کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia

 



 

 

پایان‌ نامه کارشناسی ارشد الهیات و معارف اسلامی  فلسفه و کلام اسلامی

 

عنوان:

بررسی تطبیقی نظریه تکثرگرایی سروش و وحدت متعالی ادیان نصر

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

چكیده رساله/پایان نامه:

 

یکی از مهم‌ترین سوالات ما در عرصه معرفت شناسی دینی مسأله پلورالیسم یا کثرت‌گرایی دینی است. آن چه اكنون محل سؤال واقع گردیده است اصل وجود كثرت ادیان نیست بلكه تبیین علت این كثرت‌هاست. نظریه “پلورالیزم یا كثرت گرایی دینی” از یکسو و نظریه “وحدت متعالی ادیان” از سویی دیگر واکنش هایی است که نسبت به این مسئله مطرح گردیده است. پلورالیزم به دنبال راهی برای اثبات حقانیت ادیان گوناگون و رستگاری پیروان آن هاست. دکتر سروش به عنوان حامی این تفکر با بهره گیری از معرفت شناسی کانت و هرمنوتیک فلسفی ادعا می کند که پیروان ادیان مختلف به حقیقت فی نفسه دسترسی ندارند و فقط نمودی از امر مطلق را دریافت می‌کنند. او قلمرو معرفت‌شناسی کانت را از تجربه های حسی فراتر دانسته، آن را شامل تجربه‌های دینی نیز می داند. از دیدگاه سروش در واقع هسته ی اولیه ی تمام ادیان تجربه های دینی آن هاست و این فرهنگ ها و ادراکات گوناگون است که در ارائه ی تفسیر این تجربه دخالت کرده، تفسیر های متکثر از آن ارائه می دهد. دکتر نصر هم به عنوان نماینده ی جریان سنت گرایی با استفاده از مبانی ای که عمدتا متأثر از سنت گرایانی چون شوآن وگنون و نیز عرفان اسلامی است قائل به نظریه ی وحدت باطنی ادیان است. او اولاً باطن ادیان را یكی می داند؛ هر چند ظاهر آنها با هم ناسازگار باشند؛ دوم، حكمت باطنی و جاودان را امری مشترك در میان ادیان می بیند كه توان ایجاد سازگاری میان ادیان را دارد؛ و سوم آنكه همة ادیان بزرگ را دارای ریشه ای الهی می داند. در مقام مقایسه بزرگترین وجه تشابه این دو دیدگاه اعتقاد به حقانیت ادیان بزرگ تاریخی و رستگاری پیروان آنها است و بزرگترین وجه تفاوت آنان در مبانی آن دو برای اتخاذ چنین موضعی است. سروش از مبانی فلسفی کانت و هرمنوتیک فلسفی در این جهت بهره می برد و نصر از مبانی سنت گرایان، بویژه اعتقاد آنان به ریشه واحد ادیان و نظریه جاودان خرد.

کلید واژه:

 

معرفت شناسی دینی، پلورالیزم دینی، عبدالکریم سروش، وحدت متعالی ادیان، سید حسین نصر حکمت خالده.

فهرست مطالب

 فصل اول: مقدمات بحث.. 1

۱- مقدمه. 1

۱-۱- تعریف مسئله و تبیین موضوع. 1

۱-۲- ضرورت تحقیق و هدف… 2

۱-۳- پرسش ‌های اساسی تحقیق.. 3

۱-٤- فرضیه‌ها و پاسخ‌های احتمالی تحقیق.. 3

1-5- پیشینه تحقیق.. 4

۱-۶- چه كاربردهایی از انجام این تحقیق متصور است؟. 5

۱-۷- نوآوری وامتیاز تحقیق حاضر در چیست؟. 5

۱-۸- گزارشی اجمالی از فصول تحقیق.. 5

فصل دوم: بررسی نظریه کثرت‌گرایی دکتر سروش… 11

۲- ۱- پلورالیزم و خاستگاه آن.. 12

۲- ۱-۱- معناشناسی پلورالیزم دینی.. 12

2-1-2- بررسی پیشینه و خاستگاه پلورالیزم دینی.. 15

۲-۱-۲-۱- بررسی زمینه ها و عوامل فلسفی نظریه. 16

۲-۱-۲-۲- بررسی زمینه‌ها و عوامل معرفتی نظریه. 19

۲-۱-۲-۳- بررسی زمینه‌ها و عوامل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نظریه. 23

۲- ۲- تبیین نظریه کثرت‌گرایی دکتر سروش…. 27

۲-۲-۱- گذری کوتاه بر نظریات دکتر سروش… 30

۲-۲-۲- نظر سروش درباره دین و معرفت دینی.. 33

۲-۲- ۳- تبیین نظریه کثرت‌گرایی دکتر سروش… 35

۲-۳- بررسی مبانی فلسفی نظریه کثرت‌گرایی دکتر سروش…. 44

۲-۳- ۱- مبانی فلسفی کانت… 44

۲-۳-۱-۱- مبانی فلسفه کانت و تکثرگرایی.. 47

۲-۳-۲- هرمنوتیک… 50

۲-۳-۲-۱- سروش و هرمنوتیک…. 54

۲-۳-۳- پرسپکتیویسم نیچه (Nietzsche Perspectivism) 60

۲-۳-۳- ۱- سروش و پرسپکتیویسم.. 63

۲-۳-٤- بازی‌های زبانی ویتگنشتاین (TheTheoryof Language games) 64

۲-۳-٤-۱- سروش و نظریه ی بازی‌های زبانی ویتگنشتاین.. 66

۲-۳- ۵- سروش و تجربه‌گرایی دینی.. 69

۲-۳-۵-۱- تجربه ی دینی از نگاه فیلسوفان غرب… 70

۲-۳-۵-۲- تجربه دینی و نگاه عرفا 71

۲-۳-۵-۳- سروش و تجربه‌ی دینی.. 76

۲- ٤- جمع‌بندی و نتیجه‌گیری… 80

فصل سوم: بررسی نظریه وحدت متعالی ادیان دکتر نصر. 82

۳-۱- سنت‌گرایی و خاستگاه آن.. 83

۳-۱-۱- معناشناسی سنت‌گرایی.. 83

3-۱-۱-1- معناشناسی سنت… 85

3-1-1-2-  بررسی واژه (Tradition) 86

3-1-1-2-1- اشتقاق و معنای لغوی… 86

3-1-1-2-2- بررسی واژه سنت در معنای عرفی.. 87

3-1-1-2-2-1- معنای سنت در زبان عربی.. 87

3-1-1-2-2-2- معنای سنت در زبان فارسی.. 88

3-۱-1-۳- چیستی سنت در نظر عالمان سنت‌گرا 89

۳-۱-۱-۳-۱- حقیقت مطلق، بی‌صورت و فرا زمان.. 90

۳-۱-۱-۳-۲- تجلی صوری حقیقت‌های الوهی ازلی در زمان و مکان از طریق ظواهر و قوالب اسطوره‌ای و دینی   92

۳-۱-۲- پیشینه و خاستگاه سنت‌گرایی.. 94

۳-۱-۲-۱- پایه‌گزاران سنت‌گرایی.. 100

3-۱-۲-۱-1- رنه‌گنون.. 100

3-۱-۲-۱-2- آناندا کوماراسوامی.. 102

۳-۱-۲-۱-2- فریتهوف شوان.. 104

3-1-۳- سید حسین نصر پایه گذار سنت گرایی در ایران.. 106

۳-۱-۳-۱- نگاهی به زندگی حسین نصر. 106

۳-۱-۳- ۲- نگاهی به آراء و افکار حسین نصر. 108

۳-۱-٤- سنت و دین از نگاه نصر وسنت گرایان.. 112

3-2- تبیین نظریه وحدت متعالیه ادیان.. 114

۳-۲-۱- اصول نظریه‌ی وحدت متعالی ادیان.. 116

۳- ۲-۱-۱-تمام ادیان مبدأ واحدی دارند. 116

۳-۲-۱-۲-تفاوت جایگاه امر مطلق و مثل اعلاء 117

۳-۲-۱-۳- اصل راست آیینی.. 119

۳-۲-۱-٤-تمایز میان بعد ظاهری و بعد باطنی.. 122

۳-۲-۱-۵- وحدت باطنی و کثرت ظاهری… 126

۳-۲-۱-۶- وجود عناصر متشابه در ادیان مختلف… 128

این مطلب را هم بخوانید :

۳-۲-۲- جمع بندی و نتیجه گیری بخش…. 130

۳-۳- مبانی نظریه وحدت متعالی ادیان.. 131

۳-۳-۱- مبانی نظری وعرفانی نظریه ی وحدت متعالی ادیان.. 131

۳-۳-۱-۱- فلسفه سنت گرایان (حکمت خالده) 131

۳-۳-۱-۱-۱- حکمت خالده و نظریه وحدت متعالی ادیان.. 137

۳-۳-۱-۲- مبانی عرفانی نظریه وحدت متعالی ادیان.. 139

۳-۳-۱-۲-۱- ابن‌عربی و مبانی نظریه‌ی وحدت متعالی ادیان.. 141

۳-۳-۱-۲-۱-۱- ابن‌عربی و نظریه ی وحدت وجود. 142

۳-۳-۱-۲-۱-۲- ابن‌عربی و وحدت‌گرایی دینی.. 145

۳-۳-۱-۲-۱-۳- اسماء الهی و ظهور ادیان.. 146

۳-۳-۱-۲-۱-٤- ابن‌عربی و نظریه‌ی وحدت متعالی ادیان.. 148

۳-۳-۱-۲-۲- وحدت متعالی ادیان در اندیشه مولوی… 150

۳-۳-۱-۲-۲-۱- وحدت انبیاء 151

۳-۳-۱-۲-۲-۲- علت اختلاف ادیان در نگاه مولوی… 152

۳-۳-۱-۲-۲-۳- یکی بودن حقیقت… 154

۳-۳-۱-۲-۲-٤- گوهر دین.. 155

۳-۳-۱-۳- نتیجه گیری بخش…. 156

دانلود پایان نامه

 

۳-۳ -۲- مبانی فلسفی نظریه‌ی وحدت متعالی ادیان.. 156

۳-۳-۲-۱ – نصر و فلسفه‌ی اسلامی.. 156

۳-۳-۲-۲- نصر و حکمت متعالیه. 160

۳-۳-۲-۲-۱- اصول مابعدالطبیعی.. 160

۳-۳-۲-۲-۲- تشکیک در وجود. 161

۳-۳-۲-۲-۳- وحدت متعالی وجود. 162

۳-۳-۲- ۳- نصر و شیخ اشراق.. 165

۳ -۳-۲-۳-۱- نورالانوار و مباحث وجود. 168

۳-۳-۲-٤- جمع بندی و نتیجه‌گیری… 170

فصل چهارم: مقایسه و تطبیق دو نظریه. 173

٤- مقایسه و تطبیق دو نظریه. 174

٤-۱- مقدمه: جهانی‌شدن و دین.. 174

٤-۲- بررسی اجمالی دو نظریه. 175

٤-۳- بررسی مقایسه‌ای و تطبیقی نظریه کثرت‌گرایی سروش و وحدت متعالی ادیان نصر. 176

٤-۳-۱- حقیقت مطلق؛ عدم شناخت حقیقت مطلق، محدودیت انسانی یا نامحدود‌بودن حقیقت مطلق. 176

٤-۳-۲- دین و تکثر ادیان در نگاه سروش و نصر، پلورالیزم دینی یا دین جاویدان.. 180

٤-۳-۳- ویژگی و خصوصیات ادیان متکثر از دیدگاه سروش و نصر، بشری‌بودن یا وحیانی ‌بودن.. 184

٤-۳-۳-۱- دیدگاه سروش…. 184

٤-۳-۳-۱- ۲- تجربه دینی، هسته‌ی دین.. 184

٤-۳-۳-۱- ۳- وجود شخصیت بنیان‌گذار دین.. 185

٤-۳-۳-۱-٤- ذاتیات، اساس دین و عرضیات، صورت دین.. 185

٤-۳-۳-۱-۵- دین وحیانی اقلّی است نه اکثری… 186

٤-۳-۳-۲- دیدگاه نصر. 187

٤-۳-۳-۲-۱- دین امری قدسی است… 187

٤-۳-۳-۲-۲- محوریت متون مقدس…. 188

٤-۳-۳-۲-۳- اهمیت سنت بنیان‌گذار دین.. 188

٤-۳-۳-۲-٤- تعالیم و مناسک…. 189

٤-۳-۳-۲-۵- ظاهر و باطن دین.. 189

٤-۳-٤- جمع‌بندی، مقایسه و تطبیق.. 190

٤-۳-٤-۱- اشتراک دیدگاه‌ها 190

٤-۳-٤-۲- اختلاف دیدگاه‌ها 191

٤-٤- جمع‌بندی و نتیجه‌گیری… 193

منابع و مآخذ. 195

الف: کتاب… 196

ب: مقالات… 204

ج: منابع انگلیسی.. 206

 

فصل اول: مقدمات بحث

۱- مقدمه

۱-۱- تعریف مسئله و تبیین موضوع

تنوع و تکثر ادیان و مذاهب در جهان ما به گونه‌ای است که نمی‌توان یک دین را مرکز توجه قرار داد و سایر ادیان را نادیده گرفت. امروزه ارتباطات به گونه‌ای است که پیروان ادیان را وا داشته است تا به یکدیگر توجه کنند. با ظهور تجددگرایی در الهیات پژوهشی و پیشرفت فناوری و مسئله جهانی‌شدن، تکثرگرایی دینی به صورت یکی از عرصه‌های مهم فلسفه دین درآمده است. مسئله‌ای که ابتدا از جانب فیلسوفان غرب و در نهایت نماینده‌ی برجسته آن‌ها جان هیک مطرح شد. باید گفت چون ما با تکثرات فراوانی در جهان مواجهیم، تبیین این مسئله برای پژوهشگران عرصه‌ی دین از اهمیت شایانی برخوردار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-07-02] [ 05:34:00 ب.ظ ]




گفتار سوم: اثبات خدا
روش شیخ اشراق در اثبات وجود واجب تعالی
مبحث اول: برهان اول شیخ اشراق از طریق اثبات نفس
مبحث دوم: برهان دوم شیخ اشراق از طریق اثبات نیازمندی و فقر اجسام
مبحث سوم:برهان سوم شیخ اشراق از طریق اثبات واجب بالذات و ابطال تسلسل
مبحث چهارم: برهان چهارم شیخ اشراق از طریق علیّت
مبحث پنجم: برهان پنجم شیخ اشراق از طریق حركت
گفتار چهارم: اثبات وحدت خدا
برهان اول شیخ اشراق در اثبات وحدت خداوند
برهان دوم شیخ اشراق در اثبات وحدت خداوند
فصل ششم : نقد و بررسی

بخش سوم: لایب نیتس
گفتار اول: مقدمه
فصل اول: زندگی نامه لایب نیتس
فصل دوم: فلسفه لایب نیتس
فصل سوم: سابقه آشنایی ایرانیان با فلسفه لایب نیتس
گفتار دوم: تصور خدا
فصل اول: صفات خدا
مبحث اول: کمال خداوند
مبحث دوم: علم خداوند
مبحث سوم: اراده خداوند
فصل دوم: جوهر
مبحث اول: نظریه جدید در مورد منادها، ادراکات منادها
مبحث دوم: جوهر در فلسفه لایب نیتس
مبحث سوم: مفهوم جوهر فرد در الهیات
مبحث چهارم: اثبات خدا
گفتار سوم: براهین اثبات خدا از دیدگاه لایب نیتس
فصل اول: براهین اثبات
مبحث اول: برهان حرکت (محرک و متحرک)
مبحث دوم: برهان ضرورت و امکان(یا برهان جهان شناختی)
مبحث سوم: برهان مبتنی بر حقایق ازلی و سرمدی
مبحث چهارم: برهان مبتنی بر غایت
مبحث پنجم: برهان مبتنی بر هماهنگی پیشین بنیاد
فصل دوم: آنسلم و برهان وجودی ایشان
مبحث اول: برهان وجودی
مبحث دوم: آنسلم قدیس
مبحث سوم: تکامل تدریجی برهان وجودی آنسلم
تقریر اول : برهان وجودی آنسلم به بیان خود آنسلم
تقریر دوم : برهان وجودی آنسلم
مبحث چهارم: برهان وجودی لایب نیتس

بخش چهارم: مقایسه
نتیجه گیری
منابع و مأخذ

 

کلیات

چکیده
از مباحث مطرح شده در میان فلاسفه، بحث وجود خداوند می‏باشد. سهروردی از فیلسوفان مسلمان است که معتقد می‏باشد خداوند نورالانوار است و مافوق همه نورها قرار دارد و از براهین متعددی همچون برهان حرکت، علیت، امکان، نیازمندی و فقر اجسام و… هم در اثبات وجود خدا و هم در اثبات صفات خدا استفاده می‏کند. وی بالاترین معرفت را معرفت شهودی می‏داند و لایب نیتس به عنوان یک فیلسوف غربی و موحد نیز قائل به وجود خداوند است و با براهینی همچون ضرورت و امکان، حرکت و هماهنگی پیشین بنیاد و برهان وجودی، خداوند را اثبات می‏کند و صفاتی چون علم، اراده و قدرت را برای آن قائل است که در بحث اثبات خداوند این دو فیلسوف با هم اختلافات و شباهت‏هایی دارند که بیشتر روششان شبیه به هم است، چرا که هر دو برای اثبات خدا در براهین علیت و حرکت و هماهنگی پیشین بنیاد یا هم اشتراک دارند و در این مختصر سعی شده به این تفاوت‏ها و شباهت‏ها پرداخته شود و مباحث موشکافانه مورد بررسی قرار گیرد.

مقدمه
در طول تاریخ مسأله خداوند و اعتقاد به یک وجود اعلی جهت ارضاء غریزه پرستش توسط انسان ها همواره مورد توجه بوده است و همین امر باعث شده که انسانها با کمک عقل و استفاده از براهین به اثبات و تبیین وجود این موجود متعالی و مافوق طبیعت بپردازند و از این طریق بتوانند به بحث وجود خدا که همواره دغدغه بشریت بوده و هست پاسخی محکم و استوار داده باشند.
در این تحقیق سعی بر آن است که به بررسی موضوع خداوند در فلسفه که یک خاستگاهش غرب می باشد و دیگری در سرزمین های اسلامی طلوع کرده و پرداخته شود و تا حد امکان این دو فلسفه از این موضوع مورد بحث و بررسی و تطبیق قرار گیرد و به سوالاتی از قبیل این که چه صفاتی برای خداوند در این دو فلسفه مطرح می شود و چه براهینی برای اثبات خداوند از دیدگاه سهروردی و لایب نیتس مطرح می شود؟ وجه تشابه و تمایز صفات و افعال و براهین اثبات وجود خداوند از نظر این دو فیلسوف چیست؟در این تحقیق با

این مطلب را هم بخوانید :

دیدگاه وایلانت//پایان نامه دشواری تنظیم هیجانی

 توجه به بررسی و بحث در موضوعات مطرح شده در بحث خداوند در دو فلسفه سهروردی و لایب نیتس، سعی در پاسخگویی به این سوالات بوده است و بیان شیخ اشراق و لایب نیتس دو حکیم مسلمان موضوع براهین اثبات وجود خدا، برهان حرکت و… مشابه می باشد و در بعضی موارد اختلاف دارند. همچنین در موضوع افعال خداوند و صفات خداوند هر دو حکیم وجوه تشابه زیادی با هم دارند.

به امید اینکه در جهت بررسی و تطبیق نظریات این دو بزرگوار قدمی کوچک برداشته باشیم.
اهمیت موضوع
از آنجا که وجود خداوند به عنوان موجود اعلی و مافوق بشر در آغاز تاریخ و ابتدای وجود بشر به علت وجود غریزه پرستش همواره فکر و ذهن انسان را مشغول داشته، همواره این سوال برای او مطرح بوده است که آیا خداوند به عنوان موجودی شایستة پرستش حقیقتاً وجود دارد؟ آیا عقل بشری می تواند وجود آن را اثبات کند؟ در این صورت او چه صفاتی خواهد داشت؟ همچنین پرسشهای دیگری مطرح می شود که پاسخگویی به آنها همواره دغدغه انسان بوده است، زیرا در صورت اثبات وجود خداوند مسئله پرستش و غایتمندی زندگی انسان مطرح می شود، همچنین در زمینه اخلاقی و با اعتقاد و ایمان داشتن به یک موجود برتر همواره درصدد سنجش افعال و اعمال خود و قیاس آن با غیر مطلق خواهد بود.
به همین دلیل چون در این مسأله با توجه به تأثیر عمیق آن در حیات بشری بسیار مهم می باشد توجه پژوهشگر را به خود جلب نمود، مخصوصاً بعد از مطالعه کتب مختلف در زمینه فلسفه اسلامی و از جمله شیخ اشراق به این مسأله و پردازش آن در بیان فیلسوفان غربی از جمله لایب نیتس درصدد برآمدم تا بتوانم بحث اثبات وجود خداوند از دو دیدگاه شیخ اشراق و لایب نیتس را مورد دقت و بررسی قرار داده و به بررسی و تطبیق بحث های مطرح شده میان این دو فیلسوف بپردازم.
سوالات تحقیق
در این پژوهش به دنبال دستیابی به پاسخ این سوالات بوده ایم:
1- سهروردی از چه براهینی در اثبات وجود خداوند استفاده می کند؟
2- صفات خداوند از نظر او چه صفاتی است؟
3- افعال خداوند در زمینه آفرینش چگونه افعالی است؟:
4- لایب نیتس جهت اثبات وجود خداوند از چه براهینی استفاده می کند؟
5- صفات خداوند از نظر او چه صفاتی است؟
6- و در نهایت به این پاسخ برسیم که: چه نقاط اشتراک و افتراقی بین دیدگاههای این دو فیلسوف وجود دارد؟
فرضیه های تحقیق:
سهروردی و لایب نیتس هر دو به وجود خدای واحد معتقدند. شیخ اشراق در اثبات وجود خداوند از براهینی چون برهان حرکت و علیت استفاده می کند، همچنین لایب نیتس از براهینی چون برهان حرکت و هماهنگی پیشین بنیاد و برهان وجودی استفاده می کند که در برهان حرکت میان دو فیلسوف اشتراک نظر وجود دارد. همچنین صفات خداوند از دیدگاه سهروردی و لایب نیتس دارای نقاط مشترک فراوانی است.و اینکه هر دو قائل به وجود عنوانی چون نور و مناد هستند.

تعداد صفحه : 206

قیمت : 14700 تومان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:33:00 ب.ظ ]




 

استاد مشاور: دکتر محمد كاظم علمی سولا

بهمن91

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

فهرست
عنوان…………………………………………………………………………………………..صفحه
مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………1
چکیده………………………………………………………………………………………………………………………..5
1-تاریخچه اجمالی وجود نزد فلاسفه پیش از افلاطون
1-1- وجود نزد فلاسفه پیش از پارمنیدس……………………………………………………………..7
1-2-وجود از نظر پارمنیدس………………………………………………………………………………….14
2- وجود درنظر افلاطون
2-1- افلاطون و پارمنیدس…………………………………………………………………………………….22
2-2- هستی حقیقی “هوهویت ” است………………………………………………………………….23
2-3- هستی و واحد………………………………………………………………………………………………..24
2-4- اوسیا………………………………………………………………………………………………………………25
2-5- هستی و حقیقت……………………………………………………………………………………………26
2-6- هستی و غیریت……………………………………………………………………………………………..27
2-7- بهره مندی…………………………………………………………………………………………………….29
2-8- جهان محسوس……………………………………………………………………………………………..32
2-9- فراتر از وجود…………………………………………………………………………………………………33
2-10- مثل……………………………………………………………………………………………………………..36
2-10-1 جایگاه هستی شناسی مثل و نقش آن……………………………………………………39
2-11- لاوجود…………………………………………………………………………………………………………42
3-وجود از نظر ارسطو
3-1- معانی یا اقسام و انحاء موجود……………………………………………………………………….49
3-1-1- موجود بالعرض و اتفاقی……………………………………………………………………………53
3-1-2- موجود به عنوان صادق یا صدق……………………………………………………………….55
3-1-3- موجود به عنوان قوه و فعل……………………………………………………………………….56
3-1-4- موجود به عنوان یكی از مقولات……………………………………………………………….61
3-2-مقولات از نظر ارسطو……………………………………………………………………………………..63
3-3-تشکیک موجود……………………………………………………………………………………………….65
3-4- جوهر در فلسفه‌ ارسطو………………………………………………………………………………..71
4- نتیجه………………………………………………………………………………………………………………..82
5- منابع………………………………………………………………………………………………………………….89
مقدمه

الف – تعریف مسأله و تبیین موضوع:
در فلسفه یونان باستان، مسأله وجود از جایگاه ویژه ای برخوردار است.کمتر اندیشمند وصاحب نظری از آن دوران را می توان یافت که به این مهم نپرداخته باشد ولی افلاطون اولین

این مطلب را هم بخوانید :

ویژگی های وب سایت دور کار برای کارفرما و فریلنسر فیلسوف یونان است که نظریات خود پیرامون وجود را در قالب یک نظام منسجم مطرح ساخت. اگر چه نزد افلاطون وجود بنیادی ترین موضوع پژوهش فلسفی است اما این ارسطو بود که با موضوع قرار دادن «موجود بماهو موجود» برای مابعدالطبیعه، جانی تازه به وجود شناسی بخشید وآنرا موضوع مطالعه فلاسفه بعد از خود قرار داد. نزد ارسطو وجود معانی گوناگون دارد که این مسئله موجب شده است که در طول تاریخ اندیشه شارحان ارسطو درباره وجود و وجود شناسی ارسطو اختلاف نظرهای فراوانی داشته باشند. وجود نزد ارسطو موجود بما هو موجود به معنای موجود عام است که به معنی کلی بوده و از هیولا گرفته تا محرک نا متحرک بر همه چیز حمل میشود در این تحقیق وجود از نظر ارسطو و افلاطون مورد کنکاش قرار خواهد گرفت و به نحوی جامع زوایای مختلف وجود شناسی از دیدگاه هر فیلسوف مورد تأمل واقع خواهد .

ب- ضرورت تحقیق و هدف:
اهمیت و جایگاه بحث از وجود و تاریخ وجودشناسی در مابعدالطبیعه تا حدی است که اگر بگوییم تاریخ فلسفه، تاریخ شناخت وجود است، گزاف نگفته ایم.” وجود” یكی از كلیدی ترین مفاهیم در تاریخ فلسفه است. بیراه نخواهد بود اگر ادعا كنیم فهم هر مكتب و نظریه فلسفی بدون فهم”وجود” در آن مكتب نخواهد بود. “وجود” در گذر تاریخ اندیشه همواره مورد توجه فلاسفه بزرگی مثل افلاطون، ارسطو، توماس آكویناس، ملاصدرا و … بوده است. از دیگر سو عظمت جایگاه افلاطون و ارسطو و فهم وجود از نظر آنها رهگشای فهم بسیاری از مکاتب فلسفی پسین خواهد بود. در این تحقیق تحلیل وجود از نظر افلاطون با تحلیل وجود از نظر ارسطو مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
ج – پرسش ‌های اساسی تحقیق:

 

1- معانی وجود نزد افلاطون چیست؟
2- معانی وجود نزد ارسطو چیست؟
3- آیا وجود نزد ارسطو و افلاطون عامترین مفهوم است و اگر عامترین مفهوم نیست چه مفهومی از آن عامتر است؟
د- فرضیه‌ها یا پاسخ های احتمالی تحقیق:
1- وجود نزد افلاطون همان چیزی است که خود مکرر ontus onمینامید که آنرا واقعا” واقعی ترجمه میکنند.
2- معانی وجود از دیدگاه ارسطو عبارتند از 1- علل و مبادی 2- حقیقت / صادق3- طبیعت 4- به عنوان ضروری 5- واحد6- جوهر و غیره.
3- وجود در نظر افلاطون موجود بما هو موجود وجود کامل است و به دیگر سخن در نظر افلاطون وجود مفهوم عام نیست و مفهومی عامتر از آن هست که “خیر” نامیده می شود.
ه- پیشینه تحقیق (کارهایی که تاکنون در این زمینه انجام گرفته است):
در باره وجود از نظر افلاطون پایان نامه و مقالات متعددی در سطح جامعه دانشگاهی پدید آمده است که از مهمترین آنها به پایان نامه “وجود در نظر افلاطون ” در دانشگاه اصفهان میتوان اشاره کرد . البته چنانکه ذکر شد مقالاتی نیز در این زمینه چاپ شده است که از مهمترین آنها میتوان به مقاله” وجود شناسی افلاطون ” نوشته دکتر سعید بینای مطلق – استاد فلسفه دانشگاه اصفهان – اشاره کرد که پایان نامه فوق الذکر را نیز راهنمایی نموده اند. درآثار افلاطون بیش از همه در رساله سوفیست و پارمنیدس میتوان به اندیشه های وی در خصوص وجود پی برد گر چه در سایر رسالات نیز در این زمینه نکاتی به چشم میخورد. در زبان فارسی در کتب متنوعی میتوان از مقوله وجود در نظر افلاطون نیز مطالبی بدست آورد از جمله در تواریخ فلسفه که به فارسی ترجمه شده اند. شاید به جرات بتوان گفت که کتاب هستی در اندیشه فیلسوفان اثر ژیلسون از فاخرترین آثار در این موضوع میباشد که در این تحقیق مورد مداقه قرار گرفته است. از دیگر آثار موجود در زبان فارسی میتوان به کتاب مابعد الطبیعه ژان وال اشاره کرد که فصل مجزایی در این باب ملاحظه میگردد.
در زمینه وجود نزد ارسطو کتابها و مقالات متعددی در زبان فارسی موجود میباشد که گذشته از متافیزیک ارسطو میتوان از کتاب هستی شناسی تطبیقی ارسطو نوشته غلامرضا رحمانی و هستی در اندیشه فیلسوفان اثر اتین ژیلسون نام برد که در این تحقیق مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در این زمینه مقالاتی نیز در مجلات مختلف چاپ گردیده است که از آن جمله میتوان به مقاله وجود و ماهیت در فلسفه ارسطو نوشته دکتر منوچهر صانعی و بررسی مفهوم وجود در متافیزیک ارسطو و الحروف فارابی نوشته طاهره کمالی زنجانی نام برد.
ی- جنبه جدید بودن و نوآوری طرح در چیست؟
ازآنجا که نگارنده اعتراف مینماید که علم جامع به مقوله مهمی همچون وجود در سطح جهان ندارد نمیتواند به جدیدبودن آن در سطح جهان اشاره ای داشته باشد؛ چرا که هرچه هست برگرفته از آثاردیگران است. ولی آنچه که به یقین برای اکثریت مطالعه کنندگان این تحقیق جدید و جالب توجه خواهد بود این است که سرانجامِ نظریه ارسطو همانجایی است که ارسطو به افلاطون انتقاد داشت.
چکیده
مفهوم هستی به اقتضای طبع خود یکی از داده های بنیادینی است که فیلسوفان از تمام نظرگاههای متصور با آن مواجه شده اند و از تمام زوایای ممکن در آن موشکافی کرده اند در اینجا نیز یونانیان گام نخست را برداشته اند.پارمنیدس با التفات به ویژگی مشترک «هستی» در همه ی آن ها، عنصر نهایی و اساسی واقعیت را به آن ارجاع می دهد. او بدین سان دانشی را پی ریزی می کند که محور آن وجود است و به همین لحاظ، برخی وی را نخستین فیلسوف ما بعدالطبیعی یونان می دانند.برترین نشانه هستی در نظر افلاطون حقیقی در خودبودگی است. اما این بیان درست تکرار همان نسبت مرموز و در عین حال ضروری است که قبلاً پارمنیدس میان این همانی و واقعیت یافته بود.در نظر افلاطون اصلی هست که فراسوی هستی بوده هنوز حقیقتی برتر از اوسیا باقی می ماند یعنی است. آن اصل همان خیر است که بنظر افلاطون در قدرت و شرافت برتر از هستی است.نزد ارسطو «موجود بما هو موجود» موضوع فلسفه اولی یا به تعبیر مكرر وی موضوع حكمت است. فهرست نهایی معانی موجود را در نظر ارسطو می توان به شرح ذیل ارائه كرد: 1. موجود بالعرض و اتفاقی؛ 2. موجود به عنوان صادق یا صدق؛ 3. موجود به عنوان یكی از مقولات؛ 4. موجود به عنوان قوه و فعل.

کلمات کلیدی: وجود شناسی ، اوسیا، جوهر, مثل

فصل اول
1- تاریخچه اجمالی وجود نزد فلاسفه پیش از افلاطون
1-1- وجود نزد فلاسفه پیش از پارمنیدس
مفهوم هستی به اقتضای طبع خود یکی از داده های بنیادینی است که فیلسوفان از تمام نظرگاههای متصور با آن مواجه شده اند و از تمام زوایای ممکن در آن موشکافی کرده اند در اینجا نیز یونانیان گام نخست را برداشته اند. آنگاه که نخستین اندیشمندان یونانی خردورزی فلسفی را آغاز کردند نخستین چیزی که از خود پرسیدند این بود:واقعیت از چیز خمیر مایه ای ساخته شده است ؟ این پرسش بخودی خود به طور مشخص نشان دهنده اساسی ترین نیاز ذهن بشر بوده است. برای فهمیدن چیزی آن را با طبیعت چیز دیگری که از قبل می شناسیم همسان می گیریم.
بنابراین شناخت حاق واقعیت به طور کلی حصول این فهم برای ما این است که یک یک اشیاء بیشماری که جهان بر ساخته اند در اساس با هر چیز دیگر ذاتا یکسان اند.به موجب این عقیده استوار ،استوار به جهت ریشه داری آن در ذات فهم بشر، نخستین اندیشمندان یونانی کوشیدند تا طبیعت را به ترتیب به آب آنگاه به هوا و بعد به آتش تحویل کنند تا اینکه سر انجام یکی از آنها با این بیان در یافتن پاسخ کامیاب شد که خمیر مایه اولیه سازنده واقعیت هستی است . این پاسخ آشکارا درست بود زیرا بی درنگ واضح نیست که هوا و آتش در تحلیل نهایی چیزی جز آب نباشند یا بر عکس آب بخودی خود چیزی جز هوا یا آتش نباشد.اما بدون شک آب ،هوا،آتش هر چه که باشند دست کم در این امر مشترکند که همگی هستند هر یک از آنها هستی است و چون این مطلب را درباره هر چیز دیگری هم می توان گفت نمی توانیم از این نتیجه بپرهیزیم که هستی تنها خاصیتی است که یقینا در هر چیزی که هست بنحو مشترک حضور دارد پس هستی رکن نهایی و اساسی واقعیت است.هنگامی که پارمنیدس الیایی به کشف این مطلب نائل آمد به یکباره خردورزی مابعدالطبیعی را به آنجا کشانید که همواره یکی از مرزهای نهایی آن باقی خواهند ماند اما در همان حال خود با چیزی درگیر کرد که همچنان یکی از بدترین مشکلات مابعدالطبیعی برای ما بشمار می آید.برای اسلاف پارمیندس این میسر بود که طبیعت را با آب و آتش یا هوا همسان انگارند بی آنکه در تعیین معنای آن واژه ها به زحمت بیفتند. اگر من بگویم همه چیز آب است همگان منظور من را می فهمند اما اگر بگویم همه چیز هستی است می توانم با اطمینان منتظر باشم که از من بپرسند: هستی چیست؟ چرا که در واقع همه ما بسیاری از هستی ها را می شناسیم اما اینکه خود هستی چیست یا چه باید باشد مساله بی اندازه مبهم و بغرنج است.
حل مسائل اساسی فلسفه، به طور مستقیم یا غیر مستقیم، آشکار یا ضمنی، بستگی تام به پاسخی دارد که به پرسش های بنیادین داده می شود، و در ارتباط تنگاتنگ با نوع رویکردی است که نسبت به این مسئله در پیش گرفته می شود. مسائلی چون ماهیت شناسی، پدیده شناسی، ساختارشناسی، شناخت شناسی، انسان شناسی، اخلاق شناسی، شناخت خیر و شر، آزادی و اجبار، ضرورت و تصادف، و سایر مسائل مهم دیگر فلسفی، در ارتباط با موضوع هستی شناسی و وجود شناسی طرح می شوند و پاسخ به آن ها در گرو پاسخی است که فلسفه به مسئله ی هستی شناسی می دهد.
طالس ملطی از نخستین فیلسوفانی بود که کوشید تا به مسئله هستی شناسی بپردازد و به آن پاسخی صریح و روشن بدهد. از نظر طالس آب گوهر بنیادین هستی و ماده نخستین بود و بقیه چیزها همگی از آب ساخته شده بودند. او بر این باور بود که جهان ریشه آبی داشته و زمین بر آب قرار گرفته است.
انکسیمندر- از دیگر فیلسوفان مکتب ملطی- معتقد بود که تمام اشیاء از یک نوع ماده ساخته شده اند، ولی این ماده هیچ کدام از موادی نیست که ما می شناسیم، بلکه ماده ای است نامتناهی و جاودان که همه جهان را در برگرفته است. این ماده نخستین، در اثر تحولات درونی به صورت موادی در می آید که ما می شناسیم، و خود این مواد نیز به یکدیگر تبدیل می شوند.
انکسیمندر بر این عقیده بود که اشیاء چنان که تقدیر آن ها است، به همان اصلی باز می گردند که از آن برخاسته اند، زیرا که باید بیعدالتی های یکدیگر را در زمان مناسب جبران کنند.
انکسیمندر می گفت که مواد تشکیل دهنده جهان واقعی دو به دو مکمل و متضادند و اگر ماده اصلی جهان بخواهد از جنس یکی از آن ها باشد، می بایست تا کنون سایر عناصر را تسخیر و بر آن ها غلبه کرده و جهان را از خود انباشته باشد. به عنوان مثال، اگر آب عنصر اصلی تشکیل دهنده جهان بود بایست هوا و خاک و آتش را فرا می گرفت و از خود می آکند، و چون چنین اتفاقی نیفتاده، پس ماده نخستین و گوهربنیادین جهان بایست ماده ای خنثی و بدون مکمل و متضاد باشد، به همین دلیل انکسیمندر عقیده داشت که هیچ یک از مواد موجود در ساختمان فعلی جهان ماده بنیادین آن نیست و ماده نخستین ماده ای است متفاوت با همه مواد تشکیل دهنده ی ساختمان جهان.
انکسیمندر معتقد به حرکتی دائمی و ابدی بود که در ضمن آن جهان پدید آمده است. او هستی را مخلوق نمی دانست، بلکه آن را تکامل یافته ماده همیشه موجود می دانست که گوهر بنیادین هستی است.
انکسیمنس- سومین فیلسوف بزرگ مکتب ملطی- هوا را ماده نخستین و بنیادین هستی می دانست و بر این باور بود که هر چیز، گونه ای خاص یا ترکیبی ویژه از هوا است. او معتقد بود که روح و جسم نیز هر دو هوا هستند، اولی به نهایت رقیق و شفاف، دومی به نهایت متراکم و کدر. او آتش را نیز گونه ای هوای رقیق شده می پنداشت و می گفت: هوا چون متراکم گردد نخست به آب تبدیل می شود، سپس در اثر تراکم بیشتر به خاک و سنگ بدل می گردد. او اختلاف بین مواد مختلف را اختلافی کمّی دانست و آن را ناشی از میزان تراکم هوا می شمرد. او هوا را محیط بر همه چیز می دانست و می گفت همانطور که روح ما که از هواست ما را وجود می بخشد و حیات ما متکی به آن است، وجود جهان نیز متکی به باد و نفسی است که تمام جهان را در بر گرفته است. به گمان او جهان هم مثل سایر موجودات زنده نفس می کشید.
فیثاغورث گوهر بنیادین هستی را روحی می شمرد که به صورت اعداد تجلی می یافت. این روح به باور او موجودی است باقی و بیمرگ که به شکل گونه های گوناگون موجودات زنده در می آید و پس از آن که پاره ای از آن با موجودی پا به جهان هستی می گذارد، و دورانی معین را همراه آن می گذراند، هنگام مرگ جسمانی، از وجود آن موجود خارج شده و بار دیگر همراه پیکر موجودی دیگر به جهان باز می گردد.
فیثاغورث همه چیز را عدد می دانست و بر این باور بود که نسبت های عددی صحیح بین چیزها به آن ها هویت و موجودیت می بخشد، و به پاره های روح آغازین اجازه نمود و بروز مادی می دهد، بنابراین نسبت های عددی ساده است که جهان هماهنگ و منظم و هارمونیک را پدید آورده است.
گزنوفانس معتقد بود که همه چیز از خاک و آب ساخته شده و این دو ماده، مواد بنیادین و نخستین هستی هستند. او جهان را آفریده آفریدگاری یگانه می دانست که بدون هیچگونه تلاش و تحرک، فقط به نیروی اندیشه ی خود همه چیر را به حرکت در می آورد و جنبش زاییده قدرت تفکر اوست.
هراکلیتوس آتش را ماده نخستین و گوهر بنیادین هستی می دانست و می گفت که هر چیزی همانند شعله آتش از مرگ چیزی دیگر پدید می آید: « میرا مانا است و مانا میراست. یکی در مرگ دیگری می زید و در زندگی دیگری می میرد.» ، « همه چیز از یک چیز و یک چیز از همه چیز به وجود می آید.»
از نظر هراکلیتوس آتش اصلی که گوهر بنیادین و ماده آغازین هستی است هرگز خاموش نمی شود. جهان همیشه یک آتش زنده جاوید بوده و هست و خواهد بود.
هراکلیتوس معتقد به جنگ میان اضداد بود و می گفت که جنگ پدر و پادشاه همگان است و اوست که برخی را خدا و برخی را انسان،برخی را برده و برخی را آزاد کرده است. وی جنگ را امری عمومی و ستیزه را عدالت می دانست و می گفت: همه چیز در اثر ستیزه به وجود می آید و در نتیجه ستیزه نیز از بین می رود، و اساس هستی بر بنیان ستیزه و نزاع بین اجزای متخاصم متضاد استوار است. هراکلیتوس ظهور و بقای موجودات را معلول معارضه اضدادی معرفی میکند که با یکدیگر در تقابل هستند و یکدیگر را بر پای میدارند و میگوید پلمس به معنی جنگ و ستیز پدر همه اشیا ست.
هراکلیتوس روح را ترکیبی از آب و آتش می دانست که از میان این دو عنصر، آتش شریف و آب پست است.
امپدوکلس خاک و هوا و آب و آتش را به عنوان چهار عنصر بنیادین تشکیل دهنده هستی می شناخت و بر این باور بود که این چهار عنصر جاودانند و فاقد تولد و مرگ. او معتقد بود که از درهم آمیزش آن ها با نسبت های معین مواد مرکبی پدید می آید که جهان را می سازد.
امپدوکلس عقیده داشت که بین عناصر های چهارگانه، دو نیروی اصلی متضاد وجود دارد و از کنش و واکنش آن دو جهان شکل می گیردو ساختار می یابد. او این دو نیروی متضاد را ” مهر” و ” ستیز” می نامید، و معتقد بود که ” مهر” اجزاء را به هم پیوند می دهد و با هم ترکیب می کند، و” ستیز” آن ها را از هم می پراکند. او “مهر و ستیز” را نیز جزو گوهر های بنیادین و نخستین، و در ردیف عناصر های چهارگانه قرار می داد. از دید او تغییرات جهان هدفمند نیستند، بلکه در نتیجه تصادف روی می دهند و در نتیجه آن ” مهر و ستیز” به طور متناوب جانشین هم می شوند، و در این روند دور و تسلسلی دائمی و بی مرگ وجود دارد، به این ترتیب که وقتی عناصر ها به وسیله ” مهر” در هم می آمیزند، ” ستیز” آن ها را به تدریج از هم جدا می کند، و چون ” ستیز” به طور کامل آن ها را از هم جدا کرد، “مهر” بار دیگر آن ها را به هم می پیوندد، بنابراین ماده مرکب موقت است و فقط عناصر های چهارگانه و دو نیروی “مهر و ستیز” اصالت ذاتی دارند و بنیادین و جاویدانند.
انکساگوراس هستی را مرکب از مجموعه ای از اجزای مادی و روحی می دانست و معتقد بود که موجودات غیر زنده فقط از اجزای مادی و موجودات زنده از ترکیبی از اجزای مادی و روحی تشکیل شده اند. انکساگوراس می گفت که همه چیز بی نهایت قابل تقسیم است و هر پاره ماده، هر چقدر هم کوچک باشد، مقداری از هر عنصر را در خود دارد و اشیاء آن چیزی به نظر می رسند که از آن چیز بیشتر از سایر چیزها دارند. به عنوان مثال، هر چیزی مقداری آب دارد، ولی وقتی مایع به نظر می رسد که درصد آبش بیشتر از درصد سایر اجزایش باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:33:00 ب.ظ ]




11-2-2-6. ایدئولوژیک و جانب‌دارانه و بومی بودن ‌نظریه‌ی راولز 185
12-2-2-6. فقدان نوآوری 186
13-2-2-6. فقدان انسجام و شفافیت لازم و ابهام و تفسیرپذیری زیاد نظریه 187
14-2-2-6. خنثا و تهی بودن عدالت در ‌نظریه‌ی راولز 188
15-2-2-6. معطوف بودن به پوچی و پوچ‌گرایی 189
16-2-2-6. عدم توجّه به بسیاری از تلقیهای دیگر از عدالت 190
17-2-2-6. تردیدپذیر بودنِ ضدیت با فایده‌انگاری 190
18-2-2-6. نگاه غیرساختاری و انتزاعی به عدالت اجتماعی 191
خاتمه
علل توجّه صاحبنظران به دستآورد راولز 193

منابع: 199
کتاب‌‌‌نامه فارسی: 199
مقالات: 201
منابع انگلیسی: 203
منابع اینترنتی: 204
پیشگفتار
حال و هوای ماه رمضان و تشنگی و گرمای تابستان سال هشتاد و هشت، یکی از ماندگارترین خاطرات مرا رقم زد، طرح ضیافت، طرحی آموزشی-تبلیغی در دانش‌گاه فردوسی. بنا بود برای دانش‌جویان، درس جنگ نرم را تدریس کنم، بگذریم از حال و هوای آن روزها و ماجرای انتخابات و حساسیت‌ها و سر و صداهایی که بود و گذشت و… کمابیش به‌خیر گذشت.
درباره‌ی موضوعی که قرار بود برای دانش‌جویان تدریس کنم کم و بیش اندوخته‌ای داشتم، اما روزها، روزهایی بود که هر سری و صدایی بوی سیاست می‌داد، و نه سیاست به معنای مقدسی که می‌‌شناسیم، حال شاید بتوانی تصور کنی عبارت «جنگ نرم» آن هم در فضای هیجان‌زده‌ی دانش‌گاه با دانش‌جویان چه می‌کرد و با من چه می‌کرد.
پس هرچه که از کتب علمی و فلسفی و دینی در این زمینه به دستم می‌رسید می‌خواندم. لازمه‌ی این مطالعات آشنایی با مکتب‌های مختلفی بود که به نوعی در حوزه‌های علم و فرهنگ ما ورود پیدا کرده‌است. و از آن‌جا که من هیچ‌گاه امکان تحقّق تحقیقات بدون پیش‌فرض را باور نداشتم، عمدهی این مکتب‌ها را با عینک یک طلبه‌ی مسلمان ایرانی خواندم. هابرماس، هانتینگتون، پوپر، هایک، مکینتایر، نوزیک، راولز و… از جمله شخصیت‌هایی هستند که در خصوص نظریّاتشان مطالعه کردم. هم‌چنین سعی داشتم با نظریّات مربوط به دین، اخلاق و سیاست در فلسفه بیش‌تر آشنا شوم.
گرچه پیش‌تر – به دلایل کاملا شخصی- مایل بودم موضوع پایان‌نامه را مرتبط با فلسفه‌ی ذهن انتخاب کنم، لکن اساتیدی چون استاد کهنسال و استاد حقّی ‌‌‌‌پیش‌نهاد کردند که موضوع را مرتبط با دغدغه‌های جاری و ساری در حوزه‌ی مطالعاتی خودم بردارم، بی‌درنگ پذیرفتم و به ‌‌‌‌پیش‌نهاد یکی از اساتید روحانی، «راولز» را انتخاب کردم. با آن‌که می‌دانستم کار دشوار است و درباره‌ی او تا کنون بیش از دو-سه کتاب ترجمه نشده.
دو سال طول کشید تا این نوشته آن‌گونه شود که می‌خواهم، اما سرانجام شد.

موانعی که گذشت
1. عدم دست‌رسی به منابع درجه‌ی یک
بیش‌تر کتاب‌هایی که مورد نیازم بود در دست‌رس یا نبود، یا نیافتم. آثار بزرگانی چون ساندل، نوزیک، گری، مکینتایر، جوزف رز، برایان باری و…
زمانی‌که از احمد واعظی در این راستا کمک خواستم، فرمودند که کتابشان را در کمبریج نوشته‌اند، و از منابعی که در ایران می‌توان یافت اطلاعی ندارند. لذا ناچار بودم این کتاب‌ها را در فضای مجازی جست‌وجو و دانلود کنم. سخت‌تر آن‌جا بود که در جست‌وجوی نامی، هم‌نامی پرآوازه‌تر یافت می‌شد، چونان‌که درباره‌ی جان گری پیش آمد، و این مسأله کار را بیش‌تر دشوار می‌کرد.
2. ترجمهی نامناسب برخی آثار
متأسفانه پس از مدّت‌ها انتظار و پس از آن‌که برخی از آثار راولز ترجمه شد، دیدیم که ترجمه مناسب نیست و حتّا گاه، به متن اصلی وفادار نبوده‌است، هم‌چون قانون مردمان که اعتراض دکتر ملکیان را نیز برانگیخت.
اینک پس از مطالعه‌ی بیش از پنجاه منبع، اعم از فارسی و انگلیسی، کتاب و مقاله، حقیقی و مجازی (اینترنتی)، حاصل این مطالعات را تقدیم اساتید و دانش‌جویان و حکمتپویانی می‌کنم که دل در گرو دانستن دارند.

 

از ویژگی‌های این نوشته نسبت به نوشته‌های مشابه، وجود مباحثی است که پیش از این شاید ‌کم‌تر به آن اشاره شده. مثل دقت نظر در نگاه پراگماتیستی راولز پسین، که حتّا نویسندهای هم‌چون احمد واعظی نیز در کتابش اشارهای به این موضوع نداشته‌است.
هم‌چنین تلاش کردم که در جمع‌آوری نقدهای مختلفی که درباره‌ی راولز موجود است همّتی در خور داشته‌باشم. نویسنده مدّعی نیست که در این هدف غور کامل کرده‌است، لکن بنده در حد توان آن‌چه در منابع بود گردآوری کردم و در فصل پنجم کتاب آورده‌ام.

به هر حال، نوشته‌ای که پیش روی شما است شامل یک مقدمه و شش فصل است. فصل نخست مفهوم‌شناسی عدالت و عدالت سیاسی است که آغازه‌ای برای ورود به بحث است. فصل دوم توصیف نظریه‌ی جان راولز، فصل سوم و چهارم تبیین نظریه، فصل پنجم مربوط به نقدها و سرانجام فصل ششم تحلیل نظریه از نگاه نویسنده است.

امیدوارم، آن‌چه خواندم و نوشتم، در ساحت ربوبی الله جلّ و علی مرضیّ باشد و منظور.
در پایان از اساتید بزرگواری که در این ره‌گذر همراهم بودند صمیمانه سپاسگزارم، و امیدوارم با مطالعه و راه‌نمایی موشکفانه‌ی خود، بر غنای این کار بی‌افزایند.

 

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

این مطلب را هم بخوانید :

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

تعداد صفحه :206

قیمت : 14700 تومان

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:32:00 ب.ظ ]




 

عنوان:

بررسی مسأله این‌همانی شخصی بر اساس مبانی ملاصدرا

 

استاد راهنما:

دکتر نفیسه ساطع

 

 

پاییز/ 1393

 

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

چکیده:
بررسی مسأله این‌همانی و سؤال از هویت شخصی از مسائل مهم در فلسفه‌ی نفس است. این سؤال که به لحاظ وجود شناختی چه عاملی موجب تداوم هویت شخصی یک فرد می‌شود و این ‌که به لحاظ معرفت‌شناختی این استمرار را با چه شواهد و قرائنی می‌توان اثبات کرد از مباحث اساسی در این حوزه به شمار می‌رود. هرگونه پاسخ به این‌گونه سؤال‌ها نتایج و اثراتی در دیگر حوزه‌ها مانند: حقوق، کلام، اخلاق و معاد شناسی خواهد داشت. هرچند بحث این‌همانی شخصی با این عنوان در آثار فیلسوفان مسلمان به ویژه صدرالمتألهین مطرح نبوده است ،اما هویت انسان و چگونگی حفظ آن در کنار تغییرات بدنی از مباحثی است که از سوی آنان مورد توجه بوده و در آثار آنان به ویژه در مبحث معاد مطرح شده است؛ برخی آراء صدرا مانند رابطه‌ی نفس و بدن هم‌چنین حرکت جوهری و تجرد خیال تبیین بهتری از مسأله این‌همانی در اختیار ما می‌نهد؛ در واقع دیدگاه حرکت جوهری مبنی برحرکت جوهری نفس را باید پاسخی به چگونگی حفظ این‌همانی انسان در کنار این تغییرات لحظه به لحظه برشمارد. صدرا با استناد به حرکت اشتدادی در جوهر ثابت کرد که، نفس از آن‌ جهت که متعلق به بدن مادی است و مجرد تام نیست، نیز مشمول حرکت جوهری اشتدادی است؛ زیرا مقصود از این حرکت این است که واقعیتی که با واژه “من” به آن اشاره می‌کنیم، واقعیت جوهری ممتدی است که، اجزای فرضی دارد که به نحو پیوسته و متصل یکی پس از دیگری حادث می‌شوند به‌طوری که اولاً: حدوث هر یک، مشروط به زوال قبلی است و ثانیاً همواره جزء حادث کامل‌تر از جزء زایل است و درجه وجودی برتری دارد. هم‌چنین اعتقاد صدرا مبنی بر اتحادی بودن رابطه‌ی نفس و بدن، تبیین چگونگی این‌همانی انسان ِمرکب از نفس و بدن را ممکن می‌سازد.

کلمات کلیدی: این‌همانی شخصی- ملاک این‌همانی – نفس – رابطه‌ی نفس و بدن- حرکت جوهری

فهرست مطالب

فصل اول: کلیات 6
مقدمه 7
1- طرح کلی تحقیق 9
1-1- تبیین موضوع 9
1-2-سؤال های تحقیق 10
1-3-فرضیه‌ های تحقیق 10
1-4-سابقه و پیشینه تحقیق 11
1-5- ضرورت انجام تحقیق 11

این مطلب را هم بخوانید :

1-6- هدف‌ها و کاربردهای مورد انتظار از انجام تحقیق 12
1-7-روش تحقیق 12
2- اصطلاحشناسی 12
3- تاریخچه بحث اینهمانی فردی 14
4- شرح حال مختصری از زندگی صدرالمتألهین 17
5-آراء موثر صدرا در بحث اینهمانی 19
فصل دوم: مباحث کلی این‌همانی شخصی و بررسی ملاک این همانی بر اساس دیدگاه ملاصدرا 23
1- این‌همانی شخصی در مقام اثبات و ثبوت 24
2- اینهمانی عددی 25
3- اینهمانی و تغییر 26
4- دیدگاه‌های مطرح‌شده درباره اینهمانی فردی 27
4-1- منکران این‌همانی 27
4-1-1- دیدگاه هیوم 28
4-1-1-1 نقد دیدگاه هیوم 31
4-1-2-دیدگاه راسل 33
4-1-2-1 نقد دیدگاه راسل 35
4-2- قائلان به این‌همانی شخصی 36
4-2-1 -معیار بدنی 37
4-2-1-1- دلایل قائلان به ملاک بدنی 38
4-2-1-2- نقد معیار بدنی 39
4-2-2 – ملاک مغزی و نقد آن 42
4-2-3- ملاک حافظه و آگاهی 43
4-2-3-1- نقد دیدگاه حافظه 45
4-2-4- ملاک پیوستگی روان شناختی و نقد آن 46
4-2-5- ملاک نفس 47
4-2-5-1- نقد ملاک نفس 48
5- معیار این‌همانی براساس آراء ملاصدرا 52
5-1- صدرا جسم را منشأ همه افعال و آثار انسان نمی‌داند 53
5-2-صدرا نوعیت انسان را به نفس نسبت می‌دهد. 54
5-3- صدرا نفس را صورت بدن می‌داند. 55
5-4 -بررسی ملاک بدن و حافظه به عنوان ملاک این‌همانی از دیدگاه صدرا 56
6- نفس معیار این‌همانی 58
نتیجه گیری 61
فصل سوم: بررسی براهین اثبات وجود و بقای نفس 63

دانلود پایان نامه

 

1-بررسی براهین اثبات نفس 64
2-اثبات نفس از نظر ملاصدرا 73
3- بقای نفس 74
3-1- اثبات بقای نفس به طور کلی 74
3-2- اثبات بقای نفس پس از فساد بدن 76
نتیجه گیری 79
فصل چهارم: این‌همانی و جاودانگی 80
1- رابطهی این‌همانی و جاودانگی 81
2- انواع جاودانگی انسان 83
2-1- جاودانگی عرفی 83
2-1-1- جاودانگی انسان در یاد و خاطره ها 83
2-1-2- جاودانگی ازطریق ذراری و اعقاب 83
2-1-3- جاودانگی از طریق آثار 83
2-2- جاودانگی شخصی و غیر شخصی 83
2-3- جاودانگی دنیوی و اخروی 84
2-3-1- جاودانگی دنیوی 84
2-3-1-1- تناسخ 84
2-3-2-جاودانگی اخروی 85
2-3-2-1- نظریه برانگیختگی ابدان 85
2-3-2-1-1-بررسی مسأله این‌همانی در نظریه برانگیختگی ابدان 90
2-3-2-2- نظریه‌ی جاودانگی در پرتو بدن مثالی 91
2-3-2-3- نظریهی روح مجرد 92
2-3-2-3-1- دیدگاه ابن سینا بر مبنای معاد روحانی 93
2-3-2-3-1-1- دیدگاه ابن سینا در مورد مسأله این همانی و جاودانگی 97
2-3-2-3-2- نظریه صدرایی در تبیین معاد جسمانی 100
2-3-2-3-2-1-بررسی مسأله این همانی صدرایی در اثبات معاد جسمانی 108
نتیجه گیری 112
فصل پنجم: اینهمانی و حرکت جوهری 114
1-حرکت 115
1-1- انواع حرکت 116
1-2-اقسام حرکت جوهری 116
2- معنای حرکت در جوهر 117
2-1 – دلیل منکرین حرکت در جوهر 121
2-2-موضوع در حرکت جوهری بر اساس دیدگاه صدرا 123
2-3- اینهمانی و حرکت جوهری: 124
3- حرکت جوهری نفس 126
3-2 -مراحل و اکوان وجودی نفس 128
3-3-حرکت اشتدادی نفس 129
3-4 -حرکت جوهری نفس و حل مشکل این‌همانی 132
نتیجه گیری 134
جمع‌بندی نهایی 136
منابع و مآخذ 140
چکیده انگلیسی 145

فصل اول: کلیات
مقدمه

این‌همانی فردی یا هویت شخصی معادل واژه‌ی personal Identity ، یکی از مسائل اصلی مورد بحث در فلسفه نفس است. سؤال از اصل و ماهیت انسان و این‌ که چه عاملی باعث می‌شود فرد از تولد تا زمان مرگش یک شخص باقی بماند و چگونگی تشخیص این استمرار از مباحث مطرح در مسأله این‌همانی شخصی است. سؤال اصلی در این‌همانی شخصی این است که، دلیل منطقی و شرایط کافی برای اینکه فرد P2 در زمان T2 همان شخصP1 در زمان T1 باشد چیست؟ سؤال دیگر این است که با چه شواهد ظاهری یا تجربی و یا احیاناً غیرتجربی ما می‌توانیم حکم به این‌همانی شخصی بدهیم؟ به چه دلیل، ما همان انسان ده سال قبل هستیم؟ چه دلیلی برای اثبات این ادعا داریم؟ عامل حفظ این وحدت در وجود ما چیست؟
از هنگام تولد تاکنون ظاهر بدن ما و حتی بسیاری از سلول‌های بدن ما تغییر کرده است، اما ما باز هم خود را همان فرد گذشته می‌دانیم. ممکن است در این میان بدن ما دچار تغییرات اساسی هم شده باشد: به‌عنوان مثال دست یا پای ما قطع شده باشد، آیا با وجود این تغییرات، ما هنوز همان فرد گذشته هستیم و این‌همانی ما حفظ شده است یا این‌که باید بگوییم ما تنها شبیه به فرد گذشته هستیم. این امر مسلم است که به لحاظ بدنی و ظاهری با فرد گذشته دارای این‌همانی نیستیم، اما آیا این گونه تغییرات باعث می‌شود که ما فرد دیگری باشیم؟ این سؤالات هرچند ساده به نظر می‌رسند ، اما سال های متمادی ذهن فیلسوفان نفس را به خود مشغول داشته است. سؤال از این‌همانی فردی و چیستی آن و چگونگی استمرار آن از جمله پرسش‌های اساسی و رایج در فلسفه نفس یا ذهن است. فیلسوفان ذهن پاسخ‌های متفاوتی به این گونه سؤالات داده‌اند ، اما آن چه مسلم است چگونگی دیدگاه آنان در باب حقیقت انسان تأثیر مستقیمی بر تبیین آنان از مسأله ی این‌همانی دارد؛ به‌عنوان مثال: تجربه‌گرایان و کسانی که حقیقت انسان را تنها به یک جوهر مادی تحویل می‌برند، عامل حفظ هویت فردی انسان را بدن مادی یا یکی از اجزای آن نظیر: مغز نسبت داده‌اند ، اما در مقابل کسانی که حقیقت انسان را جوهری غیرمادی می‌دانند این استمرار را در نتیجه ی استمرار یک جوهر غیرمادی یا همان نفس تلقی می‌کنند به گونه ای که برخی مانند ابن سینا و دکارت تمام حقیقت و این‌همانی انسان را چه در حیات دنیوی و هم در حیات اخروی بر اساس همین نفس مجرد تبیین می کنند ، اما دوگانه انگارانی مانند: ملاصدرا با دیدگاه ویژه خود در باب رابطه نفس و بدن این همانی انسان را در پرتو نفس و بدن هر دو ممکن می سازد.
در مقابلِ دیدگاه قائلان به این‌همانی شخصی، بعضی فیلسوفان استمرار هویت فردی یا وجود یک خود مستمر را نوعی توهم به شمار آورده‌اند. از نظر آنان این تنها یک تخیل است که ما فکر می‌کنیم، انسانی را که اکنون می‌بینیم همان انسان چند لحظه قبل یا انسان چند سال پیش است؛ درست مانند خانه‌ای که ما در مورد آن بگوییم این خانه همان خانه پنجاه سال قبل است. از نظر آنان ما هر لحظه با انسانی جدید یا خانه‌ای جدید مواجه هستیم که تنها شبیه به آن انسان گذشته یا خانه گذشته است. این خطای ذهن انسان است که با مشاهده این تصاویر مستمر و شبیه به هم، چنین وحدتی را توهم می‌کند.
نکته‌ی قابل توجه این است که مسأله ی هویت شخصی، تنها دغدغه‌ی فیلسوفان ذهن نیست بلکه، این بحث ارتباط تنگاتنگی با سایر حوزه‌های علم نظیر: علم اخلاق، حقوق و کلام دارد. با اعتقاد به وجود یک خود مستمر در وجود انسان است که می‌توان انسان‌ها را به لحاظ اخلاقی و حقوقی مسئول کارهای گذشته‌شان دانست؛ باور به چنین استمراری موجب مجازات مجرم حتی پس از سالیان دراز می‌شود. هم‌چنین مسأله ی هویت شخصی در مباحثی مانند: جاودانگی، چگونگی حیات پس از مرگ، عذاب و پاداش نقش اساسی ایفا می‌کند، بدون بیان دقیق چگونگی استمرار فرد انسان در حیات پس از مرگ، هیچ یک از این آموزه‌ها قابل توضیح و تبیین عقلانی نیست.
با توجه به اهمیت بحث این‌همانی شخصی، این پایان نامه به بررسی این مسأله در آراء یکی از مشاهیر فلسفه اسلامی؛ یعنی ملاصدرا پرداخته است.
مباحث این پایان نامه در پنج فصل تدوین گردیده است؛ پس از بیان کلیات در فصل اول، فصل دوم را به‌طور کلی به بررسی مسأله این‌همانی، دیدگاه منکران و معتقدان به آن اختصاص داده‌ایم؛ هم‌چنین در پایان این فصل سعی شده معیار این‌همانی بر اساس آراء صدرا بیان گردد. ادامه‌ی بحث این‌همانی شخصی از دیدگاه صدرا بر بحث اثبات نفس و بررسی چگونگی جاودانگی آن، متوقف است؛ به همین دلیل فصل سوم به بررسی دلایل اثبات نفس و جاودانگی آن در حیات پس از مرگ اختصاص داده‌شده است. فصل چهارم پایان‌نامه به رابطه‌ی میان جاودانگی و این‌همانی و دیدگاه‌های مختلف دراین‌باره می‌پردازد. ازآن جا که انسان شناسی صدرا بر دیدگاه او در باب حرکت جوهری استوار است، فصل آخر را به بررسی این‌همانی و مسأله حرکت جوهری اختصاص داده‌ایم تا مشخص گردد آیا دیدگاه صدرا مبنی بر تغییر لحظه به لحظه نهاد طبیعت با دیدگاه این‌همانی انسان و حفظ هویت او در طول زمان سازگاری دارد یا نه؟
1- طرح کلی تحقیق
1-1- تبیین موضوع
انسان تغییرات مادی جهان پیرامونش را، هم‌چنین تغییرات شدید و اضمحلال بدن مادی خود را به‌وضوح درک و دریافت می‌کند؛ ازاین‌رو، سؤال از این‌همانی برای هر انسانی در طول زمان مطرح است. این سؤال که حقیقت وجودی من با وجود تغییرات شدید مادی و بدنی چیست؟ و چه عاملی باعث می‌شود که باوجود این تغییرات، من خودم را انسان واحدی بدانم؟ سؤال اصلی در بحث این‌همانی است.
دانشمندان غربی به ‌ویژه جان لاک به ‌وضوح و آشکار، در آثار خود به‌ نقد و بررسی ملاک این‌همانی انسان پرداخته‌اند و برای آن ملاک‌های گوناگونی ارائه داده‌اند. در میان فیلسوفان غربی اولین کسی که با دغدغه ی فلسفی به‌طور مستقل به این بحث پرداخته است، فیلسوف تجربی مسلک انگلیسی جان لاک بوده است. او اولین باراین بحث را در اثر معروفش به نام Concerning human understanding مطرح کرد؛ بعد از لاک، نظریات مختلفی توسط فیلسوفان غربی به‌عنوان معیار این‌همانی مطرح شد. هیوم دیدگاه لاک را نقد کرد و درنهایت منکر این‌همانی شخصی گردید. برخی فیلسوفان نیز مانند: فلو و هاسپرس هویت شخصی را در حد بدن مادی دانسته و قائل به ملاک بدنی برای آن شدند. عده‌ای نیز مسأله هویت شخصی را فراتر از امر مادی و بدن قلمداد کرده و دیدگاه‌های فراحسی را برای آن برگزیده‌اند. در هر صورت بحث این‌همانی شخصی با این عنوان در آثار فلاسفه اسلامی مطرح نبوده است؛ ، اما به هر حال بحث از حفظ هویت شخصی انسان در کنار تغییرات بدنی از دغدغه‌های مورد بحث در آثار فلاسفه اسلامی است، به‌گونه‌ای که گاه این امر؛ یعنی استمرار هویت شخصی با وجود تغییرات و فساد تدریجی بدن را، یکی از دلایل اثبات نفس عنوان کرده‌اند. در ضمن، این بحث؛ یعنی این‌همانی فردی از مباحثی است که در ذیل بحث معاد در آثار فلاسفه اسلامی مطرح شده است. درهرصورت در حال حاضر بیشتر مباحث پیرامون این‌همانی ترجمه ی مباحث مطرح در فلسفه غرب است و بررسی چندانی پیرامون این بحث در آثار فلاسفه اسلامی صورت نگرفته است.
1-2-سؤال های تحقیق
1- این‌همانی شخصی و ملاک آن بر اساس مبانی صدرا چگونه تبیین می شود؟
2- با توجه به دیدگاه ویژه ی صدرا در باب بدن انسان، می‌توان معیار این‌همانی از نظر وی را، نفس و بدن دانست؟
3- مبانی انسان شناسی و وجود شناسی صدرایی این‌همانی انسان را در طول زمان و در حیات پس از مرگ توجیه می کند؟
1-3-فرضیه‌ های تحقیق
1- این‌همانی شخصی از دیدگاه صدرا همان نفس است که در دو ساحت نفس و بدن ظهور می یابد.
2- هر چند نظر صدرا در باب معیت ذاتی و همیشگی نفس و بدن این‌همانی انسان مرکب از نفس و بدن را به خوبی تو جیه می کند ، اما به هر حال او ملاک این‌همانی را اولا ًو بذات به نفس نسبت می دهد و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:31:00 ب.ظ ]