کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب



 



2-1-1 تعاریف تنیدگی. 13

2-1-2 نظریه های تنیدگی. 17

2-1-2-1 نظریه هانس سلیه . 17

2-1-2-2 نظریه تنیدگی عینی. 19

2-1-2-3 نظریه زمینه قبلی. 19

2-1-2-4 نظریه های الگوی شخصیت. 20

2-1-3 تفاوت تنیدگی با اضطراب. 22

2-2 کنترل خشم. 24

2-2-1تعریف خشم. 24

2-2-2 خصومت. 25

2-2-3عوامل برانگیزاننده خشم. 25

2-2-4ده علت خشم افراد. 26

2-2-5 علائم هشدار دهنده نشانه های خشم. 27

2-2-6 نشانه های جسمانی همراه با خشم. 27

2-2-7نشانه های رفتاری خشم. 28

2-2-8 نشانه های هیجانی. 28

2-2-9نشانه های شناختی. 29

2-2-10باورهای غلط در ابراز خشم. 29

2-2-11خشم در محیط کار. 30

2-2-12راههای مهار و کنترل خشم. 31

1.كنترل زبان. 31

2.به تعویق انداختن خشم. 31

3.نفس عمیق بکشید. 32

4.از مسائل و مشکلات جزیی عصبانی نشوید. 32

5.اهمیت ندهید. 32

6.دیدگاه‌های مختلف را مد نظر قرار دهید. 33

7.كمی قدم بزنید تا خشمتان فروكش كند. 33

8.قبل از نشان دادن هرگونه واكنش، توضیح بخواهید   33

 

9.از قانون 10 ثانیه ای استفاده كنید. 33

10.باكسی كه می تواند آرامتان كند حرف بزنید. 34

11.برای از بین بردن عصبانیتتان ورزش كنید. 34

12.ببینید چه چیز باعث عصبانیتتان می شود. 34

13.همكارانتان را بشناسید. 35

14.واكنش افراد دیگر را پیش بینی كنید. 35

15.خود را برای حفظ آرامش آماده كنید. 35

16.شروع به نوشتن كنید. 35

17.قبل از نوشتن هر ایمیل نامحترمانه كمی صبر كنید   36

2-3 کمال گرایی. 36

2-3-1تاریخچه کمال گرایی. 36

2-3-2 تعاریف کمال گرایی. 38

2-3-3 نظریه ها، دیدگاه ها و ابعاد کمال گرایی   39

2-3-3-1 ابعاد کمال گرایی. 39

2-3-3-2 نظریه های کمال گرایی. 41

2-3-3-2-1 نظریه فروید. 41

2-3-3-2-2 نظریه کاری هورنای. 41

2-3-3-2-3 نظریه آدلر. 43

2-3-3-2-4 نظریه ی پرلز. 44

2-3-4عوامل موثر بر کمال گرایی. 45

2-3-5 تفاوت های  افراد در کمال گرایی. 50

2-4 ابعاد معنویت. 50

2-4-1 معنویت چیست؟. 50

2-4-2 مفهوم معنویت در اسلام و مسیحیت و تفاوت های آن   53

2-4-3منبع معنویت. 54

2-4-4معنویت در غرب. 58

2-2 پیشینه پژوهش. 62

2-2-1 پیشینه داخلی پژوهش. 62

این مطلب را هم بخوانید :

2-2-2 پیشنه خارجی پژوهش. 65

فصل سوم: روش پژوهش

3-2 روش پژوهش. 68

3-3 متغیرهای پژوهش. 68

3-4 جامعه ، نمونه و روش نمونه گیری. 68

3-5 ابزار  پژوهش. 68

1-پرسش نامه کمال گرایی اهواز. 69

2-پرسش نامه سنجش ابعاد معنویت. 69

3-پرسش نامه خشم باس و پری. 70

4-پرسش نامه تنیدگی بک. 71

3-6 روش اجرای پژوهش. 71

3-7روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها. 71

فصل چهارم: یافته های پژوهش

4-2  شاخص های توصیفی متغیرهای پژوهش. 73

4-2 داده های استنباطی. 76

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1- بحث و نتیجه گیری. 86

تبیین یافته های مربوط به فرضیه های پژوهش. 86

5-2- محدودیت ها. 94

5-3- پیشنهادات:. 94

5-3-1- پیشنهادات پژوهشی. 94

5-3-2- پیشنهادات کاربردی. 95

منابع فارسی. 95

منابع انگلیسی. 98

ضمائم… . 101

1مقدمه

استپ توی[1] (2008، به نقل از ایزدی، 1390) تنیدگی را به این صورت تعریف کرده است: هنگامی که الزامات مربوط به فعالیتی فراتر ازتوانایی فردی و اجتماعی است، پاسخ‌هایی ارائه می‌شوند که به آن‌ها تنیدگی می‌گویند. تنیدگی یک احساس ناخوشایند است و البته به جز تنیدگی احساسات ناخوشایند دیگری نیز وجود دارد و یکی از آنها خشم است. خشم یك احساس پیچیده است كه به صورت جسمانی و هیجانی ابراز می شود. خشم واكنش طبیعی ارگانیسم نسبت به شرایط و موقعیت هایی است كه در آن دچار ناكامی می شویم و احساس تهدید می كنیم، یا معتقدیم صدمه خواهیم دید یا فردی در مورد ما دچار اشتباه شده است. این احساس می تواند از یك احساس خفیف ناخوشایند تا یك احساس شدید عصبانیت را در برگیرد (عبدالحسنی، 1394).  اما در مورد اینکه آیا کمال گرایی و اعتقادت معنوی فرد می تواند بر این دو سازه تاثیر داشته باشد یا نه، بحث های زیادی همیشه مطرح بوده است. کمال گرایی  در یک تعریف به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها نیل به اهداف به شدن افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود( احمدپور، 1389).

در تعریف دیگر کمال گرایی  را به این شکل تعریف می کنند: گرایش افراطی فرد به بی عیب و نقص بودن، کوچک ترین اشتباه خود را گناهی نا بخشودنی پنداشتن و مضطربانه انتظار پیامد های شوم شکست را کشیدن(نوربالا و باقری یزدی، 2013).  افراد کمال گرا معیار های بسیار بالایی را برای موفقیت در نظر می گیرند و اگر به آن اهداف بلند پروازانه نرسند، خودشان را شکست خورده می دانند (بشارت، 1393).

از طرف دیگر برای تعریف معنویت، طیف گسترده‌ای از مفاهیم، ارائه شده كه شامل تعریف معنوی بودن به عنوان همه اشكال خودآگاهی، تا تمام حالات آگاهی می‌شود كه دارای ارزش‌هایی ورای حد متوسط هستند (باقری یزدی، 1389). به‌طور كلی، بعضی‌ها رشد شخصی را به‌عنوان معنویت درونی قلمداد می‌كنند، در حالی‌كه برخی دیگر از پژوهشگران،‌ از واژه معنویت به‌عنوان هر نوع رشدی كه انسان را فراتر از درمان غیرمذهبی غربی می‌برد، استفاده می‌كنند. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد معنویت و کمال گرایی با کنترل خشم و کاهش تنیدگی در دانشجویان دانشگاه علوم قرآنی شهر کرمانشاه است.

1-2بیان مسئله

معنویت یک کیفیت روانی است که فراتر از باور های مذهبی قرار دارد و در انسان ایجاد انگیزه می کند و احساساتی مثل درک هیبت الهی و احترام به خلقت را در شخص به وجود می آورد. فرد معنوی در زندگی هدفمند است و معنی زندگی را دریافته حتی در مواردی که فرد به وجود خداوند اعتقاد نداشته باشد ، بعد معنوی انسان را وا می دارد تا درباره ی خلقت و جهان لایتناهی اندیشه کند ز مانی این بعد مهم در زندگی برجسته و مهم می شود که انسان در برابر فشار های عاطفی، بیماری های شدید و مرگ قرار گیرد (رضایی، 1389).

نجاتیان (1388) در پژوهشی مطرح نمود که ابعاد معنویت فرد، سازه ای است که پرخاشگری و خشم افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و افراد بر حسب بعد معنویت خود در شرایط خشم رفتار متفاوتی دارند. خشم بنابر تعریف بر انگیخته شدن عواطف جریحه دار شده است. اگر چه نقطه آغاز این برانگیختگی عواطف و احساسات ماست اما دامنه تأثیر آن به فکر و بدن ما نیز سرایت می کند . به عبارت دیگر خشم همه ی ابعاد وجود ما را در بر می گیرد. خشم مخرب است و کنترل آن تأثیر بسزایی در میزان سلامتی افراد دارد و یکی از راه های کنترل خشم اعتقادات معنوی است  (بناب ، 1384).

علاوه بر تأثیر معنویت در خشم، اعتقاد بر این است که کل افراد دارای معنویت رفتار خود تخریب گرانه کمتری مانند خودکشی سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر از خود بروز می دهند، تنیدگی کمتری دارند و رضایت کلی رضایتشان از زندگی بیشتر است (باقری یزدی ، 1389). یزدی (1390) بیان نمود که هر چیزی که در تمامیت زیست شناختی ارگانیسم خللی به وجود آورد و شرایطی ایجاد کند که ارگانیسم طبیعاً از آن پرهیز کند، استرس شمرده می شود.

متغیر مورد بحث دیگر پژوهش حاضر کمال گرایی است که کمال گرایی از ویژگی های روان شناختی است که مورد علاقه ی بسیاری روان شناسان دنیا می باشد و منزله تمایل پایدار فرد به وضع معیار های کامل و دست نیافتنی و تلاش برای تحقق آنها است (والان ، 2013) . کمال گرایی به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع بینانه است. در جامعه امروزی به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود (فریدمن و بوث ، 2011) . ملکی (1392) در پژوهشی به بررسی رابطه کمال گرایی با سازه دیگری به نام تنیدگی پرداخت و به این مسأله اشاره نمود که کمال گرایی سازه ای دو مقوله ای است ، کمال گرایی منفی و کمال گرایی مثبت ، و افراد دارای کمال گرایی منفی در شرایط مختلف تنیدگی و خشم بیشتری از خود نشان می دهند و چون ارزو های بزرگی دارند، خود را در شرایط بیشتری از فشار و تنیدگی و استرس قرار می دهند. از طرفی افراد دارای کمال گرایی مثبت به دلیل اهداف واقع بینانه و تلاش و امید بیشتر برای دست یافتن به اهداف خود ، در شرایط سخت کنترل بیشتری بر میزان تنیدگی و خشم خود دارند و مقاومت و سرسختی بیشتری برای رسیدن به هدف خود به خرج می دهند. از این رو هدف پژوهش حاضر پاسخ گویی به این سئوال است که ابعاد معنویت و کمال گرایی با کنترل خشم و کاهش تنیدگی در دانشجویان علوم قرآنی کرمانشاه رابطه دارد؟

1-3اهمیت و ضرورت پژوهش

ضرورت این پژوهش، به ویژه هنگامی روشن می شود که پی می بریم تاریخ بشر نشان داده است که معنویت همواره از آغاز خلقت انسان زندگی وی را تحت الشعاع قرار داده است. به هر حال، برخی نتایج به ظاهر متناقض که از پژوهش های متعدد به دست آمده اند ، موجب پدید آیی دو جریان موافق و مخالف شده اند ؛ با وجود این ، نتایج فرا تحلیل های پژوهشگران انواع گوناگونی از معنویت و ابعاد مختلفی از معنویت و دین داری را پیشنهاد می کند . انها یاد آور می شوند چه بسا ابعاد مورد اشاره ، توجیه کننده ی مناسبی برای نا همگونی ها باشد و بر اساس این تمایز ها ، می توان به برخی تناقض های موجود پایان بخشید . مؤلفان متعددی به این تمایز میان ابعاد دین داری و انواع برخورداری از معنویت در میان افراد ، توجه کرده انمد و این توجه همچنان رو به افزونی است (نجاتیان 1388) . باید گفت این است که یکی از مهم ترین چالش ها در این زمینه ، نا دیده انگاری حیات روحانی بشر و بی توجهی نسبت به بخشی از معارف است که از طریق وحی به دست انسان رسیده است . اگر در علم جدید برای جهان هستی غایت و هدفی منظور نشود و سازمان وجودی کلیه موجودات هستی فقط به صورت مکانیکی و تنها بر اساس عناصر و فعل و انفعالات بیو شیمیایی و فیزیکی تعبیر و تفسیر شود ، حضور اراده های ذی شعور، به هر نحوی نا دیده گرفته می شود (باقری یزدی ، 1389) . از طرفی دیگر همیشه اسین بحش وجود داشته است که آیا کمال گرایی یک اختلال است و اگر چه پژوهش هایس بسیاری بیان نمودند که کمال گرایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-06-31] [ 08:02:00 ب.ظ ]




2-2-3 نیازهای والدین کودکان مبتلا به سرطان………………………………………………………………………………..15

2-3سلامت روان…………………………………………………………………………………………………………………………….16

2-3-1سلامت روان  ……………………………………………………………………………………………………………………..16

2-3-2تعریف سلامت روان …………………………………………………………………………………………………………….16

2-3-3 نظریات مرتبط با سلامت روان………………………………………………………………………………………………17

2-3-4سلامت روان والدین کودکان مبتلا به سرطان…………………………………………………………………………18

2-4 مقابله مذهبی ………………………………………………………………………………………………………………………..19

2-4-1تعریف مقابله  ……………………………………………………………………………………………………………………19

2-4-2 مقابله مذهبی…………………………………………………………………………………………………………………….20

2-4-3 مقابله مذهبی مثبت  ………………………………………………………………………………………………………….21

2-4-4 مقابله مذهبی منفی ……………………………………………………………………………………………………………22

2-4-5بررسی تاثیر باورهای مذهبی خانواده های دارای کودک مبتلا به سرطان در روند درمان ان ها……..23

2-5 حل مسئله……………………………………………………………………………………………………………………………..24

2-5-1 تعریف حل مسئله  …………………………………………………………………………………………………………….24

2-5-2 سبک های حل مسئله…………………………………………………………………………………………………………25

2-5-3 سبک حل مسئله و سلامت روان……………………………………………………………………………………………26

2-6 نشخوار فکری…………………………………………………………………………………………………………………………29

2-6-1تعریف نشخوار فکری……………………………………………………………………………………………………………29

2-6-2 رابطه ی بین نشخوار فكری و افسردگی با باورهای فراشناختی مثبت و منفی…………………………….29

2-6-3 نشخوار فكری، آغاز و دوام افسردگی……………………………………………………………………………………..30

2-6-4 نظریه سبک های پاسخ………………………………………………………………………………………………………31

2-7پیشینه مطالعاتی…………………………………………………………………………………………………………………….33

2-7-1سرطان دوران کودکی و اثر آن بر سلامت روان والدین…………………………………………………………….33

2-7-2 رابطه بین سلامت روان با مقابله مذهبی………………………………………………………………………………..34

2-7-3رابطه بین سلامت روان با حل مسئله …………………………………………………………………………………..37

2-7-4 رابطه سلامت روان با  نشخوار فکری  …………………………………………………………………………………..41

2-7-5رابطه مقابله مذهبی با حل مسئله………………………………………………………………………………………..42

2-7-6 رابطه حل مسئله با نشخوار فکری…………………………………………………………………………….42

 

2-7-7 رابطه حل مسئله با نشخوار فکری و سلامت روان ………………………………………………………………….42

2-7-8رابطه مقابله مذهبی و حل مسئله و سلامت روان  …………………………………………………………………..43

2-8 نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………………………43

فصل سوم : روش شناسی پژوهش…………………………………………………………………………………………………….44

3-1 مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………….45

3-2 طرح پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………….45

3-3 جامعه آماری و روش نمونه گیری پژوهش…………………………………………………………………………………45

3-4 شیوه اجرای پژوهش………………………………………………………………………………………………………………..46

3-5 ابزار پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………….46

3-6 پرسشنامه اطلاعات فردی…………………………………………………………………………………………………………46

3-7 پرسشنامه مقابله مذهبی …………………………………………………………………………………………………………47

3-8 پرسشنامه حل مسئله …………………………………………………………………………………………………………….47

3-9 پرسشنامه سبک پاسخ‌دهی نشخواری……………………………………………………………………………………….48

3-10پرسشنامه سلامت روان………………………………………………………………………………………………………..49

3-11 روش های آماری برای تجزیه و تحلیل داده ها………………………………………………………………………..50

فصل چهارم : یافته های پژوهش…………………………………………………………………………………………………….51

4-1 مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………..52

4-2 یافته های توصیفی………………………………………………………………………………………………………………..52

4-3 بررسی متغیرهای اصلی و فرضیات تحقیق………………………………………………………………………………53

4-4 یافته­های استنباطی……………………………………………………………………………………………………………54

4-4-1 تعیین سهم مقابله مذهبی، حل مساله و نشخوار فکری در پیش‌بینی علایم جسمانی………………..55

4-4-2 تعیین سهم مقابله مذهبی، حل مساله و نشخوار فکری در پیش‌بینی اضطراب………………………….57

4-4-3 تعیین سهم مقابله مذهبی، حل مساله و نشخوار فکری در پیش‌بینی بدکارکردی اجتماعی………..58

4-4-4 تعیین سهم مقابله مذهبی، حل مساله و نشخوار فکری در پیش‌بینی افسردگی…………………………61

4-4-5 تعیین سهم مقابله مذهبی، حل مساله و نشخوار فکری در پیش‌بینی سلامت روان…………………….62

فصل پنجم : نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………….64

5-1 مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………65

5-2 خلاصه یافته های پژوهش………………………………………………………………………………………………………..65

این مطلب را هم بخوانید :

5-3 نتیجه گیری فرضیات……………………………………………………………………………………………………………….66

5-4 نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………………………71

5-5 محدودیت های پژوهش……………………………………………………………………………………………………………71

5-6 پیشنهادات پژوهشی…………………………………………………………………………………………………………………72

5-7 پیشنهادات کاربردی…………………………………………………………………………………………………………………72

منابع………………………………………………………………………………………………………………………………………………74

پیوست ها  …………………………………………………………………………………………………………………………………….88

چکیده انگلیسی……………………………………………………………………………………………………………………………..99

1مقدمه

سرطان[1] یکی از بیماری‌های مزمن و نادر کودکان است و تشخیص سرطان فرزندان، استرس قابل ملاحظه‌ای را برای خانواده ها به همراه دارد (ایزر[2]، 2004). علی‌رغم پیشرفت‌های پزشکی، توسعه‌ی درمان‌های سرطان و افزایش تعداد افراد بهبود یافته، این بیماری احساس درماندگی و ترس عمیقی در فرد و خانواده‌ی او ایجاد می‌کند . اضطراب یکی از مهم‌ترین اختلالات روان شناختی در فرد مبتلا به سرطان و خانواده‌ی او است (لی – مین[3]،وو[4]،جیان – مینگ[5]، 2012). بیماران سرطانی و خانواده‌های آن ها اضطراب و تنش‌های زیادی را همراه با تشخیص این بیماری، تجربه می‌کنند (شارما[6]،سود[7]،لوپرینزی[8]،پراساد[9]،2012). والدین کودکان مبتلا به سرطان بیشتر از والدین کودکان سالم در معرض مشکلات روان‌شناختی از قبیل اضطراب، افسردگی و استرس قرار می گیرند (کریستین[10]، رابینسون[11]،سیندیا[12]،گرهارد[13]،2007) و سلامت روان آن ها به مخاطره می افتد.

عوامل متعددی به انعطاف پذیری در برابر فشارهای زندگی و سازگاری با  شرایط استرس زا کمک می‌کنند و موجب بالا رفتن توان مقابله در والدین کودکان سرطانی می‌شوند. مهارت های حل مسئله و مقابله مذهبی مثبت از جمله ی این عوامل هستند.

فرآیندهای حل مسئله شامل روش هایی هستند که فرد برای مهار و نظم جویی هیجان ها و افکار به کار می برد و از طریق آن ها رفتار و فعالیت های خود را در محیط های اجتماعی و غیر اجتماعی هدایت می کند(جوردن و تراث، 2002 نقل از کمپبل و نتوبدزیا،2007). به بیان دیگر، توانایی حل مسئله راهبرد مهمی است که فرد را قادر می سازد تا موقعیت های مشکل آفرین زندگی روزمره و تاثیر هیجانی منفی آن ها را به خوبی مهار کند (بار-ان و پارکر،2000).

پارگامنت معتقد است مذهب، منابعی برای مقابله با موقعیت های مضر یا تهدید کننده فراهم می کند و همچنین کمک می کند که موقعیت ها به شکل متفاوت ارزیابی شود و توانایی فرد را در مقابله با این شرایط افزایش می دهد. او معتقد است نمی توان بدون هیچ تکیه گاهی با حوادث استرس زا روبرو شد . مذهب در واقع نظامی از عقاید، اعمال، آرمان ها و ارتباطاتی است که تعیین می کند فرد در لحظه های سخت چگونه رفتار کند تا سلامت روانش حفظ شود.

عوامل ذکر شده باعث ارتقای سلامت روان در والدین کودکان سرطانی می شوند؛ اما نشخوار فکری و مقابله مذهبی منفی به عنوان عوامل کاهنده‌ی سلامت روان در افراد محسوب می شوند.

نشخوار فکری طبقه ای از افکار آگاهانه و منفعلانه و تکراری است که بر علل و نتایج علایم متمرکز می شود و مانع از حل مسئله ناسازگارانه شده و به افزایش افکار منفی می انجامد که سطح اضطراب را در افراد بالا می برد (مارتین[14]،1996).

مقابله مذهبی منفی ” علامتی از بحران و آشفتگی در معنویت است ” (پارگامنت ، دسیا،مک کونل،2006). این مقابله تلاشی است برای حفظ یا تغییر معنویتی که تهدید کننده یا آسیب رسان است (پارگامنت،مورای ،سوانک،آنوی،2005).

در این پژوهش به بررسی رابطه مقابله های مذهبی، سبک های حل مسئله و نشخوار فکری با سلامت روان والدین کودکان مبتلا به سرطان پرداخته شد.

1-2 بیان مسئله

سلامت روان یكی از مباحث مهمی است كه در رشد و بالندگی خانواده و جامعه موثر می باشد. سازمان بهداشت جهانی[15] (2004) سلامت روان را به عنوان حالتی از بهزیستی كه درآن فرد توانمندی خود را شناخته، از آن ها به نحو موثر و مولد استفاده كرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف می‌كند. طبق تعریف فرهنگ روانشناسی آرتور (1985) واژه سلامت روان برای افرادی به کار می رود که عملکردشان در سطح بالایی از سازگاری هیجانی و رفتاری است و نه در مورد افرادی که صرفاً بیماری روانی ندارند. از نظر کاپلان و سادوک (1989) سلامت روان آن حالت بهزیستی است که افراد قادر می باشند به راحتی درون جامعه شان عمل کنند و پیشرفت ها و خصوصیات شخصی برایشان رضایت بخش باشد. سلامت روان قدرت آرام زیستن و با خود و دیگران در آرامش بودن است، آگاهی از درون احساسات خویشتن است، قدرت تصمیم گیری در بحران ها و مقابله با فشارهای زندگی است. سلامت روان دارای چهار ویژگی است: نشانه های جسمانی، اضطراب، کارکرد اجتماعی و افسردگی.

نشانه‌های جسمانی: احتیاج اصلی بدن برقرار كردن تعادل داخلی است. احتیاج موجود را برای نگهداری و ادامه محیط طبیعی و ثابت درونی،‌ تعادل حیاتی می‌نامند. هنگامی كه به دلایلی یكی از دستگاه های فیزیولوژیكی مختل شود، یك احتیاج جسمانی به وجود می‌آید و اگر این احتیاج ارضاء نشود در وظایف و فعالیت موجود اختلال حاصل خواهد شد زیرا به هم خوردن تعادل جسمانی نوعی خطر برای موجود زنده محسوب می‌شود (شاملو، 1382). اضطراب به حالتی اشاره دارد که به موجب آن، فرد بیش از اندازه درباره اتفاق افتادن چیز وحشتناکی در اینده نگران، تنیده و ناراحت است (هالجین،1392). سازگاری اجتماعی بر این ضرورت متكی است كه نیازها و خواسته‌های فرد با منافع و خواسته‌های گروهی كه در آن زندگی می‌كند هماهنگ و متعادل شود و تا حد امكان از برخورد و اصطكاك مستقیم و شدید با منافع و ضوابط گروهی جلوگیری به عمل آید (اسلامی نسب،1373). افسردگی از دیدگاه ‌روان پزشكی عبارت است از كاهش نیروها و فعالیت های جسمانی و روانی بر اثر ناراحتی و اندوه‌. از دیدگاه روان‌شناسی حالت غم‌انگیر و اندوهگینی است كه با احساساتی حاكی از تهدید، گناه، خصومت، ناامیدی، اندوه، ناكامی و نیز ركود كنش های فرد همراه است (شفیع آبادی، 1377).

والدین کودکان مبتلا به سرطان به عنوان مهم ترین افراد در سیستم حمایتی کودک می توانند تنش و اضطراب را به کودک منتقل نمایند. والدین اغلب به دلیل عدم آگاهی از علت و نحوه انجام روش های درمانی و مراقبتی، پیامدهای اقتصادی ناشی از بیماری فرزند، رنج تحمیل شده بر فرزند در طول بیماری، جدایی از کودک، عدم آگاهی از آینده بیماری (سنجری،2004) و مراقبت های طولانی مدت و واکنش های جامعه در مقابل بیماری کودک رنج می برند و این مسائل می تواند منجر به استرس و مشکلات روانی – اجتماعی و در نتیجه کاهش سلامت روان در هر یک از والدین شود (توسلی و الحانی،2011). بسیاری از تحقیقات نشان داده اند تشخیص سرطان، بحرانی در کودک به وجود می آورد که باعث استرس شدیدی در والدین شده و عملکرد آن ها را متاثر می کند (هان[16]،2003). کمبود اطلاعات در مورد بیماری و دانش کم برای سازگاری کودک با موقعیت های اخیر از جمله ی عواملی هستند که باعث استرس روانی در والدین می شوند (اوتمن،2011). این والدین به دلیل مشکل پیش آمده، به راحتی نمی توانند خود را با شرایط گوناگون اجتماع وفق داده و رفتار بهنجار از خود نشان دهند و به دلیل عدم سازگاری با شرایط و محیط پیرامون، دچار افت در کارکرد اجتماعی می گردند (اسلامی نسب،1373).والدین کودکان مبتلا به سرطان بر اثر ناراحتی و اندوه از بیماری فرزند، اغلب دچار افسردگی می شوند که با احساساتی همچون گناه، ناامیدی، ناکامی همراه است (شفیع آبادی،1377). از نشانه های سلامت روان، داشتن تعادل حیاتی است که ممکن است در والدین کودکان مبتلا به سرطان به دلیل بیماری فرزند دچار اختلال شود. بدین صورت که دستگاه های فیزیولوژیکی بدن مختل شوند و فعالیت آن ها به هم ریزد که سبب به هم خوردن تعادل جسمانی در آن ها می شود (شاملو،1382).

یكی از سازه هایی که با سلامت روان ارتباط دارد، مقابله است. پژوهش های اخیر نشان داده اندکه مقابله نه تنها سلامت روان، بلکه بهزیستی جسمانی فرد را نیز تحت تاثیر قرار می دهد (ایرلند[17] و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:02:00 ب.ظ ]




2-1-مقدمه. 8

2-2-خانواده 10

2-3-دیدگاههای نظری درباره ازدواج.. 11

2-4-مقایسه دیدگاه های نظری درباره عوامل مخرب در ازدواج.. 13

2-5-پیش بینی کننده های ازدواج موفق.. 14

2-6-چالش های عمده زندگی.. 16

2-7-رضایت زناشویی.. 17

2-8-تنوع نقش ها در ارتباطات زناشویی.. 18

2-9-زمینه های اصلی رضایت زناشویی.. 20

2-10-عوامل مؤثر در رضایت زناشویی.. 21

2-11-تعریف شخصیت… 32

2-12-دیدگاههایی درباره شخصیت… 34

2-13-اصول و مفاهیم نظریه آیزنك… 39

2-14-ناتوانی هیجانی.. 44

2-15-تفاوتهای جنسیتی و آلکسیتیمیا 48

2-16-پیشینه تحقیق.. 49

فصل سوم: روش شناسی

3-1- مقدمه. 55

3-2- روش پژوهش… 57

3-3- جامعه آماری.. 57

3-4- نمونه و روش نمونه گیری.. 57

3-5- ابزارهای اندازه گیری.. 58

3-6-تجزیه و تحلیل اطلاعات… 60

فصل چهارم: یافته های پژوهش

4-1-مقدمه. 61

4-2-تحلیل داده ها 62

4-3-یافته های استنباطی.. 67

فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری

 

5-1-مقدمه. 73

5-2-بحث و نتیجه گیری.. 74

5-3- محدودیت های پژوهش… 81

5 -4-پیشنهادهای پژوهشی.. 81

5-5-پیشنهادات کاربردی.. 81

منابع. 83

پیوست ………………………………………………………………………………………………………. 99

مقدمه

در جوامع امروز زندگی انسانها در تمامی ابعاد دستخوش تغییرات سریع و شگرفی بوده است.بازتاب ماهیت پیچیده این تغییرات و تحولات در زندگی فردی و اجتماعی افراد کاملا محسوس و ملموس است.ازدواج و زندگی زناشویی و تشکیل خانواده نیز از این قاعدی مستثنی نیست.زن و مرد به دلایل متعدد از جمله شناخت ناکافی از یکدیگر،انتظارات و توقعات غیر واقعی از ازدواج و همسر،مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی ،لاجرم می بایست مسائل و مشکلات بسیاری را در ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی در روابط نزدیک و صمیمانه با یکدیگر تجربه کنند.(نوابی نژاد ،1380). رضایت زناشویی[1] یک ارزیابی کلی ذهنی فرد از رابطه زناشویی و میزان برآورده شدن نیازها،خواسته ها و آرزوهای شخصی و زوجی در این رابطه است(گلز[2]،1995). رضایت زناشویی می تواند انعکاسی از میزان شادی افراد  از رابطه زناشویی و یا ترکیبی از خشنود بودن به واسطه بسیاری از عوامل مختص رابطه ی زناشویی باشد.می توان رضایت زناشویی را به عنوان یک موقعیت روانشناختی در نظر گرفت که خود به خود به وجود نمی آید بلکه مستلزم تلاش هر دو زوج است.به ویژه در سالهای اولیه،رضایت زاشویی بسیار بی ثبات است و در روابط در معرض بیشترین خطر قرار دارند.(احمدی و همکاران،2010).

ناگویی هیجانی عبارت از آشفتگی در کنش های عاطفی و شناختی،همراه با ناتوانی تبدیل انگیختگی عاطفی تجربه ها به احساسات و تخیلاتی است که نماد و نشانه هیجان هاست.از ویژگی های ناگ.یی هیجانی میتوان به توصیف مدام نشانه های جسمی به جای هیجان ها،گفتار و افکار عینی وابسته به وقایع بیرونی،همچنین فقر و محدودیت زندگی تخیلی اشاره کرد(سیفنوس[3]،2000)افراد دچار ناگویی هیجانی در بازشناسی،آشکارسازی،پردازش و تنظیم هیجان ها با دشواریهایی مواجه اند.ناگویی هیجانی در کل به عنوان نقص در خودتنظیم گری هیجانی در نظر گرفته می شود(کریتلر[4]،2002).بیان عواطف عامل اساسی در تمایز زوج های راضی از ناراضی است،چون نقش مهمی در صمیمیت رابطه دارد(کاترین وتیمرمن،2003 به نقل از بشارت،1391).  ابراز متقابل عواطف در زوجین احساس حمایت شدن را ایجاد نموده و خودآشکارسازی بیشتری را به دنبال دارد(ساندرسون و اوانس[5]،2001).

شخصیت[6] بیانگر آن دسته از ویژگیهای افراد است که الگوی ثابت رفتاری آنها را نشان می دهد(پروین،1989،ترجمه ی جوادی 1378). یونگ دو واژه درون گرایی و برون گرایی را دو بعد شخصیت افراد نامید و معتقد بود که این افراد از نظر روانی در یکی از این دو می گنجند.نگرش برونگرای انها نسان را به سوی دنیای عینی سوق میدهد،درحالیکه نگرش درونگرایانه،او را متوجه دنیاید رنخود می نماید،این دو نگرش معمولادرهرشخص وجود دارد،ولی به طورمعمول یکی غالب و دیگری مغلوب و ناخودآگاه است یونگ برای هر کدام (افراد درونگرا و برونگرا) خصایصی می شمارد. درونگرایان به افکارواحساسات خویش توجه دارند،گران آینده ومحافظه کارند،اصول و معیارهارا مهمترازخود اعمال می دانند و در نوشتن بهتر از گفتن هستند. برونگرای آن به افراد و اشیا توجه دارند.درزمان حال زندگی می کنند و به خوداعمال توجه دارند.خونگرم،پرحرف،زود آشنا و اهل معاشرت و اجتماعی هستند.( شعاری نژاد،1354). بر این اساس می توانیم با توجه به شخصیت افراد چگونگی واکنش آنها را درموقعیت ای مختلف پیش بینی کنیم،شخصیت  به صورت مستقیم وبه عنوان عاملی تاثیرگذار بر فرآیند ارتباطی زوجها اثر می گذارد و بالطبع رضایت زناشویی زوجها را نیز متاثر می سازد. شخصیت یک نفر انواع معین و متفاوتی از واکنشها را ازطرف مقابل فرا می خواند که درکل بر رضایت آنها موثر است(کاگلین،هالتون و هالت[7]،2000). با توجه به آنچه که گفته شد هدف کلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه ناگویی هیجانی و درون/برون گرایی با رضایت زناشویی می باشد.

1-2-بیان مساله

شواهد حاكی از آن است كه زوج ها در جوامع امروزی  برای برقراری و حفظ ارتباط صمیمی ودرك احساسات  از جانب همسرشان به مشكلات فراگیر و متعددی دچارند، بدیهی است كه كمبود های موجود در كفایت های عاطفی و هیجانی دو همسر در كنار عوامل متعدد دیگر از قبیل (عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و…) اثرات نامطلوبی بر زندگی اجتماعی آنها می گذارد و بطور  منطقی  هرچه نارضایتی از زندگی مشترك  بیشتر باشد،  احتمال ناسازگاری و جدایی افزایش می یابد(پارسا، 1387).

در خانواده های دارای کارکرد خوب، زوج ها نه تنها به وجود تعارض زناشویی اذعان دارند. بلکه این تعارض و مشکلات به شیوه موثری حل می شوند(گریف[8]،2000).

ناگویی هیجانی در معنای اصلی به فقدان واژه برای نامیدن و توصیف هیجانها اطلاق می شود كه از ریشه ی یونانی (الكسی[9]) نبود واژه(تیموس[10]) هیجان برگرفته شده است (كمپوس، چیوا، مورئو[11]، 2000) افراد دارای این صفت  مشكلاتی را در فهم حالات هیجانی دیگران دارند و در روابط ببین فردی همدلی محدودی را نشان می دهند( كریستال[12] ، 1979؛به نقل از هاشمی و همکاران،1391). ارتباط موثر نقش برجسته ای در رضایت زناشویی دارد و می تواند نقش مهمی در ایجاد

این مطلب را هم بخوانید :

دانلود مقاله مطالعات پیرامون عوامل موثربر تعهد سازمانی احساس امنیت روی زوجین داشته باشد(استنلی[13] و همکاران، 2002) بیان عواطف  عامل اساسی  در تمایز زوجهای راضی از ناراضی است، چون نقش مهمی در رشد صمیمیت دارد(یام[14] و همکاران، 2003) ابراز متقابل عواطف زوجین احساس حمایت شدن را ایجاد نموده و خود آشكار سازی بیشتر در رابطه را در پی دارد(ساندرسون و اوانس[15]، 2001).

اگرچه داشتن تشابه فرهنگی ، اعتقادی، مذهبی از معیارهای لازم انتخاب همسر تعیین شده است اما وجود این عوامل برای بنیان و ادامه یك زندگی لذت بخش و موفق كافی نیست ، یكی از معیارهایی كه حتما باید به آن توجه بیشتری شود ، خصوصیات شخصی افراد است(همگونه شخصیتی) یكی از ویژگیهای شخصیتی موثر بر موفقیت و تداوم زندگی زناشویی میزان درون گرایی و برون گرایی زوجین است(برشتاین و برشتاین[16]، 2002،ترجمه سهرابی،1373). با توجه به این مسئله  كه نارضا مندی زناشویی و طلاق ، موجب بروز اختلالهای جسمانی و روانی زوجین شده اند(ساپینگتون[17]،1999؛ترجمه حسین شاهی برواتی،1382). ودر نهایت ، از جانب خانواده های ناسالم ، جامعه نیز آسیب خواهد دید،  همه این  امور محقق را وادار می كند تا در پی كشف مولفه های  رضامندی زناشویی بوده تا بتواند عوامل آن را شناسایی كند.از این رو پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا بین درون/برون گرایی و ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی رابطه دارد؟

1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش

در زندگی مشترک، غالبا به هنگام مواجهه با مشکلات احساس ناکامی تحقیرو…احساسات وهیجانات به جای عقل و منطق بر همسران غلبه میکند لذا شناخت وهدایت هیجانات برای حفظ روابط زناشویی بسیار مهم است. با توجه به پژوهش­های انجام شده درخصوص روابط همسران به نظر می­رسد که مولفه­های هوش هیجانی میتوانند در رضایت زناشویی موثر باشد.روابط صمیمانه زوجین نیاز به مهارتهای ارتباطی دارد از قبیل توجه افراد به مسایل از دید همسرانشان وتوانایی درک هم دلانه ی آنچه همسرشان تجربه نموده است وهمچنین حساس و آگاه بودن از نیازهای او(گاتمن[18] وهمکاران، 1976)  همسرانی که از خودآگاهی بالاتری برخوردارند(خویشتن داری)ودر نحوه ی ابراز احساسات و هیجانات خود نسبت به دیگران خصوصا همسرشان تسلط دارند مانع بروز بسیاری از برخوردها و سوتفاهمات در زندگی زناشویی خود می­شوند(پارسا،1387). رضایت زناشویی فرآیندی است كه در طول زندگی زوجین به وجود می آید، زیرا لازمه آن انطباق سلیقه ها ، شناخت وی‍ژگیهای شخصیتی، ایجاد قواعد رفتاری و شكل گیری الگوهای مراوده است (احمدی،1382).

از آنجاییكه انتخاب همسر و انعقاد پیمان زناشویی هم نقطه ی عطفی در رشد و هم پیشرفتی  شخصی تلقی می شود و از آنجا كه بی تردید یكی از مهمترین تصمیم های كه در طول زندگی خود می گیریم انتخاب یك شریك زندگی است (برنشتاین و برنشتاین،2002؛ ترجمه سهرابی،1373) اهمیت مسئله ایجاب می كند  كه در هنگام همسر گزینی، علاوه بر عوامل عینی  نظیر مذهب ، طبقه اجتماعی، نحوه لباس پوشیدن، سن، قیافه و سطح تحصیلات به عوامل زیر بنایی از جمله وی‍ژگیهای شخصیتی نیز توجه شود تا با انتخاب درست در سایه ی خشنودی و رضایت زناشویی از ازدواجی مناسب، محیطی سالم و سازنده فراهم شود كه پایه و اساس نسل های آینده، پیشرفت جامعه، اعتلای فرهنگ و انتقال ارزش ها در آن  میسر گردد(دانش،1384).

با توجه به اهمیت کارکرد متعادل خانواده و جلوگیری از متلاشی شدن آن، شناخت عوامل مرتبط با رضایت زناشویی که پایه استحکام بخش زندگی خانوادگی است، ضروری به نظر میرسد (ثنایی و همکاران،1389). شخصیت به صورت مستقیم و به عنوان عاملی تاثیرگذار بر فرایند ارتباطی زوج ها اثر میگذارد و بالطبع رضایت زناشویی زوج ها را نیز متاثر می سازد. شخصیت یک نفرانواع معین ومتفاوتی از واکنش ها را از طرف مقابل فرامی خواند که در کل بر رضایت آن ها مؤثر است (کاگلین[19] و همکاران، 2000). هیجانات دارای کیفیت بالایی هستند به این صورت که می توانند باعث واکنش مثبت و منفی در افراد شوند (گروس[20]،1998). بنابراین اگر رفتارهای شخصیتی بالاخص درون /برونگرایی و نحوه صحیح ابراز احساسات را جزو معیارهای اولیه انتخاب همسر قرار دهیم، بدون شک بسیاری از مشکلات رفتاری و مشکلات مشابه به خودی خود ازبین می رود.همچنین با ارتقا سطح رضامندی زناشویی از رضایت از زندگی، افراد جامعه با آرامش خاطر بیشتر به رشد و تعالی و خدمات اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی خواهند پرداخت و خانواده ها نیز از این پیشرفت سود خواهند برد (ثنایی و همکاران،1389).

1-4-هدف های پژوهش:

هدف اصلی:

هدف کلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه ناگویی هیجانی و درون گرایی/برونگرایی با رضایت زناشویی می باشد.

هدف های فرعی:

1- بررسی رابطه ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی.

2-بررسی رابطه درون/برون گرایی زوجین با رضایت زناشویی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ب.ظ ]




تعریف عملیاتی هوش هیجانی: 13

تعریف مفهومی رضایت شغلی: 13

تعریف عملیاتی رضایت شغلی: 14

تعریف مفهومی منزلت اجتماعی: 14

تعریف عملیاتی منزلت اجتماعی: 14

فصل دوم:  پیشینه پژوهش

مقدمه16

هوش و تعریف آن: 18

برداشت روان شناسان از کلمه هوش… 18

چهار مهارت هوش هیجانی (عاطفی) یا هوش اجتماعی20

مؤلفه های بنیادی هوش هیجانی(عاطفی): 20

خودآگاهی ( Self Awareness) : 20

خودگردانی(Self Management) یا مدیریت عواطف( Managing Emotions ): 21

مهارتهای اجتماعی (Social Skills  ): 21

اندازه گیری هوش… 22

نظریه هوش های هشتگانه ی گاردنر23

از هوش کلامی تا هوش طبیعی: 23

هیجان24

تعریف هیجان: 24

هیجان خواهی: 26

ابراز هیجانها : 27

ابعاد هیجان : 27

مغزو هیجان: 29

دستگاه عصبی و هیجان: 30

نظریه های هیجان: 31

اصول اساسی نظریه های کلاسیک… 33

مدارهای عصبی و انتقال دهنده های عصبی.. 34

هوش هیجانی.. 36

دانلود مقاله و پایان نامه

 

تعاریف هوش هیجانی.. 36

تاریخچه هوش هیجانی.. 41

اهمیت کاربرد هوش هیجانی در زندگی روزمره 43

اهمیت توجه به هوش هیجانی در محیط کار44

هوش هیجانی و سلامت.. 44

راهکارهای ارتقاء هوش هیجانی.. 45

رضایت شغلی.. 46

تعاریف مختلف رضایت شغلی.. 46

رابطه هوش هیجانی با رضایت شغلی.. 48

رابطه ی مهارتهای ارتباطی و رضایت شغلی.. 49

منزلت اجتماعی.. 50

منزلت اجتماعی پلیس… 50

مبانی نظری منزلت اجتماعی پلیس… 51

نقش منزلت اجتماعی بر روند زندگی افراد جامعه53

مرور ادبیات و سوابق مربوطه54

پیشینه داخلی پژوهش… 54

پژوهش های خارجی.. 58

فصل سوم: روش پژوهش

روش پژوهش… 64

جامعه آماری.. 64

ابزارهای گردآوری داده ها 65

روایی و پایایی : 66

نمره گذاری : 67

روش اجرای پژوهش… 67

روش آماری و تجزیه و تحلیل داده­ها 67

فصل چهارم: یافته های پژوهش

یافته های پژوهش… 69

 آمار توصیفی.. 69

 

این مطلب را هم بخوانید :

آمار استنباطی (آزمون فرضیه ها) 72

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات

تفسیر نتایج.. 78

محدودیتهای پژوهش… 83

 پیشنهادات.. 83

الفپیشنهادهای پژوهشی.. 83

ب:پیشنهادهای کاربردی.. 84

منابع85

مقدمه:

مدیریت یك سازمان برای انطباق با تغییرات و به منظور بقاء و رشد در محیط­های جدید، ویژگی­های خاصی را می­طلبد كه عموماً مدیران برای پاسخ به آن­ها با مشكلات بسیاری مواجه می­شوند. روزه علم، به قدرت و نفوذ هیجان­ها در حیات ذهنی انسان پی برده است و در حال كشف و تبیین جایگاه هیجان­ها و احساسات در فعالیت­ها، رفتارها و حركات انسانی است .یكی از مهم­ترین خصیصه­ها كه می­تواند به مدیران در پاسخ به این تغییرات كمك كند، هوش هیجانی است.(مجتبی طبری، مهرناز قربانی ،1388)

هوش هیجانی دستاوردی تازه در علم روانشناسی است كه به تازگی به عرصه مدیریت نیز وارد شده و مشتمل بر درك و شناسایی احساسات و عواطف در اشخاص و استفاده از این ادراك برای اتخاذ تصمیم­های مناسب در زندگی روزمره می­باشد.

در گذشته هرگز كلماتی مانند هرج ومرج و عدم قطعیت در سرلوحه فعالیت­های تجاری قرار نداشت، اما امروزه بسیاری از سازمان­ها تحت تأثیر آشوب­های محیطی هستند. در مداوای یك سازمان بیمار حتماً باید به شرایط محیطی، اقتضائات و كاركنان توجه كافی داشت. هر مدیر باید بتواند از طریق افراد به اهداف سازمانی برسد. سالهاست به مدیران می­آموزند كه توانایی آن­ها برای دستیابی به اهداف، رابطه مستقیم با توانایی آن­ها با برانگیختن افراد اطراف خود دارد. این امر امروزه اهمیت بیشتری یافته است. زیرا مسائل انسانی، ارتباطات و روابط بین مدیر و كاركنان افزایش یافته است. در رویكرد جدید مدیریت فرهنگ سازمانی، كارتیمی و نحوه همكاری مدیر با دیگران اهمیت خاصی داردو مدیرانی مدنظر سازمان­ها هستند كه از توانمندی­های اجتماعی و مهارت­های ارتباطاتی برخوردار باشند، شنونده و سخنگوی خوبی باشندو با درك احساسات خودو دیگران در بیان و انتقال احساسات به خوبی عمل كنند و محیطی با نشاط ایجاد كنند كه در آن افراد رشد یابند.

سازمان نیروی انتظامی یکی از سازمان­های مهم وتاثیر گذار در جامعه بوده است. هدف آن مانند بقیه سازمان­ها، ایجاد بهره­وری است از جمله عوامل بهروری در سازمان­ها، نیروهای شاغل در آن هستند. (حاجی عمو عصار،1378)

در نیروی انتظامی نیز به مثابه همه سازمان­ها نیروهای انسانی، سرمایه­هایی پُر اهمیت تلقی می­شوند که مدیران، برای ارتقاء توانمندی­ها و کارایی­های آنان سرمایه گذاری­های زیادی را انجام می­دهند و برخی از این سرمایه گذاری­ها با هدف ارتقاء رفتار سازمانی این نیروهاست.

مطالعات روانشناسان نشان داده است که رفتارهای سازمان نظیر تعهد سازمانی؛ فرسودگی شغل؛ سبک رهبری و نظایرآن­ها؛ بر بهره­وری تأثیرات نیرومندی دارند.(مدنی،1384) با توجه به اهمیت نقش سازمان­های انتظامی در ایجاد و تقویت امنیت اجتماعی، وجود این مؤلفه­ها بر نیروی شاغل در سازمان انتظامی و نظامی از اهمیت بیشتری برخوردار است.

کارکنان نیروی انتظامی همانند همه افراد در معرض عوامل استرس­زای محیط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی قرار می­گیرند و علاوه بر آن با استرس­های شغلی فراوان روبرو هستند بنابراین توجه به نیاز­های آنان می­تواند در افزایش بهره­وری این گروه تأثیر زیادی داشته باشد.

شاید مردم در ذهن خود تصور قالبی بسیاری از پلیس داشته باشند اما این تصورات قالبی پس از هر برخورد با یک مامور پلیس ممکن است از میان رفته و یا تقویت شود. هر برخورد با پلیس ممکن است تأثیرات مثبت و یا منفی بر روابط میان پلیس و جامعه داشته باشد.

براساس تحقیقات مشخص شده است که هوش شناختی نمی­تواند معرف ظرفیت کلی هوش افراد باشد پس در اینجا چیزی به نام هوش هیجانی و نحوه بروز آن از طریق مهارت­های ارتباطی می­تواند نه تنها موفقیت شغلی، بلکه موفقیت در اکثر زمینه­ها را برای فرد به ارمغان بیاورد. در تحقیقات صورت گرفته راجع به رضایت شغلی مشخص شده کسانی که هوش هیجانی و ضریب عاطفی بالایی برخوردارند با آمادگی و مهارت بیشتری در جامعه حضور پیدا می­کنند و از رضایت شغلی پایداری برخور دارند. (زکی الف، 1385)

نتایج حاصله از تحقیقات نشانگر آن است که هوش هیجانی یکی از توانمندی­هایی است که با موفقیت شغلی ارتباط دارد. از طرف دیگر یکی از مساعل مهم و قابل تأمل در ارتباط با هوش هیجانی رضایت شغلی است، رضایت شغلی نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط کاری است هیچ صاحب نظری این ادعا را رد نمی­کند که نارضایتی کارکنان بر روحیه کاری آنان و بهره­وری سازمان اثر منفی دارد، در این بین ارتباطات مؤثر فعالیتی اجتناب ناپذیر و الزام­آور برای زندگی فردی، گروهی، سازمانی و جمعی در تمام جوامع بشری است و از عناصر کلیدی مهم بین افراد یک گروه به شمار می­رود. (میر سپاسی، 1373)

هود[1](2006) در پژوهشی تحت عنوان «منزلت اجتماعی پلیس» نشان داده است که بین اقتدار پلیس و منزلت اجتماعی آن رابطه­ی معناداری وجود دارد. منظور او از اقتدار، قدرت و توان پلیس در به سامان رساندن ماموریت­ها و مداخله­ی مؤثر و کارآمد در جرائم اجتماعی است. همچنین هود از پژوهش جامعی یاد می­کند که نشان داده است بین میزان شیوع کجروی­ها و جرایم اجتماعی در جامعه و میزان شأن و منزلت اجتماعی پلیس، همبستگی معکوس معنا­­داری وجود دارد. به زعم او «زمانی که جرائم و کج­روی­ها در جامعه رواج می­یابند، مردم اعتمادشان را به پلیس و نها­دهای امنیتی از دست می­دهند، به همین سبب در چنین شرایطی منزلت اجتماعی پلیس و نهادهای امنیتی به شدت تقلیل می­یابد».

در چند سال اخیر نیز برخی از محققان، پژوهش­های خود را معطوف به بررسی رابطه­ی احساس امنیت[2]، نشاط[3]و شادابی شهروندان با منزلت اجتماعی پلیس نموده­اند. به عنوان مثال ارجایل[4] (2000) نشان داده است که با افزایش احساس نشاط شهروندان یک جامعه، بر میزان ارج و احترامی که آنان برای پلیس قائل می­شوند افزوده می­گردد. او در تبعیین این یافته اذعان نموده است که مردم یک جامعه، بخشی از ایمنی، شادابی و آسودگی خاطر خویش را حاصل تلاش های حرفه­ای و اقدامات ماهرانه­ی پلیس می­دانند، به همین سبب وقتی نشاط آنان فزونی می­یابد ارج و احترام فزون­تری برای پلیس قائل می­شوند. گذشته از آن، شواهد زیادی وجود دارد که نشان می­دهد (برای مثال کار ترجمه­ی پاشا شریفی و نجفی زند، 1385) شهروندان برخور­دار از سلامت و نشاط بالا، نگرش مطلوبی به اقشار و گروه­های مختلف اجتماعی به

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ب.ظ ]