پایان نامه اثر 12 هفته تمرین هاتا یوگا (روش تیموتی مک کال) برسطوح سرمی ویسفاتین، رزیستین،هموگلوبین گلیکوزیله |
2-2-1 بافت چربی………………………………………………………………………….. 19
2-2-2 آدیپوکاین ها……………………………………………………………………….. 19
2-2-2-1 لپتین……………………………………………………………………………. 21
2-2-2-2 آدیپونکتین…………………………………………………………………. 21
2-2-2-3 ویسفاتین……………………………………………………………………. 22
2-2-3 انسولین………………………………………………………………………………. 27
2-2-4 مقاومت به انسولین………………………………………………………….. 28
2-2-5 ارتباط بین ویسفاتین و انسولین………………………………….. 28
2-2-6 رزیستین………………………………………………………………………………. 29
2-2-7 فعالیت یوگا………………………………………………………………………… 32
2-3 بخش دوم: پیشینه تحقیق…………………………………………………………. 34
2-3-1 ویسفاتین، چاقی، و متابولیسم گلوکز………………………….. 34
2-3-2 ویسفاتین و دیابت نوع 1 و 2…………………………………………. 35
2-3-3 تأثیر فعّالیّت تک جلسه ای بر ویسفاتین………………………….. 36
2-3-4 ویسفاتین و فعّالیّت ورزشی کوتاه مدت……………………………. 36
2-3-5 تأثیر تمرین هوازی و مقاومتی بر ویسفاتین………………… 37
2-3- 6 رزیستین و ورزش :فعّالیّت ورزشی کوتاه مدّت…………………… 39
2-3-7 رزیستین و فعّالیّت ورزشی بلند مدّت………………………………… 40
2-3-8 تأثیر فعّالیّت مقاومتی بر هورمون های مرتبط با چاقی و حساسیت به انسولین 42
2-3-9 ارتباط انرژی مصرفی با آدیپوکاین ها و مقاومت به انسولین 45
2-3-10 یوگا و دیابت…………………………………………………………………….. 47
2-4 خلاصه…………………………………………………………………………………………….. 50
فصل سوم: روش تحقیق
3-1 مقدمه…………………………………………………………………………………………… 52
3-2 جامعه و نمونه آماری…………………………………………………………….. 52
3-3 اندازه گیری های اولیه……………………………………………………………… 53
3-3-1 اندازه گیری طول قامت………………………………………………………. 53
3-3-2 اندازه گیری وزن بدن……………………………………………………….. 53
3-3-3 اندازه گیری ترکیب بدن……………………………………………………. 53
3-3-5 اندازه گیری WHR…………………………………………………………………. 53
3-3-6 اندازه گیری BMI…………………………………………………………………. 54
3-4 چگونگی انجام کار…………………………………………………………………….. 54
3-4-1پروتکل تمرین :…………………………………………………………………….. 54
3-4-2 شاخص های اندازه گیری…………………………………………………………. 55
3-4-3 نمونه گیری خون……………………………………………………………………. 55
3-4-4 ابزارهای اندازه گیری………………………………………………………. 56
3-5 تجزیه و تحلیل آماری……………………………………………………………….. 57
3-6 مسائل اخلاقی……………………………………………………………………………….. 57
فصل چهارم: نتایج تحقیق
4-1 مقدمه…………………………………………………………………………………………… 59
4-2 بررسی طبیعی بودن توزیع داده ها………………………………………….. 60
4-3 اطلاعات و ویژگی های توصیفی آزمودنی ها……………………………….. 59
4-4 آزمون فرضیه ها………………………………………………………………………….. 61
4-4-1 فرضیه اول: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر سطوح ویسفاتین پلاسما زنان دیابتی نوع 2 ندارد……………………………………………………………………… 61
4-4-2 فرضیه دوم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر سطوح رزیستین پلاسما زنان دیابتی نوع 2 ندارد……………………………………………………………………… 64
4-4-3 فرضیه سوم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر سطوح گلوکز ناشتا پلاسما زنان دیابتی نوع 2 ندارد……………………………………………………………………… 66
4-4-4 فرضیه چهارم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر سطوح هموگلوبین گلیکوزیله پلاسما زنان دیابتی نوع 2 ندارد……………………………………………….. 68
4-4-5 فرضیه پنجم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر سطوح مقاومت به انسولین پلاسما زنان دیابتی نوع 2 ندارد……………………………………………………………. 70
4-4-6 فرضیه ششم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر سطوح LDL پلاسما زنان دیابتی نوع 2 ندارد……………………………………………………………………………………. 72
4-4-7 فرضیه هفتم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر سطوح HDL پلاسما زنان دیابتی نوع 2 ندارد……………………………………………………………………………………. 74
4-4-7 فرضیه هشتم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر سطوح VLDL پلاسما زنان دیابتی نوع 2 ندارد……………………………………………………………………………………. 78
4-4-9 فرضیه نهم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر سطوح TG پلاسما زنان دیابتی نوع 2 ندارد……………………………………………………………………………………………. 78
4-4-10 فرضیه دهم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر سطوح کلسترول تام پلاسما زنان دیابتی نوع 2 ندارد……………………………………………………………………… 80
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1 مقدمه……………………………………………………………………………………….. 84
5-2 بحث و بررسی…………………………………………………………………………….. 84
5-3 نتیجه گیری…………………………………………………………………………………. 94
5-4 جمع بندی…………………………………………………………………………………….. 94
5-5 پیشنهادات پژوهشی…………………………………………………………………….. 94
5-6 پیشنهادات کاربردی…………………………………………………………………… 95
منابع
فهرست منابع فارسی………………………………………………………………………….. 97
فهرست منابع غیرفارسی……………………………………………………………………. 97
پیوست
پیوست شماره 1: رضایت نامه……………………………………………………………. 111
پیوست شماره 2: پرسش نامه آمادگی شرکت در پژوهش…………………. 112
پیوست شماره3: پرسش نامه پزشکی ورزشی…………………………………….. 113
پیوست شماره5: فراخوان شرکت در پژوهش…………………………………….. 117
چکیده:
هدف: هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی اثر 12 هفته تمرینات منتخب یوگا بر ویسفاتین، رزیستین، مقاومت به انسولین، گلوکز ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و نیمرخ لیپیدی در زنان غیر یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 میباشد.
روش شناسی: به منظور دست یافتن به اهداف مطالعه تعداد 30 نفر از بانوان دیابتی شهر سمنان با میانگین سن (35/3±85/46 سال)، وزن (18/17±79/69 کیلوگرم)، قد (00/5±03/155سانتیمتر)، BMI (00/5±64/29 کیلوگرم بر متر مربع) و با 69/2±46/6 سال سابقه ابتلاء به دیابت و با داشتن شرایط حضور در پژوهش انتخاب شدند و در دو گروه تمرین یوگا (15N=) و گروه کنترل (12N=) قرار گرفتند. برنامه تمرینی گروه تجربی مدت 12 هفته هر هفته سه جلسه و هر جلسه 90 دقیقه به طول انجامید. سطوح ویسفاتین، رزیستین، مقاومت به انسولین، گلوکز ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، TG، HDL-C، LDL-C، VLDL و کلسترول تام آزمودنیها 48 ساعت قبل از شروع تمرین و 48 ساعت بعد از اتمام پروتکل تمرینی اندازهگیری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t مستقل، t وابسته و آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر با استفاده از نرم افزار spss نسخه 20 استفاده شد.
یافتهها: در گروه تمرین یوگا، کاهش معنادار در ویسفاتین (037/0p=)، رزیستین (007/0p=)، مقاومت به انسولین (001/0p=)، گلوکز ناشتا (001/0p=)، هموگلوبین گلیکوزیله (050/0p=)، LDL (018/0p=) و افزایش معنادار در HDL (010/0p=) مشاهده گردید. اما کاهش در TG، VLDL و کلسترول به سطح معنی داری نرسید (05/0p≥). از طرف دیگر در گروه کنترل افزایش معنی داری در VLDL (004/0p=) و مقاومت به انسولین مشاهده گردید (000/0p=). اثر تعاملی آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد تغییرات در رزیستین (005/0p=)، مقاومت به انسولین (001/0p=)، گلوکز ناشتا (000/0p=)، هموگلوبین گلیکوزیله (034/0p=)، LDL (009/0p=)، HDL (003/0p=) و VLDL (027/0p=) در گروه تمرین یوگا در مقایسه با گروه کنترل معنی دار بود اما در بقیه متغیرها به معنی دار نبود (05/0p≥).
نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد 12 هفته تمرین یوگا موجب بهبود در سطوح ویسفاتین، رزیستین، مقاومت به انسولین، گلوکز ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و لیپیدهای خون در زنان غیر یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 میشود.
واژگان کلیدی: یوگا، دیابت نوع 2، نیمرخ لیپیدی، گلوکز ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله
1-1 مقدمه
بیماری قند یا دیابت به گروهی ناهمگون از بیماریهای متابولیک اطلاق میشود که با هیپرگلیسمی مزمن و اختلال در متابولیسم کربوهیدرات، لیپید و پروتئین همراه است این بیماری از اختلال در ترشح انسولین و عملکرد گیرندههای انسولین یا هر دو این وضعیتها ناشی میشود. طبق آمار سال 2010 سازمان ملل 285 میلیون نفر در سراسر جهان مبتلا به دیابت هستند (آندر یولی و همکاران، 2004). دیابت شیرین میلیونها نفر از مردم سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داده و این تعداد همچنین در نرخ هشدار دهندهای افزایش مییابند. برآوردها نشان میدهند تعداد بیماران دیابتی سراسر جهان در سال 2030 به بیش از 366 میلیون نفر خواهد رسید (گریگ و همکاران[1]، 2004)، در ایران 5 درصد کل کشور دیابت دارند که رشد دیابت 4 برابر رشد جمعیت است (تی مککال، 2007). به طور کلی دو نوع دیابت وجود دارد : الف) دیابت شیرین شامل: 1) دیابت وابسته به انسولین یا دیابت جوانان (دیابت نوع اول)، حدود 10 تا 15 درصد موارد را شامل میشود، 2) دیابت غیر وابسته به انسولین یا دیابت بزرگسالی (دیابت نوع دوم) حدود 85 تا 90 درصد موارد را شامل میشود و 3) دیابت بارداری که در زمان بارداری روی داده و با احتمال 40 تا 60 درصد این افراد در ادامه زندگی به دیابت نوع دوم مبتلا میشوند (فرابک و همکاران[2]، 2001) ب) دیابت بیمزه: دیابت بیمزه یک اختلال در سیستم هورمونی است که در آن اغلب کمبود هورمون ضد ادراری که به طور طبیعی از غده هیپوفیز خلفی ترشح میشود، وجود دارد. در دیابت بیمزه هیچ اختلالی در قند خون وجود ندارد و فقط به دلیل افزایش حجم ادرار به دیابت شباهت دارد. عوامل ژنتیکی و محیطی به طور قوی در توسعه دیابت نوع دو درگیر هستند. نواقص ژنتیکی پیچیدهاند و به خوبی مشخص نیستند، اما خطر دیابت نوع دو با بالا رفتن سن، چاقی، بیتحرکی افزایش مییابد. بطور معمول سه روش برای کاهش قند خون در بیماران دیابت نوع 2 به کار برده میشود، رژیم غذایی، ورزش، دارو درمانی (باچی و همکاران[3]، 2012).
امروزه دانشمندان دریافتند که بافت چربی مواد شیمیایی بسیاری به نام آدیپوکاین یا آدیپوسیتوکاین از خود ترشح میکند که در بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیکی بدن از جمله متابولیسم گلوکز و چربی، التهاب، بیماری قلبی- عروقی، چاقی و دیابت نقش مهمّی ایفا میکنند. بافت چربی با فعّالیّتهای اندوکراین، پاراکراین و اتوکراینی خود، بافتهای مهمّی مانند هیپوتالاموس، لوزالمعده، کبد، عضلات اسکلتی و سیستم ایمنی را تحت تأثیر قرار میدهد (فرابک و همکاران، 2001)، مطالعات نشان داد که بسیاری از آدیپوکاینها، بر مقاومت انسولینی و بیماری دیابت تأثیر میگذارند (راب و همکاران[4]، 2008). از جمله این آدیپوکاینها که بر مقاومت انسولینی تأثیر دارند ویسفاتین و رزیستین هستند.
فوکاهارا و همکاران (2005)، نام ویسفاتین را برای آدیپوکاین جدیدی که از چربی احشایی انسانها و موش جدا کردند، نهادند. اما ویسفاتین قبل از آن نیز در اوایل دهه 1990 از لنفوسیتها جدا شده و با عنوان ([5]PBEF) شناسایی شده بود (سامال[6] و همکاران، 1994). علاوه بر این، مشخص شد که PBEF یک مولکول شبه سایتوکینی است که اثر اینترلوکین 7 و عامل سلول بنیادی بر شکلگیری کلونی Pre-B-lymphocyte را افزایش میدهد و همچنین در عضلات اسکلتی، کبد، و مغز استخوان وجود دارد (سامال و همکاران، 1994). بیش از 95 درصد توالی پروتئین ویسفاتین انسان، شبیه ویسفاتین رت و موشهاست (یانگ و همکاران[7]، 2006). رولو و همکاران دریافتند که بیان پروتئین ویسفاتین در بافت چربی قهوهای کلیه، و کبد موشها به نسبت بالا، قلب موش به نسبت متوسط، بافت چربی سفید، ریه، طحال، بیضهها، و عضله موشها به نسبت کم وجود دارد و در مغز و پانکراس موشها وجود ندارد (ریوولو و همکاران[8]، 2007). همچنین فوکوهارا و همکاران گزارش کردند که ویسفاتین در گردش خون نیز وجود دارد (فوکوهارا و همکاران، 2005). بنابراین ویسفاتین یک پروتئین پویای درون و برون سلولی است.
رزیستین: عضوی از خانواده مولکولهای شبه رزیستین (RELM[9])، است که در پاتولوژی مقاومت انسولینی ناشی از چاقی و دیابت نوع 2 نقش دارد. رزیستین در سال 2001 با عنوان ژن تنظیم منفی [10]TZD در آدیپوسیت موشها کشف شد (کیم و همکاران[11]، 2006). تحقیقات نشان میدهد که سطوح گردش خون رزیستین در موشها با چاقی افزایش مییابد و در مقاومت انسولینی هپاتیک و عضلات اسکلتی نقش دارد (استفان[12] و همکاران، 2001؛ ساتوح[13] و همکاران، 2006؛ پراونس[14] و همکاران، 2003، موس و همکاران[15]، 2004). مطالعات انسانی انجام شده در سالهای گذشته، یافتههای متناقضی را در مورد نقش رزیستین در متابولیسم گلوکز گزارش کردند. چند گروه پیشنهاد کردند که سطوح رزیستین با چاقی، مقاومت به انسولینی و دیابت نوع 2 ارتباط دارد (دگاوا[16] و همکاران، 2004؛ اوچی[17] و همکاران، 2007). اما گروههای دیگر تغییراتی در سطوح رزیستین در چنین شرایطی مشاهده نکردند (گربر[18] و همکاران، 2005؛ بکرز[19] و همکاران، 2008). اگر چه هنوز الگوی واضحی بر ای رزیستین در متابولیسم گلوکز وجود ندارد اما یافتهها نشان میدهد که رزیستین در فرآیند التهاب نقش دارد.
تحقیقات نشان دادند که تمرینات ورزشی موجب کاهش مقاومت انسولینی و بهبود حسّاسّیت انسولینی و افزایش تحمل گلوکز میشود، و همچنین ورزش با کاهش علائم سندرم متابولیک همراه و باعث کاهش چربی احشایی میگردد (گریگ و همکاران، 2004). در افراد دیابتی نوع 2 حین انجام ورزش متوسط (تمرین با 45 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه) استفاده از گلوکز خون توسط عضلات بیش از تولید گلوکز کبدی افزایش مییابد و در نتیجه گلوکز خون روند کاهشی خواهد داشت. سطوح انسولین پلاسمایی به طور طبیعی کاهش مییابد، بنابراین خطر کاهش گلوکز خون حین ورزشهای درازمدت در افرادی که انسولین یا محرکهای انسولین دریافت نمیکنند ناچیز است. اثرات یک نوبت ورزش هوازی بر عمل انسولین با توجه به مدّت، شدّت و رژیم غذایی بعد متفاوت است. به هرحال، یک وهله ورزش هوازی عمل انسولین و تحمّل گلوکز را برای 24 تا 48 ساعت افزایش میدهد (گومز[20] و همکاران، 2009). هنگام ورزش هوازی شدید و کوتاه مدّت سطوح کاتکولامینهای پلاسما به طور قابل توجه افزایش مییابد که منجر به افزایش در تولید گلوکز میشود. بنابراین در چنین فعّالیتهایی افزایش گلوکز خون میتواند ایجاد شود و برای 1 تا 2 ساعت ادامه یابد چرا که سطوح پلاسمایی کاتکولامینها و تولید گلوکز بلافاصله بعد از قطع ورزش به سطح طبیعی باز نمیگردد (مارلیز[21] و همکاران، 2002). در مورد اثرات آنی تمرین مقاومتی بر سطوح گلوکز خون افراد دیابتی نوع 2 نسبت به تمرین هوازی شواهد کمتری وجود دارد. در افراد با شرایط پیش دیابتی (سطح گلوکز 100 تا 125 میلیگرم بر دسیلیتر) تمرین مقاومتی منجر به کاهش گلوکز خون ناشتا تا 24 ساعت بعد میشود. البّته کاهش بیشتری در پاسخ به تمرین مقاومتی با حجم بالا (چند ست در مقابل یک ست در هر جلسه) و شدید مشاهده شده است (بلک[22] و همکاران، 2010). در مجموع، در افراد دیابتی نشان داده شده است که تمرین مقاومتی از طریق افزایش بیان ژن GLUT-4، گلیکوژن سنتاز، آدیپونکتین و کاهش TNF-α منجر به بهبود حساسیت انسولینی میشود. بر خلاف تمرین هوازی، شدّتهای بالاتر تمرین مقاومتی (3 ست 8 تا 10 تکراری با 75 تا 85 درصد 1RM) توسط افراد دیابتی قابل تحمّل است و دارای مزایای زیادی برای این افراد میباشد.
از طرف دیگر، از جمله فعّالیّتهای ورزشی که تأثیر مثبتی بر دیابت دارد ورزش یوگا است. یوگا یک علم باستانی هندی است و ترکیبی از فرهنگ آریایی و هندی میباشد که مؤثر بر هماهنگی و توازن بین جسم، روان و روح می شود. سیستم علمی، عملی یوگا این توازن را از طریق انجام تمرینات جسمی (آسانا)، تنفسی (پرانایاما)، مودراها (سیستم عصبی) و قفلهای انرژی (7 چاکراه وابسته به غدد درون ریز) و مراقبه (آرامش روح) تأمین میکند. عدم توازن در این سطوح سبب ایجاد اختلال در ارگانها، ماهیچهها و اعصاب میگردد. سیستم یوگا به شاخههای زیادی نظیر: هاتا، راجا، گیانا، کارما، کندالینی، مانترا، لایا یوگا تقسیم شده است که هر کدام از شاخهها بنا بر هدفی که دنبال میکند به ذکر جزئیات پرداخته و هر فرد میتواند متناسب با خصوصیات فردی و نیاز شخصی راه مورد علاقهاش را انتخاب کند. در چند دههی اخیر قرن حاضر، هاتا یوگا از گسترش ویژهای برخوردار بوده است، امروزه هاتا یوگا به مسایل علمی و عملی مانند آساناها (حرکات یوگا)، تمرینات تنفسی (پرانایاما) و مودراها (جریان انرژی) میپردازد (تی مککال، 2007). آرامش عمیق یک بخش منحصر به فرد از برنامههای یوگا است که باعث ریلکس شدن سیستم عصبی سمپاتیک (تی مککال[23]، 2007)، کاهش استرسهای فیزیولوژیکی (وولری[24] و همکاران، 2004) میشود (استرسهای فیزیولوژیکی به بیماریهای متابولیکی مثل دیابت اطلاق میشود). ساز و کارهای روانی اثرات مفید ورزش یوگا بر بهبود کیفیّت زندگی شامل افزایش خود کارایی (Self-efficacy)، اعتماد به نفس، بهبود آشفتگی و از جمله ساز و کارهای فیزیولوژیک شامل افزایش نوراپینفرین مرکزی، تغییر در سیستم آدرنوکورتیکال هیپوتالاموس[25]، تغییر در سنتز و متابولیسم سرتونین (Serotonin) و اندورفینها (Endorphins) است. البته اثرات مفید فعّالیّت یوگا بر سلامت روانی، کیفیّت زندگی و افسردگی در دیابتیهای نوع 2 که دارای افسردگی و اختلال روانی بودند، بیشتر است (تی مککال، 2007). در افراد مختلف استفاده از برنامههای خاص یوگا برای کاهش قند خون و فشار خون بالا و کلسترول خون گزارش شده است (کوهن[26] و همکاران، 2008). به عنوان مثال تمرین یوگا در کاهش فشار خون در افراد سالم، افراد مبتلا به فشار خون بالا، و افراد مبتلا به سندروم متابولیک مؤثر بوده است (کوهن و همکاران، 2008). همچنین ثابت شده است که یوگا موجب کاهش تغییرات قلبی- عروقی ناشی از ورزش را بهبود میدهد (اودوپا[27] و همکاران، 2004).
1-2 بیان مسئله
مطالعات همهگیرشناسی ارتباط مستقیمی را بین نداشتن فعّالیّت بدنی و بروز و ظهور عوامل خطرزای قلبی- عروقی از جمله پرفشار خونی، مقاومت به انسولین، انواع دیابت، دیس- لیپیدمی و چاقی نشان دادهاند. رابطه بین فعّالیّت بدنی و مقاومت به انسولین اولین بار در سال 1945 پیشنهاد شد. سپس مطالعات مداخلهگر و مقطعی رابطه بین فعّالیّت بدنی و حسّاسیت به انسولین را نشان دادند. مطالعات مقطعی مقادیر پایینتر انسولین و سطوح بالاتر حسّاسیت به انسولین را در ورزشکاران، وقتی که با افراد غیر فعّال مورد مقایسه قرار گرفته اند، نشان دادهاند (سیولیک و گومیراز[28]، 2004). اثر تمرین بدنی روی حسّاسیت انسولینی از 12 تا 48 ساعت پس از جلسه تمرین مشاهده شده است و 3 تا 5 روز پس از آخرین جلسه تمرین به حالت اولیه بر میگردد و این حالت با ضرورت توجه به توالی و نظم برنامه تمرینی بدنی تقویّت میشود (اریکسون[29] و همکاران، 1997). در یک مطالعه نشان داده شده است که در افراد مبتلا به مقاومت به انسولین، حسّاسیت به انسولین به مقدار 22 درصد پس از اولین جلسه بهبود مییابد و 42 درصد نیز پس از 6 هفته تمرین و این نشان دهنده اثر کوتاه مدّت و بلند مدّت تمرین بدنی روی حسّاسیت به انسولین است (پرسگین[30] و همکاران، 1996).
چنین به نظر میرسد که برخی از اثرات ورزش یوگا مانند کاهش فشار خون، کاهش قند خون، کاهش کلسترول خون، بهبود کیفیّت زندگی، افزایش اعتماد به نفس، بهبود افسرگی، اضطراب، استرس و کیفیّت خواب و همچنین افزایش انعطاف پذیری، ثبات عضلانی و افزایش دامنه حرکت در عضلات در افراد دیابتی موجب بهبود بیماری دیابت و بهبود وضعیّت زندگی افراد دیابتی میگردد (مانجوناس و تلس[31]، 2005؛ اوکن[32] و همکاران، 2006).
یانگ[33] و همکاران (2011)، با استفاده از یک برنامه 3 ماهه تمرین یوگا در افراد دیابتی نوع 2 دریافتند که این مدت تمرین یوگا تأثیر معناداری بر وزن، فشار خون سیستولیک، فشار خون دیاستولیک، انسولین، کلسترول تام و تری گلیسرید این افراد داشت. همچنین الکساندر[34] (2012)، الگوهای تمرین یوگا و و فعّالیّت بدنی پس از یوگا در افراد دیابتی را مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند تمرین یوگا باعث بهبود کیفیّت زندگی در افراد دیابتی میشود. از طرفی فوکوهارا و همکاران (2005)، دریافتند که سطوح ویسفاتین پلاسما به طور مثبت و معناداری با مقدار چربی احشایی و جلدی همبستگی دارد. همچنین قنبری نیاکی[35] و همکاران (2010)، اثر یک وهله فعّالیّت شدید را بر غلظت ویسفاتین، انسولین، لاکتات و گلوتاتیون بررسی کردند. آنها مشاهده کردند که غلظت ویسفاتین، انسولین و گلوکز بلافاصله بعد از فعّالیّت بهطور معنیداری افزایش پیدا کردند، اما بعد از 45 دقیقه به حالت اول خود برگشتند. همچنین برما و همکاران (2008)، به بررسی اثر میزان ویسفاتین در افراد دیابتی و غیر دیابتی چاق پس از دو ماه تمرین ورزشی پرداختند. آنها دریافتند که بعد از تمرینات ورزشی، غلظت ویسفاتین به طور معنیداری در گروه بیماران دیابتی نوع 2 بیشتر از گروه افراد چاق غیر دیابتی بود. همچنین کادوگلوا[36] و همکاران (2007)، به بررسی اثر ورزش بر سطوح رزیستین در بیماران دیابتی نوع 2 پرداختند، دادهها نشان داد که غلظت رزیستین به طور معنیداری با تمرینات ورزشی کاهش یافت. آنها پیشنهاد کردند که تمرینات ورزشی بدون کاهش وزن موجب کاهش رزیستین و سایتوکاینهای التهابی در بیماران دیابتی نوع 2 میشود. رشیدلامیر[37] و همکاران (2013)، به بررسی اثر تمرین هوازی بر سطوح رزیستین سرم زنان جوان فعّال پرداخت، آنها دریافتند، 8 هفته تمرین هوازی بر زنان جوان فعّال علاوه بر کاهش وزن و درصد چربی باعث کاهش سطوح رزیستین سرم شد که این موارد میتواند مؤثر بر کاهش خطر بیماری قلبی- عروقی در بیماران دیابتی گردد.
در مجموع، آنچه که از مطالب ارائه شده بر میآید این است که هنوز ارتباط بین ویسفاتین و رزیستین و مقاومت انسولینی با توجه به عدم سازگاری نتایج بدست آمده در تحقیقات مشخص نیست. همچنین اثر ورزش یوگا به عنوان ابزاری برای درمان دیابت، نیز بر سطوح ویسفاتین و رزیستین در پارهای از ابهام باقیمانده است. بنابراین، این موضوع که ممکن است ورزش یوگا با ویژگی ضدالتهابی خود موجب بهبود سطوح ویسفاتین و رزیستین پلاسما، مقاومت به انسولین و همچنین عوامل خطرزای قلبی- عروقی شود، به نظر دارای اهمیّت قابل توجهی میباشد. از آنجائیکه مرور پیشینه تحقیقی نمیتواند به طور مناسب و دقیقی نمائی از اثرات تمرین بر سطوح خونی ویسفاتین و رزیستین پلاسما ارائه کند؛ و تاکنون مطالعات اندکی به بررسی تغییرات خونی این آدیپوکینها پس از ورزش یوگا در افراد دیابتی پرداختهاند، بررسی اثر تمرینات ورزشی بهویژه تمرین یوگا بر عوامل خطرزای التهابی قلب و عروق و دیابت که همواره به عنوان برنامههای درمانی و تندرستی پیشنهاد میشود، میتواند مورد توجه محققان قرار گیرد. تحقیق حاضر به منظور پاسخ به سوالات زیر قصد دارد به بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر سطوح ویسفاتین و رزیستین پلاسما، مقاومت به انسولین، گلوکز ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و نیمرخ چربی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بپردازد.
1-3 ضرورت انجام تحقیق
دیابت نوع 2 به سرعت در دنیا در حال افزایش میباشد. در سال 2000 ، 171 میلیون نفر در دنیا مبتلا به دیابت بودند و این میزان تقریباً درسال 2030 به 366 میلیون خواهد رسید (آندریولی). بین 85-90 % این افراد مبتلا به دیابت نوع 2 هستند. این بیماری باعث ایجاد یک بار سنگین بر سلامتی انسان میشود، و عواقب آن روی سیستم عصبی کلیه و اختلال در بینایی است (استفان و همکاران، 2001). امروزه دیابت نوع 2 به میزان بسیار وسیعی در سنین جوانی نیز مشاهده میشود. دیابت نوع 2 اغلب نتیجه شیوه زندگی نامناسب میباشد. تعداد زیادی از مردم که دچار این بیماری هستند چاق و غیر فعّال و بدون فعّالیّت فیزیکی میباشند (استفان و همکاران، 2001).
در بین راهکارهای پیشگیرانه و درمانی، انجام فعّالیّتهای بدنی با شدّت پایین تا متوسط پیشنهاد شده است. مطالعات همه گیرشناسی پیشنهاد میکند که داشتن یک زندگی فعّال که در آن برنامههای منظم ورزشی گنجانده شده باشد، موجب جلوگیری از ابتلا و افزایش بیماریها میشود. همچنین اثرات طولانی مدّت یوگا در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 بر شاخصهای التهابی مشخص نشده است. اما به طور محتمل بیان شده که، افرادی که از یک برنامه طولانی مدّت تمرین یوگا استفاده کردهاند، بهبود سلامت روان و کیفیت زندگی در ارتباط با سلامت را تجربه کردهاند (یانگ و همکاران، 2011؛ الکساندر، 2012).
از این رو، مطالعه روی پپتیدهای تنظمی و عمل آنها بر پانکراس میتواند موجب افزایش دانش درباره نقش آنها در عملکرد سلولهای بتا و دیابت نوع2 شود. دانش بدست آمده میتواند برای یک برنامهریزی و استراتژی جدید برای پیشگیری و درمان بیماری مفید باشد و از آنجا که شیوع این بیماری رو به رشد است، برای افزایش سلامتی عمومی، در جائیکه سؤال چگونه زیستن (شیوه زندگی) برای مواجهه با بیماری مطرح میشود، ضرورت انجام تحقیقات بیشتر، اهمیّت پیدا میکند.
1-4 اهداف تحقیق
1-4-1 هدف کلی
- بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر غلظت ویسفاتین، رزیستین سرم، مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2
1-4-2 اهداف جزئی
- بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر غلظت پلاسمایی ویسفاتین زنان مبتلا به دیابت نوع2
- بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر غلظت پلاسمایی رزیستین زنان مبتلا به دیابت نوع 2
- بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت نوع 2
- بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر گلوکز ناشتای زنان مبتلا به دیابت نوع 2
- بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر هموگلوبین گلیکوزیله زنان مبتلا به دیابت نوع 2
- بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر TG زنان مبتلا به دیابت نوع 2
- بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر LDL زنان مبتلا به دیابت نوع 2
- این مطلب را هم بخوانید :
- اعلام زمان واریز یارانه های نقدی به حساب سرپرست خانوار - ایده یابان پویا ” جدیدترین مقالات و آموزش های کاربردی “
- بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر HDL زنان مبتلا به دیابت نوع 2
- بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر VLDL زنان مبتلا به دیابت نوع 2
- بررسی اثر 12هفته تمرین یوگا بر کلسترول تام زنان مبتلا به دیابت نوع 2
1-5 فرضیههای تحقیق
- فرضیه اول: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر غلظت ویسفاتین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد
- فرضیه دوم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر غلظت رزیستین زنان مبتلا به دیابت نوع2 دارد
- فرضیه سوم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد
- فرضیه چهارم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر گلوکز ناشتای زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد
- فرضیه پنجم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر هموگلوبین گلیکوزیله زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد
- فرضیه ششم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر LDL زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد
- فرضیه هفتم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر HDL زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد
- فرضیه هشتم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر VLDL زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد
- فرضیه نهم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر TG زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد
- فرضیه دهم: 12 هفته تمرین یوگا اثر معنیداری بر کلسترول زنان مبتلا به دیابت نوع 2 دارد
1-6 متغیرهای تحقیق
1-6- 1 متغیرهای مستقل
- تمرین یوگا: متغیر مستقل مطالعه حاضر تمرین هاتا یوگا شامل حرکات کششی و نرمشی ویژه هاتا یوگا (پاوان موکت آسانا)، حرکات اصلی (آساناها)، تمرین هوازی سلام بر خورشید (سوریاناماسکار)، تمرینات تنفسی ویژه بیماران دیابتی، تنفس شکمی (کاپالابهاتی)، تحت عنوان (پرایاناما)، آرام سازی بدن (مراقبه)، آرامش روح و روان (نیایش)، بود.
1-6-2 متغیرهای وابسته
- غلظت ویسفاتین پلاسما
- غلظت رزیستن پلاسما
- شاخص مقاومت به انسولین
- گلوکز ناشتا
- هموگلوبین گلیکوزیله
- TG
- LDL
- HDL
- VLDL
- کلسترول تام
1-7 محدوده تحقیق
- نداشتن هرگونه عوارض دیابتی (نوروپاتی، نفروپاتی، رتینوپاتی)
- تحت درمان نبودن با انسولین
- عدم شرکت در فعّالیّتهای ورزشی به مدّت بیش از 20 دقیقه یا هر گونه تمرینهای هوازی و مقاومتی منظم در طی 6 ماه گذشته
- عدم تغییر داروی خوراکی پایین آوردن قند خون، چربی، ضد فشار خون در طی دو ماه گذشته
- عدم کاهش وزن بیش از 5 در صد در طی دو ماه گذشته
- نداشتن چاقی بیش از حد ( (BMI<40
- عدم مصرف داروهای هورمونی و هورمون درمانی مانند تیرو ئید و غیره
- یائسه نبودن آزمودنیها
- عدم مصرف مشروبات الکلی، سیگار و مواد مخدر
1-8 محدودیت های غیر قابل کنترل
در محدوده زمانی اجرای برنامه، موارد زیر در کنترل دقیق پژوهش گر نبود.
- شرایط فردی و روانی آزمودنی ها (از آزمودنی ها خواسته شد الگوی عمومی فعّالیّتهای مرتبط با سبک زندگی خود را به طور مستمرگزارش کنند تا با بازخورد لازم برای حفظ کیفیت برنامه ارائه شود).
- تغذیه آزمودنیها (از کلیه آزمودنیها که الگوی تغذیهای متداول خود را تغییر ندهند، همچنین از بیماران دیابتی خواسته شد داروی ضد دیابت و ضد فشار خون را در طی اجرای مطالعه حفظ کنند، سه مقطع زمانی یک هفته پیش از فعّالیّت، هفته ششم و هفته پایانی سطح انرژی دریافتی و هزینه انرژی روزانه را که با (پیوست) اندازهگیری میشد اطلاع رسانی کنند.
1-9 تعریف اصطلاحات و واژههای پژوهش
1-9-1 تعریف نظری
ویسفاتین:
یک مولکول شبه سایتوکینی است که اثر اینترلوکین 7 و عامل سلول بنیادی بر شکل گیری کلونی pre-B-lymphocyte را افزایش میدهد و همچنین در عضلات اسکلتی، کبد، و مغز استخوان وجود دارد (رونگواوسک[38] و همکاران، 2002). به علاوه، گزارش شده که PBEF یک سایتوکین التهابی بوده و در نوتروفیلها تنظیم مثبت[39] میشود و مانع از آپوپتوزیس نوتروفیلها در التهاب و عفونت ایجاد شده، میشود و یا آنرا به تأخیر میاندازد (یانگ و همکاران، 2006).
رزیستین:
در پاتولوژی مقاومت انسولینی ناشی از چاقی و دیابت نوع 2 نقش دارد و در سال 2001 با عنوان ژن تنظیم منفی TZD در آدیپوسیت موشها کشف شد (پراونس[40] و همکاران، 2003).
رزیستین در انسانها به طور کلی به وسیله سلولهای تک هسته ای گردش خون[41] تولید و ترشح میشود (هلیبرون[42] و همکاران، 2004). مطالعات انسانی انجام شده در سالهای اخیر یافتههای متناقضی را در مورد نقش رزیستین در متابولیسم گلوکز گزارش کردند. چند گروه پیشنهاد کردند که سطوح رزیستین با چاقی، مقاومت انسولینی و دیابت نوع 2 ارتباط دارد (اوچی و همکاران، 2007). اما گروههای دیگر
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-06-26] [ 10:24:00 ب.ظ ]
|