3‌. 4‌ .3‌. لایه ژئومورفولوژی………………………………………… 70

3‌. 4‌ .4‌. لایه خورهای ساحلی………………………………………… 72

3‌. 4‌ .5‌. لایه خط جزر ومد……………………………………….. 73

3‌. 4‌ .6‌. لایه پراکنش گونه‌های جنگلی مانگرو……………………….. 75

3‌. 4‌ .7‌. لایه پراکنش گل‌خورک…………………………………………. 77

3‌. 4‌ .8‌. لایه بافت خاک…………………………………………. 78

3‌. 4‌ .9‌. لایه EC…………………………………………

3‌. 4‌ .10‌. لایه هیدروگرافی (عمق آب)……………………………….. 80

3‌. 4‌ .11‌. لایه ارتفاع……………………………………….. 82

3‌. 5‌. وزن‌دهی به معیارها………………………………………. 82

3‌. 6‌. محاسبه نرخ سازگاری………………………………………… 83

4. نتایج………………………………………… 86

4‌. 1‌. قواعد تصمیم‌گیری یا روش‌های مختلف ترکیب لایه‌ها…………… 86

4‌. 2‌. تلفیق لایه‌های اطلاعاتی و اولویت‌بندی مکان‌ها……………….. 86

4‌. 2‌ .1‌. تعیین ارزش معیار شیب………………………………………. 86

4‌. 2‌ .2‌. تعیین ارزش معیار کاربری ساحلی…………………………. 87

4‌. 2‌ .3‌. تعیین ارزش معیار ژئومورفولوژی……………………………. 88

4‌. 2‌ .4‌. تعیین ارزش معیار خورهای ساحلی…………………………..90

4‌. 2‌ .5‌. تعیین ارزش معیار خط جزر و مد……………………………… 90

4‌. 2‌ .6‌. تعیین ارزش معیار پراکنش جنگل‌های مانگرو ……………….91

4‌. 2‌ .7‌. تعیین ارزش معیار پراکنش گل‌خورک………………………. 92

4‌. 2‌ .8‌. تعیین ارزش معیار بافت خاک…………………………………. 93

4‌. 2‌ .9‌. تعیین ارزش معیار هدایت الکتریکی……………………….. 94

4‌. 2‌ .10‌. تعیین ارزش معیار عمق آب…………………………….. 95

4‌. 3‌. ارزیابی نرخهای ناسازگاری در مدل Expert choice…………….

4‌. 4‌. تلفیق و آنالیز لایههای اطلاعاتی بر اساس ارزشهای بدست آمده از روش AHP……..

4‌. 5‌. آنالیز حساسیت…………………………………………. 97

4‌. 6‌. سناریوهای  مختلف در صحت‌سنجی نقشه‌های حاصل از AHP…………..

4‌. 6‌ .1‌. سناریوی (1): صحت‌سنجی با استفاده از همپوشانی ساده (Fuzzy AHP)……100

4‌. 6‌ .2‌. سناریوی (2): صحت سنجی با استفاده از روش گامای فازی (Fuzzy AHP)……101

4‌. 7‌. تعیین مکان مناسب با استفاده از روش جمع فازی (FUZZY-AHP) و گامای فازی (FUZZY-GAMA)…102

5. بحث و نتیجه‌گیری………………………………………… 105

5‌. 1‌. مقدمه ………………………………………. 105

5‌. 2‌. آزمون فرضیه‌ها………………………………………. 105

5‌. 3‌. نتیجه‌گیری و بحث…………………………………………. 105

5‌. 4‌. پیشنهادها………………………………………. 108

6. منابع و مراجع………………………………………… 110

چکیده:

جنگل‌های حرا در مناطق ساحلی جنوب کشور ایران قرار دارند و به دلیل کارکردهای بی‌شمار و ارزش‌های زیست‌محیطی حفاظت، احیاء و توسعه آن‌ها ضروریست. تصمیم‌گیری

 طریقه عمل در مسیری خاص، به صورت آگاها‏‏‏‏نه جهت نیل به اهداف می‌باشد تا بدین طریق گزینه‌ای مناسب در میان انواع گزینه‌ها انتخاب شود. یک مسئله مبتنی بر تصمیم‌گیری مکانی زمانی مطرح می‌شود که بین وضعیت مطلوب و موجود از دیدگاه تصمیم‌گیر اختلاف وجود داشته باشد. با توجه به مسئلۀ‌ تصمیم‌گیری مکانی، ارزیابی صحیح روش‌ها و انتخاب مناسب‌ترین مکان جهت اجرای پروژه با توجه به شرایط حال حاضر یکی از مسائل مهمی است که پیش‌روی تصمیم‌گیران قرار دارد. ماهیت چند‌ ‌‌معیاره بودن تصمیم‌گیری، انتخاب فن‌آوری مناسب، فقدان اطلاعات کامل و به روز و کم تجربه بودن تصمیم‌گیران موجب پیچیدگی موضوع و ایجاد چالش درانتخاب روش تصمیم‌گیری و نهایتأ انتخاب مکان مناسب جهت اجرای پروژه می‌گردد. جنگل‌های حرا از جمله منابع پایدار می‌باشد که امروزه توجه زیادی را به خود معطوف کرده است. توانایی‌های سامانه‌ اطلاعات جغرافیایی در زمینۀ مکان‌یابی سبب شده است تا در مکان‌یابی مناطق مستعد احیاء بیولوژیک مورد استفاده قرار گیرد. هدف از این بررسی مشخص کردن مناسب‌ترین مناطق جهت احیاء بیولوژیک جنگل‌های حرا با استفاده از روش تصمیم‌گیری چند معیاره مکانی در رویشگاه سیریک است. در این پژوهش مؤثرترین معیارها جهت مناطق مستعد احیاء بیولوژیک شامل عمق آب، پراکنش گونه‌های حرا و چندل، نقاط حضور گونه گل‌خورک، طبقات شیب، بافت خاک، هدایت الکتریکی، خط جزر و مد، ژئومورفولوژی ساحلی، کاربری اراضی (ساحلی) و خورها بودند. سپس با استفاده از نظر کارشناسان و با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) معیارها پهنه‌بندی و وزن‌دهی شدند. قاعده های تصمیم‌گیری‌ همپوشانی شاخص، تحلیل سلسله مراتبی، FUZZY AHP، جهت شناسایی مکان‌های بهینه مورد استفاده قرار گرفت. تفسیر خروجی‌ها بیانگر تفاوت در نتایج روش‌هاست. در نهایت جهت حصول اطمینان از صحت نتایج با کنترل زمینی بررسی شد. روش همپوشانی به عنوان بهترین قاعده تصمیم‌گیری جهت شناسایی مناطق مناسب جهت احیاء بیولوژیک جنگل‌های مانگرو در رویشگاه سیریک استان هرمزگان معرفی گردید.

فصل اول: مقدمه و کلیات

1- مقدمه

جنگل­های مانگرو اکوسیستم­هایی تالابی از اجتماعات ساحلی مناطق حاره­اند که نه به خشکی تعلق دارند و نه به دریا بلکه ارمغان مشترک دریا و خشکی به شمار می­روند. مانگرو در

این مطلب را هم بخوانید :

مجله علمی -

 اصل یعنی درخت شناور ایستاده و ریشه آن پرتغالی است، مانگ به معنی درخت شناور، گرو به معنی ایستاده، جنگل­های مانگرو از اکوسیستم­های ویژه مناطق حاره­­اند و معمولأ با واژه­هایی مانند زیستگاه­های حیاتی، منحصربه‌فرد، حفاظتی، همیشه‌بهار و … توصیف می­شوند و این صفات حاکی از اهمیت آن‌ها از جنبه­های بوم­شناختی، زیست­محیطی و زیبا­شناسی است و بی­دلیل نیست که امروزه این جنگل­ها در کانون توجه سه معاهده بین­المللی زیست­محیطی یعنی کنوانسیون تالاب­ها، تنوع زیستی و میراث­های جهانی قرار دارد. نام دیگر این جنگل­ها جنگل­های جزر و مدی یا کشندی است.

جنگل­های مانگرو کانون تنوع زیستی هستند، زیرا به دلیل ویژگی­ها و موقعیت خاص خود برای گونه­های بی­شماری از بی­مهرگان تا مهره­داران خشکی­زی و آبزی زیستگاهی یگانه و منسجم فراهم می‌کنند و از مهم‌ترین زیستگاه­های پرندگان بومی و مهاجر آبزی به‌ویژه گونه­های کمیاب و درخطر تهدید به شمار می­روند به همین دلیل حفاظت آن‌ها ازنظر اولویت به‌وسیله سازمان­های ذیربط جهانی نیز مورد تأکید قرارگرفته است.

جنگل­های مانگرو را زیستگاه­های حساس می­نامند زیرا موقعیت اکوتونی آن‌ها اگرچه باعث شده از غنای زیستی هر دو اکوسیستم دریا و خشکی سود برده و به یکی از غنی­ترین اکوسیستم­های جهان تبدیل شوند، اما همین موقعیت نقطه آسیب­پذیری آن‌ها نیز محسوب می­شوند زیرا از هر دو سو می­توانند در معرض تهدید قرار بگیرند.

این جنگل­ها اکوسیستم­های حیاتی نیز می‌باشند زیرا کارکردهای آن‌ها قابل‌تبدیل به ارزش­های معمول مادی نبوده و تقریباً هیچ­گونه گزینه قابل جانشینی ندارند (ذاکری و موسوی، 1387).

جنگل‌های‌ مانگرو تالاب‌های ساحلی پوشیده از درختان و درختچه‌های گرمسیری و نیمه‌گرمسیری در اراضی جزر و مدی سواحل آب‌های گرم، لب‌شور و شور بین مدارهای 30 درجه شمالی و 30 درجه جنوبی عرض جغرافیایی هستند. گیاهان مانگرو از گروه هیگروهالوفیت‌ها و از دسته‌ هالوفیت‌های نهان‌دانه باتلاقی به شمار می‌آیند كه با استقرار بر روی زمین‌های سیلتی و پوشیده از رسوبات دانه‌ریز یك مرحله انتقالی از خشكی به دریا را تشكیل می‌دهند. وجه تمایز گونه‌های بومی جنگل‌های ماندابی مانگرو با گیاهان ساكن خشكی در خصوصیات ساختمانی، نیازمندی‌ها و بردباری‌های اكولوژیك و نحوه تجدید حیات آن‌ها است؛ بطوریكه به‌رغم تنوع گونه‌ای از حیث تاكسونومی، شباهت‌های ساختمانی یكسان دارند و در مناطق با شرایط اكولوژیك ویژه، فرماسیون‌های مشابه ایجاد می‌كنند (دانه‌كار، 1374/ ب).

1-1- بیان مسأله

بدیهی است در فقدان یک برنامه مدیریتی صحیح و یکپارچه که هم حمایت از اندوخته‌های طبیعی را موردتوجه قرار دهد و هم بازسازی و احیاء جنگل‌های آسیب‌دیده را برنامه‌ریزی نماید، نسبت به آینده این اجتماعات جنگلی حساس در بوم‌سازگان ساحلی نمی‌توان خوش‌بین بود. با توجه به از دست‌رفت بسیاری از رویشگاه‌های مانگرو دنیا، توجه به حفاظت بیرونی و توسعه این جنگل‌ها در خارج از گستره‌های پراکنش طبیعی نیز به ضرورتی اجتناب‌ناپذیر تبدیل‌شده است. بررسی‌ها نشان داده است که توسل به چنین مدیریتی نه‌تنها سبب کاهش عوارض بهره‌برداری از جنگل‌های مانگرو و بهینه شدن تولیدات می‌شود بلکه بهترین زمینه اقتصادی را برای یک مدت طولانی بدون تخریب اکوسیستم فراهم می‌کند (وین او ،2004) بدون آنکه خطر از دست دهی تنوع ژنتیکی وجود داشته باشد. مدیریت بوم‌سازگان جنگل‌های مانگرو مبتنی بر اقدامات مربوط به عملیات حفاظت، احیاء و توسعه رویشگاه‌های موجود است (لیوز ، 2005؛ کیلمن،2006).

امروزه حساسیت‌ها و توجه‌های بین‌المللی در خصوص مانگروها، دولت را بر آن داشته تا برنامه‌ها و پروژه‌های تحقیقاتی مختلفی را برای احیاء این بوم‌سازگان‌ها از طریق کمک به تجدید حیات آن‌ها، تهیه و به مرحله اجرا برساند. به‌طورکلی اهداف چنین برنامه‌هایی اغلب توسعه‌ای و حفاظتی بوده و سعی در بازگرداندن اکوسیستم به حالت طبیعی و آغازین آن رادارند (کایرو، 1995؛ کومار،1990).

مدیریت جنگل‌های مانگرو با هدف بهره‌وری پایدار از خدمات بوم‌شناختی (اکولوژیک) این جامعه‌های گیاهی ساحلی مبتنی بر بررسی دقیق رویشگاه، تعیین ساختار گیاهی و زون‌بندی رویشی، تعیین اهمیت، کارکرد و شیوه حفاظت و بهره‌وری از هر زون است و ازآنجاکه سیما و نوع اجتماعات جنگل‌های مانگرو از کناره دریا به سمت خشکی تغییر می‌کند شناخت ساختار رویشگاه از دریا به سمت خشکی در

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...