متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته : روانشناسی |
جدول 6-4. فروانی، درصد و درصد تجمعی دانش آموزان بر حسب تحصیلات پدر…………………………..63
جدول 7-4. فروانی، درصد و درصد تجمعی دانش آموزان بر حسب تحصیلات مادر…………………………64
جدول 8-4. مشخصات توصیفی متغیرهای پژوهش به تفکیک خرده مقیاسهای آنان…………………………65
جدول 9-4.جدول خلاصه مدل رگرسیون چند متغیری ……………………………………………………………………..66
جدول 10-4. جدول خلاصه نتایج تحلیل واریانس عملکرد خانواده……………………………………………………66
جدول 11-4. جدول ضرایب معادله رگرسیونی …………………………………………………………………………………67
جدول 12-4.جدول خلاصه مدل رگرسیون چند متغیری ……………………………………………………………………68
جدول 13-4. جدول خلاصه نتایج تحلیل واریانس دلبستگی ……………………………………………………………..69
جدول 14-4. جدول ضرایب معادله رگرسیونی …………………………………………………………………………………69
جدول 15-4.جدول خلاصه مدل رگرسیون چند متغیری …………………………………………………………………..70
جدول 16-4. جدول خلاصه نتایج تحلیل واریانس خانواده و سبک های دلبستگی…………………………….71
جدول 17-4. جدول ضرایب معادله رگرسیونی خانواده و سبک های دلبستگی…………………………………..71
جدول 18-4.جدول خلاصه مدل رگرسیون چند متغیری جنسیت……………………………………………………….74
جدول 19-4. جدول خلاصه نتایج تحلیل واریانس ……………………………………………………………………………75
جدول 20-4. جدول ضرایب معادله رگرسیونی براساس مقیاس های عملکرد خانواده ………………………76
جدول 21-4.جدول خلاصه مدل رگرسیون چند متغیری جنسیت………………………………………………………78
جدول 22-4. جدول خلاصه نتایج تحلیل واریانس جنسیت……………………………………………………………..79
جدول 23-4. جدول ضرایب معادله رگرسیونی براساس سبک های دلبستگی ……………………………………80
جدول 24-4.جدول خلاصه مدل رگرسیون ………………………………………………………………………………….82
این مطلب را هم بخوانید :
جدول 25-4. جدول خلاصه نتایج تحلیل واریانس جنسیت………………………………………………………..83
جدول 26-4. جدول ضرایب معادله رگرسیونی براساس……………………………………………………………. 84
چکیده
هدف اصلی در مطالعه پیش رو بررسی رابطهی عملکردخانوادهوسبکهای دلبستگی باسازگاری اجتماعی دانشآموزاندختروپسرمقطعمتوسطهبندرعباس می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل كلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان بندرعباس است كه در سال تحصیلی 1391-1392 مشغول به تحصیل بوده اند. تعداد 376نفر با استفاده از فرمول کوکران و با روش های نمونه گیری طبقاتی و چندمرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سه پرسشنامه استاندارد پرسشنامه عملکرد (کارکرد) خانواده (Fad)، پرسشنامه سبک های دلبستگی سیمپسون (Sas) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی می باشد. تجزیه و تحلیل داده هانشان دادکه به صورت کلی خرده مقیاسهای عملکرد (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) میتوانند به صورت معناداری متغیر سازگاری دانشاموزان را پیشبینی می کنند. به صورت کلی سبکهای دلبستگی با(ایمن،دوسوگرا،ناایمن)می توانند به صورت معنی داری سازگاری دانش آموزان را پیش بینی می کنند،به صورت کلی خرده مقیاس های عملکرد خانواده وسبک های دلبستگی می توانند سازگاری دانش آموزان راپیش بینی می کنند.اما هنگامی که معادله های رگرسیونی به صورت جداگانه درمیان دختران وپسران اجرا شد نتایج متفاوتی به دست آمد.درگروه دختران خرده مقیاس های ارتباط،آموزش عاطفی،ایفای نقش،عملکردکلی،همراهی عاطفی وکنترل رفتار می توانندسازگاری دانش آموزان راپیش بینی کننددر گروه پسران خرده مقیاس های عملکردخانواده شامل آموزش عاطفی،ایفای نقش،عملکردکلی،حل مشکل،همراهی عاطفی،کنترل رفتارمی توانندسازگاری دانش آموزان راپیش بینی کنند.درسبک های دلبستگی هرسه سبک(ایمن،دوسوگرا،ناایمن)درهردوگروه دختروپسرپیش بینی کننده معناداری برای سازگاری دانش آموزان به تفکیک دختروپسرمحسوب می شوند.هنگامی که درگروه پسران سبک های دلبستگی خرده مقیاس های عملکرد
خانواده به صورت یکجا وارد معادله رگرسیونی شدند نشان دادکه،عملکردکلی،حل مشکل،همراهی عاطفی وکنترل رفتاروسبک های دلبستگی ناایمن پیش بینی کننده سازگاری اجتماعی بودند..هنگامی که درگروه دختران سبک های دلبستگی خرده مقیاس های عملکرد خانواده به صورت یکجا وارد معادله رگرسیونی شدند نشان دادکه، خرده مقیاس های ارتباط، آمیزش عاطفی، عملکرد کلی، همراهی عاطفی، و کنترل در عملکرد خانواده و سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا پیش بینی کننده معناداری برای سازگاری اجتماعی محسوب می شدند.
کلیدواژه ها:سازگاری اجتماعی،عملکردخانواده،سبک های دلبستگی،دانش آموزان مقطع متوسطه.
فصل اول
طرح تحقیق
1-1- مقدمه
انسان محصول اجتماع است و در نتیجه تحت تأثیر نظام ها و فرهنگ های جامعه خود قرار می گیرد. در چنین شرایطی است که باید نیازهای خود را برآورده سازد و آرامش و تعادل خود را حفظ کند، بنابراین انسان باید با اجتماع سازگار شود. ابعاد سازگاری شامل: سازگاری جسمانی، روانی، اجتماعی و اخلاقی است که در رأس آنها سازگاری اجتماعی قرار دارد. سازگاری اجتماعی بر این ضرورت متکی است که نیازها و خواسته های فرد با منافع و خواسته های گروهی که در آن زندگی می کنند، هماهنگ و متعادل شود وتا حد امکان از برخورد و اصطکاک مستقیم و شدید با منافع و ضوابط گروهی جلوگیری شود (مظاهری و همکاران، 1386).
سازگاری اجتماعی به عنوان مهمترین نشانه سلامت روان از مباحثی است که در دهه های اخیر توجه بسیاری از جامعه شناسان، روان شناسان و به ویژه مربیان را به خود جلب کرده است. داشتن جامعه ای سالم مستلزم داشتن افرادی سالم است و هر چه میزان سازگاری اجتماعی افراد بالاتر باشد، سلامت جامعه نیز بالاتر خواهد بود. تلاش و کوشش دست اندر کاران تعلیم و تربیت کشورها برای رشد همه جانبه افراد است که پایه و اساس آن را کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند (مظاهری و همکاران، 1386). علاوه بر دست اندرکاران تعلیم و تربیت که نقش مهمی در رشد و افزایش سازگاری اجتماعی افراد و خصوصاً دانش آموزان دارند، خانواده و کارکرد خانواده نیز می تواند بر روی سازگاری اجتماعی دانش آموزان تأثیر مثبت یا منفی بگذارد.
کارکردهای خانواده هستند که ملاکهایی برای خانواده سالم به حساب میآیند. این کارکردها عبارتند از: تأمین نیازهای اقتصادی خانواده و رفع نیازهای مالی، روانی و عاطفی اعضا. روشن است که در جامعهء ما ابتدا پدر و در درجهء دوم مادر نیازهای اقتصادی خانواده را تأمین میکنند. ولی رفع نیازهای مالی، روانی و عاطفی اعضا، عملکرد کل نظام خانواده است. از کارکردهای بعدی خانواده میتوان حمایت از اعضا در برابر بحرانها و فشارهای زندگی را نام برد. خانوادهء سالم ضمن تلاش برای به ثمر رساندن کارکردهایش، انعطافپذیر نیز هست وبه راحتی با تغییرات سازگار میشود (حسینی زاده مهدوی، 1385). یکی دیگر از که عواملی خانواده ها و والدین که می تواند در سازگاری افراد با تغییرات و سازگاری اجتماعی مؤثر باشد سبک دلبستگی است.
سبك دلبستگی، از عوامل موثر در تعاملات بین فردی است كه در نتیجه ی روابط فرد با چهره های دلبستگی (والدین، همسالان و همسر) شكل می گیرد و به طور معناداری بر عملكرد و روابط فرد تاثیر میگذارد (باولبی[1]، 1969). روابط دوستانه، الگوهای ارتباطی و احساس رضایت از رابطه، موضوعاتی هستند که هم از جنبه ی اجتماعی و هم از جنبه ی روان شناسی بر روی رفتارهای بین فردی متمرکزند و موضوع اصلی هستند که از دوران کودکی آغاز می شوند (کاتلر و همکاران[2]، 2009).
این پژوهش با هدف بررسی رابطه عملکرد خانواده و سبک های دلبستگی با سازگاری اجتماعی دانشآموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر بندرعباس اجرا می گردد.
1-2- بیان مسأله
یكی از مفاهیمی كه از بطن خانواده شكل می گیرد، مفهوم دلبستگی[3] است. سروف، ایگلند، كارلسون و كولینز[4] (2005) دلبستگی را چنین تعریف می کنند: دلبستگی به طور كلی یعنی مأمنی از آسایش، امنیتی برای كاوش و جستجو كردن و منبعی برای اطمینان بخشی به كودك، زمانی كه دچار پریشانی می شود. بالبی[5] دلبستگی را در قالب نظریه ای بزرگ مفهوم سازی كرد. از نظر بالبی (1973، 1969 و 1980؛ به نقل از گودوین[6]، 2003)، روابط دلبستگی همیشه موجودند و در سراسر چرخه زندگی فعال هستند، به طوری پیوندهای دلبستگی در زندگی بزرگسالی ایجاد می شوند و بر فعالیت های مهم دوران بزرگسالی موثرند. دلبستگی در نوجوانی و بزرگسالی را به عنوان روابط دوبه دویی تعریف می كنند كه در آن، همجواری با یك شخص ویژه ترجیح داده شده و به دستیافتن به احساسی ایمنی یا حفظ آن منجر می شود. نتایج پژوهش های زیادی استمرار و تداوم سبك دلبستگی را در چرخه زندگی تایید می کنند (فریلی[7]، 2002، مین، کاپلان و کسیدی[8]، نافتل و شاور[9]، 2006).
بر اساس آزمایش های آینثورث (1987، لوی، بلات و شاور، 1998) روابط والد- فرزند در سه گروه ایمن [10] اجتنابی[11] و اضطرابی دوسوگرا[12] طبقه بندی شد. فرزندانی كه در گروه ایمن دسته بندی شدند، بعد از پریشان شدن به سرعت برای رسیدن به آرامش پیش مادر برگشتند، سریعتر به آرامش رسیدند، سریعتر و كاملتر فعالیت های خود را از سرگرفتند. فرزندانی كه در گروه دو سوگرای اضطرابی دسته بندی شدند، واكنشهای آمیختهای به حضور مادر داشتند، از حضور مادر به آرامش نرسیدند و فعالیتهای خود را از سرنگرفتند. در نهایت گروه با دلبستگی اجتنابی مادر خود را نادیده گرفتند، به انزوا و گوشه گیری پرداختند و شروع به انجام فعالیتهایی برای دور شدن از پریشانی كردند (رولز و سیمپسون[13]، 2004).
بلسكی و كاسیدی (1994، به نقل از لوی و بلت و شاور، 1998) نشان دادند كه گروههای سه گانه بدست آمده در محیط آزمایشگاهی توسط آینثورث (1978) در محیط طبیعی هم وجود دارند. هینن، ساندرمن و اسپرانگر[14] (2009) از این ایده حمایت كردند كه روابط و تجربیات اولیه به شكل دلبستگی بر تجربیات زندگی بعدی تاثیر میگذارد. آنها دریافتند كه خاطرات دوران كودكی 90 درصد از زنان، با سبك دلبستگی آنها در بزرگسالی همبستگی دارد كه میتواند رضایت از زندگی كلی را پیشبینی كند. این محققان دریافتند كه افرادی كه سبكهای دلبستگی ناایمن داشتند، میزان بالایی از طرد توسط والدین، میزان پایینی از حمایت خانوادگی و میزان پایینی از هماهنگی و گرمی در كانون خانواده را گزارش دادند در حالی كه افراد با سبك دلبستگی ایمن میزان پایینی از عدم رضایت از خود، روابط و زندگی را گزارش دادند. سبكهای دلبستگی نه تنها با رضایت كلی از زندگی، بلكه با افسردگی و اضطراب هم ارتباط دارند. فروید اولین کسی بود که اظهار داشت پیوند عاطفی فرزند با مادر مبنای تمامی روابط بعدی است (برک[15]، 1386).
به دنبال خط پژوهشی بالبی، آینثورث [16]، واتر و وال[17] (1987) سه سبک دلبستگی را توصیف نمودند: ایمن، اضطرابی / دوسوگرا و اضطرابی / اجتنابی. نقش این سبک های دلبستگی در روابط بزرگسالان را هازان و شیور[18] (1987) مورد پژوهش قرار دادند. دلبستگی نقش بسزایی در کمک به فرزندان در برخورد با چالش های اجتماعی و سازگاری اجتماعی دارد. به طوری که الگوهای دلبستگی ناسالم در طی دوران کودکی مشکل رفتاری و اعمال بزه و ناسازگاری های اجتماعی را در نوجوانی ایجاد می کند. (شالیزا [19]، 2001 ؛ لیبل[20]، 2007؛ کاسدی و شیور[21]، 2007).
سازگاری یک مفهوم عام است و به همه راهبردهایی که فرد برای اداره کردن موقعیت های استرس زای زندگی و اجتماعی اعم از تهدیدهای واقعی یا غیر واقعی به کار می برد، گفته می شود (سادوک و سادوک[22]، 2003 به نقل از افتخار و همکاران، 1389). به عبارتی سازگاری، مجموعه كنشها و رفتارهایی است كه فرد در موقعیتها و شرایط جدید به منظور ارائه پاسخهای مناسب به محركهای موجود از خود بروز میدهد (آقامحمدیان شعرباف، 1373). در دیدگاه راجرز، شخصیت ناسازگار، همان فردی است كه مورد تهدید درونی واقع شده است و برعكس افراد سازگار، شخصیتهایی به نظر میرسند كه در وجودشان هیچ نشانی از احساس تهدید نمی توان یافت (آقا محمدیان شعرباف، 1373). از آنجا كه سازگاری میتواند واجد طیف گستردهای باشد و ابعادی مانند اجتماع، خانواده، عواطف، شغل، بهداشت و ازدواج را شامل شود، برخی از صاحبنظران، سازگاری اجتماعی را رأس سایر ابعاد تلقی میكنند. ابعاد مسئله سازگاری ممكن است در هر دوره از زمان و در هر مرحله از تحولات اجتماعی تغییر كند؛ اما جامعهای نیست كه با مسئله ناسازگاری افراد خود مواجه نباشد. عوامل اجتماعی مهمی در بروز سازگاری نقش دارند كه یكی از این عوامل، پاسخدهی والد به نیازهای فرزندان در دوران كودكی و نوجوانی است و به تشكیل سبكهای دلبستگی در فرزند منجر می شود (بالبی، 1980).
خانواده و سازگاری اجتماعیِ بنیاد یك خانواده با پدر و مادر ریخته می شود. پیش از این كه خانواده گسترش یابد، این دو كوشش می كنند كه هم خود را بهتر درك كنند و هم طرف مقابل را، هم چنین سعی میكنند تا حد ممكن بفهمند گره مشكلات در كجاست تا حلشان كنند. فرزندان به دعواهای پدر و مادر و خشونتهای لفظی، حتی به رنجشهای پنهان و گلههای ابراز نشده حساس هستند. بنابراین به خاطر فرزندان بایستی خانوادهها در جهت توافق و سازگاری بیشتر تلاش نمایند و اگر اختلافی هست باید در غیاب آنان مطرح و حل شود. مهم این است كه مشكلات با راه حل های منطقی حل گردد و در این جا، كلید حل مسئله، فهمیدن یكدیگر می باشد كه به كودكان بردباری و سازگاری می آموزد و ناهمواری ها، شخصیت آنها را برای سازگاری با اجتماع آماده می سازد. كودكانی كه در خانواده، سازگاری با دیگران را می آموزند، بهتر میتوانند با محیط بیرون و شخصیت های گوناگون آن، خود را تطبیق دهند. این كه فكر كنیم كودك در آینده می تواند اشخاص شبیه به خود را بیابد و با آن ها معاشرت كند، حرف بیهوده ای
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-07-02] [ 03:43:00 ب.ظ ]
|