کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب



 



پایان یافتن زندگی یک واقعیت انکار ناپذیر در زندگی انسان است . بیمار سرطانی که نسبت به مرگ قریب الوقع خود اطلاع می یابد اغلب بعداز انکار و خشم دچار درماندگی و بدبینی نسبت به آینده ، نا امیدی و احساس شکست می شود که در این میان عوارض جسمانی ناشی از سرطان و شیمی درمانی [12]نیز مزید بر علت  شده و می تواند بر امید زندگی که فرایندی است که طی آن افراد اهداف خود را در زندگی تعیین می کند راهکارهایی برای رسیدن به آن اهداف خلق کرده وانگیزه لازم برای به اجرا در آوردن آن ندارند و کیفیت زندگی افراد که درک فرد از وضعیت کنونی اش باتوجه به فرهنگ ونظام ارزشی وشرایط محیطی اجتماعی که درآن زندگی می کند اثرات سوء بگذارد (مردانی حموله ، 1388) .

امید، در تمام ابعاد زندگی عنصری ضروری است . امید، توانایی باور داشتن احساساتی بهتر در آینده می باشد . امید، با نیروی نافذ خود سلسله فعالیتهایی را تحریک می کند تا بتوان تجربه های نو کسب نمود و نیروهای تازه ای را در موجودات زنده ایجاد می کند . به طور کل امید یک مقوله آگاهانه نیست و هر گاه فردی در شرایط دشوار و بحران قرار می گیرد ، احساس امیدواری در فرد زنده می شود و این امید است که پس ار بحران به فرد آرامش می بخشد (به نقل از رابینسون[13]،1983) .

امید به زندگی ، یک شاخص آماری است که نشان می‌دهد متوسط طول عمر در یک جامعه چقدر است و یا به عبارت دیگر هر عضو آن جامعه چند سال می‌تواند توقع داشته باشد. هر چه شاخص‌های بهداشتی و همچنین درمانی بهبود یابد امید زندگی افزایش خواهد یافت و از این رو این شاخص یکی از شاخص‌های سنجش پیشرفت و عقب ماندگی کشورهاست. امید زندگی زنان در همه جوامع چند سال (در کل جهان چهار و نیم سال) بیشتر از مردان است.

در راستای عواملی نظیر ارتقاء اطلاعات و آگاهی پیرامون جنبه های جسمی روانی،

افزایش انگیزش، حمایت و مشاوره باعثبهبود وضعیت جسمانی ، کاهش اضطراب ،تقویت ادراک شخص ازاهداف زندگی، کاهش اختلالات خلق وخو­،بهبود سازگاری

پایان یافتن زندگی یک واقعیت انکار ناپذیر در زندگی انسان است . بیمار سرطانی که نسبت به مرگ قریب الوقع خود اطلاع می یابد اغلب بعداز انکار و خشم دچار درماندگی و بدبینی نسبت به آینده ، نا امیدی و احساس شکست می شود که در این میان عوارض جسمانی ناشی از سرطان و شیمی درمانی [12]نیز مزید بر علت  شده و می تواند بر امید زندگی که فرایندی است که طی آن افراد اهداف خود را در زندگی تعیین می کند راهکارهایی برای رسیدن به آن اهداف خلق کرده وانگیزه لازم برای به اجرا در آوردن آن ندارند و کیفیت زندگی افراد که درک فرد از وضعیت کنونی اش باتوجه به فرهنگ ونظام ارزشی وشرایط محیطی اجتماعی که درآن زندگی می کند اثرات سوء بگذارد (مردانی حموله ، 1388) .

امید، در تمام ابعاد زندگی عنصری ضروری است . امید، توانایی باور داشتن احساساتی بهتر در آینده می باشد . امید، با نیروی نافذ خود سلسله فعالیتهایی را تحریک می کند تا بتوان تجربه های نو کسب نمود و نیروهای تازه ای را در موجودات زنده ایجاد می کند . به طور کل امید یک مقوله آگاهانه نیست و هر گاه فردی در شرایط دشوار و بحران قرار می گیرد ، احساس امیدواری در فرد زنده می شود و این امید است که پس ار بحران به فرد آرامش می بخشد (به نقل از رابینسون[13]،1983) .

امید به زندگی ، یک شاخص آماری است که نشان می‌دهد متوسط طول عمر در یک جامعه چقدر است و یا به عبارت دیگر هر عضو آن جامعه چند سال می‌تواند توقع داشته باشد. هر چه شاخص‌های بهداشتی و همچنین درمانی بهبود یابد امید زندگی افزایش خواهد یافت و از این رو این شاخص یکی از شاخص‌های سنجش پیشرفت و عقب ماندگی کشورهاست. امید زندگی زنان در همه جوامع چند سال (در کل جهان چهار و نیم سال) بیشتر از مردان است.

در راستای عواملی نظیر ارتقاء اطلاعات و آگاهی پیرامون جنبه های جسمی روانی،

افزایش انگیزش، حمایت و مشاوره باعثبهبود وضعیت جسمانی ، کاهش اضطراب ،تقویت ادراک شخص ازاهداف زندگی، کاهش اختلالات خلق وخو­،بهبود سازگاری ورفتارهای تطابق یبماران میشودکهخود می­تواند سبب ارتقاء کیفیت زندگی[14]گردد . (برونر[15]،2000).

در نگرش و بینش قرآنی ، امید عاملی مهم برای تحرك و تلاش و زندگی و مانعی برای دوری از افسردگی ، خودكشی و طغیان است (منصوری ، 1391) . قرآن امید را عاملی مهم در حركت و زندگی بشر بر می ‌شمارد ، آن را عاملی می‌داند كه وی را به ‌سوی كار، یا عملی سوق می‌دهد. از نظر جهان‌بینی توحیدی ، امید تحفه الهی است كه چرخ زندگی را به گردش واداشته و موتور تلاش و انگیزه را پرشتاب می‌كند (مجلسی، 1404ق) . گستردگی این مفهوم در متون دینی، اندیشمندان مسلمان را بر آن داشت تا نسبت به آن اظهار نظر نمایند .

فیض كاشانی(1379) ، امید را به‌ عنوان یك مقوله هیجانی قلمداد ، و آن‌ را شادمانی درونی بیان می‌كند: « امید شادمانی دل به خاطر انتظار چیزی است كه آن محبوب اوست و این حالت هیجانی ثمرة علم به جریان اكثر اسباب است. ایشان امید را مایة حركت به ‌سوی عمل معرفی و بیان می‌كند كه این حالت برحسب امكان موجب كوشش در تهیه سایر اسباب و برانگیزنده عمل است . ازاین‌رو ، امید در همة احوال موجب طول مجاهده بر عمل و دوام مواظبت بر طاعت است.

برخلاف فیض كاشانی، آیت‌الله مصباح(1380)  ، امید را امری شناختی قلمداد و بیان می‌كند : ” امید یك حالت روانی است كه از علم معرفت و شناخت نسبت به مبدأ و معاد حاصل می‌شود” .

درکنار دارمان های دارویی ، شیمی درمانی ، پرتو درمانی[16] و گاهی اوقات درمان های طب سنتی در بیماران سرطانی که ظاهرا  فقط نیاز های جسمانی فرد را تامین می نماید و به نیازهای روحی بیمار

 ورفتارهای تطابق یبماران میشودکهخود می­تواند سبب ارتقاء کیفیت زندگی[14]گردد . (برونر[15]،2000).

در نگرش و بینش قرآنی ، امید عاملی مهم برای تحرك و تلاش و زندگی و مانعی برای دوری از افسردگی ، خودكشی و طغیان است (منصوری ، 1391) . قرآن امید را عاملی مهم در حركت و زندگی بشر بر می ‌شمارد ، آن را عاملی می‌داند كه وی را به ‌سوی كار، یا عملی سوق می‌دهد. از نظر جهان‌بینی توحیدی ، امید تحفه الهی است كه چرخ زندگی را به گردش واداشته و موتور تلاش و انگیزه را پرشتاب می‌كند (مجلسی، 1404ق) . گستردگی این مفهوم در متون دینی، اندیشمندان مسلمان را بر آن داشت تا نسبت به آن اظهار نظر نمایند .

فیض كاشانی(1379) ، امید را به‌ عنوان یك مقوله هیجانی قلمداد ، و آن‌ را شادمانی درونی بیان می‌كند: « امید شادمانی دل به خاطر انتظار چیزی است كه آن محبوب اوست و این حالت هیجانی ثمرة علم به جریان اكثر اسباب است. ایشان امید را مایة حركت به ‌سوی عمل معرفی و بیان می‌كند كه این حالت برحسب امكان موجب

این مطلب را هم بخوانید :

عوامل اجتماعی و روانی کارآفرینان كوشش در تهیه سایر اسباب و برانگیزنده عمل است . ازاین‌رو ، امید در همة احوال موجب طول مجاهده بر عمل و دوام مواظبت بر طاعت است.

برخلاف فیض كاشانی، آیت‌الله مصباح(1380)  ، امید را امری شناختی قلمداد و بیان می‌كند : ” امید یك حالت روانی است كه از علم معرفت و شناخت نسبت به مبدأ و معاد حاصل می‌شود” .

درکنار دارمان های دارویی ، شیمی درمانی ، پرتو درمانی[16] و گاهی اوقات درمان های طب سنتی در بیماران سرطانی که ظاهرا  فقط نیاز های جسمانی فرد را تامین می نماید و به نیازهای روحی بیمار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-06-31] [ 08:12:00 ب.ظ ]




دوره نوجوانی[4] نیاز  به تعادل هیجانی و عاطفی به خصوص تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویشتن با انتخاب هدف های واقعی در زندگی، استقلال عاطفی از خانواده، حفظ تعادل روانی و عاطفی خویش در مقابل عوامل فشارزای زندگی و برقراری روابط سالم با دیگران در دوست یابی، شناخت زندگی سالم و مؤثر و چگونگی برخورداری از آن مهم ترین نیازهای نوجوان می باشد. بنابراین کمک به نوجوانان در رشد و گسترش مهارت های اجتماعی مورد نیاز برای زندگی مؤثر، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و حل آن و نیز کمک به آنها در رشد و تکامل عواطف و مهارت های اجتماعی لازم جهت سازگاری با محیط اجتماعی و زندگی سازنده در جامعه ضروری به نظر می رسند )شعاری نژاد[5]، 1376).

كالیوند، شفیع آبادی و سودانی[6] ( 1385 ) در یك بررسی دریافتند كه افراد مبتلا به فوبی اجتماعی از           عزت نفس پایی نتری در مقایسه با افراد عادی برخوردار بودند. به وسیله آموزش جرات مندی اجتماعی به نوجوان می توان وی را برای ادامه یک زندگی مطلوب یاری نمود. آموزش جرأت ورزی یك شیو ه مداخله ساخت یافته است كه از آن برای بهبود اثربخشی روابط اجتماعی استفاده می شود. از این روش برای درمان                  اختلال های اضطرابی و ترس های مرضی كودكان ، نوجوانان و بزرگسالان بهره گرفته می شود.

ولپه و لازاروس اضطراب را به عنوان عامل اصلی بازدارندگی از جرأت ورزی می دانستند. داوکت، شال ، رز و تیونبرگ (2010) در مقایسه کودکان غیرمضطرب با کودکان دارای ترس اجتماعی دریافتند که این افراد توانایی اجتماعی پایین تری دارند و در پاسخ به همسالان شان کمتر جرأت ورزی هستند (بیدل، ترنر و موریس، 1999، نقل از علی پور، حیدری، بختیارپور،1390 فصلنامه علمی پژوهشی زن و فرهنگ سال سوم. شماره دهم).

1-2- بیان مسئله

عزت نفس باوری درونی ناشی از شناخت قضاوت دیگران راجع به کارآمدی ها و از این رهگذر رفتار مستقل و روان و کم اضطراب در تعامل های اجتماعی می باشد. در این راستا به نظر می رسد پایین بودن           عزت نفس، احساس ارزشمندی فرد را دچار تحریف کرده و از این رهگذر حالت های اضطرابی را در فرد نمایان می سازد. زندگی بشر تحت تاثیر تغییرات وسیع صنعتی، اجتماعی، فرهنگی، دچار تحول شده است. شمار زیادی از افراد قادر نیستند بین محرك های متنوع بیرونی و نیروهای متعارض درونی توازن ایجاد كنند و در فرایند رشد موزون و همه جانبه كه همانا هدف اصلی تعالی انسان است، دچار مشكل می شوند. بدیهی است كه كودكان و نوجوانان به سبب بی تجربگی و نا آگاهی از مهارت های بازدارنده و تسهیل كننده، اصلاحی، بیشتر در معرض آسیب های جدی درونی و اجتماعی هستند.

عزت نفس بر زندگی روزانه اثر می گذارد و آن از طریق احساسات نوجوان، افکار، یادگیری ها و خلاقیت های نوجوان، ارزیابی های او از خود و روابط او و طرز رفتارش با دیگران یکی از موثرترین راه کمک به فرزندان دانش آموز از راه عزت نفس آنهاست.

مهرابی زاده، تقوی و عطاری (2009) نیز در پژوهشی به منظور بررسی تاثیر آموزش مهارت های جرات ورزی بر مهارت های اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پایه اول مقطع متوسطه پرداختند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های جرأت ورزی، به طور معناداری مهارت های اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی، دانش آموزان را افزایش داده است

مطالعات اخیر همه گیرشناسی نشان داده اند كه شیوع اضطراب اجتماعی در جمعیت عمومی در طول عمر دارای دامنه ای از4/2 تا 16 درصد است كه در میان جمعیت نوجوانان شایع تراست (بتانی، مارتین، كورنر و ایكن2012). در زمینه ی پژوهش های صورت گرفته در مورد اضطراب اجتماعی، در كنار بررسی عوامل تأثیرگذار و همبسته های این اختلال، اصلاح این عوامل و همبسته ها به عنوان یك میانجی در بازسازی شناختی چرخة معیوب اضطراب اجتماعی مطرح بوده است( آلفانو، پینا، ویلالتا، بیدل، آمرمن 2009( ، ( كیمبرل و كروسبی2008 ) و ( گینزبورگ، بوهن، هوفلینگ، كلارك2012 به نقل از حسنوند عموزاده تابستان 1392).

روش های متعددی برای درمان اضطراب جهت افزایش عملکردهای تحصیلی و شغلی وجود دارد که یکی از آنها است . اولین بار سالتر(1991) آموزش مهارت های قاطعیت به درمان اضطراب با روش آموزش قاطعیت پرداخت. تاکید وی در این روش بر بیان احساسات، اظهار عقیده مخالف، پذیرش و تمجید از طرف دیگران و استفاده از ضمیر من و حاضر جوابی بوده است (حسنوند عموزاده تابستان 1392).

دستیابی به بهره وری و بهبود کیفیت نظام آموزشی از اثر گذارترین عوامل توسعه و نیز موفقیت تحصیلی دانش آموزان از جمله اهداف اصلی برنامه های آموزشی کشورهاست. آمار بالای افت تحصیلی به صورت  ترک، فرار و اخراج از تحصیل از نظر هزینه های آموزشی خسارت زیادی را به جهان وارد کرده است. فردی که با جرأت است می تواند ارتباط نزدیک با دیگران برقرا کند و خودش را از سوء استفاده دیگران حفظ نماید. رفتار جرأت ورزانه با خودپنداره مثبت، عزت نفس، تسلط خود پسندی و اعتماد به نفس همبستگی دارد و      رفتار های غیر جرأت ورزانه، باز دارنده و اجتنابی هستند و همبستگی مثبت با هراس ها و اضطراب اجتماعی دارند. آموزش جرأت ورزی باعث افزایش ابراز وجود، عزت نفس و کاهش اضطراب اجتماعی می شود.

جرأت ورزی برخی از نیازهای فرهنگی قوی و فراگیر را ارضاع می کند و دو هدف عمده دارد:

به عقیده ی واتلر[7](1991) یکی کسب کاهش اضطراب اجتماعی و دیگری کسب عزت نفس و مهارت اجتماعی است. عزّت نفس جزئی از خودپنداره فرد است یعنی درجه تصویب، تأیید، ارزشی که فرد نسبت به خودش احساس می کند و یا قضاوتی که فرد نسبت به ارزش خود دارد. بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی ارتباط مثبت وجود دارد. بطورکلی بیشتر یافته های حاصل از مطالعه در دانش آموزان نشان داد که بین  عزت نفس و موفقیت تحصیلی همبستگی بیشتری بوده و با افزایش مقطع تحصیلی مانند دانشجویان دانشگاه این رابطه کم رنگ تر می شود. اضطراب به عنوان یک نوع از اشتغال ذهنی خود است که در کوچک شماری و به حداقل رساندن خود پتانسیل آشکار است که اغلب در شناخت منفی، عدم تمرکز،  واکنش های فیزیولوژیکی نامطلوب و به کاهش عملکرد منجرمی شود. پس از آن انتظار می رود یک رابطه منفی معنی داری بین نمرات اضطراب و نمرات آزمون وجود دارد.. برنامه آموزش جرأت مندانه یک برنامه پیشگیرانه است. این پژوهش جهت تعیین تأثیر آموزش جرأت ورزی بر اضطراب اجتماعی[8]، عزت نفس[9] و عملکرد تحصیلی[10] دانش آموزان را نشان خواهد داد(اسکات، گلاور ترجمه ساناز قاسمی ۱۳۸۴).

1-3- اهمیت وضرورت پژوهش

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

زندگی با دیگران و برقراری ارتباط با آنها به شکل جوهر اجتماعی است. این نوع از ارتباطات شکل
اساس زندگی انسان است(فتحی، 2005 به نقل از زهرا لک دانشگاه علامه طباطبایی،1391).

مدارس و والدین تا چه اندازه اجاز ه ى جرأت ورزی و جسارت را به كودكان و نوجوانان می دهند؟            هنوز شائبه های مترادف قلمداد كردن جسارت با گستاخی و بی ادبی بین ما رواج دارد. جرأت ورزی امكان خروج از كلیشه ها و پویایی و نوآوری در زندگی را فراهم می كند. برنامه ى آموزش جرأت ورزی در مدارس بدین منظور طرح ریزی می شود تا عقاید و رفتارهای جرأ ت مندانه ى افراد را بهبود بخشد؛ به طوری كه آ نها بتوانند با دیدی بهتر به خود بنگرند، به”خود اعتمادی” برسند، عواطف و تفكرات فردی خود را به  طور مناسب نشان دهند و در نتیجه روابط میان فردی مؤثرتری با دیگران برقرار كنند(دکتر شهناز هاشمی مجله پژوهش های مدیریتی شماره3، 1389).

به سبب بروز مسائل خاص، این دوره، با نوعی سردرگمی همراه با کاهش عزت نفس، خود کم بینی            و خودپنداره منفی[11] همراه با احساس خشم و اضطراب همراه است که سبب کاهش فعالیت های طبیعی            و تعاملات اجتماعی می شود. به وسیله آموزش مهارت های اجتماعی به نوجوان می توان وی را برای ادامه ی یک زندگی مطلوب یاری نمود. بنابراین توجه به نقاط مثبت، تقویت اعتماد به نفس و احساس خودباوری           و خود ارزشمندی از مهمترین کارهایی است که بزرگان دین و علمای تعلیم و تربیت به آن توجه خاصی           داشته اند. تکریم شخصیت چیزی است که نوجوانان سخت بدان نیاز دارند. از این رو ترغیب و تشویق نوجوان، ایجاد الگوهای رفتاری موفق، تقویت مهارت های اجتماعی وی، اجتناب از هرگونه رفتار تنبیهی           و تحقیرآمیز و یاددهی شیوه های صحیح غلبه بر ناملایمات زندگی از مهم ترین اقداماتی است که می توان در مسیر کمک به نوجوانان انجام داد. فردی که می خواهد خود را کارآمد و ارزشمند بداند و حرمت خود بالایی[12] داشته باشد از سلامت روانی بیشتری بهره مند بوده و در برابر اضطراب، مشکلات روانی و حوادث طبیعی توان مقابله بیشتری خواهد داشت(شجاعی، 1383).

فردی كه با جرأت است می تواند ارتباط نزدیك با دیگران برقرار كند، خودش را از سوء استفاده            دیگران دور نگه دارد و دامنه وسیعی از نیازها و افكار مثبت و منفی را ابراز نماید، بی آنكه احساس گناه و اضطراب كند و یا به حقوق دیگران لطمه بزند (واتلر ،1998) كودكانی كه با همسالان خود ارتباط اندكی دارند، موقعیت هایی را كه مهارت های اجتماعی – شناختی و نیز اخلاقی را میسر می سازند از دست می دهند.                            همچنین از نظر اجتماعی منزوی هستند، تمایل به افسردگی و تنهایی دارند و در مدرسه عملكردهای كمتری دارند(گرین ، بك[13] ، وسك، ١٩٨٠ ).

در آموزش جرأت ورزی به فرد آموخته می شود كه چگونه رفتار مبتنی بر جرأت و جسارت از خود نشان دهد. فرد با تلاش برای كشف و تعریف مشكل، پیگیری هدف های مورد نظر همواره با رفتار توأم با جرأت تكرار نقش گذاری، واژگون سازی نقش و ارائه تدریجی و متوالی رفتارهای مطلوب، شیوه های مناسب مبتنی بر جرأت را برای بیان خواسته های خود می آموزد(سادوک، ساد، 1387).

بنابراین کمک به نوجوانان در رشد و گسترش مهارت های اجتماعی مور نیاز برای زندگی مؤثر، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و حل آن و همچنین کمک به آنها در رشد و تکامل عواطف و مهارت های اجتماعی لازم جهت سازگاری موفق با محیط اجتماعی  و زندگی مؤثر و سازنده در جامعه ضروری به نظر می رسند . بهترین توصیف دوره نوجوانی، فرایند پیشرفت است كه مشخصه ی آن افزایش توانایی تسلط بر چالش پیچیده ی تكالیف تحصیلی، بین فردی و هیجانی و در عین حال جستجوی استعدادها، هویت های اجتماعی و علایق جدید است (سادوک، ساد، ترجمه رضاعی 1387).

1-4- اهداف تحقیق[14]: (شامل اهداف علمی، كاربردی و ضرورت‌های خاص انجام تحقیق)

1-1-4- هدف کلی

– تعیین تأثیر آموزش جرأت ورزی بر اضطراب اجتماعی، عزت نفس و عملکرد تحصیلی  دانش آموزان.

این مطلب را هم بخوانید :

– دستیابی به یافته های کاربردی جهت پیشبرد اهداف تحصیلی و سلامت روان[15] دانش آموزان.

1-2-4- اهداف جزئی

1- تعیین تأثیر آموزش جرأت ورزی بر اضطراب اجتماعی دانش آموزان پسر.

2- تعیین تأثیر آموزش جرأت ورزی بر اضطراب اجتنابی دانش آموزان پسر.

3- تعیین تأثیر آموزش جرأت ورزی بر اضطراب ترس دانش آموزان پسر.

4- تعیین تأثیر آموزش جرأت ورزی بر اضطراب فیزیولوژکی دانش آموزان پسر.

5- تعیین تأثیر آموزش جرأت ورزی بر عزت نفس دانش آموزان پسر.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:11:00 ب.ظ ]




1-6-تعریف مفهومی وعملیاتی متغیرها……………………………………………………………………………………………………………………9

1-6-1-دقت……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….9

1-6-2-روایی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………9

1-6-3-پایایی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….10

1-6-4-تعریف نظری افرادوابسته به مواد……………………………………………………………………………………………………………..11

1-6-5-تعریف عملیاتی افراد وابسته به مواد………………………………………………………………………………………………………….11

1-6-6- تعریف نظری مراحل آمادگی برای تغییرواشتیاق برای درمان…………………………………………………………………..11

1-6-7- تعریف عملیاتی مراحل آمادگی برای تغییرواشتیاق برای درمان……………………………………………………………11

فصل دوم:پیشینه پژوهش ………………………………………………………………………………………………………………………………12

2-1-مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………13

2-2-مفهوم انگیزش…………………………………………………………………………………………………………………………………….13

2-3-مدل مراحل تغییررفتاراعتیادی……………………………………………………………………………………………………………….16

2-4-مدل های درمان وابستگی مواد………………………………………………………………………………………………………………20

2-5-مدل های یکپارچه نگر……………………………………………………………………………………………………………………………23

2-6-بازنگری برخی از پژوهش های انجام شده درباره مقیاس های سنجش آمادگی برای تغییر……………………………..24

2-7-بررسی روش های اندازه گیری آمادگی برای تغییر(RTC)………………………………………………………………………….24

2-7-1-الگوریتم های مرحله ای………………………………………………………………………………………………………………………24

2-7-2پرسش نامه های خوداجرا……………………………………………………………………………………………………………………..27

2-7-3-مقیاس سنجش تغییر دانشگاه روودآیلند(URICA)…………………………………………………………………………………..27

2-7-4-پرسش نامه آمادگی برای تغییر(RTCQ)…………………………………………………………………………………………………29

2-7-5-مقیاس مراحل آمادگی تغییر واشتیاق برای درمان(SOCRATES)……………………………………………………………..30

2-8-بحث……………………………………………………………………………………………………………………………………………………31

2-9-تلویحات بالینی……………………………………………………………………………………………………………………………………32

فصل سوم:روش پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………..33

3-1-مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………..34

3-2-جامعه آماری،نمونه وروش نمونه گیری…………………………………………………………………………………………………34

3-3-ملاک های ورود وخروج آزمودنی ها ………………………………………………………………………………………………….34

3-4-طرح پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………34

1-6-تعریف مفهومی وعملیاتی متغیرها……………………………………………………………………………………………………………………9

1-6-1-دقت……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….9

1-6-2-روایی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………9

1-6-3-پایایی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….10

1-6-4-تعریف نظری افرادوابسته به مواد……………………………………………………………………………………………………………..11

1-6-5-تعریف عملیاتی افراد وابسته به مواد………………………………………………………………………………………………………….11

1-6-6- تعریف نظری مراحل آمادگی برای تغییرواشتیاق برای درمان…………………………………………………………………..11

1-6-7- تعریف عملیاتی مراحل آمادگی برای تغییرواشتیاق برای درمان……………………………………………………………11

فصل دوم:پیشینه پژوهش ………………………………………………………………………………………………………………………………12

2-1-مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………13

2-2-مفهوم انگیزش…………………………………………………………………………………………………………………………………….13

2-3-مدل مراحل تغییررفتاراعتیادی……………………………………………………………………………………………………………….16

2-4-مدل های درمان وابستگی مواد………………………………………………………………………………………………………………20

2-5-مدل های یکپارچه نگر……………………………………………………………………………………………………………………………23

2-6-بازنگری برخی از پژوهش های انجام شده درباره مقیاس های سنجش آمادگی برای تغییر……………………………..24

2-7-بررسی روش های اندازه گیری آمادگی برای تغییر(RTC)………………………………………………………………………….24

2-7-1-الگوریتم های مرحله ای………………………………………………………………………………………………………………………24

2-7-2پرسش نامه های خوداجرا……………………………………………………………………………………………………………………..27

2-7-3-مقیاس سنجش تغییر دانشگاه روودآیلند(URICA)…………………………………………………………………………………..27

2-7-4-پرسش نامه آمادگی برای تغییر(RTCQ)…………………………………………………………………………………………………29

2-7-5-مقیاس مراحل آمادگی تغییر واشتیاق برای درمان(SOCRATES)……………………………………………………………..30

2-8-بحث……………………………………………………………………………………………………………………………………………………31

2-9-تلویحات بالینی……………………………………………………………………………………………………………………………………32

فصل سوم:روش پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………..33

3-1-مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………..34

3-2-جامعه آماری،نمونه وروش نمونه گیری…………………………………………………………………………………………………34

3-3-ملاک های ورود وخروج آزمودنی ها ………………………………………………………………………………………………….34

3-4-طرح پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………34

3-5-روش اجرای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………..35

3-6-ابزارهای پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………..37

3-7-تحلیل داده ها……………………………………………………………………………………………………………………………………….39

فصل چهارم: نتایج پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………….40

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………41

4-1- بخش اول: ویژگی های جمعیت شناختی نمونه مورد بررسی…………………………………………………………………….41

4-2- بخش دوم: یافته های اصلی پژوهش…………………………………………………………………………………………………………48

4-2-1-ضریب پایایی پرسش نامه 19سوالیSOCRATES…………………………………………………………………………………..48

4-2-2-روایی محتوا وسازه پرسش نامه  SOCRATES………………………………………………………………………………………49

4-2-3-تحلیل عاملی مقیاس SOCRATES………………………………………………………………………………………………………..50

4-2-4-تعیین نقطه برش مقیاس SOCRATES…………………………………………………………………………………………………….54

فصل پنجم:بحث ونتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………………….56

5-1- تعیین میزان پایایی پرسش نامه 19سوالی SOCRATES…………………………………………………………………………………57

5-2-روایی محتوا وسازه پرسش نامه 19سوالیSOCRATES…………………………………………………………………………………58

5-3-تحلیل عاملی………………………………………………………………………………………………………………………………………………58

5-4-نقطه برش مقیاس SOCRATES…………………………………………………………………………………………………………………..59

5-5- یافته های جانبی……………………………………………………………………………………………………………………………………….59

5-6-نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………………………………….61

5-7-محدودیت های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………..61

5-8-پیشنهادات……………………………………………………………………………………………………………………………………………..61

منابع……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….

پیوست ها…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….

چکیده به انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………………………………….

صفحه مشخصات پایان نامه به انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………

چکیده

تعیین ویژگیهای روانسنجی مقیاس مراحل آمادگی تغییر رفتار وانگیزه برای درمان در معتادان خودمعرف مراجعه کننده به مراکزدرمانی شهرستان کرمانشاه.

پیشینه وهدف: سنجش مراحل آمادگی برای تغییر رفتاروانگیزه برای درمان یکی از مولفه های اصلی موفقیت درمان سوءمصرف کنندگان مواد در مراکز درمانی می باشد. هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس مراحل آمادگی تغییررفتاروانگیزه برای درمان SOCRATES-19)) درنمونه ای از مراجعه کنندگان سوءمصرف مواد به مراکز درمان(MMT) شهرستان کرمانشاه بود.

مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی – تحلیلی و در حوزه ی ابزارسازی و روانسنجی می باشد. روش کار به این صورت بود که ابتدا مقیاس اصلی SOCRATES به فارسی ترجمه و سپس به انگلیسی برگردانده شد ودوباره اصلاح و ویرایش گردید.در این مطالعه مقیاس اصلی SOCRATES روی تعداد 388نفراز مراجعه کنندگان سوءمصرف مواد به مراکز درمانی شهرستان کرمانشاه که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند طی دو مرحله اجرا گردید. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه بالینی غیرساختار یافته، پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی و مقیاس آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان( (SOCARTES بود.داده هابا استفاده ازروش آماری توصیفی،ضریب همبستگی،تحلیل عاملی،آلفای کرونباخ،ضریب دونیمه سازی گاتمن،منحنی راک وبا استفاده از نرم افزارSPSS نگارش 21تحلیل شد.

یافته ها: نتایج نشان داد ضریب پایایی نسخه ی ابرانی مقیاس SOCRATES به روش آلفای کرونباخ 0.91 به روش آزمون – بازآزمون 0.88 وبه روش دونیمه سازی 0.87 می باشد.ضریب همبستگی این مقیاس در دو مرحله برابربا0.79 بدست آمد.تحلیل عاملی نیزنشان داد سه عامل در مجموع253/58از واریانس مقیاس آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان( (SOCARTES را تبیین نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که  بهترین نقطه برش کل نمرات نسخه ی ایرانی مقیاس SOCARTES در نمونه مورد بررسی به ترتیب  با میانگین  918 /22 و انحراف معیار811/5می باشد.

نتیجه گیری: نسخه ی ایرانی مقیاس آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان(19-(SOCARTESازهمسانی درونی،پایایی وروایی بالا ومناسبی برخورداست.

کلیدواژه : سوءمصرف مواد، تئوری مراحل تغییر،ویژگی های روان سنجی،مقیاس آمادگی برای تغییر و انگیزه برای درمان(19-(SOCARTES،

1-1-مقدمه:

در این فصل ابتدا به طور مختصراطلاعاتی درباره ی اختلالات مصرف مواد و پی آمد های آن در جهان و ایران و نیز مدل های مختلف درمانی اختلالات وابسته به مواد ارایه می گردد. در ادامه ی بحث، با توجه به موضوع پژوهش به ترتیب درباره ی بیان مسئله ، اهمیت وضرورت پژوهش، اهداف کلی واختصاصی، سوالات پژوهش ، و همچنین تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش توضیح داده می شود.

مصرف موادیکی ازجدی ترین معظلات بشری درسالهای اخیرویکی از پیچیده ترین پدیده های انسانی است که پایه هاوبنیان های جامعه ی انسانی را به تحلیل می برد وپیشگیری ازآن نیازمند کاربرد تئوریهای متعدددررشته های علمی مختلف وتکنیک های متنوع است (یونسکو[1]،1994;به نقل از صرامی،1392). دامنه ی تاثیرات اعتیاد از آن رو حایز اهمیت است که علاوه بر فرد معتاد ،خانواده ودوستان نیز در معرض آثارویرانگر آن قرارخواهند گرفت (چیریلو[2]،1378;به نقل از صرامی،1392). سوء مصرف مواد در ایران یکی از مهم ترین مسایل بهداشتی ،درمانی ،اجتماعی وفرهنگی به شمار می رود، به گونه ای که بیش از ٩٠درصدمردم نسبت به مصرف مواد در جامعه، ابراز نگرانی جدی کرده اند.آمارها بیانگر آن است که نرخ شیوع مصرف مواد مخدردر جمعیت سنی ١٥ تا٦٤ ساله کشور ایران معادل٦٥ /٢ درصد بوده به طوری که تعداد تقریبی معتادان یک میلیون و٣٢٥ هزار نفربرآورد شده است( صرامی،1392). این فراوانی بوِیژه هنگامی اهمیت بیشتری می یابد که به عوارض جسمی ،روانی واجتماعی اعتیاد توجه کنیم .درمان سوء مصرف مواد نیزپرهزینه،دشوار وطاقت فرسا است. ادبیات پژوهش نشان می دهد که تاکنون شش مدل مختلف برای درمان اختلالات وابسته به مواد مطرح شده است. هیچ یک از این مدل ها کاملا در درمان این اختلالات موفق نبوده اند وهر کدام محاسن ومعایب خاص خود را دارند.هر یک از این مدلهای مختلف درمانی ،بر حسب پیش فرض هایی که در خصوص سبب شناسی وابستگی مواد مطرح می سازند،اهداف وراهبردهایی را برای درمان این اختلالات ارائه می دهند. اولین مدل درمانی ، مدل اخلاقی است ، که گرچه توسط اغلب متخصصان درمانی مورد انتقاد واقع شده است ، اما در حقیقت بنیان الکلی های بی نام با تجلی این مدل شکل گرفت . دومین مدل ، مدل یادگیری ، اگرچه در مورد مرکز کنترل کننده سوء مصرف مواد اختلاف نظر وجود دارد ، با این وجود این مدل به وسیله اکثر برنامه های درمانی مبتنی بر خویشتنداری مورد استفاده قرار می گیرد. سومین مدل ، مدل بیماری ،که هم اکنون از اهمیت خاصی

برخوردار است ، گاهی اوقات اختلالات “همزیست” را نادیده می گیرد .چهارمین مدل ، مدل خود درمانی که گرایش دارد وابستگی مواد را به عنوان یک” نشانه مرضی” تلقی نماید می تواند توجه لازم را به سوی اختلالات”همزیست ” بیمار جلب نماید . پنجمین مدل ، مدل اجتماعی بر اهمیت تاثیرات محیطی ومیان فردی در درمان تاکید می کند، هر چند که سوء مصرف کنندگان مواد ممکن است از آن به عنوان توجیهی برای پذیرفتن نقش یک قربانی استفاده نمایند. مدل ششم ، مدل تشخیص دوگانه به عنوان نمونه ای از اینکه چگونه دو مدل بنیادی می تواند جهت گسترش کانون درمانی وافزایش سطح درمان یکپارچه شود ارائه شد (پرویزی فردوهمکاران،1380). بنابراین،پیشگیری ازسوء مصرف مواد می تواند در جلوگیری از تحمیل هزینه های سنگین به اجتماع جلوگیری کند.یکی از شیوه های مهم  پیشگیری از اعتیاد، آگاه کردن اقشار مختلف مردم از خطرات ومضرات سوء مصرف مواد وارایه آموزش مهارت های زندگی است. اگر هر فرد از تاثیر نامطلوب مصرف مواد برسلامت جسمی ، روحی ،روانی واجتماعی خود وخانواده اش مطلع باشد وآن راباور کند، کمتر به آن دست می زند(طارمیان ،١٣٨٠).

1-2-بیان مسئله

مصرف مواد مخدرواختلالات ناشی ازآن یک مشکل جدی بهداشت عمومی درسراسر جهان است. (مارلت[3]،2005).براساس آمارهای موجودوابستگی وسوءمصرف مواد در بین جوانان برای کارگزاران بهداشتی درمانی تبدیل به یک مشکل بهداشتی واجتماعی اساسی درسطح کشور شده است. آمارها نشان می دهدکه هم مقدارمصرف موادوهم تعدادمعتادان به موادمخدردرکشورسیر صعودی نشان می دهد( مکری[4]، 2002). مطالعات قبلی نشان داده است اکثرمعتادان به موادمخدر (46٪) بین سنین 17 و22شروع به مصرف می کنند (مدنی[5] ورزاقی،[6]2004؛مکری، 2002،رهبر[7]، 2003).ازآنجاکه اکثریت جمعیت ایران دراین محدوده سنی می باشد، بنابراین یکی ازاولویتهای اساسی ونگرانی عمده برای دولت این است که روش های مناسبی برای پیشگیری ودرمان سوء مصرف موادمخدردرمیان جوانان پیدا کند. درمان ضعیف معتادان به موادمخدردرمراکزتوان بخشی ایران باعث ایجادعود دوباره اعتیاد می شود(مدنی ورزاقی، 2004). ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻋﻮد اﻋﺘﯿﺎد ﺗﺄﺛﯿﺮات زﯾﺎدی ﺑﺮ ﻓﺮد و ﺟﺎﻣﻌﻪ وﺧﺎﻧﻮاده  دارد، ﻓﺮدی ﮐﻪ ﺑﻌﺪ از ﺗﺮك دوﺑﺎره ﺑﻪ ﺳﻮی ﻣﻮاد ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮدد اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ،ﻧﺎاﻣﯿﺪی ،ﺧﺠﺎﻟﺖ وﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ گریبان گیر او ﻣﯽ ﺷﻮد.ﻋﻮد ﻣﮑﺮراز ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی روزﻣﺮه ﻓﺮد ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ،ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﭘﺬﯾﺮی وﮐﺎرآﻣﺪی ﻓﺮد ﮐﺎﻫﺶﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪوﺑﻪﺗﺒﻊ ﺗﺄﺛﯿﺮات زﯾﺎدی ﻧﯿﺰ ﺑﺮﺧﺎﻧﻮاده ﻣﯽ ﮔﺬارد،ﻣﺸﮑﻼت ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ از ﺳﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد،ﺑﯽ اﻋﺘﻤﺎدی اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻪ ﻓﺮد ﻣﻌﺘﺎد ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺷﺪه وﺗﺮك ﺑﻌﺪی وﭘﺬﯾﺮش آن راﻣﺸﮑﻞ ﺗﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .ﺣﺮﻣﺖ ﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ ازﺑﯿﻦ ﻣﯽ رود وﺑﻨﯿﺎد ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ ﺳﺴﺖ وﻣﺘﺰﻟﺰل ﻣﯽ ﮔﺮدد،واﮔﺮ ﻓﺮد ﻣﻌﺘﺎد ﻧﻘﺶ ﭘﺪر ﯾﺎ ﻣﺎدر را درﺧﺎﻧﻮاده  دارا ﺑﺎﺷﺪ

ﻣﺸﮑﻼت ﺑﺴﯿﺎرﻋﺪﯾﺪه ای ﭼﻪاز ﻟﺤﺎظ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ،اﻗﺘﺼﺎدی وﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل دارد.و اﮔﺮﻓﺮزﻧﺪ ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺎﺷﺪ ﻫﺮ ﺑﺎرﮐﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪاﺳﺘﺮس ﺷﺪﯾﺪی ﺑﺮ ﺳﺎﯾﺮ اﻋﻀﺎء وارد ﻣﯽ آورد. ﺗﺄﺛﯿﺮات ﻋﻮد ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﯿﺰ

 

3-5-روش اجرای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………..35

3-6-ابزارهای پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………..37

3-7-تحلیل داده ها……………………………………………………………………………………………………………………………………….39

فصل چهارم: نتایج پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………….40

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………41

4-1- بخش اول: ویژگی های جمعیت شناختی نمونه مورد بررسی…………………………………………………………………….41

4-2- بخش دوم: یافته های اصلی پژوهش…………………………………………………………………………………………………………48

4-2-1-ضریب پایایی پرسش نامه 19سوالیSOCRATES…………………………………………………………………………………..48

4-2-2-روایی محتوا وسازه پرسش نامه  SOCRATES………………………………………………………………………………………49

4-2-3-تحلیل عاملی مقیاس SOCRATES………………………………………………………………………………………………………..50

4-2-4-تعیین نقطه برش مقیاس SOCRATES…………………………………………………………………………………………………….54

فصل پنجم:بحث ونتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………………….56

5-1- تعیین میزان پایایی پرسش نامه 19سوالی SOCRATES…………………………………………………………………………………57

5-2-روایی محتوا وسازه پرسش نامه 19سوالیSOCRATES…………………………………………………………………………………58

5-3-تحلیل عاملی………………………………………………………………………………………………………………………………………………58

5-4-نقطه برش مقیاس SOCRATES…………………………………………………………………………………………………………………..59

5-5- یافته های جانبی……………………………………………………………………………………………………………………………………….59

5-6-نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………………………………….61

5-7-محدودیت های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………..61

5-8-پیشنهادات……………………………………………………………………………………………………………………………………………..61

منابع……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….

پیوست ها…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….

چکیده به انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………………………………….

صفحه مشخصات پایان نامه به انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………

چکیده

تعیین ویژگیهای روانسنجی مقیاس مراحل آمادگی تغییر رفتار وانگیزه برای درمان در معتادان خودمعرف مراجعه کننده به مراکزدرمانی شهرستان کرمانشاه.

این مطلب را هم بخوانید :

پیشینه وهدف: سنجش مراحل آمادگی برای تغییر رفتاروانگیزه برای درمان یکی از مولفه های اصلی موفقیت درمان سوءمصرف کنندگان مواد در مراکز درمانی می باشد. هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس مراحل آمادگی تغییررفتاروانگیزه برای درمان SOCRATES-19)) درنمونه ای از مراجعه کنندگان سوءمصرف مواد به مراکز درمان(MMT) شهرستان کرمانشاه بود.

مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی – تحلیلی و در حوزه ی ابزارسازی و روانسنجی می باشد. روش کار به این صورت بود که ابتدا مقیاس اصلی SOCRATES به فارسی ترجمه و سپس به انگلیسی برگردانده شد ودوباره اصلاح و ویرایش گردید.در این مطالعه مقیاس اصلی SOCRATES روی تعداد 388نفراز مراجعه کنندگان سوءمصرف مواد به مراکز درمانی شهرستان کرمانشاه که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند طی دو مرحله اجرا گردید. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه بالینی غیرساختار یافته، پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی و مقیاس آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان( (SOCARTES بود.داده هابا استفاده ازروش آماری توصیفی،ضریب همبستگی،تحلیل عاملی،آلفای کرونباخ،ضریب دونیمه سازی گاتمن،منحنی راک وبا استفاده از نرم افزارSPSS نگارش 21تحلیل شد.

یافته ها: نتایج نشان داد ضریب پایایی نسخه ی ابرانی مقیاس SOCRATES به روش آلفای کرونباخ 0.91 به روش آزمون – بازآزمون 0.88 وبه روش دونیمه سازی 0.87 می باشد.ضریب همبستگی این مقیاس در دو مرحله برابربا0.79 بدست آمد.تحلیل عاملی نیزنشان داد سه عامل در مجموع253/58از واریانس مقیاس آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان( (SOCARTES را تبیین نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که  بهترین نقطه برش کل نمرات نسخه ی ایرانی مقیاس SOCARTES در نمونه مورد بررسی به ترتیب  با میانگین  918 /22 و انحراف معیار811/5می باشد.

نتیجه گیری: نسخه ی ایرانی مقیاس آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان(19-(SOCARTESازهمسانی درونی،پایایی وروایی بالا ومناسبی برخورداست.

کلیدواژه : سوءمصرف مواد، تئوری مراحل تغییر،ویژگی های روان سنجی،مقیاس آمادگی برای تغییر و انگیزه برای درمان(19-(SOCARTES،

1-1-مقدمه:

در این فصل ابتدا به طور مختصراطلاعاتی درباره ی اختلالات مصرف مواد و پی آمد های آن در جهان و ایران و نیز مدل های مختلف درمانی اختلالات وابسته به مواد ارایه می گردد. در ادامه ی بحث، با توجه به موضوع پژوهش به ترتیب درباره ی بیان مسئله ، اهمیت وضرورت پژوهش، اهداف کلی واختصاصی، سوالات پژوهش ، و همچنین تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش توضیح داده می شود.

مصرف موادیکی ازجدی ترین معظلات بشری درسالهای اخیرویکی از پیچیده ترین پدیده های انسانی است که پایه هاوبنیان های جامعه ی انسانی را به تحلیل می برد وپیشگیری ازآن نیازمند کاربرد تئوریهای متعدددررشته های علمی مختلف وتکنیک های متنوع است (یونسکو[1]،1994;به نقل از صرامی،1392). دامنه ی تاثیرات اعتیاد از آن رو حایز اهمیت است که علاوه بر فرد معتاد ،خانواده ودوستان نیز در معرض آثارویرانگر آن قرارخواهند گرفت (چیریلو[2]،1378;به نقل از صرامی،1392). سوء مصرف مواد در ایران یکی از مهم ترین مسایل بهداشتی ،درمانی ،اجتماعی وفرهنگی به شمار می رود، به گونه ای که بیش از ٩٠درصدمردم نسبت به مصرف مواد در جامعه، ابراز نگرانی جدی کرده اند.آمارها بیانگر آن است که نرخ شیوع مصرف مواد مخدردر جمعیت سنی ١٥ تا٦٤ ساله کشور ایران معادل٦٥ /٢ درصد بوده به طوری که تعداد تقریبی معتادان یک میلیون و٣٢٥ هزار نفربرآورد شده است( صرامی،1392). این فراوانی بوِیژه هنگامی اهمیت بیشتری می یابد که به عوارض جسمی ،روانی واجتماعی اعتیاد توجه کنیم .درمان سوء مصرف مواد نیزپرهزینه،دشوار وطاقت فرسا است. ادبیات پژوهش نشان می دهد که تاکنون شش مدل مختلف برای درمان اختلالات وابسته به مواد مطرح شده است. هیچ یک از این مدل ها کاملا در درمان این اختلالات موفق نبوده اند وهر کدام محاسن ومعایب خاص خود را دارند.هر یک از این مدلهای مختلف درمانی ،بر حسب پیش فرض هایی که در خصوص سبب شناسی وابستگی مواد مطرح می سازند،اهداف وراهبردهایی را برای درمان این اختلالات ارائه می دهند. اولین مدل درمانی ، مدل اخلاقی است ، که گرچه توسط اغلب متخصصان درمانی مورد انتقاد واقع شده است ، اما در حقیقت بنیان الکلی های بی نام با تجلی این مدل شکل گرفت . دومین مدل ، مدل یادگیری ، اگرچه در مورد مرکز کنترل کننده سوء مصرف مواد اختلاف نظر وجود دارد ، با این وجود این مدل به وسیله اکثر برنامه های درمانی مبتنی بر خویشتنداری مورد استفاده قرار می گیرد. سومین مدل ، مدل بیماری ،که هم اکنون از اهمیت خاصی

برخوردار است ، گاهی اوقات اختلالات “همزیست” را نادیده می گیرد .چهارمین مدل ، مدل خود درمانی که گرایش دارد وابستگی مواد را به عنوان یک” نشانه مرضی” تلقی نماید می تواند توجه لازم را به سوی اختلالات”همزیست ” بیمار جلب نماید . پنجمین مدل ، مدل اجتماعی بر اهمیت تاثیرات محیطی ومیان فردی در درمان تاکید می کند، هر چند که سوء مصرف کنندگان مواد ممکن است از آن به عنوان توجیهی برای پذیرفتن نقش یک قربانی استفاده نمایند. مدل ششم ، مدل تشخیص دوگانه به عنوان نمونه ای از اینکه چگونه دو مدل بنیادی می تواند جهت گسترش کانون درمانی وافزایش سطح درمان یکپارچه شود ارائه شد (پرویزی فردوهمکاران،1380). بنابراین،پیشگیری ازسوء مصرف مواد می تواند در جلوگیری از تحمیل هزینه های سنگین به اجتماع جلوگیری کند.یکی از شیوه های مهم  پیشگیری از اعتیاد، آگاه کردن اقشار مختلف مردم از خطرات ومضرات سوء مصرف مواد وارایه آموزش مهارت های زندگی است. اگر هر فرد از تاثیر نامطلوب مصرف مواد برسلامت جسمی ، روحی ،روانی واجتماعی خود وخانواده اش مطلع باشد وآن راباور کند، کمتر به آن دست می زند(طارمیان ،١٣٨٠).

1-2-بیان مسئله

مصرف مواد مخدرواختلالات ناشی ازآن یک مشکل جدی بهداشت عمومی درسراسر جهان است. (مارلت[3]،2005).براساس آمارهای موجودوابستگی وسوءمصرف مواد در بین جوانان برای کارگزاران بهداشتی درمانی تبدیل به یک مشکل بهداشتی واجتماعی اساسی درسطح کشور شده است. آمارها نشان می دهدکه هم مقدارمصرف موادوهم تعدادمعتادان به موادمخدردرکشورسیر صعودی نشان می دهد( مکری[4]، 2002). مطالعات قبلی نشان داده است اکثرمعتادان به موادمخدر (46٪) بین سنین 17 و22شروع به مصرف می کنند (مدنی[5] ورزاقی،[6]2004؛مکری، 2002،رهبر[7]، 2003).ازآنجاکه اکثریت جمعیت ایران دراین محدوده سنی می باشد، بنابراین یکی ازاولویتهای اساسی ونگرانی عمده برای دولت این است که روش های مناسبی برای پیشگیری ودرمان سوء مصرف موادمخدردرمیان جوانان پیدا کند. درمان ضعیف معتادان به موادمخدردرمراکزتوان بخشی ایران باعث ایجادعود دوباره اعتیاد می شود(مدنی ورزاقی، 2004). ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻋﻮد اﻋﺘﯿﺎد ﺗﺄﺛﯿﺮات زﯾﺎدی ﺑﺮ ﻓﺮد و ﺟﺎﻣﻌﻪ وﺧﺎﻧﻮاده  دارد، ﻓﺮدی ﮐﻪ ﺑﻌﺪ از ﺗﺮك دوﺑﺎره ﺑﻪ ﺳﻮی ﻣﻮاد ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮدد اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ،ﻧﺎاﻣﯿﺪی ،ﺧﺠﺎﻟﺖ وﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ گریبان گیر او ﻣﯽ ﺷﻮد.ﻋﻮد ﻣﮑﺮراز ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی روزﻣﺮه ﻓﺮد ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ،ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﭘﺬﯾﺮی وﮐﺎرآﻣﺪی ﻓﺮد ﮐﺎﻫﺶﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪوﺑﻪﺗﺒﻊ ﺗﺄﺛﯿﺮات زﯾﺎدی ﻧﯿﺰ ﺑﺮﺧﺎﻧﻮاده ﻣﯽ ﮔﺬارد،ﻣﺸﮑﻼت ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ از ﺳﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد،ﺑﯽ اﻋﺘﻤﺎدی اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻪ ﻓﺮد ﻣﻌﺘﺎد ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺷﺪه وﺗﺮك ﺑﻌﺪی وﭘﺬﯾﺮش آن راﻣﺸﮑﻞ ﺗﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .ﺣﺮﻣﺖ ﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ ازﺑﯿﻦ ﻣﯽ رود وﺑﻨﯿﺎد ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ ﺳﺴﺖ وﻣﺘﺰﻟﺰل ﻣﯽ ﮔﺮدد،واﮔﺮ ﻓﺮد ﻣﻌﺘﺎد ﻧﻘﺶ ﭘﺪر ﯾﺎ ﻣﺎدر را درﺧﺎﻧﻮاده  دارا ﺑﺎﺷﺪ

ﻣﺸﮑﻼت ﺑﺴﯿﺎرﻋﺪﯾﺪه ای ﭼﻪاز ﻟﺤﺎظ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ،اﻗﺘﺼﺎدی وﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل دارد.و اﮔﺮﻓﺮزﻧﺪ ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺎﺷﺪ ﻫﺮ ﺑﺎرﮐﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪاﺳﺘﺮس ﺷﺪﯾﺪی ﺑﺮ ﺳﺎﯾﺮ اﻋﻀﺎء وارد ﻣﯽ آورد. ﺗﺄﺛﯿﺮات ﻋﻮد ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﯿﺰ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:11:00 ب.ظ ]




اعتیاد موضوع و پدیده ای است پیچیده و دارای ابعاد و جنبه های گوناگون و از سال های پیش محققین و سازمان های فراوانی در زمینه شناخت ،پیشگیری،کنترل و درمان اعتیاد فعالیت های گسترده ای انجام داده اند که متاسفانه اکثرا ناموفق نیز بوده اند(بزمی،1390).اعتیاد ، دامنه رفتارهای فرد را محدود به یک موضوع خاص کرده و موجب شده تا فرد از اکثر رفتارهایی که به ارتقاء و رشد توانایی های او کمک می کند غافل بماند. اعتیاد به یک رفتار به عنوان یک آسیب روان شناختی مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است.آنها درصدد هستند ماهیت رفتار اعتیادی را تبیین کرده و به شناخت هرچه بیشتر این رفتار نائل آیند.(ناجی و زارعی،1388).در کنار روانشناسان و روانپزشکان ،موسسات و انجمن های غیرانتفاعی و مردم نهادی هم جهت درمان و پیشگیری از عود و بهبود وضعیت جسمی،روانی و اجتماعی معتادان فعالیت می کنند.

یکی از این انجمن های غیر انتفاعی ،انجمن غیر انتفاعی معتادان گمنام (NA)[11]است.بیش از نیم قرن است که این انجمن جهت درمان ، پیشگیری از عود و کمک به بهبود وضعیت روانی ،اجتماعی معتادان شکل گرفته که خوشبختانه بیش از یک دهه است که فعالیت خود را در ایران آغاز کرده و همچنان در حال فعالیت می باشد. انجمن معتادان گمنام یک انجمن غیرانتفاعیی متشکل از مردان و زنانی است که اعتیاد به مواد مخدر مشکل اصلی زندگیشان بوده است.(کمیته نشریات ان.ای1388). تنها لازمه عضویت در این انجمن تمایل به قطع مصرف مواد مخدر است.(کمیته نشریات ان.ای،1388).برنامه معتادان گمنام مرکب از اصولی است که بسیار ساده بیان شده اند و اعضاء می توانند آن ها را در زندگی روزمره خود به کار بندند.نکته بسیار مهم این برنامه عملی بودن آن است.در معتادان گمنام هیچ شرط و شروطی وجود ندارد و به هیچ سازمانی وابسته نیست و با هیچ سازمان سیاسی، مذهبی و یا انتظامی ارتباطی ندارد.هرکس که تمایل داشته باشد بدون در نظر گرفتن سن ،نژاد،هویت جنسی،اعتقاد و یا مذهب می تواند به این انجمن بپیوندد.تجربه گروهی انجمن نشان داده است که کسانی که به طور مرتب در جلسات شرکت می کنند پاک می مانند.

آنچه از کتاب ها و نشریات این انجمن برداشت می شود این است که مشکل معتادان تنها مصرف مواد مخدر نیست .بلکه بیماری اعتیاد است. تجربه افراد معتادی که

 پس از مدتی فطع مصرف دوباره به مصرف روی می آورند نیز بیانگر این موضوع است. برنامه انجمن معتادان گمنام بیماری اعتیاد را به این صورت تعریف می کند که یک بیماری مزمن ،پیشرونده و کشنده و لاعلاج است و فقط می توان در نقطه ای از فعالیت آن را باز داشت.برنامه NA از دوازده قدم تشکیل شده است که اصول بهبودی به شمار آمده و زمینه ای برای شناخت خود ، رابطه معنوی و ارزیابی روابط با دیگران است و بنابر تجربه افراد کارکرد قدم ها و به کار بردن اصول آن در زندگی تغییراتی بزرگ و سهمی در زندگی اعضاء به وجود می آورد. به عنوان نمونه در قدم یک فرد معتاد اقرار میکند که در مقابل بیماری اعتیاد عاجز بوده و زندگی اش غیر قابل اداره شده بود و سعی می کند بیماری خود را بپذیرد.در قدم دوم فرد باورهای نادرست و غلط خود را شناسایی میکند و باورهای جدیدی که به او کمک

این مطلب را هم بخوانید :

چگونه به طرز تفکر افراد موفق برسیم؟ می کنند شکل میدهد و باورهای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:10:00 ب.ظ ]




2-1 مبانی کلی اعتیاد به اینترنت (تعریف، شیوع، عوامل موثر ) 15

2-2 دیدگاه‌های نظری.. 22

2-3 هیجان. 26

2-3-1 دیدگاه‌های نظری هیجان. 26

2-3-2 ابرازگری هیجانی.. 28

2-3-3 کنترل هیجانی.. 29

2-4 سیستم مغزی رفتاری.. 31

2-4-1 تعریف سیستم‌های مغزی /رفتاری.. 32

ب )پیشینه پژوهشی.. 34

پژوهش‌های داخل کشور. 34

پژوهش‌های خارج از کشور. 38

2-5 جمع بندی.. 43

فصل سوم

روش تحقیق

3-1 روش پژوهش…. 45

3-2 جامعه آماری پژوهش…. 45

3-3 نمونه پژوهش و روش نمونه گیری.. 45

3-4 توصیف ابزارهای پژوهش…. 46

3-4-1 پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IAT) 46

3-4-2 مقیاس BIS/BAS کارور و وایت… 46

3-4-3 پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) 47

3-4-4 پرسشنامه کنترل هیجانی (ECQ) 48

3-5 روش اجرای پژوهش…. 49

3-6 روش آماری تحلیل داده‌ها 49

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل داده ها

4-1 نتایج توصیفی.. 51

4-1-1 ویژگی‌های جمعیت‌شناختی.. 51

 

-فراوانی پاسخ دهندگان براساس تعداد خواهر برادر. 51

– فراوانی پاسخ دهندگان بر اساس فرزند چند خانواده. 52

– فراوانی و درصد رشته تحصیلی پاسخ دهندگان. 53

– فراوانی و درصد سابقه مصرف دارو پاسخ دهندگان. 54

– سابقه بیماری جسمی روانی.. 554

4-2 نتایج استنباطی.. 56

4-2-1 بررسی سوال اول. 56

4-2-2 بررسی سوال دوم. 57

4-2-3 بررسی سوال سوم. 58

4-2-4 بررسی سوال چهارم. 59

5-2-4 بررسی سوال پنجم…………………………………………………………………………………………………..60

6-2-4 بررسی سوال ششم …………………………………………………………………………………………………..62

فصل پنجم

بحث و نتیجه‌گیری

5-1 نتیجه گیری کلی.. 75

5-2 محدودیت‌های پژوهش…. 76

5-3 پیشنهادهای پژوهشی.. 76

5-4 پیشنهادات کاربردی.. 76

منابع و مأخذ

منابع فارسی.. 78

منابع انگلیسی…………………………………………………………………………………………………………………….84

ضمائم

پیوست الف : مقیاس سیستم  های بازداری و فعالسازی رفتاری.. 92

پیوست ب : پرسشنامه  اعتیاد به اینترنت یانگ…. 93

پیوست ج : پرسشنامه ابرازگری هیجانی.. 93

پیوست د : پرسشنامه کنترل هیجانی.. 94

این مطلب را هم بخوانید :

مقدمه

دسترسی به اینترنت پدیده رو به گسترشی است و هر روز تعداد بیشتری از افراد در زمره استفاده کنندگان از اینترنت قرار می‌گیرند (زربخش بحری و همکاران، 1392). امروزه یکی از معضلات مهم زندگی در کنار فن آوری، اعتیاد به استفاده از فنآوری‌ها یا وابستگی به آنها است که در همین ارتباط میزان گرایش جوانان به استفاده از اینترنت 5/78 درصد گزارش شده است (جلالی و همکاران، 1386). افزایش تعداد کاربران اینترنت در پژوهش چاین، و چنگ[1](2006) نیز تاکید شده است. این دیدگاه كه اصطلاح اعتیاد فقط اعتیاد به مواد نیست و می‌تواند به شکل اعتیاد رفتاری هم وجود داشته باشد اولین بار توسط پل[2] در 1975 ارائه شد. طبق نظر پل آنچه كه باعث میشود افراد نسبت به یك رفتار معتاد شوند، تجربه خوشایند نسبت به انجام آن رفتار است همانگونه كه نسبت به مصرف مواد رخ می‌دهد. در اعتیاد اینترنتی فرد، نه به ماده بلكه به آنچه در رایانه انجام می‌دهد یا به احساسی كه در هنگام انجام آن به او دست می‌دهد وابسته میشود (گود من[3]، 1990).

گلدبرگ[4] اولین بار در 1995، نشانگان اعتیاد به اینترنت[5] را مطرح کرد. نشانگان اعتیاد به اینترنت یا وابستگی رفتاری به اینترنت صرف نظر از این که آن را یک بیماری یا آسیب روانی یا معضل اجتماعی بدانیم پدیده‌ای است، مزمن، فراگیر و عودکننده که با صدمات جدی جسمانی، مالی، خانوادگی، اجتماعی و روانی همراه است. برخی از این صدمات را می‌توان شامل هزینه روزافزون برای اینترنت و موضوعات مربوط به آن، احساس هیجانی ناخوشایند (مانند اضطراب، افسردگی و مانند آن) در زمانی که فرد در تماس با اینترنت نیست، قابلیت تحمل و عادت کردن به اثرات در اینترنت بودن، و انکار رفتارهای مشکل زا دانست (گونزالز[6]، 2008). دیویس[7](2001) دو نوع استفاده از اینترنت را معرفی کرده است. استفاده آسیب‎زای خاص[8] و استفاده آسیب‌زای تعمیم‌یافته[9]، استفاده آسیب‎زای خاص عبارت است از وابستگی به یک عملکرد خاص اینترنت مثل سرویس‌های حراج آنلاین. این نوع وابستگی در نبود اینترنت هم وجود دارد. این نوع وابستگی را میتوان یکی از اشکال یک اختلال رفتاری وسیع‌تر دانست. استفاده آسیب‎زای تعمیم‌یافته استفاده افراطی عمومی و چند بعدی از اینترنت مانند بازی کردن، چت کردن، چک کردن ایمیل چندین بار در روز و حتی اتلاف وقت به صورت آنلاین و بدون هدف خاص را شامل می‌شود. وابستگی از نوع تعمیم‌یافته در نبود اینترنت وجود ندارد.

به نظر دیویس، علت‎های دخیل در استفاده آسیب زا از اینترنت را می‌توان در یک چهارچوب آمادگی-‌ تنیدگی[10] توضیح داد. رفتار غیرعادی در نتیجه یک آمادگی (یک آسیب روانی موجود) و یک تنیدگی (یک اتفاق در زندگی) بروز می‎کند. در خصوص آمادگی عوامل متعدد مطرح شده است. دیویس (2001) اگرچه بر تحریف‌های شناختی درباره خود و دنیا مانند «من فقط در اینترنت خوب هستم»، «وقتی آنلاین هستم برای خود کسی هستم» و یا «وقتی آنلاین نیستم کسی مرا دوست ندارد»، «اینترنت تنها دوست من است» در وابستگی شخص به اینترنت تاکید کرده، استفاده اسیب زا از اینترنت را به عنوان نوعی راهبرد سازش‎نایافته خودنظم‎دهی هیجان تلقی میکند که چه بسا افراد برای مقابله با هیجان‌ منفی خود به کار می‌برند. این عقیده گروس و لونسون (1997) که بیش از نیمی از اختلالهای مربوط به محور I و همه اختلالهای شخصیتی محور II در DSM شامل برخی بدنظمی‌های هیجانی هستند همچنان مطرح است. نظم هیجانی بر این موضوع كه افراد چه هیجانی را در چه زمانی داشته باشند و چگونه آن هیجانها را تجربه یا ابراز کنند تأثیر می‌گذارد (ریچارد و گروس[11]، 2000). یک شکل از نظم هیجانی، بازداری هیجان یا مخفی کردن هیجانی است که شخص احساس میکند. بازداری یا کنترل هیجانی[12] به افزایش برانگیختگی فیزیولوژیکی منجر می‌شود که البته این برانگیختگی فیزیولوژیکی می‌تواند در آسیب‌های مختلف از جمله بیماریهای روان تنی نقش داشته باشد(باتلر[13]، 2001).

بعضی افراد هیجانهایشان را آزادانه و ظاهراً بدون نگرانی از پیامدهای آن ابراز میكنند ولی برخی دیگر در ابراز حالتهای هیجانی خود محافظه كار هستند (امونز و كلبی ، 1995). هلمرز و منت (1999) دریافتند كه دشواری در شناسایی و توصیف هیجانها با ابرازگری هیجانی[14] همبستگی معكوس داردتبیین گری[15](1989؛ به نقل از آزادفلاح، 2000). از شخصیت، مبنای هیجانی روشنی دارد. گری عنوان می‌كند كه گرایش به انواع خاصی از هیجانات به دلیل تفاوت درسیستم های مغزی/ رفتاری[16] است.

این نظریه بیان می‌دارد كه ساختارهای مختلف مغز، سیستم های انگیزش اساسی را كه در تعامل با تقویت رفتاری هستند، راه اندازی میكنند. سیستم فعال ساز رفتاری[17] مسیردوپامینرژیك و مدارهای كورتیك و-استریتو- پالیدو- تالامیك را دربر دارد. جایگاه این سیستم، لب پیشانی، بادامه و عقده های پایه می‌باشد و توسط محرك های خوشایند مرتبط با پاداش یا حذف تنبیه فعال میشود. به نظرمی رسد این سیستم برای تجاربی نظیر امید، وجد و شادی پاسخگو باشد. سیستم بازداری[18] در قسمت جداری- هیپوكامپی ساقة مغز، مدارپاپز و لب حدقه ای- پیشانی قراردارد (هیویج[19] و همکاران، 2006). نتایج برخی پژوهش‌ها مانند فرانکن و موریس[20](2006) نشان میدهد بیش فعالی سیستم فعال ساز رفتاری موجب میشود كه فرد بدون توجه به پیامدهای عمل، به دنبال دستیابی به محركهای پاداش دهنده باشد و پژوهش‌ها حاكی ازآن است كه بیش فعالی سیستم فعال ساز رفتاری در بروز و تداوم رفتارهای وابستگی و از جمله سوء مصرف مواد نقش مهمی دارد.

پژوهش حاضر نیز هم راستا با سایر پژوهشهایی که به شناخت عوامل اثرگذار بر پدیده رو به گسترش اعتیاد به اینترنت پرداخته اند، شکل گرفته است.

1-2 بیان مسئله

هرگاه یك عادت مبدل به یك اجبار شود می­تواند اعتیاد به حساب آید. اعتیادهای رفتاری را نباید به صرف نبود « ماده مورد استفاده » نادیده گرفت. درDSM ملاک­های تشخیصی نشانگان اعتیاد به اینترنت با ملاک­های تشخیصی برای اختلال کنترل تکانه، قماربازی بیمارگون و نیز وابستگی به مواد همپوشی دارد (مورالی و گورگس[21]، 2007).

براساس DSM-5: ملاک‌های پیشنهاد شده در اختلال بازی اینترنتی (که عموما با عنوان اختلال مصرف اینترنت، اعتیاد به اینترنت یا اعتیاد به بازی نیز به ان اشاره شده)به صورت زیر میباشد: استفاده مداوم و مکرر از اینترنت برای بازی کردن، اغلب با بازیکنان دیگر، که به اختلال یا ناراحتی قابل ملاحظه بالینی منجر میشود. به صورتیکه با پنج (یا تعداد بیشتری )از موارد زیر در مدت 12 ماه نمایان میشود:

  1. دلمشغولی به بازی‌های اینترنتی (فرد در مورد فعالیت بازی قبلی فکر میکند یا بازی کردن بعدی را انتظار میکشد، بازی اینترنتی فعالیت غالب در زندگی روزانه میشود).

توجه : این اختلال با قمار بازی اینترنتی تفاوت دارد که تحت اختلال قمار بازی منظور شده است.

  1. نشانه‌های ترک هنگامی که بازی اینترنتی حذف شده است. (این نشانه‌ها معمولا، به صورت تحریک پذیری، اضطراب، یا غمگینی توصیف شده اند، اما علایم جسمانی ترک دارویی وجود ندارد.
  2. تحمل- نیاز به صرف کردن وقت بیشتر برای بازی‌های اینترنتی.
  3. تلاش‌های ناموفق برای کنترل کردن مشارکت در بازی‌های اینترنتی.
  4. از دست دادن علاقه به مشغولیت‌ها و سرگرمی‌های قبلی، به استثنای بازی‌های اینترنتی و در نتیجه آن.
  5. استفاده بیش از اندازه مداوم بازی‌های اینترنتی با وجود آگاهی از مشکلات روانی –اجتماعی.
  6. اعضای خانواده، درمانگران، و دیگران را در مورد مقدار بازی اینترنتی فریب داده است.
  7. استفاده از بازی‌های اینترنتی برای گریختن از خلق منفی یا تسکین دادن آن (مثل احساسات درماندگی، گناه، اضطراب)
  8. رابطه، شغل، یا فرصت تحصیلی یا شغلی مهمی را به علت شرکت در بازی‌های اینترنتی به خطر انداخته یا از دست داده است (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013 ) البته قابل توجه میباشد که در این بخش ذکرشده است که فقط بازی‌های اینترنتی غیر قمار بازی در این اختلال منظور شده اند. استفاده از اینترنت برای فعالیت‌های ضروری در کار و کاسبی یا شغل منظور نشده است، این اختلال استفاده تفریحی یا اجتماعی دیگر از اینترنت را نیز شامل نمیشود. همچنین، سایت‌های اینترنتی جنسی نیز منظور شده اند. این اختلال بسته به میزان اختلال در فعالیت‌های عادی، میتواند خفیف، متوسط و یاشدید باشد. افراد مبتلا به این اختلال نه چندان شدید ممکن است نشانه‌های کمتر در زندگی خود داشته باشند. آنهایی که به اختلال اینترنتی شدید مبتلا هستند ساعات بیشتری را صرف کامپیوتر میکنند و روابط یا فرصت‌های شغلی یا تحصیلی شدید تری را از دست میدهند.

بر این اساس و با ملاک قرار دادن DSM، یانگ[22](1998) بیان كرد كه هر فردی كه به حداقل پنج نشانه از فهرست زیر جواب مثبت دهد معتاد به اینترنت شناخته میشود.

  1. اشتغال ذهنی در مورد اینترنت (فكر كردن درباره اتصال قبلی به اینترنت و انتظار كشیدن برای تماس مجدد بعدی)
  2. احساس به گذراندن زمان بیشتر در اینترنت برای به دست آوردن میزان رضایت بیشتر از آن
  3. عدم موفقیت در كنترل، توقف یا كم كردن استفاده از اینترنت
  4. به هنگام قطع و یا كم كردن استفاده از اینترنت احساس ناآرامی، افسردگی یا بدخلقی كردن
  5. فرد بیشتر از زمانی كه قصد دارد، از اینترنت استفاده می‌كند
  6. فرد به خاطر استفاده از اینترنت، فرصتهای شغلی و روابط اجتماعی مهم خود را از دست میدهد
  7. دروغگویی به اعضای خانواده، روان درمانگر یا افراد دیگر در مورد مدت زمان استفاده از اینترنت
  8. استفاده از اینترنت به عنوان راهی برای فرار از مشكلات یا مسائلی مثل افسردگی و ناامیدی.

این ملاک­ها به شکل گسترده­ای مورد توافق وپذیرش پژوهشگران این حوزه قرار گرفت (جورج، مورالی، 2007). یافته­های بدست آمده از پژوهش­ها حاکی است که افراد وابسته به اینترنت اغلب دارای مشکلات وتعارضات هیجانی، ناتوانی در کنترل هیجانات گوناگون (به ویژه هیجانات منفی)، تکانه­های برون­ریزی شده، مشکل در ابراز وجود، احساس بی­کفایتی، و ناگویی هیجانی می­باشند
(جدیدی و بهادری 1387؛گیسیپ[23]، 2011)

کار گروهDSM-5 بیش از 240 مقاله را بررسی کرد و مقداری شباهت رفتاری بازی اینترنتی با اختلال قمار بازی و اختلالات مصرف مواد پیدا کرد، این نوشته‌ها تعدادی از شباهت‌های اساسی با اعتیادات مواد، از جمله جنبه‌هایی از تحمل، نشانه‌های ترک، تلاش‌های نا موفق مکرر برای کاهش دادن یا ترک کردن، و اختلال در عملکردی عادی را شرح میدهند.

به علاوه میزان شیوع ظاهرا بالا، در کشورهای آسیایی و میزان کمتر در غرب، منظور کردن این اختلال را در بخش سوم DSM موجه ساخت. این اختلال اهمیت قابل ملاحظه‌ای برای عموم دارد و پژوهش بیشتر ممکن است سرانجام به شواهدی منجر شود مبنی بر اینکه اختلال اینترنتی سزاوار اختلال مستقل است ( انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013)

هیجان‌ها گروهی از سازه‌های روانی مبتنی بر پردازش اطلاعات و شامل فرایندها و تجسم‌های نمادین و غیر نمادین هستند. تجسم‌های نمادین شامل تصاویر و لغات و تجسم‌های غیر نمادین شامل برانگیختگی­های جسمانی هستند که هنگام برانگیختگی هیجانی تجربه می‌شوند. تجسم­های نمادین و غیرنمادین همگی در خدمت ابرازگری هیجان می­باشند. نظام‌های نمادین مانند زبان این امکان را فراهم می‌آورند که انسان به احساسات هیجانی، فکر کند و حالات هیجانی خود را تنظیم نماید (باومن، 2001). زمانی که تجسم نمادین هیجان‌ها محدود باشد و یا به عبارتی تعاملات فرد با دنیای پیرامون کاهش یابد، ممکن است افراد برای جبران به ارتباط با دنیای مجازی روی آورند. اینترنت دنیای مجازی است که کاربران می‌توانند از طریق آن با دیگران ارتباط برقرار کنند و از آن به عنوان جانشین اجتماعی برای تعاملات چهره به چهره استفاده کنند (تمنایی فرد و همکاران، 1391).

كنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، خود دو سبك از سبك های ابراز هیجان هستند. به نظر می­رسد هنجارهای هر فرهنگ ممکن است به طور متفاوتی سبک‌های ابراز هیجان را تشویق یا توقیف کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:10:00 ب.ظ ]