1-8- محدودیتها و مشکلات 6
1-9- مفاهیم 7
1-9-1- تعریف اقلیت ( مفهوم اقلیت) 7
1-9-2- مفهوم اقلیت های دینی 8
1-9-3- مفهوم« حقوق» 9
1-9-4- اهل ذمه 10
1-9-5- اهل کتاب 10
1-9-6- قرارداد ذمّه 11
1-9-7- تاریخچه حقوق اقلیت ها 13
1-9-8- معاهد، حربی و مستأمن 15
1-9-8-1- معاهد 15
1-9-8-2- حربی 16
1-9-8-3- مستأمن 16
1-9-9- مبانی و اصول رعایت حقوق اقلیتها 17
1-9-9-1- کرامت انسانی 17
1-9-9-2- عدالت 19
1-9-9-3- همگرایی 21
1-9-9-4- وفا به عقود 24
1-9-9-5- دعوت 26
1-9-9-6- نفی سلطه 29
1-9-9-7- تألیف قلوب 30
فصل دوم: حقوق مدنی
2- حقوق مدنی اهل کتاب 32
2-1- حق حیات 32
2-1-1- دیه اقلیتهای دینی 34
2-1-2- قصاص اقلیتهای دینی 39
2-2- حق تابعیت 40
2-3- حق اختیار مسکن و آزادی رفت و آمد 42
2-3-1- آزادی مسکن و رفت و آمد 42
2-3-2- ساختمان های بلند 43
2-3-3- مناطق ممنوعه برای رفت و آمد 45
2- 4- حق امنیت 48
2-5- نتیجه فصل 51
فصل سوم: حقوق سیاسی اهل کتاب
3- حقوق سیاسی 53
3-1- حق تساوی در برابر قانون 53
3-2 – حق برخورداری از عدالت قضایی 55
3-2-1 حق دادخواهی 56
3-2-2- حق تساوی افراد در برابر دادگاه 61
3- 2- 3- رسیدگی عادلانه و دادگاه صالح 63
3- 2- 4- حق دفاع 66
3- 2- 5- سوگند اقلیت های دینی 66
3-2-6- شهادت اقلیت های دینی در دادگاه اسلامی 68
3-3- حقوق جزایی 69
3- 3- 1- جرائم علیه اشخاص 69
3-3- 2- جرائم علیه اموال و مالکیت 71
3-3-3- جرائم علیه اخلاق و عفت عمومی 71
3-3-4- اقدام علیه نظم و آسایش عمومی 72
3- 3- 5- جرائم علیه امنیت حکومت اسلامی 73
3- 4- حق آزادی فکر، عقیده و بیان 74
3-5- ارتداد اهل کتاب و مجازات آن 78
3-6- جمعبندی فصل 86
فصل چهارم: حقوق اقتصادی اقلیتها
4- حقوق اقتصادی اقلیتهای دینی 90
4-1- حق مالکیت 90
4ـ1ـ1ـ مالکیتهای ویژه 94
این مطلب را هم بخوانید :
4-1-2- مالکیت شراب 96
4-1-3- مالکیت قرآن کریم 99
4ـ1ـ4ـ حق شفعه اقلیتهای دینی 99
4-2- حق کسب و پیشه 101
4-3- حق ارتباطات اقتصادی و مالی با مسلمانان 103
4-3-1- قاعده نفى سبیل 105
4-3-2- سیره معصومان در ارتباطات اقتصادی با اهل کتاب 105
4-3-2-1- خرید و فروش 106
4-3-2-2- مزارعه 106
4-3-2-3- شرکت 106
4-3-2-4- اجاره 107
4-3-2-5- قرض 107
4-3-3- اصل استقلال و سیادت اسلامى 108
4-3-4- حرام بودن دوستى با کافران 108
4-3-5- فروش سلاح به کافران 110
4-4- نتیجه فصل 111
فصل پنجم: حقوق اجتماعی و آزادی فرهنگی-مذهبی
5- حقوق اجتماعی و آزادی فرهنگی-مذهبی 114
5-1- حقوق اجتماعی 114
5-1-1- رفتار حاکم با اهل کتاب 115
5ـ1ـ2ـ حق اشتغال 119
5-1-2-1- نمونههایی از اشتغال اهل کتاب در تاریخ 121
5-1-3- حقوق خانواده، مادر و کودک 123
5-1-4- حقوق استقلال در احوال شخصیه 126
5-1-5- حقوق برخورداری از تامین اجتماعی 127
5-1-6- حق برخورداری از بهداشت 130
5-2- حقوق و آزادیهای فرهنگی ـ مذهبی 131
5-2-1- حق انجام مناسک دینی 133
5-2-2- حق داشتن معبد 135
5-2-2-1- عدم تصرف معابد مخروبه توسط حکومت اسلامی 138
5-3- نتیجه فصل 139
فصل ششم: اقلیتهای دینی و جزیه
6- اقلیتهای دینی و جزیه 142
6-1- معنا و مفهوم جزیه 142
6-2- بررسی آیه جزیه 144
6-3- تاریخچه گرفتن جزیه 148
6-4- علت وضع جزیه 151
6-5- مقدار جزیه 153
6-6- نتیجه فصل 154
نتیجهگیری 157
فهرست منابع 159
چکیده
بررسی حقوق اقلیتهای دینی از منظر فقه امامیه و حقوق موضوعه با نگاهی به مبانی حقوق بشر معاصر
رعایت حقوق اقلیت ها یکی از دغدغه های جامعه بشری در زمان حاضر بوده و کنوانسیونهای مختلف بین المللی آنرا مورد تأکید قرار دادهاند. در اسلام نیز رعایت حقوق اینگونه افراد مورد توجه قرار گرفته است. آیین اسلام از همان ابتدا یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان را به عنوان اقلیت دینی در جامعه اسلامی به رسمیت شناخت و پیروان خویش را ملزم به رعایت احترام و حقوق آنان نموده است. حقوق و تعهدات اقلیتها از منظر فقهی تحت عنوان پیمانی به نام «ذمه» شناخته میشد که اقلیت ها در این پیمان تعهداتی را نسبت به دولت اسلامی میپذیرند و در مقابل دولت اسلامی تکالیفی چون برقراری امنیت، تأمین آزادی در دین، مراسم مذهبی، شغل و … را در مقابل آنان به عهده دارد.
این پژوهش 5 حق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و جزیه اقلیتهای دینی را به شکل مقایسهای از دیدگاه فقه امامیه، حقوق موضوعه و حقوق بشر معاصر مورد بررسی قرار داده و به شکل توصیفی- تحلیلی به تبیین شباهتها و تفاوتهای دیدگاههای موجود میپردازد و در صدد اثبات این مسئله است که اسلام نسبت به حقوق بشر معاصر برای اقلیتهای دینی حقوق بیشتری در نظر گرفته است و در حد یک شهروند جامعه اسلامی به حقوق آنان احترام میگذارد.
واژگان کلیدی: حقوق، اقلیت های دینی، فقه امامیه، آزادی تعهدات امنیت.
مقدمه
از همان آغاز طلوع اسلام و بوجود آمدن جوامع اسلامی، جمعیتها و گروههایی از پیروان ادیان بدون آنکه به اسلام بگروند در کنار مسلمین در سرزمینهای اسلامی (دارالاسلام) باقی ماندند و زندگی با مسلمانان را بر مهاجرت یا مسلمان شدن ترجیح دادند، ولی با گسترش سریع اسلام در میان ملل مختلف جهان و رشد فوق العاده امت اسلامی و توسعه سرزمینهای اسلامی اقلیت های دینی علی رغم آزادیها و زندگی قابل قبولی که داشتند چندان رشد و ازدیاد کمی نیافتند. احقاق حق، بر پاداری عدالت و رساندن انسان به مراتب عالی کمال انسانی، هدفهای بزرگی است که پیامبران الهی به ویژه پیامبر گرامی اسلام (ص) برای نیل به آنها، رنجها و سختیهای زیادی متحمل شدند. پیامبران احقاق حقوق افراد را منش و سیره خود قرار میدادند. حتی در صورت غلبه و پیروی اکثریت بر آنان، حقوق اقلیت را محترم میشمردند و اکثریت را به احقاق حقوق اقلیت ها توصیه و راهنمایی میکردند.
پیامبران در عین پیروزی غلبه و پیروی اکثریت از آنها دین خود را به اکراه بر اقلیت مخالف خود تحمیل نمیکردند و اقلیت با آزادی در جامعه دینی زندگی می کردند. بر خلاف دین ستیزانی که معتقد به تحمیل دین با زور شمشیر هستند.
آیه شریفه «لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی» اجبار و اکراه افرد در پذیرش دین را منتفی میداند و پیامبر گرامی اسلام (ص) و اصحاب ایشان نیز با برخورد و رفتاری محترمانه با اقلیت های ساکن در سرزمینهای اسلامی، اجبار و اکراه را در پذیرش دین به کار نگرفتند. در واقع مسلمانان نه تنها دین خود را به آنان تحمیل نکردند بلکه با معاشرت های نیک خود آنان را مجذوب خویش ساختند به طوری که گروههایی از کشورهای دیگر که تحت ظلم بودند، خانه و دیار خود را رها کرده و بلاد اسلامی را برای زندگی انتخاب نمودند.
اسلام آحاد مردم را در برابر حکومت دارای حقوقی متقابل میداند یعنی همچنان که افراد را موظف به رعایت وظایفی در برابر حکومت می داند حکومت را نیز ملزم به مراعات حقوق آنان دانسته است.
انسان بر اساس نیاز، یا میل فطری، زندگی جمعی دارد و نمیتواند از این هویت جمعی جدا شود، چرا که بسیاری از نیازهای او در پرتو حیات اجتماعی حاصل میگردد. از طرفی در ادیان الهی و اسلام، انسانها به دو گروه مؤمن و کافر دستهبندی میشوند. این دستهبندی، احکام و آثاری را در پی دارد و قلمرو حقوق و وظایف دو گروه را جدا میکند. طبیعی است که یک نظام سیاسی مبتنی بر دین، خط مشی سیاست خارجی خود را بر اساس این آثار و لوازم تعیین میکند و پیروان آن آیین نیز روابط خود را بر اساس دستورهای مذهبی خویش منظم میسازند. همچنین با توجه به بحث حقوق بشر در میان کشورهای توسعه یافته و فشار آنان بر کشورهای مسلمان در خصوص رعایت حقوق بشر، ما در این تحقیق یکی از مهمترین جنبههای حقوق بشر یعنی حقوق اقلیتهای دینی را از منظر فقه امامیه و حقوق موضوعه مورد واکاوی قرار داده و در نهایت آن را با حقوق بشر معاصر تطبیق میدهیم.
1- کلیات
1-1- بیان مسئله
موضوع اقلیتهای دینی و حقوق مربوط به آنها از همان اوایل ظهور اسلام و در متن تشریح احکام اسلامی در حوزه فقه و اندیشه دینی اسم مطرح گردیده است لیکن این مسئله که بطور دقیق اقلیتهای دینی چه حقوقی دارند هیچگاه به عنوان بحثی مستقل در کتب فقهی عنوان خاصی را بخود اختصاص نداده است، بر این اساس از نقطه نظر فقهی نسبت به اصل حقوق اقلیتها ابهامات وجود دارد. همچنانکه تفاوت شرایط زمانی و عنوان گردیدن واژه های نو ظهور حقوق بشری تعارضی را در حوزه فقه و حقوق بشر به تصویر آورده است. این تحقیق بر آن است که با شناسایی حقوق اقلیتها تشابه و یا تفاوتهای احتمالی در دو نگاه فقهی و فلسفه حقوق بشری در زمینه حقوق اقلیتها محل نزاع را دقیقاً شناسایی و راه حل های پیشرو را پیدا نماید. نوع حقوق اقلیتها، تأثیر شرایط زمانی و مکانی و سنجش مبانی هر دو نگاه از جمله های مجهول و متغیرهای مربوط به مسئله است که در این تحقیق بدان پرداخته خواهد شد
1-2- پرسشهای تحقیق
- اقلیتهای دینی در فقه امامیه و حقوق ایران دارای چه حقوقی هستند؟
- چه تفاوتها و شباهتهایی میان حقوق اقلیتهای دینی، در فقه امامیه و حقوق بشر معاصر وجود دارد؟
1-3- فرضیه ها
1-اقلیتهای دینی در فقه امامیه همانند سایر افراد از حقوق برابر و احترام برخوردار هستند.
2- بین دیدگاه فقه امامیه با دیدگاه حقوق بشر معاصر در مسئله حقوق اقلیتها تفاوت وجود دارد.
3- امکان تعامل بین دو دیدگاه در خصوص این مسئله وجود دارد
1-4- اهداف تحقیق
1- تدوین جامع حقوق اقلیتها در حوزه فقه امامیه با شناسایی موارد ذکر شده در فقه.
2- پیدا کردن راه حل برای بیرون رفت از چالش پیشرو فقه که امروز تحت عنوان اعتراضات حقوق بشری عنوان می گردد.
3- غنا بخشیدن علمی به حوزه فقه و اندیشه و بارور کردن فقهی حقوقی به منظور تعامل بین فقه و جهان معاصر.
1-6- جنبه نوآوری تحقیق
از آنجا که این تحقیق حقوق اقلیتهای دینی را به صورت تطبیقی میان فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق بشر معاصر مورد بحث قرار داده و به جنبههای مهمی چون حقوق مدنی، حقوق سیاسی، حقوق جزایی، حقوق اقتصادی و حقوق اجتماعی آنان پرداخته است، با سایر کارهای انجام گرفته متفاوت است. چرا که سایر تحقیقات انجام شده، در خصوص یکی از موارد مذکور و آنهم فقط از منظر فقهای امامیه بوده است. بنابراین این تحقیق کاری نو و جدید میباشد
1-7- روش تحقیق
روش استدلالی و تحلیل منطقی و عقلانی که از ویژگی تحقیقات توصیفی میباشد که در این تحقیق با استفاده از منابع و مطالعات کتابخانهای از جمله کتب، مقالات، پایاننامهها، کتابخانه الکترونیک و … جمعآوری و مورد استفاده واقع گردید.
1-8- محدودیتها و مشکلات
با توجه به کمبود کتب مرجع و مهم در خصوص مباحث فقهی، برای تهیه منابع سفرهایی را به شهر قم انجام داده و برای تهیه منابع مورد نظر با سختیهایی مواجه شدیم.
1-9- مفاهیم
1-9-1- تعریف اقلیت ( مفهوم اقلیت)
1) یکی از نخستین مشکلات مربوط به حقوق اقلیت ها، مبهم بودن واژه اقلیت است که تا به حال تعریف رسمی در مورد آن صورت نگرفته است . حتی از سوی سازمان ملل متحد و نهادهای تخصصی آن تلاش های زیادی برای ارائه تعریف دقیق و کامل از اقلیت به عمل آمده است اما هیچ یک به نتیجه ای موثر نرسیده است، زیرا تاکنون توافق عام بر سر گروههایی که باید در این فرضیه گنجانده شود حاصل نشده است . نخستین اقدام در این جهت یاداشت دبیر کل سازمان ملل متحد در تاریخ 27 دسامبر1949 تحت عنوان «تعریف و دسته بندی اقلیتها» است که وی در تعریف این اصطلاح می گوید: «در عمل نمی توان به ارائه مفهومی ادبی برای تعریف اصطلاح اقلیت اکتفا کرد. در واقع باید تمام اجتماعاتی را که در داخل کشور زندگی می کنند از جمله خانواده ها، طبقات اجتماعی، گروههای فرهنگی، اشخاصی که به زبان های محلی صحبت می کنند و سایر گروههای مشابه را اقلیت نامید وچنین تعریفی هیچ فایده ای دربر نخواهد داشت. با آنکه از دیدگاه علمی به دشواری می توان تعریف دقیقی از اصطلاح اقلیت ارائه داد اما در قلمرو سیاسی، به اجتماعاتی اشاره شده است که دارای بعضی علائم مشخصه (قومی، زبانی، فرهنگی، دینی و یا … ) هستند (ذوالعین، 1374: 445).
گزارشگر ویژه کمیسیون فرعی مبارزه علیه اقدامات تبعیضی و حمایت از اقلیت ها والبته به کمیسیون حقوق بشر در سال 1972 طی گزارش نهایی خود اصطلاح اقلیت را این گونه تعریف کرده است: «… گروهی که از لحاظ کمیت کمتر از باقی جمعیت یک کشور بوده و در وضعیتی غیر حاکم قرار دارند که اعضای آن از نقطه نظر قومی، دینی یا زبانی دارای ویژگی هایی هستند که با باقی جمعیت متفاوت است و خصوصاً دارای نوعی احساس همبستگی هستند که با آن فرهنگ ها، سنت ها، دین وزبانشان را پاسداری می کنند» (کاپوتوتی[1]، 1985: 385).
البته بدیهی است که اقلیت طبق این تعریف، تبعه کشوری است که به آن تعلق دارند محسوب می شوند و در نتیجه شامل پناهنده یا مستأمن نخواهد شد.
2) گروههای کوچکی که در جوامع زندگی می کنند و با یکدیگردر اموری مانند دین ، نژاد، رنگ، زبان و… اشتراک دارند را اقلیت گویند. گروههایی رسماً درجامعه به عنوان اقلیت شناخته می شوند که در قوانین آن جامعه به عنوان اقلیت به آنان رسمیت داده شده است ( شریعتی، 1387 :20 ).
3) مفهوم امروزی اقلیت، مفهومی شمارشی و عددی نیست؛ بلکه این اصطلاح در مورد همه گروههایی به کار می رود که دریک جامعه زندگی می کنند ولی به علت وابستگی قومی، مذهبی، زبانی و یا حتی غرابت رفتار و عادات، از دیگر افراد آن جامعه متمایز می شوند .
در صورتی که اینگونه افراد زیر سلطه باشندیا از مشارکت در کار جامعه کنار گذاشته شوند؛ یا مورد تبعیض و تعدی قرار گیرند و سرانجام اگر نوعی احساس جمعی و گروهی نیز داشته باشند اقلیت محسوب می شوند ( خوبروی پاک، 1380: 2)
4) اصطلاح اقلیت که غالباً با ویژگی هایی چون، زبانی، قومی، دینی و مذهبی همراه است در بر گیرنده آن دسته از گروههای انسانی است که در شرایطی حاشیه ای و در موقعیتی ناشی از فرودستی کمیتی و در عین حال اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به سر می برند (پییر، 1374: 5).
5) گروهی که در حاکمیت شرکت نداشته واز نظر تعداد کمتر از بقیه جمعیت کشور باشند و اعضای آن در عین حالی که تبعه آن کشور هستند ویژگی های متفاوت قومی، مذهبی یا زبانی با سایر جمعیت کشور دارند و دارای نوعی وحدت منافع و همبستگی در جهت حفظ فرهنگ ، آداب و رسوم ، مذهب یا زبان خود هستند (ترنبری،1379: 12).
6) گروهی از اتباع یک کشور که از لحاظ ملی، نژادی، زبانی یا مذهبی از دیگر گروههای مردم متفاوت بوده، از لحاظ تعداد کمترند و قدرت حکومت را نیز در دست ندارند (مهرپور، 1376: 176)
1-9-2- مفهوم اقلیت های دینی
1) در قانون اساسی ایران اقلیت های یهودی، مسیحی و زرتشتی که دینی به جز اکثریت دارند به عنوان پیروان ادیان مزبور به آنان رسمیت داده شده و حکومت حقوق و امتیازاتی برای آنان متعهد شده است به عنوان اقلیت های دینی شناخته می شوند (شریعتی، 1387: 20).
2) گروههای قومی که عامل تمایز آنها، مذهب یا اعتقادات دیگر است اقلیت های دینی نامیده می شوند (قاسمی، 1382: 856)
1-9-3- مفهوم« حقوق»
1) در هر جامعه ای برای رسیدن به آرمان ها و اهداف آن جامعه که غالباً استقرار عدالت در روابط مردم و حاکمان و حفظ نظم در اجتماع است، ناچار باید برای تعدادی از مردم، امتیازاتی در برابر دیگران به رسمیت شناخته شود که با ایجاد تکلیف برای گروه دوم توانایی خاصی به آنان داده میشود. این امتیاز و توانایی را که هر جامعه منظم برای اعضای خود به وجود میآورد « حق» می نامند که جمع آن حقوق است (کاتوزیان، 1380: 33).
2) امتیازاتی را که حکومت به نفع خود در برابر اشخاص جامعه مقرر ساخته و افراد متعهد و ملتزم به رعایت آن امتیازات به نفع حکومتند را حقوق حکومت و به عبارتی وظایف در برابر جامعه و حکومت می گویند که از این روبه حقوق متقابل حکومت و مردم تعبیر می شود (شریعتی، 1387: 19).
3) جمع حق ، یعنی راستی ها، بهره ها، مواجب، اموال و … ( معین، 1364: 37).
4) امتیاز و قدرتی که یک فرد در مقابل دیگران در زندگی اجتماعی دارد واز آن می تواند استفاده کند، مثل حق آزادی، حق مالکیت، حق رأی و… حقوق در این معنا معادل کلمه انگلیسی rights و واژه فرانسوی Droits subjectife می باشد (علوی، 1388،3).
5) حقوق مجموع مقرراتی است که بر اشخاص از اینجهت که در اجتماع هستند حکومت میکند (کاتوزیان، 1385: 1).
6) در این تحقیق منظور از حقوق، حقوق مدنی، حقوق سیاسی، حقوق جزایی، حقوق اقتصادی و حقوق اجتماعی اقلیتهای دینی میباشد.
1-9-4- اهل ذمه
غیر مسلمانانی که با حکومت قرار داد ذمه بسته اند « اهل ذمه یا ذمیان» گویند . قرارداد ذمه قراردادی است که درآن حکومت (اسلامی) و غیر مسلمانان تعهداتی را در قبال یکدیگر متعهد می شوند. از جمله اینکه حکومت اجازه اقامت دایم به آنان داده و امنیت جانی، مالی و… آنان را بر عهده می گیرد، آنان را به عنوان شهروند پذیرفته و متعهد به حقوقی به نفع آنان شده است .
از طرف دیگر آنان موظف می شوند مقررات کشور اسلامی را رعایت کرده و به شرایطی پایبند باشند ( شریعتی. 1387: 20 و 21).
با توجه به اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حقوق اقلیت های دینی شامل یهودیان، مسیحیان و زردشتیان است در این تحقیق منظور از « اهل ذمه» همان اقلیتهای دینی می باشند.
1-9-5- اهل کتاب
اهل کتاب به غیر مسلمانانی گفته می شود که پیرویکی از ادیان مسیحیت، یهودیت و زرتشتی باشند. این اصطلاح از قرآن مجید اقتباس شده و در بین مسلمانان شهرت یافته است (شریعتی، 1381: 46).
با توجه به اینکه برخی از فقها زرتشتیان ( مجوس) را اهل کتاب نمی دانند و صرفاً برخی از احکام اهل کتاب را درباره آنان نافذ می دانند. ولی به نظر می رسد روایاتی که آنان را اهل کتاب میدانند ظهور بیشتری دارند. (همان: 46).
پس در این تحقیق اگر برخی مواقع از حقوق اهل کتاب سخن به میان آمد منظور همان پیروان ادیان یهودیت، مسیحیت و زرتشت می باشد.
1-9-6- قرارداد ذمّه[2]
اسلام به منظور احقاق حقوق اقلیت ها و جلوگیری از اخلاق آنان در جامعه اسلامی، قراردادی به نام قرارداد ذمه پیشبینی کرده که بر اساس ان اقلیتها در ازای حقوقی همانند دیگر شهروندان موظف به انجام وظایفی نیز می باشند. در اسلام، اصل طرفینی بودن حقوق مردم و دولت حتی نسبت به اقلیتهایی که تازه به کشور اسلامی وارد شده و قرارداد تابعیت بستهاند نیز اعمال میشود چه رسد به اقلیتهایی که صدها سال است که در آن کشور زندگی میکنند. اسلام در راستای جلوگیری از تضییع حقوق آنان و آشنایی آنها با وظایف خود و سنتهای جامعه اسلامی، دستور به انعقاد قرارداد ذمه داده است و از آن جا که احیاناً ممکن است حاکمی در اقلیت بودن آنان را وسیله اجحاف و ظلم به آنها قرار دهد، آن را قراردادی لازم- نه جایز-دانسته و حاکمان جدید را از فسخ یا تغییر آن منع کرده است (شریعتی، 1386، ص22).
با این وجود باید گفت که بهترین راه برای اجرای عدالت نسبت به اقلیتها، آنهم در هزارو چهارصد سال قبل که قوانین نوشتهای بر کشورها حاکم نبود، انعقاد چنین قراردادی بوده است. البته چنین روشی امروزه در قالب قوانین تابعیتی کشور به اجرا در میآید و در بدو ورود شخص بیگانه به کشور، التزام و تعهد به قوانین کشوری را از او میخواهند. این امر بیشتر به نفع اقلیتها و خارجیان است تا حکومت و اکثریت؛ چرا که در هر جامعهای اقلیتها به جز در پناه قراردادها، پیمانها و قوانین لازم الاجرا نمیتوانند به حقوق خود دست یابند. در این قراردادها در ازای حقوقی که به نفع اقلیتهای دینی پذیرفته میشده – که مهمترین آنها حق امنیت است- وظایفی نیز بر ایشان در نظر گرفته میشده است که این وظایف در راستای احترام به نظم عمومی و مقررات کشوری، سهیم بودن آنان در هزینههای حکومت – همانند مسلمانان- و رعایت شئون دینی و ملی کشور بوده است. این موارد نه تنها اجحافی در حق آنان نیست بلکه امری عقلایی و بر اساس موازین عقلی میباشد (شریعتی، 1386، ص23).
برخی از وظایف اقلیتها را در برابر حکومت میتوان چنین برشمرد:
1- پرهیز از جنگ و خطرات و آسیبهای ناشی از آن.
2- بهرهمندی از حمایت همه جانبه حکومت و به خصوص استفاده از امنیت کشور اسلامی و در امان بودن از آسیب دشمنان.
3- ترجیح دادن حکومت اسلامی به دلیل احقاق حقوق خود در جامعه در سایه عدالت اسلامی و عدم تضییق نسبت به آنان در انجام مراسم دینی و پایبندی به شریعت خویش.
برخی از اهداف حکومت نیز در برابر اقلیتهای دینی عبارت است از:
1- آشنایی نزدیک آنان با اسلام و دستورات آن که عملاً در دعوت آنها به اسلام کمک میکند.
2- رفع موانع رساندن ندای اسلام به آن ها با رهایی آنان از سلطه کفار
3- تجدید قوا برای جنگ با دشمنان اصلی و قسم خورده و جلوگیری از هجوم آنان.
4- اصلاح عقاید و اخلاق جوامع غیر مسلمان با اختلاط آنان با مسلمین و آشنا شدن با دستورات الهی.
5- جلوگیری از تضییع حقوق طرفین به ویژه اقلیتها در جامعه اسلامی.
با توجه به آن چه گذشت میتوان گفت که این قرارداد دو اثر کلی به دنبال دارد که عبارتند از قطع کلی مخاصمات مسلحانه و ایجاد تعهداتی متقابل (شریعتی، 1386، ص24).
در منابع اسلامی از این قرارداد با عنوان«قرارداد ذمه» یاد شده که به قرارداد حمایتی ترجمه شده و گویای حمایت دولت اسلامی از اقلیتها میباشد، دستور عقد قرارداد ذمه با این آیه شریفه به پیامبر اکرم (ص) داده شد:
«قاتلواالذین لایؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر و لایحرّمون ما حرّم الله و رسوله و لایدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیه عن ید و هم صاغرون؛
با کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان ندارند و آن چه را خدا و پیامبرش حرام کرده اند حرام نمیدانند و به دین حق معتقد نیستند. از افرادی که کتاب(آسمانی) به آنان داده شده بجنگید تا در حالی که خاضعند به دست خود جزیه دهند» (توبه/29).
مفسران معتقدند که در این آیه دو رکن قرارداد ذمه یعنی پرداخت جزیه و التزام به احکام اسلام آمده است. لازم است در قرارداد حداقل این دو رکن تصریح شود. این گونه قراردادها حاوی حقوق و وظایف ایجابی یا سلبی برای اقلیتها است که معمولاً این حقوق و وظایف در مطابقت با وظایفی که آحاد مسلمانان در جامعه بر عهده دارند تنظیم میشود.تنظیم آنها نیز بر عهده حاکم است که طی موافقتی که با اقلیتها صورت میگیرد قرارداد منعقد میشود. لزوم وجود این گونه قراردادها به دلیل جلوگیری از ایجاد اختلال و ناهمگونی در جامعه است و نه تنها در جوامع اسلامی، بلکه در دیگر جوامع اقلیتپذیر نیز چنین است. علاوه بر این که در جوامع اسلامی به دلیل مبنا قرار گرفتن اصول وزینی همچون عدالت و عدم تبعیض ( مساوات) تمامی وظایف بر این مبنا است که تنها برخی از آنها در شرایط ذمه آمده است (شریعتی، 1386، ص25).
7- تاریخچه حقوق اقلیت ها
با جستجو در گذرگاه های تاریخی به این نتیجه می رسیم که بحثی به نام اقلیت در دوران دور تاریخی جایگاهی نداشته است . تنها سر نخ موجود در این زمینه آن است که کورش کبیر به هنگام ورود فاتحانه به شهر بابل در سال 538 قبل از میلاد، طی فرمانی تمام مللی را که احتمالاً تمامی اقلیت بوده اند و در اسارت بابلیها به سر می برند را آزاد نمود ( ذوالعین، 1374: 439).
در سال 1555 میلادی، در اروپا پیمانی به امضاء رسید که به پیمان صلح اوگسبورگ معروف است و این پیمان، حمایت از اقلیت های مذهبی را مطرح می کند (سیموندز، 1993: 44) که در آن برهه از تاریخ از ارزش خاصی برخوردار است . اما شروع بحث حمایت از اقلیت ها از قرن 17 میلادی است و سه معاهده معروف؛ وستفالی1648، اولیوا1660 و نیجمگان 1678 را بسیاری از حقوقدانان شروع بحث حمایت رسمی از این افراد می دانند . معاهده وستفالی به عنوان معروف ترین معاهده در نوع خود، پایان دهنده جنگهای طولانی 30 ساله بین پروتستها و کاتولیک ها بود که هر کدام خواهان تحمیل عقاید مذهبی خود به طرف دیگر بودند. این معاهده حاوی قواعدی بود که به موجب آنها کاتولیک ها در کشور های پروتستان و پروتستانها در کشورهای کاتولیک مورد حمایت قرار گرفتند (جنیس[3]، 2001: 1).
[دوشنبه 1399-06-31] [ 01:20:00 ب.ظ ]
|