تامین می شود. اغلب اقلامی كه از شركت های دیگر خریداری می شوند، بخش ریسك بالای پروژه هستند وقتی كه پروژه به پایان می رسد، مدیر پروژه برآورد میکند كه چه اشكالی در اجرای پروژه اتفاق افتاده است واغلب در می یابد آنچه كه در اجرای پروژه تأثیر منفی گذاشته، همان كاری بوده كه برای انجام آن با شركتهای دیگر پیمان یا پیمان های فرعی بسته اند. در جمهوری اسلامی ایران نیزدر برنامه تعیین شده چهارم و پنجم توسعه، حجم زیادی از سرمایه گذاری،بیش از 100 میلیارد دلار به پروژه های احداث صنایع مختلف اختصاص یافته است. برون سپاری بخش عمده ای از این فعالیتها را تشكیل می دهدكه میتوانند نقش بسزایی در موفقیت این پروژه ها داشته باشند. مدیریت تداركات میتواند به عنوان یك ابزار قوی جهت رسیدن به اهداف باشد. پروژه هرچه پیچیده تر باشد،پر چالش تر خواهد بود وكار بیشتری برای اجرا به خارج از شركت فرستاده می شود و این كار ریسك هایی را بهمراه دارد. برای جلوگیری از خسارات وتلفات ناشی ازاین ریسكها، رویكرد سیستماتیك به مقوله مدیریت ریسك تداركات ضروری به نظر میرسد.

1-2 بیان مسئله

مدیریت ریسک یک روش فعال و پویش گرانه است که به سوالات زیادی پاسخ می‌دهد. در واقع مدیریت پروژه پیشامدهای  محتمل مختلف هر بخش کاری را مطرح کرده، تأثیرات انجام رخداد را بررسی کرده و در نهایت پاسخی منطقی برای آنها اتخاذ می‌نماید تا بدین وسیله بر اهداف پروژه تأثیر مثبت بگذارد. پر واضح است که وقایع پیش بینی نشده‌ای که طبق تعریف ریسک نامیده می‌شوند؛ در طول دوره عمر پروژه رخ داده و برخی از آن‌ها می‌توانند آسیب‌های جدیدی به پروژه وارد نمایند؛ بنابراین نظریه مدیریت ریسک به عنوان تکنیکی در مقابل رخدادهای غیرقابل پیش بینی و کنترل  مطرح می‌شود. [1]

این پروژه قرار است در زمینی به مساحت 9717 هکتار در فاصله 12 کیلومتری خرامه با ظرفیت تولید روزانه 3300 تن سیمان و با هزینه ای بالغ بر 500 میلیارد تومان احداث شود.روزانه می‌تواند حدود چهار هزار تن سیمان در نمونه‌های مختلف را تولید کند. ماشین‌آلاتی که در کارخانه جدید استفاده می‌شود جدیدترین ماشین‌آلات روز دنیا هستند که از پیشرفته‌ترین تجهیزات لازم به‌ویژه در بخش جلوگیری از آلودگی برخوردار هستند که مورد تأیید سازمان محیط زیست استبودجه مورد نیاز اجرای پروژه از فروش زمین کارخانه موجود و نقدینگی کارخانه و قسمت دیگری را از طریق تسهیلات ارزی و ریالی بانک ها به عنوان اعتبار مورد نیاز برای اجرای این پروژه تامین می شود.

در اغلب اوقات تصمیم گیری در مورد خریدیا ساخت به عنوان راهبردی جهت کاهش ریسک بکار می‌رود. برای مثال، یک کار داخلی با ریسک بالا ممکن است برای جلوگیری از ریسکهای احتمالی شکست در کار داخلی، از یک شرکت بیرونی تهیه شود. گاهی کارهای با ریسک بالا ومهم با امید به اینکهیک منبع موفق باشد عمدتاً به دو روش خرید و ساخت صورت می گیردیا از دو فروشنده تهیه می‌شود. راهبردکاهش ریسک معمولاً نیاز به سرمایه گذاری زود هنگام دارد. [2]

ریسک‌های مربوط به یک پروژه مانند توسعه داخلییا تدارکات خارجییک قطعه حیاتی، شاید به سه محدوده سنتی مدیریت پروژه تقسیم شود که اغلب با عنوان قیود سه گانهپروژه از آنها یاد می‌شود[2]

 

ریسک‌های مربوط به امور فنی، کیفی، یا عملکرد:

یعنی احتمال اینکه اقلامی که تولیدیا تدارک می‌شود در یک سطح مورد نیاز پروژه کار نکند،

بدون شک ریسکهای فنی مهم‌ترین آن‌ها برای موفقیت هر پروژه هستند.

اگر یک قطعه حیاتی کار نکند تأثیر زیان آوری بر موفقیت هر پروژه‌ای خواهد داشت، ریسک‌های فنی اغلب نقش متوقف کننده اجرا را دارند و باید تصحیح شوند. [2]

ریسک‌های مرتبط با عملکرد فرآیند زمانبندی:

یعنی احتمال اینکه اقلام حیاتی مورد نیاز پروژه در چارچوب زمانی مورد نیاز در دسترس نباشد ویا اینکه ریسکهای فنی سبب وارد آمدن تأثیر زیان آوری بر زمانبندی پروژهشوند بسته به شرایط، ریسک‌های زمانبندی ممکن است دارای شدت و ضعف باشند. ریسک‌های زمانبندی از نظر بحرانی بودن در درجه دوم ودرست بعد از عملکرد فنی هستند. [3]

ریسک‌های مرتبط با عملکرد هزینه:

 

یعنی احتمال اینکه اقلام حیاتی از میزانی که تخمین زده شدهیا حتی در دسترس پروژه فراتر باشد وریسکهای فنییا مرتبط با زمانبندی تأثیر زیان آور بر هزینه‌های زیر پروژه‌ها بگذارند. از این سه دسته ریسکها، ریسک‌های مرتبط با هزینه کم اهمیت‌ترین ریسکها هستند. [4]

هر سه دسته ریسکها چنان با یکدیگر مرتبط هستند که نتایج نامطلوب در هر یک از این سه محدوده ریسک احتمالاً تأثیر زیان آوری بر هر یک از دو محدوده دیگر خواهند گذاشت. مطمئناً از نظر اهمیت، عملکرد فنی بر دو ریسک مرتبط با زمانبندی وهزینه اولویت دارد. به هر حال محدودیت در بودجه، یا کوتاه بودن بیش از حد زمانبندی می‌تواند تأثیر زیان باری بر عوامل عملکرد فنی ویا کیفی داشته باشد. [4]

یکی ازنقشهای عمده ی انجام شده توسط یک مدیرپروژه مدیریت ریسک یک پروژه است این وظیفه ناکارآمد خواهد بود اگرمدیریت ریسک پروژه ازآغاز پروژه انجام نشده باشد که این روشی جهت مدیریت ریسک موثر وکارآمد به عنوان یک روش مناسب و منظم که مهمتر ازهمه به دانش و تجربه نیازدارد. این رساله به مشکلات مدیریت ریسک درپروژه های ساختاری با استفاده ازروش مبتنی بردانش می پردازد.

در این پژوهش ابتدا عوامل تاثیر گذار برتداركات پروژه شناسایی میشوند ودر قالب شش دسته زیر طبقه بندی میشود :

1) ریسكهای تامین كننده

2)ریسكهای حمل ونقل

3) ریسكهای محیط خارجی

4) ریسكهای كارفرما

5)ریسكهای پیمانكاران

6)ریسکهای مشاور

وسپس میزان اثر گذاری و احتمال وقوع ریسكهای شناسایی شده بر اهداف پروژه از طریق تاثیر بر هزینه،زمان وعملكرد كیفی پروژه مورد ارزیابی قرار میدهیم.

این مطلب را هم بخوانید :

چرا زی‌زی‌گولو این‌قدر محبوب بود؟ ریسكها شناسایی شده تجزیه و تحلیل ، اولویت بندی شده و جهت مدیریت نمودن در اختیار مدیران پروژه قرار داده میشود تا از نتایج آن در راستای اهداف پروژه استفاده شود .

برای تجزیه و تحلیل داده ها از  تصمیم گیری  چند معیاره و همچنین برای  کمی نمودن و میزان تاثیر ریسک و احتمال وقوع استاندارد مدیریت پروژه (PMBOK) استفاده  کنیم.

روش TOPSIS که یکی از روشهای جبرانی در تصمیم گیری چند شاخصه است به منظور رتبه بندی گزینه ها انتخاب شده و مورد استفاده قرار می گیرد. برای این منظور تجزیهو تحلیل مدل در دو حالت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...