در این راستا ارائه اسنادی که بتواند تأثیرگذاری آموزش‌ها را به صورت کمی به نمایش گذاشته و به اثبات برساند امری حیاتی است به گفته پاتریک ۱۹۹۸ مدل اثربخشی قابل اتکا، باید قادر باشد تا به سؤالهای طرح شده توسط مدیران به شرح زیر پاسخ گوید:

 

    1. چقدر کیفیت بهبود بخشیده شد؟

 

    1. چقدر فرهنگ یادگیری توسعه یافت؟

 

    1. چقدر تکنولوژی و اطلاعات روز و نو به دست آمد؟

 

    1. چقدر ضایعات و هزینه ها کاهش داشته است؟

 

    1. چقدر در اصلاح فرایند کار و افزایش بهره وری مؤثر بوده است؟

 

  1. چقدر روابط انسانی و ارتباطات بین سازمانی بهبود یافته است؟

۲-۹- شاخص‌های اثربخشی آموزش

 

بدون شک هدف از اجرای آموزش در سازمان‌ها، دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است. این اهداف که ممکن است در بعضی از دوره ها نیز تغییر نماید، شکل دهنده محتوای دوره آموزشی است.

 

سازمان انتظار دارد پس از طی دوره توسط شرکت‌کنندگان، ‌به این اهداف دست یابد. لذا میزان رسیدن به اهداف تعیین شده، سطح اثربخش بودن آموزش را مشخص می‌کند. در ذیل به برخی از شاخص‌های اثربخشی آموزش اشاره گردید:

 

    1. موفقیت شغلی فراگیر؛

 

    1. توانایی فراگیر در قبول مسئولیت‌های جدید؛

 

    1. موفقیت فراگیر در انتقال مطالب آموخته شده به محیط کار (همکاران)؛

 

    1. کاهش غیبت و جابجایی؛

 

    1. کاهش حوادث ناشی از کار؛

 

    1. افزایش تعداد پیشنهادها؛

 

    1. کاهش تخلف‌های کاری؛

 

    1. افزایش کیفیت خدمات؛

 

    1. افزایش رضایت شغلی کارکنان؛

 

    1. امکان جایگزین کردن متخصصین در شرایط اضطراری؛

 

    1. ایجاد ثبات بیشتر در سازمان؛

 

  1. کاهش میزان تفاوت‌آموزش‌ها و افزایش قدرت خودکاری.

۲-۱۰- ضرورت تعیین اثر‌بخشی برنامه های آموزشی

 

عوامل درگیر در دوره های آموزشی می‌تواند شامل فراگیران، سازمان مطبوع، مدرسان و طراحان دوره های آموزشی شود. ‌بنابرین‏ طبیعی است که برای مثال، فراگیران وقت و انرژی خود را صرف دوره می‌کنند و انتظار دارند دانش، مهارت‌ها و ارزش‌های مناسبی را کشف کنند. سازمان نیز هزینه ها و منابع آموزشی را فراهم می‌کند و انتظار دارد عملکرد شغلی و سازمانی بهبود یابد. مدرسان نیز وقت، انرژی و مهارت‌های خود را در اختیار آموزش قرار می‌دهند و انتظار حق التدریس، رضایت حرفه‌ای و… را دارند. طراحان دوره آموزشی نیز تخصص و وقت خود را صرف تدوین برنامه های آموزشی ضمن خدمت می‌کنند و مایلند ثمره تلاش‌های خود را مشاهده کنند (نیکولاس[۱۶]، ۲۰۰۰).

 

به ‌طورکلی‌ ضرورت‌ تعیین‌ اثربخشی‌ برنامه های‌ آموزشی‌ عبارتند از:

 

۲-۱۱- اثربخشی

 

هدف اصلی تمام سازمان‌ها ارتقای کارایی و اثربخشی است. ‌بر اساس عقاید صاحب نظران امروزه توجه به کیفیت باعث تقدم اثربخشی بر کارایی شده است. به خصوص در سازمان‌های آموزشی که دارای اهداف کیفی بوده و سود دهی جایگاه مهمی را اشغال نمی‌کند، اثربخشی عامل مهم و رکن اساسی در خور توجه است. بسیار دیده می‌شود که آموزشگاه‌های عالی با شرایط یکسان میزان اثربخشی و موفقیت متفاوتی دارند (کولانچی،۱۳۷۴). اثربخشی درجاتی دارد و نسبی است و هر چه سازمان به تحقق اهداف نزدیکتر شود و میزان تحقق اهداف بیشتر باشد سازمان اثربخش تراست.

 

۲-۱۱-۱- تعریف اثر بخشی

 

‌در مورد مفهوم اثربخشی تعریف جامع و مشخصی وجود ندارد زیرا فرایند دستیابی به آن، کار دشواری است. اما با این وجود در ادبیات مدیریت، اثر‌بخشی را انجام کاردرست و کارایی را انجام درست کارها تعریف کرده‌اند. مفهوم اثر‌بخشی در درون مفهوم کارایی جا دارد، البته اثر بخشی لزوماًً در چارچوب برنامه خاصی که تحت ارزشیابی است باید تعریف شود. منظور از اثر بخشی در واقع بررسی میزان مؤثر بودن اقدامات انجام شده برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است. به عبارتی ساده‌تر در یک مطالعه اثر بخش، میزان تحقق اهداف اندازه‌گیری می‌شود (زارعی، ۱۳۸۴).

 

در زمینه اهمیت اثربخشی، ترک‌زاده (۱۳۷۶) اظهار می‌دارد که، اثربخشی وجه اشتراک اصلی همه سازمان‌هاست به گونه‌ای که اکثر تحقیقات انجام شده در حوزه سازمان ومدیریت، آگاهانه یا نا آگاهانه، مستقیم یا غیر مستقیم ‌به این مهم پرداخته‌اند.

 

منظور ازاثربخشی در واقع بررسی میزان مؤثر بودن اقدامات انجام شده برای دستیابی به اهداف ازپیش تعیین شده است (ابطحی، ۱۳۸۲).

 

از دهه ۱۹۵۰ میلادی تا کنون بخشی از ادبیات نظریه سازمانی، توجه به تعریف، تبیین و تحلیل اثربخشی سازمانی داشته است و اثربخشی سازمانی برای همه سازمان‌ها و مؤسسات، یک مسئله ضروری و اساسی شمرده می‌شود (آروجاس، ۲۰۰۰).

 

از نگاه پیتر دراکر[۱۷] (۲۰۰۶) اثر بخشی کلید موفقیت سازمان محسوب می‌شود. اثر بخش، انجام دادن کار درست و مطابق با اهداف، مورد تأکید قرار گرفته و بر نتیجه کار توجه می‌شود. در تعیین اثربخشی، هدایت منابع به سوی اهدافی که ارزشمندترند در اولویت قرار می‌گیرد، ‌بنابرین‏ نتایج به دست آمده از مجموع اقدامات انجام شده اثر بخش نامیده می‌شود. برای مثال تمرکز بر نتایج، انجام کار صحیح درزمان مناسب، دستیابی به اهداف از جمله آن‌هاست. به طور کلی اثر بخشی سازمانی، دستیابی به اولویت‌ها و اهداف چندگانه درچارچوب نظام ارزشی مشترک با فرهنگ سازمانی است، به گونه ای که کسب اهداف از نظر هزینه و زمان بهینه باشد و رضایت خاطر افرادی را که درجهت کسب اهداف تلاش می‌کنند فراهم نماید. اما به نظر می‌رسد برای تعریف اثر بخشی آموزشی می بایست گامی فراتر نهاد، ‌به این معنا که اثربخشی هنگامی دریک دوره آموزش حاصل خواهد شد که اولا نیازها ی آموزشی به روشنی تشخیص داده شود. ثانیاًً برنامه مناسبی برای برطرف ساختن نیازها طراحی شود. ثالثاً برنامه طراحی شده به درستی اجرا گردد و رابعا ارزیابی مناسبی از فرایند آموزش و در نهایت دستیابی به اهداف انجام شود (زارعی، ۱۳۸۴) .

 

از نظر دفت[۱۸] (۱۳۷۷) اثر بخشی سازمان عبارت است ازدرجه یا میزانی که سازمان به ‌هدف‌های‌ مورد نظر خود نائل می‌آید. پیتر دراکر (۱۹۶۴)، صاحبنظر به نام مدیریت، اثر بخشی را انجام کار درست تعریف ‌کرده‌است.

 

کاکت[۱۹] (۱۳۷۳) معتقد است که اثربخشی انجام دادن کارهای صحیح با بهره گرفتن از شیوه های صحیح یا به تعبیری انجام صحیح کار یعنی این که چه باید کرد و درچه زمانی کار باید به انجام رساند.(به نقل از بیات، ۱۳۷۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...