پایان نامه تاثیر خواندن باخانواده درعلاقهمندی کودک به مطالعه |
نتایج: توجه سازمانیافته اجتماعی به وضعیت مادران و فرزندان درخانواده سابقهای در جامعهی ما نداشته است. بنابراین پس از سالها تلاش فردی برای بهبودوضعیت مادران وفرزندان سبد موقعیت ارزشمند فرهنگی برای خانواده هاپدیدآورد،ولی فرهنگ سازی نیاز به برنامهی روشمند کوتاهمدت وبلندمدت دارد.گزارشات ماهیانه اعضا کمک بزرگی درآشکارسازی سلیقههاجهت به کارگیری دربرنامههای آینده بود.
کلیدواژه:مطالعهدر خانواده،خواندن،سبدخواندن،کودک ومطالعه،خانه کتابداروترویج خواندن کودک ونوجوان.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده ه
فهرست مطالب و
فهرست جدول ها ک
فهرست نمودارها ل
فصل اول: کلیات پژوهش 12
1-1. مقدمه 13
1-2. بیان مساله 15
1-3. پرسشهای پژوهش 17
1-4. فرضیهها (سوالهای تحقیق) 17
1-5. اهمیت وضرورت پژوهش 17
1-6. هدف پژوهش 20
1-7. روش انجام تحقیق 21
1-8. تعریف واژه ها: 21
1-9. تعریف عملیاتی: 22
فصل دوم:مبانی نظری وپیشینه پژوهش 23
2-1. مقدمه 24
2-2. ادبیات کودک و نوجوان: 24
2-2-1. اهداف ادبیات کودکان: 25
2-3. کتابهای کودکان و نوجوانان 25
2-4. مطالعه 27
2-4-1. اهمیت مطالعه 28
2-4-2. مطالعه و رشد 29
2-5. خواندن 31
2-6. پایگاه های ایجاد عادت به مطالعه و خواندن 32
2-7. رغبت، علاقه، انگیزه 34
2-8. کودک 35
2-9. نهادهای مروج خواندن 36
2-9-1. شورای کتاب کودک 36
2-9-2. موسسه مادران امروز 37
2-9-3. خانه کتابدار 39
2-10. پیشینه پژوهش: 40
2-10-1. پیشینه و تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور: 41
2-10-2. پیشینه طرحهای عملی و گزارش نشستها در داخل کشور: 41
2-10-3. پیشینه و تحقیقات انجام گرفته در خارج از کشور: 45
2-10-4. نتیجه گیری 61
فصل سوم: روش پژوهش 62
3-1.مقدمه 63
3-2. روش پژوهش 63
3-3. پژوهش موردی 64
3-4. جامعه و نمونه پژوهش 65
3-5. ابزار جمعآوری داده 66
3-6. کد گذاری وتحلیل دادهها 67
فصل چهارم :یافتههای پژوهش 70
4-1. مقدمه 71
4-2. طرح سبدخواندن با خانواده 72
این مطلب را هم بخوانید :
4-3. جلسات خواندن 73
4-3-1. نشست اول 28/11/91: 73
4-3-2. نشست دوم31/1/92: 75
4-3-3. نشست سوم28/2/92 75
4-3-4. نشست چهارم25/3/92: 76
4-3-5. نشست پنجم29/4/92: 76
4-3-6. نشست ششم26/5/92: 77
4-3-7. نشست هفتم30/6/92: 78
4-3-8. نشست هشتم27/7/92 : 78
4-3-9. نشست نهم 25/8/92 : 80
4-4. مقولههای موردتحلیل 81
4-4-1..فراهم کردن شرایط مساعد یا رفع عوامل مزاحم 81
4-4-2.اجزا زنجیره کتابخوانی 82
4-4-3. شیوه های ترویج 84
4-4-4.برآورده سازی نیازهای بنیادی 85
4-4-5.مهارت ها 86
4-4-6.انگیزه های مطالعه وخواندن 88
4-4-7.سایر مقولهها 90
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری 93
5-1.مقدمه 94
5-2.مروری بر طرح سبد خواندن 95
5-2-1.بازی درسبدخواندن 98
5-2-2.کتاب، کتاب مرجع ، نشریه درسبدخواندن 98
5-2-3.فراهم کردن شرایط مساعدورفع عوامل مزاحم درسبدخواندن 100
5-2-4.اجزای زنجیره کتابخوانی درسبدخواندن 102
5-2-5.شیوه های ترویج درسبدخواندن 103
5-2-6.بر آورده سازی نیازهای بنیادی درسبدخواندن 104
5-2-7.رشد مهارت ها درسبدخواندن 105
5-2-8.انگیزه های مطالعه درسبدخواندن 106
5-3.خواندن با خانواده چه تاثیری بر علاقهمندی کودکان طرح به مطالعه داشته است؟ 107
5-3-1.تاثیرمطالعه برکودک درسبدخواندن 108
5-3-2.ادبیات کودکان درسبدخواندن 109
5-3-3.قصهگویی و داستان خوانی درسبدخواندن 110
5-3-4.بازی و کودک در سبدخواندن 111
5-3-5.کتاب و نشریات کودک در سبد خواندن 112
5-3-6.خلاقیت و کودک در سبد خواندن 112
5-3-7.فراهمکردن شرایط مساعد در سبد برای کودک 113
5-3-8.اجزای زنجیره کتابخوانی و کودک در سبد خواندن 114
5-3-9.تاثیرشیوههای ترویج بر کودک در سبدخواندن 115
5-3-10.نیازهای بنیادی کودک و سبد خواندن 116
5-3-11.مهارتهای کودک و سبد خواندن 118
5-3-12.تاثیرسبدخواندن برانگیزه مطالعه درکودک 121
5-4.نتیجه گیری 123
5-5.محدودیت پژوهش 125
5-6.پیشنهادات برای پژوهش آینده 126
منابع 127
مقدمه
گسترش فرهنگ مطالعه وکتابخوانی، ضرورت رشد وتعالی هر جامعهای است . متخصصان تعلیم و تربیت معتقدند که یکی از مهمترین مسایل وفرضیههایی که برای ساختن وتکامل شخصیت افراد وتوسعه وپیشرفت ارزش های اخلاقی وهنری وجود دارد ، شوق به خواندن وعشق به مطالعه است . عشق و علاقه نسبت به کتاب را زمانی باید درکودکان آغاز کرد که هنوز قادر به مطالعه نیستند. حتی وقتی که خود کودکان هم بتوانند بخوانند لازم است همیشه برای آنها بهترین اشعار وداستانهارا با صدای بلند خواند بدینوسیله است که کودکان ، زبیائی تصاویر وکلمات وعبارات هنری را بهتر احساس میکنندو این درک وحس برای سازندگی وتکامل ذوق ها وسلیقه ها مهم است . (شعارینژاد ، 1372 ، ص 100) نخستین گام درجهت آشنایی کودک با کتاب و کتابخوانی درخانه برداشته می شود.درزندگی امروزه حتی مفهوم سواد دگرگون شده ولازم است اطفال ما بیاموزند که زندگی را چنانکه واقعاً هست لمس کنند و چگونگی دستیابی به اطلاعات درست را فرا بگیرند ، دراین صورت قدمهای درستی در راه به ثمرنشاندن تفکربرداشته شده است. حال ، آیا مدارس و کتاب های درسی به تنهایی میتواند جوابگوی نیازهای ذهنی و روانی کودکان و نوجوانان باشند ؟ باتوجه به فرصت طلایی یادگیری آیازمان زیادی راازدست ندادهایم؟
پدران و مادران امروز پذیرفتهاند که پرورش فرزندان ، هنری است که باید آموخت . در اولین گام تاکید بر بودن با فرزندان است . از ماچه میخواهند ؟ اجزائی که دنیای فرزندان ما را میسازد ، مانند اجزای دنیای امروز خودمان بسیاراست . شامل مواردی هم چون معاشرت ، بلوغ، اخلاق ، مذهب ، تلویزیون ، هنر، آزادی سنتها و … میباشد . فرزندان در مواجهه با هر یک از اینها نیازمند حضور والدین درکنارشان هستند . ما باید به آنها تصویری دقیق از جامعه بدهیم تا بدانند که چه هستند؟ دیگران چگونهاند ؟ درچه موقعیتی زندگی میکنند ؟ (کیانوش، 1356، ص 38)
کودکی ، اساسی ترین دوره زندگی انسان است . این دوره فقط تدارک برای مرحلهی بعد، یعنی بزرگسالی نیست . بلکه برای خود زندگی واقعی و پرجنب وجوش و یگانهای است . اینکه کودک امروز درآینده چگونه آدمی بشود ، بیش از هر چیز به این بستگی دارد که کودکی خود را چگونه گذارنده باشد؛ چه کسانی دربرداشتن نخسیتن گامهای زندگی دست او را گرفته باشند و چه تجاربی از جهان پیرامون بر قلب و روح او حک شده باشد. (ملینسکی ، 1380 ، ص 44 )به عقیدهی داوسون و میلارد[1] : « کتابها جانشین زندگی نیستند ، بلکه میتوانند آن را بیش از حد پر مایه کنند . وقتی زندگی جالب و جذاب است ، کتابها میتوانند احساس ما را نسبت به آن زیادتر کنند ، هنگامی که زندگی دشوار است ،کتابها فوراً ما را ازرنج آن نجات میدهند ، یا این که بینشهای تازهای برای حل مشکلات دراختیار ما میگذارند. »(نقل درشعاری نژاد ، 1372، ص 88)
قابلیت رشد و به کمال رسیدن مائدهای است که انسان با خود میآورد ، ولی به رشد رساندن آن در گروی شرایطی است که دیگران و جامعه برایش فراهم میکنند . شناخت ویژگیها ، توانایها وعلایق کودکان و نوجوانان این مسئولیت را متوجه مربیان میکند تا بکوشند ، آنچه درتوان دارند ، درخدمت فراهم آوردن شرایط مساعدی قرار دهند که فرآیند رشد کودک و نوجوان را تسهیل نماید. از مهمترین این شرایط، ایجاد عادتهایی است که آنها را به سمت شناخت و آگاهی هدایت کند. ایجاد عادت به مطالعه ازعادتهای پسندیده است . به گفتهی موتیاشو[2]: “اگر عشق به مطالعه از همان اوان کودکی درنهاد کودک بارور نشود و مطالعه به عنوان یک نیاز معنوی کودک درنیاید، روح اودرسنین جوانی تهی خواهد بود ، آن وقت است که سادگی و نپختگی جوانی راه را برای بدیها بازمیکند و گوشههای تاریکترطبیعت انسان آشکار میشود .” (نقل درقزل ایاغ ، 1386 ، ص 20)
هر قدر کودکان بهتر تربیت شوند ، نسل آینده ما بهتر و لایقتر از نسل امروزمان خواهد بود . بنابراین بخش عظیمی از موفقیتهای کشورهای پیشرفته مرهون توجه به نسل جوان و سرمایهگذاری درجهت رشد و شکوفایی استعدادهای آنان بوده است . که با وجود رقیبهای سرسخت ماهوارهای و رایانهای و عدم نهادینه شدن خواندن درجامعه ، چندان دورنما و آیندهی مطلوبی برای آن نمی توان متصور شد لیکن ضروری است که حرکت آغاز شود و نقطه آغاز این حرکت ؛ آشنایی والدین ، مربیان و دست اندرکاران مسایل تعلیم و تربیت با نقش و اهمیت کتاب در زندگی و آگاهی آنان از روشهای مختلف ایجاد روحیهی عادت به مطالعه و کتابخوانی درکودکان و نوجوانان است . شناخت شرایط وموقعیتهای مختلف میتواند تضمین کنندهی موفقیت دراین زمینه باشد . هر چند تاکنون کتابهایی نوشته شده و طرحهایی درخصوص چگونگی تشویق کودکان به اجرا درآمده است . اما درحدتئوری بوده ومورد ارزیابی قرارنگرفته و یابه علت عدم حمایت تا انتها دنبال نشده است .عدم معرفی این برنامه هاوآشنا نبودن عموم مردم باآن باعث شده کمتر خانوادهای به اهمیت مطالعه فرزندانش آگاه گرددتا درگامهای بعدی پیشرفت حاصل آید و یا تکرار اشتباهات نباشد . یکی از مهمترین طرحهای کشور سبد خواندن خانه کتابدار کودک و نوجوان میباشد که دراین پژوهش سعی خواهدشداین طرح توصیف ومورد بررسی و ارزیابی قرارگیرد ، شاید زمینهساز اقدامهای موثری درجهت گسترش فرهنگ مطالعه در دیگر نهادهای مرتبط با کودک باشد .
1-2. بیان مساله
یکی از هدفهای اساسی ادبیات کودکان ونوجوانان علاقهمند کردن آنها به مطالعه و ایجاد عادت به مطالعه درآنهاست و از آنجاکه عادت به مطالعه امری اکتسابی است . محیطی پویا ، خانواده و اجتماع درایجاد عادت نقش مهمی دارند . این نقش از خانه شروع می شود والدین ، مادربزرگ ، پدر بزرگ برای بچههای خردسال قصه میگویند یا میخوانند و بدین طریق او را به مطالعه علاقهمند میکنند و سپس معلمین درمدرسه این عادت را پرورش میدهند و کتابداران کتابخانهها در تبدیل این علاقه به عادت سهم مهمی به عهده میگیرند. شناخت چگونگی علاقهمندکردن کودکان ونوجوانان به مطالعه نکاتی است که والدین ، معلمان و کتابداران باید بیاموزند ، تا آموزش و پرورش بتواند از نظر کیفی پیشرفت کند . (حجازی ، 1384 ، ص 197)هم چنین در کشور ما بخش بزرگی از کودکان در خانه بافضایی مناسب برای مطالعه روبرو نیستندبنابراین آموزشگاهها باید باراصلی تشویق به کتابخوانی را برعهده بگیرند.برای دانشآموزی که در خانه عادت به مطالعه را به دست نیاورده این موضوع از مهم ترین چالشهای آموزگاراست.در حالی که دانشآموزانی که به هر دلیل قبل از ورود به مدرسه باکتاب ارتباط دارند،مطالب را روانتر می خوانندوبهتر درک می کنند.
کودکی که کتاب میخواند ، دارای بینش واطلاعات وسیعتری است . هر چه اطلاعات وسیعتر باشد ،جذب مطالب درسی آسانتر میشود . کودکانی که مطالعه میکنند ، هوشیار ، دارای اعتماد به نفس و مسلط به دنیای اطراف خود هستند ؛ مستقلاند ؛ احساس نیاز نمیکنند ؛ بر کارهای خود توانایی دارند ، امورشان را خود به عهده میگیرند ؛ رفتارشان را خود تنظیم میکنند ؛ از مناعت طبع فوقالعاده برخوردارند ؛ دارای جهان بینی وسیعاند و تمام این خصوصیات باعث پیشرفت درزندگیشان میشود . کودکی که مطالعه میکند ، درکتاب با سرزمینهای مختلف وبا علوم و هنرهای جدیدشان آشنا میشود . کودک شخصیت داستآنها را دوستان خود میداند و با آنها دردنیای خیال خود زندگی میکند . پدر ، مادر و معلم باید هدایتگر مطالعهی کودکان باشند . با سوال کردن درزمینه کتابی که میخواند، به خواندن او جهت بدهند و دراو تفکر ایجاد کنند ، تا درآینده فردی خلاق بارآید .
برنامههای آموزشی ما به کودکان و نوجوانان مجال مطالعهی آزاد نداده است . اولین کار شروع از خانه است . والدین از بدو تولد ، همانگونه که راه رفتن و سخن گفتن را به کودک میآموزند از همان زمان مطالعه را درکودک نهادینه میکنند . رشد انسان درپنج سال اول زندگی است . کودکان از بدو تولد آماده آموختن هستند . به هر تعداد به آنها زبان بیاموزیم ، میآموزند و اگربا آنها حرف نزنیم ، قادر به تلکم نخواهند بود . با قراردادن کتاب دردید بچهها و همراهی آنها ، زیبایی مطالعه به آنها نشان داده میشود و همین که لذت و زیبایی را حس کردند ، رهایش نخواهند کرد. (کولنیان . 1382، ص 11-13)همه مراقب هستند که فرزند شان غذا ، پوشاک ، خواب ، … مناسب داشته باشد . اما فکرش چه؟ آیا به رشد کنجکاوی بی پایان افکارش به شیوهای سالم توجه شده است؟(کولینان،1382، ص 20)ازطرف دیگر والدین لزوم مطالعهی کتابهای غیر درسی را در زندگی خود احساس نکردهاند، چون خودشان با کتاب انس و الفتی نداشتهاند . ممکن است علتهای دیگری نیز وجود داشته باشد ولی واقعیت این است که درکشور ما عشق به خواندن از کودکی درکودک ایجاد نشده است و بعد از گذشت سالها ، درسنین بالاتر بسیار مشکل خواهد بود او را با کتاب آشتی داد. این رابطه علت و معلولی همواره ادامه خواهد یافت و منطقی است که این دور در یکجا قطع شود .(سلطان القرابی، 1390 ، ص 48) بتلهایم وزلان[3] تاکید میکنند صرفاً مهارت کودک نیست که مطالعه را برایش جذاب میکند، بلکه نقش موثر والدین دراین میان بسیار ارزنده است . آنچه کودک را جذب میکنداین است که بتواند والدین خویش را متوجه و مجذوب خود سازد . (نقل دریغمایی و خندان ، 1383، ص 70) اگر دست اندرکاران مطالعه دررفتار انسان بجای مطالعه صرف کتابها با مردم میزیستتند و به مطالعه و مشاهدهی زندهی پندار ، گفتار و کردارایشان میپرداختند ، درشناخت انسان و گزینش راه صحیح زودتر به تفاهم میرسیدند و با وجود دانستن همهی جنبههای تئوری ، فضای عملی بهتری در پیش رویمان گشاده میشد .سبدخواندن طرحی است که از نزدیک باافراد ارتباط داشته ودر جریان تغییرات وتاثیرات کتاب خوانی اعضاقرار می گیرد ولی تا کنون این تجربیات مستند نشده است ،آن چه که موضوع این پژوهش است.مروری برامار وارقام سرانه مطالعه،میزان خرید کتب غیر درسی،تجربیات و درکل آنچه شواهد وپژوهشها نشان میدهد:اگر زمانی دغدغه اصلی دست اندرکاران تعلیم وتربیت،تدوین کتابهای مناسب هرگروه سنی و راهبردها بود،اکنون تا حدودی آنها را در دست داریم ،ولی استفاده کنندگان مشتاق را از دست دادهایم.این در شرایطی است که با توجه به رشد فناوری لازم است خانواده هامهارتهای جست وجوی اطلاعات وارزیابی آنها رانیز بهدست آورندوفرزندانشان را مجهز نمایند.
روند زندگی کنونی وسرعت رشد تکنولوژی به جهتی است که پس از زمان تولد، کودکانمان از حس گرمی آغوش پدر ومادر خود بعنوان اولین موهبتهای زندگی بهره کمی میبرندوبه دنبال آن زمزمهی لالاییها،جمع گرم خانواده،قصههای مادر بزرگها و.. به تدریج بی رنگ شده که باز خورد آن را در کم علاقگی فرزندانمان به مطالعه می بینیم.باتوجه به تبلیغات ودردسترس بودن رسانه های دیگرآن ها جایگزین کتاب شده است..
تاکید برعادت مطالعه ازکودکی مورد توجه بسیاری ازدوست داران ودست اندرکاران کودک ونوجوان بوده است.درهمین راستا یکی از موسسات کشور(خانه کتابداروترویج خواندن کودک ونوجوان)عمده فعالیت خودراترویج کتابخوانی قرارداده است.برای نیل به این هدف ازسال1387تاکنون، مجری طرح سبد خواندن باخانواده بوده است.
1-3. پرسشهای پژوهش
-طرح سبد خواندن چیست ؟
– طرح سبد خواندن با خانواده چه تاثیری در علاقهمندی کودکان و نوجوانان زیر پوشش این طرح داشته است؟
– طرح سبد خواندن با خانواده چه تاثیری بر سایر اعضای خانواده از حیث علاقهمندی به مطالعه داشته است؟
1-4. فرضیهها (سوالهای تحقیق)
باتوجه به توصیفی بودن این پژوهش فرضیهای برای آن نمیتوان در نظرگرفت.
1-5. اهمیت وضرورت پژوهش
در جهان متغیر قرن معاصر کودک فرد مهم خانواده ، مدرسه و جامعه گردیده است ، بهطوری که متخصصان تعلیم و تربیت این قرن را قرن کودک نامگذاری کردهاند . این واقعیتی است که کودک همیشه رشد میکند. و بزرگسال میگردد . درحالی که هرگز بزرگسالی به خرد سالی برگشت نمیکند، لذا میتوان گفت که همیشه کودک است که باید مورد توجه قرارگیرد ، فلسفه آموزش وپرورش براین است که دوران کودکی باید لذت بخش باشد وبه کودک فرصت داده شود که کودکی کند و نیازها و رغبتهای خود را بطور مطلوب ارضا کند. (سلطان القرائی ، 1390 ، ص 37)
برای رویارویی با موضوعهایی که امروزه بسیاری ازفرزندان ما را تهدید میکند،هم چون اعتیاد،خشونت و بیانگیزگی باید کوششها را متوجه رشد مثبت آنها کرد.
به گفتهی روسو[4] زندگی سعادتمند برای کودک این است که آزاد باشد و در محیط سالم زندگی کند .تعیین سلامت محیط موضوعی است که خانواده بایستی نسبت به آن آگاهی یابد اگر ریشه های دانش کودک با پرجا نشود ، با ملل و مناطق مختلف جهان از طریق انواع مواد خواندنی آشنا نشود و احساس مسئولیت در او پدیدار نگردد ، پس چگونه میتوان او را برای دنیا آماده ساخت ؟ برای کودکان که باید از سالهای کودکی ، استعدادها وتوانائیهای این دوره برای خوشبختی بهره گیرند، کتاب بسیار ضروری است ، زیرا کتاب وسیلهای است برای ایجاد آگاهی و پرورش فکر و باروری اندیشه کودکان باید بیاموزند که درشرایط مختلف چگونه بخوانند تا به درک و کشف مسائل نائل شوند . کتاب موجب رشد و تکامل فردی بچهها میشود . آشنایی کودک با انواع کتابها ، کسب توانایی قضاوت درباره آثار و میل به کسب معلومات و لذت بردن از مطالعه از طریق پربار ساختن ادبیات کودکان درکتابهای آنها صورت میگیرد (سلطان القرایی،1390، ص 125)
کودکان این زمان کنجکاوی ها و پرسشهای بسیاردارند که هرگز هیچ مربی نمیتواند به تنهایی از عهدهی جوابگویی به آنها برآید . مربی (مادر) آگاه این عصر ناچار است ازنوشتهها برای ارضا ذهن بیدار و پرشک طفل کمک بگیرد. رشد کودکان را عوامل موثر زیادی تقویت میکند. درآغاز ما درپیامهایی درباره عشق و امنیت یا اضطراب را از طریق بدنش به کودک منتقل میکند. هم زمان با رشد ، خانواده حیوانات و اشیاء هر کدام به طریقی فرصتهای آموزشی فراهم میکنند. گذشته از تجاربی که توسط خانه ، مدرسه و گروه هم سالان فراهم میشود . میتوان گفت مطالعهی کتاب سازنده رشد است.(یغمایی و خندان ، 1383،ص 45)
گرایش به خواندن بعنوان قسمتی از زندگی در خانه آغاز میشود ، مخصوصاً درخانههایی که افراد آن عادت به خواندن داشته باشند . کودکان هنگام ورود به مدرسه از لحاظ علاقه به خواندن با هم متفاوتند ، بعضی از آنها که ازقبل با خواندن آشنا هستند ، لذت میبرند ، درصورتی که برخی دیگر نسبت به خواندن به کلی بیگانهاند .درنخستین فعالیتهای خواندن کودک ، وقتی والدین او مطلبی برایش میخوانند ذوق و رغبت او برانگیخته میشود و ادامه آن با خواندن متون جالب ، ذوق و رغبت کودک را رشد و گسترش میدهد(یغمایی وخندان،1383،ص 88)
کودک از دو راه مستقیم و غیر مستقیم یاد میگیرد . محیط غیر مستقیم در تربیت عمومی کودک بیش از محیط مستقیم تاثیر دارد زیرا خود کودک با میل و رغبت آن را برمیگزیند و بیاراده از چگونگی آن متاثر میشود . درصورتی که محیط مستقیم بزرگسالان برایش انتخاب کردهاند . از جمله عوامل محیط غیر مستقیم ، میتوان کتاب، داستانگویی ،خواندن کتاب برای کودک هم هدفهای تربیتی را به دلیل نوع متون ونقش داستانها تامین میکند و هم درمحیطی آشنا با حس آرامش به تقویت حواس او منجر میشود .
مطالعه درمراحل بحرانی زندگیمان می تواند نقش بسیار مهم و اساسی داشته باشد. ما میتوانیم از کتاب هایی استفاده کنیم که کودک را درمقابله با مسالهای که از آن وحشت دارد کمک کند . بین کتاب و آنچه درزندگی واقعی کودک اتقاق میافتد ، بده- بستانهایی وجود دارد.کودکان ازتجربیات زندگی واقعی شان استفاده میکنند تا کتاب را بفهمند واز آن طرف کتاب به آنها کمک میکندتا زندگی واقعی را بهتر درک کنند (کولنیان، 1382 ، ص 32) .گوردونولز[5] در تحقیقی ثابت کرد که مطالعه چه تاثیری در زندگی افراد دارد . این افراد در امتحانات ورودی مدرسه بالاترین نمرات را کسب کردند . ولز تقاوت بین بچهها را توضیح میدهد و میگوید که این مساله به نوع کنار آمدن با داستانها بستگی دارد . او دریافت بچهها به داستان نیازمندند برای اینکه از آن برای معنا بخشیدن به دنیای اطراف خود هستند.آنها نیازی ندارند که به دیگران وابسته باشند . خود میتوانند آنچه را که میخواهند کشف کنند (کولینان،1382، ص 168) .
زندگی پر بار معنوی وقتی نصیب آدمی میشود که همواره تشنه دانش درزندگی سرشار از فعالیت باشد . تا زمانی که بچهها اشتیاقی به یادگیری ازخود نشان ندهند، تمام نقشههای ما نقش برآب است . فعالیت فکری کودکان با بزرگترها فرق دارد .کسب دانش نمیتواند انگیزه اصلی فعالیت فکری کودک باشد. بلکه سرچشمه شور و شوق یادگیری کودک در زوایای عاطفی افکار و درآرزوهایش خود بخود وجود دارد حال اگر این سرچشمه به هر دلیل بخشکد، هیچ کاری نمیتواند او رانشستن بر سر مطالعه مجبور کند . (ملینسکی،1380، ص 100) خواندن با خانواده با تاکید بر عنصر کتاب است.هرکتاب برای ارتباط نوشته شده،ارتباطی که یک طرف آن نویسنده است وطرف دیگر آن خواننده است.این ارتباط وقتی به مطلوب خود میرسدکه نویسنده منظور خود را به خواننده بتواند برساند. خواننده بزرگسال میداند چگونه خود را بدست کتاب بسپارد.او میتواند با صدها شخصیت همسان شود و در همان حال خودش باشد؛اما کودکان چنین کاری را بدرستی فرا نگرفتهاند و حضور مربی آگاه در ایجاد انگیزه و عادت اولیه ضروری است.
از طرفی در عصر سلطه رسانهها نمیتوان از کودکان انتظار داشت چون گذشته خود را مقید به کتاب کنند . واقعبینانه آن است که جایگاه کتاب رادر میان همه رسانههایی که در اختیار کودک است بشناسیم و کتابها را به صورتی با زندگی جدید تطبیق دهیم که در زندگی روزانه کودک باقی بمانند.چرا که دیگر رسانهها با وجود نقش تعیین کنندهای که در پیشرفت اجتماعی به جای میگذارند به هیچ وجه فرد را از فراگیری خواندن و نوشتن بی نیاز نمیکنند و این رسانهها توان فرو بردن بیننده به عمق را ندارند.(قزل ایاغ ،1386)
نقش والدین در این مورد نقشی بسیار حیاتی خواهد بود که به هنگام همراهی با کودکان برای خواندن بیشتر حس خواهد شد. به عبارتی در عصر سلطهی رسانههای تصویری، کودکان نیاز به انگیزههای قویتر و عوامل تشویقی بیشتری برای خواندن کتاب دارند. این انگیزه را والدین با همراهی شان با کودک میتوانند فراهم کنند. تاکنون به جنبه های گوناگون خواندن مانند عوامل مؤثر در ترغیب کودکان به مطالعه پرداخته شده است، اما شاید به نقش همراهی والدین در این مورد پرداخته نشده است. اینکه تجربهی خواندن دسته جمعی در خانواده چگونه تجربهای میتواند باشد. امری است که طرح سبد خواندن با خانواده خانه کتابدار کودک و نوجوان به آن پرداخته است.
1-6. هدف پژوهش
– بررسی تاثیر خواندن با خانواده در علاقهمندی کودک به مطالعه؛
– شناسایی نقاط قوت و ضعف در طرح سبد خواندن در راستای تحقق هدف اصلی آن یعنی ترویج خواندن درخانواده.
دومورد بالا از اهداف اصلی پژوهش بوده که هدفهای فرعی دیگری را در برمیگیرد :
شکلگیری مطالعهی متفکرانه؛
کسب مهارتهای زندگی؛
تامین سلامت روانی وعاطفی خانواده؛
ارائه مدل والگو؛
افزونی شادی وهیجان در کودک.
1-7. روش انجام تحقیق
این پژوهش یک مطالعه موردی است که به صورت پیمایشی-توصیفی و با رویکرد کیفی انجام شده است.
بنا براین ، پژوهش در دست اقدام مطالعه موردی بوده، دادهها در شرایط طبیعی گردآوری شده و از آنجا که فرایندی پویاست که نیاز به ژرفنگری دارد، به روش کیفی مورد تحلیل قرار میگیرد
1-8. تعریف واژه ها:
مطالعه:نگریستن به هر چیزی برای واقف شدن به آن، نظر به دقت( دهخدا)
براتی علویجه (1392)؛مطالعه را به دو نوع تقسیم کرده است:
– مطالعه به منظور سرگرم شدن،در این نوع مطالعه فرد به دلیل عشق و لذّتی که برایش حاصل میشود مطالعه میکند .زمان و مکان خاصی ندارد.مطالعه داستان ،شعر ،مقاله،سرگذشت و تاریخ این
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-06-31] [ 01:52:00 ب.ظ ]
|