2-2- هوش هیجانی. 13

2-2-1 تاریخچه هوش هیجانی. 13

2-2-2- هیجان چیست؟. 14

2-2-3- هوش چیست؟. 15

2-2-4- هوش هیجانی چیست؟. 15

2-2-5- اهمیت هوش هیجانی. 16

2-2-6- ابعاد هوش هیجانی. 16

2-2-7- الگوی هوش هیجانی. 17

2-2-8- خود آگاهی/ مدیریت کردن هیجان ها. 17

2-2-9- انگیزش. 18

2-2-10- هوش هیجانی در تعلیم وتربیت. 18

2-2-11- هوش هیجانی و یادگیری. 20

2-2-12- عوامل اثر گذار بر هوش هیجانی و توانایی یادگیری   20

2-2-13- هوش هیجانی و دیدگاههای مختلف. 21

2-2-14- هوش هیجانی از نظر گلمن. 22

2-2-15- نظریه هوش هیجانی از دیدگاه گاردنر. 25

2-2-16- نظریه های هوش هیجانی. 25

2-2-17- هوش بهر و هوش هیجانی. 31

2-3- وضعیت اقتصادی اجتماعی. 33

2-3-1-1- مؤلفه اول: درآمد والدین. 37

2-3-1-2- مؤلفه دوم: سواد والدین. 39

2-3-1-3- مؤلفه سوم: شغل والدین. 40

2-3-1-4- دارایهای موجود در منزل. 40

2-4- نگرش نسبت به مدرسه. 41

2-4-1-1- ویژگیهای نگرش. 43

2-4-1-2- چگونگی شکل گیری نگرشها. 43

فصل سوم: روش تحقیق. 54

3-1- مقدمه. 54

 

3-2- روش تحقیق. 55

3-3- جامعه. 55

3-4- روش نمونه گیری و حجم نمونه. 56

3-5- ابزارهای گرد آوری اطلاعات. 56

3-5-1- پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا و شرینگ:. 56

3-5-2- وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده:. 57

3-5-3- مقیاس سنجش نگرش نسبت به مدرسه:. 57

3-6- پایایی مقیاسها. 58

3-7- روایی. 58

3-8- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات:. 59

فصل چهارم: نتـایج. 60

4-1- مقدمه:. 60

4-2- بررسی شاخصهای توصیفی نمونه. 60

4-3- بررسی شاخصهای استنباطی. 64

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری. 71

5-1- بحث و نتیجه گیری. 71

5-2- بررسی فرضیه های تحقیق. 72

5-3- پیشنهادهای کاربردی پژوهش. 81

5-4- پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده. 82

5-5- محدودیت های پژوهش. 82

منابع و مآخذ. 83

چکیده

هدف این پژوهش بررسی تاثیر هوش هیجانی، وضعیت اقتصادی اجتماعی و نگرش نسبت به مدرسه بر پیشرفت تحصیلی دانش اموزان سال اول دبیرستان های شهر لامرد بود. تعداد 230 دانش آموز (136 پسر و 94 دختر) بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از میان 499 دانش آموز انتخاب شدند و به پرسشنامه های هوش هیجانی سیبریا و شرینگ، وضعیت اقتصادی اجتماعی تیمز ، پرسشنامه سنجش نگرش نسبت به مدرسه – فرم تجدیدنظرشده (مک کوچ و سیگل، 2003)، پاسخ دادند. مقدار عددی پایایی برای متغیرهای پژوهش به ترتیب عبارت بودند از 74% ،63% ،85%همچنین روایی پژوهش با استفاده از آزمون بارتلت انجام شد و شاخص کفایت نمونه برای هر کدام از ابزارها بالاتر از90% بود. برای تحلیل داده از ضریب همبستگی دو متغیری پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد و تحلیل در سه بخش مدل کلی، مدل پسران و دختران انجام شد. نتایج تحقیق در مدل کلی نشان داد بین هوش هیجانی و نگرش نسبت به مدرسه با پیشرفت تحصیلی رابطه غیر معنی دار؛اما بین وضعیت اقتصادی اجتماعی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. در مدل دختران بین هوش هیجانی و وضعیت اقتصادی اجتماعی با پیشرفت تحصیلی رابطه معنی دار دیده شد اما نگرش نسبت به مدرسه با پیشرفت تحصیلی غیرمعنی دار و منفی بود. در مدل پسران تنها رابطه بین نگرش نسبت به مدرسه با پیشرفت تحصیلی مثبت و معنی دار بود. مدل رگرسیون کلی و مدل رگرسیون دختران معنی دار و تنها متغیر پیش بین در هر دو مدل وضعیت اقتصادی اجتماعی بود. مدل رگرسیون پسران نیز معنی دار نبود. متغیرهای پژوهش در مدل کلی بر روی هم 6 درصد پیشرفت تحصیلی کل

این مطلب را هم بخوانید :

ضرورت بهره‌وری نمونه، 17 درصد مدل دختران و 1 درصد مدل پسران را تبیین کردند.

کلمات کلیدی: هوش هیجانی، وضعیت اقتصادی اجتماعی، نگرش نسبت به مدرسه، پیشرفت تحصیلی

1-1- مقدمه

نوجوانی یکی از دوره های حساس زندگی است. این دوره که از 12 تا 18 سالگی ادامه دارد دوره ای مهم و بسیار بحرانی است. به اعتقاد اریکسون این دوره یک زمان تفسیر و تحکیم است که در آن هر احساسی که نوجوان دارد و هر چه درباره ی خود می داند به صورت یک کل ترکیب می شود. نوجوان باید خودانگاره ی بامعنایی شکل دهد که علاوه بر پیوستگی گذشته شامل یک جهت گیری نسبت به آینده هم بشود؛ بنابراین ترکیبی از عقاید نوجوان برمبنای نحوه ی تفکر دیگران درباره ی وی و شکلی که خودش درباره ی خود می اندیشد وجود دارد که باید تصویر باثبات و مناسبی شکل دهد(شولتز، 1990 به نقل از سید محمدی، 1386). نوجوان در این دوره از یک سو نیاز به استقلال دارد و از سوی دیگر مایل به ثبات، ساختار و نظم هستند، آنها مرتب دچار سرگشتگی نقش می شوند، میل به سرکشی و طغیان دارند و به دنبال چیزی می گردند که علیه آن طغیان کنند (کریمی، 1390).بنابراین دوره ا ی نوجوانی دوره­ی است که نوجوان نیاز دارد از لحاظ عاطفی تامین شود تا بتواند به وحدت هویت یاهمان تصویر با ثبات و روشنی از خودش برسد.آگاهی داشتن نسبت به احساسات خود در زمان بروز آنهاو تاثیر آنها بر رفتار می تواند دانش آموزان را نسبت به محرکهای عاطفی و شناختی محیط بیشتر آشنا کرده و رفتار مناسب تری انجام دهند. با توجه به مسایلی که در ارتباط با نوجوانی گفته شد؛ دانش آموزی که توانایی بازبینی احساسات و هیجانات خود و دیگران را داشته باشد و بتواند آنها را از هم متمایز کند و از اطلاعات موجود برای هدایت تفکر و اعمال خود استفاده کند دارای ارتباط بهتری با دیگران داشته باشدو چشم اندازی مثبت نسبت به محیط تحصیلی و خانواده (با هر وضعیت مالی) خواهد داشت.

1-2- بیان مسأله

آمادگی علمی دانش آموزان به خصوص در سالهای آغازین دبیرستان برای موفقیت تحصیلی، انتخاب رشته، ورود به دانشگاه و نیز ورود به بازار کار اهمیت به سزایی دارد. پژوهش های زیادی در زمینه ی عوامل مؤثر بر ارتقای پیشرفت تحصیلی در دبیرستان انجام شده است. در این پژوهش ها بر نقش عوامل شناختی، عاطفی و نیز بر نقش خانواده بیشتر تأکید شده است. هوش هیجانی و نگرش نسبت به مدرسه از سازه های عاطفی مهمی هستند که پیش آمادگی های دانش آموز نسبت به تحصیل را نشان می دهند. شناسایی و مطالعه هوش هیجانی و نگرش نسبت به مدرسه و بررسی آنها کمک می کند مدیران و معلمان و اولیاء به دانش آموزان دبیرستانی توجه ویژه تری داشته باشند، دانش آموزان را تشویق و ترغیب نمایند و به آنها کمک کنند تا بهتر بتوانند تصمیم بگیرند و تصمیم خود را به اجرا بگذارند.

مایر و سالوی [1](1997) هوش هیجانی [2]را نوعی توانایی مرکب از ظرفیت ادراک، ابراز، شناخت، کاربرد و اداره ی هیجان های خود و دیگران تعریف کرده اند. مؤلفه های اصلی هوش هیجانی عبارت است از توانایی فهم هیجانات دیگران، تنظیم و مهار خود و دیگران به شیوه های سازگارانه. انتظار می رود افرادی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند سازگاری و موفقیت و مهارتهای زندگی بهتری نشان دهند. مالف و شوت [3](1998) معتقدند افراد دارای هوش هیجانی بالاتر، از توانایی برقراری ارتباط اجتماعی مقبول تری با افراد دیگر برخوردارند. گلمن[4] (1995) بیان می کند افراد زیادی با داشتن هوش بهر بالا ناسازگار تلقی می شوند و تنها 20 درصد موفقیت های زندگی به هوش شناختی و 80 درصد به عوامل دیگر از جمله هوش هیجانی وابسته است(نقل از خانجانی و همکارانش، 1387). از آنجا که در محیط های آموزشی برای دستیابی به پیشرفت تحصیلی باید بتوان خود را با محیط اجتماعی خویش تطبیق داد، بنابراین افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند بالطبع پیشرفت تحصیلی بالاتری دارند.

پژوهش­های سیسکاندر[5](2013)، دونی و همکاران([6]2008)، بالفورد و مرسمان[7](2008)، مارسیک و همکاران[8](2008)، کنت و نواک[9]،2007؛ پارکر و همکاران،2004؛ پترایدز و همکاران[10]،2004نقل از بشارت و همکاران(1386 ) ؛ مایا[11] (2001)، گلمن(1995) نشان می دهد هوش هیجانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت دارد. اگر چه برخی پژوهشها نیز وجود دارد که رابطه ی بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی را ضعیف گزارش کرده اند (به عنوان مثال پژوهش وان درزی و اساکل[12]، 2002)؛ با این حال همواره هوش هیجانی بر پیشرفت تحصیلی اثرگذار بوده است. بررسی پیشینه تحقیق در ایران نیز همانند سایر کشورها نشان از رابطه مثبت بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی دارد. این موضوع در پژوهشهای حنیفی و جویباری (1389)، لیوارجانی و همکاران (1389)، رهنما و عبدالملکی(1387)، اکبری و آقایوسفی(1389)، بشارت و همکاران(1385) نشان داده شده است هر چند یدالهی، میرزاده و فتی (1393) گزارش کرده اند که هوش هیجانی تاثیری در موفقیت تحصیلی دانشجویان سال اول دانشگاه تهران که سال 91-90 پذیرفته شده اند، ندارد.

توانایی برقراری ارتباط با دیگران و مهار خود و دیگران بر نگرش افراد نیز مؤثراست. کریمی(1383) نگرش را یک حالت روانی و عصبی آمادگی می داند که از طریق تجربه سامان داده شده، تاثیری هدایتی یا پویا بر پاسخ های فرد به همه ی اشیا و موقعیت هایی که با آنها مربوط است، دارد. نگرش دارای سه جزء شناختی، احساسی و آمادگی برای عمل است. از آنجا که نگرش نسبت به مدرسه بر پیشرفت تحصیلی تاثیر دارد و نگرش ها نیز مانند هوش هیجانی مستلزم ارتباط با محیط اجتماعی است، ارتباط این دو متغیر       می تواند موفقیت بیشتر دانش آموزان را در زمینه ی تحصیل در پی داشته باشد.

نگرش نسبت به مدرسه بر پیشرفت تحصیلی اثر دارد؛ هر چه نگرش مثبت تر باشد پیشرفت تحصیلی بیشتر و هرچه به سمت منفی برود و از علاقه مندی دانش آموز کاسته شود افت تحصیلی اتفاق می­افتد. پژوهش های زیادی در زمینه رابطه بین نگرش نسبت به دروس مختلف و پیشرفت تحصیلی در آن دروس انجام شده است. نتایج پژوهشهای سینگ، گرانویل و دیکا (2002) ؛ والنزولا (1993) نقل از رحمانی (1381)؛ علوی(1386)؛کشاورز و همکاران(1384)؛ رحمانی (1381) نشان می دهد بین نگرش نسبت به دروس مختلف و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد.

پیش آمادگی و ظرفیت افراد علاوه بر عوامل بالا به وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده نیز بستگی دارد. سواد والدین و امکانات آموزشی موجود در منزل از مؤلفه های وضعیت اقتصادی اجتماعی است. تحقیقات متعددی نشان داده اند که وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده بر پیشرفت تحصیلی موثر هستند.

وضعیت اقتصادی اجتماعی متغیر دیگری است که بنا به شواهد پژوهشی بر پیشرفت تحصیلی تاثیر گذار بوده است. این موضوع در پژوهش های علوی(1386)، مهدوی هزاوه؛ 1386؛ سنگری؛ 1385؛ پهلوان صادق1384؛ نقل از علوی؛1386 و نیز در گزارش زرین اختر و حمید خان نیازی[13] (2011)، فن[14] (2008)، مالونون، کانتلی و فریتز-کات [15](2001)، دانکن، فدرمن و دانکن [16](1992) بررسی شده و در همه ی این پژوهشها وضعیت اقتصادی اجتماعی بر پیشرفت تحصیلی تاثیرگذار بوده است.

با توجه به عوامل بالا در مدارس دانش آموزانی با وضعیت اقتصادی اجتماعی بالا وجود دارند که پیشرفت تحصیلی خوبی ندارند؛ در نقطه ی مقابل دانش آموزانی وجود دارند که پیشرفت تحصیلی بالا و وضعیت اقتصادی اجتماعی پایین دارند؛ به علاوه دانش آموزانی وجود دارند که عنوان می کنند به تحصیل علاقه مند هستند اما نمرات خوبی ندارند و یا دانش آموزانی که در برقراری ارتباط مشکل ندارند اما از پیشرفت تحصیلی مطلوبی بر خوردار نیستند. محقق با علم به اینکه تاثیر متغیرها به تنهایی بر عملکرد افراد و تاثیر آنها در یک مدل سه متغیری می تواند متفاوت باشد در این پژوهش بر آن است که بداند آیا بین پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی، وضعیت اقتصادی اجتماعی و نگرش به تحصیل دانش آموزان رابطه وجود دارد؟ میزان این رابطه چقدر است ؟ و کدام متغیر بهتر می تواند پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کند و این سه متغیر هرکدام به تنهایی و در ارتباط با همدیگر چقدر از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین می کنند؟

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

آموزش و پرورش هر جامعه بیانگر نگرش، سطح فرهنگ، دانش و میزان توانایی آن جامعه برای رشد باورهای اعتقادی و اخلاقی به منظور نیل به آرمان های اجتماعی و همکاری با پیشرفتهای علوم و فنون و پاسخگویی به نیازهای ملی و تحولات جهانی است. به این لحاظ وصول به اهداف تعلیم و تربیت در هر کشور مستلزم بررسی، ارزشیابی و تجدید نظر مستمر در ساختار و برنامه های آموزشی آن کشور است.

در میان دوره های آموزش عمومی، آموزش متوسطه آموزش عمومی را به آموزش عالی پیوند می دهد و هر نوع نارسایی و خللی در آن مستقیماً در عملکرد و کیفیت هر دو نوع آموزش تأثیر بسزایی خواهد داشت. انتقال از آموزش عمومی همگانی و غیر تخصصی به آموزش دانشگاهی تخصصی، انتقال از محیط آموزشی به محیط کار و زندگی و دوره انتقال ازکودکی (تحت نظر و وابسته به مراقبت دیگران) به جوانی و بلوغ (دوره ی استقلال و قبول مسؤولیت) اهمیت این دوره ی تحصیلی را صد چندان کرده است. به علاوه آموزش متوسطه منبع اصلی تربیت نیروی انسانی ماهر و نیمه ماهر در کشور به شمار می رود و از این راه تأثیر ویژه ای در میزان موفقیت برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی کشور می گذارد.

توسعه اقتصادی اجتماعی مستلزم نیروی انسانی ماهر، مدیر و علاقه مند به کار است. شناسایی و مطالعه هوش هیجانی و نگرش نسبت به مدرسه و بررسی آنها کمک می کند مدیران و معلمان و اولیاء به دانش آموزان سال اول توجه ویژه تری داشته باشند، دانش آموزان را تشویق و ترغیب نمایند و به آنها کمک کنند تا بهتر بتوانند تصمیم بگیرند و تصمیم خود را به اجرا بگذارند. نقش الگویی معلمان و تنوع پذیری رفتار دانش آموزان باعث می شود در صورتی که شناخت بهتری از دانش آموز وجود داشته باشد رفتار تحصیلی دانش آموزان را به سمتی هدایت کرد که بتواند نیازهای حرفه ای جامعه به نیروی انسانی ماهر و کارامد را تامین کند. مطابق گفته های گلمن (1995) تنها 20 درصد موفقیت های زندگی به هوش شناختی و 80 درصد به عوامل دیگر از جمله هوش هیجانی وابسته است. این مورد خود اهمیت رو به افزایش مطالعه هوش هیجانی و نگرش نسبت به مدرسه که خود دارای اجزای شناختی، احساسی و آمادگی برای عمل است و همچنین وضعیت اقتصادی اجتماعی که مستلزم شناخت و مدیریت وضعیت خود در مقابل دیگران و کنترل آن است را دو چندان می کند.

سؤال بسیار مهمی که محقق را بر آن داشت تا این تحقیق را انجام دهد مشاهده ی دانش آموزانی است که در سوم راهنمایی میانگین پیشرفت تحصیلی خوبی داشته اند اما در سال اول متوسطه دچار       بی انگیزگی و افت تحصیلی می شوند در حالیکه شناخت هوش هیجانی و حتی آموزش آن، شناخت نگرش دانش آموزان و زمینه سازی برای حفظ یا تغییر آن می تواند افت تحصیلی را کاهش و موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شود. به توجه به این موضوع که صرف روی کاغذ بردن اندیشه ها نمی توان به همه­ی یا بیشتر اهداف رسید لازم است با درک بیشتر رفتار دانش آموزان و هدایت رفتار آنان به پیشرفت تحصیلی بیشتر آنان و رضایت دانش آموز از تحصیل کمک کرد و همه ی اینها محقق نمی شود مگر اینکه متغیرهای اساسی تاثیرگدار بر رفتار دانش آموز مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.

بدیهی است به دلیل پیچیدگی های رفتار انسان لازم است متغیرهای تاثیرگذار بر رفتار وی را مطالعه کرد تا به درک بهتری از فرد و محیط وی بدست آورد. با توجه به تاثیر هوش هیجانی در کنترل رفتار خود و دیگران و نیز پیش آمادگی هایی که وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده و نگرشها بر رفتار می گذارند انجام این مطالعه در کنار سایر بررسی های انجام شده باعث می شود به درک بهتری از شرایط و ویژگیهای دانش آموزان سال اول نایل آمد.

1-4- اهدف پژوهش

هدف کلی:

بررسی رابطه هوش هیجانی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و نگرش نسبت به مدرسه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول شهرستان لامرد

اهداف ویژه:

  • بررسی رابطه بین هوش هیجانی، وضعیت اقتصادی- اجتماعی و نگرش به تحصیل بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول شهرستان لامرد
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...