و یادگیری مربوط به حوزه منابع انسانی میباشد. همچنین نتایج گام به گام نشان داد که عوامل تاثیر گذار بر سازه های مالی این شرکت تکنولوژی مدرن، رضایت کارکنان و قیمت گذاری مناسب محصولات میباشد.
کلید واژه: برنامه ریزی استراتژیک، ماتریس SWOT، شرکت ریسندگی خاور
فصل اول :
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
فرموله کردن استراتژیک و اجرای آن، مسئولیت کلیدی مدیران اجرایی در هرسازمانتجاری است. توسعه استراتژی شامل آنالیز وضعیت موجود و وضعیت آرمانی است و سپس تصمیم گیری در خصوص تعیین اثر بخش ترین راه برای نائل آمدن به اهداف نسبی است. (koo etal. 2011) در واقع برنامه ریزی استراتژیک فرایند تعیین اهداف سازمانی و اتخاذ تصمیم درباره طرحهای جامع عملیاتی واجرای برای تحقق آن اهداف است. (انصاری و همکاران 1388) با وجود اهمیت برنامه ریزی استراتژیک هنوز در بسیاری از سازمانها تاثیر حیاتی آن در رسیدن به اهداف سازمان به خوبی درک نشده وحتی دربعضی از مواقع مدیران آن را یک کارتجملی و پرهزینه میدانند ( همان منبع) صنعت تولیدنخ از نظرتنوع محصول، فراگیری متقاضیان واهمیتی که دررفع نیازهای شرکتهای تولید منسوجات دارد درصنایع کشور با اهمیت است. اما با وجود سهم قابل توجه این صنعت در اقتصاد کشور و نقش اثرگذار در امر اشتغال زایی وقابلیت فوق العاده آن در انتقال تکنولوژی، متاسفانه در تولید برخی محصولات از پویایی لازم برخوردار نبوده است. [1] با توجه به تحقیقات صورت گرفته در این صنعت لزوم تدوین برنامه های استراتژیک و ارزیابی محیط خارجی و داخلی آن، احساس میشود، فرایند ارزیابی محیط داخلی و خارجی سازمان، تحلیل درونی و بیرونی نامیده میشود، که نوعی مقیاس واقعبینامه وقابل اعتماد برای ارزیابی سازمان فراهم میآورد، زیرا شامل شناسایی زمینه های ضعف، قوت، تهدید و فرصت میباشد. (Rowley dj. etal. 1997)
لذا دراین پژوهش قصد براین است که به تدوین استراتژی SWOT برای شرکت ریسندگی خاور برآییم. در این فصل ضمن ارائه ی بیان مساله، موضوعات مربوط به اهداف تحقیق، چهارچوب نظری تحقق، سوالهای تحقیق، روش شناسی تحقیق، قلمروتحقیق و تعارف اصلاحات و واژگان به کار رفته در تحقیق نیز شرح داده میشود.
1-2 بیان مسئله
صنعت تولید نخ از نظر تنوع محصول، فراگیری متقاضیات و اهمیتی که در رفع نیازهای شرکتهای تولیدمنسوجات صنابع کشور با اهمیت است. اما با وجود سهم قابل توجه این صنعت در اقتصاد کشور و نقش اثرگذار در امر اشتغال زایی و قابلیت فوق العاده آن در انتقال تکنولوژی، متاسفانه در تولید برخی محصولات از پویایی لاز
م درزمینه عمق بخشی به تولیدداخل، بومیسازی دانش فنی وتولیدمحصولات جدیدو قابل رقابت در سطح جهانی برخوردار نبوده است. از این رو برنامه ریزان تلاش دارندتا باشناسایی مزیت ها و محدودیتها و به کمک علم مدیریت استراتژیک، موجبات توفیق صنایع تولیدات داخلی را فراهم آورند(koo etal. 2011) مدیریت استراتژیک، فرایندی است که سازمانها میتوانند با شناخت متقابل خود و محیط پیرامون، استراتژیهای خود را تنظیم، اجرا و نظارت نمایند. (خورشید و همکاران، 1389) که برای رسیدن به نقطه تعادل، کلیه متغیرهای درون سازمانی از جمله نقش، ماموریت، اهداف و استراتژی های جاری سازمان و منابع موجود، نقاط قوت و ضعف و فرصتها و امکانات قابل کنترل داخلی را در ارتباط با متغیرهای محیط خارجی به ویژه تهدیدها و فرصت های محیطی که به نحوی در تنظیم استراتژی ها جدید موثرهستند، مورد بررسی قرار داده و از طریق بازنگری در اهداف وتخصیص منابع وتعیین اولویت های، تعامل لازم را بین متغیرهای داخلی و خارجی برقرار مینماید( عربشاهی، 1388 )تدوین استراتژی اغلب یک فرایندپیچیده بوده که مستلزم اتخاذیک رویکرد سیستماتیک جهت تشخیص عوامل خارجی وتطبیق این عوامل با قابلیت های داخلی سازمان میباشد( Weihrich – 1982 – 1999). فرموله کردن استراتژیک و اجرای آن، مسئولیت کلیدی مدیران اجرایی در هر سازمان تجاری است توسعه استراتژی شامل آنالیز وضعیت موجود و وضعیت آرمانی است وسپس تصمیم گیری در خصوص تعیین اثر بخش ترین مسیر به منظور دستیابی به اهداف نسبی است. ( koo rtal -2011)
شکست وموفقیت یک سازمان درگرو این است که با چه روش موثری استراتژیهارا توسعه داده واجراونظارت نماید. (koo etal 2009) رویکردها و تکنیک های بسیاری را میتوان برای تحلیل محیط های درونی و برونی سازمان و موارد استراتژیک و در نتیجه تدوین استراتژی ها به کار برد، که از جمله تکینکهای تدوین استراتژی، ماتریس BCG نیروهای پنجگانه پوتر، مدل هفتS مکنزی، توسعه تابع کیفیت، کارت امتیازمتوازن،…. . و SWOT میباشد: ( KIM AND MAUBORGNE , 2005) SWOT ) برای ارزیابی نقاط قوت وضعف درونی یک سازمان، فرصت وتهدیدهای محیطی که یک سازمان و فرصت تهدیدهای محیطی، که یک سازمان با آن مواجه است به کار گرفته میشود ( Mehilli. Dumi 2012) و کارت امتیاز متوازن برای مدیران چارچوب مفهومیرا ایجاد میکند که اهداف استراتژیک سازمان را به مجموعه ای منسجم از شاخص های عملکردترجمه مینماید. (Kaplan 1994) منظرهای تعریف شده درکارت امتیاز متوازن میتوانند چهارچوب مناسبی برای تدوین مدلSWOT باشند. پژوهشهای متعددی در زمینه تخمین وکمیکردن اندازه فرصت ها و تهدیدها صورت گرفته است که دوتکنیک محاسبه FMEA (حالات شکست و تجزیه وتحلیل اثرات آن ) برای پیش بینی و مدیریت ریسکها و SMEA (حالات موفقیت و تجزیه وتحلیل اثرات آن)برای پیش بینی و مدیریت فرصت ها اولین بار در
این مطلب را هم بخوانید :
پایان نامه حقوق : سازمان های غیردولتی پژوهش کو[2] و همکاران در سال 2008 در یک کارخانه بزرگ تولیدکننده محصولات مصرفی در چین جهت تخمین اندازه کمیفرصت ها و تهدیدها اجرا شده( Koo. etal. 2011) که در این پژوهش به تدوین ماتریس swot برای شرکت ریسندگی خاور با تکنیک های مذکور خواهیم پرداخت و همچنین با توجه به اینکه کارت امتیاز متوازن برای مدیران چارچوب مفهومیرا ایجاد میکند که اهداف استراتژیک سازمان را به مجموعه ای منسجم از شاخصهای عملکرد ترجمه مینماید. ( Kaplan 1994) این چارچوب در برگیرنده سنجه های هر دو بعد مالی وغیر مالی است این سنجه ها باعث جاری شدن اهداف استراتژیک در سراسر سازمان میشوند. لذا عملکرد افراد سازمان را با اهداف استرانژیک پیوند میدهد.
حال سوال اساسی که مطرح میشود این است که :
- مناسبترین استراتژیها با توجه به نتایج حاصل ازتحلیل محیط بیرونی شامل فرصت های وتهدیدها و همچنین تحلیل محیط درونی شامل قوت و ضعف های داخلی برای شرکت تولیدی ریسندگی خاور کدام است ؟
[سه شنبه 1399-07-01] [ 08:03:00 ب.ظ ]
|