دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته اقتصاد گرایش : علوم اقتصادی عنوان : تحلیل نظریه مقداری پول (دیدگاه موریس اله)... |
3-2- اصل موروثی……………………………………. 35
3-3- اصل منطقی بودن……………………………………. 40
3-4- فرمولبندی اصول موضوعه…………………………………… 41
3-5- تفسیر اقتصادی نتایج حاصله…………………………………… 42
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل الگو بر اساس مشاهدات تجربی
مقدمه…………………………………… 44
4-1- پارامترهای ثابت الگو……………………………………44
4-1-1- توضیحاتی درباره نرخ بهره خالص…………………. 46
4-2- مقادیر نظری و داده های تجربی……………………………. 47
4-3- معیاری برای خوبی برازش…………………………………….. 58
4-4- جمعبندی فصل……………………………………. 59
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها
5-1- مقدمه…………………………………… 62
5-2- نتایج پژوهش……………………………………… 63
5-3- آزمون فرضیه ها………………………………….. 64
5-4- محدودیتهای پژوهش……………………………………… 65
5-5- پیشنهادات …………………………………………… 65
5-5-1- پیشنهادات پژوهشی …………………………………… 65
این مطلب را هم بخوانید :
5-5-2- پیشنهادات کاربردی ………………………………………. 65
پیوست……………………………………..66
منابع و مآخذ……………………………………. 71
چکیده:
حجم پول یکی از متغیرهای مهم اقتصاد کلان و نیز یکی از ابزارهای اصلی سیاستهای کنترل تقاضا بهشمار میرود. با این حال اختلاف ریشهداری بین مکاتب اقتصادی در مورد نحوه بهکارگیری و میزان تأثیر بخشی آن برمتغیرهای واقعی وجود دارد. در طول تاریخ اقتصاد، بسیاری از اندیشمندان در مورد معنا و مفهوم پول، وظایف، اهمیت، انواع، عوامل تعیینکننده تقاضا، و آثار آن بر متغیرهای اقتصادی، تحقیقاتی نموده و نظریههای مختلفی ارائهکردهاند. به جرأت میتوان گفت نظریه مقداری پول، معروفترین نظریهای است که در این زمینه توسط اندیشمندان مختلف ارائهشدهاست، بهطوری که قبل از دهه 1930، نظریه مقداری پول، نظریه مسلط در اقتصاد کلان بود. هرچند میتوان بزرگترین و مهمترین پیام نظریه فوق را رابطه حجم پول و سطح قیمتها دانست، اما نوع، نسبت و اندازه این رابطه، ثبات و متغیر بودن آن و عوامل مؤثر بر آن، هرکدام توسط اقتصاددانان مذکور و طی سالیان درازی بیان و بررسی شدهاست.
در این پژوهش با تکیه بر مقاله « بیان مجدد نظریه مقداری پول » موریس اله (1966) سعی شده تا با بررسی عوامل موثر بر تقاضای پول، نسبت و اندازه رابطه حجم پول و رشد آن با تورم، و همچنین ثبات یا عدم ثبات این نسبت در طول زمان مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر با توجه به پیامهای نظریه مقداری پول و همچنین روش اله برای بیان این نظریه، تفاوت دیدگاهها در مورد تقاضای پول، مسئله شکلگیری ذهنیت، و ریشه تورم مورد بررسی قرار گرفتهاست.
دادههای مورد استفاده در این مطالعه، از اطلاعات سری زمانی بانک مرکزی استخراج گردیدهاست و از نرم افزار Excel برای محاسبات ریاضی دادهها و بهطور بسیار محدودی از نرم افزار MATLAB برای رسم نمودار استفادهشدهاست.
نتایج این پژوهش نشان میدهد در هر زمان معین، یک رابطه نسبی بین سطح قیمتها و مقدار پول برقرار است. اما ضریب این نسبت، ثابت نیست، بلکه مقدار آن در هر زمان به نرخهای رشد مخارج اسمی کل گذشته بستگی دارد. سرعت گردش پول ثابت نمیباشد، اما تابع ثابتی از نرخ رشد مخارج اسمی کل گذشتهاست. بنابراین تنها در شرایط سکون[1]، نسبت (ضریب کمبریج) ثابت است. رشد تولیدات تأثیری مثبت بر سرعت گردش پول، و تاثیری منفی بر تقاضای نسبی پول دارد. رشد قیمتها (نرخ تورم) تاثیری مثبت بر سرعت گردش پول و تأثیری منفی بر تقاضای نسبی پول دارد. نرخ بهره خالص تأثیری مثبت بر تقاضای نسبی پول و تأثیری منفی بر سرعت گردش پول دارد. هرچه نرخ رشد مخارج اسمی در طول زمان، بزرگتر باشد، تأثیر حجم پول بر سطح قیمتها بیشتر خواهدبود.
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1- مقدمه
قبل از دهه 1930، نظریه مقداری پول، نظریه مسلط در اقتصاد کلان بود. اما با انقلاب کینز، دیدگاهها در مورد روابط متغیرهای کلان و همچنین تاثیر پول بر این متغیرها تغییر کرد، تا اینکه در اواخر دهه 1960 و با شکلگیری مکتب پولی شیکاگو، نظریه مقداری پول مجدداً احیا شد. اگرچه معادله مبادله ایروینگ فیشر-شکل کلاسیک نظریه مقداری پول- و مطالعه فریدمن –شکل نوین نظریه مقداری پول- معروفترین مطالعاتی هستند که در این زمینه انجام شدهاند، اما از آنجا که مطالعات موریس اله در ادبیات اقتصادی داخل کشور، ناشناختهبوده و همچنین مطالعه وی در زمینه نظریه مقداری پول، شامل نکات و پیامهای بسیار ظریفی میباشد، لذا این پژوهش به بررسی و تحلیل دیدگاه موریس اله در زمینه نظریه مقداری پول می پردازد.
این فصل به کلیات پژوهش خواهد پرداخت و در این زمینه به بیان مسأله پژوهشی، اهمیت و ارزش پژوهش، اهداف و فرضیههای پژوهش، روش تحقیق، ابزار گردآوری و تحلیل داده ها، دادههای استفادهشده در پژوهش و در نهایت به بیان تعریف کلید واژه ها میپردازد.
2-1- شرح و بیان مسئله پژوهشی
در طول تاریخ دانش اقتصاد، بسیاری از اندیشمندان در مورد معنا و مفهوم پول، وظایف، اهمیت، انواع، عوامل تعیین کننده تقاضا، و آثار پول بر متغیرهای اقتصادی، تحقیقاتی نموده و نظریههایی ارائه کردهاند. به جرأت میتوان گفت نظریه مقداری پول، معروفترین نظریهای است که در این زمینه توسط اندیشمندان مختلف ارائه شدهاست. نطفه نظریه مقداری پول را میتوان در کتاب ژان بدن جستجو کرد. او این کتاب را در سال 1568 نوشت و در آن مسئولیت ترقی قیمتها را به عهده هجوم طلای خارجی انداخت. این دیدگاه در مورد ترقی قیمتها در نیمه دوم قرن هفدهم نیز توسط برخی دیگر از اندیشمندان بیان شد، که از میان آنان میتوان به بریسکوئه(1694) اشاره کرد. هیوم نیز در مقاله مهم خود، « در مورد پول»(1752) اشارهای آشکار به این قضیه داشتهاست. در طی سالیان طولانی این قضیه همچنان در ذهن اندیشمندان مختلف بوده و بسیاری از آنان آن را مورد بازبینی و تغییر و تحول قرار دادهاند. از میان آنان میتوان به ریکاردو، پتی، لاک، کانتیلون، میل، مارشال، فیشر، پیگو، هایک و حتی کینز اشاره کرد. مثلا پتی، لاک و کانتیلون هر کدام در مورد مفهوم سرعت گردش پول بحث کردهاند. نتیجه کار نیوکامب و فیشر، رابطه معروف مبادله فیشر است که توسط اقتصاددانان کمبریج همچون پیگو مورد بازبینی قرار گرفت و رویکرد دیگری از این نظریه را تحت عنوان رویکرد کمبریج ارائه دادهاند.(شومپیتر، 1375و قدیری اصلی، 1334).
در واقع این اندیشمندان تلاش کردهاند تا ویژگیهایی را مشخص کنند که به کمک آنها برابری جریانی از پرداختهای پولی را با جریانی از مبادلات کالاها و خدمات بیان کنند. هرکدام از آنها تمرکز خود را بیشتر بر روی یکی از متغیرهای معادله متوجه ساختهاند (فرهنگ پالگریو[1]). از آخرین اقتصاددانانی که هرکدام به طریقی متفاوت به بیان این نظریه پرداختهاند میتوان به فریدمن، موریس اله و کاگان اشاره کرد. هرچند میتوان بزرگترین و مهمترین پیام نظریه مقداری پول را رابطه حجم پول و سطح قیمتها دانست، اما نوع، نسبت و اندازه این رابطه، ثبات و متغیر بودن این نسبت و عوامل مؤثر بر آن توسط اقتصاددانان مذکور و طی سالیان درازی بیان و بررسی شدهاست.
این موضوع که یک رابطه تابعی باثبات بین تقاضای ماندههای حقیقی و تعداد محدودی از متغیرهای تعیینکننده آن وجود دارد، نکته اصلی رویکرد نظریه مقداری جدید به تحلیل اقتصاد کلان میباشد. اگر تابع تقاضای پول باثبات باشد، آنگاه سرعت گردش پول نیز باثبات خواهد بود و اگر بعضی از این متغیرهای محدود تغییر نمایند، میتوان تغییرات متناظر را پیش بینی کرد. فریدمن نظریه مقداری پول را چنین توصیف میکند:« تعمیم نتیجه تجربی آن است که ماندههای حقیقی مطلوب (در تقاضای پول) معمولا به کندی و به تدریج حرکت میکند یا معمولا ناشی از مجموعه وقایعی است که سلسلهوار به دنبال تغییر اولیه در عرضه پول بهوجودمیآیند، در حالی که تغییرات عمده در عرضه اسمی ماندههای حقیقی میتواند مستقل از هر تغییری در تقاضا بهوجودآید و غالبا چنین است. نتیجه این است که تغییرات عمده در قیمتها یا درآمد اسمی تقریباً نتیجه تغییرات عرضه اسمی پول است ( راهنمای نوین اقتصاد کلان،ترجمه خلیلی عراقی و سوری، 1383).
از آنجا که مطالعات موریس اله در ادبیات اقتصادی داخل کشور، ناشناختهبوده و همچنین مطالعه وی در زمینه نظریه مقداری پول، شامل نکات و پیامهای بسیار ظریفی میباشد، لذا این پژوهش به بررسی و تحلیل دیدگاه موریس اله در زمینه نظریه مقداری پول میپردازد. در این پژوهش با تکیه بر مقاله « بیان مجدد نظریه مقداری پول » موریس اله (1966) سعی شده تا از طریقی متفاوت با کارهای دیگر، به بیان این نظریه و بازبینی پیامهای آن، تفاوت دیدگاهها در مورد تقاضای پول، مسئله شکلگیری ذهنیت، و ریشه تورم پرداختهشود. در واقع با بررسی عوامل موثر بر تقاضای پول و بهدستآوردن روابط ریاضی بین این متغیرها، نسبت و اندازه رابطه حجم پول و رشد آن با تورم، و همچنین ثبات یا عدم ثبات این نسبت در طول زمان مورد بررسی قرار میگیرد.
موریس اله به دنبال مقالههای پیشین خود، در مقاله مذکور، با وارد کردن چند اصل روانشناسی در اقتصاد و بهویژه در حوزه اقتصاد پولی، نظریه مقداری پول را معرفی کرد، آنگاه تفاوتهای این نظریه را با دیگر نظریات پولی در چارچوب نظریه مقداری پول مقایسه کرد. اصول روانشناسی فوق عبارتاند از: اصل موروثی، اصل نسبیتی زمان، و اصل منطقی.
1-اصل موروثی[2]: تقاضای واقعی پول در هر دوره، تابعی از میانگین وزنی نرخهای رشد درآمد ملی اسمی است.
2-اصل نسبیتی[3]: با عنایت بهوجود دو مقیاس زمانی فیزیکی و روانشناختی، مقیاس زمانی روانشناختی تابعی از مقیاس زمانی فیزیکی میباشد؛ بهطوری که اگر بیانگر مقیاس زمانی روانشناختی و t مقیاس زمانی فیزیکی باشد، رابطه زیر برقرار است:
(1-1)
به عبارت دیگر درک ذهنی افراد از زمان، تابعی از واقعیت فیزیکی زمان است.
3-اصل منطقی[4]: تقاضای واقعی پول، تابع لاجیت (لجیستیک)[5] از میانگین وزنی نرخ رشد درآمد ملی اسمی است.
نتایج حاکی از این است که در هر زمان معین، یک رابطه نسبی بین سطح قیمتها و مقدار پول برقرار است. اما ضریب این نسبت ثابت نیست، بلکه مقدار آن در هر زمان به نرخهای رشد مخارج اسمی کل
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-07-02] [ 08:02:00 ب.ظ ]
|