چکیده : 1

فصل اول. 2

کلیات تحقیق.. 2

1-1 مقدمه : 3

1-2 بیان مسئله: 8

1-4 اهداف تحقیق : 9

1- 5 سؤالات تحقیق: 10

1-6  فرضیه های تحقیق : 10

1-7  نوع تحقیق: 10

1-8  محدودیتهای تحقیق: 10

فصل دوم. 12

واژه مثل در لغت و اصلاح و کاربرد آن. 12

2-1 واژه مثل در لغت واصطلاح. 13

2-2 واژه حکمت در لغت واصطلاح وتفاوت آن با قبل: 16

2-3 پیشینه امثال عربی: 18

2-4 پیشینه امثال فارسی: 19

2-5 همانندی های دو زبان عربی وفارسی: 21

2-6 مثل، آینه موضوعات اجتماعی : 22

فصل سوم. 24

روش تحقیق.. 24

3-1  روش تحقیق.. 25

3 – 2  روش و ابزار اطلاعات.. 27

فصل چهارم. 29

تطبیق و تحلیل دویست مثل عربی با مثلها و حکمتهای رایج در زبان فارسی.. 29

4-1تطبیق و تحلیل دویست مثل عربی با مثلها و حکمتهای رایج درز بان فارسی.. 30

4-2 تحلیل  تحقیق.. 93

فصل پنجم. 101

نتایج کلی تحقیق.. 101

 

5-1 نتایج کلی تحقیق.. 102

5-2 پیشنهادات وتوصیه ها: 103

«فهرست منابع و مآخذ عربی». 104

«فهرست منابع و مآخذ فارسی». 105

چکیده انگلیسی.. 107

چکیده :

موضوع این تحقیق مقایسه ضرب المثل های عربی و فارسی و کشف نقاط مشترک آنها می باشد .همچنین به پیشینه جمع آوری امثال عربی وفارسی هم اشاره ای شده است.اشتراک در مضامین و حتی الفاظ برخی ضرب المثل ها در این دو زبان نشان می دهد که در این زمینه تحقیق های شایانی صورت پذیرفته است.

با مقایسه و تطبیق ضرب المثل های دو زبان فارسی وعربی می توان میزان اشتراکات فرهنگی این اقوام را شناخت و موجبات نزدیکی بیش از پیش آنها را فراهم کرد. همچنین شناخت امثال اقوام و مقایسه آنها با یکدیگر باعث تقارن بیشتر فرهنگی گشته وزمینه مساعد را جهت همکاری های مختلف را فراهم می سازد.

 

واژگان کلیدی:

 امثال، مثل، فرهنگ، زبان عربی و زبان فارسی

مقدمه :

وتلِکَ الَامثالُ نَضْرُبِها لِلنّاسِ لَعَّلهُم یَتْفَکَّرونَ (قرآن مجید :سوره حشر، آیه 21)

و این مثَلها را براى مردم مى‏آوریم شاید بیندیشند.

وَیَضِربُ اللهُ الَامثالِ للنّاسِ لَعَلَّهُم یَتَذَکَّرونَ (قرآن مجید :سوره ابراهیم، آیه 25 )

و خدا مَثَلها را براى مردم مى‏زند، شاید كه آنان پند گیرند.

اِنَّ اللهَ لا یَستَحی اَن یَِضْرِبَ مَثلاٌما بَعُوضَةً فَما فَوقَهَا(قرآن مجید :سوره بقره،آیه 26) خدا از اینكه به پشه و یا كوچكتر از آن مثل بزند شرم نمى كند.

 

اگر حرفی برای گفتن نداری سخنان گذشتگان را بیان کن.

ضرب المثل ها بخش مهمی از فرهنگ عامه یا فولکور هر ملتی را تشکیل می دهد و رکن اصلی، قدر مسلم حتی جزءٍ لاینفک زبانها و فرهنگهای مختلف می باشند و آنرا از قدیمی ترین آثار ادبی فکر انسان دانسته اند که در شناسایی اعتقادات و آداب ورسوم ومعشیت واقتصاد جوامع بشری نقش بسزایی داشته ودارند واز گنجینه های ادبیات عامیانه هر قوم و قبیله ای به حساب می آیند و سرشار از پند و اندرز هایی هستند که از نیاکان به ارث برده ایم. مجموعه امثال وحکم گنجینه ای است که در طول تاریخ هر زمانی بر اثر تجارب بسیار نسلهای حاصل شده لذا فراگیری آن موجب آشنایی با افکار وعقاید و در کل فرهنگ پیشینیان است.

گویا نیاکان انسانهای امروزی، ضرب المثلها را چون میراثی به جای گذاشته اند تا ابنای خود را از تجارب ونصایح خود بهره مند سازند.(آق آقابای، امثال وحکم دیوان لغات ترک،ص1)

امثال و حکم از ارکان اصلی واساسی  هرزبان است که باری از سنتها و آداب و رسوم وتاریخ ومنش یک ملت را به دوش می کشد. در حقیقت حاصل آزمونها،ذوقها بینش ها  در قالب مثل به کوتاه ترین و فشرده ترین شیوه ارائه می شود.
(خضرایی ،1383،ص18)

فرهنگ رسمی هر کشوری برگرفته از فرهنگ شفاهی وعامه مردم آن سرزمین است. آنچه امروز به عنوان شاهکارهای ادبی وهنری به ما رسیده است، روزگاری به

این مطلب را هم بخوانید :

 صورت پراکنده بر زبان نیاکان ما جاری بوده آنها را نسل به نسل به صورت شفاهی از یکدیگر فراگرفته وبه آیندگان منتقل کرده اند. درحقیقت بزرگان ادب ایران و دیگر کشورهای جهان مانند فردوسی ،سعدی،حافظ،هومر شکسپیر با تأثیرپذیری از همین فرهنگ مردم توانسته اند آن گنجینه فرهنگ انسانها را فراهم سازند وبا ذوق واندیشه ی تیز بین خود، شاهکارهایی را به بشریت عرضه کنند(همان، ص19).

مثلها برای شناسایی وشناختن یک جامعه روش مفید ومهم بشمار می روند چرا که ضرب المثل ها بازگو کننده فرهنگ و روحیات اجتماعی ملتها می باشند وحتی از مقایسه مثلهای اقوام وطوایف مختلف می توان به وجوه اشتراک یا افتراق فرهنگی و همین طور به سجایای اخلاقی و سوابق تاریخی آنان پی برد.

پس ضرب المثل بخشی از میراث فرهنگی تمدنهایی است که نیاز بشر موجب زایش وپیدایش آنها شده واز آن برای بیان اندیشه های خود بصورتی خلاصه و موجز بهره می جویند.هدف از نگارش این رساله بررسی ضرب المثل های دو زبان از لحاظ معنی ومفهوم وتطبیق آنها با یکدیگر ونشان دادن میزان اشتراکات و نحوه تأثیر متقابل امثال دو زبان بر یکدیگر می باشند واز سویی دیگر برای بیان این مسئله است که باورهای عامیانه یا فولکور آنان در بسیاری از موارد با هم شباهت دارند که این خود دال بر این است که فرهنگ زندگی وآداب ورسوم این دو قوم سبب قرار گرفتن آنان زیر لایۀ اسلام وتعالیم رهایی بخش قرآن کریم به هم نزدیک ومتأثر از همدیگر می باشد.

ادبیات پس از تاریخ یک ملت، منبع مهمی برای شناخت فرهنگ آن ملت است امثال وحکم هر زبانی جزئی از ادبیات عامه یا فولکور یک ملت و بخش مهم میراث فرهنگ هر ملتی را تشکیل می دهد که آن را از قدیمی ترین آثار ادبی فکر انسان دانسته اند ونمی توان مبدأ و زمان پیدایش آن را به وضوح مشخص نمود.

یکی از شاخه های دل انگیز و ثمر بخش ادبیات گرانبهای اسلامی، ایرانی ضرب المثل است که بصورت جمله ای کوتاه به نظم یا به نثر و به زبانهای عربی – فارسی و …ظهور می کند ودر بردارنده ی پند واندرز و دستورات اخلاقی واجتماعی است وعلی رغم اختصار ،ایجاز وقلۀ الفاظ، معانی کثیر مندرج و اندیشه های ژرف حاصل می گردد که مخاطب را در افکار عمیق فرو می برد و پس از استماع، از گوش به اعماق مغز می فرستد و هیجاناتی را در نفس بوجود می آورد. امثال و حکم جملاتی است که هر جای پای استدلال در مذاکرات چو بین شود به یاری متکلم می شتا  بد و مقصود گوینده را در یک جمله کوتاه و مستدل روشن می سازد. (خضرائی ،1383، ص21)

ضمناٌ با استشهاد یک ضرب المثل که گنجینه ای از حکمت، اندرز و تجربه بشمار می رود منطق متکلم بس کوبنده تروگویاتر می گردد .همچنان که تمام معانی زندگی،  شریعت وانسانیت در قرآن مجید خلاصه شده،فراست بشر نیز در ضرب المثل ها متجلی شده است .

تمامی خصوصیات مردم یک جامعه در ضرب المثل ها ظهور می یابد (قوحن،1383، ص 91) مثل ها سخنان قصیر، کوتاه وقابل حفظ، درک، جالب توجه می باشند.

که ریشه در اعماق فرهنگ یک جامعه دارند و در هنگام مباحثه به تناسب موضوع استعمال می شوند.

امثال وحکم می تواند باعث رشد عقلی وروحی ملتها شود و آنها را برای مقاومت و رویارویی در مقابل حوادث ومشتقات آماده تر کند ومنجر به این شود که زندگی خود را براساس عقل و منطق و تجربیات  سلف تنظیم کنند وحیات واجتماع خویش را بر پایه اخلاق حسنه و استفاده از اندیشه های والا تربیت نمایند.

یکی از دلایل اهمیت انجام این تحقیق بیان این مسئله است که دو زبان عربی و فارسی سرشار از ضرب المثلهای زیبا و معناداری است که در موارد بسیاری مشابه و نزدیک به هم هستند که این خود نشان دهنده نزدیک بودن فرهنگ این قومیت ها به یکدیگر به لحاظ همسایگی، هم دینی وداشتن دغدغه های مشترک است. انگیزه انتخاب این موضوع علاقه فراوان نگارنده به امثال و حکم دو زبان عربی وفارسی و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...