پایان نامه بررسی جایگاه مولفههای تفکر انتقادی در کتابهای درسی پایهی ششم ابتدایی |
2-5- تعاریف تفکر انتقادی……. 25
2-5-1- تفکر انتقادی از دیدگاه لیپمن………………………………………………………. 29
2-5-2- مولفههای تفکر انتقادی از دیدگاه لیپمن…………………………………….. 31
2-5-2-1- پرسشگری………….. 31
2-5-2-2- تحلیل و ارزیابی…… 31
2-5-2-3- استدلال……………….. 32
2-5-2-4- ارزیابی شواهد و مدارک……………………………………………………………. 32
2-5-2-5- تفسیر دادهها……….. 32
2-5-2-6- جمعی بودن………… 32
2-5-2-7- قضاوت صحیح…….. 32
2-5-2-8- منطقی بودن……….. 33
2-5-2-9- صراحت داشتن……. 33
2-6- اصول تفکر انتقادی………. 33
2-7- خصوصیات تفکر انتقادی 34
2-7-1- مهارتها و تواناییهای تفکر انتقادی……………………………………………. 34
2-7-2- ویژگیهای تفکر انتقادی………………………………………………………………. 37
2-7-3- ویژگیهای متفکران انتقادی…………………………………………………………. 38
2-7-4- تواناییهای متفکران منتقد…………………………………………………………… 42
2-7-5- فضیلت فکری متفکران منتقد………………………………………………………. 44
2-7-6- تنش میان ذهنیت و عینیت در تفکر انتقادی……………………………… 45
2-8- تفکر انتقادی و مفاهیم نزدیک…………………………………………………………. 45
2-8-1- تفکر انتقادی و فراشناخت…………………………………………………………….. 45
2-8-2- تفکر انتقادی و حل مسئله……………………………………………………………. 46
2-9- آثار تفکر انتقادی………….. 47
2-9-1- آثار شناختی تفکر انتقادی……………………………………………………………. 47
2-9-2- آثار اجتماعی تفکر انتقادی…………………………………………………………… 48
2-9-3- آثار روانی تفکر انتقادی…………………………………………………………………. 48
2-9-4- آثار علمی تفکر انتقادی………………………………………………………………… 48
2-10- نظریههای یادگیری همسو با تفکر انتقادی……………………………………. 49
2-10-1- نظریهی شناختی…… 49
2-10-2- نظریهی ساختگرایی…………………………………………………………………. 49
2-10-3- نظریهی فراشناخت.. 50
2-11-جایگاه تفکر انتقادی در اسلام………………………………………………………….. 51
2-12- تفکر انتقادی و برنامهی درسی……………………………………………………….. 53
2-12-1- مفهوم برنامهی درسی………………………………………………………………… 53
2-12-2- عناصر برنامه درسی. 53
2-12-3- محتوا……………………… 54
2-12-4- سازماندهی محتوا… 55
2-12-5- کتب درسی……………. 55
2-12-6- ساختار و ویژگیهای کتابهای درسی………………………………………. 55
2-12-7- محتوای کتب درسی 56
2-12-8- تفکر انتقادی در برنامهی درسی………………………………………………… 57
2-13- اهداف کلی دروس پایه ی ششم ابتدایی………………………………………… 58
2-13-1- اهداف برنامههای درسی پایهی ششم ابتدایی……………………………. 58
2-13-2- جدول مواد وساعات درسی پایهی ششم ابتدایی……………………….. 59
2-14- روش تحقیق تحلیل محتوا……………………………………………………………… 60
2-14-1- تعریف تحلیل………… 60
2-14-2-تعریف محتوا…………… 60
2-14-3- تعریف تحلیل محتوا 61
2-14-4- مفهوم تحلیل محتوا. 61
2-14-5-کاربرد تحلیل محتوا.. 62
2-14-6-اهداف تحلیل محتوا.. 62
2-14-7-محدودیت های تحلیل محتوا………………………………………………………. 63
2-14-8-شیوه و فنون و مراحل تحلیل محتوا…………………………………………… 63
2-14-9-نمونه، اعتبار و روایی در تحلیل محتوا……………………………………….. 64
2-15- پیشینه پژوهش………….. 65
2-15-1- تحقیقات داخلی…….. 65
2-15-2- تحقیقات خارجی…… 67
2-16- نتیجه گیری……………….. 69
فصل سوم : روششناسی تحقیق……………………………………………………………….. 70
3-1- مقدمه……………………………. 71
3-2- روش تحقیق ……………….. 71
3-3- فرایند تحقیق……………….. 71
3-4- جامعه آماری تحقیق…….. 73
3-5- حجم نمونه…………………… 73
3-6- ابزار گردآوری دادهها……. 73
3-7- روایی ابزار گردآوری دادهها……………………………………………………………….. 75
3-8- پایایی ابزار گردآوری دادهها………………………………………………………………. 75
3-9- روش تجزیه و تحلیل دادهها……………………………………………………………… 76
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها……………………………………………………….. 77
4-1- مقدمه……………………………. 78
4-2- سوال اصلی پژوهش……… 78
4-3- سوالات ویژه پژوهش……. 84
4-3-1- سوال اول………………….. 84
4-3-2- سوال دوم…………………. 87
4-3-3- سوال سوم………………… 90
4-3-4- سوال چهارم…………….. 93
4-3-5- سوال پنجم………………. 96
4-3-6- سوال ششم………………. 99
4-3-7- سوال هفتم………………. 102
4-3-8- سوال هشتم……………… 105
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری……………………………………………………………… 109
5-1- مقدمه……………………………. 110
5-2- تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق……………………………………………………………. 110
5-2-1- سوال اصلی پژوهش…. 110
5-3- بحث و نتیجه گیری……… 113
5-4- محدودیت های تحقیق… 116
5-5- پیشنهادات تحقیق……….. 116
5-5-1- پیشنهادهای کاربردی 116
5-5-2- پیشنهادهای پژوهشی 117
پیوست…………………………………….. 118
منابع و ماخذ…………………………… 128
- مقدمه
در دنیای امروز میزان دانش و اطلاعاتی که از طریق رایانهها و انواع وسایل ارتباطی فراهم میشوند؛ بیش از حد توانایی افراد در استفاده از آنها میباشد. در چنین شرایطی لزوم ادامه نقش استادان و معلمان به منزله مخزن دانش و ایفای نقش سخنران و منتقل کننده اطلاعات کمتر احساس می شود. و به جای آن اهمیت افزایش مهارت شاگردان در تفکر و استدلال و پردازش اطلاعات و نهایتاَ بکارگیری آنها خودنمایی میکند. این در حالی است که بسیاری از محافل آموزشی به جای پرداختن به پرورش قابلیتهای فکری افراد، همچنان بر یادگیری مطالب و اطلاعات از طریق حفظ کردن و انباشتن آنها در ذهن و در نتیجه شرایط موجود آموزش و ترویج سبک انفعالی آموزش، تأکید کرده و ادامه می دهند. با توجه به تغییرات نظامهای آموزشی در سراسر جهان خوشبختانه این حالت انفعالی در برخی کشورها در حال دگرگونی است و حرکت برای پرورش قدرت و استعدادهای فکری شاگردان هم در حال توسعه تفکر انتقادی[1]مشاهده میشود و بسیاری از دانشگاهها، دبیرستانها و حتی مدارس ابتدایی در حال آزمودن روشهای متعدد و مختلف آموزش تفکر انتقادی به دانشآموزان از طریق برنامه درسی، محتوا و مجریان برنامهی درسی هستند.
با انفجار اطلاعات، جهان وارد عصر جدیدی گردیده و دانش بشر را بهگونهای حیرتانگیز افزایش داده است، به گونهای که دانش تولید شده بشر در طول 30 سال گذشته از جمع کل دانش تولید شده در طی هزار سال قبل از آن فراتر رفته است. بر اساس پژوهش لیمن و واریان[2] (2003) اطلاعات و دانش جدید بشر از سال 1999 تا 2002 در حدود 30 درصد رشد یافته است. هنگامی که اطلاعات بهطور روزانه فربه شود، بهطور طبیعی بر نحوهی پردازش آن تاثیر زیادی میگذارد. آهنگ سریع تغییرات در همهی زمینهها و افزایش مداوم منابع اطلاعات، افراد را ملزم ساخته است تا بصورت انتقادی بیندیشند. افراد با اطلاعات فزایندهای مواجه هستند که در رادیو و تلویزیونهای دولتی و شبکههای خصوصی ماهوارهای، در اینترنت، وبلاگها و سایتهای مختلف انتشار مییابد. با توجه به حجم بالای اطلاعات موجود در رسانههای کنونی، بی تردید افراد لازم است تا حجم بزرگی از اطلاعات را پالایش کنند. آنها باید بتوانند حجم وسیعی از منابع را در درون نظامهای شبکهای پیچیده، پردازش کنند و اطلاعات محکم و درست را از اطلاعات غلط و ناسالم تشخیص دهند. به عبارت دیگر در دنیای معاصر، اشخاص باید توان آنرا داشته باشند تا بهطور انتقادی به ارزیابی مقدار متنابهی از اطلاعاتی بپردازند که از تلویزیون، روزنامه، اینترنت و رسانههای متنوع دیگر به دست میآید . مهارتهای تفکر سطح بالا نظیر تجزیه و تحلیل، ترکیب، بازشناسی مساله، استنباط و ارزیابی به افراد کمک میکند تا در مواجهه با اطلاعات فزایندهی بشری، به خوبی عمل کنند( نیستانی، 1392 ، ص 15 ).
بنابراین در عصری که کتابهای درسی قبل از در آمدن از زیر چاب کهنه میشوند و بیشتر مشاغل، نوآوری های سریع ومداوم را تجربه می کنند، ناگزیر باید هدفهای غایی وکلی تعلیم وتربیت تغییر یابند و به پرورش شیوهی تفکر انتقادی در افراد به عنوان یکی از هدفهای اصلی تعلیم وتربیت، بیشتر توجه شود. همچنین، در فرایند آموزش باید ضمن تقویت روحیهی انتقادپذیری در معلمان، روحیه ی انتقاد کردن و زمینه ی بررسی و تحقیق را در شاگردان بهوجود آورد(مایرز[3]، 1390).
بر این اساس، با توجه به اینکه از دیدگاه بسیاری از مربیان و فلاسفه، پرورش تفکر انتقادی نه تنها هدف عمده نظام تعلیم و تربیت هر جامعه ای محسوب می شود، بلکه به عنوان شر
این مطلب را هم بخوانید :
https://urlscan.io/result/555a5ab4-9813-4e89-83d5-ad940c624c1c/ط اولیه و یکی از رسالتهای اصلی تربیت در مدارس نیز قلمداد میگردد و همچنین نظر به اینکه دانشآموزان پایهی ششم دورهی ابتدایی در دورهی رشد تفکر انتزاعی قرار دارند؛ محتوای کتابهای درسی این مقطع میتواند جایگاه مهمی برای رشد تفکر انتقادی در نظام آموزشی و زندگی روزمرهی دانشآموزان داشته باشد، پس لازم است برنامه درسی پرورش دهندهی مهارتهای تفکر انتقادی باشد.
- بیان مسئله
استفاده و گسترش صلاحیت های تفکر برای رشد دانش آموزانی که به طور فزاینده در حال روبه رو شدن با جهان فناوری و طبعاَ جهانی گستردهاند، حیاتی است. امروز کشورهای سراسر جهان در حال تشخیص این نکتهاند که گسترهای وسیع از قابلیت ها – مهارتهای تفکر بهعلاوه مهارتهای پایه – جهت آماده کردن بچه ها برای آیندهای غیر قابل پیشبینی مورد نیازند؛ زیرا اشخاص نمیتوانند دانش کافی برای استفاده آینده در حافظهشان ذخیره کنند. اطلاعات به اندازهای در حال گسترشاند که اشخاص، برای اینکه قادر به اداره مسائل مختلف، در زمینه و زمانهای مختلف زندگیشان باشند، نیازمند مهارتهای قابل انتقالاند. پیچیدگی شغلهای امروزی نیاز به افرادی دارند که بتوانند در تولید دانش و فرایندهای جدید مطلب را درک، قضاوت و مشارکت کنند. بسیاری از دانشآموزان ما ممکن است در آینده مشاغلی داشته باشند که امروزه آن مشاغل وجود ندارند. بنابراین مهم است که دانشآموزان در مورد صلاحیتهای پردازش تفسیر و ارزیابی اطلاعات جدید آموزش ببینند. جوامع امروزی نیاز به شهروندانی دارد که اطلاعات منابع مختلف را جذب کنند و درست بودن آن را تعیین نموده و برای قضاوت از آن استفاده کنند.( کتاب معلم تفکر و پژوهش ششم ابتدایی،1391، ص3 )
به همین مبناست است که مربیان بزرگ، تفکر را اساس و مبنای تعلیم و تربیت قرار می دهند و رشد قوهی تفکر را هدف عمده مؤسسات تربیتی تلقی میکنند ( شریعتمداری ، 1382 ،ص 379)
انیس[4]، لیپمن[5] و پل[6] معتقدند که تربیت انسانهای صاحب اندیشه باید نخستین هدف تعلیم و تربیت باشد( شعبانی، 1389). در جامعهای که سیستم تعلیم و تربیت آن بدون بحث و انتقاد، امور را میپذیرد و بدون تفکر آنرا منعکس می کند، خطر به وجود آمدن انسانهای فاقد توازن و نیروی تفکر در جامعه زیاد میباشد و لذا هالپرن[7] معتقد است هدف تعلیم و تربیت برای شهروند مردم سالار، پرورش تفکر انتقادی است. مطابق دیدگاه پل (1992) تفکر انتقادی یکی از اهداف تعلیم و تربیت نیست بلکه هدف اساسی آن است( به نقل از بدری ، 1385)
دست یابی به اهداف تعلیم وتربیت که در قالب کتابهای درسی و محتوای تعیین شده منعکس میشوند، آرمان هر نظام آموزشی است. اگر برنامه درسی و محتوای کتابهای درسی مربوط، هماهنگ و همسو با اهداف تعلیم وتربیت نباشد نمیتوان نسبت به تحقق هدفهای مورد انتظار امیدی داشت. بنابراین موفقیت یک نظام آموزشی در گرو هماهنگی تمام اجزای آن با یکدیگر و همسویی آنان در جهت تحقق هدفها مربوطه میباشد و همان طور که بیان شد یکی از اساسیترین اهداف تعلیم و تربیت، پرورش تفکر انتقادی در فراگیران میباشد.
چت مایرز(1390) تفکر انتقادی را شناسایی استدلالهای غلط، پرهیز از تناقضات و مفروضات اظهار شده و اظهارنشده در بحثهای دیگران، نبود هیجان عاطفی هنگام روبه رو شدن با مسأله یا نبود تعادل تعریف می کند و معتقد است عامل اصلی در تفکر انتقادی طرح پرسشهای مربوط به مسأله و نقد و بررسی راه حلها بدون مطرح کردن جایگزینهاست.
دیوئی[8] ماهیت و ذات تفکر انتقادی را «قضاوت معلق» یا بدبینی سالم (نقد سازنده) و پرهیز از تعجیل در قضاوت تعریف می کند، به عبارت دیگر او تفکر انتقادی را بررسی فعال ، پایدار و دقیق هر عقیده یا دانش میداند.( مایرز، 1390)
پل و الدر[9] ( 2006 ) چارچوب عملی تفکر انتقادی را بعنوان یک فرایند شناختی می دانند و نشان میدهند که فقط با تبدیل شدن به تفکر درباره تفکر می توان تواناییهای شخصی را برای ارزیابی استدلالها و به چالش کشیدن پیش فرضهای دیگران بهبود بخشید(به نقل از مارنیک[10]، 2013،ص7)
آموزش تفکر انتقادی شامل ایجاد عمدی جو عدم تعادل است تا شاگردان بتوانند فرایندهای فکری خود را اصلاح کنند یا دوباره از نو بسازند، متاسفانه در طول سالهای تعلیم و تربیت، آگاهیها و حقایق بیشماری به دانشآموز عرضه میشود ولی نحوهی تفکر و اصول اندیشیدن در او تقویت نمیشود گویی استعداد اندیشیدن در جریان عمل به طور خودکار بروز میکند. یافتههای پژوهش نشاندهندهی فقر مهارت نقد و ارزیابی در کلاس درسی است و شاید به همین دلیل است که در حال حاضر، تفکر انتقادی به عنوان یک کمبود در سطح جهان، نظر کارشناسان را به طور جدی به خود جلب کرده است (آنه تامسون[11] ، 1382) و در رابطه با جایگاه تفکر انتقادی در کتب درسی پایهی ششم دورهی ابتدایی، تحقیق و یا پژوهشی که به طور مستقیم به این موضوع پرداخته باشد، یافت نشد اما در عین حال تحقیقات مختلفی دربارهی جایگاه تفکر انتقادی در دروس، پایهها و مقاطع دیگر انجام شده که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
نتایج پژوهش قاسمیان (1388) با عنوان «بررسی جایگاه تفکر انتقادی در برنامه درسی دوره ابتدایی» که با روش تحلیل محتوا و با استفاده از سیاهه ی تحلیل محتوا انجام داده، نشان میدهد که از بین عناصر برنامه درسی، در کتاب راهنمای معلم در حد انتظار به تفکر انتقادی توجه شده است و عنصر محتوای کتابهای درسی کمترین توجه به مؤلفه های تفکر انتقادی داشته اند(خواجه زاده -1390).
تحقیق یعقوبی(1389) با عنوان «بررسی جایگاه تفکر انتقادی در محتوای کتاب مطالعات اجتماعی دوره متوسطه»که به روش تحلیل محتوا و بر اساس مؤلفه های تفکر انتقادی لیپمن بود، نشان میدهد که محتوای این کتاب تا حد زیادی بر پرورش مهارتهای سؤال کردن ، تحلیل و ارزیابی ، ارزیابی شواهد و اظهارات ، جمعی بودن و منطقی بودن تاکید دارد. اما در حد متوسطی بر پرورش مهارت های استدلال کردن ، تفسیر کردن ، قضاوت صحیح درباره مسائل و صراحت داشتن تاکید میکند.
تحقیق دیگری که توسط خواجه زاده (1390) با عنوان «تحلیل محتوا کتاب تاریخ معاصر ایران در دوره متوسطه از بعد تفکر انتقادی » انجام گرفت نشان داد که برخی از مؤلفه های تفکر انتقادی در این کتاب مورد توجه قرار نگرفته و برخی نیز به میزان بسیار کمی مورد توجه قرار گرفته است.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-06-26] [ 06:29:00 ب.ظ ]
|