2-5 بررسی نتایج فرضیه‌ها…………………………………………………………………………………………… 116

3-5 محدودیت‌ها و موانع پژوهش…………………………………………………………………………………. 126

4-5  پیشنهادها………………………………………………………………………………………………………… 127

1-4-5  پیشنهادهای پژوهشی……………………………………………………………………………………….. 127

2-4-5  پیشنهادهای كاربردی……………………………………………………………………………………….. 128

منابع

منابع فارسی……………………………………………………………………………………………………………… 130

منابع لاتین……………………………………………………………………………………………………………….. 138

پیوست‌ها

پیوست 1: پرسشنامه اطلاعات شخصی (الف)…………………………………………………………………… 145

پیوست 2: پرسشنامه اطلاعات شخصی (ب)…………………………………………………………………….. 146

پیوست 3: پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت…………………………………………………………………….. 147

پیوست 4: پرسشنامه تجربیات مربوط به روابط نزدیک………………………………………………………….. 151

چكیده انگلیسی…………………………………………………………………………………………………………. 153

فهرست جداول

عنوان                                                                                                   صفحه

جدول 1 – 3  مقایسه شغل در گروههای مورد بررسی (بر حسب تعداد)………………………………… 95

جدول 2 – 3  مقایسه تحصیلات در گروههای مورد بررسی (بر حسب تعداد)………………………….. 96

جدول 3 – 3  مقایسه شرایط مسکونی در گروههای مورد بررسی (بر حسب تعداد)…………………… 96

جدول 4-3  مقایسه تعداد فرزند در گروههای مورد بررسی………………………………………………….. 97

جدول 5-3  مقایسه دلیل تقاضای طلاق در گروههای مورد بررسی (بر حسب تعداد)…………………. 97

جدول 6-3  مقایسه نحوه انتخاب همسر در گروههای مورد بررسی (بر حسب تعداد)………………… 98

جدول 7-3   مقایسه نوع ازدواج و آشنایی در گروههای مورد بررسی (بر حسب تعداد)……………… 98

جدول 1-4   یافته های توصیفی متغیرهای سبکهای دلبستگی(اضطرابی، اجتنابی)، عزت نفسکل و خرده مقیاسهای آن (عزت نفس عمومی، عزت نفس خانوادگی، عزت نفس اجتماعی، عزت نفس شغلی/تحصیلی) مربوط به زنان عادی (80=N)…………………………………………………………………………………………………………………………… 106

جدول 2 – 4  یافته های توصیفی متغیرهای سبکهای دلبستگی(اضطرابی، اجتنابی)، عزت نفسکل و خرده مقیاسهای آن (عزت نفس عمومی، عزت نفس خانوادگی، عزت نفس اجتماعی، عزت نفس شغلی/تحصیلی) مربوط به زنان متقاضی طلاق (80=N)…………………………………………………………………………………………………………………………… 107

جدول 3 – 4  ماتریس همبستگی متغیرهای مورد مطالعه در زنان متقاضی طلاق (80=N)……………. 108

جدول 4- 4  ماتریس همبستگی متغیرهای مورد مطالعه در زنان عادی (80=N)………………………… 108

جدول 5– 4  اثر پیلایی و لامبدای ویلکز و اثر هتلینگ و بزرگترین ریشه روی…………………………. 109

جدول 6-4   تحلیل واریانس چند متغیره برای بررسی تفاوت سبکهای دلبستگی در زنان متقاضی طلاق و زنان عادی …………………………………………………………………………………………………………………………….. 110

جدول 7-4 ازمون تی بین دو گروه متقاضی طلاق و عادی ……………………………………………………………111

جدول 8-4  اثر پیلایی و لامبدای ویلکز و اثر هتلینگ و بزرگترین ریشه روی………………………….. 111

جدول 9-4   تحلیل واریانس چند متغیره برای بررسی تفاوت عزت نفس (کل) و خرده مقیاس‏های آن در زنان متقاضی طلاق و زنان عادی…………………………………………………………………………………………………………….. 112

 

چكیده

دانلود پایان نامه

 

پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک‏های دلبستگی و عزت نفس زنان متقاضی طلاق با زنان عادی در سال 1393 انجام شد. جامعه‏ی آماری در این پژوهش، کلیه‏ی زنان متأهل شهر شیراز، شامل زنان متقاضی طلاق كه در فواصل زمانی اردیبهشت تا تیر سال 1393 جهت امر طلاق به دادگستری یا دفاتر وكالت مراجعه كرده بودند و زنان عادی که تا کنون به دادسراهای خانواده مراجعه نکرده بودند. پژوهش حاضر از نوع مطالعات علّی – مقایسه ای و پس رویدادی و روش گردآوری داده ها میدانی بود. نمونه آماری در این پژوهش 160 زن، شامل دو گروه بود: گروه اول80 زن متقاضی طلاق كه به دادگستری، دادسرا یا دفاتر وکالت در شهر شیراز مراجعه کرده بودند  و روش نمونه گیری آنها ،نمونه گیری هدفمند بود.گروه دوم80 زن عادی بودند که این گروه از مراجعین به مراکز بهداشتی درمانی انتخاب شدند و از نظر سنوات ازدواج و محدوده شهری محل زندگی تقریبا با گروه متقاضی طلاق همتا شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده در روابط نزدیک (ECR-R) و پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت بود. نتایج آزمون مانوا و T تست مستقل نشان داد که نمرات سبک‌های دلبستگی (اضطرابی و اجتنابی) در زنان متقاضی طلاق، نسبت به  زنان عادی، بالاتر بود؛ و تفاوت در دو گروه معنادار بود. در متغیر عزت نفس و خرده مقیاسهای آن (عزت نفس خانوادگی، عزت نفس اجتماعی و عزت نفس شغلی/ تحصیلی) زنان عادی نسبت به زنان متقاضی طلاق، میانگین بالاتری داشتند و تفاوت در دو گروه معنادار بود. ضروری است این نكته مورد توجه سیاست‏گزاران سلامت قرار گرفته و آموزش مهارت‏های زندگی و مهارت‏های فرزندپروری، به منظور بهبود روابط خانوادگی برای خانواده‏ها در نظر گرفته شود.

کلمات کلیدی: سبک‌های دلبستگی، عزت نفس، زنان متقاضی طلاق

 

فصل اول

 

این مطلب را هم بخوانید :

 

مقدمه و کلیات

 

1-1- مقدمه:

خانواده به عنوان كوچك‏ترین واحد اجتماعی، اساس تشكیل جامعه و حفظ عواطف انسانی است و یكی از عوامل مؤثر در رفتار فرد، به حساب می‏آید.خانواده نظم و ترتیب دهنده اعمال فرد از لحاظ كلی و محیط طبیعی، كانون محبت و پشتیبان همیشگی در جنبه­های مختلف حیات فردی است. به همین علّت نقش آن در زندگی فرد روز به روز افزایش می‏یابد.وقتی الگوهای خانواده برای رسیدن به هدف‏ها سودمند باشد، خانواده از نظر کارکردی، کارآمد خواهد بود اما وقتی این الگوها سودمند نباشد و تعامل، همراه با استرس و رفتارهای بیمارگونه صورت گیرد، خانواده چهره‏ای ناکارآمد می‏یابد (بهبودی، هاشمیان، شریفی و نوابی، 1388).

سنگ بنای خانواده ازدواج است. ازدواج، نیازمند همکاری، همدلی، وحدت، علاقه، مهربانی، بردباری و مسوولیت پذیری است.زندگی مشترک با این باور که تنها مرگ می‏تواند ما را از یکدیگر جدا کند شروع می‏شود و زوجین هم، حداقل در آغاز زندگی مشترک خود نسبت به آن اعتقاد کامل دارند. اما واقعیت چیز دیگری است، زندگی مشترک تحت تاثیر عوامل متعددی قرار می‌گیرد که پاره ای از آن‏ها ممکن است زوجین را به طرف اختلاف و درگیری، جدایی روانی و حتی طلاق سوق دهد. تحقیقات مختلف نشان داده است که یکی از مهمترین عوامل مشکل ساز، اختلال در ارتباط یا به عبارتی اختلال در فرآیند تفهیم و تفاهم است (فرهنگی، 1379).

طلاق به معنای پایان زندگی مشترک بین زوجین و جدایی فیزیکی آنان  پس از جدایی روحی و عاطفی قلمداد می‏شود. در این مورد زوجین بنا بر مقتضیات روحی، اجتماعی و اقتصادی به انتخاب سبک جدیدی از زندگی می‌پردازند که ممکن است با روش گذشته زندگی آنان تفاوت ماهیتی داشته باشد. به طور کلی جدایی و طلاق با ناخرسندی همراه است و شرایط روحی و عاطفی زن و مرد و نگرش‌های اجتماعی به آنان را تحت الشعاع قرار می‏دهد، بروز مشکلاتی همچون اضطراب، افسردگی، تنش‌های روحی، بیماری‏های جسمی، انزوا، ترسهای مرضی و غیره از جمله ابعاد روانی طلاق می‏باشد (جنویو[1]، 1992).

نقش خانواده در شکل‏گیری یا تداوم ویژگی‏های شخصیتی بسیار شناخته شده است و حجم عظیمی از یافته‏های پژوهشی نیز از این موضوع حمایت می‏کنند (رایان، ریچارد، ردینگ و آیلین[2]، 2004). طلاق نیز از جمله آسیب‏هایی است كه بر کارکرد خانواده تاثیر داشته و متقابلا از کارکرد خانواده تاثیر می‏پذیرند و به لحاظ ایجاد مشكلات اجتماعی فراوان و انگ اجتماعی،از بعد سلامت روانی و اجتماعی وضعیت افراد را متاثر كرده و منجر به بروز مشكلات عدیده در فعالیت‏های مفید و علایق افراد می‏گردد (آرندا و آیرین[3]، 2004).

یکی از عوامل مهم که در سالهای اخیر به آن توجه شده است و بر روی رضایت زناشویی تاثیر دارد؛ سبک دلبستگی است یعنی تجارب اولیه فرد با والدین و یا نوع رابطه عاطفی فرد با والدین خود در دوران کودکی. برخی از مطالعات تلاش کرده اند به این سوال پاسخ دهند که چگونه تجارب اولیه فرد در دوران کودکی می‏تواند وی را در بزرگسالی تحت تاثیر قرار دهد (سیمپسون و رولز[4]، 1998).

سبک دلبستگی از جمله ویژگی‏هایی است كه بر کارکرد خانواده تاثیر داشته و متقابلا از کارکرد خانواده تاثیر می‏پذیرد.دلبستگی پیوند عاطفی عمیقی است که با افراد خاص در زندگی خود برقرار می‌کنیم، به طوری که وقتی با آن ها تعامل می‌کنیم، احساس نشاط کرده و هنگام استرس از این که در کنار آن ها هستیم، احساس آرامش می‌کنیم (برک[5]، 2010). به عبارت دیگر، دلبستگی یک رابطه نزدیک عاطفی است که در آن رابطه، مشخص احساس امنیت می‏کند (بالبی، 1980). کودکان از نیمه دوم اولین سال زندگی، به افراد آشنایی که نیازهای آنان را برآورده می‏کنند، دلبسته می‏شوند. فروید اولین کسی بود که بیان داشت، پیوند عاطفی کودک با مادر پایه واساس تمامی روابط بعدی اوست. اما نظریه روان کاوی، تغذیه را شرط اولیه پیوند عاطفی نوزاد با مادر می‏داند (برک، 2010).

امروزه، نظریه ی دلبستگی در افراد بزرگسال، مركز توجه روابط هیجانی عمده بوده و می‏تواند چارچوبی سودمند را در راستای مفهوم سازی و شیوه های درمانی در ارتباط با بزرگسالان مشكل دار ارایه دهد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...