مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………… 2

بیان مسئله…………………………………………………………………………………………………………………………...4

ضرورت واهمیت مسئله…………………………………………………………………………………………………………6

اهداف(یا سوالات تحقیق)………………………………………………………………………………………………....….8

مروری بر تحقیقات پیشین………………………………………………………………………………………………….…..9

 

فصل دوم:مبانی و چارچوب نظری تحقیق

مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………….………….14

مفهوم مشارکت……………………………………………………………………………………………………...………….15

انواع مشارکت………………………………………………………………………………………………………..…………..16

شورا…………………………………………………………………………………………………………………………….…..21

1)مفهوم شورا………………………………………………………………………………………………………………………………………….….21

2)تاریخچه،وظایف،اهداف و حوزه عمل شورا ها:………………………………………………………………………………………….….23

3)کارکرد شوراها…………………………………………………………………………………………………………………………………….…..33

4)ساختار شورا ها………………………………………………………………………………………………………………………………………..35

توسعه سیاسی و شاخص های آن……………………………………………………………………………………….…37

مفهوم توسعه سیاسی روستایی و شاخص های آن……………………………………………………...…………….41

نظریه های مشارکت سیاسی………………………………………………………………………………………………….42

مشارکت سیاسی روستاییان…………………………………………………………………………………………………..44

شوراهای روستایی چگونه زمینه مشارکت سیاسی روستاییان را فراهم می کند؟………………………..…...46

شوراها چگونه می توانند بر افزایش آگاهی سیاسی مردم نقش داشته باشند؟………………………………….47

شوراها چگونه تحت تاثیر تحولات اجتماعی در روستا قرار می گیرند؟…………………………………………..51

چارچوب نظری تحقیق……………………………………………………………………………………………………..…53

1)نوسازی اجتماعی(حوزه اجتماعی مشارکت)…………………………………………………………………………………54

2)نوسازی روانی(حوزه فرهنگی-روانی مشارکت)…………………………………………………………………………….57

3)نوسازی اقتصادی(حوزه اقتصادی مشارکت)………………………………………………………………………………….61

 

4)نوسازی سیاسی(حوزه سیاسی مشارکت)………………………………………………………………………………………64

 

فصل سوم:روش تحقیق

مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………….…68

فرضیه ها……………………………………………………………………………………………………………………..……68

تعریف مفاهیم و متغیرها………………………………………………………………………………………………….……69

الف)تعریف نظری…………………………………………………………………………………………………………………………………..……69

1)متغیر وابسته…………………………………………………………………………………………………………………………………………….69

-مشارکت سیاسی………………………………………………………………………………………………………………………………..……..69

2)متغیرهای مستقل………………………………………………………………………………………………………………………………………..70

-احساس با قدرت بودن(تاثیر گذار بودن)………………………………………………………………………………………………….……70

-اعتماد(به دولت،به شوراها و اعضای آن)………………………………………………………………………………………………………..70

-کاهش وابستگی روانی به دولت(نداشتن نگرش پدرمآبانه یا آقا بالاسری نسبت به دولت)……………………………………...71

ب)تعریف عملیاتی……………………………………………………………………………………………………………………………………...71

معرفی روستای موردنظر……………………………………………………………………………………………………...75

 

روش تحقیق و تکنیک جمع آوری اطلاعات……………………………………………………………………….……76

جامعه و نمونه آماری…………………………………………………………………………………………………………..77

روش تجزیه و تحلیل…………………………………………………………………………………………………………. 78

 اعتبار وپایایی پرسشها و سوالات تحقیق………………………………………………………………………………..78

 

فصل چهارم:یافته های پژوهش

الف)یافته های توصیفی………………………………………………………………………………………………………………..80

ب)یافته های تبیینی……………………………………………………………………………………………………………………107

 

فصل پنجم:نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات

 

این مطلب را هم بخوانید :

نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………………...122

ارائه پیشنهادات………………………………………………………………………………………………………………..127

منابع……………………………………………………………………………………………………………………..………128

 

ضمائم

پرسش نامه………………………………………………………………………………………………………………….….135

مقدمه:

با تمام شدن جنگ جهانی دوم دولت ها و کشورهای اروپایی به دنبال راهی برای حل بحران های ناشی از جنگ و حرکت به سوی توسعه بودند و راه ها و استراتژی های گوناگونی را طرح ریزی کردند تا بتوانند به توسعه برسند.در روند تکاملی نظریه های توسعه که از طرف این کشورها مطرح شد مفاهیم جدیدی مطرح می کردند،که بتوانند ضعف های قبلی نظریات خود را بپوشانند از جمله این مفاهیم:مشارکت (سیاسی،اجتماعی،فرهنگی) مردم،توسعه مردمی،نهادهای محلی ومردمی(مثل شوراها، انجمن های مردم نهاد)بود.

واژه های«مشارکت»و«مشارکت مردمی»برای اولین بار در اواخر دهه 1950پا به عرصه ظهور گذاشت. افراد فعالی که به قطار توسعه پیوسته بودند تا به مردم ستمدیده کمک کنند،واقعیتی را در پیش خود می دیدندکه با انتظارات اولیه آنها کاملا فرق داشت.این باعث شد که بیشتر شکست های طرح های توسعه به فقدان مشارکت مردم در فرایند طراحی و اجرای این طرح ها نسبت داده شود.اکثریت قاطع آنها در جهت مخالفت با استراتژی عمل«از بالا به پایین»گام برداشته و از مشارکت و روشهای تعامل مشارکتی به عنوان یکی از جنبه های ضروری توسعه حمایت کردند.بر مبنای پیشنهادات بسیاری از کارشناسان تعدادی از سازمان های کمک دهنده عمده بین المللی تاکید کردند که طرح های توسعه به خاطر کنار گذاشتن مردم با شکست مواجه شده اند.کشف جدید این بود که اگر مردم محلی وارد گود شوند و به طور فعالانه در طرح ها مشارکت داشته باشند،موفقیت بیشتری با هزینه کمتری-حتی از نظر مالی-بدست خواهد آمد.اجماعی که بین برنامه ریزان،سازمانهای غیر دولتی و دست اندرکاران به وجود آمد،تغییرات مهمی را در روابط بین گروه ها و افراد فعال در فرایند توسعه ایجاد کرد.واژه ای که قبلا توسط اقتصاددانان،برنامه ریزان و سیاست مداران نادیده گرفته می شد،اینک ناگهان معنای منفی خود را از دست داده بود.حتی«شورای اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل متحد»به کشورهای عضو خود پیشنهاد کرد که«مشارکت را به عنوان سیاستی اساسی در استراتژی های توسعه ملی قلمداد کنند».بدین ترتیب امروزه مشارکت یکی ازمقبولترین مفاهیمی است که حتی حکومت های سرکوبگر کوشیده اند آنرا به عنوان یک هدف ترویج کنند(رهنما،117:1377).

فرایند مشارکت به عنوان فراگرد توانمند سازی برسه ارزش بنیادی سهیم کردن مردم در قدرت،راه دادن به نظارت بر سرنوشت خویش وبازگشودن فرصت های پیشرفت به روی مردم تاکید دارد.یکی ازباارزش ترین جنبه های مشارکت،ازمیان بردن درحاشیه بودن،انسداد وشکوفا نمودن نیروی ابتکار وخلاقیت در انسانها است.انسانها زمانی بیشتر به خود اعتماد پیدا می کنند وبیشتر آرمان های خلاق ارائه می دهند که در زمینه ی تصمیم گیری مشارکت پیدا کنند(غفاری،1386:13)به نظر آلموندAlmond)) و پاول(Pawel)فعالیت های مشارکت جویانه آن دسته ازفعالیت هایی است که شهروند معمولی می کوشد ازراه آنها بر روی سیاستگذاری اعمال نفوذ کند(آلموند وپاول1380:138).

مشارکت سیاسی را فعالیت داوطلبانه اعضای جامعه در انتخاب رهبران وشرکت مستقیم وغیر مستقیم در سیاست گذاری تعریف کرده اند.نلسون وهانتینگتون مشارکت سیاسی را فعالیت اعضای جامعه برای تاثیر گذاری بر سیاست های عمومی دانسته اند.در بیشتر تعاریف صورت گرفته از مشارکت سیاسی،خصیصه ی حاکمیت مردم در انتخابات ودخالت در تصمیم گیری ها واداره ی امور کشور ومشارکت آگاهانه وقدرتمندانه مردم درکلیه ی نهادهای اجتماعی است (مصفا،20:1375به نقل از غفاری،30:1386).

شوراها به عنوان یک بازوی فعال در جامعه هستندوبه عنوان نهادهای مدنی نقش مهم در بین مردم ودر توسعه وسازماندهی کشور دارند.شکل گیری شوراهای اسلامی شهری وروستایی یکی از تحولات مهم تاریخ معاصر ایران را رقم زد،زیرا از یکسو راه اندازی شوراها از ابتدای انقلاب اسلامی همواره یکی از آرمانها وآمال مهم بوده است واز سوی دیگر ربط مستقیم وظایف شوراها بازندگی تک تک افراد وتآثیر آن درنهادمند ساختن مشارکت اجتماعی وسیاسی مردم ودخالت آنهادر سرنوشت خود،جایگاه برجسته ای را در مجموعه جریان های اجتماعی به شوراها می بخشد.(خوش فر،294:1382)

شوراها در زمینه ی توانایی جلب همکاری های مردم ویا به کمک طلبیدن آنها در حل مسائل منطقه ای نیز نقش مهمی را می توانند به عهده گیرند.عواملی چون عادت کار جمعی وبه سرانجام رساندن امور باکمک یکد یگر پیشینه ای طولانی در روستاها دارد.در روستاها مردم عادت داشتند که کارها را به صورت همیاری تا مرحله ی اجرا پیش ببرند،روستاهای ما نیازمند یک تشکل می باشند که زندگی آنها را سراسری کند واین فقط ازشورا برمی آید که نماینده ی آنهاست ونیز در زمینه ی مشارکت اجتماعی نیز شوراها تنها راه حل هستند.(پیران،81:1382).

شوراهای اسلامی ازلحاظ  اصولی ونظری واجد سه قابلیت مهم اندکه منطبق اند بر الزامات پارادایم جدید توسعه:1)تشکیل شوراهای روستایی راهی است برای افزایش سرمایه ی اجتماعی در نقاط روستایی کشور

2)شوراهای روستایی مهم ترین سازوکار برای تقویت دموکراسی مشارکتی در روستاها به شمار می آید.

3)شوراهای روستایی راهی برای توانمند سازی مردم روستاهاست.(زاهدی،143،1382)

شوراها نیز تبلور ظهور گفتمان مشارکت سیاسی هستند وزمینه را برای توزیع قدرت وکوچکتر شدن ساختار وحوزه ی عمل دولت رافراهم می کند.شوراها نیز جزء نهادهای سیاسی-اجتماعی هستند که اگرچه تعریف وماهیت آنها واز لحاظ تعریف عملی ووظیفه ای باید یک نهاد اجتماعی ومدنی باشند اما بیشتر در حوزه ی سیاسی نمود پیدا کرده است (طالب،163:1388).

شوراهای اسلامی روستایی جزء آخرین شیوه های مدیریت روستایی در ایران بوده است وگام های موثری در جهت توسعه اجتماعی-اقتصادی،جلب مشارکت روستاییان ومدیریت روستایی برداشته است (طالب،302:1387).

 

-بیان مساله: 

مشارکت سیاسی یکی از مباحث مهم در حوزه ی توسعه ی سیاسی است.واز طرفی دیگر یکی ازشاخص های توسعه ی سیاسی در کشورها به شمار می رود وتوسعه ی سیاسی خود یکی از ابعاد توسعه ی همه جانبه است.از این رو پرداختن به مقوله ی مشارکت سیاسی می تواند روشنگر یکی از ابعاد توسعه یافتگی باشد.این موضوع به ویژه بعد از دهه ی 70که نظریه های توسعه شکل گرفته بود مطرح شد.از نظر تاریخی در ایران صرفنظر از بعد سیاسی،مشارکت در امورمختلف در شهرها وروستاها کم وبیش وجود داشته است.

از نظر سیاسی واداری در دوران باستان پس از حمله ی اسکندر،بخشی ازآداب ورسوم یونانیان ازجمله تشکیل مجلس نمایندگان،شوراها ومشاوره های روستایی،نهادهای اجتماعی روستایی وارد زندگی ایرانیان شد.در دوران جدید،نخستین الگوی مشارکت که باالهام از تحولات کشورهای اروپایی مانند فرانسه در ایران پیاده شد،تاسیس مجلس شورای ملی بود.در دوران معاصر،انقلاب مشروطیت،نهضت ملی شدن صنعت نفت،انقلاب اسلامی سال57وبرگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوم خردادسال76و22خردادسال88از جمله برهه هایی بوده اند که مشارکت سیاسی ویا بهتر بگوییم مشارکت در امور سیاسی در آنها به حداکثر رسیده است.(وثوقی،112:1383)

از طرف دیگر پیدایش هر نهادی درجامعه ،اذهان عمومی را متوجه ضرورت وجودی آن می سازد ودر واقع هیچ نهادی در جامعه شکل نمی گیرد ،مگر اینکه جای خالی وضرورت آن احساس شده باشد.بنابراین،می توان نتیجه گرفت تاچنین مقدمه ای فراهم نشود ،هیچ نهادی پایدار نمی ماند.پدیده ی تفکر شورا ونظام شورایی کشور درچندین سال قبل وتجربه ی عملی آن درسال های اخیر،از این ضرورت حکایت می کند وبیانگر خواست پنهان وآشکار جامعه ومردم در جهان نوین امروزی برای برخورداری از نهادهای مدنی مناسب بااقتصاد این عصر تلقی می شود.نکته ی مهم آن است که تفکر شورا ونظام شورایی،همانند دیگر مفاهیم جوامع نوین  ومدنی،نه یک فرصت وانتخاب بلکه یک مرحله ازرشد فکری وفرهنگی هرجامعه به شمار می آید.مشارکت واقعی مردم در برنامه ریزی،تصمیم سازی،اجرا وارزشیابی پیامدهای یک برنامه از مفاهیم مهم وبا ارزشی است که تحقق تفکر ونظام شورایی رابیشتر می سازد.براین اساس،قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در راستای بستر سازی برای تحقق به مشارکت واقعی مردم در سرنوشت خود واجرای دموکراسی به معنا ومفهوم واقعی آن،ابزارهایی را تدارک دیده است(پاپزن وعلی بیگی،38:1385).

با توجه به اینکه انتخابات شوراهای روستایی یکی از راه های مشارکت (سیاسی) روستاییان است ودرواقع یک زمینه ای فراهم میکند که روستاییان می توانند ابراز وجود کنند ویا عقیده خود را بیان کنند ویا این احساس را داشته باشند که نظرشان مهم است مسئله ی اساسی شناسایی عوامل موثر برمشارکت مردم روستایی در انتخابات شوراهای روستایی است که این عوامل می تواند برگرفته از عوامل اجتماعی،سیاسی ویا فرهنگی واقتصادی باشد.و مهمتر ازآن توجه به این مسئله که نگرش به شورو مشورت در  قانون اساسی ما با نگاه مدرن به شورا به عنوان یکی از نمودهای دموکراسی به معنای غربی تفاوت وجود دارد.درقانون مشورت با اعضای جامعه را تاکید کرده است اما مسئولیت و تصمیم گیری را بر عهده حاکم جامعه گذاشته است،یعنی حاکم جامعه تصمیم نهایی را می گیرد و می تواند نظرش بسیار تاثیر گذار باشد، اما در دموکراسی غربی اصل تصمیم گیری را بر عهده مردم و اکثریت آنها گذاشته است.

-ضرورت واهمیت مسئله:

در باب اهمیت موضوع باید گفت که جامعه ی ایران به خصوص در صدسال اخیر دچار تحولات اساسی شده است که به تعبیری ناشی از قدم نهادن به مرحله ی مدرنیسم است.همزمان با درگیر شدن هرچه بیشتر جامعه با پیامد مدرنیسم ،برخی مفاهیم ودستاوردهای آن مانند انتخابات آزاد،قانون اساسی وحکومت قانون نیز وارد عرصه های زندگی اجتماعی وسیاسی ایرانیان شده است.این ارزشها در تقابل جدی با ارزشهای پدر سالارانه واقتدار گرایانه ای قرار گرفته است که ناشی از سنت دیرینه ی حکومت های مطلقه از نوع استبداد شرقی است.در چند دهه ی اخیر نیز موضوع مشارکت سیاسی در روستاها به دلیل پدید آمدن گروه های جدید روستایی که دارای تحصیلات بالاتر وبرخوردار از وسایل ارتباط جمعی (که خود منجر به آگاهی روستاییان از مسائل مختلف می شود که ممکن است تاثیر مثبت یا منفی در توجه به مسائل مختلف داشته باشد)،امکانات اقتصادی بیشتری هستند ابعاد تازه تری پیدا کرده است.

از طرف دیگر ما می توانیم اهمیت موضوع را در دو قالب کلی مورد بررسی قرار دهیم:

1.مشارکت سیاسی ونقش آن در توسعه ی سیاسی کشور،که خود نشان دهنده ی میزان اهمیت مردم به اتفاقات سیاسی ومیزان دخالت وشرکت آنها در این اتفاقات است ودر بعضی از مواقع نشان دهنده ی میزان رضایت مردم از دولت یاآن حکومت است وهمچنین می تواند نشان دهنده ی میزان ابراز وجود مردم در مسائل واتفاقات سیاسی ومیزان اهمیت شرکت مردم در این اتفاقات از طرف حکومت یا دولت باشد.

2.شوراها به طور عام وشوراهای روستایی به طورخاص:شوراها یکی از راه های مداخله یا مشارکت مردم در تصمیماتی است که در جامعه صورت میگیرد ودرروستاها نیز برای اینکه مردم روستایی احساس کنند دارای اهمیت هستند یانظرشان مهم است شوراهای روستایی یکی از راه های جلب رضایت و اهمیت دادن به روستاییان است.

از طرف دیگر نیز این موضوع مورد اهمیت است که به نظر می رسد در روستاها به عنوان اجتماعاتی مبتنی بر روابط شخصی وخویشاوندی (نزدیک به تعریف تونیس از اجتماع)وباتفکیک اجتماعی کم(در معنای موردنظر دورکیم)وخلاصه به علت  اجتماعی-فرهنگی وجغرافیایی خاص اش،سیاست ومشارکت سیاسی معنای ویژه ای داشته باشد متفاوت ازشهرهاست.به این ترتیب که سیاست ومشارکت سیاسی در روستاها بیشتر اعمال روزمره ی زندگی وروابط مستقیم قدرت است.در این حالت دلالت سیاست بیشتر ناظر برملزومات عینی زندگی خواهدبود.یعنی زندگی درروستامنظومه ای همگون ونامتمایزUndifferentiated)) یاکمتر تمایز یافته از شئون مختلف زندگی است وروابط شخصی وچهره به چهره محل انعکاس این زندگی است که طبعا تنیدگی شئون اجتماعی،فرهنگی واقتصادی وسیاسی را در هم ایجاب می کند(یعنی همان جنبه هایی که دراین پایان نامه ازآنها به عنوان عوامل موثر بر مشارکت میخواهیم استفاده کنیم)،به این ترتیب سیاست نیز معنایی معادل اعمال روزمره وچهره به چهره خواهد داشت واین بابرداشت از مشارکت سیاسی یا بهتر بگوییم امر سیاسی در شهرها تفاوت دارد.بدین گونه می توان انتظار داشت که امر سیاسی در شهرها در نقطه ی مقابل آن چه ذکر شد قرارگیرد.در شهرامرسیاسی بیشتر در معنای خاص آن حضور دارد.یعنی به عنوان حوزه ای منفک ومشخص از حیات اجتماعی به همراه روابط ومعنای خاص خودش(فکوهی،34:1383).همانگونه که بالاندیه درکتاب«انسان شناسی سیاسی»بیان می کند یکی ازآثار استعمار به عنوان نیروی تجددبخش،بربافت سیاسی جوامع سنتی،فروکاستن سیاست یا سیاست زدایی بوده است.یعنی تغییرهر امر سیاسی به صورت یک مساله ی فنی در حوزه ی صلاحیت بوروکراتیک وخروج آن از زندگی روزمره ی مردم.به عبارت دیگر در طی فرایند مدرنیزاسیون شان سیاسی حیات اجتماعی جوامع سنتی وجهه ای متمایز ومشخص به خود می گیرد وازحالت سنتی که در زندگی روزمره وروابط چهره به چهره متجلی می شد،خارج می شود.شوراهای(روستایی)نیز میتواند یکی از این نمادهای مدرنیزاسیون یا مشارکت جدید باشد که وارد زندگی روستاییان شده است (همان:35).

-اهداف (یاسوالات تحقیق):

اهدافی که نگارنده دارد در قالب سوالات زیر مطرح شده است وآنرا می توان به دو دسته ی اهداف اصلی واهداف فرعی تقسیم کرد.

الف)اهداف اصلی(یا سوالات اصلی):

-مهم ترین عوامل تاثیر گذار برمشارکت سیاسی روستاییان از سال 1378(یعنی سالی که قانون تشکیل شوراها وانتخابات آن اجرا شد)چه بوده است؟که ما این عوامل را در ابعاد اقتصادی،سیاسی،فرهنگی واجتماعی بررسی خواهیم کرد وآن را در زمینه ی شرکت مردم در انتخابات شوراهای روستایی نشان می دهیم.

-کدامیک از عوامل از همه تاثیر گذارتر بوده است؟برای مثال آیا انگیزه ی مادی یا سیاسی (اندیشه ی حفظ نظام ومقابله با دشمن خارجی از طرف مردم)،فرهنگی(ساخت سنتی جامعه ی روستایی)یا اجتماعی(نگرش همگانی مردم روستا نسبت به تبعیت از یک قدرت بالاتر یا ولی نعمت بالادست که درواقع ناشی از همان ساخت پدرسالاری درجامعه سنتی است.)تاثیرگذاربوده است؟

-درکدام یک از دوره های سه گانه اجرای انتخابات شوراهای(روستایی)مشارکت مردم روستایی اهمیت بیشتری پیدا کرده است؟واین اهمیت به چه دلیل بوده است؟(مثلا آیا به دلیل تبلیغات وسیع برای نشان دادن محبوبیت دولت ونظام بوده است ویا ناشی از روندطبیعی بها دادن به افراد در حاشیه ی (روستاییان)بوده است؟چون اعتقاد نگارنده براین است که در گذرزمان چون روح انسان بزرگتر،خواسته هاوآگاهی های انسان بیشتر می شودوشرایط نیز متحول ترمیشود.به طور طبیعی انسان میل به تاثیرگذاری وباارزش قلمدادشدن دارد ودوست دارد در روندامورمداخله کند(چه در سطح خردوچه کلان)که البته باید شرایط ساختاری وزمینه ای (مثل رای دادن،قانون عوض شدن، ابرازوجودکردن)فراهم شدوگرنه انسان بزرگ ازهرنظر خودش را نمی توانددر محیط تنگ وکوچک وبسته نگه دارد ودرنتیجه در یک شرایط خاص منجر به انقلاب می شود.

ب)اهداف فرعی(یاسوالات فرعی):

-چه گروه هایی از افراد روستایی مشارکت سیاسی بیشتری داشته اند؟

-آیا می توان گفت در دوره ای که صحبت از توسعه ی سیاسی میشده است (دوره ی اصلاحات)مشارکت سیاسی روستاییان بیشتر بوده است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...