۱- مسئولیت کیفری عبارت است از « قابلیت » یا « اهلیت » شخص برای تحمل تبعات جزایی رفتار مجرمانه خود.

 

۲- مسئولیت کیفری عبارت از این است که تبعات جزایی رفتار مجرمانه شخص بر او « الزام » یا « تحمیل » گردد.

 

۳- « التزام » یا « مجبور بودن » شخص نسبت به تحمل تبعات جزایی رفتار مجرمانه خود مسئولیت کیفری نامیده می‌شود (میرسعیدی، ۱۳۹۰، ص ۲۱ و ۲۲).

 

۱-۲-۷- مفهوم قانون مجازات

 

همان‌ طور که بیان شد مراد از حکم در این تحقیق همان عبارت « قانون » مصطلح می‌باشد و منظور از قانون مجازات، قانون کیفری می‌باشد. لذا به مجموعه قوانینی که درباره کسانی که مرتکب خلاف و جرم و جنایت می‌شوند قوانین کیفری که همان‌ طور که اشاره کردیم در اصطلاح اهل لغت به آن قانون العقوبات نیز گفته می‌شود.

 

۱-۳- جهل و عناوین مشابه

 

۱-۳-۱- اشتباه

 

اشتباه که خود یک واژه‌ای عربی است بر وزن افتعال مصدر ثلاثی مزید « شبه » می‌باشد (آخوندی، ۱۳۹۱، ص ۱۰۸) به معنای مردد شدن چیزی میان چند چیز دیگر. موارد اشتباه یا همراه علم اجمالی است و یا بدون آن. که در صورت دوم به شک باز می‌گردد (جمعی از پژو هشگران، ۱۴۲۶ ه ق ج ۱ ص ۴۹۹ ). برخی اشتباه را معادل جهل مرکب دانسته و معتقدند رابطه اشتباه با جهل رابطه عموم و خصوص مطلق است زیرا هر فرد اشتباه کننده‌ای جاهل « جهل مرکب » است، اما هر فرد جاهلی لزوماًًدارای جهل مرکب « اشتباه » نیست (آخوندی، ۱۳۹۱، ص ۹۷ ). که البته آن گونه که در ادامه مباحث به آن اشاره می‌کنیم در قوانین جزایی و در کلام اندیشمندان حقوق گاهاً مشاهده می‌شود که لفظ اشتباه با جهل در برخی موارد خلط شده و بجای همدیگر به کار برده می‌شوند.

 

۱-۳-۲- ظن

 

ظن به معنی گمان و خیال با احتمال قوی چنان که وهم احتمال ضعیف و شک تساوی طرفین است و با احتمال خلاف آن. « فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ. ۸۷ انبیاء ». احتمال قوی داد که هرگز بر او سخت نمی‌گیریم (قریشی، ۱۳۷۱، ج ۴ ص ۲۷۳ یستانی، ۱۳۷۵، ص ۵۹۰ ). لذا اگر درصد احتمال بیش از پنجاه درصد یا نصف باشد ظن نامیده می‌شود و فردی که ظن دارد مسلماًً علم ندارد و البته چون نسبت به جهل خود واقف است جهلش بسیط است (آخوندی، ۱۳۹۱، ص ۹۸) لذا می‌توان گفت ظن خود ناشی از جهل و به عبارتی اخص از جهل است.

 

۱-۳-۳- شک

 

شک به معنای گمان که بر خلاف یقین است، تردید (بستانی، ۱۳۷۵، ص ۵۳۲ و زمخشری ۱۳۸۶، ص ۱۳۹) و در بیان کلی تر تعادل و تساوی جهت رجحان دو نقیض در نظر انسان برای برگزیدن یکی از آن دو است ‌به این معنی که گاهی دو نشانه مساوی و برابر برای پذیرفتن یکی از دو نقیض وجود دارد (که برگزیدن یکی بر دیگری سخت است) یا برای اینکه نشانه‌ای در آن ها برای ترجیح دادن و قبول یکی بر دیگری وجود ندارد و خود نوعی از جهل و ندانستن است و اخص از «جهل» است، زیرا جهل و نادانی مستقیماً نتیجه عدم دانش درباره دو نقیض است پس هر شکی، جهل است و هر جهلی، شک نیست (راغب اصفهانی، ۱۳۷۴، ج۲ ص ۳۴۱) جهل اعم از شک است (آخوندی، ۱۳۹۱، ص ۱۰۶ ).

 

۱-۳-۴- شبهه

 

در قاموس قرآن آمده است که شبهه آن است که دو چیز در اثر مماثلت از همدیگر تشخیص داده نشوند. در قرآن آمده است « وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ » ؛ حضرت عیسی را نکشتند و به دار نزدند لیکن کار بر آن ها مشتبه شد « نساء ۱۵۷ » (قریشی، ۱۳۷۱، ج ۴، ص ۲ )، شبهه در لغت به معنای شک، بدگمان، اشتباه و التباس درست به نادرست و حق به ناحق و همچنین واقع به موهوم است. در اصطلاح فقهی، فقهای امامیه در تفسیر شبهه اختلاف نظر دارند. برخی گفته‌اند که منظور از شبهه در فقه به معنای عدم العلم، و عدم القطع به حرمت و ممنوعیت عمل یا ترک فعل است که شامل ظن، شک و احتمال می‌شود. بعضی دیگر هم معتقدند که شبهه یعنی قطع به حلیت و اباحه‌ی آنچه که در واقع محرم است. عده‌ای نیز آن را به ظن و گمان تفسیر نموده‌اند (محقق داماد، ۱۳۹۱، ص ۵۱ ). برخی معتقدند که رابطه بین اشتباه با شبهه تباین است یعنی هیچ اشتباهی شبهه نیست و هیچ شبهه‌ای اشتباه نیست. لذا شبا هت‌های ظاهر مثل تقسیم هر یک از اشتباه و شبهه به موضوعی و حکمی نباید ما را گمراه کند در بحث شبهه حکمیه ما در برابر حکم خداوند شک و شبهه داریم و لیکن در اشتباه حکمی « قانونی » دیگر موضوع فقط راجع به تکلیف و تبعیت از امر شارع نیست بلکه مصلحت‌های مختلفی مثل نظم عمومی و رعایت حفظ حقوق طرف دیگر و… مطرح می‌باشد لذا نباید این دو را تابع احکام واحدی دانست (آخوندی، ۱۳۹۱، ص ۱۰۶ و ۱۰۷ ). شاید بهتر باشد بگوییم شبهه در ذهن به وجود می‌آید و یا به عمل منتج می‌شود یا نمی‌شود. اما اشتباه در مرحله عمل است و به عبارتی می‌توان گفت شخصی که دارای شبهه می‌باشد ممکن است دچار اشتباه شود. و از طرفی هر دو اصطلاح ناشی از نوعی جهل می‌باشند.

 

۱-۳-۵- غفلت

 

یعنی عدم توجه، اشتباه، « وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ و َأَمْتِعَتِکُمْ » « نساء ۱۰۲ ». کفار دوست دارند که ایکاش از اسلحه و متاع‌های خویش غفلت می‌کردند. غفلت آن است که چیزی حاضر باشد ولی انسان به آن توجه نکند و آن را فراموش کند به عبارت دیگر عدم توجه به چیز موجود است که گاهی غفلت عذر مقبول است و آن در صورتی است که علت غفلت عدم اتمام حجت باشد. (قریشی، ۱۳۷۱، ص ۱۱۱ ). لذا می‌توان گفت که در غفلت اطلاع و اگاهی وجود دارد ولی شخص توجه و التفات ندارد.

 

۱-۴- انواع جهل

 

۱-۴-۱- جهل بسیط و مرکب

 

جهل بسیط یعنی جهل توام با آگاهی به جهل خود ؛ بدین معنا که انسان چیزی را نداند در حالی که به نادانی خود واقف است و لذا می‌داند که نمی‌داند به بیان دیگر جاهل بسیط از نظر علم به جهل خویش عالم است اما جاهل مرکب از این منظر نیز نادان می‌باشد ؛ یعنی به جهل خویش جاهل است. به عنوان مثال چنانچه متهم بداند که ناآگاه است جاهلی از نوع بسیط تلقی می‌گردد و بر حسب ویژگی خود در یکی از اقسام جهل بسیط می‌گنجد (آقایی نیا و زهروی، ۱۳۸۸، ص ۵) در جهل بسیط فرد ادعای علم نمی‌کند.

 

جهل مرکب یعنی اعتقاد داشتن بر ماهیت چیزی به طوری که این اعتقاد خلاف ماهیت آن باشد. جهل مرکب عبارت است از اعتقاد جازم غیر مطابق با واقع. جهل مرکب اعتقاد جازم غیر مطابق است خواه مستند به شبهه باشد و خواه مستند به تقلید، پس ثبات را در جهل مرکب اعتباری نیست و سبب آنکه آن را مرکب نامیده‌اند این است که آدمی چیزی را برخلاف آنچه حقیقت اوست اعتقاد کند پس معلوم می‌شود که بر حقیقت آن شی پی نبرده و حقیقت امر برای اعتقاد کننده مجهول مانده، این خود یک جهل سپس اعتقاد کند که اعتقاد او عین صوابست و این خود جهل دیگر، که با هم تشکیل و ترکیب یافته و بنام جهل مرکب معروف گردیده است (دهخدا، ۱۳۷۷، ص۷۹۳۰ ). و به عبارتی جهل مرکب که در فارسی با نادانی کامل از آن یاد شده است و در اصطلاح عبارت است از اینکه انسان چیزی را نداند و خودش به جاهل بودن خویش نسبت به آن، نااگاه باشد بلکه می‌پندارد که از مطلعین به آن می‌باشد وبنابراین نمی‌داند که نمی‌داند (آقایی نیا و زهروی، ۱۳۸۸، ص ۵ ).

 

۱-۴-۲- جهل حکمی و جهل موضوعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...