سلامت روان. 24

فصل دوم. 24

پیشینه و ادبیات پژوهش… 24

بخش اول: پیشینه نظری.. 25

مفهوم سلامت روان: 25

نظریه مکتب زیگموند فروید: 27

نظریه کارل یونگ: 27

نظریه اریک اریکسون: 28

نظریه اریک فروم : 28

نظریه آبراهام مازلو: 29

ویکتور فرانکل : 30

نظریه روانشناسی فردی آدلر: 31

ارتباط سبک زندگی و بعد مثبت تعریف سلامت روان. 31

ارتباط سلامت روان با نحوه جبران حقارت آدلری.. 34

سبک زندگی ناکارآمد و سلامت روانی پایین.. 35

نابهنجاری روانی از دیدگاه آدلر. 37

گرایشهای محافظ.. 39

علاقه اجتماعی.. 40

حمایت اجتماعی.. 42

مفهوم سازی حمایت اجتماعی.. 43

انواع حمایت اجتماعی.. 45

کارکردهای کلی حمایت اجتماعی.. 45

نقش های کارکردی حمایت اجتماعی در محدوده فرایند استرس و مقابله. 47

الگوهای مربوط به کارکردهای ضربه گیرانه حمایت اجتماعی در برابر استرس… 49

سبک های مقابله ای.. 51

علاقه اجتماعی، و سبک های مقابله. 57

نظریه های مقابله با استرس… 60

الگوی مبتنی بر پاسخ استرس… 60

 

الگوی مبتنی بر محرک استرس… 62

الگوی تبادلی استرس… 64

خودکنترلی.. 67

پیشینه پژوهش… 70

پیشینه پژوهش های خارجی.. 70

پیشینه پژوهش های داخلی.. 80

فصل سوم. 84

روش پژوهش… 84

روش پژوهش… 85

جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری.. 85

ابزار گردآوری اطلاعات.. 86

پرسشنامه راهبردهای مقابله ای: 86

ب) مقیاس خودکنترلی.. 87

سلامت عمومی: پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) 88

روش اجرا 89

روش تجزیه و تحلیل داده ها 90

رعایت اخلاق پژوهش… 91

مقدمه

بالغ بر سه دهه قبل، قلمرو مطالعاتی استرس و مقابله با هدف بازشناسی تعامل پویای بین فرد و محیط پدید آمد (موس[1]، 2002). برای چندین سال، محققان علاقمند به مطالعه علمی محیط، به منظور عینی سازی و کمی سازی محیط اطراف، تعداد رخدادهای منفی زندگی افراد و گرفتاری های روزانه آنها را در طول یک ماه گذشته بررسی کردند.

بررسی­ها نشان می­دهند که تنیدگی و استرس با بیماری روانی و مشکلات روانی ارتباط مثبت دارد (اسریواستاوا[2]،1991). افراد غالباً در مواجهه با عوامل استرس­زا، طیف گسترده­ای از راهبردهای مقابله­ای را مورد استفاده قرار می­دهند. این­که کدام راهبرد مقابله­ای به­کار گرفته شود، تا حدود زیادی به ماهیت علل استرس­زا و مشکلاتی که توسط آن ایجاد می­شود، بستگی دارد. تحقیقات بیلینگ[3] و موس (1982) نشان می­دهد که مردم عموماً مایلند مقابله مسأله مدار را بیشتر از روش هیجان­مدار به­کار برند. مقابله مسأله­مدار در موقعیت­هایی که می­توان کارهای سازنده انجام داد، به­کار می­رود و مقابله هیجان مدار اساسأ بعد از رویدادهایی به­کار می­رود که نمی­توان موقعیت را تغییر داد

بر خلاف نظریه های دیگر استرس، الگوی تبادلی استرس، الگوی رابطه بین فرد و محیط را ـ که به مثابه یک رابطه متقابل تلقی می­شودـ، بررسی می­کند (لازاروس و فولکمن[4]، 1998). در یک رویکرد مرجح تر درباره تعریف استرس، بر تعامل بین فرد و محیط تاکید شده است. در الگوی تبادلی لازاروس و فولکمن (1984)، فرایند استرس به مثابه رابطه ویژه بین فرد و محیط تلقی می­شود که در طی آن فرد مطالبات محیطی اثرگذار بر بهزیستی خود را از منابع فردی خویش، فراتر ارزیابی می­کند. دیو[5] (1989) پیشنهاد کرد تعریف تبادلی استرس به سه دلیل از تعاریف مبتنی بر پاسخ-محرک متفاوت می­باشد:1) استرس فقط نتیجه یک موقعیت یا یک پاسخ نیست، 2) فرایند استرس مستلزم تبادل بین فرد و محیط است و 3) مقابله و انطباق، قسمت های آشکار تبادل بین فرد و محیط می­باشند که در شکل گیری تجارب استرس زا اثرگذارند.

پاین[6] (2001) بیان می کند که در رویکرد تبادلی بر ادراک فرد از مطالبات محیط (یا عوامل استرس زا) و منابع فردی برای مقابله (برای مثال حمایت اجتماعی) ـ که ب

این مطلب را هم بخوانید :

دانلود رایگان پایان نامه حقوق درباره راهبردهای پلیسیه مثابه مهمترین عوامل تعیین کننده بهزیستی قلمداد می شوند ـ، تاکید می شود. در این رویکرد فرض می شود که افراد به طور مستمر محیط اطراف خود را ارزیابی می کنند و استرس، نتیجه ادراک فرد از عدم انطباق بین مطالبات ادراک شده و منابع در دسترس برای مقابله با آن مطالبات می باشد.

با این وجود، محققان علاقمند به قلمرو مطالعاتی حمایت اجتماعی از نظریه های استرس و مقابله نیز تاثیر پذیرفته اند (دانکل ـ اسچتر[7]، فولکمن و لازاروس، 1987). در این چارچوب، حمایت اجتماعی به مثابه تبادلات بین فردی وابسته به استرس تلقی می شود که از طریق آن، اعضای شبکه، در مواجهه با یک مساله از یکدیگر حمایت لازم را به عمل می آورند. در این معنا، حمایت اجتماعی در مواجهه با یک عامل استرس زا به مثابه یک راهبرد مقابله ای تلقی می شود (لیبرمن[8]، 1986).

خودکنترلی یکی دیگر از عوامل مطرح شده در نظریه های روانشناختی مرتبط با راهبردهای مقابله ای است. خودكنترلی عبارت است از تعارض درون فردی بین منطق و هوس، بین شناخت و انگیزه و بین برنامه ریز درونی و عمل كننده درونی، كه غلبه قسمت اول هر كدام از این زوج ها بر قسمت دوم است (راچلین[9]، 1995). ساسمن، دنت و لیو[10] (2003) در پژوهش خود كه با یك نمونه1050 نفری انجام گرفت. در یك مطالعه طولی كه توسط آدابرادوتیر و رافنسون[11] (2002) انجام گرفت نشان داده شد دانش آموزانی كه رفتارهای ضد اجتماعی بیشتری دارند سطح خودكنترلی كمتری دارند و در خطر بیشتری برای مواجهه و مشکلات رفتاری قرار دارند. اسودی[12] (1999) خودكنترلی پایین را به عنوان یك عامل كلیدی برای  مشکلات رفتاری در میان جوانان معرفی نمود. همچنین، شواهد تجربی مختلف به منظور تبیین تفاوت‌‌های فردی در الگوی پاسخ‌های رفتاری و شناختی دانش آموز در مواجهه با موقعیت‌های پیشرفت تحصیلی اعم از: مطالعه، یادگیری و امتحان، بر نقش با اهمیت خودکنترلی در حفظ توجه و دقت (مارچند، گوین، گاتیرز و آنتونیو[13]، 2012) و همچنین بر نقش منابع اطلاعاتی چندگانه مانند: باورهای خودکارآمدی (تیموتی[14]، 2004)، اهداف پیشرفت (پکران[15]، 2009)، ارزیابی‌های شناختی (شوجی، هاریگان، وول، استیون و میلر[16]، 2010) و خودنظم جویی تحصیلی(دانیلز[17] و استاپنیسکی[18]، 2012)، بیش از پیش تاکید کرده‌اند. نظریة کنترل ـ ارزش[19] هیجان‌های تحصیلی یا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...