کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia

 



2-3. کارآفرینی در سیره معصومین(ع). 20

2-4. مفهوم کارآفرینی دانشگاهی . 22

2-5. سابقه کارآفرینی در دانشگاه‌های کشور 23

2-6. رسالت دانشگاه در توسعه کار آفرینی . 24

2-7. انواع کارآفرینی . 25

2-8 . اهمیت کارآفرینی در ایران . 25

2-9. خصوصیات و عوامل موثر بر ظهور کارآفرینان . 15

2-10. آموزش کارآفرینی در ایران و نقش آن در ایجاد اشتغال 28

2-11. کارآفرینی و تحصیلات عالی 30

2-12. آیا آموزش کارآفرینی مفید و اثرگذار است؟ 31

2-13. دلایل نیاز به درس کارآفرینی در دانشگاه‌های کشور 32

2-14. روحیه کارآفرینی 33

2-15.  برنامه درسی آموزش کارآفرینی 37

2-16. مهم‌ترین ویژگی‌های برنامه درسی کارآفرینی 38

2-17. شیوه‌های تدریس آموزش کارآفرینی 42

2-18. ارزشیابی آموزش کارآفرینی 45

2-19.  اهداف آموزش کارآفرینی . 46

2-20. چالش‌های آموزش کارآفرینی 47

2-21. رئوس مطالب آموزش کارآفرینی 49

2-22. فرآیند آموزش کارآفرینی 50

2-23. دوره‌های آموزش کارآفرینی 51

2-24. نکات مهم در ارایه آموزش‌های کارآفرینی 52

2-25- مبانی نظری خود کارآمدی 52

2-26. خود کارآمدی 53

2-27. ابعاد خود کارآمدی 55

2-28. منابع خود کارآمدی . 56

2-29. فرآیندهای فعال شونده مرتبط با خود کارآمدی 58

2-30. دیگر منابع باورهای خود کارآمدی 61

2-3. کارآفرینی در سیره معصومین(ع). 20

2-4. مفهوم کارآفرینی دانشگاهی . 22

2-5. سابقه کارآفرینی در دانشگاه‌های کشور 23

2-6. رسالت دانشگاه در توسعه کار آفرینی . 24

2-7. انواع کارآفرینی . 25

2-8 . اهمیت کارآفرینی در ایران . 25

2-9. خصوصیات و عوامل موثر بر ظهور کارآفرینان . 15

2-10. آموزش کارآفرینی در ایران و نقش آن در ایجاد اشتغال 28

2-11. کارآفرینی و تحصیلات عالی 30

2-12. آیا آموزش کارآفرینی مفید و اثرگذار است؟ 31

2-13. دلایل نیاز به درس کارآفرینی در دانشگاه‌های کشور 32

2-14. روحیه کارآفرینی 33

2-15.  برنامه درسی آموزش کارآفرینی 37

2-16. مهم‌ترین ویژگی‌های برنامه درسی کارآفرینی 38

2-17. شیوه‌های تدریس آموزش کارآفرینی 42

2-18. ارزشیابی آموزش کارآفرینی 45

2-19.  اهداف آموزش کارآفرینی . 46

2-20. چالش‌های آموزش کارآفرینی 47

2-21. رئوس مطالب آموزش کارآفرینی 49

2-22. فرآیند آموزش کارآفرینی 50

2-23. دوره‌های آموزش کارآفرینی 51

2-24. نکات مهم در ارایه آموزش‌های کارآفرینی 52

2-25- مبانی نظری خود کارآمدی 52

2-26. خود کارآمدی 53

2-27. ابعاد خود کارآمدی 55

2-28. منابع خود کارآمدی . 56

2-29. فرآیندهای فعال شونده مرتبط با خود کارآمدی 58

2-30. دیگر منابع باورهای خود کارآمدی 61

2-31. مراحل رشد خود کارآمدی 61

2-32. خود کارآمدی و جنسیت 64

2-33. نقش و اهمیت خود کارآمدی در کارآفرینی 64

2-34.تحقیقات انجام شده درباره برنامه درسی کارآفرینی، خودکارآمدی و روحیه‌کارآفرینی در ایران 66

 

2-36.تحقیقات انجام شده درباره برنامه درسی کارآفرینی، خود کارآمدی ‌و روحیه کارآفرینی در

خارج‌ از ایران 68

جمع بندی فصل 2 69

فصل سوم: روش­شناسی پژوهش

3-1. مقدمه 72

3-2. جامعه آماری، نمونه، روش نمونه­گیری 72

3-3. ابزار گردآوری داده‌ها 72

3- 4 . روش پژوهش 74

3- 5. شیوه‌ی اجرای پژوهش 75

3-6. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها 75

 

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده­ها

4-1. مقدمه 77

4-2. بخش توصیفی 77

4-3. بخش استنباطی 81

 

 

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

5-1. مقدمه 93

5-2. بحث در مورد یافته­ها 93

5-3. محدودیت­ها 98

5-4. پیشنهادها 99

فهرست منابع و مآخذ

منابع فارسی 100

منابع انگلیسی

مقدمه

امروزه نیاز به دانش آموختگان و دانشجویان کارآفرین افزایش یافته و هدف بسیاری از دانشگاه‌های معتبر جهان، پرورش دانشجویان و در نتیجه دانش آموختگان کارآفرین می‌باشد. بر این اساس پرورش استعداد کارآفرینانه ی دانش آموختگان به عنوان دستور کار ملی، به منظور توسعه‌ی کارآفرینی، مورد توجه سیاست گذاران و دانشگاه‌های کشورها قرار گرفته است(احمدی، شافعی و مفاخری نیا ، 1391). رسیدن به جایگاه مناسب در تمامی جنبه‌های توسعه مورد توجه سیاست گذاران و مدیران تمامی کشورهای دنیا قرار دارد و رسیدن به این مهم نیازمند استفاده از مجموعه عواملی است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها کارآفرینی و نهادینه کردن فرهنگ کارآفرینی در تمامی بخش‌های جامعه می‌باشد، زیرا تحقیقات نشان داده است که بین رشد اقتصادی و تعداد کارآفرین‌ها در یک کشور رابطه مثبت و معنی داری  وجود دارد و کشوری که دارای تعداد زیاد کارآفرین باشد از محرک‌های تجاری و اقتصادی قوی‌تری نیز برخوردار است(هوشمندان مقدم فرد، رضوان فر، موحد و علی شمس، 1390). به عبارت دیگر، یکی از عواملی که سبب دگرگونی چهره اقتصادی، اجتماعی و صنعتی یک کشور می‌شود فعالیت‌های کارآفرینانه، برخورداری از روحیه کارآفرینی و در نهایت کارآفرینی انسان است(همان منبع).

مهم‌ترین عامل توسعه در هر جامعه‌ای عامل انسانی است. برای نیل به توسعه پایدار و متوازن، تربیت نیروی متخصص، کارآمد و مورد نیاز بخش‌های مختلف جامعه در نهادهای آموزشی به عنوان یک اصل اساسی و ضروری مطرح است. جامعه جدید از نظر نیروی انسانی به افرادی نیاز دارد که علاوه بر داشتن تخصص لازم، با دارا بودن روحیه انعطاف پذیر و مشارکت جویانه در پذیرش مسئولیت‌های متنوع پیش‌قدم و به طور پیوسته در فرایند آموزش مادام‌العمر در بهبود توانایی‌های خود کوشا باشند. در چنین شرایطی که به دلیل تغییرات سریع تکنولوژی و تحولات اقتصادی، پیش بینی تغییرات بازار کار وجود ندارد، ضرورت هماهنگی مستمر بین نظام آموزشی به طور کلی و بازار کار بیش از پیش محسوس است(حسینی، عزیزی و میردامادی، 1386).

با عنایت به اینکه بیکاری دانش آموختگان یکی از معضلات دیرینه و کنونی کشورهای گوناگون به ویژه جوامع در حال توسعه و توسعه نیافته است(زین‌الدینی میمند، نادری، شریعت مداری و سیف نراقی، 1389) بحران بیکاری در جوامع در حال توسعه ریشه دوانیده و دولت‌ها قادر به برطرف کردن نیازهای تکنولوژیکی جوامع خود نیستند، چرا که بیشتر خروجی‌های دانشگاه‌ها با نیازهای بازار کار هماهنگی و هم‌خوانی ندارد. این مسأله به دلایل متعددی از جمله برنامه ریزی آموزشی و برنامه درسی آموزش عالی با تحولات و تقاضای دنیای کار و عدم پیش بینی‌های مناسب برای نیروی انسانی مورد نیاز آینده است و این در حالی است که یکی از مقاصد نظام آموزش عالی آماده نمودن دانشجویان برای ایفای نقش مؤثر در زندگی کاری است؛ از این رو دانشجویان پس از دانش آموختگی میان مشاغل دولتی و خصوصی در جستجوی کار هستند و کمتر به کارآفرینی تمایل دارند(کوثری و نوروز زاده، 1388).

اغلب دانشگاه‌ها آموزش را در گستره رسالت خویش بدون هیچ برنامه و تمهیداتی به منظور تزریق روحیۀ کارآفرینی فراگیران در دستور کار خود قرار می‌دهند و شاید فقط رسالت خویش را منحصراً آموزش بدانند و کمتر برنامه‌هایی به منظور کارآفرینی داشته باشند، پیامد این امر آن است که با هزاران دانش آموخته با کم‌ترین نشانه نوآوری و اندیشه آفرینی مواجه می‌شویم که همواره در جستجوی کار در هر زمینه‌ای، ولو بی ارتباط با زمینه تحصیلی آن‌ها می‌باشند(حسینی لرکانی، میرعرب رضی و رضایی، 1387). در نظام آموزش عالی یکی از مؤلفه‌های اثرگذار و مهم در ایجاد روحیۀ کارآفرینی، برنامه درسی است(مهرام و فرخ زاده، 1387). برنامه درسی نقش مؤثر، تعیین کننده و انکارناپذیری را در تحقق اهداف و رسالت‌های آموزش عالی از نظر کمی و کیفی دارد. در واقع برنامه درسی به عنوان قلب مراکز دانشگاهی در توفیق یا شکست این مراکز نقش کلیدی و تعیین کننده‌ای دارند( لاننبرگ و اورنستین[1]، 2004). بر این اساس برنامه درسی نشان دهنده میزان پیشرفت و پاسخگو بودن دانشگاه‌ها به نیازهای در حال تغییر جامعه هستند(فتحی واجارگاه و شفیعی، 1386).

از سوی دیگر باورهای خودکار آمدی در زمینه کارآفرینی یکی از ملزوماتی است که برای داشتن انگیزه کارآفرینی و نیز تلاش برای انجام فعالیت‌های کارآفرینانه جزء لازم و حتمی به شمار می‌آید. شارف[2]، (1991) معتقد بود که  افرادی که خود کارآمدی قوی دارند معتقدند می‌توانند به طور مؤثر با رویدادها و شرایطی که مواجه می‌شوند برخورد نمایند و در انجام تکالیف استقامت نموده و اغلب در سطح بالایی از عملکرد قرار می‌گیرند(بندورا، 1372). یکی از خصوصیات مهم کارآفرینان باورهای خود کارآمد آنان است. مارکمن و بارون[3] معتقدند کارآفرینانی که از خود کارآمدی بالاتری برخوردارند از همتایان خود که دارای خود کارآمدی پائین تری هستند پیشی می‌گیرند. این استدلال بر پایه نظریه‌ی شناختی- اجتماعی قرار دارد که در آن اشاره شده است که کارکرد سازگاری انسانی از طریق فرآیند مستمر خود کارآمدی، برانگیخته، تنظیم و جهت‌دهی می‌شود. طبق الگوی علیّت متقابل سه جانبه ای که از سوی این نظریه مطرح شده است خود کارآمدی به عنوان عامل تعیین‌کننده‌ی تعامل گر بر رفتارها تأثیر می‌گذارد(شماعی زاده، 1385). بسیاری از افراد در اقتصادهای در حال گذار ممکن است از تمایل برای کارآفرینی نیز برخوردار باشند اما لزوماً در فعالیت‌های کارآفرینی درگیر نمی‌شوند(چن[4]، گرین و کریک، 1998). و این نه به ‌دلیل اینکه از توانمندی دانش یا مهارت‌های لازم برخوردار نمی‌باشند، بلکه به این دلیل است که از خود کارآمدی لازم برخوردار نیستند(لوتانز،استاجکوویچ و ایبرایوا[5]، 2000). حال با توجه به نقش و تأثیر آموزش برنامه درسی کارآفرینی و تعامل آن با خود کارآمدی بر ایجاد روحیه کارآفرینی، نقش نظام آموزشی و بالاخص نظام آموزش عالی در امر توسعه‌ی جامعه بیش از پیش محرز می‌گردد. آموزش عالی از طریق انتقال دانش کاربردی در زمینه‌ی اشتغال، ایجاد مهارت‌ها و توانایی‌های مورد نیاز در زمینه کارآفرینی، بسترسازی فرهنگی و توسعه و حمایت پژوهشی از کارآفرینی، مفاهیم کارآفرینی را وارد دانشگاه نموده و دانش، نگرش و مهارت دانشجویان را به سوی کارآفرینی و کارآفرین شدن سوق می‌دهد(کیا و احمدزاده، 1386).

1-2- بیان مسأله

کارآفرینی از منابع مهم و پایان ناپذیر همه جوامع بشری است. منبعی که به توان خلاقیت انسان‌ها برمی گردد، از یک سو ارزان و از سوی دیگر بسیار ارزشمند و پایان ناپذیر است. امروزه همگان دریافته‌اند که جوامعی که به منابع انسانی متکی بوده‌اند تا به منابع زیر زمینی، در بلند مدت موفق‌تر بوده‌اند(هاشمی، 1380). مقوله کارآفرینی به ‌عنوان مؤثرترین نیروی بالقوه ‌اقتصادی‌ در تاریخ جهان به‌ صورت بحث‌انگیزی از حدود سه دهه گذشته تا کنون ظهور یافته و مطرح شده است. هم گام و هم زمان با این مقوله پیشرفت‌های مشابهی نیز در زمینه آموزش کارآفرینی انجام شده است. مهم‌ترین اهداف کارآفرینی به ترتیب اهمیت عبارتند از: تقویت روحیه کارآفرینی، شروع کسب و کار، خدمت‌ به ‌اجتماع و برانگیختن مهارت‌های کارآفرینی (ماسالویبا[6]، 2008).

یکی از چالش‌های پیش روی جوامع مختلف این است که دانش آموختگان فاقد توانایی‌های فردی و مهارت‌های لازم برای راه اندازی کسب و کار مناسب می‌باشند. این امر، آماده سازی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را به وسیله توسعه فرهنگ کارآفرینی در آنان مسلم می‌سازد. آماده سازی در مورد کارآفرینی نبایستی بعد از فارغ‌التحصیلی باشد. بلکه این امر بایستی در حین تحصیل انجام شود و لازم است روح کارآفرینی در دانشگاه‌ها پرورش داده شود (ملکی، 1386).

ایجاد روحیه‌ی کارآفرینی مورد دغدغه و سؤال بسیاری از متخصصان حیطه‌های روان شناسی و تعلیم و تربیت بوده، برخی بر عدم امکان آموزش کارآفرینی به خاطر خصیصه‌ای بودن آن اشاره می‌نمایند. این   در حالی است که پژوهش‌هایی بر اثربخشی آموزش کارآفرینی و تأثیر پذیری برخی جنبه‌های فردی مؤثر بر کارآفرینی اشاره می‌نمایند. برای مثال هنری، هیل و لیچ[7](2005 ) نقل از مهرام و فرخ زاده( 1387) بر این عقیده هستند که برنامه‌های درسی می‌توانند بر ایجاد و تحول روحیه کارآفرینی اثرگذار باشند

اینکه آموزش چگونه و یا با چه ابزاری صورت پذیرد؟ مسأله‌ای است که (گیب[8]، 2002) بدان نظر داشته است. چالش اساسی در آموزش کارآفرینی تسهیلات و ابزارهای یادگیری به منظور حمایت از فرآیند کارآفرینی است و آموزش کارآفرینی می‌تواند از طرق و ابزارهای گوناگون صورت پذیرد. اما عنصر اساسی و اصلی آموزش کارآفرینی، برنامه درسی است (گیب، 2002). برنامه درسی از مهم‌ترین عناصر نظام آموزش عالی و دانشگاه‌ها است که نقش تعیین کننده و انکار ناپذیری در تحقق اهداف و رسالت‌های آموزش عالی از نظر کمی و کیفی دارد(نوروززاده و کوثری، 1388). از تعاریف کارآفرینی چنین برمی‌آید که تعبیرهای متفاوتی از این موضوع به عمل آمده و چشم اندازهای مفهومی گوناگونی در این زمینه وجود دارد. اما در همه‌ی این تعبیرها وجوه مشترکی مثل خطرپذیری، خلاقیت، استقلال و پشتکار وجود دارد. از جمله این اشتراکات موضوع خود کارآمدی است(چن،گرین و کریک[9]، 1998). بند ورا[10] به عنوان پایه گذار مفهوم خود کارآمدی، ادراک فرد از اعتماد به نفس خود در انجام وظایف و نیز باور او در مورد توانایی انجام کار را خود کارآمدی می‌داند. بندورا چنین فرض می‌کند که ادراک فرد از اعتماد به نفس خود در انجام وظایف(احساس خود کارآمدی) بین آنچه که آن‌ها می‌دانند و آنچه که انجام می‌دهند به صورت واسطه عمل می‌کند و به تصمیم گیری‌های آینده او نیز کمک می‌کند(جعفری مقدم، 1388). خود کارآمدی را برآورد فرد از توانایی‌های خود می‌دانند که از آن برای جمع بین انگیزه، منابع شناختی و فرآیند عمل خود استفاده می‌کنند تا بر حوادث زندگی تسلط بیشتری داشته باشد (بندورا، 1372). عقاید خود کارآمدی مشخص می‌کند که افراد چگونه احساس می‌کنند، چگونه می‌اندیشند، چگونه خود را برمی انگیزند و چطور با او رفتار می‌کنند. در واقع خود کارآمدی یکی از مؤلفه‌های مهم کارآفرینی و پیش شرط آزاد سازی استعدادهای پنهان و کارآفرینانه افراد است(همان منبع). دیدگاه خود کارآمدی برای مطالعه کارآفرینان بسیار مناسب است خود کارآمدی بر توانایی فرد از باورهایش اشاره دارد که او را برای عملکرد موفقیت آمیز در نقش‌ها و وظایف خود به عنوان یک کارآفرین قادر می‌سازد (چن و همکاران، 1998). افرادی که‌ خود کارآمدی بالاتری دارند در سطح بالاتری از تصورات کارآفرینانه برخوردارند و در حقیقت زمان بیشتری را صرف تدارک یک عمل کارآفرینانه می‌کنند (دنوبل،یونگ و ارلیش[11]، 1999).

خود کارآمدی کارآفرینی مؤلفه اصلی در تعیین این مسأله است که افراد‌ چگونه‌ و چقدر در توسعه‌ی‌ کارآفرینانه تلاش می‌کنند، چه مدت ادامه می‌دهند و چقدر نسبت به موانع روشن بین هستند. بنابراین می‌توان گفت خود کارآمدی متغیر شناختی اصلی در عملکرد هر کارآفرین است( لوتانز[12] و همکاران ،2000). لذا به نظر می‌رسد افرادی که دارای خود کارآمدی بالایی هستند از برنامه‌های آموزش کارآفرینی بیشتر بهره خواهند برد. به عبارت دیگر خود کارآمدی می‌تواند نقش متغیر واسطه را در این فرایند ایفا نماید.(تاج آبادی، 1387). عامل انسانی مهم‌ترین جنبه کارآفرینی بوده و آموزش عامل انسانی در روند پیشرفت کارآفرینی تأثیر بسزایی داشته و دارد(همان). به طور کلی آموزش کارآفرینی در رابطه با افراد تنها دو گزینه در پیش رو دارد یا اینکه آموزش کارآفرینی می‌تواند موجب تقویت روحیه، ویژگی‌ها‌ و مهارت‌های کارآفرینی در فراگیران شود یا اینکه برای پرورش ویژگی‌ها و مهارت‌های کارآفرینی در فراگیران سمت و سو یابد تا فرد به کمک آن‌ها بتواند به راه اندازی یک کسب و کار کارآفرینانه اقدام کند. (همان منبع). تحقیقات متعددی اثر برنامه‌های آموزشی کارآفرینی را در ایجاد شناخت، روحیه و مهارت کارآفرینی نشان داده است. اما در این تحقیقات به اثر متغیرهای واسطه ای پرداخته نشده است همان گونه که اشاره شد یکی از متغیرهای اثرگذار بر کسب نتیجه از آموزش‌های کارآفرینی «خود کارآمدی» است. لذا این پژوهش به دنبال مطالعه تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر روحیه کارآفرینی دانشجویان است.

1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

رشد جمعیت عوارض مثبت و منفی خود را امروزه به رخ سیاستمداران و تصمیم گیرندگان کشور نمایان نموده، اگرچه رشد جمعیت بالا ایجاد کننده فرصت و تهدید برای هر جامعه‌ای می‌باشد اما به دلیل عدم بهره برداری از این فرصت‌ها و فراهم نبودن زیر ساختها، بیشتر، تهدیدهای افزایش جمعیت گریبان گیر کشور ما شده، و ضرورت کارآفرینی بیشتر از گذشته نمایان شده است(زمانی،1391). در شرایط کنونی که اقتصاد کشورمان با مسائل و نارسایی‌های مهمی نظیر فرار مغزها، بیکاری(به ویژه در فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها) کمبود نیروی انسانی متخصص، کاهش سرمایه گذاری دولت، عدم تحرک و رشد اقتصادی کافی روبه روست، پرورش و آموزش کارآفرینان ارزش آفرین از اهمیت مضاعفی برخوردار است (ملکی، 1386).آموزش کارآفرینی می‌تواند یکی از مؤثرترین شیوه‌ها برای تسهیل انتقال جمعیت فارغ‌التحصیلان به بازار کار باشد(دیوید، آپونت و تلدانو[13]، 2008 ). مطالعات در اروپا در این باره نشان داده است که چنین آموزش‌هایی توانسته است افراد  را مسئولیت پذیر تر به بار آورد و آن‌ها را تبدیل به کارآفرین یا متفکران حوزه‌ی کارآفرینی کند (همان).

رفع معضل بیکاری، ایجاد و تقویت راهکارهای اشتغال زایی و خود اشتغالی و حرکت به سمت توسعه جامعه، نیاز به تربیت و آموزش افراد کارآفرین کارآمد و خلاق را دو چندان کرده است (پور آتشی، 1387). از آنجایی که بخش عمده‌ای از نیروهای متخصص مورد نیاز جامعه از برون دادهای آموزش عالی می‌باشند، نقش آموزش عالی در توسعه کارآفرینی بسیار حیاتی و تعیین کننده خواهد بود. اگر نظام آموزش عالی نتواند خود را با این دگرگونی‌ها وفق دهد و پا به پای این تحولات حرکت نکند کارایی و بازدهی مفید خود را از دست خواهد داد(اسکندری، 1385). درحقیقت امروزه برنامه‌های درسی کارآفرینی در کشورهای توسعه یافته به یکی از مهمترین و گسترده‌ترین فعالیت‌های دانشگاهی تبدیل شده است (همان منبع). ما کس وبر جامعه شناس مشهور آلمانی روحیه کارآفرینی را عاملی مهم در تشریح و تبیین چگونگی شکل گیری تمدن صنعتی و سرمایه داری در مغرب زمین می‌داند. باید  پذیرفت که عصر تسلط روحیه کارآفرینی فرا رسیده است. در بازارهای پر رقابت جهانی، سرمایه داری بزرگ کلاسیک به مرور  قدرت خود  را از دست خواهند داد و  صرفاً کسانی در عرصه‌های بین‌المللی به حیات اقتصادی اجتماعی ادامه خواهند داد که روحیه کارآفرینی داشته باشند )هزار جریبی،1382). شومپیتر نیز  به علت نقش کارآفرینی در ایجاد  نوآوری آن را محور کلیدی توسعه‌ی اقتصادی تلقی می‌کند و امروزه صاحب نظران بر نقش کارآفرینی در توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی اتفاق نظر دارند مهم‌ترین این نقش‌ها از این قراراند:

– کارآفرینی موجب گردآوری  پس انداز های عمومی  بی هدف و سرگردان می‌شود و تشکیل سرمایه را بهبود می‌بخشد.

– کارآفرینی منجر به ایجاد اشتغال در مقیاس وسیع می‌شود.  بنابراین، کارآفرینی مشکلات بیکاری را که ریشه ی بسیاری از مشکلات اقتصادی اجتماعی است کاهش می‌دهد.

– کارآفرینی به توسعه‌ی متوازن منطقه‌ای منجر می‌شود.

– کارآفرینی باعث کاهش تمرکز اقتصادی در جامعه می‌شود.

– کارآفرینی منجر به توزیع مجدد  ثروت و درآمد و حتی  قدرت سیاسی به صورت عادلانه در جامعه می‌شود.

– کارآفرینی منابع و سرمایه و مهارت‌ها را که ممکن است بی استفاده و سرگردان باقی مانده باشد به طور موثر   به تحرک وامی دارد.

– کارآفرینی کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد. کارآفرینان  پیوسته در حال ابداع و توسعه‌ی کالاها و خدمات جدیدند. این گونه تلاش‌های بدیع موجب تولید تکنولوژی و ماشین آلات بهتر و سیستم‌های تولیدی مؤثرتر می‌شود و از این طریق محصولات و خدمات ارتقا می‌یابد و  کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد و زندگی را راحت‌تر و ساده‌تر می‌کند.

– کارآفرینی، تجارت خارجی را که جزء مهمی از توسعه‌ی اقتصادی کشورهاست ارتقاء می‌دهد.

– کارآفرینی موجب افزایش منابع و سرمایه اجتماعی از طریق دولت می‌شود. با اشتغال  افراد به کار، زمینه‌ی بروز جرم و ناهنجاری‌های اجتماعی کم شده و هزینه‌های دولت در برخورد با چنین مواردی به شدت کاهش می‌یابد.

– زمینه‌ی ازدواج و تشکیل خانواده با کسب  درآمد  فراهم می‌شود و جامعه شادابی لازم را به دست می‌آورد(به نقل از احمد پور داریانی و مقیمی، 1388).

پیشرفت‌های اینترنتی و الکترونیکی نیز فرصت‌های جدیدی را فراهم نموده، که با تربیت دانش آموختگان کارآمد و شناسایی زمینه‌های شغلی جدید، کارآفرینان زمینه کاری بیشتری پیدا نموده، و در کشورهایی مانند ایران نقش آفرینی مؤثری خواهد داشت. تولید محصول با کیفیت نسبتاً مناسب و قیمت ارزان در کشورهای آسیای شرقی از جمله کشور چین، بسیاری از موقعیت‌های شغلی داخل کشور را به خطر انداخته و تعطیلی کارخانجات و بیکاری نیروی انسانی را به دنبال داشته، و این موقعیت مناسبی برای کارآفرینان می‌باشد تا با مطالعه و تحقیق در خصوص نحوه تولید در کشورهای دیگر الگوی مناسب با ویژگی‌های کشور طراحی و زمینه اشتغال جوانان را فراهم نمایند(زمانی،1391). از آنجایی که کارآفرینی فر‌ایند ایجاد کسب و کارهای جدید یا نوآوری در کسب و کارهای موجود در شرایط ریسک پذیر و پر ابهام و از طریق کشف فرصت‌ها و بهره گیری از منابع کمیاب است، این فرآیند منجر به افزایش ظرفیت‌های اقتصادی می‌گردد بنابراین حل معضل اشتغال، گسترش روحیه کارآفرینی و جذب نیروهای کارآفرین را الزامی می‌کند(جزنی، 1386). امروزه به علت افزایش گرایش افراد به فعالیت‌های کارآفرینانه، آموزش کارآفرینی به موضوع مهمی تبدیل شده است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مهم‌ترین عامل مؤثر در حرکت کارآفرینی از قوه به فعل، بروز روحیه کارآفرینی در افراد از طریق آموزش می‌باشد. بنابراین عامل انسانی، مهم‌ترین جنبه کارآفرینی بوده و آموزش عامل انسانی در روند پیشرفت کارآفرینی تأثیر بسزایی خواهد داشت(پور آتشی، 1387).

 نتایج این پژوهش اطلاعات مفیدی را به تصمیم گیرندگان برنامه‌های درسی در خصوص آموزش کارآفرینی ارائه خواهد داد. ضمن اینکه از نظر مفهومی می‌تواند نقش خصیصه خود کارآمدی را در بهره‌مندی افراد از آموزش کارآفرینی مشخص کند.

1-4- هدف‌های کلی و جزئی تحقیق:

هدف کلی تحقیق:

شناسایی تأثیر برنامه درسی کارآفرینی بر ایجاد روحیه کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی دانشجویان

هدف‌های جزئی:

1- تعیین تأثیر آموزش برنامه درسی کارآفرینی بر روحیه کارآفرینی و مؤلفه‌های آن در دانشجویان

2- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر توفیق طلبی دانشجویان

3- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر ریسک پذیری دانشجویان

4- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر استقلال طلبی دانشجویان

5- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر خلاقیت دانشجویان

6- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر اراده یا کنترل درونی دانشجویان

7- تعیین روحیه کارآفرینی دانشجویان در تعامل با خود کارآمدی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی دانشجویان

1-5- فرضیه‌های تحقیق:

1- آموزش برنامه درسی کارآفرینی بر ایجاد روحیه کارآفرینی و مؤلفه‌های آن در دانشجویان تأثیر مثبت دارد.

2- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر توفیق طلبی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

3- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر ریسک پذیری دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

4- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر استقلال طلبی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

5- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر خلاقیت دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

6- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر اراده یا کنترل درونی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

7- روحیه کارآفرینی دانشجویان در تعامل با خود کارآمدی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی متفاوت است .

1-6- متغیرهای تحقیق :

در این پژوهش متغیرهای اساسی که مورد بررسی قرار گرفته‌اند به شرح ذیل است که ابتدا تعاریف مفهومی متغیرها آورده می‌شود و سپس به تعاریف عملیاتی هر یک پرداخته خواهد شد.

متغیر مستقل: برنامه درسی کارآفرینی

متغیر وابسته: روحیه کارآفرینی

متغیر واسطه ای: خود کارآمدی

1-7- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها :

تعریف مفهومی آموزش کارآفرینی: آموزش کارآفرینی فرآیندی نظام‌مند، آگاهانه و هدف گر است که طی آن افراد غیر کارآفرین ولی دارای توان بالقوه به صورتی خلاق تربیت می‌شوند. در واقع این نوع

 

2-31. مراحل رشد خود کارآمدی 61

2-32. خود کارآمدی و جنسیت 64

2-33. نقش و اهمیت خود کارآمدی در کارآفرینی 64

2-34.تحقیقات انجام شده درباره برنامه درسی کارآفرینی، خودکارآمدی و روحیه‌کارآفرینی در ایران 66

 

2-36.تحقیقات انجام شده درباره برنامه درسی کارآفرینی، خود کارآمدی ‌و روحیه کارآفرینی در

خارج‌ از ایران 68

جمع بندی فصل 2 69

فصل سوم: روش­شناسی پژوهش

3-1. مقدمه 72

3-2. جامعه آماری، نمونه، روش نمونه­گیری 72

3-3. ابزار گردآوری داده‌ها 72

3- 4 . روش پژوهش 74

3- 5. شیوه‌ی اجرای پژوهش 75

3-6. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها 75

 

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده­ها

4-1. مقدمه 77

4-2. بخش توصیفی 77

4-3. بخش استنباطی 81

 

 

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

5-1. مقدمه 93

5-2. بحث در مورد یافته­ها 93

5-3. محدودیت­ها 98

5-4. پیشنهادها 99

فهرست منابع و مآخذ

 

این مطلب را هم بخوانید :

منابع فارسی 100

منابع انگلیسی

مقدمه

امروزه نیاز به دانش آموختگان و دانشجویان کارآفرین افزایش یافته و هدف بسیاری از دانشگاه‌های معتبر جهان، پرورش دانشجویان و در نتیجه دانش آموختگان کارآفرین می‌باشد. بر این اساس پرورش استعداد کارآفرینانه ی دانش آموختگان به عنوان دستور کار ملی، به منظور توسعه‌ی کارآفرینی، مورد توجه سیاست گذاران و دانشگاه‌های کشورها قرار گرفته است(احمدی، شافعی و مفاخری نیا ، 1391). رسیدن به جایگاه مناسب در تمامی جنبه‌های توسعه مورد توجه سیاست گذاران و مدیران تمامی کشورهای دنیا قرار دارد و رسیدن به این مهم نیازمند استفاده از مجموعه عواملی است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها کارآفرینی و نهادینه کردن فرهنگ کارآفرینی در تمامی بخش‌های جامعه می‌باشد، زیرا تحقیقات نشان داده است که بین رشد اقتصادی و تعداد کارآفرین‌ها در یک کشور رابطه مثبت و معنی داری  وجود دارد و کشوری که دارای تعداد زیاد کارآفرین باشد از محرک‌های تجاری و اقتصادی قوی‌تری نیز برخوردار است(هوشمندان مقدم فرد، رضوان فر، موحد و علی شمس، 1390). به عبارت دیگر، یکی از عواملی که سبب دگرگونی چهره اقتصادی، اجتماعی و صنعتی یک کشور می‌شود فعالیت‌های کارآفرینانه، برخورداری از روحیه کارآفرینی و در نهایت کارآفرینی انسان است(همان منبع).

مهم‌ترین عامل توسعه در هر جامعه‌ای عامل انسانی است. برای نیل به توسعه پایدار و متوازن، تربیت نیروی متخصص، کارآمد و مورد نیاز بخش‌های مختلف جامعه در نهادهای آموزشی به عنوان یک اصل اساسی و ضروری مطرح است. جامعه جدید از نظر نیروی انسانی به افرادی نیاز دارد که علاوه بر داشتن تخصص لازم، با دارا بودن روحیه انعطاف پذیر و مشارکت جویانه در پذیرش مسئولیت‌های متنوع پیش‌قدم و به طور پیوسته در فرایند آموزش مادام‌العمر در بهبود توانایی‌های خود کوشا باشند. در چنین شرایطی که به دلیل تغییرات سریع تکنولوژی و تحولات اقتصادی، پیش بینی تغییرات بازار کار وجود ندارد، ضرورت هماهنگی مستمر بین نظام آموزشی به طور کلی و بازار کار بیش از پیش محسوس است(حسینی، عزیزی و میردامادی، 1386).

با عنایت به اینکه بیکاری دانش آموختگان یکی از معضلات دیرینه و کنونی کشورهای گوناگون به ویژه جوامع در حال توسعه و توسعه نیافته است(زین‌الدینی میمند، نادری، شریعت مداری و سیف نراقی، 1389) بحران بیکاری در جوامع در حال توسعه ریشه دوانیده و دولت‌ها قادر به برطرف کردن نیازهای تکنولوژیکی جوامع خود نیستند، چرا که بیشتر خروجی‌های دانشگاه‌ها با نیازهای بازار کار هماهنگی و هم‌خوانی ندارد. این مسأله به دلایل متعددی از جمله برنامه ریزی آموزشی و برنامه درسی آموزش عالی با تحولات و تقاضای دنیای کار و عدم پیش بینی‌های مناسب برای نیروی انسانی مورد نیاز آینده است و این در حالی است که یکی از مقاصد نظام آموزش عالی آماده نمودن دانشجویان برای ایفای نقش مؤثر در زندگی کاری است؛ از این رو دانشجویان پس از دانش آموختگی میان مشاغل دولتی و خصوصی در جستجوی کار هستند و کمتر به کارآفرینی تمایل دارند(کوثری و نوروز زاده، 1388).

اغلب دانشگاه‌ها آموزش را در گستره رسالت خویش بدون هیچ برنامه و تمهیداتی به منظور تزریق روحیۀ کارآفرینی فراگیران در دستور کار خود قرار می‌دهند و شاید فقط رسالت خویش را منحصراً آموزش بدانند و کمتر برنامه‌هایی به منظور کارآفرینی داشته باشند، پیامد این امر آن است که با هزاران دانش آموخته با کم‌ترین نشانه نوآوری و اندیشه آفرینی مواجه می‌شویم که همواره در جستجوی کار در هر زمینه‌ای، ولو بی ارتباط با زمینه تحصیلی آن‌ها می‌باشند(حسینی لرکانی، میرعرب رضی و رضایی، 1387). در نظام آموزش عالی یکی از مؤلفه‌های اثرگذار و مهم در ایجاد روحیۀ کارآفرینی، برنامه درسی است(مهرام و فرخ زاده، 1387). برنامه درسی نقش مؤثر، تعیین کننده و انکارناپذیری را در تحقق اهداف و رسالت‌های آموزش عالی از نظر کمی و کیفی دارد. در واقع برنامه درسی به عنوان قلب مراکز دانشگاهی در توفیق یا شکست این مراکز نقش کلیدی و تعیین کننده‌ای دارند( لاننبرگ و اورنستین[1]، 2004). بر این اساس برنامه درسی نشان دهنده میزان پیشرفت و پاسخگو بودن دانشگاه‌ها به نیازهای در حال تغییر جامعه هستند(فتحی واجارگاه و شفیعی، 1386).

از سوی دیگر باورهای خودکار آمدی در زمینه کارآفرینی یکی از ملزوماتی است که برای داشتن انگیزه کارآفرینی و نیز تلاش برای انجام فعالیت‌های کارآفرینانه جزء لازم و حتمی به شمار می‌آید. شارف[2]، (1991) معتقد بود که  افرادی که خود کارآمدی قوی دارند معتقدند می‌توانند به طور مؤثر با رویدادها و شرایطی که مواجه می‌شوند برخورد نمایند و در انجام تکالیف استقامت نموده و اغلب در سطح بالایی از عملکرد قرار می‌گیرند(بندورا، 1372). یکی از خصوصیات مهم کارآفرینان باورهای خود کارآمد آنان است. مارکمن و بارون[3] معتقدند کارآفرینانی که از خود کارآمدی بالاتری برخوردارند از همتایان خود که دارای خود کارآمدی پائین تری هستند پیشی می‌گیرند. این استدلال بر پایه نظریه‌ی شناختی- اجتماعی قرار دارد که در آن اشاره شده است که کارکرد سازگاری انسانی از طریق فرآیند مستمر خود کارآمدی، برانگیخته، تنظیم و جهت‌دهی می‌شود. طبق الگوی علیّت متقابل سه جانبه ای که از سوی این نظریه مطرح شده است خود کارآمدی به عنوان عامل تعیین‌کننده‌ی تعامل گر بر رفتارها تأثیر می‌گذارد(شماعی زاده، 1385). بسیاری از افراد در اقتصادهای در حال گذار ممکن است از تمایل برای کارآفرینی نیز برخوردار باشند اما لزوماً در فعالیت‌های کارآفرینی درگیر نمی‌شوند(چن[4]، گرین و کریک، 1998). و این نه به ‌دلیل اینکه از توانمندی دانش یا مهارت‌های لازم برخوردار نمی‌باشند، بلکه به این دلیل است که از خود کارآمدی لازم برخوردار نیستند(لوتانز،استاجکوویچ و ایبرایوا[5]، 2000). حال با توجه به نقش و تأثیر آموزش برنامه درسی کارآفرینی و تعامل آن با خود کارآمدی بر ایجاد روحیه کارآفرینی، نقش نظام آموزشی و بالاخص نظام آموزش عالی در امر توسعه‌ی جامعه بیش از پیش محرز می‌گردد. آموزش عالی از طریق انتقال دانش کاربردی در زمینه‌ی اشتغال، ایجاد مهارت‌ها و توانایی‌های مورد نیاز در زمینه کارآفرینی، بسترسازی فرهنگی و توسعه و حمایت پژوهشی از کارآفرینی، مفاهیم کارآفرینی را وارد دانشگاه نموده و دانش، نگرش و مهارت دانشجویان را به سوی کارآفرینی و کارآفرین شدن سوق می‌دهد(کیا و احمدزاده، 1386).

1-2- بیان مسأله

کارآفرینی از منابع مهم و پایان ناپذیر همه جوامع بشری است. منبعی که به توان خلاقیت انسان‌ها برمی گردد، از یک سو ارزان و از سوی دیگر بسیار ارزشمند و پایان ناپذیر است. امروزه همگان دریافته‌اند که جوامعی که به منابع انسانی متکی بوده‌اند تا به منابع زیر زمینی، در بلند مدت موفق‌تر بوده‌اند(هاشمی، 1380). مقوله کارآفرینی به ‌عنوان مؤثرترین نیروی بالقوه ‌اقتصادی‌ در تاریخ جهان به‌ صورت بحث‌انگیزی از حدود سه دهه گذشته تا کنون ظهور یافته و مطرح شده است. هم گام و هم زمان با این مقوله پیشرفت‌های مشابهی نیز در زمینه آموزش کارآفرینی انجام شده است. مهم‌ترین اهداف کارآفرینی به ترتیب اهمیت عبارتند از: تقویت روحیه کارآفرینی، شروع کسب و کار، خدمت‌ به ‌اجتماع و برانگیختن مهارت‌های کارآفرینی (ماسالویبا[6]، 2008).

یکی از چالش‌های پیش روی جوامع مختلف این است که دانش آموختگان فاقد توانایی‌های فردی و مهارت‌های لازم برای راه اندازی کسب و کار مناسب می‌باشند. این امر، آماده سازی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را به وسیله توسعه فرهنگ کارآفرینی در آنان مسلم می‌سازد. آماده سازی در مورد کارآفرینی نبایستی بعد از فارغ‌التحصیلی باشد. بلکه این امر بایستی در حین تحصیل انجام شود و لازم است روح کارآفرینی در دانشگاه‌ها پرورش داده شود (ملکی، 1386).

ایجاد روحیه‌ی کارآفرینی مورد دغدغه و سؤال بسیاری از متخصصان حیطه‌های روان شناسی و تعلیم و تربیت بوده، برخی بر عدم امکان آموزش کارآفرینی به خاطر خصیصه‌ای بودن آن اشاره می‌نمایند. این   در حالی است که پژوهش‌هایی بر اثربخشی آموزش کارآفرینی و تأثیر پذیری برخی جنبه‌های فردی مؤثر بر کارآفرینی اشاره می‌نمایند. برای مثال هنری، هیل و لیچ[7](2005 ) نقل از مهرام و فرخ زاده( 1387) بر این عقیده هستند که برنامه‌های درسی می‌توانند بر ایجاد و تحول روحیه کارآفرینی اثرگذار باشند

اینکه آموزش چگونه و یا با چه ابزاری صورت پذیرد؟ مسأله‌ای است که (گیب[8]، 2002) بدان نظر داشته است. چالش اساسی در آموزش کارآفرینی تسهیلات و ابزارهای یادگیری به منظور حمایت از فرآیند کارآفرینی است و آموزش کارآفرینی می‌تواند از طرق و ابزارهای گوناگون صورت پذیرد. اما عنصر اساسی و اصلی آموزش کارآفرینی، برنامه درسی است (گیب، 2002). برنامه درسی از مهم‌ترین عناصر نظام آموزش عالی و دانشگاه‌ها است که نقش تعیین کننده و انکار ناپذیری در تحقق اهداف و رسالت‌های آموزش عالی از نظر کمی و کیفی دارد(نوروززاده و کوثری، 1388). از تعاریف کارآفرینی چنین برمی‌آید که تعبیرهای متفاوتی از این موضوع به عمل آمده و چشم اندازهای مفهومی گوناگونی در این زمینه وجود دارد. اما در همه‌ی این تعبیرها وجوه مشترکی مثل خطرپذیری، خلاقیت، استقلال و پشتکار وجود دارد. از جمله این اشتراکات موضوع خود کارآمدی است(چن،گرین و کریک[9]، 1998). بند ورا[10] به عنوان پایه گذار مفهوم خود کارآمدی، ادراک فرد از اعتماد به نفس خود در انجام وظایف و نیز باور او در مورد توانایی انجام کار را خود کارآمدی می‌داند. بندورا چنین فرض می‌کند که ادراک فرد از اعتماد به نفس خود در انجام وظایف(احساس خود کارآمدی) بین آنچه که آن‌ها می‌دانند و آنچه که انجام می‌دهند به صورت واسطه عمل می‌کند و به تصمیم گیری‌های آینده او نیز کمک می‌کند(جعفری مقدم، 1388). خود کارآمدی را برآورد فرد از توانایی‌های خود می‌دانند که از آن برای جمع بین انگیزه، منابع شناختی و فرآیند عمل خود استفاده می‌کنند تا بر حوادث زندگی تسلط بیشتری داشته باشد (بندورا، 1372). عقاید خود کارآمدی مشخص می‌کند که افراد چگونه احساس می‌کنند، چگونه می‌اندیشند، چگونه خود را برمی انگیزند و چطور با او رفتار می‌کنند. در واقع خود کارآمدی یکی از مؤلفه‌های مهم کارآفرینی و پیش شرط آزاد سازی استعدادهای پنهان و کارآفرینانه افراد است(همان منبع). دیدگاه خود کارآمدی برای مطالعه کارآفرینان بسیار مناسب است خود کارآمدی بر توانایی فرد از باورهایش اشاره دارد که او را برای عملکرد موفقیت آمیز در نقش‌ها و وظایف خود به عنوان یک کارآفرین قادر می‌سازد (چن و همکاران، 1998). افرادی که‌ خود کارآمدی بالاتری دارند در سطح بالاتری از تصورات کارآفرینانه برخوردارند و در حقیقت زمان بیشتری را صرف تدارک یک عمل کارآفرینانه می‌کنند (دنوبل،یونگ و ارلیش[11]، 1999).

خود کارآمدی کارآفرینی مؤلفه اصلی در تعیین این مسأله است که افراد‌ چگونه‌ و چقدر در توسعه‌ی‌ کارآفرینانه تلاش می‌کنند، چه مدت ادامه می‌دهند و چقدر نسبت به موانع روشن بین هستند. بنابراین می‌توان گفت خود کارآمدی متغیر شناختی اصلی در عملکرد هر کارآفرین است( لوتانز[12] و همکاران ،2000). لذا به نظر می‌رسد افرادی که دارای خود کارآمدی بالایی هستند از برنامه‌های آموزش کارآفرینی بیشتر بهره خواهند برد. به عبارت دیگر خود کارآمدی می‌تواند نقش متغیر واسطه را در این فرایند ایفا نماید.(تاج آبادی، 1387). عامل انسانی مهم‌ترین جنبه کارآفرینی بوده و آموزش عامل انسانی در روند پیشرفت کارآفرینی تأثیر بسزایی داشته و دارد(همان). به طور کلی آموزش کارآفرینی در رابطه با افراد تنها دو گزینه در پیش رو دارد یا اینکه آموزش کارآفرینی می‌تواند موجب تقویت روحیه، ویژگی‌ها‌ و مهارت‌های کارآفرینی در فراگیران شود یا اینکه برای پرورش ویژگی‌ها و مهارت‌های کارآفرینی در فراگیران سمت و سو یابد تا فرد به کمک آن‌ها بتواند به راه اندازی یک کسب و کار کارآفرینانه اقدام کند. (همان منبع). تحقیقات متعددی اثر برنامه‌های آموزشی کارآفرینی را در ایجاد شناخت، روحیه و مهارت کارآفرینی نشان داده است. اما در این تحقیقات به اثر متغیرهای واسطه ای پرداخته نشده است همان گونه که اشاره شد یکی از متغیرهای اثرگذار بر کسب نتیجه از آموزش‌های کارآفرینی «خود کارآمدی» است. لذا این پژوهش به دنبال مطالعه تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر روحیه کارآفرینی دانشجویان است.

1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

رشد جمعیت عوارض مثبت و منفی خود را امروزه به رخ سیاستمداران و تصمیم گیرندگان کشور نمایان نموده، اگرچه رشد جمعیت بالا ایجاد کننده فرصت و تهدید برای هر جامعه‌ای می‌باشد اما به دلیل عدم بهره برداری از این فرصت‌ها و فراهم نبودن زیر ساختها، بیشتر، تهدیدهای افزایش جمعیت گریبان گیر کشور ما شده، و ضرورت کارآفرینی بیشتر از گذشته نمایان شده است(زمانی،1391). در شرایط کنونی که اقتصاد کشورمان با مسائل و نارسایی‌های مهمی نظیر فرار مغزها، بیکاری(به ویژه در فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها) کمبود نیروی انسانی متخصص، کاهش سرمایه گذاری دولت، عدم تحرک و رشد اقتصادی کافی روبه روست، پرورش و آموزش کارآفرینان ارزش آفرین از اهمیت مضاعفی برخوردار است (ملکی، 1386).آموزش کارآفرینی می‌تواند یکی از مؤثرترین شیوه‌ها برای تسهیل انتقال جمعیت فارغ‌التحصیلان به بازار کار باشد(دیوید، آپونت و تلدانو[13]، 2008 ). مطالعات در اروپا در این باره نشان داده است که چنین آموزش‌هایی توانسته است افراد  را مسئولیت پذیر تر به بار آورد و آن‌ها را تبدیل به کارآفرین یا متفکران حوزه‌ی کارآفرینی کند (همان).

رفع معضل بیکاری، ایجاد و تقویت راهکارهای اشتغال زایی و خود اشتغالی و حرکت به سمت توسعه جامعه، نیاز به تربیت و آموزش افراد کارآفرین کارآمد و خلاق را دو چندان کرده است (پور آتشی، 1387). از آنجایی که بخش عمده‌ای از نیروهای متخصص مورد نیاز جامعه از برون دادهای آموزش عالی می‌باشند، نقش آموزش عالی در توسعه کارآفرینی بسیار حیاتی و تعیین کننده خواهد بود. اگر نظام آموزش عالی نتواند خود را با این دگرگونی‌ها وفق دهد و پا به پای این تحولات حرکت نکند کارایی و بازدهی مفید خود را از دست خواهد داد(اسکندری، 1385). درحقیقت امروزه برنامه‌های درسی کارآفرینی در کشورهای توسعه یافته به یکی از مهمترین و گسترده‌ترین فعالیت‌های دانشگاهی تبدیل شده است (همان منبع). ما کس وبر جامعه شناس مشهور آلمانی روحیه کارآفرینی را عاملی مهم در تشریح و تبیین چگونگی شکل گیری تمدن صنعتی و سرمایه داری در مغرب زمین می‌داند. باید  پذیرفت که عصر تسلط روحیه کارآفرینی فرا رسیده است. در بازارهای پر رقابت جهانی، سرمایه داری بزرگ کلاسیک به مرور  قدرت خود  را از دست خواهند داد و  صرفاً کسانی در عرصه‌های بین‌المللی به حیات اقتصادی اجتماعی ادامه خواهند داد که روحیه کارآفرینی داشته باشند )هزار جریبی،1382). شومپیتر نیز  به علت نقش کارآفرینی در ایجاد  نوآوری آن را محور کلیدی توسعه‌ی اقتصادی تلقی می‌کند و امروزه صاحب نظران بر نقش کارآفرینی در توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی اتفاق نظر دارند مهم‌ترین این نقش‌ها از این قراراند:

– کارآفرینی موجب گردآوری  پس انداز های عمومی  بی هدف و سرگردان می‌شود و تشکیل سرمایه را بهبود می‌بخشد.

– کارآفرینی منجر به ایجاد اشتغال در مقیاس وسیع می‌شود.  بنابراین، کارآفرینی مشکلات بیکاری را که ریشه ی بسیاری از مشکلات اقتصادی اجتماعی است کاهش می‌دهد.

– کارآفرینی به توسعه‌ی متوازن منطقه‌ای منجر می‌شود.

– کارآفرینی باعث کاهش تمرکز اقتصادی در جامعه می‌شود.

– کارآفرینی منجر به توزیع مجدد  ثروت و درآمد و حتی  قدرت سیاسی به صورت عادلانه در جامعه می‌شود.

– کارآفرینی منابع و سرمایه و مهارت‌ها را که ممکن است بی استفاده و سرگردان باقی مانده باشد به طور موثر   به تحرک وامی دارد.

– کارآفرینی کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد. کارآفرینان  پیوسته در حال ابداع و توسعه‌ی کالاها و خدمات جدیدند. این گونه تلاش‌های بدیع موجب تولید تکنولوژی و ماشین آلات بهتر و سیستم‌های تولیدی مؤثرتر می‌شود و از این طریق محصولات و خدمات ارتقا می‌یابد و  کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد و زندگی را راحت‌تر و ساده‌تر می‌کند.

– کارآفرینی، تجارت خارجی را که جزء مهمی از توسعه‌ی اقتصادی کشورهاست ارتقاء می‌دهد.

– کارآفرینی موجب افزایش منابع و سرمایه اجتماعی از طریق دولت می‌شود. با اشتغال  افراد به کار، زمینه‌ی بروز جرم و ناهنجاری‌های اجتماعی کم شده و هزینه‌های دولت در برخورد با چنین مواردی به شدت کاهش می‌یابد.

– زمینه‌ی ازدواج و تشکیل خانواده با کسب  درآمد  فراهم می‌شود و جامعه شادابی لازم را به دست می‌آورد(به نقل از احمد پور داریانی و مقیمی، 1388).

پیشرفت‌های اینترنتی و الکترونیکی نیز فرصت‌های جدیدی را فراهم نموده، که با تربیت دانش آموختگان کارآمد و شناسایی زمینه‌های شغلی جدید، کارآفرینان زمینه کاری بیشتری پیدا نموده، و در کشورهایی مانند ایران نقش آفرینی مؤثری خواهد داشت. تولید محصول با کیفیت نسبتاً مناسب و قیمت ارزان در کشورهای آسیای شرقی از جمله کشور چین، بسیاری از موقعیت‌های شغلی داخل کشور را به خطر انداخته و تعطیلی کارخانجات و بیکاری نیروی انسانی را به دنبال داشته، و این موقعیت مناسبی برای کارآفرینان می‌باشد تا با مطالعه و تحقیق در خصوص نحوه تولید در کشورهای دیگر الگوی مناسب با ویژگی‌های کشور طراحی و زمینه اشتغال جوانان را فراهم نمایند(زمانی،1391). از آنجایی که کارآفرینی فر‌ایند ایجاد کسب و کارهای جدید یا نوآوری در کسب و کارهای موجود در شرایط ریسک پذیر و پر ابهام و از طریق کشف فرصت‌ها و بهره گیری از منابع کمیاب است، این فرآیند منجر به افزایش ظرفیت‌های اقتصادی می‌گردد بنابراین حل معضل اشتغال، گسترش روحیه کارآفرینی و جذب نیروهای کارآفرین را الزامی می‌کند(جزنی، 1386). امروزه به علت افزایش گرایش افراد به فعالیت‌های کارآفرینانه، آموزش کارآفرینی به موضوع مهمی تبدیل شده است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مهم‌ترین عامل مؤثر در حرکت کارآفرینی از قوه به فعل، بروز روحیه کارآفرینی در افراد از طریق آموزش می‌باشد. بنابراین عامل انسانی، مهم‌ترین جنبه کارآفرینی بوده و آموزش عامل انسانی در روند پیشرفت کارآفرینی تأثیر بسزایی خواهد داشت(پور آتشی، 1387).

 نتایج این پژوهش اطلاعات مفیدی را به تصمیم گیرندگان برنامه‌های درسی در خصوص آموزش کارآفرینی ارائه خواهد داد. ضمن اینکه از نظر مفهومی می‌تواند نقش خصیصه خود کارآمدی را در بهره‌مندی افراد از آموزش کارآفرینی مشخص کند.

1-4- هدف‌های کلی و جزئی تحقیق:

هدف کلی تحقیق:

شناسایی تأثیر برنامه درسی کارآفرینی بر ایجاد روحیه کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی دانشجویان

هدف‌های جزئی:

1- تعیین تأثیر آموزش برنامه درسی کارآفرینی بر روحیه کارآفرینی و مؤلفه‌های آن در دانشجویان

2- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر توفیق طلبی دانشجویان

3- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر ریسک پذیری دانشجویان

4- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر استقلال طلبی دانشجویان

5- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر خلاقیت دانشجویان

6- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر اراده یا کنترل درونی دانشجویان

7- تعیین روحیه کارآفرینی دانشجویان در تعامل با خود کارآمدی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی دانشجویان

1-5- فرضیه‌های تحقیق:

1- آموزش برنامه درسی کارآفرینی بر ایجاد روحیه کارآفرینی و مؤلفه‌های آن در دانشجویان تأثیر مثبت دارد.

2- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر توفیق طلبی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

3- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر ریسک پذیری دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

4- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر استقلال طلبی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

5- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر خلاقیت دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

6- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر اراده یا کنترل درونی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.

7- روحیه کارآفرینی دانشجویان در تعامل با خود کارآمدی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی متفاوت است .

1-6- متغیرهای تحقیق :

در این پژوهش متغیرهای اساسی که مورد بررسی قرار گرفته‌اند به شرح ذیل است که ابتدا تعاریف مفهومی متغیرها آورده می‌شود و سپس به تعاریف عملیاتی هر یک پرداخته خواهد شد.

متغیر مستقل: برنامه درسی کارآفرینی

متغیر وابسته: روحیه کارآفرینی

متغیر واسطه ای: خود کارآمدی

1-7- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها :

تعریف مفهومی آموزش کارآفرینی: آموزش کارآفرینی فرآیندی نظام‌مند، آگاهانه و هدف گر است که طی آن افراد غیر کارآفرین ولی دارای توان بالقوه به صورتی خلاق تربیت می‌شوند. در واقع این نوع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[دوشنبه 1399-06-31] [ 02:10:00 ب.ظ ]




1-1- بیان مساله 3

1-2 –  اهمیت و ضرورت تحقیق 5

1-3-   اهداف تحقیق 7

1-3-1-  هدف کلی : 7

1-3-2-  اهداف جزئی: 7

1-4-  سوالهای تحقیق 8

1-5-  تعاریف مفاهیم مطرح شده در سؤال های تحقیق 9

1-5-1-  تعاریف مفهومی متغیر ها : 9

1-5-2-  تعاریف عملیاتی متغیر ها : 9

فصل دوم:مبانی نظری وپیشینه تحقیق

مقدمه 12

2- 1-  سلامت روان 12

2- 2-  ملاک های سلامت روانی 13

2- 3-  مبانی نظری سلامت روان 15

2-3- 1-  دید گاه اسلام 15

2-3- 2-   دیدگاه انسان گرایی 16

2-3- 3-   نظریه آدلر 20

2-3- 4-  نظریه اریک فروم 20

2-3- 5-  نظریه اریکسون 21

2-3- 6-  نظریه اسکینر 21

2-3- 7-  نظریه هری استارک سالیوان 21

2-3- 8-  نظریه هورنای 22

2- 4-   تعریف استرس: 23

2- 5-  اثرات مفید استرس 25

2- 6-  اثرات منفی استرس 25

2-6- 1-    اثرات جسمانی استرس 25

2-6- 2-   اثرات روانی استرس 26

2- 7-   نظریه های استرس 26

 

2-7- 1-    نظریه کانن 26

2-7- 2-  نظریه سلیه 26

2-7- 3-  نظریه لازاروس 27

2-7- 4-  رویدادهای زندگی 28

2- 8-  استرس زندگی دانشجویی 28

2- 9- ارتباط 29

2- 10-    تقیسم بندی ارتباطات انسانی 30

2- 11-    مدل های ارتباط بین فردی 31

2-11- 1-  مدل های خطی 31

2-11- 2-  مدل تعاملی 31

2-11- 3-   مدل تبادلی 32

2- 12-  نظریه نفوذ اجتماعی 32

2- 13-   نظریه جدل ارتباطی 33

2- 14-   عوامل مؤثر براثر بخشی ارتباط میان فردی 33

2- 15-  موانع ارتباط بین فردی 34

2- 16-  مهمترین انواع روابط بین فردی 35

2-16- 1-   روابط خانوادگی: 35

2-16- 2-   روابط همسالان : 35

2-16- 3-   روابط عشقی: 36

2- 17-   چکیده تحقیقات انجام شده در داخل کشور 38

2- 18-   چکیده تحقیقات انجام شده در خارج کشور 40

2- 19-   خلاصه و جمع بندی 42

2- 20-   مدل تحلیلی پژوهش 43

فصل سوم:روش تحقیق

مقدمه 45

3- 1-  روش اجرای تحقیق 45

3- 2-  جامعه آماری 45

3- 3-   نمونه  و روش نمونه گیری 46

این مطلب را هم بخوانید :

3- 4-   انواع متغیر ها 46

3- 5-   داده های مورد نیاز 46

3- 6-    شیوه گرد آوری داده ها 46

3- 7-   ابزار گرد آوری داده ها 47

3-7- 1-  پرسشنامه ی سلامت عمومی28  سوالی(GHQ -28) 47

3-7- 2-  پرسشنامه استرس زندگی دانشجویی (SSI ) 48

3-7-3- پرسشنامه روابط بین فردی 49

3- 8-   روش تجزیه و تحلیل داده ها 50

3-8- 1-    روش های آمار توصیفی : 50

3-8- 2-     روش های آمار استنباطی : 50

فصل چهارم:یافته ها

4-1-  مقدمه 52

4-2-   ویژگی‌های فردی 52

4-2- 1-  وضعیت تاهل 52

4-2- 2-  مقطع تحصیلی 53

4-2- 3-  جنسیت 54

4-3-  آمار توصیفی متغیرهای پ‍‍ژوهش 55

4-4-  بررسی فرضیات تحقیق: 58

فرضیه اصلی تحقیق: 58

فرضیات فرعی: 59

فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری

مقدمه 90

5-1- نتیجه گیری و بحث و بررسی 90

5-1-1-  بحث و بررسی فرضیه اصلی 90

5-1-2-  بحث و بررسی فرضیه های فرعی 90

5-2-  نتیجه گیری 99

5-3- پیشنهاد ها 99

5-4 –  محدودیت ها 100

منابع فارسی 101

منابع انگلیسی 109

ضمائم 113

مقدمه

دانشجویان، آینده سازان جوامع به حساب می آیند و در کشور ما به دلیل جوان بودن جمعیت ، اهمیت آنها در اداره ی آینده کشور دوچندان می گردد. بنابراین سلامت جسم و به ویژه روان آنها با سلامت جامعه ی آینده و آینده ی کشور در ارتباط مستقیم می باشند. امروزه دانشجویان به دلیل نقش مهمی که در اداره ی آینده کشور دارند ، یکی از اقشار مهم جامعه به حساب می آیند . اهمیت این نقش در این است که دانشجویان، نه تنها بخش اصلی متخصصان زمینه های گوناگون علمی ، فنی و هنری هر را کشور را تشکیل می دهند، بلکه این گروه، مدیران اصلی در اداره ی آینده ی کشور هستند و رهبر سایر اقشار جامعه در هدایت به سمت کمال و اهداف کشور می باشند. از سوی دیگر، بخشی از دانشجویان در آینده، عهده دار آموزش و پرورش نسل های بعد از خود خواهند بود و از این طریق به طور غیر مستقیم در کمال نسل های بعدی جامعه نیز دخالت دارند(آزاد مرز آبادی ، 1383).

ورود به دانشگاه، تغییر عمده ای در زندگی اجتماعی، خانوادگی و فردی به وجود می آورد. در این دوره، فرد با تغییرات زیادی در روابط اجتماعی و انسانی روبرو شده و نقش های جدیدی را عهده دار خواهدشد. آشنا نبودن بسیاری از دانشجویان با محیط دانشگاه در بدو ورود، جدایی و دوری از خانواده ، عدم علاقه به رشته ی تحصیلی، ناسازگاری با سایر افراد در محیط زندگی و کافی نبودن امکانات رفاهی، اقتصادی ، از جمله شرایطی هستند که می تواند موجبات مشکلات و ناراحتی های روانی و افت عملکرد ، را فراهم کرده  و سلامت روانی آنها را تحت تاثیر قرار دهد (لپس لی[1]، 1989).

بهداشت روانی، به دو صورت فقدان بیماری روانی  و احساس رضایتمندی و لذت از زندگی، مورد توجه بسیاری از متخصصان و کارشناسان این حوزه است(تودر[2]، 1382) و از آن جا که دانشجویان از حساس ترین گروه های جامعه و سازندگان فردای هرکشوری هستند و با توجه به اهمیت سلامت روان در یادگیری و افزایش توان علمی این قشر،  بنابراین بررسی عواملی که روی سلامت روان دانشحویان اثر گذار باشد، همچون استرس زندگی دانشجویی ، مهم به نظر می رسد.

مشکلات مالی و تحصیلی ، دورنمای شغلی آینده ، وابستگی های عاطفی و در برخی موارد دوری از خانواده ، بحران های ویژه جوانی ، مسئله همسر گزینی ، باور ها و چالش های ذهنی و . . . مسائلی هستند که دانشجویان با آن ها روبه رو می باشند و بیشترین میزان استرس در دانشجویان را به همراه دارند( موسوی، امیر پور و براهنی، 1371 ).

به نظر می رسد روابط بین افراد- از جمله روابط بین دانشجویان- نیز می تواند سلامت روان آنها را تحت تأثیر قرار دهد؛ چون یکی از ویژگی‌های انسان سالم و موفق، مهارت و توانایی او در برقراری ارتباط مؤثر و سازنده با دیگران است. اگر افراد از مهارت‌های ارتباطی مناسب برخوردار نباشند، در بسیاری از جنبه‌های زندگی آسیب‌پذیر خواهند بود(ایمان زاده و سبحانی اصل، 1390).

بنابراین در تحقیق حاضر به دنبال یافتن پاسخ به این سوال هستیم که بدانیم آیا روابط بین فردی و استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان تأثیر دارد یاخیر؟!

1-1- بیان مساله

امروزه یکی از مهم ترین شاخص های توسعه یافتگی در تمام کشورها، سطح بهداشت و سلامت جامعه است. سازمان بهداشت جهانی[3]، بهداشت روانی را درون مفهوم کلّی بهداشت، جای داده و آن را حالت سلامتی کامل جسمانی، روانی و اجتماعی و نه تنها عدم وجود بیماری تعریف کرده است(منشئی، 1372).

سلامت روان مفهومی است که چگونگی تفکر ،احساس و عملکرد ما را در مواجهه با موقعیت های زندگی نشان داده و به درک از خود و زندگی مان، بستگی دارد؛ همچنین بسته به میزان برخورداری از سلامت روان ، عملکرد ما در کنترل استرس ، برقراری رابطه با دیگران ، ارزیابی و انتخابمان متفاوت است. در حقیقت سلامت روان چیزی بیش از عدم وجود بیماری روحی است. بدین معنی که صرفاً به لحاظ نداشتن  بیماری روحی نمی توان سلامت روان را در یک فرد 100 درصد تایید کرد. آن چه مسلّم است حفظ سلامت روان مانند سلامت جسم، حائز اهمیت است .عدم درمان هر یک از مشکلات مربوط به سلامت روان مانند استرس بر شدت آن افزوده و به این ترتیب درمان دشوارتر شده، و احتمال پیدایش مشکلات عمیق تر، وجود خواهد داشت( لشکری ، 1383؛ به نقل از ربانی باوجدان ، 1390 ).

عوامل زیادی بر سلامت روان دانشجویان ، تأثیر می گذارد که استرس ، از مهم ترین این عوامل می باشد.

استرس بخشی از زندگی روزمره است و از تعامل با محیط نشات می گیرد؛ و زمانی رخ می دهد که بین فشارهای موقعیتی) واقعی یا ادراک شده(  و منابعی که فرد در اختیار دارد، ناهماهنگی( واقعی یا ادراک شده) وجود داشته باشد(برنه و روسو[4]، 1998؛ به نقل از موسوی نسب و تقوی،1386). استرس، شرایط روانی و جسمی خاصی ایجاد می کند و زمانی که رخ می دهد، فرد باید بتواند خود را با محیط، منطبق و سازگار نماید(کالات[5] ، 1996؛ به نقل از همان منبع،1386 ).

یکی از گستره های سنی که پژوهش های متعددی را در مورد استرس، به خود اختصاص داده است ، دوره جوانی به ویژه دوران دانشجویی است.

محیطی که دانشجویان در آن زندگی می کنند ، محیطی کاملاَ متفاوت است . ارزیابی دانشجویان توسط اساتید ، تلاش آن ها برای رسیدن به اهداف تحصیلی ، تلاش برای اخد نمرات بالا، وجود تکالیف زیاد ، برخی روابط استرس زا با اعضای دانشکده ، فشار ناشی از کمبود زمان ، دوری از خانواده و نوع رابطه آن ها با دوستان و عادات خوردن و خوابیدن ، خاص این گروه بوده و ممکن است در غیر دانشجویان مشاهده نشود و برخی از آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد .بدینسان مشکلات و موقعیت هایی که دانشجویان با آنها مواجه می شوند با مسائل و مشکلات غیر دانشجویان متفاوت است (باباپورخیرالدین ،1381 ). استرس مفرط در بین دانشجویان، زمینه ساز شکست های تحصیلی، مشکلات مربوط به سلامت، ضعف در عملکرد تحصیلی، ترک تحصیل و در برخی موارد، خودکشی یا دیگر کشی نیز بوده است(مانک و محمود[6]، 1999).

اهمیت ارتباط در زندگی انسان به حدی است که برخی از صاحبنظران اساس رشد انسانی ، آسیب های فردی ، پیشرفت های بشری ( نامدار، رحمانی و ابراهیمی، 1387 ). و توفیق در بیشتر حوزه های زندگی را در فرآیند ارتباط دانسته اند ( چاری و دلاورپور ، 1385 ) . انسان موجودی اجتماعی است؛ به همین خاطر به روابط بین فردی نیاز دارد و بخش عمده ای از زندگی خود را در ارتباط با دیگران سپری می کند و یا در فکر آن است که ارتباطات موثرتری با دیگران داشته باشد. در دوران دانشجویی نیز، به علت دوری از خانواده و استقلال نسبی جوانان، روابط دوستانه پررنگ تر شده  و بنابراین نیاز به داشتن روابط بین فردی بین افراد، محسوس تر می شود.

زیو[7] (2010)،  مهم ترین ابزار ارتباط را زبان دانسته، اما اولین ابزار ارتباط بین فردی را لبخند اجتماعی می داند که بین هفته دوم تا هشتم ابراز می شود.

روابط بین فردی ، از مهم ترین مولفه های زندگی انسان از آغاز تولد تا هنگام مرگ است. هیچ یک از توانمندی های بالقوه انسان، جز در سایه روابط بین فردی رشد نمی کند .روابط بین فردی صحیح ، اهمّیت بسزا در ایجاد سلامت روانی ، رشد شخصیت ، هویت یابی ، افزایش بهره وری شغلی ، افزایش کیفیت زندگی ، افزایش سازگاری و خود شکوفایی دارد .افرادی که از مهارت های ارتباطی ضعیف تری برخوردارند کمتر از سوی اطرافیان خود پذیرفته می شوند و با مشکلات کوتاه مدت و بلند مدت زیادی روبه رو خواهند بود (فیاض و کریمی، 1389) .

ریف[8] (1989 ؛ به نقل از چامبرز [9]، 1999 ) ارتباط مثبت با دیگران را به عنوان ارتباط درونی ، درست ، صمیمی و دارای احساس قوی در ارتباط بین فردی توصیف کرده است . افرادی که دارای این ویژگی ها هستند دارای ارتباط بین فردی گرم ، رضایت بخش و اعتماد برانگیز می باشند و سلامت مردم بر ایشان مهم است و از طرفی توانایی تاثیر پذیری ، همدلی و صمیمیت قوی با دیگران دارند .دارای ارتباط اجتماعی با دیگران می باشند به گونه ای که مردم آن هارا به عنوان فردی بخشنده که مایل است برای دیگران وقت بگذارد ، توصیف می کنند ( کیز و لی[10] ، 2000) .

طبق آنچه بیان شد، تحقیق حاضر به دنبال آن است که تأثیر  استرس زندگی دانشجویی و روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان را بررسی نماید. و بداند آیا این تاثیر ، قابل ملاحظه است یا خیر؟!

1-2 –  اهمیت و ضرورت تحقیق

در فرآیند رشد و توسعه ی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع،  نیروی انسانی نقش اساسی و تعیین کننده ای دارد. امروزه صاحب نظران بر این باورند که یکی از دلایل مهم توسعه ی کشورهای پیشرفته، توجه و اهتمام دولتها در تربیت نیروی انسانی خلاق و مؤثر می باشد. دانشجویان ، نیروی انسانی برگزیده از نظر استعداد ، خلاقیت و پشتکار ومنابع معنوی هر جامعه و سازندگان فردای کشور خویش هستند. انتظار می رود این گروه در سایه ی سرمایه گذاری های کلانی که از آموزش و پرورش تا دانشگاه، صرف آنان می شود ، بتوانند افرادی توانا ، مفید و مؤثر برای کشور باشند . اما واقعیت انکارناپذیر این است که این سرمایه گذاری ها بدون توجه به بهداشت روانی جامعه به ویژه دانشجویان، نمی توانند تأمین کننده انتظارات بالا باشد.

درسال های اخیر گزارشات بسیاری درباره افسردگی ، سوء مصرف مواد و افت تحصیلی در میان دانشجویان دانشگاه های جهان دیده می شود  (ادلین [11]، 2001 ؛ به نقل از غضنفری ،1385 ) .

دوره ی دانشجویی، به واسطه ی حضور عوامل متعدد از جمله دوری از خانواده ، کنار آمدن با شرایط زندگی دانشجویی و شکل گیری دلبستگی های عاطفی ، دوره ای استرس زا تلقی می شود؛ بنابراین شناسایی دانشجویانی که تحت استرس شدید قرار دارند، و مداخله ی به موقع، می تواند در جهت کاهش سطوح آسیب پذیری روانی، مفید واقع شود(اسماعیلی، کلانتری، عسکری، مولوی و مهدوی، 1389). و شیوع بیماری های روانی در بین دانشجویان یکی از 5 موضوع مهمی است که دانشگاه ها در کشور های مختلف با آن روبه رو هستند ( اسنایدر[12] ، 2004 ) بدیهی است دانشگاه ها باید با اهتمامی فزاینده در راستای بهبود بخشیدن به سلامت روان و رشد فردی و بهزیستی دانشجویان قدم بردارند ( کادیسون و دیگرونیمو[13] ، 2004 ) .

    یکی ازجدی ترین مسائل بشر از دیر باز تا اکنون، استرس یا فشار روانی است .استرس به عنوان عاملی خطرزا برای سلامتی، مورد توجه قرار گرفته و مطالعات متعدد نشان داده است که افراد با استرس بالا، در هردو سطح جسمانی وروانی، شکایات بیشتری را مطرح می کنند.

رشد شخصیت و بهداشت روانی افراد با توانایی برقراری ارتباط ، رابطه دارد یک فرد بدون تعامل با انسان های دیگر ، انسان کاملی نخواهد بود .عدم ارتباط یا مواجهه مکرر با ارتباط ضعیف ، فرد را هم از نظر هیجانی و هم از نظر جسمی تضعیف می کند ( سهرابی و حیات روشنایی ، 1381 ؛ به نقل از علی جانی ، 1388 ) .

ارتباط فرآیندی است که افراد به وسیله ی آن، اطّلاعات و احساسات خود را، از طریق پیام‌های کلامی و غیر کلامی با دیگران در میان می‌گذارند؛ بسیاری از دانشمندان، یکی از شاخص های سلامتی را، میزان برقراری و حفظ روابط و تشریک مساعی با دیگران، ذکر می کنند. افرادی که در این نوع روابط دچار مشکل هستند، اغلب دچار اضطراب های بیهودگی و انزوای روز افزون می شوند. به همین دلیل برای دور ماندن از رنج و تنهایی و کسب محبت، مجبور به برقراری روابط انسانی موثر و مفید هستیم (شاملو، 1385و احمدوند، 1386). اگر روابط بین فردی در یک جامعه، ارتباطی غیر مؤثر باشد، موجب فاصله بین افراد آن جامعه خواهد شد(ایمان زاده و سبحانی اصل، 1390).

بنابراین با در نظر گرفتن این که، دانشجویان و جوانان، ذخائر ارزشمند این کشور هستند و سرنوشت آینده جامعه در دست آنهاست و با توجه به این موضوع که، جامعه ی کنونی ما در مرحله ی خودسازی و سازندگی به سر می برد ، لازم است که به مسائل مختلف دانشجویان، که قشر قابل ملاحظه ای از جمعیت کشور را تشکیل می دهند ، توجه خاصی معطوف گردد. بنابراین نتایج مثبت پژوهش حاضر می تواند به غنای یافته های مربوط به بهداشت روانی در کشور، منجر گردد و شاید بتواند با ارائه ی راه کارهایی ، یکی از دلایل نابسامانی عاطفی و روانی در سطح فردی و اجتماعی را، کاهش داده و راه شکوفایی ظرفیت ها و استعداد افراد را هموار سازد.

 

 

1-3-   اهداف تحقیق

1-3-1-  هدف کلی :

تعیین تاثیر روابط بین فردی و استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر  

1-3-2-  اهداف جزئی:

  • تعیین تاثیر روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین وضعیت سلامت روان دانشجویان دانشگاه شهید باهنر
  • تعیین وضعیت استرس زندگی دانشجویی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر .
  • تعیین وضعیت روابط بین فردی در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر.
  • تعیین تاثیر روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب وضعیت تاهل .
  • تعیین تاثیر روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب جنسیت.
  • تعیین تاثیر روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب مقطع تحصیلی.
  • تعیین تاثیر استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب وضعیت تاهل.
  • تعیین تاثیر استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب جنسیت.
  • تعیین تاثیر استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب مقطع تحصیلی.
  • تعیین تاثیر جنسیت بر روابط بین فردی دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر مقطع تحصیلی بر روابط بین فردی دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر وضعیت تاهل بر روابط بین فردی دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر جنسیت بر استرس زندگی دانشجویی دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر مقطع تحصیلی بر استرس زندگی دانشجویی دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر وضعیت تاهل بر استرس زندگی دانشجویی دانشجویان دانشگاه باهنر .
  • تعیین تاثیر واکنش بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر.
  • تعیین تاثیر ناسازگاری (تعارض) بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر.

1-4-  سوالهای تحقیق

  • آیا روابط بین فردی و استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر اثر دارد؟
  • آیا روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر اثر دارد ؟
  • آیا استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر اثر دارد؟
  • وضعیت سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر چگونه است؟
  • وضعیت استرس زندگی دانشجویان دانشگاه باهنر چگونه است؟
  • وضعیت روابط بین فردی دانشجویان دانشگاه باهنر چگونه است؟
  • آیا روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب وضعیت تاهل اثر دارد؟
  • آیا روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب جنسیت اثر دارد؟
  • آیا روابط بین فردی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب مقطع تحصیلی اثر دارد؟
  • آیا استرس زندگی دانشجویی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه باهنر بر حسب وضعیت تاهل اثر دارد؟
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 02:09:00 ب.ظ ]




1-5-2فرضیه های جزئی تحقیق…………………….. 8

1-6 تعاریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق……………. 8

1-6-1تعریف مفهومی متغییرهای تحقیق……………… 8

1-6-1-1فرسودگی شغلی………………………….. 8

2-1-6-1تعهد سازمانی……………………………. 9

1-6-1-3کارگاه آموزشی…………………………. 9

1-6-2تعریف عملیاتی متغییرهای تحقیق…………….. 9

1-6-2-1فرسودگی شغلی………………………….. 9

1-6-2-2کارگاه آموزشی تعهد سازمانی…………….. 10

 

 

فصل دوم: ادبیات پژوهش

2-1مقدمه…………………………………… 12

2-2 مبانی نظری پژوهش…………………………. 13

2-2-1 تعریف فرسودگی شغلی:…………………….. 13

2-2-1-1پیدایش فرسودگی شغلی……………………. 14

2-2-1-2 رویکردهای فرسودگی شغلی……………….. 16

2-2-1-3فرایند ایجاد فرسودگی شغلی……………….. 20

2-2-2تعهد سازمانی…………………………… 21

2-2-2-1تعریف تعهد سازمانی……………………. 21

2-2-2-2 تعهد سازمانی مفهوم یک بعدی یا چند بعدی؟… 23

2-2-2-3 الگوی چند بعدی………………………. 23

2-2-3انواع تعهد سازمانی……………………… 32

2-2-3-1دو دیدگاه درباره تعهد سازمانی…………….. 33

2-2-3-2تعهد سازمانی و عوامل مؤثر بر آن……………. 35

2-2-4 شیوه آموزش  کارگاهی……………………. 37

2-3 پیشینه های پژوهشی……………………….. 45

2-3-1 پیشینه پژوهشی داخلی……………………. 45

 

2-3-2پیشینه پژوهشی خارجی…………………….. 46

فصل سوم : روش پژوهش

3-1 مقدمه………………………………….. 51

3-2 طرح تحقیق………………………………. 52

3-3 جامعه آماری…………………………….. 53

3-4 نمونه تحقیق و روش نمونه گیری……………… 53

3-5 ابزار تحقیق…………………………….. 53

3-6 روایی و پایایی آزمون…………………….. 54

3-6-1 روایی آزمون…………………………… 54

3-6-2 پایایی آزمون………………………….. 55

3-7 شیوه اجرا………………………………. 55

3-8 روش تجزیه و تحلیل داده ها………………… 56

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده های آماری

4-1مقدمه……………………………………………………………………………………………………………….59

4-2شاخصه های آماری……………………………………………………………………………………………..59

4-2-1 آمار توصیفی…………………………………………………………………………………………………59

4-2-2آمار استنباطی………………………………………………………………………………………………….62

4-3فرضیه های تحقیق………………………………………………………………………………………………62

4-3-1فرضیه اصلی………………………………………………………………………………………………….62

4-3-2فرضیه های فرعی……………………………………………………………………………………………65

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1مقدمه……………………………………………………………………………………………………………….69

5-2یافته های پژوهشی………………………………………………………………………………………………70

5-2-1نتایج فرضیه اصلی…………………………………………………………………………………………..70

5-2-2نتایج یافته فرعی اول………………………………………………………………………………………..72

5-2-3نتایج یافته فرعی دوم……………………………………………………………………………………….73

5-2-4نتایج فرضیه فرعی سوم…………………………………………………………………………………….74

5-3محدودیت های پژوهش……………………………………………………………………………………….75

این مطلب را هم بخوانید :

5-4پیشنهادهای پژوهشی……………………………………………………………………………………………76

5-5پیشنهادهای کاربردی……………………………………………………………………………………………76

 منابع و ضمایم…………………………………………………………………………………………………………………………..78

چکیده

هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر طراحی آموزش کارگاهی تعهد سازمانی در کاهش فرسودگی شغلی کارکنان ادارات دخانیات استان یزد و کرمان است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود  و نمونه آماری 30 نفر به صورت نمونه گیری جایگزینی تصادفی انتخاب شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه کارکنان ادارات دخانیات استان های یزد و کرمان در سال 1393 حدود 102 نفر می باشد. متغیر مستقل به شکل آموزش کارگاهی با موضوع تعهد سازمانی برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه کنترل و آزمایش اجرا شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی مثل میانگین ، انحراف معیار  و نمودار و همچنین از روش های آمار استنباطی آزمون تحلیل کواریانس برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. تحلیل داده های آماری نشان داد که بین میانگین نمرات فرسودگی شغلی گروه آزمایش و گواه بعد از اعمال متغیر مستقل تفاوت معنی داری به وجود آمد.یعنی اعمال متغیر مستقل آموزش کارگاهی تعهد سازمانی میزان فرسودگی گروه آزمایش را کاهش داد. با در نظر گرفتن محدودیت های پژوهش نتایج نشان داد که آموزش تعهد سازمانی موجب کاهش هر سه بعد فرسودگی شغلی یعنی خستگی عاطفی، شخصیت زدایی و فقدان موفقیت فردی کارکنان دخانیات استان یزد می شود.

واژگان کلیدی: تعهد سازمانی، فرسودگی شغلی، آموزش کارگاهی، کارکنان ادارات دخانیات

1-1 مقدمه

هر یک از افراد جامعه بخش زیادی از زمان زندگی خود را صرف کار می کنند. با توجه به اینکه امروزه انجام هر نوع کار عموما با استفاده از انواع متنوعی از ابزارها و تکنولوژی­ها همراه گشته، عدم استفاده از آنها به منزله عدم توانایی انجام کار، دشوارتر شدن انجام کار و به دنبال آن زدگی از کار و موارد نظیر آن خواهد بود. بنابر این استفاده از تکنولوژی­ها و ارتباط با دیگران در بسیاری از فعالیت­ها به ویژه فعالیتهای شغلی در محیط های سازمانی جزء جدایی ناپذیر  هر کاری است.

شرایط کار در سازمان می­تواند انگیزش، عملکرد و رفتار کارکنان را به کلی تحت تاثیر قرار دهد. طبق تحقیقات انجام شده رفتار کارکنان در سازمان می تواند متأثر از نگرش­هایشان باشد، از این رو، آگاهی از آنها برای مدیران سازمانها ضروری به نظر می رسد. با وجود این، بایستی اذعان کرد، آگاهی از همه نگرشهای کارکنان برای مدیران سازمان اهمیت چندانی نداشته و مدیران نیز علاقه ای به دانستن همه این نگرشها ندارند. درواقع مدیران بیشتر علاقه مند به دانستن آن دسته از نگرشهایی هستند که با کار و سازمان مرتبط است. طبق تحقیقات انجام گرفته در این مورد سه نگرش عمده بیشترین توجه و تحقیق را از سوی محققان به خود جلب کرده اند. این سه نگرش عبارتند از: ۱ – رضایت شغلی۲ – وابستگی شغلی و ۳ – تعهد سازمانی (فرهنگی، 1391).

به اعتقاد مسلچ (2001) زمانی که نگرش افراد به عنوان کارکنان یک سازمان در هر سه حیطه رضایت شغلی، وابستگی شغلی و تعهد سازمانی کاهش پبدا کند، فرسودگی شغلی شکل می­گیرد. تحقیقات بسیاری در رابطه با تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی انجام شده و رابطه بین این دو مفهوم را به شکل­های مختلف کشف کرده اند. در این تحقیق محقق تاثیر آموزش کارگاهی تعهد سازمانی را بر کاهش فرسودگی شغلی کارکنان استانهای یزد و کرمان را به آزمایش گذاشته است که در ادامه بدان پرداخته می­شود.

1-2 بیان مسئله

در گذشته صاحب نظران تصور می­کردند سندرم فرسودگی شغلی بیشتر در مشاغل خدمات اجتماعی از قبیل پزشکان، معلمان، پرستاران، کارگران اجتماعی، مشاوران و مأموران رایج است (شیروم و دیگران، 2004). واژه فرسودگی شغلی برای اولین بار در اواخر دهه ۱۹۶۰ توسط فرودنبرگر زمانی که وی علائم خستگی را در کارکنان خود مشاهده کرد تعریف شده، او این پدیده را سندرم تحلیل قوای جسمی و روانی نامید که در افراد شاغل در حرفه های کمک رسان بوجود می آید.

اما امروزه این تصور وجود دارد که فرسودگی شغلی ممکن است در هر شغلی ایجاد شود. شواهد بیانگر آن است که این سندرم برای همه افرادی که در انواع مشاغل فعالیت می کنند، می تواند تهدید بزرگی به شمار آید.  به طوری که اخیرا مشاغل دیگری مانند کارکنان بخشهای اداری و خدماتی نیز در معرض خطر فرسودگی شغلی قلمداد شده اند. همچنین برخی صاحبنظران معتقدند فرسودگی شغلی بدون در نظر گرفتن نوع شغل در میان افرادی که با مردم کار می کنند به میزان های متفاوت اتفاق می افتد (هاکانه و دیگران، 2006). بنابراین می­توان گفت فرسودگی شغلی مشکلی بالقوه در تمام مشاغل به ویژه مشاغل خدماتی از جمله سازمانهای اداری که کارکنان آن با مشتریان، ارباب رجوع و سر وکار دارند به شمار می آید.

در رابطه با فرسودگی شغلی هزینه های مستقیم و غیر مستقیم آن مطرح است. فرسودگی شغلی باعث غیبت کارکنان از محل کار، کاهش کیفیت کار، تعارضات بین فردی با همکاران، مشکلات جسمی- روانی، تغییر شغل و سرانجام ترک خدمت می شود.

بنابراین توجه مدیریت کارکنان به موضوع فرسودگی شغلی سبب ارتقای سلامت  روانی، بهبود روابط بین فردی، افزایش کیفیت ارایه خدمات و کاهش هزینه های ناشی از غیبت، بازنشستگی پیش از موعد و ترک شغل می شود.

نتایج تحقیقات نشان داده است، فرسودگی شغلی موجب تباهی در کیفیت کار و خدمات می گردد که به وسیله کارکنان ارائه می شود و می­تواند عاملی برای ترک کار ، غیبت ، کاهش روحیه و مسئولیت پذیری گردد. علاوه بر این فرسودگی شغلی با نگرانی های شخصی مثل خستگی جسمی، بی خوابی، افزایش مصرف دارو و مسایل پدیده فرسودگی شغلی دامن گیر افراد مختلف در مشاغل گوناگون می گردد که فرد را متحمل فشار کاری زیاد و رضایت کم می نماید و کنش متقابل بین شرایط کار و ویژگی های فردی شاغل می تواند بر بهداشت روانی افراد شاغل تاثیر بگذارد و موجب کاهش بهره وری نیروی انسانی و تولید و توسعه گردد.  فرسودگی شغلی واژه­ای برای توصیف دگرگونی های نگرش، روحیه، و رفتار در جهت منفی و رویارویی با فشارهای روانی مربوط به کار است. فرسودگی معمولاً در مشاغلی پدید می آید که افراد بیشترین ساعات کاری خود را در ارتباط نزدیک با مردم می گذرانند. فرسودگی شغلی می تواند باعث افت کیفیت ارائه خدمات شود و عاملی برای دست کشیدن از شغل، عیب جویی از کار یا ضعیف روحیه باشد. نشانگان فرسودگی شغلی، یک اختلال روانی نیست ولی طی زمان، به آهستگی گسترش می یابد و می تواند به یک ناتوانی روانی تبدیل شود ) شافلی، مزلج و مارک، 1994).

اغلب متخصصان فرسایش شغلی و آسیب­های مختلف آن را با تعهد سازمانی در ارتباط می­دانند. تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول سال‌های گذشته موردعلاقه بسیاری از محققان رشته های رفتار سازمانی و روان‌شناسی خصوصاً روان‌شناسی اجتماعی بوده است (رکنی نژاد، 1386). این نگرش در طول سه دهه گذشته دستخوش تغییراتی شده است که شاید عمده ترین این تغییر در قلمرو مربوط به نگرش چند بعدی به این مفهوم تا نگرش یک بعدی به آن بوده است.( همان) همچنین باتوجه به تحولات اخیر در حیطه کسب و کار از جمله کوچک سازی‌ها و ادغام‌های شرکت‌ها در یک‌دیگر عده ای از صاحب‌نظران را بر آن داشته تا اظهار کنند که اثر تعهد سازمانی بر دیگر متغیرهای مهم در حوزه مدیریت از جمله ترک شغل، غیبت و عملکرد کاهش یافته است و به همین جهت بــررسی آن بی مورد است (ساقروانی ،1388). اما عده ای دیگر از محققان این دیدگاه را نپذیرفته و معتقدند که تعهد سازمانی اهمیت خود را از دست نداده است و همچنان می تواند مورد توجه قرار گیرد (فرهنگی ،1384).

درتحقیقات انجام شده درباره سازمان، سه نگرش عمده بیشترین توجه را از سوی محققان به خود جلب کرده است. این سه نگرش عبارتند از: ۱ –رضایت شغلی[1] ۲ – وابستگی شغلی[2] ۳ – تعهد سازمانی[3] (رکنی نژاد ، 1386). این تحقیقات به خوبی نشان می­دهد که ارکان یک سازمان بر نیروی انسانی آن استوار است. عوامل تعهد سازمانی و فرسایش شغلی کارکنان از جمله موضوعاتی هستند که اکثر سازمانها را با چالش مواجه کرده است.

در این زمینه تحقیقات بسیاری انجام گرفته است. اگر چه تحقیقات در زمینه رابطه بین تعهد سازمانی و فرسایش شغلی انجام شده است، در رابطه با آموزش تعهد سازمانی و تاثیر آن برکاهش فرسودگی شغلی در ایران تحقیق انجام نشده است. بدین منظور پژوهش حاضر درصدد است که تعیین کند آیا کارگاه آموزشی تعهد سازمانی بر کاهش فرسودگی شغلی کارکنان ادارات دخانیات یزد و کرمان اثر بخش است؟

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق

نگهداری نیروی انسانی و مقابله با بازنشستگی زودرس به عنوان پدیدهای محسوب می­شود که در صنایع سخت حائز اهمیت است و همواره نیروی انسانی که دارای شرایط سختی کار می­باشند در معرض بروز آسیب- های جسمانی و روانی قرار می­گیرند. با توجه به اهمیت پیشگیری که در سه حیطه پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالث انجام می گیرد باید با استناد به اصول و فنون مدیریت منابع انسانی تلاش نمود تا مدیریت فشارآورهای شغلی در زمینه های متفاوت اعمال گردیده و بتوان فشارآورهای نامطلوب را حذف نموده و فشارآورهای مطلوب را به سوی چالش­های شغلی سوق داد. از آنجایی که مقابله با فشار شغلی و مدیریت فشارآورهای شغلی در صنعت نوین حائز اهمیت است و به عنوان یکی از محورهای اصلی مدیریت منابع انسانی شناخته می شود شرکت حفاری ایران بر این دیدگاه تأکید دارد تا بتواند اقدامات سودمندی را در راستای مدیریت فشارآورهای شغلی انجام دهد. اینگونه اقدامات زمانی حاصل می شود که مرزبندی واضح و دقیقی بین تحقیقات بنیادی و کاربردی حذف شده و بتوان با برنامه ریزیهای استراتژیک از یافته های پژوهشی به عنوان سند علمی و پژوهشی در توسعه منابع انسانی بهره گرفت و اقدامات سودمند مدیریتی را مبتنی بر پژوهش، استوار نمود. اجرای اینگونه تحقیقات که از یک سو به توصیف و از سویی دیگر به تبیین فرسودگی شغلی معطوف است می تواند دادههای ضروری را برای اقدامات پیشگیری فراهم سازد و از این طریق مدیریت فشارآورهای شغلی را در سطح خرد و کلان مدیریت منابع انسانی استوار نموده و بازدهی نیروی انسانی را به حداکثر امکان ارتقاء داد. بنابراین، بررسی فشارآورهای شغلی و بروز فرسودگی شغلی یکی از مهمترین اولویتهای پژوهشی محسوب می­گردد؛ زیرا فقدان اطلاعات و یافته های پژوهشی در زمینه نوع و میزان فرسودگی شغلی باعث می­شود تا برنامه ریزان نیروی انسانی در هاله­ای از ابهام فرو رفته و نتوانند اقدامات پیشگیری را صورت دهند. از اینرو، نگهداری نیروی انسانی و مقابله با بازنشستگی زودرس به­عنوان پدیدهای محسوب می­شود که در صنایع سخت حائز اهمیت است و همواره نیروی انسانی که دارای شرایط سختی کار می­باشند در معرض بروز آسیب­های جسمانی و روانی قرار می گیرند. با توجه به اهمیت پیشگیری که در سه حیطه پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالث انجام می­گیرد باید با استناد به اصول و فنون مدیریت منابع انسانی تلاش نمود تا مدیریت فشارآورهای شغلی در زمینه های متفاوت اعمال گردیده و بتوان فشارآورهای نامطلوب را حذف نموده و فشارآورهای مطلوب را به سوی چالش­های شغلی سوق داد.

به طور خلاصه اغلب تحقیقات در این زمینه رابطه بین فرسودگی شغلی را با دیگر متغییرها مورد بررسی قرار داده اند. ولی از آنجا که طراحی و اجرای کارگاه­های آموزشی بر خلاف آموزش و تدریس، یک فعالیت علمی – اجرایی است و این قابلیت را دارد که همزمان دانش، نگرش و مهارت مخاطب را در فرایند یادگیری درگیر سازد، کاربرد آن برای کاهش فرسودگی شغلی می­تواند نسبت به دیگر روش­ها اثرات قابل توجهی داشته باشد. لذا اجرای کارگاه آموزشی در این زمینه با شرایط و تجربیات واقعی کارکنان همخوانی دارد. بنابراین کارگاه آموزشی می­تواند یک رویکرد جدید (آموزشی – اجرایی) در زمینه کاهش فرسایش شغلی باشد.

 

1-4 اهداف پژوهش

1-4-1هدف علمی (کلی):

تعیین تأثیر آموزش کارگاهی تعهد سازمانی در کاهش فرسودگی شغلی کارکنان اداره دخانیات استان یزد .

1-4-2اهداف کاربردی (جزئی):

  • تعیین تأثیر آموزش کارگاهی تعهد سازمانی در کاهش خستگی عاطفی کارکنان اداره دخانیات استان­ یزد .
  • تعیین تأثیر آموزش کارگاهی تعهد سازمانی در کاهش شخصیت زدایی کارکنان اداره دخانیات استان­ یزد .
  • تعیین تأثیر آموزش کارگاهی تعهد سازمانی در کاهش فقدان موفقیت فردی کارکنان اداره دخانیات استان­ یزد .

 

1-5  فرضیه های پژوهش

1-5-1فرضیه اصلی تحقیق

آموزش کارگاهی تعهد سازمانی سبب کاهش فرسودگی شغلی کارکنان اداره دخانیات استان­ یزد می­شود.

1-5-2فرضیه های جزئی تحقیق

  • آموزش کارگاهی تعهد سازمانی سبب کاهش خستگی عاطفی کارکنان اداره دخانیات استان­ یزد می­شود.
  • آموزش کارگاهی تعهد سازمانی سبب کاهش شخصیت زدایی کارکنان اداره دخانیات استان یزد می­شود.
  • آموزش کارگاهی تعهد سازمانی سبب کاهش فقدان موفقیت فردی کارکنان اداره دخانیات استان­ یزد می­شود

 

1-6 تعاریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق

1-6-1تعریف مفهومی متغییرهای تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 02:09:00 ب.ظ ]




1-3-1اهمیت و ضرورت نظری.. 6

1-3-2  اهمیت و ضرورت عملی.. 6

1-4 سوالات تحقیق.. 7

1-5 تعریف مفاهیم و اصطلاحات.. 7

1-6 محدودیت های پژوهش.. 11

2-1 تعریف و تدقیق مفاهیم.. 13

2-1-1 تعریف اخلاق.. 13

2-1-2 تربیت اخلاقی.. 13

2-1-3 علم اخلاق.. 14

2-1-4 فرااخلاق.. 16

2-2 مباحث تاریخچه ای.. 16

2-3 خطوط کلی پژوهش های اخلاقی.. 30

2-3-1 اخلاق توصیفی.. 30

2-3-2 اخلاق هنجاری.. 30

2-3-3 فرا اخلاق.. 32

2-4تحقیقات انجام یافته.. 36

2-4-1 تحقیقات داخلی.. 36

2-4-2 تحقیقات خارجی.. 41

3-1روش شناسی تحقیق.. 45

3-2جامعه ی تحقیق.. 46

3-3 نمونه تحقیق.. 46

3-4 ابزار تحقیق.. 46

4-1تجزیه و تحلیل یافته ها.. 48

4-1-1 دلالتهای مربوط به اخلاق از دیدگاه اثبات گرا.. 48

4-1-2 دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه طبیعت گرا.. 58

4-1-3- دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه مور.. 64

4-1-4 دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه روسو.. 73

4-1-5 دلالتهای مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه مور.. 79

 

4-1-6 دلالتهای مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه روسو.. 81

4-1-7 نقاط اشتراک دیدگاه اثبات گرا وطبیعت گرا از دیدگاه مور و روسو در زمینه ی تربیت اخلاقی.. 87

4-1-8 نقاط افتراق دیدگاه اثبات گرا و طبیعت گرا از دیدگاه مور و روسو در زمینه ی تربیت اخلاقی.. 89

5-1 بحث ، نقد و نتیجه گیری.. 95

5-2محدودیت های پژوهش.. 99

5-3پیشنهادات.. 100

5-3-1پیشنهادات حاصل تحقیق.. 100

5-3-2پیشنهادات برای تحقیقات بعدی.. 100

فهرست منابع و مآخذ.. 102

چکیده انگلیسی  ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………107

بیان مسئله :

یکی از مسائل مهمی که تعلیم و تربیت معاصر با آن رو به‏روست، مسئله تربیت اخلاقی است. اهمیت تربیت اخلاقی در نظام‌های آموزشی و پرورش، امری بدیهی و غیر قابل انکار است. اصولاً اخلاق و تربیت اخلاقی، یکی از ارکان اساسی فرهنگ بشری را تشکیل می‏دهد. به همین دلیل، این موضوع از دیرباز مورد توجه بوده و امروزه نیز در بسیاری از کشورها مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. سازندگی درونی انسان و اصلاح و تهذیب نفس او در سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی او نقش بسزایی دارد، به طوری که اگر انسان تمامی علوم را تحصیل کند و کلیه نیروهای طبیعت را به تسخیر خویش در آورد، اما از تسخیر درون و تسلط بر نفس خود ناتوان باشد، از رسیدن به سعادت و نیل به کمال باز می‌ماند. تمامی پیشرفت‌های علمی و صنعتی در صورتی که با اصلاح درون انسان همراه نباشد، کاخ‌های سر به فلک کشیده‏ای را می‌مانند که بر فراز قله آتشفشان بنا شده باشد. از این‌رو، تربیت روحی و اخلاقی انسان برای هر جامعه‌ای امری حیاتی است. با وجود این، نگاهی به اوضاع جوامع بشری نشان می‌دهد آنچه قبل از همه به دست فراموشی سپرده شده، تربیت اخلاقی و معنوی انسان است.(نوروزی ،عاطفت دوست ،53:1930)

در حوزه ی اخلاقیات ، یکی از مباحثی که مطرح است و بویژه مربیان اخلاقی و فیلسوفان اخلاقی بدان توجه داشته اند ، تربیت اخلاقی[1]است.در اینجا باید به تمایز میان دو واژه ی اتیکز[2] و مورال[3]  اشاره کرد.   واژۀ اتیکز به معنای اخلاق و از واژۀ یونانی Ethiko به معنای شخص گرفته شده و با واژۀ Ethos به معنای خلق و منش مرتبط و هم معنا است و گاه به معنای عرف و عادت [4] یا کاربرد[5] و کارکرد ترجمه و استعمال می‌شود. واژۀ Morality نیز از واژۀ لاتین Moralize گرفته شد و با افعالی که بدون لحاظ ویژگی‌ها و شخصیت فردی درست یا نادرست‌اند مرتبط است.(حسینی 1387)

در ارتباط با اهمیت تربیت اخلاقی ، بیان خاستگاههای فلسفی به ما کمک میکند به صورت روشن تری به تربیت خلاقی بپردازیم.از جمله ی این موارد روشن کردن مبانی فلسفی هرکدام از دیدگاهها و رویکردهای فلسفی است.در دیدگاهها و رویکردهای تربیت اخلاقی ، 2 رویکرد عمده وجود دارد : رویکرد اثبات گرایانه [6] که در فلسفه با کار فیلسوفانی چون برتراند راسل و جورج ادوارد مور ، بویژه با تولد فلسفه ی تحلیلی به اوج میرسد . رویکرد دوم ، رویکرد طبیعت گرا [7] که به نوعی مقابل رویکرد اثبات گرا بوده و با کار روسو و کانت در قردن هفدهم ادامه پیدا میکند.باید گفت که روشهای کمّی در مباحث مربوط به اخلاقیات از رویکرد اثباتگرایی و روشهای کیفی از طبیعت گرایی نشات میگیرد.

در این پژوهش ،هدفمان این است که این دو رویکرد را از دیدگاه نمایندگان برجسته ی آنها یعنی ژان ژاک روسو و جورج ادوارد مور، به مقابله بکشیم تا مفهوم تربیت اخلاقی بیشتر و بهتر مشخص شود و از این طریق دریابیم که در عصر حاضر ، در زمینه ی تربیت اخلاقی ، با مشخص کردن نقاط قوت و ضعف هر دو دیدگاه ، کدام یک می تواند بیشتر کمک کند. مهمترین دلیل انتخاب این موضوع و به مقابله کشیدن این دو دیدگاه ، این مسئله است که دیدگاه اثبات گرایی به نوعی نماینده ی روش های کمیت گرا در مباحث اخلاقی است و دیدگاه طبیعت گرایی نماینده ی روش های کیفیت گرا است. در واقع به طور کلی نمایندگان اثبات گرا اخلاق را امری کمی و نمایندگان طبیعت گرا اخلاق را امری کیفی میدانند. به عبارت دیگر ، این دو دیدگاه ، دو قطب یک طیف را تشکیل میدهند.در این بین ، نگاهی به پژوهش های انجام شده در این زمینه ، نشان میدهد که تاکنون پژوهش دقیقی در زمینه ی مقایسه این دو دیدگاه درباره ی مبانی اخلاق و تربیت اخلاقی انجام نشده است.در حالی که دو رویکرد مزبور و بویژه نمایندگان آن از صاحبنظران برجسته ی اخلاق و تربیت اخلاقی می باشند.در مورد تربیت اخلاقی از منظر روسو پژوهش های بسیار اندکی انجام شده است که عمده ی آن شامل موارد زیر می باشد: تحول اندیشه تربیت منفی و نقش آن در نظریه ژان ژاک روسو ، کانت و فروبل (سراوانی ، 1383).نتیجه ی این تحقیق نشان میدهد که هر چند روسو نخستین کسی است که بحث تربیت منفی را مطرح کرد و آن را رویاروی روش مرسوم تعلیم و تربیت قرار داد اما کانت زیاده روی های روسو در تربیت منفی را کنار گذاشت و فروبل نیز بر تربیت واگذارنده تاکید کرد .در تحقیق دیگری تحت عنوان اخلاق از دیدگاه روسو و ولتر(جوانبخت ، 1387) روسو از این ایده دفاع می کند که در حالت طبیعی، بدی کردن غیر ممکن است. طبق این نظر، در جامعه باید با ایجاد عدالتی قابل قبول که محکوم و جبران کند به اخلاق پرداخت . با این شیوه می توان انسانها را به مبارزه برضد خودخواهی و تمایلاتشان هدایت کرد. در مورد تربیت یک نوجوان، روسو استدلال می کند که برای غیرطبیعی نکردن ذهنیات نوجوان درباره اخلق، ایده آل آن است که شناخت او را به حسیات محدود کنیم تا او فردی قابل قبول برای اجتماع شود.در مورد اندیشه های اخلاقی و تربیت اخلاقی جورج ادوارد مور نیز ، پژوهشها بسیار اندک و محدود به ترجمه ی آثار و نقد آنها می باشد. پایان نامه ای با عنوان مبانی اخلاق (شهلایی مقدم ،1378)صرفا به ترجمه ی کتاب مبانی اخلاق جورج ادوارد مور پرداخته و در مقدمه ی کتاب ، تحلیلی مختصر درباره ی محتوای کلی کتاب ، فلسفه ی

این مطلب را هم بخوانید :

پایان نامه کارشناسی ارشد : نقش سلبی عدالت ترمیمی در امنیت قضائی تحلیلی ، نگاه مور نسبت به اخلاق و.. ارائه شده است .از این رو در این پژوهش تلاشمان بر این است که به این سوال پاسخ دهیم که نقاط افتراق و اشتراک اندیشه های طبیعت گرایی و اثبات گرایی در مورد مبانی اخلاق و تربیت اخلاقی از دیدگاه روسو و مور ، چیست؟ این دو رویکرد چه نگاهی به مبانی اخلاق و تربیت اخلاقی دارند ؟

1-2 اهداف تحقیق :

هدف کلی :

بررسی و تعیین نقاط افتراق و اشتراک دو نظریه ی اخلاقی اثبات گرا ( از دیدگاه مور ) و طبیعت گرا ( از دیدگاه روسو ) در خصوص تربیت اخلاقی

اهداف جزئی:

-تعیین دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه روسو

-تعیین دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه مور

-تعیین دلالت های مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه مور

-تعیین دلالت های مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه روسو

-احصاء نکات افتراق این دو دیدگاه در  خصوص تربیت اخلاقی

-احصاء نکات اشتراک این دو دیدگاه درخصوص تربیت اخلاقی

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق :

1-3-1اهمیت و ضرورت نظری :

الف ) بسط و گسترش دامنه ی نظری مربوط به اخلاق و تربیت خلاقی

ب) کمک فکری نظری جهت حل چالشها و تنگناهای نظری در حوزه ی مفهوم سازی اخلاق و تربیت اخلاقی

1-3-2  اهمیت و ضرورت عملی  :

الف ) کمک و مساعدت به معلمان بویژه معلمان دینی ، اخلاق و الهیات در خصوص روشنگری بیشتر مفاهیم تربیت اخلاقی

ب) کمک به برنامه ریزان آموزشی و درسی در حوزه کیفیت بخشی به برنامه های آموزش دینی و اخلاقی

ج) کمک به کارشناسان آموزشی و مدیران اجرایی در جهت برنامه ریزی بهینه در حوزه ی آموزشهای اخلاقی

1-4 سوالات تحقیق :

  • دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه اثبات گرا چیست ؟
  • دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه طبیعت گرا چیست ؟
  • دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه مور چیست؟
  • دلالت های مربوط به اخلاق از دیدگاه روسو چیست؟
  • دلالتهای مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه مور چیست؟
  • دلالتهای مربوط به تربیت اخلاقی از دیدگاه روسو چیست؟
  • نقاط اشتراک دیدگاه اثبات گرا و طبیعت گرا از دیدگاه مور و روسو در زمینه ی تربیت اخلاقی چیست ؟
  • نقاط افتراق دیدگاه اثبات گرا و طبیعت گرا از دیدگاه مور و روسو در زمینه ی تربیت اخلاقی چیست ؟

1-5 تعریف مفاهیم و اصطلاحات

اخلاق[8] :   اخلاق، واژه‌ای عربی است که از خُلق مشتق شده است و معنای آن را سرشت و سجیه دانسته‌اند، چه این رفتار و سجیه، پسندیده و نکو باشد و چه ناپسند و رذیلانه.در زبان انگلیسی هم از اخلاق، با دو واژه Ethics و Morality تعبیر می‌شود و گاه فرق‌هایی نیز بین این دو واژه و کاربردهایی آن‌ها در متون و محاورات عرفی و اصطلاحی در نظر گرفته می‌شود. واژۀ Ethics به معنای اخلاق و از واژۀ یونانی Ethiko به معنای شخص گرفته شده و با واژۀ Ethos به معنای خلق و منش مرتبط و هم معنا است و گاه به معنای عرف و عادت (Custom) یا (Usag) کاربرد و کارکرد ترجمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 02:08:00 ب.ظ ]




1-1 مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………2

2-1بیان مساله…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….3

3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق

1-3-1اهمیت نظری……………………………………………………………………………………………………………………………………………………5

2-3-1اهمیت عملی………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 5

4-1هدفهای تحقیق

1-4-1هدف کلی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….6

2-4-1اهداف جزئی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………6

5-1فرضیه های تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 7

6-1تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

1-6-1تعریف مفهومی متغیرها……………………………………………………………………………………………………………………………………..8

2-6-1تعریف عملیاتی متغیرها……………………………………………………………………………………………………………………………………..9

فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه تحقیق

بخش اول:ارزشیابی

1-2مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..12

2-2تعاریف ارزشیابی………………………………………………………………………………………………………………………………………………..12

3-2تاریخچه ارزشیابی………………………………………………………………………………………………………………………………………………14

4-2اهمیت و ضرورت ارزشیابی……………………………………………………………………………………………………………………………….. 17

5-2هدف ارزشیابی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………..19

6-2نقش ارزشیابی در آموزش و یادگیری…………………………………………………………………………………………………………………….21

7-2جایگاه عنصر ارزشیابی و ارتباط آن با فرآیند آموزش………………………………………………………………………………………………22

1-7-2مرحله ی پیش از آموزش………………………………………………………………………………………………………………………………..22

2-7-2مرحله ی آموزش……………………………………………………………………………………………………………………………………………23

3-7-2مرحله ی پس از آموزش………………………………………………………………………………………………………………………………….23

8-2جایگاه و نقش ارزشیابی در برنامه آموزش و یادگیری نتیجه مدار……………………………………………………………………………..23

9-2جایگاه و نقش ارزشیابی در برنامه آموزش و یادگیری فرآیند مدار…………………………………………………………………………….24

10-2مراحل ارزشیابی آموزشی………………………………………………………………………………………………………………………………….25

1-10-2مرحله ی طراحی………………………………………………………………………………………………………………………………………….25

 

2-10-2مرحله ی فرآیندی…………………………………………………………………………………………………………………………………………25

3-10-2مرحله ی فرآورده ای…………………………………………………………………………………………………………………………………….26

11-2استانداردهای ارزشیابی………………………………………………………………………………………………………………………………………26

1-11-2استانداردهای اخلاقی و قانونی……………………………………………………………………………………………………………………….26

2-11-2استانداردهای کارآوری و سودبخشی……………………………………………………………………………………………………………….26

3-11-2استانداردهای قابلیت اجرا………………………………………………………………………………………………………………………………27

4-11-2استانداردهای صحت و دقت………………………………………………………………………………………………………………………….27

12-2استانداردهای توانایی های حرفه ای معلمان………………………………………………………………………………………………………….27

13-2انواع ارزشیابی………………………………………………………………………………………………………………………………………………….28

1-13-2دسته بندی ارزشیابی آموزشی با توجه به زمان و اهداف استفاده از آنها………………………………………………………………..28

1-1-13-2ارزشیابی آغازین یا سنجش آغازین……………………………………………………………………………………………………………..28

2-1-13-2ارزشیابی تکوینی………………………………………………………………………………………………………………………………………30

3-1-13-2ارزشیابی پایانی…………………………………………………………………………………………………………………………………………33

2-13-2دسته بندی ارزشیابی آموشی با توجه به ملاک مورد استفاده………………………………………………………………………………..35

1-2-13-2ارزشیابی وابسته به ملاک…………………………………………………………………………………………………………………………..35

2-2-13-2ارزشیابی وابسته به هنجار………………………………………………………………………………………………………………………….36

3-13-2دسته بندی ارزشیابی آموزشی با توجه به موضوع ارزشیابی………………………………………………………………………………..36

1-3-13-2ارزشیابی از دانش آموزان و دانشجویان………………………………………………………………………………………………………..37

2-3-13-2ارزشیابی از برنامه درسی و مواد آموزشی…………………………………………………………………………………………………….37

3-3-13-2ارزشیابی از آموزشگاه……………………………………………………………………………………………………………………………….38

4-3-13-2ارزشیابی از کارکنان آموزشگاه……………………………………………………………………………………………………………………38

14-2انواع آزمون ها………………………………………………………………………………………………………………………………………………….39

1-14-2آزمونهای تشریحی یا انشایی………………………………………………………………………………………………………………………….39

1-1-14-2محاسن و معایب آزمونهای تشریحی…………………………………………………………………………………………………………..40

2-1-14-2قواعد تهیه سوالهای تشریحی……………………………………………………………………………………………………………………..40

2-14-2آزمونهای کوته پاسخ……………………………………………………………………………………………………………………………………..41

1-2-14-2محاسن و معایب سوالهای کوته پاسخ………………………………………………………………………………………………………….41

2-2-14-2قواعد تهیه سوالهای کوته پاسخ………………………………………………………………………………………………………………… 42

این مطلب را هم بخوانید :

3-14-2آزمونهای صحیح-غلط…………………………………………………………………………………………………………………………………..43

1-3-14-2محاسن و معایب آزمونهای صحیح-غلط……………………………………………………………………………………………………..43

2-3-14-2قواعد تهیه سوالات صحیح-غلط………………………………………………………………………………………………………………..44

4-14-2آزمونهای چند گزینه ای………………………………………………………………………………………………………………………………..45

1-4-14-2محاسن و معایب آزمونهای چند گزینه ای……………………………………………………………………………………………………45

15-2روشهای مختلف ارزشیابی…………………………………………………………………………………………………………………………………46

1-15-2ارزشیابی از طریق مشاهده……………………………………………………………………………………………………………………………. 46

2-15-2ارزشیابی از طریق انجام کار……………………………………………………………………………………………………………………………47

3-15-2ارزشیابی از طریق آزمون شفاهی…………………………………………………………………………………………………………………….47

14-15-2ارزشیابی از طریق آزمون کتبی……………………………………………………………………………………………………………………. 47

16-2الگوهای ارزشیابی…………………………………………………………………………………………………………………………………………….48

1-16-2رویکرد مبتنی بر هدف………………………………………………………………………………………………………………………………….48

2-16-2رویکرد مبتنی بر مدیریت……………………………………………………………………………………………………………………………….49

3-16-2رویکرد مبتنی بر مصرف کننده………………………………………………………………………………………………………………………..49

4-16-2رویکرد مبتنی بر نظر متخصصان……………………………………………………………………………………………………………………..50

5-16-2رویکرد مبتنی بر اختلاف نظر متخصصان…………………………………………………………………………………………………………50

6-16-2رویکرد طبیعت گرایانه و مبتنی بر مشارکت کنندگان…………………………………………………………………………………………51

بخش دوم:معلم

1-2مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..51

2-2صلاحیت های معلمی……………………………………………………………………………………………………………………………………….. 52

1-2-2صلاحیتهای شناختی………………………………………………………………………………………………………………………………………..52

2-2-2صلاحیت های عاطفی…………………………………………………………………………………………………………………………………….52

3-2-2صلاحیتهای مهارتی……………………………………………………………………………………………………………………………………….. 53

3-2ارتباط متقابل معلم و دانش آموز…………………………………………………………………………………………………………………………..55

4-2نقش معلم………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….56

5-2وظایف و مسئولیت های معلم………………………………………………………………………………………………………………………………57

6-2خصوصیات ذاتی معلم…………………………………………………………………………………………………………………………………………58

بخش سوم:پیشینه تحقیق

الف)تحقیقات داخلی………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 61

ب)تحقیقات خارجی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………64

ج)جمع بندی مبانی نظری و پیشینه تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………..66

د)چهارچوب مفهومی پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………68

فصل سوم:روش شناسی تحقیق

1-3مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..70

2-3روش پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 71

3-3قلمرو پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………………………71

4-3جامعه آماری………………………………………………………………………………………………………………………………………………………71

5-3نمونه نحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….72

6-3ابزارهای تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………………………………….72

7-3روایی ابزار اندازه گیری……………………………………………………………………………………………………………………………………….73

8-3پایایی ابزار اندازه گیری……………………………………………………………………………………………………………………………………….73

9-3شیوه ی انجام تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………………. 73

10-3 شیوه تحلیل داده ها………………………………………………………………………………………………………………………………………….75

فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده ها

1-4مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..77

2-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران پسر مقطع ابتدایی در گروه کنترل………………………………………………….79

3-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران پسر مقطع ابتدایی  در گروه آزمایش………………………………………………80

4-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران دختر مقطع ابتدایی در گروه کنترل…………………………………………………81

5-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران دختر مقطع ابتدایی در گروه آزمایش………………………………………………82

6-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران پسر دوره متوسطه اول در گروه کنترل……………………………………………83

7-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران پسر دوره متوسطه اول در گروه آزمایش…………………………………………84

8-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران دختر دوره متوسطه اول در گروه کنترل…………………………………………..85

9-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران دختر دوره متوسطه اول در گروه آزمایش……………………………………….86

10-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران پسر دوره متوسطه دوم در گروه کنترل………………………………………….87

11-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران پسر دوره متوسطه دوم در گروه آزمایش……………………………………….88

12-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران دختر دوره متوسطه دوم در گروه کنترل………………………………………. 89

13-4تحلیل به دست آمده از میانگین نمره دانش آموران دختر دوره متوسطه دوم در گروه آزمایش……………………………………..90

14-4تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه کنترل در برابر گروه آزمایش دوره ابتدایی……………………………………91

15-4 تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه کنترل بر حسب جنسیت در میان دانش آموزان دوره ابتدایی………….92

16-4 تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه آزمایش بر حسب جنسیت در میان دانش آموزان دوره ابتدایی………93

17-4تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه کنترل در برابر گروه آزمایش دوره متوسطه اول……………………………94

18-4 تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه کنترل بر حسب جنسیت در میان دانش آموزان دوره متوسطه اول….95

19-4تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه آزمایش برحسب جنسیت در میان دانش آموزان دوره متوسطه اول….96

20-4تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه کنترل در برابر گروه آزمایش دوره متوسطه دوم……………………………97

21-4تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه کنترل بر حسب جنسیت در میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم…..98

22-4تحلیل به دست آمده از نمرات جمعیت نمونه گروه آزمایش برحسب جنسیت درمیان دانش آموزان دوره متوسطه دوم…..99

23-4 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه اول پژوهش……………………………………………………………………………………………100

24-4 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه دوم پژوهش……………………………………………………………………………………………101

25-4 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه سوم پژوهش…………………………………………………………………………………………..102

26-4 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه چهارم پژوهش……………………………………………………………………………………….103

27-4 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه پنجم پژوهش………………………………………………………………………………………….104

28-4 نتایج به دست آمده در رابطه با فرضیه ششم پژوهش………………………………………………………………………………………….105

29-4 نتایج به دست آمده از مقایسه نمرات دانش آموزان پسر دوره ابتدایی با نمرات دانش آموزان دختر دوره ابتدایی…………106

30-4 نتایج به دست آمده از مقایسه نمرات دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول با نمرات دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….107

31-4 نتایج به دست آمده از مقایسه نمرات دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم با نمرات دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….108

32-4جمع بندی…………………………………………………………………………………………………………………………………………….109

فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری

1-5 مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….111

2-5جمع بندی نتایج بررسی فرضیه های پژوهش………………………………………………………………………………………………………112

1-2-5 نتایج بررسی فرضیه ی شماره یک پژوهش……………………………………………………………………………………………………..112

2-2-5 نتایج بررسی فرضیه ی شماره دو پژوهش………………………………………………………………………………………………………113

3-2-5 نتایج بررسی فرضیه ی شماره سه پژوهش……………………………………………………………………………………………………..114

4-2-5 نتایج بررسی فرضیه ی شماره چهار پژوهش…………………………………………………………………………………………………..115

5-2-5 نتایج بررسی فرضیه ی شماره پنج پژوهش…………………………………………………………………………………………………….117

6-2-5 نتایج بررسی فرضیه ی شماره شش پژوهش…………………………………………………………………………………………………..118

3-5 نتیجه گیری نهایی از پژوهش حاضر با توجه به نتایج به دست آمده از شش فرضیه ی پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..120

4-5 پیشنهادهای کاربردی پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………122

5-5 پیشنهاد عناوین جهت پژوهش های آتی…………………………………………………………………………………………………………….123

6-5 محدودیت های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………………..124

فهرست منابع

الف)منابع فارسی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………125

ب)منابع انگلیسی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………128

ضمائم…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..130

مقدمه

از یک جنبه باید گفت فعالیت‌های آموزشی هر کشور را می‌توان سرمایه‌گذاری یک نسل برای نسل دیگر دانست. هدف اصلی این سرمایه‌گذاری، توسعه‌ی انسانی است. بر این اساس نظام آموزشی را می‌توان یکی از پیچیده‌ترین زیر نظام‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی منظور داشت. ازنظر تماس با افراد جامعه نظام آموزشی از بالاترین میزان تماس و ارتباط برخوردار است. به‌طوری‌که نظام آموزش‌وپرورش ازنظر نیروی انسانی بالاترین تعداد افراد شاغل را در میان دستگاه‌های دولتی در بردارد؛ بنابراین با توجه به گستردگی و پوشش وسیع فعالیت‌های نظام آموزشی، ارزشیابی از نیروی انسانی، ارزشیابی از برنامه‌ها، ارزشیابی کارکنان، ارزشیابی خدمات آن‌ها و ارزشیابی از عملکرد دانش‌آموزان می‌تواند نقش مؤثری در فراهم آوردن کیفیت آموزشی داشته باشد. پس با توجه به این‌که نظام آموزشی وظیفه‌ی سنگینی را بر عهده دارد، لازم است در طراحی و اجرای فعالیت‌های آن، از مطلوب‌ترین شیوه‌ها استفاده شود (بازرگان،12:1391-11).

اما از جنبه‌ی دیگر باید تأکید شود که موفقیت تحصیلی و فردی دانش‌آموزان درگرو فرآیند تعاملات بین فردی با معلمان هست. هنگامی‌که سبک‌های تعاملی معلم با دانش‌آموز سازنده و مؤثر باشد، معلم هم فراهم‌کننده فرصت‌های یادگیری، هم عاملی اساسی در ارضاء دل‌بستگی‌ها و نیازها و هم پرورش‌دهنده‌ی مهارت‌های اساسی و مهم در دانش‌آموزان است. در این موارد، معلم به نیازها، ترجیحات و دل‌بستگی‌های دانش‌آموزان اهمیت می‌دهد و در رابطه‌ی گرم و صمیمانه و منطقی با شیوه‌ای غیر کنترلی و تهدیدکننده به آموزش می‌پردازد. در این زمینه تحقیقات متعددی در ارتباط با تأثیر ویژگی‌های رفتاری و نوع تعامل معلم بر رفتار، شناخت و عواطف دانش‌آموزان انجام‌گرفته است. در گروهی از تحقیقات بر سبک‌های تعاملی معلم و تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی و فعالیت‌های کلاسی دانش‌آموزان تأکید شده است. نتایج این گروه از تحقیقات حاکی از آن است که سبک تعاملی دانش‌آموز محوری تأثیر مثبت و بسزایی در پیشرفت تحصیلی آنان دارد (البرزی و همکاران،1390: 2).

به همین خاطر می‌توان اذعان کرد رفتار و چگونگی برخورد معلم در ارزشیابی و پیشرفت دانش‌آموزان نقش بسزایی دارد. در همین راستا برای رسیدن به این امر در این پژوهش تصمیم گرفته شد تأثیر نوع رفتار معلم در ارزشیابی از دانش‌آموزان فقط در حین برگزاری امتحان سنجیده شود.

 

2-1 بیان مسئله

سنجش[1] و ارزشیابی[2] دانش‌آموزان به‌عنوان یک عنصر کلیدی و مهم برای اصلاح مدارس، بهبود آموزش و یادگیری به شمار می‌آید (استیگینز،2004). همچنین خلخالی (1381) اظهار می‌کند: ارزشیابی و امتحانات از دیرباز نقش مهمی در جامعه‌ی انسانی بازکرده است و به علت نقش مهم و حساس آن، موردنقد و بررسی و مطالعه فراوانی قرارگرفته است. در اهمیت ارزشیابی همین بس که با مراجعه به ادبیات و پیشینه موضوع با حجم انبوهی از متون و منابع در خصوص آزمون و ارزیابی مواجه می‌شویم که به‌نقد و بررسی و اصلاح روش‌های اندازه‌گیری تربیتی پرداخته است.

درزمینه ی نقش معلم در فرآیند یادگیری دانش‌آموزان، محققان تربیتی در طی ده‌ها کار تحقیقی نشان دادند که معلمان می‌توانند انگیزش دانش‌آموزان را از طریق ساختار پاداش کلاسی، انضباط کلاسی و برنامه درسی تحت تأثیر قرار دهند. تحقیقات جدیدتری درزمینه ی نقش معلم در عملکردهای شناختی، انگیزشی و تحصیلی دانش‌آموزان در حال انجام است (میر و ترنر،2006؛ شو تز و دی کیور،2002؛ ساکیز،2007). در همین راستا شعبانی (1387) می‌گوید علت ترس و اضطراب از ارزشیابی، بیشتر ناشی از عملکردهای غلط معلمان و روش‌های نادرست ارزشیابی است.

سبحانی نژاد و زمانی منش (1391) در تحقیقی که انجام دادند اولویت‌بندی معلم اثربخش را به ترتیب شامل الف) ابعاد شخصیتی؛ ب)، ارزشیابی؛ ج) تدریس؛ د) مدیریت کلاس درس می‌دانند. لوی[3] و مینگ[4] (2009) مطالعه‌ای کیفی در مورد معلمان اثربخش در کشور چین انجام دادند و طبق تحقیقات و مطالعات انجام داده دراین‌باره به این نتیجه رسیدند که ابعاد معلمان اثربخش عبارت از چهار مؤلفه هست:1) اخلاق معلم؛2) مهارت‌های حرفه‌ای معلم؛3) پیشرفت حرفه‌ای معلم؛4) تأثیر معلم در نمره امتحانات دانش‌آموزان. ساوا[5] (2002) در پژوهشی با عنوان علل بروز تعارض در رفتار معلم و تأثیر آن بر عملکرد تحصیلی و ویژگی‌های روان‌تنی دانش‌آموزان الگویی را ارائه داده است و نشان داده است که متغیرهای پیش‌بین تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر متغیرهای ملاک دارند. در پژوهشی که مهاجری و همکاران (1391) باهدف رابطه‌ی بین قابلیت‌های حرفه‌ای معلمان دوره ابتدایی با عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان انجام دادند به این نتیجه رسیدند که رابطه‌ی معنی‌داری بین قابلیت‌های حرفه‌ای معلمان با عملکرد دانش‌آموزان وجود دارد. در تحقیقی که فانی و خلیفه (1388) تحت عنوان بررسی ادراک از رفتار معلم با خود پنداره تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان دوره راهنمایی شهر شیراز انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین ادراک از رفتار معلم و خود پنداره تحصیلی و عملکرد تحصیلی به‌طورکلی و به تفکیک جنسیت و پایه، درمجموع رابطه‌ای معنادار وجود دارد.

بنابراین با توجه به مطالبی که بیان شد می‌توان گفت در توسعه‌ی آموزش‌وپرورش ملاک‌ها و برگ خریدهای بسیاری نقش دارند، یکی از مهم‌ترین این ملاک‌ها نظام ارزشیابی در آموزش‌وپرورش است. در درون نظام ارزشیابی نیز عوامل زیادی قرار دارند؛ یکی از این عوامل دانش‌آموز است که نقش مؤثری در نظام آموزشی دارد. پس اگر ما شرایط مناسب را برای عملکرد این دانش‌آموزان در درون نظام آموزشی و نظام ارزشیابی فراهم کنیم تا آن‌ها بتوانند استعدادها و توانایی‌ها و عملکرد خودشان را به بهترین نحو به نمایش بگذارند این باعث بهبود و پیشرفت نظام آموزشی و رسیدن به بهترین نتیجه می‌شود. عامل دیگر معلم است و ازاین‌جهت معلم نقش انکارناپذیری در ارتقا و پیشرفت دانش‌آموزان و بخصوص تأثیر زیادی در سیستم ارزشیابی از دانش‌آموزان دارد. پس در اینجا با توجه به این امر که شخص معلم است که همیشه در ارتباط و تعامل بادانش‌آموزان است و ازهرجهت بر عملکرد و نگرش آن‌ها تأثیر می‌گذارد پس باید به طریقه برخورد و نوع رفتار معلم بادانش‌آموزان همیشه توجه کافی داشته باشیم. لذا با توجه به این گفته‌ها باید نوع رفتار معلم به‌عنوان یک مؤلفه یا متغیر و تأثیر آن بر عملکرد دانش‌آموزان (ارزشیابی از دانش‌آموزان) بیش‌ازپیش در درون نظام آموزشی موردتوجه قرار بگیرد. همچنین با توجه به این امر که درس ریاضی یک از درس‌های پایه و مهم در همه‌ی مقاطع تحصیلی هست و معمولاً دانش‌آموزان بیشتر در این درس مشکل‌دارند لذا امتحان از درس ریاضی به‌عنوان ملاک انتخاب‌شده است. به همین خاطر در این پژوهش نقش و تأثیر نوع رفتار معلم در ارزشیابی از دانش‌آموزان در درس ریاضی موردبررسی قرارگرفته است. درهرصورت سؤال اصلی تحقیق حاضر به این صورت است:

«آیا نوع رفتار[6] معلم تأثیری[7] در نتایج[8] ارزشیابی[9] از دانش‌آموزان در هنگام برگزاری امتحان[10] دارد؟

3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق

الف. اهمیت نظری:

  1. افزایش دانش نظری در زمینه ارزشیابی آموزشی.
  2. افزایش اطلاعات نظری درباره معلمان اثربخش و صلاحیت‌های و مهارت‌های معلم.

ب. اهمیت عملی:

  1. کمک به مسئولان برای شناسایی مشکلات نظام ارزشیابی موجود و اقدام برای حل این مشکلات.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 02:08:00 ب.ظ ]