ادراک از سهولت کاربرد بر ادراک از سودمندی کاربرد نهاده­های زیستی مؤثر بوده است، همچنین متغیرهای ادراک از سودمندی، نگرش به کاربرد و تمایل به کاربرد نیز بر رفتار کشاورزان جهت کاربرد نهاده­های زیستی مؤثر بودند.در مجموع متغیرهای بیرونی، ادراک از سودمندی، ادراک از سهولت، نگرش و تمایل توانسته­اند 20/0 درصد از واریانس متغیر رفتار را تبیین کنند. در پایان پیشنهادهایی به منظور افزایش میزان پذیرش نهاده­های زیستی توسط کشاورزان ارائه گردیده است.

فصل اول: مقدمه

1-1- مقدمه

کشاورزی به خصوص در کشورهای کمتر توسعه­یافته، فعالیتی عمدتا مخاطره­آمیز است و تصمیم­گیری­ها و فعالیت­های بهره­برداران معمولأَ تحت تأثیر این پدیده و جنبه­های مختلف آن قرار دارد و هرچند که کشاورزی فعالیتی اقتصادی است که از طریق تأمین غذا سهم بسیار مهمی در تولید ناخالص داخلی کشور دارد، اما کشاورزی می­تواند آثار جانبی منفی و مخربی نیز بر محیط­زیست، سلامت انسان و موجودات زنده داشته باشد و میزان مصرف سموم در واحد سطح در کشورهای توسعه­یافته تفاوت بسیار چشم­گیری با کشورهای در حال توسعه دارد و کشورهای توسعه یافته به سمت روش­های غیر­شیمیایی در جهت کاهش مصرف سموم علف­کش شیمیایی گام برداشته­اند، ولی در کشورهای در حال توسعه چنین حرکتی، به طور جدی شروع نشده است( قربانی و همکاران، 1389 ).  در سال­های اخیر نگرانی­های زیادی در مورد کیفیت مواد غذایی و مسائل زیست­محیطی وجود دارد( بولای[1]، 2010). بخش کشاورزی بیشترین و نزدیکترین ارتباط را با محیط­زیست دارد و این ارتباط یک رابطه متقابل دوسویه است که از یک طرف فرسایش و تخریب محیط­زیست، تولید و عملکرد محصولات کشاورزی را تحت تأثیر منفی قرار می­دهد و از جانب دیگر،  مواد آلاینده بخش کشاورزی و مصرف بی­رویه کودها و سایر مواد شیمیایی در این بخش، صدمات جبران ناپذیری به محیط­زیست وارد می­کنند( رشید قلم و خلیلیان، 1390 ).  تأثیرات نامطلوب کودها و آفت­کش­ها بر محیط­زیست منجر به توجه بیشتر و استفاده از روش­هایی گردیده که در آن نیازی به مصرف مواد شیمیایی نبوده یا کم باشد و این هدف موجب شده  که با توجه به کشاورزی بوم شناختی[2] بحث پایداری در کشاورزی مورد توجه قرار گیرد و یکی از راهکارهای عملی، کشاورزی زیستی[3] است(عبدی و همکاران، 1391 ). امروزه كشاورزی زیستی به سرعت در حال رشد است و درحال حاضر بسیاری از كشورها به ویژه كشورهای اروپایی توسعه كشاورزی زیستی را در برنامه اجرایی خود قرار داده­اند و مهم­ترین و اصلی­ترین مشخصه­ی حضوردر بازارهای جهانی محصولات عاری از تركیبات شیمیایی شده است. بی­گمان بایستی استفاده از کودهای شیمیایی زیان­آور در کشاورزی را متوقف کرد( دولت آبادی و همکاران، بی تا ). به منظور افزایش حاصلخیزی خاك و در نتیجه افزایش عملکرد گیاهان در کشاورزی زیستی استفاده از کودهای زیستی، کودهای آلی و مالچ  به عنوان جایگزینی برای کودهای شیمیایی، مطرح می­باشد و در دهه­ی گذشته مصرف کودهای شیمیایی، اثرات و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی نظیر آلودگی آب و خاك و همچنین بروز مشکلاتی در خصوص وضعیت سلامت انسان­ها و دیگر موجودات زنده را به همراه داشته است(رحمانی، 1389 ). در كشاورزی پایدار برای، بهبود كیفیت خاك، محصولات كشاورزی و حذف آلاینده­ها از روش­های غیر­شیمیایی مانند: تناوب زراعی، كود سبز،  مبارزه بیولوژیك، كودهای حیوانی، كمپوست و یا مقادیر كمتر نهاده­های شیمیایی استفاده می­شود(حسین زاده و قربانی، 1390 ). بنابراین استفاده از نهاده­های زیستی یكی از اركان اصلی كشاورزی زیستی در زیست بوم­های زراعی است که با هدف حذف كاربرد كودهای شیمیایی است و كودهای آلی سبب تأمین سلامت انسان و محیط زندگی می­گردند و  استفاده از كودهای زیستی نیز یكی از راهكارهای مؤثر در حفظ كیفیت مطلوب خاك محسوب می­گردد كه باعث افزایش واكنش­های مفید بین گیاه و میكروارگانیسم­ها در ریزوسفر شده و توان گیاه را برای جذب بیشتر عناصرغذایی افزایش می­دهد(خالص­رو و همکاران،1390­).

گندم به عنوان ابزاری سیاسی در روابط بین الملل و حتی برای اعمال سلطه و فشار سیاسی بر کشورهای نیازمند جهان سوم به کار گرفته می­ شود، از این رو راهکارهای صحیح افزایش تولید و عرضه این کالا امری بسیار ضروری است(هژبر کیانی و حاجی احمدی، 1381­). تولید گندم با حداقل بکارگیری نهاده­های شیمیایی یکی از اهداف مهم کشاورزی جدید برای کاهش اثرات منفی استفاده از نهاده­های شیمیایی می­باشد(قربانی و همکاران، 1390­)­. با استفاده از کودهای مناسب می­توان تولید گندم را در واحد سطح افزایش داد(زکی و همکاران[4]،2012 ) . کودهای زیستی نقش قابل توجهی در بهبود عملکرد گندم نسبت به کودهای شیمیایی دارند( قادری دانشمند[5]، 2012 ) و استفاده از کودهای زیستی  بر رشد و بهره­وری گندم تأثیر مثبت می­گذارد و سبب افزایش قابل توجهی در ارتفاع  بوته­ی گندم شده و پنجه­زنی گندم را نیز افزایش می­دهد(سینگ[6] و همکاران، 2011­). با توجه به اثرات مثبتی که نهاده­های زیستی بر کشاورزی و محیط­زیست دارند، گندم­کاران تمایلات مثبت و منفی متفاوتی نسبت به دریافت و پذیرش این نهاده­ها نشان می­دهند(حسن پور و همکاران،1391­) .

با توجه به تحقیقات صورت گرفته برای بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش یک فناوری مدل­های گوناگونی در جهان به کارگرفته شده که از معتبرترین آنها مدل پذیرش فناوری دیویس (TAM  )[7] است که به بررسی ­عوامل در سطح فردی می­پردازد( شعاعی و علومی، 1386­). مدل پذیرش فناوری دیویس یک نظریه نظام اطلاعات و ارتباطات است و دلایل اینکه چرا کاربران یک فناوری اطلاعات خاص را می­پذیرند یا رد می­کنند نشان می­دهد، مدل پذیرش فناوری در آغاز توسط دیویس پیشنهاد شد(احمدی ده قطب الدینی، 1389).

مدل پذیرش فناوری ( TAM ) که توسط «دیویس » در سال 1989 ارائه شده به عنوان قدرتمندترین و تأثیرگذارترین مدل در زمینه توصیف رفتار و تعیین عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات، توسط افراد است. اجزای این مدل شامل متغیرهای بیرونی، اصل سودمندی ادراك شده و سهولت استفاده ادراك شده، نگرش،  تمایل و رفتار که پایه­ی پذیرش فناوری را تشکیل می­دهند و مدل پذیرش فناوری بیان می­دارد که متغیرهای بیرونی بر سودمندی ادراک شده و سهولت استفاده

 ادراک شده تاثیر می­گذارد و این دو ادراك، تعیین­کننده نگرش کاربران و مشتریان برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات خواهد بود و مرحله آخر، تمایل فرد برای استفاده است که منجربه استفاده واقعی از فناوری اطلاعات و ارتباطات می­شود و رفتارشان را نسبت به کاربری فناوری تحت تأثیر قرار می­دهند(حورعلی و همکاران، 1390­). این پژوهش به دنبال شناسایی عواملی است که در غالب مدل TAM دیویس بر پذیرش نهاده های زیستی توسط گندمکاران دهستان حشمت آباد شهرستان دورود تأثیر می­گذارند .

2-1- بیان مسئله

یکی از بزرگترین چالش­های روبروی جامعه بشری در دهه­های اخیر، امنیت و سلامت غذای جمعیت رو به افزایش در دنیا است و در حال حاضر تأمین غذا مسئله اصلی بسیاری از کشورها بوده و بسیاری از دولت­ها به علت بحران غذا در معرض بحران­های اجتماعی و سیاسی نیز قرار دارند و برای اولین بار در دهه­ی پنجاه میلادی، افزایش جمعیت از یک طرف و محدودیت­های منابع اولیه تولید از طرف دیگر، باعث حرکت کشاورزی سنتی به سمت کشاورزی صنعتی با عنوان انقلاب سبز کشاورزی گردید، در دهه 1330 قبل از آن­که تولید و مصرف کودهای شیمیایی در کشور مطرح شود، تولید و مصرف کودهای آلی در سطح کشور رایج بود. همزمان با ورود کودهای شیمیایی به کشور، سازمان ترویج کشاورزی، مصرف این نوع کودها را تشویق نمود و بسیاری از کشاورزان برای رسیدن به حداکثر عملکرد به کودهای شیمیایی روی آوردند. با سرازیر شدن بذرهای اصلاح شده، کود و سموم شیمیایی به بازار مصرف و تشویق کشاورزان به استفاده از آن­ها و حمایت همه­جانبه از این نهاده­ها و سود­آوری کوتاه­مدت آن­ها، دیری نپایید که این نهاده­ها از سوی کشاورزان پذیرفته شده و به میزان زیادی مورد استفاده قرار گرفت و اما عدم آگاهی و نبود دانش فنی کشاورزان باعث استفاده غیربهینه از این نهاده­ها گردید، به نحوی که مصرف بیش از حد برخی نهاده­های کشاورزی نه تنها باعث افزایش تولید نگردید بلکه کاهش تولید در بلند­مدت را فراهم ساخت. بدین ترتیب رفته رفته مصرف کودهای آلی فراموش شد و این تفکر غلط بر کشاورزان حاکم شد که با مصرف هر چه بیشتر کودهای شیمیایی محصول بیشتری عایدشان خواهد شد. به طوری­که مصرف کود شیمیایی در ایران 800 هزار تن در سال بود، که چهار برابر مصرف درآمریکاست(هزاری و حاجی میر رحیمی، 1389­،  پور قاسم و علی بیگی، 1392).

مصرف زیاد سم و کودهای شیمیایی در محصولات کشاورزی در تمامی جهان و بخصوص در ایران یک معضل عمده بهداشتی می باشد. در حال حاضر در کشور ما سرانه مصرف سم در محصولات کشاورزی به ازای هر نفر ۴۰۰ گرم و همچنین میزان مصرف کود شیمیایی از 5/2 به 5/3 میلیون تن طی ۱۰ سال گذشته افزایش داشته است. در کشاورزی متعارف بیش از ۳۰۰ نوع ترکیب شیمیایی خطرناک نظیر آفت­کش­ها، علف­کش­ها و کودهای شیمیایی به­منظور کنترل آفات و حشرات و حاصلخیز­سازی خاک استفاده می­گردد. استفاده­ی اولیه از آفت­کش­ها در کاهش هجوم آفات و افزایش تولید محصول­های کشاورزی بسیار مؤثر بوده است، ولی امروزه به دلیل چالش­های زیست­محیطی و پیامدهای ناشی از بقایای سم­ها در غذای مصرف­کنندگان، کاهش استفاده از این سم­ها مورد توجه همگان قرار گرفته است. افزایش مصرف سم­های شیمیایی، آلودگی­های زیادی مانند آلودگی آب، انتقال آن به خاک و دام­ها، آلودگی مواد غذایی و علوفه دامی و آلودگی هوا را به دنبال داشته است.  همچنین ایجاد نژادهای مقاوم آفات به آفت­کش­های شیمیایی، از بین بردن حشرات مفید و دشمنان طبیعی آفات، به وجود آمدن و شیوع آفت­های جدید، تأثیر بر روی دیگر موجودات زنده و کسانی که در تماس مستقیم با آن­ها هستند، کاهش تنوع زیستی از دیگر چالش­های زیست محیطی ناشی از وابستگی نظام­های کشاورزی رایج به آفت­کش­های شیمیایی می­باشند(زمانی میاندشتی و همکاران، 1392). استفاده بیش از اندازه از کودهای شیمیایی به ویژه هنگامی که با عملیات مدیریتی نامناسب مثل سوزاندن بقایای گیاهی همراه شود، میزان ماده آلی خاک را به شدت کاهش می­دهد، این موضوع روی ویژگی­های فیزیکی، شیمیایی

این مطلب را هم بخوانید :

 و بیولوژیکی خاک تأثیر گذاشته و امکان فرسایش را در این گونه خاک­ها افزایش می­دهد. امروزه به دلیل افزایش اهمیت مسائل زیست­محیطی توجه بیشتری به نهاده­های زیستی برای جایگزینی کودهای شیمیایی شده است( وطن­خواه، 1392). از آنجا که بخش عمده­ای از خاک­های ایران جزو خاک­های مناطق خشک و نیمه خشک محسوب شده و مقدار مواد آلی آن­ها کمتر از یک درصد است استفاده از کودهای آلی نه تنها باعث افزیش تولید محصولات کشاورزی خواهد شد بلکه از فرسایش و تخریب خاک جلوگیری نموده و رسیدن به کشاورزی پایدار را ممکن می­سازد( صفا و قفقازی، 1386).  از جمله محصولاتی که برای تولید آن از نهاده­های شیمیایی استفاده می­شود گندم است. گندم، گیاه پر­اهمیتی است كه یكی از جنبه­های بسیار مهم در زراعت آن، استفاده از كودها می­باشد. در ایران در گذشته كشت گندم در تناوب با دیگر گیاهان زراعی معمول و یا با آیش صورت می­گرفت. در چنین شرایطی فرصت كافی برای چرانیدن و یا پوسیده شدن بقایای گیاهی وجود داشت، اما در سال­های اخیر بنا به دلایل مختلف از جمله افزایش بهای گندم، سهولت كاشت و برداشت مكانیزه و تأمین آب و كود مورد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...