کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب



 



1-5- فرضیات تحقیق…………………………………………………………………………………….. 13

1-6- متغییرهای مورد مطالعه …………………………………………………………………………… 13

1-7- تعاریف متغیرها و اصطلاحات………………………………………………………………….. 14

فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق

2-1- سلامت روان………………………………………………………………………………………… 17

2-2- وضعیت سلامت روانی در ایران و جهان…………………………………………………….. 18

2-3- پیشگیری…………………………………………………………………………………………….. 19

2-4- نظریه های مربوط به سلامت روانی……………………………………………………………. 22

2-5- بررسی مفهوم سلامت روانی از دیدگاه­های مختلف………………………………………… 32

2-6- تفاوت بهداشت روانی و سلامت روانی………………………………………………………. 34

2-7- رویکردها و دیدگاههای متفاوت در سلامت روانی………………………………………… 36

2-8- ابعاد سلامت روانی………………………………………………………………………………… 38

2-9- الگوی چندبعدی ریف…………………………………………………………………………….. 39

2-10- عوامل مؤثر در سلامت روان………………………………………………………………….. 40

2-11- سلامت روان و ملاک‌های آن از نظر اسلام………………………………………………… 44

2-12- مراحل بیماری­های روانی در قرآن…………………………………………………………… 46

2-13- عوامل بهداشت روان در قرآن و حدیث……………………………………………………. 51

2-14- قرآن و بهره گیری از آن……………………………………………………………………….. 53

2-15- مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه مذهب و سلامت روان………………………. 56

فصل سوم: روش تحقیق

3-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………….. 70

3-2- روش پژوهش………………………………………………………………………………………. 70

3-3- جامعه آماری………………………………………………………………………………………… 70

3-4- نمونه آماری و روش نمونه­گیری………………………………………………………………… 70

3-5- روش و ابزار گردآوری اطلاعات………………………………………………………………. 71

3-6 روش تجزیه و تحلیل داده­ها………………………………………………………………………. 76

 

فصل چهارم: نتایج

 

4-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………….. 78

4-2- مشخصات دموگرافیک شرکت کنندگان در مطالعه………………………………………….. 78

4-3- نتایج توصیفی متغیرهای پژوهش……………………………………………………………….. 84

4-4- آزمون فرضیات پژوهش………………………………………………………………………….. 89

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1- خلاصه………………………………………………………………………………………………… 94

5-2- بحث و نتیجه گیری……………………………………………………………………………….. 94

5-3- محدودیت­های پژوهش…………………………………………………………………………… 100

5-4- پیشنهادات برای تحقیقات آینده…………………………………………………………………. 102

منابع……………………………………………………………………………………………………………. 105

پیوست…………………………………………………………………………………………………………. 116

چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………………………. 120

 

فهرست جداول

عنوان………………………………………………………………………………………………… صفحه

جدول 4-1- توزیع جنسیت شرکت کنندگان در مطالعه…………………………………………………………………….. 79

جدول 4-2- میانگین سنی شرکت کنندگان……………………………………………………………………………………… 80

جدول 4-3- وضعیت تأهل شرکت کنندگان…………………………………………………………………………………….. 81

جدول 4-4- وضعیت تحصیلی شرکت کنندگان بر اساس مقطع تحصیلی و سواد………………………………… 82

جدول 4-5- وضعیت شغلی شرکت کنندگان…………………………………………………………………………………… 83

جدول 4-6- نتایج توصیفی زیر مقیاس نشانه­های بدنی آزمون سلامت روان شرکت کنندگان………………… 84

جدول 4-7- نتایج توصیفی زیر مقیاس اضطراب آزمون سلامت روان شرکت کنندگان…………………………. 84

جدول 4-8- نتایج توصیفی زیر مقیاس کارکرد اجتماعی آزمون سلامت روان شرکت کنندگان……………… 85

جدول 4-9- نتایج توصیفی زیر مقیاس افسردگی آزمون سلامت روان شرکت کنندگان………………………… 85

جدول 4-10- نتایج توصیفی مقیاس سلامت روان شرکت کنندگان……………………………………………………. 86

جدول 4-11- نتایج توصیفی مقیاس اُنس با قرآن شرکت کنندگان…………………………………………………….. 86

جدول 4-12- نتایج توصیفی مقیاس اُنس با قرآن شرکت کنندگان…………………………………………………….. 87

جدول 4-13- وضعیت سلامت روان بیماران بر اساس داده­های بدست آمده از آزمون سلامت روان…….. 87

این مطلب را هم بخوانید :

 

جدول 4-14- وضعیت اُنس با قران بیماران بر اساس داده­های بدست آمده از آزمون اُنس با قرآن………. 88

جدول 4-15- وضعیت نگرش به قرآن بیماران بر اساس داده­های بدست آمده از آزمون نگرش به قرآن. 88

جدول 4-16- ضریب همبستگی بین سلامت روان و اّنس با قرآن بیماران…………………………………………. 89

جدول 4-17- ضریب همبستگی بین سلامت روان و نگرش به قرآن بیماران……………………………………… 90

جدول 4-18- ضریب همبستگی بین ابعاد چهارگانه سلامت روان و اّنس با قرآن بیماران……………………. 91

جدول 4-19- ضریب همبستگی بین ابعاد چهارگانه سلامت روان و نگرش به قرآن بیماران……………….. 92

 

فهرست نمودار

عنوان………………………………………………………………………………………………… صفحه

نمودار 4-1- توزیع جنسیت شرکت کنندگان در مطالعه…………………………………………………………………….. 79

نمودار 4-2- میانگین سنی شرکت کنندگان……………………………………………………………………………………… 80

نمودار 4-3- وضعیت تأهل شرکت کنندگان…………………………………………………………………………………….. 81

نمودار 4-4- وضعیت تحصیلی شرکت کنندگان بر اساس مقطع تحصیلی و سواد………………………………… 82

نمودار 4-5- وضعیت شغلی شرکت کنندگان…………………………………………………………………………………… 83

 

 

 

چکیده

دستیابی به آرامش واقعی یكی از خواسته های همیشگی بشر در طول تاریخ بوده و در این راستا، تأثیر و نقش دین در آثار اجتماعی و فردی برای رسیدن به آرامش مؤثر بوده است پژوهش حاضر که تحت عنوان «بررسی رابطه انس با قرآن با سلامت روان بیماران بستری در بیمارستانهای ساری» مورد مطالعه قرار گرفته است.

جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران بستری در بخشهای مختلف بیمارستانهای شهر ساری       می­باشد. که نمونه مورد مطالعه 156 بیمار بوده است. علاوه بر سوالاتی در زمینه جمعیت شناختی مانند جنس، تأهل، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی و اشتغال به کار، از سه پرسشنامه انس با قرآن ، نگرش به قرآن و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ28 استفاده شده است.

از نظر انس با قرآن و نگرش به قرآن به ترتیب 7/39 درصد و 50 درصد در حد بالا، 7/30 درصد و 2/35 درصد در حد متوسط و 6/29درصد و 8/14 درصد در حد پایین بودند .

از نظر سلامت روانی4/56 درصد وضعیت روان سالم و6/43 درصد بیماران مشکوک به اختلال روانی  و دارای مشکل سلامت روان هستند. و در حقیقت از نظر سلامت روان بیمار محسوب می شوند.

نتایج ارزیابی بیانگر همبستگی بین انس با قرآن و ابعاد چهارگانه سلامت روان (کارکرد اجتماعی 002/0=sig-افسردگی 050/0=sig) می باشد و با سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنی داری وجود دارد. و بین نگرش به قرآن و بعد افسردگی سلامت روانی همبستگی (001/0=sig) وجود داشته و با اطمینان 95 درصد رابطه معنی داری وجود دارد. اما بین انس با قرآن و نگرش به قرآن با کارکرد جسمانی سلامت روان بیماران همبستگی وجود داشته و رابطه معنی داری نبوده است.

با توجه به نتایج پژوهش و رابطه بین میزان انس به قرآن و نگرش به قرآن لازم است کارهای فرهنگی بیشتری انجام شود و برای بررسی رابطه انس با قرآن و سلامت روان توصیه می شود پژوهش­های   مداخله ای و یا مقایسه ای گروه مورد و شاهد انجام شود.

 

فصل اول

کلیات (طرح تحقیق)

 

1-1- مقدمه

اگر چه مطالعه نظریه پردازی در زمینه­های مختلف دینی از قدمت طولانی برخوردار است اما مطالعه دین از زاویه روان شناختی از حدود 100 سال پیش آغاز شده است. نگرش دینی و موضوعات مرتبط به حیطه دین و روانشناسی تحت عنوان روانشناسی دین می­باشد که موجودیت خود را به هم زمانی پیرایش ادیان تطبیقی در قرن 19 با پیدایش دو رشته دیگر یعنی روان    تحلیل­گری و روان­شناسی فیزیولوژیک مدیون است (خرمشاهی، 1375 به نقل از روغنچی، 1384).

مفهوم سلامت روان یا سلامت روان­شناختی، جنبه­ای از مفهوم كلی سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است، كه علی رغم تلاش­هایی كه از سوی پیشگامان سلامت روانی در جهان به منظور تأمین هر چه بیشتر سلامتی انسانها به عمل آمده است هنوز معیار قاطعی در زمینة تعریف و مصداق كامل سلامتی روانی در افراد وجود ندارد. توجه به سلامت فكر و روان پس از جنگ اول جهانی در برخی از دانشكده­های اروپا به تدریج متداول شده است تا آنجا كه در سال 1944، نوزده كشور در اروپا و آمریكا دارای جمعیت­های طرفدار بهداشت روانی شدند. ولی پس از جنگ دوم جهانی و برملا شدن وقایع وحشت­انگیز آن، موضوع سلامت فكر و بهداشت روانی با تأكید بر كیفیت روابط افراد بشر، مورد توجه جدی و عمیق حكما و فلاسفه، پزشكان، كارشناسان، مربیان تعلیم و تربیت، دانشمندان، روحانیون و متفكران علوم اجتماعی قرار گرفت. در سال 1948 با شركت نمایندگان 48 كشور از جمله ایران «انجمن جهانی سلامتی فكر» در لندن تأسیس شد و مقرر شد كه 4 سال یكبار، كنگره جهانی سلامت فكر با حضور نمایندگان كشورها و با اهداف بررسی مسائل مربوط به روابط فرد با خانواده،‌ فرد با اجتماع، فرد با مسایل و مشكلات زندگی مدرن ماشینی و… برگزار و مورد بحث قرار گیرد. سلامت روانی علاوه بر بدن سالم، به محیط و شرایط زندگی سالم نیاز دارد. این كه محیط و عوامل مختلف آن چگونه بر ساختار روانی فرد و سلامت روانی او تأثیر می­گذارد و فرد با چه شیوه­ای با كشمكش­های محیطی مبارزه می­كند، موضوعی است كه رویكردهای مختلف روان­شناسی هر كدام با توجه به دیدگاه اختصاصی خود پیرامون ماهیت انسان و نیروی انگیزشی او سلامت روانی انسان را به شیوة خاصی تبیین كرده­اند. به عنوان مثال برخی از این رویكردها، سلامت روانی را فرآیندی مستمر دانسته­اند و برخی دیگر آن را در قالب هنجارها و پیروی از آداب و سنن اجتماعی جستجو كرده­اند و گروهی دیگر به هر دو جنبه توجه نموده­اند. به عنوان مثال روان­پزشكی و روان­شناسی بالینی در آسیب­شناسی روانی بر اصل انسان بهنجار تأكید داشته­اند و بهنجاری یا سلامت روان را معادل «فقدان علایم بیماری» می­پنداشته­اند اما وضعیت جاری     روان­شناسی جهان حاكی از توجه شایان روان شناسان به مفهوم سلامت روانی در قالبی ورای بهنجاری و فقدان علایم بیماری است (خدا رحیمی، 1374).

تحقیقات مربوط به مذهب، شخصیت و سلامت روان فراخنایی به اندازه یک قرن دارند. در     سال­های اخیر تحقیقات بیشماری در مورد مذهب و سلامت روان انجام شده است. این تحقیقات به طور کلی نشان داده­اند که یک ارتباط مثبت بین مذهب و سلامت روان وجود دارد. به نظر می­رسد اعتقادات مذهبی می­توانند اثرات مثبت و یا منفی برسلامت روان داشته باشند و بسته به دیدگاه­های مذهبی شخص، رویدادهای مشابه در زندگی افراد می­توانند به شیوه­ای کاملا متفاوت مد نظر قرار گیرند (شاملو و نجات، 1378).

 

1-2- بیان مسئله

سلامت روان به عنوان یكی از مؤلفه‌های «سلامت» در عرض «سلامت بدنی» همواره در كانون توجه دانشمندان علوم گوناگون قرار داشته است. در طول تاریخ، عقاید راجع به سلامت و بیماری، الگوهای تأثیرگذار بر آنها و شیوه‌های پیش‌گیری، تشخیص و درمان بیماری تغییر كرده است. سلامت روان نیز از این قاعده مستثنا نبوده و به دلیل آنكه متأثر از عوامل متعددی است، در تطور تاریخ سلامت دستخوش تغییر و تحول شده است. گاهی برخی عوامل خرافی را در بروز اختلالات روانی مؤثر دانسته و گاه نیز بر برخی عوامل به گونه‌ای افراط‌گرایانه تأكید نموده‌اند. در نهایت، اكنون دیدگاه «زیستی ـ روانی ـ اجتماعی»، دیدگاه نظری برجسته‌ای است كه فرض اساسی آن، تأثیر متقابل عوامل زیست‌شناختی، روان‌شناختی، و اجتماعی در تعیین سلامت و بیماری است (تایلور، 1995). به همین دلیل، سلامت روانی در قالب پدیده‌ای زیستی ـ روانی ـ اجتماعی، مستلزم درك و تفسیر درست از امور مرتبط با‌ آن است و آن را باید در چارچوب عوامل اساسی زمینه‌ساز و تعدیل‌كننده مورد توجه قرار داد. همچنین اختلالات روانی نیز همانند سلامت روان، منتج مؤلفه‌ها‌ی زیستی، روانی، و اجتماعی هستند و كمتر می‌توان برای آنها، علت و عامل واحدی را برشمرد. چنان‌كه ادلین[1] و همكاران (1999) بیان نموده‌اند، در بالا بودن سطح سلامت افراد، لازم است كه تمامی سطوح و ابعاد آن با یكدیگر هماهنگ و یكپارچه باشند. برخی ابعاد كه ادلین و همكاران (1999) برای ایجاد تعادل در فرد بر آن تأكید نموده‌اند عبارتند از: ابعاد جسمانی، هیجانی، هوشی، معنوی، شغلی و اجتماعی. اگرچه تعریفی كه سازمان جهانی بهداشت از سلامت ارائه كرده، در دنیای امروز به عنوان جامع‌ترین و مقبول‌ترین تعریف پذیرفته شده است، اما نمی‌توان نقص بزرگ آن را نایده گرفت. البته اگر نیازهای انسان فقط در حد نیازهای جسمی، روانی، و اجتماعی محدود بود، این تعریف از سلامت، كاملاً كافی به‌ نظر می‌رسید (اصفهانی، 1384). بر این اساس، می‌توان گفت: اگر نگاه به انسان و مطالعه در ابعاد مختلف وجودی او و ـ برای مثال ـ مطالعه دربارة روان آدمی و امور مربوط به آن، از جمله مسئلة سلامت روانی، صرفاً بر اساس مبانی تجربه‌گرایی انجام گیرد و به گونه‌ای باشد كه منجر به پالایش علم از اعتقادات ماورای طبیعی و معارف وحیانی گردد، عملاً انسان خود را از معارف بسیاری دربارة خود و جهان هستی محروم ساخته و همچنان در یك شناخت‌شناسی محدود باقی خواهد ماند. پس آنچه در مجموع باید گفت این است ‌كه یكی از مهم‌ترین چالش‌ها‌ در این زمینه، نادیده‌انگاری حیات روحانی بشر و بی‌توجهی نسبت به بخشی از معارف است كه از طریق وحی به دست انسان رسیده است. اگر در علم جدید برای جهان هستی غایت و هدفی منظور نشود و سازمان وجودی همة موجودات هستی فقط به صورت مكانیكی و تنها بر اساس عناصر و فعل و انفعالات بیوشیمیایی و فیزیكی تعبیر وتفسیر شود، حضور اراده‌ها‌ی ذی‌شعور، به هر نحوی نادیده گرفته می‌شود. بر همین اساس، مؤلفان بسیاری (از جمله: حبّی، 1383؛ اصفهانی، 1384؛ میلر و تورسن، 1999؛ به نقل از تان[2] و همكاران، 2001) پیشنهاد می‌كنند كه با وارد كردن معارف الهی در شناخت ماهیت وجودی انسان و بعد روحی ـ روانی او و همچنین در نظر گرفتن عواملی كه دین برای آرامش و اطمینان قلبی مطرح می‌سازد، تلاشی برای دست‌یابی به چشم‌اندازی گسترده‌تر از مفهوم روان و سلامت روانی صورت گیرد. میلر و تورسن (1999) بیان می‌كنند كه «تصویر درست‌تر از سلامتی این است كه آن را یك سازة نهفته مانند شخصیت، خلق یا شادكام بودن تصور نماییم؛ سازه‌ای چند بعدی كه زیرساخت مجموعه‌ای وسیع از پدیده‌ها‌ی قابل مشاهده می‌باشد». در مفهوم‌سازی پیشنهاد شدة میلر و تورسن سلامتی، دربردارندة سه دامنة گسترده می‌شود، رنج، توانایی كاركردی، و آرامش یا انسجام درونی ذهنی در زندگی. این دامنه‌ها‌، افزون بر جنبه‌ها‌ی بدنی، جنبه‌ها‌ی شناختی، هیجانی و معنوی را دربرمی‌گیرند (به نقل از تان و همكاران، 2001).

تأثیر عوامل جمعیت‌شناختی و محیطی بر سلامت روان در پژوهش‌ها فراوان مورد تأكید قرار گرفته است، اما یكی از عواملی كه به طور روزافزون بر نقش آن در بهداشت روان و ارتقای سلامت روان تأكید می‌شود، عامل جهت‌گیری مذهبی است. گورساچ[3] (1988) در این‌خصوص یادآور می‌شود كه آگاهی در مورد مذهب به اندازة سایر ضمایم پایگاه اطلاعات روان‌شناختی ارزشمند است؛ به همین دلیل، می‌توان چنین استنباط نمود كه میزان دین‌داری و جهت‌گیری مذهبی به عنوان یك متغیر و منبع مهم برای ایجاد تغییرات روان‌شناختی در افراد قابل توجه است. بنابراین، انتظار می‌رود با پذیرش «مذهب» به عنوان یك متغیر مهم در زندگی افراد، آن را به عنوان یك منبع برای تأثیر در نفوذ باور، نگرش‌، رفتار، و ویژگی‌های شخصیتی افراد مورد بررسی قرار داده و از آن به عنوان جزء جدایی‌ناپذیر تحلیل و بررسی‌های روان‌شناختی یاد كنند. با نگاه به تاریخچة پژوهش‌های صورت گرفته در زمینة مذهب و سلامت روان، به این نتیجه دست می‌یابیم كه به رغم توافق بیشتر پژوهش‌های صورت گرفته در وجود یك رابطة مثبت میان جهت‌گیری مذهبی و سلامت روان، چگونگی سازوكار تأثیر دین‌داری و جهت‌گیری مذهبی بر مؤلفه‌های سلامت روان به درستی تبیین نگردیده است. به دلیل آنكه عقاید و ارزش‌ها‌ی مذهبی بخشی از زندگی هر فرد را تشكیل می‌دهد، تأثیر ارزش‌ها‌ و باورهای مذهبی بر سلامت روان و یا بهداشت روان در پژوهش‌های بسیاری بر روی جامعه‌ها‌ی آماری گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش‌ها‌ی صورت گرفته حاكی از ارتباط و همبستگی مثبت بین ارزش‌ها‌ی مذهبی با بهداشت روان در افراد است (آلواردو[4] و همکاران، 1995؛ میسن‌هلدر و چاندلر، 2000؛ لارسون، كونیگ، 2000؛ به نقل از ساردوئی،1382).

افزایش تحقیقات در زمینه‌ها‌ی گوناگون، از جمله میزان مذهبی بودن، نیاز به مذهب، تأثیر آن بر سلامت جسمی و روانی، مقابله با تنیدگی در سطوح مختلف سنی، مراقبت‌ها‌ی بهداشتی، و سلامت اجتماعی بسیار معنادار است. چاپ مقالات متعدد، انتشار روزافزون نشریه‌های گوناگون و ایجاد نهادهای رسمی برای بررسی‌های علمی دین و دین‌داری در سراسر دنیا شاهدی بر این مدّعاست. در این بین، برخی دانشمندان معاصر عرصة روان‌شناسی (از جمله: اسپیلكا[5] و همکاران، 2003؛ آرگیل[6]، 2000؛ گورساچ، 1988؛ پارگامنت[7]، 1992؛ كونیگ و لارسون[8]، 2001) تمام تلاش‌های علمی خود را صرف بررسی نهاد دین نموده‌اند؛ برای مثال، مجلة‌ بین‌المللی‌ روان‌شناسی‌ دین‌ و مجلة‌ مطالعه‌ تجربی‌ دین، مجلة مذهب و پزشكی، مذهب و سال‌خوردگی، روان درمانگری در چارچوب مذهب، مذهب و روان‌شناسی، تجربه‌ دینی‌، و خدا در ناهشیار. آنچه به اجمال مورد اشاره قرار گرفت، همگی بیانگر اهمیت روز افزون مذهب در زندگی بشر امروزی و تحقیقات دامنه‌دار روان‌شناسی در این عرصه هستند. شاید مهم‌ترین دلیل برای این مسئله آن باشد كه با افزایش جهت‌گیری مذهبی و ایمان مذهبی در افراد، فرایند خود كنترلی در درون فرد نیز ارتقا یافته و مانع از اثربخشی شرایط بیرونی یا جمعیت‌شناختی و موقعیت‌های محیطی می‌شود. در نتیجه، فرد كمتر دستخوش شرایط نامناسب قرار گرفته و سلامت روان خود را حفظ می‌كند. بر این اساس، در توجیه این رابطه برخی نظریات قابل توجه وجود دارد:

مذهب به عنوان یك پدیده روانی-اجتماعی همواره مورد توجه روان‌شناسان و جامعه‌شناسان بوده است. به ویژه در سه دهة اخیر و با گسترش مباحث مربوط به استرس، نقش مذهب در تعدیل تنیدگی، توجه بسیاری از روان‌شناسان را برانگیخته است. در این زمینه، پژوهش‌ها‌ی متعددی وجود دارند كه درصدد بررسی چگونگی كنش‌ها‌ی مذهب در سلامت روانی هستند. پژوهش‌ها‌ی برگین[9] و همکاران (1988) و الیس[10] (1980)، باتسون و ونتیس (1982) به نقل از جان‌بزرگی (1378)، سلیمی بجستانی و همکاران (1393)، بهادری خسروشاهی و همکاران (1390)، آقاپور و همکاران (1389) از جملة این كوشش‌ها‌ست. به‌طور خلاصه، ساز و كار تأثیر مذهب در حل مشكلات روان‌شناختی و سازش یافتگی مبتنی بر عوامل متعددی است كه می‌توان به برخی از آنها مانند: «تسهیل‌های اجتماعی»، «معنادهی به زندگی»، «ارائة الگوهای دلبستگی و جدایی»، «تشویق وتنبیه»، «آیین‌های مذهبی»، « پرورش عقلانی»، «هویت بخشی» و «نظم اجتماعی و فردی» اشاره كرد. (جان بزرگی، 1378). می‌توان به این فهرست موارد دیگری مانند «وحدت یافتگی روانی» (طهرانی، 1997)، «تخلیة هیجانی در دعا»، «تقویت رفتار از طریق اعتقاد به معاد وقیامت»، «صدور رفتار از طریق احكام و عبادات»، مضاعف نمودن منابع مهار رفتار شامل منبع مهار درونی(عقل) و منبع مهار بیرونی (قرآن و سنت) (جان بزرگی، 1373) و جز آن را افزود (جان بزرگی، 1378).

و اکنون به دلیل تحولات شگرف در تکنولوژی و متأثر ساختن زندگی کنونی، نقش و اهمیت و ارزش قرآن و مسائل دینی به عنوان راهی برای بهبود سلامت جامعه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین در این تحقیق، محقق به دنبال تبیین رابطه بین انس با قرآن و سلامت روانی در بیماران بستری شده در بیمارستان­های ساری می­باشد و اینکه چه نوع رابطه ای بین آنها وجود دارد؟ آیا افرادی که انس با قرآن بیشتری دارند از سلامت روان متعادلی هم برخوردارند یا خیر؟

1-3- ضرورت انجام تحقیق

امروزه با وجود پیشرفت‌های علمی‌ چشمگیری كه در زمینه‌های روان‌پزشكی و روان‌درمانی به‌وجود آمده است، برخی از صاحب‌نظران برجسته نیاز به نقش‌، اهمیت و ضرورت دین در بهداشت روانی و روان‌درمانی را مورد تأكید قرار داده، معتقدند كه اعتقادات مذهبی و توكل به خدا، موجب تسكین و بهبودی سریع‌تر آلام و مشكلات روانی می‌شود. در قرآن كریم، می‌خوانیم: «هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّكِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَكِیمًا»[11] «اوست آن كس كه در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست و خدا همواره داناى سنجیده‏كار است». اولین برداشتی كه صورت می‌گیرد ‌این است كه بدون ‌ایمان، آرامش روحی و روانی وجود ندارد. یا دست‌كم می‌توان گفت: یكی از عوامل ‌ایجاد آرامش،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-07-01] [ 01:45:00 ق.ظ ]




1-1- مقدمه ………………………………………………………………………………………. 3

1-2 – بیان مسأله ……………………………………………………………………………….. 3

1-3- سؤالات تحقیق……………………………………………………………………………. 7

1-4- فرضیه­های تحقیق ………………………………………………………………………. 7

1-5- اهمیت و ضرورت تحقیق……………………………………………………………… 8

1-6- اهداف تحقیق…………………………………………………………………………….. 8

1-7- تعاریف مفاهیم ………………………………………………………………………….. 9

1-7-1 – زبان معیار……………………………………………………………………………. 9

1-7-2- پیامك…………………………………………………………………………………… 9

1-7-3– صرف………………………………………………………………………………….. 9

1-7-4– نحو…………………………………………………………………………………… 10

1-7-5– زبان نوشتاری………………………………………………………………………. 10

1-8– ساختار پژوهش ………………………………………………………………………. 10

1ـ9ـ محدودیتهای تحقیق……………………………………………………………………. 10

1-10– خلاصه ……………………………………………………………………………….. 11

فصل دوم: پیشینه پژوهش

2-1- مقدمه ……………………………………………………………………………………. 13

2-2- مباحث نظری…………………………………………………………………………… 13

2-2-1- زبان ………………………………………………………………………………….. 13

2-2-2-زبان شناسی………………………………………………………………………….. 14

2-2-3- زبان معیار ………………………………………………………………………….. 17

2-2-4-زبان اینترنت…………………………………………………………………………. 23

2-3- پیشینه صرف و نحو…………………………………………………………………… 23

2-3-1-پیشینه مطالعات صرفی …………………………………………………………… 24

2-3-2-پیشینه مطالعات نحوی ……………………………………………………………. 25

2-3-3- پژوهشهای ایرانی و غیر ایرانی…………………………………………………. 29

2-3- 4- پژوهش های غیر ایرانی ……………………………………………………….. 29

2-3-5- پژوهش های ایرانی……………………………………………………………….. 37

 

2-4- خلاصه…………………………………………………………………………………… 41

فصل سوم: روش پژوهش

3-1- مقدمه…………………………………………………………………………………….. 43

3-2- مبانی نظری پژوهش………………………………………………………………….. 43

3-2-2- ساخت واژه…………………………………………………………………………. 44

3-2-2-1- تكواژ……………………………………………………………………………… 45

3 -2-2-2-واژه ……………………………………………………………………………… 49

3-2-3-تصریف ……………………………………………………………………………… 50

3-2-4-واژه سازی …………………………………………………………………………… 51

3-2-5-نحو …………………………………………………………………………………… 57

3-2-5-1-گروه ……………………………………………………………………………… 57

3-2-5-2-انواع جمله ………………………………………………………………………. 57

3-2-5-3-نشانه گذاری ……………………………………………………………………. 61

3-3- روش شناسی پژوهشی……………………………………………………………….. 63

3-4- خلاصه…………………………………………………………………………………… 66

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده­ها

4-1– مقدمه ……………………………………………………………………………………. 68

4-2 – گردآوری و توصیف داده­ها ………………………………………………………. 68

4-2-1 – صرف………………………………………………………………………………. 70

4-2-1-1 اختصار…………………………………………………………………………….. 70

4-2-1-2- اشتقاق و اشتقاق / ترکیب ………………………………………………….. 73

4-2-1-3- ترکیب……………………………………………………………………………. 75

4-2-1-4- قرض­گیری……………………………………………………………………… 76

4-2-1-5- تبدیل…………………………………………………………………………….. 78

4-2-1-6- تکرار……………………………………………………………………………… 79

4-2-1-7- سرواژه سازی…………………………………………………………………… 80

4-2-2 – کاربرد نحو در پیامکها…………………………………………………………… 84

4-2-2-1- جمله …………………………………………………………………………….. 84

این مطلب را هم بخوانید :

 

4-3 – تفسیر داده­ها و ارزیابی فرضیه­ها ………………………………………………… 95

3-4 – خلاصه……………………………………………………………………………….. 102

فصل پنجم: نتیجه گیری

5-1- مقدمه…………………………………………………………………………………… 104

5-2- خلاصه پژوهش……………………………………………………………………… 104

5-3- بحث و نتیجه گیری…………………………………………………………………. 106

5-4- کاربردهای پژوهش…………………………………………………………………. 109

5-5-پیشنهاداتی برای مطالعات آتی…………………………………………………….. 110

منابع…………………………………………………………………………………………….. 112

منابع فارسی……………………………………………………………………………………. 112

منابع انگلیسی…………………………………………………………………………………. 114

سایت­ها…………………………………………………………………………………………. 115

چکیده انگلیسی……………………………………………………………………………….. 116

 

فهرست جداول

عنوان………………………………………………………………………………صفحه

جدول 4-1 فراوانی اختصار…………………………………………………………………. 71

جدول 4ـ2 مثالهای فرآیند اختصار…………………………………………………………. 72

جدول 4ـ3 فراوانی اختصار…………………………………………………………………. 73

جدول 4-4 فراوانی اشتقاق و ترکیب……………………………………………………… 76

جدول 4-5 فراوانی کلمات قرض­گیری شده……………………………………………. 77

جدول 4-6 فراوانی تبدیل…………………………………………………………………… 78

جدول 4-7 فراوانی تکرار در کلمات پیامک­ها………………………………………….. 80

جدول 4-8 فراوانی سرواژه­سازی………………………………………………………….. 81

جدول 4ـ9 نمونه هایی از واژه بست………………………………………………………. 82

جدول 4-10 نمونه­هایی از جمله­های ساده، مشتق و مرکب………………………….. 87

جدول 4-11 فراوانی جمله­های ساده……………………………………………………… 89

جدول 4-12 فراوانی جمله­های مرکب…………………………………………………… 89

جدول 4-13 فراوانی جمله­های مشتق……………………………………………………. 89

جدول 4-14 میزان فراوانی جملات معلوم………………………………………………. 92

جدول 4-15 میزان فراوانی جملات مجهول…………………………………………….. 92

جدول 4-16 مقایسه رعایت آیین نگارش در داده­ها…………………………………… 95

 

فهرست نمودار

عنوان ………………………………………………………………………………صفحه

نمودار 4-1 مقایسه اجمالی فرایندهای واژه سازی……………………………………… 97

نمودار 4-2 مقایسه درصد فراوانی فرایندهای صرفی………………………………….. 97

نمودار 4-3 مقایسه جملات به کار رفته در پیامک ها………………………………….. 98

نمودار 4-4 مقایسه درصد فراوانی جملات به کار رفته در پیامک ها………………. 98

نمودار4-5 مقلیسه جملات معلوم و مجهول……………………………………………… 99

نمودار 4-6  مقایسه  درصد فراوانی جملات معلوم و مجهول………………………. 99

نمودار 4-7 مقایسه رعایت آیین نگارش در پیامک­ها……………………………….. 100

نمودار 4-8 مقایسه درصد فراوانی رعایت آیین نگارش در پیامک­ها…………….. 101

 

چکیده

در این پژوهش ویژگی های زبانشناسی پیامک های زبان فارسی از جنبه صرفی و نحوی بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش تعداد 50 نفر بدون در نظر گرفتن متغیر خاصی و به روش تصادفی از میان کارکنان شهرداری آمل بوده است. از آنها خواسته شده تعداد 10-15 پیامک را به شکل تصادفی در بازه زمانی 2 ماهه جمع آوری نمایند. به این ترتیب تعداد550 پیامک نمونه آماری این پژوهش را تشکیل می­دهد. پیامک های جمع آوری شده از نظر صرفی و نحوی بررسی گردیدند و نتایج حاصله به این شکل بوده است که از مجموع 4012 کلمه به دست آمده، تعداد 162 مورد اختصار، 49 مورد اشتقاق و ترکیب، 26 مورد قرض گیری،2 مورد تبدیل، 3 مورد تکرار، 2 مورد سرواژه سازی به کار رفته است و ازمجموع 1083 جمله به کار رفته در پیامک ها، 1078 جمله معلوم و 5 جمله مجهول، 903 جمله ساده و 172 جمله مرکب به کار رفته است. در مورد نشانه گذاری نیز از 550 پیامک جمع آوری شده در 360 مورد عدم رعایت آیین نگارش، 103 مورد رعایت ناقص و 81 مورد رعایت کامل آیین نگارش به چشم می خورد. استفاده از واژه بست نیز درپیامک ها به وفور دیده می شود. با توجه به آمارهای به دست آمده می توان فرضیه های پژوهش مبنی بر وجود تفاوت صرفی و نحوی پیامک ها با زبان معیار را مورد تایید قرار داد.

 

کلمات کلیدی: صرف، نحو، زبان معیار، پیامک

 

 

فصل اول

کلیات پژوهش

 

1-1- مقدمه

در دهه 1990 میلادی در صنعت تلفن همراه پیشرفت مهمی رخ داد. پیامک [1]به دنیا معرفی شد. امروزه این پدیده بخش مهمی از زندگی مردم را در بر گرفته است. به طوری كه بر طبق آمار سایت پورتیو ریسرچ[2]، در سال 2013 قریب به 78/5 میلیارد كادر پیامكی در سراسر دنیا وجود داشت. همین آمار بیانگر حجم گسترده استفاده از تلفن همراه و به دنبال پیامک در زندگی روزمره است. یكی از اهداف پیامك برقراری ارتباط و تعامل است. افرادی كه از پیامک استفاده می­كنند در واقع به  گونه­ای ارتباط دو جانبه را خواهان هستند.

این سیستم (پیامك) به استفاده كنندگان تلفن همراه این امكان را می­دهد كه با ارسال متن نوشتاری یا تصویری با مخاطب مورد نظر ارتباط برقرار كنند و در مقابل به راحتی پاسخ دریافت كنند.

1-2  بیان مسأله

در ایران در دهة 80 هجری شمسی سیستم پیام كوتاه راه اندازی شد. از آنجا كه پیامهای متنی كه از طریق اپراتورها ارسال می­گردد برای تماسهای تلفنی طراحی شده است و برای ارسال داده­ای نمی­باشد. بنابراین با محدودیت حجم در پیامكها مواجه هستیم كه حجمی معادل 140 بایت داراست كه معادل 160 حرف می­باشد. همین محدودیت كاربر را به سوی زبان جدیدی برای تعامل از طریق پیامك سوق می­دهد زبانی كه با استفاده از حداقل حروف حداكثر كارایی را داشته باشد. این مورد می­تواند تا حدودی با زبان اینترنت مشابه باشد. بنابراین بر اساس اصل اقتصادی همین امر موجب محدودیت استفاده از پیامك می­شود و كاربر را به سمت استراتژی­های جدیدی سوق می­دهد تا در حجم و هزینه صرفه جویی كند.  تورلو[3] در این مورد معتقد است: «sms موجب افزایش «عملكرد نیاز به سرعت » شده است كه با عصر حاضر كه سرعت لازمه زندگی است، كاملاً همخوانی دارد.» (تورلو، 2004: 123).

این راهكارها در جهت استفاده بهینه از فضای محدود پیامك انجام می­شود كه شامل ابداع كلمات جدید، اختصارات، استفاده از شکلکها و سیستم علامت گذاری در پیامك می­باشد. به طوری كه ما را با نسل اس ام اسی مواجه می­كند. نسلی كه از زبان اس ام اس (پیامك) به راحتی استفاده می­كند و موجب ایجاد گونه جدیدی از ارتباطات شده است.

ناگفته نماند كه این نوع كاربرد از پیامك در واقع منشأ اینترنتی دارد كه در چت رومهای اینترنت نظیر این نوع ارتباط را می­توان یافت.

زبانی كه كریستال[4] آن را زبان اینترنت[5] می­نامد بر اساس ویژگیهای زبان گفتاری و نوشتاری است. زبان اینترنت ویژگیهای مشتركی با نوشتار دارد به طوری كه همانند یك سیستم پایه عمل می­كند (كریستال، 2001).

انواع مختلفی از متون نوشتاری را می­توان در اینترنت یافت. اعم از ادبیات، علمی، مذهبی و… . نویسنده­هایی كه افكار خود را با خواننده در میان می­گذارند بدون آنكه با خوانندگان در ارتباط باشند و یا خوانندگان خود را بشناسند، ارتباطهای یك طرفه ایجاد می­كنند. این نوع از ارتباط همانند كتابهای موجود در بازار است كه نویسنده بدون آنكه با خواننده ارتباط برقرار كند، می­نویسد.

زبان اینترنت همچنین ویژگیهای زبان گفتار را نیز داراست. به طوری كه تشابه زیادی با چت رومها دارد. نمادهای دیداری و تنوعی كه در آن مشاهده می­كنیم از آن جمله است. همچنین همانند زبان گفتار انتظار جواب سریع از طرف مقابل را داراست و همانند زبان گفتاری این عكس العمل­ها پایدار نیستند، می­توانند جایگزین یا حذف شوند و همانند ویژگیهای زبان محاوره غیر رسمی باشد. بنابراین زبان اینترنت می­تواند به عنوان گونه­ای از نوشتار كه شبیه به گفتار است در نظر گرفته شود (كولات[6] و بلمور[7]، 1996).

به بیان دیگر كاربران از زبان به گونه­ای استفاده می­كنند كه در مكالمات روزمره استفاده  می­شود، با این تفاوت كه این مكالمات به شكل محاوره­ای و غیر رسمی نوشته می­شود (كولات و بلمور، 1996).

اگرچه زبان اینترنت تا حدود زیادی به زبان گفتاری و محاوره­ای شباهت دارد ولی از برخی جهات با آن متفاوت است. عدم حضور فاكتورهای زبان شناختی یكی از این فاكتورهاست كه در محاوره استفاده می­شود (كریستال، 2001).

 

تاكنون دریافتیم كه زبان اینترنت و پیامك تشابه زیادی دارند و هر دوی آنها با زبان گفتار و نوشتار از برخی جهات مشابه هستند. اگرچه در پیامكها و زبان اینترنت فاكتورهای زبان محاوره از قبیل حركات دست[8]، تغییر تن صدا[9] و … را نداریم ولی اینگونه حركات با ابداعات خلاقانه­ای نظیر فاصله­گذاری بین حروف، نقطه گذاری و حروف بزرگ نویسی جایگزین شده است (وری، 1996) و در این پروسه بسیاری از قوانین سنتی گرامر و سبك[10] نادیده گرفته می­شود (تورلو، 2004).

استفاده خلاقانه از سمبلها و فضاهای خالی در پیامكها بیانگر معنا و یا تأكید می­باشد كه نمونه آن را در جاهایی كه از حروف تكراری به صورت متوالی استفاده می­شود شاهد هستیم نظیر (آخخخخ!) یا (هوراااا) و در انگلیسی (Oooops) و یا تكرار علامتهای نقطه گذاری مثلاًَ: هنوز بیداری ؟؟؟؟!!!! كه در این مثال بیانگر تعجب است و یا استفاده از بزرگ نوشتن حروف در كلمات برای بیان تأكید مثلاً: NO!

از دیگر ویژگیهای زبان پیامك می­توان به این موارد اشاره كرد:

  1. تلفیق و اختلاط كلمات مثلاً WebEnglishWeblish یا فینگلیش فارسی و انگلیسی
  2. استفاده از اختصارات و سرواژه­ها Rolling on the floor laughing ROFL
  3. حداقل استفاده از سیستم نقطه گذاری و استفاد ه از حروف بزرگ در كلمات
  4. ایجاد خطاهای تلفظی[11]
  5. استفاده كمتر از سلام و احوالپرسی در شروع مكالمات: Dear X , Hello
  6. استفاده از شكلكها[12] J     L
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ق.ظ ]




مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………. 3

بیان مسئله……………………………………………………………………………………………………………… 4

اهمیت و ضرورت پژوهش………………………………………………………………………………………… 5

اهداف پژوهش……………………………………………………………………………………………………….. 7

سوال های پژوهش …………………………………………………………………………………………………. 7

الف) سوال اصلی…………………………………………………………………………………………………….. 7

ب) سوال­های ویژه………………………………………………………………………………………………….. 7

متغیر های  پژوهش………………………………………………………………………………………………….. 8

تعاریف واژه ها و اصطلاحات……………………………………………………………………………………. 8

الف: تعاریف نظری (مفهومی)…………………………………………………………………………………….. 8

ب: تعاریف عملیاتی (عملی)……………………………………………………………………………………… 9

فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………. 11

قسمت نخست: مبانی نظری پژوهش……………………………………………………………………………. 12

خودکارآمدی………………………………………………………………………………………………………….. 12

مفهوم خودکارآمدی………………………………………………………………………………………………….. 12

اثرات خودکارآمدی بر کارکردهای روان شناختی……………………………………………………………… 14

رشد خودکارآمدی……………………………………………………………………………………………………. 16

تأثیرات خانوادگی در خودکارآمدی………………………………………………………………………………. 16

تأثیر هم سالان………………………………………………………………………………………………………… 18

نقش مدرسه…………………………………………………………………………………………………………… 19

تأثیرات گذر به دوره ی دیگر……………………………………………………………………………………… 20

تغییرات رشدی در مهارت های خودارزیابی…………………………………………………………………… 20

هوش……………………………………………………………………………………………………………………. 21

هوش هیجانی…………………………………………………………………………………………………………. 22

نظریه های هوش…………………………………………………………………………………………………….. 23

 

تاریخچه هوش هیجانی…………………………………………………………………………………………….. 26

دیدگاه‌های موجود در باب هوش هیجانی………………………………………………………………………. 27

هوش معنوی………………………………………………………………………………………………………….. 34

هوش معنوی و مدیریت……………………………………………………………………………………………. 35

هوش اجتماعی……………………………………………………………………………………………………….. 36

کیفیت های ضروری برای هوش اجتماعی……………………………………………………………………… 37

قسمت دوم: پیشینه پژوهش……………………………………………………………………………………….. 38

الف) پیشینه پژوهش های انجام شده در داخل کشور……………………………………………………….. 38

ب) پیشینه پژوهش های انجام شده در خارج کشور…………………………………………………………. 40

جمع بندی…………………………………………………………………………………………………………….. 42

مدل مفهومی…………………………………………………………………………………………………………… 43

فصل سوم: روش انجام تحقیق

مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………….. 45

روش پژوهش………………………………………………………………………………………………………… 45

نمونه و روش نمونه گیری…………………………………………………………………………………………. 46

روش جمع آوری اطلاعات ………………………………………………………………………………………. 46

ابزار گردآوری اطلاعات……………………………………………………………………………………………. 47

روش های تجزیه و تحلیل داده ها………………………………………………………………………………. 49

 

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………. 51

بخش اول) تحلیل توصیفی داده ها………………………………………………………………………………. 52

بخش دوم: تحلیل استنباطی داده ها……………………………………………………………………………… 61

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها

جمع بندی…………………………………………………………………………………………………………….. 83

یافته های پژوهش ………………………………………………………………………………………………….. 85

بحث و تفسیر………………………………………………………………………………………………………… 88

این مطلب را هم بخوانید :

 

محدودیت های پژوهش……………………………………………………………………………………………. 92

الف) در قلمرو پژوهش……………………………………………………………………………………………. 92

ب) محدودیت­های اجرایی………………………………………………………………………………………… 92

پیشنهادهای پژوهش…………………………………………………………………………………………………. 92

الف) پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج پژوهش………………………………………………………………………. 92

ب) پیشنهادهایی مبتنی بر تجارب پژوهشگر………………………………………………………………….. 94

منابع…………………………………………………………………………………………………………………….. 96

پیوست ها……………………………………………………………………………………………………………… 102

چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………………………………. 121

 

فهرست جدول­ها

عنوان…………………………………………………………………………………………………………………… صفحه

جدول 3-1: جامعه آماری…………………………………………………………………………………………. 46

جدول 4-1: جدول فراوانی متغیّر جنسیت…………………………………………………………………….. 52

جدول 4-2: جدول فراوانی متغیّر سن………………………………………………………………………….. 53

جدول 4-3: فراوانی و درصد فراوانی متغیّر سطح تحصیلات…………………………………………….. 54

جدول 4-4: جدول فراوانی متغیّر سابقه کار…………………………………………………………………… 55

جدول 4-5: جدول فراوانی متغیّر سابقه مدیریت…………………………………………………………….. 56

جدول 4-6: شاخص های مرکزی و پراکندگی متغیر هوش هیجانی……………………………………… 57

جدول 4-7: شاخص های مرکزی و پراکندگی متغیر هوش معنوی………………………………………. 58

جدول 4-8: شاخص های مرکزی و پراکندگی متغیر هوش اجتماعی……………………………………. 59

جدول 4-9: شاخص های مرکزی و پراکندگی متغیر خودکارآمدی………………………………………. 60

جدول 4–10: جدول ضرایب متغییرهای وارد شده بر معادله رگرسیون گام به گام………………….. 62

جدول 4–11: بررسی همبستگی بین خودکارآمدی با هوش هیجانی مدیران………………………….. 63

جدول 4–12: بررسی همبستگی بین خودکارآمدی با هوش معنوی مدیران……………………………. 64

جدول 4–13: بررسی همبستگی بین خودکارآمدی با هوش اجتماعی مدیران…………………………. 65

جدول 4–14: آزمون t تک متغییری جهت بررسی میزان هوش معنوی مدیران……………………….. 66

جدول 4–15: آزمون t مستقل جهت مقایسه هوش معنوی مدیران مرد و زن…………………………. 67

جدول 4–16: میزان هوش معنوی مدیران بر اساس سن……………………………………………………. 68

جدول 4–17: آزمون (ANOVA) جهت مقایسه هوش معنوی مدیران بر حسب سن………………. 68

جدول 4–18: آزمون t مستقل جهت مقایسه هوش معنوی مدیران بر حسب تحصیلات……………. 69

جدول 4–19: آزمون t تک متغییری جهت بررسی میزان هوش هیجانی مدیران………………………. 70

جدول 4–20: آزمون t مستقل جهت مقایسه هوش هیجانی مدیران مرد و زن………………………… 71

جدول 4–21: میزان هوش هیجانی مدیران بر اساس سن………………………………………………….. 72

جدول 4- 22: آزمون (ANOVA) جهت مقایسه هوش هیجانی مدیران بر اساس سن……………… 72

جدول 4- 23: آزمون t مستقل جهت مقایسه هوش هیجانی مدیران بر حسب تحصیلات…………. 73

جدول 4- 24: آزمون t تک متغییری جهت بررسی میزان هوش اجتماعی مدیران……………………. 74

جدول 4–25: آزمون t مستقل جهت مقایسه هوش اجتماعی مدیران مرد و زن………………………. 75

جدول 4–26: میزان هوش اجتماعی مدیران بر اساس سن………………………………………………… 76

جدول 4- 27: آزمون (ANOVA) جهت مقایسه هوش اجتماعی مدیران بر اساس سن……………. 76

جدول 4- 28: آزمون t مستقل جهت مقایسه هوش اجتماعی مدیران بر حسب تحصیلات………… 77

جدول 4–29: آزمون t تک متغییری جهت بررسی میزان خودکارآمدی مدیران……………………….. 78

جدول 4–30: آزمون t مستقل جهت مقایسه خودکارآمدی مدیران مرد و زن…………………………. 79

جدول 4–31: میزان خودکارآمدی مدیران بر اساس سن…………………………………………………… 80

جدول 4- 32: آزمون (ANOVA) جهت مقایسه خودکارآمدی مدیران بر اساس سن………………. 80

جدول 4–33: آزمون t مستقل جهت مقایسه خودکارآمدی مدیران بر حسب تحصیلات…………… 8=

فهرست نمودارها

عنوان…………………………………………………………………………………………………………………… صفحه

نمودار 4-1: نمودار ستونی متغیّر جنسیت بر حسب درصد فراوانی……………………………………… 52

نمودار 4-2: نمودار ستونی متغیّر سن بر حسب درصد فراوانی…………………………………………… 53

نمودار 4-3: نمودار ستونی متغیّر سطح تحصیلات بر حسب درصد فراوانی…………………………… 54

نمودار 4-4: نمودار ستونی متغیّر سابقه کار بر حسب درصد فراوانی……………………………………. 55

نمودار 4-5: نمودار ستونی متغیّر سابقه مدیریت بر حسب درصد فراوانی……………………………… 56

نمودار 4-6: نمودار ستونی میانگین متغیر هوش هیجانی……………………………………………………. 57

نمودار 4-7: نمودار ستونی میانگین متغیر هوش معنوی…………………………………………………….. 58

نمودار 4-8: نمودار ستونی میانگین متغیر هوش اجتماعی………………………………………………….. 59

نمودار 4-9: نمودار ستونی میانگین متغیر خودکارآمدی…………………………………………………….. 60

 

مقدمه

خودكارآمدی به بنیه­ی شخصیتی فرد در رویارویی با مسائل در رسیدن به اهداف و موفقیت او اشاره دارد و بیشتر از این كه تحت تأثیر هوش و توان یادگیری دانش آموز باشد، تحت تأثیر ویژگیهای شخصیتی از جمله باور داشتن خود (اعتماد به نفس)، تلاش گر بودن و تسلیم شدن(خود تهییجی)، وارسی علل عدم موفقیت به هنگام ناکامی(خودسنجی)، آرایش جدید مقدمات و روش­های اجتماعی رسیدن به هدف (خود تنظیمی) و تحت کنترل درآوردن تکانه­ها (خود رهبری) قرار دارد. پیاژه معتقد است که طرح واره های خودکارآمدی طی درون سازی و برون سازی­های بی­شماری که در محیط های غنی رخ می دهد، شکل  می­گیرند. خودكارآمدی به واسطه ی انگیزه ی درونی موجب می شود كه فرد به طور خودانگیخته در محیط تلاش كند و به باورهای كارآمدی خود دست یابد. طبیعت همچون معلمی نامرئی فرد را به جنب و جوش وا می­دارد تا ظرفیتهای مختلف تحول را در مراحل متنوع و متفاوت آشكار سازد (عباسیان فرد و بهرامی، 1389).

هوش هیجانی به عنوان مجموعه ای از توانایی های غیر شناختی، بر دانش و مهارت ها و توانایی رویارویی موفقیت آمیز در شرایط مختلف محیطی تاثیر می گذراد (بار-ان، 1997)، هوش هیجانی در شکل گیری، گسترش و ادامه تعاملات انسانی موثر، نقش مهمی دارد و عموما یکی از عوامل اساسی هوش هیجانی این است که فرد راهبردهای ارتباطی را چگونه و در چه زمانی و به چه شکل مورد استفاده قرار دهد. هوش هیجانی مجموعه ای از قابلیت های غیر شناختی است که توانایی فرد را در سازگاری با مقتضیات محیطی و فشارهای حاصله افزایش می دهد. هوش هیجانی مجموعه ای از توانایی ها مانند خوداگاهی، همدلی، خود نظم بخشی، انگیزش خود و مهارت های اجتماعی می باشد که بر عملکردهای رفتاری افراد تاثیر می گذارد (شریفی درآمدی، 1386).

عملکرد هر سازمان تابع عملکرد کارکنان و مدیران، فرصت ها، منابع و امکانات و نیز متاثر از سیستم های محیطی و سازمان های دیگر است. عملکرد کارکنان نیز تابع متغیرهای فردی، متغیرهای روانشناختی و متغیرهای سازمانی است. از طرفی نیز بزرگترین درماندگی انسان، ناتوانی در دستیابی به همکاری تفاهم با دیگران است. مدیریت در موقعیت ها و جایگاه های مختلف رفتارهای خاصی را می طلبد تا مدیران بتوانند عملکرد مفیدی داشته باشند. تقویت و توجه به ویژگی خودکارآمدی در مدیران، مستلزم شناسایی عوامل پیشایندی یا تعیین کننده آن می باشد. عوامل بسیار زیادی می توانند در افزایش خودکارآمدی دخیل باشند که با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش قصد دارد به بررسی رابطه خودکارآمدی مدیران با هوش هیجانی، هوش معنوی و هوش اجتماعی بپردازد.

بیان مساله

خودکار آمدی از نظریه شناخت اجتماعی آلبرت باندورا(1997) روان شناس مشهور، مشتق شده است که به باورها یا قضاوتهای فرد به توانائیهای خود در انجام وظایف و مسئولیتها اشاره دارد. نظریه شناخت اجتماعی مبتنی بر الگوی علّی سه جانبه رفتار، محیط و فرد است. این الگو به ارتباط متقابل بین رفتار، اثرات محیطی و عوامل فردی(عوامل شناختی، عاطفی و بیولوژیک) که به ادراک فرد برای توصیف کارکردهای روان شناختی اشاره دارد، تأکید می کند. بر اساس این نظریه، افراد در یک نظام علّیت سه جانبه بر انگیزش و رفتار خود اثر می گذارند(پاک مهر و دهقانی، 1389).

مفهوم هوش هیجانی(عاطفی) از سال 1990 وارد ادبیات روان شناسی شده است و در نوشته های پیشین تحت عنوان هایی مثل هوش اجتماعی، هوش بین فردی و توانایی اجتماعی آمده است(مایر و سالووی، 2000).

امروزه علم، به قدرت و نفوذ هیجان های ذهنی انسان پی برده است و در حال كشف و تبیین جایگاه هیجان ها و احساس ها در فعالیت ها، رفتارها، حركت ها و شخصیت انسانی است. در حوزه  مطالعه های هوش نیز سیر مطالعه ها از هوش منطقی(كه بر پایه ی شناخت استوار است) به سمت هوش هیجانی حركت می كند. هوش هیجانی سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجان ها و احساس ها در توانمندی های انسانی دارد(مختاری پور، 1385، ص 41).

بسیاری از نویسندگان راجع به توانایی های بالقوه ی هوش هیجانی و آثار آن بر زندگی عادی و روزمره انسان قلم فرسایی كرده اند، كه به هرحال این بحث ها باعث شده است، این باور قدیمی كه ماهیت انسان را در تعارض مداوم بین قلب و مغز می داند، به چالش كشیده شود و در مورد درستی آن ابهام به وجود آید. افزون بر این، سبب شده  است تا مردم به این باور برسند كه هوش هیجانی می تواند باعث افزایش میزان سلامتی، رفاه و آسایش عمومی، ثروت، موفقیت، عشق و شادی در فرد شود و كلید موفقیت و اثربخشی در بسیاری از امور گروهی و سازمانی همانند مدیریت اثربخش تر، ایجاد روحیه كارآفرینانه و افزایش انگیزه­ها ی كاری، هوش هیجانی است. اما به دلیل نوظهور بودن مباحث مرتبط با هوش هیجانی در مورد این ادعاها لازم است تا ارزیابی های دقیق و علمی انجام شود تا درستی و نادرستی   آن ها مشخص شود(رقیبی، 1387، ص 11).

ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎ ﻧﺸﺎن داده است ﮐﻪ ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﯿﺶ از هوش بهر، ﭘﯿﺸﮕﻮﯾﯽ ﮐﻨﻨﺪۀ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻓﺮد در زﻧﺪﮔﯽ اﺳﺖ، اﻓﺮادی ﮐﻪ دارای ﮐﻔﺎﯾﺖ ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻣﻬﺎرت ﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻬﺘﺮ، رواﺑﻂ دراز ﻣﺪت ﭘﺎﯾﺎﺗﺮ و ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮی برای ﺣﻞ ﺗﻌﺎرﺿﺎت دارﻧﺪ(سلطانی فر،1386، ص 11).

گلمن(1995)، با مطرح ساختن پژوهش هایی در زمینه مغز و رفتار، نشان می دهد كه عوامل دیگری هم هستند كه موجب می شوند افرادی كه هوش بهر بالایی دارند، در زندگی موفقیت های چندانی بدست نمی آوردند، اما كسانی كه هوش متوسطی دارند، در مسیر موفقیت قرار می گیرند. این عوامل، جنبه دیگری از هوشمندی را شامل می شوند كه گلمن آن را هوش هیجانی می خواند، که شامل خود آگاهی، كنترل، تكانشگری، پایداری، اشتیاق، انگیزش، همدلی و مهارت های اجتماعی است(حدادی كوهسار،1383،ص7). بنابراین افرادی كه توانایی، تشخیص، كنترل و استفاده از توان شان را دارند، از حمایت اجتماعی و احساس رضایتمندی بیشتری برخوردارند.

تاكنون درباره خودکارآمدی، سنجش هوش هیجانی و ابعاد آن و ارتباط آن با دیگر متغیرها تحقیق های زیادی انجام شده است، به عنوان مثال سیوناتان و فكن (2002)، به بررسی رابطه بین رهبری و هوش هیجانی، لنگهورن (2004)، به بررسی رابطه ی بین عملكرد مدیران و هوش هیجانی، اسكات و همكاران (2007)، بررسی هوش هیجانی با سلامت روانی، گاردنر و كوالتر (2009)، بررسی ارتباط بین هوش هیجانی با اختلال شخصیتی مرزی و غیره پرداخته اند.  اما همه جنبه های موضوع مورد بررسی قرار نگرفته است. باتوجه به اهمیت موضوع این پژوهش به دنبال پاسخ این سوال است که آیا بین سطح خودکارآمدی مدیران با هوش هیجانی، هوش معنوی و هوش اجتماعی مدیران  رابطه وجود دارد؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

انسان برخوردار از خودكارآمدی در انجام كارها امیدوارتر و موفق تر است و خودكارآمدی این توانایی را به فرد می دهد تا بر رفتارهایش كنترل و نظارت داشته باشد. جهان امروز نیازمند انسان هایی است كه مجهز به نیروی ظرافت و تیزبینی در خلق راه حل های جدید با استفاده از امكانات نوین و نیروی حاصل از اعتماد به خود كه ناشی از پندارها و قضاو تهای مثبت در مورد توانایی هایی است، می باشد توسعه ی ایده های نو و خلق چیزهای بكر كه به ویژگیهای فطری انسان بر می گردد،  یكی از شیو ه های بسیار كارآمد و با اهمیتی است كه بشر برای رسیدن به اهداف و خواسته های خود و ادامه زندگی به كاربرده است و در طول تاریخ زندگی خویش هرگز از تفكر و اندیشه غافل نبوده، با نیروی قوی تعقل، ابتدا به اندیشیدن پرداخته، تصمیم گرفته است و با عمل كردن توانسته به حل مسائل و مشكلات بپردازد و به رشد و تعالی نائل گردد (فلاح، 1386).

امروزه شاهد دگرگونی های عمیقی در محتوای تفکر مدیریت و روش های به کار گیری از آن در فعالیت سازمان ها هستیم. در این شرایط، تلاش برای بهبود و توسعه مستمر ظرفیت ها و توانمندی های مدیران و کارکنانی که در خدمت ارتقاء مستمر و بهره وری سازمان ها هستند امری اجتناب ناپذیر است. در حقیقت، کشف استعدادها و نیروهای خارق العاده نهفته در منابع انسانی و همچنین استخراج، به کارگیری، تجدید مکرر، بهبود و توسعه نیروهای انسانی، هنر مدیریت و اصلی ترین مسئولیت هر مدیری است. پرورش توانایی ها و گسترش مهارت های یک مدیر، لازمه موفقیت های او و در نتیجه افزایش کارایی سازمان است. یکی از بهترین روش های افزایش مهارت های انسانی و ادراکی مدیر و تسهیل شیوه رهبری وی، توجه به هوش هیجانی[1] و تقویت آن است .براین اساس، هوش هیجانی یکی از ارکان اساسی بالابردن توانمندی های رهبران و مدیران است. از دیدگاه کلی، در صورت بالارفتن هوش هیجانی با استفاده از یک برنامه ریزی منسجم می توان به قله بالاتری از عملکرد و کسب جایگاهی ممتاز در بین سازمانها دست یافت (شاه طلبی، 1386).

موفقیت نهایی یک سازمان بزرگ به هوش معنوی مدیران و کارکنان آن بستگی دارد هر چند که هوش عقلانی و هوش عاطفی نیز تا حدی این موفقیت را تضمین می کند. آنها معتقدند تشویق معنویت در محیط کار می تواند منجر به افزایش خلاقیت، صداقت و اعتماد، حس تکامل شخصی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی، مشارکت شغلی، اخلاق و وجدان کاری، انگیزش، عملکرد و بهره وری بالا شود. یک مدیر معنوی قادر می شود طوری سازمان خود را به موفقیت برساند که همه مشتریان، کارکنان و افراد جامعه از آن منتفع شوند. با توجه به اکتسابی بودن بخش قابل توجهی از انواع هوش، مسئولین می توانند در برنانه های آموزش و توسعه مدیران جایگاه ویژه ای برای تقویت انواع هوش (هیجانی، معنوی و اجتماعی) در نظر گیرند و با بهره گیری از آموزش های رسمی و غیر رسمی در جهت بهبود مهارتهای شناختی و رفتاری مدیرانشان گام بردارند که نهایتا در جهت ارتقاء کارایی و اثر بخشی سازمان موثر خواهد بود.

 

 

اهداف پژوهش

الف) هدف کلی:

تعیین رابطه بین سطح خودکارآمدی با هوش هیجانی، هوش معنوی و هوش اجتماعی مدیران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:44:00 ق.ظ ]




سپاسگزاری.. هـ

تقدیم به. و

چكیده 1

فصل اول کلیات پژوهش

1-1- بیان مسئله. 4

1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق.. 6

1-3- اهداف پژوهش…. 8

الف- اهداف کلی.. 8

ب-اهداف جزیی.. 8

1-4- فرضیه های پژوهش…. 8

1-5- تعریف متغیرها و اصطلاحات… 8

1-5-1- تعریف مفهومی(نظری): 8

1-5-2- تعریف عملیاتی (عملی): 9

فصل دوم ادبیات و پیشینه پژوهش

مقدمه. 11

2-1-  مبانی نظری پژوهش…. 11

2-1-1- تعریف مفاهیم و نظریه های مربوط به شخصیت… 11

2-1-1-1- تعریف شخصیت: 11

2-1-1-2- تعریف تیپ… 13

2-1-2- نظریه های شخصیت… 13

2-1-2-1- رویکرد زیستی : 13

2-1-2-2- رویکرد صفات : 14

2-1-2-3- رویکرد یادگیری اجتماعی.. 16

2-1-2-4- رویکرد روانکاوی : 18

2-1-3- درون گرایی – برونگرایی.. 19

2-1-4- تعریف مفاهیم و نظریه های مربوط به شیوه های حل مساله. 20

2-1-4-1- مساله : 20

2-1-4-2- تعریف مسأله : 21

 

2-1-4-3- حل مساله: 21

2-1-4-4- تعریف حل مساله : 21

2-1-5- مفهوم حل مسائله در مکتب های مختلف… 25

2-1-5-  1- حل مساله از دیدگاه روان پویایی.. 25

2-1-5-2- حل مساله از دیدگاه انسان گرایانه. 25

2-1-5-4- از دیدگاه رفتارگرایان. 26

2-1-5-5- نظریه شناخت گرایان. 27

2-1-5-6- حل مساله از دیدگاه گشالت… 27

2-1-5-7- توصیف  شناخت از حل مساله. 28

2-1-5-8- اثرات مهارت حل مساله در زمینه های مختلف… 29

الف: افزایش سلامت روانی جسمانی.. 29

ب. پیشگیری از مشکلات روانی و اجتماعی.. 29

2-1-6- تاریخچه «حل مسئله » 29

2-1-7-فرآیند مراحل حل مسأله. 31

2-1-7-1- مسأله به عنوان مقابله ای مسئله دار. 32

2-1-8- تعریف مفاهیم و نظریه های مربوط به سازگاری زناشویی.. 34

2-1-8-1- ازدواج.. 34

2-1-8-2- سازگاری زناشوئی: 35

2-1-8-3- صمیمیت و انس بین زن و مرد و استمرار آن : 36

2-1-8-4- سازش و تفاهم در محیط خانوادگی : 37

2-1-8-5- برخی از یافته ها در این زمینه : 38

2-1-8-6- راهکارهایی برای ایجاد روابط صمیمانه تر با همه. 39

2-2- تحقیقات انجام شده در ارتباط با موضوع. 40

2-2-1- پژوهشهای انجام شده در ایران. 40

2-2-2- پژوهشهای انجام شده در خارج از ایران. 41

فصل سوم روش  پژوهش

مقدمه. 44

3-1-  روش پژوهش…. 44

این مطلب را هم بخوانید :

 

3-2- جامعه آماری.. 44

3-3-  حجم نمونه و روش نمونه گیری.. 44

3-4-  روش گردآوری اطلاعات… 44

3-5- ابزار اندازه گیری داده ها 45

3-5-1- پرسشنامه شخصیت آیزنگ: 45

3-5-2- پرسشنامه شیوه های حل مسئله کسیدی و لانگ… 46

3-5-2-1- روایی و پایایی: 46

3-5-3-  مقیاس سازگاری زناشویی دونفره اسپانیر. 47

3-6-  روش های تجزیه و تحلیل داده ها 47

فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه. 49

4-1-  تجزیه و تحلیل توصیفی داده ها 49

4-1- 1- مطالعه توصیفی نمونه آماری با توجه به متغیر سن.. 49

4-1-2- مطالعه توصیفی نمونه آماری با توجه به متغیر وضعیت تحصیلی.. 50

4-2- تجزیه و تحلیل داده‌ها و اطلاعات جمع‌آوری شده(آزمون فرضیات) 51

4-2-1- آزمون فرض قابلیت اعتماد یا پایایی ابزار اندازه گیری(پرسشنامه) 51

4-3- آزمون فریدمن(اولویت بندی متغیرها) 51

4-3- 1- اولویتبندی ابعاد تحقیق (شیوه های حل مساله) 52

4-3-1-1-  نتیجه آزمون و رتبه اهمیت هر كدام از متغیرها: 52

4-3-2- اولویتبندی ابعاد تحقیق (عامل های شخصیت) 53

4-3-3- نتیجه آزمون و رتبه اهمیت هر كدام از متغیرها: 54

4-4- آزمون کلموگروف- اسمیرنف… 54

4-4-1- فرضهای پژوهشی: 54

نتیجه: 55

4-5- تجزیه و تحلیل استباطی داده ها 56

4-5-1- تحلیل فرض های پژوهشی . 56

فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادات

مقدمه. 61

5-1- بحث و نتیجه گیری.. 62

5-2- پیشنهادات تحقیق.. 66

5-2-1- پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج تحقیق.. 66

5-2-2- پیشنهاد به محققان آینده 67

5-3- محدودیتهای پژوهش…. 68

5-3-1- محدودیت های تحت کنترل پژوهشگر. 68

5-3-2- محدودیت های خارج از کنترل پژوهشگر. 68

منابع فارسی: 69

منابع انگلیسی: 71

پیوست… 75

 

فهرست جداول

عنوان                                                                                                            صفحه

جدول 4-1- توزیع فراوانی و درصد افراد نمونه به تفکیک سن.. 49

جدول 4-2- توزیع فراوانی و درصد افراد نمونه به تفکیک وضعیت تحصیلی.. 50

جدول 4-4- میانگین رتبه های داده شده به شاخص‌ها طبق تست فریدمن.. 53

جدول 4-6- میانگین رتبه های داده شده به شاخص‌ها طبق تست فریدمن.. 54

جدول 4-7- آزمون کلموگروف– اسمیرنف جهت نرمال بودن جامعه. 55

جدول4-8 ضریب همبستگی پیرسون بین مولفه های شیوه های حل مساله با سازگاری زناشویی.. 56

جدول4-9- ضریب همبستگی پیرسون بین عامل های شخصیت با سازگاری زناشویی.. 58

 

فهرست نمودار

عنوان                                                                                                            صفحه

نمودار4-1 فراوانی نسبی نمونه آماری بر حسب سن.. 50

نمودار4-3 فراوانی نسبی نمونه آماری بر حسب تحصیلات.. 51

 

 

چكیده

پژوهش حاضر به منظور بررسی  ارتباط تیپ شخصیتی (درونگرایی – برونگرایی) و شیوه های حل مساله با سازگاری زناشویی زنان شاغل شهرستان ساری صورت گرفت.روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان شاغل در شهرداری و بانک های  دولتی – خصوصی بود.نمونه پژوهش شامل 120 زن شاغل بود.ابزار پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه شخصیت آیزنگ و پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر و پرسشنامه حل مساله کسیدی و لانگ. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از روش آمار توصیفی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید.تحلیل داده ها نشان می دهد که بین تیپ شخصیت و شیوه های حل مساله با سازگاری زناشویی ارتباط معناداری وجود دارد.

 

 

کلمات کلیدی: تیپ شخصیتی (درونگرایی – برونگرایی)،شیوه های حل مساله، سازگاری زناشویی

 

فصل اول

كلیات پژوهش

 

مقدمه

شاید به جرات بتوان گفت ازدواج بخش مهمی از زندگی است که بر نتایج تحصیل و شغل تاثیر مستقیم می گذارد.ازدواج نافرجام سوابق تحصیلی و شغلی فرد را تحت الشعاع قرار می دهد،چنان چه ازدواجی با موفقیت به انجام نرسد و زن و شوهر نتوانند به تفاهم کافی برسند،می تواند به آشفتگی روانی و اختلال شخصیت منجر گردد(تایبر[1]،1990،ترجمه تمدن،1377).

ازدواج یکی از حوادث مهمی است که در زندگی هر انسانی رخ می دهد،همانگونه که می دانیم برخی از ازدواج ها مشوق رشد و شکوفایی زوجین است، حال آنکه برخی دیگر از ازدواج ها  می توانند برای همسران مصیبت هایی را فراهم کنند. واقعا چرا بعضی از زوج ها با تفاهم و سازگاری زندگی را می گذرانند، در حالی که گروهی از همسران در حل و فصل ساده ترین مسائل زندگی نیز با دشواری و سردرگمی مواجه هستند؟

شخصیت[2] به صورت مستقیم و به عنوان عاملی تاثیرگذار بر فرآیند ارتباطی زوج ها اثر دارد.شخصیت یک نفر انواع معین و متفاوتی از واکنش ها را از طرف مقابل فرا می خواند و بالطبع رضایت زناشویی و میزان سازگاری آن ها را متاثر می سازد( هاستون[3]،2000).

کنار آمدن و سازگاری موفقیت آمیز مستلزم مجموعه ای مهارت های حل مساله بین فردی است.مهارت های حل مساله[4] به صورت مستقیم به مساله سازگاری مربوط می شود. هر یک از ما به کرات در زندگی خانوادگی خود با مشکلاتی مواجه بوده ایم و تصمیم گرفته ایم که چگونه با آنها مقابله کنیم.بسیاری از اوقات ، فرآیند حل مساله زندگی روزمره به گونه ای خودبه خود صورت  می گیرد که دقیقا متوجه چگونگی انجام آن نمی شویم.از طرف دیگر،نقص  در مهارت های حل مساله منجر به اختلالهای گوناگونی از جمله افسردگی، نابسامانی،مشکلات مربوط به ازدواج و تربیت فرزند و روابط نادرست بین فردی می گردد(سعید،1384).

1-1- بیان مسئله

سازگاری زناشویی[5] با توجه به اهمیت نهاد خانواده در جوامع امروزی ، ارتباط آن با کیفیت زندگی و تاثیرگذار بر جنبه های مختلف جسمی و روانی از دهه 1990 مورد توجه قرار گرفته است.سازگاری زناشویی عبارت است از وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر را دارند و فرآیندی است که در طول زندگی زن و شوهر بوجود  می آید که لازمه آن انطباق سلیقه ها، شناخت صفات شخصیتی، ایجاد قواعد رفتاری و شکل گیری الگوهای مراوده ای است(قربان علی پور،1388).سازگاری زناشویی را می توان به عنوان نظام خانواده یا حتی بخشی از نیروهای تامین حیات و احیاء کننده خانواده دانست.براساس نظریه لاک و والاس[6]، سازگاری زناشویی به عنوان برون سازی هر یک از زوجین در موقعیت زمانی معین تعریف شده است(دهکردی،1387).از جمله عوامل موثر بر سازگاری زناشویی ، متغیرهای شخصیتی است.مطالعات انجام شده به طور عمومی نشانگر آن است که ویژگی های شخصیتی با تمام عملکردهای انسان ارتباط دارد.به باور کوپر[7] (2010) تفاوت های بین  فردی معناداری در بین افراد وجود دارد و این تفاوت های بین فردی در شخصیت قابل پیش بینی و توجیه است. آلپورت[8] به پیوند ویژگی های مختلف شناختی و عاطفی انسان به شخصیت تاکید می کند و معتقدند شخصیت سازمان پویای درون شخصی است که از نظام روانی جسمانی تشکیل یافته ، و این نظام ها الگوهای شاخص رفتار،افکار و احساسات شخص را ایجاد می کند(پورشریفی ، مهریار،1382). و به درک ما از رفتار خاص کمک می کند که به پیش بینی بهتر اعمال آنی یک فرد خاص می انجامد(لاینون و گوداشتاین[9]،ترجمه نقشبندی1382).

از متداولترین طبقه بندیهایی که روانشناسان برای شخصیت به کار می برند درونگرایی و برونگرایی[10] می باشد ،که برای اولین بار توسط کارل یونگ[11] به کار رفت . درونگرایان درمقایسه برونگرایان خوددارترند و از بروز احساسات خود بیشتر جلوگیری می کنند .همین طور شواهد نشان می دهد که درون گرایان در یادگیری بیشتر تحت تأثیر تنبیه قرار می گیرند در حالی که برونگرایان بیشتر از پاداش تأثیر می پذیرند (پروین ،1384).

در همین رابطه نتایج پژوهش های مختلفی مانند(عبداله زاده،1382؛ احدی ؛1386 برادبوری و فین چام[12]،2000 ؛نمچک و السن[13] نقل از شکرکن و همکاران1385؛ فیشر و مک نولتی[14] 2008) نشان می دهد ابعاد مختلف شخصیت نقش مهمی در تبیین سازگاری زناشویی دارند.چنانچه بررسی مجموع این پژوهش ها حاکی از آن است که بین ابعاد شخصیتی برونگرایی،دلپذیر بودن و باوجدان بودن با رضایت زناشویی رابطه دارد و بعد روان رنجور خویی به صورت منفی با رضایت زناشویی در ارتباط است.

عامل دیگری که احساس می شود می تواند سازگاری زناشویی را تحت تاثیر قرار دهد شیوه های حل مساله زوجین می باشد(آبراهام و براین[15]،2000).مهارت حل مساله فرآیندی شناختی- رفتاری است که افراد بوسیله آن راهبردهای موثر مقابله با موقعت مساله ساز در زندگی را کشف و شناسایی می کنند(کسیدی و لانگ[16]،1996).بطور کلی حل مساله به فرآیند شناختی-رفتاری-ابتکاری فرد اطلاق می شود که بوسیله آن فرد می خواهد راهبردهای موثر سازگارانه مقابله ای برای مشکلات روزمره را تعیین، کشف یا ابداع کند.به عبارت دیگر حل مساله یک راهبرد مقابله ای مهم است که توانایی و پیشرفت شخصی و اجتماعی را افزایش و تنیدگی و مشکلات روانی را کاهش می دهد(دزوریلا و شیدی[17]،1992 به نقل ازبرغندان،1390).از نظر بلاک و هرسن[18] (1995،به نقل از کهرازئی،1380) کنار آمدن و سازگاری موفقیت آمیز با محیط اجتماعی مستلزم مجموعه ای از مهارت های حل مساله بین فردی است.مهارت حل مساله به صورت مستقیم به مساله سازگاری مربوط می شود.

پژوهش های انجام شده موید تاثیر مهارت حل مساله در سازگاری می باشد. پژوهشی به منظور بررسی رابطه بین شیوه های حل مسئله شیوه حل تعارض و سلامت روان شناختی در بین دانشجویان دانشگاه تهران انجام شد .نتیجه این تحقیق نشان داد که بین شیوه حل مساله، شیوه مقابله با تعارض و سلامت روانشناختی رابطه معنی دار وجود دارد( باباپور خیرالدین،1381، به نقل از فرغان فر،1385).در پژوهش دیگری فقیر پور (1381)به بررسی نقش مهارت های اجتماعی در سازگاری زناشویی پرداخت.نتایج پژوهش وی نشان داد که مهارت های ارتباطی و مهارت حل مساله با سازگاری زناشویی رابطه معنادار وجود دارد.بولتر و وامپلر[19](1999، به نقل از دانش،1383)، در یک پژوهش فراتحلیلی ،16 پژوهش مربوط به زوج درمانگری را که از برنامه التقاطی آموزشی مهارت های ارتباطی([20]CC) استفاده کرده بودند بررسی کردند.نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی به پیشرفت های چشمگیری در ارتباط زوج ها با یکدیگر و نیز به تغییرات متوسط در درک زوج ها از یکدیگر منتهی شد.

پژوهش های متعدد نشان دادند که مهارت های حل مساله و ویژگی های شخصیتی  می تواند از عوامل تاثیر گذار  سازگاری زناشویی می باشد، اما آنچه نقش آن بخوبی شناخته نشده ترکیب ویژگی های شخصیت و شیوه های حل مسئله در سازگاری زناشویی است.پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال می باشد که آیا بین شیوه های حل مسئله با ویژگیهای شخصیتی با سازگاری زناشویی زنان شاغل رابطه وجود دارد؟

 

1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:44:00 ق.ظ ]




1-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………….. 3

1-2- بیان مسئله……………………………………………………………………………………………. 4

1-3- ضرورت و اهمیت پژوهش………………………………………………………………………. 7

1-4- هدف و انگیزه……………………………………………………………………………………….. 7

1-5- سؤالات پژوهش……………………………………………………………………………………. 8

1-6- فرضیه های پژوهش……………………………………………………………………………….. 8

1-7- ساختار پژوهش…………………………………………………………………………………….. 9

1-8- اصطلاحات کلیدی……………………………………………………………………………….. 10

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه ی پژوهش

2-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………….. 12

2-2- واژه بست……………………………………………………………………………………………. 14

2-3- نامگذاری واژه بست ها……………………………………………………………………………. 16

2-4- کلمه، واژه بست، وند تصریفی………………………………………………………………….. 19

2-4-1- کلمه تمام عیار در مقابل واژه بست………………………………………………………… 20

2-4-2- وند تصریفی در مقابل واژه بست…………………………………………………………… 22

2-5- متغیرهای رده شناختی در مطالعه واژه بست………………………………………………….. 26

2-6- مروری بر پیشینه ی پژوهش…………………………………………………………………….. 31

2-7- موقعیت جغرافیایی مازندران……………………………………………………………………… 38

2-8- تاریخ زبان تبری (مازندرانی)…………………………………………………………………….. 41

2-9- پیشینه ی خط مازندرانی …………………………………………………………………………. 45

2-10- آشنایی کوتاه………………………………………………………………………………………. 47

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

3-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………….. 52

3-2- روش پژوهش………………………………………………………………………………………. 52

3-3- روش تجزیه و تحلیل داده ها……………………………………………………………………. 53

3-4- محدودیتها……………………………………………………………………………………………. 53

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

4-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………….. 55

 

4-2- علامت عطف یا نشانه ی همپایگی ……………………………………………………………. 56

4-3- واژه بست کسره ی اضافه یا /-e/ ……………………………………………………………… 61

4-4- صورت مخفف فعل ربطی « بودن » و « است »……………………………………………… 64

4-5- صورت مخفف (را )………………………………………………………………………………. 67

4-6- الف ندا (-ā)………………………………………………………………………………………… 69

4-7- صورت مخفف (هم) قیدی………………………………………………………………………. 70

4-8- صورت مخفف من را (مرا)………………………………………………………………………. 71

4-9- شناسه های فعل (واژه بست های فاعلی)…………………………………………………….. 72

4-10- ضمایر پی بستی مفعولی………………………………………………………………………… 75

4-11- حروف اضافه در زبان مازندرانی……………………………………………………………… 77

فصل پنجم: نتایج پژوهش

5-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………….. 81

5-2- خلاصه………………………………………………………………………………………………… 81

5-3- بحث و نتیجه گیری………………………………………………………………………………… 82

5-4- کاربردهای پژوهش………………………………………………………………………………… 83

5-5- پیشنهادات……………………………………………………………………………………………. 83

فهرست واژگان………………………………………………………………………………………………. 84

فهرست منابع و مآخذ………………………………………………………………………………………. 87

منابع فارسی…………………………………………………………………………………………………… 87

منابع انگلیسی………………………………………………………………………………………………… 91

الفبای آوانگاری………………………………………………………………………………………………. 93

چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………………………. 94

 

فهرست جداول

عنوان ……………………………………………………………………………………………………………. صفحه

جدول 2-1…………………………………………………………………………………………………… 26

جدول 4-1…………………………………………………………………………………………………… 72

جدول 4-2…………………………………………………………………………………………………… 73

این مطلب را هم بخوانید :

 

جدول 4-3…………………………………………………………………………………………………… 74

 

چکیده :

‌پژوهش پیش رو واژه‌بست در زبان مازندرانی را مورد بررسی قرار داده است . واژه‌بست به واحدی اطلاق می‌شود که حد واسط تکواژهای آزاد و وابسته است. واژه‌بست‌ها هم بعضی از خصوصیات واژه‌ها و هم برخی از ویژگی‌های تکواژهای وابسته را دارا می‌باشند. آن‌ها تکیه نمی پذیرند و به تنهایی در ساخت به کار نمی‌روند ، بلکه از نظر واجی ( آوایی )به یک میزبان وابسته‌اند . اگر واژه‌بست به ابتدای میزبان بچسبد ” پیش‌بست” و اگر به انتهای میزبان بچسبد “پی‌بست”است. توزیع پی بست‌ها در زبان مازندرانی از پیش‌بست‌ها بیشتر است. واژه‌بست‌ها در این زبان پس از فعل، پس از اسم و پس از صفت ظاهر می‌شوند. کلماتی که در زبان مازندرانی به واژه‌بست تبدیل می‌شوند شامل واژه‌های نقش‌نما، وجه‌نما، ضمایر و افعال کمکی هستند که کارکردها و نقش‌هایی چون نقش‌نمای اضافه، وصفی، مفعولی و عطفی دارند. بنابراین مطالعه‌ی واژه‌بست‌ها حوزه‌ی مهمی از زبان‌شناسی از جمله ساختواژه و نحو را در بر می‌گیرد.در این پژوهش به بررسی واژه‌بست در زبان مازندرانی بر اساس الگوهای رده‌شناختی آیخن والد (2003) و بیکل و نیکلز (2007) پرداخته شده است .

کلیدواژه‌ها : واژه‌بست ، وند ، پی‌بست ، پیش‌بست ، میزبان.

 

فصل اول

 

كلیات پژوهش

1-1- مقدمه:                        

امروزه مطالعه زبان‌ها و گویش‌ها از دیدگاه‌های مختلف حائز اهمیت بسیار است. زبان مازندرانی که در بعضی از نوشته‌ها تحت عنوان زبان تبری و حتی گاهی اوقات با نام زبان گیلکی آورده شده است‌،‌از لحاظ جغرافیایی پراکندگی گسترده و پیچیده‌ای دارد‌. اگرچه استفاده‌کنندگان عمده این زبان در استان مازندران سکونت دارند اما شمار زیادی از آن‌ها در استان‌های گلستان، تهران و سمنان نیز به چشم می‌خورند. این گستردگی جغرافیایی مسلماً بروز گونه‌های مختلفی را در پی خواهد داشت که ممکن است در بعضی موارد « فهم‌پذیری متقابل » بین افراد این « زبان منطقه‌ای » را با مشکل مواجه سازد. نکته مهم در اینجا کاهش میزان تنوع گونه‌های این زبان در اثر بروز فرایند شدید همگرایی به زبان معیار می‌باشد که خود عمدتاً از سوادآموزی منشاء گرفته است. از لحاظ تاریخی، زبان مازندرانی جزو زبان‌های شمال غربی ایران و احتمالاً ادامه‌ی مستقیم زبان پارتی است که خانلری آن را ” پهلوانیک” می خواند و درباره‌ی آن چنین می‌گوید :

«پهلوانیک یکی از زبان‌های ایرانی میانه است که در دوره‌ی فرمانروایی این سلسله ( اشکانیان ) یعنی از اواسط قرن سوم پیش از میلاد تا ربع اول قرن سوم بعد از میلاد مسیح زبان دولتی و اداری ایران بوده است. نکته‌ی جالب این است که بررسی این زبان حتی میتواند برای مطالعات زبان‌شناسی تاریخی مفید واقع شود» (عموزاده، 1381).

 

 

1-2- بیان مسئله :

زبان نقش مهمی در ایجاد ارتباط بین انسان‌ها دارد. زبان باعث می‌شود افکار و تجربیات یک ملت و یک قوم را از نسلی به نسل دیگر منتقل کند. در روی کره‌ی زمین مردم با زبان‌های مختلف صحبت می‌کنند. زبان‌های ایرانی، شاخه‌ی غربی گروه زبان‌های هند و ایرانی را تشکیل می‌دهند. زبان‌های هند و ایرانی آغازین خود شاخه‌ای از زبان‌های « هند و اروپایی آغازین » به شمار می‌آیند. زبان هند و ایرانی شاخه‌ای است شرقی در خانواده‌ی زبان‌های هند و اروپایی. کهن‌ترین آثار به جا مانده از زبان‌های ایرانی کتیبه‌های فارسی باستان، یعنی سنگ‌نوشته‌های خط میخی مربوط به پادشاهان و رویدادهای سیاسی امپراتوری هخامنشی ( قرن ششم تا چهارم پیش از میلاد ) و متون اوستایی، یا زبان اوستایی، زبان مقدس زرتشتی یعنی زبان کتاب اوستا است.

گستردگی جغرافیایی ایران زمین و پراکندگی اقوام مختلف در آن سبب رواج و رشد زبان‌ها و گویش‌های متنوع و فراوانی در پهنه‌ی این اقلیم رنگارنگ گردیده است به طوری که می توان ایران را ذخیره‌ای عظیم از میراث فرهنگی کهن دانست. لهجه‌ها و گویش‌های گوناگون و پرشمار ایرانی نمونه‌ای بسیار شگرف از پیشینه و اصالت فرهنگ زبانی این سرزمین است. تمامی این لهجه‌ها بسیار زیبا و دلچسب هستند و برای دیگر تیره‌های ایرانی جذاب و دوست داشتنی‌اند. ولی متاسفانه همواره اهتمام لازم برای حفظ و حراست آن‌ها وجود نداشته است تا جایی که به جرات می‌توان گفت که بسیاری از ذخایر فرهنگی ایران هنوز بر ما پوشیده مانده است.

همان‌طور که بشر برای بقای فیزیکی به تنوعات زیستی وابسته است، برای بقای فرهنگی نیز به تنوعات زبانی نیازمند است. زبان ابزاری برای بیان خواسته‌ها، نیازها و عواطف انسانی در بافت اجتماعی است. با گسترش ارتباطات، رشد و شهرنشینی، درگیری در زندگی ماشینی و مهاجرت‌های گسترده، گویش‌ها اکنون بیش از هر زمان دیگر در معرض انحطاط و نابودی قرار دارند ( محمود بختیاری 1389: 85- 103 ).

گویش‌های ایرانی با چنان سرعتی به سوی نابودی گام برمی دارند که مرگ آن‌ها بر بسیاری از عقاید و رسوم و باورها تاثیر می‌گذارد. از بین رفتن تنوعات زبانی به منزله‌ی کاسته ‌شدن از تنوعات فکری در میان جوامع بشری است، زیرا هر زبان ، ابزاری منحصر به فرد برای اندیشیدن و تجزیه و تحلیل جهان پیرامون محسوب می‌شود. نابودی یک زبان به منزله‌ی نابودی یک هویت ریشه‌دار است. طبعاً حذف زبان به همراه حذف فرهنگ می‌تواند موجب کاهش اعتماد به نفس، کاهش توانایی‌های بالقوه افراد و نیز پیچیده‌تر ‌ساختن همکاری ها و روابط بین انسان ها برای حل مشکلات مختلف گردد. اکنون وظیفه ماست که این گرانبهاترین میراث نیاکانمان را پاس بداریم، یا دست‌کم با ثبت و بررسی آ‌ن‌ها نام‌شان را جاودانه سازیم. پاسداری از گویش‌های ایرانی، نگهبانی از فرهنگ درخشان ایرانی و پاسداری از چشمه‌های زلالی است که می‌توانند درخت تنومند و پربار زبان فارسی را سیراب سازند.

در ایران علاوه بر زبان فارسی، زبان‌های مختلف مانند ترکی، کردی، لری، گیلکی، تالشی، مازندرانی (تبری) و غیره نیز وجود دارند که مردم به آن تکلم می‌کنند. زبان مازندرانی ( مازنی یا مازرونی یا تبری ) نام یکی از زبان‌های ایرانی است که در زیر شاخه‌ی زبان‌های کناره‌ی دریای خزر، از شاخه‌ی زبان‌های شمال غربی قرار دارد. این زیر شاخه شامل زبان‌های تالشی، مرزندی، گورانی، گیلکی، مازندرانی، برخی زبان‌های تاتی و سمنانی است که از دیدگاه تاریخی به زبان پهلوی اشکانی وابسته‌اند. این زبان مانند زبان‌های غربی کشور و گیلان فرهنگ مشترکی دارند و ساختار و گویش‌های آن‌ها برگرفته از شاخه‌های فارسی و زبان آریایی است.

هر بُعد از زبان مازندرانی را می توان به سه دسته یعنی گویش ( غربی) ، گویش ( مرکزی ) و گویش (شرقی) تقسیم کرد. زبان مازندرانی در تمام سطوح ساختاری سه ‌گانه آوایی، واژگانی و نحوی ویژگی‌هایی دارد که آن را از زبان فارسی معیار امروزی متمایز می‌سازد و آن را به عنوان یک « زبان » و نه « گویش » مطرح می‌سازد. پژوهش‌های ارزشمندی در رابطه با این زبان صورت گرفته است که هر یک به کشف ابعاد و ظرفیت‌های گوناگون این زبان اشاره داشته‌اند. در این حوزه، آن چه تاکنون به صورت تحقیقی جامع مورد بررسی قرار نگرفته است، جایگاه « واژه بست » در زبان مازندرانی می‌باشد. واژه‌بست‌ها تک واژهای دستوری هستند که کاربرد مستقل ندارند و همانند وندها به کلمه بعد از خود می‌چسبند اما برخلاف وندها جزء ساخت این کلمه‌ها محسوب نمی‌شوند و با پیوستن به واژه‌ی پایه‌ی خود دارای نقش می‌شوند. واژه‌بست‌ها و بخصوص واژه‌بست‌های ضمیری از عناصری هستند که در اکثر زبان‌های ایرانی و از جمله زبان مازندرانی یافت می‌شوند و از ویژگی‌های واجی، صرفی و نحوی برخوردارند. واژه‌بست‌ها در زبان مازندرانی اغلب پس از فعل و پس از اسم ظاهر می‌شوند.

 

1-3- ضرورت و اهمیت پژوهش :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:44:00 ق.ظ ]