پایان نامه با موضوع:مبانی فقهی و حقوقی نظریه تعامل گرایی در جرم شناسی |
3-فرضیههای اصلی تحقیق
1-نظریه برچسب زنی یک نظریه جرم شناختی است که در حوزه جامعه شناسی جنایی مطرح شده است.
2-به نظر می رسد با استفاده از برنامه های عدم مداخله یا حداقل مداخله می توان تاثیر این نظریه را بر شخصیت کودک کاهش داد.
4-پیشینه تحقیق
در مورد پیشینه تحقیق باید گفت اگرچه تئوری برچسبزنی در آراء و نظرات دانشمندان علوم انسانی به خصوص در غرب، مورد توجه و امعان نظر قرار گرفته است اما در كشور ما به این نظریه تا حد زیادی بیتوجهی شده است، تا جایی كه میتوان گفت كتاب مستقلی در زمینه برچسبزنی به قدر كفایت وجود ندارد و مقالات و پایاننامههای و كارهای تحقیقی بسیار اندكی در این مورد به رشته تحریر در آمده است. در بسیاری از مقالات به صورت گذرا و موردی به این موضوع پرداختهاند و این مسئله نشان میدهد كارهای اندك تحققی در مورد موضوع مطروحه تا به حال حداقل در كشور ما انجام شده است و اكثر كتابها و مقالههای مربوطه در مورد حقوق كودك یا بزهكاری كودك مطرح شده است.
5-ضرورت انجام تحقیق
از آنجایی كه بسیاری از كودكان از بدو تولد تا رسیدن و سپری شدن دوران بلوغ ممكن است با مشكل برچسبزنی از جانب اعضای خانواده و یا دیگر افرادی كه به نحوی از انحاء با آنها سر و كار دارند، مانند نهادهای عدالت كیفری مواجه شوند پرداختن به این موضوع یعنی برچسبزنی كودك و تطبیق آن بر بزهكاری اطفال ضروری بهنظر میرسد.
چه بسیار كودكانی كه از بدو تولد با برچسبهای گوناگون مواجه شده و اثرات مخرب روحی و روانی این برچسبها تا حتی تا پایان حیات با آنها همراه خواهد بود. بدین منظور و برای جلوگیری از آثار مخرب و ویرانگر مشروح به نظر میرسد با پرداختن به موضوع برچسبزنی گامی در جهت حمایت از حقوق كودك و پیشگیری از نقض این حقوق برداشته باشیم. از آنجا كه كمتر منبع مستقلی در رابطه با موضوع در ادبیات حقوق جرمشناسی كشور وجود دارد در این رساله برآنیم تا با تشریح ابعاد گوناگون برچسبزنی گامی در جهت توسعه علمی این نظریه برداریم.
6-اهداف تحقیق
هدف از این تحقیق شناخت آثار مخرب برچسب زنی بر شخصیت و رفتار كودك چه در دوران كودكی و چه در دوران بعدی زندگی وی ارائه راهكارهایی جهت پیشگیری از برچسبزنی به كودك میباشد.
در این زمینه تحقیق و بررسی در دو محیط دارای اهمیت میباشد. یكی محیط خانواده كودك و دیگری محیطهای خارج از خانواده كه كودك با آنها در تماس است. در این رساله از یك طرف به نقش خانواده و محیط خانواده در رابطه با موضوع میپردازیم و از طرف دیگر به نقش و جایگاه سیاستهای دولت به مفهوم عام و سازمانها و نهادهای مرتبط با حقوق كودك خواهیم پرداخت.
7-روش تحقیق
روش تحقیق به دو صورت كتابخانهای و میدانی میباشد. در روش كتابخانهای با مراجعه به كتب و منابع و مأخذ معتبر حقوقی و گاهاً غیرحقوقی از قبیل كتب و مقالات
روانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی و… به شرح و تبیین آراء و عقاید صاحبنظران میپردازیم و با تحلیل و ارزیابی و تأثیر برچسبزنی بر بزهكاری اطفال نتیجه نهایی را بهدست آورده و به ارائه راهكارها و پیشنهادات میپردازیم.
در روش تحقیق میدانی با ارائه پرسشهایی در رابطه با برچسبزدن به كودكان در محیطهایی كه كودكان با آنها در تماس هستند از قبیل والدین، مدرسه، نهادهای قضایی و اجرایی با بهدست آوردن نتایج مذكور به استقراء نهایی خواهیم رسید.
8-توجیه پلان
رساله پیش رو دارای 3 فصل می باشد.چنانچه مرسوم و معمول است در فصل اول نظریه برچسب زنی از دیدگاه های مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.تعاریف و مفاهیم و کلیات موضوع در واقع در این فصل توضیح داده شده اند.دیدگاه های گوناگون اعم از روانشناسی،جامعه شناسی و… در این فصل مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند.موضوع دولت ها و سازمان های غیر دولتی در رابطه با حقوق کودک،برچسب زنی در محیط های مختلف اعم از خانه و خارج از آن نظیر دادگاه و … موضوع بحث این فصل می باشد.در فصل دوم رساله آثار برچسب زنی بر کودک و راهکارهای پیشگیری از آن را بررسی نموده ایم.همچنین حمایت در مقابل برچسب زنی از دیدگاه اسناد داخلی و خارجی ،بررسی عملکرد نهادهای اصلاح و تربیت کودکان در پیشگیری از برچسب زنی ،روش های اصلاح و درمان و… در این فصل قرار دارند.در نهایت در فصل سوم تحقیق میدانی پیرامون موضوع انجام شده است.
فصل اول-بررسی نظریه برچسب زنی از دیدگاه های مختلف
1-1-تعریف جرم،بزه کاری و بزه دیده گی
بهطور كلی جرم یا بزه پدیدهای اجتماعی است و یك مفهوم نسبی میباشد و برداشت از آن و فهم این اصطلاح تا حدودی تحت تأثیر شرایط زمانی و مكانی قرار دارد.[1] اما مفهوم جرم به تعبیری كه در مورد بزهكاران عادی بهكار میبریم با مفهوم جرم در نزد جرمشناسان و جامعهشناسانی كه نظریه برچسبزنی و تأثیر آن را مطرح كرده اند متفاوت میباشد. در واقع مطرحكنندگان تئوری برچسبزنی معتقدند كه جرم در خلال كنشها و واكنشهای اجتماعی تعریف میشود.[2] در این كنش و واكنش اجتماعی است كه فردی مجرم تلقی میشود.
و جرمشناسی یكی از شاخههای علوم جنایی است كه از جرم به عنوان یك پدیده در زندگی فرد و جامعه بحث میكند و علل و عواملی را تفسیر و بررسی میكند كه
این مطلب را هم بخوانید :
موجب ارتكاب جرم میشود.[3] به مانند دیگر رشتههای مربوط به علوم انسانی، امروزه جرمشناسی اغلب به عنوان رشتهای ریشهدار در اندیشههای مدرن در نظر گرفته میشود. جرمشناسی در حوزه مطالعات اجتماعی، به بررسی جرم، اشخاص مجرم و پدیدههای اجتماعی مربوط به جرم میپردازد.[4] در اواخر قرن 19 در سال 1885 رافائل گارفائولو از جمله كسانی بود كه برای نخستین با اصطلاح جرمشناسی را مطرح كرد و بهكار برد.[5] پوئل تاپینارد مردمشناس فرانسوی نیز پس از وی این اصطلاح را وارد ادبیات حقوقی كشور فرانسه كرد.
جرمشناسی به عنوان یكی از رشتههای علوم انسانی انجام جرم را در جوامع و علت وقوع جرایم را بررسی میكند.[6] این دانش سالهای زیادی است كه به مطالعه بزهكار و بزهدیده پرداخته است. امروزه تكامل تحقیقات دانشمندان این امكان را فراهم كرده است كه جرمشناسان آگاهی لازم را در مورد پدیده مجرمانه و همچنین بزهكاران و بزهدیدگانی كه مرتكب یا قربانی جرم به شمار میروند فراهم آورده است.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-06-31] [ 11:43:00 ب.ظ ]
|