی همزمان اثرات تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q10 بر غلظت سرمی BDNF ، IL-6 و عملکرد ورزشی دختران فعال می­پردازد.

 

1-4. اهداف پژوهش

1-4-1. هدف کلی: تاثیر چهار هفته تمرین پلیومتریک با و بدون مصرف مکمل Q10 بر عملکرد ورزشی و BDNF و IL6 سرم دختران فعال.

1-4-2. اهداف ویژه

  1. تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک بر سطوح سرمی BDNF
  2. تعیین اثر 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی BDNF
  3. تعیین 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی BDNF
  4. تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک بر سطوح سرمی IL-6
  5. تعیین اثر 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی IL-6
  6. تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی IL-6
  7. تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک بر عملکرد ورزشی
  8. تعیین اثر 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر عملکرد ورزشی
  9. تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q10 بر عملکرد ورزشی
  10. تعیین ارتباط بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه تمرین به دنبال 4 هفته تمرین پلیومتریک
  11. تعیین ارتباط بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه مکمل به دنبال 4 هفته مصرف مکمل Q10
  12. تعیین ارتباط بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه ترکیب به دنبال 4 هفته تمرین و مصرف مکمل
  13. تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک و ترکیب تمرین پلیومتریک و مصرف مکمل Q10 بر اجرای پرش عمودی آزمودنی­ها

1-5. فرضیات پژوهش

  1. 4 هفته تمرین پلیومتریک بر سطوح سرمی BDNF تاثیر معنی­داری ندارد.
  2. 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی BDNF تاثیر معنی­داری ندارد.
  3. 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q1O بر سطوح سرمی BDNF تاثیر معنی­داری ندارد.
  4. 4 هفته تمرین پلیومتریک بر سطوح سرمی IL-6 تاثیر معنی­داری ندارد.
  5. 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی IL-6 تاثیر معنی­داری ندارد.
  6. 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q1O بر سطوح سرمی IL-6 تاثیر معناداری ندارد.
  7. 4 هفته تمرین پلیومتریک بر توان بی­هوازی (اوج، میانگین توان بی­هوازی و شاخص خستگی) تأثیر معنی­داری ندارد.
  8. 4 هفته مصرف مکمل Q1O بر توان بی­هوازی (اوج، میانگین توان بی­هوازی و شاخص خستگی) تأثیر معنی­داری ندارد.
  9. 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q1O بر توان بی هوازی (اوج، میانگین توان بی­هوازی و شاخص خستگی) تأثیر معنی­داری ندارد.
  10. بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه تمرین به دنبال 4 هفته تمرین پلیومتریک ارتباط معنی­داری وجود ندارد.
  11. بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه مکمل به دنبال 4 هفته مصرف مکمل Q10 ارتباط معنی­داری وجود ندارد.
  12. بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه ترکیب به دنبال 4 هفته تمرین پلیومتریک و مصرف مکمل Q10 همبستگی وجود ندارد.
  13. 4 هفته تمرین پلیومتریک و ترکیب تمرین پلیومتریک و مصرف مکمل Q10 بر اجرای پرش عمودی آزمودنی­ها تأثیر معنی­داری ندارد.

1-6. پیش فرض­های تحقیق

– آزمودنی­ها از سلامت جسمانی برخوردار بودند.

– رعایت توصیه­های تغذیه ای

– ابزاراندازه­گیری وآزمون از روایی لازم بر خوردار بودند.

1-7. محدودیت­های پژوهش

1-7-1. محدودیت­های قابل کنترل

  • سن (دامنه سنی 18 تا 24)، جنس (زن) و رشته تحصیلی( سال دو و سوم تربیت بدنی) آزمودن­ها
  • حجم، شدت و مدت تمرین و مصرف مکمل آزمودنی­ها در زمان تمرین مربوطه
  • عدم کنترل دقیق فعالیت شبانه روزی و همچنین میزان انرژی دریافتی و خواب آزمودنی­ها
  • سطح انگیزش، استرس و شیوه زندگی و عدم کنترل میزان مسئولیت پذیری در طی دوره مکمل گیری و تمرین
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-06-31] [ 02:29:00 ق.ظ ]




 

فصل دوم :ادبیات و پیشینه تحقیق

  • وضعیت تغذیه ای معلولین……………………………………………………. 9
  • اصول ومراقبت تغذیه ای در معلولان فیزیکی……………………………….. 9
  • ترکیب بدنی و اهمیت آن …………………………………………………… 11
  • آمادگی جسمانی و حرکتی ………………………………………………….. 11
  • توان هوازی و بی هوازی ………………………………………………….. 20
  • منابع سوختنی حین ورزش …………………………………………………. 21
  • ورزش معلولین …………………………………………………………….. 25
  • پیشینه تحقیق ………………………………………………………………… 28

 

فصل سوم : روش تحقیق

3-1 روش تحقیق…………………………………………………………………….. 31

3-2 جامعه اماری……………………………………………………………………. 31

3-3 نمونه و روش نمونه گیری…………………………………………………….. 31

3-4 ابزار گردآوری اطلاعات………………………………………………………. 31

3-5 متغیرهای تحقیق……………………………………………………………….. 32

3-6 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ها……………………………………………… 32

 

فصل چهارم : یافته های تحقیق  

  • آمار توصیفی………………………………………………………………… 34

فصل پنجم : نتیجه گیری ، بحث وپیشنهادات   

5-1 خلاصه تحقیق…………………………………………………………………… 44

5-2 خلاصه یافته های تحقیق……………………………………………………….. 44

5-3 بحث و نتنیجه گیری……………………………………………………………. 45

5-4 پیشنهادات حاصل از تحقیق…………………………………………………….. 47

5-5 پیشنهادات برای تحقیقات آتی…………………………………………………… 47

 

 

منابع………………………………………………………………………………….. 48

 

پیوست……………………………………………………………………………….. 50

چکیده انگلیسی……………………………………………………………………….. 54

چکیده

هدف این تحقیق بررسی وضعیت تغذیه­ای، ترکیب بدنی و برخی از شاخص های آمادگی جسمانی و حرکتی  تیم ملی دو و میدانی جانبازان و معلولین بانوان ایران بوده است. این پژوهش توصیفی و از نوع میدانی، پیمایشی می باشد. مطالعات نظری این تحقیق به صورت کتابخانه ای و از طریق مقالات، کتاب ها، مجلات و سایت های معتبر جمع آوری گشته است. برای تکمیل پرسشنامه ارزیابی تغذیه ای به این صورت عمل شد که بعد از انتخاب نمونه مورد نظر از جامعه آماری مورد مطالعه، پرسشنامه ها به تعداد مورد نظر تکثیر و با مراجعه حضوری به هر یک از بخش های مربوطه در اختیار شرکت کنندگان در مطالعه قرار گرفت. اندازه گیری های مربوط به ترکیب بدن هم در چند جلسه بر روی نمونه آماری با ابزار لازم انجام پذیرفت. همچنین تست های آمادگی جسمانی و حرکتی شامل تست های آکادمی توان هوازی، بی هوازی هم در چند جلسه صورت پذیرفت. بعد از جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ها، این اطلاعات مورد آنالیز آماری قرار گرفت و نتایج با یافته های سایر مطالعات پیشین مورد بحث قرار گرفت. نتایج نشان داد که 7% از ورزشکاران دارای وضعیت تغذیه هشدار هستند که بدین معنی است که رژیم غذایی ایشان چربی زیاد و فیبر کمی دارد. 37% از ورزشکاران دارای وضعیت تغذیه متوسط هستند و 56% از ورزشکاران دارای وضعیت تغذیه خوب می باشند. ورزشکاران در کلاس معلولیت F58 بیشترین درصد استاندارد استقامت قدرت، بیشترین درصد استاندارد انعطاف پذیری- تنه به پشت، بیشترین درصد استاندارد انعطاف پذیری- تنه به جلو، بیشترین درصد استاندارد توان بی هوازی – وینگیت دست، بیشترین درصد استاندارد درصد چربی – بیوامپدانس و بیشترین درصد استاندارد قدرت حداکثر – قدرت پنجه را دارا بودند.

امروزه مفهوم سلامت، دچار تحولی عظیم شده و تنها به معنی نبود بیماری و ناتوانی نمی باشد. بلکه با یک مفهوم پویا ابعاد جسمی، روحی، معنوی، عاطفی، ذهنی، ارتباطی و اجتماعی را در بر می گیرد. کسب آمادگی جسمانی و نگهداری ویژگی های عالی جسمانی جهت بهتر زندگی کردن، در طول دوران تاریخ مورد توجه بوده است. روشهای گذشتگان با توجه به پیشرفتهای علمی و اجتماعی به نحو خاص و مربوط به زمان خود، به کار گرفته می شد.

توسعه شهرنشینی و دور شدن از طبیعت، استرس های موجود در محیط کار و مشغله زیاد کاری، تغذیه نامناسب، استفاده از امکانات رفاهی و پیشرفتهای تکنولوژی از دلایل کمتر شدن تحرک در افراد است که نهایتاً آنها را در معرض خطر ابتلا به بیماری های ناشی از کم تحرکی قرار می دهد.

بدون تردید ورزش، یکی از مسایل و موضوعات با اهمیت هر جامعه به شمار می‏آید و تعداد بی‏شماری از افراد، به انواع ورزش علاقه‏مند هستند و بخشی از وقت خود را بدان اختصاص می‏دهند.

معلولیت، باعث تضعیف ماهیچه‏ها، کاهش توانایی و استقامت بدن، کندی حرکت و اختلال در هماهنگی کار اندام‏های مختلف فرد می‏شود. افسردگی و سرخوردگی در زندگی فردی و اجتماعی، از آسیب‏های شایع معلولیت به شمار می‏آید. حال با این توضیح، می‏توان نقش ورزش را در کم کردن این آسیب‏ها در فرد معلول تشخیص داد. ورزش، عاملی است که قادر به تأمین سلامت جسمی و روانی فرد معلول است و در صورت نپرداختن به آن، بدن دچار اختلال می‏شود، روند بهبودی کُند یا متوقف می‏گردد و به طور کلی زندگی فرد معلول به طور جدّی به مخاطره می‏افتد. از این رو، ورزش، از عوامل ضروری در ادامه زندگی جانبازان و معلولان عزیز به شمار می‏آید (برجلو، 1389).

تغذیه یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر سلامت جسم است و به همان نسبت نیز سلامت اعصاب و روان اثرات قابل توجهی دارد. تغذیه ناکافی و ناصحیح می‌تواند اثرات نامطلوب بر اعصاب و روان انسان به جا گذارد و حتی موجب افسردگی شدید و اختلالات عصبی جدی شود. مدیریت تنظیم وزن در این راستا بیشتر حول و حوش موضوع کاهش وزن است بدین ترتیب ما بایستی مهارت‌هایی را فرا گیریم تا طبق آن بتوانیم با به کار گیری یک تغذیه صحیح رفتار‌های خوردن، فعالیت فیزیکی و برنامه‌ریزی دراز مدت وزن را کاهش دهیم. هنگامی که فردی به طور خاص گرفتار ضایعات ستون فقرات می‌‌گردد، می‌بایست با بکار‌گیری یک مدیریت سودمند در تنظیم وزن از برخی خطرات جدی سلامتی که در آینده او را تهدید می‌کند پیشگیری کنیم. از جمله این خطرات می‌توان به برخی از اشکال سرطان، بیماریهای قلبی، فشار‌خون بالا، دیابت، بیماریهای تنفسی، زخم‌‌های پوستی دردناک، عفونت‌های مجاری ادراری و سنگ‌های ادراری اشاره کرد.

این پژوهش قصد دارد تا بررسی وضعیت تغذیه­ای،  ترکیب بدنی و برخی از شاخص های آمادگی جسمانی و حرکتی  تیم ملی دو و میدانی جانبازان و معلولین بانوان ایران را بررسی نماید. به همین جهت این تحقیق با ارائه مقدمه ای کوتاه و بیان مسأله در فصل اول که کلیات نام دارد شروع می شود، همچنین در این فصل مفاهیم کلیدی و اهداف و فرضیه های تحقیق هم گفته می شود. در فصل دوم مبانی نظری به همراه بررسی منابع و تحقیقات پیشین در مورد موضوع صورت می گیرد. فصل سوم این مطالعه، متدولوژی پژوهش به همراه مراحل اجرا را با ذکر جزئیات بازگو خواهد کرد. در فصل چهارم، نتایج تحقیق آورده می شود و در فصل پنجم نتیجه گیری و بحث می آید و پیشنهاداتی ارائه می شود.

1-1- بیان مسأله

ورزش معلولین به خاطر کیفیت مسابقات بین­المللی و نتایج بدست آمده توسط این ورزشکاران، پیشرفت برجسته­ای در ایران و اکثر کشورهای جهان داشته است که این پیشرفت، توجه محققان به ابعاد ورزش معلولین را امری ضروری ساخته است. عوامل مختلفی در بهبود عملکرد ورزشی نقش دارند که وضعیت تغذیه­ای نیز از جمله این عوامل می­باشد. تغذیه مناسب می­تواند مولفه کلیدی در سلامتی، توده بدنی، ترکیب بدن، مقدار انرژی در دسترس در طول تمرین، ریکاوری بعد از فشار

این مطلب را هم بخوانید :

پایان نامه ارشد رایگان حقوق : حقوق بشر بدنی و نتایج ورزشی به ویژه برای ورزشکاران معلول باشد چرا که معلولین بیش از ورزشکاران غیرمعلول در معرض استرس، خستگی، و عملکرد ضعیف قرار دارند (جکسون و فردریکسون[1]، 1979؛ گاتمن[2]، 1976). با این حال درباره مشکلات و نیازهای تغذیه­ای ورزشکارانی که دارای معلولیت­های جسمانی می­باشند اطلاعات اندکی دردسترس می­باشد (راست­منش و همکاران، 2007؛ گومس، ریبریو و سوارس[3]، 2005). بخش وسیعی از اطلاعات موجود در ارتباط با تأثیرات تغذیه­ای بر سلامتی افراد معلول و بر عملکرد ورزشی تمرکز داشته است که معدود بودن مطالعاتی که به ارزیابی مصرف غذایی افراد و ورزشکاران معلول پرداخته باشد نتیجه­گیری از آن را محدود ساخته است (لوین، ناش، گرین، شی، آررونیکا[4]، 1992؛ گومس و همکاران، 2005). براساس مطالعات، اضافه وزن و چاقی مشکل اصلی معلولین عادی (کردیبایلو، 1996) و ورزشکار (گومس و همکاران، 2005) است. بعنوان مثال کردیبایلو (1996) وضعیت تغذیه­ای 68 قطع عضو اندام تحتانی غیرورزشکار را ارزیابی کرد. نتایج مطالعه وی نشان داد، معلولینی که دچار درشت نی تغییر شکل یافته، استخوان رانی تغییر شکل یافته و معلولیت دو طرفه بودند نسبت به گروه کنترل به ترتیب 7/75، 6/114 و 7/132 درصد چربی زیرپوستی و 4/45، 8/61 و 6/65 درصد سطح چربی داخلی بیشتری داشتند. در این تحقیق بطور متوسط 50 درصد از معلولین مورد مطالعه دچار چاقی بودند. در بازیکنان فوتبال قطع عضو نیز چربی زیرپوستی بیش از حد گزارش شده است (گومس و همکاران، 2005). همچنین زیادی چربی زیرپوستی معلولین قطع عضو در مقایسه با ورزشکاران غیرقطع عضو، به ویژه در حدود ناحیه شکمی (7/22 به 7/10 میلی­متر) گزارش شده است (اوزکاکار و همکاران[5]، 2003؛ گایدا و همکاران[6]، 1996). این موضوع می­تواند در ارتباط با تغییرات بوجود آمده در الگوهای حرکتی و کاهش سطح فعالیت روزانه (والترز و مالروی[7]، 1999) ویا در ارتباط با کمبود دانش تغذیه­ای در معلولین (راست­منش و همکاران، 2007) باشد. به هر حال با توجه به محدود بودن مطالعات صورت گرفته به ویژه در رشته دو و میدانی تحقیق حاضر در نظر دارد تا وضعیت تغذیه­ای، ترکیب بدن و برخی از شاخص های آمادگی جسمانی و حرکتی تیم ملی دو و میدانی جانبازان و معلولین ایران را مورد مطالعه قرار دهد.

1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق

معلولیت به عنوان یک پدیده اجتماعی از ادوار گذشته تاکنون در جوامع وجود داشته است، بطوریکه از نظر شناخت موجودیت و روابط فیمابین اجتماعی نیز همیشه به عنوان یک مشکل اساسی مطرح بوده و بین تکامل اجتماعی و علمی بشر از یک سو و وضع اجتماعی افراد معلول از سوی دیگر روابط ثابتی وجود نداشته است. با پیدایش ضایعه و بروز نشانه های ضعف جسمانی، اتکای افراد معلول بر خویشتن متزلزل گردیده و احساس نیاز به دیگران و وابستگی به غیر ظاهر شده و به مرور قوت می یابد. یافته های جدید موید آن است که ورزش با بهبود شرایط روانی از جمله شرایط احساسی و خودشناسی ارتباط نزدیک دارد و تمرینات بدنی وسیله ای مناسب برای دستیابی به شرایط مناسب ذهنی و روانی است. امروزه برای جوامع انسانی به اثبات رسیده است که سازگاری بهتر با محیط نیاز به تعادل آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی در فرد دارد و چنانچه افراد از نظر وضعیت جسمانی و ترکیب بدنی شرایط مساعدی نداشته باشند معمولا در فعالیت های خود نیز موفق نمی باشند، بخصوص اینکه به ورزش حرفه ای نیز مشغول باشند.

با توجه به اینکه سلامت یا بیماری هر یک از ابعاد جسمی یا روانی انسان در دیگری موثر است، درک کامل مفهوم سلامت در انسان مستلزم شناخت معنای سلامت روانی و جسمانی است. آگاهی فرد معلول نسبت به ترکیب بدن خود و همچنین آمادگی جسمانی که دارد در شکل گیری خودآگاهی وی موثر است که این خودآگاهی می تواند در انتخاب و یا ادامه فعالیت هایش موثر باشد. بنابراین نتیجه این مطالعه می تواند دیدگاه های جدیدی را برای وضعیت تغذیه ای معلولین و ترکیب بدنی آنها ایجاد کرده و اطلاعات مفیدی در مورد آمادگی جسمانی آنها می دهد.

1-3- اهداف تحقیق

هدف کلی این تحقیق بررسی وضعیت تغذیه­ای،  ترکیب بدنی و متغیرهای آمادگی جسمانی و حرکتی  تیم ملی دو و میدانی جانبازان و معلولین بانوان ایران

1-4-اهداف اختصاصی

1- ارزیابی وضعیت تغذیه ای تیم ملی جانبازان و معلولین بانوان ایران.

2- اندازه گیری متغیرهای آمادگی جسمانی و حرکتی

شامل: توان هوازی و بی هوازی، انعطاف پذیری – تعادل – دراز نشست . آزمون استقامت درقدرت، آزمون قدرت پنجه.

3- اندازه گیری ترکیب بدنی شامل : درصد چربی

1-5-فرضیه های تحقیق

1-وضعیت تغذیه ای تیم ملی جانبازان و معلولین بانوان ایران باهم متفاوت است.

2-متغیرهای آمادگی جسمانی و حرکتی تیم ملی جانبازان و معلولین بانوان ایران باهم متفاوت است.

3-ترکیب بدنی تیم ملی جانبازان و معلولین بانوان ایران باهم متفاوت است.

1-6- قلمرو تحقیق

مکان انجام این تحقیق در ایران و شهر تهران می باشد.

دوره زمانی انجام این تحقیق از فروردین 1390 تا شهریور 1390 می باشد.

این مطالعه به بررسی وضعیت تغذیه­ای،  ترکیب بدنی و برخی از شاخص های آمادگی جسمانی و حرکتی  تیم ملی دو و میدانی جانبازان و معلولین بانوان ایران  می پردازد.

1-7-محدودیتهای تحقیق

1-عدم اطمینان از دقت کامل شرکت کنندگان در پاسخ به ارزیابی وضعیت تغذیه ای و آمادگی جسمانی.

2-عدم امکان کنترل شرایط روانی شرکت کنندگان در زمان ارزیابی.

1-8- تعاریف مفهومی و عملیاتی مفاهیم کلیدی

تعاریف مفهومی:

ترکیب بدنی: عبارت است از تشریح بدن بر حسب عضله، استخوان، چربی و دیگر عناصر در رابطه با آمادگی تندرستی، ترکیب بدنی عبارت است از درصدی از وزن بدن که ترکیبی  از چربی در مقایسه با بافت بدون چربی یا بافت نرم است. درصد بالای چربی بدن عامل مهمی در فقدان آمادگی تندرستی است و به عنوان یکی از  فاکتور های بیماری زا مطرح می باشد برای بهبود ترکیب بدنی می‌توان با اصلاح شیوه زندگی ، مقدار چربی بدن را کاهش داد.

وضعیت تغذیه ای: عبارت است از عادت های تغذیه ای فرد در یک مدت معین که شامل گروه های مختلف غذایی می باشد.

آمادگی جسمانی و حرکتی:

آمادگی جسمانی عبارت است از توانایی انجام کارهای روزانه با قدرت وچابکی بدون احساس خستگی مفرط و داشتن انرژی ذخیره ی کافی برای پرداختن به کارهای تفریحی در اوقات فراغت و رویارویی با اتفاقات غیر منتظره. آمادگی جسمانی یعنی داشتن قلب، عروق خونی، ریه و عضلات سالمی که فرد بتواند به بهترین نحو، کارها و وظایف محوله اش را انجام داده و با شور و نشاط در فعالیتهای ورزشی و تفریحات سالم شرکت کند. باید توجه داشت این تعریف شامل عامه مردم می‌شود. اما زمانی که صحبت از بخش ورزشی و ورزشکار در میان باشد،عواملی چون تغذیه مناسب و کافی، نوع کار، میزان استراحت، نداشتن اضطراب و فشارهای عصبی بسیار با اهمیت بوده و نمی‌توان نقش آنها را در برنامه یک ورزشکار نادیده انگاشت.

تعاریف عملیاتی:

ترکیب بدنی: در این مطالعه نمره ای است که نمونه آماری از تست های مربوطه دریافت می کنند.

وضعیت تغذیه ای: در این مطالعه نمره ای است که نمونه آماری از پرسشنامه مربوطه دریافت می‌کنند.

آمادگی جسمانی و حرکتی: در این مطالعه نمره ای است که نمونه آماری از تست های مربوطه دریافت می کنند.

 مبانی نظری و پیشینه تحقیق

به طور اخص، معلولیت به دلیل اختلالی که در کارکرد و ساختار جسمانی یا ذهنی انسان ایجاد می‌کند، تهدیدی برای سلامت او تلقی می‌شود. با توجه به تعریفی که جامعه از مفاهیم «سلامتی» و «بیماری» ارائه می‌دهد، معلولیت به دلیل ناهنجاری در کارکرد جسمانی فرد، محدودیت‌هایی را برای فرد ایجاد می‌کند و ادامه فعالیت فردی و اجتماعی را به گونه‌ای که افراد سالم انجام می‌دهند، با مشکل مواجه می‌سازد. از این طریق، به معیار‌هایی که جامعه با آنها مفهوم «سلامتی» -سلامت زیستن- را معنا و ارزیابی می‌کند، لطمه می‌زند، در چنین شرایطی به فرد معلول به گونه غیر متعارف نگریسته می‌شود، زیرا سلامتی و سالم زیستن، یک حالت معمولی و بهنجار و بیماری و معلولیت یک حالت نابهنجار تلقی می‌گردد.

به طور کل غذایی که ما مصرف می‌کنیم تأثیری حیاتی بر سلامت ما بر جای می‌گذارد و می‌تواند تأثیر مستقیمی برتوانایی‌ ما در لذت بردن از زندگی بگذارد. انتخاب غذایی مناسب می‌تواند سلامت ما را ارتقاء ببخشد و حفظ کند از برخی بیماریهای مزمن پیشگیری کرده، سایر بیماریها را درمان کند و به بهبود صدمه دیدگی‌ها کمک کند. مشکلات مربوط به تغذیه به خصوص برای آنهایی که تجربه بیماریهای روانی، سوء مصرف مواد، ناتوانی‌های رشدی و مسائل از این دست دارند، مهم است. برای مثال در اشخاص با ناتوانی‌های خاص ممکن است جذب برخی مواد مغذی دچار مشکل شود.

در این فصل مبانی نظری مربوط به تحقیق گفته می شود و مطالعات گذشته مرتبط با موضوع مورد بررسی قرار می گیرد.

2-1- وضعیت تغذیه ای معلولین

افرادی که دارای ناتوانی های فیزیکی(معلولیت) هستند، در نتیجه یک نقص ، به طور کاملیا تا حدی توانایی مراقبت از خود را برای انجام کارهای ضروری ، انجام یک زندگی طبیعی و یا زندگی اجتماعی، از دست می دهند. ناتوانی های بدنی وفیزیکی ، مشکلاتی در تغذیه این افراد نیز ایجاد می کند. اینگونه افراد ممکن است به هیچ عنوان توانایی خرید غذا را نداشته باشند  یا حتی نتوانند غذا را در دهان خود نگه دارند ؛ همچنین برای تهیه  غذای مناسب و خرید آن نیز ممکن است ، به دلیل داشتن مشکلات حرکتی، با سختی های بسیاری مواجه باشند. علاوه بر مشکلات فوق، دپرسیون( افسردگی) نیز باعث کاهش اشتها می گردد. این افراد ، ممکن است حتی توانایی عمل بلع یا جویدن غذا را نداشته باشند. در مراکز نگهداری معلولین نیز، معمولاً غذا جذاب نبوده و ظاهر دلپذیری ندارد و یا ممکن است سرد و یا کلاً باب میل افراد نباشد. امکان دارد برای غذا خوردن کمکی نداشنه باشند و یا فرد مددکار ، غذا را سریع یا آهسته داده و در نتیجه معلول نتواند زمان کافی برای خوردن کامل غذا داشته باشد (کریمی، 1388).

2-2- اصول مراقبت تغذیه‌ای در معلولان فیزیکی

به طور کلی معلولیت‌ها دو نوع هستند: 1) معلولیت فیزیکی 2) معلولیت ذهنی.

فردی دارای معلولیت فیزیکی است که توانایی مراقبت یا انجام کارهای ضروری زندگی خود را به علت نقص عضو نداشته باشد و زندگی اجتماعی او دچار نقصان شده باشد. معلولیت‌های فیزیکی از طیف وسیع و متنوعی برخوردار است که شامل موارد زیر است: (قاسمی و همکاران، 1388).

1)فلج نیمه بدن 2) فلج قسمت انتهایی بدن 3) فلج کل بدن 4) بیماری ام‌.اس 5) التهاب مفاصل یا آرتریت روماتویید 6) بیماری پارکینسون 7) نابینایان

ناتوانی‌های فیزیکی مشکلاتی را در امر تغذیه افراد به وجود می‌آورد، از جمله اینکه: 1) ممکن است این افراد به دلیل ناراحتی‌های روحی برای غذاخوردن تلاش کافی انجام ندهند. یا به دلیل مشکلات حرکتی برای تهیه مواد غذایی و مهیاکردن آن دچار مشکلات بسیاری شوند. 2) ممکن است این افراد در مراکز خاصی نگهداری شوند و نارضایتی از غذای ارایه شده و ارتباط نامطلوب با مددکار اجتماعی و محیط سرو غذا به افسردگی و متعاقب آن بی‌اشتهایی آنان منجر شود که در نهایت به کاهش دریافت مواد غذایی و سرانجام سوءتغذیه منجر شود.

مشکلات تغذیه‌ای معلولان فیزیکی:

1)سوءتغذیه: درجه و شدت سوءتغذیه باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد و مکمل‌های پرانرژی و مولتی‌ویتامین و مینرال برای درمان این‌گونه افراد درنظر گرفته شود.

2)از دست دادن آب بدن: یک مشکل عمده معلولان از دست دادن آب بدن است که در اثر مایعات کافی دریافت نکردن یا بی‌میلی به نوشیدن یا نداشتن حس مطمئن در این اشخاص روی می‌دهد. علاوه بر آن، ممکن است این اشخاص به تنهایی قادر به نوشیدن نباشند که باید به طور عمده به آنها آب داد. زیرا دریافت مایعات به میزان کافی از عفونت‌های ادراری و سنگ‌های کلیوی جلوگیری می‌کند.

3)بی‌اشتهایی: بی‌اشتهایی می‌تواند در اثر افسردگی و جذاب‌نبودن غذا و یا به علت وجود زخم بستر که ناشی از نداشتن تحرک کافی است و ناتوانی ورزشی ایجاد شود. علاوه بر آن، یبوست که مشکل شایعی در میان معلولان فیزیکی است نیز می‌تواند به بی‌اشتهایی منجر شود.

4)کمبود ویتامین‌ها: در این بیماران استفاده همیشگی از غذاهای نرم و پرهیز از مصرف میوه‌ها و سبزی‌های تازه به کمبود ویتامین‌ها، به ویژه ویتامین C منجر می‌شود.

5)چاقی: در میان معلولان کنترل وزن بخش مهمی از مراقبت‌های تغذیه‌ای را به خود اختصاص می‌دهد. زیرا ممکن است این افراد از یک سو به دلیل پرخوری و از سوی دیگر، به دلیل نداشتن تحرک کافی دچار چاقی ‌شوند. از این رو رژیم غذایی باید با دقت تنظیم شود تا مواد مغذی مورد نیاز این افراد بدون دریافت کالری اضافی هر روز مورد مصرف آنان قرار گیرد.

6)یبوست: اغلب اشخاص مبتلا به معلولیت فیزیکی به دلیل کاهش قدرت تحرک و کاهش توانایی عضلات دچار کاهش حرکات دودی روده‌ای و متعاقب آن اختلال در دفع و یبوست می‌شوند.

7)مصرف مقادیر بالایی از داروهای ملین: این افراد اغلب به دلیل ابتلا به یبوست از مقادیر زیادی داروهای ملین استفاده می‌کنند که به اختلال در جذب مواد غذایی و در طولانی‌مدت به کمبود تغذیه‌ای منجر می‌شود. از طرف دیگر، به علت وابستگی به این داروها، حرکات طبیعی دودی روده کاهش پیدا کرده و یبوست دایمی پیدا می‌کنند و تنها با مصرف این داروها می‌توانند دفع مناسبی داشته باشند (صمیمی راد، 1389).

برای پیشگیری از یبوست رعایت نکات زیر ضروری است:

1) دریافت فراوان مایعات به میزان دو تا سه لیتر در روز

2)منظم‌کردن زمان دفع مدفوع: که در این حالت می‌توان برای تحریک عمل دفع از آب ولرم و ماساژ شکم استفاده کرد.

3) استفاده از مقادیر کافی فیبر غذایی در برنامه رژیم روزانه

4)استفاده از میوه‌هایی مانند م یوه‌های دارای هسته چوبی مانند هلو، گیلاس و زردآلو و مصرف آب‌ آلو در صبح ناشتا در درمان یبوست موثرند.

در کنار تمامی مشکلات ذکر شده می‌توان با بهبود وضعیت تغذیه‌ای و کیفیت غذا این مشکلات و آسیب‌های ثانویه را به حداقل رساند. به طور مثال، در مراکز نگهداری خاص این افراد به کیفیت و ظاهر غذا توجه ویژه‌‌ای شود. علاوه بر آن، محل صرف غذا باید دل‌پذیر باشد تا سبب افزایش اشتها شود و غذاها به صورت گرم و با تزیینات ارایه شود تا میل به خوردن را افزایش دهد و در کنار آن طراحی‌های ویژه‌ای روی وسایل غذاخوری معلولان صورت گیرد. برای مثال، از لیوان‌های نی‌دار استفاده شود تا بیمار به تحرک وادار شود و حس استقلال و اعتماد به نفس پیدا کرده و بتواند تا حدی بدون کمک دیگران غذایش را مصرف کند.

2-3- ترکیب بدنی و اهمیت آن

ترکیب بدنی عامل مهمی در تندرستی و آمادگی جسمانی است. چاقی و لاغری مفرط امید به طول عمر را کاهش می دهد. چاقی منشا بیماری هایی از جمله سکته قلبی، دیابت نوع دوم، فشارخون، برخی سرطان ها، بیماری های مفصلی و ریوی است. عوامل ترکیب بدنی شامل مایعات بدن، مواد معدنی، پروتئین و چربی است که به توده چربی و توده بدون چربی تقسیم می شوند (امامی و همکاران، 1389).

2-4- آمادگی جسمانی و حرکتی

آمادگی جسمانی عبارت است از برخورداری از قلب، عروق خونی، ریه و عضلات سالمی که فرد بتواند به بهترین نحو، کارها و وظایف محوله اش را انجام داده و با شور و نشاط در فعالیتهای ورزشی و تفریحات سالم شرکت کند (امامی و همکاران، 1389). باید توجه داشت این تعریف شامل عامه مردم می شود. اما زمانی که صحبت از بخش ورزشی و ورزشکار در میان باشد،عواملی چون تغذیه مناسب و کافی، نوع کار، میزان استراحت، نداشتن اضطراب و فشارهای عصبی بسیار با اهمیت بوده و نمی توان نقش آنها را در برنامه یک ورزشکار نادیده انگاشت.

عوامل مهم آمادگی جسمانی عبارت انداز: استقامت قلب و ریه ، قدرت عضلانی ، استقامت عضلانی انعطاف پذیری ، سرعت ، چابکی ، هماهنگی عصب و عضله ، توان ( قدرت انفجاری) ، تعادل ، ترکیب بدنی ( در صد چربی ) و مسائل روانی

استقامت

استقامت را می توان توانایی مقاومت در مقابل خستگی دانست ، استقامت دو مولفه ی مهم دارد : استقامت عمومی و یا آمادگی دستگاه گردش خون و تنفس و استقامت موضعی عضلات.

استقامت عمومی

به قابلیت ادامه ی انقباض و یا دوام فعالیت همه جانبه ی بدن استقامت عمومی می گویند. پروفسور «جاکولف» دانشمند روسی استقامت عمومی را چنین تعریف می کند:

استقامت عمومی بدن عبارت است از قابلیت عمومی بدن برای انجام فعالیت نسبتا طولانی در حالی که فعالیت از نظر متابولیسم به طور متعادل انجام شود، به این معنی که اکسیژن جذب شده مورد نیاز به همان اندازه که بدن برای انجام فعالیت مصرف می نماید، موجود باشد (قاسمی و همکاران، 1388).

این حالت را که تحت عنوان آن میزان اکسژن دریافت شده و اکسیژن مصرفی به صورت متعادل باشد، حالت « استدی استیت » می نامند. اعتقاد بر این است که از نظر فیزیولوژیکی استقامت عمومی بدن نقش مهمی در سطح آمادگی جسمانی دارد زیرا استقامت گردش خون و تنفس ارتباط مستقیمی با آمادگی جسمانی دارد و هر رشته ی ورزشی به مقدار متناسبی از این فاکتور نیازمند است.

استقامت موضعی عضلات

به قابلیت تکرار انقباض یا ادامه فعالیت یک یا گروهی از عضلات استقامت موضعی عضلانی اطلاق می شود. این نوع استقامت به مقدار زیادی به قدرت شخص بستگی دارد، در حالی که استقامت عمومی بدن به بهبود کار دستگاه گردش خون و تنفس مربوط می شود خستگی ناشی از این گونه فعالیت ها اغلب منحصر به همان موضع فعال می باشد.

حال به بیان فاکتورهای آمادگی جسمانی که شامل 4 فاکتور بوده، می پردازیم و هر چه این فاکتورها در ورزشکاران بالاتر باشد، در بازدهی مهارت های ورزشی آنها تاثیر بسزایی دارد. مهم ترین این فاکتورها، استقامت قلبی و ریوی و یا به عبارت دیگرهمان نام آشنای “توان هوازی” است. یعنی جذب اکسیژن به مقدار کافی جهت فعالیت های طولانی، داشتن قلب قوی جهت رساندن خون کافی در هنگام فعالیت های سنگین و طولانی مدت مثل دوهای بلند (ماراتن) قایقرانی در مسافت های زیاد.

اما دومین فاکتور، انعطاف پذیری است، این فاکتور اجازه می دهد تا عضلات در وسیع ترین دامنه حرکتیشان حول مفصل به حرکت درآیند، این فاکتور تقریباً در تمامی ورزش ها مورد نیاز بوده و قابلیت تحرک پذیری را بالا می برد. مانند حرکات ورزش ژیمناسیک و باله.

فاکتورهای سوم و چهارم به ترتیب عبارتند از قدرت عضلانی که به معنای به کار بستن نیرو وانرژی حاصله از عضلات در حین اجرای فعالیت ها است(حدود45/0از وزن بدن هر فرد را عضلات تشکیل می دهند). در ورزش های قدرتی مانند وزنه برداری و پاورلیفت بیشتر مورد استفاده بوده و تقویت می شود. استقامت عضلانی که به معنی به کارگیری یک عضله یا گروهی از عضلات برای انجام یک سری انقباضات مداوم در مدتی نسبتاً طولانی با کمترین احساس خستگی است و عمل کششی بارفیکس بهترین مثال برای این مورد است.

عناصر تشکیل دهنده آمادگی جسمانی:

1.توانایی قلبی و تنفسی

2.قدرت عضلانی

3.استقامت عضلانی

4.قابلیت انعطاف

5.ترکیب بدنی

توانایی قلبی – تنفسی (استقامت هوازی)

مهمترین عنصر تشکیل دهنده آمادگی جسمانی ،توانایی قلبی و تنفسی است.دستگاه قلبی ،تنفسی از دو سیستم1.قلبی عروقی.2.تنفس .تشکیل شده است.

قلب:

قلب عبارت است از تلمبه ای عضلانی که خون را از طریق دستگاه گردش خون به جریان وا میدارد، جهت جریان خون توسط دریچه های یک طرفه واقع در قلب کنترل میگردد.همه تارهای آن با یکدیگر مرتبط می باشند.لذا قلب به صورت یک تار واحد منقبض می شود.قلب دارای انقباض ذاتی موزونی است که از گره سینوسی دهلیزی در دهلیز راست آغاز شده و سپس به طرف گره دهلیزی بطنی جریان یافته و از آنجا در سراسر عضله قلب منتشر میگردد.برای اینکه انتقال گازهای خون بتواند نیازهای مورد لزوم بدن را هنگام تمرین کاملاٌ برآورده سازد دو تغییر اساسی در جریان خون ضروری است:1.افزایش در برون ده قلب.2.توزیع مکرر جریان خون از اندامهای غیرفعال به عضلات مخطط فعال.

تنفس:

وارد و خارج کردن هوا از ریه ها را تنفس گویند که هدف از آن تامین اکسیژن برای بافت ها و خارج کردن CO2 است.برای انجام این کار تنفس را می توان به چهار بخش عمده تقسیم کرد:

1.تهویه ریوی که به معنای ورود و خروج هوا بین محیط و حبابچه هاست.

2.دیفوزیون O2  و  CO2 بین حبابچه ها و خون.

3.انتقال O2  و  CO2 در خون و مایعات بدن به سوی سلولها و بالعکس.

4.تنظیم تنفس و سایر جنبه های تنفس

ریه ها را می توان به دو روش بزرگ و کوچک کرد:

1.به وسیله حرکت رو به پایین و رو به بالای دیافراگم برای دراز کردن یا کوتاه کردن حفره سینه.

2.به وسیله بالا بردن و پایین آوردن دنده ها برای زیاد یا کم کردن قطر قدامی –خلفی حفره سینه.

هنگام استراحت اکسیژن مورد نیاز چندان قابل توجه نیست.در تمرینات پیشینه مقدار مذکور افزایش نسبتاٌزیادی داشته ولی با این حال نمی توان به عنوان عامل محدود کننده ای در عملکرد ورزشی مورد توجه قرار گیرد.با انقباض عضلات دم و کم شدن فشارهای درون ریوی و درون جنبی هوا به داخل ریه ها هجوم می آورد.هنگام بازدم این فشار معکوس شده و هوا به شدت از ریه ها به خارج باز می گردد.هنگام تمرین انتشار O2 و CO2 از عرض غشاء حبابچه ای مویرگی و بافتی مویرگی افزایش پیدا می کند.

در یک وضعیت ایده آل باید حداقل سه جلسه تمرین آمادگی قلبی-تنفسی (برنامه پنج روز در هفته بهتر است)در برنامه گنجانیده شود.تمرینات قلبی-تنفسی باید آنقدر شدت داشته باشند که ضربان قلب را بین 60 تا 90 درصد ضربان قلب  بالا ببرد،کسانی که آمادگی جسمانی کمتری دارند باید ضربان قلب هنگام تمرین را  از سطح پایین تری شروع کنند.

زمان لازم نیز مانند شدت تمرین به نوع تمرین انجام شده بستگی دارد.برای تقویت استقامت قلبی –تنفسی لازم است حداقل 20 تا 30 دقیقه تمرین مداوم صورت گیرد (برجلو، 1389).

تمرین آمادگی قلبی-تنفسی برای فردی که دارای آمادگی جسمانی نسبی  است باید 70 تا 75 درصد HRR باشد تا به درجه مطلوب دست یابد و کسی که آمادگی بیشتری دارد با HRR بیشتری تمرین کند.

تنها نوع تمرینات هوازی که حجم زیادی از هوا را برای تنفس لازم دارند برای تقویت قلبی تنفسی مفید هستند و فعالیت های هوازی ارزشمند باید گروه عضلات بزرگ را بکار گرفته و به صورت آهنگین انجام شوند.

عواملی که به توان هوازی تاثیر گذارند:

1.مونواکسید کربن حاصل از سیگار و هوای آلوده

2.ارتفاع بالا.                           3.بیماری               4.چاقی

5.زندگی بی تحرک و کمبود فعالیت که ناشی از بالا رفتن سن است عامل عمده کاهش آمادگی جسمانی است.

6.هر عاملی که میزان فرو بردن ،انتقال یا استفاده از O2 را کاهش دهد،قدرت هوازی شخص را کاهش می دهد.

تمرینات توان هوازی:

دو شنا بالا رفتن از طناب پله نوردی
اسکی صحرایی پاروزنی دوچرخه سواری راکتبال،فوتبال
خیابان نوردی پیاده روی تمرین با موزیک  

 

انواع برنامه دو در آمادگی جسمانی:

1.دو استقامت گروهی:از این دو برای ایجاد هماهنگی و تقویت آمادگی جسمانی استفاده می کنند،هر گروه با سرعتی خواهد دوید که اثر آموزش لازم را برای گروه و تک تک افراد داخل در آن را فراهم آورد.

2.دو استقامت FARTLEK :شدت(سرعت)دویدن را در حین انجام تمرین تغییر می دهیم ،فرایند تند و کند کردن سرعت دو و استراحت همان فواید دو متناوب را داردو زمان دو و زمان استراحت ،هیچکدام اندازه گیری نمی شود.

3.دو متناوب به نوعی آموزشی پیشرفته است که به شخص امکان می دهد تا در زمان کوتاهی سطح آمادگی جسمانی خود را به طور چشم گیری افزایش دهد و بر سرعت دو خود بیفزاید.

4.دو جایگزین نفر آخر به اول :این تمرین شامل دو سرعت 40 تا 50 یاردی تقریباٌ با تمام قدرت می باشد و بیشتر مناسب دو دسته ای و گروهی است.

5.دو صحرایی:در طول فاصله معینی در مسیری خاص از روی زمین (فراز تپه یا وسط جنگل و یا هر منطقه نامنظم دیگر انجام می شود.

  1. پیاده روی یکی از بهترین راه های تقویت و حفظ آمادگی جسمانی است و می تواند به صورت معمولی یا فنی انجام داد.

جایگزینهای تمرینات هوازی در آمادگی جسمانی:

1.شنا:جایگزین بسیار خوبی برای دو به حساب می آید و محاسن آن به شرح زیر است:

الف)به کارگیری تمام عضلات اصلی

ب)وضعیت قرار گرفتن بدن به نحوی است که بازگشت خون به مغز را تقویت می کند.

ج)کاهش وزن

2.دوچرخه سواری                      3.اسکی صحرایی               4.تمرین باموسیقی

آمادگی عضلانی

آمادگی عضلانی دو مولفه دارد:

1.استقامت عضلانی-2.قدرت عضلانی

قدرت عضلانی و استقامت وابسته به عضلات و سیستم عصبی می باشد.لذا به بررسی ساختار و عملکرد تارهای عضلانی و چگونگی ارتباط آنها خواهیم پرداخت:

تقریباٌ 40 درصد بدن را عضلات اسکلتی و تقریباٌ 10 درصد دیگر را عضلات صاف و عضله قلبی تشکیل می دهد.اما در حال حاضر به طور عمده عضله اسکلتی مورد بحث قرار خواهد گرفت.عضله اسکلتی از فیبرهای متعددی با قطر 10 تا 80 میکرو متر ساخته شده اند هر تار (فیبر) عضلانی محتوی صدها تا هزاران میوفیبریل است و هر میوفیبریل حاوی1500 فیلامان میوزین و3000 فیلامان آکتین است و انقباض ،حاصل سرخوردن فیلامان های میوزین با فیلامانهای آکتین تولید می شود به انجام می رسد که در حال استراحت این نیروها مهار می شوند.(این نیروی مکانیکی از طریق آزاد سازی انرژی ATP موجبات سر خوردن را فراهم می آورد.

انقباض عضلانی:

جمع انقباضات (Summation) به معنی جمع شدن انقباضات انفرادی عضله جهت افزایش دادن شدت انقباض کل عضله و از دو راه مختلف ایجاد میگردد:

  1. به وسیله افزایش دادن تعداد واحدهای حرکتی که به طور  همزمان منقبض می شوند.
  2. به وسیله افزایش دادن فرکانس انقباض که جمع انقباضات فرکانس نامیده می شود که

می تواند منجر به کزاز شود.

انواع انقباض:

1.انقباض هم اندازه(isometric)

2.انقباض هم توان( isotonic)

3.انقباض هم حرکت(isokinetic)

4.انقباض منفی(ecsentrice)

1.انقباض هم اندازه(isometric

عضله بدون حرکت کردن عمل می کند و تغییری در طول آن بوجود نمی آید از آنجایی که زاویه مفصل تغییر نمی کند به آن عمل ایزومتریک گویند،مانند حالتی که جسمی را بلند کنید که سنگین تر از نیروی تولید شده توسط عضله باشد.

2.انقباض هم توان( isotonic)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:29:00 ق.ظ ]




ضرورت و اهمیت مسأله………………………………………. …………………………………………………………..10

اهدف تحقیق………………………………………. …………………………………………………………..11

فرضیه های تحقیق………………………………………. …………………………………………………………..12

تعریف نظری و عملیاتی………………………………………. …………………………………………………………..12

 

فصل دوم : بررسی پیشینه پژوهش

مقدمه………………………………………. …………………………………………………………..15

مبانی نظری تحقیق………………………………………. …………………………………………………………..15

مهارت های حرکتی………………………………………. …………………………………………………………..15

زمان واکنش………………………………………. …………………………………………………………..18

تاریخچه بازی………………………………………. ………………………………………………………… 20

ارزشهای بازی………………………………………. …………………………………………………………..21

نظریه های بازی………………………………………. …………………………………………………………..24

تئوریهای کلاسیک………………………………………. …………………………………………………………..25

تئوریهای دینامیک………………………………………. …………………………………………………………..27

سیر تاریخی بازیهای رایانه ای………………………………………. …………………………………………………………..30

مروری بر تحقیقات انجام گرفته………………………………………. …………………………………………………………..32

تحقیقات انجام شده در خارج کشور………………………………………. …………………………………………………………..32

تحقیقات انجام شده در داخل کشور………………………………………. …………………………………………………………..39

نتیجه گیری از پیشینه تحقیق………………………………………. …………………………………………………………..41

 

فصل سوم : روش پژوهش  

روش تحقیق………………………………………. …………………………………………………………..44

جامعه آماری………………………………………. …………………………………………………………..44

روش نمونه‌گیری………………………………………. …………………………………………………………..44

متغیرها………………………………………. …………………………………………………………..44

ابزارتحقیق………………………………………. …………………………………………………………..45

نحوه اجرای تحقیق………………………………………………………………… …………………………………………………………..46

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

روش نمره گذاری………………………………………. …………………………………………………………..46

روایی و اعتبار ………………………………………. …………………………………………………………..47

روش تجزیه و تحلیل داده ها ………………………………………. …………………………………………………………..47

 

فصل چهارم : یافته های پژوهش

مقدمه ………………………………………. …………………………………………………………..49

توصیف و تحلیل داده ها ………………………………………. …………………………………………………………..49

آمار توصیفی ………………………………………. …………………………………………………………..49

آمار استنباطی………………………………………. …………………………………………………………..51

 

عنوان                                                                                                                         صفحه

فصل پنجم : بحث و تفسیر

مقدمه………………………………………. …………………………………………………………..55

خلاصه تحقیق………………………………………. …………………………………………………………..55

خلاصه نتایج………………………………………. …………………………………………………………..55

بحث………………………………………. …………………………………………………………..56

نتیجه گیری کلی………………………………………. …………………………………………………………..58

پیشنهادات برخاسته ازتحقیق………………………………………. …………………………………………………………..59

منابع………………………………………. …………………………………………………………..61

منابع فارسی………………………………………. …………………………………………………………..61

منابع انگلیسی………………………………………. …………………………………………………………..65

پیوستها………………………………………. …………………………………………………………..68

چکیده انگلیسی………………………………………. …………………………………………………………..72

مقدمه

امروزه رایانه، یکی از اجزای زندگی بشر است؛ ‌‌به گونه‌ای که در همه ابعاد زندگی شغلی و شخصی افراد، حضور پررنگ رایانه‌‌‌ها را‌‌ می‌توان دید. شاید نتوان تصور کرد، روزی را شب کنیم، بدون اینکه با رایانه سروکار داشته باشیم؛ تصور این مطلب برای خیلی از ما غیرممکن است. رایانه موجب سرعت ‌‌بخشیدن به بسیاری از کار‌‌ها می‌شود (هراتیان، علی و احمدی، محمدرضا، 1389).

رایانه ها با سرعت بخشیدن به بسیاری از عملیاتی که بشر آنها را به کندی انجام می داد بطور قابل ملاحظه‌ای مورد توجه و علاقه قرار گرفته اند. رایانه ها علاوه بر نقش محاسباتی نقش بازی و سرگرمی نیز پیدا کرده اند و با ظهور اینگونه رایانه ها انواع مختلفی از بازی های رایانه ای به بازار سرازیر شد. علاقه به بازیهای رایانه ا

این مطلب را هم بخوانید :

اپل واچ سری ۴ معرفی شدی در بین کودکان و نوجوانان به سرعت در حال افزایش است (زارعی، عادل، 1387).

تاثیر بازیهای رایانه ای در شکل گیری شخصیت رفتاری و گفتاری افراد از کتاب و مطبوعات بیشتر است. بازیهای رایانه ای به دلیل تعاملی بودن و نیز به علت اینکه افراد می توانند فعالانه در آنها دخالت داشته باشند، تاثیر بسیار بیشتری نسبت به کتابها و مطبوعات که فرد در آنها غیر فعال و ارتباط او از نوع یکطرفه است دارند (گریفیتنز[1]، 1993).

کودکان و نوجوانان، هم وقت خود را با بازی ها پر می کنند و هم از آنها تاثیر می‌پذیرند و یاد می‌گیرند بازیها انواع مختلفی هستند و هر بازی بسته به هدف طراحان، نوع بازی و زمان اختصاص داده شده به آن متفاوت است، بیشتر بازیها مستلزم پردازش سریع اطلاعات و ارائه پاسخ های منطقی و فوق العاده سریع هستند.

در اکثر بازیهای رایانه ای فرد می بایست اطلاعاتی که از طریق کامپیوتر دریافت می‌کند را با سرعت هر چه بیشتر پردازش کند و پاسخ سریع را ارائه دهد. زمان واکنش شامل، فاصله زمانی از لحظه وارد آمدن یک محرک یا رسیدن سیگنال بصورت غیر پیش بینی شده و ناگهانی تا زمان شروع پاسخ به آن محرک می‌باشد. در حیطه علم حرکت، زمان واکنش عبارت است از توانایی پاسخ سریع کنترل شده با حالت مناسب، نسبت به یک محرک مانند نور و یا صدا (کرابتر[2]، 1988). در بازی های رایانه ای این نوع محرک ها به وفور یافت می شود و باید به تعداد گوناگونی از آنها به سرعت واکنش نشان داد. اندازه گیری زمان واکنش در بسیاری از تمرینات درمانی و برنامه‌های ورزشی می‌تواند کمک کننده باشد. در واقع در بسیاری از ورزشها، سرعت حداکثر یا به ندرت بدست می آید یا اساسا مورد نیاز نمی باشد، اما معمولا داشتن زمان واکنش کوتاه بسیار حائز اهمیت بوده و باعث افزایش مهارت ورزشی می‌گردد (پارخ[3] و همکاران، 2004). تاثیر دیگر بازیهای رایانه ای هماهنگی بین چشم و دست‌ها می‌باشد. هماهنگی بین چشم ها و اعضای بدن یکی از مهارتهایی است که همزمان با دیدن صفحۀ نمایش و فرمان مغز به دستها و انگشتان صورت می‏پذیرد و نکتۀ قابل تامل این است که این کار در بازیهای کامپیوتری در حداقل زمان و حداکثر سرعت باید انجام پذیرد. همچنین این مهارت به این صورت به ما کمک می‌نماید که مثلا همزمان با اینکه شما یک وسیله موسیقی مانند گیتار را می نوازید، بتوانید نت مخصوص به آن را نیز بخوانید و با دیدن آن نت، دستان و انگشتان خود را بر روی سیم ها به حرکت در آورید و مثال دیگر اینکه همزمان با اینکه شما رانندگی می کنید، پیچ رادیو را چرخانده و یا اینکه کار دیگری انجام دهید. در کل هنر هماهنگی چشم ها و دست ها، یکی از قابلیت هایی است که بیشترین اثر آن را در مهارت‌های حرکتی می‌بینیم (پور علی، محمد، 1388). دانشمندان تا چند سال پیش در خصوص یادگیری مهارت های ورزشی معتقد بودند که تمرین بدنی تنها روش موثر در اکتساب مهارت های حرکتی محسوب می شود در آن زمان برداشتی که از تمرین و یادگیری وجود داشت، موجب شده بود که تمرین بدنی به منزله تنها ضرورت جدایی ناپذیر کسب مهارت‌های حرکتی درآید. فهم چگونگی بروز یادگیری بدون انجام حرکت مشکل بود (اشمیت[4]، 1991 و بوچر[5]، 1993 ترجمه نمازی زاده، مهدی، 1382). بازیهای رایانه ای هم بیشتر بدون تحرک انجام می پذیرد ولی تاثیر بسزایی در هماهنگی چشم و دست بر جای می گذارد. مهارت‌های حرکتی مطلوب هدفی است که باید برای همه کودکان در نظر گرفته شود تا امکان کنترل بیشتری بر محیط و زندگی خود داشته باشند. انجام یک رشته حرکات هماهنگ توسط کودک، مستلزم برنامه‌ریزی شناختی و ذهنی است که بدون آن کودک قادر به انجام این عمل نخواهد بود (سپهری بناب، حسن، 1382).

از دیرباز سنجش مهارت‌های حرکتی به لحاظ نقش مهمی که در زندگی انسان داشته، مورد علاقه بسیاری از محققان بوده است. پرداختن به این موضوع از دو بعد حائز اهمیت است: اول، نقش مهارت‌های حرکتی در یادگیری، موفقیت تحصیلی، کفایت اقتصادی و اجتماعی فرد و دوم، ارتباطی که مهارت‌های حرکتی با سایر جنبه‌های شخصیت از قبیل خود پنداره، رفتار اجتماعی و هیجانی دارند. از طرفی دربسیاری مطالعات ثابت شده است که یادگیری مشاغل مختلف نیازمند کسب حدودی از مهارت‌های حرکتی است و مهارت در شغل نیز به کفایت اجتماعی و اقتصادی فرد کمک می‌کند (پاشازاده ، زهرا، 1380و حسین خانی، سیامک 1378).

بیان مسأله

بعد از تولد کودکان با اجزا و اشیا محیط خود تماس می یابند و تاثیر متقابل می گیرند. محیط، موفقیت ها و تجارب مختلف تاثیر خاص خود را بر کودک بر جا می‌گذارند. لذا محـیط و شرایط زندگی کودک و امکانات و تسهیلات آموزشی، نقش قابل توجهی را می‌تواند در شکل گیری و تکامل کودک داشته باشد (سوری، سهراب، 1379). فعالیت، یکی از نیاز های انسان و اساس رشد و تکامل است و بازی نوعی از فعالیت‌های آدمی است که گفته‌اند کودک سالم خوب می‌خورد، خوب می خوابد و خوب بازی می‌کند.

کودکان ضمن بازی به فعالیت های بدنی، عقلی، و اجتماعی می پردازند. همچنین بازی یک رفتار فطری عمومی است که در همه موجودات زنده دیده می‌شود و یکی از مهمترین عوامل و وسایل رشد و تکامل و یادگیری است. به عبارت دیگر کودک بازی می‌کند تا رشد و پرورش یابد. بیشترین یادگیری کودک درباره خود و جهانش بوسیله بازی انجام می گیرد. کودک ضمن انجام دادن این بازی ها مهارت های حرکتی خود را رشد و گسترش می‌دهد (شعاری نژاد، علی‌اکبر، 1378).

مهارت‌های حرکتی که کودکان طی دوران کودکی تا جوانی بدست می آورند شامل عناصر خاصی است و عواملی مانند شیوه ی اجرای فرد یا ویژگی های شخصی را شامل نمی‌شود. این مهارت ها به کودکان در حرکات دستکاری در محیط، سازماندهی مهارت های پیچیده و الگوهای حرکتی درگیر در ورزش کمک می‌کند( هارو[6] 1989، ترجمه علیرضا کیامنش 1368). کودکان در جریان بازی در پی جستجوی اهداف و کسب اطلاعات هستند و برای فعالیت‌های اجتماعی مهارت کامل را به دست می‌آورند. بنابراین هر چه محیط غنی‌تر باشد و هر چه شناخت در مورد بازی کودکان بیش تر باشد بازی کودکان معنای کامل تری می‌یابد و اهمیت آن بارزتر می‌شود (گرگانی، ماندانا و آزمون، جواد، 1389) .

با رشد تکنولوژی بازی‌ها هم شکل و رنگ دیگری یافته اند. بازی قایم‌باشک، دزد و پلیس، هفت سنگ که نیاز به تحرک فراوان داشته دیگر قدیمی شده اند. دستگاهای جدید پلی استیشن، ایکس باکس، در کنار رایانه های شخصی اوقات فراغت بچه ها را با باز های گوناگون پر می کنند (احمدوند، محمد علی، 1372). کودکان و نوجوانان، هم وقت خود را با این بازیها پر می کنند و هم از آنها تاثیر می پذیرند و یاد می‌گیرند. این تاثیرات بسته به هدف طراحان، نوع بازی و زمان اختصاص داده شده به آن می تواند مثبت یا منفی باشد. با این حال به دلیل نگرانی هایی که از عوارض بازیهای رایانه ای وجود دارد بیشتر پژوهش ها بر آثار منفی آنها تمرکز کرده اند. تاثیرات این نوع بازیها در سه گروه آثار جسمانی، رفتاری و روانی – اجتماعی قابل بررسی است (شریعت، ‌وحید، 1388). از آنجا که کسب مهارت های حرکتی، بیشتر در کودکی اتفاق می افتد این احتمال می رود که در طول رشد این مهارت ها، متغیر هایی کودک را تحت تاثیر قرار دهند. بدون شک بازی های رایانه ای با پر کردن بخش اعظم اوقات فراقت کودکان یک از مهمترین آنهاست (شریعت، وحید، ‌1388).

بازی رایانه ای، یک فعالیت شناختی است که می تواند موجب پیشرفت فرآیندهای شناختی و ادراکی- حرکتی شود (گرینفیلد[7]، 1984).  بیشتر بازی های رایانه ای، مستلزم پردازش سریع اطلاعات و ارائه پاسخ‌‌های منطقی و فوق العاده سریع هستند (گاگنون[8]، 1985). در همه این بازی ها محرک های زیادی با کودک سر و کار دارد، که می‌توان سرعت پردازش اطلاعات را از روی زمان واکنش به محرک ها اندازه‌گیری کرد (اشمیت، 1997). برای مثال، درو[9] و واترز[10] نشان دادند که هفته ای یک ساعت بازی رایانه ای طی دو ماه، نه تنها زمان واکنش ساده افراد مسن را کاهش می‌دهد بلکه موجب پیشرفت امتیاز هوش کلامی و عمومی آنها می‌شود (1986). همچنین گرین  و باولایر، ثابت کردند بازیکنان بازی های رایانه ای، اطلاعات بینایی را سریعتر از غیر بازیکنان پردازش می‌کنند (2006).

در کنار این بازی ها که جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی امروز کودکان شده فعالیت‌های بدنی توجه ویژه‌ای را می طلبد. آموزش مهارت‌های حرکتی به ورزشکاران، همواره اصلی ترین مسئولیت مربیان ورزش و معلمان تربیت بدنی بوده است  همچنین تحقیقات بسیاری در یادگیری حرکتی به دنبال کشف روش‌های بهتر برای کمک به مهارت ها انجام شده است. آیا می‌توان گفت یکی از روش های بهبود مهارت‌های حرکتی استفاده از بازی های رایانه ای است ؟ تاثیرات منفی این بازی ها بارها مورد مطالعه قرار گرفته از جمله پرخاشگری و کم صبری یا جمع گریزی و مشکلات روانشناختی دیگر ولی در طرف مقابل تحقیقاتی هم تاثیرات مثبت را گزارش کردند. با این توصیف احتمالا تحقیقی بر روی تاثیر این بازی ها بر مهارت های حرکتی انجام نشده است. در این پژوهش تاثیرات بازیهای رایانه ای بر زمان واکنش و مهارت های حرکتی کودکان و نوجوانان مورد بررسی قرار می گیرد و در پی پاسخ به این سوال است که آیا تجربه انجام بازی های رایانه ای بر تبحر حرکتی کودکان تاثیر دارد یا میزان سرعت عملکرد کودکان در فعالیت ورزشی با انجام این بازی ها تغیر می کند؟ به عنوان مثال، بازیهای رایانه ای بر مهارت های حرکتی کنترل شی و یا جابه جایی تاثیر می گذارد؟ و یا تاثیرات منفی آن بر مهارت‌های حرکتی و عملکرد کودکان چگونه است ؟ آیا می توان گفت بازی های رایانه ای برتغییر سرعت حرکت، هماهنگی درحرکات ورزشی مانند، پرتاب کردن یا شوت زدن تاثیر گذاراست ؟

ضرورت و اهمیت مسأله

رشد سریع بازی‌ های رایانه ‌ای به شکل ‌های گوناگون باعث اشغال بخش عمده ‌ای از اوقات فراغت گروه‌‌های سنی مختلف به ویژه کودکان و نوجوانان شده است. این امر می ‌تواند اثرات مستقیم و غیر مستقیمی بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی از جمله وضعیت روانی، جسمانی و روابط اجتماعی آنها داشته باشد (کثیری، نیره،1390). تاثیر بازی های رایانه ای بر روی مغز انسان برای سالها است که مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است اما تحقیقات جدید نشان می دهد همچنان پازل پیچیده ای برای حل کردن در این رابطه باقی مانده است. دربین والدین کمترکسی فکر می‌کند که بازی‌های رایانه‌ای ممکن است مفید ‌باشد. هرگاه اسم این بازیهای به میان می آید بیشتر، بازیهای خشن تداعی می گردد. بازی‌هایی که باعث، تاثیرات منفی روی جسم و روان کودک از جمله پرخاشگری و اعتیاد می شود و یا به دلیل اینکه این بازی‌ها نیاز به تحرک بدنی ندارند کودکان را دچار فقر حرکتی و افزایش وزن می‌کنند. از این رو بیشتر تحقیقات برروی تاثیر بازیهای رایانه ای بر پرخاشگری، انگیختگی و تنبلی کودکان و نوجوانان صورت گرفته و بیشتر جنبه‌های روانشناسی را در بر گرفته است، با توجه به محدود بودن تحقیقات و همچنین، جلوه‌های بصری متفاوت به همراه استفاده بی رویه از این بازی‌ها، تحقیق برروی این موضوع ضروری به نظر می‌رسد و این پرسش مطرح می شود، که آیا این بازی ها می توانند به پیشرفت یک مهارت کمک کنند. یا باعث تضعیف یک مهارت می‌گردند. با توجه به مطالعات انجام شده در مورد زمان واکنش و تاثیر آن بر روی جنبه‌های مختلف از جمله اهمیت سرعت پردازش در ورزش، رانندگی و دیگر کارهای روزانه و همه گیر شدن این بازی‌ها و تاثیر احتمالی آن بر متغیر بسیار مهم زمان واکنش تحقیق بر روی این متغیر ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. با توجه به نگرانی والدین و بدبینی آنها نسبت به بازی های رایانه ای که انتظار تاثیر مثبت از این بازی‌ها را ندارند و عدم شناخت این بازی ها، تحقیقات کاربردی و هدفمند جهت آشنایی والدین با تاثیرات مختلف بازی ها بسیار مهم است که در این تحقیق به بخشی از این تاثیرات می پردازیم.

 

اهداف تحقیق

الف : هدف کلی

تاثیر بازیهای رایانه ای بر تبحر‌حرکتی و زمان واکنش کودکان 9 تا 11سال

ب: اهداف ویژه

1- بررسی اثر بازی های رایانه‌ای بر خرده مقیاس های تبحر‌حرکتی کودکان 9 تا 11 سال

2- بررسی اثر بازی‌های رایانه‌ای بر‌ زمان واکنش کودکان 9 تا 11 سال

3- بررسی اثر بازی‌های رایانه ای بر خرده مقیاس کنترل‌شی‌کودکان 9 تا11 سال

4- بررسی اثر بازی‌های رایانه ای بر تبحر‌حرکتی کودکان 9 تا 11 سال

 

فرضیه های تحقیق

1- تجربه انجام بازی‌های رایانه ای بر زمان واکنش کودکان 9 تا 11 سال تاثیر دارد.

2- تجربه انجام بازی‌های رایانه ای برخرده مقیاس ‌جابه‌جایی‌کودکان 9 تا11 سال تاثیر دارد.

3- تجربه انجام بازی‌های رایانه ای بر خرده مقیاس کنترل‌شی‌کودکان 9 تا11 سال تاثیر دارد.

4- تجربه انجام بازی‌های رایانه ای بر تبحر‌حرکتی کودکان 9 تا 11 سال تاثیر دارد.

محدودیت ها

– وجود متغیرهای مزاحم که کنترل آن در طی انجام تحقیق ناممکن بود. بدین صورت که بازیهای رایانه ای متنوع هستند و نوجوانان برحسب علاقه این نوع بازیها را انتخاب می نمایند.

– وجود دستگاههای متنوع بازی که خود یکی از عوامل مهم در بروز میزان اثر بخشی است.

تعریف نظری و عملیاتی مفاهیم و متغیرهای مورد مطالعه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:28:00 ق.ظ ]




1-1-مقدمه……………………………………. 2

1-2- بیان مسئله………………………………. 4

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق………………………. 6

1-4- اهداف تحقیق……………………………… 8

1-5- فرضیه های تحقیق………………………….. 8

1-6- پیش فرض های تحقیق………………………… 8

1-7- قلمرو تحقیق……………………………… 9

1-8 محدودیت های تحقیق…………………………. 9

1-9- تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه ها……………. 10-9

فصل دوم مبانی نظری و پیشینه تحقیق

2-1- مقدمه…………………………………… 12

2-2- مبانی نظری………………………………. 12

2-3- پیشینه تحقیق…………………………….. 34

2-4- نتیجه گیری………………………………. 40

فصل سوم  روش شناسی تحقیق

3-1- مقدمه…………………………………… 42

3-2- روش و طرح تحقیق………………………….. 42

3-3- جامعه آماری……………………………… 42

3-4- نمونه آماری……………………………… 42

3-5- متغیرهای تحقیق…………………………… 42

3-6- ابزار تحقیق و نوع تکلیف…………………… 43

3-7- شیوه اجرای تحقیق و جمع آوری اطلاعات…………. 45

3-8- روش های آماری……………………………. 46

فصل چهارم- نتایج آماری

4-1- مقدمه…………………………………… 48

4-2- بررسی توصیفی یافته های تحقیق………………. 48

4-3- آزمون فرضیه ها…………………………… 50

فصل پنجم- بحث و نتیجه گیری

دانلود پایان نامه

 

5-1- مقدمه…………………………………… 64

5-2- خلاصه تحقیق………………………………. 64

5-3- یافته های تحقیق………………………….. 65

5-4- بحث و نتیجه گیری…………………………. 66

5-5- پیشنهادهای برخاسته از تحقیق……………….. 71

5-6- پیشنهادهایی برای تحقیقات بعدی……………… 71

منابع……………………………………….. 73

پیوست……………………………………….. 79

فهرست جداول و نمودارها

 

جدول (4-1) شاخص های آماری مربوط به وزن، قد و سن آزمودنی ها     48

جدول (4-2) نتایج آزمون گرینهوس – گیزر در سرعت پاس افراد برونگرا     51

جدول (4-3) مقایسه میانگین گروه تجربی و کنترل در سرعت پاس افراد برونگرا  51

جدول (4-4) نتایج آزمون گرینهوس – گیزر در سرعت پاس افراد درونگرا     52

جدول (4-5) مقایسه میانگین گروه تجربی و کنترل در سرعت پاس افراد درونگرا  53

جدول (4-6) نتایج آزمون گرینهوس – گیزر در دقت پاس افراد برونگرا 54

جدول (4-7) مقایسه میانگین گروه تجربی و کنترل در دقت پاس افراد برونگرا   55

جدول (4-8) نتایج آزمون گرینهوس – گیزر در دقت پاس افراد درونگرا 56

جدول (4-9) مقایسه میانگین گروه تجربی و کنترل در دقت پاس افراد درونگرا   57

جدول (4-10) نتایج آزمون گرینهوس – گیزر در سرعت پاس افراد درونگرا و برونگرا……………………………………………. 58

جدول (4-11) مقایسه میانگین گروه های تجربی درونگرا و برونگرا در سرعت پاس 59

جدول (4-12) نتایج آزمون گرینهوس – گیزر در سرعت پاس افراد درونگرا و برونگرا……………………………………………. 60

جدول (4-13) مقایسه میانگین گروه های تجربی درونگرا و برونگرا در دقت پاس  61

 

 

شکل (2-1) الگوی سبک توجهی ارائه شده توسط نیدفر (1976) 13

شکل (3-1) آزمون پاس دادن توپ بسکتبال( ایفرد1996)….. 44

شکل (4-1) نمودار میانگین وزن آزمودنی ها به تفکیک  گروه های چهارگانه 78

این مطلب را هم بخوانید :

شکل (4-2)  نمودار میانگین قد آزمودنی ها به تفکیک  گروه های چهارگانه 78

شکل (4-3) نمودار میانگین سن آزمودنی ها  به تفکیک  گروه های چهارگانه 79

شکل (4-4) نمودار گروه  تجربی و کنترل برونگرا در متغیر سرعت 52

شکل (4-5) نمودار گروه تجربی و کنترل درونگرا در متغیر سرعت 54

شکل (4-6) نمودار گروه تجربی و کنترل برونگرا در متغیر دقت  56

شکل (4-7) نمودار گروه تجربی و کنترل درونگرا در متغیر دقت  58

شکل (4-8) نمودار تفاوت گروه تجربی درونگرا و برونگرا در متغیر سرعت  60

شکل (4-9) نمودار تفاوت گروه تجربی درونگرا و برونگرا در متغیر دقت   62

 1-1-مقدمه

در دنیای کنونی اهمیت و اعتبار علم تکنولوژی بر کسی پوشیده نیست و آگاهی علمی نسبت به وقایع و رویدادهای مختلف اساس و بنیان هر گونه برنامه ریزی فرهنگی اجتماعی است. حوزه تربیت بدنی و ورزش نیز ناگزیر باید بیشتر از گذشته به چنین ابزاری تجهیز شود تا بتواند به موازات سایر نهادها و حوزه های کشور در جهت نیل به اهداف عالیه خود و مسأله حساس سازندگی و توسعه، فعالانه تلاش نماید. لازمه این امر شتاب و تسریع در امر آموزش و پرورش است(موریس[1]، 1999).

تربیت بدنی جریانی است تربیتی که هدف آن بهبود اجرا و عملکرد بشر و تکامل بخشیدن از طریق فعالیت جسمانی است؛ تربیت بدنی در جهان کنونی شامل کسب مهارت های حرکتی، حفظ آمادگی جسمانی، به منظور تندرستی همه جانبه، نیل به دانش و توسعه برداشت مثبت از فعالیت های جسمانی است و با توجه به تحولاتی که در فرهنگ کشورها به وجود آمده امروزه ما از یک سو، شاهد علاقه کلیه طبقات اجتماعی به ورزش و از سوی دیگر شاهد رشد دانش تربیت بدنی و پیدایش قلمروهای تخصصی در این رشته می باشیم (وست، آویوچر و چارلز[2]، 1935).

به کار گیری اصول و مبانی روانشناسی جهت ارتقاء تعلیم و تربیت در هر مکانی امری لازم است. چرا که بدون آگاهی و شناخت خصوصیات و حالات روانی افراد، امکان استفاده صحیح از تعلیم و تربیت وجود ندارد (فراست[3]، 1965). همه این تلاش ها به منظور افزایش میزان یادگیری افراد است چرا که یادگیری اساس زندگی کنونی بشر و پایه پیشرفت های او در هر زمینه است و مربیان و معلمان ورزش و تربیت بدنی نیاز واقعی خویش را به آگاهی هر چه بیشتر درباره اصول و مبانی یادگیری حرکتی، رشد و تکامل، اهمیت پدیده های هیجانی – عاطفی – انگیزشی، تمرین مهارت های روانی برای نیل به نقطه اوج عملکردهای ورزشی، روابط درون شخصی و صفات شخصیتی دانش آموزان و ورزشکاران بیان نموده اند(مارتز[4]، 1990).

روانشناسی ورزش با بررسی مهارت های مختلف روانی خدمات بسیار شایانی را در امر ورزش ارائه داده و دامنه تحقیقاتشان روز به روز در حال گسترش است. در این میان یکی از مهارت های روانی که بسیار اهمیت دارد خودگفتاری[5] است، چرا که این از نافذترین راهبردهایی است که شامل فرایند ذهنی فعال است و استفاده از آن باعث تغییر یا اصلاح تفکر موجود در زمینه تکلیفی که در حال انجام است می شود(ِاکلاند و جکسون[6]، 1993).

به طور کلی جدا از حیطه ورزش هر فردی در زندگی برای انجام فعالیت های روزانه کم و بیش از خودگفتاری به شکل ارادی و یا غیر ارادی استفاده می کند. از کودک تا بزرگسال از این راهبرد بهره می برند اما تحقیقات نشان داده که کودکان نسبت به بزرگسالان بیشتر از خودگفتاری با صدای بلند استفاده می کنند و هر چه سن افراد افزایش می یابد استفاده از خودگفتاری به شکل زمزمه با خود انجام می شود(گیبسون و فاستر[7]، 2007).

درحیطه ورزش این راهبرد توسط ورزشکاران (مخصوصاً حرفه ای) در حین اجرای مهارت های ورزشی استفاده می شود و این تکنیک باعث افزایش تمرکز و دقت آنها در اجرا می شود(ِاکلاند و جکسون، 1993).

همچنین خودگفتاری راهبردی است که فرد احساسات و ادراکات خویش را از طریق آن گزارش می کند و باعث تقویت و آموزش در اجرا می شود. در این راستا باندورا[8](1997) در نظریه خودکارآمدی از این نتایج حمایت و عنوان می کند که خودگفتاری نه تنها باعث افزایش اعتماد ورزشکاران می شود تا به اهداف ورزشی شان برسند، بلکه باعث آموزش به ورزشکاران می شود که چطور به این اهداف برسند(هاردی[9]، 2006).

یکی از اقداماتی که توسط مربی در این راستا می تواند برنامه ریزی شود و نقش مهمی در فرایند یادگیری و آموزش حرکتی دارد، استفاده از راهبرد روانشناختی خود گفتاری است که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد.

1-2- بیان مسئله

در سال های اخیر، تحقیقات در تربیت بدنی و علوم ورزشی، یک سری اطلاعات پایه و کاربردی را فراهم نموده است، ولی متأسفانه این دریافت ها هنوز هم جوابگوی نیازهای این رشته نیست و همچنان در جنبه های مختلف این رشته به تحقیقات بسیار نیاز است(موریس، 1999).

به منظور تعدیل و افزایش سطح اجرای مهارت های ورزشی، عنصر تمرین ضروری است و به طور سنتی تصور می شود که تمرین تنها مرتبط به اجرای بدنی مهارت است اما اکنون به خوبی تأیید شده که عوامل روانشناختی نظیر خودگفتاری موجب بهبود اجرا و یادگیری مهارت می شود و یکی از نافذترین راهبرد های شناختی است که توسط ورزشکاران (مخصوصاً ورزشکاران حرفه ای) استفاده می شود(ِاکلاند و جکسون، 1993).

خودگفتاری یعنی آنچه که ورزشکاران با خود می گویند تا به طور دقیق در مورد اجرایشان فکر کنند و بر این اساس، حرکاتشان را هدایت کنند؛ به عبارت دیگر آنچه که افراد با صدای بلند و یا با صدای کوتاه با خود تکرار و زمزمه می کنند که می تواند بصورت آشکار یا پنهان در قالب یک کلمه، تفکر، لبخند، اخم کردن و … آشکار شود، و بر این اساس فرد احساسات و ادراکات خویش را گزارش کند و باعث تقویت و آموزش در کار خویش شود (تئودوراکیس، ینبرگ و کازاکس[10]، 2000).

خودگفتاری انگیزشی در جهت افزایش انرژی و تلاش بیشتر و با ایجاد انگیزش مثبت در اجرا باعث تسهیل کار می شود و برای کنترل انگیختگی و اضطراب بکار می رود و بیشتر برای تکالیفی که نیازمند قدرت و استقامت بیشتر و حرکات درشت  هستند مؤثر است، خودگفتاری آموزشی به وسیله تمرکز بر حرکت، تکنیک درست و اجرای راهبرد مناسب، باعث بهبود در سطح اجرا می شود و بیشتر برای تکالیفی که نیازمند مهارت بیشتر، زمانبندی و دقت زیاد است مؤثر است(هاردی، 2006).

شخصیت افراد می تواند در بکار بردن خودگفتاری تأثیر داشته باشد از جمله ویژگی های شخصیتی که تفاوت بین خلق و خو را نشان می دهد، درونگرایی[11] – برونگرایی[12] است. نظر غالب روان شناسان شخصیت بر این است که بعد درونگرایی- برونگرایی، گرایش ارثی دارد. بدین معنی که ژن ها عمدتاً مسئول تفاوت های موجود در گرایش های برونگرا و درونگرا هستند(اسفند آباد، 1392).

آیزنک[13] معتقد است که تفاوت های ژنتیکی در درونگرایی و برونگرایی ناشی از تفاوت های فیزیولوژیکی در منطقه ای از مغزشان ( ناحیه تنظیم کننده فعالیت) است. عدم حساسیت به سطح کم تحریک و واکنش پذیری به سطح زیاد تحریک، ویژگی برونگرایی است. برونگرایان برای برانگیختن ناحیه تنظیم کننده فعالیت خود به محرکهای بیرونی نیرومندی نیاز دارند. حساسیت و واکنش پذیری به سطح کم تحریک و عدم تحمل سطح زیاد تحریک، ویژگی درونگرایی است. درونگراها برای برانگیختن ناحیه تنظیم کننده فعالیت خود به محرک بیرونی با شدت کمتری نیازمندند. بر اساس این استدلال آیزنک پیشنهاد نمود که درونگراها همیشه از نظر مغزی بیشتر از برونگراها برانگیخته اند(ریو، 2005).

آیزنک از طریق سطح بهینه انگیختگی، خلق و خو را به درونگرایی – برونگرایی ربط می دهد. درونگراها در سطح نسبتاً کم به سطح بهینه تحریک می رسند و از تحریک شدید دوری می کنند. برونگراها در سطح نسبتاً زیاد به سطح بهینه انگیختگی می رسند، و بنابراین، به اشکال نیرومندتر تحریک نزدیک می شوند و از آن لذت می برند.

از نتایج برآمده مبنی بر استفاده از خودگفتاری انگیزشی، دلالت بر این مطلب دارد که استفاده از خودگفتاری انگیزشی باعث بهبود در سطح اجرا و اکتساب مهارت می شود، اما با توجه به ویژگی های شخصیتی افراد و ماهیت تکلیف اعم از مهارت باز و بسته، ساده و پیچیده، درشت و ظریف و تکالیفی که نیازمند قدرت و استقامت بیشتر هستند، ممکن است تأثیرات متفاوتی داشته باش (پرکوس[14] و تئودوراکیس، 2002).

تحقیقات نشان داده اند که خودگفتاری تاثیر مثبتی بر عملکرد دارد(تئودوراکیس و وینبرگ، 2001). نتایج برخی از تحقیقات انجام شده در این زمینه منجر به این فرضیه شده که، تکالیفی که نیاز به تمرکز بر جنبه های تکنیکی اجرا دارند از طریق خودگفتاری انگیزشی بهبود می یابند(هاردی، 2006). که حمایت در این زمینه اندک است در نتیجه نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. تعدادی از تحقیقات نشان داده اند که خودگفتاری تأثیر مثبتی بر اجرا ندارد (اشمیت و جانستون[15]، 2000).

تحقیقات تجربی بسیار اندکی در زمینه تأثیر خودگفتاری بر مؤلفه های مختلف انجام گرفته است که نیاز به تحقیق بیشتری دارد و یکی از این مؤلفه ها شخصیت افراد است(تئودوراکیس، ینبرگ و کازاکس، 2000).

با توجه به نقش مهم خودگفتاری بر بهبود اجرا در مهارت های ورزشی لازم است گفته شود، که با بررسی های انجام شده به نظر می رسد که تحقیقات داخلی کمی در این زمینه صورت گرفته است و تا به امروز اکثر تحقیقات خارجی انجام شده در این رابطه، تأثیر انواع خودگفتاری بر بهبود اجرا بوده که البته تناقض در نتایج برخی از تحقیقات انجام شده مشاهده می شود. برای نمونه پالمر[16](1992) در تحقیقی روی 12 آزمودنی دختر مبتدی با میانگین سنی 13 سال که از آنها خواسته شد موقع اجراء یک سری کلمات را انتخاب کنند که موجب افزایش تمرکز آنها شود، نتایج نشان داد که این راهبرد در پیشرفت اجرای مهارت های موزون اسکی بازان تاثیری ندارد (هاردی، هال، گیبس و گرنسلد[17]، 2005). همچنین میرز[18] و همکاران(1979) هیچ تفاوتی در اکتساب مهارت های ژیمناستیک بین گروه هایی که از خودگفتاری های مختلف (مثبت و تحسین آمیز مثل من می توانم و منفی مثل من نمی توانم) استفاده کردند، مشاهده نکردند و پس از بررسی متوجه شدند خود گفتاری بین اجرای بهترین و بدترین ورزشکار تفاوتی ندارد(مالت و هان راهان[19]، 1997).

علی رغم نقش مهم خودگفتاری، تحقیقات انجام شده در این باره بسیار اندک است و در نتایج بعضی از آنها نیز تناقض وجود دارد. تا به امروز اکثر تحقیقات انجام شده نیز در مورد تاثیرات انواع خودگفتاری بر بهبود اجرا بوده و کمتر در زمینه اجرای مهارت با توجه به تیپ شخصیت افراد تحقیقی صورت گرفته است در نتیجه، ضرورت تحقیق در این زمینه بسیار احساس شد. مسئله ای که در این تحقیق با تاکید بر اجرای مهارت در مورد خودگفتاری مورد بررسی قرار گرفت، پاسخ به این سوال بود که آیا خودگفتاری بیشتر بر افراد برونگرا موثر است یا درونگرا؟

1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش

خودگفتاری، یکی از معروف ترین راهبردهایی است که به شکل گسترده ای از تکنیک های شناختی استفاده می کند، که از جنبه علمی و نظری قابل توجیه است. از جنبه عملی در گروه های ورزشی خودگفتاری به ورزشکاران کمک می کند تا بر تکالیف بیشتر توجه کنند؛ خودگفتاری بر فرا خوانی اطلاعات، بر اطلاعات جدید کدگذاری شده مربوط به تکلیفی که در دسترس است، تأثیر می گذارد که این نقطه نظر با انجام تحقیقات زیادی مورد تأیید علمی قرار گرفته است(هاردی، 2006).

از لحاظ نظری، نظریه های مختلف موجود در یادگیری حرکتی از تأثیر خودگفتاری بر بهبود اجرای مهارت حرکتی، حمایت کرده اند؛ هدف همگی آنها این است تا با انجام مطالعات بیشتر بهترین راهبرد های علمی را برای ورزشکاران، غیرورزشکاران یا بیماران تحت تمرینات توان بخشی و یا مشاغل فراهم کنند(هاردی، 2006).

اینکه چگونه خودگفتاری می تواند در بهبود سطح اجرا مؤثر باشد به ماهیت تکلیف بستگی دارد و بیشتر مربوط می شود به اینکه نوع خودگفتاری با مشخصات تکلیف سازگار باشد(تئودورکیس و وینبرگ، 2000).

راهبرد خودگفتاری از طریق افزایش انگیزه، ایجاد اعتماد و آماده کردن ورزشکاران برای اجرای تکلیف مفید می باشد(تئودوراکیس و همکاران، 2001).

نیاز مبرمی که در انجام این تحقیق احساس می شود این است که، تحقیقات توصیفی مطمئنی برای حمایت از خودگفتاری وجود ندارد و با توجه به نقش مهم خودگفتاری در اجرای ورزش که در ادبیات آورده شده است، میزان تحقیق منظم در این زمینه کم است، و برخی از نتایج تحقیقات متناقض است؛ به خاطر کمبود حمایت از خودگفتاری مثبت بعنوان یک تکنیک مؤثر در بهبود سطح اجرا و تحقیقات اندکی که در رابطه با مؤلفه شخصیت وجود دارد،  نیاز به تحقیقات بیشتر ی دارد(تئودوراکیس و همکاران، 2001).

مسلئه دیگری که نیاز به پرداختن به آن وجود دارد تأثیر انواع خودگفتاری بر تیپ شخصیتی (درونگرا – برونگرا) افراد است که تحقیقات اندکی در این زمینه انجام شده است. بیش از 20 سال است که خودگفتاری به شکل آموزش تکنیکی مؤثر در گروه های بالینی و آموزشی استفاده می شود؛ برای مثال خودگفتاری به عنوان ابزاری مؤثر برای کنترل رفتارهای پرخاشگرانه و نامتناسب، غلبه بر ترس، حل مسائل ریاضی، بهبود مهارت نوشتن استفاده می شود(پرکوس، تئودورکیس و کرونی[20]، 2002).

همچنین خودگفتاری به عنوان یک تکنیک مؤثر برای بهبود اجرا در طول توان بخشی می تواند مفید باشد (تئودورکیس و وینبرگ، 2000). لذا نتایج این تحقیق  ضمن بررسی بیشتر نقش خودگفتاری به عنوان یک تکنیک شناختی برای پیشرفت در سطح اجرا و اکتساب مهارت ها، باعث آشنایی مربیان و مسئولین با روش های جدید خودگفتاری برای افزایش سطح یادگیری ورزشکاران در طول تمرینات می شود و به منظور افزایش کارایی در اکتساب مهارت ها توسط ورزشکاران (مبتدی، حرفه ای) در رشته های مختلف ورزشی، باعث ایجاد برنامه ریزی بهتر و دقیق تر توسط مربیان به کمک این راهبرد می شود.

با توجه به وجود موارد مهم و ضروری و مهمترین آن ، عدم انجام پژوهش در این زمینه در کشور ایران است که انجام این تحقیق را توجیه می کند این تحقیق اهدافی را دارا است که برای پاسخگویی به سوالات مطرح شده تعیین می شوند.

1-4-اهداف تحقیق

1-4-1 هدف کلی

بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت پاس بسکتبال در افراد درونگرا و برونگرا است.

1-4-2-اهداف اختصاصی

1) بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی براجرای مهارت  سرعت پاس بسکتبال در افراد  درونگرا می باشد.

2) بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت سرعت پاس بسکتبال در افراد  برونگرا می باشد.

3) بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت دقت پاس بسکتبال در افراد درونگرا می باشد.

4) بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت دقت پاس بسکتبال در افراد برونگرا می باشد.

5) مقایسه تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت سرعت پاس بسکتبال در افراد درونگرا و برونگرا می باشد.

6) مقایسه تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت دقت پاس بسکتبال در افراد درونگرا و برونگرا می باشد.

 1-5-فرضیه های تحقیق

1) خودگفتاری انگیزشی بر اجرای سرعت پاس درافراد برونگرا تأثیر دارد.

2) خودگفتاری انگیزشی بر اجرای سرعت پاس درافراد درونگرا تأثیر دارد.

3) خودگفتاری انگیزشی بر اجرای دقت پاس در افراد برونگرا تأثیر دارد.

4) خودگفتاری انگیزشی بر اجرای دقت پاس در افراد درونگرا تأثیر دارد.

5) تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای سرعت پاس در افراد درونگرا و برونگرا متفاوت است.

6) تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای دقت پاس در افراد درونگرا و برونگرا متفاوت است.

 1-6-پیش فرض های تحقیق

1-تمامی آزمودنی ها با صداقت به پرسشنامه شخصیت پاسخ داده اند.

2-آزمودنی ها در طول انجام تمرینات دستورات را رعایت کرده اند.

3-آزمودنی ها محتوای اطلاعات خودگفتاری ارائه شده به آن ها را درک کرده اند.

4-آزمودنی ها نهایت تلاش و کوشش خود را در انجام آزمون به کار گرفته اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:28:00 ق.ظ ]




بیماری های قلبی- عروقی زمینهجای التهابی دارد و التهاب عمومی، نقش محوری در توسعه و پیشرفت آتروسکلروز ایفا می کند. از دیرباز، نیمرخ چربی به عنوان شاخص بیماری های قلبی- عروقی محسوب شده است، ولی گزارش ها نشان می دهند که برخی افراد با  HDL-Cو LDL-C طبیعی، به بیماری های قلبی- عروقی مبتلا شده اند، بنابراین توجه پژوهشگران به شاخص هایی معطوف شده که با دقت بیشتری خطر بیماری قلبی عروقی را پیشگویی می کنند. برخی از این شاخص ها شامل فیبرینوژن، فاکتور انعقادی 8 و 9، مولکول های چسبان، آمیلوئید A سرم، سایتوکاین ها به ویژه IL-6 و CRP هستند. در میان این شاخص های التهابی، ‍CRP از ویژگی خاصی برخوردار اس ت. CRP توسط تیلت[23] (1930) کشف شد و فرانسیس[24] (1930) در طی مطالعاتش در بیماران ذات الریه دریافت که CRP نخستین واکنش دهنده فاز حاد است. CRP انسان شامل 260 آمینواسید با پیوند غیرکووالانسی با نظم قرینه در اطراف یک منفذ مرکزی می باشد (جی هیج و همکاران، 2007). سطح پلاسمایی  CRPبا چاقی، مقاومت به انسولین، دیابت، سندرم متابولیکی، سن و تمرین بدنی ارتباط دارد (دبیدی روشن و همکاران، 1384؛ حامدی نیا و همکاران، 1385؛ جی هیج  و همکاران، 2007). IL-6  نیز یکی دیگر از عوامل خطر بیماری قلبی عروقی است  (وردت و همکاران، 2004؛ ثالثی و همکاران، 1386). IL-6 یک ترکیب پلی پپتیدی است که از مونوسیت های فعال شده، ماکروفاژها، فیبروبلاست ها و سلول های اندوتلیال و آدیپوسیت در پاسخ به تحریکات گوناگون از قبیل اندوتوکسین های باکتریایی، تمرین بدنی، آسیب بافت و استرس اکسیداتیو ترشح می شود (پاکزک[25] و همکاران، 2005). سطوح پلاسماییIL-6  نیز مرتبط با چاقی، دیابت، سندروم متابولیکی، تمرین و سن می باشد (ثالثی و همکاران،  1386). همچنین سطوح پلاسمایی  IL-6 با انسولین ناشتایی و فشار خون ارتباط دارد (اندرسون[26] و همکاران، 2009).IL-6  سیتوکینی با عملکردهای    متفاوت  است که بر بسیاری بافتجها و سلول ها اثر    می گذارد. یکی از مهم ترین اثرات آن تحریک تولید CRP است (آقاعلی نژاد و شمسی، 1389). پیشتر گفته  شد که  نیمرخ لیپیدی خون (, LDL-C  ,TG HDL-C) نیز از عوامل خطر سنتی آتروسکلروز میجباشند.   یک  مفهوم  رایج پیرامون سازوکار پاتوفیزیولوژیکی التهاب مرتبط با آتروسکلروز،  تولید سایتوکاین همراه التهاب در پاسخ به محرک LDL اکسید شده و ماکروفاژهای همراه با پلاک آتروسکلروزی است (ثالثی و همکاران، 1386). باساک و همکاران (2004) بیان کردند که ارتباط کمی بین CRP و لیپوپروتئین ها وجود دارد. چندین تحقیق نشان داده اند که خطر  CRP بالا، از مقدار چربی خون مستقل است (ثالثی و همکاران، 1386). به نظر می رسد چگونگی تغییر نشانگرهای التهابی به میزان زیادی تحت تاثیر نوع، شدت و مدت تمرین قرار می گیرد. فیوتی[27]و همکاران )1999)، پژوهشی روی بیماران عروق محیطی انجام دادند. نتایج نشان داده اند که پس از انجام سنگین ترین فعالیت ورزشی قابل تحمل به وسیله این بیماران، CRP تغییر معنی داری نداشت و میزان IL-6 بلافاصله پس از فعالیت ورزشی، کاهش معناداری در هر دو گروه سالم و بیمار داشته و این کاهش تا 4 ساعت پس از فعالیت ورزشی ادامه داشته  است (به نقل از کوپ[28]و همکاران، 2008). در مطالعه   روی 16 بیمار انسداد ریوی مزمن ( COPD)[29] و 11 فرد سالم که یک پروتکل تمرین افزایشی بیشینه را روی دوچرخه کارسنج انجام دادند، با وجود این که سطح پایه CRP بیماران بالاتر بود، اما سطح CRP بعد تمرین در مقایسه با افراد سالم، تغییر نکرد (ون هلورت[30]و همکاران، 2005). در تحقیقی روی 15 بیمار افسرده (MMD)[31] و 15 فرد سالم با انجام یک پروتکل درمانده ساز، مشاهده شد که سطوح  CRP و IL-6 در هر دو گروه با توجه به سطح پایه بالاتر، در بیماران افزایش معنی داری یافت که نشان می دهد تمرین حاد سبب افزایش حاد IL-6 ججمی شود (بوتگر[32]و همکاران، 2010). تعدادی از مطالعات ارتباط معکوس استقامت بدنی و سطوح CRP را نشان داده اند (همر و همکاران، 2009).  IL-6 در طی تمرین بدنی به طور برجسته از عضله اسکلتی رها می شود (رابسون انسلی[33] و همکاران، 2009). یک دوره تمرین حاد منجر به افزایش 5 برابری در IL-6   شد که پس از 5/1 ساعت به حد پایه برگشت (گری[34]و همکاران، 2009). با توجه به خطر بالای حوادث قلبی- عروقی در ساعات صبح، این نکته به ذهن می رسد که غلظت سرمی عوامل خطر بیماری، تحت تاثیر اوقات شبانه روزی قرار می گیرند (جیمنز[35]و همکاران، 2005). همچنین این امکان وجود دارد که سطوح استراحتی سرمیCRP  و IL-6 نیز تحت تاثیر اوقات شبانه روزی باشند. مطالعات کافی در زمینه تغییرات روزانه سطوح سرم CRP و IL-6 انجام نشده است. در مجموع تحقیقات اندکی به بررسی پاسخ  التهابی به دنبال یک جلسه تمرین هوازی درمانده ساز در اوقات مختلف شبانه روز پرداخته اند. خطر بالای حوادث قلبی عروقی و مرگ ناگهانی در ساعات صبح، ایمنی تمرین بدنی را در این دوره زمانی زیر سوال برده است. اطلاعات کافی در ارتباط با ایمنی تمرین صبح در بیماران قلبی عروقی وجود ندارد. بر این اساس گرسوی[36]و همکارانش (2010) تحقیقی با هدف بررسی ایمنی تمرین بدنی در زمان های متفاوتی از روز در بیمارانی با بیماری سرخرگ کرونری انجام دادند. شرکت کنندگان تمرین را روی تریدمیل در دو نوبت صبح و عصر انجام دادند. مقایسه تست صبح و عصر بر اساس ریکاوری ضربان قلب و ظرفیت هوازی هدف اولیه این تحقیق بود. هدف ثانویه این بود که تعیین کننده های خطر تمرین صبح و عصر را نشان دهد. تفاوت معنی داری بین تمرین صبح و عصر در این شیوه ارزیابی دیده نشد. بنابراین این نکته به ذهن می رسد که سطوح عوامل خطر مرتبط با بیماری قلبی عروقی در ساعاتی از روز بالاتر باشد. تعدادی از مطالعات نشان داده اند ریتم روزانه تراکم پلاکت ها تحت تاثیر تمرین قرار دارد. به عنوان مثال تمرین بدنی روی ریتم روزانه تراکم پلاکت در اسب ها تاثیر داشته و تراکم پلاکت ها بعد از تمرین صبح، بیشتر از تمرین عصر می باشد (پیکیون[37] و همکاران، 2007). همچنین مطالعه ای روی انسان نیز این نتیجه را تایید می کند. 10 مرد فعال، تمرین زیر بیشینه برای30 دقیقه در دو گروه صبح و بعد از ظهر انجام دادند تراکم پلاکت پس از تمرین صبح افزایش بیشتری نشان داد (آلدمیر[38] و همکاران، 2005). با توجه به این نتایج، این سوال مطرح است که آیا سطوح CRP و IL-6  نیز مانند پلاکت ها که افزایش بیش از حد آنها عامل خطر بیماری قلبی- عروقی می باشد، تحت تاثیر تمرین صبح و عصر قرار می گیرد؟ نهایتا با توجه به نتایج ضد و نقیض در پیشینه تحقیق در ارتباط با تغییر سطوح پلاسمایی نشانگرهای التهابی به دنبال یک جلسه تمرین و مطالعات انگشت شمار در زمینه چگونگی تغییر در سطوح پلاسمایی این نشانگرها پس از تمرین صبح و عصر تحقیق حاضر با هدف پاسخگویی به سوالات زیر انجام می گیرد:

– آیا یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی پاسخ های متفاوتی بر سطوح   CRPو IL-6 پلاسما در    زنان در زنان جوان سالم ایجاد می کند؟

– آیا تغییرات احتمالی IL-6 می تواند منجر به تغییر سطوح  CRP شود؟

1-3 – ضرورت و اهمیت تحقیق

در مجموع، تحقیقات اندکی به بررسی پاسخ های التهابی به دنبال یک جلسه تمرین درمانده ساز در اوقات مختلف شبانه روز پرداخته اند. از طرفی، گزارشات مختلفی نشان داده اند بیشتر حملات قلبی در طول روز و در ساعت خاص اتفاق می افتد (جیمنز و همکاران، 2005). بنابراین این نکته به ذهن می رسد، سطوح عوامل خطر مرتبط با بیماری قلبی عروقی، در ساعاتی از روز بالاتر باشند (اراضی و همکاران، 1386). به عنوان مثال تعدادی از مطالعات نشان داده اند ریتم روزانه تراکم پلاکت ها تحت تاثیر تمرین قرار دارد (پیکیون، 2007؛ آلدمیر، 2005). با توجه به این نتایج این سوال مطرح است که آیا سطوح CRP و IL-6  نیز مانند پلاکت ها که افزایش بیش از حد آنها عامل خطر بیماری قلبی – عروقی می باشد، تحت تاثیر تمرین صبح و عصر قرار می گیرد یا خیر؟ نهایتا با توجه به نتایج ضد و نقیض در پیشینه تحقیق در ارتباط با تغییر سطوح پلاسمایی نشانگرهای التهابی به دنبال یک جلسه تمرین  و   پژوهش های اندک در زمینه چگونگی تغییر در سطوح پلاسمایی این نشانگرها، پس از تمرین صبح و عصر و اهمیت این عوامل به عنوان پیشگوی بیماری قلبی عروقی ضرورت انجام تحقیقات بیشتر آشکار می شود. آگاهی از تغییرات این عوامل به دنبال فعالیت و همچنین آگاهی از این که سطوح آنها پس از فعالیت های ورزشی صبحگاهی یا عصرگاهی چه تغییراتی می کند، به مربیان ورزش و پزشکان به منظور بهبود سلامت قلبی- عروقی افراد کمک شایانی خواهد نمود. نظر به این که آزمون بیشینه بروس[39]نوارگردان به عنوان تست ورزش در مراکز پزشکی مورد استفاده قرار می گیرد، یافته های حاصل از انجام این مطالعه می تواند اطلاعات مفیدی در خصوص انجام این آزمون در ساعات کم خطر روز فراهم کند.

 

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف کلی

تعیین پاسخ سطوح CRP و IL-6 پلاسمایی به یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی در زنان جوان سالم

1-4-2-  اهداف جزئی

1- تعیین پاسخ CRP پلاسما به یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی

2- تعیین پاسخ IL-6 پلاسما به یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی

3- تعیین پاسخ HDL-C پلاسما به یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی

4- تعیین پاسخ LDL-C پلاسما به یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی

5- تعیین پاسخ [40]TC پلاسما به یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی

6- تعیین پاسخ [41]TG پلاسما به یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی

7- تعیین ارتباط بین سطوح استراحتی CRP و IL-6 پلاسما

1-5 – فرضیه های تحقیق

  • یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی بر سطح استراحتی CRP پلاسما در زنان جوان سالم اثر دارد.

2- یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی بر سطح استراحتی IL-6 پلاسما در زنان جوان سالم اثر دارد.

3-یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی بر سطح استراحتی HDL-C پلاسما در زنان جوان سالم اثر دارد.

4- یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی بر سطح استراحتی LDL-C پلاسما در زنان جوان سالم اثر دارد.

5- یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی بر سطح استراحتی TC پلاسما در زنان جوان سالم اثر دارد

6- یک جلسه فعالیت صبحگاهی و عصرگاهی بر سطح استراحتی TG پلاسما در زنان جوان سالم اثر دارد.

7- بین سطوح   CRPو IL-6 پلاسما ارتباط معنی داری وجود دارد.

1-6- محدودیت های تحقیق

1- عدم کنترل تفاوت های فردی آزمودنی ها

2- میزان انگیزه آزمودنی ها هنگام اجرای آزمون

  

 

این مطلب را هم بخوانید :

1-7-  تعریف  واژه ها و اصطلاحات

1-  CRP: پروتئین واکنشی فاز حاد است که در پاسخ به محرک سمی در صدمه بافتی و سلولی،  منتشر می شود (سمپل، 2006).

2-  IL-6: جزء خانواده ای از سیتوکین ها و یک پلی پپتید است. سیتوکین IL-6  یک سیتوکین پیش و ضد التهابی است (شلمزادی و همکاران، 1388). IL-6 در هر دو سیستم ایمنی ذاتی و اکتسابی نقش دارد. این سیتوکین توسط بیگانه خوارهای تک هسته ای، سلول های اندوتلیال عروق، فیبروبلاست ها و سایر  سلول ها در پاسخ به میکروب ها و دیگر سیتوکین ها به ویژه IL-1 و TNF-α تولید می شود (آقاعلی نژاد و شمسی، 1389).

3- فعالیت صبحگاهی: مطابق تحقیقات انجام شده (احمدی زاد[42]، باسامی[43]، 2010 و پیکیون[44]، 2007) فعالیتی است که در بازه زمانی 10-8 صبح انجام شود که در پژوهش حاضر انجام آزمون

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:27:00 ق.ظ ]