کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب



 



از سوی دیگر، یکی از بهترین راه‏های ایجاد روحیه تعاون و گسترش فرهنگ همکاری در بین آحاد جامعه که در مواقع خطر و اضطرار به یاری همدیگر می‏شتابند، این است که به لحاظ قانونی ملزم به کمک و همکاری شوند و در صورت امتناع از ادای تکلیف، با ضمانت اجراهای کیفری مواجه گردند.

قرآن کریم مخاطبان خویش را تشویق می‏کند که در مواقع خطر و اضطرار، بخصوص خطرات جانی، به کمک همنوعان خویش بشتابند و از اقدامی که سبب سلب حیات دیگری شود، خودداری ورزند؛ تا جایی که کشتن یک فرد بی‏گناه را مساوی کشتن همه انسان‏ها، و نجات جان یک انسان را مساوی نجات همه انسان‏ها دانسته است: «مَن قَتَلَ نَفْسا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعا.»2 طبق این آیه شریفه، کسی که دست به عمل نجات‏بخش بزند و جان کسی را از خطر مرگ نجات بدهد، مثل این است که همه انسان‏ها را احیا کرده و از مرگ نجات داده است و بعکس، فردی که سبب قتل انسان بی‏گناهی گردد، اعم از اینکه با فعل ایجابی مرتکب این عمل شود یا سلبی، همانند این است که همه انسان‏ها را کشته است. از این آیه شریفه اهمیت جرم فعل ناشی از ترک فعل به خوبی استفاده می‏شود.

از این‏رو، با توجه به اهمیت جرایم ترک فعلی و نقش آن در فرهنگ‏سازی جامعه، لازم است این نوع جرایم به طور دقیق از زوایای مختلف مورد بحث و بررسی قرار گیرد. متأسفانه فقها و حقوق‏دانان، این دسته جرایم را به صورت گذرا مورد بحث قرار داده‏اند.

در مقاله حاضر، انواع جرایم ترک فعل، عناصر سه‏گانه جرم فعل ناشی از ترک فعل و دیدگاه قانون مجازات اسلامی و رویه قضایی و فقهای فریقین درباره این جرم به اختصار مورد بررسی قرار گرفته است.

 

 

فصل اول-کلیات و مفاهیم

برای تبیین و معرفی کامل این جرم، تعریف جرم ترک فعل به طور کلی، مقایسه و تمایز آن با جرم فعل، و سپس تعریف انواع جرم ترک فعل لازم و ضروری است که در ذیل، توضیح مختصر هر یک ارائه می‏گردد:

مبحث اول-تعریف جرم ترک فعل

 

این مطلب را هم بخوانید :

 

جرم ترک فعل عبارت است از: «امتناع ارادی شخص از انجام فعل ایجابی معین که قانونگذار در شرایط خاص مکلف را در صورت توانایی ملزم به انجام آن نموده است.

این تعریف از سه عنصر اصلی تشکیل شده است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-07-01] [ 12:48:00 ق.ظ ]




جرم جعل از جمله جرایمی است که از دیرباز و از زمان ‌پیدایش‌ خط‌ و اسناد در بسیاری از جوامع وجود داشته‌ و در دهه های اخیر نیز گسترش یافته است‌.استحكام روابط اجتماعی، اقتصادی سیاسی و … مستلزم آن است كه افراد جامعه بتوانند به صحت و درستی نوشته‌ها و اسنادی كه برای اهداف گوناگون بین آنان تنظیم و رد و بدل می‌شود اطمینان داشته باشند. جعل اسناد و استفاده از سند مجعول عامل سلب اعتماد عمومی و نیز بسیاری از ضررهای مادی و معنوی است كه به اشخاص وارد می‌شود به عنوان مثال جعل مدرك دانشگاهی یا پول یا اوراق بهادار باعث خدشه به حیثیت و اعتبار علمی دانشگاه و اقتصاد مملكت می‌شود.می‌توان گفت كه جعل عبارت است از: ساختن یا تغییر آگاهانه نوشته یا سند برخلاف حقیقت به ضرر دیگری. ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی، خراشیدن، تراشیدن، قلم بردن، الحاق، محو، اثبات، سیاه كردن یا دست بردن در تاریخ سند، الحاق نوشته‌ای به نوشته دیگر یا به كار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن به قصد جا زدن آنها به عنوان اصل برای استفاده خود یا دیگری و به ضرر غیر. برای آشنایی بهتر با جرم جعل به بررسی هر یك از مصادیق تعریف بالا می‌پردازیم.ساختن نوشته یا سندسند عبارت است از نوشته‌ای كه در مقام اقامه دعوی یا دفاع از آن قابلیت استناد دارد. البته باید توجه داشت برای اینكه نوشته‌ای سند محسوب شود نیازی نیست تا از آن نوشته در دادگاه استفاده گردد بلكه باید آن نوشته قابلیت استناد داشته باشد. برای مثال شخصی به دیگری مبلغی وجه دستی می‌دهد و در مقابل از او رسید دریافت می‌كند. این نوشته اگر به امضای طرف باشد، قابلیت استناد دارد و سند محسوب می‌شود. هر چند بین این دو نفر اختلافی حاصل نشود و به مراجعه به دادگاه نیز نیازی نباشد و این رسید صرفاً برای یادآوری اخذ شده باشد.

 

الف-مفهوم شناسی

مبحث اول-مفهو جرم

گفتار اول-تعریف جرم در لغت

جرم در لغت به معنای «گناه» آمده است.[1]همانگونه که اقدام منفی به صورت فعل هم مشمول مجازات است انجام ندادن یک فعل و عدم اقدام به آن هم قابلیت پیگیری کیفری دارد و مجازات خاص خود را هم خواهد داشت.«جرم عمل یا خودداری از عملی است که مخالف نظم و صلح و آرامش اجتماع بوده و از همین حیث مجازاتی برای آن تعیین نموده باشد.»انجام تخلف و جرم از ناحیه افراد عموماً به صورت مختلف صورت می گیرد و بر اساس آن مجازاتهای مربوط به جرائم در قانون مدون شده است.«جرم مخالفت با اوامر و نواهی کتاب و سنت یا ارتکاب عملی است که به تباهی فرد یا جامعه بیانجامد. هر جرم را کیفری است که شارع بدان تصریح کرده یا اختیار آن را به ولی سپرده است.» [2]

همانگونه که مشخص است فردی مبادرت به ارتکاب جرمی می نماید قانون حسب جرم ارتکابی، مجازات خاص خود را برای شخص خاطی در نظر گرفته و متخلف را به

 مجازات مقرر در آن محکوم نموده است.

دورکیم جامعه شناس فرانسوی می گوید: «هر عملی که در خور مجازات باشد، جرم است». یعنی هر فعل یا ترک فعلی که نظم و آرامش اجتماعی را مختل سازد و قانون نیز برای آن مجازاتی تعیین کرده باشد، «جرم» محسوب می شود.به نظر دورکیم، «ما کاری را به خاطر «جرم» بودن محکوم نمی کنیم بلکه از آن جایی که آن را محکوم می کنیم جرم تلقی می شود.»از نظر حقوقی نیز «جرم عملی است که بر خلاف یکی از موارد قانون مجازات عمومی هر کشور باشد و مجرم کسی است که در زمان معینی عمل او بر خلاف قانون رسمی کشور باشد.» برای بررسی بهتر موضوع، پدیده جرم را از چند رویکرد تعریف می کنیم.«جرم یک عمل عمدی و ارادی بر علیه قانون است که غیر قابل حمایت و بخشودن بوده، مجرم باید دستگیر شود و به وسیله دولت مجازات گردد.» «سست بودن معیارهای قانونی باعث به وجود آمدن رفتارهای ضد اجتماعی می گردد. تاکید بر تعریف قانونی جرم توسط دو ملاک مشخص، تعیین می گردد. یکی رفتارهایی که از قوانین اجتماعی تخطی و تجاوز می کنند و دوم مقررات قانونی برای مجازات یک عمل.» به بیان دیگر از منظر اجتماعی می توان گفت که جرم یک پدیده «معمولی» جامعه است. زیرا که بر حسب احساس تنفر و انزجاری که بزهکار در جامعه بر می انگیزد، معین می گردد. البته درجه بروز تنفر و انزجار در چهارچوب جامعه ی مشخص در افراد متفاوت می باشد.[3]

هر گروه دارای معیارهایی از رفتار است که «هنجار» نامیده می شود. این هنجارها ضرورتاً به صورت قانونی تدوین نشده اند؛ بلکه هر کس از نقطه نظر گروهی که عضو آن است، عملی را بهنجار (درست) و نابهنجار (نادرست) جرم می داند و این هنجارها بستگی به ارزشهای فرهنگی هر جامعه دارد. مجرم کسی است که برچسب خورده و جرم رفتاری است که دیگران به آن برچسب زده اند.این رویکرد معتقد است که رفتارها به خودی خود به عنوان جرم یا کجروی محسوب نمی شوند؛ بلکه این افراد و گروههای فرهنگی هستند که به این رفتارها به عنوان جرم برچسب می زنند..باید توجه داشت که جرم یک پدیده اجتماعی و کاملاً نسبی است. چرا که جرم در یک زمان و در بین برخی ملتها، جرم محسوب می شود، در حالی که در زمان و مکان دیگر جرم شناخته نمی شود. برای روشن شدن مطلب چند مثال می آوریم:قبل از ظهور اسلام، زنده به گور کردن نوزادان دختر در بین قبایل عرب متداول بود و مجازاتی در پی نداشت؛ در حالی که پس از ظهور اسلام این عمل نهی شد و عنوان گناه پیدا کرد.لواط در آتن و قبیله چوکچی و سرقت در قوم اسپارت جرم نبوده؛ ولی در بیشتر جوامع جرم محسوب می شود.در جزایر فیچی کشتن پدر و مادر نه تنها جرم نیست؛ بلکه کاری نیک شمرده می شود. و یا «پدرکشی» در بین اسکیموها و «دخترکشی» در چین باستان اساساً جرم شناخته نمی شود.سرخپوستان

این مطلب را هم بخوانید :

 بلاک فوت دزدیدن اموال بیگانگان را کاری نیک می انگارند و بسیاری از محرومان ستمدیده ربودن اموال بیگانگان را «دزدی» و «بد» نمی شمارند؛ در صورتی که از منظر صاحب نظران اجتماعی هیچ کدام از این نظرات پذیرفته نمی شود.زنان اسکیمو اگر توسط مردی قویتر از شوهرانشان دزدیده شوند، مورد مواخذه قرار نمی گیرند، هم چنین آن مرد «زن دزد» مورد تشویق جامعه اسکیمو قرار می گیرد؛ زیرا جرات کرده است خانواده ضعیفی را از بین ببرد.بنابراین می توان گفت که نظر جامعه نسبت به جرم در همه جا یکسان نیست.در جرم شناسی پدیده های بزه، بزهکار و بزهکاری به عنوان سه رکن اصلی در نظر گرفته می شود. بنابراین در ادامه ، سعی در ارائه یک تعریف برای هر کدام از این ارکان، داریم.هر عملی که در جامعه قوانین را نقض کند و مجازات در پی داسته باشد، «بزه» نامیده می شود.هر جرمی که صورت می گیرد، دارای علل سازنده ای است که بر روی فرد اثر می گذارد و او را به سوی ناسازگاری و نابهنجاری سوق می دهد. پی آمد این سوق دادنها، ارتکاب خطا است و خاطی را به یک تعبیر «بزهکار» می نامند.بزهکاری مجموعه ای از جرایمی است که در یک زمان و مکان معین به وقوع می پیوندد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ق.ظ ]




2-3)    انواع و اقسام مرور زمان کیفری

         2-3-1) مرور زمان تعقیب و شکایت

         2-3-2) مرور زمان صدور حکم

         2-3-3) مرور زمان اجرای حکم

فصل 3

مرور زمان در آموزه­های فقهی و حقوقی

3-1)     مبانی و دلایل پذیرش مرور زمان در آموزه های حقوقی و فقهی

     3-1-1)   مبانی پذیرش مرور زمان

               3-1-1-1) مبانی عقلی تأثیر مرور زمان

               3-1-1-2) مبانی نقلی یا فقهی مرور زمان

3-2)   دیدگاه حقوقدانان و فقها در مورد دلایل پذیرش مرور زمان

     3-2-1)   دیدگاه دکترین

     3-2-2)   دیدگاه مذاهب اسلامی

     3-2-3)   رویکرد مذاهب اسلامی به تفکیک جرائم

3-3)   آثار مرور زمان کیفری و شرایط اعمال آن

     3-3-1)  آثار مترتب بر مرور زمان کیفری

     3-3-2)   شرایط اعمال مرور زمان

فصل 4

4-1)   مرور زمان در حقوق کیفری پس از انقلاب اسلامی ایران

     4-1-1)   نظریات شورای نگهبان در انواع دعاوی

           4-1-1-1)     دعاوی كیفری

           4-1-1-2)     دعاوی حقوقی

           4-1-1-3)     مرور زمان در قوانین تجاری

4-2)     بسط مرور زمان در قانون مجازات اسلامی و تسری آن به مجازاتهای تعزیری

4-2-1)   نقایص و کاستیهای مربوط به مرور زمان در قانون مجازات اسلامی(1370) و کتاب پنجم (1375) و اصلاحات آن

         4-2-2)     مرور زمان در قانون جدید مجازات اسلامی

               4-2-2-1) وسعت و دایره شمول مرور زمان

               4-2-2-2) اختلاف در انواع مرور زمان

 

فصل 5

مرور زمان در محاکم فرا ملی

5-1) مرور زمان در رویه دیوان بین­المللی دادگستری

       5-1-1) قضیه برخی سرزمین­های فسفات در نائرو

       5-1-2) قضیه لاگراند

 

نتیجه گیری

 

منابع و مأخذ

چکیده انگلیسی

 

فصل اول

کلیـات

 

این مطلب را هم بخوانید :

 

 

1-1-       مقدمه و چرایی انتخاب موضوع

یکی از مهمترین اسباب سقوط دعوی که برای مدتی مانع رسیدگی به آن دعوی می شود، موضوع مرور زمان می باشد. این نهاد یکی از تأسیسات حقوقی اروپایی خاصه حقوق فرانسه است که وارد سیستم حقوقی ایران شده است. مرور زمان عبارت از گذشتن مدتی است که پس از آن از دیدگاه قانونی، اعلام شکایت یا تعقیب و تحقیق و رسیدگی به دعوای عمومی و سرانجام اجرای مجازات امکان­پذیر نیست. بدین ترتیب در قوانین اکثر کشورها سه نوع مرور زمان (شکایت، تعقیب و مجازات) وجود دارد. [1]

مرور زمان در اکثر سیستم­های داوری جهان پذیرفته شده است و در ایران نیز تا سال 1357 در کلیه­ی جرایم به استناد مواد 48 تا 53 قانون مجازات عمومی اعمال می­شد. [2]

مرور زمان یکی از موضوعاتی است که قبل از تصویب قانون قبلی مجازات اسلامی و بسط آن در زمینه مجازات های تعزیری، در دعاوی کیفری جای خالی­اش احساس می­شد و متأسفانه حتی با مقاومت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ق.ظ ]




گفتار اول-جرائم مالی:. 10

گفتار دوم-جرائم اقتصادی :. 11

مبحث ششم-تفاوت « جرائم مالی » و « جرائم اقتصادی » :   12

مبحث هفتم-عنصرضرر درجرایم اقتصادی. 13

مبحث هشتم-   تعریف ” اختلاس در معنای لغوی،فقه وحقوق”   15

فصل دوم- بررسی فقهی و حقوقی اختلاس. 16

مبحث اول- تفاوت اختلاس و “خیانت در امانت “. 17

مبحث دوم- ركن مادی ” اختلاس”. 19

مبحث سوم- “موضوع اختلاس”. 19

مبحث چهارم- ” سمت مرتكب “. 21

گفتار اول- برداشت” و ” تصاحب”. 22

گفتار دوم- ” حسب وظیفه”. 22

مبحث ششم- ” ركن معنوی اختلاس “. 23

گفتار اول-” سوء نیت عام “. 23

گفتار دوم-” سوء نیت خاص “. 24

مبحث هفتم-” مجازات اختلاس “. 25

مبحث هشتم- تخفیف ومعافیت در مجازات اختلاس:. 26

نتیجه گیری:. 27

منابع :. 29

الف- کتب فارسی. 29

ب-کتب عربی. 30

چکیده انگلیسی…………………………………………………………………………………………………..31

 

 

چکیده

جرائم اقتصادی از معدود جرائمی است که علیرغم سنتی بودن برخی از مصادیق آن ، مورد توجه حقوقدانان در دهه های اخیر قرار گرفته است . زیرا هر چه انسان به اقتصاد وابسته تر و نیاز انسان به اقتصاد شدیدتر می گردد ، آماده کردن بستر جامعه برای فعالیت های اقتصادی سالم و جلوگیری از مفاسدی که این فعالیت ها را به مخاطره می اندازد بیشتر احساس می شود .شناسایی این مفاسد و جرم انگاری در خصوص آن از دغدغه های قوه مقننه کشورهاست .در حیطه فعالیتهای اقتصادی آنچه باعث می شود یک عمل مفسده انگیز تلقی شود ، مضر بودن آن عمل و وارد کردن ضرر به جامعه و افراد جامعه است . لذا واژه ضرر همیشه با جرائم اقتصادی همراه بوده و بدون ضرر جرمی تحت عنوان جرائم اقتصادی محقق نمی شود . به عبارت دیگر از اجزای اساسی تشکیل دهنده عنصر مادی این جرائم ، ضرر است .

 

واژگان كلیدی :اقتصاد ، جرایم اقتصادی ، فساد اقتصادی ، جرایم علیه اموال ، فساد مالی. اختلاس

 

مقدمه

مال, (قوام) زندگی است واگردرست ازآن استفاده شود ، منشأخیرو سعادت برای انسان می گردد واگرناصحیح و نامشروع به کار گرفته شود, موجب هلاکت ونابودی خواهدبود.ازاین روی , استفاده های نارواوتصرفات ظالمانه وغاصبانه دراموال وازبین بردن حقوق دیگران, معاملات غرری,رشوه رباودریک کلام (اکل مال به باطل)[1] به معنای عام ووسیع آن , سبب هلاکت ونابودی مردم وازهم گسستگی جامعه اسلامی است.

جامعه ای که افراد آن , به راحتی حقوق یکدیگررا زیرپامی گذارندوآزمندانه دراموال دیگران تعدّی میکنند و درپی کسب درآمد افزونتر هستند بی هیچ پروایی درحرام وحلال آن تیشه به ریشه زندگی سالم و حق حیات می زنند. درحقیقت, هم خودرا به نابودی می کشند وهم دیگران را. همان کشتی راسوراخ می کنند که خود برآن سوارند.

«وَ لا تَأْکُلُوا امْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ» (بقره، 188) «اموال همدیگر را به باطل (و ناحق) مخورید»

چارچوب نظری تحقیق

 

این مطلب را هم بخوانید :

 

جرایم اقتصادی در اصطلاح عبارتند از: جرایمی که علیه اقتصاد کشور ارتکاب می یابند یا به این قصد انجام می شوند یا در عمل موجب اختلال در نظام اقتصادی کشور می شوند . جرم اقتصادی جرمی نیست که ویژگی اقتصادی داشته باشد ، بلکه جرمی است که آثار و تبعات سوء اقتصادی داشته باشد . اقتصاد در زندگی افراد جامعه ، نقش بی بدیلی را ایفا می کند و به دلیل برخورد مستقیم با زندگی مردم ، اساسی بوده و به هیچ عنوان نمی توان آن را نادیده گرفت ؛ به نحوی که به نقل از معصومین ، نابسامانی در حوزه اقتصاد نه تنها باعث اخلال در حوزه های دیگر زندگی می شود بلکه دین و معاد انسان را نیز تحت تاثیر خود قرار می دهد . فساد اقتصادی به متمرکز کردن ثروتها گرایش دارد و نه فقط شکاف میان غنی و فقیر را افزایش می دهد که برای مرفهان ، ابزارهای نامشروع حفاظت از موقعیت و منافعشان را تامین می کند . فساد اقتصادی شرایطی را فراهم می نماید که در سایه آن ، دیگر انواع جرایم تسهیل می یابند . بدون شک برقراری و حفظ نظم اقتصادی در گرو مبارزه با اخلالگران در نظام اقتصادی و مجرمین اقتصادی است . مبارزه با جرایم اقتصادی هم موجب برقراری نظم اقتصادی می شود و هم از آثار و تبعات مضر اختلال در اقتصاد کشور جلوگیری می کند.

اقتصاد و امور مادی همیشه در زندگی بشر ، حتی زمانی که به زندگی اجتماعی روی نیاورده بود ، رکن اساسی محسوب می شده است ، لیکن امروزه با پیچیده شدن زندگی اجتماعی و خارج شدن جوامع از مراحل ابتدایی و برقراری روابط گسترده انسانها ، اقتصاد جهش خیره کننده ای داشته و جلوه گری خاصی در جوامع پیدا کرده است . به میزان رشد اقتصاد و گسترش و پیچیدگی روابط انسانها ، جرائم اقتصادی هم با افزایش فزاینده ای روبرو و هم عملیات اجرایی آن از یک نوع پیچیدگی برخوردار می باشد ، لذا واکنش با آن باید با اتخاذ تدابیر لازم و اعمال سیاست جنایی شایسته توام گردد . اشکال مختلف و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ق.ظ ]




فصل اول

کلیّات تحقیق

 

1-1- مقدّمه

آفریدگار جهان هستی، انسان را اشرف مخلوقات آفریده است و او را خلیفت الله گردانید و راه کمال رابه سویش بازگشود واین موجود که باتمام توانایی ها و کاستی ها، برای پیمودن مسیر تعالی به سوی سرمنزل مقصود نیاز به راهنما داشت. پیامبران الهی وسرسلسله ی آنان خاتم النبین رسول اکرم(ص) و وجود پر برکت وفضیلت معصومین(ع) همواره بهترین چراغ راه بودند.

با مطالعه‌ی اجمالی به سیره ی معصومین (ع) زندگی آنان فراز و فرودهای فراوانی داشته اند که خواندن آن بسیار آموزنده و راهنما است .

از بین شاعران فراوانی چون کسایی مروزی- پرچمدار ادبیات شیعه– و دیگر شاعران قبل و بعد از ملاحسن کاشی که به مدح ومنتقبت معصومین(ع) پرداختند که ایشان سهم به سزایی در ستایش و مدح معصومین (ع) و بخصوص مولای متقیان حضرت علی (ع) داشته‌اند که به برخی از آن به اختصار اشاره‌ای دارم، امید است این ناچیز مورد توجه آستان معصومین (ع) و به ویژه بقیت الله (عج) قرار گیرد.

 

1-2- بیان مسأله

 

فصیح بلبل خوش لهجه، کاشی مداح                   که بود روضه آمل ازو ریاض ارم

 

(محتشم)

ایران سرزمین پهناور ، بزرگان فراوانی را دردامان پر مهر خود پرورش داده است که در زمینه‌های مختلف ادبی، دینی و مذهبی اندیشمندان و متفکران بسیاری ظهور کردند. مازندران که دیار علویان وسادات بود واولین حکومتی که درآمل تشکیل شد .مرعشیان اولین کسانی بودند که به بسط وگسترش تشیع اقدام نمودند.

کمال الدّین حسن بن محمود، مشهور به حسن کاشی، از سرایندگان شیعی مذهب و عارف مشرب اواخر سده هفت و نیمه نخست سده هشت قمری است. خانواده ا

این مطلب را هم بخوانید :

و از مردم کاشان بودند ودرآمل اقامت داشتند واودراین شهر پا به عرصه وجود نهاد. وی از بزرگترین شعرای زمان خود بود که هیچگاه شاهان مدح نکرده است وشعرهای او همگی درمدح ائمه اطهار به ویژه حضرت علی- علیه السلام- بوده است او از معاصرین علاّمه حلی و محقق کرکی بود و مانند آنها در نشر مذهب شیعه خدمات شایان توجّهی نموده است وی پس از حج و زیارت حرم پیامبر به زیارت حرم حضرت علی -علیه السّلام- مشرف شد و در آنجا قصاید فراوانی درمدح آن حضرت سروده است . باوجود آنکه حسن کاشی ، ایام عمر رادرتهیدستی می گذراند، به باورهای استوار خود، پا برجابوده است .

از جمله آثارش می توان از «الانشاء» نام برد که در موضوع ادب وحکمت وشعر است. کتاب مهم دیگرشان «اَلعُقُود السَّبعِه» یا هفت بند است که شامل هفت قصیده در مدح و منقبت حضرت علی(ع) است که تمامی آن‌را در نجف اشرف سروده است. دیوان شعرشان برهمین قضیه صحه گذاشته است .

نگارنده برآن است تا علاقه وافر ملاحسن کاشی را به ائمه اطهار ومعصومین مورد تجزیه وتحلیل قرار دهد. و جنبه های فکری و زبانی و ادبی را در اشعارش مورد بررسی قراردهد که او دوستدار واقعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ق.ظ ]