گفتار دوم: رابطه آییندادرسی مدنی و آئین دادرسی تجاری.. 19
مبحث چهارم: ویژگیهای دادگاه تجاری.. 20
گفتار چهارم: هزینه دادرسی.. 21
مبحث پنجم: شیوههای جایگزین دادرسی.. 22
گفتار دوم: ویژگیهای داوری.. 23
بند اول: استثنایی بودن داوری.. 23
بند دوم: محدود بودن قلمرو داوری.. 23
بند سوم: فقدان قدرت اجرایی داوری.. 24
فصل دوم: تشكیلات و صلاحیت دادگاههای تجاری
مبحث اول: تشكیلات دادگاه تجاری.. 27
گفتار سوم: هیاتهای رسیدگی.. 33
مبحث دوم: صلاحیت دادگاه تجاری.. 34
بند اول: صلاحیت دادگاه تجاری در دعاوی كیفری.. 35
بند دوم: معیار صلاحیت دادگاه تجاری.. 37
بند دوم: مندرجات الزامی و ضمانت اجرا 45
گفتار دوم: تعیین وقت رسیدگی.. 46
گفتار اول: اصول حاكم بر دادرسی تجاری.. 51
بند اول: كتبی یا شفاهی بودن. 52
بند سوم: برخورداری از وكیل دادگستری.. 53
مبحث سوم: صدور و اجرای رأی.. 58
گفتار دوم: اصلاح و تفسیر رأی.. 59
بند دوم: اجرای موقت(فوری) احکام. 61
مبحث چهارم: طرق شكایت از آراء. 62
گفتار دوم: تجدیدنظر خواهی.. 63
گفتار چهارم:اعتراض ثالث و اعاده دادرسی.. 67
این مطلب را هم بخوانید :
مبحث ششم: ادله اثبات دعوای تجاری.. 73
گفتار سوم: انواع ادله تجاری.. 75
بند دوم: دفتر تجاری، دلیل اختصاصی.. 78
چکیده
با شروع روابط تجاری و بازرگانی بین تجار کشورها و همچنین بین تجار در یک چارچوب جغرافیایی و اصطلاحاً در سطح ملی و فراملی درکنار دعاوی تجاری که همواره قرین این روابط بوده است، تشکیل مراجعی اختصاصی با صلاحیت خاص را میطلبید. با تشکیل این مراجع که در بدو امر هدفشان متمایز کردن طبقه تجار از سایر اقشار بود به مرور نکات مثبتی را از خود بروز دادند که در ادامه هدف اصلی تشکیل این مراجع شدند؛ مسائلی همچون سرعت و امنیت که از مهمترین موضوعات مورد نیاز هر تاجر است. این موضوع سبب شد کشورهای مختلف به صورت قانون مند به ایجاد مراجعی با صلاحیت استثنایی در رسیدگی به دعاوی تجاری روی بیاورند که این موضوع آئین دادرسی ویژهی خود را میطلبید که نظامهای حقوقی آن را نیز اغلب در کنار این مراجع در نظر داشتهاند و این در حالیست که این مراجع در نظامهای حقوقی مختلف عملکرد و نتایج متفاوتی داشتهاند. در این میان میتوان به کشور فرانسه اشاره کرد که قرنهاست که دادگاههای تجاری در آن همچنان به عنوان مرجعی استثنایی به حیات مؤثر خود ادامه میدهد. در ایران نیز هرچند عمر این دادگاهها کوتاهتر از آن بود که به چند سال بکشد و این موضوع در بدو امر شاید حکایت از عدم اثر و ناکارآمدی این دادگاهها باشد اما با دقت بیشتر به نظر میرسد حذف این دادگاهها نه به واسطهی ناکارآمدی این دادگاهها بلکه ناشی از قانونگذاری نامتعادل و ناهماهنگ در این زمینه است. به هر روی قانونگذار کشورمان با پیشبینی دادگاههای تجاری در لایحه آئین دادرسی تجاری نظر به لزوم وجود این دادگاهها در نظام حقوقی ایران دارد. ما نیز در پی پاسخ به این پرسش هستیم که آیاتشکیل این دادگاهها در سیستم حقوقی ما موجه است؟! درپاسخ به این پرسش میتوان گفت: اصل لایحه و ایده تشکیل دادگاههای تجاری اقدام بسیار خوب و مطلوبی است و محاکم اختصاصی دعاوی تجاری که مطابق فرض از قضات متخصص درحقوق تجارت و مشاوران مجرب در امور تجاری برخوردار خواهند بود میتواند دادرسی سریع و عادلانه در دعاوی تجاری را تامین نماید. موضوعی که وجود این چنین مراجع اختصاصی در کشورهای متعدد ضرورت آن را نمایان میکند. از این رو بررسی دادگاههای تجاری و آئین دادرسی تجاری و جنبههای مثبت و منفی آن میتواند حامل اثر برای قانونگذار ملی در این باره باشد.
واژگان کلیدی: دادگاه تجاری، آئین دادرسی تجاری، لایحه آئین دادرسی تجاری.
مقدمه
بیان این مسأله که رسیدگی تخصصی به دعاوی از اقتضائات اجتناب ناپذیر عصر کنونی است میطلبد که رسیدگی به هر دعوا، دادگاه و آئین دادرسی مخصوص به خود را داشته باشد که امور تجارتی نیز از این قاعده مستثنی نیست بویژه آنکه با رشد روزافزون فعالیتهای تجاری در سرتاسر دنیا اهمیت تنظیم روابط تجاری بیش از پیش نمایان و مورد توجه است موضوعی که رشد و توسعه اقتصادی کشورها در ارتباطی مستقیم و تنگاتنگ با آن است. در کشور عزیزمان ایران نیز برای این دادگاهها شاید بتوان قدمتی نزدیک به یک قرن متصور بود.
اما آنچه که مسلم است این است که در سال 1301 هـ. ق اولین دادگاه تجاری تشکیل شده با شروع قانونگذاری در وجوه مختلف قانون موقتی محاکم تجارت نیز در سال 1333 هـ.ق (1290 هـ.ش) به تصویب رسید. که حکایت از اهمیت موضوع در اولین سالهای تأسیس دادگستری نوین در ایران دارد. هرچند در سال 1309 با پیش بینی دادرسی اختصاری قوانین مربوط به محاکم تجارت منسوخ شد و تا قبل از دههی اخیر جایگزینی برای آن مدنظر قرار نگرفته بود؛ اما با توجه به توسعه تجارت، تسهیل سرمایه گذاری و بهبود شاخصهای اقتصادی جوامع امروزی نقش مهم رسیدگی تخصصی به امور و دعاوی تجاری آنچنان مشخص و نمایان شد که احیای مجدد محاکم تجاری را میطلبید که این موضوع سبب شد در دههی هشتاد زمزمههای تشکیل و احیای مجدد دادگاههای تجاری به گوش برسد تا اینکه سرانجام در لایحه قانون تجارت 1384 نمود پیدا کرد که در آن (ماده 1207 لایحه تجارت) رسیدگی به دعاوی موضوع این قانون در صلاحیت دادگاه تجاری قرار گرفته است. در ادامه لایحه آ.د تجاری نیز در 133 ماده در سال 88 به تصویب نهایی قوه قضائیه و در آبان ماه 90 به تصویب هیأت وزیران رسید و در جلسه علنی مجلس در اسفند همان سال اعلام وصول و جهت بررسی به کمیسیونهای مرتبط ارجاع شد. از طرفی برخورداری از یک آئین دادرسی ویژه چندان اهمیت دارد که فقدان آن تشکیلات تجاری و هر تشکیلات حقوقیای را بدون آن همچون جسمی بدون روح باقی میگذارد. از آنجاست که معمولاً قانونگذاران هرگاه به فکر تشکیل مرجعی در سیستم حقوقی هستند آئین دادرسی آن سهمی به مراتب بیشتر از تشکیلات دادگاههای تجاری دارد تا آنجا که آئین دادرسی در این مورد خاص اعم از قواعد ناظر به تشکیلات و اصول و قواعد حاکم بر دادرسی دانسته شده است.
النهایه عزم جدی بر آن است جهت ابلاغ و انتشار همزمان با لایحه تجارت که کلیات آن به تصویب مجلس رسیده است این لایحه نیز اجرایی شود. تا سیستم حقوقی ما جهت تسریع، دقت و تسهیل رسیدگی به امور و دعاوی و تجاری و اجرای بند 2 اصل 158 قانون اساسی در جهت رشد و شکوفایی جامعه تجاری و تولید کشور گامهای جدی برداشته باشد.
اهمیت بحث در ابن باره پس از تجربههای ناموفق قوه قضائیه دههی هفتاد قوه قضائیه در زمینه انحلال مراجع تخصصی و تشکیل یک دادگاه عمومی که هر دعوایی را با هر خواستهای رسیدگی میکرد بیشتر نمایان میشود، با این وصف توجه به تشکیل دادگاههای تجاری و تدوین لایحهای جهت دادرسی تجاری نوید بازگشت به تخصص گرایی در پروندهها را میدهد.
ضرورت ایجاد تشکیل دادگاههای تجاری نیز که در ایران از پیشینهای طولانی برخوردار است از این قاعده مستثنی نیست و به تبع آن اهمیت بحث و تحقیق در رابطه با دادگاههای تجاری و آئین دادرسی تجاری را نیز میطلبد، ضرورت این بحث تا آنجاست که در کشوری مانند فرانسه کنفرانسی با عنوان دادگاههای تجاری در سال 1879 با هدف تبادل اطلاعات و بررسی و حل مسائل و مشکلات دادرسی تجاری تشکیل میگردد.
این در حالی است که در کشور عزیزمان با این قدمت صد ساله از شروع آن با قانون محاکم تجارت تا نسخ آن در سال 1309 و هم اکنون با تهیه لایحه آئین دادرسی تجاری در رابطه با دادگاههای تجاری و آئین دادرسی تجاری در رابطه با دادگاههای تجاری به ندرت تألیف و تحقیقی به چشم میخورد که همین موارد کم نیز مقالاتی با موضوع نهادهای قضایی میباشند که با اشارهای مختصر به ساختار تشکیلات دادگاههای تجاری پرداختهاند که در این مقالات هیچ بحثی از آئین دادرسی تجاری به میان آورده نشده است. با تهیه لایحه جدید آئین دادرسی تجاری ضرورت پژوهش در این زمینه و تألیف رسالهای مستقل در این باب ضروری مینماید، موضوعی که به نظر حقیر بدون تهیه لایحه تجارت و آئین دادرسی تجاری نیز جای خالی آن در کتب حقوقی ما محسوس میباشد. حال که عزم جدی بر این است که این لوایح تصویب و قوانین آنها ابلاغ و منتشر شود اهمیت و ضرورت تألیف در این باب را بیش از پیش لازم و واجب مینماید. ازلحاظ جنبه جدید ونوآوری در این تحقیق نیز از آنجا که عمر محاکم تجارت که یادگار مشروطیت است آنقدر به درازا نکشید که تجربیات حاصل از آن تألیفی به دست دهد که راهنمای حقوقدانان باشد و ادبیات حقوقی ما نیز جز آشنایی مختصر با دادگاههای تجاری فرانسه که آنرا نیز در چند سطری از تاریخچه کتب حقوق تجارت در اختیار دارد، میتوان گفت پژوهشی که در این زمینه صورت خواهد گرفت میتواند تا مدتها جنبه جدیدبودن خود را داشته باشد بویژه آنکه اندک مقالاتی که در این زمینه میباشد مختصر و پراکندهاند.
باتوجه به آنچه گفته شددر نگارش این مطالب هدف خود را بر این اساس ترسیم نمودهایم که با بیان مختصری از پیشینه دادگاههای تجاری در ایران و سایر کشورها لایحه آئین دادرسی تجاری را نیز مورد نقد و بررسی قرار داده و لزوم یا عدم لزوم این دادگاهها در سیستم حقوقی خود را مشخص کنیم.
از طرفی در این رساله در پی پاسخ به این پرسشها هستیم که آیا تشکیل این دادگاهها در سیستم حقوقی ما موجه است و آیا میتوان تدوین لایحه آئین دادرسی تجاری را گامی مؤثر در بهبود تشکیلات قضایی ایران دانست؟
در حقیقت به نظر میرسد با تحلیل آنچه که در گذشته در رابطه با دادگاههای تجاری بوده و آنچه که هم اکنون در نظام حقوقی ما وجود دارد بتوان موانع، نقاط قوت و نقاط ضعف لایحه آئین دادرسی تجاری را شناسایی و در پختگی و رفع نواقص آن کوشید تا اجرای آنرا سادهتر نماید.
در عین حال با فرض تصویب لایحه آئین دادرسی تجاری به نظر میرسد سیستم حقوقی ما گام بلندی در جهت تخصص گرایی و مطابقت بیشتر با مقتضیات حقوقی مدرن زمان خود برداشته باشد.
این تحقیق به صورت کتابخانهای نوشته شده است و برای انجام آن به علت فقدان منابع فارسی به شرحی که گذشت و قلت منابع خارجی برای تکمیل مطالب ناگزیر از توسل به منابع قدیمی که تعدادی از آنها متعلق به نیمه اول قرن بیستم میباشند میباشیم هرچند مستندات قانونی تماماً براساس آخرین تغییرات بوده و جدید بودن آنها و استفاده از نسخ معتبر مؤثر و مفید میباشد.
از این رو با توجه به عنوان پایان نامه و نیز همراهی دادگاههای تجاری با آئین دادرسی تجاری این رساله را در چهار فصل مورد بررسی قرار دادهایم .به این ترتیب در فصل اول تحت عنوان کلیات؛ تعریف و تاریخچه و جایگاه دادگاههای تجاری را در کنار ارتباط آن با سایر رشتهها و ویژگیها و شیوههای جایگزین دادرسی در این دادگاهها را مورد بررسی قرار میدهیم در فصل دوم به تشکیلات و صلاحیت این دادگاهها
میپردازیم. در فصل سوم نیز آئین دادرسی تجاری را با استفاده از لایحه آئین دادرسی تجاری مورد بررسی قرار میدهیم و نوآوریهایی که در لایحه میباشد را در کنار نقاط قوت و ضعف آن بررسی میکنیم. والبته باید خاطرنشان کردکه درپایان هرمبحث وگفتارازآن مباحث به بررسی وشرح مواد مرتبط ومورد استفاده درآن مبحث وگفتار خواهیم پرداخت ونکاتی پیرامون آن مواد اعم ازایرادات وشرحی از آنها را بیان خواهیم نمود و در پایان نتیجه بررسی و مطالعه خود را در فصل چهارم بیان کرده و توضیح خواهیم داد.
کلیات
مقدمه آئین دادرسی تجاری بحث در مورد مکانی است که اصول و قواعد آئین دادرسی تجاری در آنجا اجرا
میشود به این سبب ابتدا بحث را در خصوص دادگاههای تجاری بررسی میکنیم.
هر چند وجود مراجع تخصصی لزوماً به آئین دادرسی ویژه منتهی نمیگردد، اما فرض عکس آن در غالب موارد صادق است. توضیح آنکه آئین دادرسی خاصی نسبت به موضوعاتی خاص وجود دارد و چنین موضوعاتی معمولاً در مراجع اختصاصی مورد رسیدگی قرار میگیرند، بطور مثال تفکیک آئین دادرسی مدنی و آئین دادرسی کیفری ناشی از تفاوت در موضوع دعاوی مدنی و کیفری است و همین او موجب تمایز از تفاوت در موضوع دعاوی مدنی و کیفری است و همین امر موجب تمایز مراجع رسیدگی کننده به هر قسم از این دعاوی است. هر چند این نتیجهگیری همواره درست نیست، اما دست کم در مورد دعاوی تجاری میتوان به صورت جدی صحبت از مراجع اختصاصی به میان آورد. بدین ترتیب در این فصل محور اصلی بررسی دادگاههای تجاری به عنوان مرجعی صنفی با صلاحیت استثنای است پس مبحث اول را به دادگاههای تجاری اختصاصی دادهایم و این که به تعریف و تاریخچهی این دادگاهها میپردازیم، در مبحث دوم به تبیین وجوهی از این مرجع می پردازیم که به آن جنبهی اختصاصی میبخشد.
در مبحث سوم ارتباط این رشته از حقوق را با سایر موارد مورد بررسی قرار میدهیم. پس از آن بازشناسی عللی که ضرورت پیش بینی این مراجع را در قالب ویژگیهای آن بیان میکند موضوع مبحث چهارم ما قرارخواهد گرفت. در نهایت شیوههای جایگزین دادرسی را با محوریت دادرسی برای تکمیل مباحث مورد مطالعه قرار میدهیم که مبحث پنجم ما را شامل میشود.لازم به ذکر است که همچنین در مبحث دوم به شرح موادی ازلایحه می پردازیم که مزتبط با آن مبحث ذکرگردیده اند ونکاتی پیرامون آنها بیان می کنیم.
مبحث اول: دادگاههای تجاری
بررسی دادگاههای تجاری به عنوان مرجعی صنفی با صلاحیت استثنایی، میطلبد که ابتدا تعریفی از آن را ارائه دهیم و پس از آن تاریخچهی این دادگاهها را بررسی نموده که در این میان سابقهی این دادگاهها را در ایران و سایر کشورها مورد مطالعه قرار میدهیم.
گفتار اول : تعریف، فایده و محتوی دادگاههای تجاری
آئین دادرسی را مجموعه تشریفاتی گفتهاند که از رهگذر آن مشکل حقوقی حل و فصل میگردد[1]. این مشکل حقوقی در بدوامر ممکن است واجد وصف کیفری، حقوقی (مدنی) یا تجاری باشد که بدین ترتیب مجموعه تشریفات حاکم بر آن عنوان آئین دادرسی کیفری، آئین دادرسی مدنی یا آئین دادرسی تجاری را برخود میگیرد. امروزه به سختی میتوان نظام حقوقی را یافت که این تفکیک را نپذیرفته باشد بویژه آنکه آئین دادرسی تجاری در تقسیم بندی کلی در زیر مجموعه حقوق خصوصی و آئین دادرسی مدنی قرار
میگیرد جایی که پیدایش تخصصهای جدید در عرصه حقوق مدنی و کیفری باعث ایجاد مراجع استثنایی شده که دادگاههای ویژهی خود را میطلبد و این دادگاهها را ایجاد نموده است.
آئین دادرسی تجاری نیز که در ایران به تازگی مطرح شده است از این دست است. هر چند که آئین دادرسی تجاری در جای خود وامدار آئین دادرسی مدنی میباشد.
با این حال ارائهی لایحهی آئین دادرسی تجاری خبر از عزم جدی قانونگذار به ایجاد مرز میان آئین دادرسی تجاری و آئین دادرسی مدنی میدهد که فایدهی آن پختگی و جامعیت هر چه بهتر اهداف تجاری است که در سرعت بخشی و رفع نیازهای سیستم تجاری میتواند نقش مهمی را ایفا کند.
گفتار دوم : تاریخچه دادگاههای تجاری
با وجود اینکه حقوق تجارت ایران سابقهای طولانی ندارد، اما باید گفت از تجربههای طولانی سایر ملل در این علم بهرهی فراوان برده و تا حد بسیار زیادی از آنها تأثیر پذیرفته است. نتیجهی این وضع ارتباط تنگاتنگ حقوق تجارت ما با حقوق تجارت کشورهای دیگر است.
هر چند که بحث در باب دادگاههای
تجاری متفاوت از حقوق تجارت است. با این حال تبعیت از این فکر ما را بر آن میدارد که در کنار بررسی تاریخچه دادگاههای تجاری در ایران به بررسی تاریخچه سایر کشورها نیز در این زمینه بپردازیم از این رو این بحث را ذیل دو عنوان تاریخچه دادگاههای تجاری ایران و سایر کشورها مورد بررسی قرار میدهیم.
بند اول: ایران
مهمترین سند موجود از حقوق ساسانیان مرسوم به ماتیکان هزار داتستان[2] است که در آن هیچ گونه اشارهای به محاکمی که در آن به دعاوی ما بین تجار رسیدگی شود نشده است[3]. هرچند برخی از نویسندگان حل اختلاف میان بازرگانان را در اختیار کنسولها میدانند[4] و برخی دیگر به حل اختلاف از طریق فرمانروایان محلی در ایران باستان اشاره میکنند[5] اما میتوان گفت: توجه به لزوم وجود این دادگاهها و اهمیت این محاکم در ایران نیز همانند سایر نظامهای حقوقی پس از ورود مقررات ماهوی حقوق تجارت آشکار گردید. بیش از ده سال پس از قانون«قبول و نکول بروات تجارتی» که اولین قانون در زمینه امور بازرگانی بود و در سال 1298 هـ. ق به تصویب رسید[6]، اولین دادگاه تجاری که در اصل مرجعی صنفی برای رسیدگی به دعاوی ما بین تجار بود در دیوان خانه در سال 1301 هـ.ق تشکیل شد.
بازرگانان تهران در آن زمان بر اساس آداب و رسوم و عرف تجاری «کتابچهای»[7]را تدوین کردند و به امضای ناصرالدین شاه رساندند در این کتابچه در خصوص صلاحیت مجلس تجارت آمده است«1- اگر طرفین دعوی هر دو بازرگان باشند، مجلس تجارت طرفین را به محکمه احضار کرده و فصل خصومت و احقاق حق کند. 2- اگر مدعی تاجر و طرف دعوی یکی از مأمورین لشکری یا کشوری باشد، مجلس تجارت پس از رسیدگی به اسناد مدعی و اثبات حقانیت او، با نامهای احترام آمیز ایصال حقوق تاجر را از مدعی علیه بخواهد و اگر به این تقاضا ترتیب اثر داده نشد حکم صادره به صدور اعظم گزارش شود تا دستور داده شود که محکوم به از مواجب و مرسوم و مستمری محکوم علیه کسر و به تاجر ایصال گردد. 3- اگر مدعی تاجر و طرف دعوی یکی از «علما و سادات و طلاب و اهل علم» باشد از آنان با احترام « رقعهی مطالبهی حقوق» شود و چنانچه محکوم علیه، مسامحه و کوتاهی در پرداخت دین خود نمود، آن هم به عرض اولیای دولت خواهد رسید و احقاق به عمل آید.» 4- هرگاه شخص غیر تاجر ازشخص تاجر طلبی داشته باشد او نیز باید در مرحله اول به محکمهی تجارت مراجعه کند و تنها در صورتی که این دادگاه احقاق حق نکند، میتواند به دادگاههای شرعی مراجعه کند. 5- هرکس که ادعای خلاف واقع در محکمهی تجارت مطرح کند پس از احراز عدم استحقاق باید ده درصد مبلغ خواسته را به محکمه بپردازد. 6- اگر محکوم علیه در پرداخت محکوم به مسامحه کرد، مجلس وکلای تجار حق توقیف و حبس او را دارند و به علاوه در محدودهی صلاحیتهای مختلف خود، میتواند مستنکف از ادعای دین یاورشکسته تقصیر را« حبس و به هر وسیله» که بتوانند حق مردم را وصول نمایند که از جمله حق فروش املاک ،مستغلات، خانه و اثاث البیت مدیون و ایصال ثمن آنها به داین است و چنانچه، مدیون مدعی افلاس شد، محکمهی تجارت« مراتب را به عرض اولیای دولت قاهره میرساند و مستدعی میشوند که آن شخص را در انبار دولت، حبس مؤبد نمایند».
[دوشنبه 1399-06-31] [ 09:17:00 ب.ظ ]
|