پایان نامه بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی |
1-5: فرضیههای تحقیق………………………………………………………………………………………….. 6
1-5-1: فرضیه اصلی……………………………………………………………………………………………. 6
1-5-2: فرضیه فرعی……………………………………………………………………………………………. 6
1-6: تعاریف مفهومی وعملیاتی…………………………………………………………………………………. 7
1-6-1: تعریف مفهومی………………………………………………………………………………………….. 7
1-6-2: تعریف عملیاتی………………………………………………………………………………………….. 9
1-7: چهارچوب نظری و مدل تحلیلی تحقیق…………………………………………………………………. 10
فصل دوم : مبانی نظری تحقیق صفحــه |
2-1: مقدمه………………………………………………………………………………………………………. 13
2-2: بخش اول: فرهنگ سازمانی…………………………………………………………………………….. 14
2-2-1: عناصر سازمانی………………………………………………………………………………………. 14
2-2-2: سازمان رسمی و سازمان غیررسمی………………………………………………………………… 17
2-2-2-1: سازمان رسمی……………………………………………………………………………………… 17
2-2-2-2: سازمان غیررسمی…………………………………………………………………………………. 18
2-2-3: خصوصیات سازمانهای غیررسمی………………………………………………………………….. 18
2-2-4: مفهوم فرهنگ………………………………………………………………………………………….. 19
2-2-5: مفهوم فرهنگ سازمانی……………………………………………………………………………….. 22
2-2-6: ویژگی های فرهنگ سازمان…………………………………………………………………………. 23
2-2-7: انواع فرهنگ سازمان………………………………………………………………………………… 26
2-2-8: نقش فرهنگ سازمانی در مدیریت سازمان………………………………………………………….. 35
2-2-9: الگوهای فرهنگ سازمانی……………………………………………………………………………. 36
2-2-9-1: الگوی استانلی دیویس………………………………………………………………………………. 36
2-2-9-2: الگوی پیترز و واترمن……………………………………………………………………………………………………………….37
2-2-9-3: الگوی استفین رابینز……………………………………………………………………………….. 38
2-2-9-4: الگوی پارسونز…………………………………………………………………………………….. 38
2-2-9-5: الگوی اوریلی و چاتمن …………………………………………………………………………………………………………..39
2-2-9-6: مدل براون……………………………………………………………………………………………………………………………….39
2-2-9-7: مدل کوئین و گارت…………………………………………………………………………………. 39
2-2-9-8: مدل کتز ، دوریس ومیلر…………………………………………………………………………… 39
2-2-9-9: الگوی هافستد و هاریسون…………………………………………………………………………. 40
2-2-9-10: الگوی هافستد……………………………………………………………………………………… 41
2-2-9-11: الگوی کامرون وکویین…………………………………………………………………………… 42
2-2-9-12: الگوی کلب و همکاران……………………………………………………………………………. 42
2-2-9-13: الگوی دنیسون…………………………………………………………………………………….. 43
2-2-10: منشاء و چگونگی شکلگیری فرهنگ سازمانی……………………………………………………………………………..48
2-2-11: عوامل موثر بر فضای فرهنگی و جو یک سازمان………………………………………………… 49
2-3: بخش دوم………………………………………………………………………………………………….. 52
2-3-1: مسئولیت اجتماعی…………………………………………………………………………………….. 52
2-3-2: ابعاد مسئولیت اجتماعی……………………………………………………………………………….. 54
2-3-3: اخلاق و اخلاق کار…………………………………………………………………………………… 58
2-3-4: نظریههای اخلاق و مسئولیت اجتماعی………………………………………………………………. 60
2-3-5: مسئولیتپذیری اجتماعی ، مفهوم ، انوع، ابعاد………………………………………………………. 62
2-3-5-1: تعریف مسئولیتپذیری اجتماعی…………………………………………………………………… 62
2-3-5-2: ماهیت مسئولیتپذیری اجتماعی…………………………………………………………………… 65
2-3-5-3: انوع مسئولیتهای اجتماعی…………………………………………………………………………. 66
2-3-5-4: ابعاد آموزش مسئولیتهای اجتماعی………………………………………………………………… 70
2-4: بخش سوم : پیشینه پژوهش……………………………………………………………………………… 73
2-4-1: تحقیقات انجام شده در داخل کشور…………………………………………………………………… 73
2-4-2: تحقیقات انجام شده در خارج کشور………………………………………………………………….. 75
2-5: نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………….. 78
فصل سوم: روش تحقیق |
3-1:مقدمه. ..79
این مطلب را هم بخوانید :
3-2:روش تحقیق. 79
3-3:جامعه آماری و حجم آن. 79
3-4:برآورد حجم نمونه و روش نمونه گیری.. 80
3-5: روش گرد آوری اطلاعات.. 81
3-6: ابزار پژوهش.. .82
3-6-1 : پرسشنامه فرهنگ سازمانی. .82
3-6-2: آزمون مسئولیت اجتماعی. …83
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها |
3 -7: روش تجزیه و تحلیل دادهها……………………………………………………………………………………………………………85
4-1 مقدمه……………………………………………………………………………………………………….. 86
4-2: ویژگی جمعیت شناختی………………………………………………………………………………….. 87
4-2-1: توزیع جنسیت…………………………………………………………………………………………. 87
4-2-2: توزیع مدرک تحصیلی………………………………………………………………………………. ..88
4-2-3: توزیع سابقه………………………………………………………………………………………………………………………………89
4-3 : تجزیه و تحلیل توصیفی داده های تحقیق……………………………………………………………………………………….90
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری |
4-4: تجزیه و تحلیل استنباطی داده های تحقیق(آزمون فرضیه های تحقیق)…………………………………………………93
5-1: مقدمه. 102
5-2: خلاصه تحقیق. 102
5-3: بحث و نتیجه گیری.. 103
5-4:پیشنهادها 109
5-4-1:پیشنهادهای کاربردی.. 109
5-4-2:پیشنهادهای پژوهشی. 110
5-5: محدودیت های پژوهش.. 110
5-5-1: محدودیت های قابل کنترل. 110
فهرست جداول |
5-5-2: محدودیت های غیر قابل کنترل. 110
چکیده:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تعیین رابطه فرهنگ سازمانی با مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی است، لذا پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی، از نظر نوع پیمایشی است. از آن جا که رابطه بین دو متغیر را بررسی میکند، تحقیق از نوع همبستگی نیز میباشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی که حجم کامل آن برابر 497 نفر است، میباشد. از این تعداد براساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای 213 نفر به عنوان نمونه تعیین شدند. پس از تعیین حجم نمونه پرسشنامههای استاندارد فرهنگ سازمانی دنیسون(2007) و مسئولیت اجتماعی زبد عبدالراشد و سعدتالله ابراهیم (2002) در بین نمونه پخش شد. پس از جمعآوری داده ها و اطلاعات تقریباً 10 درصد از کل پرسشنامهها یا ارجاع نشده و یا قابل تحلیل نبودند لذا از جریان تحلیل حذف گردیدهاند. نمونه نهایی تحقیق 195 نفر میباشد که مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل در دو قسمت آمار توصیفی و آمار استنباطی بررسی شدند. نتایج حاکی از آن است که:
بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطه معناداری در سطح 01/0 p<وجود دارد و فرهنگ سازمانی به تنهایی میتواند 36 درصد از تغییرات مسئولیت اجتماعی را تبیین نماید. همچنین بین مولفههای فرهنگ سازمانی همچون “درگیر شدن در کار”، “سازگاری” ، “انطباق پذیری” و “ماموریت” هر کدام با مسئولیت اجتماعی در سطح01/0 p< رابطه وجود دارد و درگیر شدن در کار به تنهایی میتواند27 درصد ، سازگاری به تنهایی24 درصد، انطباقپذیری به تنهایی 10 درصد و ماموریت به تنهایی میتواند 29 درصد از تغییرات مسئولیت اجتماعی را تبیین نماید.
کلید واژه:
فرهنگ سازمانی، مسئولیت اجتماعی، درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباقپذیری و ماموریت
1-1:مقدمه
از جمله موضوعات مهم مدیریت و رفتارسازمانی که توجه بسیاری از دانشمندان را در دهههای اخیر به خود جلب کرده است، فرهنگ سازمانی میباشد، فرهنگ سازمانی که پیوند نزدیکی با فرهنگ عمومی جامعه دارد بخش گستردهای از رفتار و بالندگی سازمانی را میپوشاند و برای پدیدآوردن دگرگونی و پایداری رفتار مطلوب و سنجیده از آن، یاریهای مؤثر گرفته میشود، فرهنگ سازمانی پدیدهای واقعی و نیرومند است و در پایداری و نظارت بر رفتار افراد نقش اساسی دارد. در فرآیند بهبود و بازسازی سازمان بخش مهمی از برنامه ها به دگرگونی و پرورش فرهنگ اختصاص مییابد، فرهنگ سازمانی بر تمام جنبههای سازمان نفوذ دارد و سرچشمهای برای حرکت پویا یا مانعی برای پیشرفت به شمار می آید(زارعی متین،1375،38). به همین دلیل امروزه فرهنگ سازمانی از نظر دانشمندان مدیریت به عنوان مهمترین موضوع، مورد توجه است (طوسی،1382،18). از سوی دیگر، متفکران رشته مدیریت از دهه 1950 ، توجه خود را بیشتر به مسئولیت های اجتماعی سازمانها معطوف کردهاند. تمام سازمانهایی که فقط سود و زیان خود را وزن میکردند، تحت فشار مردم و سازمانهای مشابه، دید خود را اندکی به فراتر از منافع صرف سازمان اندوختند. دیگر به وضوح مشخص است که اعمال سازمان ها بر محیط بیرونی تأثیر بسزایی خواهد داشت و نمیتوان سود و زیان ناشی از سازمانها بر جامعه را نادیده گرفت. جهت مسئولیت اجتماعی به سمتی است که فواید اجتماع در آن امتداد است. لذا تلاش بر این بوده است که سود و زیان سازمانها به گونهای باشد که مردم هزینه اضافی متحمل نشوند(مشبکی و شجاعی، 1389: 2). با این اوصاف لزوم توجه به فرهنگ سازمانی تا جایی رسیده که صاحبنظران بر این باورند که اگر قرار است در یک سازمان تغییرات مؤثر و پایدار بوجود آید، فرهنگ آن سازمان باید دستخوش تغییر شود به عبارتی دیگر موفقیت و شکست سازمانها را باید در فرهنگ آن سازمان جستجو کرد، فرهنگ به مثابه روح است در کالبد سازمان، رشد و توسعۀ سازمانی قبل از هر چیز مستلزم فضای مناسب است تا بتواند تحقق یابد از این رو نقش فرهنگ در شکل دادن به احساس و اندیشه و رفتار انسان برای بوجود آوردن چنین فضایی بسیار مهم و چشمگیر است(حاجی احمدی،1380، 41). با توجه به مطالب بالا میتوان گفت که: در عصر حاضر برای بقاء و پیشرفت، باید جریان مسئولیتپذیری کارکنان را در سازمانها تداوم بخشید تا از رکود و نابودی آنها جلوگیری شده و زمینۀ پویایی و تحرک آنها فراهم گردد و در این بین ایجاد فضا و بستر مناسب ضروری به نظر میرسد .
1-2: بیان مسأله
رابینز معتقد است فرهنگ سازمانی سیستمی از استنباط مشترکی است که اعضا نسبت به یک سازمان دارند و بیانگر مشخصات مشترک و ثابتی است که موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می شود. به عبارت دیگر فرهنگ سازمانی، هویت اجتماعی هر سازمان را مشخص می کند(رابینز[1]،2000،72).
فرهنگ مهم است، مهم است زیرا هر اقدامی بدون آگاهی از نیروهای فرهنگی(که همیشه در کارند ) ممکن است پیامدهایپیش بینی نشده و ناخواسته داشته باشد(شاین[2]،1383). فرهنگ یک سازمان، باورها، نگرشها، فرضیات و انتظارات مشترکی را در بر میگیرد که در نبود یک قانون یا دستورالعمل صریح، رفتارها را هدایت میکند و در اکثر سازمانها، غالب موقعیتهای مدیریتی این چنین است. فرهنگ میتواند منبع نیرومندی از هویت، هدف مشترک و رهنمود انعطا فپذیر باشد(آرمسترانگ[3]،1380: 74).
از سوی دیگر، در تدوین مسئولیت اجتماعی سازمان، شناخت فرهنگ سازمانی نقش مهمی ایفا می کند. منظور از مسئولیت اجتماعی این است که سازمان ها تأثیر عمدهای بر سیستم اجتماعی دارند و لذا چگونگی فعالیت های آنها باید به گونهای باشد که در اثر آن زیانی به جامعه نرسد، و در صورت رسیدن زیان، سازمان های مربوط ملزم به جبران آن باشند. به عبارت دیگر، سازمان ها نباید خود را مستقل از محیط بیرونی خود و به اصطلاح» تافته جدا بافته« بدانند، بلکه باید خود را جزئی از یک کل یعنی محیط بیرونی و اجتماع بدانند و باید اهداف و فعالیتهای آنها در راستای آرمان های اجتماعی و رفاه و آسایش جامعه باشد(مشبکی و شجاعی، 1389: 3). گریفین و بارنی[4] مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف میکنند: مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت میکند، انجام دهد(فلمینگ، 2002: 37). امروزه همه مدیران باید به کارهایی دست بزنند که مورد قبول جامعه و منطبق با ارزشهای آن باشد. سازمان هایی که نمیتوانند خود را با این مهم تطبیق دهند، موفق نخواهند بود. پیتر دراکر یکی از برجسته ترین صاحبنظران مدیریت در این باره میگوید که سازمانهای خصوصی به منظور حفظ مشروعیت خود و بقا در محیط، باید قبول کنند که نقش و وظیفه عمومی و اجتماعی نیز دارند. این نقش اجتماعی از این اصل پذیرفته شده نشأت میگیرد که «هر فردی مسئول رفتار خود است و چنانچه از طرف وی، خواه به طور عمد و یا غیرعمد، صدمهای به دیگران وارد شود، باید پاسخگو باشد». سازمانها نیز از این مقوله مستثنی نیستند و باید پاسخگوی تأثیرات اجتماعی نامطلوب خود باشند(مشبکی و شجاعی، 1389: 2).
بنابراین مسئله اصلی که پژوهش حاضر به دنبال مطالعه آن میباشد عبارت است از اینکه : آیا بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطهای وجود دارد؟ و اگر رابطه ای وجود دارد نوع و میزان رابطه چگونه است؟
1-3: اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بسیاری از تحقیقهایی که در زمینه فرهنگ سازمانی انجام شده است، نشان میدهد شناخت فرهنگ سازمانی به عنوان یک ضرورت مهم، در اولویت فعالیتهای مدیران سازمانها قرار دارد، چون با شناخت درست و دقیق این فرهنگ و آشنایی با ویژگیهای آن، مدیریت میتواند برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت خود را سامان داده و خود را برای رویارویی با بازار سرشار از تحول و رقابت آماده کرده و احتمال موفقیت و ضریب ماندگاری را افزایش دهد. بررسی فرهنگ سازمان به عنوان یک ابزار جمع آوری اطلاعات عمل می کند و مدیران را قادر می سازد تا از این طریق اولاً بخشها و یا گروه های کاری را با یکدیگر مقایسه نمایند، ثانیاً مسایل را اولویت بندی کنند ثالثاً ادراکات و انتظارات کارکنان را شناسایی نمایند تا بدینوسیله بتوانند شکاف بین وضع موجود ومطلوب را بهبود بخشند(ایرانژاد پاریزی ،1389). از سوی دیگر، مسئولیت اجتماعی سازمان، فراتر رفتن از چارچوب حداقل الزامات قانونی است که سازمان در آن فعالیت دارد. در واقع مسئولیت اجتماعی شرکتها رویکردی متعالی به کسب و کار است که تاثیر اجتماعی یک سازمان بر جامعه چه داخلی و چه خارجی را مدنظر قرار میدهد و هدف اصلی آن گردهم آوردن تمامی بخشها اعم از دولتی، خصوصی و داوطلبان جهت همکاری با یکدیگر است تا از یک سو موجب همسویی منافع اقتصادی با محیط زیست و از سوی سبب توفیق، رشد و پایداری کسب و کار گردد.
جدید بودن مدل دنیسون نسبت به مدلهای معرفی شده و مبنای رفتارگرایی این مدل و همچنین کامل بودن این مدل از نظر شاخصهای اندازه گیری و سنجش ابعاد فرهنگ سازمانی، از جمله دلایل انتخاب این مدل به شمار میآیند. قابلیت استفاده از مدل دنیسون درتمام سطوح سازمانی یکی دیگر از ویژگیهای این مدل است. حجم وسیعی از پژوهش هاو پرسش نامه هایی وجود دارند که مدعی اندازه گیری فرهنگ هستند، اما تمامی آنها بیشتر به سوالاتی در زمینه جو سازمانی و اینکه سازمان چه احساسی در مورد کارکنان خود دارد، محدود می شود. با عنایت به مطالب پیش گفته و با توجه به این که اداره مالیاتی به عنوان سازمانی پویا، تحول و تغییر را در ابعاد مختلف مدیریتی و سازمانی در دستور کار قرار داده است، لذا بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی این سازمان، ضرورتی اجتناب ناپذیر و اقدامی شایسته و ضروری قلمداد می گردد. سازمانهای بهره مند از نتایج این پژوهش: کلیه سازمانها و ارگانهای دولتی و غیر دولتی، دانشگاهها و مراکز آموزشی، بانک ها و موسسات مالی واعتباری و… خواهند بود.
1-4: اهداف تحقیق
1-4-1: هدف کلی :
تعیین و تشخیص رابطه فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی است. واینکه اگر فرهنگ سازمانی تاثیرگذار است این تاثیر به چه میزان است.
1-4-2: اهداف کاربردی و غائی این تحقیق عبارتند از:
الف- تعیین و تشخیص رابطه متغیر” درگیر شدن در کار” با مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی
ب- تعیین و تشخیص رابطه متغیر” سازگاری” با مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی
ج- تعیین و تشخیص رابطه متغیر” انطباق پذیری” با مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی
د – تعیین و تشخیص رابطه متغیر” رسالت ” با مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی
1-5: فرضیههای تحقیق:
1-5-1: فرضیه اصلی:
بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.
1-5-2: فرضیه فرعی:
1- بین”درگیر شدن در کار”توسط کارکنان و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.
2- بین”سازگاری” کارکنان و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.
3- بین”انطباق پذیری” کارکنان و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.
4- بین”ماموریت”سازمان کارکنان و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.
1-6: تعاریف مفهومی وعملیاتی :
1-6-1: تعریف مفهومی
- فرهنگ سازمانی: فرهنگ در برگیرنده مجموعه ای از ارزش ها، باورها، نگرش ها، عادت ها، هنجارها، شخصیت ها و قهرمانان مشترک است که سازمانی را توصیف مینماید(دیوید، 1389، 393).
- درگیر شدن[5] در کار(مشارکت): یعنی درگیر شدن زیاد کارکنان و تشویق شدید به کار و همینطور به وجودآورنده یک احساس تعهد و مسئولیتپذیری (کاسیدا و پینتو زیپ[6]،2008،91).
- سازگاری: این نوع از فرهنگ تعریف کننده سیستمها و ارزشهایی است که اساس یک فرهنگ قوی میباشد. این نوع فرهنگ فراهم آورنده یک منبع مرکزی از یکپارچگی، هماهنگی و کنترل میباشد. این فرهنگ یک سازمان با نظارت داخلی مبتنی بر حمایت دو طرفه را به تصویر میکشد، عموماً کارکنان دارای ارزشهای بنیادی مشترکی هستند که نشاندهنده توافق، هماهنگی و یکپارچگی است(کاسیدا و پینتو زیپ،2008،93).
- انطباق پذیری[7](انعطاف پذیر): این فرهنگ اشاره دارد به توانایی سازمانها برای به مرحله عمل درآوردن خواستههای محیط تجاری؛ این فرهنگ همچنین سیستم سازمانی شناسایی هنجارها و عقایدی است که حامی قابلیتهای سازمانی برای دریافت، تغییر و تفسیر نشانهها و علایم از محیط عملی و رقابتی خودش است تا آنها را تبدیل به آن تغییرات رفتاریی کند که شانس را برای بقاء، رشد و توسعه افزایش می دهد (کاسیدا و پینتو زیپ،2008،94)
- مأموریتی[8](رسالت) : این نوع سازمان منعکس کننده توانایی سازمان درتفسیر کردن است، که یک دستورالعمل بلند مدتی را برای کارکنان با منطق تمرکز و دیدگاه عمومی از آینده آماده میکند. این سازمان راهبردها و اهداف واضحی دارد که در خدمت شناسایی فرصتها در روند کاری برای سازمان و اعضایش میباشد. در کل، کارکنان دارای منطق هدایت استراتژیک، تمایلات و اهداف و دیدگاه سازمان میباشند.(کاسیدا و پینتو زیپ،2008،97).
- مسئولیت اجتماعی
فرنچ و ساور[9] در کتاب مدیریت تحول در سازمان در خصوص مسئولیت اجتماعی مینویسند: مسئولیت اجتماعی، وظیفهای است برعهده موسسات خصوصی، به این معنا که تاثیر سوء بر زندگی اجتماعی که در آن کار می کنند، نگذارند. بعد قانونی مسئولیت اجتماعی را» التزام اجتماعی« نیز میگویند. (مشبکی و شجاعی، 1389: 42). همچنین، گریفین و بارنی[10] مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف می کنند: مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد(فلمینگ، 2002: 37).
1-6-2: تعریف عملیاتی:
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-06-31] [ 12:31:00 ب.ظ ]
|