گرایـش: ” روانشناسی تربیتی”

 

عنـوان:

تأثیر قصه گویی بر علائم رفتار لجبازی ـ نافرمانی کودکان

 

استـاد راهنمـا:

دكتـر مهنـاز استکـی

 

استـاد مشـاور:

دكتـر افسانـه قنبـری پنـاه

 

تابستـان 1393

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                        صفحه

فصل اول : کلیات پژوهش

1-1-  مقدمه. 1

1-2- بیان مسئله. 5

1-3- اهداف پژوهش…. 9

1-4- ضرورت موضوع پژوهش…. 10

1-5- فرضیه پژوهش…. 13

1-6- تعریف متغیرهای پژوهش…. 13

1-6-1- متغیر مستقل : قصه درمانی.. 13

1-6-2- متغیر وابسته : اختلال لجبازی – نافرمانی کودک (ODD) 14

فصل دوم : مرور پیشینه

2-1- مقدمه. 15

2-2- بخش اول اختلال لجبازی – نافرمانی.. 15

2-2-1- اختلال لجبازی- نافرمانی کودکی.. 15

2-2-2- همه گیر شناسی.. 21

2-2-3- ملاحظات تشخیصی و ویژگیهای بالینی.. 24

2-2-4- تشخیص افتراقی.. 28

2-2-5- ویژگیها و اختلال های توأم. 30

2-2-6- بررسی های آسیب شناختی و آزمایشگاهی.. 31

2-2-7- سیروپیش آگهی.. 31

2-2-8- سبب شناسی.. 32

2-2-9- سازوکارهای شناختی رفتاری.. 34

2-2-10- درمان. 39

2-3- بخش دوم : قصه ، جایگاه و کابردهای بالینی آن. 42

2-3-1- اهداف ادبیات کودکان. 42

2-3-2- روند رشد ادبیات کودکان در جهان. 43

2-3-3- قصه و اهمیت آن. 44

2-3-4- نقش قصه در رشد عاطفی ، اجتماعی و شناختی کودک… 47

2-3-5- معیارهای مورد توجه قصه گو برای انتخاب قصه. 52

2-3-6- نکات مورد توجه قصه گو در حین قصه گویی.. 53

2-3-7- ویژگی های قصه در فرآیند قصه درمانی.. 54

2-3-8- رویه های قصه درمانی.. 55

2-3-9- قصه گویی به عنوان یک راهبرد درمانی.. 62

2-3-10- قصه در خانواده درمانی.. 65

2-3-11- قصه پردازی در روان درمانی کودک… 68

2-3-12- قصه درمانی به شیوه گروهی.. 69

2-3-13- قصه در رویکردهای نظری روان درمانی.. 72

2-3-14- روان تحلیل گری.. 73

2-3-15- روان شناسی فردی (آدلری ) 75

2-3-16- شناخت درمانی.. 76

2-3-17- رفتار درمانی.. 77

2-3-18- پیشینه پژوهش…. 79

فصل سوم : روش شناسی پژوهش

3-1- مقدمه. 88

3-2- جامعه آماری.. 89

3-3- نمونه و روش نمونه گیری.. 89

3-4- ابزار اندازگیری.. 90

3-5- پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4. 90

3-6- اجرا و نمره گذاری پرسشنامه CSI-4. 90

3-6-1- نمره گذاری براساس نمره برش غربال شده 91

3-6-2- نمره گذاری بر اساس شدت نشانه های مرضی.. 91

3-6-3- چگونگی نمره گذاری پژوهشگر. 91

3-7- پایایی و اعتبار پرسشنامه در 4  CSI- 92

3-8- وسایل لازم برای قصه درمانی.. 94

3-9- طرح درمانی و شرح مختصر جلسات… 95

3-10- روش تحلیل داده ها 105

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده­ها

4-1- مقدمه. 106

4-2- مفروضات تحلیل کوواریانس…. 108

4-3- فرضیه‌‌ی پژوهش…. 113

فصل پنجم : بحث و نتیجه­گیری

5-1- بحث و نتیجه گیری.. 115

5-2- محدودیت های پژوهش…. 116

5-3- پیشنهادها 117

5-3-1- پیشنهادهای پژوهشی.. 117

5-3-2- پیشنهادهای کاربردی.. 118

منابع و مآخذ

منابع فارسی.. 122

منابع انگلیسی.. 126

پیوست­ها

پیوست ها 130

 

 

 

فهرست جداول

عنوان                                                                                                                        صفحه

جدول (4-1) نتیجه اجرای پرسشنامه CSI-4 مربوط   به متغییر لجبازی-نافرمانی گروه های آزمایش و کنترل  107

(جدول4-2 ) خلاصه نتایج مفروضه یکسانی شیب رگرسیون بین متغیر گروه ها و پیش آزمون  108

جدول (4 -3 ) شاخصه‌های آماری برای محاسبه آزمون کالموگروف اسمیرنف (مفروضه نرمال بودن توزیع داده‌ها) 110

جدول (4 -4 ) شاخصه‌های آماری برای محاسبه آزمون لوین (مفروضه برابری واریانس‌ها) 111

جدول(4- 5) خلاصه نتایج مفروضات تحلیل کوواریانس…. 112

جدول (4- 6) خلاصه نتایج آزمون تحلیل کواریانس…. 114

 

فهرست نمودارها

عنوان                                                                                                                        صفحه

نمودار (4-1) میانگین پیش آزمون و پس آزمون لجبازی و نافرمانی در هر دو گروه 108

نمودار(4-2) شیب رگرسیون. 109

نمودار (4-3)  نتایج مربوط به برابری واریانس‌ متغیر لجبازی – نافرمانی در پیش آزمون و پس آزمون  111

نمودار(4-4) مفروضه خطی بودن رابطه بین پیش آزمون و پس آزمون تحلیل کوواریانس…. 112

(نمودار4- 5) میانگین تعدیل شده پس از حذف اثر پیش آزمون بر پس آزمون. 113

 

این مطلب را هم بخوانید :

 

فصل اول

کلیات پژوهش

 

1-1-  مقدمه

امروزه اگرچه شاهد علاقه زیادی در زمینه مراقبت و درمان کودکان مبتلا به اختلال رفتاری هستیم ، اما این امر در حوزه بهداشت روانی پدیده ای نسبتا جدید است ، آغاز توجه به بهداشت روانی کودک را، به وضوح تنها تا مدتی قبل از اوائل قرن بیستم می توان ردیابی کرد . البته مدت زمانی هم طول کشید که در راهنماهای تشخیص اختلال روانی ، فصلی هم به اختلال های روان شناختی و الگوهای ناسازگارانه رفتار کودکان و نشانه شناسی آنان اختصاص یافت . امروز در سایه مطالعات علمی ، دانش ما درباره مشکلات دوره کودکی به طور روز افزون در حال افزایش است . شیوه های مطالعه علمی ، دنیایی از یافته ها و البته سوالهای بیشتر را پیش روی ما گشوده است . این یافته ها طبقه بندی های قبلی را اصلاح می کند ، بسط می دهد و دسته بندی های جدیدی را اضافه می نماید (موریس[1] و کراتوچویل [2] ،ترجمه نائینیان1389 )

براساس DSM-V[3] جدیدترین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی پانزدهمین طبقه  تشخیصی شامل :

اختلال لجبازی- نافرمانی ، اختلال انفجاری متناوب ، اختلال سلوک ،اختلال شخصیت ضد اجتماعی،آتش افروزی، دزدی بیمارگون وسایر اختلالهای در هم گسیخته خاص و غیر خاص ، کنترل تکانشی و سلوک می باشد. ( راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی ؛2013 )

اغلب کودکان به ویژه در نوجوانی یک دوره منفی گرایی و نافرمانی و نافرمانی خفیف را پشت سر می گذارند و اغلب والدین از خصومت یا جر و بحث کردن های گاه و بی گاه فرزندانشان شاکی هستند . اما اگر چنین رفتارهایی بیشتر اوقات وجود داشته باشند ، چه پیش می آید ؟ کودکان و نوجوانان دارای اختلال لجبازی ـ نافرمانی ، الگوی رفتاری منفی ، خصمانه و نافرمان نشان می دهند که به مشکلات خانوادگی یا تحصیلی مهمی منجر می شود . این اختلال از تمرد و نافرمانی معمولی کودکی و نوجوانی خیلی شدیدتر است . کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال ، بارها از کوره در می روند ، جرو بحث می کنند ، از انجام دادن آنچه به آنها گفته شده خودداری می کنند و عملا دیگران را می رنجانند . آنها زود رنج ، ناراحت وستیزه جو ، مغرور و حق به جانب هستند . آنها به جای اینکه خودشان را علت مشکلاتشان بدانند ، دیگران را سرزنش می کنند یا اصرار دارند که آنها قربانی شرایط هستند . برخی از کودکان که به این صورت رفتار می کنند ، بیشتر با والدینشان مقابله می کنند  تا با غریبه ها ، اما اکثر آنها در هر زمینه ای مشکل دارند .رفتار آنها در عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی شان طوری اختلال ایجاد می کند که احترام معلم ها و دوستی همسالانشان را از دست می دهند . این شکستها باعث می شوند که آنها احساس بی کفایتی و افسردگی کنند (هالجین[4]، و کراس [5] ترجمه سید محمدی ، 1391 )

اولین نشانه های اختلال لجبازی – نافرمانی معمولاً در سالهای پیش از دبستان ، و به ندرت دیرتر از سنین نوجوانی ظاهر می شود . پسرها بیشتر از دخترهای هم سن ، به این اختلال دچار می شوند ، اما بعد از بلوغ این اختلال به طور برابر در دخترها و پسرها شایع است . در برخی موارد اختلال لجبازی –نافرمانی به اختلال سلوک تبدیل می شود . در واقع اغلب کودکان دارای اختلال سلوک سابقه لجبازی و نافرمانی دارند .

با این حال ، همه کودکان دارای اختلال لجبازی –نافرمانی به سمت رفتارهای اخلالگرانه جدی تر که با اختلال سلوک همراه هستند پیش نمی روند (لاهی [6] و همکاران ، 1992 )

به موازات پژوهشهای گسترده ، که به شناخت و آگاهی بیشتر درباره انواع ، نشانه ها ، عوامل زمینه ساز و تمیز بین اختلال های رفتاری کودکان انجامیده ، حجم مطالعات در مورد

 درمان روان شناختی آنها نیز به سرعت در حال افزایش است .روش های منتج از سیستم های نظریه ای اولیه (روان تحلیل گری ، رفتارگرایی ، سیستم های خانواده و نظریه های مربوط به رشد ) مدام در حال نوپردازی و اصلاح و تعدیل هستند . در کنار آن ، هر روز چشم اندازهای جدیدتری در برابر روان درمانی کودک گشوده می شود . مرور ادبیات اخیر ، کاربرد و اثر بخشی رویکردهایی مثل روان تحلیل گری و درمان شناختی رفتاری کودک و همچنین دامنه وسیعی از درمان هایی مثل هنر و موسیقی را نشان می دهد . در بین درمانهای موجود ، اغلب تالیفات روی بازی درمانی و کاربرد قصه ها در درمان کودکان تمرکز دارند (اسکورزلی [7]، گلد [8] 1999)

استفاده از بازی درمانی به عنوان یک فن ، به نهضت روان تحلیل گری و به کارهای آنافروید [9]و ملانی کلاین [10] در درمان کودکان بر می گردد . (لندرث[11]، ترجمه آرین ، 1390 )

کاربرد درمانی قصه نیز ، ریشه در تفکرات روان تحلیل گری دارد و با کارهای میلتون اریکسون[12] آغاز شد (کارلسون [13]2001) اریکسون درجلسات درمان ، قصه هایی را متناسب با موقعیت روانی مراجع برای او نقل می کرد و اعتقاد داشت که با بازگویی قصه ها ، نیروهای سازنده و مثبت ، ناخودآگاه مراجع را برای او قابل دسترس می سازد .

بتلهایم[14] و گاردنر[15] نیز بعد ها به کاربرد قصه ، به عنوان ابزار درمانی پرداختند . قصه ها اگرچه در روان درمانی بزرگسالان نیزمورد استفاده قرار می گیرند ، به دلیل هماهنگی ویژه ای که با جهان کودکی دارند ، به طور گسترده تری می توانند در روان درمانی کودکان به کار گرفته شوند . قصه ها فرصت همانند سازی با شخصیت ها ، برون سازی تعارضها و تخلیه هیجانها و کسب بینش را به کودک می دهد(اریکسون ، ترجمه قراچه داغی ، 1386)

مرور ادبیات پژوهشی نشان می دهد که درمانگران کودک ، قصه و قصه گویی را چه در زمینه بازی درمانی و چه به طور مستقل ، هم برای درمان (کودکان دچار سو استفاده جنسی ، دارای اختلال های یادگیری ، مبتلا به ناتوانی های هیجانی و . . . )و هم آموزش مهارت های خاص (مهارت حل مسئله، مهارتهای خود تنظیمی ، شناخت احساسات ، کنترل پرخاشگری و . . . ) به کار گرفته اند .

 

1-2- بیان مسئله

اگرچه رفتار مقابله ای و سرپیچی ، مخصوصا” در میان کودکان پیش دبستانی ممکن است رفتار هنجاری محسوب شود ، گروهی از کودکان رفتارمقابله ای را چنان فراوان و با شدت نشان می دهند که تشخیص اختلال لجبازی – نافرمانی اجتناب ناپذیر است . همان طور که در چاپ پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی DSM-V تعریف شده است ، اختلال لجبازی ، نافرمانی و الگوی عود کننده ای از رفتار منفی کارانه ، نافرمانی ، سرکشی و خصم آلود در برابر اشخاص صاحب قدرت می باشد .

برای اینکه کودک ملاکهای تشخیص اختلال لجبازی – نافرمانی را دریافت کند ، باید دست کم چهار رفتار از رفتارهای زیر را حداقل در طول یک دوره 6 ماهه نشان دهد 1-لجبازی ، 2-جروبحث با بزرگسالان ، 3-امتناع از اطاعت کردن از درخواستها یا اوامر بزرگسالان 4-آزار عمدی مردم         5-سرزنش کردن دیگران 6-زودرنجی در برابر دیگران 7-خشمگین شدن و رنجیدن یا غرض ورزی 8-انتقام جویی. (چاپ پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی ،2013)

علاوه بر این ، اختلال لجبازی – نافرمانی تنها زمانی تشخیص داده می شود که این رفتارها با فراوانی بیشتر از آنچه معمولا در میان کودکان دارای سن وسطح رشدی یکسان دیده می شود ، رخ دهند و به کارکرد اجتماعی ، تحصیلی یا شغلی آسیب رسانند . با این حال ، اگر ملاکهای اختلال سلوک نیز وجود داشته باشند یا رفتارهای مقابله ای تنها در طول دوره اختلال خلقی یا روان پریشی ظاهر شوند، اختلال لجبازی – نافرمانی تشخیص داده نمی شود . (انجمن روان پزشکی آمریکا 1994)

شیوع کنونی اختلال لجبازی –نافرمانی ، در دامنه شیوع 1% تا 11%  جمعیت قرار دارد. با متوسط براورد شیوع حدود 3/3 % میزان اختلال نافرمانی مقابله ای ممکن است متفاوت باشد بسته به سن و جنس کودک.به نظر میرسد شیوع این اختلال ،قبل از نوجوانی در مردان  تا حدودی بیشتر از زنان است( 1: 4/1 ). (چاپ پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی ،2013)

به علاوه ، اختلال لجبازی ـ نافرمانی نوعا” در اوایل کودکی شکل می گیرد و رفتارهایی که مشخصه این اختلال هستند (مانند نافرمانی ، خصومت ، جرو بحث ) معمولا تا 6سالگی ظاهر می شوند (فریک و همکاران ، 1993) از آنجا که رفتارهای نافرمانی و خصمانه که مشخصه اختلال لجبازی – نافرمانی هستند می توانند تشدید گردند و به رفتارهای ضد اجتماعی شدید تر تبدیل شوند ، شناسایی و درمان زودهنگام این اختلال می تواند در پیشگیری از پیدایش اختلال سلوک موثر باشد (تولان[16]ولوبر[17] ، 1992 )

این در حالی است که استفاده از قصه در چارچوب قصه گویی و قصه درمانی در سالهای اخیر به عنوان یکی از روش های بازی درمانی در متون پژوهشی مطرح شده است (آراد[18]2004)

از جمله آنکه شاپیرو[19]و راس[20] (2002) به اثر بخشی و شفابخش رویکردهای قصه ای در روابط درمانگر و بیمار اشاره کرده اند . محدودیت های شناختی کودکان به ویژه سنین پایین از یک سو و پایین بودن انگیزه انها برای مشارکت در فرایندهای درمانی از سوی دیگر ، استفاده از روش های درمانی مستقیم مانند درمان های شناختی – رفتاری را با مشکلاتی رو به رو کرده است . از این نظر به کارگیری رویکردهای قصه با توجه به این که هم نوعی بازی درمانی تلقی می شود (آراد، 2004) و هم نوعی روش آموزشی برای تغییر دادن شیوه های تفکر و رفتار کردن محسوب می شود (تریزنبرگ [21]ومگ گراث[22]، 2001) می تواند محدودیت های فوق را در روان درمانی کودکان کاهش داده و بر اثر بخشی فرایند درمان بیفزاید .

رویکردهای درمانی مبتنی بر قصه ، موجب تحریک ذهن و فعالیت خود اکتشافی کودکان می شود و توان بسیاری برای برانگیختن بینش و تغییر رفتار دارند . این نوع درمان می تواند الگویی برای غلبه بر مقاومت کودک ، یادگیری مفاهیم جدید و الگویی برای رفتار مناسب ارائه کند (زایپس [23] 1995 ، دیوینی [24] 1995 ) .

گسترش فرایند استفاده از قصه درمانی به ویژه قصه درمانی کودکان دارای اختلالات روانی از یک سو و مطرح شدن اختلال لجبازی – نافرمانی به عنوان یکی از اختلالات روانی برجسته ترکودکان و نوجوانان ، مسئله پژوهش حاضر را بر این دو متغیر یعنی قصه درمانی و اختلال لجبازی – نافرمانی متمرکز کرده است .

برهمین اساس ، پژوهش حاضر در نظر دارد تاثیر قصه گویی را به عنوان یک فن درمانی برروی کاهش نشانه های اختلال لجبازی – نافرمانی مورد بررسی قرار دهد .

قصه ها به راحتی در درون کودک راه می یابند و او را همراه خود به مراحل مختلف ماجرا برده و گزینه های رفتاری و نتایج حاصل را به وی نشان می دهند ، بنابراین به طور خاص و گسترده می توانند در روان درمانی کودکان به کار گرفته شوند (تامپسون [25]ورودلف[26] ترجمه طهوریان ، 1388 ).

فرض بر این است که : قصه پردازی خود کودک به او فرصتی می دهد که به جستجوی مسائل خود و برخورد با آنها در فضایی خیالی و امن و بدون محدودیت بپردازد (داویس [27]1989 به نقل از کارلسون ، 2001 )

کودک ،” قواعد خود ساخته ای” را براساس پیام استعاره ای قصه شکل می دهند که به جریانهای واقعی زندگی او تعمیم می یابند و رفتار کودک را هدایت خواهند کرد(هفنر [28]200) در این قالب درمانی لازم نیست که کودک به مشکلاتش اعتراف کند او می تواند شخصیت اصلی را ببیند که با مشکل مبارزه می کند ، به جستجوی گزینه های مختلف بر می خیزد و به راه حل مشکلات دست می یابد (داویس ، 1989 به نقل از کارلسون 2001)

با قهرمان داستان همانند سازی کرده و قالب رفتاری او را برای خود بر می گزیند. به عنوان مثال اغلب داستان ها شخصیتی را به تصویر می کشد که با یای نکره مشخص می شود : پادشاهی ، زنی ، مردی ، شاهزاده ای ، شوهری ، فرزندی و . . . به دلیل کلی بودن لفظ ، امکان همانند سازی با این شخصیت ها فراهم می گردد .

این جنبه عمومی پرسوناژهای داستانی به علت قابلیت تعمیم ، امکان جایگزینی شخصیت مخاطب داستان را فراهم کرده تا فرد به دور از هراس،دست به همانندسازی بزند (کریمی،1388) .

در این جریان ، کودک احساسات مختلف را تجربه کرده و در همان حال درباره آنچه که ممکن بود خود او در چنین مواقعی انجام دهد فکر می کند . کودک در فضای ایمن قصه به دور از اضطراب ، سرزنش و تنبیه ، با مقایسه وضعیت های موجود در قصه ، بازندگی واقعی خود به بینش و خودآگاهی دست می یابد (داویس ، 1989 به نقل از کارلسون 2001) این خوداگاهی می تواند مقدمه ای برای خود تنظیمی و خودکنترلی در کودک باشد .

قصه ها این فرصت را به کودکان می دهند که با شخصیت ها همانندسازی کرده ، تعارض ها را برون سازی ، هیجان ها را تخلیه کنند و به بینش نائل آیند (تبریزی ، 1374 )

بنابر کارکرد آشکارسازی غیر مستقیم نیازها و انگیزه های پنهان در قصه ، کودک از طریق مکانیزمهای مختلف دفاعی نظیر فرافکنی یا همانند سازی می تواند انگیزه ها و نیازهای سرکوب شده خویش را بشناسد و آنها را به شکل صحیح تری والایش کند . (کریمی1388).

با توجه به اینکه از یک سوشناسایی و درمان زود هنگام نشانه های لجبازی – نافرمانی بسیار اهمیت دارد و از سوی دیگرقصه می تواند به راحتی در درون کودک راه یابد، مسأله پژوهش حاضر این است که قصه درمانی چه تأثیری بر نشانه های لجبازی- نافرمانی در کودکان دارد ؟

[1]- Mourice

[2] -Cratochuile

[3] -Diagnostic And Statistical Manual Disorder (DSM)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...