2-3-4- دیدگاه رفتار شناسی طبیعی. 17

2-5- افسردگی. 18

2-5-1- تعریف و نشانه های افسردگی. 18

2-5-2- نشانه های هیجانی. 19

2-5-3- نشانه های شناختی. 19

2-5-4- نشانه های انگیزشی. 19

2-5-5- نشانه های بدنی. 20

2-6- طبقه بندی افسردگی. 20

2-7- همه گیر شناسایی. 21

2-8- سن. 22

2-9- وضع تأهل. 23

2-10- ملاحظات اجتماعی و فرهنگی. 23

2-11- کمال گرایی. 25

2-11-1- ابعاد کمال گرایی. 26

2-11-2-کمال گرایی خودمدار. 27

2-11-3- کمال گرایی دیگر مدار. 27

2-11-4- کمال گرایی جامعه مدار. 27

2-12- حساسیت به اضطراب. 29

2-13- پیشینه مطالعاتی. 33

2-13-1- پیشینه تحقیق در زمینه کمال گرایی. 33

2-13-2- پیشینه‌ی تحقیقی در زمینه‌ی تنهایی. 41

2-13-3- پیشینه تحقیق در زمینه‌ی حساسیت به اضطراب. 42

فصل سوم: روش پژوهش

3-1- روش پژوهش و نوع طرح پژوهش. 47

3-2- جامعه‌ی آماری پژوهش. 47

3-3- شیوه‌ی نمونه گیری و حجم نمونه. 47

3-4- ابزارهای  پژوهش. 48

3-4-1- مقیاس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا. 48

3-4-2- مقیاس حساسیت به اضطراب . 48

3-4-3- مقیاس کمال گرایی اهواز. 49

3-5- روش جمع آوری. 50

فصل چهارمیافته های پژوهش

4-1- یافته های پژوهش. 52

4-2- یافته های توصیفی. 54

4-3- فرضیه های پژوهش. 55

4-4- یافته های جانبی پژوهش. 56

فصل پنجمبحث و نتیجه گیری

5-1-  بحث و نتیجه گیری. 61

5-2- تبیین یافته های جانبی پژوهش. 63

5-3- محدودیت ها. 64

5-4- پیشنهادات:. 65

5-4-1- پیشنهادات پژوهشی. 65

5-4-2- پیشنهادات کاربردی. 65

الف) منابع فارسی. 66

ب) منابع انگلیسی. 69

ج) ضمائم…………………………………………………………………………………………………………………………………..85

فهرست جداول

جدول (2-1) همه گیری شناسی اختلال افسردگی در DSM-IV-TR………………………………………………………………………24

جدول (4-1)توزیع فراوانی و درصد آزمودنی ها براساس نوع  اختلال……………………………………………………………………….52

جدول (4-2) توزیع فراوانی و درصد آزمودنی ها براساس میزان تحصیلات………………………………………………………………..52

جدول (4-3) میانگین و انحراف معیار سن آزمودنی ها…………………………………………………………………………………………….53

جدول (4-4) توزیع فراوانی و درصد آزمودنی ها براساس وضعیت تأهل……………………………………………………………………53

جدول (4-5) توزیع فراوانی و درصد آزمودنی ها بر اساس جنسیت…………………………………………………………………………..53

جدول (4-6) میانگین و انحراف معیار حساسیت به اضطراب در دو گروه بیماران افسرده و وسواسی……………………………..54

جدول (4-7)میانگین و انحراف معیار کمال گرایی  در دو گروه بیماران افسرده و وسواسی……………………………………………54

جدول (4-8)میانگین و انحراف معیار احساس تنهایی در دو گروه بیماران افسرده و وسواسی………………………………………..54

جدول (4-9)نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) متغیر های وابسته بین دو گروه افسرده و وسواسی……….55

جدول (4-10)تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای مقایسه میانگین حساسیت به اضطراب………………………..55

جدول (4-11)تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای مقایسه کمال گرایی………………………………………………….56

جدول (4-12)تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای مقایسه میانگین احساس تنهایی………………………………….56

جدول(4-13) طبقه بندی……………………………………………………………………………………………………………………………………..57

جدول (4-14)متغیر های وارد شده در معادله………………………………………………………………………………………………………….57

جدول(4-15)آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه کمال گرایی و حساسیت به اضطراب در بیماران…………………….58

جدول (4-16)آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه کمال گرایی و احساس تنهایی در بیماران…………………………….58

جدول (4-17)آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه حساسیت به اضطراب و احساس تنهایی در بیماران………………59

چکیده

هدف اصلی این مطالعه بررسی  و تعیین کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اضطراب در بیماران  وسواسی و افسرده می باشد. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه افراد مراجعه کننده بالاتر از 20 سال با میزان سواد حداقل ابتدایی بوده که به مراکز مشاوره و کلنیک های تخصصی روان شناسی و  روان پزشکی در استان کرمانشاه در سال 1392 مراجعه نموده بودند. نمونه مطالعه حاضر 84 نفر بیمار بودند که به روش نمونه گیری در دسترسی انتخاب شدند. ماهیت موضوع و اهداف مطالعه ایجاب می کرد که از روش تحقیق علی مقایسه ای استفاده شود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا ، مقیاس حساسیت به اضطراب و کمال گرایی اهواز می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که بیماران افسرده و وسواسی در متقیر های، کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اظطراب با یکدیگر تفاوت معنا داری نداشته اند. در این مطالعه هم همبستگی متغیر های کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اضطراب در دو گروه به صورت یافته های جانبی جداگانه بررسی شد.

کلید واژه ها : کمال گرایی، احساس تنهایی، حساسیت به اضطراب، وسواس، افسردگی.

مقدمه

وسواس و افسردگی دو اختلال روانی شایع محسوب می شوند که در قلمرو آسیب شناسی روانی پژوهش های فراوانی را به خود اختصاص داده اند، لیکن هنوز عوامل موثر بر بروز و تداوم این اختلال ها به خوبی روشن نشده است و مشخص است که افسردگی و وسواس با هم ارتباط نزدیکی دارند، اما علل، پیامدها و عملکردهای متفاوتی می توانند داشته باشند، مثلا وسواس و افسردگی، اثرات متفاوتی بر پردازش اطلاعات دارند (DSM-IV-TR به نقل از سادوک و سادوک[1]، 1001 ترجمه پور افکاری، 1380).

اختلال وسواس فکری-عملی[2] شامل افکار وسواسی و مزاحم یا اعمال وسواسی و تکراری است. افکار وسواسی موجب افزایش اضطراب و اعمال وسواسی اضطراب فرد را کاهش می دهد. شخص مبتلا به این اختلال معمولا به افرطی بودن و غیر منطقی بودن افکار و اعمال وسواسی خود واقف است. هم افکار وسواسی و هم اعمال وسواسی برای بیمار ناهمخوان شناخته می شود. این اختلال می تواند ناتوان کننده باشد، چون افکار وسواسی وقت گیر بوده و به طور قابل ملاحظه ای در برنامه معمول فرد، عملکرد حرفه ای، فعالیتهای احتمالی معمول یا روابط، دوستان، و اعضاء خانواده تداخل می نماید (پور افکاری، 1375). در زبان روزمره اصطلاح افسردگی نیز برای اشاره به یک حالت احساسی، واکنش به یک موقعیت، سبک رفتار مختص به فرد بکار می رود. احساس افسردگی معمولا به عنوان «اندوه»[3] شناخته می شود. نوع دیگر افسردگی، داغدیدگی یا واکنش سوگ است، این پدیده کاملا عادی است. از آنجا که احساس افسردگی را تقریبا همه مردم داشته اند، این احساس به تنهایی برای تشخیص اختلال خلق افسردگی کافی نیست. افسردگی بالینی کمتر شایع است و نسبت به اندوه موقتی که هر یک از ما زمانی آن را تجربه کرده، مشکلات جدی تری به وجود می آورد. دو ویژگی اختصاصی افسردگی عبارتند از: خلق ناشاد (افسردگی، غم، اندوه، ناامیدی، ناراحتی یا نگرانی) و فقدان علاقه و لذت تقریبا در همه فعالیت های عادی و سرگرمی های فرد. افسردگی در سراسر دنیا مساله مهمی است. در طول زندگی، احتمال بروز افسردگی یک قطبی برای مردان 8 تا 12 درصد و برای زنان 20 تا 26 درصد است (ساراسون و ساراسون[4] 1987؛ ترجمه نجاریان و همکاران، 1381).

افراد افسرده غالبا عزت نفس ضعیفی داشته و احساس می کنند آینده بیشتر از گذشته امیدوار کننده نیست. چنین ناامیدی، پیش بینی کننده خوبی برای خودکشی نهایی به شمار می آید (بک [5]و همکاران، 1985؛ به نقل از ساراسون و ساراسون، 1987؛ ترجمه نجاریان و همکاران، 1381). در تحقیقات گذشته احساس تنهایی وکمال گرایی را با رفتارهای ناسازگارانه و علائم افسردگی و وسواس مرتبط یافته اند: اما بررسی این متغیر ها در اختلالات دیگری نظیر افکار وسواسی و اضطراب اجتماعی که با افسردگی مرتبط هستند انجام نشده است.

با بررسی همزمان این متغیرها توان تبیین نسبی آنها در تبیین علائم اختلالات وسواس و افسردگی امکان پذیر است. کمال گرایی به عنوان یک صفت شخصیتی چند بعدی مورد مطالعه قرار گرفته است و مفاهیم مختلفی از کمال گرایی پیشنهاد شده است که اغلب آن را به عنوان یک صفت ناسازگارانه تلقی شده است. کمال گرایی با علائم افسردگی( چنگ3[6]و صناع،2001)، عواطف منفی بیشتر و عواطف مثبت کمتر (چنگ، 2000)، خطوط کارآمدی پایین (هارت4[7]و همکاران، 1998)، افکار خود کشی (همیلتون و شوانیکر5[8]، 2000)، و اجتماعی بیشتر (صابون چی و لونده[9]، 1992) مرتبط شده است. در پژوهش های دیگر کمال گرایی به عنوان یک صفت نرمال با رضایت افراد و تلاش مثبت و عزت نفس بالا گزارش شده است (فروست[10][11]،   1993).

مطالعات متعدد با استفاده از مقیاس اندازه گیری کمال گرایی به همبستگی مثبت بین علائم افسردگی و سطوح کمال گرایی اشاره کرده اند (لیند و استیون سوند8 ، 1995).

در ضمن یافته ها نشان می دهد که کمال گرایی ممکن است در درمان موفقیت آمیز علائم افسردگی دخالت کند (بلات1 ، 1998)،صرف نظر از اینکه درمان افسردگی از نوع شناختی بین فردی یا دارویی باشد.

هیجانهای تضعیف کننده در افراد مبتلا به علائم افسردگی اغلب در تجربه احساس تنهایی نیز وجود دارد. اتفاق نظرات در مورد اینکه احساس تنهایی از نقص در روابط اجتماعی فرد ناشی می شود. به علاوه احساس تنهایی ذهنی و فردی است و اندازه شبکه اجتماعی فرد با تعداد ارتباطات را منعکس نمی کنند و نیز احساس تنهایی  دردناک و پریشان کننده است (پیلو و پرمن2[12]، 1982).هدف این مطالعه بررسی و مقایسه کمال گرایی، احساس تنهایی، و حساسیت به اضطراب در بیماران وسواس و افسرده می باشد.

1-1- بیان مسئله

کمال گرایی به عنوان یک صفت شخصیتی چند بعدی مورد مطالعه قرار گرفته است و مفاهیم مختلفی از کمال گرایی پیشنهاد شده است که اغلب آن را به عنوان یک صفت ناسازگارانه تلقی شده است. کمال گرایی به منزله تمایل پایدار فرد به وضع معیارهای کامل و دست نیافتنی و تلاش برای تحقق آنها که با خود  ارزشیابی های انتقادی از عملکرد شخصی همراه می باشد، تعریف شده است (فروست و استکتی3، 1990). کمال گرایی در تحقیقات مختلف با علائم افسردگی (چنگ و صناع، 2001)، عواطف منفی بیشتر و عواطف مثبت کمتر (چنگ ، 2000)، خطوط کارآمدی پایین (هارت ، 1998)، افکار خودکشی (همیلتون و شوانیکر، 2000)، و اجتماعی بیشتر (صابونچی و لونده، 1992)، مرتبط بوده است. در حالیکه در پژوهش های دیگر کمال گرایی به عنوان یک صفت نرمال با رضایت افراد و تلاش مثبت و عزت نفس بالا گزارش شده است (فروست ، 1993). مطالعات متعدد با استفاده از مقیاس اندازه گیری کمال گرایی به همبستگی مثبت بین علائم افسردگی و سطوح کمال گرایی اشاره کرده اند (لیند و استیون سوند، 1999).

در ضمن یافته ها نشان می دهد که کمال گرایی ممکن است در درمان موفقیت آمیز علائم افسردگی دخالت کند( بلات و همکاران، 1998)، صرف نظر از اینکه درمان افسردگی از نوع شناختی بین فردی یا دارویی باشد. کمال گرایی ممکن است در مشکلات افراد مبتلا به افسردگی بالینی نیز دخالت بکند. یافته ها حاکی از این است که کمال گرایی درمان موفقیت آمیز علائم افسردگی را به تاخیر می اندازد. (بلات و همکاران، 1998).

پژوهش های پیشین اشاره کرده اند که کمال گرایی همبستگی مثبت با علائم افسردگی دارند. از آنجایی که شاخص های کمال گرایی و احساس تنهایی متفاوت هستند، انتظار می رود که هم کمال گرایی و هم احساس تنهایی، پیش بین های منحصر به فرد علائم افسردگی و وسواس باشند.

سرانجام با انتظار تعامل بین کمال گرایی و احساس تنهایی، فرض بر این است که افراد دارای سطوح بالای کمال گرایی اجتماعی و سطوح بالایی احساس تنهایی، بیشترین علائم افسردگی و وسواس را گزارش      می­کنند. هیجانهای تضعیف کننده در افراد مبتلا به علائم افسردگی اغلب در تجربه احساس تنهایی نیز وجود دارد. اتفاق نظر ها در مورد اینکه احساس تنهایی از نقض در روابط اجتماعی فرد ناشی می شود، به علاوه احساس تنهایی ذهنی و فردی است و اندازه شبکه اجتماعی فرد با تعداد ارتباطات را منعکس نمی کند(پیلو پرمن، 1982).

(فروم[13] 1959;  به نقل از سید محمدی،1380 ) تنهایی را اینگونه تعریف می کند؛ تجربه عاطفی دردناک، ترس آور،  عام و خطیری است که پیامدهای آسیب شناختی روانی گسترده ای دارد.

در تحقیقات گذشته احساس تنهایی و کمال گرایی را با رفتارهای ناسازگارانه و علائم افسردگی و اضطراب مرتبط یافته اند، اما بررسی این متغیرها در اختلالات دیگری نظیر افکار وسواسی که با افسردگی هم ابتلایی دارد، انجام نشده است. در ضمن مطالعات کمی احساس تنهایی و کمال گرایی را به عنوان پیش بین عوامل افسردگی و وسواس مقایسه کرده اند. با بررسی همزمان این متغیرها، توان نسبی آنها در تبیین علائم اختلالات وسواس و افسردگی امکان پذیر است. بنابراین مساله اصلی این پژوهش این است که آیا بین بیماران افسرده و وسواسی در متغیرهای کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اظطراب تفاوت معنی داری وجود دارد؟

1-2- ضرورت و اهمیت پژوهش:

خیل عظیمی از مردم جهان سالیانه با مشکلات روانی ناشی از افسردگی ووسواس درگیر می شوند به طوری که افسردگی، سرما خوردگی روانی لقب گرفته است(راهنمایی تشخیصی و آماری اختلال های روانی2001).

امیدواری در تمام ابعاد زندگی ضروری می باشد.با توجه به روند روبه افزایش مشکلات روانی و ابعاد گسترش این بیماری بررسی عوارض و جوانب و عوامل تاثیر گذار بر روی این بیماری های شایع از جمله ضرورتهای تحقیقات امروزی است. جوامع برای رشد و پیشرفت نیاز به افرادی کارآمد و سالم از نظر جسمی و روانی دارند و تشخیص و درمان و شناخت  عوامل تاثیر گذار بر روی بیماریهای شایع در جهت بهبود و توسعه جوامع، همواره از خواسته های برنامه ریزان بوده است.

در تحقیقات گذشته کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اضطراب همگی با رفتارهای ناسازگارانه و علائم افسردگی مرتبط بوده اند. از طرف دیگر مطالعات زیادی به هم ابتلایی افسردگی با وسواس اشاره کرده اند. با این وجود مطالعات چندانی همه ی این متغیر ها را به عنوان عوامل پیش بین اصلی یا تعاملی علائم افسردگی ووسواس بررسی نکرده اند. با مطالعه همزمان این متغیرها می توان قدرت تبیین نسبی آنان در توجیه علائم افسردگی ووسواس را تعیین کرد.

در مطالعه حاضر حاضر هدف بررسی این است که آیا کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اضطراب را می توان به عنوان عوامل اصلی علائم افسردگی ووسواس عمل کنند.

یک سری از مطالعات، احساس تنهایی و کمال گرایی را با همدیگر به عنوان عوامل پیش بینی کننده‌ی علائم افسردگی ووسواس را مقایسه نکرده اند، در مطالعه حاضر مقایسه احساس

این مطلب را هم بخوانید :

 

بایگانی‌های پایان نامه حقوق - دانلود متن کامل فایل های مقاله -پروژه-پایان نامه

 

 تنهایی، کمال‌گرایی و حساسیت به اضطراب و علائم افسردگی ووسواس مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با بررسی همزمانی این متغیرها، شناسایی متغیری که بیش از سایر متغیرها در پیش بینی علائم افسردگی ووسواس حائز اهمیت است، امکان پذیر خواهد بود.

در حقیقت تحقیق و بررسی متغیرها و نتایج حاصل از این پژوهش ها باعث توجه هر چه بیشتر متخصصان به متغیرهای فوق و نقش آنها در ایجاد و تداوم اختلالات وسواس و افسردگی در افراد مبتلا خواهد شد. و همچنین زمینه ساز پژوهش های دیگر در این راستا می شود. از این رو انجام پژوهش های در این رابطه عمری قطعی به نظر می رسد.

1-3- اهداف پژوهش

1-3-1- هدف اصلی

هدف اصلی این پژوهش، بررسی و مقایسه کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اضطراب در بیماران وسواسی و افسرده است.

1-3-2- اهداف فرعی

مقایسه کمال گرایی بیماران افسرده و وسواسی

مقایسه حساسیت به اضطراب بیماران افسرده و وسواسی

مقایسه احساس تنهایی بیماران افسرده و وسواسی

1-4- فرضیه های پژوهش:

فرضیه 1: بین حساسیت به اضطراب بیماران افسرده ووسواسی تفاوت وجود دارد.

فرضیه 2: بین کمال گرایی بیماران افسرده ووسواسی تفاوت وجود دارد.

فرضیه 3: بین احساس تنهایی بیماران افسرده و وسواسی تفاوت وجود دارد.

1-5- تعریف متغیرها:

1-5-1-  تعاریف مفهومی

اختلال وسواس فکری-عملی1[14]:

اختلال وسواس فکری-عملی شامل افکار وسواسی و مزاحم و یا اعمال وسواسی و تکراری است. افکار وسواسی موجب افزایش اضطراب و اعمال وسواسی اضطراب فرد را کاهش می دهد. شخص مبتلا به این اختلال معمولا به افراطی بودن و غیر منطقی بودن افکار و اعمال وسواسی خود واقف است. هم افکار وسواسی و هم اعمال وسواسی برای بیمار ناهمخوان شناخته می شوند. این اختلال می تواند ناتوان کننده باشد، چون افکار وسواسی وقت گیر بوده و به طور قابل ملاحظه ای در برنامه معمول فرد، عملکرد حرفه ای، فعالیتهای احتمالی معمول یا روابط، دوستان و اعضاء خانواده تداخل می نماید.

سرانجام این اختلال ناشی از تاثیر مستقیم یک ماده با یک اختلال طبی نیست (پور افکاری، 1

375).

افسردگی1:[15]

افسردگی رایجترین اختلال روانی است و اخیرا به شدت روبه افزایش است. تقریبا همه، حداقل به صورت خفیف احساس افسردگی کرده اند. احساس دمغ بودن، بی حوصلگی، غمگینی، ناامیدی، دلسردی و ناخشنودی، همگی از تجربیات رایج افسردگی هستند(سلیگمن و روز نهان2[16]،به نقل از سید محمدی،1380).

کمال گرایی3[17]:

کمال گرایی به منزله تمایل فرد به وضع معیارهای کامل و دست نیافتنی و تلاش برای تحقق آنها که با خود ارزشیابی های انتقادی از عملکرد شخصی همراه می باشد، تعریف شده است (فروست و همکاران، 1990).

تنهایی4[18]:

تنهایی به عنوان احساس فرد از نبود صمیمیت  بین فردی تعریف شده است (هوجات و کرندال5[19]، 1989). همچنین (فروم 1959 ;  به نقل از سید محمدی،1380 )  تنهایی را این گونه تعریف می کند؛ تجربه عواطف دردناک، ترس آور، عام و خطیری است که پیامدهای آسیب شناختی روانی گسترده ای دارد.

حساسیت به اضطراب6[20]:

حساسیت به اضطراب به ترس از علائم عصبی گفته می شود که در نتیجه داشتن باورهایی نسبت به پیامدهای فیزیکی، روانی یا اجتماعی ناگوار حاصل از علائم عصبی، پدیدار می شود (نیل7[21]و همکاران، 2007).

1-5-2- تعاریف عملیاتی:

اختلال وسواس فکری-عملی:

در این پژوهش منظور از اختلال وسواس فکری-عملی فردیست که توسط روانشناس بر مبنای معیارهای DSM-IV-TR ، واجد ملاک های این بیماری شناخته شده است.

افسردگی:

در این پژوهش منظور از افسردگی فردیست که توسط روانشناس بر مبنای معیارهای DSM-IV-TR ، واجد ملاک های این بیماری شناخته شده است.

کمال گرایی:

در این پژوهش منظور از کمال گرایی نمره ای است که آزمودنی در مقیاس چند بعدی کمال گرایی ایرانی هویت وفلت1[22] کسب کرده است.

احساس تنهایی:

در این پژوهش منظور از احساس تنهایی میزان نمره ای است که آزمودنی در مقیاس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا (UCLA) کسب کرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...