1-1-مقدمه . 3

1-2-بیان مساله………………………………………………………………………………………………………………………………………… 5

1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق…………………………………………………………………………………………………………… 5

1-4-اهداف تحقیق .. 6

1-4-1-هدف کلی………………………………………………………………………………………………………………………………….. : 6

1-4-2-اهداف جزئی……………………………………………………………………………………………………………………………….. 6

1-4-5-سوابق تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………………… 7

1-6-سوالات  تحقیق .. 12

1-7- فرضیه های تحقیق .. 12

1-8-روش تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………….. 13

1-9-موانع و مشکلات تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………… 13

فصل دوم(ادبیات و پیشینه تحقیق)………………………………………………………………………………………………………… 14

2-1-مبحث اول-مفهوم جرم……………………………………………………………………………………………………………………… 15

2-1-1- گفتار اول-تعریف جرم در لغت……………………………………………………………………………………………………… 15

2-1-2-گفتار دوم-تعریف جرم در اصطلاح………………………………………………………………………………………………… 17

2-2-مبحث دوم-تعریف مجازات……………………………………………………………………………………………………………….. 20

2-2-1-گفتار اول-تعریف مجازات در لغت………………………………………………………………………………………………… 20

2-1-2- گفتار دوم-تعریف مجازات در اصطلاح………………………………………………………………………………………….. 21

2-3-مبحث سوم-مفهوم تدلیس…………………………………………………………………………………………………………………. 25

2-3-1-گفتار اول-تعریف لغوی………………………………………………………………………………………………………………… 25

2-3-2-گفتاردوم- تعریف اصطلاحی .. 26

2-3-مبحث سوم-مفهوم نکاح.. 29

2-3-1-گفتار اول-مفهوم لغوی نکاح…………………………………………………………………………………………………………. 29

2-3-2-گفتار دوم-معنای اصطلاحی نکاح…………………………………………………………………………………………………… 30

2-3-3-گفتار سوم-مفهوم حقوقی نکاح……………………………………………………………………………………………………… 31

2-3-4-گفتار چهارم-مفهوم فقهی نکاح……………………………………………………………………………………………………… 32

2-3-5-گفتار پنجم-اقسام نکاح…………………………………………………………………………………………………………………. 32

2-3-5-2-بند دوم-نکاح منقطع. 33

 

2-5-مبحث پنجم-جایگاه تدلیس در نظام های حقوقی مختلف……………………………………………………………………….. 34

فصل سوم(تحلیل فقهی جرم تدلیس در نکاح)…………………………………………………………………………………….. 39

3-1-مبحث اول-نگاه فقها به جرم تدلیس در نکاح………………………………………………………………………………………… 40

3-1-مبحث دوم-روایات فسخ نکاح و تدلیس………………………………………………………………………………………………. 42

3-3-مبحث سوم-موارد فسخ نکاح در فقه……………………………………………………………………………………………………. 45

3-4-مبحث چهارم-انواع شرط صفت و تخلف از صفت مشروط…………………………………………………………………….. 46

3-5-مبحث پنجم-تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت……………………………………………………………………………….. 47

3-6-مبحث ششم-حکم تدلیس در آرای فقیهان……………………………………………………………………………………………. 49

3-7-مبحث هفتم-فسخ نکاح در صورت عدم بکارت…………………………………………………………………………………….. 50

فصل چهارم(بررسی حقوقی جرم تدلیس در نکاح)…………………………………………………………………………….. 52

4-1-مبحث اول-جایگاه تدلیس…………………………………………………………………………………………………………………. 53

4-2-مبحث دوم-بررسی جرم تدلیس در نکاح در حقوق ایران .. 54

4-3-مبحث سوم-عنصر مادی تدلیس………………………………………………………………………………………………………….. 62

4-4-مبحث چهارم-عنصر روانی تدلیس …. 66

4-5-مبحث پنجم-اثر حقوقی تدلیس …. 66

4-6-مبحث ششم-تدلیس ثالث………………………………………………………………………………………………………………….. 74

4-7-مبحث هفتم-تدلیس در باکره نبودن زوجه…………………………………………………………………………………………….. 79

4-9-مبحث نهم-شرکت در جرم تدلیس در نکاح .. 83

4-10-مبحث دهم-معاونت در جرم تدلیس در نکاح……………………………………………………………………………………… 84

4-11-مبحث یازدهم- تعدد جرم تدلیس در نکاح…………………………………………………………………………………………. 85

4-12-مبحث دوازدهم- موقعیت تدلیس در نکاح از نظر مطلق و مقید بودن………………………………………………………. 86

3-14-مبحث چهاردهم-تعویق صدور حکم جرم تدلیس در نکاح……………………………………………………………………. 88

3-15-مبحث پانزدهم-تعلیق اجرای مجازات جرم تدلیس در نکاح…………………………………………………………………… 89

4-16-مبحث شانزدهم-توبه مجرم در جرم تدلیس در نکاح…………………………………………………………………………….. 89

4-17-مبحث هفدهم-عفو جرم تدلیس در نکاح……………………………………………………………………………………………. 91

4-18مبحث هجدهم- مرور زمان جرم تدلیس در نکاح.. 92

4-19-مبحث نوزدهم-تسبیب و مباشرت در جرم تدلیس در نکاح…………………………………………………………………….. 93

فصل پنجم(نتیجه گیری و پیشنهادها)…………………………………………………………………………………………………….. 94

این مطلب را هم بخوانید :

 

5-1-نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………………………. 95

5-2-پیشنهادات………………………………………………………………………………………………………………………………………… 109

فهرست منابع……………………………………………………………………………………………………………………………………………… 113

 

نشانه های اختصاری

ق.ا.ج.ا.ا. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

ق.آ.د.ک. قانون آیین دادرسی کیفری

ق.آ.د.د.ع.ا.ک. قانون آیین دادرسی عمومی و انقلاب در امور کیفری

ق.آ.د.م. قانون آیین دادرسی مدنی

ق.آ.د.ک.ف. قانون آیین دادرسی کیفری فرانسه

ق.م. قانون مدنی

ق.م.ا. قانون مجازات اسلامی

ق.م.ف. قانون مجازات فرانسه

ق.م.م. قانون مسئولیت مدنی

ق.م.ع. قانون مجازات عمومی

ا.ح.ق. اداره کل حقوقی و تدوین قوانین قوه ی قضاییه

ق. قدیم. آ.د.م قانون قدیم آیین دادرسی مدنی

 

چکیده

تدلیس، از جمله مباحث بحث‌برانگیز حقوق قراردادها است. در حقوق ایران، تدلیس را به «فریب دادن طرف قرارداد در انگیزه اصلی یا یکی از جهات تراضی» تعریف می‌کنند. در حقوق ما، تدلیس عیب اراده تلقی نمی‌شود، چون عیب اراده (رضا) منحصر به اکراه و اشتباه می‌باشد. در فقه، مشتبه ساختن حقیقت امر بر طرف مقابل، تدلیس تلقی می‌شود و با توجه به ضمانت اجرایی که برای تدلیس در نظر گرفته‌اند (خیار فسخ)، تدلیس عیب رضا تلقی نشده و ایراد عقد مبتنی‌بر قواعد فقهی مثل «قاعده لاضرر» یا «قاعده غرور» است. در حقوق انگلیس نیز، تدلیس عیب رضا به شمار نمی‌آید چون اصولا عقد، جنبه رضایی ندارد اما چون تدلیس سبب نقض حکم و وظیفه قانونی شده قرارداد را معیوب می‌سازد. براساس نتایج حاصل ازتحقیق، مخفی کردن عیوبی که یکی از همسران دارامی باشد یااظهار صفات کمالی که ندارد به قصد فریب دیگران و راضی ساختن وی تدلیس محسوب شده و موجب فسخ ازدواج می گردد . همچنین سکوت عمدی از عیب و نقص به قصد فریب طرف دیگر می تواند موجب تحقق تدلیس در ازدواج شود. متاسفانه قانون مدنی ایران در فصل ازدواج نامی از تدلیس نبرده است. اما درفقه امامیه از تدلیس صحبت شده و شرایط تحقق تدلیس و فسخ ازدواج به سبب ان بیان شده است. بااین وجود مصادیقی از تدلیس در جامعه ایران دیده می شود که باوجود شیوع آن حکم صریحی راجع به آن وجود ندارد. همانند تدلیس در صفت بکارت درحالی که می توان با مراجعه به سابقه فقهی مساله و رجوع به عرف درباره هریک از این موارد رویه واحدی اتخاذ نمود. مخصوصا” زمانی که شخص با سکوت عمدی خود راجع به عیب و نقصی که داراست یاصفت کمالی که ندارد، باعث گول خوردن طرف مقابل می گردد، تا گول خورده بتواند از حق خود دفاع کند و فریب دهنده را مجبور به جبران خسارات وارده بنماید. درصورتی که شخص گول خورده نخواهد یا نتواند نکاح را فسخ کند می تواند برای گرفتن خسارت به فریب دهنده مراجعه کند و فرقی نمی کند که فریب دهنده طرف عقد یا شخص ثالث باشد.

واژگان کلیدی:جرم،تدلیس،نکاح،حقوق،مجازات،فقه.

 

 

1-1-مقدمه

تدلیس به معنای فریب دادن و پنهان كردن واقع است. پس هرگاه فروشنده كالایی، برای فریفتن خریدار، وصفی موهوم را به كالای خود نسبت دهد یا عیبی را كه در آن است بپوشاند، در معامله تدلیس كرده است. بدین ترتیب در تدلیس نوعی تقلب و ریا وجود دارد و فرد فریبكار، بی اعتنا به شرافت شغلی و درستكاری متعارف، از اعتماد طرف معامله برای گول زدن او استفاده می كند. بر این مبنا گاه گفتن دروغ یا اظهاری نابجا سبب ایجاد حق فسخ قرارداد و یا معامله می شود و فرد دروغگو ملزم به جبران خسارت طرف معامله می شود. بدین جهت تدلیس در معامله با كلاهبرداری قرابت دارد.

چنانچه عمل فریبكارانه با استفاده از زبان دروغ، موجب هتك حرمت و یا ضرر و مكافات شود، عمل تدلیس به عنوان جرم كیفری قابل پیگرد قانونی است . در این فصل، سوءنیت خاص، در هدف و خواست مرتكب به تحصیل نتیجه، وجود دارد.

شایان ذكر است كه از دیدگاه فقها و حقوقدانان، هر كار فریبنده ای موجب تدلیس نیست. بسیاری از جلوه پردازی ها و ظاهرسازی های معمول در تجارت، مانند تزئین كالادر حد متعارف كه از نظر عقلاپسندیده است، موجب ضرر و زیان نمی شود. بازاریابی و گزافه گویی تجاری، تدلیس نیست، زیرا هدف فروشنده دسیسه و تقلب و كار وی نامتعارف نیست. ارتكاب اعمال فریبنده در صورتی موجب ثبوت ضرر می شود كه در طرف دیگر عقد، اثر سوء گذاشته و وی را به انعقاد آن وادار نماید. در حقیقت بازاریابی به آن دسته از فعالیت ها و عملكردهای تجاری و بازرگانی اطلاق می شود كه موجب تسهیل فرایند مبادله كالاو خدمات بین فروشنده و خریدار شود و بدین ترتیب تقاضا و خواست مشتری، در اثر عملكرد بازاریاب برآورده می شود. تبلیغ یكی از فعالیت های ویژه در تجارت است كه به تناسب شرایط فرهنگی و اجتماعی در جامعه مخاطب تاثیر می گذارد.در این مبحث، زبان واسطه ای است برای تبادل اطلاعات و هدایت. به لحاظ جایگاه ویژه خانواده و عقد نکاح و تأثیرات بسزای آن در افراد و اجتماع، حتی‌الامکان سعی شده است از انحلال آن ممانعت شود. بطوریکه شارع مقدس صرفاً در مواردی که ادامه نکاح برای یکی از زوحین موجب عسر و حرج و یا ضرر ناروایی بوده، انحلال آن را مجاز دانسته است. از جمله این موارد، فسخ نکاح به جهت تدلیس و تخلف از وصف در نکاح می‌باشد. نویسنده در پایان‌نامه حاضر، ابتدا به توضیح کلیاتی راجع به شرط صفت و تدلیس اقدام نموده و از آن‌جا که مهم‌ترین اثر تخلف از وصف و تدلیس در نکاح، تحقق خیار فسخ می‌باشد، به بررسی موارد فسخ عقد و سپس فسخ نکاح می‌پردازد. همچنین، به مطالعه شرط صفت در عقد نکاح، صور آن و زمان تخلف از شرط و پس از آن، عناصر و شرایط تحقق تدلیس و اطراف تدلیس در نکاح همت گمارده و آثاری که میان تخلف از وصف و تدلیس مشترک می‌باشد و آثار خاص را نیز مورد بررسی قرار داده است. به زعم نویسنده، بررسی قوانین و مقررات موضوعه و مداقه در منابع فقهی و حقوق راجع به تخلف از شرط صفت و تدلیس در نکاح نشان می‌دهد که تخلف از شرط صفت و تدلیس در نکاح مانند سایر وقایع حقوقی، دارای آثاری می‌باشد: از جمله مقنن در صورت وقوع تخلف از شرط صفت و تدلیس، به ذینفع اختیار فسخ عقد را می‌دهد و فسخ که یک ایقاع و با اراده ذوالخیار واقع می‌شود، موجب انحلال نکاح می‌شود. خیار فسخ در عقد نکاح برخلاف سایر عقود، قابل انتقال نیست؛ چون خیار فسخ در نکاح، قائم به زوجین می‌باشد و در این مورد، نکاح را نمی‌توان با سایر معاملات قیاس نمود. در صورت وقوع تدلیس، علاوه بر فسخ عقد، مدلس می‌تواند مطابق ماده یک قانون مسئولیت مدنی، خسارات مادی و معنوی ناشی از تدلیس را از مدلس مطالبه نماید. علی‌رغم جایگاه ویژه عقد نکاح در میان سایر عقود و تأثیرات بسزای انحلال آن در فرد و اجتماع، مقنن در مورد تخلف از شرط صفت، تنها به بیان حکمی کلی در ماده 1128 قانون مدنی بسنده نمود و در صورت تخلف از اوصاف، برای مشروط له قائل به خیار فسخ گردیده است. اطلاق این ماده با غرض شارع در محدود نمودن موارد انحلال نکاح و حفظ ثبات کانون خانواده، سازگاری ندارد؛ چون بر همین مبناست که فقها از تجویز خیار تخلف از شرط صفت، به صورت حکم کلی و به طور صحیح ابا داشته‌اند. به همین دلیل در اعمال این ماده، باید قصد و غرض زوجین احراز شود.

 

1-2-بیان مساله

از مهمترین نهادهای اجتماعی و از سنن الهی و فطری بشر امر ازدواج بوده واز مطالعه تاریخ این گونه استنباط میشود که این امر مورد توجه اعصار گذشته بشر نیز بوده است. این امردر کتب فقهی نیز مطرح و پیرامون فسخ نکاح به واسطه تدلیس ،مباحث متعددی مطرح شده است.از قبیل :شرائط تحقق تدلیس،تاثیر سکوت در تدلیس،حکم عامل تدلیس و… .بسیاری از فقها به استناد روایات ،قائل به حق فسخ به واسطه تدلیس در عقد ازدواج شده اندواز فسخ به دلیل تخلف صفت مشروط در نکاح نامی نبرده اند،برخی از آنان پس از ذکر موارد تدلیس ،به صفاتی مانند بکارت اشاره نموده اندو نوشته اند،اگر شروط مزبور در عقد به صورت شرط لحاظ شود،در صورت تخلف سبب حق فسخ می گردد ،برخی از فقها نیز تدلیس را به طور مطلق موجب فسخ ندانسته اند،بلکه در صورت وجود اشتراط صفت قائل به حق فسخ شده اند.به جهت اهمیت موضوع قانونگذار نیز این مسئله را در ابعاد مختلف حقوقی و کیفری مورد حمایت قرار داده است.تا آن جا که در بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی اموری که موجب تزلزل و یا انحلال کانون های خانوادگی میشود را  با عنوان جرائم بر ضد حقوق و تکالیف خانوادگی جرم انگاری نموده است.

 

1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...