پایان نامه طراحی بهینهی اوراق بهادار سازی در رابطهی کارفرما – کارگزار بر اساس رویکرد استنباط بیزین از مخاطرهی اخلاقی |
1-4- فرضیات و سوالات اساسی تحقیق.. 8
1-5- اهداف تحقیق.. 8
1-6- تعاریف و مفاهیم.. 11
فصل دوم: ادبیات موضوع، و پیشینه پژوهش
2-1- مقدمه.. 41
2-2- نقش سنتی بانکها در اقتصاد.. 42
2-3- اوراق بهادارسازی.. 43
2-3-1- تأمین مالی ساختار یافته 45
2-4- نگاهی به تاریخچه اوراق بهادارسازی.. 46
2-5- سیر تکاملی بازار محصولات اوراق بهادارسازی شده.. 47
2-6- اوراق بهادارسازی و واسطهگری مالی.. 48
2-7- اوراق بهادارسازی و فروش وامها.. 50
2-8- اوراق بهادار با پشتوانه وامهای رهنی (MBS).. 51
2-8-1- اوراق بهادار MBS دولتی و غیردولتی 53
2-9- ویژگیهای اساسی جریان نقدی رهنها.. 54
2-9-1- برنامه استهلاک (برنامه انقضاء) 54
2-9-2- مدلسازی پیشپرداخت 54
2-9-3- مدلسازی نکول 55
2-10- ارکان ساختاربندی اوراق بهادارسازی.. 56
2-10-1- بانی 57
2-10-2- شرکت واسط (SPV) 58
2-10-3- موسسات رتبهبندی 59
2-10-4- تأمین ارتقاء اعتباری 59
2-10-5- سرمایهگذاران 60
2-10-6- موسسه خدماتی 60
2-11- فروش قانونی.. 61
2-12- به دور از ورشکستگی قرار داشتن.. 61
2-13- انگیزه برای اوراق بهادارسازی.. 62
2-13-1- برای بانی (وام دهنده) 63
2-13-1-1- متنوعسازی ریسک منابع تأمین وجوه 64
2-13-1-2- دستیابی به نقدینگی 64
2-13-1-3- کاهش بخشیدن به نیازهای سرمایهای نظارتی 65
2-13-1-4- تقویت دامنه محصولات 66
2-13-1-5- فرصتهای سرمایهگذاری 66
2-13-1-6- برونترازنامهای بودن ﺗﺄمین مالی 66
2-13-2- برای سرمایهگذار 67
2-13-2-1- بازدهی بالاتر 67
2-13-2-2- نقدینگی بیشتر 67
2-13-2-3- انعطافپذیری در ساختاربندی 67
2-13-2-4- متنوعسازی پورتفولیو 68
2-13-3- برای قرض گیرنده 68
2-13-4- کارایی اوراق بهادارسازی 68
2-13-5- اوراق بهادارسازی و استانداردهای پذیرهنویسی 69
2-14- معایب اوراق بهادارسازی.. 72
2-14-1- ریسکهای درگیر در رهنها و محصولات MBS 72
2-14-1-1- ریسک تمرکز 73
2-14-1-2- ریسک زودپرداخت (عدم پرداخت اقساط) 73
2-14-1-3- ریسک اعتباری 74
2-14-1-4- ریسک نکول 74
2-14-1-5- ریسک نقدینگی 75
2-14-1-6- ریسک بازار 75
2-14-1-7- ریسک نرخ بهره 75
2-15- بیان مسئله.. 76
2-16- پیشینه داخلی و خارجی.. 80
فصل سوم: چارچوب نظری و روش تحقیق
3-1- مقدمه.. 93
این مطلب را هم بخوانید :
3-2- مخاطره اخلاقی و تخصیص کارای منابع.. 96
3-3- تئوری قراردادها.. 97
3-4- رابطه کارفرما-کارگزار.. 99
3-5- تئوری عاملیت (یا نمایندگی).. 102
3-6- مسئله تقسیم ریسک.. 104
3-7- انتخاب تحت شرایط نااطمینانی.. 105
3-8- اطلاعات نامتقارن.. 107
3-8-1- انتخاب معکوس 107
3-8-2- مخاطره اخلاقی 108
3-9- مسئله کارفرما-کارگزار.. 109
3-10- مسئله کارفرما-کارگزار در فرآیند اوراق بهادارسازی 111
3-10-1- یک مدل عاملیت مقدماتی 112
3-10-1-1- قاعده تقسیم ریسک بهینه در شرایطی که تنها پیشآمد مشاهده میشود 114
3-10-1-1-1- جواب بهینه اول (F.B) 116
3-10-1-1-2- جواب بهینه دوم (S.B) 123
3-10-1-2- رویکرد مرتبه اول (FOA) 125
3-10-1-3- بدهبستان ریسک-انگیزه 132
3-10-1-4- برنامه جبران کارگزار 133
3-10-1-5- جمعآوری اطلاعات اضافی 141
3-10-1-5-1- قاعده تقسیم بهینه بر مبنای اطلاعات اضافی 145
3-10-1-5-2- ارزش اطلاعات 149
3-10-1-6- تلاش چندبعدی 152
3-11- استنباط بیزین ناپارامتریک.. 152
3-10-1- مدلهای مشخصه نهفته 157
3-11-1-1- یک توزیع بر روی ماتریسهای باینری نامتناهی 160
3-11-1-1- یک مدل مشخصه متناهی 161
3-11-1-1-1- کلاسهای همارزی 163
3-11-1-2- حد بینهایت مدل مشخصه 166
3-11-1-3- فرآیند IBP 167
3-12- مدلسازی دادهها.. 169
3-12-1- ساختار رستوران 170
3-12-1-1- ویژگیهای توزیع IBP تحت ساختار رستوران 173
3-12-2- ساختار چسباندن-شکستها 175
3-12-2-1- استنباط تغییر برای فرآیند IBP 176
فصل چهارم: توصیف و تجزیه و تحلیل یافتهها
4-1- مقدمه.. 182
4-2- الگوریتم استنباط.. 183
4-2-1- نمادگذاری 183
4-3- بیز تغییر.. 184
4-3-1- رویکرد بیز تغییر میدان میانگین 185
4-4- بیان مسئله.. 187
4-5- سادهسازی چارچوب مسئله بهینهسازی KL .. 189
4-5-1- راه حل بهینهسازی انرژی آزاد 191
4-6- استنباط تغییر.. 194
4-6-1- رویکرد تغییر متناهی 196
4-6-1-1- کران پایین بر روی راستنمایی حاشیهای 197
4-6-1-2- به روز رسانی پارامترها 199
4-7- نتایج شبیهسازی.. 200
4-7-1- ساختن دادهها 201
4-8- طراحی بهینه اوراق بهادار MBS. 206
4-8-1- مشخصههای برنامه انگیزه بهینه 214
4-8-2- شرایط کافی 216
4-8-2-1- ویژگی نسبت راستنمایی یکنواخت (MLRP) 217
4-8-2-2- ویژگی تحدب تابع توزیع (CDFP) 220
4-8-3- نتیجهگیری 221
4-8-4- برنامه جبران کارگزار 222
4-9- استنباط بیزین.. 223
4-10- مدلسازی دادهها.. 228
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادها
5-1- مقدمه.. 237
5-2- مروری بر خطوط کلی پژوهش.. 238
5-3- سوالات اساسی تحقیق.. 243
5-4- بحث و نتیجهگیری کلی.. 243
5-5- پیشنهادها.. 243
– مقدمه
برای مدتهاست که اقتصاددانان مالی درباره مشکل عدم تقارن اطلاعات در بازارهای مالی، از جمله مخاطره اخلاقی، اظهار نگرانی نمودهاند. حوادث اخیر، مانند بحران نکول رهن درجه دوم[1]، مشخص
میکنند که متأسفانه بازارهای رهن مستعد این دسته مسائل هستند. در واقع بازارهای رهن از ساختاری برخوردار هستند که چالشهای جدیدی را برای تجزیه و تحلیلها پیرامون مشکل مخاطره اخلاقی، چه درزمینه تئوری و چه درزمینه تجربی، مطرح میکنند. به علاوه اینکه، بازارهای رهن به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی دنیا فعالیت میکنند و برای کارایی اقتصاد حقیقی، عنصری حیاتی محسوب میشوند. از این رو، فهم و مطالعه عمیقتر پیرامون ظهور و دلالتهای مخاطره اخلاقی برای بازارهای رهن از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. در این رساله، مشکل مخاطره اخلاقی در فرآیند اوراق بهادارسازی داراییها[2] (ABS)، باﻟﺄخص برای اوراق بهادار با پشتوانه رهن[3] (MBS) مطرح و مورد بررسی قرار گرفته است.
اوراق بهادارسازی داراییها، یکی از مهمترین نوآوریها در بازارهای مالی میباشد. در یک اوراق بهادارسازی نمونه، تعداد زیادی از داراییهای مالی (عمدتاً غیر نقدینه) که قابلیت تولید جریان نقدی دارند، با یکدیگر تجمیع[4] و دستهبندی[5] میشوند. با پشتوانه مطالبات[6] به شکل جریانهای نقدی وصول شده از تجمیع داراییها، اوراق بهادار نقدینهای (قابل خرید و فروش) مستقیماً به سرمایهگذاران در بازار ثانویه[7]، فروخته میشوند.
بجز سرمایهگذاران، اوراق بهادارسازی در سادهترین فرم، دو بازیگر اصلی دیگر نیز دارد. بانی[8] نخستین بار داراییها (مثل وام) را ایجاد میکند[9] که در جریان فرآیند اوراق بهادارسازی در نهایت به اوراق بهادار تبدیل (منظور تبدیل کیفی) میشوند. بازیگر دوم در فرآیند اوراق بهادارسازی، نهاد واسط[10] (SPV) است که همان منتشرکننده[11] اوراق بهادار با پشتوانه تجمیع داراییها میباشد و به دور از ورشکستگی[12] قرار دارد. در واقع بانی یک پورتفولیوی بزرگ از داراییها را تجمیع کرده و به یک منتشرکننده (SPV) واگذار میکند.
مهم است توجه به این نکته که در فرآیند اوراق بهادارسازی، واگذاری داراییهای تجمیع شده به منتشرکننده به صورت فروش قانونی[13] است. بر اساس استانداردهای حسابداری، فروش قانونی با انتقال مالکیت داراییها از بانی به خریدار (منتشرکننده)، همراه است. در اینصورت بانی میتواند این
داراییهای غیرنقدینه را از ترازنامه خود جدا و حذف کند و نقدینگی ترازنامه خود را افزایش دهد. در نتیجه منتشرکننده و بانی به طور قانونی از یکدیگر جدا میشوند. بنابراین اگر بانی ورشکسته شود، این داراییها که اکنون در مالکیت منتشرکننده قرار دارند، بین طلبکاران[14] بانی توزیع نمیشوند. همه این موارد ویژگی برونترازنامهای بودن[15] فرآیند اوراق بهادارسازی را نشان میدهند.
یکی از انواع داراییهای پایه[16] (وثیقه) برای این اوراق، وامهای رهنی[17] است که موضوع مورد نظر در این رساله میباشد. به اوراق بهادار منتشر شده با پشتوانه وصولها از وامهای رهنی، اوراق بهادار با پشتوانه وامهای رهنی (MBS) میگویند. این وامهای رهنی توسط بانی (موسسه وام دهنده)، در بازار رهن اولیه پذیرهنویسی شده[18] و به متقاضیان، جهت خرید املاک و مستغلات، اعطا میگردند و با پشتوانه وصولهای نقدی از قرض گیرندگان (اقساط رهن)، اوراق بهادار MBS توسط SPV در بازارهای رهن ثانویه به سرمایهگذاران فروخته میشوند.
جریانهای نقدی حاصل از تجمیع داراییهای پایه این اوراق بهادار – منهای حقالزحمه خدمات انجام شده برای بستهبندی[19] آنها – بر طبق ضوابط خاص مربوط به آن اوراق بهادار، از طریق منتشرکننده به سرمایهگذاران، پرداخت میشود. در فرآیند اوراق بهادارسازی، تمامی این مراحل همزمان اتفاق میافتند.
1-2- بیان ﻣﺴﺄله
اوراق بهادارسازی، به کامل کردن بازارهای اوراق بهادار[20]، بهبود بخشیدن به نقدینگی بازار[21]، شفافیت[22] بخشیدن به بازار و تخصصی کردن فعالیتها[23]، به طور متأثری کمک میکند. با این حال، اوراق بهادارسازی هزینههای سازمانی[24] مهمی را ایجاد میکند که به تفکیک مالکیت و کنترل داراییها، مربوط میشود و در این رساله بر این مهم تمرکز شده است.
در گذشته، یک بانی (بانک) میبایست تمامی وامهایی را که ایجاد میکرد در مالکیت خود نگه داشته و مدیریت و پذیرهنویسی نماید. در مقابل، اوراق بهادارسازی برای بانی یک منبع کلیدی تأمین مالی بلندمدت فراهم میکند که به موجب آن مدیریت ترازنامه بهبود بخشیده میشود. در فرآیند اوراق بهادارسازی با تفکیک داراییها (وامهای رهنی) از ترازنامه و استفاده از آنها به عنوان پشتوانه اوراق بهادار منتشر شده برای سرمایهگذاران، کیفیت این اوراق بهادار از وضعیت ریسک اعتباری بانی مستقل میشود. همچنین بانی با پیشآمدهای اعتباری وامهایی که ایجاد و پذیرهنویسی کرده، نیز دیگر زندگی نمیکند. بنابراین عملکرد اوراق بهادار ایجاد شده مستقیماً به عملکرد قرضگیرندگان وامها در تولید جریانهای نقدی مرتبط میشود؛ اما نکته اینجاست که عملکرد دارایی پایه و بنابراین عملکرد اوراق بهادار تولید و منتشر شده با پشتوانه آنها را میزان تلاش صورت گرفته توسط بانی هنگام اعطای وامها تعیین میکند. روشن است که تلاش برای اعمال استانداردهای پذیرهنویسی[25] در فرآیند اعطای وام، هزینهبر است. چنانچه بانی استانداردهای پذیرهنویسی را اعمال نماید و اطلاعات هر چه بیشتر و
دقیقتری درباره هر متقاضی رهن ریسکی[26] جمعآوری نماید، تنها قرض گیرندگان با کیفیت اعتباری بالا را در بازار رهن اولیه تأمین مالی خواهد نمود؛ اما اگر استانداردهای پذیرهنویسی را کاهش دهد و
هیچگونه اطلاعاتی جمعآوری ننماید و به هر متقاضی رهنی وام اعطا نماید، از یک طرف هزینههای مربوط به پذیرهنویسی را کاهش میدهد که به نفع خویش است، اما از طرف دیگر به ریسکهای نکول بالاتری برای رهنهای پذیرهنویسی شده دست خواهد یافت که به ضرر طرف دیگر یعنی سرمایهگذار خواهد بود. در واقع ریسکها اکنون به سرمایهگذاران (دارندگان نهایی[27] وامهای تجمیع شده) بر
میگردند نه به وامدهندگان (مالک اولیه وامها).
از طرف دیگر، بدتر آنکه برای سرمایهگذار در بازار ثانویه، مشاهده کامل تلاش اعمال شده توسط بانی در اعمال استانداردهای پذیرهنویسی نسبت به متقاضیان وامها، در عمل غیرممکن یا حتی در صورت امکان میتواند بسیار پرهزینه باشد. در واقع بانی که نخستین بار وامها را ایجاد کرده، اطلاعات بیشتر و بهتری راجع به وامهای پذیرهنویسی شده، نسبت به سرمایهگذاران، دارد.
1-3- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
اعتقاد بر آن است که عامل اصلی بحران مالی سالهای 2010-2007، اوراق بهادارسازی داراییها بالأخص اوراق بهادارسازی وامهای رهنی MBS، میباشد. در ادبیات اوراق بهادار MBS، وجود مشکل مخاطره اخلاقی به علت ویژگیهای خاص فرآیند اوراق بهادارسازی مطرح و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر، بحران مالی اخیر لزوم کاهش مشکل اطلاعاتی مخاطره اخلاقی در معاملات اوراق بهادارسازی را برای مشارکت کنندگان در این بازارها گوشزد مینماید.
به طور کلی، منافع حاصل از اوراق بهادارسازی میتواند در صورت داشتن یک طراحی بهینه از آن، هزینههایش را به خوبی پوشش دهد. آنچه در فرآیند اوراق بهادارسازی اهمیت دارد میزان توانایی داراییها (وثیقه این اوراق) در ایجاد جریان نقدی است اما وجود مشکلات اطلاعاتی بین بازیگران که در ذات این فرآیند قرار دارد میتواند منافع مالکان نهایی تجمیع وامها یعنی سرمایهگذاران را بشدت متأثر سازد.
در بازار رهن ثانویه، سرمایهگذاران خصوصی در ارزیابی ریسکهای پیچیدهای که همبسته با تجمیع رهنها هستند، خیلی موفق نمیباشد. بر خلاف سهام که از طریق ویژگی موقعیت اولین خسارت[28] در ساختارهای سرمایه شرکتها، میزان ریسکی بودنشان را اعلان میکنند، اوراق بهادارسازی رهن به سرمایهگذاران سلامت وام دادن ایمن را با ضمانت چیزی به ظاهر وثیقه، وعده میدهند؛ به عبارت دیگر، با این ساختار از اوراق بهادار MBS، پرداختهای دورهای سود و اصل پول بدون ارتباط با ریسک-های ممکن به سرمایهگذار تضمین میشود. از سوی دیگر، رقابت در فعالیت اوراق بهادارسازی که در میان نهادهای مالی خصوصی انجام میگیرد، سطوح ریسک بالاتری را نسبت به آنچه سرمایهگذاران
پیشبینی میکنند، انتقال میدهد. از این رو کنترل شفافیت جریان اطلاعات درباره اعمال استانداردهای پذیرهنویسی، توسط سرمایهگذاران که تنها متحملین ریسک اعتباری داراییهای پایه (تجمیع وامها) اوراق بهادار با پشتوانه رهن محسوب میشوند نیازمند بررسی و تحلیل بیشتری است.
در واقع، خریداران عقلایی اوراق بهادار MBS در بازارهای مالی، همواره این مشکل مخاطره اخلاقی را تشخیص میدهند و جهت کاهش بخشیدن به آن لازم است گامهایی را بردارند.
1-4- فرضیات و سؤالات اساسی تحقیق
- یک طراحی بهینه از اوراق بهادارسازی، میتواند به بانی برای اعمال استانداردهای پذیرهنویسی بالا به قرضگیرندگان، انگیزه دهد.
- یک طراحی بهینه از اوراق بهادارسازی، میتواند بانی را برای فروش وامها و حذف آنها از ترازنامه تشویق نماید.
1-5- اهداف تحقیق
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-06-31] [ 10:48:00 ق.ظ ]
|