نگاهی به سوالات مطرح شده فوق نشان می‌دهد که سوالات نومفهوگرایان بیشتر درباره هویت رشته و سوالات بی شمار دیگر فلسفی– جامعه شناختی و سیاسی بود. هویت معلم، فراگیرنده، مدرسه، جامعه،سیاست و حتی وظایف برنامه ی درسی از نظر این مربیان نوظهور با پیشینیان خود متفاوت بود.

 

از نظر پاینار نظریه برنامه درسی می‌تواند به عنوان ابزار ترجمه عمل کند و معلمان را فراتر از متخصص محدود موضوعی بودن توانمند سازد تا برنامه درسی را به مثابه امری تاریخی،سیاسی،نژادی،جنسیتی،پدیدارشناسانه،اتوبیوگرافیک،خودشرح حال نویسانه،زیبایی شناسانه،وابسته به علوم الهی و التفاتی و هر آنچه در مدرسه هست،درک کنند(پاینار،۲۰۰۴).در واقع پاینار نظریه برنامه درسی را حوزه ای میان رشته ای در تربیت معلم می‌داند(پاینار،۲۰۰۴).

 

به طور کلی، نگاه نومفهوم گرایانه به برنامه درسی؛ نگاهی انتقادی، میان رشته ای، پست مدرن و مبتنی بر غلبه ی نظریه بر عمل است. همچنین در نومفهوم گرایی علاقه به کلیت پردازی و نگاه به تاریخ نظریه ها و دیدگاه ها و نیز فراتحلیل اجتماعی– سیاسی و اقتصادی وجود دارد .

خود زیست نگاری به مثابه روش

 

پاینار و گرومت برای اولین بار در سال۱۹۷۶ و اخیراً در سال ۲۰۰۶ نظریه برنامه ی درسی خودزیست نگاری را معرفی کرده‌اند. آن ها از ریشه واژه لاتین برنامه ی درسی یعنی currereاستفاده کردند که به معنای پیمودن راه مانده یا گذر است. پاینار و گرومت روش های طی مسیریا روش های currere را با دانش مدرسه ای، تاریخچه ی زندگی و معانی درونی و تجربه ی تاریخچه زندگی دانش آموزان و معلمان در مدارس ارتباط دادند. گذران زندگی در مدرسه به شکل اساسی مد نظر پاینار و گرومت است اما مدرسه در احاطه ی زندگی بیرون از مدرسه ای قرار دارد و در نظریه ی اتوبیوگرافی پاینار، گذر زندگی فرد در مدرسه با بیرون از مدرسه ارتباط دارد.

 

پژوهش برنامه ی درسی به عنوان currere که در این جا آن را گذر شخصی یا گذر زندگی نامه ای معنا می‌کنیم مورد باز فهمی قرار گرفته است. موضوع currere جست و جو برای فهم چگونگی افزایش درک فرد از زندگی خود بر اثر تحصیلات است )پاینار، ۲۰۰۴ ، ص۳۶ ).

 

تصور پاینار از گذر Currere هم نوعی برنامه ی درسی به عنوان عمل است، یعنی این که ما در کلاس های درس چه کاری را انجام می‌دهیم و بر سر پیچیدگی های کار چگونه گفت و گو می‌کنیم، یعنی درباره ی آن چه انجام داده ایم, چگونه با هم دیگر فکر می‌کنیم. فهم معنی داری پدیده‌های برنامه ی درسی از گذر موضوعات میان رشته ای مانند جنسیت، فرهنگ و رابطه بین برنامه درسی، فرد، جامعه و تاریخ صورت می‌گیرد.

 

پاینار برای فهم پیچیدگی برنامه درسی مقدمتا موضوعات مورد پژوهش در رشته را حول جنسیت، فرهنگ، نژاد و قوم متمرکز ساخته است، ‌به این معنا که این موضوعات گذر برنامه ریز، فراگیر و معلم را تحت تاثیر قرار می‌دهند )پاینار و همکاران،۱۹۹۵، به نقل از قادری،۱۳۹۲ (گذر در برخی جاها تم انتقادی می‌گیرد. به قول هنری ژیرو این که چگونه ما با ایدئولوژی ها زندگی می‌کنیم و آن ها تجربه می‌شوند و در زندگی روزمره همین ایدئولوژی ها پایه ای برای تجربه ودانش دانش آموز ایجاد می‌کنند.

 

پاینار نمونه هایی از روش گذر زیست نگارانه را به صورت زیر مثال زده است:

 

    1. زندگی نامه ی زندگی فرد در مدارس

 

    1. تکمیل رویداد نگاری ها

 

    1. تحلیل قرائت ها و استنباط های فردی در زمان حال

 

    1. نوشتن داستان درباره زندگی شخصی

 

  1. مطالعه ی روابط مطرح شده در چهار مرحله بالا(قادری،۱۳۹۲).

۲-۸-۲ . نظریه های مرتبط با جنسیت

 

۲-۸-۲- ۱٫نقد جنسیت دراندیشه نومفهوم گرایان

 

نقد جنسیت

 

از نظر پاینار و همکاران (۱۹۹۵،فصل ۷) «تا همین اواخر یعنی ابتدای قرن بیست و یکم مسئله برابری جنسی حتی در آمریکا نیز به صورت جدی پیگیری نشده است».شاید نخستین و سرشناس ترین متفکر برنامه ی درسی که روی نقد جنسیت کار کرده مادلین گرومت است. مادلین گرومت (۱۹۸۸) از روان تحلیل گری ،پدیدارشناسی و خود زیست نگاری برای بیان رابطه ی زنان و تدریس در مدارس استفاده ‌کرده‌است. نگاه گرومت به مسئله ی جنسیت بین الاذهانی (رفتار کنشگر انسانی با کنشگر انسانی) یعنی گرومت مستقیما « پیوند بین اشخاص و ارتباط آن ها را در باره جنسیت« جویا شده است( ۱۹۸۸،ص،۶۶ به نقل از قادری،۱۳۹۲). گرومت از اصطلاح فرافرست که مفهومی ملهم از روان تحلیل گری است استفاده می‌کند. این مفهوم به معنای بازتولید الگوهای عاطفی گذشته (مانند ترس، نفرت،جدایی و …) در روابط فعلی افراد در دو جنس زن و مرد در مدارس است. انتظار دانستن وپاسخ گویی به ندانسته های ما ناشی از نوعی وابستگی ریشه دار است که به والدین ما بازمی گردد. یعنی انسان در کودکی از والدین انتظار دارد که درباره ی چیزهایی که نمی داند پاسخی مطمئن و آرام بخش دریافت کند. واسطه ی این وابستگی زبان است که با نوعی نظم نمادین وظیفه ی دانستن از طریق زبان به پدر واگذار می شود. سپس در این جا گرومت ‌به این ادعای لاکان که زبان همیشه برای انسان “دیگری” است و در فرایند خودسازی یک بیگانه است نه نه یک خود می پردازد. از این رو در نظریه ی جنسیت گرومت میل و نظم نمادین به مفاهیم کلیدی نظریه های جنسیت تبدیل می‌شوند(ص،۱۲۲). نظم مورد نظر در خانواده و مدرسه نظمی سلسله مراتبی نیست بلکه اریبی است، یعنی بین زن و مرد در آموزش و پرورش در همه تقاطع های زندگی ناهمسانی و ناهمسنگی وجود دارد.

 

بعد از گرومت به صورت جدی میلر (۲۰۰۵،۱۹۹۰) سکوت مربوط به ناعدالتی جنسیتی را با طرح مسایلی مانند صدا ، اجتماع و تشخص در هم شکست. میلر نیز صدای زن را در برنامه ی درسی در خودمانده توصیف ‌کرده‌است. تا جایی که او معتقد است علی رغم این که وظیفه ی تربیت کودکان بر دوش زنان است اما زنان بدون آن که بخواهند مردان و حتی زنانی تربیت کرده‌اند که به جای عواطف زنانه، مردسالاری و نرینگی را آگاهانه یا نا آگاهانه در خود درونی ساخته اند. از نظر او زنان از ظرفیت های زنانگی خود برای تربیت فرزندان در طول تاریخ برای خدمت به مردان استفاده کرده‌اند(میلر،۲۰۰۵،به نقل از قادری،۱۳۹۲).

 

۲-۸-۲- ۲٫ نظریه نقش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...