4-4-3. عدالت در رابطه با فرزندان……………………………. 101

4-4-4. عدالت در رابطه با خویشان………………………….. 102

فصل پنجم……………………………………….. 104

(عدالت در ساحت طبیعت)………………………………………. 104

5-1. مقدمه……………………………………….. 105

5-2. عدالت در مورد حیوانات…………………………………. 106

5-3. عدالت در زمین، گیاهان و منابع طبیعی…………………. 109

5-4. نسبت عدالت طبیعی با سایر قلمروها……………………111

نتیجه و جمع‌‌بندی………………………………………… 114

فهرســت منـابع………………………………………. 117

کتاب‌ها………………………………………. 117

چکیده:

عدالت از پربسامدترین مفاهیم دانش اخلاق است. یکی از مباحث اساسی در حوزه عدالت بازشناسی گستره­ و نسبت قلمروهای آن با یکدیگر است. از دیگر سو امام علیg به عنوان بزرگ­ترین اسوه­ی عدالت در میان بشریت شناخته شده و سیره­ی گفتاری و رفتاری آن حضرتg گنجینه­ی بزرگی برای عدالت پژوهی است. از این­رو تحقیق حاضر بر آن است که عرصه های عدالت و نسبت آن­ها با یکدیگر را از منظر آن امام عدالت پیشهg باز کاود. این نوشتار پنج فصل و یک جمع­بندی و نتیجه گیری را شامل می­شود. در فصل اول، مفاهیم و معناشناسی عدالت و پیشینه­ی معرفتی عدالت­پژوهی بررسی می­شود. فصل دوم به عدالت در رابطه­ی انسان با با خدا می­پردازد. فصل سوم عدالت را در رابطه­ی انسان با خویشتن مطرح می­کند. در فصل چهارم از انسان و عدالت اجتماعی بحث می­شود. فصل پنجم به عدالت در حوزه­ی طبیعت می­پردازد. در تمامی این فصول ابعاد مختلف عدالت با تأمل بر اندیشه­های حضرت امیر مؤمنان علیg مورد بررسی قرار گرفته است؛ از این دیدگاه عدالت اجتماعی یعنی رعایت مساوات و حقوق برابر انسان ها در تعاملات اجتماعی (امور قضایی،توزیع اقتصادی و …) و عدالت در حوزه­ی فردی و ارتباط با خویشتن شامل رعایت حقوق جسم و روح انسان می شود که ضرورت معرفت نفس و عدم اضرار به نفس را به همراه خواهد داشت. عدالت در ساحت طبیعت نیز مربوط به تکالیف انسان نسبت به طبیعت می باشد و مواردی چون سعی و تلاش بر آبادانی زمین، رعایت حقوق حیوانات و … را در بر می گیرد. عدالت‌‌ورزی در همه‌‌ی این ابعــاد به­هم پیوسته باعثِ سعادت انسان می‌‌شود. سعادتی در آخرت که با زندگی شیرین دنیوی نیز قابل جمع است. بنابراین عدالت هم موجب زندگی آسوده، آرام و خاطره‌‌بخش دنیوی می‌‌شود و هم سعادت جاودان اخــروی را به همراه خواهد داشت.

مقدمه:

بیان مسأله

شاید به جرأت بتوان گفت رایج‌‌ترین مفهوم در حوزه‌‌ی دانش اخلاق، مفهوم “عدالت” است؛ مفهومی کلیدی که بر اساسِ آن، می‌‌توان نظام‌‌های اخلاقی را مورد مطالـعه و بررسی قرار داد. از فلسفه‌‌ی یونان باستان گرفته تا مکاتب دینی، معنوی و اخلاقی شرقی، همواره مساله عدالت مورد توجه بوده و در تبیین آن کوشش های فراوانی شده است.

آرزو، مآل و سرانجامی که نظام‌‌های اخلاقی با توصیفاتِ مختلف خود از آن، با تعبیر “سعادت” یاد می‌‌کنند، نیازمند کوشش و تلاش انسانی در کسب فضائل است و در

 این بین، از عدالت به عنوان شرط لازم برای رسیدن به سعادت یاد می‌‌شود. از اینجــا پیوندی میان “عدالت و سعادت” ایجاد می‌‌شود؛ که شناخت این مفهوم را برای اندیشمندان حوزه‌‌ی اخلاق دوچندان می‌‌کند. تا این مقام، مفهوم عدالت در عرض سایر مفاهیم اخلاقی چون: فضیلت، خیر، سعادت و …. قرار می‌‌گیرد؛ ولی هنگامی که در توصیف و بسط همین مفاهیم یادشده [مجدداً] از مفهوم عدالت نامبرده می‌‌شود؛ سبب تقدم و اولویت بازشناسی بیش از پیش آن، در حوزه‌‌ی فلسفه اخلاق می‌‌شود.

امروزه در مطالعات حوزه‌‌ی اخلاق، آثاری بر پایه‌‌ی مفهوم عدالت تولید می‌‌شود؛ که در آنها، سخن از ابعاد مختلف این مفهوم به میان می‌‌آید. مفهوم‌‌شناسی عدالت، راه نیل به عدالت، موانع رسیدن به عدالت، قلمروهای عدالت، آثار عدالت و تبیین ارتباط عدالت با دیگر مفاهیم اخلاقی، از جمله‌‌ی این ابعاد است.

اما در بین ابعاد مختلف عدالت، بازشناسی اندیشه‌‌ی متفکران پیرامون توصیف‌‌شان از قلمروهای عدالت و چگونگی برقراری ارتباط میان این قلمروها، حائز اهمیت است. مثلاً هنگامی که در نظام اخلاق افلاطونی سخن از عدالت به میان می‌‌آمد، وی می‌‌کوشید تا با به­کارگیری این مفهوم، از لزومِ نوعی هماهنگی و انسجام در میان ساحت‌‌های نفس انسانی یاد کند به عقیده او، اولاً ساحت‌‌های نفس مرتبط هستند؛ ثانیاً در یک نظام اخلاقی، علاوه بر آنکه هر ساحت نفس باید به نحو احسن و صحیح کار کند، به یک هماهنگی کلی و امری مافوق ساحت‌‌ها نیاز است که از آن به عدالت تعبیر می­کرد.

حال در بحث حاضر، می‌‌دانیم که وجود عدالت در ساحت‌‌های مختلف و قلمروهای مختلف امری مورد پسند است و نوعاً اندیشمندان و مردمان می‌‌کوشند تا این عدالت جزئی را در هر قلمرو بدست آورند. اما سؤال آنجاست که آیا در یک نظام اخلاقی که شامل قلمروهای گوناگون می‌‌شود، به یک هماهنگی و یک عدالت کلی هم نیاز داریم؟ و در صورتی که چنین نیازی حس ‌‌شود، ارتباط و نسبت میان این قلمروها چگونه است تا عدالت کلی [هماهنگی قابل قبول] میان آنها رقم بخورد؟

در مطالعه [هر چند اولیه] سخنان امام علیg، علاوه بر معرفی و توصیف قلمروهای عدالت، مساله ارتباط بین این قلمروها به چشم می‌‌خورد؛ از این‌‌رو به نظر می‌‌رسد انجام مطالعـات دقیق و پژوهــشی عمیق‌ در این باب، می‌‌تواند نحوه‌‌ی ارتباطِ آنها را از نگاه حضرت مشخص کند.

اظهارات فراوان، ماندگار و قابل توجه امیرالمؤمنینg از سویی و خلافت، امامت و ولایت حضرت از سوی دیگر، سبب می‌‌شود تا در شناخت مفهـوم عدالت به احادیث و روایات علوی توجه ویژه‌‌ای شود. دلیل چنین توجهی آن است که نگاه امیرالمؤمنینg می‌‌تواند به عنوان نظرگاه دینی و بیانگر نظام اخلاقی اسلام نیز تلقی گردد. از همین‌‌رو، بدست آوردن نظرگاه عدالت علوی به شکل توصیفی، مورد توجـه اندیشمندان است.

1- سوالات و فرضیه

با در نظر داشتن بحثی که گذشت، می‌‌توان پرسش اصلی این تحقیق را اینچنین تقریر نمـود: قلمروهای عدالت چیست و توصیف هر کدام از آن ها از منظر امــام عـلیg چگونه است؟ برای پاسخ دادن به این پرسش اصلی پرسش‌‌های فرعی زیر تمـهید شده است:

– معنای عدالت از منظر امیرالمؤمنین چیست؟

این مطلب را هم بخوانید :

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...