متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته : روانشناسی |
فهرست نمودارها/اشکال
نمودار شماره عنوان نمودارصفحه
2-1. | رابطه سلامت روان با حیطه های مشابه …………………………………………… | 43 |
4-1. | فراوانی و درصد فراوانی جمعیت نمونه به تفکیک وضعیت آزمودنی……. | 76 |
4-2. | فراوانی و درصد فراوانی دختران فراری به تفکیک تحصیلات…………….. | 77 |
4-3. | فراوانی و درصد فراوانی دختران عادی به تفکیک تحصیلات……………… | 78 |
4-4. | فراوانی و درصد فراوانی دختران فراری به تفکیک تعداد اعضای خانواده | 79 |
4-5. | فراوانی و درصد فراوانی دختران عادی به تفکیک تعداد اعضای خانواده … | 80 |
4-6. | فراوانی و درصد فراوانی دختران فراری به تفکیک شغل پدر………………… | 81 |
4-7. | فراوانی و درصد فراوانی دختران عادی به تفکیک شغل پدر……………….. | 82 |
4-8. | فراوانی و درصد فراوانی دختران فراری به تفکیک شغل مادر……………… | 83 |
4-9. | فراوانی و درصد فراوانی دختران عادی به تفکیک شغل مادر………………. | 84 |
4-10. | فراوانی و درصد فراوانی دختران فراری به تفکیک وضعیت سکونت ……. | 85 |
4-11. | فراوانی و درصد فراوانی دختران عادی به تفکیک وضعیت سکونت …….. | 86 |
چکیده فارسی
این مطلب را هم بخوانید :
هدف:این پژوهش با هدف مقایسه همبستگی خانوادگی، سلامت روانی و جهت گیری مذهبی در دختران فراری و عادی شهر تهران انجام شد. روش: روش تحقیق علّی-مقایسه ای و جامعه آماری آن 200نفر ازختران فراری و عادی شهر تهران در سال 93 بودند که از این تعداد 200 نفر، 100 نفردختران عادی به شیوه تصادفی ساده و 100نفردختران فراری به شیوه در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های همبستگی خانواده، سلامت روان و جهت گیری مذهبی پاسخ دادند. داده های حاصل به روش تحلیل پارامتریک تحلیل واریانس چندمتغیره مانوابا نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که همبستگی خانوادگی، سلامت روانی و جهت گیری مذهبی در بین دختران فراری مستقر در مراکز نگهداری بهزیستی و عادی شهر تهران متفاوت است. همبستگی خانوادگی در بین دختران فراری و عادی شهر تهران متفاوت است.سلامت روانی در بین دختران فراری و عادی شهر تهران متفاوت است.جهت گیری مذهبی در بین دختران فراری و عادی شهر تهران متفاوت است.
واژه گان کلیدی:
همبستگی خانوادگی، سلامت روانی، جهت گیری مذهبی، دختران فراری و عادی
1-1- مقدمه
پدیده فرار[1] از منزل از جمله پدیده هایی است که همواره توجه متخصصان علوم روانی و اجتماعی را به خود معطوف داشته است. درک علل، پیش زمینه ها، همچنین عواقب و نتایج پدیده فرار، دارای اهمیت ویژه ای در پیشگیری از نتایج زیانبار فرار است (تایلر و کاوس[2]، 2002). خانوادۀ هسته ای (که هستۀ متشکل از شوهر، زن و فرزندان است) به طور سنتی به عنوان تأمین کنندۀ اصلی امکان تربیت اجتماعی فرزندان خردسال و نوجوانان و حامی سنن فرهنگی تلقی می شود. همچنین خانواده های هسته ای به عنوان یک گروه اجتماعی که جامعه روابط جنسی را در آن تنها در حریم و چارچوب قانون مجاز می شمارد، نگریسته می شود. لیکن، هسته خانواده سنتی در حال کوچک و کوچکتر شدن است به طوری که در حال حاضر تنها حدود 25% کل انواع خانواده ها را تشکیل می دهد. سلامت خانواده در طول عمر خانواده دستخوش تغییر می گردد. این واقعیت که در یک مقطع زمانی خاص، خانواده از سلامت برخوردار است، تضمینی برای تداوم این وضعیت نیست. در حقیقت، دستیابی و حفظ سلامت مستلزم کار مداوم هر یک از اعضای خانواده و همچنین کل خانواده به عنوان یک سیستم است. یکی از کنش های خانوادگی انسجام و یا همبستگی خانوادگی[3] است که نشان دهنده رابطه عاطفی میان والدین و فرزندان است (سامانی، 1384).
طبق دیدگاه سیستمی، خانواده مجموعه ای از عناصر به شمار می رود که در این مجموعه هر یک از عناصر دارای نقش های تعریف شده و در عین حال پویا هستند. السون[4] (1999) با نگاه سیستمی به ارایه مدلی پیرامون ارتباطات خانواده پرداخته که این مدل مشتمل بر سه بعد انسجام خانواده، انعطاف پذیری خانواده و ارتباط در خانواده است. انسجام یا همبستگی در این مدل نشان دهنده پیوند عاطفی میان فرزندان و والدین است و شامل مؤلفه های رابطه عاطفی، تعامل خانوادگی، روابط زناشویی، روابط والدین و فرزند، میزان تعامل به لحاظ زمان و مکان، نوع دوست و علایق و نهایتاً نحوه گذراندن اوقات فراغت می باشد (سعیدی و حسن زاده، 1385).
یكی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، بهداشت روانی آن جامعه است. بی شك سلامت روان[5]، نقش مهمی در تضمین پویایی و كارآمدی هر جامعه ایفا می كند. از آنجا كه دانشجویان از اقشار مستعد، برگزیده جامعه و سازندگان فردای هر كشور می باشند، بنابراین سلامت روانی آنان از اهمیت لازم و ویژه ای در یادگیری و افزایش آگاهی علمی برخوردار است (ابراهیمی، 1384).
سلامت روان مفهومی است که درباره آن دیدگاه های متفاوتی وجود داشته و هر دیدگاه از زاویه ای خاص به تعریف و تبیین ویژگی های آن پرداخته است. در دیدگاه روانکاوی پیوستار سلامت و بیماری بر اساس سطوح ناهشیاری قابل تحلیل است. روانکاوان در جریان واکاوی سلامت روانشناختی بر نقش تعارض های درون فردی از جمله تکانه ها، اضطراب ها و دفاع های ناخودآگاه تأکید دارند. در نگاه روانکاوی نوین بر نقش خود و خودآگاهی در سلامت روانشناختی تأکید زیادی شده است. در دیدگاه انسان گرایی بر عکس روانکاوی سلامت روان تنها در محدوده انسان های به غایت سالم مطالعه شده است. به اعتقاد صاحبنظران حوزه انسان گرایی بیماری روانی و سلامت روان را نباید دو سوی یک پیوستار دانست بلکه باید بین آنها تفاوت قائل شد. افراد سالم و رشد یافته لزوماً محصول پالایش ها و واکاوی های حوزه آسیب شناسی روانی نیستند. به همین دلیل انسان گرایان معتقدند اگر قرار باشد که اشخاص درمانده، نابالغ و ناسالم بررسی شوند آنچه در آنان مشاهده خواهد شد فقط جنبه های منفی انسانی است و نه جنبه های مثبت. بنابراین سلامت روان به معنای ارتقاء دادن جنبه های مثبت در انسان ها است. در دیدگاه شناختی نیز همانند انسان گرایان بر جنبه های مثبت انسانی در سلامت روان تأکید شده است (پیرخائفی، 1391).
بر پایه رویکرد سازمان بهداشت جهانی، سلامتی به معنای رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی است و نه فقدان بیماری و ناتوانی. سلامت روان در سایۀ اینکه فرد چه احساسی نسبت به دنیای پیرامون، محل زندگی، اطرافیان، میزان درآمد و موقعیت مکانی و زمانی خویش دارد، شکل می گیرد (نوابی نژاد، 1373).
سلامت روانی یکی از مباحث مهمی است که در رشد و بالندگی خانواده و جامعه مؤثر است. به طور کلی، بهداشت روانی، ایجاد سلامت روان به وسیلۀ پیشگیری از ابتلا به بیماری های روانی، کنترل عوامل مؤثر بر بروز آن، تشخیص زودرس، پیشگیری از عوامل ناشی از برگشت بیماری های روانی و ایجاد محیطی سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی است (میلانی فرد، 1382). سلامت روان عبارت است از سازگاری مداوم با شرایط متغیر و تلاش برای تحقق اعتدال بین تقاضاهای درونی و الزامات محیط در حال تغییر (گلدنبرگ و همکاران، 1997). برخوردار نبودن از سلامت روانی از پیشرفت فرد و جامعه جلوگیری می کند؛ زیرا در چنین شرایطی فرد توانایی اجرای صحیح وظایف محوله و ایفای نقش های اجتماعی را ندارد؛ بنابراین، هم فرد و هم جامعه رو به تحلیل می روند. تعریفی دیگر، بهداشت روانی را عبارت از سلامت فکر دانسته و بیان می کند که بهداشت روانی نشان دهنده وضع مثبت سلامتی روان فردی است که می تواند برای ایجاد سیستم ارزشی در مورد ایجاد تحرك، پیشرفت و تکامل در حد فردی، ملی و بین المللی اقدام کند (خسروی و آقاجانی، 1382).
دنیای چالش برانگیز امروز انسان را همواره دستخوش نگرانی و تلاطم های روحی می کند، برای همین انسان به دنبال چیزی می گردد که او را از نگرانی ها برهاند. مذهب و معنویت[6] امروزه به عنوان ابزاری شناخته شده است که می تواند موجب آرامش روان و هدایت و معرفت درونی و حفظ تعادل فکری گردد و با سلامت جسمی و روانشناختی فرد مرتبط است. معنویت موجب می شود انسان هنگام رویارویی با مشکلات و ناملایمات زندگی خود را نبازد و قدرت مقابله با آنها را داشته باشد، چون با ایمان و اعتقاد به یک نیروی قدرتمند جلو می رود و با مشکلات مقابله می کند، به همین علت بسیاری از روان درمانگران سعی کرده اند که از دین و معنویت در درمان اختلالات روان شناختی استفاده کنند (آرگل[7]، 2009).
بر همین اساس انگیزه محقق نیز در این پژوهش، مقایسه همبستگی خانوادگی، سلامت روانی و جهت گیری مذهبی[8] در دختران فراری و عادی شهر تهران می باشد.
1-2- بیان مسأله
فرار از خانه پدیده ای است که میزان آن در سال های اخیر رشد کرده به طوری که تدریجاً به یک نگرانی و معضل اجتماعی تبدیل شده است. فرار از خانه به معنای دوری از خانه بدون اجازه والدین یا سرپرست قانونی است، موقعیتی که در آن یک نوجوان از خانه و یا محل سکونتش برای حداقل یک شب بدون اجازه غیبت کند. بر اساس برآورد بخش خدمات انسانی و سلامت ایالات متحده، سالانه 1 میلیون جوان از خانه فرار می کنند. در سال های بین 2002- 1999 پلیس رسمی سنگاپور 2433 مورد فرار از خانه در سنین زیر 16 سال را گزارش کرده است که به طور متوسط سالانه 600 مورد را در بر می گیرد که 60% این موارد مربوط به دختران بوده است (خانگ[9]، 2009).
بر اساس مطالعات کمیته حمایت از جوانان در یک زمینه یابی ملی از دانش آموزان دبیرستانی کره ای در سال 1998، 7/11% آنان سابقه فرار از خانه داشتند، این در حالی است که بزرگترین نگرانی این است که 2/74% این دانش آموزان، فرار از خانه را به عنوان یک انتخاب در نظر گرفته اند. سابقه فرار در ایالات متحده نشان می دهد که 90% فراریان از خانه، در طی یک ماه به خانه باز می گردند و بیش از 99% آنان در مدت یک سال به خانه باز می گردند. تحقیقات نشان می دهد که این پدیده در دختران نوجوان شیوع بیشتری دارد. در ایران نیز نتایج گزارش های منتشر شده حاکی از آن است که پدیده فرار از خانه در بین دختران در سال های اخیر افزایش چشمگیری یافته است. طبق گزارش شاره و همکاران (1385) تعداد دختران فراری در سال 1378، 20 برابر بیشتر از سال 1365بوده است و در چهار ماهه آخر سال 1380، 6156 نوجوان فراری دستگیر شده اند. البته آمار دختران فراری از منزل دقیق نیست، چرا که ممکن است تمام آنها به مراکز بهزیستی مراجعه نکرده و یا توسط نیروی انتظامی دستگیر نشوند و بدون اینکه رسمأ گزارشی از فرارشان ارئه شود، روزها و گاه هفته ها زندگی خارج از خانه را تجربه کنند (تمنایی فر و همکاران، 1392).
منظور از انسجام خانواده، احساس همبستگی، پیوند و تعهد عاطفی است که اعضای یک خانواده نسبت به همدیگر دارند (اولسون، 1999). لینگرن[10] (2003) انسجام را به صورت احساس نزدیکی عاطفی
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-07-02] [ 03:12:00 ب.ظ ]
|