پایان نامه ارشد: تاثیر یاد خداوند در کم کردن شرور میان انسانها |
کلید واژه: انسان، خدا، شر اخلاقی، شر طبیعی.
فهرست مطالب
کلیات
ضرورت بررسی شر و کاهش دادن آن 1
پیشینهی موضوع 2
پیشینهی تحقیقی موضوع 4
مفروضات 4
فرضیه 4
سؤال اصلی و فرعی 6
کلید واژهها 6
فصل اول: تعاریف و نظریات
مقدمه 7
تعریف انسان 9
تعریف شر 12
شر در لغت 12
شر در اصطلاح 12
اقسام شر 17
1.شر طبیعی 17
- شر اخلاقی 18
- شر متافیزیکی 19
نظریههای مختلف دربارهی نحوهی تحقق شرور 20
- شر، امری موهوم 20
- خیر و شر، وجودی از سنخ معقول ثانی فلسفی 22
- نظریهی عدمی بودن شرور 23
- وجودی بودن شرور 24
توجیه برای تحقق شرور 24
- شر، کیفری الهی 24
- شر، برای شناسایی خیر 25
- شر، لازمهای برای اختیار 26
- شر، لازمهی رسیدن به خیر برتر 27
تحلیل و تفسیر وجود شرور با اوصاف الهی 28
شناخت خداوند 28
شناخت صفات خداوند 29
فصل دوم: رابطه یاد خداوند و کاهش شرور اخلاقی
این مطلب را هم بخوانید :
چه چیز میتواند شرور را کم کند و یا از بین ببرد؟ 37
یاد خدا چیست؟ 38
چرا یاد خداوند میتواند شرور را کم کند؟ 41
آرامش ناشی از یاد خداوند چگونه به وجود میآید؟ 44
چگونه میتوان با یاد خدا شرور اخلاقی را از بین برد؟ 47
دلیل انجام امور اخلاقی چیست؟ 55
فصل سوم: رابطه یاد خداوند و کاهش شرور طبیعی
چگونه میتوان با یاد خدا شرور طبیعی را کم کرد و یا از بین برد؟ 57
شرور طبیعیای که ناشی از افعال بد انسان است. 58
شرور طبیعیای که ناشی از افعال انسان نیست. 63
نتیجه گیری 68
منابع 69
کلیات
ضرورت بررسی شر و کاهش دادن آن
مسئلهی شر یکی از درگیریهای ذهنی انسان و یکی از مشکلاتی است که انسانها زمان بسیاری است که با آن دست و پنجه نرم میکنند. شاید طول زمان مذکور به این دلیل است که رنج و سختیای که روح انسان را درگیر خود میکند، بسیار آزاردهنده است.
درست است که بدن انسان نیز درد را متوجه میشود ولی پس از گذشت مدت زمانی، به دلیل اینکه مادی و زمانی است ترمیم خواهد شد اما روح به خاطر لطافتی که دارد و به این دلیل که مجرد از ماده است، مشکلات و رنج را بیشتر حس میکند و در عین حال چون موجود زمانی نیست، یا به مدت زمان بیشتری نیاز دارد تا جراحتی را که دیده، جبران کند و کمی از درد آن بکاهد یا این درد و رنج با او باقی خواهد ماند. به همین دلیل از دیرباز بررسی مسئلهی شر قابل توجه بسیاری از دانشمندان بوده است.
دانشمندان بسیاری در طول این سالها در پی آن بودهاند که علت این رنجهای طولانی و گاه جانکاه را پیدا کنند. تمامی این تلاشها برای این است که آدمی در طول این چند سالی که در عالم ماده سکنی دارد، در آرامش به سر برد. البته زندگی در عالم ماده به دلیل محدودیتهایی که دارد، خود میتواند آزار دهنده باشد ولی میتوان از رنج آن کاست و شاید بعضی از آنها را بتوان از بین برد.
باید برای این بحث که علت این رنجها چیست و از کجا آمده و یا اینکه چرا، چیزی از رنج انسانها و آزاری که او میبیند، کم نمیشود به دنبال راهحلی بود تا این رنجها کاهش یابد. انسان بالاترین موجودات است به این دلیل که داری قوهی عقل است و استحقاق این را دارد که در آرامش زندگی کند. او به این دلیل که دارای قدرتی به نام عقل و انتخاب برخوردار است که این قابلیت را به او میدهد تا مشکلات خود را از میان بردارد. او دارای دو جنبه است، یکی روحانی و دیگری جسمانی. بعد روحانی بعدی است که میتواند سراسر خیر و نیکی باشد. بعد جسمانی نیز هنگامی که تحت سیطرهی بعد روحانی قرار گیرد، شر در آن به حداقل خواهد رسید.
پس برای آرامش انسان لازم است که به این بحث پرداخته شود و سعی کرد استرسها و رنجهای روحی آدمی را به واسطهی بحث دربارهی این موضوع، کم کرد.
پیشینهی موضوع
از آغاز خلقت، شر نیز بوده است. قتل و جنایت به دلیل صفات ناپسند در انسان وجود داشته است. در سنت اسلامی ما و بر اساس آیات قرآن قابیل به واسطهی صفت حسادت و حرص، برادر خود را، که با او نزدیکترین قرابت خانوادگی را داشته، از بین میبرد.
پس پیشینهی این بحث به درازای بلندی عمر انسان است. از همان سالها نیز رنج ناشی از این شرور در میان انسانها بوده است و به همین دلیل انسانها به دنبال توجیهی برای این رنجها بودهاند. فلاسفه نیز به صورت تخصصیتر و آکادمیک، شروع به صحبت در مورد این شرور کردند. به طوری که یا جواب قانعکنندهای به شر بدهند و یا علت به وجود آمدن شرور را مشخص کنند.
در حال حاضر بسیاری از تعاریف در مورد مسئلهی شر حذف شده و جای خود را به مصادیق داده است. این مسئله به این علت است که تعریف حدّی و رسمی از شر امکان پذیر نیست و به همین علت به تعریف مصداقی روی میآورند. یعنی به جای آنکه تعریفی مشخص از شر ارائه دهند، نمونههایی از وجود شرور را بیان میکنند و یا اینکه به کلیتی بسنده میکنند. چنانکه جان هیک در ابتدای بخش مسئلهی شر در کتاب فلسفهی دین، چنین میگوید:
«شر به رنج و آلام جسمی، آلام روحی و شرارت اخلاقی اطلاق میشود[1] .»
در بسیاری موارد، انسان سعی بر این داشته است که با بیان محدودیتهایی در خود و یا اموری مربوط به خداوند که خالق جهان است، به توجیه این مسئله بپردازد ولی میتوان گفت بسیار کماند فیلسوفانی که سعی کردهاند راه حلی برای این امر پیدا کنند، به صورتی که شرور را در جهان ریشهکن نماید.
در غرب، فلاسفهای مانند اسپینوزا و کانت، جزو فلاسفهای هستند که این امور را مورد توجه قرار دادند.
اسپینوزا در کتاب اخلاق خود چنین مطرح میکند که شر در انسان به دلیل عدم شناخت، به وجود میآیند. راه حل مبارزه با این شرور را نیز شناخت انسان عنوان میکند و اینکه او باید شناخت خود را بالا ببرد تا شرور کم شود. او معتقد است که عالیترین خیر شناخت خداست و عالیترین فضیلت این است که خدا را بشناسد.[2]
کانت نیز در این باره حرف مشابهی زده است و میگوید که با تشکل امتی الهی اخلاقی و به وجود آمدن حکومت خداوند در زمین، میتوان خیر را بر شر غالب کرد و شر را از بین برد.[3]
از سوی دیگر، بعضی فلاسفهی اسلامی نظیر ملاصدرا معتقدند که هر چه فاصله از مبدأ هستی بیشتر شود، شرور بیشتر خواهد شد. به این دلیل که حیث امکان در این موجودات بیشتر است. (البته این نوع شر، شر متافیزیکی است که هرچند در این نوشته در ذیل انواع شرور خواهد آمد ولی مورد بحث نیست.)[4]
برتریای که نظر ارائه شده در این تحقیق دارد این است که تنها در این باره نظر کلیای ارائه نشده، بلکه هم در ادیان و هم در فلسفه، به صورت جزئی راهکار ارائه شده و با نشان دادن شرور اخلاقی و راههای جلوگیری از آن به صورت مصداقی، سعی بر هر چه کاربردیتر شدن این نظر داشته است. این پایاننامه در پی آن است تا راهحلی برای از بین بردن و یا کم کردن شرور ارائه دهد که علاوه بر دانشجویان فلسفهی دین و کسانی که فلسفه خواندهاند برای همهی اقشار قابل استفاده باشد. بنابراین در آن از استدلالهایی با الفاظ تخصصی کمتر استفاده شده. این به این معنا نیست که از استدلال استفاده نشده
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-07-01] [ 05:46:00 ب.ظ ]
|