کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب



 



و بعد از کودتای رضاخانی تقسیم کرده است تا مطلب بهتر و رساتر خود را نشان دهد و در ادامه چگونگی کودتا را تعریفی کوتاه ارائه می دهد و هم عوامل خارجی و هم عوامل داخلی دخیل در به وجود آمدن کودتا را نیز مورد بررسی قرار می دهد. در فصل چهارم که به عقیده پژوهنده مهمترین فصل پژوهش می باشد زیرا که تجزیه و تحلیل داده های تحقیق است پژوهنده در ابتدا تمایلات متضاد سیاسی در کشور را بر اساس دو جنبش (یکی در گیلان و دیگری در خوزستان) از سر می گیرد و پس از بررسی این دو جنبش که اولی به رهبری میرزا کوچک خان بوده و دومی به رهبری شیخ خزعل صورت گرفت نوسازی در عصر پهلوی و چگونگی ایجاد جامعه ای شبه مدرن بر اساس الگوی دولت مطلقه مورد تحلیل قرار می گیرد و پس از آن نتیجه گیری ارائه می شود و حاوی عصاره ای از آنچه ما خواندیم ، اندیشیدیم و نوشتیم…. . در پایان و به حکم ادب بهتر آن است که از بزرگان،استادان، معلمان و دوستانی که در این راه همراه و همیار ما بوده اند تشکر کنیم. در ابتدا از جناب آقای دکتر ادریس بهشتی نیا به عنوان استاد راهنما که با مساعدت هایشان در امر تحقیق بنده را یاری دادند تشکر می کنم و از جناب آقای دکتر سیروس محبی به عنوان استاد مشاور به دلیل مشاوره در موضوع و حتی اصل متن سپاسگزارم و از جناب آقای سعید زین الدینی دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علوم و تحقیقات تهران نیز به خاطر جمع آوری برخی منابع و راهنمایی هایشان به خصوص در فصل چهارم تحقیق ممنونم. باشد که به یاری خداوند متعال این پژوهش ذره ای باشد برای سلول توسعه جامعه ی ایرانی… . 2-1بیان مسئله دولت را در دولت- ملت با قوانین اساسی مهار می کنند تا این دولت نتواند حتی با قانون گذاری در پارلمان حقوق گذاری مردم را مخدوش کند. اصل دوم در دولت- ملت این است که دولت نمی تواند استقلال و آزادی عمل جامعه یا جامعه مدنی را خدشه دار کند به بیان دیگر و حقیقت دولت در دولت – ملت متشکل از اجتماع سیاسی شهروندان است و این چنین دولتی سراسر حریم و فضای زندگی افراد در جامعه تحت تأثیر قرار گرفته و تضمین کننده حقوق افراد و جامعه آنها می باشد. (جلالی پور، 115، 1376) تکوین مدرنیته سیاسی یا نوع خاصی از دولت به عنوان استقرار مجموعه نهادی مردم سالارانه یکی از جنبه های مدرنیته است که تحقق آن را از خواسته های اساسی بسیاری از علاقه مندان و طرفداران ایران برای توسعه و پیشرفت بوده است. از نظر هویت ملی ایران همانند دیگر کشورها کاملاً سیال و رقابتی است با وجود این دلبستگی و وابستگی ایران به ایران زمین و ایران شهر به شکل چشم گیری بدون تغییر مانده است. هویت ایرانیان بر اساس اسلام شیعی و تاریخ پیش از اسلام آنان به ویژه ساسانیان و هخامنشیان و پارت ها تعریف شدنی است. (آبراهامیان،35، 1384) ایران زمین کشوری چند قومیتی با فرهنگهای قومی و قبیله گوناگون است.هربار یکی از قبایل یا اقوام بر سایرین مسلط و با حذف و طرد سایر قبایل و اقوام موفق به تشکیل حکومت مقتدری شده است و هیچگاه همگرایی درونی و توافق اجتماعی ما بین قومیتهای ایرانی شکل نگرفته است. همیشه روابط از بیرون و با قدرت و سلطه، امنیت مرزها و همگرایی قومیت ها تأمین شده است. همیشه به جای همگرایی قومیتی، سلطه و انقیاد سیاسی امنیت و وحدت ایران زمین را تأمین کرده است. دیالکتیک سلطه و فروپاشی همیشه بر تاریخ ایران زمین حاکم بوده است یا سلطه مقتدرانه مرکز بدون آزادی قومیتها حاکم بوده است یا با کوچکترین خللی در قدرت حاکم ایران زمین درآستانه­ی فروپاشی قرار گرفته است و هیچگاه تعادلی مابین آزادیهای قومی و قدرت مرکزی ایجاد نشده بود. (احمدی، 32، 1378) در این باره رجوع می کنیم به قلم حسین بشیریه که معتقد است: «درباره ایران، فرهنگ و نگرش سیاسی گروههای حاکم به دلایل عمیق تاریخی و اجتماعی و روانشناختی، نگرشی پاتریمونیالیستی بوده که در آن ساخت قدرت به عنوان رابطه ای عمودی و آمرانه از بالا به پایین میان حکام و مردم تصور می شده است. شکل نهادی این رابطه قدرت عمودی و پدرسالارانه ممکن است در طی تاریخ -به ویژه در قرن بیستم- دگرگون شده باشد اما رابطه قدرت، علی رقم ورود عناصر تازه ای در آن، اساساً دگرگون نشده است. چنانچه بپذیریم که ساخت و رابطه قدرت در سطح زندگی سیاسی، تابعی از نوع تصور قدرت در سطح زندگی اجتماعی و خانوادگی است در آن صورت باید تغییر در نگرش ها و ایدئولوژی های گروه حاکم درگرو تغییرات ژرف تر اجتماعی بدانیم. منابع و سرچشمه های ایدئولوژی قدرت ساخت عمودی و یکجانبه در ایران، متنوع و متعددند و این ایدئولوژی علاوه بر ساختار خانواده، با سنن مذهبی این سرزمین و ساختار اجتماعی سنتی و شیوه استبداد شرقی نیز در پیوند بوده است. در همین رابطه قداست از ویژگی های اصلی قدرت سیاسی محسوب می­شود.» (بشیریه،661و662، 1386) از سوی دیگر برای بحث در این مسئله که آیا ایلات به طور کلی برای حیات اجتماعی و سیاسی کشور مفید فایده بوده و زیانهایی دربرداشته است و برای بحث در جنبه های گوناگون نهضتهای عشایری باید در نظر داشته باشیم که عوامل گوناگونی از قبیل دیانت، زبان، نژاد و لهجه محلی و عقاید وخصوصیات روحی سران عشایر و ایلات، تفاوتهای بارزی میان ایلات و عشایر کشور و هر قسمت از این مردمان را در سرزمینی که از قرنها به این طرف ساکن هستند به صورت خاصی در راه به دست آوردن قدرت و حاکمیت به جنبش و نهضت برانگیخته است و در عین حال که دسته های مختلف ایلات برای توسعه قدرت و حاکمیت خود قرن ها با یکدیگر در کشمکش و ستیز بوده اند گاهی نیز به هم پیوسته و نیروی عظیمی به وجود آورده اند و به فتح ممالک دیگر همت گماشته­اند، و این دو جنبه متضاد که در سراسر تاریخ سیصد ساله اخیر ایران از ایلات و عشایر مشاهده می شود، مسائل مهم و اساسی تاریخ ما را تشکیل می دهد، به خصوص که غالباً در پشت پرده بازیهای سیاسی و نظامی که به دست ایلات و عشایر انجام گرفته حقایقی از دخالت های بیگانگان و تحریکات و زد و بندهای مأمورین سیاسی خارجی با سران ایلات و عشایر نهفته است، که باید آن ها را جزو عوامل مؤثر انحطاط سیاسی و اجتماعی ایران به شمار آورد. قدر مسلم این است که تمرکز قدرت در دست یک یا چند نفر خان و رئیس ایل، با توجه به اینکه منشاء این قدرت عده ی بی شماری افراد ساده و کوه نشین بیسواد و تابع و مطیع محض خان هستند، برای وحدت سیاسی و اجتماعی کشور زیان بخش است و از لحاظ بسط و نفوذ قدرت و حکومت مرکزی مانع بزرگی به شمار می آید و با توجه به این مسئله که سر انحطاط سیاسی و راز جنگها و منازعات داخلی که دریچه و روزنه نفوذ سیاستهای استعماری بیگانگان درکشور ماست، فاش می ­شود و بدون آنکه بتوانیم افراد یک ایل یا یک عشیره ایرانی یا ترک زبان را به خیانت و وطن فروشی متهم کنیم باید اعتراف کنیم که تنها سران ایلات و خان های جبار و مغرور و خودخواه بوده اند که از نیروهای تابع خود در راه خیانت به کشور و خدمت به بیگانگان استفاده کرده اند و در مواقع لازم برای ضعیف کردن حکومت مرکزی وادار نمودن حکومتها به تسلیم در برابر مطامع و اغراض بیگانگان دست به تجهیز افراد ایل زده و مردمی ساده لوح و بی اراده را به کشتار و خونریزی و ایجاد آشوب و ناامنی برانگیخته اند. (شمیم،م،1384) انقلاب مشروطه به عنوان تجلی ناسیونالیسم ایرانی با شعار برابری همه ایرانیان سعی در ایجاد دولت دموکراتیک مدرن داشت تا با حفظ ورعایت حق و حقوق اقلیت های قومی و مذهبی حاکمیت ملی و دولت_ ملی را ارائه و ما بین قدرت حکومتی و آزادیهای قومی تعادل برقرار کند. گفتمان مشروطه با دال مرکزی حریت و دالهای شناوری چون دموکراسی، سکولاریسم، مشروطیت، آزادی بیان، رعایت حقوق اقلیتهای مذهبی و قومی سعی در گذر ایران به سمت توسعه و تحقق حاکمیت ملی به جای استبداد سلطنتی را داشت اما مشروطه ناکام از تحقق آرمانهای خویش قادر به ایجاد دولت مقتدر دموکراتیک و حفظ ثبات و امنیت مرزهای ایران زمین نبود. بحرانهایی مانند ظهور جنبشهای قومی گیلان، کردستان، آذربایجان و خوزستان ترس از شبح تجزیه دخالت خارجی و فروپاشی اقتصادی و عدم امنیت باعث شد تا روشنفکران مرکز نشین تلاش اصلی خود را به جای دموکراسی و حقوق بشر بر روی حفظ وحدت ایران و امنیت سرزمینی آن متمرکز کرده و چشم به راه منجی برای نجات ایران از شر پراکندگی قومی و شبح تجزیه داشته باشند.بنابرین ناسیونالیسم لیبرال ایرانی با دال مرکزی و وحدت ملی تغییر یافت. حفظ مرزهای ایران زمین و ضدیت با پراکندگی قومی بر ایجاد دموکراسی و حریت اولویت یافت. دولت دموکراتیک ملی به دولت مطلقه قومی تغییر ماهیت داد.(احمدی،1378،صص75،76) بشیریه معتقد است : «ایران پس از انقلاب مشروطه در عصر پهلوی وارد دوران مطلقه شد. ویژگی اصلی دولت مطلقه پهلوی، انباشت منابع و تمرکز ابزارهای قدرت بود و این فرآیند مانع عمده ای بر سر راه گسترش تواناییهای جامعه ایجاد کرد.» (بشیریه،691، 1386) نخستین دولت کودتا به ریاست سیدضیاالدین طباطبایی مدیر و نویسنده روزنامه رعد تشکیل گردید و مدت یک هفته نخست وزیر و دستیار نظامی او رضاخان میرپنجه بدون هیأت وزیران زمام امور را در دست داشتند. پس از کودتا و جریانات آن رضا خان در سال 1304 شمسی رسماً تاج گذاری کرد و خود را شاه ایران خواند و در صدد تشکیل دولتی مدرن برآمد.رضاخان تنها چیزی را که از مدرنیته و دولت مدرن بدون توجه به مبانی نظری و اجتماعی آن گرفته بود، حکومت مطلقه و متمرکز بود که انحصار منابع و خشونت مشروع را در دست داشته باشد. دولت مدرن رضاشاه نه برآیند خواست و اراده ی سیاسی تمامی ملت، بلکه خواست و ایدئولوژی قوم مرکز در حفظ وحدت ایرانی و از بین بردن فرهنگ و زبان سایر اقوام ایرانی بود.بنابرین دولت مدرن در ایران نه دولت ملت، بلکه دولت تک قومیتی پارس با تحمیل زبان و فرهنگ فارسی بر سایر اقوام ایرانی و حفظ سلطه مرکز بر سایر اقوام ایرانی بود. دولت مدرن با رضاشاه نه تحقق آرمانهای مشروطه در ایجاد حاکمیت ملی، بلکه ابزار سلطه فرهنگی و زبانی یک قوم بر سایر اقوام و تداوم دیالکتیک تضاد سلطه و تجزیه در قالبی دیگر بوده است.این بار نیز حاکمیت نه دموکراتیک با رعایت حقوق سایر اقوام و قبایل، بلکه امنیت با سلطه یک قوم بر سایر اقوام و با قدرت نظامی میسر شد. (احمدی،187و188، 1378) بنابرین در گفتمان ناسیونالیسم دولتی رضاشاه، ناسیونالیسمی فارس گرا، که غیر آن قومیت های غیرفارس و زبان و فرهنگ آنها شکل می داد، شکل گرفت. ناسیونالیسمی که ایران را محدود به پارس و فرهنگ و زبان فارس می کرد و ترس از شبح تجزیه و پراکندگی قومی، ناسیونالیس ایرانی/ فارسی را به ناسیونالیسمی نگران، که اقوام را نه به عنوان فرصت بلکه به عنوان تهدید می نگرد. اساساً دولت مدرن مطلقه با جنبشهای قومی تکوین یافت و مشروعیت و صلاحیت رضاخان ناشی از سرکوب جنبشهای قومی بود. دولت مدرن و تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی صرفاً به کودتای نظامی شکل نگرفت بلکه حمایت روشنفکران و سایر طبقات اجتماعی باعث تثبیت قدرت رضاشاه و شکل گیری دولت مدرن شد. بنابرین دولت مدرن ایرانی از نظر ساختار تفاوتی با نظام سلطنت پیشین نداشته است به جای تحقق حاکمیت ملی و برابری حقوق اقوام ایرانی، ابزار سلطه فرهنگی قوم مرکز بر سایر اقوام ایرانی شده است و همچنان حاکمیت مرکزی با سلطه بدست آمده است که با کوچکترین خللی در حاکمیت مرکزی دولت مدرن، به مانند خلع رضاشاه از سلطنت سایر اقوام ایرانی با مشاهده ضعف قدرت مرکزی در جهت احقاق حقوق خویش به حاکمیت قومی روی می آورند. (احمدی،191، 1378) چنان که پیش­تر توضیح دادیم ظهور دولت مطلقه در عصر پهلوی تحت ایدئولوژی مدرنیسم، تنوعات جامعه سنتی و گروههای آن را برنمی­تافت. مدرنیسم پهلوی با خصلت­های وحدت گرایانه، ناسیونالیستی، نوسازانه و اقتدارطلبانه­ی خود فضای جامعه سنتی را فرو می­بست و تمایلاتی به سوی تمرکز و بهنجارسازی ایجاد می­کرد. به طور کلی در پروژه­ی مدرنیسم سنت، مذهب، فرقه ها و گروه­های قومی و حاشیه ای به عنوان اغیار حذف می شدند. وجوه مختلف مدرنیسم، موجب تخریب تنوعات جامعه سنتی می­شد. صنعتی کردن مستلزم حذف یا تضعیف بازار و خرده بروژوازی و اصناف بود، سکولاریسم جایگاه روحانیت و فرقه های مذهبی را تضعیف می کرد، ناسیونالیسم موجب حذف زبان­ها و فرهنگهای محلی و اقلیت های قومی از هویت مرکزی می شد و ایجاد تمرکز سیاسی به سرکوب عشایر و قبایل می انجامید. (بشیریه، 704، 1386) از سوی دیگر رضاخان برای تصاحب قدرت و یکپارچگی ایران و ایجاد دولت مدرن با بحران های زیادی روبه رو بود از جمله بحرانهایی که حائز اهمیت این پژوهش می باشد جنبشهای قومی بود که از نواحی گیلان و خوزستان ناشی می شد و این جنبشها از جمله موانعی بودند برای تکوین دولت مدرنی که سردار سپه می خواست تأسیس کند. بنابرین پژوهش حاضر به دنبال این سؤال ضروری می باشد که سرکوب جنبش­های قومی گیلان و خوزستان چه تأثیری بر شکل گیری دولت مدرن در ایران داشته است؟پس از طرح این سؤال، فرضیه ای که مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد بدین صورت می باشد : «تلاش برای بحران هویت و مقابله با جنبش های قومی به شکل اقتدارآمیز موجب شد تا پروسه تکوین هویت ملی و شکل گیری دولت مدرن به صورت ناقص صورت پذیرد.» 3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق هر موضوع پژوهش (البته پژوهشی که دارای چارچوب مطالعه علمی و تحقیقی باشد)حائز اهمیت می باشد به خصوص اگر پژوهش از نوع تاریخی و مربوط به گذشته ی ملتی یا قومی باشد چرا که «گذشته چراغ راه آینده می باشد» و «اگر ملتی تاریخ خود را نخواند یا نداند محکوم به تکرار آن است.» در تاریخ پر فراز و نشیب ایران همیشه نقطه های های عطف و مهمی وجود داشته اند و می توان گفت برهه های زمانی از تحولات تاریخی و سیاسی این مرزوبوم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده­اند یکی از همین نقطه های عطف تاریخ ایران روی کار آمدن غلام­رضا خان میر­پنج به عنوان پادشاه ایران در سال 1299 شمسی به وسیله کودتا می باشد که شاید آن را مهم ترین تغییر نوع حکومت در ایران دانست این نوع حکومت روی کار آمدن دولتی مدرن و پشت سر گذاشتن نظام های پادشاهی سنتی در ایران بوده است به همین دلیل پژوهش حاضر نیز به نوبه خود دارای اهمیتی از قبیل : 1.بررسی شکل گیری دولت مدرن پهلوی و روی کار آمدن رضاخان به عنوان نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ایران. بررسی فرایند تمرکزگرایی قدرت از اواسط قرن نوزدهم به دنبال افول قدرت قاجارها در دوران پر هرج و مرج انقلاب مشروطه و ایجاد فضایی برای یکپارچگی ایران. 3.فرق دولتهای مطلقه مدرن غربی با دولت مطلقه شبه مدرن پهلوی در ایران. دولت مطلقه مدرن پهلوی در برخورد با قومیتهااز حمایت عقلانی که موجب شکل گیری نظام ملت-دولت و حل بحران هویت شد استفاده نکرده است. 4-1 اهداف تحقیق هدف اصلی این تحقیق تحلیل و بررسی نسبت میان سرکوب جنبش های قومی به خصوص جنبش های گیلان و خوزستان و تأثیر این نحوه تعامل با قومیتها بر تکوین دولت مدرن در ایران در دوره پهلوی اول می باشد. 5-1سوال اصلی سرکوب جنبشهای قومی گیلان و خوزستان چه تأثیری بر شکل گیری دولت مدرن در ایران داشته است؟ 6-1 فرضیه تلاش برای حل بحران هویت و مقابله با جنبش های قومی به شکل اقتدار آمیز موجب شد تا پروسه تکوین هویت ملی و شکل گیری دولت مدرن به صورت ناقص صورت پذیرد. 7-1متغییر مستقل برخورد غیر عقلانی دولت پهلوی اول با جنبش های قومی در ایران 8-1 متغییر وابسته عدم تکوین موفقیت آمیز دولت مدرن و عدم حل بحران 9-1 شیوه یا روش تحقیق این مطلب را هم بخوانید : پایان نامه : مدل سرمایه فکری چن و همکاران این تحقیق مبتنی بر روش تحلیلی- توصیفی است. و برای جمع آوری مطالب از روش کتابخانه ای و فیش برداری و همچنین از روش مکاتبه و مشاوره با پژوهشگران و معلمان و اساتید دانشگاه در این زمینه و در نهایت استفاده از رسانه های گروهی از جمله اینترنت و وبلاگ ها می باشد. 10-1 محدودیتهای تحقیق برای شروع به کار این پژوهش یک سری اصول، چارچوب و برنامه ریزی ها به عمل آمد اما متأسفانه برخی از محدودیت ها و موانع این چارچوب و اصول را نا متعادل کرد از جمله کمبود منابع جدید و به روز، به خصوص در کتابخانه های شهر کرمانشاه و همچنین کمبود مکانهای عمومی پژوهشی و مطالعه ای در زمینه تحقیق و از سوی دیگر فیلتر بودن بسیاری از سایت های خبری و تحلیلی تاریخی- سیاسی که به گونه ای در افت کیفیت پژوهش تأثیر گذاشت. 11-1 اصطلاحات یا واژگان 1-11-1 دولت ملت (Nation- State)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-06-31] [ 10:04:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

 

 

فهرست نقشه ها

عنوان صفحه
نقشه شماره یك  منطقه هارتلند و بیضی استراتژیك انرژی 14
نقشه شماره دو  وضعیت طراحی شده برای كشورهای اسلامی و عرب خاورمیانه و طرح تجزیه آنها 72
نقشه شماره سه  وضعیت راهبردی عراق در خاورمیانه    86
نقشه شماره چهار  وضعیت پراكندگی قومیتهای مذهبی و فرقه ای عراق  91

 

فهرست جداول

عنوان صفحه
جدول شماره یك  مقایسه حجم ذخایر نفت و گاز خلیج فارس با سایر مناطق جهان 27
جدول شماره دو  برآورد موسسه اسپو در باره نفت متعارف جهان 29
جدول شماره سه  برآورد موسسه هوبرت در خصوص نفت متعارف اثبات شده و رسیدن زمان اوج تولید 29
جدول شماره چهار- رتبه بندی  تولید نفت مناطق جهان 31
جدول شماره پنج  ذخایر و میزان تولید گروههای نفتی عمده در جهان در سال 2003 32
جدول شماره شش  ذخایر نفت اثبات شده خاورمیانه 39
جدول شماره هفت  اطلاعات اساسی كشور عراق در سال 2013 83
جدول شماره هشت  اطلاعات اقتصادی و نفتی عراق در سال 2013 89

فهرست نمودارها

عنوان صفحه
نمودار شماره یك  فراوانی ذخایر اثبات شده نفت متعارف در مناطق مختلف جهان 30
نمودار شماره دو  نمودار حجم تولید نفت مناطق نفت خیز جهان 31
نمودار شماره سه  ذخایر نفت اثبات شده در كشورهای خاورمیانه 39

 

 

 

چكیده

سرزمین عراق در منطقه خاورمیانه و حوزه نفتخیز خلیج فارس قرار دارد ، این منطقه با داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز ، كانون تجارت انرژی جهان بوده و نقش فوق العاده ای در اقتصاد و سیاست و روابط بین الملل ایفا می كند . در چهار دهه اخیر این منطقه نا بسامانی های فراوانی را متحمل شده است و اوضاع سیاسی و اقتصادی آن دستخوش تغییرات عدیده ای گردیده است . رقابت بر سر منابع نفت و انرژی این منطقه ، از جمله مسایلی است كه در تحولات آینده جهان اثر بسزایی خواهد داشت . علاوه بر آن ، با توجه به رقابت كشورهای قدرتمند پیرامون نفت ، نقش این منطقه در معادلات ژئو پلیتیك و ژئو اكونومیك آینده جهان كلیدی تر خواهد شد . تسلط بر منطقه خاورمیانه و خلیج فارس برای هر بازیگر بزرگ و ابر قدرت جهانی ، امری حیاتی تلقی می شود و امروزه ضعیف ترین كشور این حلقه ، بر حسب اتفاق دومین دارنده ذخایر نفت جهان یعنی عراق است و سلطه بر عراق ، تسلط بر قسمت اعظمی از خاورمیانه و خلیج فارس را به همراه خواهد آورد . ذخایر نفت عراق به علت وضع تحریم های سازمان ملل متحد و جنگ طولانی مدت با ایران ، با عدم سرمایه گذاری لازم برای اكتشاف منابع نفت ، مواجه گردیده ، كه در صورت برقراری امنیت و استقرار زیر ساخت های مورد نیاز و با كشف ذخایر جدید ، عراق به رتبه ای هم سنگ با عربستان در زمره ذخیره و تولید نفت با ظرفیتی معادل 220 میلیارد بشكه دست یابد . عراق در سال 2014 با ظرفیت تولید 4/3 میلیون بشكه در روز به دومین كشور صادر كننده نفت اوپك تبدیل شده و قابلیت قرار گرفتن در زمره تولید كنندگان بزرگ جهان را دارد . اما با ظهور داعش در عراق زمینه افزایش تولید نفت با مشكلات فراوانی مواجه شده است و برخی از پروژه های بزرگ عراق كه از اهمیت حیاتی برخوردار است با موانع متعددی روبرو گردیده و دستیابی عراق به ظرفیت كامل ، در زمینه صدور نفت را سخت و دشوار نموده است .

برقراری امنیت انرژی و كنترل مراكز حیاتی و استراتژیك جهان و در دست داشتن بازار نفت و كنترل بازیگران اصلی عرصه تولید و مصرف از پایه های اساسی اعمال هژمونی اقتصادی و محدود سازی رقبا است كه توسط قدرتهای بزرگ و آمریكا بطور اخص در این منطقه دنبال میشود .

كلید واژگان: ژئوپلیتیك ،ژئواكونومی ،امنیت انرژی ،نفت عراق،هژمونی اقتصادی،استراتژی نفتی قدرت های بزرگ

 

پیشگفتار

نفت خام بعنوان یكی از مهمترین منابع تامین انرژی جهان و یكی از نیازهای اصلی جوامع بشری امروز است و بهیمن دلیل تاثیر شگرفی بر منازعات و روابط بین الملل دارد . با تغییر گرایش جهان پس از وقوع انقلاب صنعتی از مصرف ذغال سنگ به نفت ، حساسیت این كالای اقتصادی در تامین انرژی جهان پررنگ تر شد و به این كالای تجاری و اقتصادی صبغه ای سیاسی داد . به گونه ای كه با گذشت زمان و افرایش وابستگی كشورهای توسعه یافته و صنعتی و كشورهای در حال توسعه به تامین نفت و انرژی به یك مساله حیاتی در جهان مبدل گشت . خاورمیانه و كشورهای حاشیه خلیج فارس PG5[1] كه حدودا نیمی از ذخایر نفت جهان را در اختیار دارند دركانون انرژی جهان قرار گرفتند و از موقعیت استراتژیكی و راهبردی برخوردار شدند . كشور عراق نیز بعنوان دومین دارنده ذخایر عظیم نفتی با داشتن 144 میلیارد بشكه نفت اثبات شده ، مورد توجه قدرت های بزرگ واقع شد .

افزایش مصرف ، همزمان با افول ذخایر نفتی در سایر نقاط جهان بر اهمیت مضاعف كشورهای حوزه خلیج فارس بعنوان مهمترین مركز تامین انرژی جهان ، افزود و بستری فراهم كرد كه طراحان سیاست خارجی آمریكا در تلاش برای تسلط بر منابع نفت وگاز این منطقه بر آیند و از آن بعنوان یك اهرم قدرت برای كنترل رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای (اروپا و چین و ژاپن) استفاده نمایند . رقابت در سلطه بر منابع انرژی این منطقه از جمله مسائلی است كه در تحولات آینده جهان نقشی كلیدی و حساس را ایفا خواهد كرد.

آمریكا پس از حادثه 11 سپتامبر ، با خلق دشمن جدیدی بنام تروریسم ، زمینه را برای حضور گسترده نظامی در خلیج فارس و اشغال عراق فراهم كرد تا الگوهای اعمال قدرت خود را پس از فروپاشی كمونیسم ، قوام بخشیده و در پناه آن به اهداف توسعه طلبانه سیاست خارجی خود در قالبی متفاوت ، تحت نظم نوین جهانی در نظام بین الملل دست یابد . اشغال عراق هرچند به بهانه نابودی تروریسم ، حذف سلاح های كشتار جمعی و رهانیدن مردم عراق از سلطه حكومت دیكتاتوری صدام صورت گرفت ، اما پر واضح است كه یكی از عوامل مهم و اساسی در حمله و اشغال عراق سلطه بر ذخایر نفت آن بوده است ، چرا كه عراق بیشترین ذخایر نفت جهان را پس عربستان در اختیار دارد و این ذخایر به تنهایی بیش از مجموع ذخایر موجود قدرت های بزرگ ایالات متحده و روسیه و چین است و می تواند وابستگی نفتی روز افزون ایالات متحده را در سالهای آتی تامین نماید .

منطقه خاورمیانه در چهار دهه اخیر شاهد تحولات و نابسامانی های فراوان همراه با جنگ و خونریزی بوده است و اوضاع سیاسی و اقتصادی مناسبی ندارد و این موضوع باعث گردیده كه آمریكا با شركای منطقه ای و حكومت های غیر مردمی و حامی خود در این منطقه حضوری فعال و نظامی داشته باشد . بینش ژئو پلیتیك بر انگیزنده سیاست خارجی آمریكا ، در تامین منافع ملی این كشور ، همانا سلطه و برتری كامل بر هر گونه رقیب بالقوه است و ایالات متحده برای رسیدن به این هدف نه تنها باید قادر به اعمال هژمونی سیاسی ، نظامی و اقتصادی در هر نقطه از جهان باشد بلكه باید منابع ثروت جهان را كه مهمترین آن نفت و ذخایر انرژی می باشد راتحت كنترل داشته باشد تا بتواند از این شریان حیاتی در جهت منافع خود و كنترل و تحدید رقبا استفاده نماید.

كشور عراق پس از تهاجم نظامی و اشغال آن توسط آمریكا در سال  2003 و حتی پس از خروج نیروهای آمریكایی با نا امنی گسترده ای مواجه گردیده است و این موضوع امكان سرمایه گذاری و توسعه صنعت نفت عراق با مشكل جدی مواجه كرده است . تحركات گروه افراط گرای داعش و تسلط این گروه بر برخی از  شهرهای عراق و در دست گرفتن میادین نفتی و فروش نفت ارزان قیمت باعث اختلال  در فرایند تولید و توسعه میادین نفتی و همچنین بهم ریختگی مكانیزم در بازار نفت شده است . این گروه با فروش نفت بصورت غیر قانونی و خارج از بازار های شناخته شده بین المللی ، ضمن كسب در آمد و صرف آن در جمع آوری تسلیحات و

این مطلب را هم بخوانید :

بایگانی‌های پایان نامه های روانشناسی - سبز اندیشان : مجله علمی - خبری اقدامات تروریستی خود ، باعث ایجاد نا امنی و ترویج تروریسم در كشورهای منطقه شده است .

در این پایان نامه سعی خواهد شد بر نقش قدرت های بزرگ در دسترسی و تسلط بر منابع نفتی خاورمیانه و عراق ، پرداخته و ارتباط بین منافع ملی آمریكا و امنیت انرژی و تحركات داعش در عراق كه همسو با اهداف استراتژیك آمریكا درتجزیه و تضعیف كشورهای اسلامی و عراق است ، را بررسی نمائیم .

 

 

 

 

 

فصل اول

كلیات طرح تحقیق

 

 

 

 

 

 

1-1)   بیان مساله

امروزه در میان كارشناسان حوزه انرژی تردیدی در اهمیت ذخایر نفت خاورمیانه وجود ندارد و این منطقه در خلال چند دهه اخیر همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ و كشورهای توسعه یافته بوده است . از نیمه دوم قرن بیستم كه به تدریج تقاضا و تامین انرژی جهان از منطقه خاورمیانه رو به افزایش گذاشت اهمیت ژئوپلیتیك و ژئواكونومیك و ژئواستراتژیك این منطقه افزایش یافت و طراحان سیاست خارجی قدرتهای بزرگ و به ویژه   آمریكا را برآن داشت كه با حضور مستقیم و اعمال سلطه بر این شریان اصلی تامین انرژی جهان تسلط خود را در این منطقه استحكام بخشند. اشغال عراق در سال 2003 توسط آمریكا كه بدنبال حادثه 11 سپتامبر 2001 و خلق دشمن جدیدی بنام تروریسم صورت پذیرفت نیز در همین راستا بوده است و پس از خروج نیروهای اشغالگر آمریكا از عراق نیز همواره با اتكاء به این نكته كه كشور عراق محل بروز و ظهور تروریسم است ، بر ادامه حضور نیروهای خود در این منطقه اصرار داشته است و این حضور با شكل گیری گروه تروریستی داعش تقویت گردیده و بصورت گسترده تری در این كشور تداوم یافته است . سرعت اتفاقات در عراق در چند ماهه اخیر بسیاری از معادلات در بازرا نفت و میزان عرضه و تقاضای این كالای استراتژیك را دستخوش تغییرات اساسی كرده است . پیشروی سریع گروه تندرو و افراطی دولت اسلامی عراق وشام ، موسوم به گروه داعش در سرزمین عراق و تصرف مناطق سنی نشین در این كشور و اشغال شهر بزرگ موصل و تسلط كامل این گروه بر استان نینوا و قسمتهایی از استان الانبار و صلاح الدین ، منجر به ایجاد نگرانی از اختلال در عرضه نفت عراق را فراهم آورد و این سئوال را ایجاد نموده است كه افزایش قدرت داعش با تسلط بر منابع انرژی و نفت عراق چه ابعاد داخلی و بین المللی را در بازار نفت خواهد داشت و آیا این گروه با تكیه به درآمدهای نفتی حاصل از فروش منابع نفت عراق ، تقویت گردیده و با ایجاد بحرانهای سیاسی و نظامی در عراق بهانه ای برای حضور مداوم آمریكا و تامین منافع ملی سلطه گران را فراهم خواهد آورد ؟

دراین تحقیق تلاش شده كه با لحاظ نمودن موقعیت استراتژیك كشور عراق و تعریف مفاهیم ژئوپلیتیك و ژئواكونومیك منطقه خاورمیانه و خلیج فارس به سیاست گذاری قدرت های بزرگ و علی الخصوص آمریكا ، برای حضور در این منطقه و اعمال سلطه بر ذخایر نفت و انرژی تاكید گردد و از این رهگذر ، اشغال عراق توسط آمریكا و برخورد دو گانه با پدیده تروریسم و گروه سلفی و افراط گرای داعش مورد واكاوی قرار گیرد .

 2-1)  اهمیت و ضرورت تحقیق   

اهمیت بررسی و ضرورت پرداختن به این موضوع از چند حیث قابل بررسی و تامل است ، اول اینكه كشور عراق در منطقه خاورمیانه كه قطب انرژی جهان می باشد واقع شده و با داشتن ذخایر نفت و گاز ، از كشورهای تاثیر گذار در حوزه انرژی است و از طریق سیاست گذاری مناسب داخلی و خارجی و با اعمال دیپلماسی انرژی قادر خواهد بود كه نقش مهمی در منطقه و سازمانهای بین المللی و از جمله اوپك ایفا نماید ، ثانیا این كشور با داشتن اقوام مذهبی و قومی متفاوت در برقراری صلح و آرامش در منطقه و جلوگیری از ترویج خشونت وترور و مبارزه با آن  می تواند نقش موثری داشته و با گروه داعش كه كلیه اقوام ساكن این كشور را تهدید مینماید مقابله نماید ، ثالثا وجود منابع نفت وگاز ، توجه قدرتهای بزرگ را برای تسلط براین كشور تقویت بخشیده و تمامیت ارضی این كشور را در حال افول و تهدید قرار داده است ، رابعا دیپلماسی انرژی ، یكی از مباحث ویژه در اقتصاد سیاسی و روابط بین الملل به شمار می رود و مقالات و تحقیقات گسترده ای در این خصوص به انجام رسیده است و وابستگی اقتصادی و صنعتی كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به انرژی و نفت ، جایگاه كشور عراق را برای انجام تحقیق و پژوهش برجسته تر می نماید ، لذا تلفیق مباحث سیاسی و اقتصادی در چارچوب روابط بین الملل و موارد ذكر شده فوق از دلایل عمده انتخاب موضوع برای تحقیق و پژو هش حاضر است .

3-1) دلایل انتخاب موضوع

تحركات موجود در منطقه و بحران تروریسم و و تاثیرگذاری آن در سیاست های منطقه ای و كشورهای این حوزه و بروز و ظهور و شكل گیری گروه داعش در عراق و اثرات مستقیم آن در حوزه انرژی و نفت از دلایل انتخاب موضوع تحقیق بوده است ، تا با انجام پژوهش و ریشه یابی در این زمینه به عملكرد امپریالیسم و توسل آن به اهرمهای  مبارزه با تروریسم و افراط گرایی پرداخته شود .

4-1)  پیشینه تحقیق

تحقیق و  پژوهش در حوزه نفت و انرژی دارای ابعاد گسترده ای بوده و منابع بسیاری در این زمینه در قالب كتاب و مقاله وجود دارد . دیپلماسی انرژی ، توسعه و نفت ، سیاست نفت ، اثرات مطلوب یا نا مطلوب نفت و در آمدهای نفتی در شكل گیری دولتهای رانتیر ، نفت و سیاست داخلی و خارجی كشورها ، ژئوپلیتیك و ژئو اكونومیك نفت ، نفرین منابع طبیعی ، اثرات نفت بر اقتصاد و سیاست ، سیاست نفت و قدرتهای بزرگ و …… از جمله مهمترین موضوعات مرتبط با حوزه نفت و انرژی است كه در مقالات و كتب متعددی انتشار یافته و به آنها اشاره شده است .

مجموعه مقالات نفت و سیاست خارجی ، گرد اوری محمود واعظی كه در آن به نقش بی بدیل نفت در اقتصاد و سیاست جهان تاكید گردیده و به موضوعات مورد توجه سیاستمداران و بویژه طراحان سیاست خارجی قدرتهای بزرگ پرداخته می شود و در آن به كانون انرژی جهان و خاورمیانه و خلیج فارس بعنوان بزرگترین دارنده ذخایر عظیم نفت و گاز اشاره می گردد.

آثار منتشر شده توسط موسسه مطالعات استراتژیك ایران در قالب كتاب و مقاله ، از جمله منابع غنی در این زمینه است كه بطور مشروح به مسائل مربوط به انرژی و نفت و تحولات و روابط بین الملل فیما بین تولید كنندگان و خریداران در بازار نفت و همچنین صادر كنندگان و مصرف كنندگان آن ، كه اكثرا كشورهای توسعه یافته و قدرت های بزرگ اقتصادی و سیاسی می باشند ، پرداخته است .

كتاب های متعددی در زمینه نفت وانرژی منطقه خاورمیانه و خلیج فارس تالیف و تدوین گردیده است كه می توان به كتاب مسائل نفت ایران و كتاب سیاست و دمكراسی نفت نوشته دكتر سعید میر ترابی نشر قومس و كتاب تاریخ نفت جهانی نگارش دانیل برگین با ترجمه غلامحسین صالح یار نشر اطلاعات ، كتاب نفت و سیاست خارجی ، محمود واعظی و كتاب سیاست نفت ،رابرت لونی با ترجمه علیرضا طیب ، نشر ابرار معاصر و كتاب نفت عراق تحولات و چالشها عباس كاردان ، موسسه ابرار معاصر و كتاب نفت ، قدرت و امپراطوری عراق و برنامه جهانی آمریكا، لاری اورست با ترجمه اقبال ، نشر دیگر و …………و چندین و چند كتاب دیگر كه در آنها بر تاثیر گذاری مسائل نفت و انرژی بر اتخاذ سیاست خارجی قدرتهای بزرگ ، اشاره گردیده و در شماری از آنها به مقوله نفت خاورمیانه و كشورهای حوزه خلیج فارس ، بعنوان قطب انرژی جهان و كانون توجه قدرتهای بزرگ تاكید گردیده است .

همچنین مقالات بسیاری در این باب منتشر شده است كه می توان به مقاله هفت قاعده سیاست خارجی نفتی نوشته دكتر سعید میر ترابی ، مقاله طرح سی ساله واشنگتن برای كنترل نفت خلیج فارس نوشته رابرت دریفوس ترجمه مرتضی محیط و مقاله نقش نفت در حمله آمریكا به عراق نوشته یزدانی – محمود اوغلو ، كه در آنها بر قواعد سیاست گذاری قدرتهای بزرگ و رابطه میان آنها با كشورهای صادر كننده نفت و ابعاد ژئو پلیتیكی و ژئو اكونومیكی نفت خاورمیانه و حوزه خلیج فارس و كشور عراق ، پرداخته شده است .

تحولات جاری در دهه اخیر در حوزه نفت و انرژی و همچنین شكل گیری قدرتهای جدید منطقه ای و چالشها و بحرانهای ایجاد شده در خاورمیانه و تشكیل گروه های سلفی و افراطی و تروریست و را دیكال  ، از جمله مباحثی است كه كمتر منابعی به آن پرداخته است لذا این تحقیق سعی دارد با تكیه بر بنیان های اساسی حوزه نفت و انرژی به بررسی تحولات منطقه خلیج فارس و علی الخصوص كشور عراق پرداخته و جریانات حادث شده در این كشور و اثرات متقابل نفت و انرژی بر سیاست خارجی آمریكا را بررسی نماید و در این رهگذر نقش گروه داعش كه همگام با منافع ملی آمریكا حركت كرده و آسیب های جدی به زیر ساختهای كشور عراق و منطقه وارد آورده است را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد .

5-1) سئوال اصلی و سئوالات فرعی مرتبط با موضوع تحقیق

سئوال اصلی :  تسلط بر منابع و ذخایر نفت عراق و ایجاد بحرانهای سیاسی ، اقتصادی و نظامی با اتكاء بر در آمدهای نفتی حاصل از فروش نفت ارزان قیمت توسط گروه داعش ، چگونه باعث ادامه حیات این گروه خواهد شد ؟

سئوال های فرعی :

  • مهمترین راهبردهای انرژی در خلیج فارس و تاثیرات متقابل نفت و سیاست كدامند ؟
  • توسعه و پیشرفت عراق در همگرایی قومی و مذهبی است ویا تجزیه طلبی و تقسیم قدرت ؟
  • ژئوپلیتیك و ژئواكونومیك و ژئواستراتژیك نفت عراق چه نقشی در تحولات جاری این كشور دارد ؟
  • نقش آمریكا در تبیین تحولات حادث شده در عراق و شكل گیری گروه داعش چیست ؟

6-1) فرضیه

1-6-1 ) فرضیه اصلی : دسترسی به درآمدهای نفتی و منابع و ذخایر نفت عراق ادامه حیات گروه داعش را تقویت نموده و ضمن ایجاد بحران سیاسی و نظامی ، باعث اجرای نقشه شوم آمریكا در تجزیه عراق خواهد شد.

2-6-1)  فرضیه فرعی : ایجاد تفرقه های قومی و مذهبی در عراق با هدف تجزیه این كشور و كاهش قدرت حاكمه مركزی است .

3-6-1) فرضیه فرعی  : توسعه عراق در همگرایی قومی و وحدت سیاسی و هزینه كردن در آمدهای نفتی در زیرساختهای كشاورزی و صنعتی این كشور است . در حالیكه در حال حاضر این در آمدها هزینه جنگ و در گیری های  قومیتی می گردد .

7-1)  تعریف مفاهیم

ژئوپلیتیك – ژئواكونومی –ژئواستراتژیك – عراق و داعش – امنیت انرژی

1-7-1)  ژئو پلیتیك

مفهوم ژئوپلیتیك كه معادل فارسی آن “سیاست جغرافیایی ” است ، رویكرد یا دیدگاهی است برای تبیین سیاست بین المللی كه سعی دارد تا رفتار سیاسی و توانایی های نظامی را برحسب محیط جغرافیایی توضیح دهد . بر طبق این رویكرد ، ژئوپلیتیك با درجات مختلف بیانگر تاثیر جغرافیا بر امور سیاسی و تاریخی است(1988Plano&Alton,) . بنابر این ژئوپلیتیك توجه خود را بر عوامل جغرافیایی كه بر شكل گیری سیاست ها موثرند ، معطوف می دارد (میر حیدر، 1369،18)و در واقع دانشی است كه روابط میان دولت ها و سیاست های اتخاذ شده آنها در حوزه جغرافیا را مورد مطالعه قرار می دهد و تعریف علمی آن یك مفهوم تركیبی از سه عنصر اصلی  ، جغرافیا و قدرت و سیاست را شامل می شود . پس بطور خلاصه می توان گفت ” ژئو پلیتیك عبارت است از علم روابط متقابل جغرافیا ، قدرت و سیاست و كنش های ناشی از آن و تركیب آنها با یكدیگر ” (حافظ نیا ، 1385،37)

2-7-1)  ژئواكونومی

ژئواكونومی در ادبیات فارسی به مفهوم “جغرافیای اقتصادی” است و به سرزمین ها و جغرافیای طبیعی اتلاق می شود كه در اقتصاد جهانی نقش داشته باشد . تحلیل راهبردهای اقتصادی بدون در نظر گرفتن سود تجاری كوتاه مدت كه از طرف دولتها به منظور تقویت اقتصاد ملی یا بخش های حیاتی ان و به منظور بدست آوردن كلیدهای كنترل آن ، كه از طریق ساختار سیاسی اعمال می شود را ژئواكونومی می گویند . ژئو اكونومی از تركیب سه عنصر جغرافیا ، قدرت و اقتصاد تشكیل گردیده است و ژئواكونومی همانند ژئوپلیتیك می باشد كه در آن سیاست جای خود را به اقتصاد داده است(عزتی و ویسی ، 1385: 29 ) .

3-7-1 )  ژئو استراتژیك

ژئو به معنای جغرافیا و زمین و استراتژی به معنای راهبرد یا روش اجرا است كه دستیابی به اهداف و ماموریت ها را با استفاده از منابع و مقدورات ممكن می سازد. به عبارت دقیق تر استراتژی در تئوری و عمل به مفهوم استفاده و تهدید به استفاده از قدرت سازمان دهی شده ، برای كسب اهداف و مقاصد سیاسی است (1999:5،Gray). از این رو ژئو استراتژی اصطلاحا” به علمی گفته می شود كه وظیفه كشف روابط بین یك راهبرد و محیط جغرافیایی آن را دارد و با تعیین قلمرو جغرافیایی استراتژیهای نظامی را به منظور هدایت صحیح عملیات پایه ریزی می نماید . ودر واقع این علم راهبردی جغرافیایی است كه سیاست خارجی دولتها  و سازمانهای بین المللی ، با عنایت به عامل سرزمینی و توزیع جغرافیایی قدرت بر اساس آن شكل می گیرد .

4-71-1) عراق و داعش

عراق كشوری بزرگ و بازیگری مهم در عرصه بین الملل است این كشور با داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی نقش كلیدی در تامین انرژی جهان دارد و دومین كشور دارنده منابع نفت است و از لحاظ ساختار اجتماعی بافتی نا همگون دارد و از قومیتهای مختلف تشكیل شده است . از همین رو این كشور مورد تعرض بیگانگان و اشغال قرار گرفته است و عرصه تاخت و تاز قدرت های بزرگ ، برای دست یابی و سلطه بر منابع نفت و انرژی این كشور واقع شده است . حربه ها و دست آویز های مختلفی برای استقرار نظامی و تامین امنیت انرژی در این كشور بكار گرفته شده است و اخیرا این كشور دچار بحران های خشونت بار تروریستسی و گروه های به ظاهر مذهبی رادیكال گردیده است كه به شدت حاكمیت عراق و منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. این گروه تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و شام است كه فعالیت خود را ابتدا با نام جماعت التوحید و الجهاد با امضای یك پیمان وفاداری با اسامه بن لادن رهبر گروه القاعده آغاز كرد و در ابتدا سازمان خود را به نام پایگاه و مبنای جهاد در كشور دو رودخانه نام نهاد و سپس به مجمع شورای مجاهدین تغییر نام یافته و پس از آن در اوایل سال 2006 نام حلف المطلبین و چندی بعد نام دولت اسلامی عراق را برگزید و با شكل گیری بحران سوریه و انجام فعالیتهای نظامی در آن كشور به دولت اسلامی عراق و شام ” داعش ” تغییر نام داد گروه داعش یك سازمان تروریستی است كه با حمایت غرب به خصوص آمریكا و انگلیس و حمایت های مالی بعضی از كشورهای منطقه نظیر عربستان و قطر به رهبری ابومصعب زرقاوی تاسیس شده و هم اكنون تحت رهبری ابوبكر البغدادی بعنوان خلافت اسلامی قسمتی از كشور عراق و شهر موصل را به تصرف خود در آورده است و بر چاه های نفت این منطقه مسلط شده اند .

5-7-1 )  امنیت انرژی

بررسی های آماری بیانگر آن است كه میزان نیاز جهان و كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به انرژی در سالهای پیش رو همواره افزایش یافته و رو به تزاید خواهد گذاشت و اهمیت نفت بعنوان یك منبع انرژی برای حداقل سی سال آینده ادامه خواهد یافت . از همین رو قدرتهای بزرگ كه عمدتا كشورهای توسعه یافته و با مصرف انرژی بالا می باشند ، در صدد هستند كه این جریان و انتقال ، در یك مسیر مطمئن و با ثبات و كمترین آسیبی ادامه یابد . امپریالیسم آمریكا نیز بعنوان بزرگترین مصرف كننده انرژی جهان ، دغدغه ی چگونگی تامین نفت و انرژی را در سرلوحه سیاست گذاری خود قرار داده است و به دو جهت در برقراری امنیت انرژی و تامین با ثبات نفت قدم بر می دارد ، نخست اینكه دارای بزرگترین اقتصاد جهان است و به تبع آن بالاترین سطح مصرف انرژی و نفت در این كشور اتفاق می افتد و دوم اینكه برای تسلط بر رقبای خود و اعمال هژمونی اقتصادی و سیاسی ، می بایست نبض بازار نفت و شریانهای اصلی تامین را در اختیار داشته باشد تا بتواند در اعمال سلطه بر رقبای خود فائق آید . لذا در همین زمینه بحث امنیت انرژی همپای امنیت ملی آمریكا و تامین منافع ملی این كشور با رویكرد تامین امنیت انرژی پایش و دنبال می گردد .

8-1)  متغیرها

1-8-1 ) متغیر مستقل

-فروش نفت و درآمدهای نفتی

– ژئوپلیتیك و ژئواكونومیك نفت عراق

2-8-1)  متغیر وابسته

-بی ثباتی و بحران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:03:00 ب.ظ ]




3-1-1- بیان مساله اساسی تحقیق. 3

4-1-1- اهمیت و ضرورت تحقیق. 5

5-1-1- ادبیات و سوابق تحقیق. 5

6-1-1- اهداف مشخص پژوهش.. 7

1-6-1-1- هدف اصلی پژوهش.. 7

2-6-1-1- اهداف فرعی تحقیق. 7

7-1-1- سئوالات تحقیق. 7

1-7-1-1- سئوال اصلی. 7

2-7-1-1- سئوالات فرعی. 7

8-1-1- فرضیه های تحقیق. 7

1-8-1-1- فرضیه ی اصلی. 7

2-8-1-1- فرضیه ی فرعی. 7

9-1-1- تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی. 7

10-1-1- روش تحقیق. 8

11-1-1- متغیرهای مورد بررسی. 8

12-1-1- سازماندهی تحقیق. 9

بخش دوم: چارچوب نظری تحقیق. 10

1-2-1- چارچوب نظری تحقیق. 10

2-2-1-تاملی در مفهوم دولت.. 11

3-2-1- تعریف دولت.. 12

4-2-1- نظریه های دولت.. 13

1-4-2-1- دیدگاه افلاطون. 13

2-4-2-1- ماهیت دولت از نظر ارسطو. 13

3-4-2-1- ماهیت دولت از دیدگاه لاک.. 14

4-4-2-1- دیدگاه اپیکور. 15

5-4-2-1- رواقیون. 15

6-4-2-1- اندیشه های سیاسی روم درباره ی دولت.. 16

7-4-2-1- اندیشه های مسیحی در موضوع دولت.. 17

دانلود پایان نامه

 

8-4-2-1- اندیشه های توماس اکو ئیناس.. 18

9-4-2-1- اندیشه های ضد پاپ و دولت.. 19

5-2-1- دولت در اندیشه های عصر جدید 20

1-5-2-1- اندیشه های ماکیاول در مورد دولت.. 20

2-5-2-1- جنبش های دین زدائی و دولت.. 21

3-5-2-1- نظر یانژآنبدن در مورد دولت.. 22

4-5-2-1- دیدگاه هوگو گروسیوس.. 23

5-5-2-1- نظریات هابز در رابطه با دولت.. 23

6-5-2-1- مونتسکیو و دولت.. 24

7-5-2-1- دولت از دیدگاه روسو. 24

8-5-2-1- اگوست کنت ونگاه وی به دولت.. 25

9-5-2-1- مارکس و دولت.. 26

6-2-1- اشکال مختلف دولت.. 27

1-6-2-1- دولت های ملوک الطوایفی. 27

2-6-2-1- دولت پاتریمونیال. 27

3-6-2-1- دولت مطلقه. 29

1-3-6-2-1- ریشه های تاریخی پیدایش و زوال دولت مطلقه. 29

2-3-6-2-1- توجیه نظری پیدایش دولت مطلقه. 29

3-3-6-2-1- عوامل موثر بر پیدایش دولت مطلقه. 30

4-3-6-2-1- ویژگی های دولت مطلقه. 30

7-2-1- مفهوم مدرنیته. 32

1-7-2-1- مدرنیته در اندیشه ی ماکس وبر. 33

2-7-2-1- مفهوم دولت مدرن. 34

3-7-2-1- جامعه شناسی تاریخی دولت مدرن. 34

نتیجه گیری.. 36

بخش سوم: مبانی نظری هویت.. 37

مقدمه. 37

3-1- مبانی نظری هویت.. 37

این مطلب را هم بخوانید :

1-3-1-تعریف هویت.. 37

2-3-1- فلسفه وجودی هویت.. 39

3-3-1- مروری بر دیدگاه های نظری هویت.. 39

1-3-3-1- دیدگاه مدرنیستی. 39

2-3-3-1- دیدگاه جاوید انگاری یا کهن گرائی. 40

3-3-3-1- دیدگاه زیست شناختی. 41

4-3-3-1- دیدگاه مارکسیستی در تبین هویت ها 41

5-3-3-1- دیدگاه های کلاسیک در موضوع هویت.. 41

4-3-1- رویکردهای مدرن به هویت.. 42

1-4-3-1- نظریه آنتونی گیدنز. 42

2-4-3-1- نظریه فردریک بارث.. 43

3-4-3-1- پسا ساخت گرایی و هویت.. 43

4-4-3-1- مکتب کنش متقابل نمادین و هویت.. 43

5-3-1- انطباق و سازگاری هویتی. 45

6-3-1- مفهوم هویت ترکیبی. 46

7-3-1- عوامل موثر بر آینده هویت.. 47

8-3-1- بررسی رابطه ی قدرت و هویت.. 47

9-3-1- جهانی شدن و هویت.. 48

10-3-1- هویت قومی. 50

11-3-1- شکل گیری مفهوم دولت – ملت.. 51

12-3-1- هویت ملی و مفهوم آن. 54

نتیجه گیری.. 55

فصل دوم:ماهیت دولت در ایران

مقدمه. 56

1-2- فرهنگ سیاسی در ایران و ماهیت دولت در ایران. 56

2-2- فرهنگ سیاسی قبل از اسلام 56

3-2- فرهنگ سیاسی ایران بعد از اسلام 58

4-2- فرهنگ سیاسی ایران در دوره ی معاصر. 59

5-2- پیشینه ی ساخت دولت مدرن در ایران. 61

6-2- ساخت سیاسی دولت ملی در ایران. 62

7-2- نگاه پاتریمونالیستی به ماهیت دولت ایران. 65

فصل سوم: هویت ملی در ایران

مقدمه. 67

1-3- تاسیس هویت ملی در ایران. 67

2-3- هویت ایرانی در پرتو مدرنیسم 67

3-3- هویت ایرانی در پرتو مدرنیسم 68

4-3- فرآیند هویت سازی در ابتدای شکل گیری دولت مدرن. 68

5-3- بنیانهای سیاسی جامعهی سنتی ایران. 69

6-3- ورود اندیشه ناسیونالیسم به ایران. 70

1-6-3- ناسیونالیسم قومی در ایران. 71

7-3- هویت مدرن در پرتومدرنیسم ایرانی. 72

8-3- نقش نخبگان در توجیه هویت مدرن ایران. 73

9-3- نخبگان سیاسی وادبیات قوم مدارانه. 74

10-3- سیاست های قومی و تاثیر آن بر هویت ملی. 80

1-10-3- سیاست قومی دولت ایران در قبال اقوام 84

2-10-3- سیاست های قومی قبل ازدولت مدرن. 84

1-2-10-3- سیاسیت قومی در دوره ی قاجار. 85

2-2-10-3- سیاست های قومی دوران مشروطه. 85

فصل چهارم: نا کارآمدی دولت مدرن در ساخت هویت ملی

1-4- مراحل اولیه تشکیل دولت ملی در ایران. 88

2-4- سیاست قومی رضا شاه در ایران. 88

3-4- مصادیق سیاست های قومی رضا شاه در ایران. 92

4-4-توصیف وضع مناطق قومی در ایران بعد از رضا شاه 92

5-4- سیاست های قومی پهلوی دوّم 94

نتیجه گیری.. 97

منابع. 99

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده:

مفهوم دولت مدرن عبارت است از تغییر و تحولاتی است که نیمه دوم قرن هیجده و اوایل قرن نوزده در اروپا اتفاق افتاد و موج آن به کشورهای دیگر از جمله ایران رسید.  جنبش مشروطیت در ایران  که واکنشی در مقابل این تحولات  بود به دلایل متعددی نتوانست دولت مدرن در ایران  رابه معنای واقعی کلمه تشکیل دهدو به تبع آن هویت ملی راجایگزین هویت­های قومی و قبیله نماید. در عوض نوعی استبداد جایگزین آن گردید. به این دلیل ما شاهد تنوع تعاریف این نوع هویت در یک صد سال اخیر در جامعه ی ایران بودیم بطوری که اغلب در فرهنگ سیاسی ایرانیان به غلط هویت ملی با هویت نژادی و زبانی آمیخته می شود و تصوری صحیحی از آن تا کنون حتی نزد نخبگان سیاسی حاصل نشده است.

 

واژگان کلید: دولت مدرن- هویت ملی

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

در معنای جدید آن تقسیم­بندی جهان به واحدهای سیاسی بر اساس مرزبندی جغرافیایی منجر به خلق مفهومی به نام هویت ملی گردید. رفته رفته دولت­های جدید التأسیس با پذیرش هنجارهای سرمایه­داری و قوانین و مقررات اقتصاد جهانی، مطلق­گرایی سیاسی را کنار گذاشته و انعطاف بیشتری در پذیرش ارزش­های ناشی از مدرنیسم و لیبرالیسم در حوزه­های اجتماعی و اخلاقی از خود نشان دادند.

اما این وضع در کشورهای جهان سوم روند فوق­الذکر را طی نکرد و در بازه­های زمانی مختلف بین گشایش سیاسی و استبداد نوسان نمود. در ایران بعد از نهضت مشروطه، همراه با اولین مراحل پیدایش مدرنیته و تشکیل دولت شبه مدرن ملی تقابل بین سنت و مدرنیسم به خشونت گرائید و سطوحی از منازعات قومی و قبیله­ای همراه با تهاجم به کلیه­ی مظاهر سنت­گرایی از طرف دولت نوظهور، موجی از واگرایی قومی و قبیله­ای را در ایران فراهم آورد. ونتوانست مفهوم مدرن هویت ملی را به درستی جایگزین سایر هویت­های مادون، نظیر هویت زبانی، قومی، قبیله­ای، نژادی و مذهبی نماید. بدین ترتیب در همان اوایل پیدایش هویت ملی در ایران، نوعی چالش بین این هویت با سایر هویت­ها آغاز شد. پژوهنده در این تحقیق مدعی است که طرح مسئله­ی هویت ملی در ایران و تلاش برای نهادینه کردن آن از سوی دولت شبه مدرن رضا خان، به درستی انجام نگرفت و به جای آن هویت قومی از سوی دولت و نظریه پردازان آن زمان تبلیغ و تثبیت شد. بعدها این برداشت از ظهور مشروطه تا پیدایش انقلاب اسلامی از سوی بسیاری از اندیشمندان، نظریه پردازان و سیاست­مداران مورد تائید قرار گرفت و تا کنون هیچ مصالحه­ای بین نخبگان سیاسی حاکم و سایر اقلیت­های قومی بر سر این مفهوم حاصل نشده است.

از سوی دیگر، به دلیل اینکه در ساخت سیاسی ملت – دولت زندگی می­کنیم، ضروری است که بدانیم چه نسبتی میان هویت­های مختلف با هویت ملی برقرار می­شود و تا چه حد امکان یافتن راه­های گریز برای جلوگیری از اختلاف بین آنها وجود دارد، به گونه­ای گه هیچ سطحی از هویت سطوح دیگر را تحت الشعاع قرار ندهد.

 

 

 

 

 

 

 

فصل یک: کلیات تحقیق

بخش اول: کلیات تحقیق

1- 1- عنوان تحقیق

1-1-1- عنوان به زبان فارسی

بررسی رابطه بین تاسیس دولت مدرن در ایران و هویت ملی

2-1-1- تعداد واحد پایان نامه

3-1-1- بیان مساله اساسی تحقیق

هویت ملی و دولت مفاهیم مدرنی هستند که در اثر تغییر و تحولات قرن 17 وارد حوزه ی علوم انسانی شدند به این ترتیب که دولت در سه حوزه ی اقتصادی شامل توسعه صنعتی و رشد نظام سرمایه داری به همراه درهم ریختگی اقتصاد سنتی و ایجاد بازار ملی و هم در حوزه ی علوم سیاسی متاثر از انقلاب فرانسه و دیدگاه­های مونتسکیو و در بعد فرهنگی مدیون توسعه ی تکنولوژیکی وسایل ارتباط جمعی و آموزش همگانی پدیدار شد. بنابراین دولت مدرن در اروپا حاصل ضرورت­ها و تکامل در سه حوزه ی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بعد از انقلاب صنعتی بود. برای تشکیل چنین دولتی فرآیندهای زیر طی شده اند.

1-مرحله ملت سازی[1]

2-مرحله دولت سازی[2]

3-تدوین معیارهای صحیح جهت توزیع عادلانه ی منابع

4-ترک علایق ماقبل مدرن و سیاست گذاری خارج از علایق شخصی و گروهی.

برای طی مراحل فوق مستلزم ضروریات ساختاری برای رسیدن به یک جامعه ی ملی است بدیهی است این مراحل جنبه ی انتزاعی نداشته بلکه در یک زمینه ی اجتماعی و فرآیندی تجربی به همراه گذر از یک مرحله­ی آزمون و خطا و رسیدن به خرد جمعی یا رسیدن به یک هم رایی درباره تعاریف مشترکی نظیر فرد، جامعه، مالکیت، سیاست قدرت و… می باشد.

اما هویت ملی به تبع تشکیل دولت­های مدرن بوجود آمد چرا که تا قبل از پیدایش دولت­های مدرن، آنچه که ساخت سیاسی جوامع را تشکیل می داد، مرزبندی­های قومی بود. اما زایش هویت ملی به عنوان پدیده­ای اجتماعی و سیاسی، خود آگاه و مستقل و تکوین این هویت و تحقق آن در چارچوب دولت­های ملی جدید، بستگی به میزان رعایت حقوق شهروندی و برابری انسان­ها به عنوان عضوی از یک دولت ملی دارد. هر اندازه مفهوم هویت از عناصر نژادی، زبانی، قومی، قبیله ای، دینی، طبقاتی، جنسی و تباری فاصله گیرد به مفهوم هویت ملی و مفهوم مدرن ملت نزدیک می شود و از واگرایی ملت کاسته می گردد.

در ایران قبل از شکل گیری دولت مدرن یا شبه مدرن، رؤسای قبایل، طوایف و عشایر در مناطق جغرافیایی دارای اختیارات و قدرت زیادی بودند حتی تمرکز گرایی دولت ایلی قاجار هم نتوانست از حوزه نفوذ و قدرت این رهبران بکاهد زیرا این دولت، دولتی ملوک الطوایفی بود و از لحاظ نظامی و مالی به قبایل و رؤسای آنها اتکا داشت آنچه که در ایران باید اتفاق می افتاد تضعیف هویت های مادون و برجستگی هویت مافوق (هویت ملی) نسبت به سایر هویت ها است. گر چه انقلاب مشروطه تا حدودی توانست زمینه ساخت هویت ملی را در شکل جدید آن در فرهنگ سیاسی ایران رواج دهد، اما به دلایلی چند از قبیل فقر، بی سوادی، جدایی جغرافیایی و همه گیر نبودن نهضت، این مفهوم نتوانست در ذهن عامه مردم ایران نضج گیرد و عاقبت در اثر برخورد با دیوار ستبر سنت گرایی متلاشی شد آنچه بعد از شکست جریان مشروطه خواهی رخ داد، بر خلاف شکل گیری دولت­های قرن 17 و 18 اروپا که حاصل سنتز نیروهای داخلی بود، نوعی یورش همگانی و تضاد خشونت آمیز بین آنچه در ظاهر مدرن است و آنچه که سنتی می نمود. حاصل این تضاد عدم امکان زیست سیاسی پایدار و مبتنی بر گفتمان معقول ومشارکت جو بین دولت و سایر اقوام ایرانی است یورش خشونت آمیز به نظم سنتی چند ساله و تلاش سرکوب گرایانه ی رضا خان به منظور ایجاد یک جامعه ی فارغ از سنت دقیقاً بر خلاف مدل­های غربی ایجاد دولت –ملت بود چرا که در مدل غربی دولت از دل دگرگونی­های نظام سنتی بیرون آمد. در این تحقیق پژوهنده مدعی است که سنتز دولت – ملت و پیدایش مفهوم هویت ملی در ایران حاصل یک توافق همگانی نبود بلکه در اثر سرکوب و تضاد بوجود آمده است .پروسه ی ساخت هویت ملی از همان ابتدا گروه­های قومی و قبیله ای ایران را به چالش کشید و نوعی مقاومت منفی در مقابل تکوین هویت ملی در معنای مدرن آن ایجاد نمود نتیجه ی این فرآیند نگاه غیر خودی به مفهوم دولت از سوی جامعه ی قومی ایران بود بطوری که بین هویت ملی در معنای صحیح آن و سایر هویت ها ایجاد شکاف عمیق نمود در نتیجه پروژه ی توسعه در تاریخ ایران به دلیل این ساخت متباین نتوانست خلا ایجاد شده بین دولت و ملت را پر نماید.

هر چند که رضا خان و بعد از وی فرزندش تلاش فراوانی نمودند تا مولفه های هویت ملی را از افسانه­های ایران باستان بگیرند و این خلا هویتی را پر نمایند، اما به دلیل تصنعی بودن این اسطوره ها و تکریم و تقدس آنها از سوی قدرت مرکزی مورد پذیرش عموم قرار نگرفتند وعاقبت در اثر چالشی های داخلی و خارجی این مفاهیم همراه با رویداد انقلاب اسلامی در ایران متلاشی شدند.

آنچه که در پژوهش فعلی مورد نظر است دریافت رابطه ی بین تشکیل دولت مدرن در ایران و افزایش یا کاهش همگرایی ملی است در این تحقیق دولت مدرن در ایران به دولتی اطلاق می شود که بعد از شکست انقلاب مشروطه و رسیدن رضا خان به قدرت آغاز می شود و سعی در ایجاد وحدت ملی بر اساس مرزهای جغرافیایی ایران دارد محقق به دنبال دریافت و فهم این رابطه است که اساسا دولت مدرن در ایران به معنی و مفهوم واقعی آن تشکیل شده است یا خیر؟ و اگر هم تشکیل شده باشد زایش هویت ملی در ایران چگونه بوده است؟

4-1-1- اهمیت و ضرورت تحقیق

از آنجایی که مفاهیمی مانند هویت، ملت و دولت مفاهیمی سیال بوده و از جامعه ای به جامعه ی دیگر تا حدودی متفاوتند، راه را بر برداشت های متفاوت از این مفاهیم باز می کنند و هر گروه و یا تفکری بر حسب اصول و مبادی و فلسفه وجودی خود گاهی تعریف های متباین از اصطلاحات بالا را با سایر احزاب و گروه­های دیگر ارائه می نماید.

وجود این برداشت های متفاوت بخصوص هنگامی که جامعه ملی متکثر باشد و حاکمیت در دست یک گروه قومی خاص قرار گیرد سبب تضاد و افزایش واگرایی در این جامعه می شود. بدین ترتیب اهمیت اتفاق نظر بر تعاریف مشترک از مفاهیم فوق سبب می شود تا فضای سیاسی آن جامعه برای پذیرش و مشارکت سایر گروه­های قومی شفاف­تر شود و راه را برای مشارکت گروه­های مختلف و تشکیل جامعه مدنی مبتنی بر تفاهم و انعطاف پذیری هموار نماید.

5-1-1- ادبیات و سوابق تحقیق

پژوهش­های متعددی در زمینه تفاهیم دولت، هویت، ملیت و قومیت تاکنون توسط پژوهش گران داخلی و خارجی صورت گرفته و یک بُعد یا ابعاد مختلف این مفاهیم را مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار داده اند. بعضی از این دیدگاه­ها واقع بینانه تر بوده و به دور از تعصبات قومی و یا نژادی به مسئله هویت دولت توجه داشته اند. بعضی هم با فرض یکسان بودن تحولات جهانی گرایش به تعمیم پذیری نتایج ملاحظات گروهی و قومی و با توجه به هویت های تاریخی اقدام به بررسی موضوع نموده اند از جمله ی این منابع:

  • الطائی، علی، بحران هویت قومی در ایران؛ موضوع این کتاب قبل از اینکه سیاسی باشد، فرهنگی است. نویسنده ضمن توجه به تنوع قومی و فرهنگی در ایران عدم توجه به این مسئله از سوی سازمان­های رسمی و غیر رسمی را موجب بحران هویت در این کشور شده است.
  • احمدی، حمید، قومیت و قوم گرایی در ایران، افسانه یا واقعیت. در این اثر ضمن توجه به مفاهیم و اصطلاحات بکار گرفته شده در مطالعات قومی در خاورمیانه و ایران مسئله تفکیک نژادی را رد می کند و آن را حاصل ذهنیت پردازی می داند.
  • حمید، احمدی، ایران هویت، ملیت، قومیت. شامل مجموعه ای از مقالات است که پیرامون مسائل قومی و هویتی در ایران نوشته شده است.
  • صدر، ضیاءالدین، کثرت قومی و هویت ملی ایرانیان: اهمیت این اثر در ارائه تعریف منطقی از هویت ملی در ایران در مقابل سایر هویت های هشت گانه می باشد. نویسنده ضمن به نقد کشیدن دیدگاه­های ناسیونالیستی در ایران، عامل اصلی گرایش­های قومی را تفسیر غلط از مفهوم ملت و هویت می داند که توسط مدرنیست های قوم گرای ایران ارائه شده است. این کتاب می تواند اثر مفیدی در تصحیح مفهوم هویت ملی در ایران باشد.
  • حیسنی، جواد، جامعه شناسی وفاق اجتماعی و اقلیت های قومی در ایران. در این اثر ضمن دارا بودن طرح نظری در زمینه ی جامعه شناسی وفاق اجتماعی در ایران به مفهوم توسعه در مناطق مختلف ایران اشاره کرده است. همچنین تاثیر گروه قومی حاکم بر وفاق یا واگرایی قومی رابررسی کرده است.
  • برتون، رولان، ترجمه ناصر فکوهی، این کتاب به عنوان یک منبع پایه در بخش مطالعات قومی در حوزه سیاسی کاربرد دارد. در این اثر هویت قومی و نقش عواملی چون زبان و جغرافیا در ساخت هویت مورد بحث قرار گرفته است همچنین جایگاه دولت در رابطه با اقوام و مدیریت چالشهای قومی در جهان امروز در حوزه ی وسیع جهانی مورد توجه قرارداده است.
  • بیگدلو، رضا، باستان گرایی در تاریخ معاصر ایران: این اثر از معدود آثاری است است که چهره واقعی ناسیونالیسم ایرانی را در رابطه با اقوام ایرانی آشکار می کند. نویسنده ی کتاب آغاز این ایدئولوژی را بطور رسمی از اواخر دوره ی قاجاریه می پندارد گر چه وجود آن را در تاریخ ایران ناشی از شکست­های پی در پی ایرانیان و حقارت ناشی از آن می داند وی ضمن طرح ایده های قوم گرایان ایرانی در ادبیات و تاریخ معاصر ایران معتقد است که این گرایش­های ناسیونالیستی حاصل تحولات مغرب زمین بوده که به سمت رادیکالیسم قومی و نژادی فارس گرایانه سوق داده شده و به جریانی خود محور و ضد دموکراسی تبدیل گردیده است. این جریان نقش مهمی در ساخت دولت – ملت در ایران ایفا نموده و رابطه دولت-ملت را از شکل دموکراتیک آن به شکل استبدادی رهنمون نموده است.

6-1-1- اهداف مشخص پژوهش

1-6-1-1- هدف اصلی پژوهش

بررسی رابطه ی تاسیس دولت مدرن و شکل گیری هویت ملی

2-6-1-1- اهداف فرعی تحقیق

الف: آشنایی با ساخت دولت مدرن در ایران

ب: آشنایی با چگونگی شکل گیری هویت ملی

ج: آشنایی با عوامل موثر بر عدم شکل گیری هویت مدرن در ایران

7-1-1- سئوالات تحقیق

1-7-1-1- سئوال اصلی

تاسیس دولت مدرن در ایران چگونه سبب عدم شکل گیری هویت ملی گردید

2-7-1-1- سئوالات فرعی

الف: ساخت دولت مدرن در ایران چگونه بوده است؟

ب: تاچه اندازه هویت ملی ایران به تبع تاسیس دولت ملی شکل گرفته است؟

8-1-1- فرضیه های تحقیق

1-8-1-1- فرضیه ی اصلی

ساخت دولت مدرن در ایران مانع شکل گیری هویت ملی شده است.

2-8-1-1- فرضیه ی فرعی

فرضیه اول: ساخت دولت مدرن در ایران غیردموکراتیک و اجباری بوده است.

9-1-1- تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی

دولت مدرن : شکل جدیدی از دولت است که حاصل انقلاب­های دموکراتیک اواخر قرن 18 و ابتدای قرن 19 یعنی انقلاب فرانسه در 1789 و سپس سایر انقلاب­های اروپایی می باشد. این دولت برخلاف دولت­های باستانی مشروعیت خود را از خداوند یا اشرافیت خونی نمی گیرد بلکه حاصل تفاهم عمومی است.

در این فرایند (دولت سازی) قدرت­های محلی تضعیف شده یا بطور کلی تحت الشعاع یک قدرت مرکزی قرار می گیرند بطور کلی فرایند دولت-ملت سازی مدرن عبارت است از گذر از هویت های سنتی-

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:03:00 ب.ظ ]




1-5-متغیرهای تحقیق: 4

1-6-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق : 4

1-7-حدود و ثغور تمركز بحث : 5

1-8-تعریف واژه ها و اصطلاحات: 5

1-9-ادبیات و سوابق پژوهش: 5

1-10-جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق: 6

1-11-نوع روش تحقیق : 6

1-12-سازماندهی پژوهش: 6

فصل دوم:چارچوب تئوریک

2-1-حزب چیست؟ 9

2-2-خاستگاه احزاب سیاسی 10

2-3-نظریات ساموئل هانتینگتون درباره ی نهادمندی احزاب 13

2-4-تاریخچه احزاب در ایران: 15

2-5-علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران: 20

فصل سوم: ایران بعدازجنگ جهانی دوم

3-1-تأثیر حضور نیروهای خارجی در ایران در سال های اولیه سلطنتمحمدرضا شاه: 30

3-2-مساله نفت و رقابت قدرت ها: 31

3-3-واکنش دولت شوروی و غائله آذربایجان: 35

3-4-نفت شمال در کنفرانس یالتا: 36

3-5-حزب توده: 37

3-6-فرقه ی دموکرات آذربایجان: 39

3-7-حزب دموکرات کردستان: 40

3-8-دلایل اهمیت نفت ایران برای شوروی: 41

فصل چهارم: قوام وتشکیل دولت او (25بهمن1324تا5دی1326)

4-1-زندگی نامه  احمد قوام: 44

4-2-سفرقوام به مسکو: 46

4-3-جهانی شدن بحران اذربایجان: 49

4-4-متن موافقت نامه ی قوام – ساد چیکف بهشرح زیربود: 52

 

4-5-تشکیل کابینه ائتلافی مرکب ازاحزاب توده،ایران ودموکرات: 54

4-6-قوام وچرخش به راست: 58

4-7-سقوط حکومتهای اذربایجان وکردستان: 63

4-8-انتخابات مجلس پانزدهم: 64

فصل پنجم: حزب دموکرات قوام

5-1-ریشه های اولیه تشکیل حزب دموکرات: 71

5-2-نطق رادیویی قوام درباره تشکیل حزب دموکرات: 73

5-3-علل تشکیل حزب دموکرات: 78

5-4-رهبران حزب دموکرات ایران: 79

5-5-برنامه های حزب دموکرات ایران: 81

5-6-حزب دموکرات وانتخابات مجلس پانزدهم: 89

5-7-بروز اختلاف درحزب دموکرات: 91

5-8-سقوط دولت قوام وفروپاشی حزب دموکرات: 94

5-9-نتیجه گیری 108

پیوست ها 111

منابع: 130

 

چكیده :

حزب دموكرات ایران (قوام )، ازجمله احزابی بود كه درپی سقوط بر رضا خان درایران تشكیل گردید.این حزب درسال 1325توسط نخست وزیر وقت ایران ، احمد قوام تشكیل گردید سوال اصلی این پژوهش اینست ك زمینه های شكل گیری حزب دموكرات ایران (قوام)چه بود.؟وفرضیه اصلی این پژوهش اینست كه حزب دموكرات ایران ( قوام) جهت مقابله با نفوذ روزافزون حزب توده، فرقه دموكرات اذربایجان وفرقه ی كومله كردستان تشكیل گردید. چهارچوب تئوریك  این مبحث ازآرای ساموئل ها نتینگتون دانشمندمعروف امریكایی دركتاب سامان « سیاسی درجوامع درحال دگرگونی » گرفته شده است. وی دراین كتاب از شاخص نهادمندی برای تعیین پایداری وثبات احزاب استفاده میكند .ویكی از شاخص های نهادمندی اینست كه حزب پس از رفتن رهبر یا بنیانگذار اولیه ، همچنان دوام داشته با شد .درموردحزب دموكرات ایران (قوام) ما شاهدیم ك پس از رفتن قوام ، این حزب ازهم  می پاشد . این ب دان معناست كه حزب فاقد نهادمندی بوده است . اصولا درتاریخ معاصر ایران ، به دلایل مختلفی كه در این مبحث بدان پرداخته شده است.  احزاب فاقد كارآمدی لازم بوده اند ونتوانسته كاركرد ودوام لازم را داشته باشند این پژوهش با مطالعه ی موردی حزب دموكرات ایران (قوام )به دنبال بررسی بعضی علل وعوامل نا كارامد ی احزاب درتاریخ معاصرایران میباشد.دراین پژوهش ،پژوهشگرسعی می نماید ازطریق منابع كتابخانه ای ، مجلات معتبر به جمع آوری اطلاعات بپردازد.این پژوهش در5 فصل ویك نتیجه گیری تنظیم گردیده است.

واژگان كلیدی:

حزب دموكرات ایران ، احمد قوام، حزب توده، فرقه ی دموكرات اذربایجان، سیدجعفر پیشه وری

 

 

 

این مطلب را هم بخوانید :

 

 

 

 

 

فصل اول

کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-1-بیان مسأله:

اوضاع آشفته ی کشور در اواخر عمر مجلس چهاردهم ، این مجلس را به فکر تعیین نخست وزیری مقتدر انداخت ، که در نهایت پس از کش و قوسهای فراوان احمد قوام ،سیاست مدار قدیمی و کار کشته مقام نخست وزیری را در دست گرفت . نفوذ روز افزون اتحاد جماهیر شوروی در ایران ، اوضاع در هم ریخته کردستان ، و تهدید قاضی محمد ، تشکیل فرقه دموکرات در آذربایجان و قدرتمند تر شدن روز افزون حزب توده در صحنه سیاسی ایران، و عدم خروج نیرو ها ی شوروی پس از خاتمه جنگ جهانی دوم، همه از دلایلی بود که احمد قوام را کاندیدای مناسبی برای پست نخست وزیری ، جهت مقابله با این مشکلات نموده بود . قوام در سال 1325 سازمانی به نام حزب دموکرات ایران تشکیل داد. وی با تشکیل این حزب در فکر شکست نامزد های سلطنت طلب و طرفدار انگلیس در انتخابات مجلس پانزدهم و در عین حال ربودن فرصت های مناسب از دست نیروهای حزب توده بود . در واقع برای تمام افرادی که خطر حزب توده و احزاب چپ را بالای سر خود حس میکردند ، تشکیل حزب دموکرات مژده بزرگی بود . قوام با انتخاب عنوان حزب دموکرات در نظر داشت این حزب را جانشین فرقه دموکرات قدیم ، و رقیب فرقه دموکرات آذر بایجان نشان دهد . حزب دموکرات در برنامه خود خواستار اصلاحات گسترده اقتصادی ، اجتماعی و اداری بود . این برنامه ((تجدید نظر اساسی در نیروهای امنیتی کشور را وعده میداد.)) در این برنامه همچنین توزیع زمینهای دولتی ، اعطای حق رای به زنان ، تشکیل انجمن های ایالتی مقرر در قانون اساسی ، ساخت مدارس و در مانگاه ها ،واجرای پروژه های آب رسانی روستایی نیز وعده داده شده بود. کمیته مرکزی حزب از دو گروه اشراف شمالی ضد انگلیس و روشنفکران تند رو غیر توده ای تشکیل میشد . حزب شعبات استانی ، ناحیه ای ، و محلی وسازمانهای زنان و جوانان و سازمان شبه نظامی ایجاد کرد . و فراکسیونی منضبط تشکیل داد . البته حزب دموکرات آگاهانه ازجنبش کارگری دوری می جست تا باعث دشمنی حزب توده نشود . هنگامی که با تشکیل حزب دموکرات ،هشتاد کرسی از مجلس پانزدهم به دست کاندیدا های حزب دموکرات افتاد ، حزب دموکرات به اوج موفقیت های خود رسید . ولی شتابی که قوام برای تضعیف حزب توده و شاه داشت ، باعث گشته بود که وی افراد مختلفی را به داخل حزب بیا ورد ، و همین امر منجر به تضاد و شکاف فراوانی در حزب گشت . واین اختلافات و کناره گیری از حزب ، اکثریت قوام را از بین برد. و در نهایت منجر به استعفای قوام از نخست وزیری شد.با رفتن قوام ، شکاف های بیشتری در بین دموکراتها پیش آمد. و در نهایت طرح بلند پروازانه قوام برای ایجاد سازمان سیاسی منضبط و احتمالا دولت تک حزبی راه به جایی نبرد .

 

1-2-اهداف مشخص تحقیق (شامل اهداف آرمانی، کلی، اهداف ویژه و كاربردی):

بررسی علل ظهور و افول حزب دموکرات ایران (قوام) در دهه 1320 در عرصه سیاسی ایران و بررسی علل ناپایداری احزاب در ایران معاصر ، و نقش فرهنگ سیاسی مردم در نا پایداری احزاب در ایران معاصر.

1-3-سوال اصلی :

روند روبه تزاید نفوذ اتحاد جماهیر شوروی و قدرت یابی احزاب چپ در ایران ، در دهه 1320 چه تاثیری برشکل گیری حزب دموکرات ایران (قوام) داشته است ؟

 

1-4-فرضیه اصلی:

شکل گیری حزب دموکرات ایران (قوام) توسط احمد قوام ، نخست وزیر وقت ایران ، به منظور مقابله با نفوذ روز افزون اتحاد جماهیر شوروی واحزاب چپ در ایران صورت گرفته بود .

 

1-5-متغیرهای تحقیق:

متغیر مستقل: زمینه های شکل گیری حزب دموکرات ایران.

متغیر وابسته:در عرصه سیاسی ایران در دهه 1320.

 

1-6-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق :

با توجه به نا پایداری احزاب در ایران معاصر و گذشت سالها از تشکیل پارلمان و اولین احزاب در ایران ، این تحقیق،  به بررسی آسیب شناسانه فراز و فرود حزب دموکرات ایران (قوام)می پردازد،  و این تحقیق ، به دنبال بعضی علل ناپایداری احزاب در ایران معاصر ، از جمله نقش فرهنگ عمومی در ناپایداری احزاب در ایران معاصر میپردازد .

 

1-7-حدود و ثغور تمركز بحث :

محدوده زمانی و مكانی این تحقیق ایران در سالهای بین 1320 تا 1326 در دوره محمدرضا شاه می باشد.

 

1-8-تعریف واژه ها و اصطلاحات:

حزب دموکرات ایران  : حزبی که در سال 1325توسط احمد قوام ، نخست وزیر وقت ایران تشکیل شد .

حزب توده : حزبی که بعد از سقوط رضا شاه در ایران تشکیل شد وگرایشات شدیدی به اتحاد جماهیر شوروی و کمونیسم داشت .

احمد قوام : از رجال سیاسی قدیمی ایران ، که پنج دوره به مقام نخست وزیری رسید، و موسس حزب دموکرات ایران (قوام ) در سال 1325 بود .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

1-1- بیان مساله:

 در یکی دو دهه اخیر بنیادگرایی و فرقه­گرایی مذهبی در پاکستان از رشدی چشم­گیر برخوردار بوده است؛ به طوری که این کشور امروزه به مرکز بنیادگرایی و افراطی­گری در آسیا شهره است. یکی از جلوه­های افراطی­گری در پاکستان، شکل­گیری گروهی است که به اصطلاح طالبان پاکستان یا تحریک طالبان پاکستان نامیده می­شود. این گروه به لحاظ ریشه­ها، ایدئولوژی و جهت­گیری عینی پیچیدگی خاص دارد و با القاعده و طالبان افغانستان از منظر تشکیلاتی و فکری گره خورده است (احمدی، 1391). دیدگاه معمول درباره­ی طالبان بسیار ساده نگرانه است بدین دلیل که آن سازمان قادر بوده است پایه­های خود را بر شبکه­های قومی خویشاوندی بنا نهد (توماس اچ، 2007). با نگاهی گذرا به ساختارهای جامعه پاکستان به این نتیجه خواهیم رسید که شرایط جامعه خود مهیاکننده ظهور و رشد جنبش­ها از جمله طالبان بوده است.

در واقع از زمان تأسیس کشور پاکستان به مثابه سرزمینی اسلامی در سال1947 و انتخاب نام جمهوری اسلامی برای این کشور در نخستین قانون اساسی سال1956، مذهب، هویت و دمکراسی در آن به هم پیچیده و گره خورده­اند. حکومت­های نظامی و غیرنظامی، احزاب سیاسی مذهبی، سکولار و جنبش­های با موضوعات و منابع مختلف، برای افزایش سطح مشروعیت و حمایت از منافع سیاسی، اقتصادی و طبقاتی خود از اسلام استفاده کرده­اند. در پاکستان اسلام به طرق مختلفی برای مشروعیت بخشی به حکومت و اپوزیسیون و همین طور عقلانی­سازی دامنه­ی انتخاب­ها از دموکراسی گرفته تا اقتدارگرایی دینی وسیاسی، مورد بهره­برداری قرارگرفته است. پاکستان در سرتاسر تاریخش دست به گریبان معنای هویت اسلامی­اش بوده است. مروری بر نقش اسلام در پاکستان نشان­دهنده­ی کاربردهای متنوع و اغلب متعارض از اسلام، پیوند آن با ادعاهای دموکراتیک و در اغلب موارد توان بالقوه­ی آن برای ایجاد تفرق به جای وحدت است. در دوره­ای که بسیاری نگران اسلام سیاسی و سازگاری آن با دموکراسی­اند، پاکستان الگویی از نقش دین در مهندسی حکومت برای دولت­سازی و همچنین توان سازمان­های اسلامی برای مشارکت در نظام سیاسی ارایه می­کند. رابطه­ی اسلام و دموکراسی در پاکستان اغلب صوری بوده تا جوهری، و متأثر از واقعیت­های سیاسی بوده است تا نیرویی ناظر و کنترل­کننده (اسپیزیتو، 1392). این کشور از آغاز تاکنون مهد پرورش جریان­های اسلامی بوده است. در واقع، ساختارهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی و…در کنار عوامل بیرونی به مثابه شرایط تسهیل­کننده ظهور این پدیده بوده­اند.

شرایط موجود در جامعه­ی پاکستان از جمله شکست طرح دولت و جامعه اسلامی، شرایط اسفبار اجتماعی و اقتصادی، متغیرهای ژئوپلیتیک، نقش اختلافات قومی و فرقه­ای و نسلی از مردان

جوان ناراضی که در سیستم مدارس سنتی غیرمنعطف درس خوانده بودند؛ همگی باعث تسریع در روند شکل­گیری این گروه شدند. با توجه به شرایط محیطی، ساختاری و سطح توسعه مناطقی از پاکستان که پناهگاه و محل ظهور گروه طالبان پاکستان است (شمال وشمال غربی پاکستان)، افزایش سطح توقعات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مردم در این منطقه و عدم تغییر وضع موجود و نبود امکانات مقتضی باعث بروز ناامیدی در بین افراد جوانی شد که اکثرشان در مدارس مذهبی تحصیل می­کردند. این احساس ناامیدی در بین این افراد به عنوان جرقه­ای بود که آتش خشم آنها را روشن کند. حمایت­های مختلف درونی و بیرونی از جنبش طالبان به مثابه­ی سوختی بود که این آتش را شعله­ور­ تر و پایه­های آن را تثبیت کرد (احمدی، 1391). در واقع ساختارها و نهادهایی که ما مسلم و طبیعی می­پنداریم خود محصول مجموعه­ای از فرایندهای اجتماعی پیچیده است و همیشه باید نهادهای امروز و از جمله طالبان پاکستان را در ساختارهای بنیادین این جامعه جستجو کرد. تحقیق حاضر درنظر دارد که شکل­گیری و قدرت­گیری طالبان پاکستان را در بستر روابط زمینه­مند داخلی و خارجی بررسی نماید و ریشه­های پدیده مزبور را در دل دلایل تاریخی جستجو نماید.

 

1-2- اهمیت وضرورت تحقیق:

اهمیت موضوع فوق و انگیزه­ی اینجانب از انتخاب این موضوع، بررسی جنبش طالبان و عوامل بسترهای بوجود آورنده آن در پاکستان و ساختار داخلی و عملیاتی این گروه که در جستار پیش­رو تجزیه و تحلیل می­شود؛ می­تواند درآینده نظم وامنیت داخلی پاکستان و به تبع آن بر کل منطقه تأثیرگذار باشد وآن را به چالش بکشد. علاوه بر این مسئله، تازگی موضوع و به روز بودن آن نیز عامل دیگری بوده است که این موضوع را برای پایان­نامه انتخاب نمایم. البته لازم به ذکراست که علاقه­مندی محقق به مسایل جنبش­های اسلامی معاصر مزید بر علت شده است تا در جهت شناخت این جنبش­ها تلاشی شده باشد. تاریخ پرفراز و نشیب پاکستان و جنبش­های اسلامی درآن همواره مسیری از تعارض و رقابت را به همراه داشته است. این وضعیت به عنوان یک مسئله مهم در روابط منطقه­ای و حتی بین­المللی به صورت یک نیاز تشخیص داده شد. ازطرفی به دلیل همسایگی پاکستان با جمهوری اسلامی ایران و تأثیر جنبش­های بنیادگرا در مرزهای ایران بر امنیت ملی کشورمان، شناخت ساختار قدرت و جریان­شناسی این جنبش­ها از اهمیت زیادی برخوردار است.

1-3- اهداف تحقیق:

اهداف اصلی تحقیق:

 

شناخت علل و عوامل مؤثر بر شکل­گیری طالبان پاکستان؛

اهداف فرعی تحقیق:

زمینه­های تاریخی افراط­گرایی در پاکستان؛

تأثیر آموزه­های سلفی بر شکل­گیری طالبان پاکستان؛

شناخت علل و عوامل مؤثر بر شکل­گیری طالبان پاکستان؛

بررسی زمینه­های تاریخی افراط­گرایی در پاکستان؛

 

1-4- سوالات تحقیق:

سوال اصلی پژوهش:

علل و عوامل مؤثر بر شکل­گیری و رشد طالبان پاکستان چه بوده است؟

سوالات فرعی پژوهش:

زمینه­های تاریخی شکل­گیری گروه  طالبان پاکستان کدامند؟

تأثیر آموزه­های سلفی بر شکل­گیری و رفتار طالبان پاکستان چیست؟

روابط طالبان پاکستان با گروه­های بنیادگرای افراطی از قبیل القاعده چگونه است؟

 

1-5- فرضیات تحقیق:

فرضیه­ی اصلی تحقیق:

ترکیب سنت­های فرهنگی و قومی پاکستان با مذهب اسلام در کنار استفاده ابزاری از دین توسط دولت و دخالت­های خارجی از عوامل اصلی ظهور و قدرت­گیری طالبان در پاکستان بوده است.

فرضیات فرعی تحقیق:

درکنارعوامل بیرونی، از جمله، تأثیرپذیری از طالبان افغانستان و کمک­های مالی عربستان در گسترش مدارس مذهبی پاکستان، ایدئولوژی­های وهابیت و دیوبندی، ماهیت قومی و فرقه­ای، وضعیت مناطق قبایلی، ازعوامل تاریخی شکل­گیری طالبان پاکستان محسوب می­شوند. درواقع، تاکید بر سیره سلف صالح از اصحاب و تابعین مبنای آرای سیاسی و افکار دینی طالبان را تشکیل می دهد و عمل خود را مطابق با سنت و صحابه می­دانند و برروی سلفیه سیاسی- جهادی تاکید ویژه­ای دارند. با وجود این ریشه­های تفکرات طالبانیسم بر بستر اندیشه­ی سلفی استوار است، که در آن، مکتب دیوبندی و وهابیت تأثیرعمیقی دارند.

این جنبش، با گروه­های افراطی از جمله سپاه صحابه، جیش محمد و حرکت المجاهدین ارتباط تنگاتنگی دارد و همچنین این گروه برخی مواقع در مأموریت­های برون مرزی با القاعده همکاری می­کند و با القاعده و طالبان افغانستان از منظر تشکیلاتی و فکری گره خورده است.

 

1-6- پیشینه­ی تحقیق:

1-6-1- محمد جعفر جوادی ارجمند در پژوهشی که در سال1387تحت عنوان: «تحرک­های طالبان و تأثیر آن در روابط پاکستان، افغانستان و آمریکا» صورت گرفته و در مطالعات اورسیای مرکزی، مرکز مطالعات عالی بین­المللی شماره 3 به چاپ رسیده است، آورده است: ازجنگ سال 2001 و سرنگونی رژیم طالبان در افغانستان، بقایای طالبان در پاکستان و افغانستان به فعالیت ادامه دادند. در واقع با پیدایش دوباره طالبان در نواحی مختلف افغانستان، محیط کشورهای پاکستان و افغانستان به

این مطلب را هم بخوانید :

شبکه فناوری و نوآوری بهین کاو - صحنه­ی رویارویی طالبان با این دولت­هاتبدیل شده است. نیروی طالبان پیشرفت خود را مدیون سه عامل پول، سلاح و ایدئولوژی بودند. به طور اساسی نقش پاکستان در بوجود آمدن طالبان، می­توان به این متغیرها اشاره کرد: نقش سازمان امنیت ارتش (آی اس آی) پاکستان، نقش جمعیت علمای اسلامی پاکستان، تشکیل سپاه صحابه و منافع پاکستان در ترانزیت کالا از افغانستان به مناطق آسیای مرکزی.

1-6-2- ولی نصر در پژوهشی که در سال2000م تحت عنوان: «روابط بین المللی یک جنبش اسلام­گرا- مورد جماعت اسلامی پاکستان» که در شورای روابط خارجی نیویورک چاپ گردیده است، آورده است: ایدئولوژی اسلام­گرایی بر اتحاد اسلامی در سرتاسر مرزهای ملی تأکیدمی­کند، اما در سال­های اخیر براساس الگوی سیستم ملت- حکومت اداره شده است. هر چقدر ایدئولوژی بر روش­های اسلام­گرایی در مباحث بین المللی اثر داشته باشد، در نهایت مشروط بر دستورات سیاسی داخلی است. پاکستانی­ها به طور کلی از سیاست خارجی طرفدار غرب حکومتشان ناراضی می­باشند.

1-6-3- حسین مسعودنیا در پژوهشی که در سال 1388 تحت عنوان: «بررسی علل رفتارخشونت آمیزنیروهای اسلامی درپاکستان باتاکیدبرطالبانیسم» صورت گرفته و در شماره 9 دو فصلنامه علمی- پژوهشی دانش سیاسی به چاپ رسیده آورده است: یکی از ویژگی­های بارز جهان اسلام از آغاز دهه 1350 ش به بعد رویکرد مجدد برخی از گروه­ها به اسلام و شکل­گیری جنبش­هایی بوده است که توسط پژوهشگران غربی به آن­ها عنوان بنیادگرایی داده شده است. رفتار سیاسی گروه­های اسلام­گرا در منطقه خاورمیانه از رفتار خشونت­آمیز تا مسالمت آمیز در نوسان بوده است.

پاکستان نیز از جمله کشورهایی است که جایگاه مهمی در موضوع اسلام سیاسی دارد. اهمیت این کشور در این موضوع از یک طرف، به دلیل نقش اسلام وگروه­های اسلام در تحولات سیاسی پاکستان و از سوی دیگر، به دلیل فراهم ساختن بستر مناسب برای شکل­گیری و رشد تفکرات بنیادگرایی از نوع طالبانیسم در این کشور و صدور آن به کشورهای همسایه است. به نظرمی­رسد محیط اجتماعی پاکستان، نقش اسلام در تحولات سیاسی این کشور، فعالیت طرفداران مکتب دیوبندی، وجود مدارس مذهبی و نقش قدرت­های خارجی به ویژه عربستان از عمده­ترین دلایل رشد اسلام سیاسی رادیکال درپاکستان است.

1-6-4- سیمون راس و لنتاین در پژوهشی در 8 سپتامبر 2009 تحت عنوان: «گروه تحریک طالبان پاکستان: ایدئولوژی و باورها» که در واحد تحقیقات امنیتی (PSRU) چاپ گردیده است، آورده­اند: طالبان پاکستان، یک گروه فراگیر از جناح­های مختلف طالبان در وزیرستان جنوبی و از مناطق قبیله­ای «فتا» پاکستان است و برای بازگشت خلافت و استقرار شریعت در تلاش می­باشند و دشمنی خاصی نسبت به ایالات متحده آمریکا دارند و اعتقادشان براین است که تنهاحکم جهاد است که می­تواند صلح را به ارمغان آورد و این جهاد، جهانی است. ایجاد سیستم شریعت در سراسر جهان ازاهداف این جنبش می­باشد.

1-6-5- حمید احمدی در پژوهشی که در سال1390در دانشگاه تهران با عنوان: «طالبان پاکستان، علل پیدایش، ماهیت و چالش­های امنیتی» صورت گرفته و در فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی در بهار 1391 چاپ گردیده، آورده است: در یکی دو دهه اخیر بنیادگرایی و فرقه­گرایی مذهبی در جنوب آسیا از جمله پاکستان از رشدی چشمگیر برخوردار بوده است؛ به طوری­که این کشور امروزه به مرکز بنیادگرایی و افراطی­گری در آسیا شهره است. یکی از جلوه­های افراطی­گری در پاکستان، شکل­گیری گروهی است که به اصطلاح طالبان پاکستان یا تحریک طالبان پاکستان نامیده می­شود. این گروه به لحاظ ریشه­ها، ایدئولوژی و جهت­گیری عینی پیچیدگی خاصی دارد و با القاعده و طالبان افغانستان از منظرتشکیلاتی و فکری گره خورده است. بر همین اساس، عوامل و بسترهای بوجود آورنده طالبان پاکستان و ساختار داخلی و عملیاتی این گروه می­تواند در آینده و نظم و امنیت داخلی پاکستان و به تبع آن به کل منطقه تأثیرگذار باشد و آن را به چالش بکشاند.

1-6-6- نوذر شفیعی و زهرا محمودی در پژوهشی که در سال 1391 در دانشگاه اصفهان تحت عنوان: «واکاوی دلایل اهمیت پاکستان در جنگ علیه تروریسم» صورت گرفته و در فصلنامه آسیای

مرکزی و قفقاز شماره 78 به چاپ رسیده، آمده است: ارتباط مدارس مذهبی افراطی پاکستان با طالبان و جایگاه این مدارس در گسترش آموزه­های افراطی نفوذ و حضور طالبان و سایر تروریست­ها در مناطق خود مختار قبیله­ای پاکستان، ارتباط گروهای تروریستی پاکستان با طالبان و القاعده، پیوندهای موجود میان سازمان امنیت و اطلاعات ارتش پاکستان با گروه­های تروریستی و طالبان به مثابه­ی دلایل اهمیت پاکستان در فرآیند مبارزه با تروریسم اشاره نموده است.

1-6-7- قربانعلی محبوبی و همکاران که در سال 1392 در دانشگاه امام حسین علیه السلام تحت عنوان «حضورنیروهای نظامی خارجی در افغانستان و گسترش افراط­گرایی فرقه­ای در پاکستان (2001 تا 2011)» صورت گرفته و در فصلنامه شماره1 مطالعات جهان اسلام که در بهار 1392 به چاپ رسیده آورده است: سال­های 2002 تا 2004 در واقع، مرحله اولیه طغیان طالبان بود. آن­ها در سال­های2002 تا 2003 روی بقا تمرکز داشتند و پایگاه­های جدید در پاکستان، بویژه در کویته بلوچستان تأسیس کردند. حمله به نیروهای آمریکایی، نیروهای ائتلاف و حکومت افغانستان در اواخر سال 2002و اویل 2003 فزونی گرفت. تجدید حیات و توانایی طالبان در سال 2004 مشهود بود. حضور و فعالیت طالبان و دیگر نیروهای ستیزه­گر در مناطق قبیله­ای پاکستان به انتشار ایدئولوژی آنها و پاگرفتن گروه­هایی منجر شد که با الگوبرداری از نظام سیاسی، قوانین مذهبی و سبک زندگی طالبانی و با توسل به شیوه ستیزه­گری به تسخیر این مناطق و تأسیس امارت­های کوچک اسلامی دست زدند، این فرآیند سیاسی، نظامی و اجتماعی طالبانیسم نام گرفت. حضور ستیزه­گران خارجی در مناطق قبایلی پاکستان، باعث رویارویی دولت و قبایل شد. در زمان لشکرکشی نیروهای ائتلاف به افغانستان در سال2001، متحدان و هواداران پاکستانی طالبان افغان، خود را طالبان معرفی می­کردند، آن­ها گروه­های کوچک نا متشکلی بودند که با وجود گروه­های فرقه­های، سازمان­های کشمیری و طالبان افغان و القاعده در پاکستان چندان اهمیت نداشتند. گذار از هواداری و حمایت از نیروی طالبان در مناطق قبایلی از زمانی آغاز شد که بسیاری ازاین گروه­های کوچک ستیزه­گر که در آن مناطق به­طور مستقل عمل می­کردند، شروع کردند به شبکه­سازی با یکدیگر؛ این شبکه سازی­ها به تشکیل تحریک طالبان پاکستان در دسامبر 2007 منجر شدند؛ تشکیلاتی جدید که خود، محصول طالبانی شدن مناطق قبایلی بود و به مهمترین پیش برنده­ی آن نیز تبدیل شدند. فرآیندطالبانی شدن مناطق قبایلی، تدریجی بود. طالبان پاکستان، طی این فرآیند هیچگاه در ساختار سازمانی طالبان افغان به رهبری ملاعمراد غام نشدند، بلکه هویتی مجزا به خود گرفتند.

آنها به نحوی زیرکانه با انجام اقدام­های نظامی برای خودشان در پاکستان جایی باز کردند و بدون هیچگونه مخالفتی در مناطق قبایلی پذیرفته شدند.

1-6-8 سانا جمال و ام احسن در پژوهشی که در ژانویه 2015 تحت عنوان: «تحریک طالبان پاکستان- تجزیه و تحلیل شبکه ترور» که در مؤسسه تحقیقاتی روابط بین­الملل IRIA چاپ گردیده است آورده­اند: تحریک طالبان پاکستان در سال 2007م با اهداف، به اجرا درآوردن شریعت، اتحاد علیه نیروهای ناتو در افغانستان و انجام جهاد دفاعی در برابر ارتش پاکستان به وجود آمد. این جنبش با جنبش طالبان افغانستان، ویژگی­های مشترکی دارند از جمله آن ویژگی­ها عبارتنند از: غالب پشتون بودن، رعایت آداب و رسوم اسلامی و مجازات­های سخت در مناطق کنترل شده، دارای دشمن مشترک (آمریکا، اسراییل، شیعه و…). طالبان در مناطق قبیله­ای پاکستان که شامل هفت منطقه می­باشندحضوردارند.

 

1-7- تعاریف مفهومی و عملیاتی تحقیق:

افراط گرایی: افراط­گرا لقبی است که به آن دسته از افراد یا گروه­هایی می­دهند که عموماً به منظور تحمیل باورها، ایدئولوژی یا ارزش­های اخلاقی خود به دیگران به خشونت متوسل می­شوند (عطایی،1391 (.

طالبان: به معنای طلبه­ها (جمع طلاب) است. تقریباً همه پشتون و سنی مذهبند و به هنگام تحصیل در مدارس دینی علاوه بر پرورش­های مذهبی و عمومی، امور نظامی را نیزفرا می­گیرند  )رشیدی، 1391).

مکتب بریلوی: مکتب بریلوی در اواخر قرن 19 تشکیل شد. هدف از آن روشنگری بین مسلمانان و تبلیغ علیه مکتب دیوبندی بود که از نظر احمد رضا خان، بنیانگذار مکتب بریلوی، گرایش به وهابیت پیدا کرده بود (ملازهی،1386).

پشتون: قومیتی که در مناطق شمال و شمال غربی پاکستان خواهان استقلال و تشکیل پشتونستان بزرگ است (رشیدی، 1391).

قوم: اصطلاحی است که برای تعیین حدود هر بخش از جامعه که افراد آن از طریق پیوندها و همبستگی­هایی به یکدیگر متعهدند به کار می­رود، این اصطلاح ممکن است در ارجاع به خانواده­ای گسترش یافته، یک طایفه، گروه شغلی یا یک روستا و امثال آن به کارگرفته می­شود، هم براساس رابطه خویشاوندی و هم ارباب و رعیتی مبتنی است (اسپوزیتو، 1392).

ژئوپولیتیک: معنای لغوی آن سیاست زمین است (عزتی، 1371). علمی که درباره­ی اوضاع جغرافیایی و سیاسی کشورها و خصوصیات ارضی و سوق الجیشی آنها بحث می­کند. (عمید،1377).

مکتب دیوبندیه: دیوبندیه نماینده نوعی تفکر کلامی و فقهی – در چهارچوب فقه حنفی و کلام ماتریدی- متأثر از بیشترگرایش­های تصوف شبه قاره هند و منسوب به مدرسه دارالعلوم دیوبند است (رفیعی، 1390).

وهابیت: این جنبش، اعتقاد به بازگشت به روش­های صدر اسلام دارد و مخالف با عقل، فلسفه، اجتهاد، تفسیر قرآن، تصوف و عرفان و هرگونه نوآوری می­باشد. از نظر مذهب جزو حنبلیان هستند. محمد بن عبدالوهاب (1703-1792م) بنیانگذار جنبش بوده است (موثقی،1389).

جنبش: به معنی هیجان، حرکت مردمی، نا آرامی، کوشش جمعی برای رسیدن به هدفی روشن و بویژه دگرگونی در بعضی نهادهای اجتماعی است که در برابر حزب یا گروه فشار قرار گرفته است. (موثقی، 1389) به عبارت دیگر جنبش مفهومی است که نسبت به سایر مفاهیم از حیث معنایی با انقلاب نزدیک است ( عیوضی وهراتی، 1392).

بنیادگرایی: اصطلاح بنیادگرایی در اصل مربوط به جنبش­های قشری در تاریخ مسیحیت و کاتولیک­ها بود و در اصطلاح پروتستان­ها بیشتر به مفهوم کهنه­پرست به کار برده می­شد، به معنای حفظ عقاید سنتی مذهب مسیحی، و در تضاد و مخالفت با بیشتر امور و پدیده­های جدید است. به طور کلی بنیادگرایی خواهان بازگشت به اصول و بنیادهای اولیه با همان سادگی و خلوص نخستین آن است و فاقد دیدی مثبت، اجتهادی، انقلابی، نوگرا و آینده نگراست (موثقی، 1389).

سلفیه: سلف در لغت به معنی وابستگان و خویشانی است که پیش­تر از شخص در گذشته­اند. و در اصطلاح فقهی نیز مقصود از سلف، نوعی داد و ستداست که در آن خریدار، ثمن را قبلاً می­پردازد تا جنس مورد معامله را در وقت معین دریافت کند و در عصر حاضر به پیروان احمد بن حنبل (186-241) گفته می­شود، از آن نظر که وی در عقیده و شریعت، از روش صحابه و تابعان، پیروی می­کرد (سبحانی، 1392). به عبارتی بر کسانی اطلاق شده است که در فهم و تفسیر آموزه­های دینی تنها به سنت پیامبر و اقوال صحابه و علمای سلف (تابعین وتابع تابعین) تکیه دارند (رفیعی: 1390).

 

1-8- روش تحقیق:

تحقیق حاضر سعی دارد از روش شناسی فرا ثبات­گرا و نظریه جامعه­شناسی تاریخی استفاده کند و روش تحقیق آن روش تبیینی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه­ای و اینترنتی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ب.ظ ]