پایان نامه جبران خسارت ناشی از جرم |
گفتار اول: تعریف خسارت جسمی.. 8
گفتار دوم: جبران خسارت جسمی با پرداخت دیه. 8
بند اول: ماهیت حقوقی دیه. 8
بند دوم: انواع و مواعد پرداخت دیه. 11
بند سوم: تفاوت دیه و ارش…. 12
بند چهارم: خسارات مازاد بر دیه. 13
الف: ماهیت خسارات مازاد بر دیه. 13
ب: مبانی فقهی خسارات مازاد بر دیه. 16
1– قاعده تسبیب… 24
2– قاعده نفی حرج.. 24
3– بنای عقلا.. 25
4– قاعده لاضرر. 25
گفتار سوم: تفاوت جبران با پرداخت دیه با سایر اشکال جبران خسارت… 27
گفتار چهارم: جبران خسارت بزه دیده توسط دولت… 28
بند اول: مبانی فقهی جبران خسارت بزه دیده توسط دولت… 28
الف: قاعده لایبطل دم امرء مسلم. 30
ب: قاعده لایبطل حق امرء مسلم. 31
پ: قاعده من له الغنم فعلیه الغرم. 34
بند دوم: منابع حقوقی جبران خسارت بزه دیده توسط دولت… 36
الف: قانون بیمه اجباری مسئولیت دارندگان وسایل نقلیه موتوری در مقابل شخص ثالث اصلاحی 31/2/1387.. 36
ب: قانون مجازات اسلامی مصوب 1392.. 37
پ: پرداخت خسارت از طریق وزارت کشور. 37
ت: لایحه حمایت از بزهدیدگان. 38
مبحث دوم: خسارت مالی.. 39
گفتار اول: تعریف خسارت مالی.. 40
بند اول: مفهوم مال. 40
بند دوم: انواع مال. 41
بند سوم: مفهوم خسارت مالی.. 44
گفتار دوم: جبران عدم النفع.. 45
بند اول: ادله جبران پذیری عدم النفع.. 45
بند دوم: ادله جبران ناپذیری عدم النفع.. 47
گفتار سوم: شیوه های جبران خسارت مالی.. 48
بند اول: اعاده وضع به حال سابق.. 48
بند دوم: پرداخت غرامت مالی.. 49
فصل دوم خسارات معنوی ناشی از جرم
مبحث اول: ماهیت و مبانی جبران خسارات معنوی.. 52
گفتار اول: تعریف و اقسام خسارت معنوی.. 53
بند اول: تعریف خسارت معنوی.. 53
بند دوم: اقسام خسارت معنوی.. 55
گفتار دوم: مبانی جبران خسارات معنوی.. 56
بند اول: مبانی نظری.. 56
الف: نظریه تقصیر. 56
ب: نظریه خطر. 58
پ: نظریه تضمین حق.. 59
ت: نظریه مختلط.. 60
بند دوم: مبانی فقهی.. 61
الف: قاعده لاضرر. 62
ب: قاعده لاحرج.. 64
پ: بنای عقلا.. 66
بند سوم: مبانی قانونی.. 67
الف: قانون اساسی.. 67
ب : قانون آئین دادرسی کیفری.. 68
پ : قانون مجازات اسلامی.. 69
ت : قانون مسئولیت مدنی.. 69
ث : سایر قوانین.. 70
مبحث دوم : ضرورت جبران خسارات معنوی و نحوه تعیین میزان آن. 70
این مطلب را هم بخوانید :
گفتار اول : امکان جبران خسارت معنوی.. 71
بند اول : دلایل ضرورت و امکان جبران خسارت معنوی.. 72
بند دوم : دیدگاههای مختلف در مورد امکان جبران خسارت معنوی.. 75
گفتار دوم : شیوه جبران خسارت معنوی و ارزیابی انواع خسارت معنوی.. 79
بند اول: شیوه جبران خسارت معنوی.. 80
الف : جبران خسارت از طریق اعاده وضع.. 81
ب : پرداخت غرامت یا جبران خسارت از راه دادن معادل. 87
پ : خسارت اسمی.. 92
ت : خسارت تنبیهی یا کیفری.. 93
بند دوم : ارزیابی و تعیین انواع خسارت معنوی.. 93
فصل سوم نتیجهگیری و ارائه پیشنهادات
3-1- نتیجهگیری.. 96
4-1- پیشنهادات… 98
منابع.. 99
چكیده
این نوشتار با توجه به عنوان آن، به طور تفصیلی به بررسی خسارت معنوی و مادی میپردازد. موضوع خسارت معنوی از جمله مباحث پرچالشی است که در اصول، قوانین و مقررات کنونی به لزوم آن تصریح گردیده؛ اما چگونگی جبران و نحوهی ارزیابی آن تعیین نشده است. در سیستمهای حقوقی کشورهای مختلف راهکارهایی برای جبران خسارت معنوی در نظر گرفته شده؛ اما ملاک و معیار ثابت و مشخصی در باب شیوههای جبران خسارت معنوی ارائه نشده است. نگارنده بر این باور است که با توجه به مبانی حقوق اسلامی و حقوق ایران، قابلیت جبران که «لاضرر» خسارت معنوی و نحوهی جبران آنرا اینگونه میتوان توجیه و استنباط کرد: قاعدهی از مسلمات حقوقی میباشد، برای اثبات مسئولیت مدنی ناشی از خسارت معنوی و روشهای جبران آن مورد استناد واقع شده است. علاوه بر قاعدهی لاضرر دلیل دیگر، پیشبینی دیه در مورد صدمات جسمانی منجر به خسارت معنوی میباشد. عقلا نیز به جبران خسارت معنوی وارد شده بر اشخاص حکم میکنند. همچنین برای جبران خسارات مادی در متون قانونی شیوههای متداول و شایع و در عین حال نسبتا سادهای پیشبینی شده است که در اجرای اصل اعاده وضعیت زیان دیده به حالت قبل از ورود خسارت شامل سه روش متعارف زیر است: دادن عین مال خسارت دیده یا مثل یا قیمت آن که به ترتیب مورد عمل واقع میشود، ولی هنوز برای جبران خسارات معنوی شیوه مشخص و روشنی پیشبینی نشده است. بنابراین همانطور که ضررهای مادی به اتفاق همه حقوقدانان، قابل جبران است و باید جبران گردد، ضرر معنوی نیز قابل جبران است و شخصی که باعث ایجاد ضرر به متضرر شده است؛ باید آن ضرر را جبران کند و از نظر اسلام حقوق معنوی انسانها بیش از حقوق مادی مورد توجه میباشد. از طرفی هم جبران ضرر معنوی از طرق مالی، ممکن نیست و باید از طریق معنوی جبران گردد و بر این مطلب ادله فراوانی دلالت میکند که این تحقیق، متصدی آن بوده است.
کلید واژگان: خسارت معنوی، خسارت مادی، قاعدهی لاضرر، جبران خسارت.
مقدمه
الف) بیان مسئله
وقوع جرم در یک جامعه، موجب برهم زدن نظم عمومی آن جامعه و به عبارت دیگر، باعث ورود صدمه بر پیکر اجتماع میگردد؛ بر این اساس، به لحاظ تضرری که جامعه از وقوع جرم احساس میکند، خود را محق در طرح شکایت بر علیه فرد مجرم میداند. اگر چه قانونگذار، برخی جرایم را به آسیب کمتری که به پیکر اجتماع وارد میآورند، فاقد جنبه عمومی و قابل گذشت میداند، اما حقیقت امر آن است که همه جرائم واجد جنبه عمومیاند، اما برخی جرائم علاوه بر داشتن جنبه عمومی و نقض نظم عمومی اجتماع، منافع خصوصی اشخاص را نیز مورد هدف قرار داده و خساراتی را به جان و مال و حیثیت و اعتبار و آبروی آنها وارد میآورند. بر اثر چنین تضرری، جامعه خود را مکلف و موظف به حمایت از متضررین از جرائم نیز میداند و بدین جهت است که به طور معمول در قوانین آیین دادرسی کیفری به عنوان اسناد تضمین کننده حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی افراد جامعه، به متضررین از جرم، مجوز طرح دعوای مطالبه خسارات ناشی از جرم در دادگاه کیفری اعطا میگردد. از آنجا که ممکن است جریان رسیدگی به جرم در محاکم جزایی و صدور حکم به مجازات مجرم و جبران خسارت وارد بر بزه دیده، به طول انجامیده و موجب شود که زیان دیده به هر دلیلی از جمله، اخفاء، انتقال، تضییع یا نابودی اموال متهم نتواند ضررهای وارد بر خود را، از محل اموال متهم جبران نماید و موجبات تشدید تضرر وی فراهم آید، قانونگذار کیفری، تدبیر ارزندهای را پیشبینی نموده که به موجب آن، متضرریت از اعمال جنایی، میتوانند از مراجع کیفری، تقاضای صدور قرار تأمین خواسته نمایند؛ به بیان دیگر، ضررهای وارد بر خود را در امنیت قرار دهند. اگرچه تأسیس تأمین خواسته به لحاظ ماهیت حقوقی که دارد، در قانون آیین دادرسی مدنی به طور جامع و کامل، در مواد 108 الی 129 آن قانون، مورد تشریح قرار گرفته است، اما علیرغم اهمیت بحث مذکور در امور کیفری، قانونگذار تنها دو ماده 74 و 75 ق.آ.د. 1378 را به آن اختصاص داده و در عمل منجر به بروز اختلاف نظرها و اتخاذ رویههای متضادی در این زمینه شده است، به گونهای که برخی مععتقد به قابل اعمال بودن مقررات ق.آ.د.م. در تأمین خواسته کیفری بوده و بعضی خلاف آن را عقیده دارند.
هرچند در لایحه قانون آیین دادرسی کیفری، با تفصیل بیشتری به بحث تأمین خواسته کیفری پرداخته شده و این لایحه تا حدی میتواند موارد ابهام را مرتفع ساخته و به اختلاف نظرها پایان دهد، اما این امر کافی نبوده و پارهای از ابهامات و اختلاف نظرها همچنان به قوت خود باقی خواهند ماند[1].
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-06-31] [ 09:05:00 ب.ظ ]
|