• بیان مسئله:

ناتوانی‌های ویژه‌ی یادگیری1 اصطلاحی است کلی که به گروهی ناهمگن از اختلال‌ها که به صورت غیر منتظره‌ای ظاهر می‌شوند و علی رغم آموزش متعارف، حواس سالم، هوش طبیعی، انگیزه‌ی کافی و فرصت اجتماعی- فرهنگی مناسب مشکلات ویژه و مزمنی در کسب و کاربرد توانایی‌های خواندن (نارساخوانی2)، نوشتن (نارسانویسی3) و ریاضی( حساب‌ نارسایی4) دارند اطلاق می‌گردد.اصطلاح ناتوانی‌های ویژه‌ی یادگیری شامل کودکانی که مشکل یادگیری آن‌ها عمدتا نتیجه‌ی معلولیت در بینایی، شنوایی، و یا حرکتی یا هوش پایین، اختلال هیجانی و یا وضع نامساعد اجتماعی و فرهنگی است، نمی‌شود.

این تعریف توسط راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی5 (DSM- IV-TR) و طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها6 (ICD-10) ، مورد تایید قرار گرفته است (کارند7 و همکاران،2005).

تقریبا نیمی از دانش‌آموزانی که در آمریکا خدمات آموزش استثنایی دریافت می‌کنند دارای ناتوانی‌های یادگیری تشخیص داده می‌شوند (فلچر8 و همکاران،2007)، که شایع‌ترین نوع ناتوانی یادگیری نارساخوانی است. بعضی کودکان علی رغم وجود هوش طبیعی، فرصت‌های مناسب آموزشی و عدم وجود اختلال‌های هیجانی، یادگیری خواندن برای آن‌ها دشوار است. همچنین سن خواندن کودکان دارای نارساخوانی دو سال یا بیشتر از سن تقویمی آن‌ها پایین‌تر است (واجوهیئن و نایدو9،2011).

ناتوانایی خواندن، زیربنای بسیاری از مشکلات یادگیری دانش‌آموزان است، به‌طوری که ضعف در خواندن و مهارت منجر به ناتوانی در حل مسئله نیز می‌گردد (سیگل10،1988؛به نقل از مولوی و میرزای ناظر،1381).[1]

 

امروزه محققانی که در حوزه‌ی خواندن کار می‌کنند به‌عنوان مثال الن کن1 (کن و لیمرمن2،1997) استفانی هاروی3 (هاروی و گودس4،2001) ، تیموتی شانهن5 (تیرنی6 و شانهن، 1991)، و دیگر محققان توافق دارند که عادات و مهارت‌های پایه‌ای وجود دارد که درک خواندن و یادگیری در تمامی زمینه‌ها را افزایش می‌دهد (به نقل از کوتا7،2008).

برآورد شده است که شیوع نارساخوانی در کودکان در سن مدرسه بین 10-5 درصد است اگرچه در بعضی از پژوهش‌ها این رقم بالای 20 درصد نیز گزارش شده است (بروسنان8 و همکاران،2002).

بسیاری از پژوهشگران، کاربرد راهبردهای فراشناختی در فرآیند یادگیری را بسیار مهم می‌دانند (شکرپور،2011)، که در این میان خواندن بیشتر مورد توجه قرار گرفته است ( اندرسون،آسبرن9 و تیرنی،1984).

روانشناسان شناختی، فراشناخت10 را به‌عنوان سیستم”کنترل اجرایی11” ذهن انسان می‌دانند که به‌عنوان شناخت‌های سطح بالای، ناظر بر تفکر فرد و دانش و اعمال او است. به عبارت دیگر فراشناخت آگاهی و کنترل افکار خود است. فراشناخت اغلب به‌عنوان تفکر در مورد تفکر یا شناخت در مورد شناخت است (کو و هو12،2010)، که شوارتز13(2003) ادعا می‌کند که تفکر در یادگیری دانش‌آموزان اثرات شگرفی دارد که حتی برای کودکان دوره‌ی ابتدایی کاربرد آن کار دشواری نیست.[2]

 

بسیاری از مشکلات یادگیری ناشی از فقدان مهارت‌ها و راهبردهای فراشناختی است. این مهارت‌ها و راهبردها به فرد امکان انتخاب، کنترل، نظارت، و مدیریت و در نتیجه بهبود فرآیندهای شناختی را می‌دهد(صادقی و ولی اله،1389).

یکی از مشکلاتی که کودکان دارای ناتوایی‌های یادگیری با آن روبه رو هستند، نقص در فراشناخت و حافظه‌ی فعال است.

در کل راهبردهای فراشناختی تاثیر عمده‌ای بر خواندن دارند. تعیین تاثیر آموزش این راهبردها بر خواندن به ‌ویژه در دانش‌آموزان دارای نارساخوانی ضروری می‌نماید. از این جهت که دیگر کودکان نارساخوان در مولفه‌های خواندن (سرعت، دقت، درک خواندن)، از همتایان عادی خود به شکل قابل توجهی در سطح ضعیف‌تری قرار دارند( قائمی، سلیمانی و دادگر،1389)، و در پژوهش‌های انجام شده در این زمینه، اکثرا بر جنبه‌ی خاصی از خواندن به‌ویژه مهارت توجه شده و دید کلی به سه جنبه‌ی خواندن ندارند و همچنین دسته‌ای از این پژوهش‌ها روی افراد عادی یا دیگر اختلال‌ها که مشکل اصلی آن‌ها خواندن نیست صورت گرفته است. به همین جهت پژوهش حاضر به منظور پاسخگویی به این سوال طراحی شده است که آیا آموزش راهبردهای فراشناختی بر سه مولفه‌ی سرعت، دقت، و مهارت خواندن دانش‌آموزان نارساخوان تاثیری دارد؟ و کدام یک از این آموزش‌ها اثربخشی موثرتری در خواندن دانش‌آموزان دارد؟

1-Specific learning disabilities

2-Dyslexia

3-Dysgraphia

 

این مطلب را هم بخوانید :

 

4-Dyscalculia

5-Diagnostic and statistical manual of mental disorders fourth edition

6-International classification of diseases 10th revision              

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...