کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب



 



1-2 نگاه به زندگی ، آثار ، اندیشه و سبک شعر سنائی.. 22

2-2 سفرهای سنائی.. 22

3-2 سرآغاز شعر عرفانی.. 25

4-2 همّت گماردن بر نظم فخری نامه یا الهی نامه یا حدیقه الحقیقه: 26

5-2 مذهب سنائی: 26

6-2 آثار سنائی: 27

1-6-2 سیر العباد الی المعاد: 29

2-6-2 کارنامه بلخ: 30

3-6-2 تحریمه القلم: 30

4-6-2 مکاتیب سنائی: 30

7-2 چند اثر منسوب به سنائی.. 30

8-2 دیگر آثار منسوب به سنائی.. 31

غریب نامه، زاد السالکین، بهرام و بهروز. 31

9-2 جایگاه سنائی در تاریخ شعر فارسی.. 31

10-2 اوضاع روزگار آن زمان. 31

11-2 ویژگی ها سخنوری سنائی.. 35

12-2 نمونه ی لغات و ترکیبات شعر او: 46

13-2 تشابه سنائی با شاعران معاصر: 49

14-2 سبک آثار سنائی.. 49

15-2 سه حالت وجودی سنائی: 50

سنائی سه شخصیت متفاوت دارد که عبارتند از: 50

1-15-2 قطب تاریک وجود او: 50

2-15-2 سنائی واعظ و ناقد اجتماعی (مدار خاکستری وجود او). 51

3-15-2  سنائی قلندر و عاشق (قطب روشن وجود او). 52

نمونه اشعار او : 53

16-2 فکر و اندیشه سنائی.. 53

17-2 سنائی و تحولاتی که در ادب فارسی ایجاد کرده است: 54

18-2 زبان سنائی در حدیقه: 55

 

معنی و مفهوم در شعر سنائی: 55

1-18-2  مقایسه حدیقه با آثار عطار و مولانا 56

2-18-2  سنائی در تغییر ساختار معنایی و محتوا 57

19-2 چند سوال راجع به سنائی.. 58

فصل سوم. 59

3- فصل سوم : 60

1-3 در ماهیت ادبیات تعلیمی: 60

2-3 شعر تعلیمی.. 61

3-3 شاخه های ادبیات تعلیمی.. 64

1-3-3 اندرزهای (اخلاقیّات) ایران باستان: 64

2-3-3 اخلاقیّات فلسفی: 66

4-3 اخلاقیّات اسلامی.. 69

5-3 ساختار منظومه. 70

6-3 بازتاب تعلیمات اخلاقی صوفیانه در حدیقه الحقیقه. 72

7-3 اندرزنامه های سیاسی سنائی در مثنوی حدیقه الحقیقه و. 73

سرچشمه های آن: 73

8-3  اندرزهای سیاسی در حدیقه الحقیقه. 75

9-3 سیرالعباد سنائی غزنوی و کمدی الهی دانته. 81

10-3 چکیده ی سیر العباد. 83

11-3 چکیده ی کمدی الهی.. 86

12-3 مقایسه ی دور نمایه ی دو اثر. 88

13-3 ساختار. 89

1-13-3 مرحله ی اوّل: 89

2-13-3 مرحله ی دوم : 90

3-13-3مرحله ی سوم : 90

فصل چهارم.. 92

فصل چهارم : اشعار تعلیمی سنائی.. 93

4- موضوع پایان نامه ما 93

این مطلب را هم بخوانید :

 

1-4 اشعار تازیانه های سلوک : 94

1-1-4 مکن در جسم و جان منزل، که این دونست و آن والا. 94

1-1-1-4 تا کی ز هرکسی ز پی سیم بیم ما 99

2-1-4 آراست، دگر باره، جهاندار جهان را 101

3-1-4 ای مسلمان ! خلایق حال دیگر کرده اند. 104

4-1-4 مسلمانان ! سرای عمر ، درگیتی دو دَر دارد. 109

5-1-4 سوز و شوق مَلَکی بردلت آسان نشود. 111

6-1-4 ای خداوندان مال ! الاعتبار الاعتبار! 113

7-1-4  طلب! ای عاشقان خوش رفتار. 129

9-1-4  ای سنائی جهد کن تا بهر سطان ضمیر. 140

10-1-4  درگَهِ خلق ، همه زَرق و فریب است و هَوَس.. 145

11-1-4   بس کنید آخر حمال ، ای جملگی اصحاب قال. 147

12-1-4  کی باشد کین قفس بپردازم. 150

13-1-4  برگ بی برگی نداری، لاف درویشی مزن. 152

14-1-4 ای سنائی ! بی کُله شو. 157

15-1-4   بمیر ای حکیم ! 163

16-1-4  مسلمانان مسلمانان. 166

17-1-4  دلا ! تا کی.. 173

2-4 اشعار کتاب  حدیقه الحقیقه. 178

1-2-4فصل اندر درجات.. 178

2-2-4 فی الحفظ و المراقبه. 179

3-2-4 فی الحکمه و سبب رزق الرزاق.. 180

4-2-4 فی المجاهده : 181

5-2-4 فصل اندر تقدّس.. 183

6-2-4 فی ذکر دارالبقا : 184

7-2-4 اندر تجرد گوید. 185

8-2-4 فی سلوک طریق الاخره 186

9-2-4 ذکر هدایت قرآن: 189

10-2-4 فصل فی الزهد و الحکمه و الموعظه و النصیحه. 190

11-2-4 اندر مذّمت علما: 192

12-2-4 ستایش علم و عالم و طلب علم. 193

13-2-4 اندر ستایش عقل و عاقل و معقول. 194

14-2-4  در چشم نگاه داشتن گوید: 197

قالَ النّبی علی السّلام: 197

15-2-4  در مذّمت شهوت راندن : 198

16-2-4 اندر مذّمت دنیا و وصف ترک او. 199

17-2-4 اندر مذّمت کسانی که به جامه و لقمه مغرور باشند . 200

18-2-4 اندر مذّمت مال دوست.. 201

19-2-4 اندر مذّمت شراب گوید . 201

20-2-4 اندر ترک دنیا و ریاضت نفس گوید: 202

21-2-4 فی مذّمه الدنیا و اهانته و ترکه. 203

22-2-4 اندر نکوهش شکم خواری و بسیار خوردن. 204

23-2-4 فی ذّم حبّ الدنیا و منع شراب الخمر. 206

24-2-4 اندر مذّمت افعال زشت که از خوی های بهیمی است.. 207

25-2-4 اندر نگاه داشتن راز و مشورت کردن : 207

26-2-4 اندر موعظت و نصیحت گوید: 208

27-2-4 اندر تصوّف و زٌهد : 209

28-2-4 در عدل پادشاهان وصف آن. 210

29-2-4 در عدالت و ستم نا کردن : 210

30-2-4 در تعهّد علمای دیندار : 212

31-2-4 در سیاست پادشاه 212

32-2-4 در ذم عوّام و بازاریان و جهال گوید. 213

3-4 اشعار تعلیمی طریق التحقیق: 213

1-3-4 کلید درهای اسرار و چراغ ارواح ابرار. 213

((آیا پنداشتید که ما شما را به عبث خلق کردیم؟)) 214

2-3-4 ره بر جان های سالکین و شادی دل های محققین. 217

3-3-4 بستان ارواح و باغ اشباح. 219

4-3-4 منهاج العارفین و معراج العاشقین. 220

5-3-4 درباره عشق.. 221

6-3-4 در نکوهش ریا و ریاورز. 223

7-3-4 درباره ی ترک دنیا و دوری از آن. 225

8-3-4 درباره ی تسلیم . 226

9-3-4 درباره ی بلا . 226

10-3-4 درباره ی شکیبایی و سپاسگزاری . 227

11-3-4 پیدا کردن غافلان و نکوهش جاهلان. 227

12-3-4 درباره ی خوردن. 230

13-3-4 درباره ی روزی. 231

5- فصل پنجم : 235

1-5 نتیجه گیری : 235

2-5 طرح چند سؤال : 238

کتابنامه. 239

الف : منابع  و مآخذ. 240

ب) فهرست مجله. 242

Abstract. 243

چکیده :

در این پایان نامه به تشخیص قصیده های تعلیمی سنائی پرداخته شده است و خطّ سیر فکری و اندیشة حکیم سنائی مشخص شده است و می دانیم که حجم عظیمی از دیوان قصاید او را مدایح تشکیل داده اند.که امروز جز بلحاظِ مباحثِ تاریخ زبان و مواد استشهادی برای نگارش فرهنگ های وسیع زبان فارسی ، کمتر می تواند ارزش داشته باشد.و از این قصاید (مدحی) مشخص      می شود که او قبل از رسیدن به

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-07-01] [ 09:30:00 ق.ظ ]




چکیده:

حرکت در نزد اهل لغت به معنای جنبش و انتقال جسم از جایی به جای دیگر است. حرکت و پویایی زمانی در شعر ایجاد می‌شود که شاعر از اندیشه و عاطفه‌ای سرشار برخوردار باشد و شعرش انعکاس طبیعت و زندگی و با عواطف انسانی گره خورده باشد و شاعر با اتکا بر نیکی و پاکی و ارزش‌های انسانی، شعر را از ایستایی و میرایی مصون نگه دارد و ماندگاری آن را تضمین کند.  غزلیات شمس مولوی یکی از برجسته ترین متن های ادبی زبان فارسی است که نشان دهنده­ی التهاب های روحی سراینده­ی آن جلال الدین محمد مولوی مشهور به مولانا است.در پایان‌نامه‌ی حاضر، بیست و پنج درصد از غزلیّات شمس از منظر پویایی مورد بررسی قرار گرفته و با نگاهی آماری، نمود‌های حرکت و پویایی در هر یک از عناصر سازنده‌ی شعر، استخراج شده‌است.از آن جایی که غزل مولانا فریاد جان اوست که از عشق حق مایه می‌گیرد، این عاطفه‌ی شعری اوست که به همه‌ی عناصر شعری جان بخشیده و حرکت و پویایی را بدان‌ها تزریق کرده‌است. بر طبق یافته‌های این پایان‌نامه، نمود‌های پویایی در موسیقی غزل مولانا، پر‌رنگ‌تر از عناصر دیگر شعر اوست؛ از جمله‌ی این نمود‌ها می‌توان از اوزان متنوّع و بی‌شمار، به ویژه اوزان دوری، خیزابی و شفاف، قافیه‌های درونی، ردیف‌های متنوّع به ویژه ردیف‌های فعلی و انواع تکرار نام برد. در زمینه‌ی صور خیال و از میان چهار صورت خیالیِ تشبیه، تشخیص، نماد و حس‌آمیزی، تشبیه و تشخیص از پر‌بسامد‌ترین صورت‌های خیال شاعر است.  پویایی زبان شعر مولانا در نتیجه‌ی استفاده‌ی فراوان او از واژگان طبیعت، واژگان نشاط‌بخش، واژگان حرکت‌آفرین، افعال کنشی، کاربرد رنگ‌ها و طعم‌هایی است که در نتیجه‌ی عاطفه و اندیشه‌ی پویای شاعر در زبان شعر سهیم شده‌اند. در خصوص قالب یا شکل شعر مولانا باید گفت که این عاطفه و موسیقی پویا و ناب شعر اوست که قوالب و اشکال بدیع شعری را می‌طلبد و به صورتی ناخود‌اگاه منجر به نوآوری‌های شاعر در شکل غزل شده است که مهم‌ترین این نوآوری‌ها تغییر دادن جایگاه سنّتی قافیه و ردیف در شعر است.

 

واژه‌های کلیدی:

حرکت و پویایی، غزلیّات شمس، مولانا، صورخیال، زبان، موسیقی

شماره صفحه                               «فهرست مطالب»                عنوان

فصل اول:   1

کلیات   1

طرح مسأله:   2

1-1-1- حرکت و پویایی   3

1-1-2- حرکت و پویایی در غزل های مولانا   3

1-2- پیشینه پژوهش:   4

1-3-  محدوده ی پژوهش:   5

1-4- سؤالات پژوهش‏:   5

1-5-  اهداف پژوهش:   5

1-6- خلاصه مراحل پژوهش:   6

فصل دوم:   7

چهارچوب مفهومی   7

2-1- حرکت و پویایی:   8

2-1-1) معنای لغوی حرکت   8

2-1-2) حرکت از دیدگاه حکما و فیلسوفان   8

 

2-1-3 ) حرکت از دیدگاه عرفا   10

2-1-3-1)تجلّی وجودی:   11

2-1-3-2) تقلّب آنی جواهر و تجدّد ماهیّات :   11

2-1-3-3 ) سیر کشفی و رفتن از باطل به سوی حق:   13

2-1-5-1 )عاطفه   14

2-1-5-1-1) تأثیر عاطفه ی پویا در زبان شعر   15

2-1-5-1-2) نقش عاطفه ی پویا در تصویر سازی   16

2-1-5-2) تخیّل و تصویر   17

2-1-5-2-1)تشبیه   19

2-1-5-2-2)تشخیص ( جاندار انگاری)   20

2-1-5-2-3)حس‌آمیزی   20

2-1-5-2-4)نماد   21

2-1-5-3)زبان   21

2-1-5-4) موسیقی   23

2-1-5-4-1) موسیقی بیرونی   25

2-1-5-4-2) موسیقی کناری   25

2-1-5-4-3) موسیقی درونی   26

2-1-5-4-4) موسیقی معنوی   26

2-1-5-5)شکل   26

فصل سوم ………………………………………………27

مولانا و غزلیات شمس………………………………………..27

3- شرح حال مولوی   28

3-1) نام و نسب و خاندان و شرح احوال   28

3-2) آثار   34

3-2-1) غزلیّات   34

3-2-1-1) سبک شعری   35

این مطلب را هم بخوانید :

 

3-2-1-2) جهان بینی مولانا در غزلیّات   35

3-2-1-2-1) شادی گرایی و غم ستیزی   36

3-2-1-2-2)حقیقت نمایی   38

3-2-1-2-3)وحدت وجود   39

فصل چهارم:   41

بررسی نمودهای پویایی در عناصر پنج گانه ی غزلیات شمس   41

4-1) تحلیل حرکت و پویایی در عناصر سازنده‌ی شعر در غزلیّات شمس:   42

4-1-1)پویایی عواطف شعری   42

4-1-2) حرکت و پویایی در صور خیال   48

4-1-2-1) تشبیه2  49

4-1-2-2)تشخیص3  51

4-1-2-3) نماد4  52

4-1-2-4)حس‌آمیزی5  54

4-1-3) زبان   56

4-1-3-1)واژگان نشاط‌بخش   56

4-1-3-2) واژگان حرکت‌آفرین   58

4-1-3-3) واژگان طبیعت   60

4-1-3-4) افعال حرکتی (کنشی)   63

4-1-3-5) رنگ ها   65

4-1-3-6) مزه‌ها   69

4-1-4) موسیقی   72

4-1-4-1) موسیقی بیرونی   73

4-1-4-2) موسیقی کناری   76

4-1-4-2-1)ردیف فعلی   76

4-1-4-2-2) ردیف به صورت جمله   77

4-1-4-2-3) ردیف ضمیر   78

4-1-4-2-4) ردیف اسمی   78

4-1-4-2-5)ردیف گروهی   78

4-1-4-2-6)ردیف حرفی   79

4-1-4-2-8) ردیف پسوندی   79

4-1-4-2-9) ردیف عربی   80

4-1-4-2-10) قافیه های مضاعف   80

4-1-4-3) موسیقی درونی   81

4-1-4-3-1) قافیه‌های درونی   81

4-1-4-3-2) تکرار   82

4-1-4-3-2-1) تکرار واژه   83

4-1-4-3-2-2)تکرار ضمیر   83

4-1-4-3-2-3) تکرار حرف   83

4-1-4-3-2-4) تکرار فعل   84

4-1-4-3-2-5) تکرار عبارت   84

4-4-3-2-6) تکرار جمله   84

4-1-4-3-2-7) تکرار از نوع جناس   85

4-1-4-3-2-7-1) مختلف الوسط   85

4-1-4-3-2-7-2) مذیل   86

4-1-4-3-2-7-3) اشتقاق   86

4-1-4-3-2-7-4) مطرف یا مزید   86

4-1-4-3-2-7-5) اشتقاق یا اقتضاب   87

4-1-4-3-2-7-6) تام   87

4-1-4-3-2-7-7) خط یا تصحیف   87

4-1-4-3-2-7-8) ناقص حرکتی   88

4-1-4-3-2-7-9)قلب   88

4-1-4-3-2-7-10) مرکب   88

4-1-4-3-2-7-11) مضارع   88

4-1-4-4) موسیقی معنوی   89

4-1-4-4-1) مراعات‌نظیر (تناسب)8  89

4-1-4-4-2) تضاد9  91

4-1-4-4-3) تلمیح 10  91

4-1-4-4-4) گونه های ایهام 11  93

4-1-5) شکل یا قالب   94

فصل پنجم:   99

نتیجه گیری   99

5-1)نتیجه گیری   100

یادداشت ها:   104

منابع و مآخذ   107

چکیده ی انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………………………..114

 

« فهرست جدول ها »

عنوان                                                                                               صفحه

جدول 4-1- آمار صورخیال به کار رفته در غزلیّات شمس…………………………………………………………………………….55

جدول 4-2- آمار واژگان پویایی بخش در غزلیّات شمس………………………………………………………………………………62

جدول 4-3- آمار رنگ های بکار رفته در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………….69

جدول 4-4- آمار مزه های بکار رفته در غزلیّات شمس…………………………………………………………………………………71

جدول 4-5- آمار اوزان بکار رفته در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………………….74

جدول 4-6- آمار انواع ردیف در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………………………..81

جدول 4-7- آمار انواع جناس در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………………………89

جدول 4-8- آمار آرایه های مؤثر در موسیقی معنوی غزلیّات شمس……………………………………………………………94

جدول 5-1- آمار ده وزن پرکاربرد در دیوان شمس…………………………………………………………………………………….101

« فهرست نمودار ها »

عنوان                                                                                                           صفحه

نمودار 4-1- نمودار آماری واژگان پویایی بخش در غزلیّات شمس……………………………………………………………….62

نمودار 4-2- نمودار آماری کاربرد مزه در  غزلیّات شمس……………………………………………………………………………..71

نمودار 4-3- نمودار آماری بحرهای مورد استفاده در غزلیّات شمس…………………………………………………………….75

طرح مسأله:

جلال‌الدّین محمد رومی، مشهور به «مولانا» (672ه.)، عارفی از خود رهیده و به حق رسیده بود.وی شاعری خوش‌بین و امیدوار بود که عشق جان‌مایه‌ی معرفت او را تشکیل می‌داد.

عشق شور‌انگیز مولوی به شمس که از نگاه جلال‌الدّین تجسم حق بر روی زمین بوده،وی را در لحظات شور و هیجان عاطفی در حالتی از مستی و بی‌خویشی، مستغرق کرده بود. این وضعیت و تجربه‌ی نادر، مولانا را در حال و هوایی ویژه قرار داده بود؛حال و هوایی منحصر به فرد که شعر را ترجمان خود ساخته بود. زبان شعر برای عارف بلخی آن قدر اهمیّت می‌یابد که گویی با شعر است که می‌تواند بخشی از غلیان‌های روحی خود را به تصویر بکشد؛هرچند در بسیاری موارد چه در مثنوی و چه در غزلیّات از خدا می‌خواهد به او جانی تازه ببخشد تا بی‌حرف سخن گوید و آن‌گاه که ساقی ظهور می‌کند،کاغذ را بر زمین نهد و قلم بشکند.

دنیای ذهنی مولوی پویا و زنده است. او همه چیز را در حرکت به سوی کمال می‌بیند؛ در نگاه او جهان جلوه‌ی خدای واحدی است که با هماهنگی و کلیّت خود صاحب حیات شده و عاشقانه به سوی خدا در حرکت است.

روحیه‌ی پرنشاط و عرفان عاشقانه‌ی مولوی ایجاب می‌کرد که تصاویر او از حرکت و پویایی برخوردار باشد.او شاعری است که غم را بر خود حرام کرده و وجودش مملو از شادی معنوی و سرخوشی‌های عارفانه بوده است:

باده غمگینان خورند و ما ز می خوش دل تریم   رو به محبوسان غم ده ساقیا افیون خــــویش
خون ما بر غم حرام و خون غم بر ما حــــلال   هر غمی کو گرد ما گردید شد در خون خویش
    (3/ ب13216-13217)

عشق به عنوان جان عرفان مولانا، اندیشه، احساس، تخیّل، زبان و موسیقی شعر مولانا را به حرکت و پویایی درآورده است. در این پایان‌نامه سعی بر این است نمود‌های پویایی و حرکت که از عوامل عمده‌ی تأثیر گذاری غزل مولوی است، بررسی شود و نشان داده‌شود چه عواملی باعث این پویایی و حرکت در غزلیات او شده‌است.

1-1-1- حرکت و پویایی

«حرکت در نزد اهل لغت به معنای جنبش و انتقال جسم از جایی به جای دیگر است. حرکت در نزد بعضی اهل لغت علاوه بر انتقال در مکان به معنای تغییر در وضع و عوض شدن محل اجزای یک چیز بدون تغییر محل خود آن شیء نیز آمده است» (تهانوی،369:1317).

بحث حرکت و سکون جزء مسائل علم طبیعی است، چنان‌که فیلسوفان درباره‌ی اثبات وجود حرکت و بیان ماهیّت و اقسام و احکام آن سخن گفته‌اند. عرفا نیز دارای نظریه‌هایی در این زمینه هستند که در فصل دوّم به تفصیل از آن‌ها سخن گفته خواهد شد.

1-1-2- حرکت و پویایی در غزل های مولانا

عاطفه یا احساس، تخیّل، زبان ، موسیقی و قالب عناصر تشکیل دهنده‌ی اثر شعری هستند. «شاعر یک اندیشه را که محصول تجربه‌ی منطقی و واقعی است، با عاطفه‌ی مربوط بدان به صورت تصویری که عمدتاً محصول تخیّل اوست با زبان شاعرانه‌ی خاص خود و اغلب با بیانی آهنگین، ارائه می‌دهد» (ترابی، 72:1370).

حرکت و پویایی در آثار شعری در گرو برخورداری شاعر از اندیشه و عاطفه‌ای سرشار است؛ زیرا عواملی که باعث می‌شوند شعری را در حوزه‌ی تخیّل، زبان و موسیقی پویا بدانیم، حاصل نمی‌شوند مگر این که اندیشه‌ی سراینده انعکاس طبیعت و زندگی باشد و شاعر با اتّکا بر نیکی و پاکی و ارزش‌های انسانی، شعر را از ایستایی و میرایی مصون نگه دارد و ماندگاری آن را تضمین کند.

مولوی آن چه را احساس می‌کند و در ذهن او اثر می‌گذارد، به صورت شعر ارائه می‌دهد. در واقع انگیزه‌های ناشی از یادها و حوادث زندگی است که زمینه‌ی عاطفی شعر وی را پدید می‌آورد و باعث می‌شود شعر در ذهن او نطفه ببندد و زاییده شود.

انتخاب واژگان عاطفی با ژرفا و گستردگی بیش‌تر حاصل نمی‌شود مگر آن که شاعر از اندیشه‌ای سرشار برخوردار باشد و مولانا با بهره مندی از عشقی سرشار و پرتلاطم که موج آن تمام وجودش را دربر گرفته‌بود، هم از اندیشه و عاطفه‌ای پویا برخوردار شده بود و هم توانسته بود این اندیشه و احساس سرشار را در زبان، تخیل، موسیقی و قالبِ شعر، بیان کند. وی با قدرت اندیشه و با گنجینه‌ی عاطفه‌ی خویش که از عشق حق مایه می‌گیرد، تمام باب‌های بسته را می‌گشاید:

یــک دســته کلــید اســـت به زیر بغل عشق   از بــــهـــر گشــــاییدن ابـــواب رســــیــده
   

(3/ ب13216-13217)

 

 

در فصل دوم در مورد هر یک از عناصر سازنده‌ی شعر به تفصیل سخن گفته خواهد شد و در فصل چهارم، نمود‌های حرکت و پویایی در هر یک از عناصر شعری بررسی خواهد شد و با نگاهی آماری به این نمود‌ها، به تحلیل حرکت و پویایی هر یک از عناصر سازنده‌ی شعر در غزلیات شمس پرداخته خواهد شد.

1-2- پیشینه پژوهش:

در زمینه‌ی حرکت و پویایی مقاله‌ای با عنوان «حرکت و جنبش در غزل‌های مولوی» از مهوش واحد‌دوست (1386) در فصل‌نامه‌ی علوم انسانی دانشگاه الزّهرا، شماره‌ی 68-69، صص 167-189  و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




شروانی همزمان بوده است ظهیر از زمان حیات مورد اکرام وبزرگداشت دیگران بوده ودر طی قرون بعد نیز نام وی همواره در ردیف استادان مسلم شعر فارسی یاد شده است.

1-2اهمیت تحقیق

این مطلب را هم بخوانید :

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




1-5) اهداف پژوهش …………………………………………………………………………………………………………….    9

1-6) روش کار …………………………………………………………………………………………………………………….    9

1-7) جامعه آماری ………………………………………………………………………………………………………………..   10

2) فصل دوم: شرح حال و آثار مولانا ……………………………………………………………………………………   11

2-1) نگاهی به زندگی مولانا ………………………………………………………………………………………………….   13

2-2) دیدار با سیّد برهان الدّین ……………………………………………………………………………………………….   14

2-3) ملاقات با شمس …………………………………………………………………………………………………………..   15

2-4) صلاح الدّین زرکوب …………………………………………………………………………………………………….   17

2-5) حُسام الدّین چَلَبی ………………………………………………………………………………………………………..   17

2-6) در گذشت مولانا ………………………………………………………………………………………………………….   18

2-7) آثار مولانا ……………………………………………………………………………………………………………………   20

3) فصل سوم: مبانی نظری پژوهش ……………………………………………………………………………………….   23

3-1) صدق و راستی …………………………………………………………………………………………………………….   25

3-1-1) تعریف صدق (راستی و درستی) ………………………………………………………………………………..   25

3-1-2) صدق و راستی از دیدگاه قرآن کریم ……………………………………………………………………………   25

3-1-3) صدق و راستی از منظر بزرگان …………………………………………………………………………………..   27

3-2) آفرینش، اعیان ثابته، کَون ……………………………………………………………………………………………….   30

3-2-1) غرض از خلقت ……………………………………………………………………………………………………….   30

3-2-2) اعیان ثابته ………………………………………………………………………………………………………………..   33

3-2-3) مفهوم کَون در نزد صوفیه ………………………………………………………………………………………….   34

3-3) خدا، انسان، خلیفة الهی …………………………………………………………………………………………………   35

3-3-1) آفرینش انسان ………………………………………………………………………………………………………….   35

3-3-2) رابطه ی انسان با خدا ……………………………………………………………………………………………….   37

3-3-3) انسان کامل ……………………………………………………………………………………………………………..   38

3-3-4) حقیقت محمّدیه ………………………………………………………………………………………………………   39

3-4) رجوع به اصل و مبدأ افرینش ………………………………………………………………………………………..   39

3-4-1) قوس نزولی، قوس صعودی ………………………………………………………………………………………   39

3-4-2) بازگشت به اصل امور ……………………………………………………………………………………………….   42

 

3-4-3) آخر بودن حق تعالی …………………………………………………………………………………………………   43

3-4-4) ابدیّت انسان ……………………………………………………………………………………………………………   44

3-5) انسان، ماهیّت، خود شناسی، تهذیب نفس ……………………………………………………………………….   45

3-5-1) حقیقت انسان از دیدگاه قرآن …………………………………………………………………………………….   45

3-5-2) هویّت تغییر ناپذیر انسان …………………………………………………………………………………………..   46

3-5-3) خود شناسی و طریق تهذیب ……………………………………………………………………………………..   46

3-5-4) آفرینش روح و بقای آن در ذات الهی …………………………………………………………………………   48

3-6) حقیقت، توحید، ولایت و نبوّت …………………………………………………………………………………….   49

3-6-1) حقیقت …………………………………………………………………………………………………………………..   49

3-6-2) توحید و مراتب آن …………………………………………………………………………………………………..   50

3-6-3) ولایت و نبوّت ………………………………………………………………………………………………………..   51

3-7) نفس، استقامت، اخلاص ……………………………………………………………………………………………….   52

3-7-1) نفس ………………………………………………………………………………………………………………………   52

3-7-2) استقامت …………………………………………………………………………………………………………………   54

3-7-3) اخلاص ………………………………………………………………………………………………………………….   54

3-8) محبّت، عشق، هَیَمان …………………………………………………………………………………………………….   56

3-8-1) محبّت …………………………………………………………………………………………………………………….   56

3-8-2) عشق ………………………………………………………………………………………………………………………   57

3-8-3) هَیَمان ……………………………………………………………………………………………………………………..   60

3-9) محو، سُکر، صحو …………………………………………………………………………………………………………   60

3-9-1) محو ……………………………………………………………………………………………………………………….   60

3-9-2) صحو ………………………………………………………………………………………………………………………   61

3-9-3) سکر ……………………………………………………………………………………………………………………….   61

3-10) ولادت، حیات، فنا و بقا و وصال ………………………………………………………………………………….   62

3-10-1) ولادت و انواع آن …………………………………………………………………………………………………..   62

3-10-2) حیات و ممات ………………………………………………………………………………………………………   62

3-10-3) فنا و بقا ………………………………………………………………………………………………………………..   64

3-10-4) وصال …………………………………………………………………………………………………………………..   65

این مطلب را هم بخوانید :

 

4) فصل چهارم: دلایل جاودانگی راستی و درستی در مثنوی معنوی ……………………………………….   66

4-1) صدق، عشق، دل ………………………………………………………………………………………………………….   67

4-1-1) صدق و راستی از منظر مولانا …………………………………………………………………………………….   67

4-1-2) عشق، اکسیر معراج عاشقان راستین …………………………………………………………………………….  70

4-1-3) دل، اسطرلاب اسرار الهی …………………………………………………………………………………………..  79

4-2) درد، نیاز، طلب …………………………………………………………………………………………………………….  82

4-2-1) درد / ارادت، خارخارِ عشق ……………………………………………………………………………………….  82

4-2-2) نیاز و فقر، برگ بی برگی راه وصال ……………………………………………………………………………  87

4-2-3) طلب، مفتاح مطلوبات عارفان …………………………………………………………………………………….  90

4-3) اغراض نفسانی، حواس ظاهری، اولیاء الله ……………………………………………………………………….  92

4-3-1) اغراض نفسانی، حوایل حقایق ربّانی …………………………………………………………………………..  92

4-3-2) حواس ظاهری، حجاب معارف الهی …………………………………………………………………………..  96

4-3-3) اولیا ء الله، سالکان منتهی …………………………………………………………………………………………..  101

4-3-4) تفاوت سالک منتهی با سالک مبتدی …………………………………………………………………………..  105

4-4) ریاضت، مرگ، ولادت ………………………………………………………………………………………………….  106

4-4-1) ریاضت، مجاهده با نفس …………………………………………………………………………………………..  106

4-4-2) روح، لقمان باطنی ……………………………………………………………………………………………………  107

4-4-3) موت احمر مقدمه ی تولّدی دیگر ……………………………………………………………………………..  108

 

4-4-4) تولّد ثانی، زاده ی مرگ ارادی ………………………………………………………………………………….  110

4-5) معرفت، اتّصال و وحدت …………………………………………………………………………………………….  112

4-5-1) معرفت، عارف و معروف ………………………………………………………………………………………..  112

4-5-2) فناء فی الله و بقاء بالله ……………………………………………………………………………………………..  115

4-5-3) توحید و اتّصال به حق ……………………………………………………………………………………………  118

4-5-4) میل جان عالم بالا …………………………………………………………………………………………………..  121

4-6) کمال جویی و جاودانگی …………………………………………………………………………………………….  122

4-6-1) سیر استکمالی انسان ……………………………………………………………………………………………….  122

4-6-2) جاودانگی و ابدیّت …………………………………………………………………………………………………  125

نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………………………………………..  128

فهرست منابع و مآخذ ………………………………………………………………………………………………………….  130

چکیده انگلیسی ………………………………………………………………………………………………………………….  135

چکیده

عرفان مولانا عالی‌ترین مرتبه‌ی فکری و تعالی روحی و اخلاقی است که با مجاهده و سیر و سلوک و کسب معرفت حقیقی و عشق به حق و پیروی از مردان کامل و انبیا و اولیا الهی حاصل می‌شود. وی به وحدت وجود از طریق فناء‌فی‌الله و بقاءبالله همچون نیست شدن قطره در دریا و یا تبدیل دانه به گیاه معتقد بود. بدیهی است که پیمودن مدارج و مراتب کمال آدمی تا رسیدن به مرتبه اتّصال و بقاءبالله جز به صدق و صفای باطنی میسّر نمی‌شود. صدق و راستی یکی از صفات حق‌تعالی است. خداوند خود، در تأیید نبوّت و دین پیامبران، کلمه‌ی صدق را پیش از عنوانِ نبوّت آنان ذکر می‌کند و این مبیّن آن است که صداقت انبیا، مقدّم بر مقام نبوّت آنان است و به سخنی دیگر، خداوند به واسطه‌ی صدق باطنی انبیا، آنان را به مقام نبوّت برگزیده است. پیامبران الهی به واسطه‌ی همین صداقت باطنی و راستی و درستی راهشان، به جاودانگی رسیده‌اند. نگاهی به آیات الهی در قرآن کریم و نیز کتب مقدس سایر انبیا، مؤید این ادّعاست. در مکتب عرفان نیز، صدق و راستی و صفای باطنی، حُکم پله‌ی نخستینِ نردبان تعالی و استکمال آدمی و بقا و جاودانگی او را دارد. مسلماً اگر صدق و راستی در وجود آدمی نمود نیابد، باقی راه را پیمودن ناممکن است. در مکتب عرفانی مولانا، صدق و راستی با نمود‌های گوناگون آن، در همه‌ی مراتب طریق تحقیق، دست آدمی را می‌گیرد و او را با خود از خاک به سوی افلاک و از ثَری به ثریّا می‌برد؛‌ و اگر نیک بنگریم، حتّی فراتر از افلاک. در این رهگذر، سالک صادق و عاشق راستینِ حق، به واسطه‌ی صدق و صفای باطنی و پس از طی کردن مراحل و مراتب عشق، درد، فقر و نیاز، طلب، ریاضت توأم با تهذیب نفس و حصول به معرفت الهی از طریقِ مرگ ارادی و در نهایت فنای ظاهر و باطن، به مقام بقاءبالله و جاودانگی در حق می‌رسد. در این پایان‌نامه به بررسی مسأله‌ی جاودانگی صدق و راستی در حوزه‌ی عرفان، از منظر مولانا در کتاب مثنوی وی پرداخته شده است. این پایان‌نامه علاوه بر مقدّمه، مشتمل بر چهار فصل است. در فصل نخست تحت عنوان «کلیّات» به پرسش‌های اصلی، بیان مسأله، پیشینه، فرضیه‌ها، اهداف پژوهش، روش‌کار و جامعه‌ی آماری پرداخته شده است. فصل دوم شامل شرح‌ حال و آثار مولانا جلال‌الدّین محمّد بلخی است. در فصل سوم به مبانی نظری پژوهش در ده مدخل و در ارتباط با موضوع پایان‌نامه پرداخته شده است. فصل چهارم به موضوع صدق و راستی از نگاه مولانا و مراحل و مراتبی که به جاودانگی راستی و درستی می‌انجامد، اختصاص یافته است.

واژگان کلیدی:

مولانا، مثنوی، جاودانگی، صدق (راستی و درستی)، عشق، درد، طلب، موت احمر، تولّد ثانی، فناءفی‌الله

مقدّمه

خداوند جهان هستی را بر مبنای صدق بنا نهاده است؛ چرا که خود صادق است. کل صفات حق عین ذات اوست، به همین دلیل، میان صفات حق هیچ تمایزی وجود ندارد؛ بنابراین خالص بودن و صادق بودن صفاتی هستند که در ذات الهی و وجود حق، در یک نقطه جمع می‌گردد. بر همین اساس است که می‌گوییم پروردگار صادق است؛ چرا که او «واجبُ الوُجُودِ بِالذّاتِ وَ واجِبُ الوُجُودِ مِن جَمیعِ جهاتِ» است. و چون آفرینش و خلقت با کلمه‌ی «کَون» آغاز شده است، پس خود کلمه‌ی «کَون» مظهر صداقت است. چرا که این کلمه از ذات اقدس الهی نشأة گرفته است. بنابراین خالق بودن پروردگار با صادق بودن او در ارتباط است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ق.ظ ]




می‌سازد و شهریاران و پهلوانان شاهنامه (تا پایان داستان اسکندر) نماینده ادوار و حوادث فراموش شده و نمودار ازلی شخصیت انسان ایرانی و ایستادگی و پیکار و غم و شادی و بهروزی و تیره‌روزی و صلاح و فساد او به شمار می‌روند.

شاهنامه‌ داستان رویاروئی و خصلتهای نیکان و بدان و پهلوانان و جباران و ایران و انیران و عناصر اهورائی و اهریمنی و جلوه گاه آرمانها و امیدها و ناامیدیها و روزهای تاریک و روشن مردم ایران و از این لحاظ در عرصه پهناور فرهنگ و ادبیات ایران منحصر به فرد و به نظر بسیاری از دانایان و پژوهندگان در ادب و فرهنگ سایر اقوام و ملل جهان بی نظیر است.

جهان بینی ژرف و حکمت والای فردوسی در سراسر شاهنامه متجلی است ولی پیام اساسی شاهنامه بدون آگاهی از روح مجموعه منسجم روایات قابل فهم و درک نخواهد بود. در واقع شاهنامه در اجزاء، پیام مشخصی ندارد ولی در نهایت تمام شاهنامه تبدیل به پیامی کلی  می‌شود. راز سرگذشت و سرنوشت بشر، مبارزه بی پایان خیر و شر، حاکمیت متعادل قانون جبر سهمگین آفرینش و اختیار محدود انسان، ارتباط مستقیم تأیید الهی با کیفیت پندار و کردار انسان، تداوم هویت ایرانی و پیکار ایران و انیران و بالاخره ضرورت آگاهی ایرانیان از نشیب و فراز سرگذشت و هوشیاری نسبت به سرنوشت خود، پیام اساسی و کلی شاهنامه محسوب می‌شود.

یکی از مشخصات کم نظیر شاهنامه اینست که فردوسی در سرودن این اثر عظیم به هیچ وجه اصول مورد قبول فرمانروایان روزگار اعم از سامانیان و غزنویان را رعایت نکرده.

وجود رستم به تنهائی نوعی تأیید و تجویز در مورد استقلال شخصیت اخلاقی و انسانی و پهلوانی و حق اعتراض فرمنبران در برابر ظلم و بیداد و استبداد و فساد

 فرمانروایان محسوب می‌شود. طبعاً چنین دیدگاهی برای سامانیان که با خانان ترک و سیمجوریان و البکین مواجه بودند و محمود و مسعود، که جز تسلیم محض و اطاعت مطلق و تحمل رفتاری دیگر نداشتند، نمی‌توانست قابل قبول باشد. استقلال و عظمت شخصیت رستم و جاه طلبی و نامجوئی اسفندیار و چهره منتقد و متعرض پیران نسبت به افراسیاب چنین تضاد استثنائی و آشکاری را نشان می‌دهد.

یک اثر هنگامی جاودانه و اثر ملی می‌شود که به نحوی از انحاء راضی کننده و پاسخگوی «آمال» و «آلام» ضمیر آگاه و ناآگاه فردی و جمعی باشد و این ویژگی مسأله ای ژرفتر و فراتر از ارزش ادبی و زیبائی هنری است. ارزش ادبی و هنری می‌تواند اثری را در دفتر و فهرست میراث ادبی و فرهنگی ثبت بکند، ولی نمی‌تواند اثری را بدون احراز آن ویژگی وصف ناپذیر بر اریکه آثار جاودان ملی بنشاند.

از میان ده تا دوازده اثر جاودان ملی و «کلاسیک» ایران، بی تردید، می‌توان آثار چهار شخصیت بزرگ یعنی فردوسی و سعدی و حافظ و مولوی را با شکوه ترین آثار ملی 

این مطلب را هم بخوانید :

و در ردیف بزرگترین آثار ادبی و فرهنگی جهان به شمار آورد.

هرگاه، چنانکه بعضی دانایان معتقدند، به سه نوع آگاهی، یعنی «خودآگاهی» و «ناخودآگاهی» باور داشته باشیم، می‌توانیم سعدی را مظهر خودآگاهی و حافظ را جلوه گاه ناخودآگاهی و مولانا را تجلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ق.ظ ]