پایان نامه بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی با خلاقیت هیجانی و هوش هیجانی در دانشآموزان |
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش… 6
1-4- اهداف پژوهش: 8
1-4-1- هدف اصلی: 8
1-5- فرضیههای پژوهش… 8
1-5-1- فرضیه اصلی.. 8
1-5-2- فرضیههای فرعی.. 8
1-6-متغیرها و تعاریف آنها 8
1-7- تعاریف اصطلاحات.. 9
1-7-1- تعاریف تئوریك… 9
1-7-2- تعاریف عملیاتی.. 10
فصل دوم. 12
2-1-مقدمه. 13
2-1-ویژگیهای شخصیتی.. 14
2-1-1-تعریف شخصیت.. 14
2-1-2-دیدگاههایی درباره شخصیت.. 15
2-1-2-1-شخصیت از نظر فروم. 16
2-1-2-2-شخصیت از نظر یونگر. 16
2-1-2-3-شخصیت از نظر ماری.. 16
2-1-2-4-نگرش فرانكل به شخصیت.. 17
2-1-2-5-نگرش مزلو به شخصیت.. 17
2-1-3-دیدگاههایی درباره رشد شخصیت.. 17
2-1-3-1-رشد شخصیت از نظر یونگر. 17
2-1-3-2-رشد شخصیت از نظر ماری.. 17
2-1-3-3-عوامل موثر بر رشد شخصیت.. 18
2-1-4-نظریههای شخصیت.. 18
2-1-4-1-نظریههای سنخ شناسی شخصیت.. 18
2-1-4-2-نظریههای تحلیلی عاملی شخصیت.. 19
2-1-4-2-1-نظریه كاتل. 19
2-1-4-3-نظریه انسان گرایی در شخصیت: 20
2-1-4-4-نظریههای شناختی شخصیت: 20
2-1-2-عوامل اصلی پنج گانه شخصیت.. 21
2-1-2-1-روان نژندی(نورُز) یا ناسازگاری(نوروتیک)(N) 21
2-1-2-2-برونگرایی (E) 22
2-1-2-3-انعطاف پذیری (O) 23
2-1-2-4-دلپذیر بودن (A) 24
2-1-2-5-مسئولیت پذیری و با وجدان بودن © 25
2-1-3- مدل پنج عاملی شخصیت رابرت مک کری و پل کوستا 25
2-1-4-الگوهای عاملی شخصیت.. 27
2-1-5-نظریه پنج عاملی شخصیت.. 29
2-1-5-1-پایههای تجربی و مفهومی نظریه پنج عاملی.. 29
2-1-5-2-نظریه صفات و مدل پنج عاملی (FFM) 30
2-1-5-3-مسائل اساسی در سنجش شخصیت.. 32
2-2- هوش هیجانی: 32
2-2-1- تاریخچه هوش هیجانی: 32
2-2-2-تعاریف مرتبط با هوش هیجانی.. 35
2-2-2-1-هیجان چیست؟. 35
2-2-2-2- تعریف هوش: 35
2-2-2-3-تعریف هیجان. 36
2-2-2-4-تعریف هوش هیجانی: 38
2-2-3- انواع هوش از دیدگاه صاحب نظران: 41
2-2-3-1-دیدگاه اشترن برگ: 41
2-2-3-2-دیدگاه گاردنر: 41
2-2-3-3-دیدگاه بار- آن: 41
2-1-4: مدلهای هوش هیجانی.. 42
2-1-5-پیامدهای هوش هیجانی: 49
2-1-6-عوامل موثر بر هوش هیجانی.. 52
این مطلب را هم بخوانید :
2-1-8- حل نزاع با کاربرد هوش هیجانی: 53
2-3-خلاقیت هیجانی.. 56
2-3-1: تاریخچه خلاقیت هیجانی: 56
2-3-2: مفهوم خلاقیت هیجانی: 56
2-3-3: مراحل خلاقیت هیجانی: 60
2-3-4-پیامدهای خلاقیت هیجانی: 61
2-3-5-عوامل موثر بر خلاقیت هیجانی.. 63
2-4-بررسی رابطه و تفاوت بین متغیرها: 64
2-4-1-شخصیت و هوش هیجانی: 64
2-4-2-شخصیت و خلاقیت هیجانی: 66
2-4-3-هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی: 68
2-5- تعاریف مفهومی و چارچوب نظری تحقیق: 69
2-6- تحقیقات هوش هیجانی: 71
2-6-1-تحقیقات داخلی: 71
2-6-2- تحقیقات خارجی: 77
فصل سوم. 80
3-1-مقدمه. 81
3-2-روش تحقیق: 81
3-3 – جامعه آماری.. 82
3-4- حجم نمونه و روش نمونه گیری.. 82
3-5-1-پرسشنامه هوش هیجانی تراویس برادبری و جین گریوز. 83
3-5-2-شیوه نمره گذاری آزمون هوش هیجانی.. 83
3-5-3- پرسشنامه خلاقیت هیجانی آوریل و نولز(ECI) 84
3-5-4-شیوه نمره گذاری آزمون خلاقیت هیجانی.. 84
3-5-5-پرسشنامه پنج عاملی شخصیت(NEO) 84
3-5-6-شیوه نمره گذاری پرسشنامه و تفسیر عوامل پنج گانه پرسشنامه شخصیت.. 85
3-6- شواهد مربوط به پایایی و روایی ابزار پژوهش… 86
3-6-1-روایی.. 86
3-6-2-پایایی.. 87
3-7- روشها و فنون آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها 90
فصل چهارم. 91
مقدمه. 92
4-1- آمار توصیفی.. 92
4-2- آمار استنباطی.. 93
فصل پنجم. 99
5-1- مقدمه. 100
5-2- نتایج پژوهش… 100
5-2-1-نتیجه حاصل از فرضیه اول. 100
5-2-2-نتیجه حاصل از فرضیه دوم. 101
5-2-3-نتیجه حاصل از فرضیه سوم. 102
5-3-نتیجه گیری كلی.. 102
5-4-پیشنهادات پژوهش… 103
5-5-محدودیتهای پژوهش… 104
5-6-منابع و مآخذ. 105
پیوستها 114
1-پرسشنامه شخصیتی ( NEO ): 115
2-پرسشنامه خلاقیت هیجانی.. 119
3-پرسشنامه هوش هیجانی تراویس برادبری و جین گریوز. 120
مقدمه
انسان از همان بدو تولد در یک محیط اجتماعی رشد میکند، که این محیط در فرد به همان اندازه مؤثر است که، محیط طبیعی و فیزیکی در دگرگونی و تغییر ساختمان وجودی فرد نقش دارد. آنچه در این محیط اجتماعی میتواند انتخابهای فرد را محدود کند یا آنها را گسترش دهد و مانع سهیم شدن فرد در تجربههای خاص با دیگران شود، یا وی را قادر سازد تا اکثر این تجربهها را داشته باشد، شخصیت[1] است (اتکینسون[2]، 1996؛ ترجمه براهنی، 1383). شخصیت است که میتواند برخی از افراد را ملزم و محدود کند و دیگران را در معرض تجربیات جدید قرار دهد. تعداد و تنوع موقعیتهای اجتماعی که در آن شرکت میکنیم و یا با دیگران تعامل برقرار میکنیم نیز توسط شخصیت ما تعیین میشود. البته تفاوتهایی که در نحوهی ادراک یا تعبیر ما از اشخاص، اشیاء و موقعیتهای موجود در محیطمان وجود دارد – طبق نظریه کلی[3] – به سبک شناختی[4] ما ارتباط پیدا میکند.
در واقع افرادی که از نظر پیچیدگی شناختی[5] بالا هستند، میتوانند در بین مردم تنوع بسیار زیادی را ببینند و قادرند به راحتی یک شخص را در طبقات زیادی قرار دهند. بررسیهای سیاستمداران آمریکا و انگلیس دربارهی ویژگیهای ذهنی معلوم ساخت که، آزادیخواهان و میانهروها نسبت به محافظهکاران از پیچیدگی شناختی بالاتری برخوردارند، بنابراین سبکشناختی یکی از ابعاد مهم شخصیت است (شولتز و شولتز[6]، 2005؛ ترجمه سید محمدی، 1388). اما باید توجه داشت که انسانها در عین حال که موجوداتی عقلانی هستند، خصایص هیجانی نیز دارند که این ویژگی، آنها را به موجودی هیجانی تبدیل کرده است. سالها در فرهنگهای مختلف به واسطهی سنتها و قواعد مرسوم، عمل کردن بر اساس هیجانها مذموم شمرده میشد. زیرا این باور وجود داشت که هیجان منشأ خشونت و مختص حیوانات هستند و این ویژگی با فرآیندهای عالی تفکّر همچون هوش هیجانی[7] و خلاقیت هیجانی[8] در تضاد هستند. اما امروزه روانشناسان با طرح مفهوم هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی سعی داشتهاند این موضوع را روشن کنند که این دو مقوله یعنی هوش و هیجان و یا خلاقیت و هیجان در تقابل با یکدیگر نیستند(آوریل[9]، 2007؛ به نقل از ایوسویچ، 2007).
تمام هیجانها در اصل تکانههایی برای عمل کردن هستند، برنامههای فوری برای حفظ زندگی که در طی تکامل تدریجی در وجود انسان به ودیعه گذارده شده است. طبق نظر گلمن[10](1994). در پژوهشهای جدید، نقش هوش هیجانی در دوران کودکی، در ارتباط با خلاقیت، برقراری ارتباط با والدین و در سنین بالاتر در تحصیل و انتخاب شغل آشکار است. خلاقیت نیز فرآیندی است که در طی آن تلاش برای شکوفا کردن استعدادهای بالقوه صورت میگیرد(مایر[11]، 1999؛ نقل از ساووی 2004).
در پرتو خلاقیت، خلاقیت هیجانی مستلزم رها شدن از واکنشهای هیجانی معمول و خلق واکنشهای هیجانی بدیع است(گات بزال و آوریل، 1996).
مطالعات نشان دادهاند که شیوهی افراد برای ابراز تواناییهای شناختی از جمله هوش و خلاقیت، به شخصیت آنها بستگی دارد(اتکینسون، 1996؛ ترجمه: براهنی، 1383). باید توجه داشت که وجود چنین رابطهای را نیز میتوان بین هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی با شخصیت در نظر گرفت.
1-2- بیان مسأله
هر کسی شخصیتی دارد، شخصیت شما به تعیین محدودیتهای موفقیت، خوشی و خرسندی در زندگی شما کمک میکند. ما دربارهی شخصیت صحبت میکنیم و اگر بگوییم که شخصیت شما یکی از مهمترین موهبتهای شماست، گزافه گویی نکردهایم. تمام چیزهایی که انتظار دارید به دست آورید، خواه همسر یا والد خوبی باشید و حتی حالت سلامت عمومی شما میتواند تحت تأثیر شخصیت شما و شخصیت افرادی که با آنها تعامل دارید قرار گیرد(شولتز، 2005؛ ترجمه: سید محمدی، 1388).
بی تردید میتوان گفت یكی از رایج ترین مفاهیم روان شناسی در میان همگان شخصیت است. چنانكه با اندكی توجه در صحبتهای روزمره متوجه فراوانی كاربرد این مفهوم میشویم. كاربردهایی كه براساس معانی و تعابیر مختلف، گاهی دلالت بر صفات و ویژگیهای بارز افراد، اعم از مثبت معمولی و منفی مینمایند و گاهی نشاندهنده مقام و مهارتهای اجتماعی هستند كه نظریه پردازان درباره چگونگی تشكیل و تحول شخصیت و مفاهیم انگیزشی رفتار آدمی دارند(جمالفر، 1373ص121).
روان شناسی شخصیت حوزه بسیار گستردهای است، زیرا شخصیت، خود موضوعی است پیچیده و دارای ابعاد و جنبههای گوناگون. برای شناخت شخصیت انسان، از دیر باز كوششهای فراوانی به عمل آمده كه برخی از آنها غیر علمی، خرافاتی، و معدودی دیگر علمی و معتبر است.(شولتز و شولتز، 2005؛ ترجمه: سید محمدی، 1388).
شناخت شخصیت، ویژگیها، چگونگی شكلگیری شخصیت، عوامل موثر در ایجاد شخصیت و مسائلی از این قبیل، از یك جنبه، ارضا حس كنجكاوی، و میل به حقیقت جویی را در انسان دنبال میكند، زیرا این شناخت نوعی خود شناسی است. از سوی دیگر این شناخت و اطلاعات به شخص امكان میدهد كه در ارتباط متقابل با دیگران موضعگیریهای مناسب و آگاهانه داشته باشد. مطالعه شخصیت هم از جنبههای ارضای حس كنجكاوی و هم از نظر روابط اجتماعی دارای اهمیت است. به عبارت دیگر شخصیت شیوههای احساسات، افکار و اعمال افراد در طول زندگیشان را دربر میگیرد(چاوز-ایکل[12]، 2007).
در سالهای اخیر با توسعهی روشهای پیچیدهی آماری، رویکرد صفت بر مطالعات حوزهی شخصیت تسلط پیدا کرده است. یکی از اولین نظریههای صفت، نظریهی آیزنگ[13] است که شخصیت را متشکل از سه بعد برونگرایی[14] – درونگرایی[15]، نوروزگرایی[16] – پایداری هیجانی[17] و پسیکوزگرایی[18] – کنترل تکانه[19] در نظر گرفت. بعدها کتل[20] با بهرهمندی از روش تحلیل عاملی، شانزده عامل را برای شخصیت مطرح کرد. و کاستا و مک کری[21](1989). شخصیت را متشکل از پنج عامل اصل نوروزگرایی، برونگرایی، تجربهپذیری[22]، سازگاری[23] و مسئولیتپذیری[24] عنوان کردند(حق شناس، 1385).
پس به طور کلی شخصیت در روانشناسی به مجموعه ویژگیهای جسمی و روانی، و رفتاری كه هر فرد را از افراد دیگر شخصیتها متمایز میكند اطلاق میشود(كریمی، 1375). اما باید توجه داشت که انسانها در عین آنکه موجوداتی عقلانی هستند، خصایل هیجانی نیز دارند که این ویژگی، آنها را به موجودی هیجانی تبدیل کرده است. سالها در فرهنگهای مختلف به واسطهی سنتها و قواعد مرسوم، عمل کردن بر اساس هیجانها مذموم شمرده میشد. زیرا در بعضی از فرهنگها این باور وجود داشت که هیجان منشأ خشونت و مختص حیوانات است و این ویژگی با فرآیندهای عالی تفکر همچون هوش و خلاقیت در تضاد میباشد. اما امروزه روانشناسان با طرح مفهوم هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی سعی داشتهاند این موضوع را روشن کنند که این دو مقوله یعنی هوش و هیجان و یا خلاقیت و هیجان در تقابل با یکدیگر نیستند(آوریل، 2007، به نقل از ایوچوبک[25]، 2007).
برخی از متخصصان، هوش را توانایی حل مساله میدانند. عدهای دیگر، آن را توانایی انطباق و یادگیری بر اساس تجارب روزمره میدانند. عدهای نیز معتقدند، در تعریف هوش فقط به جنبههای شناختی توجه شده است و سایر ابعاد هوش مثل خلاقیت و هوش عملی و میان فردی نادیده گرفته شده است(سانتراك، 1385).
هوش را توانایی درك و فهم عواطف به منظور ارزیابی افكار و خلق و خو و تنظیم آنها به گونهای كه موجب تعالی و رشد عقلی و عاطفی گردد تعریف كردهاند(گلدمن، 1380).
بنابراین توسعه و رشد هوش و خلاقیت یك عنصر كلیدی در یادگیری و تدریس محسوب میشود و اگر دانشآموزان بتوانند این ویژگی را كسب كنند، اولین گام را در جهت كنترل و هدایت هیجانهای خودشان برداشته و میتوانند موانع تضعیف كننده عملكرد را از بین بردارند(آقایار، شریفی و درآمدی، 1385).
بعضی مطالعات به توصیف ویژگیهای شخصیتی[26] اختصاص داده شدهاند که البته نتایج آنها بسیار ضد و نقیضاند. مثلاٌ در بسیاری از تحقیقات به رابطهی قوی درونگرایی و خلاقیت اشاره شده است(رودس[27]، 1990). از طرفی در برخی از تحقیقات، درونگرایی، به عنوان ویژگی مهم شخصیت خلاق معرفی شده است(مانند دلانس[28] و گایر[29]، 1970: بارون[30] و هارینگتون[31]، 1980؛ به نقل از آیزنگ، 1994).
به نظر میرسد شخصیت افراد میتواند پیش بینی كننده هوش و خلاقیت آنها باشد. از نظر گلمن شخصیت افراد تركیب درستی از عقل و دل است، اما به لحاظ فرهنگی آموختهایم كه به هیجانات خودمان همانند هیجاناتی كه اطلاعات درست ذهن را تعریف میكند اعتماد نكنیم. حتی گاهی واژه هیجان، بیانگر یك شخصیت ضعیف است و به كسی اطلاق میشود كه قادر به كنترل خویش نبوده یا حتی رفتاری كودكانه یا ابلهانه دارد(آقایار و شریفی درآمدی، 1384). مرور پژوهشهای انجام شده، متناسب با این مبانی نظری در پیوند ویژگیهای شخصیت و پیشرفت تحصیلی با هوش به درك بهتر كمك میكند. لذا اهمیت تأثیر پیشرفت تحصیلی در سلامت شخصیت دانشآموزان به حدی است که برخی از متخصصان آن را حداقل تا نیمه دوم دوره نوجوانی معیار اساسی برای تشخیص عملکرد سالم دانستهاند(سیف، ۱۳۶۳).
مطالعات نشان دادهاند که شیوهی افراد برای ابراز تواناییهای شناختی از جمله هوش و خلاقیت به شخصیت آنها بستگی دارد(اتکینسون، 1996؛ ترجمه: براهنی، 1383).
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-06-31] [ 08:18:00 ب.ظ ]
|