3.3.1حمایت اخلاقی اسلام از زن در نقش مادر. 133
3.3.1.1 آیات.. 133
3.3.1.2 روایات.. 135
3.3.2حمایت اخلاقی اسلام از زن در نقش فرزندی. 138
3.3.2.1 آیات.. 138
3.3.2.2 روایات.. 140
3.3.3حمایت اخلاقی اسلام اززن در نقش همسری. 144
3.3.3.1 آیات.. 144
3.3.3.2 روایات.. 144
3.3.4حمایتهای قانون از زنان. 147
3.3.4.1 حمایتهای جزایی. 148
3.4نتیجه. 148
فصل چهارم: موارد تخفیف مجازات زن. 150
4.1موارد تخفیف مجازات زن در بخش زنا 151
4.1.1زنای بکر و بکره 153
4.1.1.1 نقل روایات.. 154
4.1.1.2 علت تبعید نشدن زن. 156
4.1.1.2.1 بیان نظرات فقها 156
4.1.1.3 حد زن زناکار بکره در قانون مجازات.. 158
4.1.2زنای مجنون و صغیر. 158
4.1.3زنای اکراهی. 165
4.1.3.1 تحقق اکراه در مرد 165
4.1.3.1.1 نظرات مخالفین: 165
4.1.3.1.2 نظرات موافقین. 166
4.1.3.1.3 بررسی روایات.. 167
4.2قیادت. 168
4.2.1تعریف قیادت.. 169
4.2.2مجازات قیادت.. 169
4.2.2.1 بیان نظرات فقها 170
4.2.2.2 حد قوادی زن از دیدگاه فقها 171
4.2.2.3 دلایل عدم مجازات.. 172
4.2.2.4 فلسفه قیادت.. 173
4.2.2.5 نتیجه قیادت.. 174
4.3محاربه. 174
4.3.1مجازات محارب.. 175
4.3.1.1 مستندات حکم 176
4.3.1.1.1 تخییرییا تفضیلی بودن مجازات.. 176
4.3.1.2 جرم زن محارب از نظر فقها 176
4.3.1.2.1 نظرات فقهای اهل سنت.. 178
4.4ارتداد 179
4.4.1اقسام مرتد 180
4.4.2مجازات ارتداد 181
4.4.2.1 مجازاتهای مرتده 183
4.4.2.1.1 حکم ارتداد زن از دیدگاه فقهای امامیه 183
4.4.3تفاوتهای زن و مرد در مجازات ارتداد 184
4.4.3.1.1 اهل سنت و ادله آنها 185
4.4.4نتیجه 188
4.5ارفاقات در نحوهی مجازات زنان. 189
4.5.1تازیانه 189
4.5.2نظرات فقها 189
4.5.2.1 نظرات فقهای امامیه 190
4.5.2.2 نظرات اهل سنت.. 191
4.6موارد پراکنده 191
4.6.1حد زن باردار. 192
4.6.2مریض و مستحاضه 194
این مطلب را هم بخوانید :
4.6.2.1 نتیجه 196
نتیجه نهایی. 197
منابع…………………………………………………………………………………………………………………………………………………200
فصل اول
کلیات و مفاهیم
مقدمه
از آغاز پیدایش انسان جرم و لغزش و در پی آن کیفر و مجازات پدید آمد. قوانین ومقررات کیفری هر جامعه وسیلهای است برای حفظ و حمایت از حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی، و نیز معیاری است برای شناخت ارزشهای حاکم و طرز تلقی اکثریت مردم نسبت به ماهیت و شرایط اعمال مجرمانهای که ارتکاب آنها ممنوع و مرتکب مستحق مجازات است. خداوند متعال به اقتضای حکمت خویش و از سر رحمت و مهربانی، نظام آفرینش را بگونهای قرار داده که بازتاب بد اعمال ناشایست انسانها در جامعه آشکار شود و جامعه آن را لمس کند تا شاید از ازتکاب جرم وگناه دست بردارند، مثلا دزدی، امنیت اقتصادی را برهم میزند و بیبندوباری جنسی به کیان خانواده و سلامت و بقای نسل آدمی زیان میرساند.[1]در شریعت اسلامینظام کیفری وشناسایی جرائم مبنای اخلاقی دارند اسلام در جهت رشد وتعالی شخصیت فردی ازطریق ممنوع کردن کارهای ضد اخلاقی و شناسایی آن به عنوان جرم وتعیین کیفر برای آن موانع بازدارندهای از ارتکاب آن پیشبینی کرده است زیرا اسلام برای بازداشتن افراد از کارهایی که به انحطاط روحی خود فرد وضررهای دامنهدار اجتماعی میانجامد صرفا به پند و موعظه اکتفا نکرده است. در اسلام با اعلام اینکه هر فعل حرامیجرم است راه انجام هرعملی که به سقوط شخصیت فرد بیانجامد را بسته است. اجرای کیفرهای اسلامی بازتاب و انعکاس انتقامجویی فردیا جماعتی نیست که قانون را به نفع خود وضع کرده باشند بلکه برای تامین مصالح عمومی و اعتلای کلمه حق است بر این اساس خداوند برای اداره صحیح نظام بشری، احکامی را فرض نموده است که با اجرای آن، اصل حیات، عرض و مال، آزادی فردی اجتماعی، و امنیت، از آسیب اخلالران و اضرار آنان که موجب فساد در زمین است مصون داشته شده و در قبال تهمتها و افتراها تضمین میگردد که این امر در حکومت اسلامی زیربنای مهم اجتماعی صلح و امنیت محسوب میشود.[2] اسلام برای تهذیب نفوس، پاسداری ازمصالح امت و بسط عدالت، امنیت اجتماعی، حفظ نظام و ارزشهای جامعه شیوههایی را به کار گرفته است که در آخرین مرحله نوبت به اجرای مقررات جزایی و اقامه حدود و تعزیرات میرسد. بنابراین هدف اسلام از کیفر گنهکار و جنایتکار زجر و تعذیب مرتکبان و تشفِّی خاطر اولیای دم ومانند این امور نیست بلکه غرض تأدیب و تهذیب اخلاق مجرم، بوجود آوردن جامعه سالم و حفظ و حمایت مردم از شرور مفاسد اجتماعی و نگاهداری آنها از سقوط در پرتگاههای رذایل اخلاقی است. این موضوع را از مسئله توبه کهیک امر مشترک بین زن ومرد میباشد میتوان فهمید، یعنی اگر هدف صرف تعذیب گنهکار بود موضوع مهمی مانند توبه که باعث سقوط مجازات میشود در قوانین کیفری اسلام وجود نداشت پس توبه با رویکرد اینکه مجازات هدف نیست و هدف بازسازی است وضع شده است.
میتوان نتیجه گرفت که حدود و قوانین کیفری اسلام برای تضمین نظم و امنیت و پاسداری ازحقوق خدا و بشر و پیشگیری از مفاسد و ظلم و تعدی وضع گردیدند و برای رسیدن به این غرائض لازم است در اجرای آنها عدالت رعایت گردد. مقصود از عدالت در این مقام، تساوی همگان در برابر قانون است شأن و منزلت و جنسیت افراد در اجرای قوانین کیفری اسلام دخالتی ندارد.[3] همانطور که در فصول آینده بیان میگردد قوانین و احکام تشریع منطبق با تکوین است و این هماهنگی را باید درجمیع تکالیف و وظایف محوله به عهده زن ومرد و نیز در تفاوت میزان مجازات آنها در جرائم،یکسان پیگیری کرد ازآنجائیکه زنیا مرد بودن در نظام ارزشگذاری اسلامی ملاک برتری نیست و هر دو در انسانیت مشترک، وهر دو موظف به پیمودن مسیر تکامل و رشد میباشند و ملاک ارزش نیز تقوا است. لذا زن و مرد
[چهارشنبه 1399-07-02] [ 01:12:00 ق.ظ ]
|