حداكثر كردن ارزش بانکها مستلزم اجرای طرحهای سودآور است، در جهان امروز با توجه به شرایط بازار رقابت تعیین روش تامین مالی مناسب برای افزایش سودآوری و ادامه حیات بانکها امری ضروری است. سرمایه گذاران نیز باتوجه به جدایی مالكیت از  مدیریت، نیاز به منابع مالی وسیع در بانکها و همچنین علاقه دارندگان منابع مالی به استفاده از منابع خود جهت افزایش ثروت به تجزیه و تحلیل عملكرد بانک ها و ساختار سرمایه آنها می پردازند تا به سرمایه گذاری صحیح دست یابند(بیگلر، 1385).

بنگاههای اقتصادی نیز برای ورود به تجارت و ادامه فعالیت در آن نیاز به سرمایه دارند ،منابع تامین مالی به صورت های گوناگون تقسیم گردیده است مانند، منابع تضمین شده و منابع تضمین نشده اما در بیشتر تحقیقات منابع تامین مالی بانکها براساس سیاست تامین مالی آنها به دو بخش منابع مالی درونی و منابع مالی بیرونی تقسیم می شوند كه این منابع می تواند به روش كوتاه مدت یا بلند مدت مورد استفاده قرار گیرد.لازمه تامین سرمایه از منابع درونی، سودآوری گذشته بانک است كه از محل انباشت سودهای گذشته كه منبعی مناسب جهت تأمین مالی بانک فراهم می آید، یعنی به جای تقسیم سود بین سهامداران سود را در فعالیتهای عمدتاً عملیاتی بانک جهت كسب بازده بیشتر بكار میگیرند و در منابع مالی بیرونی از محل بدهی ها و سهام اقدام به تامین مالی می نماید(آبور، 2005).

تامین كنندگان منابع مالی، سرمایه گذاران(سهامداران و اعتبار دهندگان) می باشند كه هر گروه بدنبال منافع خود هستند، آنچه كه تامین كنندگان را تشویق می كند تا منابع خود را در فعالیت مشخصی به كار گیرند، عملكرد مطلوب آن فعالیت است، كه بدنبال آن ارزش بانک و در نتیجه ثروت سهامداران افزایش می یابد. از طرفی هزینه های تامین مالی متفاوت می باشد.اهرم مالی میزان استفاده بانک از بدهی(استقراض) در ساختار سرمایه را نشان می دهد و بانکهایی که بخش عمده ای از ساختار سرمایه آنها از طریق بدهی تامین شده است؛ اصطلاحا بانکهای اهرمی نامیده می شوند. از دیدگاه بانک هزینه تامین مالی از طریق بدهی كمتر است چون بدهی مستلزم پرداخت بهره به بستانكاران می شود و از نظر قوانین مالیاتی چنین هزینه ای قابل قبول است .از طرفی دیگر افزایش بی رویه بدهی ریسك ورشكستگی را افزایش می دهد و باعث كاهش ارزش سهام بانک می شود. از دیدگاه دیگر، استفاده بیش از حد از حقوق صاحبان سهام باعث افزایش بازده مورد انتظار سهامداران و در نهایت باعث افزایش هزینه تامین مالی می شود. بنابراین مدیران باید با در نظر گرفتن استراتژی های موجود ساختار سرمایه ای را انتخاب كنند كه هزینه سرمایه كمتری نیاز داشته باشد تا بانک بازدهی بهتری داشته باشند، به عبارتی ساختار بهینه سرمایه زمانی اتفاق میافتد كه هزینه سرمایه آن به حداقل ممكن رسیده باشد(فسبرگ و قوش، 2006).

در مجموع، می توان تاثیر ساختار سرمایه بر سودآوری را بواسطه منابع حاصله از تصمیمات ساختار سرمایه و هزینه تامین مالی ناشی از آن دانست. چگونگی بکارگیری این منابع،

این مطلب را هم بخوانید :

 بطور بالقوه سودآوری و ارزش بانک را تحت تاثیر قرار می دهد و موجبات موفقیت یا شکست بانک را فراهم می آورد. بر این اساس، سوال اساسی تحقیق حاضر به شرح  زیر مطرح شده است.

بین ساختار سرمایه با سودآوری بانکها چه ارتباطی وجود دارد؟

 

1-3)ضرورت انجام تحقیق

بانکها نقش عمده ای در اقتصاد كشورها دارند. زیراكه افراد زیادی به طور مستقیم یا غیرمستقیم در آن سرمایه گذاری می كنند. از این نظر توجه به عوامل موثر بر عملكرد آنها می توان در تعیین راهبردهای تصمیم گیری برای سرمایه گذاران مفید باشد. در این تحقیق به ساختار سرمایه بانکها به عنوان یک عامل موثر در سودآوری آنها توجه شده است. بنابراین، اولین ضرورت تحقیق حاضر، تبین سودآوری بانکها از جنبه ساختار سرمایه آنهاست. از طرف دیگر، بانکها به منظور كسب مزیت رقابتی، از منابع خود در جهت بهبود موقعیت نسبی خویش نسبت به رقبا استفاده می كنند و ارتقای موقعیت شركت سبب شكل گیری فرصت های بهتری در آینده می شود. بکارگیری منابع خارج از شرکت در جهت سودآوری و ارزش آفرینی، موضوعی است که بطور بالقوه مورد توجه تامین کنندگان سرمایه شرکتها می باشد.

 

تعداد صفحه : 118

قیمت : 14700تومان

بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد

و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...