کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia

 



1-6-5 افسردگی.. 10

1-6-6  ناامیدی   11

1-6-7 افکار خودآیند منفی 11

1-6-8 طرح واره های ناسازگار. 11

1-6-9 پذیره های ناکارآمد. 12

فصل دوم. 13

2-1 اعتیاد. 14

2-2 تاریخچه مواد مخدر. 16

2-3 شیوع مواد مخدر. 17

2-3-1 ابعاد وابستگی به مواد. 17

2-4 طبقه بندی کلی مواد و اثرات آنها 18

2-4-1 کند کنننده ها 18

2-4-2 محرک ها 18

2-4-3 کانابیس و توهم زاها 19

2-4-4 مواد افیونی (اپیوئیدی) 19

2-4-5 تریاک.. 20

2-4-6 مورفین.. 20

2-4-7 کراک.. 21

2-4-8 کدئین.. 21

2-4-9 هروئین.. 22

2-4-10 متادون. 23

2-4-11 اعتیاد به مواد خانوادۀ تریاک.. 23

2-5 عوارض وابستگی به مواد. 24

2-6 معیارهای DSM-5 برای مسمومیت ناشی از اپیوئید. 25

2-7 معیارهایDSM-5 برای اختلال مصرف اوپیود. 25

2-8 معیارهای DSM-5 برای سندرم پرهیز از اوپیود. 26

2-9 سبب شناسی 27

2-10 تئوری های روان پویشی(عوامل روان پویایی و آسیب شناسی روانی) 27

 

2-11 تئوری رفتاری.. 28

2-12 تئوری های زیست شناختی و ژنتیک… 28

2-13 عوامل نو رو شیمیایی – گیرنده ها وسیستم های گیرنده 29

2-14 مدل انتقال فرهنگی.. 30

2-15 مدل زیست ،روان ،اجتماعی 30

2-16 عوامل فردی.. 31

2-17 رابطه افسردگی و اعتیاد. 31

2-18 افسردگی.. 32

2-19 معیارهای DSM-5 برای افسردگی اساسی.. 32

2-20 نظریه شناختی.. 34

2-21 اسناد ( نسبت دادن ) و بی پناهی در افسردگی.. 34

2-22 دلایل ابتلا به افسردگی.. 35

2-23 مولفه های شناختی.. 36

2-24 افکار خودآیند منفی.. 36

2-25 پذیره های زیربنایی.. 36

2-26 باورهای اصلی(طرح واره) 37

2-27 نا امیدی 37

2-28 اشتیاق (وسوسه) 38

2-29   درمان. 38

2-30 تاریخچه ایجاد درمان نگهدارنده متادون 39

2-31 درمان نگهدارنده متادون. 40

2-32 تبیین شناختی رفتاری اعتیاد. 41

2-33 شناخت درمانی.. 44

2-34 روان درمانی گروهی.. 44

2-35 تاریخچه ی گروه درمانی.. 45

2-36 مقایسه ی راهنمایی و مشاوره ی گروهی و انفرادی.. 46

2-37 نقش در مانگر به عنوان رهبر گروه 47

2-38 ملاک های عضویت در گروه درمانی.. 47

این مطلب را هم بخوانید :

2-39 اهداف گروه های مختلف براساس نظریه های مختلف… 48

2-40 درمان همزمان اعتیاد و افسردگی.. 48

2-41 درمان شناختی-رفتاری در اعتیاد. 49

2-42 پژوهش های داخلی.. 50

2-43 پژوهش های خارجی.. 52

فصل سوم  54

3-1 طرح پژوهش… 55

3-2 نوع داده ها 55

3-3 جامعه آماری.. 55

3-4 متغیر های پژوهش… 55

3-5 ابزار پژوهش     56

3-6 مقیاس ناامیدی بک (BHS) 57

3-7 مقیاس نگرش ناکارآمد (DAS) 57

3-8 پرسش نامه  افکار خودآیند(ATQ) 58

3-9 پرسش نامه  ی طرح واره ی یانگ… 59

3-10 پرسش نامه ی عقاید وسوسه انگیز (CBQ) 60

3-11 روش مداخله ی گروه درمانی شناختی- رفتاری.. 60

3-12 شیوه ی اجرا 61

3-13 روش تحلیل داده ها 62

3-14 خلاصه جلسات گروه درمانی.. 63

فصل چهارم  66

4-1 یافته‌های توصیفی.. 67

4-2 یافته های استنباطی.. 72

فصل پنجم  78

5-1 بحث و نتیجه گیری.. 79

5-2 محدودیت های پژوهش… 87

5-3 پیشنهاد های نظری.. 88

5-4 پیشنهاد های کاربردی.. 88

منابع   90

پیوست    101

چکیده:

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری بر مولفه های شناختی وابستگی به مواد مخدر در کاهش وسوسه، ناامیدی و افسردگی در افراد وابسته به مواد افیونی تحت درمان MMT  است.

روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از پیش آزمون _ پس آزمون می باشد. حجم نمونه 34 نفر بود که در دو گروه آزمایش و گواه مورد بررسی قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت درمان شناختی – رفتاری منطبق بر پروتکل درمانی مایکل فری قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های عقاید وسوسه انگیز رایت( CBQ) ،افسردگی بک (BDI-II) ،ناامیدی بک ( BHS )، افکار خودآیند منفی (ATQ  )، طرحواره ی یانگ ، نگرش های ناکارآمد( DAS ) استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی – رفتاری موجب کاهش معنادار افسردگی، ناامیدی، وسوسه، افکار خودآیند منفی و نگرش های ناکارآمد در در افراد وابسته به مواد افیونی می شود. این نتایج در مورد اثربخشی این درمان بر طرحواره های ناسازگار اولیه معنادار نبود.

کلید واژه: افسردگی، ناامیدی، وسوسه، افکار خودآیند منفی، نگرش های ناکارآمد، طرحواره های ناسازگار اولیه، درمان شناختی – رفتاری، مواد افیونی، درمان MMT.

1-1      بیان مسئله

امروزه سوء مصرف مواد مخدر با کاهش کیفیت زندگی، افزایش میزان مرگ و میر، تقلیل ارزش های اجتماعی و اخلاقی و افزایش رفتارهای مجرمانه، یکی از مهم ترین موضوعات مرتبط با سلامت است (بکر، سالیوان، تترالت، دسی و فیلین[1]،2008).

مصرف کنندگان مواد از اختلالاتی مانند اختلالات شخصیتی، جنسی، اضطرابی، افسردگی و اختلالات جسمی رنج می برند که در این میان وجود افسردگی بارزتر است. در سال های اخیر توجه خاصی به درمان روان شناختی یکپارچه ی اختلال افسردگی همراه با اختلال مصرف مواد شده است.(هسین[2]،2002) افسردگی با ایجاد علایمی چون درماندگی مانعی در مقابله با ترک اعتیاد و بهره گیری از منابع مقابله ای موجود محسوب می شود. این مسئله در حالی مطرح می شود که نتایج برخی پژوهش ها نشان می دهند درمان اختلالات خلقی همراه با اعتیاد ممکن است شروع و عود مجدد را کاهش دهد.( کویلو، برادی و سونه[3]،2005؛ سارا، رزماری، مارتین و رازنو[4]،2008؛ فستیمونز، وادیا و جونز[5]،2007). در این میان از بین رویکردهای روانی-اجتماعی که در زمینه ی درمان سوء مصرف مواد ارزشیابی شده اند، درمان های شناختی- رفتاری حمایت تجربی بسیار بالایی به دست آورده اند (کتلین[6]،2002). در این رویکرد درمانگر به مراجع کمک می کند تا افکاری را که برانگیزنده ی نگرش مثبت به مواد مخدر است را باز شناسد و افکار غیر منطقی و باورهای غلط را تغییر دهد. بنابراین با توجه به چرخه ی اعتیاد و مداخلات مختلف درمانی، باید با استفاده از روش های آموزشی در نگرش های معتاد تغییر ایجاد شود تا او بتواند به مراحل مختلف که باعث تغییر نگرش وی می شود وارد شده و موفق به ترک مواد شود، زیرا بازگشت مجدد افراد به سمت اعتیاد به دلیل تأثیرات عوامل شناختی و موقعیتی است و در این میان نقش عوامل شناختی مهم تر است(شکوهی، امیرآبادی،صفوی، مهدی و وکیلی،1391). اعتقاد بر این است که گروه درمانی در بیشتر اختلالات روانی مؤثر است. زیرا فرد در گروه نحوه ی برخورد خود را با اجتماع می بیند و این امر باعث رشد بینش و بصیرت او می شود، ضمن این که تجارب جدید برای برقراری ارتباط با دیگران را یاد می گیرد، با افراد جدید آشنا شده،احساس قدرت می کند و اعتماد به نفس وی بالا می رود(جنتی، عظیمی و محمودی،1382). امروزه گروه درمانی به عنوان درمان انتخابی وابستگی به مواد دارای توان بالقوه برای حمایت و مواجهه ی بیمار با اختلال و به چالش کشیدن بینش اعضا پیرامون مسایل فردی و شخصیتی است (خانتازیان[7]،1999).

درمان نگه دارنده ی متادون(MMT) یکی از درمان های طولانی مدت (حداقل یک دوره ی دو ساله) با هدف کاهش آسیب مواد مخدرمی باشد، به این معنی که بیمار مصرف مواد مخدر را متوقف کرده و داروی متادون را به جای آن مورد استفاده قرار می دهد. این دارو در اشکال قرص های 40، 20و 5 میلی گرمی به صورت محلول در هر سی سی موجود می باشد که متناوب با نوع ماده ی مصرفی و شرایط جسمی بیمار مقدار آن مشخص می شود و سپس روند بهبود بیمار در طول زمان بررسی می شود( فرهودیان و همکاران،1390).

به اعتقاد پژوهشگران با وجود نرخ بالای همبودی اختلالات افسردگی و مصرف مواد و تعامل آن ها با یکدیگر، نقش بازدارنده ی اختلال افسردگی در بهبود از مصرف مواد، روان درمانی های ارایه شده برای مصرف مواد اختلالات خلقی همراه را به ندرت در نظر گرفته اند و همین مسئله مداخله های انجام گرفته در حوزه ی اختلالات مصرف مواد را کم اثر ساخته عود مکرر را در این بیماران در پی داشته است. این مسئله در حالی است که شواهد نشان می دهند که درمان اختلالات خلقی همراه می تواند سوء مصرف مواد را کاهش دهد(کئلو، برادی و سونه،2005)

بدین سان مسئله ی اصلی در این پژوهش این است که گروه درمانی شناختی- رفتاری تا چه حد می تواند از طریق تأثیر بر مؤلفه های شناختی از قبیل افکار خودآیند منفی و پذیره های ناکارآمد در کاهش وسوسه و بهبود افسردگی و ناامیدی در افراد وابسته به مواد افیونی تحت درمان MMT مؤثر باشد.

1-2      ضرورت مسئله

براساس جدیدترین اعلام نماینده ی دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد در ایران، کشور ما دارای دومین مقام در شیوع مصرف مواد مخدر است و براین اساس مسئله اعتیاد را از مرحله ی هشدار و زنگ خطر گذرانده و ضرورت تلاش سریع تر برای درمان این پدیده ی اجتماعی را طلب می کند(دلئو[8]، 1390؛ به نقل از شکوهی، امیرآبادی، مهدی و وکیلی،1391). در بین افرادی که برای درمان وابستگی به مواد مخدر از جمله مواد شبه افیونی مراجعه می کنند، سایر اختلالات روانی شیوع بالایی دارند و در برخی مطالعات، میزان اختلالات روان پزشکی همزمان در بین معتادان، 50% گزارش شده است. در این میان، علایم افسردگی در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد یا وابستگی به مواد شایع است.(سادوک،2008، ترجمه ی رضایی،1390)، اگر چه در مورد رابطه ی اعتیاد و افسردگی آچو و وینزیت[9](1996) معتقدند که در معتادان دارای نشانه های افسردگی، اغلب تعیین این که آیا حالت خلقی به عنوان پیامدی از مصرف دارو به شمار می رود و نشانه های محرومیت را بازنمایی می کند و یا این که یک بیماری روانی اولیه محسوب می شود، دشوار است. اما چیزی که مشهود است این نکته می باشد که ترکیب اعتیاد و افسردگی درمان را دشوار می سازد، چون وقتی فرد احساس درماندگی، ناامیدی یا غمگینی می کند، مقابله با اعتیاد او کار دشواری است که نیاز به مداخلات چند جانبه دارد(گودرزی،1380). افسردگی هم چنین می تواند نشان از درماندگی و ناامیدی در معتادان باشد که این امر می تواند به واسطه ی فعال کردن چرخه ی افکار ناکارآمد و معیوب در مصرف کنندگان مواد، مانعی برای انجام رفتارهای مؤثر برای مبارزه با اعتیاد و یا بهره گیری از منابع مقابله ای موجود در سوء مصرف کنندگان مواد محسوب شود.(آبرامز ویائورا[10]،1987؛به نقل از سارال و همکاران[11]،2008) تاکنون شیوه های درمانی متعددی از درمان های دارویی، درمان های روان کاوی، رفتاردرمانی و غیره برای بیماران مبتلا به اعتیاد صورت گرفته است اما هر یک از این شیوه ها تا حدی تأثیر گذار بوده اند و لغزش و بازگشت مجدد سوء مصرف مواد را به همراه داشته اند. به نظر می رسد که مشکل عمیق تر باشد و چیزی در جایی از درون فرد وی را در حالت مصرف مجدد قرار دهد. جانسون و همکاران (2004)  طی پژوهشی دریافتند که شواهدی در ارتباط با باورهای افراد مبتلا به اختلال در حوزه ی سوء مصرف الکل و داروها وجود دارد که آن ها را در چرخه ی مصرف مجدد و لغزش قرار می دهد(جانسون[12]،2004). پژوهش ها  نشان می دهد که گروه درمانی شناختی- رفتاری و درمان نگه دارنده ی متادون در درمان اختلالات افسردگی و اضطراب همبود با سوء مصرف مواد مؤثرند.(قدسی و ماکسول[13] ،1990؛ اتو، پاوزر و فیشمن[14]،2005؛ اسپادا، نیک و ویک، مونتا و ایرسون[15]،2006؛ پورنقاش تهرانی، 1378؛ رسولی آزاد، قنبری هاشم آبادی و طباطبایی،1388).

درمان نگه دارنده با متادون یک رویکرد شناخته شده جهت درمان وابستگی به مواد اپیوئیدی و به خصوص کاهش آسیب است (سادوک،2008؛رضایی، 1382).متادون با جلوگیری از بروز علایم محرومیت و کاهش اشتیاق(وسوسه[16]) برای مصرف و متوقف نمودن گیرنده های اوپیوئیدی در درمان اعتیاد به مواد افیونی مؤثر واقع می شود(فاگینو[17] و همکاران،2003) از آن جا که لغزش بیماران تحت درمان نگه دارنده با متادون موجب مشکلات عدیده ای از قبیل ادامه ی رفتارهای پرخطر و انتقال عفونت ها به جمعیت عمومی، مسمومیت، ارتباط با مواد فروشان، عدم ماندگاری در درمان و دست نیافتن به اهداف درمانی می گردد، توجه به لغزش و کاهش آن به وسیله ی مداخلات روان شناختی ضروری است.(اصلی نژاد، مشکی، علیمردانی وتوکلی زاده،1392).

درمیان رویکردهای روانی-اجتماعی که زمینه ی سوء مصرف مواد ارزشیابی شده اند درمان شناختی- رفتاری به خصوص به شیوه ی گروهی حمایت تجربی بسیار بالایی به دست آورده اند (شکوهی، امیرآبادی، صفوی، مهدی و وکیلی،1391).براساس نظریه ی شناختی- رفتاری وابستگی به مواد مخدر مانند سایر رفتارها، متشکل از یک رشته رفتارهای آموخته شده است که از طریق تقلید از الگوها در اثر پی بردن به نتایج ماده ی مخدر استفاده شده، مانند کاهش اضطراب و افسردگی، تسکین درد، کاهش خلق منفی و بالا بردن توانایی معاشرت اجتماعی آموخته می شود. بنابراین مهم ترین هدف درمان آن است که پیش آیند های مهم را شناسایی و روش های مؤثر تسلط بر آن ها را برای گسیختن رابطه با مواد به مراجع آموزش دهد. هم چنین، در این درمان بر شیوه های مدیریت خلق منفی و اضطراب و کنترل خشم تأکید می شود.(مارلات و اون[18]،2001).

بنابراین پژوهش حاضر با در نظر گرفتن این پیش فرض که گروه درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری با تأثیر بر مؤلفه های شناختی از قبیل افکار خود آیند منفی ، پذیره های ناکارآمد و طرح واره های ناسازگارانه باعث کاهش معنی دار وسوسه و بهبود افسردگی  و ناامیدی در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل می شود، به بررسی تأثیر درمان گروهی شناختی- رفتاری در بین مصرف کنندگان مواد افیونی تحت درمان MMT پرداخته است.

1-3      اهداف پژوهش

1-3-1  هدف کلی پژوهش

هدف کلی این پژوهش دستیابی به شواهد تجربی در مورد اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر مؤلفه های شناختی وابستگی به مواد مخدر در کاهش وسوسه، افسردگی و ناامیدی در این افراد است.

1-3-2  اهداف ویژه ی پژوهش

برای نیل به هدف اصلی و کلی، پژوهش حاضر می کوشد تا جنبه های زیر را مشخص نماید:

  • تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کاهش مؤلفه های شناختی افراد وابسته به مواد افیونی از جمله افکار خودآیند منفی، پذیره های ناکارآمد و طرح واره های ناسازگار.
  • تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کاهش وسوسه در افراد وابسته به مواد افیونی.
  • تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی در افراد وابسته به مواد افیونی.
  • تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کاهش نا امیدی در افراد وابسته به مواد افیونی.

1-4      اهداف کاربردی

هم چنین این پژوهش هدفهای کاربردی زیر را تعقیب می نماید:

  • تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری به منظور استفاده از آن در کاهش مؤلفه های شناختی افراد وابسته به مواد افیونی و از آن طریق کاهش وسوسه، افسردگی و ناامیدی در این افراد به منظور تعمیم این برنامه به سایر گروه ها از بیمارانی که مولفه های شناختی معیوب و آسیب رسان دارند.
  • آموزش درمان شناختی- رفتاری به افراد شرکت کننده در این پژوهش به منظور تسهیل در رفع تنش ناشی از حوادث احتمالی پیش آمده در آینده و یا افکار ناراحت کننده ی پردازش نشده در این پژوهش.
  • اقدام به گروه درمانی شناختی- رفتاری برای گروه کنترل که فقط مشاوره ی معمول کلینیک را دریافت کرده، بعد از انجام پس آزمون، در صورت وجود علایم.

1-5      فرضیه های پژوهش

پژوهش حاضر به بررسی فرضیه های زیر می پردازد:

فرضیه ی یکم : گروه درمانی شناختی- رفتاری موجب کاهش معنادار افکار خودآیند منفی در افراد وابسته به مواد افیونی می شود.

فرضیه ی دوم: گروه درمانی شناختی- رفتاری موجب کاهش معنا دار پذیره های ناکارآمد در افراد وابسته به مواد افیونی می شود.

فرضیه ی سوم: گروه درمانی شناختی- رفتاری موجب کاهش معنا دارطرح واره های ناسازگار در افراد وابسته به مواد افیونی می شود.

فرضیه ی چهارم: گروه درمانی شناختی- رفتاری موجب کاهش معنا دار افسردگی در افراد وابسته به مواد افیونی می شود.

فرضیه ی پنجم: گروه درمانی شناختی- رفتاری موجب کاهش معنا دار نا امیدی در افراد وابسته به مواد افیونی می شود.

فرضیه ی ششم: گروه درمانی شناختی- رفتاری موجب کاهش معنا دار وسوسه در افراد وابسته به مواد افیونی می شود.

1-6      تعریف نظری و عملی متغیرها

1-6-1  گروه درمانی شناختی- رفتاری

الف- تعریف نظری

عبارت است از مجموعه روش های گروهی حاصل از تکنیک های تلفیق شده از دو رویکرد شناخت درمانی و رفتار درمانی که عمدتاً بر اساس نظریه های بک و الیس پایه گذاری شده اند. این مدل درمانی یکی از کارآمدترین مدل ها درباره ی تغییر رفتار و برداشت فرد از رویدادهاست. مخصوصاً اهمیتی که در آن به جنبه های رفتاری و عملی به شکل تکلیف خانگی، یادداشت برداری، تمرین عملی، خودبازنگری، ذهن ورزی، سنجش و عینی سازی در ارزیابی و درمان داده می شود و سازمان بندی مناسبی که در طراحی و اجرای برنامه ی درمانی آن وجود دارد در گسترش قابلیت های کاربردی آن در افراد مختلف و متناسب با شرایط مختلف فرهنگی و اجتماعی تأثیر داشته است (قاسم زاده،1380).

ب- تعریف عملی

در این پژوهش منظور از گروه درمانی شناختی- رفتاری، پروتکل درمان شناختی- رفتاری مایکل فری به صورت گروهی است. که در طول ده جلسه ی یک ساعته (60 دقیقه ای) برای یک گروه 17 نفره (گروه آزمایش) اجرا می شود.

1-6-2  وابستگی به مواد افیونی

الف- تعریف نظری

وابستگی به مواد افیونی(اپیوئیدی) شایع ترین نوع گرایش به اعتیاد می باشد. مواد افیونی شامل طبقه ای از ترکیبات هستند که از ریشه ی گیاه خشخاش[19]به دست می آیند و از جمله ی آن ها می توان به تریاک، مرفین، هروئین اشاره نمود (رزنهان و سلیگمن، 1995؛سید محمدی، 1390)[20].

ب- تعریف عملی

در این پژوهش شامل کلیه ی افرادی است که از لحظه ی ورود به درمان، وابسته به مواد افیونی شامل تریاک، شیره، کراک، هروئین، متادون غیر قانونی تشخیص داده شده اند ( طبق تست مورفین و مصاحبه ی انفرادی).

1-6-3  MMT[21]

الف- تعریف نظری

از نظر لغوی به معنای درمان نگه دارنده با متادون است. این دارو اثراتی مشابه مورفین ولی با طول اثر بلندمدت تر دارد و یکی از برنامه های متداول برای درمان وابستگی به هروئین است که عبارت است از دادن جایگزین های هروئین، یعنی داروهایی که از لحاظ شیمیایی شبیه هروئین هستند(آگونیست[22] ) و می توانند جایگزین هوس بدن به آن ماده شوند (اشتراین و همکاران،[23]1994).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[دوشنبه 1399-06-31] [ 08:30:00 ب.ظ ]




3-4-2 خلق و خوی هیجانی.. 14

5-2 حوزه­های طرح­واره و طرح­واره­های ناسازگار اولیه. 15

1-5-2 حوزه بریدگی و طرد. 15

2-5-2 حوزه خودگردانی و عملکرد مختل.. 16

3-5-2 حوزه محدودیت‌های مختل.. 18

4-5-2 حوزه دیگر جهت­مندی… 19

5-5-2 حوزه گوش به زنگی بیش از حد و بازداری… 20

6-2 عملکردهای طرح­واره: 22

1-6-2 تداوم طرح­واره. 22

2-6-2 بهبود طرح­واره. 22

7-2 سبک­ها و پاسخ­های مقابله­ای ناسازگار 23

1-7-2 تسلیم طرح­واره. 24

2-7-2 اجتناب از طرح­واره. 24

3-7-2 جبران افراطی طرح­واره. 25

8-2 اهمیت شناخت دقیق طرح­واره­ها و سبک­های مقابله­ای… 26

9-2 حیطه­های تأثیرگذاری طرح­واره­های ناسازگار اولیه. 26

10-2 خانواده. 27

11-2 ازدواج.. 27

12-2 رضایت زناشویی.. 28

13-2 ابعاد رضایت­مندی زناشویی.. 30

14-2 عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی.. 31

15-2 مروری کوتاه بر نظریه­های زوج­درمانی و خانواده­درمانی.. 35

1-15-2 مدل­های روان­پویایی.. 35

2-15-2 نظریه آدلر. 35

3-15-2 دیدگاه ساختاری… 35

4-15-2 نظریه میان­نسلی بوئن.. 36

5-15-2 رویکرد استراتژیک…. 36

6-15-2 رویکرد غنی­سازی ارتباط.. 36

 

16-2 علائم خطرساز و مخرب در روابط زناشویی.. 37

18-2 تغییرات رضایت زناشویی در طول زمان.. 38

19-2 عوامل زمینه­ساز برای ازدواج سالم.. 39

20-2 سن مناسب ازدواج.. 40

21-2 علل ازدواج زودرس…. 41

22-2 عوارض ازدواج در سنین پایین.. 42

23-2 رویکردهایی جهت حل تعارض­های زناشویی (زوج­درمانی) 43

1-23-2 روان تحلیلی گروهی زوج­ها 43

2-23-2 درمان شناختی – رفتاری… 43

3-23-2 ایماگودرمانی.. 43

4-23-2 درمان مبتنی بر نظام عاطفی بوئن.. 44

5-23-2 نظریه دلبستگی.. 44

6-23-2 زوج­درمانی رفتاری تلفیقی.. 44

7-23-2 خانواده درمانی سیستمیک میلان.. 44

24-2 مدل طرح­واره درمانی یانگ: 45

1-24-2 مرحله سنجش و آموزش…. 46

2-24-2 مرحله تغییر. 46

25-2 فرآیند دقیق سنجش و آموزش…. 46

1-25-2 ارزیابی اولیه. 46

2-25-2 سنجش مشکلات فعلی و مشخص کردن اهداف درمان.. 47

3-25-2 سنجش تناسب بیمار برای طرح­واره درمانی.. 47

4-25-2 تمرکز بر تاریخچه زندگی.. 47

5-25-2 سنجش از طریق تصویرسازی ذهنی.. 48

26-2 یافته­های پژوهشی داخلی و خارجی در خصوص موضوع. 48

27-2 جمع­بندی و نتیجه­گیری… 52

روش­شناسی پژوهش…… 54

1-3 مقدمه. 55

2-3 روش پژوهش…. 55

این مطلب را هم بخوانید :

3-3 جامعه آماری، نمونه و روش نمونه­گیری… 55

4-3 ابزار گردآوری داده­ها 56

1-4-3 فرم کوتاه پرسشنامه طرح­واره (SQ-SF) 56

2-4-3 پرسشنامه رضایت­مندی زناشویی انریچ.. 57

3-4-3 پرسشنامه نشانه­های اختلالات روانی (SCL – 90 – R). 59

5-3 فرایند اجرای پژوهش…. 60

6-3 شرح جلسات آموزش طرح­واره درمانی.. 61

7-3 روش تجزیه و تحلیل داده­ها 63

ارائه یافته­ها 64

1-4 مقدمه. 65

2-4 اطلاعات جمعیت شناختی.. 65

1-2-4 مدت زمان ازدواج.. 65

2-2-4 سن.. 66

3-4 مقایسه سلامت جسمانی و روانی گروه آزمایش و کنترل قبل از آموزش…. 66

4-4 آمار استنباطی.. 68

بحث و نتیجه­گیری… 81

1-5 مقدمه. 82

2-5 خلاصه و تحلیلی از نتایج توصیفی.. 82

3-5 تبیین نتایج.. 82

1-3-5 سوال اول.. 82

2-3-5 سؤال دوم. 83

3-3-5 سؤال سوم. 84

4-3-5 سؤال چهارم. 85

5-3-5 سؤال پنجم.. 86

6-3-5 سؤال ششم.. 86

7-3-5 سؤال هفتم.. 87

8-3-5 سؤال هشتم.. 88

4-5 محدودیت­های پژوهش…. 90

5-5 پیشنهادهای پژوهشی.. 90

6-5 پیشنهادهای کاربردی… 90

منابع فارسی.. 92

منابع انگلیسی.. 95

پیوست­ها 97

چکیده

طرح­واره­ها به­عنوان نقشه انتزاعی شناختی در نظر گرفته می­شوند که راهنمای تفسیر اطلاعات و حل مسأله است و هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثربخشی مرحله سنجش و آموزش رویکرد طرح­واره درمانی بر فعالیت طرح­واره­های ناسازگار اولیه و رضایت زناشویی دانش­آموزان متأهل دوره متوسطه شهر قاین است. روش پژوهش شبه­آزمایشی با طرح پیش­آزمون، پس­آزمون با گروه کنترل و یک مرحله پیگیری است. نمونه شامل 30 دانش­آموز دختر متأهل است که به­صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب و به­طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه، با استفاده از پرسشنامه­های فرم کوتاه طرح­واره یانگ و رضایت زناشویی انریچ در مراحل پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری ارزیابی شدند. گروه آزمایش مرحله سنجش و آموزش رویکرد طرح­واره درمانی را طی 8 جلسه دریافت کرد. داده­های به­دست آمده با روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته­های این پژوهش، نشان­دهنده تفاوت معنادار بین دو گروه آزمایش و کنترل است. به بیان دیگر، آموزش موجب کاهش فعالیت طرح­واره­های ناسازگار اولیه و افزایش رضایت زناشویی شده است. بنابراین می­توان نتیجه گرفت که می­توان با اجرای مرحله سنجش و آموزش رویکرد طرح­واره درمانی، فعالیت طرح­واره­های ناسازگار اولیه را کاهش و میزان رضایت زناشویی را افزایش داد.

واژه­های کلیدی: سنجش و آموزش رویکرد طرح­واره درمانی، طرح­واره­های ناسازگار اولیه، رضایت زناشویی.

1-1 بیان مسأله

واژه طرح­واره[1] در روان­شناسی و به­طور گسترده­تر در حوزه شناختی، تاریخچه­ای غنی و برجسته دارد. در حوزه رشد شناختی، طرح­واره را به­صورت قالبی در نظر می­گیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل می­گیرد تا به افراد کمک کند تجارب خود را تبیین کنند. طرح­واره­ها به­عنوان نقشه انتزاعی شناختی در نظر گرفته می­شوند كه راهنمای تفسیر اطلاعات و حل مسأله است. زمانی كه نیاز خاصی ارضا نشود، طرح­واره ناسازگاری در آن حیطه ایجاد می­شود (یانگ، کلوسکو[2] و ویشار[3]، 1389).

یکی از نظریه­هایی که مکانیزم­های زیربنایی در پدیدآیی رفتارهای ضداجتماعی را تبیین می­کند، نظریه طرح­واره­های ناسازگار اولیه[4] است. یانگ[5] معتقد است که طرح­واره­های ناسازگار اولیه، قدیمی­ترین مؤلفه­های شناختی و باورها و احساسات غیرشرطی درباره خودمان هستند. طرح­واره­های ناسازگار اولیه، الگوها یا درون­مایه­های عمیق و فراگیری هستند كه از خاطرات، هیجان­ها، شناخت­واره­ها و احساسات بدنی تشكیل شده­اند، در دوره كودكی یا نوجوانی شكل گرفته­اند، در مسیر زندگی تداوم دارند، درباره خود و روابط با دیگران هستند و به شدت ناكارآمدند (یانگ، 2003).

طرح­واره­های ناسازگار اولیه به­علت تمایل بشر به هماهنگی شناختی، برای بقاء خودشان می­جنگند. به­گونه­ای كه فرد رفتارهای درونی یا بیرونی انجام می­دهد تا وضعیت فعلی طرح­واره را حفظ كند و طرح­واره تداوم یابد. او هیجده طرح­واره را معرفی می­کند که عبارتند از: 1- رهاشدگی/ بی­ثباتی[6]، 2- بی­اعتمادی/ بدرفتاری[7]، 3- محرومیت هیجانی[8]، 4- نقص/ شرم[9]، 5- انزوای اجتماعی/ بیگانگی[10]، 6- وابستگی/ بی­كفایتی[11]، 7- آسیب­پذیری نسبت به ضرر یا بیماری[12]، 8- خود تحول­نیافته/ گرفتار[13]، 9- شكست[14]، 10- استحقاق/ بزرگ منشی[15]، 11- خویشتن­داری و خودانضباطی ناكافی[16]، 12- اطاعت[17]، 13- ایثار[18]، 14- پذیرش­جویی/ جلب­توجه[19]، 15- منفی­گرایی/ بدبینی[20]، 16- بازداری هیجانی[21]، 17- معیارهای سرسختانه/ عیب­جویی افراطی[22] و 18- تنبیه[23] (یانگ و همکاران، 1389).

از آن­جا كه طرح­واره­ها هسته خودپنداره افراد را شكل می­دهند، اگر دارای محتوای ناسازگار باشند افراد را نسبت به گستره­ای از كاستی­ها و مشكلات آسیب­پذیر می­كنند (حقیقت­منش، آقامحمدیان­شعرباف، قنبری­هاشم­آبادی و مهرام، 1389). طرح­واره­های ناسازگار اولیه و راه­های ناکارآمدی که بیماران از راه آن­ها یاد می­گیرند که با دیگران کنار بیایند، اغلب زیربنای نشانه­های مزمن اختلالات محور I مثل اضطراب، افسردگی، سوء­مصرف مواد و اختلالات روان­تنی به­شمار می­روند (یانگ و همکاران، 1389). پژوهش­ها نشان داده­اند که طرح­واره­های ناسازگار اولیه در بسیاری از اختلال­ها مثل اختلالات شخصیت (پتروسلی، گلاسر، کالهون و کامپبل[24]، 2001)، اختلال وسواس اجباری (آتالای، آتالای، کاراهان و کالیسکان[25]، 2008)، اختلال استرس پس از سانحه (ککرام، درومند و لی[26]، 2010)، اختلال هراس اجتماعی (پینتو­گوویا، کاستیلهو، گلهاردو و کانها[27]، 2006)، افسردگی (وانگ، هالورسن، ایسمن و واترلو[28]، 2010؛ ابرهارت، آربچ، بیگداپیتن و آبلا[29]، 2011؛ رنر، لابستیل، پیترز، آرنتز و هوبرز[30]، 2012)، اضطراب (داوودی، ابولقاسمی و وطن­خواه، 2013؛ عیسی­نژاد، شجاع­حیدری، رودباری و لیاقت­دار، 2012)، سوء­مصرف مواد (بخشی­بجد و نیک­منش، 2013؛ شری، استارت و آندرسون[31]، 2014)، اختلال­های جنسی (ابولقاسمی و کیامرسیا، 2012)، اختلال­های خوردن، اختلال اضطراب اجتماعی، ارتباط­های ناکارآمد (بسمنز، بریت و ون[32]، 2010؛ نقل در بهرامی­زاده و بهرامی­احسان، 1392)، روابط بین فردی (تیم[33]، 2013) و رضایت زناشویی (ذوالفقاری، فاتحی­زاده و عابدی، 2008؛ یوسفی، عابدین، تیرگری و فتح­آبادی، 1389) نقش دارند.

طرح­واره­ها به واسطه تأثیری كه بر سبک دلبستگی، اختلالات شخصیت، اختلالات خلقی و رضایت زناشویی می­گذارند، می­توانند تأثیر مستقیم و غیرمستقیم نیز بر روابط زناشویی داشته باشند. معمولا ماهیت ناسازگار طرح­واره­ها وقتی ظاهر می­شود که بیماران در روند زندگی خود و در تعامل با دیگران، به­ویژه رابطه زناشویی به­گونه­ای عمل می­کنند که طرح­واره­های آن­ها تأیید شود، حتی اگر برداشت اولیه آن­ها نادرست باشد (یانگ، 2003).

یانگ و کلوسکو چنین فرض کردند که رضایت در روابط نزدیک و دوستانه فقط زمانی دیده می­شود که هم نیازهای رشدی به­طور مقتضی برآورده شده باشند و هم نیازهای بزرگسالی ارضا شوند. چون هریک از زوجین علاوه بر طرح­واره­هایی که با خود به رابطه می­آورند، در ارتباط فعلی خود نیز طرح­واره­هایی به­وجود می­آورند که خاص این رابطه هستند (داتیلیو[34] و بیرشک، 1385؛ نقل در ذوالفقاری و همکاران، 2008)، چنان­چه در روابط دو نفر نیازهای طرحواره اولیه برآورده نشود و یا طرح­واره اولیه با طرح­واره فعلی ناهماهنگ باشد، موجب ناسازگاری بین زوجین و در نهایت طلاق می­شود (یانگ، 2003).

در پژوهش کلیفتون[35] (1995؛ نقل در یوسفی، 2012)، نتایج نشان داد که بین طرح­واره ناسازگار اولیه شكست با اعتماد و قابل پیش­بینی بودن شریك زندگی و همچنین بین طرحواره ناسازگار محرومیت هیجانی و نقص با نزدیكی، اعتماد و صمیمیت زوجین، رابطه منفی وجود دارد. همچنین استلیز[36] (2004؛ نقل در یوسفی، 2012) بیان کرد طرحواره ناسازگار اولیه محرومیت هیجانی و نقص، پیش­بینی كننده روابط صمیمی و عاشقانه كمتر در زوجین می­باشد. فریمن[37] (1999) دریافت که نمرات افراد در مقیاس طرح­واره­های ناسازگار اولیه پیش­بینی­کننده کیفیت ازدواج و رضایت زناشویی در آنان است. پژوهش­های مختلفی (داسیانا وآلینا[38]، 2012؛ آریتی و بمپوراد[39]، 1980؛ ذوالفقاری و همکاران ، 2008) به رابطه معنادار میان طرح­واره­های ناسازگار اولیه و رضایت زناشویی اشاره کرده­اند.

رضایت زناشویی یک جنبه بسیار مهم و پیچیده از یک رابطه زناشویی است. هنری، هود، جانسون و کارلوزی[40] (2004) رضایت زناشویی را تفسیر افراد از کیفیت ازدواج یا خوشبختی حاصل از ازدواج­شان می­دانند. به­عبارت دیگر، اصطلاح رضایت زناشویی به مسرت کلی شخص و خشنودی او از روابط نزدیک زناشویی اشاره دارد. گریف[41] (2000) در تعریف سازگاری و رضایت زناشویی اظهار می­کند که زوجین سازگار، زن و شوهرهایی هستند که توافق زیادی با یکدیگر دارند، از نوع و سطح روابط­شان راضی­اند، از نوع و کیفیت گذران اوقات فراغت رضایت دارند و مدیریت خوبی در زمینه وقت و مسائل مالی خودشان اعمال می­کنند.

با این وجود آمار طلاق که معتبرترین شاخص آشفتگی زناشویی است، نشان­گر آن است که رضایت زناشویی به­آسانی قابل دستیابی نیست. از همان روزهای آغازین رابطه زناشویی، عدم توافق­های جدی و مکرری به­وجود می­آیند که اگر حل نگردند، می­توانند رضایت و ثبات زناشویی را با تهدیدی جدی مواجه کنند (تالمن و هسایو[42]، 2004). علاوه بر این، قطع­نظر از همه روابط زناشویی که به طلاق ختم می­شوند، بسیاری از ازدواج­ها و روابط زناشویی ناموفق نیز وجود دارند که همسران به دلایل گوناگون طلاق نمی­گیرند. لذا توجه به رضایت زناشویی به خاطر نقشی که در سلامت روانی زوجین و فرزندان آن­ها دارد، اجتناب­ناپذیر است. احساس رضایت از ازدواج و رابطه زناشویی نقش مهمی را در میزان کارکردهای بهنجار خانواده ایفاء می­کند (یوسفی، 2012).

پژوهش­ها (بوث و ادواردز[43]، 1985؛ میراحمدی­زاده، نخعی­امرودی، طباطبایی و شفیعیان، 1382) دریافته­اند یکی از عواملی که بر رضایت زناشویی تأثیرگذار است، سن ازدواج زوجین است و هر چه سن ازدواج پایین‌تر باشد، احتمال از هم گسیختگی خانواده بیشتر می‌شود. معمولا در همه جوامع برای ازدواج، یك پایه سنی حداقلی وجود دارد كه در قوانین مدون یا غیرمدون در نظر گرفته می‌شود و افراد تا قبل از رسیدن به آن، به برقراری پیوند زناشویی مجاز نیستند. ‌این پایه سنی معمولا هم‌زمان با بلوغ جنسی یا اندكی پیش یا پس از آن تعیین می‌گردد، ولی به دلیل آن­كه ازدواج به­عنوان شیوه بهنجار ارضای ‌این نیاز، تنها بعد زیستی ندارد و مانند دیگر امور انسانی با فرهنگ شكل گرفته و جهت می‌یابد، معمولا افزون بر بلوغ جنسی، باید توانمندی لازم برای اداره امور خانواده را داشته باشد و به تعبیری، به بلوغ عقلی و فكری و بلوغ اقتصادی رسیده باشد، به­گونه‌ای كه فرد بتواند در نظر عرف و قانون، مسئولیت تعهد‌های خویش را در قبال دیگران بپذیرد. بدین ترتیب، سن ازدواج در هر جامعه‌ای بر حسب شرایط محیطی، اقتصادی و فرهنگ خاص آن جامعه تبیین می‌گردد (جدیدی، جان­بزرگی و رسول­زاده طباطبایی، 1388).

با وجود افزایش سن ازدواج، هنوز ازدواج زودرس در برخی از بافت­های فرهنگی رایج است و دختران که بیشتر در معرض آن هستند، آسیب­ها و عوارض شدیدی از جمله انزوای اجتماعی، محدودیت حمایت اجتماعی، فشار زیاد برای باردارشدن و حاملگی زودرس، نداشتن مهارت برای ورود به بازار کار، افسردگی و مشکلات تحصیلی را متحمل می­شوند (لطفی، 1389). بنابراین ضروری است که اولا با فرهنگ سازی، آمار این ازدواج­های زودرس را در این مناطق کاهش دهند و دوما با حل مشکلات زناشویی در دانش­آموزان متأهل تا حد امکان از بروز آسیب­های بعدی جلوگیری شود.

در حال حاضر دیدگاه­های متعددی با رویکردهای مختلف به دنبال تبیین و حل تعارض­های زناشویی هستند. مانند خانواده­درمانی که مسئولیت عمده آن بالا بردن احساس همبستگی و وحدت خانواده و فعال کردن نقش طبیعی خودالتیام­بخشی خانواده است (عامری، نوربالا، اژه­ای و رسول­زاده­طباطبایی، 1382). درمان دیگری که در زمینه حل تعارضات زناشویی بکار برده می­شود، درمان مبتنی بر نظام عاطفی بوون[44] است که نقش مهمی در زمینه رشد نظری و كار بالینی خانواده­درمانی داشته است. در این شیوه اعتقاد بر این است که نوعی نظام عاطفی بر ساختار خانواده حاكم است كه قابلیت انتقال بین نسلی دارد و سلامت روانی فرد در گرو سطح تفكیك و جدایی وی از این نظام است (بوون، 1976؛ نقل در یوسفی، 2012). علاوه­بر این روش­ها، یانگ روش دیگری را مبتنی بر طرح­واره برای حل اختلافات به­وجود آورده که طرح­واره درمانی نام دارد.

طرح­واره درمانی، درمانی نوین و یکپارچه است که عمدتا بر اساس بسط و گسترش مفاهیم و روش­های درمان شناختی- رفتاری کلاسیک بنا شده است و هدف نهایی آن بهبود طرح­واره است. این شیوه درمان، دارای دو مرحله سنجش و آموزش[45] و مرحله تغییر است. در مرحله اول، طرح­واره درمانگر به بیماران کمک می­کند تا طرح­واره­های خود را بشناسند و به ریشه­های تحولی طرح­واره­ها در دوران کودکی و نوجوانی پی ببرند. در این مرحله، مدل طرح­واره به بیماران آموزش داده می­شود و بیماران یاد می­گیرند سبک­های مقابله­ای ناکارآمد (تسلیم، اجتناب و جبران افراطی) خود را بشناسند و ببینند چگونه پاسخ­های مقابله­ای­شان باعث تداوم طرح­واره­های آن­ها می­شوند. هدف این است که بیماران هم از نظر عقلانی، عملکردهای طرح­واره­های خود را بفهمند و هم این­که این فرایندها را در سطح هیجانی تجربه کنند. سنجش یک فرایند چند بعدی است که شامل مصاحبه درباره تاریخچه زندگی، تکمیل پرسشنامه طرح­واره، تکالیف خود-بازنگری و تمرین­های تصویرسازی ذهنی است. در فرایند سنجش، طرح­واره­ها از نظر هیجانی برانگیخته می­شوند و به بیماران کمک می­شود بین مشکلات فعلی و تجارب دوران کودکی خود، ارتباط هیجانی برقرار کنند. در پایان این مرحله، درمانگر و بیمار، مشکل بیمار را در قالب مدل طرح­واره، مفهوم­سازی می­کنند. در مرحله دوم، درمانگر بسته به نیازهای بیمار، راهبردهای شناختی، تجربی و رفتاری و بین فردی را در هر جلسه، به­گونه­ای انعطاف­پذیر به­کار می­گیرد (یانگ و همکاران ، 1389).

از همین رو با توجه به اهمیت رضایت زناشویی و نقشی که طرح­واره­های ناسازگار اولیه در کیفیت روابط زناشویی زوجین دارد، این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که آیا مرحله سنجش و آموزش رویکرد طرح­واره درمانی می­تواند فعالیت طرح­واره­های ناسازگار اولیه را کاهش و رضایت زناشویی را افزایش دهد؟

2-1 سؤال­های پژوهش*

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 08:29:00 ب.ظ ]




فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق

2-1- پیش درآمد  …………………………………………………………………………………………………….  11

2-2- تعارض زناشویی  …………………………………………………………………………………………….  12

2-2-1- مفهوم تعارض زناشویی …………………………………………………………………………………  12

2-2-2- زمینه های تعارض  ……………………………………………………………………………………….  14

2-2-3- الگوهای تعامل زوجین متعارض  …………………………………………………………………….  16

2-2-4- دیدگاه های تعارض  …………………………………………………………………………………….  17

2-2-5- سبک ها و استراتژی مدیریت تعارض ………………………………………………………………  18

2-2-6- رویکردهای درمانی به حل تعارض  …………………………………………………………………  21

2-2-7- نگرش و نیاز دو مقوله در تعارض همسران  ………………………………………………………  22

2-2-8- کارکردهای مثبت تعارض از نظر ترنر ………………………………………………………………  24

2-3- رضایت زناشویی  …………………………………………………………………………………………….  25

2-3-1- عوامل موثر بر رضایت زناشویی ……………………………………………………………………..  26

2-3-2- نظریه های مرتبط با آسیب شناسی زندگی زناشویی  …………………………………………..  32

عنوان                                                                                                           صفحه

2-3-3- تاثیر رضایت زناشویی بر سایر ابعاد زندگی  …………………………………………………….  36

2-3-4- نظریه چرخه زندگی زناشویی  ………………………………………………………………………..  37

2-3-5- عوامل موثر بر افزایش رضایت زناشویی  …………………………………………………………  38

2-3-6- عوامل آسیب رسان به رضایت زناشویی  ………………………………………………………….  40

2-4 خودکارآمدی  ……………………………………………………………………………………………………  40

2-4-1- برداشت انسان از خودکارآمدی ………………………………………………………………………  44

2-4-2- منابع خودکارآمدی ……………………………………………………………………………………….  45

2-4-3- ابعاد خودکارآمدی  ………………………………………………………………………………………  47

2-4-4- انواع خودکارآمدی ……………………………………………………………………………………….  47

2-4-5- مراحل رشد خودکارآمدی  …………………………………………………………………………….  48

2-4-6- خودکارآمدی و تفاوت­های سنی و جنسیتی ………………………………………………………  49

2-4-7- شیوه های اثرگذاری باورهای خودکارآمدی  …………………………………………………….  50

2-5- معنا در زندگی  ………………………………………………………………………………………………..  51

پایان نامه - مقاله

 

2-5-1- معنادرمانی …………………………………………………………………………………………………..  54

2-5-2- اهداف درمانی معنا درمانی …………………………………………………………………………….  56

2-5-3- فرآیند درمان ……………………………………………………………………………………………….  56

2-5-4- مداخلات درمانی  ………………………………………………………………………………………..  57

2-5-5- کلیات معنادرمانی فرانکل (1959)  …………………………………………………………………  58

2-6- پیشینه­های تحقیقاتی………………………………………………………………………………………….  59

2-6-1- پیشینه­های تحقیقاتی داخلی …………………………………………………………………………..  59

2-6-2- پیشینه­های تحقیقاتی خارج از کشور ……………………………………………………………….  65

فصل سوم: روش پژوهش

3-1- پیش درآمد ……………………………………………………………………………………………………..  69

3-2- روش پژوهش ………………………………………………………………………………………………….  69

3-3-  جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری …………………………………………………………….  69

3-4- ابزار پژوهش ……………………………………………………………………………………………………  70

عنوان                                                                                                          صفحه

3-4-1- پرسش­نامه تعارض­های زناشویی (MCQ) ………………………………………………………  70

3-4-2- پرسش­نامه فرم کوتاه رضایت زناشویی انریچ (1989) …………………………………………  72

3-4-3- پرسش­نامه خودکارآمدی عمومی شرر ………………………………………………………………  76

3-5- شیوه اجرای پژوهش …………………………………………………………………………………………  78

3-6- روش تجزیه و تحلیل آماری داده­ها  ……………………………………………………………………  81

فصل چهارم:  تجزیه و تحلیل داده ها

4-1- مقدمه  ……………………………………………………………………………………………………………  83

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1- پیش درآمد ……………………………………………………………………………………………………..  91

5-2- بررسی فرضیه اصلی  ………………………………………………………………………………………..  91

5-3- بررسی فرضیه­های فرعی  …………………………………………………………………………………..  93

5-4- محدودیت­های پژوهش ……………………………………………………………………………………..  96

5-5- پیشنهادها  ………………………………………………………………………………………………………  96

منابع   

 

این مطلب را هم بخوانید :

منابع فارسی  ……………………………………………………………………………………………………………  99

منابع انگلیسی …………………………………………………………………………………………………………..  104

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان اجرا گردید.  پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش­آزمون پس­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیـه زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر لاهیجان در سال92-93 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین افرادی از جامعه ی آماری، که رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی کمتری داشتند، انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر) و گروه آزمایش (15 نفر) قرار ­گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه­ای که هفته­ای دو بار برگزار می­شد، در جلسات آموزشی شرکت کردند. در حالی­كه در گروه كنترل هیچگونه مداخله­ای صورت نگرفت. ابزار استفاده شده در پژوهش شامل، پرسش­نامه­های تعارض زناشویی(MCQ)، رضایت زناشویی انریچ فرم کوتاه و خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و پکیج آموزشی معنادرمانی بر اساس معنادرمانی فرانکل بود. داده­ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، مؤثر است و شدت این اثر در یک متغیر ترکیبی(62/0) می­باشد.

واژه­های کلیدی: معنادرمانی، رضایت زناشویی، خودکارآمدی عمومی، تعارضات زناشویی

مقدمه

زندگی زناشویی یكی از جهانی­ترین نهادهای بشری است كه از دو نفر با توانایی­ها و استعدادهای متفاوت و با نیازها و علایق مختلف و در یك كلام با شخصیت­های گوناگون تشكیل شده است(گلدنبرگ، گلدنبرگ، 2002 ترجمه شاهی برواتی، نقش بندی، ارجمند، 1386). یك رابطه زناشویی صمیمی مستلزم آن است كه زوجین یاد بگیرند با هم ارتباط برقرار كنند و با هم متفاوت باشند. تعارض زمانی به وجود می­آید كه زوجین به دلیل همكاری و تصمیمات مشتركی كه می­گیرند درجات مختلفی از استقلال و همبستگی را نشان دهند كه این تفاوت­ها را می­توان روی یك پیوستار، از تعارض خفیف تا تعارض كامل طبقه­بندی كرد (یونگ و لانگ[1]، 1998).

از نظر گلاسر(2000 به نقل از افخمی، بهرامی، فاتحی زاده، 1386) تعارض زناشویی ناشی از  ناهماهنگی زن و شوهر در نوع نیازها و روش ارضای آن، خودمحوری، اختلاف در خواسته­ها طرح­واره­های رفتاری و رفتار غیرمسئولانه نسبت به ارتباط زناشویی و ازدواج است.

افزایش روزافزون تعارض­های زناشویی در دنیای معاصر و خطر بروز جدایی و اثر منفی آن بر سلامت روانی زوجین و فرزندان آنان موجب شده است تا مشاوران نظریه­ها و طرح­هایی را برای كمك به زوجین دچار تعارض ارائه دهند. معنادرمانی یكی از این روش­هایی است كه بر پایه نظریات ویكتور فرانكل شكل گرفته است. فرض اساسی در معنادرمانی این است كه شخص نمی­تواند برای همیشه از رنج در زندگی اجتناب كند، اما می­تواند یك راه پرمعنای شخصی برای پاسخ دادن به رنج در زندگی برگزیند. علاوه بر این كسانی كه معنا را در زندگی می­یابند، می­توانند توانایی­های نهفته­شان را شكوفا كرده و با اثربخشی بیشتری به مبارزه و تلاش در زندگی بپردازند (چولنبرگ، هاتزل، 2008).

معنادرمانی می­تواند ساختاری مفهومی را برای كمك به مراجعان جهت چالش در زندگیشان ارائه دهد . رویكردی وجودی نگر كه نگرش جبرگرایانه در مورد ماهیت بشر را ، قبول ندارد، در مقا بل درمانگران وجودی، بر روی آزادی انسان تاكید دارند . فرانكل می­گوید بشر در همه جا با سرنوشت و با فرصت دستیابی به چیزی از راه رنج هایش، رو برو است . انسان موجودیست آزاد كه همیشه حق انتخاب دارد، انسان واكنش خود را در برابر ر نج­ها و سختی­های ناخواسته(ولی پیش آمده) و شرایط محیطی خود انتخاب می­كند و هیچكس را جز خود او یارای آن نیست كه این حق را از او باز ستاند. او همچنین معتقد است همه چیز را می­توان از یك انسان گرفت مگر آزادی در گزینش رفتار، در شرایط موجود و گزینش راه خود (فرانكل، ترجمه صالحیان و میلانی،  1390).

معنادرمانی در خصوص بسیاری از مسائل سلامت روان كاربرد دارد (چولنبرگ،  2003). این مكتب در مقایسه با روانكاوی روشی است كه كمتر به گذشته توجه داشته و به درون­نگری هم ارج چندانی نمی­نهد. در مقابل به آینده، وظیفه، مسئولیت، معنی و هدفی كه شخص باید زندگی خود را صرف آن كند، وجه بیشتری دارد (فرانكل، ترجمه صالحیان و میلانی، 1390).

با توجه به اینکه تعارض زناشویی معمولا در زوجین بر اساس تضاد بین آنچه که انتظار دارند با آنچه که هست به وجود می­آید و فرد برای نزدیک کردن شرایط به آنچه که انتظار دارد یا به عبارتی آرمان فرد است، تلاش می­کند. اما اینکه تا چه حد این آرمان­ها واقع­گرایانه و صحیح است شرایط زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می­دهد. این افراد از شرایط خود راضی نیستند و این می­تواند رضایت زناشویی را نیز شامل شود. برای بهبود شرایط این افراد باید معنا و هدف خود را در زندگی بیشتر بررسی کرده و با تعیین اهدافی واقعی­تر و دست­یافتنی­تر شرایط خود را به شرایط آرمانی خود نزدیک کنند و این رضایت  در افراد را بالا می­برد و می­تواند رضایت از زندگی زناشویی را نیز شامل شود. در رسیدن به اهداف و کسب موفقیت در موقعیت­ها می­تواند در ادراک خود به عنوان یک فرد کارامد نقش داشته باشد بنابراین به نظر می­رسد که این تغییر اهداف و معنای زندگی، بتواند خودکارآمدی افراد را نیز تحت تاثیر قرار دهد.

1-2- بیان مسئله

تعارض بین فردی به عنوان، نوعی تعامل كه در آن اشخاص تمایلات، دیدگاه­ها و عقاید متضادی را بیان می­كنند، تعریف می­شود كه بعضی محققان آن را رخدادی عادی در زندگی زناشویی می­دانند(كلین، پلیزنت، وایتون و ماركمن[2]، 2006). تعارض زناشویی، ناشی از واكنش نسبت به تفاوت­های فردی بوده و زمانی كه آنقدر شدت یابد كه احساس خشم، خصومت، كینه، نفرت، حسادت و سوء رفتار كلامی و فیزیكی در روابط آنان حاكم شود و به حالت ویرانگر درآید، حالتی غیر عادی است(کالین و سوگوک ،2009).  تعارض همیشه، منفی نیست، بلكه روشی كه زوج­ها برای مدیریت تعارض خود به كار می­برند، ممكن است بر رابطه تأثیر منفی داشته باشد(گاتمن و سیلور[3] ، 1999). زوجینی كه می­توانند تعارضات موجود در رابطه را با به كارگیری روش­های مثبت و استفادة كمتر از تعاملات منفی مدیریت كنند، فضایی ایجاد می­كنند كه در آن فرصت بیشتری برای خودافشایی و توافق در مورد مشكلات خانواده وجود خواهد داشت (جوهانسون[4]، 2003). تعارض زناشویی می­تواند بر حیطه­های مختلف زندگی افراد موثر باشد از جمله می­تواند رضایت زناشویی افراد را تحت تاثیر قرار دهد.

رضایت زناشویی فرآیندی است که در طول زندگی زوج­ها به وجود می­آید و شامل چهار حیطه جاذبه بدنی، جنسی، تفاهم، طرز تلقی و سرمایه گذاری می­باشد. کرنی و کومبز(2000) رضایت زناشویی را توافق زن و شوهر در مورد اموری که ممکن است مسائل حادی به بار آورد، علاقه و فعالیت های مشترك، ابراز علاقه علنی مکرر و اعتماد متقابل، شکوه و شکایت اندك، شکایت نادر از احساس تنهایی و رنجش تعریف کرده­اند(رجبی، سروستانی، اصلانی، 1392). روچ و همكاران(1998) رضامندی زناشویی را به صورت نگرش­ها یا احساسات كلی فرد نسبت به همسر و رابطه­اش تعریف می­كند. رضامندی زناشویی یك پدیده درون فردی و یك، برداشت از همسر و رابطه است و هنگامی به كار می­رود كه واحد تحلیل فرد است و هدف تجزیه و تحلیل، نگرش­های ذهنی افراد بجای نشانه­های عملی درباره همسر و رابطه­شان است. چنین تعریفی از رضامندی زناشویی نشانگر آن است كه رضامندی یك مفهوم تك بعدی و مبین ارزیابی كلی فرد نسبت به همسر و رابطه­اش است(زندی پور و مومنی جاوید، 1390). به اعتقاد كومار(2009) ادراك شخص، نقش مهمی در احساس شخص نسبت به همسرش دارد و تفكر مثبت بویژه در مورد روابط با همسر، به سطوح بالاتری از رضایت زناشویی می­انجامد. زوجینی که دارای تعارض هستند علاوه بر اینکه ادراکشان از زندگی زناشویی تغییر می کند، نگرش نسبت به خودشان نیز دچار خلل می شود.

زوج­هایی که از لحاظ مشکل ارتباطی نقش­ها، پاسخ­دهی عاطفی، مشارکت عاطفی، کنترل رفتار و کارایی عمومی در سطح پایین­تری قرار دارند نه تنها سلامت روانی آنها در معرض آسیب قرار دارد بلکه احساس خودکارآمدی در آنها را نیز به مقدار زیاد کاهش می­یابد . بندروا (2003) معتقد است:  حس خودکارآمدی می­تواند نقش مهمی در رویکرد و نگاه فرد به اهداف، تکالیف و چالش­هایش داشته باشد (ابوالقاسمی، فلاحی و بابایی، و همکاران، 1391). بنابراین می­توان گفت افرادی که به دلایلی از جمله تعارضات زناشویی، رویکرد و نگاهشان به خود و توانمندی­هایشان و همچنین به زندگی زناشویی و همسر دچار خلل شده معنای زندگی­شان نیز تغییر می­کند.

بنا به تعریف رکر (2000) معنای زندگی عبارت است از: ادراك نظم، انسجام و هدف در هستی و دنبال كردن اهداف ارزشمند و نیل به آنها همراه با حس رضایتمندی. با توجه به تعریف ركر (2000) می­توان به ماهیت موقتی این سازه پی برد. فرصت برای یافتن معنا از تولد تا مرگ در خلال گسترهای از موقعیت­های منحصر به فرد زندگی رخ می­دهد (گرابر[5]،2004). این موقعیت­های زندگی فرصت­هایی را برای یافتن معنا در لحظه فراهم می­سازند و به شرایط خاصی همچون سلامتی، محیط فیزیكی، وضعیت اقتصادی اجتماعی، میراث فرهنگی یا هرگونه شرایط خاص انسان مدرن امروزی وابسته نیستند. یافتن معنا یك صفت محسوب می شود و نه حالت و می­توان آن را در هر موقعیتی كشف كرد (نادی و سجادیان، 1391). بامیستر[6](1991) معتقد است هنگامی فرد می­تواند احساس كند كه از یك زندگی معنادار برخوردار است كه چهار نیاز او به معنا، ارضا شده باشد. این چهار نیاز عبارتند از:

  1. هدفمند بودن جهت زندگی
  2. احساس كارآمدی و كنترل
  3. برخوردار بودن از مجموعه­ای از ارزش­ها كه بتواند به وسیله آن ها كنش­هایش را توجیه كند.
  4. وجود یك مبنای با ثبات و استوار برای داشتن نوعی حس مثبت خود ارزشمندی(بامیستر و نیومن،1991).

ونگ[7] (1998) معنا را به عنوان یك سازة فردی و فرهنگی مبتنی بر نظام شناختی تعریف كرده است كه انتخاب­های فردی، فعالیت­ها و اهداف را تحت تأثیر قرار می­دهد و زندگی را وقف هدفمندی، ارزش­های فردی و رضایتمندی می­كند . فرد ممكن است  معنا را از منابع مختلفی كسب كند . براساس نظریة نیمرخ معنای شخصی ونگ(1998) این منابع ممكن است از طریق ارتباطات، دین، تعالی فردی، پذیرش شخصی، صمیمیت و رفتار منصفانه تحقق یابد(ونگ، 1998).

برخی از روان­شناسان مانند آلپورت (1954)، فرانكل (1972)، و مازلو(1962) وجود معنا در زندگی، را به عنوان مهم­ترین عامل مؤثر بر كنش­های روان­شناختی مثبت می­دانند. یافته های پژوهشی متعددی نشان داده­اند كه وجود معنا در زندگی عنصری اساسی در بهزیستی روانی – عاطفی است و به صورت سیستماتیكی با ابعاد گوناگونی از شخصیت، سلامت جسمی و ذهنی، سازگاری و انطباق با استرس­ها و اختلالات رفتاری ارتباط دارد (اسكنل  و بكر[8]، 2006 ).

معنادرمانی از جمله روش­هایی است که می­تواند به افراد در یافتن معنای زندگی و داشتن ادراکی بهتر و رضایتی بیشتر از خود و زندگی خود داشت. معنا­درمانی با در نظر گرفتن گذرایی هستی و وجود انسانی به جای بدبینی و انزوا، انسان را به تلاش و فعالیت فرا می­خواند و بیان می­دارد كه آنچه انسان ها را از پای درمی­آورد، رنج­ها و سرشت نامطلوب­شان نیست بلكه بی­معنا شدن زندگی است كه مصیبت­بار است . اگر رنج را شجاعانه بپذیریم تا واپسین دم، زندگی معنا خواهد داشت و معنای زندگی می­تواند حتی معنی بالقوه درد و رنج را نیز در برگیرد . فرانكل می­گوید در دنیا چیزی وجود ندارد كه به انسان بیشتر از یافتن “معنی ” وجودی خود در زندگی یاری كند (فرانکل، ترجمه صالحیان و میلانی، 1386). معنادرمانی از نظر شكل، به درمان­های كوتاهی چون درمان آدلری نزدیك­تر است . معنادرمانگران گرچه اغلب به صورت صمیمانه و مقبول در باره موضوعات فلسفی بحث می­كنند، برای اینكه درمانجو را متقاعد سازند كه نگرشی آگاهانه­تر و مسئولانه­تر به خلاء وجودی كند، به شیوه­های مختلف او را مواجهه می­دهند، و برایش دلیل و برهان می­آورند. نوشته­های مربوط به درمان نشان می­دهند كه فنون درمانی­، علاوه بر مواجهه دادن و تعبیرها، به مقدار زیادی به قانع سازی و استدلال نیز متكی هستند (بروچسکا، ترجمه سید محمدی، 1381). به نظر می­رسد که این شیوه بتواند بر تغییر شرایط زندگی و رضایت افراد از خود و همسر و در کل رضایت از زندگی زناشویی موثر باشد. با توجه با این امر پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثر بخشی معنادرمانی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، طراحی گردیده است.

1-3- ضرورت و اهمیت موضوع پژوهش

از آنجایی که تعارض بین همسران سلامت روان اعضای خانواده تهدید کرده و باعث مشکلات مختلف در خانواده می­گردد و همچنین بنیان خانواده را سست می­کند، بررسی و شناسایی عوامل موثر برآن به منظور پیشگیری و کاهش از تعارض ضرورت می­یابد. وقتی همسران تمایلی به رابطه با هم ندارند کمتر می­توانند مسایل مربوط به خانواده را مورد بررسی قرار داده و در نتیجه مشکلات آنها هر روز بیشتر از قبل می­شود. تعارض بین همسران کیفیت زندگی و رضایت زناشویی را نیز کاهش می­دهد . ناراضی بودن از زندگی زناشویی نگرش افراد به توانایی­های خود را نیز دچار خلل می­کند، فرد احساس نا کارآمدی می­کند. اهداف زندگی تغییر می­کند و تعارضات بیشتر می­شود و از آنجایی که این مشکلات بنیان خانواده را سست کرده و افراد خانواده را دچار مشکلات روانی و متعاقب آن جسمانی می­کند؛ ضرورت دارد که پژوهش­های بیشتری در این حیطه انجام شود.

1-4- اهداف پژوهش

هدف اصلی:

تعیین میزان اثر بخشی معنادرمانی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان

اهداف فرعی:

1- تعیین میزان اثر بخشی معنادرمانی بر رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان

2- تعیین میزان اثر بخشی معنادرمانی بر خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 08:29:00 ب.ظ ]




چکیده

مقدمه: هیجانات جزء جدایی ناپذیر رفتار انسانی است. یکی از معیارهای سلامت روان، کنترل و تنظیم هیجانات است. عوامل مختلفی می تواند روی تنظیم هیجانات تاثیر بگذارد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط هوش هیجانی و سبک های مقابله ای با تنظیم دشواریهای هیجانی بود. افرادی که بتوانند هیجانات خود را تنظیم کنند

روش اجراء: این پژوهش یک مطالعه همبستگی بود. تعداد 139 دانشجو به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های از پرسشنامه های هوش هیجانی بار- آن(1980)، پرسشنامه سبک های مقابله ای فولکمن و لازاروس(1989) و پرسشنامه دشواریهای تنظیم هیجانی (گراتز، 2004) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته: یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و دشورایهای تنظیم هیجانی رابطه معنادار وجود دارد همچنین یافته ها نشان دادند بین سبک های مقابله ای و دشواریهای هیجانی رابطه معنادار وجود دارد. یافته ها نشان دادند که هوش هیجانی و سبک های مقابله ای پیش بینی کننده دشورایهای هیجانی هستند.

نتیجه گیری: از آنجاییکه یافته های پژوهش نشان دادند که هوش هیجانی وسبک های مقابله ای با تنظیم هیجانی رابطه دارند، نتایج پژوهش پیشنهاد می کند که دوره های آموزشی لازم برای افزایش هوش هیجانی و استفاده از سبک های کارآمد مقابله ای برای دانشجویان برگزار شود.

  • مقدمه

در کشور ما دانشجویان قشر بسیار بزرگی را تشکیل می دهند. در همه کشورهای دنیا دانشجویان بعنوان قشر تاثیر گذار در روند پیشرفت هر جامعه ی مورد توجه می باشند. شرایط روحی و روانی دانشجو همواره کانون توجه بسیاری از تحقیقات علمی بوده است. یکی از ویژگی های مهم دوران دانشجویی کنار آمدن با مسائل و شرایط روحی و روانی دوران تحصیل می باشد.  هوش هیجانی بعنوان مولفه ای که می تواند افراد را در شرایط سخت راهگشایی عبور از پیچ و خم مشکلات باشد معرفی شده است(پاک نژاد و همکاران، 1393). تحقیقات در گروه های مختلف نشان داده اند که افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند توانایی مواجه به شرایط استرس آمیز و اضطراب آور را به خوبی دارند. آنها معمولا استرس و اضطراب کمتری را تجربه می کنند. هوش هیجانی بالا موجب بکارگیری شیوه های بهتر در مواجه با شرایط استراس آور می شود. این شیوه های به عنوان شیوه یا سبک های مقابله ای یاد می کنند. افراد دارای هوش هیجانی بالا دارای سبک های مقابله ای بهتر و کارآمد تر هستند(برکتین و همکاران، 1391). از طرفی استفاده از سبک های مقابله ای کارآمد موجب تنظیم هیجانات در شرایط وخیم می شود. مجموع این مولفه ها موجب می شود که فرد بتواند هیجانات خود را در شرایط دشوار تنظیم و تعدیل کند.  سبک های مقابله ای، نحوه ی چگونگی کنار آمدن با مسائل، و دشواریهای تنظیم هیجانی، شناخت هیجانات و فائق آمدن بر هیجانات نامطلوب است(قاسم بروجردی و همکاران، 1391) روشن شدن رابطه بین هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و دشورایهای هیجانی  موجب ارائه یک الگوی بهتر برای فهم این چرخه می شود که این موضوع باعث می شود بتوان اقدامات بهتری را در راستای افزایش و ارتقا هوش هیجانی و کارآمد کردن سبک های مقابله ای و تنظیم هیجانات در شرایط سخت شود. بنا به مطالب ذکر شده این پژوهش با هدف بررسی سه متغیر هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در دانشجویان انجام گرفت تا شاید بتواند به ارائه مدلی جهت ارتقاء قشر شرایط روحی و روانی این قشر از جامعه ارائه دهد.

  • بیان مسئله

داشتن توانایی های درونی یکی از ملزومات کنار آمدن با مشکلات و استرس های زندگی روزمره، و همچنین حفظ سلامت روانی است. تحقیقات بسیاری از هوش هیجانی بعنوان یک جنبه از هوش که تاثیر بسیاری زیادی بر زندگی افراد دارد، گزارش شده اند(بخشی،2008).  هوش هیجانی مجموعه ای از توانایی های شناختی و هیجانی به هم پیوسته است(سیاروچی، فورگاس و مایر، 2001، به نقل از سیاروچی، دین و اندرسون، 2002). که به فرد کمک می کند تا با درک، ارزیابی و بیان دقیق هیجان ها، از احساساتی که افکار را تسهیل می نمایند، آگاهی یابد(مایر، سالووی، کاروسو و سیتارونیوس، 2001) و با برقراری توازن میان افکار و هیجان های

دانلود پایان نامه

 خود، تصمیم گیری های عاقلانه و رفتار مسئولانه داشته باشد(برکتین، توکلی و نشاط دوست، 1387). از دیگر مولفه های مهم در کنار آمدن با مشکلات و استرس ها، سبک های مقابله ای می باشد. مفهوم مقابله از دهه های گذشته به طور رسمی در حوزه روانشناسی مطرح شده است و طی سال های اخیر مطالعات زیادی در خصوص فرایند مقابله و انواع سبک های مقابله ای انجام شده است( پکنهام، 2001، ایرلند وپارکر ، 2005، زیدنر و اندلر، 1997). اندلر و پارکر(1990) سه نوع سبک مقابله ای را مطرح کردند که عبارتند از سبک های مقابله مساله مدار، سبک مقابله هیجان مدار و سبک مقابله اجتنابی. سبک های مقابله ی فرایندی است که از طریق آن افراد استرس های ناشی از عوامل استرس زا را کنترل می کنند و هیجانات منفی ایجاد شده بوسیله این عوامل را تحت کنترل در می آورند(کلینس، 1999، ترجمه محمد خانی، 1386؛ ریو، 2001؛ ترجمه سید محمدی،1383). اما مولفه سوم که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد، دشواریهای تنظیم هیجانی است. کوتینهوریبیر، فرری رین ها و دایس[1] (2010)  براساس مطالعات پیشین عنوان می کنند که تنظیم هیجانی، به مرحله ای اشاره دارد که افراد به واسطه آن بر هیجانات خود و اینکه آن ها چگونه هیجاناتشان را بیان و تجربه می کنند، تأثیر می گذارد. مطالعات مختلفی در خصوص ارتباط متغیرهای هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و تنظیم دشواریهای هیجانی صورت گرفته است. نور بخش، بشارت و زارعی[2](2010)؛ بساک نژاد، اصفهانی اصل و محمودی قلعه نوی(1391) در پژوهش های  خود نشان دادند که بین هوش هیجانی و سبک های مقابله ای رابطه معنادار وجود دارد. همچنین سهریان آذر، اسدی مجره، اسدنیا و فرنودی (1393) در مطالعه خود گزارش کردند که بین راهبردهای مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در دوره نوجوانی رابطه وجود دارد. هیجانات نقش غیر قابل انکاری را در روابط افراد دارند. گروهی از افراد جامعه مانند دانشجویان بیشتر درگیر روابط اجتماعی هستند و بر این اساس آنها دچار هیجانات بیشتری در روابط با افراد مختلف می شوند. همچنین این گروه با تنش های بیشتری مواجه هستند، استرس های بیشتری را تجربه می کنند و در روابط اجتماعی خود نیازمند داشتن مهارت ها و توانایی های بهتر برای کنار آمدن با این گونه شرایط هستند. از طرفی در سال های اخیر هوش هیجانی و نقش آن در بسیاری از مولفه های روان شناختی مورد بررسی قرار گرفته است.  نقش هوش هیجانی در تنظیم هیجانات غیر قابل انکار می باشد.  اما سئوالی که این پژوهش به دنبال پاسخگویی به آن است، اینست که، رابطه مولفه هوش هیجانی با سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در گروه دانشجویان چگونه است ؟

  • ضرورت پژوهش

در کشور ما دانشجویان قشری بزرگی از جامعه را شامل می شوند. دانشجویان با توجه به شرایط خاص منجمله قرار داشتن در سن جوانی، مواجه بودن با شرایط

این مطلب را هم بخوانید :

دانلود پایان نامه ها-:-همه گرایش ها استرس زا مثل امتحانات، دوری از خانواده و زندگی کردن در خوابگاه و  همچنین قرار داشتن در سن ازدواج و تشکیل خانواده، می توان گفت نیازمند مطالعات بیشتر جهت حفظ سلامتی و بالا بردن توانایی های روانی هستند. با توجه به اینکه محیط های دانشجوی محل متنوعی از تیپ های شخصیتی، اقوام و فرهنگ های مختلف هستند، داشتن توانایی های خاص برای کنار آمدن با این محیط ها لازم به نظر می رسد. چالش های دوران دانشجویی  می تواند منابعی از اضطراب را برای آنها فراهم آورده و سلامت آنها را به خطر اندازد و باعث افت تحصیلی گردد(بهرامی، 2006). سپهر آذر (1391) در بررسی خود بر روی دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی نشان داد که هوش هیجانی با ابعاد سبک های مقابله ای رابطه دارد. او گزارش داد که هوش هیجانی می تواند باعث بهبودی وضعیت سلامت روان و تحصیلی دانش آموزان گردد. از طرفی نشان داده شده است که مولفه های هوش هیجانی و سبک های مقابله ای می توانند ارتباط بین فشار های زندگی و سلامت روانشناختی را تعدیل نموده و افراد را در برابر فشار های روانی مصون نگه دارند و از بروز مشکلات روانشناختی پیشگیری کنند(مایر وسالوی،2001؛سیاروچی، دیان و اندرسون، 2002). کنترل هیجانی یکی از خصیصه های هوش هیجانی است. طبق مدل دشواری تنظیم هیجانی، تنظیم هیجانی فرآیندی منحصر به فرد و یگانه برای تعدیل تجربه هیجانی به قصد دستیابی به مطلوبیت اجتماعی و قرار گرفتن در یک وضعیت جسمانی و روانی آماده، برای پاسخگویی مناسب به تقاضاهای درونی و بیرونی است. تنظیم هیجانی به منظم کردن و تنظیم فرایندهای احساسی در راستای عملکرد تطبیقی اطلاق می شود. بنابراین، بینظمی احساسات، به فرایندهای تنظیمی اطلاق می شود که در نهایت عملکرد تطبیقی را مختل می

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 08:28:00 ب.ظ ]




1-7-2)نوع تحقیق……………………………………………………………………………………………………. 11

1-8)روش گردآوری اطلاعات…………………………………………………………………………………….. 11

1-9)قلمرو تحقیق…………………………………………………………………………………………………….. 11

1-9-1)قلمرو موضوعی تحقیق……………………………………………………………………………………. 11

1-9-2)قلمرو مکانی تحقیق……………………………………………………………………………………….. 11

1-9-3)قلمرو زمانی تحقیق………………………………………………………………………………………… 12

1-10)جامعه آماری…………………………………………………………………………………………………… 12

1-11)سابقه ی تحقیقات انجام شده………………………………………………………………………………. 12

1-12)تعاریف مفهومی و عملیاتی………………………………………………………………………………… 15

1-12-1)تعریف مفهومی مقابله با استرس………………………………………………………………………. 15

1-12-2)تعریف عملیاتی مقابله با استرس……………………………………………………………………… 16

1-12-3) تعریف مفهومی فرسودگی شغلی……………………………………………………………………. 16

1-12-4) تعریف عملیاتی فرسودگی شغلی……………………………………………………………………. 16

1-13)سازماندهی تحقیق……………………………………………………………………………………………. 16

فصل دوم:ادبیات نظری و پیشینه تحقیق………………………………………………………………………….. 18

بخش اول:استرس و استراتژی های مقابله………………………………………………………………………… 19

2-1)مقدمه……………………………………………………………………………………………………………… 19

2-2)مبانی نظری استرس……………………………………………………………………………………………. 20

2-3)تاریخچه ی استرس……………………………………………………………………………………………. 23

2-4)عوامل موثر در ایجاد استرس…………………………………………………………………………………. 25

2-5)رابطه ی استرس و عملکرد…………………………………………………………………………………… 25

2-6)زیان ها و هزینه های ناشی از استرس شغلی…………………………………………………………….. 27

2-7)مراحل فشار روانی…………………………………………………………………………………………….. 29

2-7-1)نشانه های سازگاری عمومی……………………………………………………………………………… 30

2-8)چهار مجموعه ی کلی از فشارهای عصبی سازمانی…………………………………………………….. 31

2-8-1)الزامات شغلی……………………………………………………………………………………………….. 31

2-8-2)الزامات فیزیکی……………………………………………………………………………………………… 31

2-8-3)الزامات نقش………………………………………………………………………………………………… 32

 

2-8-4)الزامات مراوده با دیگران………………………………………………………………………………….. 32

2-9)پی آمدهای فشار عصبی………………………………………………………………………………………. 32

2-9-1)پی آمدهای فردی…………………………………………………………………………………………… 33

2-9-2) پی آمدهای رفتاری……………………………………………………………………………………….. 33

2-9-3) پی آمدهای روانی…………………………………………………………………………………………. 33

2-9-4) پی آمدهای جسمی……………………………………………………………………………………….. 34

2-9-5) پی آمدهای عملکردی……………………………………………………………………………………. 34

2-9-6) پی آمدهای کناره گیری…………………………………………………………………………………… 34

2-9-7) پی آمدهای طرز تلقی…………………………………………………………………………………….. 34

2-9-8) پی آمدهای واماندگی…………………………………………………………………………………….. 35

2-10)استراتژی های مقابله با استرس……………………………………………………………………………. 35

2-11)رویکردهای شناختی و رفتاری مقابله با استرس……………………………………………………….. 36

2-12)استراتژی های مقابله فردی…………………………………………………………………………………. 37

2-12-1)ورزش………………………………………………………………………………………………………. 37

2-12-2)استراحت…………………………………………………………………………………………………… 38

2-12-3)مدیریت زمان……………………………………………………………………………………………… 38

2-12-4)مدیریت نقش……………………………………………………………………………………………… 38

2-12-5)گروه های پشتیبان………………………………………………………………………………………… 39

2-13)استراتژی های مقابله سازمانی……………………………………………………………………………… 39

2-13-1)ایجاد جو سازمان حمایتی………………………………………………………………………………. 39

2-13-2)مخفی کردن وظایف…………………………………………………………………………………….. 40

2-13-3)کاهش تعارض و روشن نمودن نقش………………………………………………………………… 40

2-13-4)طرح بهبود کارراهه ی شغلی و ایجاد مشاوره……………………………………………………… 40

2-13-5)تقویت مبانی دینی……………………………………………………………………………………….. 42

بخش دوم :فرسودگی شغلی…………………………………………………………………………………………. 43

2-2-1)مقدمه………………………………………………………………………………………………………….. 43

2-2-2)تعاریف و مفاهیم فرسودگی شغلی……………………………………………………………………… 43

2-2-3)فرسودگی و زمان آن………………………………………………………………………………………. 48

این مطلب را هم بخوانید :

2-2-4)نشانه های فرسودگی شغلی………………………………………………………………………………. 49

2-2-5)مراحل و سیر فرسودگی شغلی………………………………………………………………………….. 50

2-2-6)انواع فرسودگی شغلی……………………………………………………………………………………… 51

2-2-7)علل فرسودگی شغلی……………………………………………………………………………………… 52

2-2-8)رابطه ی فرسودگی شغلی با ویژگی های شخصیتی…………………………………………………. 55

2-2-9)اثرات فرسودگی شغلی……………………………………………………………………………………. 56

2-2-10)پیشگیری از فرسودگی شغلی………………………………………………………………………….. 57

2-2-11)درمان فرسودگی شغلی…………………………………………………………………………………. 58

2-2-11-1)را ه حل های کوتاه مدت مقابله با فرسودگی شغلی………………………………………….. 59

2-2-11-2) را ه حل های طولانی مدت مقابله با فرسودگی شغلی………………………………………. 60

2-2-12)بحث و نتیجه گیری……………………………………………………………………………………… 61

بخش سوم:پیشینه پژوهش……………………………………………………………………………………………. 63

2-3-1)پژوهش های انجام شده در ایران……………………………………………………………………….. 63

2-3-2) )پژوهش های انجام شده در خارج از کشور………………………………………………………… 64

بخش چهارم:مدل پژوهش……………………………………………………………………………………………. 68

فصل سوم:روش شناسی………………………………………………………………………………………………. 69

3-1) مقدمه…………………………………………………………………………………………………………….. 70

3-2)فرایند تحقیق…………………………………………………………………………………………………….. 70

3-3)فرضیات تحقیق…………………………………………………………………………………………………. 71

3-3-1)فرضیه اصلی…………………………………………………………………………………………………. 71

3-3-2)فرضیات فرعی……………………………………………………………………………………………… 71

3-4)مدل مفهومی تحقیق……………………………………………………………………………………………. 71

3-5)مدل عملیاتی تحقیق……………………………………………………………………………………………. 72

3-5-1)تعریف عملیاتی استراتژی های مقابله………………………………………………………………….. 72

3-5-2) تعریف عملیاتی فرسودگی شغلی……………………………………………………………………… 72

3-6)نوع و روش تحقیق…………………………………………………………………………………………….. 73

3-7)جامعه آماری…………………………………………………………………………………………………….. 73

3-8)روش و ابزار جمع آوری داده ها…………………………………………………………………………… 74

3-9)روایی و پایایی………………………………………………………………………………………………….. 75

3-9-1)روایی…………………………………………………………………………………………………………. 75

3-9-2)پایایی…………………………………………………………………………………………………………. 76

3-10)روش تجزیه و تحلیل داده ها……………………………………………………………………………… 78

فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده ها……………………………………………………………………………….. 81

4-1)آمار توصیفی…………………………………………………………………………………………………….. 82

4-2)آمار استنباطی……………………………………………………………………………………………………. 86

4-2-1)آزمون نرمال بودن…………………………………………………………………………………………… 86

4-2-2)آزمون هم خطی…………………………………………………………………………………………….. 90

4-3)آزمون فرض…………………………………………………………………………………………………….. 91

4-3-1)تحلیل هم بستگی…………………………………………………………………………………………… 91

4-3-2)تحلیل رگرسیونی…………………………………………………………………………………………… 92

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات……………………………………………………………………………… 95

5-1)مقدمه……………………………………………………………………………………………………………… 96

5-2)نتایج آمار توصیفی……………………………………………………………………………………………… 97

5-2-1)جنسیت……………………………………………………………………………………………………….. 97

5-2-2)سن…………………………………………………………………………………………………………….. 97

5-2-3)میزان تحصیلات…………………………………………………………………………………………….. 97

5-2-4)سابقه کار……………………………………………………………………………………………………… 98

5-3)نتایج آمار استنباطی…………………………………………………………………………………………….. 98

5-3-1)تفسیر نتایج با توجه به فرضیه اصلی…………………………………………………………………… 98

5-3-2)تفسیر نتایج با توجه به فرضیات فرعی………………………………………………………………… 98

5-4)بحث و نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………. 99

5-5)محدودیت های تحقیق………………………………………………………………………………………… 101

5-6)پیشنهادات پژوهش برای محققین آینده……………………………………………………………………. 101

5-7)پیشنهادات حاصل از تحقیق………………………………………………………………………………….. 102

5-7-1)پیشنهادات حاصل از تحقیق با توجه به فرضیه فرعی اول…………………………………………. 102

5-7-2) پیشنهادات حاصل از تحقیق با توجه به فرضیه فرعی دوم……………………………………….. 103

فهرست منابع……………………………………………………………………………………………………………. 105

پیوست……………………………………………………………………………………………………………………. 111

چکیده:

هدف کلی این بررسی، شناخت عوامل بوجود آورنده ی استرس در محیط کار،مقابله با استرس و رابطه ی آنها با پدیده ی فرسودگی شغلی است.  در این تحقیق سعی شده  که به استرس شغلی ،استراتژی های مقابله و فرسودگی شغلی و روابط بین آنها در کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود پرداخته شود.روش تحقیق از نوع توصیفی و هدف آن کاربردی است.روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار آن پرسشنامه است.هدف اصلی این بررسی رابطه بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی در میان این کارمندان است.سپس با تعیین اهداف فرعی و تجزیه ی مولفه های استرس شغلی به استرس مساله محور و هیجان محور روابط آنها با فرسودگی شغلی تعیین می شود. این تحقیق، در یک دوره یک ساله در سال 1393 انجام می­شود. جامعه آماری پژوهش، کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود(به تعداد 58 نفر) می­باشند.با توجه به کوچک بودن جامعه ی آماری و به منظور کاهش خطای نمونه گیری از روش سرشماری و پرسشنامه برای گرد آوری داده ها بکار گرفته می شود.سرانجام تجزیه و تحلیل داده ها با spss16  انجام شد.آزمون نرمال بودن،هم خطی ،تحلیل رگرسون و همبستگی بکار برده شد.با تجزیه وتحلیل داده ها مشخص گردید که در سطح اطمینان 95% بین استراتژی های مقابله مساله محور و فرسودگی شغلی رابطه معناداری وجود دارد.هم چنین معلوم گردید در سطح اطمینان 95% بین استراتژی های مقابله هیجان محور و فرسودگی شغلی رابطه معناداری وجود ندارد.

واژگان کلیدی:استرس شغلی، استراتژی های مقابله با استرس، فرسودگی شغلی ،رویکرد شناختی،رویکرد رفتاری،اداره آموزش و پرورش شرق گیلان

مقدمه:

فشار عصبی که در اصطلاح علمی «استرس» نامیده می شود به وضعی گفته می شود که در آن بر عواطف و هیجانها و فرایندهای اندیشیدن و حالتهای بدنی انسان کشش و سنگینی وارد می آید. هنگامی که فشار عصبی بصورت مزمن و از اندازه بیرون باشد توانایی انسان در سازگاری با پیرامون، درخطر می افتد. «فشار عصبی» یک عبارت کلی است که همه گونه فشاری را که انسان در زندگی احساس می کند دربرمی گیرد. استرس شغلی یک حالت استرس روانی است که با استفاده از آن، انواع نیروها و فشارهای جسمی، روانی و اجتماعی به وجود می آید.استرس پاسخی است که فرد برای تطبیق با یک وضعیت خارجی متفاوت با وضعیت عادی، بصورت رفتار روانی یا جسمانی از خود بروز می­دهد

این روزها موضوع فشار روانی ناشی از كار و زندگی در بیان عامه مردم متخصصان آموزشی، مددكاران، متخصصان بهداشت و سایر كسانی كه مسئولیت بهزیستی مردم را به عهده دارند بسیار رایج بوده و در راس امور قرار دارد.

استرس شغلی را می توان روی هم جمع شدن عامل‌های استرس‌زا و آن گونه وضعیت‌های مرتبط با شغل دانست كه بیشتر افراد نسبت به استرس‌زا بودن آن اتفاق نظر دارند. برای نمونه یكی از وضعیت‌های پر‌استرس و مرتبط با شغل این است كه از یك سو كارگر یا كارمند در معرض خواست ها یا فشارهای زیاد در محیط كار قرارگیرد و از سوی دیگر برای برآوردن این خواست‌ها وقت محدودی در اختیار داشته باشد و طبیعی است كه چون نمی تواند از پس انجام آنها براید با ایرادگیری‌های پی در پی سرپرستان روبه رو می‌شوند به بیان دیگر استرس ناشی از شغل ، استرس است كه فرد معینی بر سر شغل مشخصی دستخوش آن می شود (تیموری، 1383).

در دنیای کنونی استرس به عنوان یکی از آفات نیروی انسانی شناخته شده است. اثرات مخرب استرس بر زندگی فردی و اجتماعی کاملا مشهود بوده و کارکنان یکی از آسیب پذیرترین قشرها در برابر استرس هستند، همچنین استرس شغلی به عنوان یکی از موانع بهره وری در سازمانها مطرح است.

یکی از مفاهیمی که در سالهای اخیر توجه روان شناسان کار،روان شناسان بهره وری و روان شناسان صنعتی و سازمانی را به خود معطوف داشته،نـشانه ها،علـل و آثـار فرسودگی شغلی است. فرسودگی شغلی موجب تباهی در کیفیت خدماتی می گردد که بـه وسیله ی کارکنان ارائه می گردد(ساعتچی،۱۳۸۲(

در تعریف فرسودگی شغلی می توان گفت:

فرسودگی شغلی نشانگان فروپاشی عاطفی بعد از سالها درگیـری و اشـتغال بـه کـار است.این نشانگان خصوصاً در بین افرادی که در شغل هـای خـدمات انـسانی از قبیـل آموزشی و پزشکی شاغل اند بیشتر شایع است ) ساراسون (1984

نــشانه هـای فروپاشــی شــغلی بـا فقـدان شــور و اشتیاق،احـساس محرومیـت و شکست،غیبت از کار،بی علاقگی نسبت به قبول مسئولیت،افسردگی و علائم جـسمانی مشخص می شود. علـل فروپاشـی شـغلی متعـدد اسـت.بعـضی علـل خـارجی هـستند  مانند وظایف محیط کار و بعضی علل داخلی اند مانند درگیر شدن بیش از حد در کار و انتظارات غیر واقعی درمورد آنچه میتواند انجام شود. تلاش برای درمان فروپاشی شغلی شامل روان درمانی،درمـان هـای شـیمیائی،درمان های فیزیکی و درمان های عصبی است.

در این فصل سعی شده است ابتدا به مقدمه و کلیات موضوع پرداخته شود.هدف از بیان مقدمه فراهم کردن زمینه ی اطلاعاتی لازم برای خواننده به زبان ساده است.پس از آن به بیان مساله اشاره شده است. ﺷﺮح و ﺑﻴﺎن ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺷﺎﻣﻞ اهمیت و علت نیاز به تحقیق و نقاط ابهامی است که این مطالعه پوشش می دهد.در ادامه نیز اهمیت و ضرورت تحقیق ،اهداف،سوالات و فرضیات تحقیق آمده است.قلمرو تحقیق ،نوع و روش تحقیق و جامعه آماری مورد نظر نیز از بخش های دیگر این فصل می باشد.ودر انتهای فصل نیز به سابقه ی تحقیقات انجام شده در مورد موضوع تحقیق اشاره شده است.

1-2)بیان مساله:

امروزه، وجود منابع انسانی کارآمد و با انگیزه یکی از مسائل مهم است و  از اهمیت زیادی در محیط های حرفه ای برخوردار است. با توجه به اینکه منابع انسانی در یک سازمان یکی از منابع مهم در آن است اقداماتی باید انجام شود تا با شناسایی نقاط ضعف و قوت درجهت  بهبود بهره عملیات و افزایش کارایی در سازمان نایل شویم.

در سالهای اخیر، استفاده از مفهوم استرس در روانشناسی مدیریت و رفتار سازمانی (علاوه بر روانشناسی و پزشکی) نیز متداول گردیده و به سبب رایج بودن آن در زندگی اجتماعی افراد، بخشی از مباحث سازمانی به استرس اختصاص یافته است. ارتقا بهداشت روانی محیط کار به عنوان یکی از مهمترین ابعاد توسعه و بهسازی منابع انسانی در سازمانها (به عنوان عاملی برای شناخت عوامل استرس زا و ارائه راه حلهای پیشگیرانه یا درمانگر) در چند دهه اخیر توجه محققان زیادی را به خود جلب کرده است.

هر چند فشار روانی به شكل‌های مختلفی تعریف شده است اما زمینه مشترك همه آن تعاریف این است كه علت ایجاد فشار عصبی وجود محركی به صورت فیزیكی یا روانی است كه فرد به طریق خاصی نسبت به آن عكس‌العمل نشان می دهد. فشار روانی دارای پیامدهایی می‌باشد اگر فشار روانی مثبت باشد ممكن است نتیجه آن فعالیت فعالیت‌جدیت و انگیزش بیشتر باشد. البته آنچه بیشتر مورد توجه می‌باشد پی‌آمدهای منفی فشار عصبی است. همان طور كه ملاحظه‌ می‌شود بیشترین عوامل از درون هستند. به عنوان مثال استفاده از مشروبات الكلی یكی از پی‌آمدهای فردی فشار عصبی است در حالی كه این مشكل از پی‌آمدهای سازمانی فشار عصبی نیز می‌باشد زیرا ممكن است به طور مستقیم بر عملكرد سازمان اثر بگذارد هر چند دسته‌بندی پی‌آمدها تا حدودی اختیاری به نظر می‌رسد ولی باید توجه داشت كه هر پی‌آمدی بر حسب عامل ایجاد كننده اولیه خود دسته بندی شده است. بنابرآنچه كه گفته شد پی آمدهای فردی نتایجی هستندكه عمدتاً بر فرد اثر می گذارند هر چند ممكن است سازمان نیز به طور مستقیم یا غیر مستقیم از این پی آمد متاثر شود ولی این فرد است كه بهای اصلی آن را می‌پردازد.

فشار روانی پی‌آمدهایی نیز دارد كه اثر مستقیم تری بر سازمان دارد یكی از این پی‌آمدهای واضح فشار روانی شدید كاهش عملكرد مناسب و درست است این كاهش در مورد كارگران اجرایی به صورت كیفیت ضعیف كار، افت بهره‌وری متجلی می‌گردد كناره‌گیری نیز می‌تواند نتیجة فشار روانی باشد كه مهمترین آنها عبارتند از: غیبت ، استعفا و ترك كار پی آمدهایی فشار روانی كه هم بر فرد و هم بر سازمان اثر می‌‌گذارد فرسودگی یا تحلیل رفتگی است و هنگامی بوجود می‌اید كه فرد احساس كند فشارهایی خیلی زیاد را تحمل می‌كند و منابع رضایت شغلی خیلی كم می‌باشد ( الوانی، 1371).

فرسودگی ( بی رمقی یا تنیدگی) شغلی از جمله اختلال‌هایی است كه در سال‌های اخیر مورد توجه روان شناسان بالینی قرار گرفته است .به طور كلی می‌توان فرسودگی شغلی را نوعی اختلال كه به دلیل قرار گرفتن طولانی مدت در معرض فشارهای روانی كه در وی ایجاد می‌شود و فرد مبتلا از خستگی جسمی و هیجانی نیز فرسودگی شغلی نگرش رنج می‌برد. براساس تحقیقات نتیجه فرسودگی شغلی کاهش کارایی،کاهش علاقه نسبت به کار و کاهش ظرفیت برای حفظ عملکرد می باشد(ساعتچی،1376)

این روزها فرسودگی شغلی را به مثابه مشكل عمده در تنش كار تشخیص داده‌اند فرسودگی بیشتر در میان متخصصینی شایع است كه بایستی به طور گسترده با دیگر افراد، مشتریان زیر دستان و مراجعان كاری سروكار داشته باشد. در حدود 20 درصد صاحبان مشاغل مدیران و كارشناسان فنی در آمریكا مبتلا به عارضه فرسودگی شغل هستند .

نتیجة طبیعی فشارهای روانی فردی برای سازمان كاهش كارایی است كاركنان كه با فشارهای روانی دارای نرخ بالاتر تاخیر، غیبت و ترك خدمت هستند كارایی آنها نیز هم از نظر كمی و هم از نظر كیفی كاهش یافته و تعداد حوادث و شكایات افزایش می‌یابد. بدیهی است كه این گونه كاركنان دارای روحیة ای پایین انگیزش كم و رضایت شغلی بسیار ضعیف هستند به طور خلاصه كاركنانی كه فرسودگی و استهلاك را در خود تجربه می‌كنند هیجان قبلی را برای كار از دست داده در بسیاری از موارد كار و شغل خود را رها می‌كنند.

پژوهشگران عمدتاً به چگونگی ایجاد فشار روانی و نحوه‌ای كه افراد از نظر فیزیولوژیكی و روانی در موقعیت‌های فشار زا واكنش نشان می‌دهند توجه دارند زمانی كه این عوامل شناسایی شد سازمان ها باید قادر به كنترل این محرك‌های فشار زا باشند زیرا آنها ایجاد اضطراب و نگرانی كرده نهایتاً بر هدف‌های كلی سازمان آسیب وارد خواهند كرد افزون بر آن شناسایی به موقع و كنترل فشار روانی ممكن است منتهی به افزایش كارایی ، خلاقیت و رضایت خاطر كاركنان گردد ( جزنی، 1378)

علاوه بر آنچه كه دیگران می‌توانند برای فرد در محیط كار و خانه انجام دهند ضروری است تا هر كس كه فشار زندگی را بر خود احساس می‌كند و در این زمینه تجربه فردی دارد دست به كار شده و به خود كمك كند.

سازمان‌ها و موسسات می‌توانند سنگ زیربنای سلامتی بیشتر و بهزیستی را بنانهد، اما این به عهدة خود افراد هست كه از این فشارها بكاهند یا اینكه شیوه و روش فرد را تغییر دهند و از این طریق به فرد كمك كنند و به عبارت دیگر تا زمانی كه خود نقش فعالی در روند پیشگیری از ایجاد فشار و مقابله با آن به عهده نگیرد سیاست‌ها و روش‌هایی كه سازمان ها در پیش می‌گیرند بهره و نتیجه كلی در پی‌خواهد داشت.

گروهی  كه در این تحقیق مورد آزمون قرار گرفته اند كارمندان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان لنگرود بودند. با توجه به این كه زمینه استرس در شغل های اداری به دلیل مراجعه ی زیاد ارباب رجوع و یا خسته کننده بودن وظایف محوله زیاد است و به مرور زمان این استرس شغلی ،باعث فرسودگی شغلی می‌شود، بنابراین آنچه كه به عنوان مسئله اساسی در پژوهش حاضر مطرح است این است كه آیا بین استراتژی های مقابله استرس و فرسودگی شغلی بین كارمندان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه معنی‌داری وجود دارد یا خیر؟

1-3)سوالات تحقیق:

1-3-1)سوال اصلی تحقیق:

آیا بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی  در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه ای وجود دارد؟

1-3-2)سوالات فرعی تحقیق:

آیا بین استرس مساله محور و فرسودگی شغلی  در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه ای وجود دارد؟

آیا بین استرس هیجان محور و فرسودگی شغلی در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه ای وجود دارد

 1-4) اهمیت و ضرورت تحقیق:

نظر به اهمیت استرس در زندگی افراد و حیات سازمانها و همچنین مشکلات و مسائلی که سازمانها از بابت استرس درگیر آن هستند به ما این اجازه را می دهد که به بررسی مدیریت استرس شغلی بپردازیم چرا که یکی از علت هایی که سازمان متقبل هزینه های مستقیم میشود ،استرس یا فشار ناشی از شغل است.لذا انجام پژوهش در این زمینه علاوه براینکه توجیه اقتصادی دارد توجیه علمی نیز خواهد داشت و آن هم این است که یکی از مشکلات مربوط به سازمانها را بررسی و حل می کند.

ضرورت مکانی،زمانی و موضوعی تحقیق ایجاب می کند که برای بررسی این موضوع به سراغ اداره آموزش و پرورش برویم زیرا بخش آموزش و پرورش به عنوان یک سازمان عظیم در سطح کشور به دلیل ارتباط مستقیم با آموزش و پرورش انسانها یکی از مهمترین حوزه­های توسعه پایدار در جوامع بشری به شمار می­رود و تحقق این امر نیازمند آموزش­دهندگانی همگانی سالم، شاداب و با انگیزه کاری بالا است.

فرسودگی شغلی در آموزش و پرورش از دو جنبه دارای اهمیّت است: نخست سلامت روانی فرد را تحت تأثیر قرار می­دهد و باعث رضایت از شغل، غیبت از شغل و تغییر شغل می­گردد. دوم آن که سطح کیفی آموزش و پرورش را کاهش می­دهد. بنابراین شناخت راههایی برای پیشگیری و کاهش استرس و فرسودگی شغلی، باعث بالا بردن سطح بهداشت روانی افراد و بهترشدن سطح کیفی آموزش و پرورش، و افزایش کارایی خواهد شد.

در واقع یکی از عارضه های زندگی به سبک مدرن وجود استرس در محیط کار است.استرس شغلی یک دلیل عمده برای کاهش تولید،غیبت کارکنان  و فروپاشی و بهم ریختگی سازمانهاست.اضافه کاری زیاد،ناکافی بودن آموزش های لازم،از دلایل پنهان ترک شغل استکه معمولا در اثر استرس زیاد بوجود می آید.استرس شغلی امروزه به مسئله ای شایع و پرهزینه در محیط های کاری تبدیل شده است به گونه ای که اغلب پژوهش های اخیر به آن اختصاص یافته است.)اسمیت و همکاران 2011)

استرس عامل مهمی در بسیاری از آسیب های روانی و اجتماعی است که آسیب های روانی ناشی از آن با مدیریت استرس و استفاده از روشهای مقابله ای تقلیل پذیر است.شناخت استرسهای شغلی و عوامل بوجود آورنده ی آن از این رو حائز اهمیت است که می تواند سلامت جسمی و روانی نیروی کار را مورد تهدید قرار دهد.(موسوی نسب و همکاران 1385) و کارکرد اجتماعی آنها را مختل کند که تهدیدی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 08:28:00 ب.ظ ]