پیشگفتار. 11

2-1- تعریف شخصیت… 11

2-1-1- دیدگاههایی درباره شخصیت… 13

2-1-2- دیدگاه روانکاوی.. 13

2-1-3- دیدگاه پدیدار شناختی.. 14

2-1-4- دیدگاه یادگیری یا رویکرد رفتاری.. 14

2-1-5- دیدگاه گرایشی.. 14

2-1-6- دیدگاه پردازش اطلاعات… 15

2-1-7- دیدگاه صفات… 15

2-1-8- طبقه بندی شخصیت… 15

2-1-9- بقراط و جالینوس… 15

2-1-10- کرچمر. 16

2-1-11- ویلیام شلدون. 17

2-1-12- آیزنک… 17

2-1-13- ادبیات مدل 5 عاملی.. 18

2-1-14- پیدایش و تحول الگوی 5 عاملی شخصیت… 19

2-1-15- ساخت شخصیت در الگوی 5 عاملی.. 20

2-1-16- رابطه بین الگوهای 5 عاملی و سایر الگوهای عاملی شخصیت… 20

2-1-17- ساختار و اندازه گیری شخصیت… 21

2-2 سلامت روان. 25

2-2-1- نظریه سیستم‌ها 26

2-2-2- رویکرد اکولوژیکی.. 27

2-2-3- مفهوم تعادل حیاتی.. 28

2-2-4- عوامل موثر در شکل گیری روانشناسی سلامت… 29

2-2-5 ملاک‌های سلامت روان. 29

2-2-6- عوامل موثر بر سلامت روان. 30

2-2-7- همه گیر شناسی.. 31

2-3- کمال گرایی.. 33

 

2-3-1 نظریه‌های كمال‌گرایی.. 34

2-3-2- كمال‌گرایی از دیدگاه اسلام. 39

2-3-3- انواع كمال‌گرایی.. 39

2-3-4- ابعاد كمال‌گرایی.. 41

2-3-5- ویژگی‌های افراد كمال‌گرا 42

2-4- تحقیقات انجام شده خارجی و داخلی.. 44

2-4-1- تحقیقات داخلی.. 44

2-4-2- تحقیقات خارجی.. 48

فصل سومروش اجرای تحقیق

3-1- پیشگفتار. 54

3-2- روش پژوهش…. 54

3-3- جامعه آماری.. 54

3-4- حجم نمونه و ویژگیهای آن. 54

3-5- ابزار اندازه گیری پژوهش…. 54

3-6- شیوه جمع آوری اطلاعات… 56

3-7- روشهای تجزیه و تحلیل داده ها 56

فصل چهارمتجزیه و تحلیل داده‌ها و یافته‌های تحقیق

4-1- مقدمه. 58

4-2- بررسی سوال‌های پژوهش…. 60

4-3-1- فرضیه فرعی اول. 62

4-3-2- فرضیه فرعی دوم. 62

4-3-3- فرضیه فرعی سوم. 63

فصل پنجمنتیجه‌گیری و پیشنهادات

5-1- خلاصه پژوهش و نتیجه گیری.. 68

5-2- بحث و نتیجه گیری.. 68

5-3- محدودیت‌های پژوهش…. 74

5-3-1- محدودیت در اختیار پژوهشگر. 74

5-3-2- محدودیت خارج از دست پژوهشگر. 74

این مطلب را هم بخوانید :

5-4- پیشنهادهای پژوهش…. 75

5-5- پیشنهادات کاربردی.. 75

5-5-1- بر اساس یافته‌های نتایج فرضیه اصلی.. 75

5-5-1- بر اساس یافته‌های نتایج فرضیه فرعی اول. 75

5-5-2- بر اساس یافته‌های نتایج فرضیه فرعی دوم. 75

5-5-3- بر اساس یافته‌های نتایج فرضیه فرعی سوم. 75

منابع و مآخذ

پیوست

Abstract

چکیده

این پژوهش با هدف تعیین رابطه ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان با کمال‌گرایی در کارکنان ایران رادیاتور انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان کارخانه ایران رادیاتور که در سال 1394 در این کارخانه مشغول به کار هستند، می‌باشد. به روش نمونه گیری تصادفی ساده و براساس جدول براورد حجم نمونه مورگان، تعداد 278 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری داده‌ها از پرسشنامه ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی) آیزنگ، سلامت روان گلدبرگ و کمال‌گرایی هیل استفاده شده است. برای آزمون فرضیه‌های پژوهش، از آزمون‌های آماری پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد.در ضمن کلیه عملیات آماری با استفاده از نرم افزار spss20  تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان دادند که مقادیر همبستگی بین ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان با کمال‌گرایی در کارکنان بجز درونگرایی از نظر آماری معنی‌دار است(05/0>p). درضمن با اطمینان 99/0 نتیجه می‌گیریم که پیش بینی کمال‌گرایی در کارکنان، بر اساس ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان معنی‌دار است و متغیر پیش بین ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان قدرت پیش بینی متغیر ملاک (کمال‌گرایی در کارکنان) را دارند.

کلیدواژه: ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)، سلامت روان، کمال گرایی

1-1- مقدمه

سلامت‌روانی عبارت است از سازش با خود و محیط، سازگاری داشتن به صورت موفقیت­آمیز و نداشتن بیماری روانی. فرد سالم، دارای سلامت فكر است و قدرت و توانایی كافی برای تحرك، لذت، ‌پیشرفت و تكامل در حد فردی و گروهی را دارد. به عبارت دیگر، سلامت‌روانی مجموعة فعل و انفعال­ها، اقدامات و فعالیت­ها و كارهایی است كه ما را به سمت تأمین سلامت فردی و اجتماعی از نظر روانی هدایت می­كند و از آنجا كه ابعاد روانی جدا از ابعاد جسمی‌‌ و اجتماعی نیست، طبعاً اهداف و فعالیت­های بهداشت روانی اغلب متوجه فعالیت­های بهداشت عمومی‌‌ و بهداشت جسمی‌‌ است.

بررسی‌ها نشان دادند شخصیت افراد می‌‌ تواند مهم ترین عامل تأثیر گذار در سازگاری وسلامتی آنان به شمار آید(مك كری و كوستا[1]،1986، هایز و جوزف[2]،2003)امروزه، بسیاری از پژوهشگران براین عقیده اند كه مدل پنج عاملی شخصیت، می‌‌ تواند دانش ما را درباره‌ی شخصیت وسلامتی افزایش دهد. چنان كه می‌‌ توان هریك از پنج عامل اصلی، روان نژندگرایی(N)، برونگرایی(E)، انعطاف پذیری (O)، دلپذیر بودن(A)، و با وجدان بودن©، را به عنوان مجموعه ای از صفات سازش یافته ای دانست كه می‌‌ توانند هم به فرد و هم به گروه جهت رسیدن به نیازهای اساسی شان كمك نمایند(كروتكوف و هانا[3]،2004)در چند بررسی معلوم گردید كه برون گرایی به صورت مثبت با سلامت‌روانی، و هیجانی فرد ارتباط دارد، در حالی كه، روان رنجور خویی ارتباط منفی با سلامت‌روانی افراد دارد(كوستا و مك كری،1984، واستون و كلارك، مك اینتایر و هامیكر[4]،1992، نقل از شولتز،1991).مك كری و كوستا(هایز و جوزف،2003) عنوان می‌‌ كنند كه بعد انعطاف پذیری شخصیت باعث می‌‌ شود كه شخص، هم حالات عاطفی مثبت و هم حالات عاطفی منفی را بیشتر تجربه نماید، بنابراین، هیچ ارتباط مستقیمی‌‌ بین این بعد وسلامتی وجود ندارد. بررسی‌های طولی درباره افراد نشان می‌‌ دهد افرادی كه در ابعاد دلپذیر بودن و با وجدان بودن نمرات بالایی داشتند از اشخاصی كه در این ابعاد نمرات پایین داشتند سلامت‌روانی بیشتری را نشان دادند(مك كری و كوستا،1991، نقل از شولتز،1991).

كمال گرایی، یكی از متغیرهایی است كه در چند دهه گذشته به عنوان یك سازه چند بعدی  مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهشگران مختلف در تعاریف گوناگونی كه از کمال‌گرایی ارائه داده اند، به جنبه‌های منفی وناسازگارانه‌ی آن بیشتر از جنبه‌های مثبت و سالم، اهمیت داده، و روی هم رفته، کمال‌گرایی را به عنوان یك ویژگی منفی، روان رنجور و ناسازگارانه قلمداد كرده اند(بلات[5]،1995). در سال‌های اخیر بسیاری از پژوهشگران، رویكردی چند بعدی برای مطالعه کمال‌گرایی در پیش گرفته اند. از جمله می‌‌ توان به هویت و فلت(1991)اشاره كرد كه سه بعد را برای کمال‌گرایی قائل شده اند. این ابعاد عبارتند از: کمال‌گرایی خود مدار (وضع معیارهای بالا و غیرواقع گرایانه برای خود)، کمال‌گرایی دیگر مدار (داشتن انتظارات بالا و غیرواقع بینانه در باره‌ی دیگران) وکمال‌گرایی جامعه مدار(باور فرد مبنی بر این كه دیگران از فرد، انتظار كامل بودن دارند و او باید انتظارات آنان رابرآورده سازد). در زمینه‌ی ارتباط کمال‌گرایی و سلامتی، شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر این كه این سازه با جنبه‌های مختلف ناسازگاری و انواع آسیب‌های روانشناختی مانند اضطراب، افسردگی، بی اشتهایی عصبی، علائم وسواس وباورهای غیرمنطقی ارتباط دارد(پارکر و استامف[6]،2000).

افراد شاغل در صورتی که بتوانند با توجه به ویژگیهای شخصیتی خویش شغلی را انتخاب کنند، می‌‌ توانند با حسن سلوک و بردباری و بدون تحمل فشار روانی زیاد به کار بپردازند و مثمرثمرباشند. نیروی انسانی در صورتی می‌‌ تواند کار مفید و مؤثرداشته باشد که دارای انگیزه مناسب، روحیه مناسب و رضایت و تعهد بالایی باشد. رضایت شغلی و تعهد شغلی جایگاه ویژه ای را در مطالعات مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی دارا می‌‌ باشد. زیرا این ساختار می‌‌‌تواند در جهت پیش بینی رفتارهای سازمانی در آینده نظیر ترک شغلی، تأخیر، کم کاری، غیبت و. مؤثرباشد و در نهایت بر بهره وری نیروی انسانی تأثیر به سزایی داشته باشد. با توجه به اینکه اولین و مهمترین جزء سیستم سازمان، افراد انسانی با شخصیت‌های مختلف خود می‌‌ باشند لذا انگیزه ها، تواناییها، تمایلات، عقاید و افکار که در واقع از اجزاء مهم تشکیل دهنده ی شخصیت انسان می‌‌ باشد حدود انتظارات و توقعات افراد را نسبت به یکدیگر و همچنین نسبت به سازمان تعیین می‌‌ کنند.

1-2- بیان مساله

براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت عمومی‌عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی فرد که بین این سه جنبه تأثیر متقابل و پویا وجود دارد. بنابراین، سلامت روان به عنوان یکی از ملاک­های تعیین­کننده سلامت عمومی‌افراد درنظرگرفته می­شود؛ که مفهوم آن عبارت است از احساس خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود، اتکا به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خود شکوفایی توانایی­های بالقوه فکری، هیجانی و… (سازمان بهداشت جهانی، 2001). سلامت روانی  به طور کلی برای اطلاق به کسی به کار می‌رود که در سطح بالایی از سازگاری و انطباق رفتاری و هیجانی قرار دارد، نه صرفاً کسی که بیمار روانی نیست(آرتور اس.ربر[7]،۲۰۰۵).

علت این همه توجه به سلامت روان این است که سلامت جسمی، روانی و اجتماعی لازمه رشد و شکوفایی انسان­ها می­باشد. بدین منظور ایجاد و حفظ سلامت فکر و اندیشه، توانایی مقابله با مشکلات روزمره زندگی، توانایی ایجاد روابط سالم و صمیمانه با همنوعان و داشتن زندگی هدف­دار و پرثمر از اهمیت زیادی برخوردار است، به­خصوص در جامعه رو به رشد کنونی که جوانان بیش از گذشته در برابر شرایط و متغیرهای نامساعد و فشارآور زندگی قرار گرفته­اند (کوشان، واقعی،1382).

یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، سلامت روانی آن جامعه است. سلامت روانی نقش مهمی‌در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا می­کند. هر کس در اصل به یکی از دو طریق با جهان ارتباط برقرار می‌کند.این دو طریق شامل برونگرایی و درون گرایی می‌باشد. هر چند که فرد از یکی از این جهات استفاده می‌برد ولی جهت دیگر نیز برای او باقی می‌ماند.در حالت درون گرایی جهت گیری اصلی فرد به درون خویش است وشخص زیر نظر عوامل درونی و ذهنی خویش است. در حالت بیرونی جهت گیری فرد به سمت بیرون است و بیشتر به جهان خارج گرایش دارد.این شخص از نظر اجتماعی درگیر و فعال است(پروین و جان[8]،2002) شخصیت انسانهارا می‌تـوان بـا معیارهـای گـونـاگونی به دسته‌های مختلف تـقسیم بندی كرد. در اینـجا شخصیت انسانها نخست بـا نحوه ارتباطشان با دیگران به دو دسته درونگرا و برونگرا تـقسیم بندی شده است. هـر دوی ایـن دو نوع شخصیت كاملا طبیـعـی و نـرمـال می‌بـاشـد. برونگرایان به سوی جهان عینی متمایل بوده و درونـگرایان به سوی جهان ذهنی و غیر عینی.از دیدگاه یونگ (۱۹۱۳) پدیده‌های برونگرایی و درونگرایی دو جنبه مهم از شخصیت انسانی را تشکیل می‌دهند. برونگرایی: هنگامی‌که توجه به اشیا و امور خارج چنان شدید باشد که افعال ارادی و سایر اعمال اساسی آدمی‌نتیجه ارزیابی ذهنی نباشد، بلکه معلول مناسبات امور و عوامل خارجی باشد، برونگرایی خوانده می‌شود(سیاسی،۱۳9۱). افراد درون‌گرا از لحاظ روانی دارای سرعت فعالیت مغزی بالاتر از حد طبیعی هستند و این امر سبب می‌‌شود که افراد درون‌گرا به قوای محرکه  کمتر از حد طبیعی نیاز پیدا نمایند. افراد درون‌گرا دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را برای خودداری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان می‌دهند.این افراد اوقات خود را به مطالعه و بیشتر در تنهایی سپری نموده و کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستند(فورسمان[9]، 2012).از سوی دیگر افراد برون‌گرا دارای سرعت فعالیت مغزی پایین‌تر از حد طبیعی هستند و از این رو این افراد برای اداره امور زندگی خویش به قوای محرکه بالاتر از حد طبیعی نیاز دارند. افراد برون‌گرا بیشتر دارای دیدگاه عینی و خارجی بوده و دارای فعالیت عملی عالیتری هستند (سیاسی،1391). ولی میزان تسلط آنها بر نفس خودشان نسبت به افراد درون‌گرا کمتر است. این افراد مایلند که بر محیط افراد خود تأثیر گذارده و به رقابت با دیگران پرداخته و در مجامع عمومی‌بیشتر ظاهر می‌شوند.

کمال‌گرایی یكی از ویژگی‌های شخصیتی می‌باشد كه می‌تواند هم سازنده، مفید و مثبت باشد و هم نوروتیك و كژ كنش (بیطرف،1390). نیروی انگیزشی هر فرد به سوی رشد و خود شكوفایی است. همه افراد نیاز دارند كه توانایی‌های بالقوه خود را تا بالاترین اندازه ممكن شكوفا كنند و به رشدی فراتر از رشد كنونی خود دست یابند. گرایش طبیعی افراد حركت از مسیر تحقق توانایی‌های بالقوه خودش است، هرچند ممكن است در این راه با برخی موانع محیطی و اجتماعی رو به رو شوند. البته رسیدن به كمال و شكوفا ساختن استعدادها و توانایی‌های نهفته و بالقوه فرد به خودی خود بسیار ارزشمند است و در این وادی كمال‌گرایی امری مثبت و پسندیده است ولی آن‌چه كه به آن اشاره شده است جنبه افراطی یا منفی كمال‌گرایی است (بیطرف،1390).

با توجه به توضیحات گفته شده در این پژوهش به دنبال یافتن جواب این سوال هستیم آیا بین ابعاد شخصیتی(درونگرایی و برون گرایی)و سلامت روان با کمال‌گرایی در کارکنان ایران رادیاتور رابطه وجود دارد؟

1-3- ضرورت‌های انجام پژوهش

از گرایشهای طبیعی انسان، حرکت در مسیر تحقق توانائیهای بالقوه خویش و شکوفا ساختن آنها تا بالاترین حد ممکن می‌باشد. این امر به خودی خود ارزشمند بوده و کمال‌گرایی در این مفهوم امری مثبت و پسندیده است. کمال گرایی، از جمله متغیرهایی است که در چند دهه گذشته به عنوان یک سازه چند بعدی مورد مطالعه قرار گرفته است. گزینش اهداف غیر قابل دسترس و نامتناسب با قابلیتهای فردی موجب می‌شود که کمال‌گرایی وجه منفی پیدا کرده و آثار زیانباری را برای فرد در پی داشته باشد از این رو به نظر بسیاری کمال‌گرایی با انواع اختلالات نوروتیک و رفتارهای ناسازگار رابطه دارد(پارك،2004، استامف و پارکر،2000).در سالهای اخیر بسیاری از محققان، رویکردی چند بعدی را در مطالعه کمال‌گرایی هدف پژوهشهای خود قرار داده اند (فراست[10]،1990). بنابراین، عوامل متعددی می‌توانند شکل گیری کمال‌گرایی نقش داشته باشند. این عوامل شامل متغیرهای کلان مانند وضعیت اقتصادی – اجتماعی، سطح درآمد، تحصیلات، مذهب، سن، و یا متغیرهای روان شناختی مانند: ابعاد شخصیت، سلامت روان و کمال‌گرایی می‌باشند. پژوهش‌های متنوعی پیرامون ابعاد سلامت روان در کارکنان صورت گرفته از جمله می‌توان به پژوهش مردانی حموله(1391) اشاره کرد که در پژوهش خود نشان داد که /81% کارکنان پرستاری از سلامت روان برخوردار بودند و 9/18% آنان در مواجهه با اختلالات روان از جمله 3/7% شکایات جسمانی، 8/5% افکار پارانوییدی و5% اضطراب بوده اند. صاحبی و همکاران (1385) نیز در پژوهشی نشان دادند جسمانی72/6، اضطراب67/6، عملکرد اجتماعی 48/6، افسردگی 28/3 و سلامت روانی2/23 بود؛ همچنین سلامت روانی به طور معنی‌داری با الگوی خواب غیر طبیعی، عدم فعالیت بدنی و عدم رضایت شغلی در ارتباط بود و مشخص شد که احتمال ابتلای کارکنان مؤنث بیشتر است. حاجلو و همکاران(1390) نشان داد، فرسودگی شغلی رابطه ی منفی ای با ابعاد انتظار پدر و مادر، معیارهای شخصی و سازماندهی داردنتایج تحلیل رگرسیون هم نشان داد كه تنها، بعد سازماندهی، توانایی پیش بینی متغیر فرسودگی شغلی را دارد بررسی متغیرهای جانبی چون سن نشان داد كه سن به عنوان متغیر پیش بینی كننده در ارتباط با متغیر ملاك کمال‌گرایی در دو گروه جوان‌تر معنی دار بوده است.در یک جمع بندی کلی می‌توان نتیجه گرفت با تقویت ابعاد مثبت كمال‌گرایی چون سازماندهی و معیارهای شخصی می‌‌ توان فرسودگی شغلی را كاهش داد. همچنین، افراد در اوایل تا اواسط سال‌های كاریشان كمال‌گراتر هستند. از این رو شاید بهتر باشد كه كمال‌‌گرایی این گروه سنی جوان‌تر را به سمت درست و ابعاد مثبت آن هدایت كرد. هدف این پژوهش بررسی رابطه ابعاد شخصیتی(درونگرایی و برون گرایی)و سلامت روان با کمال‌گرایی در کارکنان گروه صنعتی ایران رادیاتوراست.

1-4- اهداف پژوهش

1-4-1- هدف کلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...