گرایش.بین الملل
عنوان
..آثار و پیامدهای تروریسم بر حقوق مخاصمات مسلحانه بین المللی
استاد راهنما
دکتر.علی پور قصاب امیری
دی 93
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
فصل اول. 1
مقدمه. 1
1-1مقدمه. 2
1-2 اهمیت موضوع. 3
1-3 سؤال اصلی. 5
1-4 فرضیات.. 5
1-5 روش پژوهش… 5
1-6 سازماندهی تحقیق. 6
1-7 پیشینه تحقیق. 6
1-8 بخش اول (مشکلات تعریف تروریسم) 6
1-9 بخش دوم (تعریف تروریسم) 8
1-9-1 تعریف تروریسم از نظر فرهنگ لغات جهانی و اندیشمندان بزرگ.. 13
1-9-2 تروریسم از نگاه ملی. 17
1-9-3 تعریف تروریسم از منظر کنوانسیون ها و اسناد بین المللی. 18
1-9-4 تعریف تروریسم از منظر اسلام و سازمان کنفرانس اسلامی. 20
1-10 کنوانسیون ها و قطعنامه ها در خصوص تروریسم. 24
1-10-1 فهرست بیست کنوانسیون مرتبط با پدیده تروریسم. 26
فصل دوم. 29
حقوق جنگ… 29
2-1 حقوق جنگ و حقوق بین الملل. 30
2-2 تعریف جنگ و حقوق جنگ.. 31
2-2-1 عناصر سازنده مفهوم حقوقی جنگ.. 31
2-3 منابع حقوق جنگ.. 33
2-4 حقوق بشردوستانه. 36
2-5 طبقه بندی تروریسم. 37
2-5-1 معرفی انواع تروریسم مطرح در سطح بین المللی. 43
2-5-2 تروریسم دولتی: 44
2-5-3 تروریسم مذهبی: 44
2-5-4 تروریسم نوین: 45
2-5-6 تروریسم بین المللی: 46
2-6 تحول تاریخی تروریسم بین المللی. 47
2-6-1 عناصر مفهومی تروریسم بین المللی. 48
2-7 سازمان ملل و استراتژی مبارزه با تروریسم. 52
2-7-1 شورای امنیت.. 53
2-7-2 مجمع عمومی. 56
2-8 تامین مالی تروریسم. 61
فصل سوم. 70
تاثیر تروریسم بر حقوق بشر و حقوق جنگ… 70
3-1 تاثیر تروریسم بر حقوق بشر. 71
3-1-1 آزادی بیان و تروریسم. 78
3-2 تروریسم و تاثیر آن بر حقوق جنگ ( حقوق بشر دوستانه ) 80
3-3 تروریسم در مخاصمه مسلحانه بین المللی. 85
3-3-1 دفاع مشروع و کنترل موثر. 90
3-3-2 بازداشت شدگان مبارزه با تروریسم. 94
3-3-3 جنبشهای آزادیبخش ملی و تروریسم. 97
3-4 تروریسم در مخاصمه مسلحانه غیر بین المللی. 104
3-5 دیوان بین المللی کیفری و تروریسم. 106
3-5-1 تروریسم به عنوان جرم جنگی. 107
3-5-2 تروریسم به عنوان نسل کشی. 108
3-5-3 تروریسم به عنوان جرم ضد بشری.. 109
3-5-4 ارتکاب جرایم خاص منتهی به جنایات ضد بشری.. 109
3-5-5 جرم ارتکابی به عنوان بخشی از حمله گسترده یا سازمان یافته. 109
3-5-6 حمله علیه هر جمعیت غیر نظامی. 110
3-6 صلاحیت دیوان کیفری بین المللی. 111
3-6-1 موانع صلاحیتی. 112
3-6-2 مانع تکمیلی بودن. 112
3-6-3 دیگر موانع. 113
3-7 تروریسم در چارچوب صلاحیت قضایی دیوان کیفری بین المللی. 114
این مطلب را هم بخوانید :
فصل چهارم. 115
جمع بندی و نتیجه گیری.. 115
4-1 نتیجه گیری نهایی بخش تروریسم و حقوق جنگ.. 116
4-2 نتیجه گیری.. 118
4-3 راهکارهای پیشنهادی.. 131
فهرست منابع. 133
فهرست جدول ها
عنوان جدول صفحه |
جدول 2-1 . تبین مفهومی تحول تروریسم در روابط بین الملل………………………………………………..52 |
نمودار2-2 . تقابل تشکیلاتی سازمان ملل متحد با تروریسم…………………………………………………….61 |
چکیده
با توجه به شکل گیری گروههای تروریستی در دهه های اخیر و تشکیل این گروهها از اتباع کشورهای مختلف و با در نظر گرفتن این موضوع که فعالیت های این گروهها دیگر از حالت فعالیت داخل یک سرزمین خارج شده و به فعالیت بین المللی تبدیل شده است و بعد از اعلام نظر جورج بوش مبنی بر جنگ با تروریسم بحثی در محافل حقوقی و سیاسی پدیدار شد که در زمان مبارزه با ترویسم مانند القاعده و داعش که توانسته اند کنترل کشور و یا بخشهای مهمی از یک سرزمین را در اختیار بگیرند می بایست از چه قوانینی استفاده نمود و در زمان دستگیری و محاکمه و گذراندن دوران محکومیت نیز از چه قوانینی باید استفاده کرد . اکثر قریب به اتفاق اندیشمندان نظر بر این موضوع دارند که می بایست از قوانی و حقوق بین الملل جنگ استفاده نمود اما با توجه به پیچیدگی های فراوانی که وجود دارد و عدم انطباق بخشهای زیادی از حقوق بین الملل جنگ با مفهوم تروریسم ما در این تحقیق به دنبال این موضوع هستیم که تروریسم چه تاثیر بر حقوق بین الملل جنگ قرار داده است روش مورد استفاده در این تحقیق روش کتابخانه ای و استفاده از مقالات معتبر در مجلات علمی داخلی وخارجی بوده است ونتایج به دست آمده از این تحقیق به این شکل بود که در یافتیم بعد از 11 سپتامبر و مبارزه با تروریسم ( از منظر کشورهای غربی جنگ با تروریسم
) و دستگیری های فراوان از مظنونین عملیاتهای تروریستی و همچنین عوامل این گونه اقدامات بسیاری از مفاد حقوق بین الملل جنگ در خصوص غیر نظامیان درگیر در این گونه درگیری ها ، سربازان ارتش های کشورهای در معرض خطر تروریسم عوامل و نیروهای تروریستی رعایت نگردیده و کشورها براساس نظر سیاسی و منافع ملی خود اقدام نموده و بسیاری از قوانین مصوب جهانی را زیر پا گذاشته اند از جمله بازداشتهای طولانی مدت بدون تفهیم اتهام ، شکنجه های فراوان و جاسوسی از تمامی کشورها و مردم به بهانه مبارزه با تروریسم انجام شده است ؛ و می بایست برای جلوگیری از این گونه اقدامات در اولین اقدام تعریف درستی از تروریسم زیر نظر سازمان ملل که مورد قبول همگان باشد انجام گیرد و بعد از آن کنوانسیونی در خصوص نحوه محاکمه عوامل تروریستی به تصویب برسد و به دلیل وضعیت فرهنگی در جوامع جهانی می بایست مبارزات با تروریسم را به اتحادیه های منطقه ای سپرد تا براساس شرایط هر منطقه این اقدامات انجام پذیرد
فصل اول
مقدمه
بسمه تعالی
1-1مقدمه
خشونت پدیده ای است که بشر در سراسر تاریخ زندگی خود با آن مواجه بوده است.
تروریسم به عنوان وجهی از خشونت هم در تاریخ کشورهای غرب و هم در کشورهای شرقی، مدام اتفاق افتاده است.(فیرحی و ظهیری، 1387) «ترور» واژه ای هراس انگیز و نفرت زاست. با شنیدن واژه «ترور» فهرستی از انواع مختلف خشونت ها، قتل ها و جنایت ها به ذهن تداعی می شود. ترور به معنی مصطلح خود دیر بازی نیست که در قاموس لغات بشری راه یافته است، اما در همین مدت کوتاه آنچنان وجدان بشری را جریحه دار کرده است که همه انسان ها در محکوم کردن آن هیچ تردیدی به خود راه نمی دهند. (برجی، 1381)
تروریسم به عنوان پدیده ای با سابقه از قرن 18 میلادی بیشتر با اهداف سیاسی به اجرا درآمده در این قرن پدیده تروریسم در فرانسه نمود عینی پیدا کرد و در قرن 19، با ظهور آنارشیست ها، رنگ و بوی سیاسی بیشتری یافت. آنارشیست ها معتقد بودند که دولت پدیده ای بی فایده است؛ بنابراین تروریسم مفهومی پیچیده تر یافت و از این تاریخ تروریسم به عنوان پدیده ای با شکل جدید مطرح شد؛ به عبارت دیگر، علاوه بر اشکال قدیمی تروریسم مانند ارعاب، قتل و کشتار، شکل های جدیدی همچون خرابکاری، آدم ربایی و هواپیماربایی نیز وارد مجموعه تروریسم شد. (توکلی، 1391)
صرف نظر از حوادث تروریستی گذشته های دور، پدیده تروریسم لااقل از قبل از جنگ جهانی اول منشاء بسیاری از درگیری ها و خصومت ها در روابط بین الملل بوده است. در بسیاری از موارد به دلیل تبعات گسترده ای که در پی داشته است، بر روند تحولات روابط بین الملل تاثیر گذاشته است. ترور ولیعهد اتریش در سال 1914 در سارایو شعله های جنگ جهانی اول را بر افروخت و حادثه 11 سپتامبر 2001 نقطه عطفی در تحولات سیاسی اوایل قرن حاضر محسوب می گردد. (حبیب زاده، 1386) حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی، شرایطی را مهیا ساخت که بحث تروریسم و مبارزه با آن از سطح ملی و داخلی کشورها خارج شود و بعدی فراگیر و بین المللی یابد. (بزرگمهری،1387)
در عصر ما، تروریسم از تهدیدی ملی به تهدیدی بین المللی و جهانی مبدل گشته و هراس آن وجود دارد که با گسترش آن صلح و امنیت بین المللی به مخاطره افتد. در عصر جهانی شدن و فناوری پیشرفته، دیگر در مرزهای ملی و منطقه ای محصور نمی ماند. تروریست ها همگام با روند جهانی شدن پیشرفت کرده اند اما هرگز در قید و بندهای بین المللی ناشی از آن گرفتار نشده اند. از این رو هیچ منطقه، دولت یا ملتی از اقدامات آن مصون نمی مانند. گروه های تروریستی با انگیزه های گوناگون دست به عملیات تروریستی می زنند و نگرانی از احتمال وقوع اینگونه عملیات زمانی بیشتر می شود که تروریست ها از تسلیحات هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکی استفاده کنند. (کوشا و نمامیان، 1387)
جهانی شدن به عملیات تروریستی بین المللی سرعت بخشیده است. پیشرفت های فناوری به قدرت تحرک تروریست ها کمک کرده و ارتباط آنها با یکدیگر را هم در داخل و هم در خارج بسیار آسان ساخته، به طوری که در این میان هدف برخی گروه های تروریستی حتی تغییر نظام بین المللی و ایجاد نظام جدید تعریف گردیده است. (آقایی خواجه پاشا، 1392) شاید یکی از آثار منفی جهانی شدن و گسترش سریع ارتباطات، پیدایش «تروریسم نوین غیردولتی» از پایان جنگ سرد به بعد و ظهور القاعده باشد. پیام های تروریست ها در مدت کوتاهی در سراسر جهان توسط برخی رسانه های جمعی انتشار می یابد و همین امر تروریست های بین المللی را به یکی از اهداف عمده خود که «ایجاد رعب و وحشت» در جهان است نزدیک می کند. (جلالی، 1384)
با عنایت به این که گروه های تروریستی از طریق قاچاق اسلحه، پولشویی، استفاده از مقررات پناهندگی و جهانگردی و به کارگیری فناوری اطلاعات، دامنه فعالیت های خود را در سطحی بین المللی گسترش داده اند، لذا مبارزه با آن نیز بعد بین المللی پیدا کرده است. (بزرگمهری،1390)
1-2 اهمیت موضوع
تروریسم، اصولاً یک پدیده اجتماعی است، از سوی دیگر تروریسم یک مفهوم غیر حقوقی است. تروریسم، ترکیبی از مؤلفه های سیاسی، اقدامات خشونت آمیز و تبلیغات رسانه ای برای نیل به یک هدف است. (سلیمی ترکمانی، 1388)
تروریسم از جمله مفاهیم مناقشه برانگیز به هنگام تعریف و مطالعه علمی است و مطالعه آن در چارچوب بین رشته ای قرار می گیرد. به بیان دیگر، برای فهم و بررسی آن می بایست رویکرد بین رشته ای را استخدام کرد و آن را از دریچه علوم سیاسی، روابط بین الملل، حقوق بین الملل، روان شناسی، جامعه شناسی و مانند آن نگریست مفهوم تروریسم در مرحله متأخر آن و در گذار به قرن بیست و یکم، از تروریسم بین المللی به تروریسم جهانی متحول شده و عامل این تحول، غیر سرزمینی شدن آن در روابط بین الملل است. (پورسعید، 1388)
اهمیت مضاعف مسئله امروز در این است که عصر پدیده هایی مثل انقلاب ها (در درون مرزهای جغرافیایی و سیاسی ملی) و جنگ ها (به شکل درگیری دو واحد سیاسی ملی مستقل و به لحاظ قدرت، برابر در داخل یک جغرافیای سیاسی خاص) و … تقریباً به پایان رسیده است. لذا موتور محرکه تحولات سیاسی – اجتماعی چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی مخصوصاً از زمان ظهور تسلیحات هسته ای که دولت ها از متوسل شدن به آن به دلیل منجر شدن آن به نابودی همزمان خود، دوست و دشمن ابا دارند، پدیده خانمانسوز تروریسم در تمام سطوح زیر ملی (گروه های سیاسی)، ملی و بین المللی و سطح دولت ها و نظام بین المللی است. (فیرحی و ظهیری، 1387)
پس از اتفاقات به وجود آمده در 11 سپتامبر و توجه جهان به گروه تروریستی القاعده و جنگ با آن گروه توسط آمریکا و هم پیمانانش و آگاهی از این موضوع که اعضای القاعده نه از یک کشور مشخص و نه دارای سازماندهی مشخص یک نیروی نظامی کلاسیک (فرم، پوشش، سلسله مراتب نظامی) می باشد و در زمان درگیری با این سازمان و در زمان پیگرد، دستگیری، محاکمه و سپری کردن دوران محکومیت این موضوع مطرح گردید که چه قانون و یا قوانینی می بایست در برخورد با این گروه اعمال گردد و مخصوصاً درحال حاضر با سر برآوردن گروه تروریستی مانند داعش که اعضای خود را از تمامی جهان جمع آوری کرده این موضوع مهم تر شده است. بعضی از صاحب نظران بر این عقیده هستند که در برخورد با گروه های تروریستی باید از قوانین داخلی کشورها استفاده کرد و قوانین جزائی کشورها و محاکم داخلی جوابگوی نیازهای بین المللی در برخورد با تروریست ها می باشد. اما گروهی دیگر بر این عقیده پافشاری می کنند با توجه به اقدامات اعضای گروه های تروریستی در کشورهای مختلف و وجود اعضایی که دارای ملیتهای مختلف هستند نیاز به قوانین بین المللی و همچنین محاکم بین المللی برای برخورد با این گروه ها می باشد و همچنین در زمان درگیری میان یک گروه تروریستی که دارای توان نظامی همچون یک کشور و گستردگی اعمال آن مانند یک کشور با یک کشور که در بعضی مورد تعرض یک گروه تروریستی قرار گرفته (عراق و سوریه در مورد داعش) و یا مانند آمریکا که مورد حمله قرار گرفته با این گروه می بایست از چه قوانینی استفاده کرد. قوانینی که در سازمان های بین المللی به تصویب رسیده است و ما از آن به عنوان قوانین جنگ یاد می کنیم آیا می تواند در تمامی مراحل مبارزه و درگیری با تروریست ها به ما کمک کند و از زمان به وجود آن گروه های تروریستی که فعالیت های خود را از سطح منطقه و از آن به سطح جهانی رسانده اند و حجم فعالیت های آنان از تخریب یک منزل و یا یک ساختمان به حمله به یک کشور فراتر رفته است دیگر نیاز به استفاده از قوانین جنگ برای برخورد با تروریست ها لازم به نظر می رسد اما مشکل اساسی این است که در زمان تصویب قوانین جنگ اصل اول و مشخص و متقن این بود که دو ارتش سازمان دهی شده با یونیفورم های مشخص و سلسله مراتب معین با اعلان قبلی در مقابل هم قرار می گرفتند و از زمان اعلان تمامی قوانین جنگ لازم الاجرا می گردید و فقط در بخش کوچکی از آن (ماده 3 مشترک) درگیری های داخلی یک کشور نیز می بایست این قوانین را رعایت کنند اما در حال حاضر با نامشخص بودن اعضای تروریست سازمان های تروریستی و گستردگی اعمال و مکان اعمال اقدامات دیگر رعایت قوانین جنگ به صورت کامل امکان پذیر نمی باشد و این اقدامات باعث تأثیرات زیادی بر قوانین بین المللی شده است. ما در این پژوهش به دنبال این موضوع هستیم که دریابیم که چه تأثیراتی اقدامات تروریستی بر قوانین جنگ گذاشته است و این تأثیرات تا چه اندازه به دنبال تغییرات در قوانین بین المللی و نحوه برخورد با تروریست ها گردیده است.
1-3 سؤال اصلی
آیا تروریسم بر حقوق مخاصمات مسلحانه بین المللی تأثیر داشته است؟
[چهارشنبه 1399-07-02] [ 01:20:00 ب.ظ ]
|