عنوان پایان نامه:
بررسی رابطه میان هوش معنوی و خودکنترلی دانشجویان پیام نور واحد بهشهر
استاد راهنما:
دکتراسد الله عباسی
استاد مشاور:
دکتر طیبه صفایی
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب:
فصل اول : کلیات تحقیق
1-1-مقدمه………………………………………………………………………………………………..2
1-2-بیان مساله…………………………………………………………………………………………..3
1-3-اهمیت و ضرورت تحقیق……………………………………………………………………………..6
1-4- اهداف تحقیق ……………………………………………………………………………………..7
1-5-فرضیه های تحقیق ………………………………………………………………………………8
1-6-تعریف واژه های کلیدی تحقیق……………………………………………………………………8
1-7-تعاریف عملیاتی…………………………………………………………………………………….13
1-8-قلمرو تحقیق …………………………………………………………………………………….14
فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1-مقدمه …………………………………………………………………………………………..16
2-2-هوش معنوی…………………………………………………………………………………….18
2-2-1-تاریخچه هوش معنوی……………………………………………………………………….21
2-2-2-تعریف هوش………………………………………………………………………………..22
2-2-3-تعاریف هوش معنوی از دیدگاه های مختلف………………………………………………23
2-3- معنویت……………………………………………………………………………………………30
2-3-1-معنویت و مذهب………………………………………………………………………………32
2-3-2-همپوشی بین معنویت ومذهب……………………………………………………………….34
2-3-3-انواع معنویت………………………………………………………………………………….35
2-3-4-اسلام و معنویت………………………………………………………………………………38
2-3-5ویژگی اصلی انسانهای معنوی………………………………………………………………….41
2-3-6-ابعاد ارادی انسانهای معنوی……………………………………………………………….42
2-3-7-مدل هوش معنوی کینگ………………………………………………………………….47
2-4-خودکنترلی……………………………………………………………………………………..48
2-4-1-مراحل خودکنترلی برای رسیدن به منبع کنترل درونی…………………………………52
2-4-2-پنج مهارت افزایش خود کنترلی………………………………………………………….54
2-4-3-خود کنترلی و مراقبه……………………………………………………………………….57
2-4-4-واگیر دار بودن توانایی خود کنترلی………………………………………………………57
2-4-5-نقش و ضرورت خود كنترلی……………………………………………………………..59
2-4-6-خود کنترلی در سازمان……………………………………………………………………59
2-4-7-ماهیت و هدف خود کنترلی………………………………………………………………60
2-4-8-مرز بین کنترل و خود کنترلی…………………………………………………………….62
2-4-9-عواقب نداشتن کنترل بر خود………………………………………………………………..63
2-4-10-ریشه کنترل بر خود……………………………………………………………………….64
2-4-11-مدل خود کنترلی تانجی……………………………………………………………………66
2-5ادبیات و پیشینه تحقیق………………………………………………………………………..67
فصل سوم : روش شناسی تحقیق
3-1-مقدمه ………………………………………………………………………………………….77
3-2-روش تحقیق ……………………………………………………………………………….78
3-3-جامعه آماری……………………………………………………………………………………..78
3-4-تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری………………………………………………………….79
3-5-روش جمعآوری اطلاعات…………………………………………………………………………..80
3-6-ابزار جمع آوری اطلاعات………………………………………………………………………..81
3-6-1-پرسشنامه بررسی رابطه هوش معنوی و خود کنترلی دانشجویان دانشگاه پیام نور بهشهر….81
3-6-1-1-پرسشنامه هوش معنوی دانشجویان دانشگاه پیام نور بهشهر……………81
3-6-1-2-پرسشنامه خود کنترلی دانشجویان دانشگاه پیام نور بهشهر……………….82
3-6-3-مولفه های جمعیت شناختی………………………………………………………..83
3-6-4-ابعاد پرسشنامه هوش معنوی دانشجویان دانشگاه پیام نور بهشهر……………..84
3-6-5-ابعاد پرسشنامه خود کنترلی دانشجویان دانشگاه پیام نور بهشهر………………84
3-6-6-روایی پرسشنامه……………………………………………………………………85
3-6-6-1-اعتبار و روایی پرسشنامه هوش معنوی…………………………………………85
3-6-6-2-اعتبار و روایی پرسشنامه خودکنترلی…………………………………………….85
3-6-7-پایایی آزمون………………………………………………………………………………85
3-6-7-1-ضریب آلفای کرونباخ………………………………………………………………….86
3-6-8-روشهای تجزیه و تحلیلی…………………………………………………………….88
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
4-1-مقدمه ……………………………………………………………………………………..91
4-2-بررسی شاخص های جمعیت شناسی………………………………………………..91
4-3-شاخص جنسیت:………………………………………………………………………….92
4-4-شاخص تاهل………………………………………………………………………………93
4-5-شاخص سن…………………………………………………………………………………..94
4-6-آمار استنباطی …………………………………………………………………………..95
4-7-یافته های مربوط به فرضیه اصلی تحقیق……………………………………………….95
4-8-آزمون رگرسیون برای تحلیل فرضیه اصلی تحقیق …………………………………..96
این مطلب را هم بخوانید :
4-9-یافته های مربوط به فرضیه اول فرعی تحقیق………………………………………….98
4-10-آزمون رگرسیون برای تحلیل فرضیه اول فرعی …………………………………………99
4-11-یافته های مربوط به فرضیه دوم فرعی تحقیق………………………………………..101
4-12- یافته های مربوط به فرضیه سوم فرعی تحقیق……………………………………..103
4-13-آزمون رگرسیون برای تحلیل فرضیه سوم فرعی تحقیق…………………………….104
4-14-یافته های مربوط به فرضیه چهارم فرعی تحقیق…………………………………..106
4-15-آزمون رگرسیون برای تحلیل فرضیه جهارم فرعی……………………………………107
فصل پنجم
5-1-مقدمه ………………………………………………………………………………….111
5-2-نتایج آمار توصیفی…………………………………………………………………….111
5-3-تایج فرضیه اصلی تحقیق………………………………………………………………112
5-4-نتایج فرضیه اول فرعی تحقیق…………………………………………………………114
5-5-نتایج فرضیه دوم فرعی تحقیق……………………………………………………….116
5-6-نتایج فرضیه سوم فرعی تحقیق………………………………………………………117
5-7-نتایج فرضیه چهارم فرعی تحقیق………………………………………………….118
5-8-مقایسه نتایج این پژوهش با سایر تحقیقات…………………………………………120
5-9-محدودیت های تحقیق……………………………………………………………….121
5-10-پیشنهادها درراستای نتایج تحقیق…………………………………………………121
5-10-1-پیشنهادهای پژوهشی…………………………………………………………..122
5-11-1-منابع فارسی………………………………………………………………………123
5-11-2-منابع لاتین……………………………………………………………………………126
چکیده:
خودکنترلی، مراقبتی درونی است که بر اساس آن،بی آنکه نظارت یا کنترل خارجی در بین باشد، وظایف محول شده انجام و رفتارهای ناهنجار و غیر قانونی ترك می شود.
هنگامی که کسی بی توجه به کنترل خارجی،تلاش خود را مصروف انجام دادن کاری که بر عهده او واگذار شده است،کند و مرتکب خلافی از قبیل کم کاری و سهل انگاری نشود،از کنترل درونی بهره مند است.
از طرف دیگر، هوش معنوی بیانگر مجموعه ای از توانایی ها، ظرفیت ها و منابع معنوی می باشد که بکار بستن آنها در زندگی روزانه می تواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد شود.
هدف از پژوهش تحلیل و بررسی رابطه میان هوش معنوی و خودکنترلی در بین دانشجویان پیام نور واحد بهشهر می باشد. به این منظور تعداد 357 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور بهشهر به عنوان نمونه ، به روش تصادفی انتخاب و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است.
با استفاده از تحلیل آزمون پیرسون ورگرسیون تلاش شده است تا صحت فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گیرد.
یافته های پژوهش بیانگر آن است که برخی از ابعاد هوش معنوی، دارای رابطه معناداری با خود کنترلی دانشجویان و برخی نیز فاقد رابطه می باشند.
نتایج پژوهش نشان می دهد که بین خود کنترلی و هوش معنوی ارتباط معنادارو متوسطی وجود دارد .
بین تفکر وجودی نقادانه، آگاهی متعالی و گسترش خودآگاهی با خود کنترلی دانشجویان، رابطه ی معناداری وجود دارد.
همچنین موئلفه معنا سازی شخصی با خود کنترلی، فاقد رابطه می باشد.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
دانشجویان مهم ترین سرمایه های انسانی و آینده سازان جامعه اند. آگاهی و اطلاع از میزان هوش معنوی و خودکنترلی آنان و دانستن نوع ارتباط آن با نحوه تعریف و برداشت آنان از جنبه های اجتماعی هویتی خویش، برای هر نوع برنامه ریزی اجتماعی و فرهنگی آنان لازم و ضروری است.
فضای ساختاری دانشگاه می تواند منتقل کننده ایده ها، ارزش ها و هنجارها با ضمانت های اجرایی مؤثر به دانشگاهیان باشد. از این رو، دانشگاه و نظام آموزش عالی به عنوان یکی از کانون های اصلی ایجاد، تولید و ظرفیت سازی هوش معنوی در جهت خودکنترلی در سطح جامعه، مسئول است.
اما رابطۀ هوش معنوی افراد بر خودکنترلی، مقوله ای است که مورد بررسی قرار نگرفته است(تابان و همکاران،1391).
فرد باهوش معنوی بالا دارای انعطاف، خودآگاهی و ظرفیت برای روبرو شدن با دشواریها، سختی ها می باشد و ظرفیتی برای الهام، شهود، نگرش کل نگر به جهان هستی، جستجوی پاسخ برای پرسش های مبنای زندگی، نقد سنت ها و آداب و رسوم پیدا می کند.
از زمانهای قدیم، معنویت جزء لازمی از زندگی انسانها بوده و هرکس استعداد توسعه ی هوش معنوی را داشته است. زیرا هرکس توانایی حس، تفکر، شهود و احساس را دارد.(واگان ، 1979).
درواقع هوش معنوی یکی از جنبه های کاربردی برای مفهوم معنویت است و استفاده از توانایی ها و منابع معنوی است بطوریکه افراد بتوانند تصمیمات معناداری اتخاذ کنند(سالاری فر و همکاران، 1384).
تفاوت های مهم فردی و قابل سنجش ویژگی های رفتاری را خودكنترلی می نامند. خودكنترلی بیانگر میزان مطابقت ویژگی های رفتاری خود با شرایط و موقعیت موجود است(كریتنر وكینیكی[1] ۱۳۸۴،ص ۱۷۴ ).
همچنین انعكاس تفاوت های فردی در تمایلات است كه شكل مشخصی در مدیریت احساسات و عواطف به خود می گیرد(اشنایدر[2]،1974).
در این فصل به تعریف مساله تحقیق پرداخته و در ادامه اهمیت و ضرورت این پژوهش را بیان می شود. سپس فرضیهات، جامعه و نمونه آماری تحقیق را بیان کرده و در آخر نیز مدل مفهومی مورد نظر را پیاده می شود.
2-1- بیان مسئله تحقیق
عدم شناخت معنای زندگی یكی از مهمترین عواملی است كه باعث بیهودگی در زندگی شخصی و اجتماعی افراد شده است. دلیل اصلی اهمیت هدفمندی آن است كه افراد دارای معناداری در زندگی قادر به حل مسائل پیچیده، ارزشی و چالشی در زندگی فردی، گروهی و سازمانی هستند.
برای شناخت معنای زندگی و حل مسائل ارزشی نمی توان فقط از هوش منطقی و عاطفی استفاده كرد بلكه باید از هوشی ورای هو شهای متعارف استفاده نمود كه این موضوع در قالب مفهوم هوش معنوی بیان می شود.
یكی از صاحب نظران در مورد تعریف هوش معنوی می گوید: هوش معنوی، ظرفیت انسان است برای جستجو و پرسیدن سئوالات غایی درباره معنای زندگی و به طور همزمان تجربه پیوند یكپارچه بین هر یك از ما و جهانی كه در آن زندگی میكنیم.
از طریق این هوش، با توجه به جایگاه، معنا و ارزش مشكلات به حل آنها میپردازیم. با توجه به جایگاه و اهمیت هوش معنوی و عدم توجه جدی به این مقوله، پرداختن ومفهوم سازی آن ضروری به نظر می آید.
چنین به نظر می رسد که یکی از ویژگی های افراد باهوش معنوی بالا، برخورداری از روحیۀ خودکنترلی است.
اسلام برای نظارت و خودکنترلی اهمیت زیادی قائل است. در قرآن کریم در آیات زیادی، موضوع نظارت وخودکنترلی مطرح شده است. علاوه بر آن، آیاتی هست که در آنها خداوند، خود- حسابرسی را مطرح می فرماید(تابان و همکاران،1391).
خودکنترلی یعنی فرد کنترل رفتارها، احساسات و غرایز خود را با وجود برانگیختن برای عمل داشته باشد.
یک کودك یا نوجوان با خودکنترلی زمانی را صرف فکرکردن به ، انتخاب ها و نتایج احتمالی می کند و سپس بهترین انتخاب را می کند(فرایز و هوفمن[1]،2009).
مایر و سالووی[2] ، خودکنترلی را تحت عنوان کاربرد صحیح هیجان ها معرفی می نمایند و اعتقاد دارند که قدرت تنظیم احساسات موجب افزایش ظرفیت شخصی برای تسکین دادن خود، درك کردن اضطراب ها، افسردگی ها یا بی حوصلگی های متداول می شود.
افرادی که به لحاظ خودکنترلی ضعیف اند، دائماً با احساس ناامیدی، افسردگی، بی علاقگی به فعالیت دست به گریبان اند، در حالی که افراد با مهارت زیاد در این زمینه با سرعت بیشتر می توانند ناملایمات را پشت سر گذاشته و میزان مشخصی از احساسات را با تفکر همراه نموده و مسیر درست اندیشه را بپیمایند(صفری،1387).
در دهه های اخیر مفهوم معنویت و کاربردهای آن در دنیا، به ویژه در دنیای غرب اهمیت زیادی یافته است، به طوری که مفاهیمی همچون خدا، مذهب، معنویت و غیره که موضوعاتی خصوصی قلمداد می شدند وارد تحقیقات علمی و مباحث آکادمیك در حوزۀ علوم انسانی شدهاند.
البته ورود مفهوم و واژۀ هوش معنوی را به ادبیات علمی روانشناسی و مدیریت باید به زوهر و مارشال[3](2000) و ایمونز[4](2000) نسبت داد.
با توجه به مطالب فوق در این تحقیق پژوهشگر در پی آن است که این موضوع را (با توجه به اینکه دانشجویان مهم ترین سرمایه های انسانی و آینده سازان جامعه اند) بررسی نماید که چه رابطه ای بین هوش معنوی و خودکنترلی دانشجویان وجود دارد.
[چهارشنبه 1399-07-02] [ 05:46:00 ب.ظ ]
|