کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب



 



مبانی نظری. 15

مفهوم شهروندی. 15

شهروند فعال. 17

شهروندی در اروپا. 17

شهروندی فعال و کیفیت زندگی شهری. 19

تربیت شهروندی. 19

اهمیت تربیت شهروندی. 21

تربیت شهروندی و جایگاه نظام آموزش و پرورش. 23

مؤلفه های شهروندی. 27

تحلیل محتوا و تاریخچه آن. 30

تعاریف تحلیل محتوا:. 30

تاریخچه تحلیل محتوا. 30

سند تحول بنیادین. 32

ضرورت تحول بنیادین در آموزش و پرورش کشور. 32

پیشینه تحول در آموزش و پرورش پس از پیروزی انقلاب اسلامی. 39

پیشینه پژوهش. 41

پژوهش های داخلی. 41

پژوهش های خارجی. 48

جمع بندی و نتیجه گیری. 52

فصل سوم روش شناسی پژوهش

روش پژوهش. 55

جامعه آماری، حجم نمونه، نمونه گیری. 55

شیوه  اجرای پژو هش. 55

ابزار پژوهش. 56

پایایی ابزار. 57

روش تحلیل داده ها. 57

ملاحظات اخلاقی پژوهش. 57

فصل 4 یافته‌های پژوهش

 

سوال پژوهشی اصلی. 60

نتایج مرتبط با سوال 1 پژوهش. 61

نتایج مرتبط با سوال 2 پژوهش. 62

نتایج مرتبط با سوال 3 پژوهش. 62

نتایج مر تبط با سوال 4 پژوهش. 63

نتایج مرتبط با سوال 5  پژوهش. 64

نتایج مر تبط با سوال 6 پژوهش :. 65

نتایج مرتبط با سوال 7  پژوهش :. 66

فصل 5 بحث و نتیجه گیری

خلاصه پژوهش:. 68

بحث و نتیجه گیری. 69

محدودیت های  پژوهش. 76

پیشنهادها. 76

الف ) پیشنهادهای کاربردی. 76

پیشنهادهای پژوهشی. 77

منابع و مأخذ. 78

فهرست منابع فارسی …………………………………………………………………………………………………………79

فهرست منابع انگلیسی. 86

پیوست ها. 87

چکیده انگلیسی . 128

 

 

 

 

 

 

فهرست جدول ها

عنوان                                                                                     صفحه

این مطلب را هم بخوانید :

 

جدول1-4 تحلیل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش…………………… 60

جدول2-4 درصد و فراوانی سوال 1…………………… 62

جدول3-4 درصد و فراوانی سوال 2…………………… 62

جدول4-4 درصد و فراوانی سوال 3…………………… 63

جدول5-4 درصد و فراوانی سوال 4…………………… 63

جدول6-4 درصد و فراوانی سوال5…………………… 64

جدول7-4 درصد و فراوانی سوال6…………………… 65

جدول8- 4 درصد و فراوانی سوال 7…………………… 66

 

 

 

 

 

 

چکیده   

هدف پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به مؤلفه های تربیت  شهروندی فعال، در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بوده است، که با روش توصیفی از نوع تحلیل محتوا انجام شده است؛ جامعه آماری در این پژوهش سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تدوین در سال 1390بود که تمام صفحات سند 36 صفحه می باشد و بدون نمونه گیری مورد پژوهش قرار گرفت به عبارت دیگر کل جامعه آماری مورد مطالعه واقع گردید. ابزار اندازه گیری، چک لیست تربیت شهروندی فعال قلتاش (1388) که دارای 19 مؤلفه می باشد و یافته های پژوهش با بهره گیری از  شاخص آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل  قرار  گرفته است. عمده ترین یافته های پژوهشی بیانگر آن است که : به مضامین مربوط به مؤلفه های  شهروندی فعال در سند تحول بنیادین، 86/41 درصد توجه شده؛ که بیشترین توجه به مؤلفه مجامع مدنی و شهروندی با 41/11  درصد  وکمترین توجه به نهادها و سازمان های بین الملل  و حقوق و مسئولیت های اجتماعی هر کدام 34/0 درصد و همچنین به  شناخت و فهم حقوق  بشر و امنیت و صلح جهانی و حقوق و مسئولیت های فردی و شناخت رفتار های نژاد پرستانه و کلیشه ای هیچ اشاره ای  در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش  نشده است .

کلمات کلیدی: تربیت شهروندی فعال، تحلیل محتوا، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول

کلیات پژوهش

 

 

مقدمه

تربیت شهروندی از زمینه هایی است که در چند دهه اخیر از جایگاه ویژه ای  برخودار شده و دامنه مباحث و پژوهش های آن به طور فزاینده ای گسترش یافته است ( فتحی واجارگاه، 1381). در دایره المعارف فلسفه تعلیم و تربیت آمده است : « تربیت شهروندی به مقررات صریح جوامع جهت تلقین ارزش های مدنی از طریق تعلیم و تربیت رسمی اشاره دارد » (چامبلیس، 1996)[1]. باقری تربیت شهروندی را آماده کردن جوانان برای حیات سیاسی و همچنین تربیت افراد جامعه می داند؛ به نحوی که بتوانند در شکل گیری یا برقراری توازن میان اقتدارو مسئولیت دولت ها در جامعه نقش بازی کنند(باقری، 1379). طی سالهای اخیر، نظام های آموزشی در گوشه و کنار جهان، توجه زیادی به آموزش شهروندی نشان داده و اقدامات اصلاحی زیادی را در این باب انجا م داده اند. این اقدامات شامل ارائه موضوعات درسی جدید ، از جمله: آموزش مدنی، آموزش دموکراتیک، آموزش ملی و آموزش سیاسی، همچنین انجام اصلاحات در برنامه های درسی موجود می شوند ( جانسون[2] و موریس 2010). امروزه متولیان تعلیم و تربیت جوامع بر آنند تا از طریق تربیت شهروندی، دانش و مهارت ایفای نقش مؤثر در جامعه محلی، ملی و حتی جهانی را به دانش آموزان بیاموزند تا آنها ضمن اطلاع از حقوق متقابل خود و جامعه، شهروندانی مسئولیت پذیر و متفکر باشند (لاوتون،و همکاران 2000)[3].

اگر چه در سه ده گذشته تلاش های وافر و قابل تقدیری از طرف مسولان و دست اندر کاران نظام تعلیم و تربیت برای بهبود و اصلاح نظام آموزشی کشور به عمل آمد که خوشبختانه نتایج مثبت و مفیدی نیز برجای گذاشته است؛ ولی هنوز در آموزش و پرورش با چالش های جدی روبرو  است و برون داد آن در طراز جمهوری اسلامی ایران و پاسخگوی تحولات  محیطی و نیازهای جامعه نمی باشد.

از این رو تاکیدات حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مبنی  بر ضرورت تحول بنیادین در آموزش و پرورش با تکیه بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی ایرانی و تدوین الگوی اسلامی ایرانی برای تحول و پرهیز از الگو های وارداتی، کهنه و تقلیدی محض، چراغ راه  برون رفت از چالش های نظام آموزشی کشور است.

بیان مساله

مفهوم تربیت شهروندی مفهومی است کلی که به مطالعات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی وفنی در جامعه وابسته است. و می توان آن را به آموزش شیوه های زندگی کردن با یکدیگر به طور خاص در یک جامعه وبه طور عام در جامعه جهانی اطلاق کرد. اصولا بدون داشتن تصویر و توصیف روشنی ازفرایند تربیت شهروندی در هر جامعه نمی توان به تدریس اهداف، اصول، و روش ها و مراحل تربیت ناظر بر وضع مهیا سازی افراد به عنوان شهروندان مورد پسند جامعه پرداخت (آقازاده،1385).

بنابراین میتوان گفت، شهروندی به این معناست که هر انسانی پا به عرصه گیتی می گذارد به عنوان یک شهروند می باشد. هر فردی به انواع گوناگونی از جوامع از خانواده و جامعه محلی گرفته تا جامعه ملی و بین المللی و انسانی متعلق است و باید از تمام حقوق خود در این جوامع برخوردار باشند و مسئولیت های شهروندی را برعهده بگیرد.

در دو دهه اخیر نگاه ویژه تربیت برای شهروندی فعال این عرصه را دچار تحول نموده است و بازنگری همه جانبه برنامه های درسی و عناصر آن در سطوح مختلف را ضروری ساخته است. در اکثر کشورهای توسعه یافته و برخی کشور های در حال توسعه، برنامه های تربیت شهروندی در نظام تعلیم وتربیت مورد توجه قرار گرفته است (فتحی واجارگاه،1381).

همانطور که می دانیم در زمینه برنامه های تربیت شهروندی در نظام تعلیم وتربیت تحقیقات گسترده ای مانند راه اندازی موسسات و مراکز علمی و پژوهشی در برخی از کشور های در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته صورت گرفته است که به عنوان یک سند معتبر برای بسیاری از محققان و پژوهشگران سراسر دنیا مورد استفاده واقع می شود تصریح شده که در دهه 1990تربیت شهروندانی فعال و موثر یکی از هدف های مهم و کلیدی در برنامه درسی کشورهای توسعه یافته بوده است اما متاسفانه علی رغم چنین روندی در جامعه ایران، مقوله ترییت شهروندی به گونه جدی مورد توجه نظام آموزش و پرورش نیست و عدم تناسب برنامه های درسی نظام آموزش و پرورش با بسیاری از نیازهای جدید به ویژه نیاز های سیاسی – اجتماعی و فرهنگی به وضوح قابل مشاهده است این بیان به ویژه در مورد نظام آموزش رسمی کشور درقالب مراحل و مقاطع تحصیلی رسمی مصداق دارد (فتحی واجارگاه،دیبا واجاری،1381).

بدون در دست داشتن تصویر روشنی از فرایند تربیت شهروندی در هر جامعه ای نمی توان به تدوین اهداف، اصول، روش ها و مراحل تربیت افراد به عنوان شهروندان فعال و مورد پسند جامعه پرداخت.

در حوزه تربیت شهروندی دو رویکرد غالب وجود دارد، این دو رویکرد عبارتنداز :

– رویکرد محافظه کار که تاکید بر اجتماعی کردن و آماده کردن افراد برای خدمت به دولت ملی و تابعیت موثر دارد.

– رویکرد پیشرفت گرا، تدارک دهنده فرصت هایی برای فراگیران جهت درگیری و مشارکت فعال به عنوان عضوی از مدرسه و اجتماع بزرگتر است (کرو کلیور،2004به نقل از قلتاش،1391).

 

بنابراین شهروندی فعال به مشارکت فعال در جامعه و اعمال حقوق شهری، سیاسی، اجتماعی از طریق مشارکت فعال در سطح ملی و بین الملی دلالت دارد که این خود در بر گیرنده دانش وفهم از حقوق ساختارها و رویه های دموکراتیک و اجتناب از اعمال تبعیض آمیز برای افراد و گروه های خاص است.

مشارکت شهروندان در امور جامعه یکی از ارکان اساسی جوامع مردم سالار و مدنی است چرا که شهروندی در یک جامعه مدنی اول از همه با مشارکت فعال در مسائل عمومی مشخص می شود.

اگر بخواهیم شهروندانی فعال و مشارکت جو در امور کشور تربیت کنیم شایسته است در مدارس نیز دانش آموزان را در امور مختلف کلاس و مدرسه مشارکت دهیم (برخورداری، جمشیدیان ،1387).

تحقق ارزش ها و آرمان های متعالی انقلاب اسلامی  مستلزم تلاش  همه جانبه  در ابعاد فرهنگی، علمی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است. عرصه تعلیم و تربیت از مهمترین زیر ساخت های تعالی همه جانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقای سرمایه  انسانی  شایسته کشور، در عرصه های مختلف است و تحقق آرمان های متعالی  انقلاب اسلامی ایران مانند احیای تمدن عظیم اسلامی، حضور سازنده فعال و پیشرو در میان ملت ها و کسب آمادگی برای برقراری عدالت و معنویت در جهان در گرو تربیت انسان های عالم، متقی، آزاده و اخلاقی است. تعلیم و تربیتی که تحقق بخش حیات طیبه، جامعه عدل جهانی و تمدن اسلامی ایرانی باشد. در پرتو چنین سرمایه انسانی متعالی است که جامعه بشری آمادگی تحقق حکومت جهانی انسان کامل را یافته است و در سایه چنین  حکومتی ظرفیت و استعدادهای بشر به شکوفایی و کمال خواهد رسید. تحقق این هدف نیازمند ترسیم نقشه راهی است که در آن نحوه  طی مسیر، منابع و امکانات لازم، تقسیم کار در سطح ملی و الزامات در این مسیر به صورت شفاف و دقیق مشخص شده باشد. در تهیه سند ملی تحول بنیادین آموزش و پرورش کوشش شده تا با الهام گیری از اسناد بالا دستی و بهره گیری از ارزش های بنیادین آنها و توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران، چشم انداز و اهداف تعلیم وتربیت در افق 1404هجری شمسی تبیین شود. تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش، مبتنی بر آرمان های بلند نظام اسلامی باید معطوف به چشم اندازی باشدکه در افق 1404 ترسیم گر ایرانی توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی علمی و فناوری در سطح منطقه باهویت اسلامی انقلابی و الهام بخش جهان اسلام همراه با تعاملی سازنده و موثر در عرصه روابط بین المللی است(سند تحول بنیادین،1390).

سند تحول بنیادین به دنبال یافتن فلسفه آموزش وپرورش است این فلسفه مشخص می کند که ما دنبال چه هستیم و کجا می خواهیم برویم و بر اساس این فلسفه برنامه ریزی می شود و راه ها و خط مشی ها  مشخص  می گردد. بر همین اساس است که گفته می شود آموزش باید از روز مرگی بیرون بیاید.

– یکی دیگر از اهداف سند تحول بنیادین افزایش اعتماد بنفس و تقویت روحیه ی خود باوری در دانش آموزان است.

– سند تحول بنیادین عاملی در تربیت دانش آموزان خلاق و پایبند به ارزش های اسلامی است.

– سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر برقراری عدالت آموزش و پرورش برای تمام دانش آموزان در سراسر کشور تاکید ویژه دارد.

– یکی دیگر از اهداف  این سند تربیت دانش آموزان شجاع خلاق و پرسشگر و دین مدار  می باشد و براساس این هدف افراد  خروجی آموزش و پرورش انسان های متدین و لایق کشور و نظام جمهوری اسلامی خواهند بود(سند تحول بنیادین،1390).

باتوجه به مطالب عنوان شده در رابطه با تربیت شهروندی و مهم و اساسی بودن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران نگارنده در صدد بوده است میزان توجه به مؤلفه های شهروندی فعال را در این سند ارزشمند بررسی کند.

 

 

اهمیت وضرورت

بی گمان تربیت شهروندان فعال یکی از دل مشغولی های اکثر نظام های تعلیم وتربیت در بسیاری از کشورهای دنیا می باشد. مطالعات و پژوهش های انجام شده در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نشان می دهد که مسؤلان تعلیم و تربیت در این کشورها با عزمی راسخ و با تدوین برنامه های آموزشی متنوع، تربیت شهروند فعال را در حدود اقدامات و فعالیت های خود قرار داده اند.

تربیت شهروندی نه تنها بنیاد تعلیم وتربیت رسمی است بلکه انتقال ارزش های فرهنگی نیز از طریق تربیت شهروندی صورت می پذیرد، بدین ترتیب تربیت شهروندی با ارزش ها ی فرد سروکار دارد (هوای لی،2005ص24).[4]

نهاد آموزش و پرورش یک کشور نقش اساسی در تربیت شهروندان آن جامعه و آموزش و توسعه حقوق انسانی دارد. اگر چه  شکل گیری و رشد شخصیت افراد یک جامعه الزاما  وابسته به تعلیم و تربیت نیست لکن باید اذعان داشت؛ بخش اعظمی از رشد فردی و اجتماعی افراد توسط نهاد رسمی آموزش و پرورش صورت می گیرد. در واقع تعلیم و تربیت از طریق نهادهای رسمی یکی از مهم ترین و هدفمندترین بخش تربیت آدمی است که اثرات آن را به گونه ای همه جانبه می توان در زندگی انسان ها و در ابعاد مختلف؛ فکری، اجتماعی، مذهبی، هنری و اخلاقی آنان مورد مشاهده، بحث و بررسی قرار داد. از سویی دیگر، پویایی و نشاط یک جامعه به مشارکت فعالانه نسل جوان آن در امور مختلف جامعه منوط است، نسلی که آگاهانه و با شخصیتی توسعه یافته بتواند در جامعه اش مشارکت همه جانبه داشته و نقش شهروندی خود را به خوبی ایفا نموده و در برخورد با مسائل و مشکلات، منطقی بیندیشد و عاقلانه در جهت حل آنها تصمیم گیری نماید، بنابراین تربیت وآموزش شهروندی عبارت از دانش و آگاهی فراگیران نسبت به حقوق شهروندی و انسان، کسب مهارتهای لازم و ارزش هایی که برای زندگی در یک جامعه تعیین و با اهمیت و ضروری فرض شده است و هم چنین درک پیچیدگیهایی که در سطوح؛ ملی، محلی منطقه ای و جهانی وجود دارد. این آموزش ها در وهله اول از طریق حضور طولانی مدت در مدرسه و به عهده نظام آموزش و پرورش رسمی و پس از آن نظام های غیررسمی آموزش است (فیاض،1393).

اهمیت عملکرد آموزش و پرورش تا بدان جاست که روسو آن را «کشتی نجات دهندی بشر اجتماعی» و کانت آن را «ابزاری برای انسان نمودن انسان» می داند. همچنین آن را عاملی معنابخش به زندگی همه ی افراد جامعه می دانند. به طور کلی، هدف از تشکیل نظام آموزشی در سراسر دنیا را می توان در دو هدف کلی پرورش شخصیت انسان و رفع نیازهای اجتماعی، خلاصه نمود (فتحی واجارگاه و واحد چوکده،1385).

بدیهی است که کشورهای مختلف جهان با توجه به ماهیت و زیر ساخت های حکومتی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی و نظامی، تصویری خاص از انسان و جامعه ی مطلوب، در نظر داشته باشند. روشن است که رسیدن به تصویر پیش روی جوامع، تنها از طریق نظام آموزشی و تربیتی امکان پذیر است. چنانچه اندیشمندان گذشته نظیر افلاطون،  بنیاد مدینه ی فاضله ی ترسیمی را بر پایه ی تربیت قرار داده است و در دوران معاصر نیز، دیویی همبستگی دقیقی بین تربیت و دموکراسی برقرار می کند و تنها دموکراسی هایی را پایدار می‌داند که از سر آگاهی باشد. اگرچه تصویری که هریک از کشورها از «تربیت» به دست می دهند، وابسته به ماهیت و زیرساخت های آن هاست، ولی مهمترین عنصری که بدون آن دستیابی به اهداف امکانپذیر نمی نماید، انسانهایی اند که به هدایت و راهبری جوامع می پردازند. از این رو در هسته ی مرکزیِ تصویر کلان از نظام تربیتی، انسان ها قرار دارند. بنابراین همزمان با ارائه ی تصویر از نظام تربیتی، تصویر شهروند مطلوب نیز ساخته می شود ( قائدی، 1385).

اینکه، آموزش وپرورش تا چه میزان با پدیده جهانی شدن همسو بوده ودر جهت آن حرکت  می کند، به یکی از دل مشغولی ها و دغدغه های کشور های توسعه  یافته و بعضی کشورهای نیمه  توسعه یافته تبدیل شده است .زیرا از آنجایی که آموزش وپرورش به عنو ان نهادی ا ست که با تربیت و پرورش انسان سر و کار دارد بنابراین نقش بسیار موثری در رشد شخصیتی و رفتاری دانش آموزان خواهد داشت. همچنین آموزش و پرورش برای پویایی و بالندگی  ناگزیر است مدرسه را به دنیای واقعی پیوند بزند ودر کنار ارائه دانش های  تخصصی در رشته های علمی به دانش آموزان کمک کند دانش و مهارت های را کسب کند که بتواند در مواجهه با وضعیت و اقتضائات  عصر جدید از جمله جهانی شدن موفق باشند.آموزش و پرورش باید به بسط و شکوفایی قابلیت های آدمی بپردازد و مهیای پرورش شهروندان جهانی باشد (عطاران،1381،ص26)

یعنی بتواند به تربیت شهروندانی آگاه، موثر، دارای تفکر انتقادی،  مسولیت پذیری خود پنداره مثبت، خود شکوفایی فعال در مسائل اجتماعی، آگاه به حقوق  خود،  محترم شمردن حقوق دیگران، دارای روحیه تعاون و همکاری و… مبادرت ورزد. به عبارت دیگر آموزش و پرورش باید به تربیت شهروندانی فعال بپردازد. در این میان برنامه های درسی را نیز باید طوری تنظیم نمود که در عناصر مختلف آن از جمله  اهداف، محتوا، روش های تدریس، ارزشیابی به تربیت شهروندی فعال توجه شود (حکیم زاده و همکاران،1386).

خوشبختانه با درک ضرورت و اهمیت این امر ودر پاسخ به ندای هوشمندانه رهبری معظم انقلاب اسلام (مدظله العالی)، طرح تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در افق چشم انداز  بیست ساله جمهوری اسلامی ایران پس از تدوین و تصویب در شورای عالی آموزش و پرورش در دستور  کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و سرانجام پس از شکل گیری حلقه های  کارشناسی پژوهشی با مشارکت صاحب نظران حوزوی، دانشگاهی و مدیران و کارشناسان مجرب آموزش و پرورش و سایر  دستگاههای ذی ربط، ضمن پایبندی به دید گاههای  حضرت امام(ره)و نظرات مقام معظم رهبری در باره  تحول بنیادین نظام آموزشی و همسو با اسناد فرادستی، از جمله سند چشم انداز بیست ساله کشور، سند مذکور به تصویب شورا رسید (سند تحول بنیادین،1390).

بنا بر مطالب بیان شده در مورد اهمیت توجه به تربیت شهروندی و سند تحول بنیادین که نقشه راه آموزش و پرورش کشور است نگارنده در صدد برآمد که به بررسی و توصیف و تحلیل سند تحول بنیادین بپردازد و میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروندی فعال را در بخش های مختلف آن مورد توجه قرار دهد.

 

اهداف پژوهش

هدف کلی: تحلیل محتوای سند تحول بنیادین با توجه به مؤلفه های شهروندی فعال.

اهداف جزئی

– بررسی میزان توجه به مولفه های تربیت شهروندی فعال درفصل بیانیه ارزش ها در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.

– بررسی میزان توجه به مولفه های تربیت شهروندی فعال درفصل بیانیه مأموریت در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.

– بررسی میزان توجه به مولفه های تربیت شهروندی فعال در فصل چشم انداز در سند تحول بنیادین.

– بررسی میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروندی فعال در فصل هدف های کلان در  سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.

– بررسی میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروندی فعال در فصل راهبردهای کلان  در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.

– بررسی میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروندی فعال در فصل هدف های عملیاتی و راهکارها در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.

– بررسی میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروندی فعال در فصل چار چوب نهادی و نظام اجرایی   تحول بنیادین آموزش و پرورش در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.

سوال پژوهشی

سوال اصلی: به چه میزان به مولفه های تربیت شهرندی  فعال در سند تحول بنیادین  توجه شده است؟

سوالات فرعی:

1- به چه میزان به مولفه های تربیت شهروندی فعال در فصل  بیانیه ارزش ها ی  سند تحول بنیادین  آموزش و پرورش توجه شده است؟

2- به چه میزان به مولفه های تربیت شهروندی فعال در فصل بیانیه مأموریت  سند تحول بنیادین آموزش و پرورش  توجه شده است؟

3- به چه میزان به مولفه های تربیت شهروندی فعال در فصل چشم انداز  سند تحول بنیادین آموزش و پرورش  توجه شده است ؟

4- به چه میزان به مولفه های تربیت شهروندی فعال در فصل هدف های کلان  سند تحول بنیادین آموزش و پرورش توجه شده است؟

5- به چه میزان به مؤلفه های تربیت شهروندی فعال در فصل راهبردهای کلان  سند تحول بنیادین آموزش و پرورش توجه شده است؟

6- به چه میزان به مؤلفه های تربیت شهروندی فعال در فصل هدف های عملیاتی و راهکارها ی سند  تحول بنیادین آموزش و پرورش توجه شده است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-06-31] [ 10:34:00 ب.ظ ]




فرضیه اصلی پژوهش: 10

فرضیه فرعی پژوهش.. 10

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیر ها 11

تعاریف مفهومی متغیر ها 11

قضاوت اخلاقی : 11

عملکرد تحصیلی: 11

خلاقیت: 11

تعاریف عملیاتی متغیرها 12

رشد قضاوت اخلاقی. 12

خلاقیت.. 12

عملکرد تحصیلی. 12

ادبیات و پیشینه پژوهش.. 13

مبانی نظری تحقیق. 14

تاریخچه عملکرد تحصیلی. 14

تعاریف عملکرد تحصیلی : 14

مفهوم عملکرد تحصیلی : 16

عوامل موثر بر عملکرد تحصیلی: 17

عوامل موثر بر عملکرد تحصیلی. 18

شاخص‌هایی كه برای شكست تحصیلی استفاده می‌شوند عبارتند از. 20

عوامل موثر بر عمکرد تحصیلی دانش آموزان: 21

نظریات موجود در زمینه عملکرد تحصیلی. 23

الف- نظریه هنری مور. 23

ب- نظریه مک کلند 23

ج- نظریه اسناد 25

خلاقیت : 26

مفهوم خلاقیت.. 26

تعاریف خلاقیت.. 27

تفکر خلاق. 27

دانلود پایان نامه

 

ویژگی های تفکر خلاق. 28

مفاهیم مرتبط با خلاقیت.. 29

خلاقیت وحل مسأله 29

خلاقیت و اختراع. 29

خلاقیت و کارآفرینی. 29

خلاقیت و نوآوری. 29

خلاقیت و انگیزش.. 30

خلاقیت و سن. 31

خلاقیت و خویشتن پنداری. 31

نظریه های خلاقیت.. 32

نظریه های فلسفی خلاقیت.. 32

– نظریه های جهان باستان. 32

– نظریه های جدید فلسفی خلاقیت.. 33

عوامل مؤثر بر خلاقیت.. 34

مؤلفه های خلاقیت.. 34

فرایند خلاقیت.. 35

مراحل خلاقیت از دیدگاه والاس.. 36

موانع خلاقیت.. 36

موانع محیطی خلاقیت.. 36

راهکارهای تقویت خلاقیت.. 38

به کارگیری استراتژی تمرکز و سادگی. 38

آموزش خلاقیت.. 38

محیط مساعد برای ایجاد خلاقیت.. 40

ویژگی های افراد خلاق. 40

رشد قضاوت اخلاقی. 41

تعریف اخلاق. 41

اصول اخلاق حرفه ای. 42

تئوری های مرتبط با اخلاق. 43

این مطلب را هم بخوانید :

تئوری تکاملی شناختی. 43

تئوری نا هماهنگی شناختی. 44

تکامل اخلاقی شناختی. 44

تئوری رفتار برنامه ریزی شده 45

تئوری هانت ویتل. 45

قضاوت و قضاوت اخلاقی. 46

قضاوت چیست؟ 46

قضاوت اخلاقی چیست؟ 46

تصمیم گیری اخلاقی و قضاوت اخلاقی. 47

مدل تصمیم گیری اخلاقی رست.. 47

رشد قضاوت اخلاقی. 48

روان شناسی رشد اخلاقی درنوجوانی و جوانی. 50

رشد احساس اخلاقی در نوجوانی و جوانی. 53

رشد ارزش ها در نوجوانی و جوانی. 56

پیشینه پژوهش.. 66

پژوهش انجام شده در خارج کشور. 66

پژوهش انجام شده در داخل کشور. 68

جمع بندی. 70

روش تحقیق. 73

روش تحقیق. 74

جامعه آماری و نمونه مورد بررسی : 74

روش نمونه گیری و نمونه آماری. 74

ابزار پژوهش و روایی و پایایی آن. 74

ابزار تحقیق. 74

الف) آزمون رشد قضاوت اخلاقی. 74

روایی و پایایی. 75

ب) آزمون خلاقیت تورنس.. 76

ج) پرسشنامه عملکرد تحصیلی. 77

روش تجزیه وتحلیل: 78

ملاحظات اخلاقی : 78

تجزیه و تحلیل داده ها 79

الف) داده های توصیفی: 80

بررسی توصیفی نمرات رشد قضاوت اخلاقی. 80

بررسی توصیفی نمرات خلاقیت.. 80

بررسی توصیفی نمرات عملکرد تحصیلی. 80

ب) یافته های استنباطی: 81

فرضیه اصلی : 81

فرضیه های فرعی: 81

بحث و نتیجه گیری. 84

خلاصه پژوهش.. 85

بحث نتیجه گیری: 85

محدودیت های پژوهشی: 92

پیشنهاد های تحقیق. 92

الف )پیشنهادهای کاربردی: 92

ب) پیشنهادهای پژوهشی. 93

منابع و ماخذ 93

منابع فارسی. 93

منابع غیر فارسی. 105

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست جداول

عنوان                                                                                                                                     صفحه

جدول 4-1: بررسی میانگین و انحراف استاندارد رشد قضاوت اخلاقی. 76

جدول 4-2: بررسی میانگین و انحراف استاندارد خلاقیت.. 76

جدول 4-3: بررسی میانگین و انحراف استاندارد عملکرد تحصیلی. 80

جدول 4-4: ضریب همبستگی بین رشد قضاوت اخلاقی با خلاقیت و عملکرد تحصیلی……………………………………………………………. 81

جدول 4-5: ضریب همبستگی بین رشد قضاوت اخلاقی با عملکرد تحصیلی. 77

جدول 4-6: ضریب همبستگی بین رشد قضاوت اخلاقی با خلاقیت.. 78

جدول4-7: جدول مشخصه های آماری رگرسیون بین رشد قضاوت اخلاقی با خلاقیت دانش آموزان به روش همزمان. 78

جدول4-8: جدول مشخصه های آماری رگرسیون بین رشد قضاوت اخلاقی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان به روش همزمان……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….79

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

هدف از این پژوهش توصیف رابطه رشد قضاوت­ اخلاقی با خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش­آموزان دوره متوسطه اول شهر ارسنجان بوده است. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر ارسنجان در سال تحصیلی 94-93 بوده است. روش نمونه گیری در این پژوهش خوشه‌ای چند مرحله­ای بوده است.. ابزار سنجش در این پژوهش سه پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور(1990)، پرسشنامه خلاقیت تورنس(1979) و پرسشنامه رشد قضاوت اخلاقی سینها و وارما (1998 ) بوده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در زمینه  آمار توصیفی از روشهای آماری میانگین وانحراف معیار و در زمینه  آمار استنباطی از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه به روش همزمان استفاده شده است. نتایج نشان دهنده آن است که بین رشد قضاوت اخلاقی با خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. رشد قضاوت اخلاقی به طور معنی دار قادر به پیش بینی خلاقیت دانش آموزان می باشد.  رشد قضاوت اخلاقی می تواند عملکرد تحصیلی دانش آموزان را پیش­بینی نماید.

 

 

واژگان کلیدی:عملکرد تحصیلی،خلاقیت،قضاوت های اخلاقی

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول

کلیات پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

قرن حاضر، دوران دانش و اطلاعات، تحولات باورنکردنی، و پیشرفت و توسعه در بسیاری از ابعاد زندگی می باشد. دنیای تغییرات و شگفتی هاست. هر لحظه دری از علم به روی آدمی گشوده می شود. امروزه مدارس نمی توانند تنها به علوم کلاسیک و نوشته های گذشتگان اکتفا کنند، و انتقال و یادگیری آنها را جزو هدف های آموزش و پرورش خود بدانند، بلکه مدارس باید کودکان و نوجوانان جامعه خود را به معلومات و مهارت های زمان خود مجهزکنند(زینلیپور، زارعی وزندی نیا، 1388). عملکرد تحصیلی مناسب را یکی از اهداف مهم آموزشی در سطح دنیا می دانند، و همه بر آن هستند تا عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی را شناسایی و هر یک از عوامل موثر بر آن را طوری تنظیم و هدایت کنند تا دانش آموزان هم به رشد و یادگیری بیشتر دست یابند و هم تعداد زیادی از فراگیران را در برگیرد و اکثریت افراد درکلاس درس مشارکت داشته باشند و به موفقیت بالاتر نائل شوند(کیوان فر، 1374). اینکه چه عواملی بر عملکرد تحصیلی تاثیر دارند، یا سهم و مشارکت هر عامل چه اندازه است.، همواره در حیطه های مورد علاقه پژوهشگران تربیتی و حتی روان شناسان تربیتی بوده است(لواسانی و درانی، 1383).

همچنین یکی از جمله موضوعاتی كه امروزه مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت ، روانشناسان و دست اندركاران آموزش و پرورش قرار گرفته است خلاقیت می باشد . یكی از اهداف اساسی آموزش و پرورش نیز تربیت انسانهای خلّاق است داشتن افراد خلّاق و نوآور یكی از خواسته ها و آرزوهای معقول هر خانواده ای است و برای جامعه نیز ، وجود افراد خلاق امری حیاتی و مهم به نظر می رسد . این موضوع به خصوص امروزه ، بسیار حائز اهمیت است ، زیرا اختراعات بزرگ و توفیقات امیدبخش امروزی مانند سفر به كرات و فضای دیگر و پیشرفت های بدست آمده در علوم مختلف بر اثر خلاقیت امكان پذیر گشته است . بنابراین ، لازم است این موضوع بیش از گذشته مورد توجه معلمان ، والدین و دست اندركاران تعلیم و تربیت قرار گیرد  (فرهنگی، 1385).

یکی از عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان قضاوت های اخلاقی می باشد .  قلمرواخلاق همراه با امکان روز افزون انسان در مهار همه جانبۀ محیط اجتماعی و طبیعی خود گسترش یافته و وسیع می شود ،چیزی که زمانی اساساً شرط طبیعی به حساب می آمد، همین که انسان به کشف وسایل تغییر آن در جهت مقاصد و اهداف خود نائل شد، تبدیل به مسأله اخلاقی گردید. از همین جاست که نیاز به اخلاق بیشتر احساس می شود و رشتۀ اخلاق به عنوان زمینه ای فراگیر بر حوزه های مختلف معرفتی سایه میاندازد.  اخلاق، در شرایطی که فرد در برابر طیفی از گزینه های قابل قبول و اغلب نارضایت بخش  قرار دارد، به­ تعیین درستی تصمیم می پردازد.  اخلاقیات به مجموعه ای از عقاید اشاره دارد که ما برای تمیز حق از باطل به آن مراجعه می کنیم؛ اخلاق فرایند بیان توجیهات عقلانی برای رفتارها و کردارهای ما در موقعی است که ارزش های مورد نظر ما به چالش کشیده می شود. فلسفۀ اخلاق هنگامی پدیدار می شود که همچون سقراط ازمرحله ای که در آن به وسیلۀ قواعد سنتی اداره می شویم و حتی از مرحله ای که قواعد در آن به نحوی درونی شده اند که می توان گفت هدایت شد ه درون هستیم، به سوی مرحله ای گذر کنیم که در آن مستقلاً و با مفاهیم دقیق و کلی بیندیشیم و به عنوان عاملان اخلاقی به نوعی خودمختاری دست یابیم.  به این ترتیب می توان گفت فیلسوفان اخلاق پیرامون شاکله های قضاوت های اخلاقی و میزان تناسب درك ما از اخلاقیات با عقلانیت بحث کرد ه اند. در مقام بیان توجیه منطقی رفتارها و کردارها، اخلاق شناسان قرار دارند که فرد را به ترسیم اصول عمومی و پایداری همچون احترام به کرامت انسانی، بیان حقیقت، شفافیت و التزام به ارزش های جمعی و اجتماعی ترغیب می کنند.  این اصول و برخی از اصول دیگر، کانون اصلی قوانین اخلاق حرفه ای را تشکیل می دهند. اخلاق شناسان فرد را برحسب ماهیت مسأله اخلاقی موجود، به فیلسوفان و نظریه های مختلف ارجاع میدهند ( خانیکی، 1388 ). بنابراین در پژوهش حاضر  رابطه بین رشد قضاوت­های اخلاقی با خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش­آموزان مورد بررسی قرار گرفت .

بیان مسئله

از وظایف اصلی آموزش و پرورش در هر كشور انتقال میراث فرهنگی جامعه، پرورش استعداد‌های دانش‌آموختگان و آماده‌كردن آنان برای شركت فعال در جامعه است. آموزش و پرورش از مهمترین نهادهای­اجتماعی است، که در واقع کیفیت فعالیت سایر نهادهای اجتماعی تا اندازه زیادی بستگی به چگونگی عملکرد در این نهاد دارد (ندیمی و بروج، 1385). عملکرد عبارت است از مجموعه ­رفتارهایی که فرد در ارتباط با انجام وظایفش از خود نشان می­دهد (رابینز، 1388) و ماو[1](1997) در تعریف عملکرد تحصیلی[2] می­گوید مجموعه رفتارهای تحصیلی است که در دو بعد پیشرفت تحصیلی و پسرفت تحصیلی در زمینه کسب معلومات نشان داده می­شود. پیشرفت تحصیلی بر مقدار یادگیری آموزشگاهی فرد از طریق آزمون­های مختلف درسی مانند حساب، ادبیات، تاریخ، … سنجیده می­شود اشاره می­کند (سیف، 1388).

تحصیل از مهمترین دغدغه‌های هر نظام آموزشی در تمامی جوامع است. موفقیت و عملکرد تحصیلی دانش­آموزان هر جامعه نشان‌دهنده موفقیت نظام آموزشی در زمینه هدف‌یابی و توجه به رفع نیاز‌های فردی است. بنابراین نظام آموزشی را زمانی می‌توان كار‌آمد و موفق دانست كه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آن در مقاطع مختلف بیشترین و بالاترین رقم را داشته باشد (مرادی‌مقدم، 1383) که دستیابی به این مهم لزوم توجه به عوامل اثرگذار بر موفقیت تحصیلی دانش­آموزان را می­طلبد.

علاوه بر عملکرد تحصیلی، توجه به خلاقیت[3] دانش­آموزان راهی جهت بهبود نظام آموزشی و دستیابی به اهداف آموزشی می­باشد. کاستیگ[4] (2008) نیز در تعریف خلاقیت، خلاقیت را بعنوان توانایی فرد برای تولید تفكرات، بینش ها و اعمال جدید و اثربخش كه كاربرد اجتماعی ، اقتصادی و علمی بالایی داشته باشد، تعریف می كنند. بنتلی[5] (2002) بیان می­دارد، خلاقیت عبارت است از به كارگیری دانش و مهارت ها در راه های جدید برای دستیابی به نتایج ارزشمند. آمابیلی[6] معتقد است كه خلاقیت پدیده ای اجتماعی است و از نیازها، مقتضیات جامعه و شرایط خانوادگی برمی خیزد ( به نقل از هورنگ و لی[7]، 2009). عده ای دیگر نظیر هرینگتون[8](1990؛ به نقل از پیرخائفی، و همکاران،1388) و تورنس[9](1974) معتقدند كه خلاقیت یك اثر شخصی است یعنی به عواملی نظیر انگیزش، هیجان، عواطف، احساسات، تجربه­ها و یادگیری های شخصی وابسته است. عده­ای نیز مانند گیلفورد[10](1950) معتقدند كه خلاقیت بعدی فراشناختی دارد و با فرآیندهای عالی ذهنی نظیر تفكر، هوش، تخیل و پردازش اطلاعات ارتباط دارد(به نقل از پیرخائفی، 1388). گروهی هم مانند استرنبرگ[11](1993) و مایهالی[12](1996) معتقدند كه خلاقیت پدیده ای چند متغیری است، یعنی عواملی نظیر جامعه، خانواده، شخصیت و توانائی­های شناختی و فراشناختی همزمان بر آن تاثیر می گذارند (نقل از برک[13]، 2008). حل مسأله و خلاقیت در بالاترین سطح فعالیت­های شناختی انسان قرار دارند و از ارزشمندترین غایت­های پرورشی و هدف­های آموزشی به حساب می­آیند. در واقع هدف عمده تمامی نهادهای آموزشی و پرورشی ایجاد توانایی حل مسأله و خلاقیت در دانش­آموزان است. روشن است که برای دست­یابی به این هدف­ها، مسئولیتی سنگین بر دوش مراکز آموزشی، به ویژه آموزش و پرورش قرار می­گیرد (مرادی، 1392). بنابراین توجه به استعدادهای خلاقانه افراد و فراهم کردن زمینه بروز این استعدادها و ایجاد جوی که ابهام، تضاد، تناقض، شکست و عدم کنترل بیرونی را در مدرسه کاهش دهد و به بهبود عملکرد تحصیلی کمک کند، ضروری می­باشد. از جمله متغیرهایی که می­تواند زمینه خلاقیت بالاتر و موفقیت تحصیلی بیشتر دانش­آموزان را فراهم کند، توجه به رشد قضاوت­ اخلاقی[14] دانش­آموزان می­باشد.

رشد اخلاقی، شامل قاعده­مندی و تعهد داشتن درباره­ی رفتار منصفانه­تر با مردم است بیابانگرد (1384). ژان پیاژه[15] (1932) و لارنس کلبرگ[16] (1973) از نظریه پردازان شناختی در زمینه رشد اخلاق و قضاوت اخلاقی هستند. پیاژه معتقد است که اخلاق از رشد شناختی تاثیر می­پذیرد و همانند هوش، طی مراحل متوالی رشد می­کند. همچنین به نظر او هرگونه شناخت در کودک، از جمله شناخت ارزشهای اخلاقی از طریق تعامل فعال او با محیط خارج بوجود می­آید. وی از نخستین کسانی است که به مطالعه چگونگی تفکرکودکان درباره موضوعات اخلاقی پرداخت و به­دنبال مشاهدات گسترده، مصاحبه­های بالینی مفصلی با کودکان چهار تا دوازده ساله انجام داد تا بداند که آنها در رابطه با قوانین حاکم بر بازی چگونه فکر می­کنند. وی همچنین در رابطه با دروغگویی، دزدی، تنبیه و عدالت، از آنها آزمونهای ساده­ای به­عمل آوردکه در نهایت پس از بررسی­های زیاد، مراحل رشد اخلاقی خودش را پیشنهاد داد که شامل دو مرحله­ی اخلاق خودپیروی[17] و اخلاق دیگر پیروی[18] بود (کدیور، 1391).

حدود سی سال پس از انتشار آرای پیاژه در زمینه اخلاق، لارنس کلبرگ، تحقیقاتش را در زمینه تحول اخلاقی به شیوه پیاژه دنبال کرد و در این زمینه به گسترش نظریه او پرداخت. کلبرگ تلاش ­کرد که تا رشد قضاوت اخلاقی را درچهارچوب یک نظریه شناختی مورد بررسی قرار دهد. او همچون پیاژه بر این اعتقاد بود که مراحل رشد اخلاقی هر فرد توسط توانایی ذهنی وشناختی او تعیین می­شود. کلبرگ بر این باور بود که انسان هنگام تولد هیچ مفهومی درباره اخلاق، قضاوت اخلاقی، درستی و صداقت ندارد. وی دریافت که محیط خانواده نخستین منبع ارائه دهنده ارزشها و رشد اخلاقی در فرد است. به گمان وی یک فرد عادی، با میزان هوش و توانایی و تعامل معمولی با سایر افرادجامعه، می­تواند الگوهای رفتاراخلاقی را بیاموزد. وی فرآیند کسب و رشد قضاوت اخلاقی در کودکان را در مدت زمان طولانی­تر از مدتی که پیاژه به آن معتقد بود، تصور می­کرد و آن را پدیده تدریجی می­دانست (پارسا، 1389). به نظر پیاژه، استدلال اخلاقی دارای دو مرحله اساسی است: مرحله اخلاق نشأت گرفته از خارج که درفاصله سالهای 4 تا 7 سالگی بروز می کند و کودک در این مرحله فکر می کند که عدالت و قوانین جامعه اموری غیرقابل تغییر و خارج از کنترل انسان است و مرحله اخلاق کنترل شده از درون که از ده سالگی به بعد بروز می کند و فرد می فهمد که قوانین توسط مردم ایجاد شده و قضاوت درباره عمل اشخاص باید هم نیّت و هم نتیجه کارشان را مورد توجه قرار دهد. پیاژه فاصله سنی 7 تا 10 سالگی را دوره انتقال از قضاوت اخلاقی مرحله اول به مرحله دوم می داند (لطف­آبادی، 1390).

علاوه بر نظریه پردازان شناختی، نظریه پردازان دیگری نیز در زمینه اخلاق وقضاوت اخلاقی دیدگاه­هایی را بیا­ن کرده­اند. روانکاو مشهور فروید، اخلاق را معادل با وجدان یا فراخود[19] می­داند و رشد اخلاق را در کودکان نتیجه فرآیندهای همانند سازی در ایجاد وجدان یا فراخود می­داند. بندورا[20]  نظریه پرداز یادگیری اجتماعی، معتقد است: کودکان عمدتاً از طریق سرمشق­گیری یاد می­گیرند­ که به صورت اخلاقی، رفتار کنند و بعد ازاینکه آنها یک پاسخ اخلاقی را فرا می­گیرند، تقویت­ها به شکل تحسین، همراه با تذکرات بزرگسالان در مورد اصول اخلاقی، فراوانی ­آن را بیشتر می­کند (احدی و جمهری، 1391). پرفسور گانداسینها و وارما[21] سازندگان آزمون قضاوت اخلاقی(MJT)، قضاوت اخلاقی­ را، توانایی ارزیابی موقعیتها و امور اخلاقی بعنوان درست یا غلط، بر مبنای آگاهی از معیارهای اخلاقی توصیف می­کنند (گانداسینها و وارما، 1998، ترجمه کرمی، 1390).

آدمی یگانه موجودی است كه در این دنیا طالب سعادت است و اخلاق یكی از ضروری ترین نیازهای او جهت دستیابی به سعادت محسوب می شود . نظریه پردازان قرن بیستم اخلاق را وسیله ای برای رشد اجتماعی به حساب آورده اند و رشد اخلاقی از مسائل عمده و پر اهمیت تكامل اجتماعی است .خانواده، مدرسه و اجتماع ، قواعد اخلاقی را ، كه بر اساس اصول عدالت و در نظر گرفتن حقوق دیگران قرار دارد، آموزش می دهند . اما این كه افراد چطور میل درونی برای پیروی از قواعد اخلاقی را پیدا می كنند ، در طی مراحل رشد متفاوت است. مدرسه نهادی اجتماعی و نمایانگر فرهنگ جامعه است و به كودك جهان بینی و عادات و رسوم و مهارت ها و باورها و علوم خاصی را منتقل می كند. نفوذی كه مدرسه در اجتماعی كردن افراد دارد ، هم به دلیل وجود معلمان و هم به جهت روش های آموزشی و تربیتی است.اخلاق  و ارزش های اخلاقی و چگونگی شكل گیری آن در كو دكان و نوجوانان از مباحث اساسی روانشناسی هستند . پیاژه معتقد است كه قضاوت اخلاقی بر رشد شناختی مبتنی است . شناخت به فرآیندهای فكری انسان اطلاق می شود و شامل ادراك،حافظه و زبان است . شناخت را عالی ترین سطح پردازش داد ه ها به شمار آورده اند. پیاژه همچنین معتقد است كه اخلاق نیز مانند هوش رشد می كند. از دیدگاه او قضاوت های اخلاقی به معنای درك كودك از قوانین اخلاقی و عرف اجتماعی است.توسعه و رشد اخلاقی افراد،یکی از اساسی ترین اهداف نظام تعلیم و تربیت در اغلب جوامع است و انان سعی دارند از این طریق انسان هایی متعهد ، مسئولیت پذیر ،عدالت خواه ، نیک اندیش، و در کل انسانهایی متعالی و متخلق به اخلاق حسنه تربیت نمایند و با تزکیه و تعلیم نیروی انسانی از عمده ترین مشکلات جامعه بشری مانند جرم و جنایت ، بی عدالتی اجتماعی ، جنگ و خونریزی ، انحطاط اخلاقی ، و فساد اقتصادی جلوگیری و پیشگیری نمایند.  مساله اصلی این پژوهش آن بوده است که آیا بین رشد قضاوت اخلاقی با خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش­آموزان رابطه معناداری وجود دارد؟

 

 

اهمیت و ضرورت تحقیق

عملکرد تحصیلی دانش­آموزان یكی از شاخص های مهم در ارزیابی نظام آموزشی است و تمام كوشش ها و كشش­های این نظام، در واقع برای جامة عمل پوشاندن به این امر است. به عبارتی، جامعه و به طور ویژه نظام آموزشی، نسبت به سرنوشت، رشد و تكامل موفقیت آمیز و جایگاه فرد در جامعه، علاقه­مند است و انتظار دارد فرد در جوانب گوناگون اعم از ابعاد شناختی و كسب مهارت و توانایی و نیز در ابعاد شخصیتی، عاطفی و رفتاری، آنچنان كه باید، پیشرفت كند و تعالی یابد. با توجه به این كه میزان پیشرفت یكی از ملاك های كارآیی نظام آموزشی است، كشف و مطالعه متغیرهای تأثیرگذار بر یادگیری تمام دروس، ضروری است تا زمینه موفقیت تحصیلی دانش­آموزان فراهم گردد. بنابراین بررسی متغیرهایی كه با پیشرفت تحصیلی در دروس مختلف رابطه دارد، یكی از موضوعات اساسی پژوهش در نظام آموزشی است.

واقعیت مهم آن است که همه پیشرفت­های شگفت­انگیز انسان در دنیای امروز زاییده­ی یادگیری است. انسان بیشتر شایستگی­های خود را از طریق یادگیری به دست می­آورد. از طریق یادگیری رشد فکری پیدا می­کند و توانایی­های ذهنی او فعلیت می­یابند. بنابراین، چنین می­توان نتیجه گرفت که همه پیشرفت­های بشر در نتیجه یادگیری بدست می­آید. یکی از عوامل مؤثر بر یادگیری در میان دانش­آموزان، قضاوت­های اخلاقی آنان است. افراد به تناسب رشد اخلاقی خود از شیوه­های متفاوتی در یادگیری استفاده می­کنند و همچنین نگرش­های متفاوتی نسبت به یادگیری دارند (کدیور، 1391). بنابراین آگاهی از تأثیر قضاوت­های اخلاقی بر یادگیری دانش­آموزان از یک طرف به دبیران کمک می­کند تا به دانش­آموزان در رشد و پرورش جنبه­های مثبت رشد اخلاقی کمک کنند و از طرف دیگر به دبیران کمک می­کند تا با متناسب ساختن روش آموزش خود با ویژگی­های اخلاقی دانش­آموزان به آنها کمک کند تا به بالاترین بازدهی آموزشی دست پیدا کنند (شعبانی، 1388).  علاوه بر این امروزه به دلیل گسترش سریع علم و دانش، متخصصان آموزش و پرورش و برنامه­ریزان درسی به جای کسب حقایق علمی باید به روش کسب حقایق علمی توجه کنند (پایول و الدر[22]، 2005) و به جای انباشت حقایق علمی در ذهن، بیاموزند که چگونه شخصا فکر کنند، تصمیم بگیرند و درباره امور مختلف قضاوت کنند که یکی از راه­های دستیابی به این مهم در نظام­های آموزشی توجه به خلاقیت و رشد و پرورش آن می­باشد. آموزش و یادگیری مبتنی بر خلاقیت یکی از شیوه های نوین یادگیری است که می­تواند، سطح دانایی و دانش را در جامعه بالا ببرد، لذا آموزش آن و توجه به عوامل اثرگذار بر آن ضروری می­باشد.

علاوه بر این در اهمیت پژوهش حاضر می­توان گفت که هر ساله تعداد بسیاری از میلیون­ها دانش­آموزی كه در جهان به مدارس وارد می­شوند، ترك تحصیل می­كنند یا نمی­توانند دوره خود را در موعد مقرر به پایان برسانند. به علاوه، برخی از دانش­آموزان با شكست­های جزئی روبرو هستند. این افراد دروس خود را به پایان می رسانند، اما توفیق آنان در یادگیری دروس كمتر از حد مورد انتظار است.  این در حالی است كه اكثر این دانش­آموزان استعداد و توانایی لازم برای موفقیت را دارا هستند. یكی از دلایل افت و شكست تحصیلی، می­تواند، رشد اخلاق ناصحیح و استدلال اخلاقی پایین دانش­آموزان باشد، بنابراین توجه به قضاوت­های اخلاقی دانش­آموزان و ارتقای سطح استدلال­های اخلاقی آنها به عنوان یکی از راهكارهای عملی برای بهبود كیفیت آموزش مورد تأكید قرار گرفته است (غیاثی­زاده، 1391). لذا پژوهش در این زمینه اهمیت دارد، از آنجا که عمده پژوهش های انجام شده در زمینه عملکرد تحصیلی بیشتر بر روی ویژگی­های محیطی، فرهنگی، اجتماعی و ارتباط معلم با دانش­آموز (شاهورایی و همکاران، 1388) تأکید داشته­اند و کمتر به ویژگی­های اخلاقی توجه کرده­اند، انجام پژوهش در زمینه ویژگی­های اخلاقی ضروری می­باشد و به توسعه دانش علمی در زمینه روانشناسی تربیتی می­انجامد، همچنین با توجه به نتایج حاصله این پژوهش می توان به اهمیت رشد قضاوت اخلاقی و رابطه آن با خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر ارسنجان پی برد، از طرفی از آنجا که چنین پژوهشی با مولفه های مذکور پیش از این در مدارس شهر ارسنجان انجام نشده بود می توان به ضرورت و اهمیت آن پی برد، تا حدی که می توان نتایج این تحقیق را در مقاطع دیگر متوسطه بکار گیرد . مدارس متوسطه شهر ارسنجان با بکارگیری نتایج بدست آمده می توان با رشد و توسعه قضاوت اخلاقی دانش آموزان ، موجبات افزایش خلاقیت و عملکرد تحصیلی آنها را فراهم کند .

 

اهداف تحقیق

هدف اصلی تحقیق:

تبیین رابطه بین رشد قضاوت­ اخلاقی با خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش­آموزان دوره متوسطه اول شهر ارسنجان

 

اهداف فرعی پژوهش

تبیین رابطه رشد قضاوت اخلاقی با ابعاد عملکرد تحصیلی دانش­آموزان؛

تبیین رابطه رشد قضاوت اخلاقی با ابعاد خلاقیت دانش­آموزان؛

پیش بینی میزان خلاقیت دانش­آموزان بر اساس میزان رشد قضاوت­ اخلاقی؛

پیش بینی میزان عملکرد تحصیلی دانش­آموزان بر اساس میزان رشد قضاوت­ اخلاقی.

 

فرضیه ها

فرضیه­ اصلی پژوهش:

بین میزان رشد قضاوت­ اخلاقی با خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش­آموزان رابطه معنادار وجود دارد.

فرضیه فرعی پژوهش

  1. بین میزان رشد قضاوت اخلاقی با ابعاد عملکرد تحصیلی دانش­آموزان رابطه معنادار وجود دارد.
  2. بین میزان رشد قضاوت اخلاقی با ابعاد خلاقیت دانش­آموزان رابطه معنادار وجود دارد.
  3. رشد قضاوت اخلاقی به طور معنی داری قادر به پیش بینی خلاقیت دانش­آموزان می­باشد.
  4. رشد قضاوت اخلاقی بطور معنی داری قادر به پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش­آموزان می­باشد.

 

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیر ها

 

تعاریف مفهومی متغیر ها

 

قضاوت اخلاقی :

قضاوت اخلاقی­ را، توانایی ارزیابی موقعیتها و امور اخلاقی بعنوان درست یا غلط، بر مبنای آگاهی از معیارهای اخلاقی توصیف می­کنند (گانداسینها و وارما، 1998، ترجمه کرمی، 1390).

عملکرد تحصیلی:

عملکرد تحصیلی عبارت است از کلیه فعالیتها و تلاشهایی که یک فرد در جهت کسب علوم و دانش و گذراندن پایه ها و مقاطع تحصیلی مختلف در مراکز آموزش ی از خودنشان می دهد. عملکرد تحصیلی [23]عبارتست از درجه و میزان موفقیت فرد در امتحانات پایان ترم تحصیلی مدارس که از نمره صفر تابیست تعیین می گردد. (فرقانی، 1372 ).

 

خلاقیت:

گیلفورد(1960) “خلاقیت عبارت است از مجموعه توانائیها و خصیصه های كه منجر به تولید آثار منحصربه فرد می شود مهم ترین این ویژگیها تفکر واگراست”( حسینی ،1378).

خلاقیت در واقع از چهار عنصر سیالی ، انعطاف پذیری ، ابتكار و بسط به شرح زیر تشکیل شده است (گیلفورد ، به نقل از کفایت ، 1373).

سیالی: عبارت است از توانایی فرد به ایجاد و خلق تعداد زیادی ایده، پاسخ و راه حل در قالب تصویر یا فرض، در یک حیطه خاص. در این حالت ذهن فرد خلاق در یک حیطه خاص فکری به ارائه عقاید می پردازد و مشتمل است بر تعدادی پاسخ و عقاید ممکن(رمضانی، 1388).

بسط: عبارت است از توانایی فرد در جهت پرداختن به جزئیات. در این حالت فرد خلاق توانایی تکمیل یک ایده و افزودن جزئیات بیشتر و همچنین تکمیل ایده های تصویری مربوط به آن را دارد(رمضانی، 1388).

ابتکار: عبارت است از توانایی فرد برای ایجاد و خلق ایده های نو، منحصر به فرد، غیر معمول و هوشمندانه برای حل یک مسأله، که در هر حال با ایده های عادی و رایج متفاوت است. در این حالت فرد خلاق توانایی تولید ایده های نو و جدید را دارد(رمضانی، 1388).

انعطاف پذیری: عبارت است از توانایی فرد برای ایجاد و خلق ایده های متفاوت در صورت تغییر مشکل. در این حالت فرد خلاق در صورت تغییر مشکل و یا مطرح شدن آن از بعد دیگر، قدرت و توانائی لازم را برای تغییر جهت فکر خود دارا می باشد(رمضانی، 1388).

 

تعاریف عملیاتی متغیرها

رشد قضاوت اخلاقی

نمره­ای است که آزمودنی ها از آزمون 50 سؤالی قضاوت اخلاقی(MJT)(1998) بدست آورده اند.

خلاقیت

نمره­ای است که آزمودنی ها از پرسشنامه 60 سوالی خلاقیت تورنس (1970) بدست آورده اند.

عملکرد تحصیلی

نمره­ای است که آزمودنی از پرسشنامه 44 سؤالی عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990) بدست آورده اند.

 

 

 

[1]-Mau

[2]- academic progress

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ب.ظ ]




1-6-1 تعاریف نظری…… 14

تعاریف عملیاتی…….. 15

1-7-  ابعاد رهبری تحولی 15

1-8-  ابعاد تعهد سازمانی…………………. 16

1-9- ابعاد رفتار شهروندی سازمانی…………… 17

1-10 رفتار شهروندی سازمانی…………………. 18

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق

2-1- بخش اول: رهبری تحولی- تعهد سازمانی………. 23

2-1-1- مقدمه………. 23

2-1-2- رهبری چیست؟….. 23

2-1-5 رهبری عدم مداخله گر…………………. 24

2-1-6- تئوری رهبری تحولی…………………. 24

2-1-7- اهداف رهبری تحولی آموزشی در مدارس……. 25

1- کمک به رشد کارکنان،  برقراری و بقای تشریک مساعی و فرهنگ قوی در مدرسه.. 26

2- پرورش رشد معلم…… 26

3- کمک کردن به معلمان  برای حل مسائل بصورت اثربخش تر……………….. 26

مهم ترین دلایل ناکامی برنامه های تحولی…… 27

2-1-9- ابعاد و تعاریف تعهد سازمانی…………… 28

الف- وابستگی عاطفی…. 29

2-2- بخش دوم: رفتار شهروندی سازمانی……. 33

2-2-1- مقدمه……….. 33

2-2-2- سازمان………. 34

2-2-3- رفتارشهروندی سازمانی…………… 35

2-2-4- عواقب و نتایج مولفه های رفتار شهروندی سازمانی…………………. 37

2-2-5 نقش های رفتار شهروندی را که شامل پنج حیطه……………… 40

1- وظیفه شناسی……… 40

2- ادب و مهربانی……. 41

3- نوع دوستی……….. 41

دانلود مقاله و پایان نامه

 

4- مردانگی…………. 41

5- خوش خویی………… 41

2-2-6- رفتار شهروند سازمانی در مدیریت آموزشی…………………. 42

2-3- پیشینه پژوهش…… 43

2-3-1 تحقیقات داخلی (ایران)…………… 43

2-3-2- تحقیقات خارجی… 45

2-4-  جمع بندی……… 49

فصل سوم: روش تحقیق

3-1-مقدمه………….. 52

3-2- روش تحقیق…….. 52

3-3- جامعه آماری……. 52

3-4- نمونه آماری……. 53

3-5- روش نمونه گیری…. 53

3-6- متغیرهای تحقیق (متغیرهای مورد مطالعه) 53

3-7- ابزار پژوهش……. 54

3-7-1- روایی و پایایی ابزار اندازه گیری….. 54

3-7-2- پرسشنامه رهبری تحولی…………….. 55

3-7-3 پرسشنامه تعهد سازمانی…………… 56

3-7-4- پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی……. 57

3-8- پایایی پرسشنامه… 58

3-8-1-  پایایی پرسشنامه رهبری تحولی……….. 58

3-8-2- پایایی پرسشنامه تعهد سازمانی………. 58

3-8-3- پایایی پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی. 59

3-9-  روایی  پرسشنامه.. 59

3-9-1- روایی پرسشنامه رهبری تحولی……….. 59

3-9-2- روایی پرسشنامه تعهد سازمانی………. 59

3-9-3- روایی پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی. 60

3-10- روش جمع آوری داده ها…………………. 60

این مطلب را هم بخوانید :

3-11 روش های آماری (تجزیه و تحلیل داده ها)…… 60

3-12- مدل تحلیلی……. 61

فصل چهارم: یافته‫های پژوهش

4-1- پیش درآمد……… 63

4-2- یافته های توصیفی.. 63

4-2-1 جنسیت………… 63

4-2-2 سن…………… 64

4-3- یافته های استنباطی …………………. 66

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1-مقدمه………….. 74

5-2-نتیجه گیری……… 74

5-3-نتایج تحقیق…….. 76

5-4-نتایج تحلیل رگرسیونی…………………. 77

5-5-بحث و نتیجه گیری… 77

5-6-پیشنهادات………. 81

5-6-1پیشنهادات کاربردی. 81

5-2-7-پیشنهادهای پژوهشی 84

محدودیتهای تحقیق…… 85

منابع و مآخذ………. 88

پیوست ها………….. 96

پیوست شماره یک: پرسشنامه رهبری تحولی……….. 97

پیوست شماره دو:پرسشنامه تعهد سازمانی ……… 99

پیوست شماره سه: پرسشنامه شهروند سازمانی ……. 101

چکیده لاتین………… 104

 

 

فهرست تصاویر:

تصویر (1) حیطه های رفتارشهروندی سازمانی.. 42

فهرست جداول:

جدول4-1: ویژگی های نمونه مورد بررسی بر حسب جنسیت 63

جدول4-2: تحلیل توصیفی به کمک متغیر سن………. 64

جدول 4-3- میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش . 65

جدول  4-4 – آزمون کولموگروف اسمیرنو جهت تعیین نرمال بودن داده‫ها …………………. 66

جدول 4-5- مدل رگرسیون.. 66

جدول 4-6- آزمون ANOVA. 67

جدول 4-7 – جدول ضرایب متغیرهای پیش بین ….. 67

جدول 4-8 – ضریب همبستگی بین نفوذ آرمانی و رفتار شهروندی ………….. 68

جدول 4-9 – ضریب همبستگی بین انگیزش الهام بخش  و رفتار شهروندی……… 69

جدول 4-10 – ضریب همبستگی بین  ترغیب ذهنی  و رفتار شهروندی…………… 69

جدول 4-11 – ضریب همبستگی بین ملاحظات فردی و رفتار شهروندی…………… 70

جدول 4-12 – ضریب همبستگی بین تعهد مستمر  و رفتار شهروندی…………… 70

جدول 4-13 – ضریب همبستگی بین تعهد هنجاری  و رفتار شهروندی…………… 71

جدول 4-14 – ضریب همبستگی بین تعهد عاطفی  و رفتار شهروندی…………… 72

فهرست نمودارها:

نمودار 4-1: ویژگی های نمونه مورد بررسی بر حسب جنسیت…………….. 64

نمودار4-2: تحلیل توصیفی به کمک متغیر سن………. 65

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده:

هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین رهبری تحولی و تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه1 شهر کرمانشاه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران مدارس ناحیه1 شهر کرمانشاه(N=420) نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه آماری برابر 200 نفر برآورد شد. به منظور جمع آوری داده ها از 3 پرسشنامه استاندارد، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر (1998)، پرسشنامه رفتار شهروندی پادساکف و همکارانش (1991)، پرسشنامه رهبری تحولی بس و اولیو (1985)، استفاده شد. پایایی درونی پرسشنامه های تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی و رهبری تحولی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به 85/0 و76/0 و 93/0 تعیین شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود که بصورت میدانی اجرا شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتیجه آزمون کلوموگروف-اسمیرنوف نرمال بودن داده ها را اثبات کرد و همچنین ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون در سطح معناداری(P<%5) نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین رفتار تحولی و تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین مولفه های تعهد سازمانی، تعهد عاطفی قدرت بیشتری برای پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی مدیران دارد. تغییرات در رفتار شهروندی سازمانی، توسط دو متغیر رفتارهای آرمانی و ملاحظات فردی قابل توضیح است همچنین آنالیز واریانس نشان می دهد این رگرسیون بسیار معنادار بوده است و حاکی از این است که واقعاً رابطه خیلی نزدیک بین متغیرها وجود دارد.

واژه های کلیدی: رهبری تحولی، تعهد سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی، مدیران مدارس

 

 

 

 

 

فصل اول

کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

1-1-مقدمه

عصر حاضر،عصر  تغییر  و تحولات  شدید و شتابنده نام گرفته  است. سازمان  های مختلف از جمله سازمان  های آموزش نیز در مسیر تندباد این تغییر قرار گرفته اند. این سازمان ها برای دوام و بقاء ناگزیرندخود را با این  تغییر و تحولات پرشتاب وبی سابقه هماهنگ نمایند  و به موازات تغییرات سخت افزاری، نیروی انسانی و نرم  افزاری خود را نیز به روز کنند.در این رهگذر ، تغییر در شیوه های مدیریت و رهبری سازمان امری اجتناب  ناپذیر است،چرا که شیوه های سنتی مدیریت و رهبری  در شرایط  متحول  پویای امروزی فاقد اثربخشی لازم  می باشد ( لیتوود[1]،1992  و لیونتوز[2]1992).

سازمانهای امروزی نیاز به رهبرانی دارند که بتوانند به مدد ویژگی های  شخصیتی و جاذبه استثنایی توان نفوذ  بالا و چشم انداز وسیع، تعهدسازمانی و شور و حرارت لازم  را با رفتار شهروند سازمان برای نهایت استفاده از استعداد و تلاششان درجهت تحقق هدفهای سازمانی ایجاد نمایند. اینگونه رهبران، امروزه رهبران تحول آفرین نام گرفتند(برنز[3]،1978 به نقل از بس).

اهمیت دادن به رفتارهای شهروندسازمانی در جوامع امروزی  امری آشکار به نظر می رسد که  «پودساکوف[4]»در سال  2000 میلادی  دسته بندی مفصلی  از این گونه  رفتارها  انجام  داده  است که رفتارهای  شهروندی  سازمانی  را در قالب هفت دسته تقسیم  می نماید مانند رفتارهای یاریگران، جوانمردی، نوآوری فردی،فضیلت مدنی، تعهد  سازمانی که برای سازمان  لازم است. البته این که رهبران چگونه با پیروان خود ارتباط برقرار کنند ودر آن به  گونه ای ایجاد انگیزه و تعهد نمایند که خود  و سازمان را با یک نظر واحد ببینند و با یکدیگر برای رسیدن به  اهداف سازمانی و تحقق آینده ای بهتر برای سازمان تلاش  نمایند، بیش از هر چیز به آنچه آنان در مورد رهبری  می اندیشند بستگی دارد و برحسب شخصیت و رهبر و کیفیت رابطه بین رهبر و تعهد  سازمانی تعریف و تبیین  می شود (رابینز،1377).

فردی، فضیلت مدنی، تعهد سازمانی که برای سازمان لازم است البته این که رهبران چگونه با پیروان خود ارتباط برقرار کنند و در آن به گونه ای ایجاد انگیزه و تعهد نمایند که خود و سازمان را با یک نظر واحد ببینند و با یکدیگر برای رسیدن به اهداف سازمانی وتحقق آینده ای بهتر برای سازمان تلاش نمایند، بیش از هرچیز به آنچه آنان در مورد رهبری می اندیشند بستگی دارد و بر حسب شخصیت و رهبر و کیفیت رابطه بین رهبر و تعهد سازمانی تعریف و تبیین می شود (رابینز[5]،1377).

(برنز[6]، به نقل از ریتنر[7]،1996) همچنین معتقد است که تنها رهبران تحولی قادر به ترسیم مسیرهای ضروری و نوین برای سازمان های جدید هستند. اینگونه رهبران منشأ تغییرات اساسی بوده و بر تغییرات حاکم بر سازمان اثرات کامل داشته و بر موج تغییرات سوارند، چنین رهبرانی می توانند تصویر بهتر و روشن تری از آینده ارائه کنند، بینش خود را به طور اثربخشی برای زیر دستان تبیین نمایند و آنها را برای انجام کارهای استثنایی به چالش وا دارند(زالی،1377).

(رابینز،1377) بر این باور است که رهبران تحولی، رهبرانی هستند که پیروان خود را الهام بخشیدهو وقادرند به آنها روحیه بدهند و در مسیری هدایتشان کنند که منافع سازمان تامین شود. این افراد می توانند باعث شوند که زیر دستان با روحیه ای بسیار بالا عمل نموده و اثراتی عمیق بر سازمان بگذارند رهبران تحولی، به نیازها و جنبه های پیشرفت و ترقی زیردستان نیز توجه خاص نموده و بر دانش و آگاهی آنها می افزایند و آنها را به نحوی هدایت می نمایند که از دیدگاهی جدید به مسائل گذشته نگاه کنند و در سایه تحریک و ایجاد انگیزه تشویق می شوند تا از جان خود مایه گذاشته و در جهت تحقق هدف های سازمان از هیچ کوششی دریغ نورزند. مفهوم رفتار شهروندی سازمانی نیز در بیست سال اخیر، به دلیل کمکی که به افزایش کارایی . اثربخشی سازمانها از طریق تحولات منابع، نوآوریها و وفق پذیری می کند، موضوعی بسیار مهم درخور توجه روز افزون بسیاری از محققان سازمانی اخیر بوده است(کوپمن[8]،2001،ص7).

مفهوم رهبری با همه جذابیتی که دارد در طول تاریخ مدیریت با آغاز رهبری تحولی اهمیت بیشتری یافته است به طوری که(برنارد بس[9] و همکارانش،1987) به آن به عنوان جالب ترین وظیفه مدیریتی اشاره می کند. برنارد بس براساس نظریه های رهبری فرهمند و آینده نگر و براساس کار دیگر نظریه پردازان از جمله(برنز،1978) اظهار می دارد که رهبری تحولی به شکل متفاوت از الگوی پیشین رهبری تبادلی که گرایش به تمرکز بر رضایت دو جانبه ناشی از تعهدات تبادلی داشته، بر محور حس هدف و ماموریت سازمان کمال گراست.

رهبر با رفتارهای کمال گرا(یا فرهمند)، آینده نگر و الهام بخش خود، پیروان را به جهتی که منافعشانرا بهتر تعالی بخشند، سوق می دهد. این رهبران در تلاش برای تجلی بخشیدن به ویژگی های اخلاقی متعالی مانند آمادگی، عدالت، برابری و انسان در فضای پیرامونی خود هستند. مفهوم تعهد سازمانی اولین بار توسط (وایت[10]،1956) در مقاله«انسان سازمانی» مطرح شد. تعهد سازمانی، یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول سالهای گذشته مورد علاقه بسیاری از محققان رشته های رفتار سازمانی و روانشناسی به ویژه رفتار اجتماعی بوده است. تعهد سازمانی مانند مفاهیم دیگر حوزه رفتار سازمانی به شیوه های متفاوتی تعریف شده شده است. البته ساده ترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی افراد به سازمان در نظر می گیرند یا نوعی احساس وفاداری به سازمان بیان شده است. بخشهای مختلف آن متعهد باشد. تعهد سازمانی را می توان اعتقاد قوی به اهداف سازمان و تمایل قوی به تدام عضویت و ماندن در آن تعریف کرد تاثیر مثبت تعهد سازمانی بر عملکرد سازمانها در بسیاری از تحقیقات تایید شده است. افرادی که تعهد کمتری به سازمان دارند خروج از کار در آنها بیشتر  و غیبت از کار نیز در آنها بیشتر است. آلن و مایر تعهد سازمانی را از سه جنبه به شرح زیر بررسی می کنند: 1. تعهد عاطفی: شامل وابستگی عاطفی کارکنان به تعیین هویت با سازمان و درگیر شدن در فعالیتهای سازمان با داشتن یک احساس و نگرش مثبت است. کارکنان با تعهد عاطفی قووی در سازمان باقی می مانند. 2.تعهد مستمر: تعهدی مبتنی بر اهمیت و ارزش نهادن به سازمان است و کارمند به نوعی در زندگی سازمان سهیم می شود. 3. تعهد هنجاری: سامل نگرش و احساسات کارکنان مبنی بر ضرورت ماندن در سازمان است.

3-4-5-ترغیب ذهنی[11]: رهبر بصورت ذهنی کارکنان را بر می انگیزد. این رهبران پیروانشان را تشویق می کنند که در حل مسائل خلاقانه برخورد کنند و فروض بدیهی را مورد سوال قرار دهند و فنون حل مساله نوآورانه را پیدا کنند.

-ملاحظات فردی[12]: رهبر نیازهای احساسی زیر دستان را برآورده می کند. این رهبران نیازهای افراد را تشخیص می دهند و به آنها کمک می کنند تا مهارتهایی را که برای رسیدن به هدف مشخص لازم دارند را پرورش دهند، این رهبران ممکن است زمان قابل ملاحظه ای را صرف پرورش دادن آموزش و تعلیم کنند.

ب) مشارکت حمایتی: این بعد از مشارکت به میل کارکنان برای حضوری موثر و پررنگ در مباحث و حساب سازمانی به منظور بهبود سازمان از طریق پیشنهاد دادن ابداع و همچنین تشویق کارکنان به بیان آزادانه عقایدشان می پردازد.

ج) مشارکت علمی(وظیفه ای) این بعد مشارکت کارکنان را که فراتر از استانداردهای مورد نیاز کاری است توصیف می کند (به عنوان مثال قبول کردن داوطلبانه تکالیف اضافی، کارکنان تا دیروقت برای اتمام طرح های مهم و…) بنابراین از افراد به عنوان شهروندی سازمانی رفتارهای خاصی ناشی می شود.

1-2- بیان مسئله

یکی از وظایف بسیار مهم رفتار شهروند سازمانی و روانشناسی رفتار شهروندان سازمانی استفاده از روش های رفتار اجتماعی و عاطفی برای پاسخ به موضوعات  مطرح شده در رفتار شهروندان  برای روابط با سازمان ها است راهنمایی ها و رهنمودها رفتار اجتماعی و عاطفی مطرح شده با یافته های تعدادی از مطالعات انجام شده در دهه گذشته بر روی رفتار شهروندان سازمان شکل گرفته است (جودت و کارپنتر[13]، 2004).

رفتار اجتماعی و تعهد عاطفی یک احساس و نگرش مهم برای رفتار شهروندان سازمان است و افزایش فشار برای رسیدن  به اجراهای رفتار شهروندی بالا می تواند یک افزایش در ضعف رفتار شهروندان سازمانی داشته باشد و اگر افزایش فشارهای اجرایی درسازمان را بر روی شهروند سازمان انجام دهند باعث ادراک و احساسات منفی قبل از کار در سازمان ها رفتار شهروندان سازمان را افزایش می دهد و همچنین بر روی عملکرد شهروندان تاثیر می گذارد نظریه پردازان کلاسیک فشار اجرایی برای شهروندان را انگیزه ای برای جلوگیری از رفتار منفی می دانند (مککللند و همکاران[14]، 1985).  با این حال نظریه پردازان معاصر، اگر افزایش فشارهای اجرایی را بر روی شهروند سازمان انجام دهند باعث ادراک و احساسات منفی قبل از کار بر روی رفتار شهروندان سازمان می شود و همچنین مدل فشارهای اجرایی سازمان کونروی و همکاران [15]، (2002) باورهایی  در مورد عواقب ناشی از فشار اجرایی سازمان که با ارزیابی تهدید و ترساندن رفتار شهروندان سازمان همراه است را پیشنهاد می کند که عبارتند از (1) استرس های شغلی (2) بی عدالتی به سازمان ها (3) تعهد روان شناختی پایین (4) کاستن از خود ارزیابی  (5) داشتن یک آینده نامشخص (6) از دست دادن علاقه افراد مهم  (7) نگران کردن شهروند سازمان.

درک فرایند ایجاد تعهد برای سازمان و جامعه مفید است زیرا تعهد سازمان موجب ابداع کارکنان، ماندگاری بیشتر در موسسه و قدرت رقابت زیاد تر موسسه شده و در عین حال جامعه نیز از بهره وری بیشتر سازمان ها و کیفیت بهتر محصولات بهره مند می شود (رنجبریان، 1375). سازمان ها از طریق دو شیوه می توانند تعهد سازمانی کامندانشان را افزایش دهند ابتدا سازمان می توانند درک کارمندان را از عضویت سازمانی افزایش دهند، دوم این که سازمان ها می توانند به کارمندان نشان دهند که آنان  مورد توجه  کارفرمایند و کارفرما برای آنها ارزش قائل است و این هم از لحاظ نظری و هم عملی مهم است.  از لحاظ نطری به این دلیل که بحث راجع  به چنین موضوعی به بازیابی نتایج تحقیقات گذشته کمک می کند و از لحاظ عملی نیز از آن جهت اهمیت دارد که   سازمان ها در سال های اخیر درگیر پیدا کردن راه های موثر برای افزایش تعهد سازمانی هستند (میتچل و همکارن[16]، 2001).

رهبری تحولی که بر اساس روابط عاطفی و شخصی[17] میان مدیران سازمان و با رفتار شهروندان سازمان استوار است به هدایت و انگیزش پیروان برای عملکرد و رای انتظارات  و توجه فردی به احتیاجات و کارهای پیرو به منظور بهبود کارایی او از طریق  علمی یا الهامی توجه دارد.

رهبری تحولی، رهبری الهامی است که بر دیگران اثر می گذارد تا به عملکرد فوق العاده ، غالباً  در عرصه تغییرات سازمانی و در مقیاس وسیع دست یابند رهبری تحولی قضایی از روش بینی، شور و اشتیاق، اعتماد، آرمان خواهی و تعهد را در پیروان بر می انگیزد پیروان را با کار بیشتر و رضایت بیشتر در زمان چالش خیز می شود (ایران نژاد پاریزی 1387، ص 207).

رابطه بین رهبری تحولی و تعهد سازمانی با رفتار شهروندی به عنوان وضعیتی تعریف می شود که در آن احساسات، افکار و رفتارهای مدیران سازمان ها و شهروندان بطور متقابل و عالی به هم متصل شده است (روسیو، 2004).

در سازمان ها نزدیکی منعکس کننده لحن عاطفی است که مدیران سازمان و شهروندان سازمان تجربه کردند و در توصیف روابط شهروندی خود بیان می کنند مدیران سازمان و شهروندان سازمان رابطه خود را در شرایط میان فردی علاقه، اعتماد و احترام که سطح و ماهیت نزدیکی را نشان می دهد توصیف  می کنند. تعهد، قصد مدیران سازمان و شهروند به حفظ روابط رفتار شهروندی خود است مکمل، به نوع تعاملی که مدیران سازمان و شهرندان درگیر آن هستند همچنین به انگیزه ها و منابع مناسب برای توسعه یک رفتار شهروندی که بطور طبیعی لازم است، اشاره دارد. مکمل، در شکل گیری و نگهداری رابطه نقش دارد (جودت و کرامر، 2010).

مهمترین هدف ما از انجام این پژوهش و نیز مهمترین مسئله پژوهش حاضر این است که مسیر و چگونگی  تاثیر سبک رهبری تحولی و تعهد سازمانی بر رفتار شهروند سازمانی مدیران و این که میان این سبک ها و رفتار شهروند سازمانی چه متغیرهایی نقش میانجی را دارند و نیز با عنایت به پژوهش های محدود در زمینه تعهد سازمانی و رهبری تحولی در حوزه سازمان عوامل زیادی مانند نگرش ها، رضایت شغلی، حمایت سازمانی، عدالت سازمانی، اعتماد بین فردی ، سلب رهبری و جز آن می تواند به عنوان پیش زمینه های رفتار شهروندی مطرح می شود  و یکی از مهمترین این نگرش تعهد سازمانی است (شیخ باقرزاده و همکاران، 1384). تعهد سازمانی با عوامل مختلف از جمله رفتار شهروند سازمانی ارتباط دارد. هنوز کیفیت این ارتباط بطور واضح مشخص نیست و نیازمند بررسی های علمی در سازمان های مختلف است. بین رهبری تحولی و تعهد سازمانی رفتار شهروندی سازمانی را تحت تأثیر قرار دهد یا خیر.

و همچنین تحقیقات زیادی در جستجوی یافتن پاسخی به این پرسش که چه عواملی در ایجاد حفظ چنین رفتارهایی موثر است به انجام رسیده است و محققان زیادی پیش زمینه های رفتار شهروندی سازمانی را بررسی کرده اند.

در واقع هدف ما از انجام این پژوهش پاسخ به سوالات زیر است

– این پژوهش چگونگی ارتباط رهبری تحولی و تعهد سازمانی با رفتار شهروند سازمانی در جامعه ایرانی و در مدیران شهر کرمانشاه مورد سوال قرار خواهد گرفت.

– به عنوان یکی از اهداف فرعی، این پژوهش در پی آن است که به بررسی میزان تفاوت احتمالی دررابطه بین رهبری تحولی و تعهد سازمانی و رفتار شهروندان در سازمان ها و مدیران مدارس دختران در رفتارهای تهعد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری بپردازد.

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

کلید درک رهبری تعاملی  و تحولی به تلقی رهبر از ماهیت انسانی پیروان و چگونگی برقراری ارتباط با آن ها بستگی دارد. رهبر در اعمال رهبری می تواند روش هایی برگزیند که بوسیله آن محیط سازمانی را به گونه ای تحت تأثیر قرار دهد که اعضای سازمان وظایف خود را با موفقیت و از طرف دیگر به متغیرهای محیطی سازمان بستگی دارد (اسلیمی و شاهمندی، 1387).

نقش مدیر و اعمال مدیریتی او اهمیت اساسی دارد، زیرا بطور مستقیم می تواند با استفاده از کسب رهبری خویش زمینه سازمان های متعهد و پیشرفته را فراهم نماید.

اندیشمندان علوم مدیریت از دیرباز به مطالعه ی رفتار افراد درمحیط های کاری توجه کرده اند؛ اما بحثی که در دو دهه ی اخیر مطرح شده است و علاوه بر رفتارشناسان،  توجه روان شناسان و جامعه شناسان زرا نیز به خود جلب کرده است رفتار شهروندی سازمان نام دارد. رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری اختیاری و فرا وظیفه ای است که در افزایش عملکرد اثربخش سازمان موثر است و بطور مستقیم یا غیرمستقیم بوسیله سیستم پاداش رسمی دغدغه های مدیران است شناخت رفتار شهروندی سازمانی و عوامل موثر بر آن می تواند گام موثر و مفیدی در این مسیر در نظر گرفته شود (بهارلو و همکاران، 1393).

مطالعه ماهیت و محتوای رابطه بین رهبری تحولی و تعهد سازمانی با رفتار شهروندی و همچنین نقش آن کمک خواهد کرد به این که چه چیزی می تواند باعث یک رابطه بین رهبری تحولی و تعهد سازمانی با رفتار شهروندی مثبت و موفق باشد دانش تولید شده به طراحی استراتژی هایی برای توسعه موثر، حمایت و روابط موفق رفتار شهروندی کمک خواهد کرد و همچنین  به مدیران مدارس کمک خواهد کرد که از نحوه ی رفتار خود با شهروندان آگاهی یابند، تا بتوانند نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و برای رسیدن به بیشترین رفتار هماهنگی تلاش و کوشش نمایند.

مقابله با فشارهای اجرایی منفی و استرس های شغلی و هیجانات منفی یک عنصر مهم در عملکرد موثر درسطح نخبگان در رفتار شهروندی است و رفتارهای ضدشهروندی[18]  نمونه ای از یک محرک استرس زاست که شهروندان تجربه می کنند.

برای مدت زمان معینی مفهوم رفتارهای ضدشهروندی ابتدا در محیط دانشگاهی (روان شناسی) مطالعه شده و در زمینه رفتار از آن غفلت شده است، در نتیجه ما درباره این که چگونه رفتارضدشهروندی بر روی شهروندان تأثیر می گذارد و این که چگونه آن ها به این اثرات واکنش نشان می دهند، دانش کمی داریم.

چهارضرورت مطالعه دراین باره عبارتند از: اول، شیوع مشکلات منسوب به فشارهای اجرایی و هیجانات  منفی در زمینه کار کارکنان سازمانها. دوم اینکه، رهبری تحولی و تعهد سازمانی یک قلمرو مهم و محبوب موفقیت برای مدیران مدارس دختر و شهروندان سازمان است سوم: فقدان پژوهش درزمینه تعهد عاطفی در رفتار شهروندان در میان این سازمان ها وجود دارد. چهارم اینکه یکی از اصلی ترین نگرانی رفتار شهروندان فشارهای اجرایی و از دست دادن افراد مهم بخصوص مدیران مدارس و سازمانها است بنابراین، ضروری است که تأثیر رابطه بین رهبری تحولی و تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی بر روی فشارهای اجرایی و ضدعاطفی شهروندان بررسی شود.

شهروندان و مدیران سازمانها قشرعمده ای از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. شناخت صحیح این قشر عظیم و کوشش در راه حل مشکلات ایشان  از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

به ویژه  که اکثر مکاتب روان شناسی، روان پزشکی و جامعه شناسی تجارب  و یادگیری های  شهروندان و مدیران را به عنوان مهمترین عوامل تعیین کننده شخصیت و بهداشت روانی افراد در سازمان ها مورد تاکید قرار می دهند.

و همچنین تحقیقات زیادی در جستجوی  یافتن پاسخی به این پرسش که چه عواملی در ایجاد و حفظ چنین رفتارهایی موثر است به انجام رسیده است و محققان زیادی پیش زمینه های رفتار شهروندی سازمان را بررسی کرده اند این تحقیقات نشان  داده اند عوامل زیادی مانند  نگرش ها، رضایت شغلی، حمایت سازمانی، عدالت سازمانی اعتماد بین فردی، سلب رهبری و جز آن می تواند به عنوان پیش زمینه های رفتار شهروندی مطرح شود. (درباره اثربخشی رفتارهای رهبری، تحقیقات فراوانی انجام گرفته است که نشان داده اند رهبران می توانند بطور معناداری بر عملکرد فردی، گروهی، سازمانی اثر بگذارند که این موضوع اهمیت انجام پژوهش فوق را روشن می سازد در نتیجه تحقیقات آینده در زمینه رفتارهای ضدشهروندی  در رفتار شهروندان و بخصوص در میان شهروندان و مدیران سازمان مورد نیاز است بنابراین  توجه اولیه مطالعه حاضر بررسی  رفتارضد شهروندی در میان شهروندان سازمان بوده است چنین  پژوهشی درک مفهومی از رفتارهای ضدشهروندی در شهروندان چگونکی  ارتباط رهبری  تحولی و تعهد سازمانی با رفتار شهروند سازمانی را بررسی می کند.

از طرفی اهمیت و کاربرد این پژوهش در این است که اگر مشخص شود که ارتباط رهبری تحولی و تعهد سازمانی با رفتار شهروندی بر روی تعهد عاطفی شهروندان تاثیر دارد در نتیجه مدیران مدارس باید در جهت پیشرفت تعهد عاطفی خود با شهروندان اقدام  نموده و از این طریق زمینه موفقیت شهروندان را بیش از پیش فراهم کند.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-2 هدف کلی

تعیین رابطه بین رهبری تحولی و تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه

1-4-2-  اهداف اختصاصی

1- تعیین رابطه بین ویژگی های نفوذ آرمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه

2-  تعیین رابطه بین انگیزش الهام بخش با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه

3- تعیین رابطه بین ترغیب ذهنی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه

4- تعیین رابطه بین ملاحظات فردی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه

5- تعیین رابطه بین تعهد مستمر با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه

6- تعیین رابطه بین تعهد هنجاری با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه

7- تعین رابطه بین تعهد عاطفی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه

1-5- فرضیه های تحقیق

 1-5-1- فرضیه های اصلی (کلی)

– بین رهبری تحولی و تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه رابطه معناداری وجود دارد.

1-5-2 فرضیه های فرعی

1- بین ویژگی های نفوذ آرمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه رابطه معنادار وجود دارد.

2-  بین انگیزش الهام بخش با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه رابطه معنادار وجود دارد.

3- بین ترغیب ذهنی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه رابطه معنادار وجود دارد.

4- بین ملاحظات فردی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه 1 شهر کرمانشاه رابطه معنادار وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ب.ظ ]




 

 

 

فهرست مطالب

 

 

عنوان                                          صفحه

 

فصل اول: طرح پژوهش 1

1-1  مقدمه 2

1-2  بیان مسئله و ضرورت پژوهش 3

1-3  اهداف پژوهش 6

1-3-1    هدف کلی پژوهش 6

1-3-2    اهداف جزئی پژوهش 6

1-4  سؤالات پژوهش 6

1-5  تعاریف اصطلاحات پژوهش 6

1-5-1    استاندارد 6

1-5-2    استاندارد شغلی 7

1-5-3    شایستگی 7

1-5-4    شایستگی مدیران 8

1-5-5    شایستگی شغلی 8

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش 9

2-1  شایستگی‌ها و استانداردهای مدیران آموزشی 10

2-2  استانداردسازی 17

2-2-1    اصول استانداردسازی 17

2-2-2    انواع استاندارد 18

2-2-3    روش‌های استانداردسازی 19

2-2-4    مبانی نظری مدل استانداردسازی 19

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

فصل سوم: روش‌شناسی 22

3-1  مرحله اول: سؤالات و فرضیات 23

3-2  مرحله دوم: جمع‌آوری داده‌ها 24

3-2-1    جامعه و نمونه 25

3-2-2    مصاحبه 28

3-2-3    مطالعه کتابخانه‌ای 29

3-3  مرحله سوم: کدگذاری باز 30

3-4  مرحله چهارم: کدگذاری محوری 32

3-5  مرحله پنجم: کدگذاری انتخابی 33

3-6  مرحله ششم: مدل‌سازی 34

3-7  آزمون نظریه 35

فصل چهارم: یافته‌ها، بحث و نتیجه‌گیری 36

4-1  مقدمه 37

4-2  سؤال اول پژوهش 37

4-2-1    کدگذاری باز 37

4-2-2    کدگذاری محوری 45

4-2-3    کدگذاری انتخابی 59

4-3  سؤال دوم پژوهش 61

4-3-1    مدل‌سازی 61

4-4  پیشنهاد اجرایی برخاسته از یافته‌ها 66

4-5  پیشنهاد‌های پژوهشی 66

4-6  محدودیت‌های پژوهشی 66

فهرست منابع 68

5-1  منابع فارسی 69

5-2  منابع لاتین 72

 

 

 

این مطلب را هم بخوانید :

 

 

فهرست جدول‌ها

 

 

عنوان                                        صفحه

 

جدول ‏3‑1: مشخصات مصاحبه‌شوندگان 27

جدول ‏3‑2: اقدامات اصلی کدگذاری محوری 32

جدول ‏3‑3: ویژگی‌های انتخاب یک مقوله محوری 33

جدول ‏4‑1: نمونه آماری کدگذاری باز 38

جدول ‏4‑2: نمونه کدگذاری آزاد 38

جدول ‏4‑3: نمونه کدگذاری محوری 46

جدول ‏4‑4: کدگذاری انتخابی مؤلفه‌های به‌دست‌آمده از کدگذاری محوری 59

 

 

 

 

فهرست شکل‌ها

 

 

عنوان                                        صفحه

 

شکل ‏3‑1: مدل مفهوم- نشانه 31

شکل ‏4‑1: مدل ارتباط مدیر با اداره آموزش و پرورش 62

شکل ‏4‑2: مدل ارتباط مدیر با والدین 62

شکل ‏4‑3: مدل ارتباط مدیر با دانش‌آموز 63

شکل ‏4‑4: مدل ارتباط مدیر با معلم و کارکنان 63

شکل ‏4‑5: مدل نهایی استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه 65

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1        فصل اول: طرح پژوهش

1-1    مقدمه

 

قرن جدید عصر بلوغ و شکفتگی دانش سازمان‌یافته، فراشناخت و فرانظریه است. تحولات قرن حاضر بر نیازهای مخاطبان درونی و برونی آموزش‌وپرورش تأثیر گذاشته و در این میان مدارس خرده نظام‌هایی بوده‌اند که کیفیت اثربخشی آن‌ها چگونگی پاسخ‌دهی به انتظارات ذینفعان آموزش‌وپرورش را نشان داده است. بدیهی است که تحقق اهداف، راهبردها و برنامه‌های آموزشی و درسی و پاسخگویی صحیح به انتظارات مخاطبان آموزش‌وپرورش بدون وجود مدیران و رهبران مجرب و آفریننده امکان‌پذیر نیست (قورچیان، و محمودی، 1383).

امروزه موفقیت سازمان‌‌ها و نهادها نیازمند مدیریتی اثربخش و کارا است و در اقصی نقاط جهان بسیاری از دانشگاه‌‌ها تدریس انواع رشته مدیریت مانند: مدیریت دولتی، بازرگانی، صنعتی، نظامی، بیمارستانی، عمومی و مدیریت آموزشی و… را برعهده‌گرفته‌اند؛ که دراین‌بین، مدیریت آموزشی در مقایسه با دیگر انواع مدیریت جایگاه خاصی داشته، و از اهمیت به سزایی برخوردار است، زیرا این مدیریت آموزشی است که عهده‌دار پرورش منابع انسانی متخصص و مجرب است. هیچ کشوری بدون آن‌که در مراکز و نظام آموزشی خود توسعه و رشدی به وجود آورد و نیروی انسانی و مدیرانی آموزشی مجرب و تحصیل‌کرده اداره آن را بر عهده گیرد، نتوانسته مراحل توسعه و پیشرفت را بپیماید (خنیفر، 1383).

اگر مدیران آموزشی دانش و مهارت کافی داشته باشند، بدون تردید، نظام آموزشی نیز از اثربخشی، کارایی و اعتبار برخوردار خواهد بود. مدیر باید دارای ویژگی‏ها، توانایی‏ها و مهارت‌های خاصی باشد تا بتوان باکمال اطمینان کودکان و نوجوانان را به دستان آنان سپرد (میر کمالی، 1386).

در این میان‌دوره دوم متوسطه به‌واسطه ویژگی‌های شناختی، عاطفی، روانی و اجتماعی دانش‌آموزان در دوره بلوغ و نوجوانی، ضرورت انتخاب رشته تحصیلی و مشخص شدن آینده تحصیلی ایشان و لزوم ایجاد زمینه مناسب جهت ورود به دانشگاه، جایگاه مهمی را در فرایند آموزش عمومی کشور ایفا می‌کند. در اینجا این سؤال مطرح است که مدیران آموزشی دوره دوم متوسطه چه استاندارد و شاخص‌هایی باید داشته باشند تا از عهده انجام وظایف مدیریتی خویش به‌طور اثربخش برآیند؟

 

 

 

1-2    بیان مسئله و ضرورت پژوهش

 

در فرهنگ لغات بین‌المللی تعلیم و تربیت، مدیریت آموزشی را به کار بردن عنوان و روش‌های اداره سازمان‌های تربیتی با در نظر گرفتن هدف‌ها و سیاست‌های کلی تعلیم و تربیت تعریف می‌کنند. کیمبل وایز در کتاب مدیریت و رهبری آموزشی می‌نویسد: «رهبری آموزشی عبارت است از یاری به بهبود کار آموزشی و عملی که معلم را یک قدم پیش‌تر ببرد» (وایلز، 1369).

در تمامی حرفه‌های مبتنی بر مدیریت، آماده‌سازی مدیران برای ایفای نقش خود و بهبود اثربخشی وی در محیط یادگیری، بر مبنای استانداردهایی در این رابطه ضروری است (مؤسسه استرالیایی تدریس و رهبری مدرسه[1]، 2012).

بنابراین سرمایه‌گذاری در خصوص کیفی سازی نیروهای آموزش‌و‌پرورش و به‌خصوص مدیران آموزشی، از طریق استانداردسازی تأثیر به سزایی در وضعیت کیفی و کارایی نظام آموزش‌وپرورش کشور خواهد داشت (خنیفر، جندقی، و عبدالحسینی، 1386).

استاندارد سطحی از کیفیت است که از سوی عموم قابل‌قبول دانسته شده است (فرهنگ لغت آکسفورد[2]، 2012). استاندارد مدرکی است دربرگیرنده قواعد، راهنمایی‌ها یا ویژگی‌هایی برای فعالیت‌ها یا نتایج آن‌ها به‌منظور استفاده عمومی و مکرر که از طریق هم‌رأیی فراهم و به‌وسیله سازمان شناخته‌شده‌ای تصویب‌شده باشد و هدف از آن دست‌یابی به میزان مطلوبی از نظم (و بهبود کیفیت) در یک زمینه خاص است (جابری مقدم و خنیفر، 1386).

استاندارد و استانداردسازی پدیده‏های جدیدی نیستند و ریشه در تاریخ زندگی بشر دارند. نگاهی به تاریخ علم در جهان نشان می‏دهد که مصریان، فینیقی‌ها، آشوریان، ایرانیان، یونانیان، رومی‏ها و سایر اقوام وسایلی ساخته بودند و برای ساخت آن‌ها و استفاده از آن‌ها معیارهای خاصی داشتند (لیندبرگ[3]، 1376). درحالی‌که هنوز گروهی در مورد امکان تدوین استاندارد برای منابع انسانی تردید دارند و معتقدند استانداردسازی سدی در مقابل پیشرفت جامعه‏ی انسانی و از بین برنده‏ی خلاقیت و نوآوری در فرد و سازمان است، در کشورهایی چون آمریکا، استرالیا، اندونزی و روسیه به‌منظور استاندارد نمودن نیروی انسانی و ازجمله مدیران آموزشی کمیته‏های ویژه‏ای تشکیل‌شده است (خنیفر، جندقی، و عبدالحسینی، 1386).

یکی از عناصر مهم و اساسی در آموزش‌وپرورش مدیران مدارس هستند. به‌طوری‌که به‌جرئت می‌توان گفت تمام اعمال و رفتار، گفتار و کردار و حتی ویژگی‌های شخصی و انفرادی، اخلاقی، علمی و اعتقادی آن‌ها در کارکرد آموزش‌وپرورش تأثیر بسزایی دارد. توصیف و بررسی چگونگی مدیریت مدارس و تأثیراتی که به‌جا می‌‎گذارند، به‌ویژه در مقطع متوسطه که رو به تحول است، امری اساسی محسوب می‌شود، چراکه «دوره متوسطه یک دوره برزخ یا دوره انتقالی میان آموزش پایه عمومی و غیرتخصصی است.» (غلامی، 1387).

اهمیت و جایگاه مدیران آموزشی در جامعه و حساسیت مردم نسبت به فعالیت‏ها و عملکرد آنان، ضرورت پرداختن به این موضوع را دوچندان کرده است، زیرا آموزش‌وپرورش مقوله‏ای پیچیده، گسترده و همراه با پویایی مداوم و سریع است. لذا مجموعه این ویژگی‏ها به امر آموزش‌وپرورش ظرافت خاصی بخشیده است. ازآنجایی‌که مدیران مدارس پایه‏ای‏ترین مدیران آموزش‌وپرورش هستند، شناخت صلاحیت‏های لازم برای مدیران این حوزه و کسانی که مستعد مدیریت آموزش‌وپرورش هستند از اهمیت خاصی برخوردار است. از سوی دیگر این شناخت می‏تواند ابزار مفید و پایه‏ای در ارزیابی و توسعه مدیران فعلی کشور باشد (علاقبند، 1389).

از طرفی، عملکرد مدیران در ابعاد گسترده وابسته به وضعیت و کیفیت شخص مدیر است. واقعیت‌ها نشان می‌دهند که مقررات موجود و به‌نوعی ضوابط عملکرد هم پاسخ‌گوی نیازهای نظام آموزش‌وپرورش نیست و به هر صورت در هنگام اجرا تحت تأثیر سلیقه‌های شخصی قرار می‌گیرد. مدیریت آموزشی در آموزش‌وپرورش ایران که از سال 1302 با نخستین مقررات استخدامی حالتی نیمه‌رسمی یافت و در سال 1345 با تدوین طبقه‌بندی مشاغل، حالتی رسمی به خود گرفت؛ و پس از سال 1352 تغییر چندانی در هیچ‌کدام از شغل‌های دولتی نیز صورت نگرفته است. مدیریت آموزشی در آموزش‌وپرورش با تلاطم‌ها و چالش‌هایی روبه‌رو بوده اما تابه‌حال محتوی مشاغل آن عملاً به‌صورت متمرکز و کشور شمول وجود خارجی نداشته است (خنیفر، 1383).

بررسی‌ها نشان می‌دهد که مدارس در ایران به شکل سنتی و به دست افرادی اداره می‌شوند که سابقه معلمی دارند و فاقد تخصصی در مدیریت آموزشی یا مدیریت‌اند و در کنار آن واقعیت‌ها نشان می‌دهد که مقررات و ضوابط عملکرد مدیران آموزشی کلی و مبهم است و پاسخگوی نظام آموزش‌وپرورش نیست و در اجرا نیز تحت تأثیر اعمال سلیقه‌ها قرار می‌گیرد. نارسایی‌ها و مشکلات مربوط به مدیران مدارس در ایران ناشی از این است که به‌رغم وجود شرح وظایف تصویب‌شده برای مدیران آموزشی و وجود نظام ارزشیابی عملکرد مدیران مدارس «استانداردهای سنجش عملکرد» یا «شایستگی‌های عملکرد» شفافی برای ارزشیابی عملکرد مدیران آموزشی در کشور وجود ندارد و مدیریت منابع انسانی در نظام آموزش‌وپرورش فاقد الگوی مناسب برای استانداردسازی عملکرد مدیران آموزشی است تا بر اساس آن الگو استانداردهای عملکرد یا متناسب با انتظارات، اهداف و نیازهای ذینفعان درونی و بیرونی سازمان‌های آموزشی با توجه به تحولات عصر جدید تعیین و متناسب با الگوی اجرای راهبری و بهسازی شود (قورچیان، و محمودی، 1383).

در این میان کشورهای پیشرو در عرصه تعلیم و تربیت اقدام به استانداردسازی مدیران مدارس خود نموده‌اند:

ایالات‌متحده امریکا در دهه 90 اقدام به تعریف استانداردهای آموزشی به‌صورت ملی نمود؛ و در ادامه استانداردهای ایالتی خود را برای مدیران مدارس معرفی نمود.

استرالیا، کانادا، ایرلند شمالی، آلمان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی اقدام به تعریف بهترین استانداردها برای مدیران مدارس خود نموده‌اند تا شاخصی برای ارزیابی مدیران خود داشته باشند.

توجه به نقش و کارکردهای استانداردسازی عملکرد مدیران مدارس اهمیت و ضرورت تدوین استانداردهای شغلی مدیران آموزشی دوره متوسطه را نشان می‌دهد (قورچیان، و محمودی، 1383):

  • استانداردها میزان و اندازه شایستگی‌های فردی و حرفه‌ای کارکنان را تعیین می‌کند،
  • چهارچوبی برای ارزیابی کیفیت عملکرد آنان محسوب می‌شود،
  • استانداردها میزانی برای به‌کارگیری افراد جدیدند،
  • استانداردها بنیادی برای رشد حرفه‌ای و شخصی فردند، و
  • استانداردها نقش مؤثری در اجرای برنامه‌های راهبردی نظام جامع (نظام کلان سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی) و نظام مرجع (نظام آموزش‌وپرورش) دارند.

با توجه به ناکافی بودن پژوهش‌های پیشین و اهمیت ویژه موضوع، ضروری است، تدوین استانداردها و شاخص‌هایی برای مدیران مدارس به‌منظور ارتقا سطح کیفی مدیران مدارس و ارزیابی درست ایشان.

از این رو این پژوهش به شناسایی و تدوین استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه پرداخته است.

 

 

 

 

 

 

1-3    اهداف پژوهش

 

 

1-3-1    هدف کلی پژوهش

 

شناسایی استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه

 

 

1-3-2   اهداف جزئی پژوهش

 

  1. شناسایی مؤلفه‌های استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه
  2. شناسایی روابط بین مؤلفه‌های استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه

 

 

1-4    سؤالات پژوهش

 

  1. مؤلفه‌های استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه چیست؟
  2. چه روابطی بین مؤلفه‌های استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه برقرار است؟

 

 

1-5    تعاریف اصطلاحات پژوهش

 

1-5-1   استاندارد

 

واژه استاندارد در فرهنگ‌ باطنی‌(1375) مترادف‌ معیار، ملاک، میزان، سطح، حد مطلوب، ستون، پرچم و نشان آمده است. در زبان فرانسوی باستان نیز واژه‌ اسـتاندارد بـه معنی پرچم و از ترکیب ریشه لاتـینی اسـتند (STAND) یعنی‌ گستردن‌ و برافراشتن‌ و ارد (ARD) به معنی پرچم است.

استاندارد را معیار، مقدار و کیفیت اجرای یک کار که به‌وسیله عادت، توافق یا مرکز ذی‌صلاح تعیین‌شده است و در یک‌زمان معین مبنای مقایسه قرار می‌گیرد تعریف نموده‌اند (زاهدی، 1381).

استانداردها، معیار، ملاک یا هنجار یا نرمی است که به‌منظور مقایسه و محک زدن چیزی، فعالیتی یا امری به‌کاربرده می‌‌شود (حسینی نسب، و علی اقدم، 1375).

استاندارد به این سؤال پاسخ می‌دهد که چقدر از ملاک موردنظر کافی است تا بتوان وضعیت آن را مطلوب قلمداد کرد (بازرگان، 1380).

استاندارد کردن فرآیند تعیین و تصریح مجموعه‌ای از قواعد، مقررات و رویه‌ها برای هر کار یا وظیفه؛ یعنی استاندارد محدوده فعالیت‌های فرد را مشخص ساخته و به آن جهت می‌دهد (چلادورای[4]، 2006).

 

 

1-5-2    استاندارد شغلی

 

مشخصات شایستگی‌ها و توانمندی‌های موردنیاز برای عملكرد مؤثر در محیط كار را استاندارد شغل می‌گویند. این مجموعه وظایف در فرآیند نیازسنجی حاصل‌شده و بسندگی و كفایت آن را خبرگان حرفه‌ای تعیین می‌کنند (خنیفر، مسلمی، و بهمنیار، 1389).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ب.ظ ]




سازمانی……………………………………………………………………………………………………….22    عوامل ایجاد کننده رفتارهای شهروندی سازمانی………………………………………………………………………………24 عوامل تاثیر گذار بر رفتار شهروندی سازمانی…………………………………………………………………………………..26 تاریخچه و مفهوم سازی تعهدسازمانی……………………………………………………………………………………………27         تعریف تعهد سازمانی……………………………………………………………………………………………………………………28 اهمیت تعهد سازمانی…………………………………………………………………………………………………………………….29 عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی …………………………………………………………………………………………………………30                مراحل و فرایند ایجاد تعهد سازمانی………………………………………………………………………………………………..37       دیدگاه های مختلف در مورد ابعاد تعهد سازمانی……………………………………………………………………………..40                كانون های تعهد…………………………………………………………………………………………………………………………..45                مدل های تعهد…………………………………………………………………………………………………………………………….48

عنوان                                                                                                                   صفحه

معنویت محیط كار: یک موضوع بحث انگیز……………………………………………………………………………………51   تاریخچه معنویت………………………………………………………………………………………………………………………….53 تعریف معنویت ………………………………………………………………………………………………………………………….53          تعریف معنویت در محیط کار.…………………………………………………………………………………………………………56   علل جذابیت و علاقه به معنویت……………………………………………………………………………………………………59       مزایای معنویت در محیط کار…………………………………………………………………………………………………………61 عوامل ارتقاء معنویت در سازمان…………………………………………………………………………………………………….62            سطوح معنویت……………..…………………………………………………………………………………………………………….68                انواع معنویت……………………………………………………………………………………………………………………………….71          دین(مذهب) و معنویت…………………………………………………………………………………………………………………75     چهارنوع جهت گیری متفاوت نسبت به دین و معنویت……………………………………………………………………..77     اخلاق و معنویت………………………………………………………………………………………………………………………….78           رهبری معنوی……………………………………………………………………………………………………………………………..80        نکاتی پیرامون روش تحقیق در زمینه معنویت در کار………………………………………………………………………..81    پیشینه تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………….82    پیشینه تحقیقات داخلی………………………………………………………………………………………………………………….82 پیشینه تحقیقات خارجی………………………………………………………………………………………………………………..91 جمع بندی…………………………………………………………………………………………………………………………………..98

فصل سوم : روش شناسی پژوهش

روش پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………..101     جامعه آماری……………………………………………………………………………………………………………………………..101            روش نمونه گیری و حجم نمونه…………………………………………………………………………………………………101 بررسی ویژگی های جمعیت شناختی…………………………………………………………………………………………….102 روش جمع آوری اطلاعات…………………………………………………………………………………………………………105    ابزار پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………..105

عنوان                                                                                                                  صفحه

روش اجرا………………………………………………………………………………………………………………………………..109 روش تجزیه وتحلیل داده ها………………………………………………………………………………………………………. 109 ملاحظات اخلاقی………………………………………………………………………………………………………………………109

فصل چهارم: یافته های پژوهش                                                                                                            یافته های پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………..111 آمارتوصیفی……………………………………………………………………………………………………………………………….111آمار استنباطی…………………………………………………………………………………………………………………………….113 فصل پنجم : بحث و نتیجه

 گیری                                                                                                         خلاصه پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………120 بحث و نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………….121 محدودیت های پژوهش………………………………………………………………………………………………………………130 پیشنهادات کاربردی…………………………………………………………………………………………………………………….131 پیشنهادات پژوهشی……………………………………………………………………………………………………….………..132 فهرست منابع و مراجع فارسی……………………………………………………………………………………………………..133 فهرست منابه و مراجع لاتین………………………………………………………………………………………………………..140 چکیده انگلیسی…………………………………………………………………………………………………………………………148 پیوست پرسشنامه…………………………………………………………………………………………………………………………………..150

 

 

 

 

 

فهرست جدول ها

عنوان                                                                                                                   صفحه

جدول 3-1: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جنس………………………………………………………………….102 جدول 3-2: حداقل، حداکثر، میانگین و انحراف معیار سن افراد مورد بررسی …………………………………..102 جدول 3-3: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب وضعیت تأهل………………………………………………………103 جدول 3-4: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سطح تحصیلات…………………………………………………..103 جدول 3-5: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سابقه خدمت……………………………………………………….104 جدول 3-6: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب وضعیت استخدام………………………………………………….104 جدول 3-7:  ابعاد وگویه های پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی………………………………………………………….105 جدول 3-8: بررسی پایایی پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی…………………………………………………………106 جدول 3-9: ابعاد وگویه های پرسشنامه معنویت در محیط کار………………………………………………………………106 جدول 3-10: بررسی پایایی پرسشنامه معنویت در محیط کار…………………………………………………………..107 جدول 3-11: ابعاد وگویه های پرسشنامه تعهد سازمانی………………………………………………………………………108 جدول 3-12: بررسی پایایی پرسشنامه تعهد سازمانی و ابعاد آن……………………………………………………….108 جدول 4-1: بررسی میانگین و انحراف معیار نمره‏ی پاسخگویان از طیف معنویت در محیط کار و ابعاد آن……….111 جدول 4-2: بررسی میانگین و انحراف معیار نمره پاسخگویان از طیف تعهد سازمانی و ابعاد آن………….112 جدول 4-3: بررسی میانگین و انحراف معیار نمره پاسخگویان از طیف رفتارشهروندی سازمانی…………..113 جدول 4-4: ضریب همبستگی پیرسون بین معنویت در محیط کار و تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی….113 جدول 4-5: ضریب همبستگی پیرسون بین ابعاد معنویت در محیط کار با رفتار شهروندی سازمانی………114 جدول 4-6: ضرایب همبستگی پیرسون بین ابعاد تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی…………………115 جدول 4-7: معادله رگرسیون رفتار شهروندی سازمانی بر اساس ابعاد معنویت کار……………………………..116 جدول 4-8: معادله رگرسیون رفتار شهروندی سازمانی بر اساس ابعاد تعهد سازمانی…………………………..117 جدول 4-9: معادله رگرسیون رفتار شهروندی سازمانی بر اساس تعهد سازمانی و معنویت در محیط کار…………..117

 

 

فهرست شکل ها

عنوان                                                                                                                   صفحه

تصویر2-1: عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی پورتر و استیرز…………………………………………………………………..31 تصویر2-2: عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی موودی، پرتر، و استیرز……………………………………………………….33  تصویر2-3: عوامل ضروری، همبسته و پیامد های تعهد سازمانی ماتیو و زاجاک…………………………………..36 تصویر2-4: رویکرد نگرشی به تعهدسازمانی……………………………………………………………………………………40 تصویر2-5: رویکرد رفتاری به تعهد سازمانی……………………………………………………………………………………40 تصویر2-6: ابعاد درونی و بیرونی تعهد

این مطلب را هم بخوانید :

پایان نامه درباره حقوق متهم/حقوق متهم - خوشفکری - مرجع ایده ها و آموزش های علمی سازمانی……………………………………………………………………………….44 تصویر2-7: تعهد جزئی و كلی بكر و بیلینگس…………………………………………………………………………………46 تصویر2-8: تعهدات پنج­گانه هرسی و بلانچارد………………………………………………………………………………..46 تصویر2-9: مدل سه ركنی تعهد مارتین و نیکولاس………………………………………………………………………….49 تصویر2-10: مدل تعهد سازمانی آلن و می یر………………………………………………………………………………….50 تصویر2-11: عوامل سازمانی ارتقاء معنویت در کار(کینجرسکی و اسکریپنیک)…………………………………….67 تصویر2-12: مدل اصلاح شده آزادی معنوی……………………………………………………………………………………68                                    تصویر2-13: سطوح فردی، گروهی و سازمانی(میلیمان و دیگران) …………………………………………………….69

 

چکیده

هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه ی معنویت درمحیط کار وتعهد سازمانی با رفتارشهروندی سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز بوده است. روش پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز هستند که بالغ بر 379 نفر است.حجم نمونه طبق فرمول کوکران برابر با 191 نفر است و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند.جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی لی وآلن، پرسشنامه معنویت در محیط كار میلیمان و همكارانش و پرسشنامه تهعد سازمانی موودی،استیرز و پورتر استفاده شده است و هر سه پرسشنامه از روایی و پایایی قابل قبول برخوردار بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام پذیرفت. در بخش آمار توصیفی با استفاده از جدول فراوانی و شاخصهایی نظیر حداقل، حداکثر، میانگین و انحراف معیار به توصیف داده ها پرداخته شده و در بخش آمار استنباطی با استفاده از  ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته شد.نتایج نشان داد که بین معنویت در محیط کار و تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد و همچنین هر دو متغیر تعهد سازمانی و معنویت در محیط کار پیش‏بینی کننده‏ی معنادار برای رفتار شهروندی سازمانی هستند. بین ابعاد معنویت در محیط کار و ابعاد تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنی‏دار وجود دارد.از بین ابعاد معنویت در محیط کار دو بعد معنادار بودن و همسوئی با ارزش‏های سازمانی پیش‏بینی کنندگان معنی‏داری برای رفتار شهروندی هستنداما بعد احساس همبستگی پیش‏بینی کننده‏ی معنی‏داری برای رفتار شهروندی نیست. همچنین از میان ابعاد تعهد سازمانی دو بعد تعهد عاطفی وتعهد تکلیفی پیش‏بینی کننده‏ی معناداری برای رفتار شهروندی می‏باشد اما بعد تعهد عاطفی پیش‏بینی کننده‏ی معنی‏داری برای رفتار شهروندی نمی‏باشد.

کلمات کلیدی: رفتار شهروندی سازمانی، تعهد سازمانی، معنویت در محیط کار، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول

 

کلیات پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

سازمان ها به منظور رقابت در صحنه جهانی، ارضای نیازها و انتظارات مشتریان و سازگاری با ماهیت در حال تغییر شغل، در تلاشند تا کارکنانی را به کار گیرند که فراتر از وظیفه و نقش تعیین شده در شرح شغل شان عمل کنند زیرا اعتقاد بر این است که این رفتارهای فراتر از نقش در ارزشیابی عملکرد انعکاس می یابد، مشارکت کارکنان در برنامه ها را تحت تاثیر قرار خواهد داد، و می تواند عاملی موثر بر تعهد سازمانی و عزت نفس باشد آن دسته از رفتارهای شغلی کارکنان که تاثیر زیادی بر اثر بخشی عملیات سازمان دارند، توجه محققان و مدیران زیادی را به خود جلب کرده اند . تقریبا از یک دهه و نیم قبل، محققان بین رفتار درون نقشی[1]و رفتار فرانقشی[2] تفاوت قائل شده اند ( های و دیگران[3] ، 1999، 7) . رفتار درون نقشی به آن رفتارهای شغلی کارکنان اطلاق می شود که شرح وظایف و نقش های رسمی سازمان بیان شده و توسط سیستم رسمی سازمان شناسایی و پاداش داده می شوند . رفتار فرانقشی به رفتارهای شغلی فراتر از نقش های رسمی کارکنان بر می گردد که این رفتارها اختیاری هستند و معمولا در سیستم پاداش رسمی سازمان در نظر گرفته نمی شوند . در واقع رفتار شهروندی سازمانی[4]، رفتار درون نقشی محسوب نمی شود بلکه رفتار فرانقشی است ( کاپمن[5]، 2001، 3) . محققان اهمیت زیادی برای تاثیر عملکرد فرانقشی بر اثر بخشی سازمان قائل هستند.یکی از متداول ترین مفهوم سازی ها و عملیاتی سازی های صورت گرفته درباره رفتار های فرانقشی رفتارهای شهروندی سازمانی می باشد(باتمن و ارگان[6] ، 1983 ، 589 ). باتمان و ارگان ( 1983 ) برای اولین بار از اصطلاح رفتار شهروندی سازمانی استفاده کردند و آن را به عنوان رفتارهایی سودمند دانستند که در شرح شغل قید نشده است اما کارکنان برای کمک به دیگران درانجام وظایف شان به نحوی مشهود از خود بروز می دهند . رفتار شهروندی سازمانی موضوعی جدید در مباحث رفتار سازمانی است که اهمیت آن همچنان در حال افزایش است شهروند خوب سازمانی یک تفکر و ایده است و آن مشتمل بر رفتارهای متنوع کارکنان نظیر پذیرش و به عهده گرفتن وظایف و مسئولیت های اضافی، پیروی ز مقررات و رویه های سازمان، حفظ و توسعه نگرش مثبت ، بر پایه و اساس تئوری ها و شکیبایی و تحمل نارضایتی و مشکلات در سازمان است نظریه های سازمانی مسلما رفتار شهروندی سازمانی به رقابت و عملکرد سازمان، همچنین به کارایی و اثر بخشی سازمان ها از طریق تحولات منابع، نوآوری ها و انطباق پذیری کمک می کند . ( پادساکف و مکنزی[7]، 2000 ، 516). همچنین به منظور دستیابی هر چه بهتر سازمان ها به اهداف خود، داشتن کارکنان متعهد و پایبند به رسالت و اهداف سازمان امری بسیار مهم تلقی می شود. “تعهد می تواند پیامد های مثبت بسیاری داشته باشد، كاركنانی كه متعهد هستند، نظم بیشتری در كار خود دارند، مدت بیشتری در سازمان می­مانند و بیشتر كار می­كنند. مدیران باید تعهد و پایبندی كاركنان به سازمان را حفظ كنند و برای این امر باید بتوانند با استفاده از مشاركت كاركنان در تصمیم­گیری و فراهم كردن سطح قابل قبولی امنیت شغلی برای آنان، تعهد و پایبندی را بیشتر كنند(مورهد و گریفین[8]،1383 :94). “به طور کلی، تعهد سازمانی[9]، مقیاس مفیدی برای اثربخشی سازمانی در نظر گرفته شده است(استیرز[10]،1975)؛ و به طور خاص، یک سازه چند بعدی است(مورو[11]،1993) که دارای یک نیروی بالقوه برای پیش بینی پی آمد های سازمانی مثل عملکرد، ترک خدمت، غیبت، حق تصدی و اهداف سازمانی می باشد(آلن و می یر[12]،1997 :12).سازمان هایی که دارای اعضایی با سطوح بالای تعهد سازمانی هستند، معمولا از عملکردی بالاتر و غیبت و تأخیر کمتری برخوردار می­باشند. . بنابراین لازم است سازمان ها عواملی را که تأثیر مثبت بر تعهد سازمانی کارکنان دارد، شناسایی نموده و با بکارگیری این عوامل سعی در حفظ و افزایش تعهد و پایبندی کارکنان شان نمایند. معنویت در محیط کار[13] و تلاش برای انسانی­تر کردن سازمان ها یكی از روند های مهم كسب وكار و مدیریت در قرن 21 می باشد كه از اواسط دهه 90 به طور جدی مطرح شده است و اهمیت و تعداد تحقیقات در این زمینه در حال افزایش است. دلیل علاقه مندی سازمان ها به معنویت در كار علاوه بر جوانب انسانی، افزایش اثر بخشی سازمانی است. مطالعات انجام شده، رابطه مثبتی را بین معنویت در كار با خلاقیت(فرشمن[14]،۱۹۹۹)، صداقت و اعتماد درون سازمانی(وانگر-مارشو کونلی[15]،۱۹۹۹)،افزایش حس كامیابی شخصی(بوراک[16]،۱۹۹۹)، نگرش­های شغلی از قبیل رضایت شغلی، مشاركت شغلی و كاهش تمایل به خروج (میلیمان،چاپلوسکی، و فرگوسن[17]،۲۰۰۳)نشان می دهند. در نتیجه ورود معنویت در حوزه مطالعات سازمانی، اجتناب ناپذیر است. بنابراین پژوهش حاضر به تبیین رابطه ی معنویت درمحیط کار وتعهد سازمانی با رفتارشهروندی سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز پرداخته است.

 

بیان مسئله

صاحبنظران رفتار سازمانی معتقدند که رفتار شهروندی سازمانی چهارچوبی را فراهم می کند که مدیرانمیتوانندبا مدیریت کردن وابستگی های متقابل بین افراد در داخل یک واحد کاری اولا باعث کاهش نیاز سازمان برای صرف منابع باارزش و ارتقا بهره وری در سازمان کمک نمایند و ثانیا به واسطه آزاد کردن زمان و انرژی به افراد این امکان را می دهد تا با دقت بیشتری به وظایف خود از جمله برنامه ریزی، حل مساله و . . . بپردازند. همچنین اثرات مفید رفتار شهروندی سازمانی بر زمینه های اجتماعی، روانشناسی، سازمانی ، و سیاسی یک سازمان با ارزش تر از اثرات آن بر شاخص های کمی و عملکردی است( فارح و همکاران[18]، 2004،242).از طرفی دیگر رفتار شهروندی سازمانی كه به عقیده (ارگان[19]،1988)عبارت است از رفتار فردی و داوطلبانه كه مستقیماً به وسیله سیستم های رسمی پاداش در سازمانی طراحی نشده است اما با این وجود باعث ارتقای اثر بخشی و كارایی عملكرد سازمان می شود و عامل بسیار مهمی در موفقیت هر سازمان است.رفتار شهروندی به عنوان یک منبع اجتماعی از طریق تبادل رفتار هایی که پاداش اجتماعی دریافت می کنند مورد ملاحظه قرار می گیرد ،بنابراین وقتی کارکنان احساس می کنند ، گویا چیزی از سازمان دریافت می کنند ، رفتار شهروندی آنها بیشتر خواهد شد.(انگت[20]، به نقل از مقیمی،45:1384).عمده تحقیقات صورت گرفته در رابطه با رفتارهای شهروندی سازمانی، مربوط به شناسایی عوامل ایجادکننده بوده است. در این رابطه متغیرهای زیادی مورد شناسایی قرار گرفته است که مهم‌ترین آنها عبارتند از:رضایت شغلی،عدالت سازمانی،تعهد سازمانی،معنویت در محیط کار، اعتماد، رهبری، حمایت سازمانی ادراک شده. (فتاحی،1386: 32).بررسی های فراتحلیلی درخصوص ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی وعوامل تاثیر گذاربرآن بیانگراین واقعیت است که چهاردسته ازاین عوامل موردتاکید تحقیقات بوده است که عبارتند از:1-ویژگیهای فردی کارکنان،2-ویژگیهای شغلی،3-ویژگیسازمانی،4-ویژگی های رهبری (مقیمی،1384: 29)تحقیقات اولیه که توسط اورگان وهمکارانش صورت گرفته ، عمدتا برنگرش های کارکنان ، گرایشات وحمایت گری رهبرمتمرکزبوده است . پژوهش های بعدی درحوزه رهبری که بوسیله پودساکوف و همکارانش انجام یافته ، قلمرورفتارهای رهبری رابه انواع مختلف رفتارهای رهبری تعاملی و تحول گرا بسط داده اند . اثرات ویژگی های شغلی وسازمانی عمدتادرتئوری های مربوط به جایگزین های رهبری مطرح شده که توسط صاحب نظران مختلف موردمطالعه قرارگرفته (پادساکف[21] و همکاران،2000 :526).پژوهش های اولیه که ویژگی های فردی را مورد توجه قرار می دهد ، برد ومحوراصلی متمرکز است: اولا که این عامل کلی موثر بر روحیه را اورگان و رویان[22] (1995) به عنوان زیربنای رضایت کارکنان، تعهدسازمانی، ادراکات ازعدالت و ادراکات ازحمایت گری رهبری تلقی می کنند وثانیا تحقیقات محققان نشانگرارتباط معنادارآنها با رفتارشهروندی سازمانی است (البته میزان همبستگی ها متفاوت بوده است) که بیانگراهمیت این متغییرها درتعیین کنندگی رفتارشهروندی سازمانی می باشد . ورود مفاهیمی همچون اخلاق، حقیقت، باور به خدا یا نیرویی برتر، درستکاری، وجدان، رادمردی و گذشت، اعتماد، بخشش، مهربانی، احساسات، ملاحظه، معناجویی در کار، همبستگی با همکاران، تشویق همکاران، احساس صلح و هماهنگی،نوع دوستی و … به پژوهش ها و اقدامات مدیریتی و کسب و کار همه حکایت از ظهور پارادایم جدیدی دارند”(فرهنگی، فتاحی، و واثق،1385: 7). به عقیده بسیاری ازمحققان این پارادایم جدید محیط کار که برگرفته از علوم سایبرنتیک، نظریه آشوب، علوم شناختی، مذاهب و آیین های شرقی و غربی می باشد، و در واقع عکس العملی به پارادایم خشک و مکانیستی مدرن است، پارادایم معنویت می باشد(بیبرمن و ویتی[23]،1997)که برای رهبران سازمان، مدیران منابع انسانی، کارکنان و عاملان تغییر، اهمیت فراوانی دارد. دلیل علاقه مندی سازمان ها به معنویت در کار علاوه برجوانب انسانی، افزایش اثربخشی سازمانی است(موسوی،1387: 2). معنویت در محیط کار ایده ای است که به طور بالقوه، جالب و جنجال برانگیز می باشد و نیازمند وضوح و درک نظری بیشتری است؛ هنگامی که ابعاد مختلف معنویت در محیط کار استفاده می شوند، رفاه، سعادت و خلاقیت فردی، هماهنگی گروهی و موفقیت بلند مدت سازمان ها را ارتقاء می دهند(باتز[24]،1999: 328). میتروف و دنتون[25] (1999). مدیریت معنویت را به عنوان یكی از مهم ترین فعالیت های مدیریت می دانند و بر این باورند كه آنچه بشریت در این وضعیت بحران زده با آن مواجه است، انتخاب این نیست كه آیا سازمان ها باید معنوی تر شوند یا نه، بلكه انتخاب این است که آن ها چگونه می توانند؟ اگر قرار است سازمانها باقی بمانند، با در نظرگرفتن توسعه و پیشرفت، آنگاه راه چاره ای جز معنوی شدن آن ها نمی بینیم. تعهد به عنوان متغیر مهمی در درک رفتاری کارکنان در سازمان شناخته شده است و به عنوان یک نگرش و طرز تلقی کاری،قادر است ترک خدمت کارکنان را پیش بینی کند. همچنین تعهد سازمانی تأثیر قابل ملاحظه ای بر بازدهی دارد و ثابت شده است که سازمان هایی که  دارای اعضایی با سطوح بالای تعهد سازمانی هستند،عملکرد و بهره وری بیشتر و بالاتر و سطح کمتر غیبت و تأخیر را دارا هستند(سیار،1387: 42). در واقع تعهد سازمانی نشان دهنده رابطه فرد با سازمان بوده که این رابطه در سازمان بطور معناداری قابل توصیف است (بتاماریا [26]و همکاران، 2011). به علاوه سال های زیادی است که به عنوان یک سازه اصلی در درک رابطه بین مدیر و کارکنان شناخته شده است(گوتام،دیک،واگنر،آپادیای، و دیویس[27]،2004: 4).در توضیح اهمیت تعهد سازمانی، آلن و می یر[28] به این جمله مورو و مک الرویز[29](1993) اشاره می کنند که، تعهد سازمانی تکامل یافته ترین شکل تعهد در میان سازه های تعهد شغلی است(براون[30]،2003: 3).در موارد بسیاری سازمانها به افرادی نیاز دارند که به نفع سازمان و فراتر از وظایف محوله تلاش نمایند، کوتاهی در جهت ایجاد تعهد و پایبندی در بین اعضای سازمان، موجب افزایش هزینه ­های هنگفتی در جهت کنترل و نظارت دقیق خواهد بود. یکی دیگر از دلایل توجه و اهمیت این موضوع، این است که تعهد سازمانی از مبانی تئوریکی قوی، انسجامی معنا­دار و تمرکزی وسیع برخوردار می­باشد.از آن جایی که کارکنان کمتر به وقایع و اتفاقاتی که در محل کار آنها رخ می‏دهد به دیده بی‏اعتنایی می‏نگرند، آنان از افراد و وقایع تأثیر می‏پذیرند و بر پایه ارزیابی مثبت یا منفی خود پاسخ‏های نگرشی (ادراکی) و رفتاری از خود بروز می‏دهند (استیرز و پورتر[31]، 1987). لذا لازم است که مدیران از ارزشیابی‏های نگرش (ادراک) افراد آگاهی داشته و در جهت جلوگیری از ناهماهنگی شناختی، تنش و بهبود عملکرد، انگیزش و افزایش تعهد سازمانی کارکنان اقدامات لازم بعمل آورند. رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز هنگامی ایجاد می شود که کارکنان از شغلشان راضی باشند.رفتارشهروندی افعال واقدامات ایثارگرانه و تمایل به از خودگذشتگی کارکنان را به منظور تامین آسایش و رفاه دیگران تبیین می کنند. محیط های رقابتی کسب و کار امروزی کارکنانی را می طلبد که شهروندان خوبی باشند، به شکلی که کارکنان تمایل به گسترس همیاری و کمک به همکاران، مدیران و ارباب رجوع را از خود بروز دهند. با توجه به اهمیت سه متغیر یاد شده برای پیشرفت سازمانها وخودکنترلی افراد درسازمان ها واثربخشی افراد درون سازمان ها، در پژوهش حاضر محقق به دنبال این است  که چه رابطه ای بین معنویت محیط کار و تعهد سازمانی بارفتار شهروندی سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز وجود دارد؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهمیت رضایت شهروندان از ارائه خدمات به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان می باشد از این رو موضوع رفتار شهروند سازمانی بسیار مورد توجه قرار دارد.رفتار شهروندی سازمانی، نتیجه رویکرد درون نگرانه ای است که بیشتر با محیط های معنوی پیوند می خورد .فرض بر این است که این قبیل محیط ها، زندگی کامل تری را برای کارکنان فراهم می آورد و نتایج و پیامدهای مثبتی از قیل سودآوری بیشتر برای سازمان ها به همراه دارد معنویت در کار با افزایش خلاقیت، صداقت، اعتماد و تعهد در محیط کار، همراه با بالارفتن احساس تکامل شخصی و بالندگی کارکنان پیوند خورده است(لونددین و کیترین[32]،2002 ، 7). تحقیقات نشان می دهد که مدیران می توانند رفتار شهروند سازمانی را با ایجاد یا بهبود محیط کاری مثبت پرورش دهند، بجای اینکه متوسل به زور شوند، به فرآیندهای انتخاب یا استخدام یا جامعه پذیری اتکا نمایند ( تورنیپسید و مارکینسون [33] ، 1996، 46). رفتار شهروندی سازمانی بعنوان الگوی نوین رفتار کارکنان در سازمانها امروز بعنوان رویکرد مدرن مدیریت نوین نیروی انسانی در بسیاری از سازمانهای داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفته است(مستبصری، 1387: 9).رفتار شهروندی سازمانی به این دلیل که انگیزه و توانایی کارکنان را افزایش داده و محیط سازمانی مطلوب تری را ایجاد می نماید ، بر عملکرد سازمانی تاثیر میگذارد(هانگ یام[34]، 2011). کارکنانی که رفتار شهروندی سازمانی را بروز می دهند، به شکل گیری یک محیط کاری بهره ور و لذت بخش کمک می نمایند(اسپنس[35]، 2010).تحقیقات نشان داده اند که رفتار شهروندی به موفقیت سازمان ها و شرکت ها کمک می کند. نتایج حاصل از تحقیقات انجام شده در 116 شرکت بیمه حاکی از این مطلب است که، رفتار شهروندی سازمانی با موفقیت شرکت و عملکرد سازمان ارتباط دارد (پورساکف، مکنزی و همکاران[36]1993). سازمانها، بویژه در کشورهای جهان سوم که نیازمند جهشی عمده در افزایش کارامدی می باشند، بایستی زمینه را به گونه ای فراهم سازند که کارکنان و مدیرانشان با آرامش خاطر تمامی تجربیات، توانایی ها و ظرفیت های خود در جهت اعتلای اهداف سازمانی بکار گیرند.این مسیر محقق نخواهد شد ، مگر آنکه اصول و قواعد مربوط به رفتار شهروند سازمانی شناسایی و بسترهای لازم برای پیاده سازی اینگونه رفتارها فراهم گردد ( مقیمی، 1384، 22).اخیرا بیش از 70 کتاب در رابطه با معنویت و مدیریت و همچنین معنویت در زندگی سازمانی به رشته تحریر در آمده است. بیشتر این کتاب ها ماهیت تجربی داشته و چگونگی به کارگیری سنت های معنوی مختلف در محیط کار را شرح داده اند.(زایدمن[37] و همکاران، 2012). اما همچنان انجام تحقیقات میدانی در این زمینه ضرورت دارد. دلایل سودمند بسیاری برای بررسی معنویت در سازمان ها وجود دارد.یک دلیل برای پیگیری تحقیق با این موضوع این است که با وجود چالش های روش شناختی که ایجاد می کند، معنویت یک نیاز انسانی انکار ناپذیر برای بسیاری از افراد است و معنویت محیط کار یک واقعیتی است که نباید توسط جامعه و سازمان ها نادیده گرفته شود، عده ای از پژوهشگران اظهار داشته اند که دانش سازمانی بیشتر از این نمی تواند از مطالعه، درک و بحث از سازمان ها به عنوان پدیده های معنوی پرهیز کند(رگو و کنها[38]،2008: 56). بدون تردید،بزرگترین چالش در زندگی هر فرد، تنها کسب پاداش، ارتقاء یا موفقیتهای بزرگ نیست، بلکه موضوع مهم این است که چگونه بین زندگی شخصی، کاری و معنوی به طور موفقیت آمیزی تعادل و توازن برقرار نماید. برای برخی افرادشاغل، این ایجاد تعادل و توازن چالشی عمده و اساسی محسوب می شود (آتش پور،آقایی و کاظمی،1384: 237).پدیده عدم اطمینان محیط­ها در عصر كنونی، سازمانها را بر آن داشته است تا پاسخ­های بسیار گوناگون و متفاوت داشته باشند. یكی از عملی ترین شیوه­های ترغیب كاركنان به این امر این است كه با تمام وجود خودرا وقف كار نمایند و از این طریق خود تمام عیار خویش را در كار بیابند كه پی­آمد آن كاركنانی خلاق و نوآور در پاسخگویی به محیط های متلاطم خواهد بود. بروز خود تمام عیار در كار با ورود معنویت در سازمان میسر خواهد بود(مندی و مایكل[39]،2002،به نقل از موسوی،1387: 7).آلبوکورک [40]وهمکاران (2014) در تحقیقات خود دریافتند که معنویت در محیط کار باعث بهبود رسیدن به هدف سازمان و بهبود عملکرد سازمانی می شود. همچنین تجربه معنویت در كار، با افزایش خلاقیت، صداقت و اعتماد در كار همراه است(کینجرسکی و اسکرپنیک[41]،2001،به نقل از عابدی جعفری و رستگار،1386: 102).بعضی از محققان عقیده دارندکه نوعی تنش اساسی بین اهداف عقلایی و تکامل معنوی در سرتاسر محیط‌های کاری به وجود آمده است. سازمانها اکنون به طور روز افزونی، بی‌ارزشی کسب موفقیت‌های مالی را در مقابل هزینه ارزش‌های انسانی درک کرده‌اند؛‌ و در شروع هزاره جدید برای کمک به کارکنان در جهت متوازن ساختن زندگی کاری و خانوادگی آنها و نیز شکوفا ساختن قابلیت‌های بالقوه‌شان در محیط کاری راه‌های جدیدی یافته‌اند”(مارکز[42] و دیگران،۲۰۰۵: 81). پارادایم منعطف و خلاق معنویت نیز در پاسخ به همین نیازها و فشارها ظهور کرده است و محققان زیادی این امر را تأیید کرده‌اند(اشموس و دوچن[43]، ۲۰۰۰؛بیبرمن و ویتی[44]،۱۹۹۷؛نیل[45] و بیبرمن،۲۰۰۳ و ۲۰۰۴؛ فرشمن[46]،1999؛ میتروف و دنتون[47]،۱۹۹۹) علاوه بر این،محیط ­های متلاطم و آشوب زده، سازمان ­ها را همواره در دو لبه نظم و بی نظمی یا ثبات و تغییر قرار داده است، برای رویارویی با چنین وضعیت و شرایطی می توان از معنویت به عنوان منجی سرشار از معنای پایدار بهره برد و تناقض نمایی نظم و بی نظمی در سازمان را حل و فصل نمود و با تلفیق معنویت و كار ، بدون طرد هر یك، آنان را بطور مقتضی به كار بست، چرا كه سازمان ها برای فعالیت مستمر در عرصه ­های مختلف نیازمند شیفت همیشگی بین دو حالت تغییر و ثبات هستند. از یك طرف سازمان ها از نظم و ثبات آنها با عقلانیت پیوند می خورد و از طرف دیگر بی نظمی و تغییر آن ها با معنویت در سازمان ارتباط دارد(رستگار،1385: 38).در توضیح اهمیت تعهد سازمانی، آلن و می یر[48] به این جمله مورو و مک الرویز[49](1993) اشاره می کنند که، تعهد سازمانی تکامل یافته ترین شکل تعهد در میان سازه های تعهد شغلی است(براون[50]،2003: 3).در موارد بسیاری سازمان ها به افرادی نیاز دارند که به نفع سازمان و فراتر از وظایف محوله تلاش نمایند، کوتاهی در جهت ایجاد تعهد و پایبندی در بین اعضای سازمان، موجب افزایش هزینه ­های هنگفتی در جهت کنترل و نظارت دقیق خواهد بود. یکی دیگر از دلایل توجه و اهمیت این موضوع، این است که تعهد سازمانی از مبانی تئوریکی قوی، انسجامی معنا­دار و تمرکزی وسیع برخوردار می­باشد.محققان تعهد سازمانی را به عنوان یك متغیر مهم در فهم رفتار كاركنان می دانند. تحقیقات نشان داده اند كه تعهد، عملكرد كاركنان، برون داده های سازمانی ازقبیل تمایل به ترك خدمت، فروش و سودآوری مؤسسه و نیز غیبت كاركنان را تحت تأثیر قرار می دهد. به طوری كه وجود تعهد باعث افزایش سودآوری و كاهش ترك خدمت شده و با تأثیر بر عملكرد كاركنان باعث افزایش بهره وری و بهبود و نیز افزایش كیفیت ارائه خدمات می گردد. در این میان مدیران منابع انسانی میتوانند با آگاهی از تعهد، اهداف سازمانی را بهبود بخشیده و راهكارهایی برای توسعه سازمان تعیین كنند (مدنی و زاهدی، 1384 ).بنابراین به نظر می رسد پرداختن به موضوعاتی از قبیل معنویت در محیط کار و تعهد  سازمانی و رفتار شهروندی هم مهم و هم ضروری باشد به نظر می رسد نتایج احتمالی کاربردی پژوهش حاضر برای کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز مفید خواهد بود. کارکنان معنوی اهداف و ارزشهای سازمان را اهداف و ارزشهای خود می دانند همچنین از کار گروهی لذت می برند، با دیگر همکاران به خوبی تعامل دارند، با هم همکاری متقابل دارند و با تلاش جهت تحقق اهداف و متعهد و مقید ماندن به آن ها موفقیت و بقای سازمان را تضمین می کنند.همچنین کارکنان متعهد احساس وفاداری نسبت به سازمان دارند، هزینه های ترک سازمان در بین آنها بسیار پایین است، همیشه نسبت به سرنوشت سازمان نگرانند و با تلاش قابل ملاحظه به خاطر سازمان در پیشرفت سازمان نقش به سزایی ایفا می کنند.رفتارهای اختیاری کارکنان نیز می تواند موجب صرفه جویی های قابل ملاحظه ای در سازمان شود و بهروری سازمان را افزایش دهد. انجام این تحقیق جهت ارائه دیدگاه هایی به منظور کمک به بالا بردن آگاهی کارکنان نسبت به رفتار شهروندی در سازمان و همچنین تعهد و جلوگیری از انحراف کارکنان و حفظ کارکنان متعهد و بااخلاق ضروری به نظر می رسد..

اهداف پژوهش

هدف کلی :

تبیین رابطه معنویت درمحیط کار وتعهد سازمانی با رفتارشهروندی سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز

اهداف جزئی  :

  • تبیین رابطه ابعاد معنویت درمحیط کار با رفتار شهروندی سازمانی
  • تبیین رابطه ابعاد تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی
  • پیش بینی رفتارشهروندی سازمانی از طریق ابعاد معنویت در محیط کار
  • پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی از طرق ابعاد تعهد سازمانی
  • پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی از طریق معنویت درمحیط کار و تعهد سازمانی

 

فرضیات پژوهش

فرضیه اصلی:

بین معنویت در محیط کار و تعهدسازمانی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه های فرعی:

  • بین ابعاد معنویت در محیط کار بارفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
  • بین ابعاد تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنا داری وجود دارد.
  • ابعاد معنویت در محیط کار به طور معناداری قادر به پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی می باشد.
  • ابعاد تعهد سازمانی به طور معناداری قادر به پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی می باشد.
  • معنویت در محیط کار وتعهد سازمانی به طور معناداری قادر به پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی

می باشد.

 

تعاریف نظری و عملیاتی

تعریف مفهومی رفتار شهروندی سازمانی:

شامل رفتارهای اختیاری کارکنان است که جزئی از وظایف رسمی آن ها نیست و مستقیما از سوی سیستم سازمانی برای آن رفتارها پاداش در نظر گرفته نمی شود؛ ولی میزان اثربخشی سازمان را افزایش می دهد (پادساکف[51]و همکاران،2000).

-رفتارهای شهروندی معطوف به کارکنان: لی و آلن رفتار های شهروندی معطوف به کارکنان را شامل رفتارهایی مانند نوعدوستی، وجدان، ادب و احترام، مهربانی و محبت، رفتار مدنی، رشد و توسعه شخصی، همدلی و گذشت می دانند.

– رفتارهای شهروندی معطوف به سازمان:این گونه رفتار ها بیانگر رفتارهایی مانند وظیفه شناسی، وقت شناسی، فرمانبرداری یا اطاعت سازمانی، و حضور فعال در سازمان، مشاركت سازمانی، حمایت و وفاداری سازمانی، فداكاری شغلی، كمك به همكاران و سازمان، و همكاری و هماهنگی در سازمان می باشد.(فانی و همکاران،1390: 37).

تعریف عملیاتی رفتارشهروندی سازمانی

در این تحقیق رفتار شهروندی سازمانی نمره ای است که فرد از پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی که توسط لی وآلن[52](2002) طراحی شده کسب می کنند.. پرسشنامه از  دو بعد تشکیل شده است که عبارتند از:

1)رفتار های معطوف به کارکنان: نمره ای که فرد از پاسخ به گویه های 2،3،4،5،6،7،8،1 اخذ می کند.

2)رفتار های معطوف به سازمان: نمره ای که فرد از پاسخ به گویه های 9،10،11،12،13،14،15،16 اخذ می کند.

تعریف مفهومی معنویت در محیط کار:

نمی‌توان تعریف واحدی از معنویت و همچنین از معنویت در محیط کار ذکر کرد. معنویت در محیط کار شامل تلاش جهت یافتن هدف نهایی فرد در زندگی، برقراری ارتباطی قوی با همکاران و سایر افراد مرتبط با کار، و سازگاری میان باور های شخصی و ارزش های سازمانی می باشد(میلیان[53] و همکاران، 2003: 428).

– کار معنادار: یک جنبه اساسی معنویت در کار شامل یک حس عمیق معنا و مقصود در کار است. این بعد از معنویت در محیط کار، مشخص می‌کند که چگونه کارکنان در کار روزمره ‌شان در سطح فردی تعامل دارند. بیان معنویت در کار شامل این فرض است که هر فردی انگیزش درونی، تمایل و علایقی برای مبادرت به انجام فعالیت‌هایی دارد که معنای بیشتری به زندگی خودش و دیگران می‌بخشد. شاخص های این بعد، لذت بردن از کار، انرژی و روحیه گرفتن از کار، مرتبط بودن کار فرد با آنچه فکر می کند در زندگی مهم است، لحظه شماری برای رفتن سر کار، احساس مفید بودن فرد به خاطر انجام کار، و مفهوم داشتن کار برای فرد است(میلیان و همکاران،2003: 428).

– احساس همبستگی: یک بعد اساسی دیگر از معنویت در محیط كار، شامل احساس نوعی پیوند و احساس همبستگی عمیق با دیگران است. این بعد از معنویت در محیط كار، در سطح گروهی از رفتار انسانی رخ می‌دهد و بر تعاملات بین کارکنان و همکاران دلالت دارد. همبستگی در محیط کار مبتنی بر این باور است که افراد یکدیگر را در پیوند با هم می‌دانند و این که بین خود درونی هر فرد با خود درونی دیگران رابطه وجود دارد. این سطح از معنویت در محیط كار، شامل ارتباطات فکری، احساسی، و معنوی بین کارکنان در گروه‌های کاری می‌باشد. شاخص های این بعد، ارزشمند بودن کار گروهی، احساس جزء مفید جامعه بودن، حمایت افراد سازمان از هم، آزادی بیان نظرات، آشنایی کارکنان با اهداف سازمان، توجه کارکنان به حال همدیگر، و احساس عضو یک خانواده بودن در سازمان هستند(میلیان وهمکاران،2003: 429).

– همسویی ارزش ­ها: سومین بعد معنویت محیط کاری، تجربه یک حس قوی از همسویی بین ارزش‌های فردی کارکنان با رسالت، مأموریت، و ارزش‌های سازمان است. این بعد از معنویت در محیط كار، تعامل کارکنان با اهداف بزرگ‌تر و عالی سازمانی را دربرمی‌گیرد. همسویی با ارزش‌های سازمان به این معنی است که افراد باور دارند که مدیران و کارکنان در سازمان دارای ارزش‌های مرتبط و یک نوع وجدان قوی هستند و سازمان نسبت به رفاه کارکنان و همبستگی آنان توجه دارد. شاخص های این بعد شامل اهمیت ارزش های مهم سازمان برای فرد، توجه سازمان به افراد کم درآمد، حمایت سازمان از همه کارکنانش، مهم بودن اهداف سازمان برای فرد، اهمیت سلامت کارکنان برای سازمان، حس مؤثر بودن فرد در تحقق رسالت سازمان، و توجه مطلوب سازمان به نیازهای روحی و معنوی سازمان می باشد(میلیان وهمکاران،2003: 429).

تعریف عملیاتی معنویت درمحیط کار:

در این تحقیق میزان معنویت در محیط کار برابر است با نمره ای که هر یک از افراد از پاسخ به پرسشنامه معنویت در محیط كار که توسط میلیمان[54] و همكارانش(2003) طراحی شده کسب کرده اند. این پرسشنامه دارای سه بعد است که عبارتند از:

1) معنادار بودن كار: نمره ای که فرد از پاسخ به گویه های 1،2،3،4،5،6 اخذ می کند.

2) احساس همبستگی: نمره ای که فرد از پاسخ به گویه های 7،8،9،10،11،12،13 اخذ می کند.

3) همسویی با ارزش های سازمان: نمره ای که فرد از پاسخ به گویه های 14،15،16،17،18،19،20 اخذ می کند.

 

تعریف مفهومی تعهد سازمانی :

تعهد سازمانی درجه نسبی تعیین هویت فرد با یک سازمان خاص و درگیری و مشارکت او با آن سازمان می­باشد. در این تعریف تعهد سازمانی سه عامل را شامل می­شود(موودی،استیرز وپورتر[55]،1979: 212) :

  1. تمایل قلبی و عمیق برای ادامه عضویت با سازمان
  2. تمایل به تلاش قابل ملاحظه به خاطر سازمان
  3. اعتقاد قوی به اهداف و ارزش های سازمان.

– تعهد مستمر: تعهد مستمر به ارزیابی کارکنان از اینکه آیا هزینه های ترک سازمان از هزینه های ماندن در آن بیشتر است یا نه اشاره می کند(اورتگا-پارا و ساستر-کاستلو[56]، 2013 : 1080) .شاخص های این بعد شامل تلاش فرد برای سازمان بیشتر از انتظار سازمان از او، معرفی محل کار به عنوان سازمانی بزرگ، احساس وفاداری به سازمان، پذیرفتن هرگونه تکلیف کاری در سازمان، و مشابهت ارزش های فرد و سازمان است.

– تعهد عاطفی: یکی از ابعاد تعهد سازمانی تعهد عاطفی است که به تعلق عاطفی کارکنان، درک عاطفی آنان و پیوند و مشارکت آنان و عجین شدن آنان با سازمان اشاره دارد (اورتگا-پارا و ساستر-کاستلو[57]، 2013 : 1075). شاخص های این بعد، احساس افتخار از بیان عضویت در سازمان، تمایل فرد برای کار کردن در سازمان دیگر، روحیه گرفتن از سازمان، ترک سازمان با تغییر کمی در شرایط فعلی فرد، و احساس شادی از پیوستن به سازمان با وجود داشتن حق انتخاب سازمان های دیگر می باشند.

– تعهد تکلیفی یا هنجاری: این بعد از تعهد به احساس کارکنان از وظیفه و الزام نسبت به سازمانی که در آن مشغول به کار هستند اشاره دارد (اورتگا-پارا و ساستر-کاستلو، 2013 : 1071). شاخص های این بعد، دستاورد های مهم در اثر پیوستن به سازمان،سازگاری خط مشی های سازمان با خواسته های فرد، نگرانی فرد نسبت به سرنوشت سازمان، بهتر بودن سازمان کنونی برای فرد نسبت به سازمان های دیگر، و اشتباه بودن تصمیم فرد برای کار در سازمان هستند.

تعریف عملیاتی تعهد سازمانی:

در این تحقیق میزان تعهد سازمانی نمره ای است که هر یک از افراد از پاسخ دادن به پرسشنامه تعهد سازمانی که توسط موودی، استیرز و پورتر[58](1979) ابداع گردیده است کسب می کنند.. پرسشنامه شامل سه بعد است که عبارتند از:

1)تعهد مستمر: نمره ای است که فرد از پاسخ به گویه های 1،2،3،4،5 اخذ می کند.

2) تعهد عاطفی: نمره ایست که فرد از پاسخ به گویه های 6،7،8،9،10 اخذ می کند.

3) تعهد تکلیفی: نمره ای است که فرد از پاسخ به گویه های 11،12،13،14،15 اخذ می کند.

 

[1]Entra- role behavior

[2]Extra – role  behavior

[3]Hui  et al

[4]Organizational  citizenship  behavior(ocb)

[5]koopman

[6]Bateman  and  organ

[7]Podsakoff&Makenzy

[8]Moorhead & Griffin

[9]Organizational Commitment

[10]Siterz

[11]Moro

[12]Allen & Meyer

[13]workplace spirituality

[14]Freshman

[15]Wanger-Marsh & Conley

[16]Burack

[17]Milliman, Czaplewski & Ferguson

[18]Fare  et  al

[19]organ

[20]Anget

[21]Podsakoff

[22]Organ&Royan

[23]Biberman &Whitty

[24]Butts

[25]Mitroff&Denton

[26]Bte Marmaya

[27]Gautam, Van-Dick, Wagner, Upadhyay, & Davis

[28]Allen&meyer

[29]McElroy’s

[30]Brown

[31]Siterz & portez

[32]Lund  Dean , Diane  Kitherine

[33]Tumipsi & Markinson

[34]Hongyun

[35]Spence

[36]Podsakoff & Makenzy

[37]Zaidman

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:32:00 ب.ظ ]