پایان نامه ارشد: بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر مشارکت اجتماعی شهروندان بندرعباس |
2-2-2. معنا و مفهوم مشارکت…………………………………. 11
3-2-2. انواع مشارکت…………………………………………… 13
4-2-2. تعریف مشارکت اجتماعی………………………………. 17
5-2-2. نظریه ها و مدل های مشارکت………………………… 18
3-2. مروری بر تحقیقات پیشین:……………………………….. 31
1-3-2. بررسی تحقیقات داخلی…………………………………31
2- 3-2. بررسی تحقیقات خارجی………………………………. 36
4-2. چارچوب نظری و فرضیات تحقیق…………………………… 41
5-2. مدل نظری تحقیق:…………………………………………. 43
فصل سوم: روش تحقیق…………………………………………. 44
1-3. مقدمه:……………………………………………………….. 45
2-3. روش پژوهش:………………………………………………… 45
3-3. تکنیک پژوهش :…………………………………………….. 45
4-3. ابزار گردآوری داده ها :……………………………………… 46
5-3. جامعه آماری:………………………………………………… 46
6-3. حجم نمونه………………………………………………….. 46
7-3. شیوه نمونه گیری:…………………………………………. 47
8-3. تعریف متغیرها و شیوه سنجش آنها:……………………. 48
1-8-3. متغیر وابسته (مشارکت اجتماعی)…………………….48
2-8-3. متغیرهای مستقل……………………………………….. 49
9-3. روایی و پایایی تحقیق………………………………………..51
10-3. روش تجزیه و تحلیل داده ها:……………………………… 52
فصل چهارم: نتایج………………………………………………….. 53
1-4. مقدمه…………………………………………………………. 54
2-4. سیمای پاسخگویان:…………………………………………. 54
3-4. یافته های توصیفی:…………………………………………. 59
4-4. یافته های تحلیلی:…………………………………………. 65
5-4 تحلیل مسیر:………………………………………………….. 78
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری…………………………………….. 88
1-5. مقدمه…………………………………………………………… 89
2-5. بحث و نتیجه گیری…………………………………………….. 89
3-5. پیشنهادها………………………………………………………. 93
این مطلب را هم بخوانید :
1-3-5. پیشنهادهای اجرایی………………………………………… 93
2-3-5. پیشنهادهای پژوهشی……………………………………….. 95
4-5. موانع تحقیق……………………………………………………….95
فهرست منابع……………………………………………………………. 97
پرسشنامه……………………………………………………………… 104
چکیده:
مشارکت اجتماعی افراد یک جامعه تا حد زیادی میتواند ضامن سلامت، بهبود و پیشرفت یک جامعه گردد. لذا شناخت عوامل موثر بر آن برای برنامهریزی جهت رسیدن به توسعه شهری و اجتماعی ضروری مینماید.
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل فرهنگی – اجتماعی موثر بر مشارکت اجتماعی شهروندان بندرعباس بوده است. جامعه آماری پژوهش فوق شامل کلیه افراد 18 سال به بالای ساکن شهر بندرعباس بوده که 400 نفر بر اساس نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای، مورد پرسشگری قرار گرفتهاند. متغیرهای اعتماد اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی، مسئولیتپذیری اجتماعی، احساس بیقدرتی و عوامل فردی به عنوان متغیر مستقل و مشارکت اجتماعی که در دو بخش ذهنی و عینی مورد سنجش قرار گرفته است، به عنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شده است.
در نهایت یافتههای تحقیق نشان داد که بین متغیرهای اعتماد اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی، مسئولیتپذیری اجتماعی، احساس بیقدرتی، سن، سطح تحصیلات، وضغیت شغل و درامد با مشارکت اجتماعی شهروندان بندرعباس، با سطح اطمینان 99٪ رابطه معناداری وجود داشته و بین جنس، وضعیت تاهل، و وضعیت بومی بودن با مشارکت اجتماعی شهروندان رابطهای وجود ندارد. همچنین پاسخگویان از نظر ذهنی آمادگی نسبتا بالایی جهت مشارکت اجتماعی داشته اما به لحاظ عینی و عملی مشارکت بسیار پایینی داشته اند. بنابراین بطورکلی میزان مشارکت اجتماعی شهروندان بندرعباس در حد نسبتا پایینی بوده است.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
انسان همواره به صورت جمعی و گروهی زیسته و نیازهای گوناگون خود را با کمک اعضای اجتماع برطرف کرده است. البته درمورد زندگی اجتماعی انسان و سرمنشاء آن، اندیشمندان اجتماعی نظرات متفاوتی ابراز کردهاند. بعضی بر این قول هستند، که چون انسان اساساً تمایل به همزیستی با دیگران دارد، به حیات اجتماعی روی آورده است. اما، بعضی دیگر بر این موضع هستند، که چون انسان در اجتماع متولد میشود و از ابتدا زندگی خود را در گروه شروع میکند و در محیط اجتماعی به رشد و نمو میرسد، تمایل به زندگی اجتماعی پیدا میکند. چه، ما با اندیشه گروه اول موافق باشیم و چه، با اندیشه گروه دوم، طبعاً مهمترین مطلب در رابطه با حیات اجتماعی انسان، چگونگی زیست او در اجتماع و مشارکت وی در امور آن است.
حیات اجتماعی و زندگی جمعی زمانی میتواند معنا پیدا کند که افراد عضو در هماهنگی با یکدیگر به تعامل، تعاون و در حقیقت به همکاری متقابل توام با تفاهم با همدیگر بپردازند و امور اجتماع خویش را مدیریت کنند. برای بروز چنین رفتاری، افراد اجتماع بایستی دارای اعتماد و نیز نگاه و نگرش مثبت به یکدیگر باشند، تا بتوانند با سهولت بیشتری به زیست خود در جامعه ادامه دهند.
«مشاركت اگرچه به معنای عام آن از دیرباز با زندگی انسان پیوند داشته، اما به معنای جدید از عرصه سیاست و پس از جنگ جهانی دوم آغاز شده است. این نوع مشاركت در برخی از كشورهای صنعتی جهان (به ویژه آنها كه در جنگ شكست خورده بودند)، در قلمرو اقتصادی و صنعتی آغاز شد تا مردم را در مالكیت شریك سازد و پایههای پایدار و تداوم صنعت و اقتصاد را مستحكم سازد. با گسترش معنای مشاركت و راه یافتن آن به تمام عرصههای زندگی، امروزه سخن از شرایطی است كه همه مردم در تعیین سرنوشت خویش دخالت آگاهانه و واقعی پیدا كنند» (علویتبار، 1379: 13).
بدین ترتیب، لازمه جامعهای سالم و توسعه یافته در دنیای کنونی، استفاده بهینه از تمامی ظرفیتهای اجتماعی و فردی موجود در آن است. یکی از راهکارهای اجرای این سیاست تشویق مردم به مشارکت در امور مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … میباشد. در حقیقت مشارکت افراد جامعه، یکی از معیارها و نشانههای سلامت اجتماعی (تعادل) سیستم است. چرا که این واقعیت اجتماعی، نشان دهنده اعتماد اجتماعی افراد جامعه به یکدیگر و انسجام اجتماعی است. این امر به نوبه خود منجر به افزایش سرمایه اجتماعی و در نتیجه کاهش هزینههای سیستم اجتماعی میشود. به بیانی دیگر، میتوان با ایجاد همدلی و وفاق و افزایش آن در جامعه، شهروندان را به مشارکت در عرصه فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشاند. و با این کار موجبات پیشرفت هرچه بیشتر را فراهم نمود.
2-1- بیان مسأله
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-07-01] [ 05:47:00 ب.ظ ]
|