دانلود پایان نامه:ترجمه فصل دوم و سوم از کتاب شکلگیری عقلانیت به سوی کاوشی میانرشتهای در الهیات و علم اثر ونزل هویستین |
به همراه مقدمه تحلیلی
استاد راهنما:
دکتر نعیمه پورمحمدی
استاد مشاور:
دکتر باقر طالبی دارابی
شهریور 91
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات
1-1 طرح مسئله
1-2 سوابق تحقیق
1-3 پرسشهای تحقیق
1-4 فرضیههای تحقیق
1-5 اهداف تحقیق
فصل دوم: مقدمه تحلیلی
2-1 دربارهی مؤلف
2-1-1 معرفی ونزل فون هویستین
2-1-2 مهمترین آثار مؤلف
2-1-2-1 مقالههایی در باب الهیات پسابنیانگرا
این مطلب را هم بخوانید :
2-1-2-2 تنها در جهان: علم و الهیات در باب منحصربفرد بودن انسان
2-1-2-3 شکلگیریعقلانیت: به سوی کاوشی میانرشتهای در الهیات و علم
2-2 بنیانگرایی
2-2-1 تعریف و بنیانهای بنیانگرایی
2-2-2 گفتگوی علم و دین در چارچوب عقلانیت بنیانگرا
2-2-3 الهیات بنیانگرا
2-3 نابنیانگرایی
2-3-1 زمینههای عقلانیت نابنیانگرا
2-3-2 علم و دین پس از بنیانگرایی مدرنیسم
2-3-3 الهیات نابنیانگرایانه
2-4 پسابنیانگرایی
2-4-1 عقلانیت پسابنیانگرا
2-4-1-1 ابعاد عقلانیت
2-4-1-2 عقلانیت متقاطع
2-4-1-3 صدق و عینیت
2-4-2 علم و الهیات در دیدگاه پسابنیانگرایی
2-4-3 الهیات پسابنیانگرایانه
2-5 نتیجه و ارزیابی
2-5-1 مسئلهی انتزاع و کلیگویی
2-5-2 خلط شیوهی فهم و موضوع بعنوان نقطهی تلاقی الهیات و علم
2-5-3 خلاصه و نتیجه نهایی
2-5-3-1 نقاط قوت پسابنیانگرایی
2-5-3-2 نقاط ابهام پسابنیانگرایی
فصل سوم: ترجمه فصل دوم و سوم از کتاب شکلگیری عقلانیت
عقلانیت و نابنیانگرایی در الهیات
نابنیانگرایی
نابنیانگرایی و الهیاتهای روایی
عقلانیت و ایمان پستمدرن
عقلانیت و پسابنیانگرایی
مشکلات مدل کلاسیک عقلانیت؛
به سوی مدل پسابنیانگرا در عقلانی
عقلانیت، صدق و پیشرفت
فهرست منابع
چکیده
در تأملات و نظریهپردازیهای علمی و الهیاتی، به طور کلی دو چارچوب عمدهی معرفتشناختی وجود دارد. بنیانگرایی و نابنیانگرایی. بنیانگرایی چارچوب معرفتشناختی دورهی مدرن است که بر مبنای آن باورهایی که با واسطه موجه شدهاند برای اعتبارشان به باورهای موجهِ بلاواسطهای نیاز دارند که بدیهی، تردیدناپذیر و کاملاً پایه باشند و با یافتن این پایهها، صدق آنها جهان شمول و رها از بافت شود. از سوی دیگر نابنیانگرایان، دانش انسان را پدیدهی اجتماعی در حال تکاملی به تصویر میکشند که از طریق معانی در شبکهای از باورها شکل میگیرد. اما هیچیک از این دو چارچوب نمیتواند عقلانیت مشترک میان تأملات نظری علم و الهیات را ترسیم نماید چراکه بنیانگرایی، هر یک از این دو حوزه را در بنیانهای بدیهی خاص خود محصور میبیند و از سوی دیگر نابینانگرایی با ایجاد نوعی نسبیگرایی، امکان ارزیابی و ارتباط میان این حوزههای عقلانیت انسانی را فراهم نمیسازد. یکی از مهمترین راههای میانه، پسابنیانگرایی است که کتاب شکلگیری عقلانیت اثر فون هویستین به آن میپردازد. در فصل دوم و سوم از این کتاب چالشهای نابنیانگرایی برای الهیات و راهحلهای دیدگاه پسابنیانگرا بررسی شده است. ترجمه این دو فصل به همراه مقدمهای در تببین و بررسی هر سه نگرش و نتایج آن برای الهیات و گفتگوی میانرشتهای، تحقیق حاضر را شکل میدهد. دلمشغولی این مقدمه بررسی این مسئله است که رویکرد پسابنیانگرا چه خصوصیاتی دارد و چگونه/آیا با انتخاب راهی میان دو دیدگاه پیشین از مشکلات آنها اجتناب میکند؟
کلمات کلیدی: بنیانگرایی، مدرنیسم، نابنیانگرایی، پستمدرنیسم، پسابنیانگرایی، عقلانیت، تعامل میانرشتهای علم و الهیات.
فصل اول. کلیات
1-1 طرح مسئله
ماهیت عقلانیت با در نظر گرفتن حوزههای مختلف تأمل نظری، به بهترین شکل تصویر میشود. عقلانیت فراتر از استراتژیهای علوم طبیعی قرار میگیرد و باید عقلانیت مشترک میان تأملات نظری علم طبیعی و الهیات را مورد توجه قرار داد. در تأملات فکری و نظریهپردازیهای علمی و همچنین الهیاتی، به طور کلی دو چارچوب عمدهی معرفتشناختی وجود دارد. بنیانگرایی و نابنیانگرایی. بنیانگرایی چارچوب معرفتشناختی دورهی مدرن است که بر مبنای آن باورهایی که با واسطه موجه شدهاند برای اعتبارشان به باورهای موجهِ بلاواسطهای نیاز دارند که بدیهی، تردیدناپذیر و کاملاً پایه (یعنی بنیانی) باشند. از سوی دیگر نابنیانگرایان به جای مدلی که دانش را وجودی متکی بر بنیانهای ثابت و تغییرناپذیر نظاره مینمود، دانش انسان را پدیدهی اجتماعی در حال تکاملی به تصویر میکشد که در شبکهای از باورها شکل میگیرد. اما هیچیک از این دو چارچوب نمیتواند عقلانیت مشترک میان تأملات نظری علم و الهیات را به تصویر کشد چراکه بنیانگرایی، هر یک از این دو حوزه را در بنیانهای بدیهی خاص خود محصور میبیند و از سوی دیگر نابینانگرایی با ایجاد نوعی نسبیگرایی امکان ارزیابی و ارتباط میان این حوزههای عقلانیت انسانی را فراهم نمیسازد.
در اینصورت به کدام روش میتوان یک عقلانیت مشترک میانرشتهای را تصویر کرد و از طریق آن، چگونه میتوان راهی میان بنیانگرایی و نابنیانگرایی برای الهیات یافت که به منشأهای تاریخی خود وفادار و نسبت به آموزههای سنتی حساس باشد و در عین حال نسبت به نقد عقلانی و میانرشتهای پذیرا باشد؟ یافتن راهی میان بنیانگرایی مدرن و نابنیانگرایی پستمدرن مهمترین دغدغهی این تحقیق است. یکی از مهمترین راههای میانه پسابنیانگرایی است که نخستین بار ونزل فون هویستین آنرا مطرح نمود. وی استاد الهیات و علم در مدرسه الهیاتی پرینستون امریکاست. تحصیلات وی در الهیات فلسفی و حوزههای پژوهش دانشگاهی وی الهیات و علم، دین و معرفتشناسی علمی است. مهمترین اثر وی در زمینهی دیدگاه پسابنیانگرایی، کتاب The shaping of rationality (= شکلگیری عقلانیت) است. این کتاب یکی از مهمترین آثار هویستین در معرفی رویکرد پسابنیانگرایی به عقلانیت است که بطور عمده در فصل دوم و سوم از این کتاب به چالشهای مدرنیته در برابر الهیات و راهحلهای دیدگاه پسابنیانگرا پرداخته است. این تحقیق شامل ترجمه این دو فصل و افزودن مقدمهای در تببین و بررسی رویکرد مورد بحث است. اینکه برای درک پسابنیانگرایی باید چگونه پیش رفت و این تفکر بر چه دیدگاه هایی تکیه میکند، دلمشغولی عمده این تحقیق است.
تعداد صفحه : 176
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-07-02] [ 01:24:00 ب.ظ ]
|